Audio
👆قطعهای دهدقیقهای از آلبوم روحافزایِ Opium Moon از گروه موسیقی کاماسوتراییای با همین نام (مستقر در کالیفرنیا) که پریروز جایزهی گرمی ۲۰۱۹ برای بهترین آلبوم عصر جدید (New Age) را گرفت و حمید سعیدی هم در آن سنتور مینوازد. موسیقی تاثیرگذارشان ریشههایی باستانی و شرقی و شاخ و برگی امروزی دارد.
سایر نوازندگان: Lili Haydn, Itai Disraeli, M.B. Gordy.
#پیشنهادموسیقی
@jalaeipour
سایر نوازندگان: Lili Haydn, Itai Disraeli, M.B. Gordy.
#پیشنهادموسیقی
@jalaeipour
🔴 نتایج معکوس ناخواسته
محمدرضا جلائیپور
⭕️ نشان دادن ساز و حضور امثال شجریان و کلهر و فرهاد را در تلویزیون ممنوع میکنید و عملا باعث نازل کردن سلیقهی عمومی موسیقایی و افزایش مخاطب موسیقی زیرزمینی و پیامسی و جِم میشوید.
⭕️ مانع حضور متکثر بهترین چهرههای تحلیلگر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اطلاعرسانی حرفهای در حوزهی سیاست و اقتصاد در صدا و سیما و آزاد کردن تلویزیون خصوصی میشوید و عملا مخاطب و تاثیر تحلیلها و گفتگوها و خبررسانی رسانههای وابسته به پول ترامپ و بنسلمان را میافزایید.
⭕️ میرحسین موسوی را حصر میکنید، خاتمی را ممنوعالتصویر و چهرههای سیاسی عدالتجو و دموکراسیخواه و پاکدست را رد صلاحیت و زندانی و محدود میکنید و عملا باعث افزایش مخاطب و تاثیر رضا پهلوی و مسیح علینژاد و روح الله زم و محمد حسینی میشوید.
⭕️ محدودیتهای مضمونی و سختگیریهای ممیزی در سریالها و برنامههای سرگرمکنندهی صداوسیما را حفظ میکنید و عملا موجب افزایش مخاطب و تاثیر من و تو و سریالهای مبتذل آمریکای لاتینی و فارسیوانی میشوید.
⭕️ یارانههای غیرهوشمند و پنهان بنزین که بیشتر به دو دهک بهرهمندتر جامعه میرسد را ادامه میدهید و عملا موجب چنان رونقی در قاچاق بنزین از کشور میشوید که هزینهاش برای بودجهی عمومی بیشتر از رایگان کردن کل مصرف بنزین شش دهک پایین جامعه است.
⭕️ یارانههای پنهان و غیرعادلانهی انرژیهای گرمایشی را ادامه میدهید که هزینهاش بیش از رایگان کردن کل مصرف شش دهک پایین جامعه است و باعث بیشترین مصرف غیربهینهی سرانهی گاز در منطقه شده است.
⭕️ فعالان شریف محیط زیست را به نام برخورد با جاسوسی محیط زیستی میگیرید و چنان لطمهای به فضای فعالیت حافظان محیط زیست و حیات وحش و منافع ملی ایران میزنید که هیچ جاسوسی نمیتوانست بزند.
⭕️ تمرکز سیاستگذاری در حوزهی مواد مخدر را به جای اشتغالزایی برای معتادان، افزایش مراکز گذری شهری و حمایتی از معتادان و مقابله با ریشههای اجتماعی و اقتصادی افزایش تقاضا و مصرف، روی کاهش «عرضه» میگذارید و ناخواسته به شکلگیری تریاکیترین جامعهی خاورمیانه کمک میکنید و بیشترین درصد زندانیان مخدرات در جهان را باعث میشوید.
⭕️ به جای جرمزدایی از مصرف مواد مخدر، معتادان را زندانی میکنید و در زندان که نه پیشگیریکننده که افزایندهی مصرف است بر تعداد معتادان و آسیبهای اعتیاد برای خانوادههایشان میافزایید و به جای مجازاتهای موثر جایگزین، توزیعکنندههای بزرگ مواد مخدر را اعدام میکنید و به آسیبپذیری بیشتر خانوادههایشان و یکی از بالاترین آمار اعدامی در جهان میرسید.
⭕️ اجازهی شکلگیری احزاب آزاد، نهادهای نمایندگی و سندیکاهای گروههای متکثر اجتماعی و صنفی را نمیدهید و عملا باعث میشوید حتی در آشوبهای شهری نهادهای مدنیای که امکان کنترل و نمایندگی معترضان را داشته باشند غایب باشند و ریاستارت و آمدنیوز و نتانیاهو صدای معترضان عاصی شوند.
⭕️ هر نوع مصرف و توزیع نوشیدنیهای الکلی استاندارد را ممنوع و مجازات میکنید و عملا باعث افزایش مرگ و میر ناشی از مصرف نوشیدنیهای الکلی غیراستاندارد و افزایش مصرف مخدرات مضرتر میشوید.
⭕️ مانع آموزش روابط جنسیِ سالم در دبیرستانها میشوید و عملا آمار ایدز و زیگیل تناسلی و سقط جنین و سوءاستفاده جنسی و طلاقِ ناشی از فقر آگاهی عمومی از مناسبات جنسی رضایتبخش و سالم برای هر دو جنس را افزایش میدهید.
⭕️ به قصد تبلیغ چنان بیرویه و پرتکرار از تبلیغات و نمادهای مذهبی استفاده میکنید که باعث دلزدگی و دینگریزی بیشتر در همان اقشار خاکستری میشوید که میخواستید با این تبلیغات جذبشان کنید.
⭕️ به جای سیاستهای موثر منزویکنندهی اسرائیل اشغالگر، ورزشکاران ایرانی را مجبور میکنید بیسروصدا ببازند تا به حریف اسرائیلی نخورند و عملا بدون هیچ آگاهیافزایی دربارهی جنایات اسرائيل باعث افزایش مدالهای ورزشی اسرائیل میشوید.
⭕️ به نام مبارزه با نفوذ مانعِ ارتباطِ با امنیت خاطرِ شش میلیون ایرانی خارج از کشور با ایران و تقویت لابیهای ایران در کشورهای دیگر و افزایش سرمایهگذاری خارجی در ایران میشوید و عملا بر نفوذ و تاثیر لابی دشمنان ایران و شدت تحریمها و خروج سرمایههای انسانی و اقتصادی از ایران میافزایید.
⭕️ در دهههای فجر اینقدر مقایسههای مضحک عددی و آماری با قبل از انقلاب میکنید که دستاورد مهم بسط عدالت اقتصادی و کاهش نابرابری که طبق تمام شاخصهای سنجشگر عدالت اقتصادی طبق گزارش نهادهای مستقل بینالمللی واقعا اتفاق افتاده است هم دیده و باور نمیشود.
حاکمیت عاقل وقتی میبیند بعضی سیاستهایش چهل سال است درست نتیجهی عکس میدهند، در آن ابزارهای ناکارآمد و صفرافَزای سیاستی تجدید نظر میکند.
@jalaeipour
محمدرضا جلائیپور
⭕️ نشان دادن ساز و حضور امثال شجریان و کلهر و فرهاد را در تلویزیون ممنوع میکنید و عملا باعث نازل کردن سلیقهی عمومی موسیقایی و افزایش مخاطب موسیقی زیرزمینی و پیامسی و جِم میشوید.
