کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
1.83K subscribers
23.1K photos
28.9K videos
95 files
43.2K links
Download Telegram
Madar
Aron Afshar
#مادر

#آرون افشار

این اهنگ رو تقدیم میکنم به مادر نمونه خودم و دیگر مادران ایران زمین

پیشاپیش روز مادر بر همه مادران گروه
و کانال کدبانوی ایرانی مبارک🌹


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚪️خـدایا بہ تـو توڪل می‌کنـم
🖤و حـس داشتنت
⚪️پناهگاهی می‌شـود همیشگی
🖤در اوج سختی‌هایم
⚪️روزهایم را با رحمتت بخیـر بگردان

⚪️بنـام خـدایی ڪه
🖤تسکین دهنـده دردها
⚪️و آرامـش دهنده قلب‌هاست

⚪️بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
🖤الــهـــی بــه امــیــد تـــو


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌸تـقـدیـم بـه بـانـوان گـروه و کانال کدبانوی ایرانی

🍃🌸ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﺑـﺎﻏـﻬـﺎﯼ ﺁﺭﺯﻭ
🍃🌸ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺩﺭ ﭘﯿﺶﺭﻭ
🍃🌸ﺯﻥ یعنی: ﺑﻨﺪﻩ ﯼﺧﻮﺏ ﺧﺪﺍ
🍃🌸ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﺪﺍ
🍃🌸ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﻫﻤﺴﺮﯼﺧﻮﺏ ﻭ ﺷﻔﯿﻖ
🍃🌸ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﯾﺎﺭ ﻭ ﺭﻓﯿﻖ
🍃🌸ﺯﻥ ﯾﻌﻨﯽ: مرهم هرخستگی

🍃🌸پـیـشـاپـیـش روز زن
🍃🌸و مادر مبـارکــــــــَ باد


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Madar
Reza Nikfarjam
#رضا نیک فرجام

#مادر


شاد باش و شادی ات را باب ڪن

اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن

آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ

غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
#پارت203 زود استین کتشو گرفتمو گفتم -فقط یه دقیقه به حرفام گوش کن بعد هرجا خواستی برو نگاهی بهم کرد دوباره سر جاش نشست لبخندی زدم -زود حرفاتو بگو بلید برم وقت اضافی ندارم بخوام با ادم های دوروغگو بگذرونم -بعدداز یه مدت که باهات بود نفهمیدم چه جوری…
#پارت204

....
یه هفته از ماجرای تصادف خانوم حسینی میگذره قراره امروز ازبیمارستان مرخص بشه وبه اصرار بابا یه هفته ای خونه ای ما بمونه


....

من توی خونه منتظر بابا خانوم حسینی بودم که بیان

توی این یه هفته یه جورایی انگار خودمم سبک شده بوده ام که تمام ماجرا رو بهش گفته بودم


باصدای چرخش کلید زود از جام بلندشومو به طرف در رفتم


اول خانوم حسینی وارد سالن شد بعد بابا ؛لبخندی زدمو به سممتشون رفتم


-سلام خوش اومدید


-سلام عزیزم ؛دوباره افتادی توی زحمت؛هرچی به این سعید میگم بزار برم خونه خودم میگه نه؛باید یه چندمدت اینجا بمونم


-به جای سخنرانی زودتر برو تواتاق استراحت کن


-بابا راست میگین بفرمایید


فکرمیکردم بابا الان خانوم حسینی رو میبره اتاق مهمون اما برد اتاق خودش


یعنی چی شده که بابا گذاشت خاندم حسینی این چند وقت توی اتاقش استراحت کنه



به طرف اشپزخونه رفتم یه ظرف سوپی که درست کرده بودم روی توی سینی گذاشتم به طرف اتاق بابا رفتم




تقه ای به در زدم بابا درو باز کرد


خانوم حسینی روی تخت نشسته بود بااون پای گچ گرفته اش خیلی بامزه شده بود



سوپ رو روی تخت گذاشتمو گفتم

-براشمادرس کردم حتما بخورید براتون خیلی خوبه


-افریننن معلومه که کدبانویی هستیا ببینم ازکجا یاد گرفتی


نگاهی به باباکردمو گفتم

-از بابا


لبخندتلخی زد گفت

-بابات هم ازمن؛یه ان فکرکردم خودم پختمش بو رنگش مثل سوپ های خودم شده



بابا چطورتونسته به همچین زنی خیانت کنه



-سمیرا به جای این حرفا بگیر سوپتو بخور بعدش خوب استراحت کن خودت که دیدی دکتر چی گفت ؛گفت باید چند روز استراحت مطلق داشته باشی



الان هم منوشادی میریم بیرون تاتو راحت باشی؛بیا شادی


-نیازی به رفتن شادی نیس اتفاقا اون باعث میشه ارامش داشته باشم برعکس تو



بابانگاه عصبانی به خانوم حسینی کرد هوفی کشید گفت


-از اول هم گربه کوره بودی؛شادی بیا


منم همراه بابا ازاتاق بیرون رفتم

بابا زیرلب چیزهای میگفت که نمیفهمیدم


روی مبل نشست به طرفم برگشت گفت

-به کسی نگی سمیرا اینجاس ها فقط تو فرهاد میدونید حوصله مهمون اینارو ندارم؛باید زنگ بزنم به این فرهادم بگم حواسشو جمع کنه به کسی نگه




نه خیالتون راحت من به کسی نمیگم

بابا هوفی کشید گفت


-من میرم تو اتاقت بخوابم فقط تا خودم بیدارنشدم به هیچ عنوان بیدارم نکن



-باشه


......



ساعت 5بعدظهر بود حوصلم واقعا سررفته بود

کتاب خوندن هم دیگه فایده ای نداشت نمیدونستم باید چیکارکنم که صدای زنگ ایفون رو شنیدم


-بله


صدای فرهاد بود

-سلام خانوم محمدی من باچندتا از کارکنان شرکت براعیادت اومدیم میشه درو بزنید



وای خدا؛فرهاد چیکارکرده بود..


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#پارت204

....
یه هفته از ماجرای تصادف خانوم حسینی میگذره قراره امروز ازبیمارستان مرخص بشه وبه اصرار بابا یه هفته ای خونه ای ما بمونه


....

من توی خونه منتظر بابا خانوم حسینی بودم که بیان

توی این یه هفته یه جورایی انگار خودمم سبک شده بوده ام که تمام ماجرا رو بهش گفته بودم


باصدای چرخش کلید زود از جام بلندشومو به طرف در رفتم


اول خانوم حسینی وارد سالن شد بعد بابا ؛لبخندی زدمو به سممتشون رفتم


-سلام خوش اومدید


-سلام عزیزم ؛دوباره افتادی توی زحمت؛هرچی به این سعید میگم بزار برم خونه خودم میگه نه؛باید یه چندمدت اینجا بمونم


-به جای سخنرانی زودتر برو تواتاق استراحت کن


-بابا راست میگین بفرمایید


فکرمیکردم بابا الان خانوم حسینی رو میبره اتاق مهمون اما برد اتاق خودش


یعنی چی شده که بابا گذاشت خاندم حسینی این چند وقت توی اتاقش استراحت کنه



به طرف اشپزخونه رفتم یه ظرف سوپی که درست کرده بودم روی توی سینی گذاشتم به طرف اتاق بابا رفتم




تقه ای به در زدم بابا درو باز کرد


خانوم حسینی روی تخت نشسته بود بااون پای گچ گرفته اش خیلی بامزه شده بود



سوپ رو روی تخت گذاشتمو گفتم

-براشمادرس کردم حتما بخورید براتون خیلی خوبه


-افریننن معلومه که کدبانویی هستیا ببینم ازکجا یاد گرفتی


نگاهی به باباکردمو گفتم

-از بابا


لبخندتلخی زد گفت

-بابات هم ازمن؛یه ان فکرکردم خودم پختمش بو رنگش مثل سوپ های خودم شده



بابا چطورتونسته به همچین زنی خیانت کنه



-سمیرا به جای این حرفا بگیر سوپتو بخور بعدش خوب استراحت کن خودت که دیدی دکتر چی گفت ؛گفت باید چند روز استراحت مطلق داشته باشی



الان هم منوشادی میریم بیرون تاتو راحت باشی؛بیا شادی


-نیازی به رفتن شادی نیس اتفاقا اون باعث میشه ارامش داشته باشم برعکس تو



بابانگاه عصبانی به خانوم حسینی کرد هوفی کشید گفت


-از اول هم گربه کوره بودی؛شادی بیا


منم همراه بابا ازاتاق بیرون رفتم

بابا زیرلب چیزهای میگفت که نمیفهمیدم


روی مبل نشست به طرفم برگشت گفت

-به کسی نگی سمیرا اینجاس ها فقط تو فرهاد میدونید حوصله مهمون اینارو ندارم؛باید زنگ بزنم به این فرهادم بگم حواسشو جمع کنه به کسی نگه




نه خیالتون راحت من به کسی نمیگم

بابا هوفی کشید گفت


-من میرم تو اتاقت بخوابم فقط تا خودم بیدارنشدم به هیچ عنوان بیدارم نکن



-باشه


......



