نقد دین اسلام
573 subscribers
15.9K photos
10.1K videos
1.5K files
9.42K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from Unclesam
‌ براى اثبات دانشمند بودن #امام_سارق يكى از كتابهايش را معرفى كنيد!

#قسمت_دوم

سپس ايشان روايتى ديگرى از #جعفر_سارق نوشته است كه ايشان ادعا ميكند كه من به قرآن تسلط كامل دارم!!

عجب!! پس ايشان چون قرآن را حفظ كرده بود، #دانشمند است؟؟
يادم مى آيد چند سال پيش يك كودك چند ساله هم قرآن را حفظ كرده بود...

سپس ايشان به يكى از دروغگوترين شيوخ شيعه يعنى #شيخ_مفيد استناد ميكند كه ايشان ادعا ميكند كه از #علم جعفر سارق در تمام بلاد و شهرها منتشر شده بود ول هيچ اشاره اى به اين علوم نميكند.
لابد منظور ايشان همان #احاديث_جماع با كنيزان و يا دخول وخروج به مستراح است كه البته تا همين حالا هم اين در حال انتشار است.
تا اينجا نامى از علم يا كتابى از جعفر صادق برده نشده و فقط روايات فله اى و بى اعتبار روحانيون شيعه و تكرار ادعاهاى بى مدرك!
اما در پايان ادعاى ايشان در مورد كتاب مطلبى را بيان ميكند كه #مرغ_پخته از درون قابلمه غذا شروع به رقص باله ميكند.
عين نوشته ايشان را مينويسم و قضاوت را بر عهده خودتان ميگذارم.
با توجه به وجود اصحاب و شاگردانى كه علوم و سخنان امام را مينوشتند و سينه به سينه م نسل به نسل منتقل ميكردند، ضرورتى نبود كه امام دست به قلم شود.
سپس مينويسند كه بدليل فشار حكومت ايشان قادر به نوشتن كتاب نبود!
و در پايان اين ادعاى مضحك نوشته است كه علمى كه ايشان بر آن مسلط بوده براى مردم زمانش قابل فهم نبوده و نوشتن كتاب مشكلى را حل نميكرده است...

واقعا ايشان اثبات كرد كه اگركسى عقل و هوش و شعور درست و حسابى داشته باشد، نه به حوزه ميرود و نه آخوند ميشود كه مجبور شود چنين مطالب احمقانه اى را به مردم تحويل دهد.

در تحليل ادعاى ايشان:
ايشان در ابتدا گفت با وجود شاگردانى كه علوم امام را منتقل ميكردند نيازى به نوشتن كتاب نبود.
طبق اين ادعا، ابن سينا، هاوكينگ و انيشتن و جان نش و ديگر دانشمندان با وجود تلويزيون و اينترنت و روزنامه و و و ... نيازى به نوشتن كتاب ندارند و عقل شعورشان از جعفر سابق كمتر بوده است.
خوب همين ادعا نميتواند در مورد #امام_على و نهج البلاغه, صادق باشد؟؟
چرا على به ادعاى شما آن كتاب را نوشت؟؟ چرا #امام_سجاد كتاب صحيفه سجاديه را نوشت؟؟

ادامه دارد .....
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186

#قسمت_پنجم

همچنين ميبينيم كه اين نارضايتى از فقر و #درماندگى_على در ادامه زندگى زناشوئى على و فاطمه سايه مى افكند چنانكه فقر او باعث تمسخر و سرافكندگى همسر او #فاطمه توسط زنان قريش ميشد.
روزى همسر او فاطمه با چشمان گريان نزد پدر خود محمد آمد و گفت #زنان_قريش مرا به خاطر فقر و ندارى على سرزنش ميكنند.
#شيخ_مفيد از علماى نامدار قرن پنجم شيعه در اينمورد روايتى دارد كه در اينجا بطور كامل آورده ايم:
#متن_عربى: أخبرني أبو الحسين محمد بن المظفر البزاز قال: حدثنا عمر بن عبد الله ابن عمران قال: حدثنا أحمد بن بشير قال: حدثنا عبيد الله بن موسى، (عن قيس، عن أبي هارون) [1] قال: أتيت أبا سعيد الخدري رحمه الله فقلت: هل شهدت بدرا ؟ فقال: نعم. قال. سمعت رسول الله صلى الله عليه واله يقول لفاطمة وقد جاءته ذات يوم تبكي وتقول. " يا رسول الله عيرتني نساء قريش بفقر علي
#منبع: الإرشاد نویسنده : الشيخ المفيد جلد : ١ صفحه : ٣٦
http://lib.eshia.ir/15017/1/36
البته بايد دانست كه شكايت فاطمه نه به خاطر سرزنش او توسط زنان قريش بلكه بخاطر فقر على و نبود هنر كسب مال در او و در واقع #علافى على بوده است.
منابع اسلامى علاوه بر اينها على را به عنوان مرده شوى نيز معرفى كرده اند:
#منابع_اسلامى كه امام على را يك #مرده_شوى معرفى كرده اند به شرح زير ميباشند:
١) دفتر عایشه بعد از پیغمبر برگ ۲۹۵ -
٢) منتهی الامال قمی پوشینه نخست برگهای ١٠٦-۱۰۷-۱۱۵-۱۴۰-۲۰۱, دفتر زندگانی محمد نوشته
٣) محمدحسین هیکل برگردان پاینده بخش دوم برگ ۷۰۲,
٤) دفتر زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما پوشینه نخست بخش چهارم برگ ۱۷: {شستشو و کفن و دفن محمد بدست على}
٥) دفتر منتهی الامال قمی پوشینه نخست برگ ۱۱۵,
{شستشو و کفن و دفن سلمان بدست على}، و برگ ۱۸۳ همين دفتر {شستن على بدست فرزندانش حسن و حسین} , {دفن و کفن فاطمه مادر على بدست محمد} , برگ ۱۱۴ ٦) دفتر الامام على نوشته عبد الفتاح برگردان سید محمد مهدی جعفری زیر نظر آیت الله طالقانی.}
هرکس شمار کسانیرا که در جنگ بدر و دیگر کارزارها على بخاک افکنده است در نظر آرد بسی تعجب می کند و از خود میپرسد:
آیا همین تصادف بود که بیشتر کشته شد گان بدست على از خاندانی بودند که در کینه و دشمنی با هاشم و آل هاشم مشهور بودند؟
یا آنکه علی از میان مردم همان دشمنان دیرین خود را عمدا دست چین میکرد و سپس دم شمشیر را بر گردنشان به کار میبرد؟