⭕️ مانع حضور متکثر بهترین چهرههای تحلیلگر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اطلاعرسانی حرفهای در حوزهی سیاست و اقتصاد در صدا و سیما و آزاد کردن تلویزیون خصوصی میشوید و عملا مخاطب و تاثیر تحلیلها و گفتگوها و خبررسانی رسانههای وابسته به پول ترامپ و بنسلمان را میافزایید.
⭕️ میرحسین موسوی را حصر میکنید، خاتمی را ممنوعالتصویر و چهرههای سیاسی عدالتجو و دموکراسیخواه و پاکدست را رد صلاحیت و زندانی و محدود میکنید و عملا باعث افزایش مخاطب و تاثیر رضا پهلوی و مسیح علینژاد و روح الله زم و محمد حسینی میشوید.
⭕️ محدودیتهای مضمونی و سختگیریهای ممیزی در سریالها و برنامههای سرگرمکنندهی صداوسیما را حفظ میکنید و عملا موجب افزایش مخاطب و تاثیر من و تو و سریالهای مبتذل آمریکای لاتینی و فارسیوانی میشوید.
⭕️ یارانههای غیرهوشمند و پنهان بنزین که بیشتر به دو دهک بهرهمندتر جامعه میرسد را ادامه میدهید و عملا موجب چنان رونقی در قاچاق بنزین از کشور میشوید که هزینهاش برای بودجهی عمومی بیشتر از رایگان کردن کل مصرف بنزین شش دهک پایین جامعه است.
⭕️ یارانههای پنهان و غیرعادلانهی انرژیهای گرمایشی را ادامه میدهید که هزینهاش بیش از رایگان کردن کل مصرف شش دهک پایین جامعه است و باعث بیشترین مصرف غیربهینهی سرانهی گاز در منطقه شده است.
⭕️ فعالان شریف محیط زیست را به نام برخورد با جاسوسی محیط زیستی میگیرید و چنان لطمهای به فضای فعالیت حافظان محیط زیست و حیات وحش و منافع ملی ایران میزنید که هیچ جاسوسی نمیتوانست بزند.
⭕️ تمرکز سیاستگذاری در حوزهی مواد مخدر را به جای اشتغالزایی برای معتادان، افزایش مراکز گذری شهری و حمایتی از معتادان و مقابله با ریشههای اجتماعی و اقتصادی افزایش تقاضا و مصرف، روی کاهش «عرضه» میگذارید و ناخواسته به شکلگیری تریاکیترین جامعهی خاورمیانه کمک میکنید و بیشترین درصد زندانیان مخدرات در جهان را باعث میشوید.
⭕️ به جای جرمزدایی از مصرف مواد مخدر، معتادان را زندانی میکنید و در زندان که نه پیشگیریکننده که افزایندهی مصرف است بر تعداد معتادان و آسیبهای اعتیاد برای خانوادههایشان میافزایید و به جای مجازاتهای موثر جایگزین، توزیعکنندههای بزرگ مواد مخدر را اعدام میکنید و به آسیبپذیری بیشتر خانوادههایشان و یکی از بالاترین آمار اعدامی در جهان میرسید.
⭕️ اجازهی شکلگیری احزاب آزاد، نهادهای نمایندگی و سندیکاهای گروههای متکثر اجتماعی و صنفی را نمیدهید و عملا باعث میشوید حتی در آشوبهای شهری نهادهای مدنیای که امکان کنترل و نمایندگی معترضان را داشته باشند غایب باشند و ریاستارت و آمدنیوز و نتانیاهو صدای معترضان عاصی شوند.
⭕️ هر نوع مصرف و توزیع نوشیدنیهای الکلی استاندارد را ممنوع و مجازات میکنید و عملا باعث افزایش مرگ و میر ناشی از مصرف نوشیدنیهای الکلی غیراستاندارد و افزایش مصرف مخدرات مضرتر میشوید.
⭕️ مانع آموزش روابط جنسیِ سالم در دبیرستانها میشوید و عملا آمار ایدز و زیگیل تناسلی و سقط جنین و سوءاستفاده جنسی و طلاقِ ناشی از فقر آگاهی عمومی از مناسبات جنسی رضایتبخش و سالم برای هر دو جنس را افزایش میدهید.
⭕️ به قصد تبلیغ چنان بیرویه و پرتکرار از تبلیغات و نمادهای مذهبی استفاده میکنید که باعث دلزدگی و دینگریزی بیشتر در همان اقشار خاکستری میشوید که میخواستید با این تبلیغات جذبشان کنید.
⭕️ به جای سیاستهای موثر منزویکنندهی اسرائیل اشغالگر، ورزشکاران ایرانی را مجبور میکنید بیسروصدا ببازند تا به حریف اسرائیلی نخورند و عملا بدون هیچ آگاهیافزایی دربارهی جنایات اسرائيل باعث افزایش مدالهای ورزشی اسرائیل میشوید.
⭕️ به نام مبارزه با نفوذ مانعِ ارتباطِ با امنیت خاطرِ شش میلیون ایرانی خارج از کشور با ایران و تقویت لابیهای ایران در کشورهای دیگر و افزایش سرمایهگذاری خارجی در ایران میشوید و عملا بر نفوذ و تاثیر لابی دشمنان ایران و شدت تحریمها و خروج سرمایههای انسانی و اقتصادی از ایران میافزایید.
⭕️ در دهههای فجر اینقدر مقایسههای مضحک عددی و آماری با قبل از انقلاب میکنید که دستاورد مهم بسط عدالت اقتصادی و کاهش نابرابری که طبق تمام شاخصهای سنجشگر عدالت اقتصادی طبق گزارش نهادهای مستقل بینالمللی واقعا اتفاق افتاده است هم دیده و باور نمیشود.
حاکمیت عاقل وقتی میبیند بعضی سیاستهایش چهل سال است درست نتیجهی عکس میدهند، در آن ابزارهای ناکارآمد و صفرافَزای سیاستی تجدید نظر میکند.
@jalaeipour
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☘️ غلبه بر ترس از نه شنیدن
@jalaeipour
@jalaeipour
☘️ بخشی از قصههای مجید و بچههای آسمان واقعیت شد:
احسان رئيسی، نوجوان ۱۳سالهی مرزنشین سیستان و بلوچستان برای جایزهی یک میلیون تومانی مسابقهی دو پابرهنه هفت کیلومتر دوید و همهی ۶۹ دوندهی مسابقه را کنار زد و قهرمان شد.
https://bit.ly/2UW76q9
گفتوگوی «ایران عصر» با او:
http://www.ion.ir/News/448462
@jalaeipour
احسان رئيسی، نوجوان ۱۳سالهی مرزنشین سیستان و بلوچستان برای جایزهی یک میلیون تومانی مسابقهی دو پابرهنه هفت کیلومتر دوید و همهی ۶۹ دوندهی مسابقه را کنار زد و قهرمان شد.
