Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢تحریف قرآن و اسقاط کثیری از آیات قرآن به اعتراف مجتهد و فقیه شیعه ملاصالح مازندرانی:
=========================
▪️وإسقاط بعض القران وتحريفه ثبت من طرقنا بالتواتر كما ظهر لمن تأمل في كتب الحديث من أولها إلى أخره.
▫️حذف بعضي از قرآن و تحريف آن در مذهب ما #با_تواتر به اثبات رسيده است، واين چيزي است هر كس از اول تا به آخر در كتب حديث #تامل كند آن را #میفهمد
⚡️قرآن امروزی آن قرآن کامل نیست و آیات کثیری از قرآن تحریف شده اند
=========================
🚯 @ISLIE
=========================
▪️وإسقاط بعض القران وتحريفه ثبت من طرقنا بالتواتر كما ظهر لمن تأمل في كتب الحديث من أولها إلى أخره.
▫️حذف بعضي از قرآن و تحريف آن در مذهب ما #با_تواتر به اثبات رسيده است، واين چيزي است هر كس از اول تا به آخر در كتب حديث #تامل كند آن را #میفهمد
⚡️قرآن امروزی آن قرآن کامل نیست و آیات کثیری از قرآن تحریف شده اند
=========================
🚯 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 #افسانه_لغو_تدریجی_بردهداری_توسط_اسلام (۱۰) ✍ مسلمانان ۱۸ میلیون آفریقایی را به بردگی گرفتند: تجار عرب ظرف مدتی بیش از سیصد سال برای پادشاهی های آفریقایی خرما و انجیر و شکر و کاوری (نوعی صدف که به جای پول از آن استفاده میشد) و آهن و ابزار مسی و اسلحه…
🔴 #افسانه_لغو_تدریجی_بردهداری_توسط_اسلام (۱۱)
✍مسلمانان آزاد بودند برده ها را بکشند:
یک مسلمان آزاد می توانست برده ای را به قتل برساند، و تنها مجازاتش این بود که معادل پول او را بر حسب قیمت بازار به اربابش بپردازد. اربابان می توانستند بدون مجازات، با بردهها بدرفتاری کرده یا آنها را مجازات کنند یا حتی به قتل برسانند. سرنوشت فرزندان برده ها نیز بر اساس مجموعه ای پیچیده از قوانین تعیین می شد. وضعیت پدر بچه تعیین می کرد که کودک متولد شده آزاد می شد با برده. مسلمانان برعکس رومیان از برده ها در ارتش خود با در کسوت پاروزن کشتی ها یا قایق های سبک و تندروشان استفاده میکردند.
📓منبع: تاریخ بردهداری/ تألیف نورمن ال.ماخت، مری هال/ صفحه ۳۳
❓سوال از مالهکشان مسلمان: جامعهی اسلامی که در آن حتی کشتن بردگان هم طبق احادیث صحیح و صریح پیامبر اسلام مجازاتی جز جریمه نقدی ندارد، چگونه میتواند منجر به لغو کامل بردهداری شود؟!
🖋لینک قسمت های قبلی: ۱ - ۲ - ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - ۷ - ۸ - ۹ - ۱۰
🆔 @ISLIE
✍مسلمانان آزاد بودند برده ها را بکشند:
یک مسلمان آزاد می توانست برده ای را به قتل برساند، و تنها مجازاتش این بود که معادل پول او را بر حسب قیمت بازار به اربابش بپردازد. اربابان می توانستند بدون مجازات، با بردهها بدرفتاری کرده یا آنها را مجازات کنند یا حتی به قتل برسانند. سرنوشت فرزندان برده ها نیز بر اساس مجموعه ای پیچیده از قوانین تعیین می شد. وضعیت پدر بچه تعیین می کرد که کودک متولد شده آزاد می شد با برده. مسلمانان برعکس رومیان از برده ها در ارتش خود با در کسوت پاروزن کشتی ها یا قایق های سبک و تندروشان استفاده میکردند.
📓منبع: تاریخ بردهداری/ تألیف نورمن ال.ماخت، مری هال/ صفحه ۳۳
❓سوال از مالهکشان مسلمان: جامعهی اسلامی که در آن حتی کشتن بردگان هم طبق احادیث صحیح و صریح پیامبر اسلام مجازاتی جز جریمه نقدی ندارد، چگونه میتواند منجر به لغو کامل بردهداری شود؟!
🖋لینک قسمت های قبلی: ۱ - ۲ - ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - ۷ - ۸ - ۹ - ۱۰
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 #افسانه_لغو_تدریجی_بردهداری_توسط_اسلام (۱۱) ✍مسلمانان آزاد بودند برده ها را بکشند: یک مسلمان آزاد می توانست برده ای را به قتل برساند، و تنها مجازاتش این بود که معادل پول او را بر حسب قیمت بازار به اربابش بپردازد. اربابان می توانستند بدون مجازات، با بردهها…
🔴 #افسانه_لغو_تدریجی_بردهداری_توسط_اسلام(۱۲)
✍پیامبر اسلام بردهای را که به وصیت صاحبش آزاد شده بود، مجدد به بردگی در آورد و در بازار برده فروشان فروخت :
۲۵۳۴- حَدَّثَنَا آدَمُ بْنُ أَبِي إِيَاسٍ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ دِينَارٍ، سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: «أَعْتَقَ رَجُلٌ مِنَّا عَبْدًا لَهُ عَنْ دُبُرٍ، فَدَعَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِهِ، فَبَاعَهُ »
ترجمه: از جابر بن عبدالله روایت است که گفت: مردی از ما بردهی خویش را پس از مرگ خویش آزاد کرد. اما پیامبر آن برده را فراخواند و او را فروخت.
📓منبع: صحيح البخاري /حدیث ۲۵۳۴
❓سوال از مالهکشان مسلمان: پیامبری که این چنین وقیحانه بردهی تازه آزاد شده را به قید بردگی برمیگرداند چگونه میتواند مدعی لغو تدریجی بردهداری باشد؟
🖋لینک قسمت های قبلی: ۱ - ۲ - ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - ۷ - ۸ - ۹ - ۱۰
🆔 @ISLIE
✍پیامبر اسلام بردهای را که به وصیت صاحبش آزاد شده بود، مجدد به بردگی در آورد و در بازار برده فروشان فروخت :
۲۵۳۴- حَدَّثَنَا آدَمُ بْنُ أَبِي إِيَاسٍ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ دِينَارٍ، سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: «أَعْتَقَ رَجُلٌ مِنَّا عَبْدًا لَهُ عَنْ دُبُرٍ، فَدَعَا النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِهِ، فَبَاعَهُ »
ترجمه: از جابر بن عبدالله روایت است که گفت: مردی از ما بردهی خویش را پس از مرگ خویش آزاد کرد. اما پیامبر آن برده را فراخواند و او را فروخت.
📓منبع: صحيح البخاري /حدیث ۲۵۳۴
❓سوال از مالهکشان مسلمان: پیامبری که این چنین وقیحانه بردهی تازه آزاد شده را به قید بردگی برمیگرداند چگونه میتواند مدعی لغو تدریجی بردهداری باشد؟
🖋لینک قسمت های قبلی: ۱ - ۲ - ۳ - ۴ - ۵ - ۶ - ۷ - ۸ - ۹ - ۱۰
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام] pinned «🔴تبعیض و ظلم به اقلیت های دینی،آموزه ای از قرآن و مکتب اهل بیت معصوم و مظلوم(!) #بخش_اول 🖋یکی از آموزه های شنیع دین اسلام،اعمال قوانین تبعیض آمیز و ظالمانه علیه اقلیت های دینیست.در این نوشتار به مصادیق این ارمغان شوم دین اسلام خواهیم پرداخت. 1⃣قوانین ظالمانه…»
Forwarded from آرشیو
جنبش ملایان.pdf
689.4 KB
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 اندرحکایات فداکاری پوشالی علی بن ابیطالب در شب فرار محمد از مکه!
