روانشناسی اسلامی
156 subscribers
16 photos
4 videos
8 files
43 links
پایگاه معرفی و نشر اندیشه ها، اخبار، رویدادها، کارگاه ها و دوره ها، اساتید، کتاب ها، مقالات، موضوعات جهت تحقیق پایان نامه و .... در حوزه روانشناسی اسلامی

ارتباط با مدیر کانال @mahmood_yazdani
Download Telegram
🏴 عالمی دوست داشتنی، باصفا، بااخلاق، شیرین سخن، خوش سیرت و خوش صورت، و ... از میان ما رفت.

🤲 خدایش با اجداد معصومینش(ع) محشور بفرماید. آمین

شادی روحش صلوات
Forwarded from بهترآفرینی
❗️❗️❗️من خسته شدم بس که تکرار کردم که این دین، دین کیفیت است نه کمیّت!

حضرت استاد فاطمی نیا (ره) :

🔸مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر؛ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند؛

🔹صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد. یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می شوی.

🔸من خسته شدم بس که تکرار کردم که این دین، دین کیفیت است نه کمیّت! مقصود من این نیست که ما مستحبات انجام ندهیم، نمازهای طولانی نخوانیم، اینها به جای خودش هست اما بعد از همه اینها بدانید که رسیدن به خدا نماز هزار "قل هو الله" نمی خواهد!

🔹عمدتاً باید با باطن خود به خدا برسید! اگر هزار "قل هو الله" هم خواندی خودت میدانی، من فضولی نمی کنم! اما امامان ما فرمودند با باطن خود زودتر به خدا می رسید. هنوز باطن را اصلاح نکرده نماز هزار قل هو الله می خواند، چه فایده ای دارد؟

🔸مشاجره ها و نزاع ها نور باطن را خاموش می کند. بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات و درگیری های لفظی است. کم منزلی داریم که درآن پرخاش و تندی نباشد! روزی چندتا پرخاش باشد، برکات را از منزل می برد.

🔹حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن چون کدورت می آورد.

🔸مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد: در موضوعی که گمان می کردم حق با من است داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند! بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت: ای کثیف! ساکت شو! همین که متنبّه شدم فوراً دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی کردم!


@bazmeghodsian

@shokoofaee
Forwarded from .........
بدون #بازگشت_به_قرآن به مثابه #قانون_اساسی_تولید_معرفت_دینی، هیچ اندیشه کارآمد دینی در هیچ عرصه‌ وساحتی پدید نخواهد آمد.
#فقه در تمام قرون پس از رسول خدا، بر اساس #روایت و در فضایی کاملا بدور از قرآن شکل گرفته است. چون #انتظار از علوم دینی، تعیین #تکلیف_شرعی بوده نه #جامعه_سازی و تربیت انسان، از این رو مطابق همین سطح از انتظار شکل گرفته‌است.
#شأن و #کارکرد اغلب روایات به ویژه در حوزه فقه و تکالیف عملی، کاملا با زمانه مرتبط بوده است. #قرآن_کریم، دارای جایگاه و نقش #میزان و #شاخص تمییز #ثابت از #متغیر بوده است.
کنار گذاشتن چنین نقش و کارکردی برای قرآن کریم و پر کردن تمام صحنه اندیشه ورزی وفقاهت با روایات، به از میان رفتن مرجعیت وشاخص و تراز انجامید. اما امروز در شرایط سخت و در عین حال عقلانی وعلمی بشریت، لازم است #بازگشت_به_قرآن با جدیت دنبال شود.
🆔 @mohamad_ali_mirzaaei
🌐https://t.me/mohamad_ali_mirzaaei
📣📣📣 یک مثال ناب برای فهم صحیح و عمیق مودت و صمیمیت

محمود یزدانی

#یادداشت_۵۱

🤔🤔 من مدت ها بود که به دنبال معنا و مفهوم صمیمیت بودم و می خواستم به یک فهم بهتری از مودت و صمیمیت برسم.
تعاریفی هم که تا به حال چه در روانشناسی و چه در فرهنگ های لغت خوانده بودم، با اینکه تعاریف نسبتا خوبی بودند، اما نمی دانم چرا به من نمی چسبید و من آنها را خوب درک نمی کردم. و به تبع آن، کتاب های متعددی هم که درباره‌ی صمیمیت می خوندم، باز یک پرده ای بین ذهن من و مطالب آن کتاب ها بود. 😇😇

🤲🤲 اما به لطف الهی اخیرا به آیه ای در قرآن برخورد کردم که مودت و صمیمیت را با یک مثال خیلی قشنگ توضیح داده بود. من از این مثال خیلی کیف کردم و خیلی به من چسبید، و به اصطلاح روانشناسی، «تجربه ی آهان» برای من رخ داد.

این آیه بیش از اینکه بخواهد صمیمیت را بیان کند، وضعیت عدم صمیمیت را توضیح می دهد. یعنی بیان می کند که عدم صمیمیت چگونه است (که از نقطه ی مقابل عدم صمیمیت، می توان صمیمیت را استنباط کرد)

.....

📜📜 من بیشتر تعاریف و توضیحاتی که درباره ی صمیمیت در روانشناسی ارائه شده است، مخصوصا تعریفی که باگاروزی و مولفه های ۹ گانه ای که وی از صمیمیت زناشویی معرفی کرده است را مطالعه نموده ام، اما این تعریفی که از مودت و صمیمیت در این آیه آمده است، چیز دیگری است و خیلی تعریف دقیق، جامع و سطح بالایی است.

📝📝 و به نظرم می رسد ما معیار و تراز صمیمیت را بر اساس این آیه بایستی بازتعریف کنیم و در بحث مودت و صمیمیت به طور عام ( صمیمیت بین دو نفر ) و همچنین به طور خاص ( از جمله مودت و صمیمیت بین زن و شوهر، و همچنین مودت نسبت به اهل بیت علیهم السلام ) این آیه، از آیات کلیدی فهم مقصود و مراد قرآن از مودت و صمیمیت است‌.