https://bit.ly/2UW76q9
گفتوگوی «ایران عصر» با او:
http://www.ion.ir/News/448462
@jalaeipour
ایران آنلاین
قهرمانی با پای برهنه برای یک میلیون تومان+تصویر
احسان رئیسی، پسربچهای از بخش جالق در 5 کیلومتری مرز ایران و پاکستان با گامهایی بلند همه 69 دونده مسابقه را کنار زد و بعد از طی 7 کیلومتر خط پایان را نیز پشت سر گذاشت و بعد از چند صد متر با فریاد مسئولان مسابقه متوجه شد از خط پایان عبور کرده است. احسان در…
🔴 پنج مولفهی تصویرِ سینمای ایران از جامعهی ایران
محمدرضا جلائیپور - منتشرشده در روزنامهی ایران - ۹۷/۱۱/۲۴
در جشنوارهی فیلم فجر سیوهفتم (۱۳۹۷) فیلمهایی که از نظر فرمشناختی قابل اعتنا بودند بیشتر از جشنوارههای قبل بود و لااقل نیمی از فیلمهای داستانی («ماجرای نیمروز ۲: رد خون»، «شبی که ماه کامل شد»، «تختی»، «قصر شیرین»، «سرخپوست»، «متری شیشونیم»، «مسخرهباز»، «جاندار»، «بنفشهی آفریقایی»، «طلا»، «ناگهان درخت»، «درخونگاه»، «قسم»، «سال دوم دانشکدهی من»، «روزهای نارنجی» و «بیستوسه نفر»)، صرف نظر از محتوا، با استانداردهای سینمای ایران فیلمهای نسبتا خوشترکیبی محسوب میشوند و نشان میدهند تعداد سینماگران و عوامل فیلمِ حرفهای و توانای جوان در ایران در حال افزایشاند. حضور موثر، پرتعداد و موفق کارگردانان جوان و خوشآتیهی دههشصتی و دهههفتادی (همایون غنیزاده، نیما جاوید، محمدحسین مهدویان، سعید روستایی، حسین امیری دوماری، پدرام امیری، سیاوش اسعدی و آرش لاهوتی) هم نشانگر نوعی پوستاندازی در سینما و سیطره یافتن نسل جدید بر سینمای ایران است که با سوژههای نو و تهور در تجربههای نو و طبعآزمایی سینمایی دورهی متفاوت و جدیدی در سینمای ایران را نوید میدهند. در سه فیلم سینمایی امسال از تعبیر «ژن خوب» استفاده شده بود، اما دو فیلم ضعیف در جشنواره («معکوسِ» پولاد کیمیایی و «سونامی» میلاد صدرعاملی) به خاطر ژن خوب آقازادههای سینما وارد جشنواره شده بود. اگر آراء هیات داوران جشنواره «شفاف» شود احتمال ورود چنین فیلمهای ضعیفی به جشنواره کاهش مییابد. اما ارزیابی فرم و تکنیک در فیلمهای جشنواره موضوع این یادداشت نیست.
ارتقای مرئي «تکنیک» و «صنعت» در سینمای ایران لزوما با محتوای نو، ژرفنگری اجتماعی و غنای بیشتر همراه نبوده است. یکی از انگیزههایم برای دیدن همهی ۳۰ فیلم داستانی جشنوارهی فجر (از جمله فیلمهای بد و ضعیفی مثل «تیغ و ترمه»، «حمال طلا»، «آشفتگی»، «ایدهی اصلی»، «معکوس»، «دیدن این فیلم جرم است» و «زهر مار») این بود که بتوانم تصویری کلی از «تصویر سینمای ایران از جامعهی ایران در سال ۹۷» پیدا کنم. البته سینما فقط «آینهی جامعه» نیست، میتواند رویا هم بسازد، برای «تغییر» واقعیت «مداخله» کند و میانجی و ابزاری برای «ابراز» عواطف و ایدههای شخصیِ سینماگر باشد. اما با توجه به غلبهی «سینمای واقعگرای اجتماعی» در جشنوارهی امسال میتوان پرسید جامعهی ایران در سینمای امسال چگونه بازنمایی شده است؟ در پاسخ به این پرسش و با نگاهی کلی به هر ۳۰ فیلم و با صرف نظر از وجوه تکنیکال و فرمشناختی فیلمها، به نظرم میرسد که پنج محور و مولفهی اصلی در تصویر سینمای امسال از جامعهی ایران به چشم میآید که در ادامه در نهایت اختصار به آنها میپردازم. در این نوشته دربارهی اینکه این تصویر چقدر نزدیک به واقع و قابل دفاع است «داوری» نمیکنم و صرفا تصویر غالبِ سینمای ایران از جامعهی ایران در سال ۹۷ را «توصیف» میکنم:
1️⃣ فردگرایی خودخواه آلوده
2️⃣ گذشتهگرایی
3️⃣ غرب آرمانیشده
4️⃣ قصاص و تقاص
5️⃣ آزادیهای اجتماعی بیشتر
(برای توضیحات پنج مولفهی بالا روی INSTANT 👇بزنید)
***
پوستاندازی سینمای ایران
سینمای امسال تصویری از ایران میسازد که اغلب شهروندانش فردگرایان خودخواهیاند که برای زندگی به فساد و پول کثیف و قانونشکنی و خیانت و خشونت آلوده میشوند، از امروز تصویری تلخ و سیاه دارند، قهرمانانشان قربانی جامعه میشوند، تصویری آرمانیشده از گذشتهی قبل از انقلاب و غرب دارند، مشتاق آزادیهای اجتماعی بیشترند، به مرور سبک زندگی آزادتری را انتخاب میکنند، آینده و افق روشنی ندارند، اعتماد نمیکنند و اگر بکنند پشیمان میشوند، اسیر آسیبهای متراکم اجتماعی از جمله اعتیادند، خانوادههایشان اغلب معیوب اند و روابط سالم وفادارانه و بالنده ندارند. در این سینما همچنان آینده، افق روشن، دغدغهی «خیر همگانی»، سلامت اخلاقی و اقتصادی، نقد سیاسیِ عمیق و عمل سیاسیِ روزنهگشا، امنیت روانی، تعلق ملی و گروهی، قهرمان خوشفرجام، رابطهی سالم و خانوادهی گرم، اعتماد، الگو، دستاورد فردی و جمعی و ملی، مشارکت سیاسی و مدنی، زن مستقل کامروا (که نه فمفتال باشد و نه ضعیف یا قربانی و تنها)، آرمان و تصویر متعادل و واقعنما از جامعهی ایران کمیاب است. سینمای ایران در چهلمین سال انقلاب از نظر فرمشناختی و کارگردانان موثر در حال پوستاندازی است، اما آیا در غنای محتوا و نوع و عمق نگاهش به حال و گذشته و آیندهی جامعهی ایران و پرهیز از تکرار مضامین هم طرحی نو در خواهد انداخت؟ ادامه 👇
برای خواندن ادامه و متن کامل توضیحات کوتاه پنج مولفهی تصویرِ جامعهی ایران در سینمای ایران روی INSTANT 👇بزنید.
https://bit.ly/2E8z10J
@jalaeipour
محمدرضا جلائیپور - منتشرشده در روزنامهی ایران - ۹۷/۱۱/۲۴
در جشنوارهی فیلم فجر سیوهفتم (۱۳۹۷) فیلمهایی که از نظر فرمشناختی قابل اعتنا بودند بیشتر از جشنوارههای قبل بود و لااقل نیمی از فیلمهای داستانی («ماجرای نیمروز ۲: رد خون»، «شبی که ماه کامل شد»، «تختی»، «قصر شیرین»، «سرخپوست»، «متری شیشونیم»، «مسخرهباز»، «جاندار»، «بنفشهی آفریقایی»، «طلا»، «ناگهان درخت»، «درخونگاه»، «قسم»، «سال دوم دانشکدهی من»، «روزهای نارنجی» و «بیستوسه نفر»)، صرف نظر از محتوا، با استانداردهای سینمای ایران فیلمهای نسبتا خوشترکیبی محسوب میشوند و نشان میدهند تعداد سینماگران و عوامل فیلمِ حرفهای و توانای جوان در ایران در حال افزایشاند. حضور موثر، پرتعداد و موفق کارگردانان جوان و خوشآتیهی دههشصتی و دهههفتادی (همایون غنیزاده، نیما جاوید، محمدحسین مهدویان، سعید روستایی، حسین امیری دوماری، پدرام امیری، سیاوش اسعدی و آرش لاهوتی) هم نشانگر نوعی پوستاندازی در سینما و سیطره یافتن نسل جدید بر سینمای ایران است که با سوژههای نو و تهور در تجربههای نو و طبعآزمایی سینمایی دورهی متفاوت و جدیدی در سینمای ایران را نوید میدهند. در سه فیلم سینمایی امسال از تعبیر «ژن خوب» استفاده شده بود، اما دو فیلم ضعیف در جشنواره («معکوسِ» پولاد کیمیایی و «سونامی» میلاد صدرعاملی) به خاطر ژن خوب آقازادههای سینما وارد جشنواره شده بود. اگر آراء هیات داوران جشنواره «شفاف» شود احتمال ورود چنین فیلمهای ضعیفی به جشنواره کاهش مییابد. اما ارزیابی فرم و تکنیک در فیلمهای جشنواره موضوع این یادداشت نیست.
