Jeqnemût/ ژەقنەمووت
1.74K subscribers
5.89K photos
2.72K videos
1.18K files
2.51K links
ژەقنەمووت وشەیەکی لێکدراوە؛ ژەقنە بە واتای فرە تاڵ دێت کە بە عەرەبی و فارسی پێی دەوترێت زەقوم/زقوم واتە مێوەی دۆزەخییان. بەری دارێکی هیندیە کە هەرە تاڵ و تۆخ و ڕەشە!
مووت واتە تام و بۆن کردنی خۆراک. هەر دوو وشەکە پێکەوە واتە تام و بۆنی زۆر تاڵ

@jeqnemut
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کورتەفیلمی «قێرین لەسەر بانان»
لە دەرهێنانی: بێری شەڵماشی
ساڵی بەرهەمهێنان: ٢٠١٨

SHOUTED FROM THE ROOFTOPS
Directed by Beri Shalmashi
with English Subtitles

SYNOPSIS
A romantic love story set in the heart of a war-torn Kurdish town. When Sherin leaves to fight in the frontlines, her anguished lover Ferhat stays behind awaiting her return.

@jeqnemut
Jeqnemût/ ژەقنەمووت
@jeqnemut
دالیا اندام؛ پایان دردناک داستان یک نوجوان مبارز در خیزش زن، زندگی، آزادی

این
داستان دالیا اندام، دختر نوجوان ١٤ سالە است کە پس از زخمی شدن با ٢٥ گلولە ساچمەای، ضرب و شتم به دست نیروهای امنیتی، و تماس‌های تهدیدآمیز تلفنی پس از آن، بە افسردگی دچار شد و به زندگی خود پایان داد.

۲۶ آبان‌ ١٤٠١، مردم سنندج پس از بازگشت از مراسم چهلم پیمان منبری، داریوش علیزادە، یحیی رحیمی و محمد امینی، از جانباختگان خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» دست به تجمع اعتراضی زدند.

نیروهای سرکوبگر در این روز اقدام بە تیراندازی بە سوی شهروندان معترض کردند که از بهشت محمدی شهر باز‌می‌گشتند. در نتیجه تیراندازی نیروهای امنیتی، دو معترض بە نام‌های شاهو بهمنی و آرام حبیبی جان خود را از دست دادند. یک شهروند دیگر بە نام امید حسنی، جوان اهل روستای پایگلان از توابع شهرستان سروآباد در سنندج هم که توسط نیروهای سرکوبگر بازداشت شده بود، در بازداشتگاه زیر شکنجه جان باخت.

دالیا اندام، دختری ورزشکار که بە گفتە نزدیکانش تمام وجودش پر از شور و شوق زندگی بود، هم در تجمع آن روز شرکت کرده بود.
مردم برای مراسم چلهم چهار شهروند معترض جان‌باختە بە بهشت محمدی رفتە بودند. بە گفتە یکی از نزدیکان دالیا اندام، دوستان دالیا حین بازگشت بە سمت محلە قشلاق سنندج، با او تماس می‌گیرند و دالیا نیز با تغییر دادن لباس خود به لباس مردانە کردی و جامانە بە سمت قشلاق می‌رود.

به گفته منابع آگاه دالیا اندام وقتی بە پل قشلاق رسیدە بود، از پل بالا رفت و بنرهای حکومتی را پایین کشید و آتش زد. نیروهای امنیتی با هجوم بە سمت معترضان، اقدام بە تیراندازی کرد. در نتیجه دالیا از ناحیە هر دو پا و پشت با ٢٥ ساچمە مجروح شد.

دالیا اندام پس از زخمی شدن در کنارە سد قشلاق خود را مخفی کرد. مادر او از زخمی شدن دالیا مطلع شد و بە دنبال او رفت. مادر پس از پیدا کردن دخترش همراه با او ــ که لنگ‌لنگان راه می‌رفت ــ بە سمت خانە حرکت کردند.

درمان در خانه از ترس بازداشت در بیمارستان
بە گفتە منبع نزدیک بە خانوادە این دختر نوجوان، پس از برگشت آن‌ها بە خانە، خانوادەی اندام از بیم بازداشت، از انتقال دخترشان برای خارج کردن ساچمەها به بیمارستان و مراکز درمانی خوداری کردند. مادر دالیا تمام ٢٥ ساچمەی در بدن دخترش را خود در خانە خارج کردە بود.

خانوادە اندام از ترس بازداشت دختر نوجوانشان او را بە خانە خواهرش منتقل کردند و پس از حدود ١٠ روز کە وضعیت جسمانی او بهبود پیدا کرد، دوبارە بە خانە خودشان بازگشتند.

