راهبرد
7.16K subscribers
16.4K photos
2.38K videos
383 files
7.02K links
تماس با مدیریت کانال و ارسال مطالب:
telegram.me/mjrahbord
Download Telegram
📱 روایت‌های مجازی: هشدار صریح پویا ناظران، تحلیلگر اقتصادی، درباره تورم وحشتناک و ونزوئلایی شدن اقتصاد در شش‌ماهه دوم سال
@javadrooh
بازار ارز و سهام تا کجا می‌خواهد بره؟!
پویا ناظران
دلار ۲۰ هزار تومن شده، سکه ۸/۵ میلیون تومن شده، و شاخص بورس به ۱/۴ میلیون نزدیک شده! چه اتفاقی داره می‌افته؟

تو این پست به دنبال منشاء پول‌هایی می‌گردیم که پیوسته در حال افزایش قیمت دارایی‌های سرمایه‌ای هستند، تا بعد بتونیم تحلیل کنیم که بعد از این چه اتفاقی می‌افته.

نسخه مکتوب: (سه قسمتی)
https://t.me/Economics_and_Finance/885

۱۷ دقیقه - ۶ مگ
@Economics_and_Finance
👤 چهره روز: "آقای شمخانی! تا الان کجا بودید؟"
🔅داستان "زیر صفر مرزی" این روزها هم تکرار می‌شود

👈 دریابان علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت‌ملی، به مناسبت چهارم تیرماه سالروز شهادت فرمانده قرارگاه نصرت، سردار شهید علی هاشمی، دلنوشته‌ای منتشر کرد و در آن نوشت:

نمی‌دانم چرا هر وقت خاطرات علی هاشمی و ایام شهادت او را مرور می‌کنم، بی‌اختیار حزنی از جنس غم جانسوز شهادت مظلومانه سیدالشهدا امام‌حسین(ع) بر روح و جسمم حاکم می‌شود.

فرزند محله فقیرنشین حصیرآباد اهواز، که در نبرد عاشورایی جزایر مجنون در سال۶۷ آسمانی شد و اجر شهادت و مظلومیت را توامان کسب کرد.

چه کوتاه‌بین و سطحی‌نگر بودند کسانی که بعد از مفقود شدن علی هاشمی در نبردی که تراکم گازهای سیانور و سیانید تمام حیات انسانی، حیوانی و نباتی جزایر مجنون را نابود کرده بود؛ زمزمه‌ای تلخ و جانسوز سر دادند که او با ارتش عراق همکاری و به آنان پیوسته است.

همان زمان فریاد زدم علی هاشمی، جوان انقلابی و سلحشورِ عربِ شیعه‌ خوزستانی و پیوستن به ارتش صدام!؟ رجعت پیکر مطهر و استخوان‌های خردشده علی هاشمی به وطن در سال۸۹، فرصتی بود برای بازگشت همه آنهایی که شهامت، شجاعت، تسلیم‌ناپذیری و وفاداری علی هاشمی‌ها را با تیغ حسادت و عافیت‌جویی خود به مسلخ برده و می‌برند و درسی است برای ما که سرمایه‌های تکرار نشدنی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را چنانکه شایسته مقام بلند آنان است، ارج بنهیم...

🔅نکته:
مشخص نیست در همه سال‌های طولانی ۶۷ تا ۸۹ که پیکر شهید هاشمی مفقود بود؛ فرماندهانی چون دریابان شمخانی کجا بودند و کی و کجا فریاد زدند که کسی صدایشان را نشنید و به جای آن، بیشتر همان صداهایی شنیده شد که به قول شمخانی، "زمزمه‌ای تلخ و جانسوز سر دادند که او با ارتش عراق همکاری و به آنان پیوسته است"؟ آیا اگر آن فریادها بود، کسی آن زمزمه‌ها را می‌شنید؟

بدتر از آن، چرا وقتی سال گذشته مستندی با عنوان "زیر صفر مرزی" به یاد آن شهید ساخته شد، یاران و دوستان قدیمی هاشمی به جای حمایت و همراهی از این اقدام آگاهی‌دهنده، در حاشیه نشستند و برخوردهای منفی مدعیان امروزین جنگ و انقلاب و شهدا را دیدند و هیچ نگفتند.

مدعیان گفتند این فیلم دل در گروی بیگانه دارد و در پی جوایز جشنواره‌های خارجی است؛ چه ادعای آشنایی! خیلی شبیه به حرف آنهایی بود که می‌گفتند شهید هاشمی دل در گروی بیگانه دارد و در عراق، در پی جوایز ارتش و رژیم بعثی است!

آری؛ مدعیان و زمزمه‌سرایان دیروز، امروز هم فعال‌اند و در میدان و بسیار هم مجهزتر و پرسروصداتر. و در مقابل، شمخانی‌ها سکوت کرده‌اند و شاید چند دهه بعد، بگویند که امروز فریاد می‌زده‌اند!

آنها که سه دهه پیش، شهید زیر آب خفته هورالعظیم را جاسوس پناه‌گرفته در بغداد می‌خواندند؛ همان‌هایی هستند که امروز هم، به‌آسانی هرکسی را که دل در گروی ملک و ملت دارد، برچسب می‌زنند و از میدان می‌رانند و شهیدهای زنده را مفقودالاثر می‌سازند...
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📱 روایت‌های مجازی: این ویدئو در فضای مجازی بعنوان الگوی مقابله دولت با افزایش نرخ دلار و طلا منتشر شده است!
@javadrooh
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "ابزار نامشروع، هدف دشمنانه"

👈 حسن بختیاری‌زاده، کارشناس ارشد دیپلماسی و سازمان‌های بین‌المللی از دانشکده وزارت امورخارجه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

آمریکا پیش‌نویس قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را -که لز مفاد برجام و‌ مورد تایید قطعنامه شورای امنیت است- میان اعضای آن شورا توزیع کرده است. هرچند متن این پیش‌نویس، تا لحظه نگارش این نوشتار، منتشر نشده؛ اما بعضی رسانه‌ها به برخی عناصر آن اشاره کرده‌اند.

اکنون می‌توان این پرسش را مطرح کرد که محتوا و‌ هدف قطعنامه پیشنهادی آمریکا چگونه قابل تبیین است و پیامدهای آن چیست؟

تحریم تسلیحاتی، برای ایران پیامد اقتصادی مهمی در پی ندارد. تجارت سلاح، هیچ‌گاه سهم مهمی در تجارت خارجی ایران نداشته است.

به علاوه، اعمال یا‌ عدم‌اعمال چنین تحریمی، پیامد مهمی برای فعالیت‌های امنیتی ایران به همراه ندارد. بویژه آنکه طرف‌هایی که از ایران سلاح دریافت می‌کنند، شرایط ویژه‌ای دارند و انتقال سلاح به آنها، با ملاحظاتی صورت می‌گیرد.