ارتقای مرئي «تکنیک» و «صنعت» در سینمای ایران لزوما با محتوای نو، ژرفنگری اجتماعی و غنای بیشتر همراه نبوده است. یکی از انگیزههایم برای دیدن همهی ۳۰ فیلم داستانی جشنوارهی فجر (از جمله فیلمهای بد و ضعیفی مثل «تیغ و ترمه»، «حمال طلا»، «آشفتگی»، «ایدهی اصلی»، «معکوس»، «دیدن این فیلم جرم است» و «زهر مار») این بود که بتوانم تصویری کلی از «تصویر سینمای ایران از جامعهی ایران در سال ۹۷» پیدا کنم. البته سینما فقط «آینهی جامعه» نیست، میتواند رویا هم بسازد، برای «تغییر» واقعیت «مداخله» کند و میانجی و ابزاری برای «ابراز» عواطف و ایدههای شخصیِ سینماگر باشد. اما با توجه به غلبهی «سینمای واقعگرای اجتماعی» در جشنوارهی امسال میتوان پرسید جامعهی ایران در سینمای امسال چگونه بازنمایی شده است؟ در پاسخ به این پرسش و با نگاهی کلی به هر ۳۰ فیلم و با صرف نظر از وجوه تکنیکال و فرمشناختی فیلمها، به نظرم میرسد که پنج محور و مولفهی اصلی در تصویر سینمای امسال از جامعهی ایران به چشم میآید که در ادامه در نهایت اختصار به آنها میپردازم. در این نوشته دربارهی اینکه این تصویر چقدر نزدیک به واقع و قابل دفاع است «داوری» نمیکنم و صرفا تصویر غالبِ سینمای ایران از جامعهی ایران در سال ۹۷ را «توصیف» میکنم:
1️⃣ فردگرایی خودخواه آلوده
2️⃣ گذشتهگرایی
3️⃣ غرب آرمانیشده
4️⃣ قصاص و تقاص
5️⃣ آزادیهای اجتماعی بیشتر
(برای توضیحات پنج مولفهی بالا روی INSTANT 👇بزنید)
***
پوستاندازی سینمای ایران
سینمای امسال تصویری از ایران میسازد که اغلب شهروندانش فردگرایان خودخواهیاند که برای زندگی به فساد و پول کثیف و قانونشکنی و خیانت و خشونت آلوده میشوند، از امروز تصویری تلخ و سیاه دارند، قهرمانانشان قربانی جامعه میشوند، تصویری آرمانیشده از گذشتهی قبل از انقلاب و غرب دارند، مشتاق آزادیهای اجتماعی بیشترند، به مرور سبک زندگی آزادتری را انتخاب میکنند، آینده و افق روشنی ندارند، اعتماد نمیکنند و اگر بکنند پشیمان میشوند، اسیر آسیبهای متراکم اجتماعی از جمله اعتیادند، خانوادههایشان اغلب معیوب اند و روابط سالم وفادارانه و بالنده ندارند. در این سینما همچنان آینده، افق روشن، دغدغهی «خیر همگانی»، سلامت اخلاقی و اقتصادی، نقد سیاسیِ عمیق و عمل سیاسیِ روزنهگشا، امنیت روانی، تعلق ملی و گروهی، قهرمان خوشفرجام، رابطهی سالم و خانوادهی گرم، اعتماد، الگو، دستاورد فردی و جمعی و ملی، مشارکت سیاسی و مدنی، زن مستقل کامروا (که نه فمفتال باشد و نه ضعیف یا قربانی و تنها)، آرمان و تصویر متعادل و واقعنما از جامعهی ایران کمیاب است. سینمای ایران در چهلمین سال انقلاب از نظر فرمشناختی و کارگردانان موثر در حال پوستاندازی است، اما آیا در غنای محتوا و نوع و عمق نگاهش به حال و گذشته و آیندهی جامعهی ایران و پرهیز از تکرار مضامین هم طرحی نو در خواهد انداخت؟ ادامه 👇
برای خواندن ادامه و متن کامل توضیحات کوتاه پنج مولفهی تصویرِ جامعهی ایران در سینمای ایران روی INSTANT 👇بزنید.
https://bit.ly/2E8z10J
@jalaeipour
Telegraph
پنج مولفهی تصویرِ سینمای ایران از جامعهی ایران
محمدرضا جلائیپور - منتشرشده در روزنامهی ایران - ۹۷/۱۱/۲۴ در جشنوارهی فیلم فجر سیوهفتم (۱۳۹۷) تعداد فیلمهایی که از نظر فرمشناختی قابل اعتنا بودند بیشتر از جشنوارههای قبل بود و لااقل نیمی از فیلمهای داستانی («ماجرای نیمروز ۲: رد خون»، «شبی که ماه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☘️ نشانههای آمادگیتان برای ازدواج
@jalaeipour
@jalaeipour
1️⃣ فردگرایی خودخواه آلوده
در اغلب فیلمهای امسال ایرانیان «فردگرایان خودخواه آلوده» تصویر میشوند که برای معضلات و مسائل «اجتماعی» به دنبال راهحلهای «فردی»اند، بیش و پیش از هر چیز دغدغهی «خیر خصوصی» و شخصیشان را دارند، چندان به «امر عمومی» و «خیر همگانی» توجه ندارند، «دیگرخواه» نیستند و تحت فشار مشکلات و ساختارها برای بیشینه کردن سهمشان از ثروت و قدرت و منزلت و شهوت ابایی از قانونشکنی و رفتار غیراخلاقی و آلوده شدن ندارند. در بخشی از فیلمها همهی کاراکترهای اصلی (مثل «ایدهی اصلی») یا اکثرشان (مثل «آشفتگی»، «مردی بدون سایه»، «سونامی» و «زهر مار») در حال کلاهبرداری از بقیهی کاراکترهای داستاناند و عقدهی «ماشین لوکس» و سفر و مصرف تجملی و نمایشی با پول کثیف دارند. حتی در موارد کمشماری که یک کاراکتر اصلی شهروندی پاکدست، قانونمدار، اخلاقی، قابل اعتماد و دیگردوست تصویر میشود اغلب یا قربانیِ جامعه میشود (مثل «تختی» که سرخورده میشود و خودکشی میکند و لیلی حاتمی در «مردی که سایه نداشت» که کشته میشود) یا دست آخر به فساد و پول دزدی/نزول/اختلاس/احتکار (مثل «طلا»، «روزهای نارنجی» و «درخونگاه») آلوده میشود. تصاویر محدود از دیگرخواهی، پاکدستی، از خودگذشتن و تلاش برای بسط «خیر همگانی» (مثل «تختی»، «بیستوسه نفر» و «ماجرای نیمروز ۲: رد خون») هم در گذشته اتفاق افتاده است و در تصویر سینمای ایران از امروز تقریبا غایب است. توصیهی پنهان بسیاری از فیلمهای امسال، به تعبیر یکی از کاراکترهای فیلم «سونامی»، این بود: «عوضی خوشحال باش، به جای قهرمان بدبخت».