دالیا از پای‌ نمی‌نشیند: دیوارنویسی و بازگشت به خیابان برای اعتراض
بە گفتە منبع مطلع و بە نقل از مادر دالیا، زمانی که خانوادە اندام دخترشان را بە خانە خواهرش منتقل کردە بودند، او دو عدد اسپری داشتە که همراە خود بردە بود. پس از بازگشت بە خانە مادر دالیا متوجه می‌شود که دو اسپری‌ خالی شده است. او که اسپری‌ها را تکان دادە بود از دالیا پرسیده که «این همان اسپری‌هاست که با خودت بردی» و دالیا در پاسخ گفتە بود که «خیر این دو اسپری دیگر است کە خریدم.»

دالیا همچنین پس از بهبودی دوبارە بە اعتراض‌های مردمی در سنندج پیوستە بود. او در محلە شریف‌آباد سنندج، به دست نیروهای امنیتی از ناحیە سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آسیب دیدە بود.

به گفته منبع این گزارش، دالیا پس از مورد ضرب و شتم قرار گرفتن با باتوم، توسط یک خانوادە دیگر بە خانە برگشته بود. دالیا برای مادرش نقل کردە است کە چهار مرد دالیا و دو دختر نوجوان و یک زن دیگر را تعقیب کردە بودند، ولی آنها موفق شده‌اند از دست نیروهای سرکوبگر فرار کنند.

@jeqnemut
Jeqnemût/ ژەقنەمووت
دالیا اندام؛ پایان دردناک داستان یک نوجوان مبارز در خیزش زن، زندگی، آزادی این داستان دالیا اندام، دختر نوجوان ١٤ سالە است کە پس از زخمی شدن با ٢٥ گلولە ساچمەای، ضرب و شتم به دست نیروهای امنیتی، و تماس‌های تهدیدآمیز تلفنی پس از آن، بە افسردگی دچار شد و به…
منبع مطلع همچنین به ما گفت که دالیا پس از آسیب‌دیدگی از ناحیە سر، ابتدا بە خانوادە خود اطلاع ندادە بود. پس از چند روز بە مادرش گفتە بود: «کمی سرم درد می‌کند و اگر امکان دارد موهای سرم را نوازش کن». مادر دالیا وقتی بە موهای پشت سر دالیا دست زد از دالیا شنید که «بە پشت سرم دست نزن» و وقتی مادرش دلیل آن را جویا شد، دالیا به او گفت: «دیروز با باتوم بە سرم ضربە زدەاند و چیزی نگفتم کە شما، ناراحت نشوید.»

بە گفتە منبع گزارش و بە نقل از مادر دالیا، سر او بە سمت گردن تقریبا بە اندازە یک تخم‌مرغ پس از ضربە باتوم، ورم کردە بود. دالیا سپس در بیمارستان‌های کوثر و توحید سنندج برای این ضرب و شتم مورد درمان قرار گرفت.

به گفته منبع آگاە این گزارش، پس از این است که برخی شب‌ها و زمانی که دالیا در خواب بوده با شمارەهای ناشناسی با او تماس گرفته می‌شده است و دالیا از ترس تهدیدها بە مادرش پناە می‌برده و همراه با او می‌خوابیده است.

این منبع بە نقل از مادر دالیا می‌گوید که پس از مدتی دالیا تماس شمارەهای ناشناس را از مادرش مخفی می‌کرد. یکی از دوستان دالیا هم گفتە است نیروهای امنیتی بە دالیا گفتە بودند باید خود را بە ادارە اطلاعات معرفی کند و در غیر این صورت او را بازداشت خواهند کرد.

داستان دالیا اندام دختر نوجوان ١٤ سالە اما پایان دردناکی داشت. او پس از مدتی دچار افسردگی شد و ۱۷ آذرماە ١٤٠٢ به زندگی خود پایان داد.