علی بن ابیطالب که طبق ادعای خود مسلمین علم غیب داشت! پس از قبل میدونست که کشته نخواهد شد!
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
علی بن ابیطالب که طبق ادعای خود مسلمین علم غیب داشت! پس از قبل میدونست که کشته نخواهد شد!
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴خمینی و طرفداری از حمله ی اعراب مسلمان به ایران در زمان ابوبکر و عمر!
برخی از مسلمین ناآگاه تصور می کنند که تجاوز اعراب مسلمان به ایران در زمان ابوبکر و عمر٬ به هیچ وجه مورد تایید ائمه ی معصوم و نیز علمای شیعه نبوده و نیست! در حالی که می بینیم هم ائمه ی شیعه این تجاوز را مایه ی فخر اسلام می دانند و هم علمای شیعه!
امام خمینی در پاسخ به کسانی که ترک فرامین دین را موجب پیشرفت و ترقی می دانستند٬ ضمن اشاره به اینکه تقوا و دینداری مسلمین صدر اسلام موجب پیشرفت و تسلط آنان بر نیمی از جهان شده بود٬ چنین می گوید:
[ عده ی معدودی ایران را تسخیر نمودند؛ اینها اثر نیروهای دینی و علاقه مندی های به دین بود٬ نه برای این بود که دین ومراسم آنرا خوار می شمردند؛ شما چه چیزتان شباهت به آنها دارد؟ آنها با عقیده به آنکه در کشتن و کشته شدن سعادت است و شهیدان در زندگی ابدی نزد پروردگار عالم در ناز ونعمت هستند٬ آن همه فتوحات را کردند؛ جمله ی کلام آنکه آنها از دینداری وایمان به غیب وعلاقه مندی به روحانیت آن همه نصیب بردند و ما در همه ی این قدم ها عقب ماندیم وخواهیم ماند! ]
📓منبع: کشف الاسرار/ امام خمینی /ص۷
🆔 @ISLIE
برخی از مسلمین ناآگاه تصور می کنند که تجاوز اعراب مسلمان به ایران در زمان ابوبکر و عمر٬ به هیچ وجه مورد تایید ائمه ی معصوم و نیز علمای شیعه نبوده و نیست! در حالی که می بینیم هم ائمه ی شیعه این تجاوز را مایه ی فخر اسلام می دانند و هم علمای شیعه!
امام خمینی در پاسخ به کسانی که ترک فرامین دین را موجب پیشرفت و ترقی می دانستند٬ ضمن اشاره به اینکه تقوا و دینداری مسلمین صدر اسلام موجب پیشرفت و تسلط آنان بر نیمی از جهان شده بود٬ چنین می گوید:
[ عده ی معدودی ایران را تسخیر نمودند؛ اینها اثر نیروهای دینی و علاقه مندی های به دین بود٬ نه برای این بود که دین ومراسم آنرا خوار می شمردند؛ شما چه چیزتان شباهت به آنها دارد؟ آنها با عقیده به آنکه در کشتن و کشته شدن سعادت است و شهیدان در زندگی ابدی نزد پروردگار عالم در ناز ونعمت هستند٬ آن همه فتوحات را کردند؛ جمله ی کلام آنکه آنها از دینداری وایمان به غیب وعلاقه مندی به روحانیت آن همه نصیب بردند و ما در همه ی این قدم ها عقب ماندیم وخواهیم ماند! ]
📓منبع: کشف الاسرار/ امام خمینی /ص۷
🆔 @ISLIE
🔴 اعتراف خمینی به وابستگی حیات اسلام به دروغ و تقیه
لولا التقية لأنقرض التشيع وزال
ترجمه: اگر تقیه و دروغ نبود مذهب تشیع منقرض و نابود میشد
📓منبع: الرسائل خمینی/ ج۲/ ص۱۸۵
تقیه یا همان دروغ شرعی از جمله آموزههای مسلم دین اسلام است تا جایی که امام ششم شیعیان در بیان جایگاه تقیه در دین اسلام میگوید: هرکس تقیه ندارد دین ندارد! (بخوانید)
البته کار به اینجا همختم نمیشود! و علاوه بر تقیه، توریه یا همان حیله شرعی نیز در اسلام تجویز و تایید میشود!
مثالی از توریه کردن خمینی:
https://t.me/islie/21217
🆔 @ISLIE
لولا التقية لأنقرض التشيع وزال
ترجمه: اگر تقیه و دروغ نبود مذهب تشیع منقرض و نابود میشد
📓منبع: الرسائل خمینی/ ج۲/ ص۱۸۵
تقیه یا همان دروغ شرعی از جمله آموزههای مسلم دین اسلام است تا جایی که امام ششم شیعیان در بیان جایگاه تقیه در دین اسلام میگوید: هرکس تقیه ندارد دین ندارد! (بخوانید)
البته کار به اینجا همختم نمیشود! و علاوه بر تقیه، توریه یا همان حیله شرعی نیز در اسلام تجویز و تایید میشود!
مثالی از توریه کردن خمینی:
https://t.me/islie/21217
🆔 @ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #استندآپ_کمدی
من واقعا از مسلمونایی که با شنیدن یک جوک در مورد محمد، پیش خودشون میگن «چه باحال میشه سرشو ببُریم!» میترسم!🤠
(برای دسترسی به کلیپهای مشابه، هشتگ #استندآپ_کمدی را سرچ کنید)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
من واقعا از مسلمونایی که با شنیدن یک جوک در مورد محمد، پیش خودشون میگن «چه باحال میشه سرشو ببُریم!» میترسم!🤠
(برای دسترسی به کلیپهای مشابه، هشتگ #استندآپ_کمدی را سرچ کنید)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸 برخی ادعا میکنند که قرآن مانند انجیل دارای نسخههای مختلف نیست و قرآن از تحریف بری است. در حالی که در واقعیت چنین نیست.
🔸 قرآن دارای حداقل هفت نسخه است که معروفترین آنها حفص است.
🔺 در این ویدئو اسماعیل، که بعد از تحقیق از دین اسلام خارج شده است، آیاتی که در دو نسخه دوری و حفص با یکدیگر تفاوت دارند را مورد بررسی قرار میدهد. (دارای زیرنویس فارسی)
🔰 قسمت بعدی در مورد تفاوت نسخه ورش با حفص است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
🔸 قرآن دارای حداقل هفت نسخه است که معروفترین آنها حفص است.
🔺 در این ویدئو اسماعیل، که بعد از تحقیق از دین اسلام خارج شده است، آیاتی که در دو نسخه دوری و حفص با یکدیگر تفاوت دارند را مورد بررسی قرار میدهد. (دارای زیرنویس فارسی)
🔰 قسمت بعدی در مورد تفاوت نسخه ورش با حفص است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸 در ادامه نشان دادن تفاوتهای نسخههای مختلف قرآن این ویدئو مقایسه نسخهی دیگری از قرآن توسط اسماعیل است.
🔸 قرآن وَرْش یا قرائت وَرْش از نافع یکی از قرائتهای هفتگانه و اصلی قرآن است که پس از قرائت حفص بیشترین میزان گستردگی و مقبولیت را در میان مسلمانان دارد و دومین قرآن پرکاربرد محسوب میشود.
🔺 مقایسه قرآن نسخه ورش با حفص (دارای زیرنویس)
🔰 قسمت قبلی
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
🔸 قرآن وَرْش یا قرائت وَرْش از نافع یکی از قرائتهای هفتگانه و اصلی قرآن است که پس از قرائت حفص بیشترین میزان گستردگی و مقبولیت را در میان مسلمانان دارد و دومین قرآن پرکاربرد محسوب میشود.