2️⃣ گذشتهگرایی
در جشنوارهی فجر امسال حتی یک فیلم هم دربارهی «آینده» نبود، گویی سینماگرانمان حتی از تخیل دربارهی آینده عاجز شدهاند و فضاهای دلپذیری از ایران که با قابهای چشمنواز و عناصر دلچسب تصویر میشوند اغلب نه در امروز و آینده که در «گذشته»اند. قهرمانان ایران هم در سینمای امسال همه در گذشتهاند و نه در امروز یا آینده. در فیلم خوشساختِ «سرخپوست» به تعبیر فیلمبردارش برای «دادن تصویر بهتری از گذشتهی درخشانمان(!)» از فیلترهای گرم استفاده میشود و تصویری که از یک زندان در دورهي پهلوی و رئيس وظیفهشناس و مددکار دوستداشتنیاش داده میشود بسیار بهتر از تصویر زندان تیره و تاریک دههی شصت در فیلم «ناگهان درخت» و زندان امروز در «متری شیشونیم» و حتی تصویرهای سرد و خاکستری از تهرانِ امروز در سینمای واقعگرای اجتماعیِ امسال است. در فیلمهایی مثل «ناگهان درخت» تصویری روتوششده و رویاگونه از ایران عصر پهلوی و تصویری سیاه از ایران پس از انقلاب ساخته میشود و اگر امیدی به آینده هست نوعی امید گذشتهگرا (و نه امید پیشروانه) برای احیای آن گذشته توسط نسل بعد و زنده کردن «عکس»هایش است. در سینمای امسال اغلب فضاهای شیک، میزانسنهای رنگی و جذاب و کاراکترهای دوستداشتنی و ارجاعات به فضاها و عناصر «مثبت» و «گرم» و «شاد» در دیالوگها مربوط به ایرانِ پیش از انقلاب است.
👆بخشی از یادداشتِ «پنج مولفهی تصویرِ سینمای ایران از جامعهی ایران»
متن کامل: https://t.me/jalaeipour/4144
@jalaeipour
در اغلب فیلمهای امسال ایرانیان «فردگرایان خودخواه آلوده» تصویر میشوند که برای معضلات و مسائل «اجتماعی» به دنبال راهحلهای «فردی»اند، بیش و پیش از هر چیز دغدغهی «خیر خصوصی» و شخصیشان را دارند، چندان به «امر عمومی» و «خیر همگانی» توجه ندارند، «دیگرخواه» نیستند و تحت فشار مشکلات و ساختارها برای بیشینه کردن سهمشان از ثروت و قدرت و منزلت و شهوت ابایی از قانونشکنی و رفتار غیراخلاقی و آلوده شدن ندارند. در بخشی از فیلمها همهی کاراکترهای اصلی (مثل «ایدهی اصلی») یا اکثرشان (مثل «آشفتگی»، «مردی بدون سایه»، «سونامی» و «زهر مار») در حال کلاهبرداری از بقیهی کاراکترهای داستاناند و عقدهی «ماشین لوکس» و سفر و مصرف تجملی و نمایشی با پول کثیف دارند. حتی در موارد کمشماری که یک کاراکتر اصلی شهروندی پاکدست، قانونمدار، اخلاقی، قابل اعتماد و دیگردوست تصویر میشود اغلب یا قربانیِ جامعه میشود (مثل «تختی» که سرخورده میشود و خودکشی میکند و لیلی حاتمی در «مردی که سایه نداشت» که کشته میشود) یا دست آخر به فساد و پول دزدی/نزول/اختلاس/احتکار (مثل «طلا»، «روزهای نارنجی» و «درخونگاه») آلوده میشود. تصاویر محدود از دیگرخواهی، پاکدستی، از خودگذشتن و تلاش برای بسط «خیر همگانی» (مثل «تختی»، «بیستوسه نفر» و «ماجرای نیمروز ۲: رد خون») هم در گذشته اتفاق افتاده است و در تصویر سینمای ایران از امروز تقریبا غایب است. توصیهی پنهان بسیاری از فیلمهای امسال، به تعبیر یکی از کاراکترهای فیلم «سونامی»، این بود: «عوضی خوشحال باش، به جای قهرمان بدبخت».
2️⃣ گذشتهگرایی
در جشنوارهی فجر امسال حتی یک فیلم هم دربارهی «آینده» نبود، گویی سینماگرانمان حتی از تخیل دربارهی آینده عاجز شدهاند و فضاهای دلپذیری از ایران که با قابهای چشمنواز و عناصر دلچسب تصویر میشوند اغلب نه در امروز و آینده که در «گذشته»اند. قهرمانان ایران هم در سینمای امسال همه در گذشتهاند و نه در امروز یا آینده. در فیلم خوشساختِ «سرخپوست» به تعبیر فیلمبردارش برای «دادن تصویر بهتری از گذشتهی درخشانمان(!)» از فیلترهای گرم استفاده میشود و تصویری که از یک زندان در دورهي پهلوی و رئيس وظیفهشناس و مددکار دوستداشتنیاش داده میشود بسیار بهتر از تصویر زندان تیره و تاریک دههی شصت در فیلم «ناگهان درخت» و زندان امروز در «متری شیشونیم» و حتی تصویرهای سرد و خاکستری از تهرانِ امروز در سینمای واقعگرای اجتماعیِ امسال است. در فیلمهایی مثل «ناگهان درخت» تصویری روتوششده و رویاگونه از ایران عصر پهلوی و تصویری سیاه از ایران پس از انقلاب ساخته میشود و اگر امیدی به آینده هست نوعی امید گذشتهگرا (و نه امید پیشروانه) برای احیای آن گذشته توسط نسل بعد و زنده کردن «عکس»هایش است. در سینمای امسال اغلب فضاهای شیک، میزانسنهای رنگی و جذاب و کاراکترهای دوستداشتنی و ارجاعات به فضاها و عناصر «مثبت» و «گرم» و «شاد» در دیالوگها مربوط به ایرانِ پیش از انقلاب است.
👆بخشی از یادداشتِ «پنج مولفهی تصویرِ سینمای ایران از جامعهی ایران»
متن کامل: https://t.me/jalaeipour/4144
@jalaeipour
3️⃣ غرب آرمانیشده
در سینمای جشنواره فجر امسال، اغلب فضاهای شهری و عمومیای که «آرمانی» و «خواستنی» تصویر شدهاند، علاوه بر «گذشته»، در «غرب» و به ویژه «اسپانیا» میگذرند. تصویری که از اسپانیا در فیلمهایی مثل «مردی بدون سایه» داده میشود چنان «آرمانیشده» است که به تبلیغات آژانسهای توریستی این کشور میماند. در «ایدهی اصلی» هم اسپانیا جایی تصویر میشود که، بر خلاف ایران، قانون کلاهبردار را مجازات میکند و گیر میاندازد و اعتمادپذیری دیگران قاعده است و نه مثل ایران استثنا. در «طلا» جوانِ محوریِ داستان ناچار میشود از شرایطی که نسل قبل برایش در ایران ساختهاند با «دلار» و «طلا»یش به «غرب» فرار کند. دنیای آرمانی «تیغ و ترمه» هم غرب است. در «سونامی» قهرمانان ورزشیای که به دانمارک پناهنده میشوند رستگاران داستاناند و ورزشکار افغانستانی هم در نهایت ناچار به مهاجرت از ایران به غرب میشود. در «ناگهان درخت» هم علاوه بر مردم که میخواهند از مرز خاکی فرار کنند، در نهایت بازجو و ضابط قضایی هم در حال فرار از مرز آبی هستند. در مقابل، فضای زندگی اجتماعی در ایران امروز عموما چنان سیاه و تلخ تصویر میشود که به تعبیر فیلمِ ضعیفِ «حمال طلا» (که امیدوارم هیچ کارگری نبیند) حتی اگر حاضر باشی برای خروج از بدبختی در «مدفوع» دنبال روزیات بروی هم به نتیجه نمیرسی یا اگر مثل بخشی از جوانان فیلم «طلا» در ایران بمانی هم باید به کسبوکاری که پایههایش «پول کثیف» است تن بدهی.
