جبهه مبارزین مردمی
4.44K subscribers
24 photos
24 videos
2 files
43 links
اعضای جبهه مبارزین مردمی رویایی روشن در سر دارند، رویای رویارویی با ستم و ساختن آینده‌ای درخشان برای نسل هایشان.

اینستاگرام جبهه: Instagram.com/jmmfront
اکس جبهه: ‏twitter.com/jmmfront

روابط عمومی جبهه:
تلگرام: @jmmcontact
Download Telegram
جبهه مبارزین مردمی
Photo
راه همسویی میان مردم ایران

راه همسویی، از شناخت حقیقت آغاز می‌شود، حقیقتی که سال‌ها زیر غبار انگ‌زنی، تحریف و روایت‌های ساختگی پنهان شده است. مردم ایران و مردم سیستان‌ و بلوچستان، نه در مسیرهایی جدا، بلکه با دردی مشترک و مطالباتی هم‌ریشه روبه‌رو هستند: کرامت انسانی، عدالت، آزادی و مشارکت برابر.

نخستین گام برای شکل‌گیری این همسویی، فاصله‌گرفتن آگاهانه از روایت‌هایی است که با برچسب‌هایی چون «تجزیه‌طلبی» و برچسب‌سازی‌های امنیتی تلاش می‌کنند میان مردم بی‌اعتمادی ایجاد کنند. این روایت‌ها نه بازتاب واقعیت اجتماعی‌اند و نه ریشه در خواست‌های مردمی دارند؛ بلکه ابزارهایی برای تضعیف پیوندهای طبیعی میان جامعه‌ها و جلوگیری از همدلی و همراهی هستند.

برای درک واقعیت، کافی است به جمعه‌های خونین زاهدان و خاش بازگردیم؛ به شعارها و فریادهایی که در اوج سرکوب شنیده شد. آنچه در این اعتراضات برجسته بود، نه نفرت قومی و نه جدایی‌خواهی، بلکه تأکید بر عدالت، همدردی و همراهی با دیگر مردم ایران بود. هم‌زمانی این اعتراضات با خیزش سراسری نشان داد که سیستان‌ و بلوچستان با وجود مرگبارترین سرکوب ها بخشی زنده و فعال از حرکت عمومی مردم ایران است.

واقعیت این است که ساختار قدرت از همین حقیقت هراس دارد:
از این‌که مردم سیستان‌ و بلوچستان، با وجود زخم‌ها و رنج‌های انباشته، خود را جدا از دیگر مردم ایران نمی‌بینند. از همین روست که برچسب‌سازی، روایت‌سازی و امنیتی‌کردن مطالبات تکرار می‌شود؛ نه برای روشن‌گری، بلکه برای جلوگیری از شکل‌گیری همسویی مبتنی بر درد مشترک.

راه همسویی، شنیدن صدای واقعی یکدیگر است؛
نه صدایی که از تریبون‌های رسمی و امنیتی بازتولید می‌شود، بلکه صدایی که در میدان مبارزه، خیابان، مسجد، دانشگاه و میدان اعتراض شنیده شده است. زمانی که مردم ایران بدانند مطالبه مردم بلوچستان چیزی جز عدالت و برابری نیست، و زمانی که مردم بلوچستان ببینند رنج آن‌ها در دیگر نقاط کشور نیز شنیده و تکرار می‌شود، فاصله‌ها جای خود را به درک متقابل می‌دهند.

به‌جای تکرار برچسب‌ها، به شواهد نگاه کنیم؛
به‌جای ترس، به تجربه‌های مشترک رجوع کنیم؛
و به‌جای فاصله، بر همسویی آگاهانه و مردمی تکیه کنیم.

همسویی مردم ایران بر پایه‌ی درد مشترک، نه تهدید است و نه توطئه؛
بلکه تنها راه عبور از سرکوب، تحقیر و بن‌بست تاریخی است که همه‌ی ما، با هر هویت و در هر جغرافیا، در آن گرفتار شده‌ایم.