به علاوه، شرایط اقتصادی ایران، مانع خرید سلاح‌های خارجی است و اظهارات وزیر امورخارجه آمریکا درباره آنکه ایران در صورت پایان تحریم تسلیحاتی، هواپیماهای پیشرفته خواهد خرید، تبلیغاتی است.

سرانجام آنکه ایران سال‌هاست به جای واردات سلاح، به تولید آن تمایل دارد و خرید سلاح در راهبرد دفاعی ایران، به دلایل مختلف، تعیین‌کننده نبوده است.

هرچند متن پیش‌نویس قطعنامه آمریکا علیه ایران، در دسترس نیست و نمی‌توان درباره جمله‌بندی و عبارت‌پردازی آن، نظر داد؛ اما خبرهای رسانه‌ها نشان می‌دهد این پیش‌نویس، امکان لازم را برای بازرسی محموله‌ها و‌ نیز کشتی‌ها از مبداء و به مقصد ایران، ایجاد می‌کند.

این قطعنامه در صورت تصویب، همه نقل‌و‌انتقال‌ها از مبداء و به مقصد ایران را به موضوعی امنیتی تبدیل می‌کند و سبب کندی و اخلال آن می‌شود.

مقام‌های آمریکایی گفته‌اند در صورتی که این قطعنامه در شورای امنیت تصویب نشود، با استناد به فصل حل‌وفصل اختلافات مندرج در برجام، همه تحریم‌ها را علیه ایران احیا می‌کنند.

حال آنکه آمریکا دو سال پیش از برجام خارج شده و اکنون نمی‌تواند به توافقی استناد کند که در آن عضو نیست. چنین اقدامی، مغایر حقوق بین‌الملل و فاقد وجاهت قانونی است.

چندجانبه‌گرایی و همگرایی در عرصه بین‌المللی، صلح و امنیت بین‌المللی را تضمین می‌کند و یکجانبه‌گرایی و واگرایی، آن را به مخاطره می‌اندازد. برجام دستاورد چندجانبه‌گرایی است.

اینک تغییر رییس‌جمهور آمریکا موجب شده واشنگتن برای نابودی برجام، بعنوان دستاورد چندجانبه‌گرایی و تضمین‌کننده صلح و امنیت بین‌المللی، از شورای امنیت -که مهمترین وظیفه آن حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است- استفاده کند.

این نکته که اعضای شورای امنیت بویژه اعضای دائم آن، برای دفاع از چندجانبه‌گرایی و حفظ صلح و امنیت برآمده از آن، در برابر تمایلات یکجانبه‌گرایانه آمریکا -که صلح‌ و امنیت بین‌المللی را تهدید می‌کند- چگونه عمل خواهند کرد، در رویکرد افکار عمومی بین‌المللی نسبت به آن موثر خواهد بود.

پیش‌نویس قطعنامه آمریکا درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، در مجموعه اقدامات یکجانبه آمریکا برای نابودی برجام و فشار بر ایران، قابل تحلیل است.

آمریکا اکنون تلاش می‌کند بدون طی فرآیند مندرج در برجام‌ و درحالیکه عضو آن نیست، به مفاد برجام دست‌اندازی کند تا فشار بر ایران را افزایش دهد.

کاربست ابزاری نامشروع برای تحقق هدفی دشمانه علیه ایران، با واکنش متناسب ایران روبه‌رو می‌شود و شرایط کنونی را پیچیده می‌کند.

چنین شرایطی، با هدف اعلامی آمریکا مبنی بر مذاکره با ایران، تعارض دارد و آن را بیش از پیش از دسترس خارج می‌کند. همچنان که ترور سردار سلیمانی، سبب شد چشم‌انداز مذاکره ایران و‌ آمریکا به‌شدت تیره شود.
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: اظهارات امروز رییس‌جمهور که تهدیدات قبلی و گاه و بیگاه ایران درباره بستن تنگه هرمز را منتفی می‌سازد.
@javadrooh
📱 روایت‌های مجازی: در پی مشاهده نور شبیه انفجار در شرق تهران، صفحات برخی رسانه‌های عربی مخالفان ایران همچون الحدث و العربیه از انفجار در پایگاه نظامی در شرق تهران خبر داده‌اند. گفتنی است منابع رسمی ایران تاکنون در مورد این حادثه و دلایل آن، هیچ توضیحی نداده‌اند.
@javadrooh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدئو: گزارش کوتاه باشگاه خبرنگاران صداوسیما از انفجار نور در شرق تهران
@javadrooh
📱روایت‌های مجازی: کانال "سپاه سایبری پاسداران" دو احتمال را درباره انفجار نور در شرق تهران مطرح کرد. گفتنی است، سپاه پاسداران پیش از این ارتباط این کانال و کانال‌های مشابه را با این نهاد نظامی تکذیب کرده است.
@javadrooh
💥خبر: خبرگزاری فارس حادثه امشب شرق تهران را "مشاهده شیء نورانی" خواند و بدون توضیحات بیشتر، از پیگیری موضوع از طریق نهادهای ذیصلاح خبر داد.
@javadrooh
🪑 #مجلس_یازدهمی_ها: حاشیه‌های بهارستان/۳

🔅"شایسته‌سالاری؛ از کمیسیون‌‌ها تا کتابخانه"

👈 محمدرضا کدیور، روزنامه‌نگار و از همراهان "راهبرد"، در یادداشت هفتگی خود تحت‌عنوان "مجلس‌یازدهمی‌ها" نوشت:

۱. همچنان موضوع تایید یا رد اعتبار غلامرضا تاجگردون از مسائل مبتلابه مجلس یازدهمی‌هاست. این هفته تیم تاجگردون بیکار ننشستند و تقدیرنامه فرماندهان نظامی از وی را منتشر کردند. آیا مخالفان تاجگردون معنای این پیام و انتشار تصویر رییس اسبق کمیسیون بودجه مجلس در کنار سردار قاسم سلیمانی را درک خواهند کرد؟

۲. حاج آقا قاسمیان از سوی قالیباف حکم ریاست بر کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس را دریافت کرد. روزگاری نه چندان دور بر این صندلی پژوهشگرانی چون رسول جعفریان و عبدالحسین حائری نشسته بودند که نام آنها با کتاب گره خورده است. حال در دوره مجلس یازدهمی‌ها طبیعی است که قالیباف ترجیح دهد از یک "جهادگر" برای مدیریت این مجموعه فرهنگی استفاده کند. پیشنهاد می‌شود عبارت "غلامرضا قاسمیان کتاب" و "غلامرضا قاسمیان جهادگر" سرچ و نتایج آن مقایسه شود.