4️⃣ قصاص و تقاص
امسال تعداد قابل توجهی از فیلمها (جمشیدیه، متریشیشونیم، قسم، جاندار، یلدا، آشفتگی و سرخپوست) دربارهي قصاص و اعدام بود و در همهي فیلمهای جشنواره به جز سه استثنا «خشونت فیزیکی» از عناصر پرتکرار بود که گاهی مثل سکانس اول فیلم «مردی بدون سایه» به شکلی بیش از اندازه عریان تصویر میشد. در اغلب این فیلمها نهاد زندان نقش پیشگیرانه از جرم ندارد، خود قانون و اجرایش معیوب تصویر میشود و دستگاه قضایی در اجرای عدالت فوقآلعاده ناکارآمد است. این میزان قصاص و اعدام و خشونت و زندان در فیلمها و این تعداد فیلم ضد اعدام/قصاص در همهی سالهای جشنوارهی فجر بیسابقه است.
5️⃣ آزادیهای اجتماعی بیشتر
آزادیهای سیاسی موضوع محوریای در هیچ یک از فیلمهای جشنوارهی امسال نبود، اما در اغلب فیلمها مولفههایی از آزادیهای اجتماعی، فضا و روابط اجتماعی و جنسی آزادتر به تصویر کشیده شده بود و در این زمینه نسبت به جشنوارههای سالهای گذشته تفاوتهایی داشت. تصویر همدلانه و مثبت از روابط دوستدختر و پسری عادی (مثلا در «طلا»، «سونامی»، «سال دوم دانشکدهی من» و «ناگهان درخت»)، تصویر مثبت از نگه داشتن فرزندی که محصول ازدواج نبوده («طلا»)، تصویر همدلانه از مثلثهای عشقی (مثلا در «بنفشهی آفریقایی»، «سال دوم دانشکدهی من» و «تیغ و ترمه»)، صدای تکخوانی زنان (مثلا در «سال دوم دانشکدهی من»)، سیگار کشیدنِ زنان، مصرف تفننی علف و سایر مخدرات، کلام و اشارات تصویریِ اروتیک (مثلا در «زهر مار»)، رقص در مهمانیهای مختلط (مثلا در «تختی» و «مردی بدون سایه»)، نوشیدنیهای الکلی و بار و مستی (مثلا در «ایدهی اصلی»، «آشفتگی»، «زهر مار» و «تختی») و زنان بدون حجاب در خارج از ایران یا با کلاهگیس در ایران (در اغلب فیلمها) از عناصر پرتکرار حیات اجتماعی در سینمای امسال بودند. روابط و فضاهایی که در صداوسیمای ایران به نمایش درنمیآیند، در سینمای امسال، به نسبت سالّهای قبل، بخش بزرگتری از فیلمها را به خود اختصاص داده بودند که تا حدی ناشی از وجه آینگی سینما و بازتابی از تحولات اجتماعی در ایران است.
👆بخشی از یادداشتِ «پنج مولفهی تصویرِ سینمای ایران از جامعهی ایران»
متن کامل: https://t.me/jalaeipour/4144
@jalaeipour
در سینمای جشنواره فجر امسال، اغلب فضاهای شهری و عمومیای که «آرمانی» و «خواستنی» تصویر شدهاند، علاوه بر «گذشته»، در «غرب» و به ویژه «اسپانیا» میگذرند. تصویری که از اسپانیا در فیلمهایی مثل «مردی بدون سایه» داده میشود چنان «آرمانیشده» است که به تبلیغات آژانسهای توریستی این کشور میماند. در «ایدهی اصلی» هم اسپانیا جایی تصویر میشود که، بر خلاف ایران، قانون کلاهبردار را مجازات میکند و گیر میاندازد و اعتمادپذیری دیگران قاعده است و نه مثل ایران استثنا. در «طلا» جوانِ محوریِ داستان ناچار میشود از شرایطی که نسل قبل برایش در ایران ساختهاند با «دلار» و «طلا»یش به «غرب» فرار کند. دنیای آرمانی «تیغ و ترمه» هم غرب است. در «سونامی» قهرمانان ورزشیای که به دانمارک پناهنده میشوند رستگاران داستاناند و ورزشکار افغانستانی هم در نهایت ناچار به مهاجرت از ایران به غرب میشود. در «ناگهان درخت» هم علاوه بر مردم که میخواهند از مرز خاکی فرار کنند، در نهایت بازجو و ضابط قضایی هم در حال فرار از مرز آبی هستند. در مقابل، فضای زندگی اجتماعی در ایران امروز عموما چنان سیاه و تلخ تصویر میشود که به تعبیر فیلمِ ضعیفِ «حمال طلا» (که امیدوارم هیچ کارگری نبیند) حتی اگر حاضر باشی برای خروج از بدبختی در «مدفوع» دنبال روزیات بروی هم به نتیجه نمیرسی یا اگر مثل بخشی از جوانان فیلم «طلا» در ایران بمانی هم باید به کسبوکاری که پایههایش «پول کثیف» است تن بدهی.
4️⃣ قصاص و تقاص
امسال تعداد قابل توجهی از فیلمها (جمشیدیه، متریشیشونیم، قسم، جاندار، یلدا، آشفتگی و سرخپوست) دربارهي قصاص و اعدام بود و در همهي فیلمهای جشنواره به جز سه استثنا «خشونت فیزیکی» از عناصر پرتکرار بود که گاهی مثل سکانس اول فیلم «مردی بدون سایه» به شکلی بیش از اندازه عریان تصویر میشد. در اغلب این فیلمها نهاد زندان نقش پیشگیرانه از جرم ندارد، خود قانون و اجرایش معیوب تصویر میشود و دستگاه قضایی در اجرای عدالت فوقآلعاده ناکارآمد است. این میزان قصاص و اعدام و خشونت و زندان در فیلمها و این تعداد فیلم ضد اعدام/قصاص در همهی سالهای جشنوارهی فجر بیسابقه است.
5️⃣ آزادیهای اجتماعی بیشتر
آزادیهای سیاسی موضوع محوریای در هیچ یک از فیلمهای جشنوارهی امسال نبود، اما در اغلب فیلمها مولفههایی از آزادیهای اجتماعی، فضا و روابط اجتماعی و جنسی آزادتر به تصویر کشیده شده بود و در این زمینه نسبت به جشنوارههای سالهای گذشته تفاوتهایی داشت. تصویر همدلانه و مثبت از روابط دوستدختر و پسری عادی (مثلا در «طلا»، «سونامی»، «سال دوم دانشکدهی من» و «ناگهان درخت»)، تصویر مثبت از نگه داشتن فرزندی که محصول ازدواج نبوده («طلا»)، تصویر همدلانه از مثلثهای عشقی (مثلا در «بنفشهی آفریقایی»، «سال دوم دانشکدهی من» و «تیغ و ترمه»)، صدای تکخوانی زنان (مثلا در «سال دوم دانشکدهی من»)، سیگار کشیدنِ زنان، مصرف تفننی علف و سایر مخدرات، کلام و اشارات تصویریِ اروتیک (مثلا در «زهر مار»)، رقص در مهمانیهای مختلط (مثلا در «تختی» و «مردی بدون سایه»)، نوشیدنیهای الکلی و بار و مستی (مثلا در «ایدهی اصلی»، «آشفتگی»، «زهر مار» و «تختی») و زنان بدون حجاب در خارج از ایران یا با کلاهگیس در ایران (در اغلب فیلمها) از عناصر پرتکرار حیات اجتماعی در سینمای امسال بودند. روابط و فضاهایی که در صداوسیمای ایران به نمایش درنمیآیند، در سینمای امسال، به نسبت سالّهای قبل، بخش بزرگتری از فیلمها را به خود اختصاص داده بودند که تا حدی ناشی از وجه آینگی سینما و بازتابی از تحولات اجتماعی در ایران است.
