مهمترین لغات در رابطه با ایهام و ایهام تناسب
زمانی می توانیم آرایه ی ایهام را دریابیم که از معانی مختلف آنها آگاه باشیم. از مهمترین لغاتی که متضمن آرایه ی ایهام هستند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.روی(فلز_صورت)
۲.خراب(مستی_نابودی)
۳.هوا(دوستی_عنصر هستی)
۴.پرده(پوشش_پرده موسیقی)
۵.گوشه(کنج_اصطلاح موسیقی)
۶.رنگ(شیوه_الوان)
۷.عین(چشم_مثل)
۸.مردم(مردمک چشم_انسان)
۹.عشاق(اصطلاح موسیقی_عاشقان)
۱۰.راه(اصطلاح موسیقی_طریق)
۱۱.پروانه(حشره_اجازه)
۱۲.گران(سنگین_باارزش)
۱۳.درگرفتن(اثرکردن_آتش گرفتن)
۱۴.از این دست(شیوه_عضو بدن)
۱۵.ترک(رهاکردن_کلاه خود)
۱۶.قانون(اساس و قاعده _نوعی ساز)
۱۷.عود(چوب خوشبو_نام ساز)
۱۸.آهو(غزال -عیب )
۱۹.آیت ( آیه ی قرآن - نشانه)
۲۰.اسب (حیوان اسب - مهره ی شطرنج)
۲۱.افتاده ( بر زمین افتاده - متواضع)
۲۲.بار (مرتبه - محموله )
۲۳.باز (پرنده ی شکاری -دوباره - گشاده )
۲۴.برآید ( ممکن باشد - طلوع کند )
۲۵.بو ( رایحه - آرزو )
۲۶.بوستان ( نام کتاب سعدی - باغ )
۲۷.پرده ( پوشش و حجاب -نغمه موسیقی )
۲۸.پیاده ( متضاد سوار - مهره ی شطرنج )
۲۹.پیل ( نام حیوان - مهره ی شطرنج)
۳۰.تار ( رشته ی مو- تاریک - نوعی ساز)
۳۱.تفسیر ( شرح و بیان - تفسیر قرآن)
۳۲.چنگ ( دست - نوعی ساز)
۳۳.چین ( نام کشور -پیچ وتاب)
۳۴.داد ( عدل - فریاد - بن فعل ماضی)
۳۵.دار ( درخت - چوبه ی اعدام)
۳۶.دارا ( داریوش - ثروتمند )
۳۷.دستان ( زال -نیرنگ - نغمه- دست ها)
۳۸.دوش ( دیشب - کتف )
۳۹.راست ( درست - متضاد چپ )
۴۰.رخ (چهره - مهره ی شطرنج )
۴۱.روان ( روح - جاری )
۴۲.رود ( رود خانه- نوعی ساز - فرزند)
۴۳.روزی ( رزق - یک روز )
۴۴.زال ( پیرزن - پدر رستم )
۴۵.سرگرم ( مشغول - گرم بودن از مستی)
۴۶.سو (سمت وجهت - نور چشم )
۴۷.شانه (کتف - ابزار آرایش )
۴۸.شاه ( پادشاه - مهره ی شطرنج)
۴۹.شکر ( ماده ی شیرین- همسرخسرو)
۵۰.شور (غوغا- نوعی مزه- دستگاهی درموسیقی)
۵۱.قلب ( دل -سکه ی تقلبی- دگرگون کردن)
۵۲.قلم ( ابزار نوشتن- شکسته)
۵۳.کنار (آغوش - ساحل- جنب )
۵۴.گلستان( کتاب سعدی - گلزار)
۵۵.گور (قبر - گور خر )
۵۶.لاله ( نام گل - نوعی چراغ )
۵۷.لب ( عضوی درصورت- کنار- لبه)
۵۸.ماه( ماه آسمان- سی روز)
۵۹.مجنون (دیوانه - قیس بنی عامر)
۶۰.مدام( شراب - پیوسته )
۶۱.مشتری ( خریدار - سیاره مشتری )
۶۲.منصور( پیروز - نام حلاج)
۶۳.مهر (خورشید- محبت - ماه مهر )
۶۴.نای ( نی - حلق )
۶۵.نقد (سکه و پول - بررسی)
۶۶.نهاد (ذات - فعل ماضی از مصدر نهادن)
۶۷.حافظ( نام شاعر - حافظ قرآن)
۶۸.حدیقه ( کتاب سنایی - باغ )
۶۹.حلاج (پنبه زن - لقب حسین بن منصور)
۷۰.خلیل ( دوست - لقب حضرت ابراهیم )
۷۱.خویش (ضمیر مشترک - بستگان)