برای خواندن کامل متن از طریق لینک زیر اقدام نمایید. 👇👇👇

https://t.me/shokoofaee

eitaa.com/shokoofaee
#کرسی علمی ترویجی

انجمن روانشناسی اسلامی برگزار می کند:

📝موضوع:
پرسشنامه عوامل آرامش زا_آرامش زدای خانواده بر اساس قرآن

ارائه دهنده: حجت الاسلام دکتر نعمتی


ناقدین: حجت الاسلام دکتر جهانگیر زاده
حجت الاسلام دکتر هوشیاری

دبیر علمی: حجت الاسلام دکتر عباسی آغوی

🕣زمان: دوشنبه ۱۴۰۱/۳/۹ ساعت ۱۸:۳۰

🏫مکان : جمهوری. کوچه دوم. فرعی اول سمت چپ. ساختمان انجمن های علمی حوزه

حضوری و آنلاین
لینک شرکت: https://gharar.ir/r/bc854d24
Forwarded from mahmood yazdani
📣📣📣 برکت عمر، کتاب «دیگردوستی موثر» و ۲۰ گروهی که بایستی این کتاب را بخوانند!!!

@shokoofaee
📣📣📣 برکت عمر، کتاب «دیگردوستی موثر»، و ۲۰ گروهی که بایستی این کتاب را بخوانند!!!

#یادداشت-۵۲

پرده ی اول :
چندماه پیش یکی از دوستان عزیز که نسبت به بنده حسن ظن داشتند، سوالی را با این مضمون پرسیدند :
« در خصوص برکت وقت و زمان اگر توصیه قرآنی یا مورد تجربی دارید، ممنون میشوم به اشتراک بگذارید
هر چی میدویم بازهم بهره ور نیست، زمان مون و ذهن مون !»
من هم در پاسخ عرض کردم :
« سوال خیلی سختی را مطرح فرمودید.
که هم به لحاظ دانشی چیز زیادی درباره آن نمی دانم و هم به لحاظ عملی خودم مبتلای به آن می باشم‌
ولی باز هم اگر نکته و راه حلی به ذهنم رسید، چشم، خدمت تان عرض خواهم کرد.
هر چند در این زمینه فکر می کنم خود شما با توجه به صفای نفسی که دارید از من جلوتر هستید»

خلاصه حرفم این بود که «کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی » 🙈🙈

❗️سوال ایشان یک تلنگر موقتی به من زد و البته به این فکر هم افتادم که مطالعه و تاملی در این زمینه داشته باشم، اما فرصت و توفیقش حاصل نشد، و این موضوع هم از ذهن من بیرون رفت.

پرده ی دوم :
مدتها پیش، کتاب «دیگر دوستی موثر » تالیف «پیتر سینگر» فیلسوف اخلاق آمریکایی را خریده بودم ولی فرصت کافی نداشتم آن را بخوانم، به تازگی فرصت و موقعیتی دست داد که این کتاب را مطالعه کنم. آنقدر این کتاب جذاب بود که نصف بیشتر کتاب را در عرض نیم روز مطالعه کردم. و پاسخ خیلی از سوالاتی که قبلا در ذهنم بود را در این کتاب یافتم. از جمله ی این سوالات، سوال دوست بزرگوارم بود که درباره ی برکت عمر پرسیده بود. دیدم این کتاب با موضوع بکر و جذابش، گویی برای پاسخ به این سوال هم نوشته شده است.

💓💓💞💞البته موضوع کتاب درباره نوع دوستی یا دیگردوستی - آن هم از نوع موثر یا ثمربخش - است، ولی در خلال تحقیقات فراوان و سرگذشت های جذاب و مرتبط با موضوع کتاب، پاسخ اولیه و اقناع کننده ای برای برکت عمر پیدا می شود، هر چند موضوع برکت عمر ، فراتر از محتوای کتاب است، ولی برای شروع، کتاب خیلی خوبی است.

🔔🔔🔔 حالا چند حرف بی پرده :
این کتاب ، یک کتاب فوق العاده جذاب برای مخاطبان بسیار گسترده است، از جمله ۲۰ گروهی که در ذیل از آنها نام می برم :

1⃣ کسانی که زندگی شان یکنواخت شده و لذت چندانی از زندگی نمی برند.
2⃣ کسانی که به دنبال یافتن فلسفه ی عمیقی برای زندگی کردن هستند.
3⃣ کسانی که خیلی خودشان را باور ندارند و فکر می کنند کار زیادی در این دنیا از دست آنها برنمی آید.
4⃣ کسانی که دوست دارند کار خیر انجام دهند، اما نمی دانند چگونه و از کجا شروع کنند.
5⃣ کسانی که اهل کار خیر هستند و دوست دارند کار خیر بیشتری انجام دهند.
6⃣ کسانی که در خیریه ها فعالیت دارند و به دنبال این هستند که خیر زیادتری را نصیب افراد بیشتری کنند.
7⃣ زن و شوهرهایی که بخواهند به زندگی خود غنای بیشتری ببخشند، خواندن این کتاب به طور مشترک و بحث و تبادل نظر درباره آن، هم خیلی به بهبود روابطشان کمک می کند و هم باعث می شود خانواده ی پرخیر و برکت تری داشته باشند.
8⃣ والدینی که می خواهند فرزندان نخبه و نیکوکاری تربیت کنند ، مطالعه ی این کتاب خیلی کمک کننده است.
9⃣ افرادی که بخواهند یک موضوع خیلی خوبی برای جلسات فامیلی داشته باشند، این کتاب خیلی کتاب خوبی است و می توانند از رهنمودهای این کتاب برای فعالیت های خیرخواهانه درون فامیلی و برون فامیلی استفاده کنند.
🔟 مشاوران و پژوهشگران حوزه صمیمیت و پیوندآفرینی در سطح خانواده، مدرسه، هیئت ، تیم و گروه ، سازمان و ... می توانند ایده های خیلی خوبی از این کتاب برای متناسب سازی با حوزه های کاری خود دریافت کنند