👆بخشی از یادداشتِ «پنج مولفهی تصویرِ سینمای ایران از جامعهی ایران»
متن کامل: https://t.me/jalaeipour/4144
@jalaeipour
⭕️ اگر نام «مجمع تشخیص مصلحت نظام» را «مجمع تعویقِ مصلحت نظام» یا «مجمع تشدید بحرانهای نظام» یا «مجمع تشخیص مصلحتِ اندکسالاری» بگذارید بامسماتر نیست؟
(در حالیکه ضربالاجل پیوستن ایران به FATF نزدیک است، نپیوستن به آن فشار اقتصادی سنگین و مضاعفی بر دوش شهروندان ایران بار میکند و بر نارضایتی عمومی از نظام میافزاید و همهی کارشناسان تراز اول و ایراندوست متفقالقولاند که پیوستن به آن اقتضای منافع ملی ایران است، مجمع تشخیص مصلحت نظام دوباره تصمیمگیری درباره لایحهی پالرمو را عقب انداخت و به جلسهی بعدی مجمع موکول کرد. ضمنا اعلام شده است که جلسهی فوقالعادهای هم برای بررسی پالرمو در مجمع برگزار نمیشود.)
@jalaeipour
(در حالیکه ضربالاجل پیوستن ایران به FATF نزدیک است، نپیوستن به آن فشار اقتصادی سنگین و مضاعفی بر دوش شهروندان ایران بار میکند و بر نارضایتی عمومی از نظام میافزاید و همهی کارشناسان تراز اول و ایراندوست متفقالقولاند که پیوستن به آن اقتضای منافع ملی ایران است، مجمع تشخیص مصلحت نظام دوباره تصمیمگیری درباره لایحهی پالرمو را عقب انداخت و به جلسهی بعدی مجمع موکول کرد. ضمنا اعلام شده است که جلسهی فوقالعادهای هم برای بررسی پالرمو در مجمع برگزار نمیشود.)
@jalaeipour
#پیشنهاد_تئاتر در #جشنواره_تئاتر_فجر:
«خانه سیاه است» - نویسنده، طراح و کارگردان: محسن اردشیر (از شاگردان قطبالدین صادقی که در مازندران گل کرد).
نمایش مبتنی بر زندگی و اشعار فروغ فرخزاد با تلفیق سبکهای میم، فیزیکال و موزیکالکامدی است. اکثر نمایش در واقع رقصهای مفهومی روی اشعاری از فروغ است که نمایای مرحلهای از زندگی اوست، از نوجوانی تا ازدواج با پرویز شاپور، تولد کامیار، جداییاش، عاشقیهایشان با ابراهیم گلستان، ساختن مستند خانه سیاه است و فشارهایی که از سوی روشنفکران و جامعه متحمل میشد. به ویژه رقص مفهومیِ قسمت بیکلام اول در زیر چادر سیاه، تنانهسازی خوبی از شعر اسیر و عصیان فروغ بود. قسمتی که مربوط به دورهای بود که فروغ زنانگیاش را در آغوش میکشد هم خوب به زبان تن و رقص ترجمه شده بود.
@jalaeipour
«خانه سیاه است» - نویسنده، طراح و کارگردان: محسن اردشیر (از شاگردان قطبالدین صادقی که در مازندران گل کرد).
نمایش مبتنی بر زندگی و اشعار فروغ فرخزاد با تلفیق سبکهای میم، فیزیکال و موزیکالکامدی است. اکثر نمایش در واقع رقصهای مفهومی روی اشعاری از فروغ است که نمایای مرحلهای از زندگی اوست، از نوجوانی تا ازدواج با پرویز شاپور، تولد کامیار، جداییاش، عاشقیهایشان با ابراهیم گلستان، ساختن مستند خانه سیاه است و فشارهایی که از سوی روشنفکران و جامعه متحمل میشد. به ویژه رقص مفهومیِ قسمت بیکلام اول در زیر چادر سیاه، تنانهسازی خوبی از شعر اسیر و عصیان فروغ بود. قسمتی که مربوط به دورهای بود که فروغ زنانگیاش را در آغوش میکشد هم خوب به زبان تن و رقص ترجمه شده بود.
@jalaeipour
⭕️ هیات دولت ایران چرا اینقدر جلسه دارد؟
رشتهتوییت صادق الحسینی
هیات دولت که متشکل از وزرا و معاونین رئیس جمهور است هر هفته دوبار تشکیل میشود. این درحالیست که مثلا در آمریکا فقط در دوران اوباما این جلسات هر دوماه یکبار آنهم برای هماهنگی و نه تصمیمگیری تشکیل میشد.
در این رشتو ایراد این ساختار را میگویم.
ایراد اینهمه جلسه چیست؟
1️⃣ فرایند تصمیم گیری مختل شده و امتناع تصمیم بهوجود میآید. وقتی ۳۰ نفر که راجع به موضوعی خاص تخصص ندارند میخواهند تصمیم بگیرند یا به تصمیم نمیرسند یا تصمیم غلط میگیرند و میشود ارز ۴۲۰۰!
استدلال علمی میشود یک حرف در مقابل انبوه حرفهای مربوط و نامربوط سایرین.
2️⃣ با ساختار تصمیمگیری جلسهای هیچکس مسئولیت نمی پذیرد. مسئولیت بنزین و قیمتش با وزیر نفت است. او باید مسئولیت افزایش قیمت و مسئولیت مصرف زیاد و آلودگی در کشور را بپذیرد. ولی چون نتیجه از جلسه بیرون میآید (و همه این را دوست دارند) هیچکس مسئول نیست و لوث مسئولیت اتفاق میافتد.
3️⃣ در این شرایط چیرگی محافظهکاری بر جسارت و سابقه بر علم و سیاسیکاری بر کارشناسی پیش میآید. وزرای محافظهکارتر و باسابقهتر براحتی حرفشان را به کرسی مینشانند. استدلالهای سیاسی و امنیتی بدون مطالعه دقیق و برخی اوقات صرفا با یک جمله کلیشهای راه را بر اصلاحات میبندند.
چه باید کرد؟
هر وزارتخانه باید بر مبنای وظایفش تصمیمگیری کند. این تصمیمات بعد از پخته شدن باید به شوراهای عالی با حضور متخصصان آن حوزه بیاید و چکشکاری شود. ملاحظات سیاسی پس از این مرحله باید مطرح شده و به چگونگی پیشبرد طرح درست کمک کند نه اینکه طرح درست را متوقف سازد.
https://twitter.com/alhosseini/status/1097395598423142400
@jalaeipour
رشتهتوییت صادق الحسینی
هیات دولت که متشکل از وزرا و معاونین رئیس جمهور است هر هفته دوبار تشکیل میشود. این درحالیست که مثلا در آمریکا فقط در دوران اوباما این جلسات هر دوماه یکبار آنهم برای هماهنگی و نه تصمیمگیری تشکیل میشد.
در این رشتو ایراد این ساختار را میگویم.
ایراد اینهمه جلسه چیست؟
1️⃣ فرایند تصمیم گیری مختل شده و امتناع تصمیم بهوجود میآید. وقتی ۳۰ نفر که راجع به موضوعی خاص تخصص ندارند میخواهند تصمیم بگیرند یا به تصمیم نمیرسند یا تصمیم غلط میگیرند و میشود ارز ۴۲۰۰!
استدلال علمی میشود یک حرف در مقابل انبوه حرفهای مربوط و نامربوط سایرین.
2️⃣ با ساختار تصمیمگیری جلسهای هیچکس مسئولیت نمی پذیرد. مسئولیت بنزین و قیمتش با وزیر نفت است. او باید مسئولیت افزایش قیمت و مسئولیت مصرف زیاد و آلودگی در کشور را بپذیرد. ولی چون نتیجه از جلسه بیرون میآید (و همه این را دوست دارند) هیچکس مسئول نیست و لوث مسئولیت اتفاق میافتد.
3️⃣ در این شرایط چیرگی محافظهکاری بر جسارت و سابقه بر علم و سیاسیکاری بر کارشناسی پیش میآید. وزرای محافظهکارتر و باسابقهتر براحتی حرفشان را به کرسی مینشانند. استدلالهای سیاسی و امنیتی بدون مطالعه دقیق و برخی اوقات صرفا با یک جمله کلیشهای راه را بر اصلاحات میبندند.
چه باید کرد؟
هر وزارتخانه باید بر مبنای وظایفش تصمیمگیری کند. این تصمیمات بعد از پخته شدن باید به شوراهای عالی با حضور متخصصان آن حوزه بیاید و چکشکاری شود. ملاحظات سیاسی پس از این مرحله باید مطرح شده و به چگونگی پیشبرد طرح درست کمک کند نه اینکه طرح درست را متوقف سازد.
https://twitter.com/alhosseini/status/1097395598423142400
@jalaeipour
Twitter
Sadegh Alhosseini صادق الحسینی
هیات دولت ایران چرا اینقدر جلسه دارد؟ هیات دولت که متشکل از وزرا و معاونین رئیس جمهور است هر هفته دوبار تشکیل میشود. این درحالیست که مثلا در آمریکا فقط در دوران اوباما این جلسات هر دوماه یکبار آنهم برای هماهنگی و نه تصمیمگیری تشکیل میشد. در این رشتو ایراد…
Forwarded from ...حالا که فکرش را میکنم...| بهاره آروین
@baharvin
✅ با حضور شهردار تهران، جناب آقای حناچی، امروز برای اولینبار اطلاعات زیر بر روی وبسایت شفاف در دسترس عموم قرار گرفت:
🔶 مشخصات همه ۶۵۹۳۰ نفر کارکنان شهرداری تهران
🔶 حقوق و مزایای مستمر مدیران شهرداری تهران بر اساس مبلغ درج شده در حکم مدیران
🔶 اطلاعات سفرهای خارجی کارکنان شهرداری
✅ همچنین بعد از گذشت ۶۰ سال از تصویب قانون شهرداریها، ماده ۷۱ این قانون اجرا شد و جزئیات عملکرد مالی شش ماه نخست شهرداری تهران در سال جاری به صورت استاندارد بر روی وبسایت شفاف منتشر شد.
🔶 لایحه بودجه شهرداری تهران در سال ۹۸ نیز هماکنون در قالب فایل اکسل در دسترس عموم قرار دارد.
✅ همچنین در جهت ارتقای کیفیت اطلاعات قراردادهای کلان شهرداری، چندین مولفه مهم به اطلاعات قراردادها افزوده شد از جمله شرح خدمات قرارداد، مشخصات اعضای کمیسیون مناقصات، امضاکننده قرارداد از طرف کارفرما و اطلاعات دیگر
www.shafaf.tehran.ir
✅ با حضور شهردار تهران، جناب آقای حناچی، امروز برای اولینبار اطلاعات زیر بر روی وبسایت شفاف در دسترس عموم قرار گرفت:
🔶 مشخصات همه ۶۵۹۳۰ نفر کارکنان شهرداری تهران
🔶 حقوق و مزایای مستمر مدیران شهرداری تهران بر اساس مبلغ درج شده در حکم مدیران
🔶 اطلاعات سفرهای خارجی کارکنان شهرداری
✅ همچنین بعد از گذشت ۶۰ سال از تصویب قانون شهرداریها، ماده ۷۱ این قانون اجرا شد و جزئیات عملکرد مالی شش ماه نخست شهرداری تهران در سال جاری به صورت استاندارد بر روی وبسایت شفاف منتشر شد.
🔶 لایحه بودجه شهرداری تهران در سال ۹۸ نیز هماکنون در قالب فایل اکسل در دسترس عموم قرار دارد.
✅ همچنین در جهت ارتقای کیفیت اطلاعات قراردادهای کلان شهرداری، چندین مولفه مهم به اطلاعات قراردادها افزوده شد از جمله شرح خدمات قرارداد، مشخصات اعضای کمیسیون مناقصات، امضاکننده قرارداد از طرف کارفرما و اطلاعات دیگر
www.shafaf.tehran.ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👆مصاحبهی برنی سندرز پس از اعلام رسمی کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا.
اعلام نامزدی سندرز برای ایران هم خبر خوبی است. اولا در نظرسنجیهای فعلیِ دو به دو با ترامپ بیش از سایر نامزدهای دموکرات شانس پیروزی دارد (که البته شاید تغییر کند) و ثانیا از همهی نامزدهای دموکرات سوابق منسجم و پیشروتری در حمایت از برجام، مخالفت با مداخلههای نظامی آمریکا و تضعیف نهادها و پیمانها و قوانین بینالمللی، صیانت از زمین و محیط زیست، بسط عدالت اقتصادی و کاهش انواع تبعیض دارد. سندرز در ۲۰۱۶ هم با اتکا به حمایت مالی و داوطلبانهی دهها میلیون شهروند عادی و پیشروی آمریکا تا یکقدمی نامزدی حزب دموکرات رفت و در صورت سوگیری نداشتن رهبران حزب دموکرات به سمت هیلاری احتمال انتخاب به عنوان رقیب ترامپ را هم داشت. این بار هم استراتژیاش را اتکا به جنبش وسیع و مویرگیِ نیروهای داوطلب جوان اعلام کرده است.
@jalaeipour
اعلام نامزدی سندرز برای ایران هم خبر خوبی است. اولا در نظرسنجیهای فعلیِ دو به دو با ترامپ بیش از سایر نامزدهای دموکرات شانس پیروزی دارد (که البته شاید تغییر کند) و ثانیا از همهی نامزدهای دموکرات سوابق منسجم و پیشروتری در حمایت از برجام، مخالفت با مداخلههای نظامی آمریکا و تضعیف نهادها و پیمانها و قوانین بینالمللی، صیانت از زمین و محیط زیست، بسط عدالت اقتصادی و کاهش انواع تبعیض دارد. سندرز در ۲۰۱۶ هم با اتکا به حمایت مالی و داوطلبانهی دهها میلیون شهروند عادی و پیشروی آمریکا تا یکقدمی نامزدی حزب دموکرات رفت و در صورت سوگیری نداشتن رهبران حزب دموکرات به سمت هیلاری احتمال انتخاب به عنوان رقیب ترامپ را هم داشت. این بار هم استراتژیاش را اتکا به جنبش وسیع و مویرگیِ نیروهای داوطلب جوان اعلام کرده است.
@jalaeipour