تلگرام جبهه مبارزین مردمی:
https://t.me/jmmfront

آدرس صفحات جبهه مبارزین مردمی در پلتفرم‌های:
اینستاگرام: Instagram.com/jmmfront
اکس: ‏twitter.com/jmmfront

کانال واتساپ جبهه مبارزین مردمی: ‏ https://whatsapp.com/channel/0029Vb6ud1z35fLn8uI7Ex0V

روابط عمومی جبهه مبارزین مردمی:
ایدی تلگرام: @jmmcontact
جبهه مبارزین مردمی
Photo
چرا هم‌افزایی و همسویی جامعهٔ بلوچستان یک ضرورت تاریخی است

مردم سیستان و بلوچستان؛
تجربه‌ی سال‌ها رنج، محرومیت و تبعیض نشان داده است که هیچ مطالبه‌ای بدون هم‌افزایی اجتماعی و همسویی مدنی به نتیجه نمی‌رسد. جامعه‌ای که صداهای آن پراکنده و ناهماهنگ باشد، ناخواسته راه را برای تداوم بی‌عدالتی هموار می‌کند. همسویی، نه یک واکنش احساسی، بلکه ضرورتی عقلانی برای عبور از وضعیت موجود است.

پراکندگی فکری، مذهبی، نسلی یا اجتماعی، در صورت مدیریت‌نشدن، قدرت جمعی را فرسوده می‌کند. اختلاف نظر طبیعی و حتی لازم است، اما تبدیل آن به شکاف‌های عمیق، جامعه را از درون تضعیف می‌کند و هزینه‌ی نادیده‌گرفتن مطالبات را برای ساختارهای تصمیم‌گیر کاهش می‌دهد. تجربه نشان داده است هرجا جامعه با حداقلی از هماهنگی عمل کرده، حذف و نادیده‌گرفتن آن دشوارتر بوده است.

هم‌افزایی به معنای حذف تفاوت‌ها یا یکدست‌سازی نیست؛ بلکه به معنای توافق بر حداقل‌های مشترک است: عدالت، کرامت انسانی و مشارکت برابر. زبان مادری، هویت فرهنگی، حق آموزش، حق کار و حق حضور در مدیریت و تصمیم‌سازی، زمانی بهتر حفظ می‌شوند که جامعه به‌صورت جمعی و مسئولانه از آن‌ها دفاع کند، نه پراکنده و فردی.

فقر، بیکاری و عقب‌ماندگی، تنها پیامد کمبود منابع نیستند، بلکه نتیجه‌ی نبود قدرت مطالبه‌گری هماهنگ نیز هستند. جامعه‌ای که نتواند خواسته‌های خود را به شکلی منسجم بیان کند، ناگزیر با تصمیم‌هایی مواجه می‌شود که بدون حضور مؤثر او گرفته شده‌اند. همسویی اجتماعی، شرط لازم برای تبدیل رنج‌های مشترک به مطالبات مشخص و قابل پیگیری است.

باید به یاد داشت که آینده‌ی سیاسی و اجتماعی، سهم جوامعی است که از امروز خود را سازمان‌یافته، آگاه و مسئول تعریف می‌کنند. اگر امروز آماده و همسو نباشیم، حتی در فردای تغییر نیز نقش تعیین‌کننده‌ای نخواهیم داشت. هم‌افزایی، ما را از واکنش‌های مقطعی به کنش‌های آگاهانه و پایدار منتقل می‌کند.

این همسویی، نه در تقابل با دیگر جوامع ایران، بلکه در مسیر مشارکت برابر و مؤثر در آینده‌ای مشترک معنا پیدا می‌کند.
بدون هم‌افزایی، رنج‌ها تکرار می‌شوند؛
با هم‌افزایی، امکان ساختن فردایی عادلانه‌تر، انسانی‌تر و پایدارتر فراهم می‌شود.

تلگرام جبهه مبارزین مردمی:
https://t.me/jmmfront

آدرس صفحات جبهه مبارزین مردمی در پلتفرم‌های:
اینستاگرام: Instagram.com/jmmfront
اکس: ‏twitter.com/jmmfront

کانال واتساپ جبهه مبارزین مردمی: ‏ https://whatsapp.com/channel/0029Vb6ud1z35fLn8uI7Ex0V

روابط عمومی جبهه مبارزین مردمی:
ایدی تلگرام: @jmmcontact
جبهه مبارزین مردمی
Photo
اعتماد، رکن اساسی مبارزه و پیوند مردم با اپوزیسیون

مردم ایران، و به‌ویژه مردم سیستان و بلوچستان، سال‌هاست در چرخه‌ای از ظلم، سرکوب و تبعیض گرفتارند. تلاش برای رهایی به‌طور مستمر جریان دارد، اما هرگاه صدای مردم به‌درستی شنیده نشود و مطالبات واقعی آنان در میان محاسبات سیاسی و رقابت‌های درونی گم شود، این خود جامعه است که بیشترین هزینه را می‌پردازد.

