جلیل بهرامینیا عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح:
❞وقتی کسی را مجبور یا تشویق کنیم که در موارد گناه از ما اطاعت کند، از او عبادت خواسته و خود را نیز خدای او ساختهایم؛ لازمهی لا اله الا الله، این است که نه خدای دیگران شویم و نه بندهی آنان.
به نظر میرسد توحید با منع عبادت دیگران و نیز منع خدایی، پشتوانهی محکمی برای توسعهی سیاسی است.❝
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
❞وقتی کسی را مجبور یا تشویق کنیم که در موارد گناه از ما اطاعت کند، از او عبادت خواسته و خود را نیز خدای او ساختهایم؛ لازمهی لا اله الا الله، این است که نه خدای دیگران شویم و نه بندهی آنان.
به نظر میرسد توحید با منع عبادت دیگران و نیز منع خدایی، پشتوانهی محکمی برای توسعهی سیاسی است.❝
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
دعـ🤲ـای هنگام غم و اندوه
«اللَّهُمَّ إِنِّیْ عَبْدُکَ، ابْنُ عَبْدِکَ، ابْنُ أَمَتِکَ، نَاصِیَتِیْ بِیَدِکَ، مَاضٍ فِیَّ حُکْمُکَ، عَدْلٌ فِیَّ قَضَاؤُکَ، أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ هُوَ لَکَ، سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ، أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِیْ کِتَابِکَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِیْ عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ، أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِیْعَ قَلْبِیْ، وَنُوْرَ صَدْرِیْ، وَجَلاَءَ حُزْنِیْ، وَذَهَابَ هَمِّیْ»
الهى! من بندهى تو و فرزند بنده و کنیز تو هستم، پیشانى من «زمامم» در دست تو است، فرمان تو در حق من نافذ است، فیصلهات در حق من عین عدالت است. الهى! من بوسیلهى هر اسمی که خود را بـا آن مسمیکردهاى، یا در کتابت نازل کردهاى، یا به یکى از مخلوقاتت تعلیم دادهاى، یا ترجیح دادهاى که نزد تو در علم غیب بماند، از تو مسألت مىنمایم که قرآن را بهار دل، نور سینه، برطرفکنندهى غم و اندوه من بگردانى.
أحمد ١/٣٩١ و ألبانی آنرا صحیح دانسته است.
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
«اللَّهُمَّ إِنِّیْ عَبْدُکَ، ابْنُ عَبْدِکَ، ابْنُ أَمَتِکَ، نَاصِیَتِیْ بِیَدِکَ، مَاضٍ فِیَّ حُکْمُکَ، عَدْلٌ فِیَّ قَضَاؤُکَ، أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ هُوَ لَکَ، سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ، أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِیْ کِتَابِکَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِیْ عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ، أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِیْعَ قَلْبِیْ، وَنُوْرَ صَدْرِیْ، وَجَلاَءَ حُزْنِیْ، وَذَهَابَ هَمِّیْ»
الهى! من بندهى تو و فرزند بنده و کنیز تو هستم، پیشانى من «زمامم» در دست تو است، فرمان تو در حق من نافذ است، فیصلهات در حق من عین عدالت است. الهى! من بوسیلهى هر اسمی که خود را بـا آن مسمیکردهاى، یا در کتابت نازل کردهاى، یا به یکى از مخلوقاتت تعلیم دادهاى، یا ترجیح دادهاى که نزد تو در علم غیب بماند، از تو مسألت مىنمایم که قرآن را بهار دل، نور سینه، برطرفکنندهى غم و اندوه من بگردانى.
أحمد ١/٣٩١ و ألبانی آنرا صحیح دانسته است.
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توصيف دنيا توسط سيدنا علی بن أبيطالب رضی الله عنه
🎙 دكتر يوسف القرضاوي رحمه الله تعالى
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
🎙 دكتر يوسف القرضاوي رحمه الله تعالى
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
پویش همدلی با زلزلهزدگان شهرستان خوی
با توجّه به خسارات شدید مناطق زلزلهزده و سرمای شدید زمستان شهرستان خوی، جهت کمک به عزیزان خسارتدیده نیازمند همراهی شما خوبان هستیم
#پویش_همدلی_خوی #زلزله_خوی #خوی
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
با توجّه به خسارات شدید مناطق زلزلهزده و سرمای شدید زمستان شهرستان خوی، جهت کمک به عزیزان خسارتدیده نیازمند همراهی شما خوبان هستیم
#پویش_همدلی_خوی #زلزله_خوی #خوی
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 تلاوت آیاتی از سوره مبارکه البقره در مورد اهمیت و ارزش انفاق کردن مال در راه خداوند با صدای دلنشین #طارق محمد
👈 در این روزها سخت و شرایط ناگوار مردمان شریف زلزله زدهی شهرستان خوی را فراموش نکنیم
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
👈 در این روزها سخت و شرایط ناگوار مردمان شریف زلزله زدهی شهرستان خوی را فراموش نکنیم
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
زیبایی مراتبی دارد:
کمترین آن حُسنِ روی است .