۳. درحالیکه در هفته جاری دلار به بالاترین قیمت خود رسید دغدغه برخی نمایندگان، کاهش آزادی‌های اجتماعی بود. #مجلس_یازدهمی_ها وزیر ارتباطات را به مجلس کشاندند و از لزوم کنترل فضای مجازی گفتند و رییس #مجلس_یازدهمی_ها از عبارت "لجام گسیخته و رها" برای توصیف فضای مجازی استفاده کرد. احتمالا هدف همان است که نوروزی، یکی از مجلس‌یازدهمی‌ها، به صراحت گفت: فیلترینگ اینستاگرام! شاید بهتر باشد #مجلس_یازدهمی_ها به جای فشار بر دولت برای لوله کردن فضای مجازی، خودشان دست به کار شوند و به دنبال یک قاسم‌زاده دیگر باشند!

۴. محسن دهنوی، یکی از #مجلس_یازدهمی_ها، درحالی در جلسه سوال از وزیر ارتباطات با فریاد و فغان تمام مشکلات را به وادادگی وزیر جوان و دولت متبوع او در برابر غرب حواله داد که ۳سال قبل ماموران مرزبانی آمریکا در فرودگاه بوستون اجازه ندادند او و خانواده‌اش از فرودگاه خارج شوند و آنها را به ایران بازگرداندند. دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟!

۵. انتخاب رییس کمیسیون‌ها از حواشی پرسروصدای مجلس‌یازدهمی‌ها بود: ریاست کمیسیون عمران درحالی مجددا به یک پزشک رسید که هنوز ادعای میرسلیم در ماجرای رشوه ۶۵میلیارد تومانی در ذهن‌ها زنده است. حاج‌بابایی نیز با مدرک الهیات رییس کمیسیون برنامه و بودجه شد. عضویت مسئول بودجه سپاه قدس در این کمیسیون، فرصت خوبی برای حاج‌بابایی جهت کسب دانش ایجاد خواهد کرد.
حضور پررنگ روحانیون در کمیسیون کشاورزی نیز جالب بود. رییس کمیسیون انرژی هم با قرعه‌کشی انتخاب شد.

گویا هیات‌رییسه #مجلس_یازدهمی_ها با برگزاری جلسه مشترک با کمیسیون آیین‌نامه داخلی مجلس توانسته در چینش صندلی‌های ریاست بر کمیسیون‌ها اهداف خود را محقق سازد. اما این مهندسی آنقدر شور بوده که به طرح استیضاح زودهنگام و شکایت از هیات‌رییسه با امضای ۱۰۰نماینده منجر شود.

۶. سریال عکس‌های تبلیغاتی برای نمایش قالیباف به شهید قاسم سلیمانی رسید. انتشار تصویر قالیباف درحالیکه عکسی از قاسم سلیمانی در کادر است، این بار با نقدهای برخی از اصولگرایان نیز همراه شد.

۷. شمس‌الدین حسینی از اقتصاددان‌های مجلس‌یازدهمی‌ها در یک برنامه تلویزیونی با سوال مجری برنامه روبه‌رو شد که از وی درباره قیمت ‌مرغ پرسید و حسینی می‌گوید کیلویی ۸هزار تومان! برخی دیگر از مجلس‌یازدهمی‌ها نیز درباره افزایش قیمت پراید و افزایش بسیار زیاد پولِ پیش منازل مسکونی از وزیر کشور سوال کردند که نشان‌دهنده سطح آگاهی و عمق دغدغه‌های آنها در فضای نابسامان اقتصاد کشور است. سایر وزیران دولت روحانی باید با آمادگی و اطلاعات کامل در کلیه مسائل کشور در بین #مجلس_یازدهمی_ها حاضر شوند چرا که ممکن است با هر پرسش با ربط و بی‌ربطی مواجه شوند!

۸. برخی تصاویر که از دورهمی‌های #مجلس_یازدهمی_ها منتشر شده، حکایت از آن دارد که آنها کرونا را جدی نگرفته‌اند. امید است که با سایر مسائل مهم کشور از جمله وضعیت وخیم اقتصادی این گونه برخورد نکنند. تصویر نحوه نشستن یکی از #مجلس_یازدهمی_ها سوژه عکاسان شد و در فضای مجازی دست به دست شد.
@javadrooh
Forwarded from امتداد
روایت شکوری راد از دادگاه همزمانش با سایر فعالین اصلاح طلب/ موضوع هر دو دادگاه«بیانیه» است/ مطرح کردن «احتمال» مصداق جرم نیست/ دادگاه باید علنی و در حضور هیأت منصفه باشد

📌علی شکوری راد، دبیرکل حزب اتحادملت در گفت و گو با جماران به تشریح دادگاه همزمانش با جمعی از فعالین اصلاح طلب پرداخت و گفت:

📌گزارش دهنده پرونده «بیانیه77نفر» به دادسرا وزارت اطلاعات و گزارش دهنده بیانیه تفصیلی حزب اتحادملت، اطلاعات سپاه است. این سازمان گزارشی به دستگاه قضایی ارائه داده و اعلام جرم کرده است. هر دو پرونده در شعبه ۴ بازپرسی دادسرای ویژه رسانه تهران مفتوح گردید و به موجب آن تعدادى از امضاء کنندگان بیانیه ٧٧ نفر احضار شدند. بنده به عنوان دبیرکل حزب اتحاد ملت و یکی دیگر از اعضای شورای مرکزی حزب هر یک جداگانه در آن شعبه حضور یافتیم و به سوالات بازجویان سپاه و‌ بازپرس شعبه در دو جلسه مجزا پاسخ دادیم.

📌در مورد بیانیه حزب اتحاد ملت از آنجا که هم در جلسه بازپرسی حاضر بودم و هم با تعدادی از بازجویان اطلاعات سپاه جلسه ای داشتم، تصور ما این بود که با توضیحات ارائه شده، ماجرا فیصله پیدا کرده است. ولی بعدا متوجه شدیم که این پرونده منجر به تعیین قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست شده است که اولین جلسه دادگاه آن چهارشنبه 4 تیرماه برگزار شد.