🔺 مقایسه قرآن نسخه ورش با حفص (دارای زیرنویس)
🔰 قسمت قبلی
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸 در ادامه دو کلیپ قبل که به 3 نسخه مختلف قرآن پرداخته شد. در این ویدئو اسمائیل تعجب برخی مسلمانان را در کامنت ویدئوهایش نشان میدهد. برخی فکر میکنند چنین چیزی واقعیت نداشته و قرآن فقط یک نسخه دارد و به وی اتهام دروغگویی میزنند!
🔸 در این ویدئو با استفاده از یک سایت رسمی که نسخههای مختلف قرآن را در خود دارد دو نسخه قالون و حفض و تفاوتهایشان با یکدیگر بررسی میشود.
🔺 مقایسه قرآن نسخه قالون با حفص (دارای زیرنویس)
🔰 قسمت قبلی
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
🔸 در این ویدئو با استفاده از یک سایت رسمی که نسخههای مختلف قرآن را در خود دارد دو نسخه قالون و حفض و تفاوتهایشان با یکدیگر بررسی میشود.
🔺 مقایسه قرآن نسخه قالون با حفص (دارای زیرنویس)
🔰 قسمت قبلی
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
📌 زندگی را چگونه زندگی کنیم؟ معنی و هدف زندگی در چیست؟
◾️این سؤال یکی از دشوارترین سؤالات فلسفیست.
در پاسخ به این سؤال هر کدام از مکاتب یا ادیان یک پاسخ متمایز میدهند.
✨ مثلاً در بودیسم اعتقاد به این است که ما از روح اعظم نیروانا جدا شدهایم و در اینجا آنقدر تناسخ پیدا میکنیم تا کارمایمان از بین برود و دوباره به نیروانا بپیوندیم؛ به عبارتی، هدف پیوستن مجدد به روح اعظم است.
✨ یا مثلاً در اسلام ما "وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" را داریم [آیه 56 سوره ذاریات] که یعنی جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند نیافریدیم. خب در اینجا معنا و هدف زندگی عبادت الله تعریف شده که در ازای آن پاداش و جزا هم تعیین شده است.
⚡️این بحث ارتباط زیادی با پوچی دارد که کامو در تعریف پوچی میگوید:
🖊 پوچی عبارت است از جستوجوی معنی و هدف برای زندگی و ناتوانی و شکست در پیدا کردن آن. 🖊
✨ کامو انسانها را در برخورد با پوچی به سه دسته تقسیم میکند:
1) دسته اول: افرادی که خودکشی میکنند (پایان دادن به پوچی با پوچی).💀
2) دسته دوم: افرادی که روی میآورند به مذاهب برای جعل هدف و معنی (خودکشی فلسفی). 🕋
3) دسته سوم: افرادی هستند که این پوچی را میپذیرند و خودشان برای خویشتن هدف تعیین میکنند. یعنی میپذیرند که هستی ذاتاً هدفی ندارد اما میتوان برای آن هدفی مشخص کرد. ✅
از نظر کامو فقط افراد دسته سوم هستند که از لحاظ عقلانی موجه فکر و رفتار میکنند.
دوباره به پاسخ اولین پرسش این تاپیک برمیگردیم... معنی و هدف زندگی چیست⁉️
❕این سؤال پاسخ مشخص و قطعی و جهانشمولی ندارد! در واقع هرکس خودش معنی و هدف زندگی خودش را تعیین میکند و باید بکند❗️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
◾️این سؤال یکی از دشوارترین سؤالات فلسفیست.
در پاسخ به این سؤال هر کدام از مکاتب یا ادیان یک پاسخ متمایز میدهند.
✨ مثلاً در بودیسم اعتقاد به این است که ما از روح اعظم نیروانا جدا شدهایم و در اینجا آنقدر تناسخ پیدا میکنیم تا کارمایمان از بین برود و دوباره به نیروانا بپیوندیم؛ به عبارتی، هدف پیوستن مجدد به روح اعظم است.
✨ یا مثلاً در اسلام ما "وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" را داریم [آیه 56 سوره ذاریات] که یعنی جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند نیافریدیم. خب در اینجا معنا و هدف زندگی عبادت الله تعریف شده که در ازای آن پاداش و جزا هم تعیین شده است.
⚡️این بحث ارتباط زیادی با پوچی دارد که کامو در تعریف پوچی میگوید:
🖊 پوچی عبارت است از جستوجوی معنی و هدف برای زندگی و ناتوانی و شکست در پیدا کردن آن. 🖊
✨ کامو انسانها را در برخورد با پوچی به سه دسته تقسیم میکند:
1) دسته اول: افرادی که خودکشی میکنند (پایان دادن به پوچی با پوچی).💀
2) دسته دوم: افرادی که روی میآورند به مذاهب برای جعل هدف و معنی (خودکشی فلسفی). 🕋
3) دسته سوم: افرادی هستند که این پوچی را میپذیرند و خودشان برای خویشتن هدف تعیین میکنند. یعنی میپذیرند که هستی ذاتاً هدفی ندارد اما میتوان برای آن هدفی مشخص کرد. ✅
از نظر کامو فقط افراد دسته سوم هستند که از لحاظ عقلانی موجه فکر و رفتار میکنند.
دوباره به پاسخ اولین پرسش این تاپیک برمیگردیم... معنی و هدف زندگی چیست⁉️
❕این سؤال پاسخ مشخص و قطعی و جهانشمولی ندارد! در واقع هرکس خودش معنی و هدف زندگی خودش را تعیین میکند و باید بکند❗️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
📌 چرا باید به اخلاقیات پایبند بمانیم؟
✨ میخواهیم با نگاهی جامعهشناختی به اخلاقیات (ارزشهای اخلاقی) به این پرسش بپردازیم.
🖊 انسانها ارگانیسمهایی هستند که بهصورت اجتماعی فرگشت یافتهاند. و اگر بخواهیم از پایه بررسی کنیم، علت و هدف زندگی اجتماعی بین ارگانیسمها (حیوانات) بقاست.
✨ نکته جالبتر این است که در بین حیواناتی که زندگی گلهای دارند، قوانین و سلسله مراتبی حاکم است و تخطی از آن دارای مجازاتی است که حتی ممکن است به اخراج یا قتل فرد خاطی منجر شود.
✨ پس در بیس انسان شکارگر زندگی اجتماعی را برای بقا برگزیده است. و اما هر چه انسان پیشرفت کرد، زندگی اجتماعی و قوانین آن پیچیدهتر شد.
⚡️با اقتباس از نظریات فلسفی راسل و نظریات جامعهشناختی ماکس وبر (عقلانیت) و کارل مارکس (ماتریالیسم تاریخی) اخلاقیات حاصل نهادینهشدن قوانین اجتماعی بهعنوان ارزشهاست.
⚡️طبق ماتریالیسم تاریخی مارکس، بعد از کمون اولیه، مالکیت خصوصی مطرح شد.
حال با توجه به مالکیت خصوصی راسل مثالی میزند:
📍فرض کنید شما ۱۰ اسب دارید و همسایه شما نیز ۱۰ اسب دارد.
عقلانیت کوتاهمدت شما چنین است که شما قدرت دارید بهزور اسبهای همسایه را تصاحب کنید. ❌
اما عقلانیت دراز-مدت شما چنین است که دست بالای دست بسیار است و بالأخره یکی پیدا میشود که قدرت بیشتری از شما دارد و میتواند اسبهای شما را تصاحب کند؛ بنابراین اینجا اصلی اخلاقی مطرح میشود که دزدی مذموم و احترام به حق مالکیت افراد فضیلت است. ✅
🔅 نقل قول معروف کنفسیوس "هر آنچه برای خود میپسندی، برای دیگران بپسند" هم از همین عقلانیت حاصل شده است.🔅
❕و مطلب بعدی مبحث نهادینهشدن این ارزشها در جامعهست. برای تبیین این هم میخواهم از قضایای پنجگانه هومنز (معروف به قضایای مبادله) استفاده کنیم:
⚜️ هومنز در این پنج قضیه، رفتارهای اجتماعی انسان را تبیین میکند و میگوید که کنش متقابل انسان بر اساس پاداش و تنبیه شکل میگیرد. و این پاداش و تنبیه میتواند هم جنبه مادی و هم معنی داشته باشد.