ادامه‌ی مطلب در متن بعدی 👇👇👇

@shokoofaee
ادامه‌ی مطلب از متن قبلی 👆👆👆

1⃣1⃣ افراد، اجتماعات و موسساتی که اهل برگزاری جلسات کتابخوانی و مسابقات کتابخوانی هستند ، این کتاب یکی از بهترین گزینه ها می باشد.
2⃣1⃣ افرادی که می خواهند برای بهتر شدن خودشان و بهبودبخشیدن به اطراف شان قدمی بردارند، حتما لازم است این کتاب را مطالعه کنند.
3⃣1⃣ افرادی که می خواهند انتخاب شغل داشته باشند، اکیدا توصیه می شود که قبل از انتخاب شغل حتما این کتاب را مطالعه کنند.
4⃣1⃣ افرادی که می خواهند ازدواج کنند و انتخاب همسر داشته باشند، خیلی خیلی خوب است که این کتاب را قبل از ازدواج شان بخوانند‌.
5⃣1⃣ بازنشستگان یا سالمندانی که اوقات فراغت زیادی دارند و نمی دانند که چگونه اوقات مفیدی هم برای خودشان و هم برای دیگران خلق کنند، حتما و حتما و حتما این کتاب را بخوانند‌
6⃣1⃣ افرادی که ثروت کم یا زیادی دارند و می خواهند بخشی از آن را ببخشند، خیلی خوب است قبل از بذل و بخشش مال شان، این کتاب را بخوانند.
7⃣1⃣ افرادی که می خواهند برای بهترین دوستان یا عزیزان شان هدیه ای بخرند، حتما این کتاب را به هدیه هایشان اضافه کنند. یا افرادی که می خواهند برای اموات شان خیرات کنند، چند جلد از این کتاب را برای شادی اموات شان اهدا کنند، یا هزینه برخی سخنرانان و مدرسان را تقبل کنند تا مفاهیم این کتاب را در جامعه ترویج کنند‌.
8⃣1⃣ سخنرانان، مدرسان یا معلمانی که دنبال یک موضوع جذاب و اثرگذار هستند، حتما این کتاب را بارها مطالعه کنند و در جلسات خودشان مفاهیم این کتاب را آموزش دهند.
9⃣1⃣ امواتی که چنانچه امکان بازگشت آنها به این دنیا می باشد، حتما در اولین فرصت بعد از زنده شدن این کتاب را بخوانند و قطعا این افراد که آن دنیا را دیده اند، قدر و قیمت این کتاب را بیشتر از همه خواهند فهمید.
0⃣2⃣ خودتان ، بله خودتان. هر شغل و عنوان و منصبی که دارید، چه زن هستید ، چه مرد، چه دختر هستید چه پسر، چه بیکار هستید چه پرکار، چه فقیر هستید چه غنی ، چه مسلمان هستید چه غیرمسلمان، چه منصب و عنوان دارید و چه ندارید ، خلاصه هر که هستید ، این کتاب را بخوانید.
مطالعه ی این کتاب، یکی از بهترین تجربیات زندگی شما و ان شاءالله نقطه ی عطف زندگی شما خواهد بود. 🤲🤲

📢📢 من به یکی از عزیزانم گفتم: هیچ کتابی را اگر نمی خونی، این کتاب را بخون.
به شما هم همین را می گویم. والسلام

محمود یزدانی

پ.ن 1⃣ : با توجه به تفاوت فرهنگ ها، اندک نقدهایی به این کتاب وارد هست، اما اگر خیلی مته به خشخاش نگذاریم، کتاب بسیار فوق العاده ای است.
پ.ن 2⃣ : اگر خواستید مطالعات تکمیلی اسلامی در زمینه «خیر و برکت» و «دوستی» داشته باشید، کتاب های «خیر و برکت در قرآن و حدیث » و «دوستی در قرآن و حدیث» از مرحوم آیه الله ری شهری (ره) بسیار کمک کننده خواهد بود.
پ.ن 3⃣ : من اصولا خیلی اهل معرفی کتاب نیستم، مگر اینکه یک کتابی خیلی به چشمم بیاد، و این کتاب از اون نوادر کتاب ها بود.
پ.ن 4⃣ : کتاب را با حوصله زیاد و چندبار بخوانید، تا کم کم مفاهیم این کتاب به دل و جان شما بنشیند. برای این کتاب وقت و انرژی زیادی بگذارید، چرا که ارزشش را دارد. ترجیحا اگر توانستید با فردی دیگر مباحثه گونه بخوانید که خیلی خیلی بهتر است.
پ.ن 5⃣ : اگر کتاب را خواندید و خوش تان آمد - که ان شاءالله این چنین خواهد شد - حتما مروج آن بشوید.
برای ساختن دنیای بهتر ، خیلی خیلی لازم است که از این سنخ حرف ها و رفتارها با دیگران داشته باشیم.
پ.ن 6⃣ : جهت آشنایی بیشتر شما با این کتاب، فایل pdf مقدمه استاد مصطفی ملکیان بر این کتاب، همراه با دو صوت از ایشان که در معرفی این کتاب است را در ادامه متن ارسال خواهم کرد. برای کسانی هم که زبان انگلیسی خوبی دارند، متن کتاب به زبان اصلی را هم به اشتراک می گذارم.

@shokoofaee
Forwarded from بهترآفرینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❗️❗️کلیپ هایی با ظاهری معنوی، با باطنی ضد انسانی

🔴 کلیپ بالا را خوب نگاه کنید، ظاهرش دعا، توسل و دل بستن انحصاری به خداوند است، اما باطنش ناامیدسازی و نفرت پراکنی میان انسان هاست.

🔄 از این دست کلیپ ها به وفور در شبکه های مجازی پخش می شود‌، و ممکن است خود ما نیز آن را به اشتراک بگذاریم، بدون اینکه متوجه باشیم چه آثار مخربی دارند.

💔 افرادی که اندک دلخوری از آدم ها داشته باشند و یا کمی غمگین و افسرده باشند، به شدت جذب این نوع کلیپ ها می شوند، اما اتفاق بدتری که می افتد این است که با این دست کلیپ ها، فرد غمگین تر و ناامیدتر و افسرده تر می شود.

🔔🔔 به هوش باشیم و هر کلیپ با ظاهر خوبی را به اشتراک نگذاریم.