بە گفتە منبع این گزاش پس از مطلع شدن خانوادە اندام از اقدام دالیا، با شمارە ١١٥ اورژانس تماس می‌گیرند و پس از ٤٥ دقیقە تا ١ ساعت اورژانس در محل حاظر می‌شود و اقدام بە بردن پیکر دالیا می‌کند/ رادیو زمانه


@jeqnemut
Jeqnemût/ ژەقنەمووت
@jeqnemut
نبش قبر «ژن ژیان ئازادی»

✍🏼 میم. لاژگ

دختری کورد در تهران کشته می‌شود، قیامی باشکوه در گورستان آیچی سقز شروع می‌شود و به سرعت در تمام کوردستان و سپس سراسر ایران، به‌ویژه «مناطق پیرامونی شده» منتشر می‌شود.
پیش از این قیام، و در متن مبارزات باکوور و روژئاوای کوردستان شعار تاریخی «ژن، ژیان، ئازادی» متولد شده بود. قیام ژینا این شعار را به ایرانی‌ها داد، ایرانی‌ها آن را به «زن زندگی آزادی» ترجمه می‌کنند، کوردستان و البته بلوچستان سنگین ‌ترین هزینه‌ها را می‌دهند. در همان روزهای اول سعی می‌شد که تاریخ کوردی «ژن ژیان آزادی» خفه شود و «زن زندگی آزادی» محصول گفتمانی روشنفکری مرکز معرفی شود. کوردها زورشان را می‌زنند و بخشا از خفه شدن این شعار جلوگیری می‌کنند. خیابان که ساکت شد، دیگر اثری از «ژن ژیان ئازادی» باقی نمی‌ماند و هر آنچه هست «زن زندگی آزادی» است، هم در ایران و هم در سطح جهانی. اکنون انگاری قبر جانباختگان کورد قیام ژینا یکی یکی نبش می‌شود، آن‌ها را در می‌آورند و با شعار «زن زندگی آزادی» آنها را «غسل میت» می‌دهند تا حتی پس از مرگ نیز اثری از «ژن ژیان ئازادی» باقی نماند… مبادا که خاطر انحصارطلب روشنفکری «فارس‌وایرانی» از حضور برآشوبنده‌ی عناصر غیرفارسی متکدر نشود.

@jeqnemut
Nasir & Necme | Teske u Tenik
@KBC_LM
فۆلکی ئێمە کۆپلەی عەنتیکەی تێدایە :)

دەردت لە ماڵم ئایشێ
ناڵچەی زێڕی لە کەوشێ
ئاوی گوڵان دەدێرێ
ماندووە و دەستی دێشێ
هەی زریان خەجاڵەت بی
تۆز لە یارم نەنیشێ
پشتێنەکەی شل بووە
لۆیەکی لە دووی دەخشێ

تەسکە و تەنک تەنکی
هەنار دەنک دەنکی
بۆ چلەی هاوین دەناڵێ
داینێی لەبەر فێنکی

دوێنێ دەچووم بۆ بازاڕ
ڕێک ئەم کانی و گەرماوە! (گەرنا..)!
چە دیم شەخسێ هەر وەک مانگ
لە ڕێگەما وەستاوە
وتم ئەی شێخ تۆ چ کارەی
مەگەر چەتەی لەم ناوە
وتی نە چەتەم نە ڕێبوار
دایکم ناردوومییە ئەم ناوە
ها کوڕە دە بێ ماچم کە
بەختم بۆ تۆ هێناوە!


@jeqnemut
ئەمە وانەی چاکی تێدایە:

کانکها، جمعیت اتوکتون نوول-کالدونی از ۱۹۷۰ دنبال استقلالشان هستند، و طبق قانون، ن.ک، حق اوتونومی و حق تعیین سرنوشت داره.
ولی با مهاجرات فرانسوی‌ها، و افزایش کلون‌ها، امروزه در اقلیتن (۴۰٪جمعیت)، و این قانون حق رای جدید بیش از پیش استقلال کاناک‌ها و دسترسی به حقوقشون رو محدود می‌کنه.
—-

اعتراض‌ها در کالِدونیای جدید به قانون جدید دولت فرانسه که به افرادی که از ۱۰ سال پیش در این جزیزه زندگی می‌کنند حق رای می‌دهد، تاکنون چند کشته بر جا گذاشته است و یادآور موضوع مهمی در ارتباط با حق شهروندی و حق جمعی مردمان بومی بر سرزمین‌شان است. (بحث اتنیک‌ها یا اقلیت‌های ملی) معترضان می‌گویند قانون جدید ۲۵ هزار نفر از ساکنانی که بومی نیستند را به لیست افراد واجد شرایط انتخاب کردن اضافه می‌کند که یک پنجم کل افراد واجد شرایط این جزیزه است. این مسئله از نظر معترضان و بویژه استقلال‌طلبان یک تهدید برای آینده و رفراندوم‌های احتمالی آینده است. تاکنون در تمام رفراندوم‌هایی که در این جزیره برگزار شده، استقلال‌طلبان شکست خورده‌اند و تاکنون نتوانسته‌اند رای کافی برای استقلال را کسب کنند. این تنش‌ها به خوبی نشان می‌دهد که حقوق شهروندی همه چیز را حل نمی‌کند و گاه در فقدان رویکردهای دیگر باعث تنش و خشونت بیشتر هم می‌شود. وزیر کشور فرانسه به مردم درس دموکراسی می‌دهد بدون آنکه اعتراف کند این نوع دموکراسی ابزار اقلیت‌سازی مردمان این جزیره است.


