آشتی با ادبیات
46 subscribers
69 photos
16 videos
80 files
39 links
ادبیات در کنکور سراسری بالاترین ضریب را در کل درس های عمومی دارد.
با عضویت در این کانال به راحتی، به همه ی تکنیک ها و روش های تست زنی ادبیات احاطه ی کامل پیدا می کنید.
جمشید فرهمندمنش
مولف کتب کنکوری
ارتباط با ادمین jamshidfarahmandmanesh@
Download Telegram
#رابطه_ی_واژگان
#انواع_رابطه_واژه_ها_در_زبان_فارسی

دو کلمه در زبان فارسی می توانند نسبت های مختلفی با هم داشته باشند که معمولا این نسبت ها و تشخیص آن از موارد به کار رفته در آزمون های تشریحی و تستی بوده است.

انواع نسبت واژه ها:

1. هم خانواده : در عربی کلماتی که یک ریشه سه حرفی مشترک داشته باشند و البته ترتیب حروف ریشه و معنای ان نیز حفظ شود هم خانواده هستند. مثال : جلیل – تجلیل – مجلل
در فارسی کلماتی که از بن ماضی-بن مضارع مربوط به یک مصدر ساخته شده باشند هم خانواده هستند.
مثال: دیده – بینا – بینش – بیننده – دیدار

2. مترادف ( هم معنی ) : کلماتی که از نظر نوشتن و خواندن با هم فرق دارند اما از نظر معنی مشترک هستند؛ بعضی کلمات چند مترادف دارد.
مانند: عطوفت: مهربانی / مراد : خواسته / جمال : زیبایی

3. دو تلفظی : برخی از واژه ها در زبان فارسی به دو صورت تلفظ می شود.
مثال: باغبان و باغِبان / مهرَبان و مهربان / مستمند و مُستَمَند

4. مخفف : شاعران گاه کلمه ها را به شکل کوتاه شده یا مخفف در شعر می آورد.
مثال:
سحرگهان: سحرگاهان / برون : بیرون / نکو: نیکو / ار: اگر/ سپه : سپاه

5. هم آوا : کلماتی که تلفظ یکسانی دارند اما املا و معنایشان متفاوت است.
مثال: خار / خوار - اساس / اثاث - حیات /حیاط - خاست / خورد – خرد

6. متضاد : دو کلمه که از جهت معنا مخالف هم هستند.
درشت / ریز استوار / سست خنده / گریه کافر / مسلمان

7. تغییر معنا با تشدید : در زبان فارسی بعضی واژه ها شکل نوشتاری یکسانی دارند اما در تلفظ و معنا متفاوت هستند. ( یکی تشدید دارد و دیگری نه. )
مقدّم : برتر بودن / مَقدَم : قدم گذاشتن
مُسلم : مسلمان / مُسَلّم : قطعی

8. هم نویسه : واژه های دارای املای یکسان بدون ارتباط در تلفظ و معنی.
مثال: حُسن / حَسَن
شُکر / شِکَر

9. تضمّن : رابطه تضمن همان رابطه زیر مجموعه ای است. یعنی یک کلمه در معنا زیر مجموعه کلمه دیگر است.
فصل / پاییز
رنگ / آبی

10. نشانه های اختصاری : گاهی برای نوشتن برخی از عبارات و جملات از حروفی که مختصرِ آن کلمات است استفاده می شود.
مانند:
«رض» : رضی الله عنه
«س» : سلام الله علیه ( یا علیها )
ه. ش. : هجری شمسی
ه. ق. : هجری قمری
م. : میلادی
پ. م. : پیش از میلاد مسیح
🆔 @jamshidfarahmand
#دانش_افزایی_دبیران
#انواع_را

انواع را در متون ادبی همراه با شاهد مثال

بخش نخست:

1_در فارسی معیار را نشانه مفعول است.

2_ را برای سوگند:
_طریق خدمت و آیین بندگی کردن
خدای را که رها کن به ما و سلطان باش
_جایی که یار ما بشکرخنده دم زند
ای پسته کیستی تو؟خدا را بخود مخند

3_ را به معنی برای :
_ دل شکسته نباید داشت که چنین حالها مردان را پیش آید.
_ای شهنشاه بلند اختر خدا را همتی
تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما

4_ را به معنی به :
_پیرمردی را گفتند :چرا زن نمی گیری؟
_ازخداوندان بندگان را فرمان باشد.

5_به معنی در برای ظرفیت:
_ تا نماز پیشین را آنجا رسید.
_شب را در بوستان با یکی از دوستان اتفاق مبیت افتاد.