محمود یزدانی

@shokoofaee
Forwarded from اخلاق در حوزه اجتماع (Ameneh Salimi)
🔹 از علمی که کنیز است چه توقعی می‌توان داشت؟

برای انجام مصاحبه با داوطلب‌های دکتری دور یک میز نشسته‌ایم. پس از هر مصاحبه سرمان را به نشان تأسف تکان می‌دهیم و می‌گوئیم چرا سطح علمی داوطلب‌ها تا این اندازه بد است. سعی می‌کنیم توقع‌مان را پائین بیاوریم و سؤال‌های ساده‌تری بپرسیم ولی وضع خراب‌تر از این حرف‌ها بود. به ندرت می‌توانستند یک خط انگلیسی یا عربی بخوانند، یا بدیهی‌ترین مسائل علمی در رشته‌ی خود را توضیح دهند. هر کس از ما این افتِ نگران‌کننده را به جایی ربط می‌داد و من فکر می‌کنم دست‌کم بخشی از ماجرا به از بین رفتن ماهیّت علم در کشور ما بر می‌گردد.
الاهیات‌دان‌های قرون وسطای مسیحی ترس‌شان از فلسفه را پشت شعار "فلسفه کنیز الاهیات" است پنهان کردند. برای‌ش مستندات کتابِ مقدّسی هم آوردند و گفتند روایت هاجر و ساره روایتی نمادین از رابطه‌ی فلسفه با الاهیات است. به باور آن‌ها هاجر کنیز مصریِ ماجرای حضرت ابراهیم، نماد فلسفه است و ساره نماد الاهیات، و آن‌گونه که هاجر در خدمت ساره بود، فلسفه هم باید در خدمت الاهیات باشد. همین باعث شد که توماس آکوئینی به پیروی از پیتر دامیان استدلال کند که عقل باید در خدمت ایمان باشد. این شعار البته توانست هیاهوی دشمنی فلسفه و الاهیات را به یک آشتی نسبی تبدیل کند؛ آشتی‌ای که بعدها نه فیلسوفان را راضی نگه داشت و نه الاهیات‌دان‌ها.
چند قرن بعد، شعار فلسفه کنیز الاهیات است، البته نه با این وضوح، تبدیل شد به "علم کنیز الاهیات است." شماری از الاهیات‌دان‌ها به دنبال هژمونی علم تجربی برآن شدند که بگویند علمِ وحشی را می‌توان چونان فلسفه‌ی قرون وسطی رام کرد و به پیش‌خدمتی الاهیات در آورد، غافل از این که نه علم ساده رام می‌شد و نه علمِ سر به راه علم به شمار می‌آید. تمامِ هنر علم به همان وحشی بودنش هست. علمی که الاهیات‌دان بر آن دهنه بزند و بر گُرده‌اش بنشیند نه علم است و نه الاهیات؛ نه دانشگاه را راضی می‌کند و نه کلیسا را. حکایت علم و الاهیات در جهانِ مسیحی به این‌جا فرجام نیافت و هم‌چنان باقی‌ست.
در کشور ما اما کنیزی علم تازه جان گرفته است. گروهی خیال می‌کنند می‌توانند جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فلسفه، اقتصاد، و مدیریّت را جوری تدریس کنند که به هیچ عالم دینی بر نخورد. پیش‌گامان این اندیشه که بیش‌تر حوزوی‌ها هستند سال‌هاست در تلاش‌ند علمِ وحشی را رام خوانش‌های مذهبی خود کنند، انشاء‌الله که بتوانند! ولی نتیجه‌ی دست به نقدش همین چیزی است که می‌بینیم. دکترهای بی‌سوادی که توان حل کردن کوچک‌ترین مسئله‌ی جامعه‌ی خود را ندارند. مقالات و کتاب‌هایی که مُرده تولید می‌شوند و از بین رفتن اعتبار هر چه مدرک علمی است.
مهراب صادق‌نیا
۱۴۰۱/۴/۱۷
@sadeghniamehrab
https://t.me/sadeghniamehrab
Forwarded from اتچ بات
📣دفتر ترویج و توسعه روانشناسی اسلامی مرکز مشاوره سبل السلام برگزار میکند:

دوره مجازی مناسبات اسلام و روانشناسی(سطح سه)

❇️ سرفصل های دوره

1⃣روش فهم روانشناختی متون دینی
2⃣نظریه پردازی در روانشناسی اسلامی
3⃣روش ساخت مقیاس های دینی همراه با معرفی برخی از آنها
4⃣اصول روان درمانگری و مشاوره با رویکرد اسلامی
5⃣روش طراحی بسته های آموزشی و درمانی مبتنی بر رویکرد اسلامی
6⃣ معرفی بسته زوج درمانگری مبتنی بر منابع اسلامی
7⃣ معرفی بسته درمانی پیمان شکنی زناشویی مبتنی بر منابع اسلامی

👥 سخنرانان افتتاحیه

دکتر جان بزرگی
حجت‌الاسلام دکتر کیومرثی

✳️ اساتید دوره
حجج اسلام دکتر

پسندیده
شجاعی
رفیعی هنر
جدیری
عباسی
زارعی توپخانه
و دکتر تبیک

◀️ همراه با برگزاری نشست مجازی «روش شناسی روانشناسی اسلامی» با حضور دکتر بهرامی احسان، حجت الاسلام دکتر هوشیاری و دکتر مرعشی

⌛️زمان برگزاری: ۲ مرداد لغایت ۳۰ مرداد یکشنبه ها و چهارشنبه ها ساعت ۱۶ الی ۲۰

💳هزینه و نحوه ثبت نام: به پوستر دوره مراجعه شود (همراه با تخفیف های ویژه)

پشتیبانی: لینک ارسال پیام مستقیم در واتساپ https://wa.me/0989107971179

آیدی ایتا @Dore3sobol

@positiveislamicpsychology
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
💢 واحد پژوهش  دانشکده علوم  قرآنی مشهد برگزار می کند.