اگر کنشگر برای کنشی که انجام میدهد پاداشی دریافت کند، برای تکرار مجدد این کنش تشویق میشود❗️
✨به هر روی، در طی تاریخ بر اساس همین پاداش و جزاها یکسری رفتارها در انسانها نهادینه شده است که ما آنها را بهعنوان اصول اخلاقی میشناسیم.
📝 پس تا اینجا میتوان سه نتیجهگیری کرد:
1) اخلاقیات یک موضوع اجتماعیست. ♨️
2) اخلاقیات فرگشت یافته و حاصل عقلانیت دراز-مدت است. ♨️
3) ارزشهای اخلاقی ثابت نیستند و این تغییرات را در دو بُعد میتوان بررسی کرد:
الف) خردهفرهنگ به خردهفرهنگ یا فرهنگ به فرهنگ؛ مثلاً در فرهنگ فعلی عربستان، چندهمسری ضد-ارزش محسوب نمیشود اما در فرهنگ فعلی اسکاندیناوی ضد-ارزشست.
ب) عمومیت فرهنگی در طی تاریخ؛ مثلاً بردهداری که تا یک زمان در تاریخ ضد-ارزش محسوب نمیشد ولی الان ضد-ارزشست.
حال هر چه جامعه بشری بزرگتر و پیچیدهتر میشود، متعاقباً قواعد اخلاقی هم پیچیدهتر میشوند‼️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ میخواهیم با نگاهی جامعهشناختی به اخلاقیات (ارزشهای اخلاقی) به این پرسش بپردازیم.
🖊 انسانها ارگانیسمهایی هستند که بهصورت اجتماعی فرگشت یافتهاند. و اگر بخواهیم از پایه بررسی کنیم، علت و هدف زندگی اجتماعی بین ارگانیسمها (حیوانات) بقاست.
✨ نکته جالبتر این است که در بین حیواناتی که زندگی گلهای دارند، قوانین و سلسله مراتبی حاکم است و تخطی از آن دارای مجازاتی است که حتی ممکن است به اخراج یا قتل فرد خاطی منجر شود.
✨ پس در بیس انسان شکارگر زندگی اجتماعی را برای بقا برگزیده است. و اما هر چه انسان پیشرفت کرد، زندگی اجتماعی و قوانین آن پیچیدهتر شد.
⚡️با اقتباس از نظریات فلسفی راسل و نظریات جامعهشناختی ماکس وبر (عقلانیت) و کارل مارکس (ماتریالیسم تاریخی) اخلاقیات حاصل نهادینهشدن قوانین اجتماعی بهعنوان ارزشهاست.
⚡️طبق ماتریالیسم تاریخی مارکس، بعد از کمون اولیه، مالکیت خصوصی مطرح شد.
حال با توجه به مالکیت خصوصی راسل مثالی میزند:
📍فرض کنید شما ۱۰ اسب دارید و همسایه شما نیز ۱۰ اسب دارد.
عقلانیت کوتاهمدت شما چنین است که شما قدرت دارید بهزور اسبهای همسایه را تصاحب کنید. ❌
اما عقلانیت دراز-مدت شما چنین است که دست بالای دست بسیار است و بالأخره یکی پیدا میشود که قدرت بیشتری از شما دارد و میتواند اسبهای شما را تصاحب کند؛ بنابراین اینجا اصلی اخلاقی مطرح میشود که دزدی مذموم و احترام به حق مالکیت افراد فضیلت است. ✅
🔅 نقل قول معروف کنفسیوس "هر آنچه برای خود میپسندی، برای دیگران بپسند" هم از همین عقلانیت حاصل شده است.🔅
❕و مطلب بعدی مبحث نهادینهشدن این ارزشها در جامعهست. برای تبیین این هم میخواهم از قضایای پنجگانه هومنز (معروف به قضایای مبادله) استفاده کنیم:
⚜️ هومنز در این پنج قضیه، رفتارهای اجتماعی انسان را تبیین میکند و میگوید که کنش متقابل انسان بر اساس پاداش و تنبیه شکل میگیرد. و این پاداش و تنبیه میتواند هم جنبه مادی و هم معنی داشته باشد.
اگر کنشگر برای کنشی که انجام میدهد پاداشی دریافت کند، برای تکرار مجدد این کنش تشویق میشود❗️
✨به هر روی، در طی تاریخ بر اساس همین پاداش و جزاها یکسری رفتارها در انسانها نهادینه شده است که ما آنها را بهعنوان اصول اخلاقی میشناسیم.
📝 پس تا اینجا میتوان سه نتیجهگیری کرد:
1) اخلاقیات یک موضوع اجتماعیست. ♨️
2) اخلاقیات فرگشت یافته و حاصل عقلانیت دراز-مدت است. ♨️
3) ارزشهای اخلاقی ثابت نیستند و این تغییرات را در دو بُعد میتوان بررسی کرد:
الف) خردهفرهنگ به خردهفرهنگ یا فرهنگ به فرهنگ؛ مثلاً در فرهنگ فعلی عربستان، چندهمسری ضد-ارزش محسوب نمیشود اما در فرهنگ فعلی اسکاندیناوی ضد-ارزشست.
ب) عمومیت فرهنگی در طی تاریخ؛ مثلاً بردهداری که تا یک زمان در تاریخ ضد-ارزش محسوب نمیشد ولی الان ضد-ارزشست.
حال هر چه جامعه بشری بزرگتر و پیچیدهتر میشود، متعاقباً قواعد اخلاقی هم پیچیدهتر میشوند‼️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
📌 سرمایهی اجتماعی چیست؟ وضعیت آن در ایران چگونه است؟ و این وضعیت چه تأثیری بر زندگی اجتماعی در ایران دارد؟ تحلیل جامعهی ایران بر اساس تئوری و مدل پارسونز...
✨ میخواهیم یک تحلیل نظری بر اساس پارادایم ساختار-گرایی کارکردی پارسونز ارائه کنیم.
✨ ابتدا نگاهی اجمالی به تئوری پارسونز برای بقای یک جامعه میاندازیم.
🔅 هر جامعهای، در هر سطحی، برای اینکه بقا پیدا کند باید چهار نیاز یا پیشنیاز را برآورده کند؛ پارسونز آنها را پیششرطهای کارکردی مینامد. (ادامه دارد)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ میخواهیم یک تحلیل نظری بر اساس پارادایم ساختار-گرایی کارکردی پارسونز ارائه کنیم.
✨ ابتدا نگاهی اجمالی به تئوری پارسونز برای بقای یک جامعه میاندازیم.
🔅 هر جامعهای، در هر سطحی، برای اینکه بقا پیدا کند باید چهار نیاز یا پیشنیاز را برآورده کند؛ پارسونز آنها را پیششرطهای کارکردی مینامد. (ادامه دارد)
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 سرمایهی اجتماعی چیست؟ وضعیت آن در ایران چگونه است؟ و این وضعیت چه تأثیری بر زندگی اجتماعی در ایران دارد؟ تحلیل جامعهی ایران بر اساس تئوری و مدل پارسونز... ✨ میخواهیم یک تحلیل نظری بر اساس پارادایم ساختار-گرایی کارکردی پارسونز ارائه کنیم. ✨ ابتدا نگاهی…
این پیششرطها عبارتاند از:
¹◾️انطباقپذیری (Adaptation): هر نظامی باید با محیط خود انطباق پیدا کند؛ مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی اقتصاد است.