6_را به معنی ازجهت و از نظر:
_ شتاب را چو کند پیر در ورع رغبت
درنگ را چو کند بر گنه جوان اصرار

7_به معنی بر:
_ پنجه با ساعد سیمین نه به عقل افکندم
غایت جهل بود مشت زدن سندان را
_ تن بی سرت را که خواهد گریست.

8_ را به معنی از:
_حکیمی را پرسیدند که دوست بهتر یا برادر؟
_ قضا را من و پیری از فاریاب
رسیدیم در خاک مغرب بر آب

9_را به معنی در برابر:
_ پیراهن صبر پوشیده ام که محنت را هیچ چیزی چون صبر نیست.

10_ را به معنی تا:
_ امیر نیز بر اثر مانیم شب برداشت. بامداد را منزلی رفته بودیم.

11_ را به معنی موافقت و مطابقت:
_ ازاعتماد خداوند که من یافته ام ،نصیحت را سخن باز نگیرد در هر بابی .
_ سعدی ،قلم بسختی رفتست و نیکبختی
پس هرچه پیشت آید گردن بنه قضا را

12_نشانه فک اضافه (اضافه گسسته):
در این صورت را پس از مضاف الیه می آید.
_ پادشاهی او راست زیبنده.
_یاد باد آن که سرکوی توام منزل بود
دیده را روشنی ازخاک درت حاصل بود.
در اینجا (را ) معنی کسره می دهد و فک اضافه است و دیگر نیازی به رای مفعولی نیست.
چون ،گرگ را بر کند سر آن سرفراز
را فک اضافه است که مضاف و مضاف الیه را جابجا کرده مثل بیت زیر:
گرگ را بر کند سر آن سرفراز
تا نباشد دو سری و امتیاز

13_نشانه مالکیت:
این را همیشه با فعل بودن و مشتقات آن می آید.
_ کافری را غلامی بود صاحب گوهر.
_ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست.
_ گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را

14_رای تخصیص و انحصار:
_منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است.
_ سپاس و آفرین خدای راست.

15_ پس از مسندالیه که زاید است:
_ همی دانم که فریادم به گوشش می رسد لیکن ملولی را چه غم داردچه دانی حال شیدایی؟
_ اگر حسودان به غرض گویند شترست و گرفتار آیم که را غم تخلیص من دارد.

16_ پس ازمسندالیه فعل مجهول که زاید است:
_ از بهر تسکین وقت را امیر محمد را به غزنین خوانده آمد.
_تا بتدریج و ترتیب این نام زشت از تو بیفتد و کار را دریافته شود.

17 _ در معنی استعانت و واسطه :
_ رسولان را پیش باید آورد تا ما را دیده آید .(تا فرستادگان توسط ما یا بواسطه ما دیده شوند.)

18_ رای زاید بعد از (از برای و از بهر) که حکم حرف اضافه مضاعف را دارد.
_دنیا را بگیر از برای تن را و خدا را بگیر از برای دل را.
_ خدا را از بهر چه را می پرستی .(عطار)

19 _علامت وجه مصدری :
_ او را بر منظر باید نشست.

20_ گاهی مر همراه را می آوردند که در معنی، فقط را باقی می ماند ولی امروزه کاربرد ندارد.
بسوزند چوب درختان بی بر
سزا خود همین است مربی بری را