نخستین نشست علمی در راستای همایش بین‌المللی روش شناسی استخراج علوم انسانی قرآن بنیان با عنوان:

🔶 الزامات دست یابی به علوم قرآن بنیان با نگاهی به کاستی های علوم حوزوی و الهیات دانشگاهی (رویکرد کلان نگر)

🔹ارائه دهنده : استاد محمود یزدانی

🔹زمان : شنبه 5 آذر ماه 1401 ساعت 12:45 الی 14

🔹مکان : مشهد - خیابان سناباد - دانشکده علوم قرآنی مشهد - سالن جلسات


🆔 @islamic_psycho
Forwarded from بهترآفرینی
📣📣📣 هسته دین، دوستی و صمیمیت است. دین یعنی دوستی و صمیمیت

خیلی از منابع، معنویت را هسته دین معرفی می کنند. من خودم با کلمه معنویت هنوز نتوانسته ام ارتباط برقرار کنم و معنایش را خوب نمی فهمم یعنی چه؛  شاید اشکال از من باشد، نمی دانم. 
در خود دین نیز از کلمه معنویت استفاده نشده است و یا هم اگر استفاده شده، خیلی کم است و معنویت اصطلاحی است که اخیرا خیلی پرکاربرد شده است. 

اما من به جای معنویت از کلمه دوستی و صمیمیت استفاده می کنم و آن را معادل معنویت و همسنگ آن می دانم.


🤔📖 طی مطالعات و تأملاتی که من داشته ام، هسته دین را دوستی و صمیمیت می دانم.
اگر با نگاه اغماض گرایانه دین را بخواهید تقلیل دهید، به نظر من کل دین به دو کلان بخش تقسیم می شود:
۱- توحید ۲- اخوت
غالب دستورات دین یا در ذیل توحید قرار می گیرند یا در ذیل اخوت.
و هسته هر دوی این ها  «دوستی و صمیمیت» است. و این مساله درباره سایر موضوعات دینی هم قابل تسری است.

⬅️ و دین عملا یک هدف نهایی بیشتر ندارد و موضوع اش دوستی و صمیمیت است. تمام دستورات دین مستقیم یا غیرمستقیم یا از دوستی و صمیمیت شروع می شوند یا به دوستی و صمیمیت می رسند.

❇️ پیامبران یک هدف بیشتر نداشتند : ترویج دوستی و صمیمیت
و در تمام ابعاد چهار رابطه انسان هدفشان دوستی و صمیمیت بود.
یعنی پیامبران در تلاش بودند که :
۱-  بین انسان و خداوند دوستی و صمیمیت ایجاد کنند
۲- بین انسان با خودش دوستی و صمیمیت ایجاد کنند
۳- بین انسان با دیگران دوستی و صمیمیت ایجاد کنند
۴- بین انسان با طبیعت دوستی و صمیمیت ایجاد کنند.

و بر اساس همین تک هدف پیامبران، شیطان نیز یک هدف بیشتر ندارد : ایجاد دشمنی
یعنی شیطان در تلاش است که :
۱-  بین انسان و خداوند دشمنی ایجاد کند
۲- بین انسان با خودش دشمنی ایجاد نند
۳- بین انسان با دیگران دشمنی ایجاد کند
۴- بین انسان با طبیعت دشمنی ایجاد کند.

🔷 بر اساس مطالعات من دوستی و صمیمیت یک رفتار در کنار صدها رفتار مورد توصیه دین نیست، بلکه دوستی و صمیمیت هسته و اساس دین است و تمام دستورات دین، جلوه هایی از دوستی و صمیمیت در حوزه های مختلف است.

👌👌 بنابراین دوستی و صمیمیت اساس و مبنای سبک زندگی اسلامی است، فلسفه زندگی اسلامی است، هدف زندگی اسلامی است ، جهان بینی اسلامی است، اخلاق اسلامی است و همه چیز دین است.
و اصولا دین اسلام دین دوستی و صمیمیت است‌.
و قرآن کتاب دوستی و صمیمیت است.

😡 ممکن است بگویید  خیلی دچار تقلیل گرایی شدم و از مباحثی همچون غضب الهی، جهنم، جهاد و قتال با ظالمان و .... غافل شده ام .
فرصت این نیست که به این اشکال پاسخ دهم ولی من تقریبا می توانم ادعا کنم که تمام آیات قرآن  - حتی آیات جهاد و قتال و عذاب -  را بر اساس دوستی و صمیمیت می توان تبیین و  تحلیل کرد.

❗️❗️❗️ این بحث آورده های بسیار بسیار زیادی دارد و می تواند یک تغییر اساسی در هر آنچه که از دین صحبت می کنیم به وجود آورد.  و صحت هر آنچه که پسوند دینی یا اسلامی دارد با این شاخص دوستی و صمیمیت قابل بازتعریف و بازارزیابی است

محمود یزدانی

@shokoofaee
Forwarded from بهترآفرینی
«دوستی به مثابه جهان بینی»

#یادداشت_۵۹

معرفی یک کتاب فوق‌العاده خوب :


👆👆 عنوان فوق، عنوان یک کتابی است که خیلی از خواندش لذت بردم. در حقیقت قبل از اینکه این کتاب را بخوانم درباره دوستی و صمیمیت به نتایجی رسیده بودم که بحث دوستی و صمیمیت یکی از کلیدی‌ترین و یا شاید کلیدی‌ترین بحث دین است. اما این کتاب خیلی به خوبی آنچه را که مدنظر داشتم را تایید می کرد.


مولف و گردآورنده این کتاب، آقای دکتر محمدجعفر امیرمحلاتی است. ایشان - که فعلا در شیراز به تحقیق و ترویج مباحث صلح و دوستی مشغول هستند -  قبلا یک دیپلمات بوده  و از سال ۶۷ تا سال ۶۸ نماینده ایران در سازمان ملل بوده است. دارای دکتری مطالعات اسلامی  و سابقه سالها تدریس در دانشگاه های آمریکا را داشته اند.
به دلیل پیشینه شغلی مولف، این کتاب موضوع دوستی را فراتر از مباحث درون دینی به بحث گذاشته است و نگاه بین الادیانی، بین فرهنگی و بین المللی به این مقوله داشته است.