📌پرونده هر دوی این موضوعات مربوط به انتشار «بیانیه» است. به همین دلیل هم ابتدا به دادسرای رسانه ارسال شد. اما حالا می بینیم که دادگاه انقلاب صالح به رسیدگی تشخیص داده شده است. در ابتدا که پرونده به دادسرای رسانه ارجاع شد، به این خاطر بود که عنوان اتهامی مربوط به دو بیانیه ای بود که هیچ موضوع دیگری در ورای آن یا ضمیمه آن نیست. به تعبیری بهتر، دو بیانیه بوده که منتشر شده و هیچ مسأله پنهان در قبال آن وجود نداشته است تا رسیدگی به آن جنبه محرمانه داشته باشد.
📌در کیفرخواست پرونده ما به دو نکته اشاره شده، یکی به اظهار نظری که در مورد دادگاه‌های مبارزه با مفاسد اقتصادی در کشور شده است و در آن زمان با تردید به این موضوع نگاه شده است. ابراز این تردید تبلیغ علیه نظام تلقی شده است در حالی که اساسا با صحبت های اخیر آقای رئیسی این موضوع در قالب تبلیغ علیه نظام نمی گنجد و صرفا اظهارنظری درباره یک اقدام قوه قضائیه است. ضمن اینکه این اظهارنظر همراه با احتیاط است و صریح نیست.
📌دومین نکته، نام بردن از یک احتمال است بدون اینکه به کسی نسبت خاصی داده شود و آن اینکه «ممکن است برخی نیروها بر اساس رویکرد امنیتی در بروز اغتشاشات سهیم بوده باشند.» این موضوع نیز به عنوان یک احتمالِ لازم به بررسی، در این بیانیه مطرح شده است ولی به همین ایراد گرفته شده و در کیفرخواست آمده است درحالی که مطرح کردن احتمال بدون آنکه نظر صریحی در قبال آن وجود داشته باشد، نمی تواند مصداق جرم تلقی شود و در دایره آزادی بیان می‌گنجد. تمام تحلیل ها و صحبت هایی هم که می شود این گونه است.
📌اگر بنا باشد این حد از اظهارنظر جرم تلقی شود، باید بسیاری از مقامات حکومتی که راجع به منتقدین و معترضین اظهارنظر می کنند، مجرم شناخته شوند. نمی خواهم به نمونه هایی روشن در این رابطه اشاره کنم، ولی می توان به آسانی گفت بسیاری از اتهاماتی که به اصلاح طلبان زده می شود یا تعاریفی که در خصوص اصلاحات صورت می گیرد، به ویژه تعاریفی که درباره دولت اصلاحات و مجلس اصلاحات و حتی دولت حاضر توسط برخى شخصیت هاى سیاسى رقیب و بخش های مختلف، بخصوص رسانه‌های افراطی وابسته به برخی نهادها و حاکمیت مطرح می‌شوند، همگی در دایره جرم قرار می گیرند. با اینکه هیچکدام از این اظهارنظرها تاکنون جرم تلقی نشده‌است، اما متاسفانه اگر منتقدی نقدی را نسبت به صاحبان قدرت مطرح کند، جرم انگاری می شود و این به باور من، محدود کردن آزادی بیان است.

برای خواندن متن کامل این گفت و گو روی "INSTANT" بزنید:
http://yun.ir/0ii9xd
#امتداد
@emtedadnet
👁‍🗨 نگاه تحلیلگران: "مستند بسازید!"

👈 مجید یونسیان، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:

رییس‌جمهور محترم در سخنانی فرمودند که باید دستاوردهای دولت را مستندسازی کنیم و به مردم بگوییم که در خوزستان و غرب کشور و سیستان‌وبلوچستان چگونه زمین های کشاورزی را آباد کرده‌ایم.

سخن رییس‌جمهور، حرف وخواسته درستی است‌. باید هرکاری را کرده‌ایم، مستند کنیم و به مردم بگوییم. اما چرا فقط دستاوردهای مثبت این‌همه جناب دکتر روحانی را به وجد آورده؟

اما چه خوب است که از این سخن مهم دکتر روحانی استقبال کنیم و همه دستاوردهای دولت را در آستانه قرن چهاردهم هجری مستند کنیم.
برای مثال فیلمی مستند تهیه کنیم و به مردم نشان دهید که چگونه آپارتمان در تهران فقط طی یکسال از متوسط متری پنج‌میلیون به بیست‌وپنج‌میلیون رسیده است.

بد نیست در این مستند چند نکته را هم به آن اشاره کنیم:

اول اینکه، تقریبا ۹۸درصد مصالح ساختماتی تولید داخل است.

دوم اینکه، بیشتر زمین‌های مرغوب دست دولت است.

سوم اینکه، دولت طبق قانون و اختیاراتی که دارد، تنها سیاستگذار در امور ساختمان‌سازی است.

چهارم اینکه، یک وزارتخانه عریض و طویل برای این کار دارد.

پنجم اینکه، معضل مسکن فقط در پایتخت و شهرهای بزرگ است و عمومیت ندارد.

ششم اینکه، حتی یک مقام عالیرتبه دولت نیست که مشکل مسکن داشته باشد.

البته در این مستند برخی حواشی از متن جذاب‌تر است. مثل اینکه مقامات دولتی نه‌تنها مشکل مسکن ندارند که اغلب ویلاهای تفریحی هم دارند و یا اگر هم در مالکیتشان چیزی نیست، دسترسی‌های آسان دارند.

از آن مهتر اینکه این شرکت‌های ساختمان‌سازی لاکچری که بلای صنعت ساختمان‌سازی در تهران و شهرهای بزرگ شده، یک سرش یا بهتر است بگوییم تمام سرش به کسانی وصل می‌شود که یا آقازاده‌اند یا شریک آقازاده‌ها.

از مسکن که بگذریم، خیلی دیگر از بخش‌های اقتصادی است که اگر مستند شود، آن‌وقت عمق فاجعه بیشتر نمایان می‌شود.

صنعت میوه ایران به چنان روزی افتاده که حتی در عقب‌مانده‌ترین کشورها هم شاهد مثال ندارد. این صنعت که به‌تنهایی می‌تواند بار هزینه‌های هشتاد میلیون ایرانی را بر دوش بکشد، در آستانه قرن ۱۴هجری همچنان سنتی کشت می‌شود، سنتی اداره می‌شود، سنتی هم به فروش می‌رسد.

نه در کنارش صنعت تبدیلی است، نه بر نحوه تولید نظارت می‌شود، نه در جست‌وجوی بازار صادراتی است. سلف‌خرها، واسطه‌ها، دلال‌ها و بنگاه‌داران چاق و چله بازار تره‌بار محصول یکسال باغدار را به نازل‌ترین قیمت می‌خرند و با بالاترین قیمت می‌فروشند.

صنعت میوه و تره‌بار ایران تبدیل شده به کارخانه له کردن باغدار و مصرف‌کننده و فربه‌سازی دلال و واسطه.

صنعت ورشکسته خودرو را مستند کنید تا حال و روز بی‌کفایتی در مدیریت کاملا عریان شود. فیلمی مستند از لشکر بیکاران تحصیلکرده بسازید. مستندی از دلایل توقف رشد جمعیت تهیه کنید تا دریابید که بالا رفتن سن ازدواج چه فجایعی به بار آورده که تبعات آن سال‌های دیگر عریان خواهد شد.

