🔻امام حسن عسکری علیه السلام خطاب به امام عصر ارواحنا فداه فرمودند:
… اعْلَمْ أَنَّ قُلُوبَ أَهْلِ الطَّاعَةِ وَ الْإِخْلَاصِ نَزَعَ إِلَيْكَ مِثْلَ الطَّيْرِ إِلَى أَوْكَارِهَا …
… پسر عزیزم ! بدان که دلهای اهل طاعت و اخلاص به سوی تو پر می کشد , آن گونه که پرنده به سوی آشیانه اش…
💠 قلب هایمان را مشتاق خود کن یا مولانا صاحب الزمان!!
📗کمال الدین و تمام النعمة ج2 ص448
#حدیث
#امام_عسکری
#ولی_عصر
#حسب_الحال_مشتاقی
[ارسالی از ناشناس]
@jamalekhial
… اعْلَمْ أَنَّ قُلُوبَ أَهْلِ الطَّاعَةِ وَ الْإِخْلَاصِ نَزَعَ إِلَيْكَ مِثْلَ الطَّيْرِ إِلَى أَوْكَارِهَا …
… پسر عزیزم ! بدان که دلهای اهل طاعت و اخلاص به سوی تو پر می کشد , آن گونه که پرنده به سوی آشیانه اش…
💠 قلب هایمان را مشتاق خود کن یا مولانا صاحب الزمان!!
📗کمال الدین و تمام النعمة ج2 ص448
#حدیث
#امام_عسکری
#ولی_عصر
#حسب_الحال_مشتاقی
[ارسالی از ناشناس]
@jamalekhial
💐اسعدالله ایامکم
✔ و این است #معیار_برادری👇
🌴 امام حسن عسکری علیه السلام
به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
من قَوِيَت بصيرتُه وحَسُنَت بالولاية لأوليائه و البراءةِ مِن أعدائه معرفتُه، فذلك أخوكم في الدّين، أمسُّ بِكُم رَحِماً مِن الآباء والاُمّهات.
🌿 کسی که بصیرت قوی و معرفت نیکو به ولایت اهل بیت علیهم السلام و برائت از دشمنان آنها داشته باشد ،
چنین کسی برادر دینی شماست و از پدران و مادرانتان به شما نزدیکتر است.
📚 وسائل الشیعه، جلد ۹، صفحه ۲۲۹، حدیث ۱۱۹۰۴
#حدیث #تولی #تبری
#وحدت_شیعه_و_سنی
✔ و این است #معیار_برادری👇
🌴 امام حسن عسکری علیه السلام
به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند:
من قَوِيَت بصيرتُه وحَسُنَت بالولاية لأوليائه و البراءةِ مِن أعدائه معرفتُه، فذلك أخوكم في الدّين، أمسُّ بِكُم رَحِماً مِن الآباء والاُمّهات.
🌿 کسی که بصیرت قوی و معرفت نیکو به ولایت اهل بیت علیهم السلام و برائت از دشمنان آنها داشته باشد ،
چنین کسی برادر دینی شماست و از پدران و مادرانتان به شما نزدیکتر است.