۷۲.عود ( چوبی معطر- نوعی ساز)
۷۳.عهد ( دوره -پیمان)
۷۴.غریب ( عجیب - بیگانه)
۷۵.هوا( جَو - میل و هوس - عشق)
۷۶.هزار ( عدد ۱۰۰۰ - بلبل)
۷۷.دور اندیش( آینده نگر- کسی که به دور می اندیشد)
#ایهام
🆔 @jamshidfarahmand
زمانی می توانیم آرایه ی ایهام را دریابیم که از معانی مختلف آنها آگاه باشیم. از مهمترین لغاتی که متضمن آرایه ی ایهام هستند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.روی(فلز_صورت)
۲.خراب(مستی_نابودی)
۳.هوا(دوستی_عنصر هستی)
۴.پرده(پوشش_پرده موسیقی)
۵.گوشه(کنج_اصطلاح موسیقی)
۶.رنگ(شیوه_الوان)
۷.عین(چشم_مثل)
۸.مردم(مردمک چشم_انسان)
۹.عشاق(اصطلاح موسیقی_عاشقان)
۱۰.راه(اصطلاح موسیقی_طریق)
۱۱.پروانه(حشره_اجازه)
۱۲.گران(سنگین_باارزش)
۱۳.درگرفتن(اثرکردن_آتش گرفتن)
۱۴.از این دست(شیوه_عضو بدن)
۱۵.ترک(رهاکردن_کلاه خود)
۱۶.قانون(اساس و قاعده _نوعی ساز)
۱۷.عود(چوب خوشبو_نام ساز)
۱۸.آهو(غزال -عیب )
۱۹.آیت ( آیه ی قرآن - نشانه)
۲۰.اسب (حیوان اسب - مهره ی شطرنج)
۲۱.افتاده ( بر زمین افتاده - متواضع)
۲۲.بار (مرتبه - محموله )
۲۳.باز (پرنده ی شکاری -دوباره - گشاده )
۲۴.برآید ( ممکن باشد - طلوع کند )
۲۵.بو ( رایحه - آرزو )
۲۶.بوستان ( نام کتاب سعدی - باغ )
۲۷.پرده ( پوشش و حجاب -نغمه موسیقی )
۲۸.پیاده ( متضاد سوار - مهره ی شطرنج )
۲۹.پیل ( نام حیوان - مهره ی شطرنج)
۳۰.تار ( رشته ی مو- تاریک - نوعی ساز)
۳۱.تفسیر ( شرح و بیان - تفسیر قرآن)
۳۲.چنگ ( دست - نوعی ساز)
۳۳.چین ( نام کشور -پیچ وتاب)
۳۴.داد ( عدل - فریاد - بن فعل ماضی)
۳۵.دار ( درخت - چوبه ی اعدام)
۳۶.دارا ( داریوش - ثروتمند )
۳۷.دستان ( زال -نیرنگ - نغمه- دست ها)
۳۸.دوش ( دیشب - کتف )
۳۹.راست ( درست - متضاد چپ )
۴۰.رخ (چهره - مهره ی شطرنج )
۴۱.روان ( روح - جاری )
۴۲.رود ( رود خانه- نوعی ساز - فرزند)
۴۳.روزی ( رزق - یک روز )
۴۴.زال ( پیرزن - پدر رستم )
۴۵.سرگرم ( مشغول - گرم بودن از مستی)
۴۶.سو (سمت وجهت - نور چشم )
۴۷.شانه (کتف - ابزار آرایش )
۴۸.شاه ( پادشاه - مهره ی شطرنج)
۴۹.شکر ( ماده ی شیرین- همسرخسرو)
۵۰.شور (غوغا- نوعی مزه- دستگاهی درموسیقی)
۵۱.قلب ( دل -سکه ی تقلبی- دگرگون کردن)
۵۲.قلم ( ابزار نوشتن- شکسته)
۵۳.کنار (آغوش - ساحل- جنب )
۵۴.گلستان( کتاب سعدی - گلزار)
۵۵.گور (قبر - گور خر )
۵۶.لاله ( نام گل - نوعی چراغ )
۵۷.لب ( عضوی درصورت- کنار- لبه)
۵۸.ماه( ماه آسمان- سی روز)
۵۹.مجنون (دیوانه - قیس بنی عامر)
۶۰.مدام( شراب - پیوسته )
۶۱.مشتری ( خریدار - سیاره مشتری )
۶۲.منصور( پیروز - نام حلاج)
۶۳.مهر (خورشید- محبت - ماه مهر )
۶۴.نای ( نی - حلق )
۶۵.نقد (سکه و پول - بررسی)
۶۶.نهاد (ذات - فعل ماضی از مصدر نهادن)
۶۷.حافظ( نام شاعر - حافظ قرآن)
۶۸.حدیقه ( کتاب سنایی - باغ )
۶۹.حلاج (پنبه زن - لقب حسین بن منصور)
۷۰.خلیل ( دوست - لقب حضرت ابراهیم )
۷۱.خویش (ضمیر مشترک - بستگان)
۷۲.عود ( چوبی معطر- نوعی ساز)
۷۳.عهد ( دوره -پیمان)
۷۴.غریب ( عجیب - بیگانه)
۷۵.هوا( جَو - میل و هوس - عشق)
۷۶.هزار ( عدد ۱۰۰۰ - بلبل)
۷۷.دور اندیش( آینده نگر- کسی که به دور می اندیشد)
#ایهام
🆔 @jamshidfarahmand
جواب تست ها آخر هفته در کانال آشتی با ادبیات درج خواهد شد.
#مفهوم_کلی_ابیات : پيشگيری قبل از حادثه ! ( در نطفه خفه کردن !)
سر گرگ بايد هم اول بريد
نه چون گوسفندان مردم دريد ( گلستان سعدی)
اي سليم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی
سنگ در دست و مار، سر بر سنگ
خيره رايی بود قياس و درنگ
وا نگردد تير از اين ره ای پسر
بند بايد کرد سِيلي را ز سر
چو گرگ خبيث آمدت در کمند
بکُش ور نه دل برکن از گوسفند
سر چشمه شايد گرفتن به بيل
چو پر شد نشايد گذشتن به پيل!
🆔 @jamshidfarahmand
سر گرگ بايد هم اول بريد
نه چون گوسفندان مردم دريد ( گلستان سعدی)
اي سليم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی
سنگ در دست و مار، سر بر سنگ
خيره رايی بود قياس و درنگ
وا نگردد تير از اين ره ای پسر
بند بايد کرد سِيلي را ز سر
چو گرگ خبيث آمدت در کمند
بکُش ور نه دل برکن از گوسفند
سر چشمه شايد گرفتن به بيل
چو پر شد نشايد گذشتن به پيل!
🆔 @jamshidfarahmand
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
نمونه سوال مبحث پایه های آوایی و استعاره
پایه یازدهم انسانی
نمونه سوال مبحث پایه های آوایی و استعاره
پایه یازدهم انسانی
#مفهوم_کلی_ابیات : بی ثمری
نه سايه دارم و نه بر بفکنندم و سزاست
اگرنه بر درخت تر کسي تبر نمي زند
بسوزند چوب درختان بي بر
سزا خود همين است مر بی بری را
نه شکوفه اي نه برگي نه ثمر نه سايه دارم
به تعجبم که دهقان ز چه روی کشت ما را
شاخ بی ميوه گر همه طوبی است
ببريدش به ميوه پيونديد
دستي که ريزشي نکند شاخ بي بر است
نخلی که ميوه ای ندهد خشک بهتر است
🆔 @jamshidfarahmand
نه سايه دارم و نه بر بفکنندم و سزاست
اگرنه بر درخت تر کسي تبر نمي زند
بسوزند چوب درختان بي بر
سزا خود همين است مر بی بری را
نه شکوفه اي نه برگي نه ثمر نه سايه دارم
به تعجبم که دهقان ز چه روی کشت ما را
شاخ بی ميوه گر همه طوبی است
ببريدش به ميوه پيونديد
دستي که ريزشي نکند شاخ بي بر است
نخلی که ميوه ای ندهد خشک بهتر است
🆔 @jamshidfarahmand
🔴#انواع_تشبیه 🔴
۱.تشبيه مفرد : تشبيهی كه« مشبه به » آن يک چيز است و « وجه شبه» آن از همان يك چيز گرفته می شود . ( شباهت آن ها فقط در يک چيز است )
#مثال :
دانش اندر دل ، چراغِ روشن است .
✍ #توضيح : در اين مثال وجه شبه ( روشنی از يک كلمه چراغ ) استخراج شده است .
۲.تشبيه مركب : آن است كه هريک از « مشبه » يا « مشبه به » دو يا چند چيز هستند و وجه شبه نيز از دو يا چند چيز گرفته مي شود .
#مثال :
ديده ی اهل طمع به نعمت دنيا پـر نشود
همچنانكه چاه به شبنم
#توضيح : « مشبه » تركيبی از دو چيز است ( ديده ي اهل طمع و نعمت دنيا ) و « مشبه به » نيز دو چيز است ( چاه و شبنم ) به اين معني : همانطور كه چاه با شبنم پر نمي شود ، چشم حريصان نيز با نعمت دنيا سير نمي شود .
✍ #نكته : در تشبيه مركب در حقيقت، يک شكل كلی به شكل كلی ديگر همانند می شود .
🆔 @jamshidfarahmand
۱.تشبيه مفرد : تشبيهی كه« مشبه به » آن يک چيز است و « وجه شبه» آن از همان يك چيز گرفته می شود . ( شباهت آن ها فقط در يک چيز است )
#مثال :
دانش اندر دل ، چراغِ روشن است .
✍ #توضيح : در اين مثال وجه شبه ( روشنی از يک كلمه چراغ ) استخراج شده است .
۲.تشبيه مركب : آن است كه هريک از « مشبه » يا « مشبه به » دو يا چند چيز هستند و وجه شبه نيز از دو يا چند چيز گرفته مي شود .
#مثال :
ديده ی اهل طمع به نعمت دنيا پـر نشود
همچنانكه چاه به شبنم
#توضيح : « مشبه » تركيبی از دو چيز است ( ديده ي اهل طمع و نعمت دنيا ) و « مشبه به » نيز دو چيز است ( چاه و شبنم ) به اين معني : همانطور كه چاه با شبنم پر نمي شود ، چشم حريصان نيز با نعمت دنيا سير نمي شود .
✍ #نكته : در تشبيه مركب در حقيقت، يک شكل كلی به شكل كلی ديگر همانند می شود .
🆔 @jamshidfarahmand
Forwarded from آشتی با ادبیات (@jamshid30912)
Telegram
آشتی با ادبیات
ادبیات در کنکور سراسری بالاترین ضریب را در کل درس های عمومی دارد.
با عضویت در این کانال به راحتی، به همه ی تکنیک ها و روش های تست زنی ادبیات احاطه ی کامل پیدا می کنید.
جمشید فرهمندمنش
مولف کتب کنکوری
ارتباط با ادمین jamshidfarahmandmanesh@
با عضویت در این کانال به راحتی، به همه ی تکنیک ها و روش های تست زنی ادبیات احاطه ی کامل پیدا می کنید.
جمشید فرهمندمنش
مولف کتب کنکوری
ارتباط با ادمین jamshidfarahmandmanesh@
#نکته_های_املایی
🔴 انتساب /انتصاب
انتساب به معنای نسبت داشتن ومرتبط بودن است. اولین قدم منتقد درکار انتقاد آن است که از صحت انتساب اثر به صاحب اثر مطمئن گردد.
اما انتصاب به معنای گماشتن ونصب کردن است.
انتصاب او به ریاست اداره موجب اعتراض کارمندان شد.
🔴 الغا / القا
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد الغا با حرف "غ" به معنای لغو کردن باطل کردن است. "الغای بردگی"
اما القا با حرف "ق" به معنای "تلقین کردن ،آموختن ، در ذهن کسی وارد کردن" است. و بیشتر در ترکیب القای شبهه یعنی ایجاد شک در ذهن کسی به کار می رود.
اصطلاح اخیر را گاهی به صورت الغای شبهه می نویسند که درست بر معنای متضاد آن دلالت می کند.
🔴 اَقشار
این کلمه در سالهای اخیر به عنوان جمع قشر رایج شده است در عربی به کار نمی رود واستعمال آن غلط است جمع قشر در عربی قشور است که در فارسی مستعمل نیست به جای آن می توان گفت "قشرها".
🔴 وهله / وحله
وهله به معنای" نوبت بار" است . حرف دوم این کلمه
"ه" است ونه" ح".
این کلمه را غالبا به صورت وحله می نویسند وغلط است.
🔴 مامور / معمور
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
مامور" به کسی که از طرف دولتی یا فردی وظیفه ای را انجام می دهد" اطلاق میشود.
اما معمور درفارسی درمقام صفت استعمال میشود وبه معنای " آباد، آبادان " است.
🔴 کاندید / کاندیدا
این دوکلمه را نباید به جای هم به کار برد.
کاندید واژه ای فرانسوی به معنای "ساده دل ومعصوم" است .
کاندیدا نیز واژه ای فرانسوی اما به معنای "داوطلب یا نامزد برای اجرای کاری" است.
بنابراین به جای" آقای فلان کاندید نمایندگی است "
باید گفت :" آقای فلان کاندیدای نمایندگی است."
و اساسا به جای آن بهتر است واژه فارسی نامزد یا داوطلب را به کار ببریم.
🔴 قیاس / غیاث
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
قیاس در اصطلاح منطق استدلال از کلی به جزیی یا از اصل به نتیجه است . وتوسعا به معنای مقایسه است.
اما غیاث به معنای فریادرس ونیز امداد واستمداد است .
🔴 فطرت و فترت
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
فطرت به چند معنی است که رایج ترین آنها خصوصیت هرموجود از آغاز خلقتش ، سرشت طبیعت است.
فترت نیز به چند معنی است. از جمله فاصله میان ظهور دو پیغامبر یا دو پادشاه یا دو شخص بزرگ. بعضی این دوکلمه را به غلط به جای هم به کار می برند.
🔴 غیظ / غیض
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
غیظ به معنای خشم شدید است وهم در گفتار وهم در نوشتار فراوان به کار می رود. بعضی اشتباها این کلمه را به صورت غیض می نویسند.
اما غیض که در گفتار مطلقا به کار نمیرود ودرمتون ادبی فارسی به ندرت دیده می شود در عربی به معنای کاهش آب ونیز به معنای اندک است
🔴 عمارت / امارت
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد. عمارت به معنای آباد کردن وآبادانی است. و با تعمیر وعمران از یک خانواده است. اما امارت از ماده امر وبه معنای فرمانروایی ونیز به معنای امیر نشین است.
🆔 @jamshidfarahmand
🔴 انتساب /انتصاب
انتساب به معنای نسبت داشتن ومرتبط بودن است. اولین قدم منتقد درکار انتقاد آن است که از صحت انتساب اثر به صاحب اثر مطمئن گردد.
اما انتصاب به معنای گماشتن ونصب کردن است.
انتصاب او به ریاست اداره موجب اعتراض کارمندان شد.
🔴 الغا / القا
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد الغا با حرف "غ" به معنای لغو کردن باطل کردن است. "الغای بردگی"
اما القا با حرف "ق" به معنای "تلقین کردن ،آموختن ، در ذهن کسی وارد کردن" است. و بیشتر در ترکیب القای شبهه یعنی ایجاد شک در ذهن کسی به کار می رود.
اصطلاح اخیر را گاهی به صورت الغای شبهه می نویسند که درست بر معنای متضاد آن دلالت می کند.
🔴 اَقشار
این کلمه در سالهای اخیر به عنوان جمع قشر رایج شده است در عربی به کار نمی رود واستعمال آن غلط است جمع قشر در عربی قشور است که در فارسی مستعمل نیست به جای آن می توان گفت "قشرها".
🔴 وهله / وحله
وهله به معنای" نوبت بار" است . حرف دوم این کلمه
"ه" است ونه" ح".
این کلمه را غالبا به صورت وحله می نویسند وغلط است.
🔴 مامور / معمور
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
مامور" به کسی که از طرف دولتی یا فردی وظیفه ای را انجام می دهد" اطلاق میشود.
اما معمور درفارسی درمقام صفت استعمال میشود وبه معنای " آباد، آبادان " است.
🔴 کاندید / کاندیدا
این دوکلمه را نباید به جای هم به کار برد.
کاندید واژه ای فرانسوی به معنای "ساده دل ومعصوم" است .
کاندیدا نیز واژه ای فرانسوی اما به معنای "داوطلب یا نامزد برای اجرای کاری" است.
بنابراین به جای" آقای فلان کاندید نمایندگی است "
باید گفت :" آقای فلان کاندیدای نمایندگی است."
و اساسا به جای آن بهتر است واژه فارسی نامزد یا داوطلب را به کار ببریم.
🔴 قیاس / غیاث
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
قیاس در اصطلاح منطق استدلال از کلی به جزیی یا از اصل به نتیجه است . وتوسعا به معنای مقایسه است.
اما غیاث به معنای فریادرس ونیز امداد واستمداد است .
🔴 فطرت و فترت
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
فطرت به چند معنی است که رایج ترین آنها خصوصیت هرموجود از آغاز خلقتش ، سرشت طبیعت است.
فترت نیز به چند معنی است. از جمله فاصله میان ظهور دو پیغامبر یا دو پادشاه یا دو شخص بزرگ. بعضی این دوکلمه را به غلط به جای هم به کار می برند.
🔴 غیظ / غیض
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد.
غیظ به معنای خشم شدید است وهم در گفتار وهم در نوشتار فراوان به کار می رود. بعضی اشتباها این کلمه را به صورت غیض می نویسند.
اما غیض که در گفتار مطلقا به کار نمیرود ودرمتون ادبی فارسی به ندرت دیده می شود در عربی به معنای کاهش آب ونیز به معنای اندک است
🔴 عمارت / امارت
این دوکلمه را نباید باهم اشتباه کرد. عمارت به معنای آباد کردن وآبادانی است. و با تعمیر وعمران از یک خانواده است. اما امارت از ماده امر وبه معنای فرمانروایی ونیز به معنای امیر نشین است.
🆔 @jamshidfarahmand
مشبه در کدام گزینه ذکر نشده است؟
(سراسری ۹۳) تجربی
۱)قهوه خانه گرم و روشن بود همچون شرم
۲)چوب دستی منتشا مانند در دستش
۳)گرد بر گردش به کردار صدف برگرد مروارید/ پای تا سر گوش
۴)چاه چونان ژرفی و پهناش، بیشرمیش / ناباور و غم انگیز و شگفت آور
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ صحیح گزینه ۳
گزینه۱) قهوه خانه: مشبه، شرم: مشبه به
گرم و روشن: وجه شبه
همچون: ادات تشبیه
گزینه۲) چوب دستی: مشبه
منتشا: مشبه به
مانند: ادات تشبیه
گزینه ۴) بی شرمی چاه: مشبه
چونان: ادات تشبیه
ژرفی و پهناش: مشبه به
#برگرفته از کتاب آشتی با آرایه های ادبی
#کانال آشتی با ادبیات
🆔 @jamshidfarahmand
(سراسری ۹۳) تجربی
۱)قهوه خانه گرم و روشن بود همچون شرم
۲)چوب دستی منتشا مانند در دستش
۳)گرد بر گردش به کردار صدف برگرد مروارید/ پای تا سر گوش
۴)چاه چونان ژرفی و پهناش، بیشرمیش / ناباور و غم انگیز و شگفت آور
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ صحیح گزینه ۳
گزینه۱) قهوه خانه: مشبه، شرم: مشبه به
گرم و روشن: وجه شبه
همچون: ادات تشبیه
گزینه۲) چوب دستی: مشبه
منتشا: مشبه به
مانند: ادات تشبیه
گزینه ۴) بی شرمی چاه: مشبه
چونان: ادات تشبیه
ژرفی و پهناش: مشبه به
#برگرفته از کتاب آشتی با آرایه های ادبی
#کانال آشتی با ادبیات
🆔 @jamshidfarahmand
خنداندن افراد، موجب فراموشی
مشکلاتشان میشود!
چه انسان نیکوکاری است، آن کس که فراموشی را به دیگران هدیه میدهد...
ویکتور هوگو
🆔 @jamshidfarahmand
مشکلاتشان میشود!
چه انسان نیکوکاری است، آن کس که فراموشی را به دیگران هدیه میدهد...
ویکتور هوگو
🆔 @jamshidfarahmand