🔴 این کتاب دارای ۱۸ مقاله در ۴ بخش است. ۳ تا از این مقالات - که به نظرم جزو برترین مقالات نیز می باشد - نگاشته خود آقای دکتر امیرمحلاتی است و ۱۵ مقاله دیگر از نویسندگان مختلف قدیم و جدید ، مسلمان و غیرمسلمان در باب دوستی است. همین تنوع نویسندگان و وسعت دیدگاه ها یکی از نقاط قوت این کتاب است که من در کمتر کتابی آن را مشاهده کرده ام.

🔷 ۴ بخش کتاب عبارتند از :
بخش اول : دوستی در ساحت زندگی معنوی جهان
بخش دوم : دوستی در روابط بین فرهنگ ها، ملل و تمدن
بخش سوم : دوستی در متون پیشین
بخش چهارم : تاریخ سیر اندیشه دوستی در تمدن اسلامی

👌👌 در میان کتاب هایی که من تا به حال در موضوع دوستی و صمیمیت خوانده ام ، هیچ کتابی به اندازه این کتاب از «عمق» و «گستردگی» لازم برخوردار نبودند.
«عمیق» از این جهت که خیلی به مبناها و زیربناهای این بحث پرداخته است.
«گسترده» از این جهت که خیلی به توسعه و امتداد بحث دوستی توجه داشته است.

🔔🔔 من قبلا کتاب «دیگردوستی موثر» اثر «پیتر سینگر» فیلسوف آمریکایی را در همین کانال معرفی کرده بودم. اما کتاب «دوستی به مثابه جهان بینی» از کتاب مذکور عمیق تر و بنیادی تر و گسترده تر است، هر چند کتاب دیگردوستی موثر موضوع اش بیشتر کمک و یاری رسانی موثر است

💹 در پایان عرض می کنم با توجه به شرایط کشور ما نیاز داریم تا می توانیم موضوع دوستی و صمیمیت را برجسته و ترویج نماییم. بنابراین حتما توصیه می کنم این کتاب را مطالعه کنید.

محمود یزدانی

@shokoofaee
Forwarded from بهترآفرینی
تصویر کتاب «دوستی به مثابه جهان بینی»
به کوشش محمدجعفر امیرمحلاتی
انتشارات هرمس
Forwarded from بهترآفرینی
وحدت حوزه و دانشگاه ؛ کجای مسیر هستیم ؟ و چرا خیلی کند پیش می رویم؟

#یادداشت_۶۰
به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه

محمود یزدانی

🙈🙈 بیش از ۴۰ سال است که از ایده وحدت حوزه و دانشگاه می گذرد. صدها نشست و طرح و ایده در این زمینه داده شده است، اما آنچه که در عمل رخ داده است، بسیار کم است.
هنوز که هنوز است هر دوی این مراکز کار چندانی با هم ندارند و کار خودشان را انجام می دهند.
تحلیل های زیادی نیز در این باره صورت گرفته است.
من هم تحلیل خودم را ارائه می کنم و به یک راهکار اشاره خواهم کرد.

1⃣ حوزه و دانشگاه در هیچ چیزی وحدت نداشته باشند، در یک چیز بیشترین وحدت را دارند : هر دو از جامعه دورند.
هم مباحث حوزه از نیازهای جامعه دور است و هم مباحث دانشگاه

2⃣ تا زمانی که حوزه و دانشگاه نتوانند روی یک چیز به وحدت برسند، این جدایی شان کماکان ادامه دارد.
حل مساله های جامعه مهمترین نقطه وحدت حوزه و دانشگاه می تواند باشد که فعلا دغدغه هیچکدام از آنها به صورت جدی نیست.
هر دو نهاد مهمترین دغدغه شان تربیت یکسری دانش آموخته است. حالا این دانش آموختگان به چه کاری بخواهند بیایند - مخصوصا در علوم انسانی - خیلی برایشان مهم نیست

3⃣ هر دو نهاد اشکالات مهم هویتی و شخصیتی دارند.
اگر با زبان روانشناسی و البته با کمی طنز بخواهم بگویم، حوزه دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید و دانشگاه دچار اختلال شخصیت وابسته است.
حوزه در گذشته خودش مانده و توان ارتباط برقرار کردن با زمان حاضر را ندارد و دانشگاه نیز به دلیل اینکه از دنیای غرب کپی برداری شده است، وابسته به علوم غربی است و هنوز دانشگاه و اساتید دانشگاهی به خوباوری نرسیده اند.
حال فرض کنید دو شخصیت اسکیزوئید و وابسته بخواهند با هم همکار شوند. نتیجه از قبل واضح و تا حد زیادی خنده دار است.

4⃣ اشکالات متعددی نیز در نوع علوم این دو نهاد است.
غالب علوم در سیر تکاملی خود، سه سطح دانش دائره المعارفی ، دانش متظومه ای ( سیستمی )، و دانش راهبردی (استراتژیک) را طی می کنند و به بلوغ می رسند.
دانش های حوزوی غالبا در سطح دانش های دائره المعارفی مانده اند. و بخش کمی از آنها وارد دانش های منظومه ای (سیستمی) شده اند.
دانش های دانشگاهی در ایران با خوش بینی زیاد نیز غالبا در سطح دانش های منظومه ای ( سیستمی) مانده اند.
تمام دانش ها تا به سطح دانش راهبردی ( استراتژیک ) نرسند، توان حل مساله های اجتماعی را ندارند. فلذا علوم رایج در ایران - چه علوم انسانی و چه علوم اسلامی - هنوز به بلوغ خود نرسیده اند فلذا هر دو در حل معضلات اجتماعی ناتوان هستند.