📚 وسائل الشیعه، جلد ۹، صفحه ۲۲۹، حدیث ۱۱۹۰۴
#حدیث #تولی #تبری
#وحدت_شیعه_و_سنی
بود نامِ ایزد تعالی علی
تقدَّس علیّ و تعالی علی
ولیّ خدا را علی خواندهاند
که وجه خدا بود مولا علی
به خطّ خدا، صدرِ لوح قضا
بود طوقِ زرّینِ طغرا علی
به قافی که سیمرغ را راه نیست
گشاید پرِ رحمت آنجا علی
در آن حد که ممکن به واجب رسد
کسی را ندیدند الاّ علی
علی روشناییّ روی خداست
که تابید بر طور سینا علی
به هنگام اعجازِ موسی به مصر
درخشید در دستِ موسی علی
مسیحا اگر مرده را زنده کرد
دَمَد جان به انفاسِ عیسی علی
از آن، صدرِ هر سوره بسم اللَّه است
که در «با» بود نقطۀ «با» علی
چو تنها علی خانه زاد خداست
تو را کعبه شد قبله، ما را علی
توان دید روی خدا را به خواب
شبی گر درآید به رؤیا علی
اگر سجده بردند جمعی غلات
به آن مظهر ذات یکتا علی،
خدا را بخوانند روز شمار
به اسمی ز اسماء حسنی علی
خطایی اگر رفت معذور دار
به آن وجهِ عالیّ اعلی علی
که ذاتت نهان بود و رویت عیان
که پنهان تو بودی و پیدا علی
🌺🌺
نه امروز میزان اعمال، اوست
که میزان عدل است فردا علی
نماز از علی رنگِ جاوید یافت
که زد نقشِ خون بر مصلّی علی
ورای خردها و اندیشههاست
به دانش علیّ و به تقوا علی
حدیثی نوشتند با خطّ نور
به دیباچۀ مدح مولا علی
پیمبر ز معراج چون بازگشت
بفرمود سرّی مگو با علی
که گفتیم با هم خدا و رسول
به وقت خداحافظی: یاعلی
علی شهر علم نبی را در است
خرد قطرهای هست و دریا علی
به دوشی که مُهر نبوّت زدند
به امر نبی مینهد پا علی
گذاریم پا بر سر آفتاب
بگیرد اگر دستی از ما علی
گِرِه گر به کارت زند آفتاب
بگو «یاعلی» تا کند وا، علی
#ریاضی_یزدی
#شعر_آئینی #قصیده
#فضائل #یاعلی
@jamalekhial
تقدَّس علیّ و تعالی علی
ولیّ خدا را علی خواندهاند
که وجه خدا بود مولا علی
به خطّ خدا، صدرِ لوح قضا
بود طوقِ زرّینِ طغرا علی
به قافی که سیمرغ را راه نیست
گشاید پرِ رحمت آنجا علی
در آن حد که ممکن به واجب رسد
کسی را ندیدند الاّ علی
علی روشناییّ روی خداست
که تابید بر طور سینا علی
به هنگام اعجازِ موسی به مصر
درخشید در دستِ موسی علی
مسیحا اگر مرده را زنده کرد
دَمَد جان به انفاسِ عیسی علی
از آن، صدرِ هر سوره بسم اللَّه است
که در «با» بود نقطۀ «با» علی
چو تنها علی خانه زاد خداست
تو را کعبه شد قبله، ما را علی
توان دید روی خدا را به خواب
شبی گر درآید به رؤیا علی
اگر سجده بردند جمعی غلات
به آن مظهر ذات یکتا علی،
خدا را بخوانند روز شمار
به اسمی ز اسماء حسنی علی
خطایی اگر رفت معذور دار
به آن وجهِ عالیّ اعلی علی
که ذاتت نهان بود و رویت عیان
که پنهان تو بودی و پیدا علی
🌺🌺
نه امروز میزان اعمال، اوست
که میزان عدل است فردا علی
نماز از علی رنگِ جاوید یافت
که زد نقشِ خون بر مصلّی علی
ورای خردها و اندیشههاست
به دانش علیّ و به تقوا علی
حدیثی نوشتند با خطّ نور
به دیباچۀ مدح مولا علی
پیمبر ز معراج چون بازگشت
بفرمود سرّی مگو با علی
که گفتیم با هم خدا و رسول
به وقت خداحافظی: یاعلی
علی شهر علم نبی را در است
خرد قطرهای هست و دریا علی
به دوشی که مُهر نبوّت زدند
به امر نبی مینهد پا علی
گذاریم پا بر سر آفتاب
بگیرد اگر دستی از ما علی
گِرِه گر به کارت زند آفتاب
بگو «یاعلی» تا کند وا، علی
#ریاضی_یزدی
#شعر_آئینی #قصیده
#فضائل #یاعلی
@jamalekhial
اى دختر و خواهر ولایت
آیینه ی مادر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