اپوزیسیون، با وجود تنوع دیدگاه‌ها و اهداف سیاسی، زمانی می‌تواند نقش مؤثری ایفا کند که خواست و اراده مردم را در مرکز کنش خود قرار دهد. تعریف مسیر مبارزه بر پایه منافع محدود حزبی، رقابت‌های فرسایشی یا شعارهایی که ناخواسته به تضعیف همبستگی اجتماعی می‌انجامد، نه‌تنها به تقویت مبارزه کمک نمی‌کند، بلکه سرمایه اعتماد عمومی را نیز آسیب‌پذیر می‌سازد. هر گفتمان یا ادعای وحدتی که در عمل به شکاف یا بی‌اعتمادی منجر شود، نیازمند بازنگری و نقد مسئولانه است.

بدیهی است که این نقد، نافی تلاش‌ها و فداکاری‌های نیروهای مخالف نیست، بلکه از منظر تقویت پیوند میان جامعه و اپوزیسیون مطرح می‌شود. هدف، نفی یا تخطئه هیچ جریان یا کنشگری نیست، بلکه تأکید بر ضرورتی است که بدون آن، هیچ حرکت سیاسی به پشتوانه پایدار اجتماعی دست نخواهد یافت.

زمانی که اپوزیسیون ناخواسته در چارچوب سلیقه‌های محدود گرفتار می‌شود، مشارکت گسترده مردم را محدود می‌کند و بن‌بست‌های سیاسی تازه‌ای شکل می‌گیرد. پیامد چنین وضعیتی، پیش از هر چیز متوجه مردمی است که زیر فشار مستقیم سرکوب زندگی می‌کنند. در این شرایط، خطر آن وجود دارد که مشروعیت اپوزیسیون نزد افکار عمومی تضعیف شود و تصویر آن، به‌جای نمایندگی عدالت و آزادی، به مجموعه‌ای از منافع درون‌گروهی تقلیل یابد.

اعتماد، ستون اصلی رابطه میان مردم و اپوزیسیون است، اعتمادی که بر این باور شکل می‌گیرد که صدای جامعه شنیده می‌شود و مطالبات آن در صدر اولویت‌ها قرار دارد. تنها از مسیر هم‌صدایی واقعی با مردم، احترام به رنج‌ها و پاسداشت حقوق انسانی آنان است که مبارزه می‌تواند مشروع، پایدار و اثرگذار بماند و چشم‌انداز تغییر واقعی معنا پیدا کند.

تلگرام جبهه مبارزین مردمی:
https://t.me/jmmfront

آدرس صفحات جبهه مبارزین مردمی در پلتفرم‌های:
اینستاگرام: Instagram.com/jmmfront
اکس: ‏twitter.com/jmmfront

کانال واتساپ جبهه مبارزین مردمی: ‏ https://whatsapp.com/channel/0029Vb6ud1z35fLn8uI7Ex0V

روابط عمومی جبهه مبارزین مردمی:
ایدی تلگرام: @jmmcontact
جبهه مبارزین مردمی
Photo
اعتراف آماری و واقعیت پنهان، جمعیت اهل سنت و مسئله عدالت در ایران

اعلام رسمی سهم حدود ۲۰ درصدی اهل سنت از جمعیت کشور از سوی یک مقام دولتی، صرفاً یک عدد یا خطای آماری نیست، بلکه این اظهار نظر را باید به‌مثابه اعترافی دیرهنگام به واقعیتی اجتماعی دانست که دهه‌ها در سیاست‌گذاری رسمی جمهوری اسلامی یا نادیده گرفته شده یا آگاهانه کم‌اهمیت جلوه داده شده است.

بر اساس آمارهای رسمی حکومت، از ابتدای استقرار جمهوری اسلامی تاکنون، جمعیت اهل سنت ایران معمولاً کمتر یا اندکی بیش از ۱۰ درصد اعلام شده است. این در حالی است که شواهد تاریخی و داده‌های منتشرشده در سال‌های نخست انقلاب، تصویر متفاوتی ارائه می‌دهند. گزارش روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۵۷ جمعیت ایران را حدود ۳۶ میلیون نفر اعلام می‌کند که بنا بر همان گزارش، بیش از ۹ میلیون نفر، معادل حدود ۲۵ درصد جمعیت کشور، اهل سنت بوده‌اند. همچنین مولوی عبدالعزیز ملازاده در شهریور ۱۳۵۸، در جریان سخنرانی در مجلس خبرگان، جمعیت اهل سنت کشور را بین ۸ تا ۱۰ میلیون نفر برآورد کرده بود، عددی که با نسبت‌های جمعیتی آن دوره هم‌خوانی دارد.