پس از آن زیبایی کلام است. والاترین آن زیبایی روح است.
ارزشمندترین آن زیبایی نفس است.
و پاکترین آن زیبایی قلب است.
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
کمترین آن حُسنِ روی است .
پس از آن زیبایی کلام است. والاترین آن زیبایی روح است.
ارزشمندترین آن زیبایی نفس است.
و پاکترین آن زیبایی قلب است.
www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
🔆خودت را به تدبیر پروردگارت بسپار!
نوشته: ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالخالق احسان
دوست من!
میپرسی که چرا الله متعال دعای مرا قبول نکرده و آن را چه خواستم برایم نداد؟
برایت میگویم: دکتر برای ما دارویی را نمیدهد که ما میخواهیم، بلکه دارویی را تجویر میکند که به آن نیاز داریم.
شاید آن چه را که از خداوند خواستی به ضرر تو باشد، تو به اساس دیدگاه ناقص بشری خود به امور نگاه می کنی، و پروردگار هستی با علم کامل و فراگیر خود امور را تدبیر مینماید.
دوست من!
وقتی کودک، اشیای خوش رنگ و مضر را ببیند، برای دریافت آنها گریه میکند، و پدر و مادرش او را منع مینمایند، کودک این ممنوعیت را محرومیت میپندارد، و اما پدر و مادر میدانند که برخی ممنوعیتها بخشندگی و به خیر کودک است.
الله متعال امور را اینگونه و با رحمت خود تدبیر مینماید، در مقابل او تعالی ادب را رعایت کن!
و شاید خداوند دعای ترا اجابت کرده و آن چه خواستی را برایت بدهد؛ و اما وقت آن نرسیده و رسیدن هر چیز به موقع آن از حکمت الهی است که تو آن را درک نمینمایی.
دوست من!
این سخن پروردگارت را بخوان: «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» [القصص: ١٤] و زمانی كه موسی به نهايت قدرت و رشد (جسمانی) خود رسيد، و خرد و انديشهاش كامل گرديد، بدو فرزانگی و دانش داديم، و ما اينگونه به نيكوكاران پاداش میدهيم (و خوبی و نيكی ايشان را با خوبی و نيكی پاسخ داده و آنان را در هر دو جهان ياری میكنيم و خوشبخت میگردانيم).
برخی امور طوریاند که برای حفاظت از آنها باید پخته شوی و بعد از این که به پختگی مطلوب رسیدی، برایت داده میشوند.
دوست من!
اگر الله متعال از روز اول برای یوسف علیه السلام گشایشی نصیب میکرد، نمیتوانست به تخت پادشاهی برسد.
یوسف علیه السلام روزگاری را در پشت میلههای زندان سپری میکرد، و اما پروردگار جبار امور را تدبیر مینمود و اسباب را آماده میساخت تا به بخشش بزرگ و مقام رهبری مصر برسد.
دوست من!
مدت ده سالی که موسی علیه السلام به مداین سپری کرد، ضایع نشده و بیهوده سپری نگردید، و بلکه شرایط طوری برایش عیار شده بود که برای برگشت به مصر آماده شود، و برای این وظیفهی بزرگ باید صیقل داده شود؛ چون مسؤولیت آینده او سنگین بوده و مدت زیادی لازم بود تا صیقل یابد و آماده اجرای وظیفه شود.
دوست من!
مسلمانان در دورة مکه میخواستند که شمشیرها را از نیام بکشند و در برابر ستمگران از خود دفاع نمایند؛ اما اجازهی قتال تا بعد از هجرت به مدینه منوره به تعویق افتاد.
در حالی که خداوندی که بعد از هجرت مسلمانان را یاری رسانید، پیش از هجرت و در مکه نیز توانایی نصرتشان را داشت؛ و اما الله متعال خواست که اول باید به خوبی و شایستگی تربیت شوند؛ چون شمشیری که بدون عقیده و بدون تربیت سالم اسلامی از نیام کشیده شود، به زودی منحرف میگردد، و پروردگار تو میخواست که شمشیرها به خاطر برتری دین الهی به چکاچک در آیند، نه به خاطر انتقام از دشمن و نه به خاطر پیروزی شخصی افراد.
دوست من!