آرام دل امام هفتم
معصومه به کُنیه و به عصمت
افتاده به خاک پات عفت
در کوى تو زنده ، جان مرده
بر خاک تو عرش سجده برده
در قصر تو جبرئیل حاجب
زُوّار تو را بهشت واجب
گفتند و شنیدهاند ز آغاز
کز قم به جنان درى شود باز
حاجت نبُوَد مرا برآن در
قم باشدم از بهشت بهتر
قم قبله ی خازن بهشت است
این جا سخن از بهشت ، زشت است
قم تربت پاک پیکر توست
اینجا حرم مُطهَّر توست
گر فاطمه دفن شد شبانه
نَبوَد ز حریم او نشانه
کى گفته نهان زماست آن قبر
من یافته ام کجاست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه ی قم
▫️
روزى که به قم قدم نهادى
قم را شَرَفِ مدینه دادى
آن روز قرار از مَلک رفت
ذکر صلوات بر فلک رفت
تابید چو موکبت ز صحرا
شهر از تو شنید بوى زهرا
درخاک رهت ز عجز و ناله
مى ریخت سرشک ، همچو لاله
با گریه ی شوق و شاخه ی گل
بُردند به ناقه ات توسل
دل بود که بود ، محفل تو
قم گشت به دور محمل تو
آن پیر که سیّد زمان بود
رویش همه را چراغ جان بود
گردید به گردِ کاروانت
شد پاى برهنه ساربانت
بردند تو را - به گریه - هودَج
تا خانه موسى اِبن خزرَج
ازشوق تو اى بتول دوم
قم داد ندا به مردم قم
کاى مردم قم به پاى خیزید
از هر در و بام گل بریزید
آذین به بهشت قم ببندید
ناموس خدا مرا پسندید
قم شام نبود تا که در آن
دشنام دهد کسى به مهمان
قم شام نبود ، تا که از سنگ
گردد رخ میهمان ز خون رنگ
قم کوفه نبود تا که خواهر
بیند سر نى ، سر برادر
حاشا که قم این جفا پذیرد
مهمان به خرابه جاى گیرد!
بستند به گرد میهمان صف
قم با صلوات و شام با کف
قم مهمان را عزیز خوانند
کى دختِ وِرا کنیز خوانند؟
«میثم» همه عمر آن چه را گفت
در مدح و مصیبت شما گفت
▫️▫️▫️
#حاج_غلامرضا_سازگار
#شعر_آئینی
#حضرت_معصومه
#فضائل #مرثیه
#مصیبت_اسارت
@jamalekhial
آیینه ی مادر ولایت
بر ارض و سما ملیکه در قم
آرام دل امام هفتم
معصومه به کُنیه و به عصمت
افتاده به خاک پات عفت
در کوى تو زنده ، جان مرده
بر خاک تو عرش سجده برده
در قصر تو جبرئیل حاجب
زُوّار تو را بهشت واجب
گفتند و شنیدهاند ز آغاز
کز قم به جنان درى شود باز
حاجت نبُوَد مرا برآن در
قم باشدم از بهشت بهتر
قم قبله ی خازن بهشت است
این جا سخن از بهشت ، زشت است
قم تربت پاک پیکر توست
اینجا حرم مُطهَّر توست
گر فاطمه دفن شد شبانه
نَبوَد ز حریم او نشانه
کى گفته نهان زماست آن قبر
من یافته ام کجاست آن قبر
آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه ی قم
▫️
روزى که به قم قدم نهادى
قم را شَرَفِ مدینه دادى
آن روز قرار از مَلک رفت
ذکر صلوات بر فلک رفت
تابید چو موکبت ز صحرا
شهر از تو شنید بوى زهرا
درخاک رهت ز عجز و ناله
مى ریخت سرشک ، همچو لاله
با گریه ی شوق و شاخه ی گل
بُردند به ناقه ات توسل
دل بود که بود ، محفل تو
قم گشت به دور محمل تو
آن پیر که سیّد زمان بود
رویش همه را چراغ جان بود
گردید به گردِ کاروانت
شد پاى برهنه ساربانت
بردند تو را - به گریه - هودَج
تا خانه موسى اِبن خزرَج
ازشوق تو اى بتول دوم
قم داد ندا به مردم قم
کاى مردم قم به پاى خیزید
از هر در و بام گل بریزید
آذین به بهشت قم ببندید
ناموس خدا مرا پسندید
قم شام نبود تا که در آن
دشنام دهد کسى به مهمان
قم شام نبود ، تا که از سنگ
گردد رخ میهمان ز خون رنگ
قم کوفه نبود تا که خواهر
بیند سر نى ، سر برادر
حاشا که قم این جفا پذیرد
مهمان به خرابه جاى گیرد!