²◾️دستیابی به هدف (Goal Attainment): هر نظامی باید وسايلی برای بسیج منابع خود داشته باشد، تا بتواند به اهداف خود دست یابد و رضایت حاصل کند. مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی سیاست است.
³◾️یکپارچگی (Integration): هر نظامی باید هماهنگی درونیِ اجزای خود را حفظ کند و شیوههای برخورد با انحراف را بهوجود آورد؛ بهعبارت دیگر باید خود را منسجم نگه دارد. مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی قانون است.
⁴◾️حفظ انگاره (Latent Pattern Maintenance): هر نظامی باید تا حد امکان خود را در حالت تعادل نگه دارد، یعنی هنجارها و ارزشهای مشترک بین آن جامعه تقویت شود. مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی نهادهای دین و آموزش است.
✨ بنابر نظر پارسونز، مسئولین چهار الزام کارکردی در هر سیستم متفاوتاند.
🖊 حالا میخواهیم جامعهی ایران را طبق مدل پارسونز بررسی کنیم:
❗️در رابطه با نهاد اقتصاد، با بحرانهای اقتصادی که در چهار دههی اخیر داشتهایم، اقتصاد جامعه رو به فروپاشی است.
❗️در رابطه با نهاد سیاست میشود بهصورت نظری چنین تحلیل کرد که اهداف نهاد سیاست کاملاً جدا از اهداف بدنهی جامعه است، و بزرگترین گسست تاریخ اجتماعی ایران بین نهاد سیاست و جامعه رخ داده است.
❗️در رابطه با نهاد قانون، هم در قانونگذاری و متن و بطن قوانین، اشکالات اساسی وجود دارد (که از شرح آن در این جستار صرف نظر میکنیم) و هم در اجرای آن (یکی از مصائب جامعهی ما سیستم قضایی آن است).
❗️در رابطه با حفظ فرهنگ و ارزشها و هنجارها به ضرس قاطع میتوان گفت جامعهی ما بخصوص در کلانشهرها دچار یک آنومی (Anomie - ناهنجاری) عظیم فرهنگی شده است؛ بهطوری که هنجارها و ارزشهای سنتی و دینی کارکرد خودشان را بالاخص در کلانشهرها از دست دادهاند. نسل جوان جامعهی ما عملاً هیچ ارتباط و درکی از ارزشهای سنتی و دینی گذشته ندارد و تمام سیاستهای قهری نظام برای بازتولید کارکردهای سنتیِ دین با شکست مواجه شده است؛ چنانکه میشود گفت بزرگترین دینگریزی در تاریخ ایران رخ داده است.
📉 برآیند مسائلی که طرح شد، باعث کاهش چشمگیر سرمایهی اجتماعی شده است، بهگونهای که بهزعم اساتید جامعهشناسی ما در آستانهی گسیختگی اجتماعی قرار داریم‼️
🔰 پینوشت: تحلیل مطروحه، کاملاً نظری و بر اساس مشاهدات شخصی و میدانی از سطح جامعه بوده و به علت مشکلات امنیتی در ایران، امکان انجام پژوهش و دسترسی به نتایج پژوهشهای انجامشده وجود ندارد. ولی این تحلیل تا حد زیادی با واقعیت جامعه تطابق دارد.
🔰 دوستان گرامی میتوانند در بخش کامنتها، راهکارهای مد-نظرشان برای برونرفت از این بحران اجتماعی را مطرح بفرمایند.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
¹◾️انطباقپذیری (Adaptation): هر نظامی باید با محیط خود انطباق پیدا کند؛ مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی اقتصاد است.
²◾️دستیابی به هدف (Goal Attainment): هر نظامی باید وسايلی برای بسیج منابع خود داشته باشد، تا بتواند به اهداف خود دست یابد و رضایت حاصل کند. مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی سیاست است.
³◾️یکپارچگی (Integration): هر نظامی باید هماهنگی درونیِ اجزای خود را حفظ کند و شیوههای برخورد با انحراف را بهوجود آورد؛ بهعبارت دیگر باید خود را منسجم نگه دارد. مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی قانون است.
⁴◾️حفظ انگاره (Latent Pattern Maintenance): هر نظامی باید تا حد امکان خود را در حالت تعادل نگه دارد، یعنی هنجارها و ارزشهای مشترک بین آن جامعه تقویت شود. مسئولیت اجرای این الزام در سیستم اجتماعی بر عهدهی نهادهای دین و آموزش است.
✨ بنابر نظر پارسونز، مسئولین چهار الزام کارکردی در هر سیستم متفاوتاند.
🖊 حالا میخواهیم جامعهی ایران را طبق مدل پارسونز بررسی کنیم:
❗️در رابطه با نهاد اقتصاد، با بحرانهای اقتصادی که در چهار دههی اخیر داشتهایم، اقتصاد جامعه رو به فروپاشی است.
❗️در رابطه با نهاد سیاست میشود بهصورت نظری چنین تحلیل کرد که اهداف نهاد سیاست کاملاً جدا از اهداف بدنهی جامعه است، و بزرگترین گسست تاریخ اجتماعی ایران بین نهاد سیاست و جامعه رخ داده است.
❗️در رابطه با نهاد قانون، هم در قانونگذاری و متن و بطن قوانین، اشکالات اساسی وجود دارد (که از شرح آن در این جستار صرف نظر میکنیم) و هم در اجرای آن (یکی از مصائب جامعهی ما سیستم قضایی آن است).
❗️در رابطه با حفظ فرهنگ و ارزشها و هنجارها به ضرس قاطع میتوان گفت جامعهی ما بخصوص در کلانشهرها دچار یک آنومی (Anomie - ناهنجاری) عظیم فرهنگی شده است؛ بهطوری که هنجارها و ارزشهای سنتی و دینی کارکرد خودشان را بالاخص در کلانشهرها از دست دادهاند. نسل جوان جامعهی ما عملاً هیچ ارتباط و درکی از ارزشهای سنتی و دینی گذشته ندارد و تمام سیاستهای قهری نظام برای بازتولید کارکردهای سنتیِ دین با شکست مواجه شده است؛ چنانکه میشود گفت بزرگترین دینگریزی در تاریخ ایران رخ داده است.
📉 برآیند مسائلی که طرح شد، باعث کاهش چشمگیر سرمایهی اجتماعی شده است، بهگونهای که بهزعم اساتید جامعهشناسی ما در آستانهی گسیختگی اجتماعی قرار داریم‼️
🔰 پینوشت: تحلیل مطروحه، کاملاً نظری و بر اساس مشاهدات شخصی و میدانی از سطح جامعه بوده و به علت مشکلات امنیتی در ایران، امکان انجام پژوهش و دسترسی به نتایج پژوهشهای انجامشده وجود ندارد. ولی این تحلیل تا حد زیادی با واقعیت جامعه تطابق دارد.
🔰 دوستان گرامی میتوانند در بخش کامنتها، راهکارهای مد-نظرشان برای برونرفت از این بحران اجتماعی را مطرح بفرمایند.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
📌 نفی خدای خاص ادیان با تناقضات میان صفات الهی [پارت اول]
✨ طبق تعریف خدای ادیان ابراهیمی، خدا تمام صفات را بهصورت مطلق داراست.
طبق تعریف این خدا علیم و همهچیز-دان است به معنای دانای مطلق. از طرف دیگر این خدا مختار است؛ چراکه سلب اختیار از خدا نقصان بحساب میآید ولی خدا نقصانپذیر نیست (ادامه دارد).