در داستانهای پیامبران علیهم السلام و صحابه رضی الله عنهم، پندر و اندرزهای فراوانی نهفته است؛ به آنها بیندیش و عبرت بگیر!
و بدان!
اگر از آن چه خواستی منع شدی، برای تو رحمت است،
و اگر خواسته تو بر آورده شد، حکمت است،
و اگر به تأخیر افتاد، یقین کن که وقت آن نرسیده است.
🌐 www.islahweb.org
🆔 @Islahweb
نوشته: ادهم شرقاوی
ترجمه: عبدالخالق احسان
دوست من!
میپرسی که چرا الله متعال دعای مرا قبول نکرده و آن را چه خواستم برایم نداد؟
برایت میگویم: دکتر برای ما دارویی را نمیدهد که ما میخواهیم، بلکه دارویی را تجویر میکند که به آن نیاز داریم.
شاید آن چه را که از خداوند خواستی به ضرر تو باشد، تو به اساس دیدگاه ناقص بشری خود به امور نگاه می کنی، و پروردگار هستی با علم کامل و فراگیر خود امور را تدبیر مینماید.
دوست من!
وقتی کودک، اشیای خوش رنگ و مضر را ببیند، برای دریافت آنها گریه میکند، و پدر و مادرش او را منع مینمایند، کودک این ممنوعیت را محرومیت میپندارد، و اما پدر و مادر میدانند که برخی ممنوعیتها بخشندگی و به خیر کودک است.
الله متعال امور را اینگونه و با رحمت خود تدبیر مینماید، در مقابل او تعالی ادب را رعایت کن!
و شاید خداوند دعای ترا اجابت کرده و آن چه خواستی را برایت بدهد؛ و اما وقت آن نرسیده و رسیدن هر چیز به موقع آن از حکمت الهی است که تو آن را درک نمینمایی.
دوست من!
این سخن پروردگارت را بخوان: «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» [القصص: ١٤] و زمانی كه موسی به نهايت قدرت و رشد (جسمانی) خود رسيد، و خرد و انديشهاش كامل گرديد، بدو فرزانگی و دانش داديم، و ما اينگونه به نيكوكاران پاداش میدهيم (و خوبی و نيكی ايشان را با خوبی و نيكی پاسخ داده و آنان را در هر دو جهان ياری میكنيم و خوشبخت میگردانيم).
برخی امور طوریاند که برای حفاظت از آنها باید پخته شوی و بعد از این که به پختگی مطلوب رسیدی، برایت داده میشوند.
دوست من!
اگر الله متعال از روز اول برای یوسف علیه السلام گشایشی نصیب میکرد، نمیتوانست به تخت پادشاهی برسد.
یوسف علیه السلام روزگاری را در پشت میلههای زندان سپری میکرد، و اما پروردگار جبار امور را تدبیر مینمود و اسباب را آماده میساخت تا به بخشش بزرگ و مقام رهبری مصر برسد.
دوست من!
مدت ده سالی که موسی علیه السلام به مداین سپری کرد، ضایع نشده و بیهوده سپری نگردید، و بلکه شرایط طوری برایش عیار شده بود که برای برگشت به مصر آماده شود، و برای این وظیفهی بزرگ باید صیقل داده شود؛ چون مسؤولیت آینده او سنگین بوده و مدت زیادی لازم بود تا صیقل یابد و آماده اجرای وظیفه شود.
دوست من!
مسلمانان در دورة مکه میخواستند که شمشیرها را از نیام بکشند و در برابر ستمگران از خود دفاع نمایند؛ اما اجازهی قتال تا بعد از هجرت به مدینه منوره به تعویق افتاد.
در حالی که خداوندی که بعد از هجرت مسلمانان را یاری رسانید، پیش از هجرت و در مکه نیز توانایی نصرتشان را داشت؛ و اما الله متعال خواست که اول باید به خوبی و شایستگی تربیت شوند؛ چون شمشیری که بدون عقیده و بدون تربیت سالم اسلامی از نیام کشیده شود، به زودی منحرف میگردد، و پروردگار تو میخواست که شمشیرها به خاطر برتری دین الهی به چکاچک در آیند، نه به خاطر انتقام از دشمن و نه به خاطر پیروزی شخصی افراد.
دوست من!
در داستانهای پیامبران علیهم السلام و صحابه رضی الله عنهم، پندر و اندرزهای فراوانی نهفته است؛ به آنها بیندیش و عبرت بگیر!
و بدان!
اگر از آن چه خواستی منع شدی، برای تو رحمت است،
و اگر خواسته تو بر آورده شد، حکمت است،
و اگر به تأخیر افتاد، یقین کن که وقت آن نرسیده است.
🌐 www.islahweb.org
🆔 @Islahweb