5⃣ با این پاردایمی که فعلا بر هر دو نهاد حاکم است و مهمتر از آن پاردایمی که بر سیاست گذاری علمی کشور حاکم است، من تا دهها سال دیگر هیچ چشم انداز روشنی در وحدت حوزه و دانشگاه نمی بینم

@shokoofaee

ادامه‌ی مطلب در متن بعدی 👇👇👇
Forwarded from بهترآفرینی
ادامه‌ی مطلب از متن قبلی 👆👆👆

❗️و اما راه حل :

تنها راه حل و بهترین راه حلی که به نظرم می رسد این است که هم حوزه و هم دانشگاه به بازتعریف رسالت خود احتیاج دارند.
مهمترین رسالت هر نهاد علمی حل مساله های جامعه خودشان است. اگر به طور جدی این دو نهاد رسالت خودشان را به حل مساله های اجتماعی جامعه تغییر دهند، حداقل دو اتفاق مهم می افتد :
اول از همه رشد علمی خیلی خوبی در هر دو نهاد اتفاق می افتد ؛ مخصوصا رشد کیفی علوم در هر دو نهاد صورت می گیرد؛ یعنی علوم هر دو نهاد به سطح دانش راهبردی( استراتژیک) ارتقاء می یابد. که صرفا با این نوع دانش می توان مساله های اجتماعی را حل کرد

دوم اینکه وحدت خیلی خوبی بین این دو نهاد اتفاق می افتد. یعنی بدون این همه همایش ها و نمایش ها، همگرایی به طور طبیعی رخ می دهد، چرا که مساله های اجتماعی چندوجهی هستند و همین چندوجهی بودن باعث می شود که متخصصین برای حل و فصل آنها دور هم جمع شوند.

پی نوشت ها:
1⃣ نکات فوق بیشتر درباره رشته های علوم انسانی دانشگاه ها ساری و جاری است.
2⃣ درباره مراحل تکامل یک علم از دانش دائره المعارفی به دانش منظومه ای و سپس دانش راهبردی، ان شاءالله بعدا توضیحاتی ارائه خواهم کرد.
3⃣ اختلال شخصیت اسکیزوئید  یک اختلال شخصیت است که با عدم علاقه به برقراری روابط اجتماعی، گرایش به یک زندگی انفرادی، سردی عاطفی، جداشدگی و بی‌تفاوتی مشخص می‌شود. افراد مبتلا ممکن است نتوانند دلبستگی‌های صمیمانه ای با دیگران برقرار کنند و در عین حال دارای یک دنیای فانتزی بامحتوا و جزئیات کامل اما منحصراً درونی هستند.
4⃣ اختلال شخصیت وابسته نوعی اختلال شخصیت است که فرد وابستگی فراگیر روانی به افراد دیگر دارد. این اختلال شخصیت یک وضعیت بلند مدت (مزمن) است که در آن بیمار برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است و تنها یک حداقل دستیابی به سطح طبیعی استقلال دارد.


محمود یزدانی

@shokoofaee
📣📣📣 اسلامی سازی علوم انسانی یا اسلامی سازی علوم حوزوی : کدامیک اولویت دارند؟

#یادداشت_۱۰

محمود یزدانی

۱۲ دی ماه سالروز رحلت حضرت علامه مصباح یزدی(ره) را به عنوان روز علوم انسانی اسلامی تعیین کرده اند.
من در عین حال که با پروژه علوم انسانی اسلامی موافق هستم، اما این طرح و پروژه را تا حد زیادی ناموفق و ابتر می بینم و معتقدم ما در نگاه کلان چندان راه به جایی نخواهیم برد.

علتش این است که ما مسیر را داریم اشتباه می رویم. و لازم است قبل از اینکه سراغ علوم انسانی دانشگاه ها برویم، و آنها را اسلامی کنیم، بایستی سراغ علوم حوزوی می رفتیم و ابتدا آنها را اسلامی می کردیم.

😳😳😳 شاید اسلامی سازی علوم حوزوی را برای اولین بار شنیده باشید و متعجب شوید که مگر علوم حوزوی ما اسلامی نیست که بخواهیم آن را اسلامی کنیم.

❇️ پیش فرض تمام کسانی که سراغ اسلامی سازی علوم انسانی می روند این است که علوم حوزوی مانند فقه و تفسیر و کلام و ... اسلامی است، فلذا لازم است علوم انسانی مانند روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی و ... نیز اسلامی شوند.
اما من معتقدم همین پیش فرض - که نقدهای زیادی به آن وارد است - منشأ بزرگترین اشتباهات و خطاهای ما در این سده های اخیر است.

❗️❗️❗️من معتقدم علوم حوزوی ما اسلامی نیست و بزرگترین نقص ما همین اسلامی نبودن علوم حوزوی است.
البته من با نگاه فازی به علوم حوزوی نگاه می کنم و وقتی می گویم علوم حوزوی ما اسلامی نیست، نگاه صفر و یک ندارم، بلکه معتقدم علوم حوزوی ما شبه اسلامی یا نیمه اسلامی و یا تا حدی اسلامی هستند. و تا ما نتوانیم علوم حوزوی را بقدر کفایت اسلامی کنیم، به طریق اولی پروژه علوم انسانی اسلامی از پیش ابتر و ناموفق است.

🔴 ‌علت اینکه می گویم این پروژه ابتر است، به این دلیل است که ما در طول قرن ها نتوانسته ایم مدلی از علم اسلامی حتی در حوزه های علمیه خودمان ایجاد کنیم که مطلوب اسلام بوده و شاخصه های علم اسلامی را داشته باشد، و چون نتوانسته ایم و مدلی ایجاد نکرده ایم، آن وقت بر اساس چه الگویی می خواهیم برویم علوم انسانی خودمان را اسلامی کنیم؟.
وقتی فقه ما نیمه اسلامی یا تا حدی اسلامی است، و اسلامی به معنای کافی نیست، آن وقت چگونه و بر چه اساس چه مدلی می خواهیم فی المثل روانشناسی اسلامی ایجاد کنیم ؟

ادامه‌ی مطلب در متن بعدی 👇👇👇
ادامه‌ی مطلب از متن قبلی 👆👆👆

❇️ ما تقریبا بجز زمان خیلی کوتاهی در صدر اسلام هیچ تجربه موفقی از اقامه دین نداریم و بعد از آن هم که حوزه های علمیه شکل گرفت، بر اساس تجربه موفق صدر اسلام شکل نگرفت و لذا در طی قرن ها فعالیت حوزه های علمیه، علمای ما بنا به دلایل متعدد - که برخی از آن ناشی از فراهم نبودن شرایط بود و برخی هم ناشی از نشناختن شاخص‌های علم اسلامی بود - نتوانستند علم اسلامی را تولید کنند و ما در زمینه علم اسلامی حتی از نوع حوزوی آن ، دست مان تا حد زیادی خالی است.

🙈🙈 بنابراین برخلاف نظر رایج و غالب خیلی ها که مشکل اصلی را در دانشگاه ها و علوم غربی می بینند، من مشکل اصلی را در حوزه ها و علوم حوزوی می بینم، و با اینکه اکثرا فکر می کنند که این علوم رایج حوزوی، اسلامی است، من معتقدم این علوم تا حد مختصری اسلامی است. یعنی اون جوری که دین می خواهد، علوم حوزوی ما اسلامی نیست.
🙊🙊 این دیدگاه بنده در عین حال که ممکن است اصلا به مذاق روحانیت و طرفداران اسلامی سازی علوم انسانی خوش نیاید، اما حقیقت تلخی است که هیچ گریزی از آن نداریم.

🔔🔔 پذیرش این دیدگاه تبعات زیادی دارد از جمله اینکه:
1⃣ پروژه اسلامی سازی علوم انسانی - به دلیل نداشتن مدل موفقی از علم اسلامی - پروژه زودهنگامی بود که شروع شد و به دلیل همین زودهنگامی و نداشتن مدل، ابتر مانده و ابتر خواهد ماند.
2⃣ تا زمانی که علوم حوزوی ما اسلامی نشود، علوم انسانی ما اسلامی نخواهد شد.
3⃣ چنانچه علوم حوزوی ما اسلامی شود ، خود همین اسلامی سازی علوم حوزوی باعث تولید روانشناسی ، جامعه شناسی و ... با رویکرد توحید بنیان خواهد شد و تا حد زیادی نیازهای جامعه را برطرف خواهد کرد. یعنی ما مسیر را داریم اشتباه می رویم، زیرا تولید علوم انسانی از اسلامی سازی علوم حوزوی شروع می شود نه از علوم دانشگاهی
4⃣ چون علوم حوزوی ما بقدر کفایت اسلامی نیست، فلذا با این علوم نمی توان نظام اسلامی تشکیل داد، از این منظر، مشکل تشکیل نظام اسلامی در حوزه اجرا نیست، بلکه در حوزه نظری و علمی است. این علوم رایج حوزوی توان طراحی و ساخت مدل نظری نظام اسلامی را ندارند، بنابراین حوزه های علمیه پاسخگوی نیازهای نظام اسلامی نیستند و این عدم پاسخگویی نه به دلیل نخواستن بلکه به دلیل نتوانستن بوده است.

✳️ حرف در این زمینه بسیار است که ان شاءالله در حد توان در متن های آتی به آن اشاره خواهم کرد ولی جای یک افسوس باقی است، که ای کاش آن همه دغدغه، انرژی، بودجه و تبلیغاتی که درباره اسلامی سازی علوم انسانی یا تولید علوم انسانی اسلامی صرف شده و صرف می شود، صرف اسلامی سازی علوم حوزوی می شد، که اگر این کار صورت می گرفت به پیشرفت های خیره کننده ای می رسیدیم.

محمود یزدانی

@islamic_psycho
Forwarded from بهترآفرینی
📣📣📣 مشکل ما ایرانی ها نه «داخلی» است، نه «خارجی» است، بلکه «مالشی» است. غالب ایرانیان اهل «مالیدن» و «مالوندن» هستند.

محمود یزدانی

#یادداشت_۶۱
#قسمت_اول

🤔🤔 من درباره جامعه خودمان هم به لحاظ جامعه شناختی و هم به لحاظ روانشناختی خیلی فکر می کنم. و اخیرا به یک فهم جالبی رسیدم. البته وقتی بعدا نگاه کردم، دیدم غیر از من خیلی ها هم به این مساله اشاره کرده بودند ولی برای خود من، چون خودم به این نتیجه رسیده بودم، برای خودم خیلی جالب بود گویی که به یک بینش و نگرش تازه ای رسیده ام.

❇️ من به ریشه های مشکلات اجتماعی که دقت می کردم و دنبال این بودم که چرا ایران این همه مشکلات دارد، می خواستم بفهمم که غالب ایرانی ها - فارغ از نقش ها، جایگاه ها، و کارهای مختلفشان - وجه مشترک یا وجه غالب شباهت هاشون چی هست ؟
یعنی ایرانی ها با تمام تنوعاتی که دارند، در چه چیزهایی بیشترین شباهت ها را دارند.

📶 وقتی از مولفه های ظاهری همچون زبان، دین، نژاد و ... گذر کردم و به مولفه‌های پنهان تر پرداختم، دیدم «مالیدن» و «مالوندن» فراگیرترین خصوصیت مشترک منفی ما ایرانی هاست‌. یعنی غالب ایرانی کار اصلی شان «مالشگری» است. و دیدم این صفت هم در من و همسرم وجود دارد، هم در بچه های من هست، هم تو اطرافیان خودم فراوان دیدم، و هم وقتی گسترده تر نگاه کردم دیدم در مدارس و دانشگاه ها و حوزه های علمیه و ادارات و مساجد و هیئت ها و کارخانجات و بازار و .... و تا خیل عظیمی از مسئولان به وفور وجود دارد. و اگر بخواهم این مساله را انتزاع و تعمیم دهم، آن را وارد مقوله فرهنگ می کنم و به عنوان یکی از عناصر کلیدی فرهنگ ایرانی معرفی می کنم و با شواهد زیادی می گویم که فرهنگ ایرانی، «فرهنگ مالشگری» است.

🙈🙈 یعنی بر خلاف برخی ها که می گویند فرهنگ ایرانی ها، دینی یا اسلامی است، من می گویم ایرانیان فرهنگ مالشگری دارند و بر اساس همین فرهنگ مالشگری سراغ اسلام رفته اند و فرهنگ شان را اسلام مالی کرده اند.

من البته مطالعات میان فرهنگی نداشته ام که ببینیم فرهنگ های دیگر چگونه اند ولی به جد معتقدم که کشورهای پیشرفته دنیا، قطع و یقین فعلا فرهنگ مالشگری ندارند و یا اگر دارند در حد خیلی کمی است.

ادامه‌ی مطلب در متن بعدی 👇👇👇