🖊 پارت دوم
🖊 پارت سوم
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ طبق تعریف خدای ادیان ابراهیمی، خدا تمام صفات را بهصورت مطلق داراست.
طبق تعریف این خدا علیم و همهچیز-دان است به معنای دانای مطلق. از طرف دیگر این خدا مختار است؛ چراکه سلب اختیار از خدا نقصان بحساب میآید ولی خدا نقصانپذیر نیست (ادامه دارد).
🖊 پارت دوم
🖊 پارت سوم
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 نفی خدای خاص ادیان با تناقضات میان صفات الهی [پارت اول] ✨ طبق تعریف خدای ادیان ابراهیمی، خدا تمام صفات را بهصورت مطلق داراست. طبق تعریف این خدا علیم و همهچیز-دان است به معنای دانای مطلق. از طرف دیگر این خدا مختار است؛ چراکه سلب اختیار از خدا نقصان بحساب…
...
✨ موجود مختار و موجود مجبور را در زمانی که انتخاب میکنند میتوان از یکدیگر تمیز داد.
شما برای اینکه مختار باشید، باید با بیش از یک گزینه برای انتخابکردن مواجه باشید؛ بهصورتی که توان عدم انتخاب هر کدام از آن چند گزینه برای شما مسیر باشد.
و این بدین معنی است که قبل از آنکه شما بعنوان یک شخص مختار یک انتخاب را اختیار کنید، باید یک مرحله شک (عدم یقین و اطمینان) در هنگامی که انتخاب شرایط بالقوه را دارد (شرایطی که هنوز انتخابی صورت نگرفته است) برای شما وجود داشته باشد.
شما نمیشود هم آینده را بدانید و هم کماکان مختار باشید. حتی اگر فکر کنید که میتوانید انتخاب خود را پیشبینی کنید، اگر مدعی داشتن اختیار هستید باید لزوماً قبول کنید که باید شرایط تغییر تصمیم خود برای انتخاب را قبل از اینکه در واقع انتخاب نهایی انجام گیرد، داشته باشید و توانا (اگر نه مایل) به تغییر تصمیم و اختیار خود باشید.
موجودی که همهچیز را میداند (عالم مطلق است) هیچگاه در مرحله شک قرار نمیگيرد.
او از پیش، از انتخابش آگاه است (میداند که چه تصمیمی را در آینده خواهد گرفت). این بدین معنی است که او توانا به تغییر-دادن تصمیم نهایی یا اساساً عدم انتخاب آن نیست، و بنابراین از خود اختیاری ندارد و مختار نیست. و یک شخص عالم مطلق نمیتواند مختار باشد. زیرا علیمبودن و مختار-بودن در تناقض با یکدیگر هستند و اجتماع نقضین محال عقلی است.
در نتیجه: خدا یا عالم مطلق است یا مختار
سلب هر کدام از صفات کمالیه فوق، نقصان در کمال خداست. و خدایی که نقصان داشته باشد
طبق تعریف خدا، خدا نیست. پس وجود خدا طبق تعریف خدا با صفات کمالی محال عقلی میباشد.
پینوشت: وجود و آينده کیهان منوط به تصمیمات خداست پس هر اتفاقی در گیتی تحت تأثیر تصمیمات خداست.
طبق تعریف خدای ادیان، برگی از درخت نمیافتد مگر به خواست خدا. یعنی تصمیمات خدای ادیان در هر مکان و زمان در گیتی جاریست. عدم آگاهی از نتیجه تصمیماتش میشود عدم آگاهی از کلیت وقایع و پدیدههای گیتی، در نتیجه جهل.
🔗 نقد ردیههای وارد-شده بر برهان مذکور
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ موجود مختار و موجود مجبور را در زمانی که انتخاب میکنند میتوان از یکدیگر تمیز داد.
شما برای اینکه مختار باشید، باید با بیش از یک گزینه برای انتخابکردن مواجه باشید؛ بهصورتی که توان عدم انتخاب هر کدام از آن چند گزینه برای شما مسیر باشد.
و این بدین معنی است که قبل از آنکه شما بعنوان یک شخص مختار یک انتخاب را اختیار کنید، باید یک مرحله شک (عدم یقین و اطمینان) در هنگامی که انتخاب شرایط بالقوه را دارد (شرایطی که هنوز انتخابی صورت نگرفته است) برای شما وجود داشته باشد.
شما نمیشود هم آینده را بدانید و هم کماکان مختار باشید. حتی اگر فکر کنید که میتوانید انتخاب خود را پیشبینی کنید، اگر مدعی داشتن اختیار هستید باید لزوماً قبول کنید که باید شرایط تغییر تصمیم خود برای انتخاب را قبل از اینکه در واقع انتخاب نهایی انجام گیرد، داشته باشید و توانا (اگر نه مایل) به تغییر تصمیم و اختیار خود باشید.
موجودی که همهچیز را میداند (عالم مطلق است) هیچگاه در مرحله شک قرار نمیگيرد.
او از پیش، از انتخابش آگاه است (میداند که چه تصمیمی را در آینده خواهد گرفت). این بدین معنی است که او توانا به تغییر-دادن تصمیم نهایی یا اساساً عدم انتخاب آن نیست، و بنابراین از خود اختیاری ندارد و مختار نیست. و یک شخص عالم مطلق نمیتواند مختار باشد. زیرا علیمبودن و مختار-بودن در تناقض با یکدیگر هستند و اجتماع نقضین محال عقلی است.
در نتیجه: خدا یا عالم مطلق است یا مختار
سلب هر کدام از صفات کمالیه فوق، نقصان در کمال خداست. و خدایی که نقصان داشته باشد
طبق تعریف خدا، خدا نیست. پس وجود خدا طبق تعریف خدا با صفات کمالی محال عقلی میباشد.
پینوشت: وجود و آينده کیهان منوط به تصمیمات خداست پس هر اتفاقی در گیتی تحت تأثیر تصمیمات خداست.
طبق تعریف خدای ادیان، برگی از درخت نمیافتد مگر به خواست خدا. یعنی تصمیمات خدای ادیان در هر مکان و زمان در گیتی جاریست. عدم آگاهی از نتیجه تصمیماتش میشود عدم آگاهی از کلیت وقایع و پدیدههای گیتی، در نتیجه جهل.
🔗 نقد ردیههای وارد-شده بر برهان مذکور
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
... ✨ موجود مختار و موجود مجبور را در زمانی که انتخاب میکنند میتوان از یکدیگر تمیز داد. شما برای اینکه مختار باشید، باید با بیش از یک گزینه برای انتخابکردن مواجه باشید؛ بهصورتی که توان عدم انتخاب هر کدام از آن چند گزینه برای شما مسیر باشد. و این بدین…
📌 نقد ردیههای وارد-شده بر برهان مذکور
✨ برهان مطروحه یکی از مطرحترین برهانهاست و فلاسفه زیادی به آن پرداختهاند. در ادامه چند ردیه که به برهان وارد شده را مطرح و نقد میکنیم و برای سادهکردن موضوع، از بحث فلسفی صرف خودداری میکنیم.
🖊 ردیه اول مخالفین:
علم به چگونگی تعامل و رفتار یک موجود، به معنی دخالت در امور آن موجود نیست.
بهعنوان یک مثال، فرد گرسنه حتماً برای رفع گرسنگی اقدام میکند. دانستن این مطلب، به معنی رد اختیار فرد نیست. صرفاً چون مشرف به تمام خلقیات و حالات مخلوق است، علم به عملکرد مخلوق را دارد.
❗️نقد:
بحث برهان اینجا انتخاب است. یعنی یک موجود مختار باید بتواند بین دو یا چند گزینه انتخاب کند ولی اگر از قبل نسبت به اینکه چه انتخابی میکند آگاه باشد، دیگر انتخابی در کار نیست.