آقای جابر نوری جوکندان ,گیلان,تالش

🆔 @jamshidfarahmand
از غلط‌های املایی رایج

«آنفولانزا» می‌گیریم، نه آنفلوآنزا*.
«اختلاس» می‌کنند، نه اختلاص*.
«ان‌شاءالله» می‌نویسیم، نه انشالله*.
«انضباط» می‌نویسیم، نه انظباط*.
«اولویت» می‌نویسیم، نه الویت*.
«بالاخره» می‌نویسیم، نه بلاخره*.
«برگزار» می‌کنیم، نه برگذار*.
«بشخصه» می‌نویسیم، نه به‌شخصه*.
«بنیان‌گذار» می‌نویسیم، نه بنیان‌گزار*.
«بیفتد» می‌نویسیم، نه بیافتد*.
«بی‌محابا» می‌نویسیم، نه بی‌مهابا*.
«بیندازد» می‌نویسیم، نه بیاندازد*.
«بیندیشد» می‌نویسیم، نه بیاندیشد*.
«پاچه‌خاری» می‌کنند، نه پاچه‌خواری*.
«تحکّم» می‌کنند، نه تهکّم*.
«ترجیح» می‌دهیم، نه ترجیه*.
«توجیه» می‌کنیم، نه توجیح*.
«جزرومد» می‌شود، نه جذرومد*.
«چرخِ فلک» داریم، نه چرخ‌وفلک*.
«چرک‌نویس» داریم، نه چک‌نویس*.
«حتی‌الامکان» می‌نویسیم، نه حدالامکان*.
«حکاکی» می‌کنیم، نه هکاکی*.
«حیات وحش» داریم، نه حیاط* وحش.
«حیاط خانه» داریم، نه حیات* خانه.
«خارش» می‌گیریم، نه خوارش*.
«خدمت‌گزاری» می‌کنیم‌، نه خدمت‌گذاری*.
«خلأ» می‌نویسیم، نه خلع*.
«خوار و ذلیل» می‌نویسیم، نه خار* و‌ ذلیل.
«خواستگاری» می‌رویم، نه خاستگاری*.
«در» را می‌بندیم، نه درب* را.
«دردِدل» می‌کنیم، نه دردودل*.
«راجع‌به» می‌نویسیم، نه راجبه*.
«رئیس» می‌نویسیم، نه رییس*.
«زخمِ‌زبان» می‌زنند، نه زخم‌وزبان*.
«سپاس‌گزار» می‌شویم، نه سپاس‌گذار*.
«سپرده‌گذاری» می‌کنیم، نه سپرده‌گزاری*.
«سنکوپ» می‌کنیم، نه سنگ‌کوب*.
«سؤال» می‌‌کنیم، نه سئوال*.
«شکرگزاری» می‌کنیم، نه شکرگذاری*.
«شیء» می‌نویسیم، نه شئ*.
«ضجّه» می‌زنند، نه زجّه*.
«ضرب‌الاجل» می‌نویسیم، نه ضرب‌العجل*.
«طوفان» می‌شود، نه توفان*.
«علاقه‌مند» می‌شویم، نه علاقمند*.
«علی‌رغم» می‌نویسیم، نه علی‌رقم*.
«غیر‌ذلک» می‌نویسیم، نه غیره‌وذلک*.
«غیظ» می‌کنیم، نه غیض*.
«فارغ از» می‌نویسیم، نه فارق* از.
«فالوئر» داریم، نه فالوعر*.
«فنّاوری» می‌نویسیم، نه فن‌آوری*.
«قواعد» داریم، نه قوائد*.
«کول‌بر» داریم، نه کوله‌بر*.
«مابازا» می‌نویسیم، نه مابه‌ازا*.
«مارموذ» می‌نویسیم، نه مارموز*.
«مبدأ و منشأ» داریم، نه مبداء* و منشاء*.
«محراب» داریم، نه مهراب*.
«مرهم» می‌گذاریم، نه مرحم*.
«مشغول‌الذمّه» می‌شویم، نه مشمول‌الذمّه*.
«مصلّا» می‌نویسیم، نه مصلّی*.
«معذّب» می‌شویم، نه مؤذّب*.
«معضل» داریم، نه معظل*.
«ملاحظه» می‌کنیم، نه ملاحضه*.
«موذی» می‌نویسیم، نه موزی*.
«موقع» می‌نویسیم، نه موقه*.
«مُهَیّا» می‌شویم، نه مُحَیّا*.
«می‌یابد» می‌نویسیم، نه میابد*.
«وهله» می‌نویسیم، نه وحله*.
«هتاکی» می‌کنند، نه حتاکی*.
«هک» می‌شویم، نه حک*.
«همزه» می‌گذاریم، نه حمزه*.

سید محمد بصام
انجمن ویراستاران متنوک

🆔 @jamshidfarahmand
#نکته
تفاوتِ -اند (فعل ربطی) و -َند (شناسه)
۱) آن‌ها برگشتند. (فعل پیش‌وندی)
۲) آن‌ها درحالِ برگشت‌اند. (مسند + فعل ربطی)

🆔 @jamshidfarahmand
d980311-1.pdf
253.7 KB
#فارسی۳
#پایه‌ی_دوازدهم
#نهایی
کلیه‌ی رشته‌ها
۱۱ خرداد ماه ۹۸
همراه با پاسخ‌نامه تشریحی
مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی

🆔 @jamshidfarahmand
گلستان سعدی
دیباچه
#گلستان‌خوانی
#دیباچه

منت خدای را، عَزَّ وَ جَلّ، که طاعتش موجبِ قُربت است و به شُکر اندرش مزیدِ نعمت...