@jeqnemut
🔸روز پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت، وریشه مرادی پس از ۳ روز نگهداری در بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان این زندان بازگردانده شد. وی که از روز چهارشنبه در اعتراض به انتقال خود دست به اعتصاب غذا زده بود، با بازگشت به بند به اعتصاب خود پایان داد. همچنین پخشان عزیزی، فعال زن کُرد که در اعتراض به انتقال وریشه مرادی به بند ۲۰۹ از روز سه‌شنبه در اعتصاب غذا بود، به اعتصاب خود پایان داد.


🔸بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، وریشه مرادی، ظهر روز پنج‌شنبه پس از ۳ روز نگهداری در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات به بند زنان اوین بازگردانده شد.


🔗 https://kurdistanhumanrights.org/fa/news-fa/prisoners-fa/2024/05/17/p34227/

@KurdistanHRN
The festival Dengê min tê te? Do you hear me? in the Literaturhaus Berlin offers a stage for internationally known and previously unheard voices of literature and art in the Kurdish context. The festival takes a critical look at the term “exile literature”. Together we want to explore the limits of exile: Are we already living in a “post-exile world”? The festival wants to trace and show the connecting lines between exile, diaspora and transnationalism and sees itself as a platform for exchange.
It is remarkable to talk about Kurdish literature and exile. Because being Kurdish means, in a sense, being in a permanent state of exile. Kurds are stateless. Their identities and experiences are diverse. Divided into four nation states, Kurds experience oppression, discrimination, persecution and criminalization. They do not have their own nation state, some of their language is banned, and they have no official representation (only in Iraq). 
However, Kurdish art goes beyond these painful aspects of exile/diaspora. It is rich in expression, form and content. The festival wants to show this prism of content and forms.
And “exile literature” also has a long tradition in Germany. Through cultural and artistic exchange, we also want to deal with the German past and the violence and intolerance associated with it. We want to look forward.
It's about literature, art, rap, poetry, feature films and documentaries. It's about resistance, memories, diaspora, exile, about Berlin and about love. 
Readings with, among others, Îbrahîm Seydo Aydogan, Yildiz Cakar, Behrouz Boochani, Fatma Savci, Burhan Sönmez, Düzen Tekkal, Ronya Othmann, Fatma Aydemir, Halim Youssef.
Music by Dengbêj artist Ali Tekbaş, EBOW and DJ AZIEZ, among others.
Film program including “Im Toten Winkel” by Ayşe Polat and “Translating Ulysses” by Aylin Kuryel and Firat Yücel.
Children's program with storyteller Ferhat Keskin: Kurdish fairy tales in Kurdish and German.

https://www.literaturhaus-berlin.de/programm/denge-min-te-te-hoerst-du-mich-kurdisches-literatur-und-kunstfestival

@jeqnemut
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دورِ فلکی یکسَره بر مَنْهَجِ عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل …

سەقز، ڕۆژهەڵات

@jeqnemut
Helikpoter
Grup Ferec
li jêr helîkopter li jor helîkopter
bi hev re bêjin helîkopter...

@jeqnemut
🔳 سمپوزیوم زبان کوردی در شهر وان آغاز شد.

❑ اولین سمپوزیوم زبان کوردی اتحادیهٔ کارکنان آموزش و پرورش شعبهٔ وان آغاز به کار کرد. این سمپوزیوم در سالن همایش طاهر اَلچی کانون وکلای شهر وان دو روز به طول خواهد انجامید...

❑ ادامهٔ متن را در اینجا بخوانید.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
❑ انقلابــــ روژآوا
https://t.me/enqelabrojava
داره به جاهای بامزه‌ و البته مسخره‌ای می‌رسه، صدای گاردین هم دراومده، فقط تیترهای آیرونیک، میتونه اندکی بازی رو به هم بزنه؛
نئوخواهر-روحانی‌ها در سلێبێسی :)


https://www.theguardian.com/commentisfree/article/2024/may/21/celibacy-hetrosexual-women-boysober-4b-sex-positive-feminism

@jeqnemut