فرد گرسنه به گرسنگی خود علم دارد حالا برای انتخاب غذا مثلاً بین چلو-کباب و پیتزا ابتدا باید بین این دو شک کند و بعد انتخاب کند. حالا اگر فرد از پیش علم داشته باشد که پیتزا را انتخاب خواهد کرد، دیگر هنگام انتخاب اختیاری ندارد؛ چون اگر انتخاب خود را تغییر دهد در علم پیشینی خلل وارد میشود لذا مجبور است پیتزا را انتخاب کند پس از او سلب اختیار میشود.
🖊ردیه دوم مخالفین:
این علم صرفاً در مورد اسباب هدایت و بهرهبردن فرد از این امکان و پذیرش یا عدم پذیرش آن است. بهعبارتی از آنجا که خدا به مخلوق آشناست (گاهاً اشاره به تیرهشدن قلب در آیات و روایات میکنند) بیان میشود که خدا میداند که مخلوق این دعوت را میپذیرد یا خیر، و این به معنی کنترل یا سلب اختیار نیست. صرفاً بهمعنی علم به علاقه است.
❗️نقد:
اینجا باید به این نکته دقت شود که وقتی در مورد علم الهی صحبت میکنیم این علم مطلق، و بر تمام ابعاد گذشته حال و آينده گسترده شده است. و اینجا خلطی که توسط مؤمنين صورت گرفته این است که اختیار خالق را با اختیار مخلوق خلط کردند. ما در این برهان نگفتیم علم الهی اختیار انسان را نقض میکند! دلیلی که اقامه شد عدم نقض اختیار انسان توسط علم الهی بود. حال آنکه ما در برهان علیمبودن را ناقض اختیار خود خدا مطرح کردهایم. اجازه بدهید با ذکر مثالی از همان بحث هدایت که مطرح شد، بیشتر مسئله را باز کنیم... فرض کنید من در معرض دعوت خدا قرار میگیرم و خدا طبق علم مطلقش میداند که من این دعوت را نمیپذیرم؛ حالا آيا خدا میتواند اختیار کند که من هدایت بشوم؟ خیر! چون اگر من هدایت شوم علم الهی که در آن عدم هدایت من دیده شده بود، نقض میشود؛ لذا خدا مجبور است به عدم هدایت من.
🖊 ردیه سوم مخالفین:
خدا لزوماً محدود به زمان نیست و میتواند قبل از رخداد فعلی، رخداد آن را ببیند.
❗️نقد:
این هم فقط نحوه حصول علم مطلق الهی را تبیین میکند. يعنی علم الهی نسبت به آينده بر اساس فرا-زمانبودن و دیدن اتفاقات آینده است
اما آيا میتواند اختیار کند و آنچه رؤیت کرده را تغییر دهد؟ خیر! یعنی در اصلِ تناقض، تغییری حاصل نمیشود.
🖊 ردیه چهارم مخالفین:
دو نوع واقعیت داریم؛ واقعیت مستقر و غیر-مستقر (با بیان مثال مطرح میکنیم).
در واقعیت غیر-مستقر، مخلوق، قبل از اینکه خالق کاری را انجام دهد، فعلی را انجام میدهد.
مثلاً دوست من، قبل از آنکه من فردا به دیدنش بروم، به مسافرت رفت!
این یک واقعیت غیر-مستقر هست. و اگر در این حالت من فردا به دیدن دوستم نروم، این حقیقت تغییر میکند، و از آنجا که فعل آینده من در اختیار من است و سلبکننده اختیار دوست من نیست، پس نه اختیارات من و نه دانش غیر-مستقر من، منافی اختیار مخلوق نیست.
❗️نقد:
واقعیت مستقر و غیر-مستقر از سلسله مباحث بین جبریون و اختیاریون است. یعنی اختیاریون با مطرحکردن واقعیت غیر-مستقر سعی میکنند اثبات کنند که علم الهی خللی در اختیار مخلوق (انسان) وارد نمیکند؛ اما همانطور که در صورت برهان و در پاسخهای قبلی توضیح داده شد، اینجا بحث تناقض میان علم و اختیار خود خالق است نه خالق و مخلوق؛ لذا واقعیت غیر-مستقر خللی به اعتبار برهان وارد نمیکند؛ چون اساساً ارتباطی با تناقض میان صفات خود خالق ندارد.
✨ تاپیک را با شعری از خیام پایان میدهیم...
⚡️من مِی خورم و هر که چون من اهل بود
مِی خوردن من به نزد او سهل بود ☄
☄ مِی خوردن من حق ز ازل میدانست
گر مِی نخورم علم خدا جهل بود⚡️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ برهان مطروحه یکی از مطرحترین برهانهاست و فلاسفه زیادی به آن پرداختهاند. در ادامه چند ردیه که به برهان وارد شده را مطرح و نقد میکنیم و برای سادهکردن موضوع، از بحث فلسفی صرف خودداری میکنیم.
🖊 ردیه اول مخالفین:
علم به چگونگی تعامل و رفتار یک موجود، به معنی دخالت در امور آن موجود نیست.
بهعنوان یک مثال، فرد گرسنه حتماً برای رفع گرسنگی اقدام میکند. دانستن این مطلب، به معنی رد اختیار فرد نیست. صرفاً چون مشرف به تمام خلقیات و حالات مخلوق است، علم به عملکرد مخلوق را دارد.
❗️نقد:
بحث برهان اینجا انتخاب است. یعنی یک موجود مختار باید بتواند بین دو یا چند گزینه انتخاب کند ولی اگر از قبل نسبت به اینکه چه انتخابی میکند آگاه باشد، دیگر انتخابی در کار نیست.
فرد گرسنه به گرسنگی خود علم دارد حالا برای انتخاب غذا مثلاً بین چلو-کباب و پیتزا ابتدا باید بین این دو شک کند و بعد انتخاب کند. حالا اگر فرد از پیش علم داشته باشد که پیتزا را انتخاب خواهد کرد، دیگر هنگام انتخاب اختیاری ندارد؛ چون اگر انتخاب خود را تغییر دهد در علم پیشینی خلل وارد میشود لذا مجبور است پیتزا را انتخاب کند پس از او سلب اختیار میشود.
🖊ردیه دوم مخالفین:
این علم صرفاً در مورد اسباب هدایت و بهرهبردن فرد از این امکان و پذیرش یا عدم پذیرش آن است. بهعبارتی از آنجا که خدا به مخلوق آشناست (گاهاً اشاره به تیرهشدن قلب در آیات و روایات میکنند) بیان میشود که خدا میداند که مخلوق این دعوت را میپذیرد یا خیر، و این به معنی کنترل یا سلب اختیار نیست. صرفاً بهمعنی علم به علاقه است.
❗️نقد:
اینجا باید به این نکته دقت شود که وقتی در مورد علم الهی صحبت میکنیم این علم مطلق، و بر تمام ابعاد گذشته حال و آينده گسترده شده است. و اینجا خلطی که توسط مؤمنين صورت گرفته این است که اختیار خالق را با اختیار مخلوق خلط کردند. ما در این برهان نگفتیم علم الهی اختیار انسان را نقض میکند! دلیلی که اقامه شد عدم نقض اختیار انسان توسط علم الهی بود. حال آنکه ما در برهان علیمبودن را ناقض اختیار خود خدا مطرح کردهایم. اجازه بدهید با ذکر مثالی از همان بحث هدایت که مطرح شد، بیشتر مسئله را باز کنیم... فرض کنید من در معرض دعوت خدا قرار میگیرم و خدا طبق علم مطلقش میداند که من این دعوت را نمیپذیرم؛ حالا آيا خدا میتواند اختیار کند که من هدایت بشوم؟ خیر! چون اگر من هدایت شوم علم الهی که در آن عدم هدایت من دیده شده بود، نقض میشود؛ لذا خدا مجبور است به عدم هدایت من.