اگر این نسبت تاریخی را مبنا قرار دهیم و آن را با جمعیت فعلی ایران که بیش از ۹۰ میلیون نفر برآورد می‌شود تطبیق دهیم، می‌توان گفت جمعیت اهل سنت کشور دست‌کم بیش از ۲۲ میلیون نفر است. از سوی دیگر، گزارش‌ها و نگرانی‌های رسمی برخی نهادها و مراجع شیعه درباره رشد جمعیت در مناطق سنی‌نشین، نشان می‌دهد که این نسبت در دهه‌های اخیر نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه در برخی مناطق افزایش نیز داشته است. بر این اساس، تخمین جمعیت اهل سنت ایران در بازه‌ای بین ۲۵ تا ۳۵ درصد از کل جمعیت کشور، یعنی حدود ۲۲ تا بیش از ۳۰ میلیون نفر، دور از واقعیت نیست.

با این حال، مسئله اصلی صرفاً اختلاف بر سر درصدها و ارقام نیست. مسئله، جایگاه این جمعیت قابل‌توجه در ساختار سیاسی، مدیریتی و حقوقی کشور است. اهل سنت ایران، علی‌رغم حضور تاریخی و نقش مؤثرشان در جغرافیای انسانی کشور، طی چهار دهه گذشته به‌طور سیستماتیک از مشارکت واقعی در سطوح کلان قدرت محروم مانده‌اند. محدودیت در ساخت مسجد در برخی شهرهای بزرگ مانند تهران، حذف عملی از مناصب عالی حکومتی، تبعیض در حوزه آموزش و استخدام، سرکوب مطالبات مدنی و سیاسی، و تداوم فقر ساختاری در بسیاری از مناطق سنی‌نشین، نشانه‌های روشن این وضعیت‌اند.

در چنین شرایطی، طرح این پرسش اجتناب‌ناپذیر است که آیا می‌توان در چارچوب ساختار فعلی جمهوری اسلامی، به تحقق عدالت، برابری حقوقی و کرامت انسانی برای همه شهروندان امید بست؟ تجربه دستکم چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که پاسخ این پرسش برای بخش بزرگی از جامعه، به‌ویژه اهل سنت و مردم مناطق محروم، منفی بوده است.

از همین بستر اجتماعی و تاریخی است که جبهه‌ مبارزین مردمی شکل گرفته است، نه به‌عنوان پروژه‌هایی انتزاعی، بلکه به‌مثابه واکنشی طبیعی به انسداد ساختاری و نادیده‌گرفته‌شدن مطالبات انباشته. این جبهه بر این باور تأکید دارند که بدون بازنگری بنیادین در ساختار قدرت و عبور از چارچوب‌های تبعیض‌آمیز موجود، تحقق عدالت و برابری ممکن نخواهد بود.

واقعیت این است که جمعیت اهل سنت و دیگر گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده، بخشی جدایی‌ناپذیر از جامعه ایران‌اند و ظرفیت انسانی، اجتماعی و سیاسی لازم برای نقش‌آفرینی در آینده کشور را دارند. انکار این واقعیت، چه با سانسور آماری و چه با روایت‌های تحریف‌شده، نه‌تنها مسئله را حل نمی‌کند، بلکه شکاف‌های اجتماعی را عمیق‌تر می‌سازد.

آینده‌ای مبتنی بر ثبات، عدالت و کرامت انسانی، تنها زمانی قابل تصور است که همه شهروندان، فارغ از مذهب، قومیت یا گرایش فکری، از حقوق برابر برخوردار باشند، هدفی که تحقق آن، بدون مواجهه صادقانه با واقعیت‌های موجود و عبور از ساختارهای ناکارآمد کنونی، دست‌نیافتنی خواهد بود.

تلگرام جبهه مبارزین مردمی:
https://t.me/jmmfront

آدرس صفحات جبهه مبارزین مردمی در پلتفرم‌های:
اینستاگرام: Instagram.com/jmmfront
اکس: ‏twitter.com/jmmfront

کانال واتساپ جبهه مبارزین مردمی: ‏ https://whatsapp.com/channel/0029Vb6ud1z35fLn8uI7Ex0V

روابط عمومی جبهه مبارزین مردمی:
ایدی تلگرام: @jmmcontact
جبهه مبارزین مردمی
Photo
چرا جمهوری اسلامی از همبستگی جامعه هراس دارد

تجربه سال‌های گذشته نشان داده است که جمهوری اسلامی بیش از هر چیز از شکل‌گیری همبستگی اجتماعی و هم‌صدایی نیروهای معترض هراس دارد. جامعه‌ای که بتواند اختلافات درونی خود را مدیریت کند و بر مطالبات مشترک تمرکز داشته باشد، ظرفیت به چالش کشیدن ساختار قدرت را پیدا می‌کند. از همین رو، تضعیف این همبستگی به یکی از حربه‌ها و محورهای ثابت رفتار حاکمیت تبدیل شده است.

اتحاد اجتماعی، زنجیره‌ای از اعتماد و کنش جمعی است که اگر کامل شود، کارآمدی ابزارهای سرکوب را کاهش می‌دهد. حاکمیت همواره کوشیده است این زنجیره را از درون تضعیف کند، نه فقط با فشار بیرونی، بلکه با تشدید اختلافات فکری، سیاسی و هویتی در میان جامعه و نیروهای مخالف. هرجا امکان همگرایی پدید آمده، روایت‌های متضاد و فضای بی‌اعتمادی جای گفتگو و هم‌فکری را گرفته است.

در شرایط کنونی، نشانه‌های این سیاست را می‌توان در تشدید خوددرگیری میان جریان‌های مختلف اپوزیسیون مشاهده کرد. اختلاف نظر امری طبیعی و حتی ضروری در هر فضای سیاسی است، اما زمانی که این اختلاف‌ها به رقابت‌های فرسایشی، تخریب متقابل و نفی یکدیگر تبدیل می‌شود، نتیجه‌ای جز تضعیف نیروی جمعی مخالفان نخواهد داشت. چنین وضعیتی، خواسته یا ناخواسته، همان مسیری را تقویت می‌کند که حاکمیت سال‌ها برای آن سرمایه‌گذاری کرده است.

جمهوری اسلامی به‌خوبی آگاه است که پراکندگی و فرسایش درونی نیروهای مخالف، هزینه‌های سرکوب را کاهش می‌دهد و امکان بازتولید روایت‌های رسمی را فراهم می‌کند. در مقابل، هر میزان که جامعه و نیروهای مخالف بتوانند بر نقاط اشتراک تمرکز کنند و اختلاف‌ها را به‌جای میدان تقابل، به عرصه گفتگو تبدیل نمایند، به طور طبیعی مشروعیت گفتمان‌های تحمیلی تضعیف خواهد شد.

در این میان، شکل‌گیری ابتکارها و جبهه‌‌‌های مردمی را می‌توان بازتاب طبیعی خواستی دانست که در لایه‌های مختلف جامعه شنیده می‌شود، خواست کرامت، مشارکت برابر و پایان دادن به وضعیت فرسایشی موجود. این تلاش‌ها، نه محصول طراحی‌های انتزاعی، بلکه نتیجه تجربه زیسته جامعه‌ای است که دیگر نمی‌خواهد در چرخه پراکندگی و بی‌اعتمادی گرفتار بماند.

همبستگی اجتماعی و پرهیز از خوددرگیری، نه یک شعار، بلکه ضرورتی راهبردی برای همه نیروهای مخالف است. هرچه این همبستگی آگاهانه‌تر، فراگیرتر و مبتنی بر احترام متقابل باشد، امکان تغییر واقعی افزایش می‌یابد و فضا برای عبور از بن‌بست‌های تکرارشونده هموارتر می‌شود.

تلگرام جبهه مبارزین مردمی:
https://t.me/jmmfront

آدرس صفحات جبهه مبارزین مردمی در پلتفرم‌های:
اینستاگرام: Instagram.com/jmmfront
اکس: ‏twitter.com/jmmfront

کانال واتساپ جبهه مبارزین مردمی: ‏ https://whatsapp.com/channel/0029Vb6ud1z35fLn8uI7Ex0V

روابط عمومی جبهه مبارزین مردمی:
ایدی تلگرام: @jmmcontact
جبهه مبارزین مردمی
Photo
سیستان و بلوچستان/ مطالبه‌گری مدنی و‌ مبارزاتی در حاشیه روایت‌های رسمی



در چهار دهه گذشته، آنچه در سیستان و بلوچستان جریان داشته، نه یک پروژه حاشیه‌ای یا گفتمان خارج از چارچوب ایران، بلکه شکلی از مطالبه‌گری سیاسی، مدنی و‌ملی بوده که ریشه در تبعیض‌های انباشته، محرومیت ساختاری و حذف سیستماتیک دارد. با این حال، روایت غالبی که از این منطقه در رسانه‌های رسمی بازتولید شده، اغلب واقعیت مطالبات مردم را نادیده گرفته و آن‌ها را در قالب‌های امنیتی و تهدیدمحور بازنمایی کرده است، روایتی که بیش از آن‌که بازتاب‌دهنده صدای جامعه باشد، کارکرد توجیهی برای سرکوب داشته است.

تجربه‌های میدانی و رخدادهای سال‌های اخیر نشان می‌دهد که جامعه بلوچستان از نظر سیاسی، جامعه‌ای آگاه، منسجم و مسئولیت‌پذیر است. اعتراضات گسترده پس از جمعه‌های خونین زاهدان و خاش، نمونه‌ای روشن از این واقعیت بود، اعتراضاتی که با وجود عمق خشم و اندوه، بر انتقال پیام، مطالبه حق و حفظ همبستگی اجتماعی متمرکز ماند. در این حرکت‌ها، نه نشانه‌ای از خشونت سازمان‌یافته دیده شد و نه تلاشی برای کشاندن اعتراضات به مسیرهای پرهزینه و مخرب، بلکه برعکس، تأکید اصلی بر شنیده‌شدن صدا، کرامت انسانی و پیوند با مطالبات سراسری جامعه ایران بود.

این شیوه کنش‌گری و‌ مبارزات نشان می‌دهد که مطالبات مردم بلوچستان، در امتداد دغدغه‌های عمومی کشور قرار دارد، مطالباتی چون عدالت، آزادی، مشارکت برابر و پایان‌دادن به چرخه تبعیض و سرکوب. حضور مبارزین در کنار مردم و همسویی با خواست‌های مدنی جامعه نیز در همین چارچوب قابل فهم است، حضوری که مشروعیت خود را نه از تقابل با جامعه، بلکه از همراهی با آن می‌گیرد.

سیستان و بلوچستان، برخلاف تصویرسازی‌های رسمی، همواره بخشی فعال و تأثیرگذار از پیکره اجتماعی و سیاسی ایران بوده است. مردم این منطقه، در طول دهه‌ها، نشان داده‌اند که خواهان تغییر در چارچوب همبستگی اجتماعی، احترام متقابل و حفظ پیوندهای ملی‌اند. این واقعیت، اگر به‌درستی دیده و شنیده شود، می‌تواند نه عامل شکاف، بلکه یکی از ظرفیت‌های مهم برای عبور کشور از وضعیت فرسایشی کنونی باشد، ظرفیتی که پیام آن، نه تقابل، بلکه اتحاد، کرامت و آزادی برای همه ایران است.


تلگرام جبهه مبارزین مردمی:
https://t.me/jmmfront

آدرس صفحات جبهه مبارزین مردمی در پلتفرم‌های:
اینستاگرام: Instagram.com/jmmfront
اکس: ‏twitter.com/jmmfront

کانال واتساپ جبهه مبارزین مردمی: ‏ https://whatsapp.com/channel/0029Vb6ud1z35fLn8uI7Ex0V

روابط عمومی جبهه مبارزین مردمی:
ایدی تلگرام: @jmmcontact
گرانی ، رکورد و اعتراض، بازار تهران در آستانه فرسودگی اقتصادی

آنچه این روزها در بازار تهران جریان دارد، یک نارضایتی مقطعی یا صرفاً صنفی نیست. تعطیلی مغازه‌ها، کاهش شدید دادوستد و اعتراض کسبه، نشانه‌ای آشکار از رسیدن بخش بزرگی از جامعه به مرز فرسودگی اقتصادی است. افزایش مداوم قیمت‌ها، افت قدرت خرید مردم، مالیات‌های فزاینده، هزینه‌های سرسام‌آور اجاره و انباشت بدهی‌ها، شرایطی را رقم زده که ادامه فعالیت برای بسیاری از بازاریان عملاً غیرممکن شده است.

کسبه‌ای که زمانی بازارشان بر پایه گردش مستمر پول و اعتماد متقابل شکل می‌گرفت، امروز با رکودی عمیق مواجه‌اند، مشتری هست، اما توان خرید نیست. مغازه باز است، اما فروش نمی‌چرخد. این وضعیت نه حاصل یک شوک کوتاه‌مدت، بلکه نتیجه سال‌ها تصمیم‌گیری‌هایی است که معیشت مردم در آن‌ها در اولویت نبوده است.

در سطح کلان، بخش قابل‌توجهی از منابع کشور به‌جای سرمایه‌گذاری در تولید، حمایت از کسب‌وکارهای داخلی و ایجاد اشتغال پایدار، صرف سیاست‌ها و پروژه‌هایی شده که نه ثبات اقتصادی ایجاد کرده‌اند و نه چشم‌اندازی قابل اتکا برای آینده. هزینه‌های سنگین امنیتی، چه در داخل و چه خارج از مرزها، در حالی تداوم یافته که اقتصاد داخلی بدون ترمیم رها شده و فشار مستقیم این انتخاب‌ها بر دوش شهروندان افتاده است.

هم‌زمان، فساد ساختاری، رانت‌های سازمان‌یافته و پرونده‌های متعدد اختلاس که اغلب بدون پاسخ‌گویی شفاف باقی مانده‌اند، شکاف میان جامعه و ساختار قدرت را عمیق‌تر کرده‌اند. برای بازاری و کارگری که زیر بار گرانی و رکود خم شده، دیدن مصونیت برخی حلقه‌های قدرت، احساس بی‌عدالتی را به تجربه‌ای روزمره تبدیل کرده است. این احساس، بیش از هر عامل دیگری، اعتماد عمومی را فرسوده و زمینه اعتراض را تقویت کرده است.
اعتراض‌های معیشتی در ایران پدیده‌ای تازه نیست. در سال‌های گذشته، بارها در نقاط مختلف کشور، از خیابان و کارخانه تا جاده و بازار، صداهای مشابهی شنیده شده است. اما پاسخ غالب به این مطالبات، به‌جای اصلاحات مؤثر، بی‌توجهی و برخورد امنیتی همراه با خشونت بوده است. تداوم همان سیاست‌ها، جامعه را بار دیگر به همان نقطه بن‌بست بازگردانده، نقطه‌ای که امروز در بازار تهران به‌روشنی قابل مشاهده است.

اعتراض به گرانی، رکود و فقر، نه تهدید که حقی مشروع و واکنشی عقلانی به انسداد اقتصادی و سیاسی است. در چنین شرایطی، همبستگی میان اقشار مختلف جامعه اهمیتی تعیین‌کننده دارد. بازاریان، کارگران، رانندگان، بازنشستگان و دیگر گروه‌های اجتماعی، همگی تحت تأثیر یک ساختار تصمیم‌گیری واحد قرار دارند. جدا دیدن این اعتراض‌ها یا بی‌تفاوتی نسبت به درد یکدیگر، تنها به تداوم چرخه فرسایش اجتماعی کمک می‌کند.

آنچه امروز در بازار تهران می‌گذرد، هشداری است درباره عمق بحران. صدایی که از دل زندگی روزمره مردم برمی‌خیزد و تا زمانی که ریشه‌های آن، از جمله فساد ساختاری، تبعیض و فقدان پاسخ‌گویی واقعی، مورد توجه قرار نگیرد، خاموش نخواهد شد. همبستگی اجتماعی و پافشاری بر مطالبات معیشتی و کرامت انسانی، نه یک انتخاب احساسی، بلکه ضرورتی برای تغییر بنیادین این مسیر فرساینده است.

تلگرام جبهه مبارزین مردمی:
https://t.me/jmmfront

آدرس صفحات جبهه مبارزین مردمی در پلتفرم‌های:
اینستاگرام: Instagram.com/jmmfront
اکس: ‏twitter.com/jmmfront

کانال واتساپ جبهه مبارزین مردمی: ‏ https://whatsapp.com/channel/0029Vb6ud1z35fLn8uI7Ex0V

روابط عمومی جبهه مبارزین مردمی:
ایدی تلگرام: @jmmcontact