🆔 @jamshidfarahmand
ملکا @MoosighiMelli
حسام الدین سراج
🔹« ملکا ذکر تو گویم »
با صدای :
حسام‌الدین سراج

#فارسی_دوازدهم
#ستایش

🆔 @jamshidfarahmand
#نکته_های_نگارشی
#اعراب_کلمات

برخی کلمه‌های عربی متداول در فارسی با تغییر زبر و زیر و پیش معنایشان تغییر می‌کند.
در ادامه چند مورد از آنها را ذکر می‌کنیم:

🔸آخِر: پایان
🔹آخَر: دیگر

🔸اَخبار: خبرها
🔹اِخبار: خبر کردن (زنگِ اِخبار)

🔸اِنعام: بخشش (او به همه اِنعام داد)
🔹اَنعام: چارپایان

🔸جذْبه: کشش، جاذبه
🔹جذَبه: سلطه، نفوذ، قدرت

🔸خاتَم: انگشتری، نگین منقش به مهر، آخرین
🔹خاتِم: ختم‌کننده، پایان‌بخش

🔸دِماغ: مغز
🔹دَماغ: بینی

🆔 @jamshidfarahmand
انواع اوزان عروضی.pdf
213.5 KB
📕اوزان موجود در کتاب علوم و فنون ادبی ۱و ۲ و ۳

🆔 @jamshidfarahmand
"بسیاری از انسان های شکست خورده در زندگی،

مردمانی هستند که متوجه نبودند زمانی که دلسرد شدند.
چقدر به موفقیت نزدیک بودند.



🆔 @jamshidfarahmand
Audio
آموزش عروض

🆔 @jamshidfarahmand
روش تشخیص استعاره:

با توجّه به آن‌چه در بحث تشبیه و استعاره خوانده‌اید، استعاره بر اساس این که مشبّه در آن به کار رفته باشد، یا مشبّهٌ‌به؛ بر دو نوع است:

۱- استعاره‌ی مصرحه (آشکار):
آن است که مشبّهٌ‌به، در آن آشکار و در جمله وجود داشته باشد، اما مشبّه نباشد؛ در بیت زیر شاعر به جای این که بگوید:

هزاران «ستاره» چون نرگس، از چرخ جهانگرد (آسمان) غروب کرد تا یک «خورشید» چون گل زرد، طلوع کرد، می‌گوید:

هزاران «نرگس» از چرخ جهانگرد
فروشد تا برآمد یک «گل زرد«

یعنی، ستاره و خورشید را که مشبّه هستند، به کار نمی‌برد امّا «نرگس» و «گل زرد» را که مشبّهٌ‌به هستند، به جای آن‌ها به کار می‌برد و به ترتیب منظورش ستاره و خورشید است.

امّا، پرسشی که پیش می‌آید، این است که وقتی بیتی را برای نخستین بار می‌خوانیم، چگونه تشخیص دهیم که در آن، استعاره وجود دارد؟

پاسخ این است که برای تشخیص استعاره‌ی مصرّحه یا آشکار که در آن، مشبّهٌ‌به به کار رفته است، باید:

۱- بیت را خوب بخوانیم.

۲- اسم‌هایی که در بیت به کار رفته است، بررسی کنیم ببینیم آیا در معنی حقیقی و رایج خود به کار رفته‌اند یا خیر؛ مثلاً:

گفتا که مرو به غربت و می‌بارید
از نرگس تر، به لاله بر مروارید

۱- بیت را می‌خوانیم.

۲- اسم‌ها را در بیت مشخص می‌کنیم:
غربت، نرگس، لاله، مروارید

۳- با توجّه به مصراع اوّل، درمی‌یابیم که «غربت» در معنای حقیقی به کار رفته‌است.

امّا واژه‌های «نرگس» ، «لاله» و «مروارید» در معنی حقیقی به کار نرفته‌اند؛ زیرا، این جمله‌ای بی‌مفهوم است که بگوییم:

از نرگس بر روی لاله، مروارید می‌ریخت!

مگر این که منظور شاعر از هریک از واژه‌های «نرگس»، «لاله» و «مروارید»، چیز دیگری باشد، که با توجّه به مصراع اوّل متوجه می‌شویم، که معشوق به عاشق می‌گوید:
به غربت مرو و مرا تنها نگذار و همزمان از چشم (نرگس تر) بر گونه‌های خود (لاله)، مروارید (اشک) می‌بارید!

پیروز باشید
یعقوب کیانی شاهوندی

گروه دبیران ادبیات کشور

🆔 @jamshidfarahmand
تا ز خود بیرون نیایی،
خویش را نتوان شناخت


عیب تیـــــر کج،
در آغوش کمـــان معلوم نیست

#صائب_تبریزی
🆔 @jamshidfarahmand
راه تشخیص رباعی و دوبیتی.pdf
112 KB
👆راه تشخیص دو بیتی و رباعی

🆔 @jamshidfarahmand