مستندی بسازید از ثروت‌هایی که به باد رفت، نخبگانی که مهاجرت کردند. فیلمی بسازید از کودکان کار، کولبران، زنان رهاشده در خیابان و ده‌ها موضوع دیگر که اینها هم از دستاوردهای بی‌مدیریتی و ناکارآمدی است.

کدام‌یک از اینها به تحریم ربط دارد؟ ما کشور را در آستانه قرن ۱۴هجری وارد چه مرحله‌ای کرده‌ایم که حال اینگونه باد به غبغب انداخته‌ایم؟

دولت اگر تاکنون دستاورد مثبتی آنطور که دکتر روحانی گفته، داشته که منکر آن نیستیم؛ قطعا فقط وظیفه‌اش را انجام داده و اکنون باید دلیل آن کارهایی را که نتوانسته به‌درستی انجام دهد، مستند کند...
@javadrooh
👤 چهره روز: "منتقد نظریه‌های استبداد ایرانی"

👈 دکتر هاشم آقاجری، استاد تاریخ دانشگاه تربیت‌مدرس، در تازه‌ترین گفت‌‌وگوی خود به نقد نظریه‌های استبداد تاریخی در ایران که بویژه توسط دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان مطرح شده، پرداخته و در مقام نتیجه‌گیری، نکته‌ای مناقشه‌برانگیز را مطرح کرده است: "واقعیت این است که استبداد ایرانی به معنی واقعی کلمه با رضاشاه شروع می‌شود، چرا؟ به این دلیل که دولت رضاشاهی اولین دولتی است که خاستگاه غیرقبیله‌ای دارد و به همین دلیل نیز اولین دولت مدرن ایران است. همچنین، این دولت با سلاح‌های مدرنی که در اختیار می‌گیرد، با ارتش مدرنی که می‌سازد، به‌راحتی می‌تواند نیروهای گریز از مرکز و بالفعل و مستقل از خود را قلع‌وقمع و سرکوب کند. در این دوره است که عدم توازن جدی میان قدرت نظامی دولت و قدرت نظامی ایلات و عشایر به وجود می‌آید. درحالیکه در گذشته این عدم توازن را بیشتر کمیت نیرو تعیین می‌کرد، اما به لحاظ کیفی طرفین به هم نزدیک بوده‌اند".

🔅متن کامل این گفت‌وگو را در لینک زیر بخوانید:

http://tarikhirani.ir/fa/news/8476

@javadrooh
نگاه همراهان: "ریال بی‌مایه و بهلول دیوانه!"

👈 مالک رضایی، کارشناس‌ارشد علوم‌سیاسی و عضو "گروه راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

پیرمردی باری از شیشه با خود حمل می‌کرد که گزمه‌ای از راه رسید و بی‌پرسش و پاسخی با چوبی که در دست داشت، ضربه محکمی بر بار زد و آنگاه پرسید: "چه با خود حمل می‌کنی؟"، پیرمرد بار خود بر زمین نهاد و گفت: "اگر یک ضربه دیگر هم بزنی، دیگر چیزی با خود حمل نمی‌کنم!".

گویی آن ضربه دوم هم بر بار شیشه پول ملی ایران فرود آمده و دارندگان ریال، دیگر چیزی با خود حمل نمی‌کنند. ارزش آنچه که در دست دارند، به مصداق سرمایه آن مردی که در آفتاب تموز تابستان یخ می‌فروخت، هر لحظه در حال آب شدن است. چاره‌ای نیست جز اینکه بگوید: "نخریدند، تمام شد". به همین سادگی!

دست‌اندرکاران اقتصادی ما کار خوبی نکردند که گوش خود را بر نظر خیرخواهانه تمام خیرخواهان و دلسوزان بستند و فریاد دلسوزانه کسانی که به صد زبان و برهان، هشدار دادند دست خود را از روی دکمه چاپگرهای پول بردار که خلق پول از هیچ و افزودن بر نقدینگی بدون پشتوانه تولید و... در هیچ اقتصادی ره به جایی نبرده است؛ به جایی نرسید.

دولت احمدی‌نژاد با ۷۰هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی در اقتصاد، سکان اداره کشور را از دولت خاتمی گرفت و در فاصله هشت سال آن را به رقمی در حدود ۵۰۰هزار میلیارد تومان افزایش داد.

چنین افزایشی اگر به‌زعم برخی با آن‌همه ورود دلارهای نفتی به اقتصاد، اندک توجیهی داشت که صد البته نداشت؛ حقیقتا برای رها کردن بی‌پشت‌وپناه اقتصاد کشور و مردم در اقیانوس متلاطم نقدینگی بدون پشتوانه در دولت روحانی، کدام توجیه را می‌توان یافت؟ حال با این هزارها، سرنگون‌افتادگان از این منار، می نگر تو صدهزار اندر هزار!

این حجم نقدینگی به هر کانونی از مسکن، ارز، سکه، خودرو و... که هجوم بیاورد؛ همچون سونامی‌ای ویرانگر، چیزی جز ویرانی از خود به جای نخواهد نهاد.

و بر این اضافه کنیم بیماری هلندی اقتصاد و اینکه صاحب‌منصبان ما برای رفو کردن تمام پارگی‌های اقتصاد و نیز هموار کردن ناهمواری‌های هزینه‌های روبه‌تزاید خود، کلیدی جز کلید چاپگرهای پول و شبه‌پول نمی‌شناسند و حتی راه مقابله با اختلاس و فساد و ریخت‌وپاش‌ها را هم در افزایش نقدینگی می‌دانند.

بی‌توجه به اینکه ما در این انبار گندم می‌کنیم و گندم جمع‌آمده، گم می‌کنیم. تدبیر دولتمردان به تبخیر پول ملی انجامیده است.

برای مقابله با فسادها و اختلاس‌ها، اول ای جان، دفع شر موش کن، وانگهان در جمع گندم کوش کن و سپس به ازای گندم جمع‌آمده، نقدینگی خود را افزون کن؛ وگرنه، بدون آن سازوکارها، افزایش حجم نقدینگی، به منزله فرود آوردن ضربه‌های مکرر بر بار شیشه مردم است. اگر نگوییم که دستبرد آشکار بر اندوخته‌های مردم است.

حذف چهار صفر از پول ملی هم به مانند سفیدآب و سرخابی است که یک شب در حجله بر سر و روی عروس می‌مالند. فردا با آب و صابونی شسته می‌شود و همان می‌شود که بود.

آن صفرها به خود نامده‌اند که به خود باز روند. نتیجه آن، گناه ناخجسته‌ای است که با افزایش نقدینگی در حریم پول ملی مرتکب شده‌اند و این قبل از اینکه سخن این یادداشت باشد، سخن تمام اقتصاددانان و دلسوزانی است که اکنون می‌گویند: "ما که گفتیم این گناه را نکنید".

اما و صد اما، حکایت دست‌اندرکاران ما با کارشناسان و اقتصاددانان کشور، حکایت آن بازرگانی است که روزی از بهلول پرسید: "یا شیخ! چه کالایی بخرم تا سود سرشاری ببرم؟"
بهلول گفت: "آهن و پنبه بخر". چنین کرد و سود سرشاری برد. بار دیگر و درحالیکه از سود حاصله، استغنایی در خود احساس می‌کرد و نفع حاصله را ناشی از عقلمندی خود می‌دانست؛ دوباره بهلول را در رهگذری دید و این‌بار از سر استهزا پرسید: "ای بهلول دیوانه! اکنون چه کالایی بخرم که سودی سرشار عایدم شود؟" بهلول گفت: "هندوانه و پیاز بخر و انبار کن!" چنین کرد و همه کالا در انبار پوسید و سرمایه نیز به هدر رفت. حوصله بازرگان از این دو مشورت متضاد به تنگ آمد. سراغ بهلول را گرفت و از دلیل دوگانگی و تضاد مشاوره‌اش پرسید. بهلول گفت: "یکبار مرا داننده و شیخ و عاقل خواندی و من پاسخی از سر دانندگی دادم و بار دیگر دیوانه‌ام خواندی و من هم پاسخی از سر دیوانگی گفتم که از کوزه همان برون تراود که در اوست..."!

آنچه که پول ملی ما را به این روز نشانده است گویی نتایج مشاوره‌هایی است که بهلول داننده از سر دیوانگی داده و دیری است که برخورد ما با صاحبنظران اقتصادی چنین است.
آنها را زمانی داننده می‌دانیم که راه رسیدن به قدرت را برای ما هموار کنند و ما را از پیچ‌های انتخابات عبور دهند؛ بعد از آن دیوانه‌اند!
@javadrooh
📨 نگاه خوانندگان: "احیای دوگانهٔ چپ و راست"

👈 غفور احمدی، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

بعد از تمام موانع و وقایعی که در مسیر آخرین ائتلاف فراگیر اصلاح‌طلبان سبز شدند، گویا بالاخره اتفاقات مؤثری برای احیای مرزبندی‌های موجود در جبههٔ اصلاحات در حال شکل‌گیری است.

شاید در نظر اول فروریختن این ائتلاف ناخوشایند بنماید، چنان‌که تلخی این فروپاشی در انتخابات اخیر مجلس و شکست مفتضحانهٔ جبههٔ اصلاحات مقابل اصولگرایان هنوز در کام حامیان این جریان باقی است؛ اما به‌‌ قول سعید حجاریان، باید یک‌جا از تعارفات عبور کرد و به‌ شکلی واقع‌گرایانه مرزهای موجود در میان احزابی که به اصلاح‌طلبی شهرت دارند را روشن کرد و استراتژی دیگری برای ادامه‌ دادن به کنش سیاسی و رقابت مدنی برگزید.

باید قبول کنیم عمر مفید دوگانه‌ای که از دوم‌خرداد۷۶ به این‌سو در فضای سیاسی ایران وجود داشت، به پایان رسیده است. البته اینکه تلقی افراد از پایان اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی، از کدام موضع مطرح می‌شود، قابل بحث است.

شعار پُرطرفداری که با این مضمون در اعتراضات چندسالهٔ اخیر، از خیابان‌ها به گوش می‌رسید، باید با توجه به مواضعِ براندازانهٔ طراحانِ آن شعار تحلیل شود.

همچنان‌که در سوی دیگر ماجرا، اصولگرایانِ جوان و رادیکال هم مدعی پایان این دوگانه هستند، اما با توجه به موضع‌ خود، راه‌حلی که برای عبور از این دوگانه پیشنهاد می‌کنند ایجاد یک جریان سوم به نام "جریانِ انقلابی" است که بسیار مصادره‌گرایانه است.

اما چگونه باید بدون عدول از موضع اصلاح‌طلبانه جایگزینی برای این دوگانه یافت؟ بهتر است به همان ائتلافی که در آغاز سخن به آن اشاره شد، برگردیم.

با مرور کوتاهی بر اختلافاتی که خصوصا در دورهٔ دوم دولت روحانی، بر پیکرهٔ این پیوند گزند رساند؛ این واقعیت قابل مشاهده است که پس از درگذشت آقای هاشمی‌رفسنجانی، جریان موسوم به چپ اسلامی یا چپ مدرن، با محوریت احزاب نیابتی این جریان، به دنبال جدایی و استقلال خود از جریان راست مدرن با محوریت حامیان جدی دولت و حزب کارگزاران سازندگی بوده‌ است.

اینجا فرصت پرداختن به جزئیاتِ اختلافاتی که در مسائلی از قبیل چگونگی حمایت از دولت، و مدیریت شهرداری توسط اصلاح‌طلبانِ مستقر در شورای شهر تهران رخ نمود، را نداریم.

اما نکتهٔ قابل توجه این است که دلیل شکافِ موجود بیش از آن‌که جناحی و حزبی باشد، یک تضاد گفتمانی و پیشینه‌دار است.

پس از برچیده شدن عبای هاشمی‌رفسنجانی، چپ‌ اسلامی همانند دوران دولتِ اصلاحات، برای بازیابی هویت گفتمانی خود و مشروعیت یافتن میانِ طرفدارانِ تفکر چپ، به نقد راست‌گرایی دولت و بازار آزاد و احیای معیارهای چپ‌گرایانه پرداخت.

این بازگشت چه در وجه سیاسی، که در نهایت به تحریم انتخابات انجامید، و چه در وجه اقتصادی که به نقد لیبرالیسم و ارائهٔ راهکارهای سوسیالیستی رسید؛ قابل مشاهده است.

با این مقدمه دور از واقعیت نیست اگر مدعی شویم این ائتلاف نمی‌توانست به این مرگ و بی‌فایدگی که دچارش شده، نرسد. چرا که وقتی در یک ائتلاف که پیروز رقابت سیاسی است، حداقل وحدت گفتمانی، به خصوص در وجه اقتصادی، وجود نداشته نباشد، ارائهٔ راهکارهای عملی برای عبور از معضلات، اساسا غیرممکن است.

یک دولت نمی‌تواند یکی به نعل بزند و یکی به میخ، بلکه هر دو جریان حامی خود را راضی نگه دارد! چنان‌که دولت روحانی علاوه بر این تضاد، تضاد دیگری بین اصلاح‌طلبان و اعتدالیون را نیز با خود به همراه داشت.

با چنین وضعی مشخص است دولتی که نمی‌داند باید لیبرال باشد یا سوسیال، و در مرحلهٔ انتخاب هم قصد دارد همه را راضی نگه دارد، به راه‌حلی اساسی دست نمی‌یابد.

اگر بتوانیم از دوگانهٔ بی‌خاصیتِ موجود بگذریم، در آینده می‌توانیم با دوگانه‌ای کاربردی‌تر به رقابت سیاسی ادامه دهیم. مثلا ممکن است ائتلاف حزب کارگزاران سازندگی که حامی تفکر بازار آزاد است، با حزبی مثل مؤتلفهٔ اسلامی که اگرچه در دایرهٔ جریان اصول‌گرایی است، اما برخلافِ اصول‌گرایان جوان، بازار سنتی و رقابت آزاد را به رسمیت می‌شناسد، بسیار کاربردی‌تر از ائتلافی باشد که بین کارگزاران و چپ‌های اصلاح‌طلب ایجاد شده است.

در آن‌سو نیز قطعا چپ‌های مدرن با ایجاد پیوند با جریاناتی که حامی سوسیالیسم و اقتصاد دولتی هستند، می‌توانند برنامهٔ اقتصادی روشن‌تر‌ی که با گفتمانشان بخواند را ارائه دهند.

اصلاح‌طلبان باید بپذیرند که دیگر نمی‌توانند این تضاد گفتمانی را با کدخدامنشی و ریش گرو نهادن محفل‌نشیان خود حل کنند. شاید مناسب‌ترین دوگانه‌ٔ سیاسی برای ادامهٔ رقابت، احیای دوگانهٔ چپ و راست باشد.

اگر در انتخابات۱۴۰۰ یک نامزد که مورد حمایت طرفداران بازار آزاد است، با نامزدی که از سوسیالیسم حمایت می‌کند، رقابت کنند؛ با یک رقابت کاربردی و واقعی‌تر روبه‌رو خواهیم بود.
@javadrooh
🎭 #چهره_نگار: "هنوز در مناسبات دهه۷۰"

👈 افشین حکیمیان، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت:

این نماونمود سرگردانی و ازهم‌پاشیده‌گی است؟ که نقطه‌ای برای هم‌اندیشی و هم‌فکری نیست؟ که نقطه‌ی آماجی انگار که به چشم نمی‌آید؟

در پی نامه‌ی موسوی‌خوئینی‌ها به رهبری، صادق زیباکلام حمله برده به او که تو خود مسببی هستی از خیلِ مسببان این وضعیت شلم‌شوربای رو به تباهی.

محمد قوچانی سرمقاله زده است که رد پای رادیکالیزم عیان شده است. که چپ رادیکال عیاقِ راست رادیکال است. که این‌دو دشمن راه میانه. چپ رادیکال، راست مدرن را رقیب است و راست رادیکال، راست سنتی را. و کلی حکایت از تندروی و دشمنی او از راه میانه، در پس و پشتِ موسوی خوئینی‌ها از انقلاب تا بیست‌وپنجم خرداد هشتادوهشت روایت کرده است.

محمدقوچانی، چونان از چپ و راست و مدرن و سنتی‌شان سخن گفته که انگار همچنان و هنوز، در سپهر سیاسی دهه‌ی هفتاد سیر می‌کند. انگار که آن خط و ربط‌ها همچنان کارساز و مفید و گره‌گشاست به حال‌وروز نزار ملتی؛ که به ناگه خبرش آورده‌اند از جریده‌ی مذکور. و تندی دست به قلم برده که این همان رد و نشانِ رادیکالیزم و آن ناب‌گرایی است که هرگونه راهیابی به حاکمیت را خیانت می‌دانند.

و گویی نزیسته است انتخابات هشتادوهشت را. انگار فریاد میل به آشتی ملی ملت را، اگرچه با دل خونین به انتخاب نودودو ندیده‌است و اصرار به گفت‌وگوی چه به داخل و چه به برون از مرزها را در انتخابات نودوشش به تن و جانش لمس نکرده است. انگار که زمین‌گیر کردن آخرین دولت منتخب کاملا مصالحه‌گونه‌ی ملت را لمس نکرده است. و از حوادث نودوشش و نودوهشت هیچ خبری ندارد؟

تو گویی حاکمیت همه بر سر مهر و وفا بوده است و مردمی به شکم‌سیری و راحتیِ جان به آن "ناب‌گرایی سُکرآور رادیکالیزم" روی آورده‌اند تا "فضایی دوقطبی" علم کنند. مردمی از سرخوشی روی به رادیکالیزم آورده‌اند و یا که سخن از "اصلاح‌طلبان پیشرو" و "هسته سخت اصلاحات" گفته‌اند.

انگار نه انگار که راهِ بسته به نرمالیزسیون حتی، گوش‌های بسته به آشتی ملی و به گفت‌وگوی با دنیا؛ آنها را به ضرورت و اضطرار سخن از "هسته سخت اصلاحات" بازگردانده است.

و شاید این از "تنزه‌طلبی" خود آنهاست که می‌خواهند آنچه به نام‌ونشان اعتدال بوده و هست را هم‌چنان به نام اصلاحات اسمِ مستعار زنند و به چشم بستن بر واقعیت‌های جامعه، رادیکالیزم را طفیلی و ناشناس و غریب و نامأنوس جان و جهان جامعه جلوه کنند و بدین هیاهو و بدین ره بردن به اعتدال کذایی، همچنان همه چشم به قدرت دارند و اصرار به ندیدن تباهی‌های فزاینده؛ شاید که جاگیر شوند در جایی.
@javadrooh
راهبرد
🎭 #چهره_نگار: "هنوز در مناسبات دهه۷۰" 👈 افشین حکیمیان، از همراهان "راهبرد"، در یادداشت ارسالی خود نوشت: این نماونمود سرگردانی و ازهم‌پاشیده‌گی است؟ که نقطه‌ای برای هم‌اندیشی و هم‌فکری نیست؟ که نقطه‌ی آماجی انگار که به چشم نمی‌آید؟ در پی نامه‌ی موسوی‌خوئینی‌ها…
📄 مقاله: "افول راست مدرن به روایت نظریه‌پرداز"

👈 محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و سردبیر روزنامه ارگاک این حزب، در واکنش به نامه سیدمحمد موسوی‌خویینی‌ها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، به مقام‌رهبری و نیز مصاحبه‌های اخیر سعید حجاریان و علیرضا علوی‌تبار با روزنامه "همشهری"، به افول جریان راست مدرن که طی یک دهه گذشته درباره آن تئوری‌پردازی کرده؛ اذعان کرده و درباره قدرت گرفتن دوباره جریان‌های رادیکال چپ و راست هشدار داده است.