بستند به گرد میهمان صف
قم با صلوات و شام با کف
قم مهمان را عزیز خوانند
کى دختِ وِرا کنیز خوانند؟
«میثم» همه عمر آن چه را گفت
در مدح و مصیبت شما گفت
▫️▫️▫️
#حاج_غلامرضا_سازگار
#شعر_آئینی
#حضرت_معصومه
#فضائل #مرثیه
#مصیبت_اسارت
@jamalekhial
ای جنّ و انس و حور و ملک، سائل درت
خورشید، شمعِ روی ضریح مطهّرت
جدّت بُوَد امیر عرب، جدّه فاطمه
باب الحوائج است پدر؛ نجمه مادرت
دخت امام، اخت امام، عمۀ امام
آئینهدارِ امّ ابیهاست منظرت
ای مهلقا که خواهر خورشید هشتمی
صد آفتاب با خجلی گشته اخترت
حتّی گر انتظارِ پدر، مانعت نبود
کُفوی نداشتی که شود عِدل و همسرت
تو کیستی که همچو شه کربلا حسین
باشد حرام، آتش دوزخ به زائرت!
آوردهام پناه به کویت، ردم مکن
جان جواد، میوۀ قلب برادرت
عمریست بین مشهد و قم در شُدآمدیم
جانم به آن مسافرت و این مجاورت!
فرداست در تلاطم امواج سیّئات
حبل المتین ما همه، نخهای چادرت
این عرصه نیست جای ظهور مقام تو
باشیم و بنگریم کراماتِ محشرت
زهرا که جای خود؛ به خدا جرم خلق را
بخشند روز حشر، به خدّامِ محضرت
تنها نه اهل قم سر خوانت نشستهاند
خلق جهان مدام بَرَد فیض از درت
▫️
شد ماجرای عشق حسینیّ و زینبی
تکرار در حکایت تو با برادرت
تو زینب امام رضا، او حسین تو
جز قرب او نبود تمنّای دیگرت
دل کندی از دیار، به امّید وصل یار
مهلت نداد اجل که رسی نزد دلبرت
این را دگر حدیث و حکایت نیاز نیست
حتماً رضا گرفت به دامان خود، سرت
گویند ناله کردی و غش کردی از فراق
تا شد نهان برادرت از دیدۀ ترت
روز سلامتی اگر این است حالِ هجر
پس چه کشید عمّۀ محزون مضطرت!
قلب تو از فراق برادر کباب شد
امّا سرش نگشت جدا در برابرت...
▫️▫️▫️
#شعر_آئینی
#فضائل #مرثیه
#حضرت_معصومه #امام_رضا
#حضرت_زینب #یاحسین
@jamalekhial
خورشید، شمعِ روی ضریح مطهّرت
جدّت بُوَد امیر عرب، جدّه فاطمه
باب الحوائج است پدر؛ نجمه مادرت
دخت امام، اخت امام، عمۀ امام
آئینهدارِ امّ ابیهاست منظرت
ای مهلقا که خواهر خورشید هشتمی
صد آفتاب با خجلی گشته اخترت
حتّی گر انتظارِ پدر، مانعت نبود
کُفوی نداشتی که شود عِدل و همسرت
تو کیستی که همچو شه کربلا حسین
باشد حرام، آتش دوزخ به زائرت!
آوردهام پناه به کویت، ردم مکن
جان جواد، میوۀ قلب برادرت
عمریست بین مشهد و قم در شُدآمدیم
جانم به آن مسافرت و این مجاورت!
فرداست در تلاطم امواج سیّئات
حبل المتین ما همه، نخهای چادرت
این عرصه نیست جای ظهور مقام تو
باشیم و بنگریم کراماتِ محشرت
زهرا که جای خود؛ به خدا جرم خلق را
بخشند روز حشر، به خدّامِ محضرت
تنها نه اهل قم سر خوانت نشستهاند
خلق جهان مدام بَرَد فیض از درت
▫️
شد ماجرای عشق حسینیّ و زینبی
تکرار در حکایت تو با برادرت
تو زینب امام رضا، او حسین تو
جز قرب او نبود تمنّای دیگرت
دل کندی از دیار، به امّید وصل یار
مهلت نداد اجل که رسی نزد دلبرت
این را دگر حدیث و حکایت نیاز نیست
حتماً رضا گرفت به دامان خود، سرت
گویند ناله کردی و غش کردی از فراق
تا شد نهان برادرت از دیدۀ ترت
روز سلامتی اگر این است حالِ هجر
پس چه کشید عمّۀ محزون مضطرت!
قلب تو از فراق برادر کباب شد
امّا سرش نگشت جدا در برابرت...
▫️▫️▫️
#شعر_آئینی
#فضائل #مرثیه
#حضرت_معصومه #امام_رضا
#حضرت_زینب #یاحسین
@jamalekhial
در کارِ گلاب و گل، حکم ازلی این بود
کآن شاهد بازاری وین پرده نشین باشد!
#حافظ
#حکمت_خداوندی
@jamalekhial
کآن شاهد بازاری وین پرده نشین باشد!
#حافظ
#حکمت_خداوندی
@jamalekhial
به دُرد و صاف، تو را حکم نیست؛ خوش در کش
که هرچه ساقیِ ما ریخت، عینِ الطاف است!
#حافظ
#حکمت_خداوندی
@jamalekhial
که هرچه ساقیِ ما ریخت، عینِ الطاف است!
#حافظ
#حکمت_خداوندی
@jamalekhial
تعالی الله از این کاخِ فلکفرسا و بنیانش
که سر بر اوجِ "او ادنی" زند قوسینِ ایوانش!
#نیر_تبریزی
#حرم #نجف
#یاعلی
@jamalekhial
که سر بر اوجِ "او ادنی" زند قوسینِ ایوانش!
#نیر_تبریزی
#حرم #نجف
#یاعلی
@jamalekhial
ایوان تو بردهاست دلِ شاه و گدا را
حیرانِ تو کردهاست خدا آینهها را
#ایوان_نجف سردرِ ایوان بهشت است
یعنی به علی داده خدا عرش علا را
هستند گدای تو شریفاً و وضیعا
هستند غلام تو صغاراً و کبارا
قد هامت الاوهام ، وقد زلّت الاقدام
هرکس به نجف آمده دیده است خدا را
تا نام علی را پدرم خواند به گوشم
دادم به هوای تو دل بی سر و پا را
عمری است گواهند طپشهای دل من
پرپر زدم و سوختم ایوان طلا را
ما بی تو فقط آه کشیدیم؛ نسیما
از ما ببر امشب به نجف این همه...هاآآآآآآآ را
قربان سرکوی حبیبی که به بویی
دیوانۀ خود کرده تمام عقلا را
قربان نگاری که از او زودتر از ما
جبریل خریدهاست به جان درد و بلا را
قربان طبیبی که به یمن نفس او
هرکس که رسیده است گرفته است شفا را
قربان امیری که سرِ خوان قناعت
با نان جوی ساخته لیلاََ و نهارا
قربان غریبی که به تاریکی شبها
بر دوش کشیدهاست غذای فقرا را
ناز قد و بالاش که تا صبح قیامت
خم کرده رکوعش قد محراب دعا را
با شهد بیانی به گوارایی کوثر
کرده است اسیر لب خود آب بقا را
دور و برِ هر دانۀ انگورِ ضریحش
عالم همه مستند «و ما هم بسکاری»
یارب به تو سوگند مبادا که بگیری
از خاک سر کوچه حیدر، سر ما را
▫️
تا معنی «الله صمد» را بشناسی
کافی است ببوسی درِ این صحن و سرا را
تا دوستیاش اصل نماز است، مؤذن
بی نام علی نعره نزن «حیّ علی» را
احرام نبندید ، بمانید و نگیرید
بی سعی و صفای حرمش راه منا را
والله که هرکس ز علی روی بتابد
یک مرتبه هم سجده نکردهاست خدا را
او بود که برداشت چو کاهی، در خیبر
او بود که آورد به قاموس، «فتی» را
سرها همه افتاد و سپرها همه افتاد
تا تیغ تو چرخید یمیناََ و یسارا
از هیبت نام تو بلرزد دل هستی
تا از کمرت باز کنی تیغِ دوتا را
برگشت به ایمای تو خورشید به مشرق
پلک تو به هم ریخت قدر را و قضا را
روباه چه سنجد که برد دست به شمشیر؟
مرحب چه شناسد جگر شیر خدا را؟
والله که در معرکهها حیدر کرار
اندازۀ یک پلک ندیدهاست قفا را
▫️
حدّ تو به هم ریخته اعصاب قلم را
شأن تو بریدهاست زبان شعرا را
تا هست به فرمان تو منهاجِ بلاغت
باید که ببندند دکان فصحا را
از عشق تو عمریاست که درجوش و خروشم
بگذار بمانم به همین حال، خدا را
▫️▫️▫️
#عباس_شاه_زیدی
#شعر_آئینی
#قصیده #فضائل
#نجف #یاعلی
@jamalekhial
حیرانِ تو کردهاست خدا آینهها را
#ایوان_نجف سردرِ ایوان بهشت است
یعنی به علی داده خدا عرش علا را
هستند گدای تو شریفاً و وضیعا
هستند غلام تو صغاراً و کبارا
قد هامت الاوهام ، وقد زلّت الاقدام
هرکس به نجف آمده دیده است خدا را
تا نام علی را پدرم خواند به گوشم
دادم به هوای تو دل بی سر و پا را
عمری است گواهند طپشهای دل من
پرپر زدم و سوختم ایوان طلا را
ما بی تو فقط آه کشیدیم؛ نسیما
از ما ببر امشب به نجف این همه...هاآآآآآآآ را
قربان سرکوی حبیبی که به بویی
دیوانۀ خود کرده تمام عقلا را
قربان نگاری که از او زودتر از ما
جبریل خریدهاست به جان درد و بلا را
قربان طبیبی که به یمن نفس او
هرکس که رسیده است گرفته است شفا را
قربان امیری که سرِ خوان قناعت
با نان جوی ساخته لیلاََ و نهارا
قربان غریبی که به تاریکی شبها
بر دوش کشیدهاست غذای فقرا را
ناز قد و بالاش که تا صبح قیامت
خم کرده رکوعش قد محراب دعا را
با شهد بیانی به گوارایی کوثر
کرده است اسیر لب خود آب بقا را
دور و برِ هر دانۀ انگورِ ضریحش
عالم همه مستند «و ما هم بسکاری»
یارب به تو سوگند مبادا که بگیری
از خاک سر کوچه حیدر، سر ما را
▫️
تا معنی «الله صمد» را بشناسی
کافی است ببوسی درِ این صحن و سرا را
تا دوستیاش اصل نماز است، مؤذن
بی نام علی نعره نزن «حیّ علی» را
احرام نبندید ، بمانید و نگیرید
بی سعی و صفای حرمش راه منا را
والله که هرکس ز علی روی بتابد
یک مرتبه هم سجده نکردهاست خدا را
او بود که برداشت چو کاهی، در خیبر
او بود که آورد به قاموس، «فتی» را
سرها همه افتاد و سپرها همه افتاد
تا تیغ تو چرخید یمیناََ و یسارا
از هیبت نام تو بلرزد دل هستی
تا از کمرت باز کنی تیغِ دوتا را
برگشت به ایمای تو خورشید به مشرق
پلک تو به هم ریخت قدر را و قضا را
روباه چه سنجد که برد دست به شمشیر؟
مرحب چه شناسد جگر شیر خدا را؟
والله که در معرکهها حیدر کرار
اندازۀ یک پلک ندیدهاست قفا را
▫️
حدّ تو به هم ریخته اعصاب قلم را
شأن تو بریدهاست زبان شعرا را
تا هست به فرمان تو منهاجِ بلاغت
باید که ببندند دکان فصحا را
از عشق تو عمریاست که درجوش و خروشم
بگذار بمانم به همین حال، خدا را
▫️▫️▫️
#عباس_شاه_زیدی
#شعر_آئینی
#قصیده #فضائل
#نجف #یاعلی
@jamalekhial
رضا به داده بده، وز جبین گره بگشای
که بر من و تو درِ اختیار نگشادهاست!
#حافظ
#حکمت_خداوندی
@jamalekhial
که بر من و تو درِ اختیار نگشادهاست!
#حافظ
#حکمت_خداوندی
@jamalekhial