ادامه دارد ....
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_هفدهم

#على , طلحه پسر ابی طلحه، صواب برده حبشی و گروهی دیگر از مردان خاندان بنی عبدالدار پسر عموهای پدرش را با شمشیر از کمر به دو نیم کرد
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ٦۰ و ٦١ پوشینه یکم).
در خطبه ٥٥ #نهج_البلاغه آمده است كه على گفته ما در كنار رسول خدا بوديم و پدران و فرزندان و عموهاى خود را به حق ميكشتيم
#شيخ_مفيد در ارشاد درباره قتل طلحه بن ابي طلحه بدست على مينويسد:
پس در اين حال على پيش آمد و باو فرمود:تو كيستى‌؟گفت:منم طلحة بن أبى طلحة،منم كبش الكتيبة (يعنى بزرگ و مهتر لشكر)طلحة گفت:تو كيستى‌؟
فرمود:منم على بن ابى طالب بن عبد المطلب،(اين را فرمود)و هر دو بهم نزديك شدند،پس دو ضربت ميان آنها رد و بدل شد و على عليه السّلام ضربتى بر وسط‍‌ سرش زد كه دو چشمش(از اثر آن ضربت)از كاسۀ سر بيرون افتاد،و فرياد بلندى زد كه تا آن زمان مانندش شنيده نشده بود و پرچم از دستش افتاد،
پس برادرى داشت بنام مصعب او پرچم را برداشت،عاصم بن ثابت(كه يكى از تيراندازان زبر دست مسلمانان بود)تيرى بسويش رها كرد و با همان تير او را كشت، برادر ديگرى داشت بنام عثمان او پيش آمد و پرچم را برداشت،او را نيز عاصم با تير از پاى درآورد، پس غلامى از آنها بنام«صواب»كه از مردان سخت و زورمند بود(پيش آمده)پرچم را برداشت على با شمشير دست راستش را انداخت،پرچم را بدست چپ گرفت، حضرت دست چپش را نيز انداخت،پرچم را بسينه نهاد و با دو بازوى جدا شده آن را نگهداشت، على شمشيرى بفرق سرش زد كه برو درافتاد،و(با ديدن اين وضع)لشكر كفار رو بهزيمت نهادند،و مسلمانان سرگرم تاراج آنان و غنائم جنگى شدند
متن عربى روايت بالا در #كتاب_الإرشاد شيخ مفيد جلد : ١ صفحه : ٨١
http://lib.eshia.ir/27035/1/81
شبیخون زدن على همراه با کشتار و غنيمت گیری #زنان و #دختران و خردسالان وتناب پیچ کردن دستگیرشدگان با زنجیر بنام، ذات السلاسل که از سهمناکترین شکنجه ها و کشتار او است.
در #مجمع_البيان_طبرسى از مفسران شيعه به نقل از جعفر صادق آمده است:
از حضرت ابي عبد اللَّه هم در حديث طولاني روايت شده كه ميگويد: اين غزوه را ذات السلاسل ناميده‌اند براي آنكه جمعي از ايشان كشته و جمعي هم اسير شدند، و اسراي ايشان را محكم بريسمانهايي بستند مثل اينكه ايشان را در زنجير بسته‌اند، و چون اين سوره نازل شد، پيغمبر با مردم بيرون رفته و نماز صبح را بجماعت خواندند و در آن سوره و العاديات را تلاوت كردند و چون فارغ شدند از نمازشان، اصحاب گفتند ما اين سوره را نمي‌شناسيم، رسول خدا فرمود، آري علي بر دشمنانش پيروز شد و جبرئيل در اين شب مژده اين فتح را براي من آورد، پس علي بعد از چند روز غنائم جنگي و اسيران را آورد.
هو المروي عن أبي عبد الله في حديث طويل قال و سميت هذه الغزوة ذات السلاسل لأنه أسر منهم و قتل 👈و سبى👉و شد أسراهم في الحبال مكتفين كأنهم في السلاسل و لما نزلت السورة خرج رسول الله ص إلى الناس فصلى بهم الغداة و قرأ فيها و العاديات فلما فرغ من صلاته قال أصحابه هذه سورة لم نعرفها فقال رسول الله ص نعم إن عليا ظفر بأعداء الله و بشرني بذلك جبرئيل في هذه الليلة فقدم علي بعد أيام بالغنائم و الأسارى.
#منبع: مجمع البيان في تفسير القرآن - ط دار المعرفة نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : ١٠ صفحه : ٨٠٣
http://lib.eshia.ir/86854/10/803
در توضيح لغت #سبى كه در روايت بالا آمده است در معجم المعانى آمده است:
👈سَبْي: اغلب واژه هاى (الأَسْر) را براى مردان اسير و (السَّبْى) را براى زنان اسير بكار مى برند
#لينك سايت معجم المعاني در تعريف لغت سبي:
https://www.almaany.com/fa/dict/ar-fa/سَبْي/

ادامه دارد .....