ساعت 5بعدظهر بود حوصلم واقعا سررفته بود

کتاب خوندن هم دیگه فایده ای نداشت نمیدونستم باید چیکارکنم که صدای زنگ ایفون رو شنیدم


-بله


صدای فرهاد بود

-سلام خانوم محمدی من باچندتا از کارکنان شرکت براعیادت اومدیم میشه درو بزنید



وای خدا؛فرهاد چیکارکرده بود..


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#عدس_پلو_با_مرغ

عزیزانی عدس ،عدس پلو ریز محلی باشه عدس های پهن ودرشت واسه عدس پلو خوشمزه نمیشن.
برای عدس پلو بهتره از روغن حیوانی استفاده کنید نداشتید کره بزنید.
این مقدار برای پنج الی شش نفر
مواد لازم
برنج سه پیمانه
عدس یک ونیم پیمانه
تکه های مرغ به تعداد نفرات
پیاز دو عددنمک وفلفل ،زردچوبه،چند تکه دارچین برای پخت مرغ
دارچین و کمی زیره برای داخل عدس پلو.
پیاز داغ،کشمش خرمای تفت داده شده برای تزیین روی عدس پلو
.
برنج رو چند ساعتی خیس کنید
پیاز داغ رو درست کنید وکنار بزارید دستور پیاز داغ پستای پایین دستورش به صورت ویدئوی گذاشتم استوری هایلات میکنم

عدس رو بشورید و جداگانه بزارید رو گاز با حرارت کم بپزه
تکه های مرغ رو همراه نمک وفلفل وزردچوبه و چند تکه دارچین وکمی زنجبیل بزارید بپزه اگه میخواید عدس پلو رو با سس درست کنید بزارید مقداری از آبش بمونه

برنج خیس خورده رو بریزید تو آب در حال جوش نمک وکمی زردچوبه بزنید .زرد چوبه برای رنگ دهی برنج
حدود شش الی ۷ دقیقه بجوشه کمی زنده تر از چلو آبکش کنید.برنج رو بین دو انگشت فشار بدید اطرافش نرم ومغزش سفت بود آبکش کنید.
ته دیگ مورد بزارید یک لایه برنج سفید رو ته دیگ بریزید سپس عدس پخته،،وکمی پودر دارچین و کمی زیره روش بپاشد دارچین فراموووووش نشه
تموم که شد دم کنی گذاشته بزازید رو گاز با شعله کم تا ازش بخار بلند بشه
روغن حیوانی ویا کره آب کرده روش بریزید .دوباره دم کنی بزارید تا دم بکشه.
تا برنج دم میکشه
پیاز داغ رو درست کنید
هسته خرما رو خارج کرده همراه کشمش تفت بدهید.سپس از ماهی تابه خارج کرده. گوشت مرغ پخته شده رو ریش ریش کرده تو همون ماهی تابه تفت داده کمی نمک ،زعفران،وپیاز داغ بهش اضافه کرده باهم تفت میدهیم آخر سر چند قاشق رب انار ترش اضافه میکنیم ندارید مشکلی نیست نزنید.
عدس پلو رو تو دیس کشیده وبا مرغ وپیاز داغ و کشمش و خرما تزیین کنید.
عزیزان میتونید مرغ وپیاز داغ رو لابلای برنج و عدس بریزید و باهم دم بکشن.
دوست دارید در کنار عدس پلو سس باشه از اب مرغ طبق فیلم سس درست کنید رو گاز بمونه تا سس غلیظ بشه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#عدس پلو


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#عدس پلو


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم آموزشی

#عدس پلو


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#بنماری_کردن_شکلات

برای بنماری کردن شکلات سفید و سیاه با دو روش میشه این کار رو انجام داد
روش اول بنماری کردن روی بخار کتری و بخار سماور
روش دوم بنماری کردن در دو سایز ظرف کوچک و بزرگ که در فیلم‌نشان دادم

نکات مهم :فرقی نداره از شکلات تخته ای یا سکه ای استفاده کنید مهم اینجاست نکاتی که در فیلم گفتم رو انجام بدین و حتما در هنگام بنماری کردن شکلات زیر و رو کنید و هم بزنید تا شکلات زودتر و یکدست تر بنماری شه و اگه هم نزنید و شکلات ثابت بمونه درصد سوخته شدن شکلاتتون زیاده پس توجه کنید به این قسمت
و نکته آخر اینکه وقتی 80% شکلاتتون بنماری شد از روی بخار بردارین و بذارین روی میزکارتون و هم بزنید و همون گرمای شکلات باعث میشه20% باقیمونده شکلاتتون بازشه

نوش جان 💖


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی

#انچیلیدا_مرغ


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #فیلم_آموزشی


#آموزش_کباب_چنجه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کتلت_گوشت_با_نخودفرنگی


مواد لازم :

گوشت ۲۰۰ گرم
پیاز ۱ عدد
نخود فرنگی ۲۰۰ گرم
قارچ ۱۵۰ گرم
تخم مرغ ۴ عدد
آرد سیب زمینی ۲ قاشق سوپ خوری
روغن به مقدار لازم
نمک و فلفل و زرد چوبه به مقدار لازم


طرز تهیه :

ابتدا گوشت را به همراه پیاز چرخ كرده و آب اضافه آن را میگیریم و خوب مخلوط میكنیم. قارچ را با کمی روغن و آبلیمو ترش تفت می‌دهیم.
نخود فرنگی را با مقداری آب و نمك میپزیم طوری كه له نشود. سپس 2 قاشق آرد سیب‌زمینی، تخم‌مرغ، نمک، فلفل، زردچوبه و قارچ سرخ کرده را به گوشت افزوده و مخلوط می‌کنیم و در پایان نخود فرنگی را هم اضافه میكنیم.
روغن را در تابه داغ کرده و مایه كتلت را در آن می‌ریزیم و سرخ میكنیم.

نکته : در صورت تمایل قارچ سرخ شده را به همراه گوشت چرخ كنید
نکته : اگر مایه كتلت شما منسجم نبود به آن 1 یا 2 عدد زرده تخم مرغ اضافه کنید.

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#کتلت گوشت و نخودفرنگی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ژله_شیرینی_زبان

ژله ی آناناس یا موز یک بسته
آب‌جوش یک لیوان
بستنی وانیلی یک عدد(یا سه قاشق پر)
رنگ خوراکی و کنجد


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#سالاد_ذرت_مکزیکی

مواد لازم
ذرت کنسروی یا آبپز 600 گرم
فلفل دلمه قرمز نگینی خرد شده نصف لیوان
فلفل دلمه سبز خرد شده نصف لیوان
پیاز بنفش ریز و نگینی خرد شده یکچهارم لیوان
گشنیز و جعفری ساطوری خرد شده یکچهارم لیوان
.
برای سس سالاد
سس مایونز 2 ق غذاخوری
ماست یونانی 2 ق غذاخوری
سس خردل 1 ق مرباخوری
آبلیمو نصف قاشق غذاخوری
پودر سیر فلفل سیاه و نمک به مقدار لازم
میتونید به دلخواه از ژامبون خرد شده هم استفاده کنید سس خردل رو میتونید حذف کنید ولی اگر باشه خوشمزه تر میشه سالادتون خیلییی جذاب و خوشمزس و سریع آماده میشه


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
#پای_سیب_خامه_ای ( #کلافوتی سیب)🍎

2 عدد تخم مرغ
یک پنس نمک
50 گرم یک چهارم لیوان فرانسوی شکر
کمی وانیل
100 میلی لیتر خامه صبحانه
25 گرم کره نرم شده در دمای اتاق
80 گرم آرد یا کمی بیشتر از نصف لیوان فرانسوی
1 قاشق چایخوری بکینگ پودر
400 گرم سیب نازک برش خورده به علاوه آبلیمو برای ریختن روی سیب ها که سیاه نشوند
آجیل و دارچین برای پاشیدن روی پای به دلخواه


در ابتدا فر را روی 180 گرم کنید

سیب ها را بشویید و پوست و دانه های سیب ها بگیرید و آنها را مانند فیلم به شکل نازک برش بزنید و در یک کاسه بریزید و کمی آبلمیو روی آنها بریزید و با آب لیمو مخلوط کنید.

تخم مرغ ها را با کمی نمک و شکر با همزن برقی بزنید تا کف کنند کرمرنگ و کشدار شوند.

خامه را اضافه کرده و هم زدن را ادانه بدید و سپس کره نرم شده و وانیل را اضافه کنید

آرد را با بکینگ پودر مخلوط کرده و الک کنید و در این مرحله به مخلوط تخم مرغ زده شده اضافه کنید و به صورت دورانی هم بزنید
مایه پای آماده شده را با سیب های برش خورده مخلوط کنید و در یک قالب کوچک که جرب کرده اید بریزید و روی آن‌آجیل و دارچین بپاشید

پای را در فر از قبل گرم شده به مدت 40-50 دقیقه بپزید تا روی آن کاملا طلایی شود. ..کیک را قبل از برش و سرو سرد کنید.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
کدبانوی ایرانی🌻🌼😍
🍃 پارت ۳۶۵ #Part365 📕 رمان " مرداب فریب " به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒 🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼 صدای گریه ی پریاس ... داره اونو می بره ... به زور ... جون تو تنم نیست بلند شم ... جونم اگه باشه بلند نمیشم ... ترسیده م .... پشت صفحه می ذاره ؟ ... منو به دخترم…
🍃 پارت ۳۶۶
#Part366

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼

*
ـ برش دار ...
کره ی برش زده رو می ذارم توی پیش دستی و رو به سها میگم : بخور مامان جون ...
خان جون زل زده بهم ... منتظره روبند رو بردارم ... تهش سر بلند میکنم و لبخند میزنم ... لبم درد میکنه اما محل نمیدم : خوبم ! ...
چشماش رو اشک پر میکنه ... سرش رو پایین می ندازه و میگه : دیشب برای اولین با اسدالله خان رو نفرین کردم ...
شوهرش رو میگه ... بابا بزرگم رو ... سکوتم کِش میاد که به حرف میاد بازم : اون گفت بابای نعمت اهل بوده ... گفت دخترمونو بدیم ، سفید بخت میشه ! ... مادرت دوسش نداشت ... دو بار قهر کرد اومد خونه ... باباش به زور فرستادش ... از مادرت دلگیر نشی ... چند شبه میاد تو خوابم ... دلم براش پر گرفته ... می دونی مادرا چه شکلی هستن .. ها ؟ ..
لب میزنم : ببخش اگه من مانعی میشم تا ببینیش !
خان جون تند و تند میگه : نه مادر ... نه ... اینارو نگفتم اینو بگی ... فقط گفتم که مبادا از دخترم دلگیر باشی ! .
لبخند ملایمی می زنم و نمیگم دلگیرم ... دلم پیش پریا جا مونده ... صدای آیفون میاد ... ساعت 10 صبحه ... خان جون میره درو باز میکنه و من لقمه رو سمت پریا میگیرم ... دستم رو میبینه ... همون زخم شده و جای زخم مونده ... دیروز به تیزی میز خیاطی خورده ... می بینه و اخم میکنه ... میگه : آقاهه زد ؟!
بابابزرگش رو میگه ... من اما لقمه رو دستش میدم و میگم : بخور ...




رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG
🍃 پارت ۳۶۷
#Part367

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼


ـ سلام...
تند عقب برمیگردم ... سها هم همینطور ... جا می خورم ... اینجا ؟ ... اول صبح ؟ .... سیاوش منو می بینه ... دور چشم سیاه شدم از پشت رو بندم معلومه ... به من زل زده .. بی پلک ... خان جون از پشت سرش میاد و میگه : بفرما پسرم ! ...
سیاوش اخم میکنه ... حرف نمیزنه ... سها لقمه هنوزم دستشه ... اخم میکنه ... میگه : چرا اومدی ؟
جا می خورم ... خان جونم همینطور ... سیاوش سمت سها برمیگرده ... تشر میزنم : این حرفا چیه ؟...
سها از صندلی خودشو پایین میکشه و میره تا سیاوش ... یه قدم مونده به اون می ایسته و سرش رو بالا میگیره برای بهتر دیدنش ... لب میزنه : چرا نیومدی آقاهه رو ببری ؟ ... ها ؟ ... چرا رفتی ؟ ...
دیشب رو میگه ... لبم رو گاز میگیرم ...تند بلند میشم و خم میشم برای بغل گرفتن سها که همزمان سیاوشم خم میشه و مچ دستم رو میگیره ... همون دست زخم شده م .... سرپا میشه و دست منم میکشه ... آستین لباس آستین بلندم رو بالا میده ... زخمی که کِش اومده تا سوختگی ساعدم و من دستم رو میکشم تا از دستش بیرون بیاد اما اون محکم تر نگهش می داره ... آستینم رو تا آرنج بالا میزنه ... سها هنوز اخم کرده به سیاوش نگاه میکنه ... خان جون میگه : آقا سیاوش !
سیاوش نگاهش نمیکنه ... رو به من میگه : کاره کیه ؟ ...
ـ چیزی ...
نگاه از من میگیره ... سرش رو پایین میاره و رو به سها میگه : کار کی بود ؟ ...
سها اخم آلود میگه : یه آقاهه ... گنده بود .... سیبیل داشت ... اینطوری ..



رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG