جمالِ خیال
288 subscribers
584 photos
127 videos
104 files
206 links
🖋 علوم اسلامی | تاریخ | نقد



🆔 @jamalekhial
Download Telegram
#پست_تخصصی
#نکات_ادبی #نکات_لغوی




📌معنای «لولا کذا لما کان کذا» (اگر x نبود y نبود)

این ترکیب، دو نحوه استعمال دارد:
1⃣ مراد، نفیِ ذاتِ مدخولِ «لولا» است به مفاد کان تامه [یعنی: اگر او وجود نداشت]
2⃣ مراد، نفی شأن خاصی از شؤون اوست [با تحفظ بر وجود او] بر سبیل کان ناقصه [یعنی: اگر خاصیت و عملکردِ او نبود].
قسم اول مستغنی از مثال است.
برای قسم دوم، این فراز از دعای شریف ابوحمزه مثال خوبیست: «لولا أنت لم اَدرِ ما أنت».
بدیهیست مقصود این نیست که اگر تو وجود نداشتی نمی‌دانستم چیستی؛ بلکه بدین معناست که اگر معرفی تو توسط خودت نبود، نمی‌دانستم.


http://Telegram.me/jamalekhial
#پست_تخصصی
#نکات_ادبی



📌غایت ممهِّده

گاهی این فرمول: «لا یکون کذا حتی یکون x ثم یکون y» استعمال می شود، و معطوف و معطوف علیه هردو غایت‌اند(یعنی غایت مرکب از هردو است)
اما بعضاً معطوف علیه صرفاً تمهید است برای معطوف و بیانگرِ ظرفِ شأنیّتِ تحققِ معطوف می باشد، و آن در مواردیست که معطوف بدون معطوف علیه سالبه به انتفاء موضوع باشد مثل « فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ‏ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيما»(نساء/65) و الله العالم.
اینچنین غایتی را غایت ممهِّده میتوان نامید.

↩️ شرط نیز گاهی چنین استعمال میشود، چنانکه گفته‌اند:
نشان نیابمی از صدق در ارادت خویش
اگر زنی به جفا تیغ و سر نیارم پیش


http://Telegram.me/jamalekhial
#پست_تخصصی
#نکات_ادبی
#بلاغت #ادعیه



💠شرح قسمتی از دعای مکارم الاخلاق





✳️وَ عَمِّرْني ما كانَ عمري بِذْلَةً في طاعَتِكَ، فإذا كانَ عُمْري مَرْتَعاً لِلشَّيْطانِ فَاقْبِضْني إلَيْكَ



❇️ عمّره اللّه يعمره- من باب قتل- و عمّره تعميرا: أبقاه، و العمر بالضمّ و بضمّتين و بالفتح: الحياة.
و ما: مصدريّة زمانيّة، أي: نائبة عن الزمان المفهوم من المقام لا دالة عليه بذاتها، و إلاّ لكانت اسما و لم تكن مصدريّة.
و الأصل عمّرني مدّة كون عمري بذلة، فحذف الظرف و خلفته «ما» وصلتها، كما جاء في المصدر الصريح نحو: جئتك صلاة العصر، و آتيك قدوم الحاجّ.

و البذلة بالكسر على وزن سدرة: ما يمتهن و لا يصان من الثياب في الخدمة، و الفتح فيها لغة.
قيل: و هي هنا استعارة للعمر، شبّه الحياة المصروفة في طاعة اللّه بالثوب المستعمل في الخدمة، بجامع الامتهان و الابتذال، فاستعار لها لفظ البذلة، و هي استعارة مطلقة لكنها في غاية الحسن، لغرابة التشبيه فيها.
و الفاء: عاطفة بمعنى ثمّ.

و إذا: ظرف مستقبل متضمّن معنى الشرط، خافض لشرطه أعني الجملة الفعليّة بعده، منصوب بجوابه عند الجمهور.
و رتعت الماشية ترتع رتعا- من باب نفع- و رتوعا: رعت كيف شاءت، و جاءت و ذهبت في المرعى، و المرتع بالفتح: موضع الرتوع. و هو مستعار للعمر المصروف في طاعة الشيطان، باعتبار كونه مباحا مطلقا له، يضلّه و يغويه فيه كيف شاء، كالمرتع المباح للماشية الذي ترعى فيه كيف شاءت، و هي استعارة تبعيّة.

قلت: و الذي عليه المحقّقون أن ليس شي‏ء من البذلة و المرتع في مثل هذا المقام استعارة، بل هو تشبيه بليغ حذفت أداته لقصد المبالغة.

و الفاء من قوله: «فإذا»: رابطة في للجواب.

و قبضه اللّه- من باب ضرب-: أماته، و عدّاه ب «إلى» لتضمينه معنى الرجع، أي: اقبضني راجعا إيّاي إليك.


و أعلم أنّ قوله: «فإذا كان عمري مرتعا للشيطان» من باب التعبير بالفعل عن مشارفته، و التقدير: فإذا شارف عمري أن يكون مرتعا للشيطان فاقبضني، ليصحّ وقوع القبض قبل سبق المقت و استحكام الغضب جزاء، لانتفاء القبض قبلهما بعد كون العمر مرتعا للشيطان. قال بعضهم: و في هذا الفصل من الدعاء دلالة على أنّ العمر قد ينقص و يزيد بالدعاء و غيره، من صلة الرحم و قطيعتها و الصدقة و نحو ذلك


📗رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين ؛ ج‏3 ؛ ص311




کانال ادبیات عرب🔻
@ArabicLiterature
Forwarded from اتچ بات
#یادداشت
#امامت #نکات_ادبی




چندی پیش به مناسبت بحثی در باب #نص_در_امر_امامت، چند سطری پیرامون مساله #نص و #ظاهر نوشتم.
خواندنش خالی از فایده نیست.


@jamalekhial
ماتت او قتلت.pdf
270.2 KB
#پست_تخصصی #یادداشت
#بیان_حدیث #نکات_ادبی #یازهرا


📝 سخنی پیرامون کاربرد واژه "موت" درباره حضرت صدیقه شهیده(سلا‌م‌الله‌علیها) در برخی عبارات

@jamalekhial
#پست_تخصصی #فهم_متن
#نکات_ادبی #فقه_الحدیث




🔰اقسام علیت در شرط و جزا





در برخی موارد شرط علت #وجود جزاست که اصل در شرط و جزا همین است، اما در مواردی چنین نیست بلکه شرط علت #متعلقی_از_متعلقات جزاست و مجازاََ علت وجود جزا شمرده میشود.

❇️ مثل «إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَه مِن قَبلُ» (یوسف/77) که شرط علتِ اخبار به جزاست کما قال بعض النحاة.

❇️ و مثل «قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُم هذا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ» (الانبیاء/63) بنا بر تأویل صادر از حضرت صادق مصدق صلوات الله علیه حیث قال: إِنَّمَا قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانوا يَنْطِقُونَ إِنْ نَطَقُوا فَكَبِيرُهُمْ فَعَلَ وَ إِنْ لَمْ يَنْطِقُوا فَلَمْ يَفْعَلْ كَبِيرُهُمْ شَيْئاً فَمَا نَطَقُوا وَ مَا كَذَبَ إِبْرَاهِيمُ. (معانی الاخبار/210)

که نطق بتها نه علت فعل کبیر، بلکه علت علم به فعل کبیر است البته آن هم نه بالحقیقه بلکه بالعنایه.

بیان ذلک: وقتی نطق ـ که از اضعف شؤون فاعل مختار است ـ برای بتها ثابت باشد، پی میتوان برد که بت بزرگ بتها را شکسته، یعنی قادر بر این کار بوده است واللازم منتفٍ فالملزوم مثله فافهم.

❇️ و مثل «اذا طَهُرَت الحائض فالصلاة مباحةٌ لها» در حالیکه طهر علت شأنیت اباحۀ صلات است و یک واسطۀ دیگر برای اباحۀ صلات لازم است که تطهّر باشد(علی قول من یقول به)؛ و لقائلٍ ان یقول که: عنایتی در کار نیست بلکه مراد این است که مانع اباحه از ناحیۀ حیض مفقود است الا اینکه از جانب عدم تطهر مانع وجود دارد فتأمل.


↩️ هذا فی المنطوق. و اما در مفهوم نیز چنین است مثل ما ورد فی الحدیث القدسی: «وَ لَوْ لا الْفُقَرَاءُ لَمْ يَسْتَوْجِبِ الأَغْنِيَاءُ الْجَنَّةَ» (الجواهر السنیة/696، باب موسی بن جعفر علیهماالسلام) که وجود فقرا علت مستوجب بهشت شدن اغنیا نبوده بلکه علت وجود زمینۀ مستوجب بهشت شدنِ اغنیاست.




@jamalekhial