🖊 ردیه سوم مخالفین:
خدا لزوماً محدود به زمان نیست و میتواند قبل از رخداد فعلی، رخداد آن را ببیند.
❗️نقد:
این هم فقط نحوه حصول علم مطلق الهی را تبیین میکند. يعنی علم الهی نسبت به آينده بر اساس فرا-زمانبودن و دیدن اتفاقات آینده است
اما آيا میتواند اختیار کند و آنچه رؤیت کرده را تغییر دهد؟ خیر! یعنی در اصلِ تناقض، تغییری حاصل نمیشود.
🖊 ردیه چهارم مخالفین:
دو نوع واقعیت داریم؛ واقعیت مستقر و غیر-مستقر (با بیان مثال مطرح میکنیم).
در واقعیت غیر-مستقر، مخلوق، قبل از اینکه خالق کاری را انجام دهد، فعلی را انجام میدهد.
مثلاً دوست من، قبل از آنکه من فردا به دیدنش بروم، به مسافرت رفت!
این یک واقعیت غیر-مستقر هست. و اگر در این حالت من فردا به دیدن دوستم نروم، این حقیقت تغییر میکند، و از آنجا که فعل آینده من در اختیار من است و سلبکننده اختیار دوست من نیست، پس نه اختیارات من و نه دانش غیر-مستقر من، منافی اختیار مخلوق نیست.
❗️نقد:
واقعیت مستقر و غیر-مستقر از سلسله مباحث بین جبریون و اختیاریون است. یعنی اختیاریون با مطرحکردن واقعیت غیر-مستقر سعی میکنند اثبات کنند که علم الهی خللی در اختیار مخلوق (انسان) وارد نمیکند؛ اما همانطور که در صورت برهان و در پاسخهای قبلی توضیح داده شد، اینجا بحث تناقض میان علم و اختیار خود خالق است نه خالق و مخلوق؛ لذا واقعیت غیر-مستقر خللی به اعتبار برهان وارد نمیکند؛ چون اساساً ارتباطی با تناقض میان صفات خود خالق ندارد.
✨ تاپیک را با شعری از خیام پایان میدهیم...
⚡️من مِی خورم و هر که چون من اهل بود
مِی خوردن من به نزد او سهل بود ☄
☄ مِی خوردن من حق ز ازل میدانست
گر مِی نخورم علم خدا جهل بود⚡️
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
📌 نواندیشان دینی؛ خوب یا بد؟
✨ آنها چون با زبان خود مردم با مردم صحبت میکنند، تأثیر-گذار-ترند. به یکباره کل باورهای افراد را به چالش نمیکشند، بهصورت تدریجی در اندیشه افراد اصلاحاتی انجام میدهند.
✨ ولی از منظری دیگر آنها خیلی خطرناکتر از نمایندگان سنتی دین هستند. حداقلش این است که نمایندگان سنتی نمودشان میشود طالبان، داعش و... چهره عریان، خشن و بدوی اسلام را علناً نشان میدهند. اما نواندیشان، دین را در ظاهری زیبا و مدرن و منطبق بر تفکر روز نشان میدهند که این خطرناکتر است! مثل یک بمب که در یک پکیج زیبا به دست مردم داده میشود و هر لحظه احتمال انفجارش وجود دارد و افراد هم آگاه نیستند که بمب در دست دارند!
✨ حداقل مزیت اسلامگرایان سلفی و سنتی این است که خود بمب را نشان میدهند. و خطرات آن بمب دیگر مشخص است. حالا کسی اگر خواست بمب را در دست بگیرد، خودش میداند!
✨ دین پدیدهای اجتنابناپذیر نیست. یعنی هم میشود آن را نابود کرد و هم اصلاح. اما اصلاح و زیبا-کردن آن، بستگی به ذات آن دین و قدرت سیاسی حاکم بر جامعه دارد.
مثلاً امروزه در اروپا، ظاهر مسیحیت را بزک میکنند ولی همین مسحیت بود که در قرون وسطی جنایتهایی مرتکب شد که اسلام هنوز به گرد پای آن نرسیده است. و اسلام و مسیحیت در ذات هم با هم متفاوتاند؛ یعنی مسیحیت یک فرقه اصلاحاتی در دل يهوديت بوده، ولی اساس ساختیابی اسلام برای حکومت و قدرت سیاسی بوده است. به همین خاطر خطر ذاتی اسلام بیشتر از خطر ذاتی مسیحیت است. ❌
❗️خیلی از ادیان در طول تاریخ از بین رفتهاند ولی کلیت ساختار دین یا چیزی مشابه به آن، جهت کارکردش در جامعه نیاز است. اما نه الزاماً یک دین خاص مانند اسلام. پس میتوان اسلام را در جامعه به فراموشی سپرد.
🔅نهاد دین یا چیزی شبیه به آن، برای حفظ انگاره - Latent Pattern Maintenance (هر نظامی باید تا حد امکان خود را در حالت تعادل نگه دارد، یعنی هنجارها و ارزشهای مشترک بین آن جامعه تقویت شود) در جوامع ساختیابی شده است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
✨ آنها چون با زبان خود مردم با مردم صحبت میکنند، تأثیر-گذار-ترند. به یکباره کل باورهای افراد را به چالش نمیکشند، بهصورت تدریجی در اندیشه افراد اصلاحاتی انجام میدهند.
✨ ولی از منظری دیگر آنها خیلی خطرناکتر از نمایندگان سنتی دین هستند. حداقلش این است که نمایندگان سنتی نمودشان میشود طالبان، داعش و... چهره عریان، خشن و بدوی اسلام را علناً نشان میدهند. اما نواندیشان، دین را در ظاهری زیبا و مدرن و منطبق بر تفکر روز نشان میدهند که این خطرناکتر است! مثل یک بمب که در یک پکیج زیبا به دست مردم داده میشود و هر لحظه احتمال انفجارش وجود دارد و افراد هم آگاه نیستند که بمب در دست دارند!
✨ حداقل مزیت اسلامگرایان سلفی و سنتی این است که خود بمب را نشان میدهند. و خطرات آن بمب دیگر مشخص است. حالا کسی اگر خواست بمب را در دست بگیرد، خودش میداند!
✨ دین پدیدهای اجتنابناپذیر نیست. یعنی هم میشود آن را نابود کرد و هم اصلاح. اما اصلاح و زیبا-کردن آن، بستگی به ذات آن دین و قدرت سیاسی حاکم بر جامعه دارد.
مثلاً امروزه در اروپا، ظاهر مسیحیت را بزک میکنند ولی همین مسحیت بود که در قرون وسطی جنایتهایی مرتکب شد که اسلام هنوز به گرد پای آن نرسیده است. و اسلام و مسیحیت در ذات هم با هم متفاوتاند؛ یعنی مسیحیت یک فرقه اصلاحاتی در دل يهوديت بوده، ولی اساس ساختیابی اسلام برای حکومت و قدرت سیاسی بوده است. به همین خاطر خطر ذاتی اسلام بیشتر از خطر ذاتی مسیحیت است. ❌
❗️خیلی از ادیان در طول تاریخ از بین رفتهاند ولی کلیت ساختار دین یا چیزی مشابه به آن، جهت کارکردش در جامعه نیاز است. اما نه الزاماً یک دین خاص مانند اسلام. پس میتوان اسلام را در جامعه به فراموشی سپرد.
🔅نهاد دین یا چیزی شبیه به آن، برای حفظ انگاره - Latent Pattern Maintenance (هر نظامی باید تا حد امکان خود را در حالت تعادل نگه دارد، یعنی هنجارها و ارزشهای مشترک بین آن جامعه تقویت شود) در جوامع ساختیابی شده است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE