🍃 پارت ۱۲۹
#Part129

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼


دست آزادش رو توی جیب شلوارش فرو برده ... نگاه جدی و اخم آلودش توجهم رو جلب میکنه و راستش من ... من هیچوقت این چهره رو بی لبخند ندیدم .... بابک سلام میکنه ...
اون اما محل نمیده .. از رو به روی ما می گذره ... حتی سر بلند نمیکنه برای دیدن من ... میشنوم که بابک زیر لبی می گه : مردکه عوضی !
اخم میکنم و به بابک نگاه میکنم ... بابک نیشخندی میزنه و لب میزنه : بعدا میگی خداروشکر که زنش نشدم !
زودتر از من میره تا اتاق .... من نگاهم به در چوبی و نیمه باز اتاق جلسه مونده ... میگم خداروشکر که زنش نشدم ؟ .. بابک چه می دونه غش و ضعف منو برای نیم نگاهی از سیاوش !
صدای کیارش دقیقا کنارم باعث میشه از جا بپرم ... خودشم هول میکنه و میگه : معذرت میخوام ... حواست کجاست دختر ؟
فقط نگاهش میکنم که میگه : استرس نداشته باش ... اون آدمه توی اتاق ازت راضی باشه ... حله ! همون که کت سورمه ای تنش بود ... رد شد !
سیاوش رو میگه ... سری تکون میدم که لب میزنه : دو کلوم حرف بزن ... زبونت که سالمه !
صبر نمیکنه و خودش زودتر میره .... من ... من همینجا می مونم ... راستش شهامتش رو ندارم ... انگار همه ی عرضه ای که از دیشب با خودم جمع کردم حالا دود شده ! ... حالا پر زده ... بابک بیرون میاد از اتاق .... آستین لباسم رو میگیره ... بی حرف منو می کشه تا اتاق ! ... تا اتاقی که به محض ورود سرم رو پایین میندازم و همهمه ی زیادی هست ! ... آدمای زیادی جمع شدن ... هولم ... پراز استرس ...
حجوم نگاه هایی که روی شونه هام سنگینی میکنه و بی شک این امتحان دادن به محض ورود و مصاحبه سخت ترین کاریه که می تونن در حقم بکنن ...


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🍃 پارت ۱۳۰
#Part130

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼


بابک با دست به یه صندلی اشاره میکنه و من روی اون میشینم ! .... نگاهم به میز رو به رو مونده ... به بطری های آب معدنی کوچیک و لیوان یه بار مصرف پلاستیکی که جلوی هر صندلی گذاشته شده ....
صدای بابک ... بیخ گوشم .. آروم .. آهسته : ببین می تونی همه چیز رو خراب کنی ...
اسم سها پر رنگ میشه تو ذهنم ... دستام رو روی پاهام به هم گره می زنم ... می خوام لرزششون رو کنترل کنم .... سیاوش نگاهم میکنه ... منو می شناسه ؟ .. میفهمه ؟ ... سوالای ریز و درشتی که درمونده م میکنه .... صدای کیارش که به فارسی حرف میزنه سالن رو پر میکنه .... من ... من سر بلند میکنم !
باید دخترم رو نجات بدم .... آخر آخرش منو می شناسه ... دعوام میکنه ... پرتم میکه بیرون ... ولی من سها رو نجات میدم ... دخترم رو ... دخترش رو ...
تنها زن توی سالن منم ! .. نگاهم خود مختار و بی اجازه اطراف رو کاوش میکنه .... تا برسم به همون کت سورمه ای پوشی که به صندلیش تکیه داده ... یه وری .... یه دستش روی میزه و خودکارش رو عمودی نگه داشته ... ضربه های ملایم و منظمی که با انتهای خودکار به میز می زنه ! ... صدای تق تق ریزی که روی مغزم رژه میره !
کیارش لب میزنه : خانوم ترابی زحمت ترجمه رو میکشین ؟ ...
سیاوش نگاهش رو سوق میده سمتم ... همین کافیه که تمرکزم از هم بپاشه و نفسم نا منظم بزنه ... حس میکنم تپش قلبم رو از توی دهنم زیر رو بند می بینه ...
مخصوصا وقتی ... وقتی خیره به چشمام می مونه و ضربه های منظمش به میز متوقف میشه ! ... آب دهنم رو قورت میدم ... درد میگیره حنجره م .. می سوزه ... خشک شده آخه !
نگاهم رو پایین می ندازم ... کیارش مجدد میگه : خانوم ترابی ! ...


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#صبحانه_لاکچری

ی صبحانه سه سوته و لاکچری😍


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#صبحانه_خوشمزه

5 تخم مرغ
1 قاشق غذاخوری کره
1 قاشق چایخوری آویشن
نصف قاشق چایخوری فلفل چیلی
نصف قاشق چایخوری فلفل ساییده شده


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#کوکو_هویج_وکدو


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

‍#کوکو_سیب_زمینی_قالبی🥔 😋

🔸ابتدا سه عدد سیب زمینی متوسطرو ابپز میکنیم بعد از خنک شدن پوستش رو میکنیم و رنده میکنیم کمی نمک و زرد چوبه میزنیم بعد یه تخم مرغ اضافه میکنیم و حسابی هم میزنیم تا یکدست بشه برای مواد داخلی از مخلوط سینه مرغ پخته شده و خرد شده و قارچ و فلفل دلمه خرد شده که باهم تفت دادم استفاده کردم شما طبق ذائقه تون از هر چیز دیگه ای میتونید استفاده کنید قالب رو چرب میکنیم بعد از مایه کوکو به اندازه ای که کف قالب رو بپوشونه میریزیم بعد از مواد میانی و بعد هم پنیر پیتزا میریزیم دوباره با مایه کوکو روشو میپوشونیم و روش یه قاشق روغن مایع میریزیم و داخل فر از قبل گرم شده با درجه صدونود درجه به مدت یک ساعت قرار میدیم بسته به نوع فر شاید زمان پخت تغییر کنه در آخر چند دقیقه هم گریل رو روشن میکنیم وقتی از فر در اوردیم اجازه میدیم تا کمی سرد بشه بعد برمیگردونیم داخل ظرف و نوش جان میکنیم.
امیدوارم درست کنید و از خوردنش لذت ببرید.


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#تهدیگ پاپیونی

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#فالوده_خونگی

قسمت اول


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#فالوده_خونگی

قسمت دوم

رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#گوی شکلاتی

دوستان عزیز که دنبال گوی های شکلاتی بودید حتما سیو کنید تا همیشه داشته باشید🌎🌙🌔🪐


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#میلک_شیک_طالبی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

‌
‌ #تارت شکلاتی

مواد لازم:

۴۰۰ گرم شکلات تخته‌ای
۲۰۰ گرم خامه صبحانه
۳۰۰ گرم پنیر خامه‌ای
۸۰ گرم پودر قند
۱ پیمانه شیر
۲ قاشق سوپ‌خوری پودر ژلاتین
۱/۴ قاشق چای‌خوری وانیل
۲۰۰ گرم بیسکویت پودرشده
۱۰۰ گرم کره


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#کلوچه_کنجدی


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#پیتزا_شکمپر

قسمت اول

✍ کامل با تمام نکات


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم_آموزشی

#پیتزا_شکمپر

قسمت دوم

✍ کامل با تمام نکات


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#نان گل آفتابگردان

۳۰۰ میلی لیتر یا حدود یک و یک هشتم پیمانه، شیر
۱ قاشق غذاخوری پر، خمیر مایه فوری
۱ قاشق چایخوری نمک
۲-۳ قاشق غذاخوری روغن مایع یا کره آب شده
۱ قاشق غذاخوری شکر
حدود ۵۰۰ گرم یا ۴ پیمانه، آرد
نصف قاشق چایخوری بهبود دهنده (بهتره استفاده کنین)


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

❤️✨ به نام خالق یکتای جهان
⚪️✨‌که پیدا و نهان داند به یکسان

❤️✨به نام خالق خورشید و باران
⚪️✨خداوند طراوت، جویباران

❤️✨بار پروردگارا امروزمان را
⚪️✨نیز با نام تو آغاز می کنیم
❤️✨یار و پناهمان باش...

❤️✨ بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
⚪️✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو


🌹🌹🌹🌹🌹

شاد باش و شادی ات را باب ڪن

اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن

آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ

غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

#حمید هیراد

#دیوانه شهر


شاد باش و شادی ات را باب ڪن

اخم را در چھــره ها ڪمیاب ڪن

آنقــدر با مردمان خوش باش ڪہ

غصہ را در ذهنِ مردم خواب ڪن


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🍃 پارت ۱۳۱
#Part131

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼


صدای پچ پچ بلند میشه ... مرد مو بور کنجکاو اطراف رو می بینه .... منتظر کسی حرف های کیارش رو ترجمه کنه ... من اصلا نشنیدم ... من ... من اصلا اینجا نبودم .... دست و پام رو گم میکنم ...
ـ خانوم !
صدای خشک و بَم مردونه ای که دلم رو به تاپ تاپ می ندازه ... باعث میشه تند سر بلند کنم و این بار منم زل بزنم به چشماش ... همون تیله هایی که اقتدار از اونا شعله میکشه و تا مغز استخون پیش میره و وادارت میکنه با کمی ترس ، با احتیاط به حرف بیای و من به حرف میام : بـ ... بله !
صِدام ، لعنتی ... میشناسه ، سیاوشه من ... منو می شناسه ! .... اما ... اما سیاوش بی حرف زل میزنه به من ... چیزی شبیه غُده توی حنجره م قد علم میکنه ... منتظرم از جا بلند بشه ... منتظرم صداش رو بشنوم ... مثلا صدا بزنه پریرو !
اما ... خیره خیره نگاهم میکنه ... کسی سرفه میکنه و شروع میکنه به حرف زدن ... با همون مرد موبوری که نگاهش به منه ... شهروزه ! مسلط حرف میزنه ، افراد دیگه گیج و گنگ به اونا نگاه میکنن !
رد میشم ... بی شک ... دلم می خواد زار بزنم ! یا مثلا بگم تو حرف نزن من حرف میزنم اما دهنم خشک شده و حنجره م تیر میکشه از این بی آبی ... از این خشکی !
نگاه سیاوش به منه ، هنوزم لم داده به صندلی مونده ، تا اخرش به من زل زده ، با اخم ریزی که تو فکر بودنش رو نشون میده .... من اما بغض بدی راه گلوم رو بسته و دلخورم از اینکه منو نشناخته !


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🍃 پارت ۱۳۲
#Part132

📕 رمان " مرداب فریب "

به قلم خانم کوثر شاهینی فر 👒


🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼🌸🍀🌺🌼


ناراحتم .... احمقم ؟ ...
یک ساعتی جلسه زمان میبره ... گاهی سیاوش حرف های اون مرد رو برای بقیه بازگو میکنه ، گاهی شهروز ! ... مرد خارجی که فهمیدم اسمش تایلرِ به من نگاه میکنه و گاهی با لبخند آرام بخشی منو به آرامش دعوت میکنه ! تصورم از نگاهش همینه !
به نظرم خیلی تابلو و مشخص حالم بده ... صد در صد رنگم پریده و میشه حالت غمگین چهره م رو از چشمام خوند !
جلسه ی کذایی بالاخره تموم میشه .... همه بلند میشن ... کیارش تایلر رو تا بیرون همراهی میکنه .... اعضای جلسه یک به یک بیرون میرن ! بابک جلوی در اتاق ایستاده و برای مهمون هایی که بیرون میرن سر خم میکنه !
شهروز کنار میز سرپا مونده و دستاش رو با بی تفاوتی محضی توی جیب های شلوارش فرو برده و جای بد ماجرا نشستن منه ... نشستنه سیاوشه ... به همون حالت ! حتی خودکاری که دستش گرفته رو روی میز رها نکرده ...
نگاه خیره ش اذیتم میکنه ... ذوبم میکنه ! آخرین نفر که بیرون میره بابک در اتاق جلسه رو می بنده ... شهروز با تحقیر منو نگاه میکنه و لب میزنه : انصافا کجاش شبیه منشیه ؟! ...
من لال شدم ... بی اغراق ... نه حرف زدنم میاد و نه توان حرف زدن دارم ... بابک دفاع میکنه : از راه نرسیده باس بیاد تو جلسه ؟! ...
سیاوش حتی به اونا نگاه نمیکنه و توی سکوت به من زل زده ، با اخم .. اصلا همین زل زدنش دست و پامو گم میکنه ... سرم رو پایین می ندازم ... تاجایی که چونه م کم مونده به قفسه ی سینه م بخوره ... دستام رو توی هم گره زدم و ناخن هامو توی دستام فرو می برم .... دلم می خواد خودمو دار بزنم ...
بابک و شهروز نمی خوان لال بشن ؟! ... صدای شهروز بالاتر میره : مرتیکه ... اومدیم و منو کیارش نبودیم ... رئیس این خراب شده باس ترجمه میکرد ؟ ...


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG

🔴 #فیلم آموزشی

#صبحونه_لاکچری

#پیتزا املت


رسانه تبلیغی ما باشید🎀

به کدبانوها فوروارد کن 😊

لینک کانال کدبانوی ایرانی👇👇👇👇join

@kadbanoiranii


https://t.me/joinchat/PtXP1V1qM292eneG