🔅متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

http://sazandeginews.com/News/7416

@javadrooh
Forwarded from دیدارنیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶 مازیار بهروز: شاه قانون اساسی ایران را قبول نداشت/ مبارزه چریکی سرشار از رومنس بود/ حمید اشرف در قتل دانه و جوانه نقشی نداشت/ ماجرای قتل عبدالله پنجه‌شاهی چیست؟

🔹روایت تبار و تاریخ جوانانی که به قول مازیار بهروز، درون‌مایه فعالیت و مبارزه‌شان از گونه رومنس است، حتماً جذاب است.

🔹دکتر مازیار بهروز، استاد تاریخ دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو است و نویسنده کتاب «شورشیان آرمانخواه؛ ناکامی چپ در ایران» که یکی از مهم‌ترین کتبی است که به شکل جامع به بررسی تاریخ جنبش چپ در ایران می‌پردازد. با مازیار بهروز در باب فعل و انفعالات جریان چپ در تاریخ معاصر ایران گفت‌وگو کردیم، گفت‌وگویی که امروز، هشتم تیر ماه به مناسبت سالروز مرگ حمید اشرف، رهبر سازمان چریک‌های فدایی خلق، در اختیار شما قرار گرفته است.

📎متن و ویدیوی کامل این گفت‌وگو را اینجا بخوانید و ببینید.
🗯 مصاحبه روز: "لیبرالیسم محافظه‌کار؛ کتابی که می‌تواند مایه نجات باشد..."

👈 مرتضی مردیها، نویسنده و استاد دانشگاه، در پرسش و پاسخی تلگرامی درباره کتاب جدید خود، "لیبرالیسم محافظه‌کار"، چنین توضیح داده است:

▪️شما تا به حال در مورد کتاب‌های‌تان، حتی کتاب‌های تألیفی، من ندیده‌ام تبلیغی کرده باشید، چرا این کتاب استثنا شده است؟

- تبلیغ کرده‌ام؟

▪️بیشتر از تبلیغ. جمله "بخوانید و رستگار شوید" (که در آگهی تلگرامی انتشار کتاب آمده)، مگر از شما نیست؟

مردیها: حقیقتش این است که کمتر کتابی داشته‌ام، حالا چه تألیف و چه ترجمه، که چنین احساسی نسبت به آن داشته بوده باشم. علتش هم این است که گمان می‌کنم حتی یک کتاب شبیه آن هم نیست. لااقل من‌ ندیده‌ام. یک کتاب که دیدگاهی متفاوت از جریان اصلی روشنفکری و دانشگاهی را به این شکل بازنمایی کند.

🔹البته، خوشبختانه کتاب‌هایی مستقل با این دیدگاه، حتی از نویسندگانی که در همین کتاب هستند، اخیراً ترجمه و منتشر شده است. ولی یک مجموعۀ کار در زمینه‌های مختلف علوم انسانی و مسائل کلان جامعۀ بشری، از منظری غیر از نگاه رایج بسیار کم و بسیار ضروری است.

🔹گمانم این است که با‌توجه به وفور ایده‌های خطا و خطرناک با ظاهری بدیهی و اخلاقی، این کتاب می‌تواند لااقل برای کسانی که خود را تماماً به موج و مُد نسپرده‌اند، مایۀ نجات باشد.

▪️منظورتان از این دیدگاه دقیقا چیست؟

مردیها: همانی که عنوان کتاب هم با‌توجه به آن انتخاب شده. تقریباً وارونۀ هر آن چیزی که جریان اصلی فکری و سیاسی را در دانشگاه، رسانه، هنر و به‌طور کلی جریان روشنفکری به‌معنای مصطلح تشکیل می‌داده.

🔹دیدگاهی که آخرالزمانی نیست؛ همه چیز را در حال نابود شدن و بدتر شدن نمی‌بیند؛ به لایه‌های بالادست اجتماع، به دمکراسی لیبرال، به دولت مدرن، به نظام تولید و تجارت جهانی، بدبین و کینه‌توز نیست.

🔹مشکلات جهان را تاحدود زیادی ناشی از ذات بشر، ذات این دنیا، و در مرحلۀ بعد ناشی از نهادها و قوانین می‌داند. همه چیز را در توطئه و افشا و مبارزه خلاصه نمی‌کند.

▪️منظورتان از ترکیب پارادوکسیکال "لیبرالیسم محافظه‌کار" چیست؟

مردیها: لیبرالیسم در معنای قرن هجدهمی آن، به‌خصوص در نسخۀ روشنگری اسکاتلندی و انگلیسی، در پی شعار هر چه آزادتر بهتر، نبود. ولی از آن پس، به‌ویژه در امریکا، کسانی خود را لیبرال نامیدند که گویی هر چه رنگ‌وبویی از سنت و تجربه داشته باید کنار گذاشته شود.

🔹منظور از لیبرالیسم محافظه‌کار، لیبرالیسم هیوم و اسمیت و میل و بنتام است که رگه‌هایی از تعهد به اخلاق و سنت و عرف در آن هست؛ هرچند البته به درجات متفاوت. لیبرالیسمی که عقیده را آزاد می‌داند، ولی با احساسات مذهبی مردم و نهادهای جاافتاده ستیز نمی‌کند؛ حقوق زنان را به رسمیت می‌شناسد، ولی همجنسگرایی را یکی از مهم‌ترین‌ مسائل سیاسی جامعۀ بشری نمی‌داند.

🔹به برخورداری بیشترِ لایه‌های پایین‌دست ملتزم است، ولی کار را به جایی نمی‌رساند که عدالت در معنای کاهش فاصله‌ها به مهم‌ترین شعار بدل شود.

🔹به همه گونه احترام و کمک به اقلیت‌های قومی و نژادی باور دارد، ولی پالیتیکال کورکتنس را بیشتر نوعی سو‌استفاده غوغاسالارانه برای مقاصد رقابت سیاسی تلقی می‌کند تا حل مشکلی از آنها.

🔹تقسیم جهان به دوگانه‌های شمال و جنوب و شرق و غرب و معرفی اروپا‌محوری بعنوان ریشۀ‌ مشکلات را نمی‌پذیرد. صدق نسبیت را در بسیاری موارد می‌پذیرد، ولی بلافاصله از مقدار آن می‌پرسد و قطعاً آن را تا جایی نمی‌رساند که هر کسی هر کاری می‌کند باید با معیارهای فرهنگ خودش سنجیده شود.

🔹به یونیورسالیسم تا حدود زیادی باور دارد و بشریت را تکه‌هایی از یک طاقه می‌داند که مشترکات‌شان بسیار بیشتر و پایه‌ای‌تر از اختلافات‌شان است.
@javadrooh
��روایت یک فروپاشی �.pdf
1.5 MB
📚 کتابخانه: "روایت یک فروپاشی"| ریشه‌های سقوط محمدرضا پهلوی به روایت دولتمردان و رجال حکومت وقت| برگرفته از مصاحبه‌های پروژه تاریخ شفاهی هاروارد
@javadrooh