در شرایطی که برخی متصدیان امر علیرغم داعیههای مذهبی به آموزههای ان هم در عمل بیاعتنایند، این مثال را نزدم که در خیال خودم آنان را مجاب کنم که نفس قدرت شرایط برتری ایجاد میکند که انصاف ایجاب میکند دست مردم برای نقد و شکایت از آن و نه بالعکس باز باشد بلکه از آن روست که یادآور شوم پیچیدگیهای جامعه و مدیریت و ذات خطرآفرین قدرت در تاثیری که بر عملکرد و ذهن صاحب قدرت میگذارد تا حدی است که اگر راهی برای نقد و اعتراض و سینهای بردبار برای تحمل آننباشد.
اژدهای خودمحوری و ترکتازی و حقبهجانبی که قدرت در جان آدمیان می اندازد تنها با برفِ «امکان انتقاد و اعتراض مردم» در انجماد گرفتار میشود و اگر «خورشیدِ داغِ عراقِ» تهدید و شکایت و برخورد از جایگاه قدرت بر آن بیفتد این اژدها بیدار میشود و با دست گشادهای که دارد بر صغیر و کبیر مُلک و مملکت رحم نمیکند و همه چیز را درهم میپیچد و هیچ فرصتی برای توقف در مسیر اشتباه فراهم نمیشود.
اژدها را دار در برف فراق
هین مکِش او را به خورشید عراق
مولانا
اژدهای خودمحوری و ترکتازی و حقبهجانبی که قدرت در جان آدمیان می اندازد تنها با برفِ «امکان انتقاد و اعتراض مردم» در انجماد گرفتار میشود و اگر «خورشیدِ داغِ عراقِ» تهدید و شکایت و برخورد از جایگاه قدرت بر آن بیفتد این اژدها بیدار میشود و با دست گشادهای که دارد بر صغیر و کبیر مُلک و مملکت رحم نمیکند و همه چیز را درهم میپیچد و هیچ فرصتی برای توقف در مسیر اشتباه فراهم نمیشود.
اژدها را دار در برف فراق
هین مکِش او را به خورشید عراق
مولانا
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴درباره شکایت آمپزش و پرورش از سریال افعی تهران
گفتگو با رویداد ۲۴_
کامبیز نوروزی حقوق دان و کارشناس رسانه درباره ارجاعات حقوقی احتمالی توقیف یا تنبیه یک اثر سینماییبه دلیل توهین به یک صنف، به رویداد۲۴ گفته: سازمانهای دولتی و حتی بعضی نهادهای صنفی در ایران درک درستی از مفهوم هنر سینما و فیلم ندارند و به تولیدات سینمایی، واکنشهایی تحت عنوان توهین به یک گروه یا صنف نشان میدهند.
او گفته: گاهی اوقات این اعتراضات به شکایت هم منتهی میشود که چه در صورت اعتراض چه شکایت، ناشی از عدم درک آنها از مفهوم فیلم و قصه فیلم است.
نوروزی درباره استناد این شکایات به قوانین مربوط به جرم افترا و توهین میگوید: رفتار یک کاراکتر سینمایی را نمیتوان توهین تلقی کرد. در مورد پرونده فیلم افعی تهران به طور خاص، هیچ افترایی در کار نیست.
این حقوق دان میگوید در مورد این سریال اساسا مساله افترا قابل طرح نیست، چون در این سریال جرمی به شخص حقیقی یا حقوقی نسبت داده نشده است.
نوروزی با اشاره به ادعای آموزش و پرورش درباره توهین این سریال به صنف معلمان میگوید: اولا هیچ توهینی به صنف معلمان در این سریال صورت نگرفده. شاید به لحاظ سلیقه شخصی، حتی خود من هم سکانس مربوط به معاون مدرسه را نپسندم؛ اما این به معنای مجرمانه بودن این سکانس نیست.
او توضیح داده: ما در قوانین جرمی تحت عنوان توهین به صنف نداریم. توهین یا باید به شخص حقیقی باشد یا به یک سازمان معین؛ که حتی در مورد توهین به سازمان معین هم در جرم بودن یا نبودن توهین، اختلاف نظر حقوقی وجود دارد.
نوروزی با تاکید بر اینکه جرمی تحت عنوان «توهین به صنف» درقوانین ما تعریف نشده، میگوید: به هیچ عنوان مجرمانهای نمیشود این فیلم را توقیف یا با عوامل فیلم برخورد کیفری کرد.
او در مورد سابقه توقیف سریالها یا پخش فیلمها به دلایل مشابه (اعتراض اصناف یا گروه ها) گفت اکثر موارد قبلی مشابه پرونده افعی تهران نبوده اند و در موارد مشابه هم اقدام به توقیف، غیر قانونی بوده است.
او به تفاوت پرونده افعی تهران با توقیف سریالی نظیر سرزمین کهن اشاره کرده و گفت: در مورد سرزمین کهن، که بعدا نام آن به سرزمین مادری تغییر کرد، یک سریال تلویزیونی با تصمیم تولید کننده سریال پخش نشد. در واقع عدم انتشار آن به دلیل تصمیم خود صدا و سیما بود، نه دستور قضایی.
این حقوق دان میگوید: در مورد سریال افعی تهران جرمی واقع نشده و هیچ دلیل قانونی وجود ندارد که بخواهند با استناد به آن، مانع پخش فیلم شوند. از لحاظ هنری، گاهی اوقات اثر طوری است که قابلیت تعمیم دارد و دلالت بر عموم پیدا میکند؛ اما در این فیلم عموم فرهنگیان مخاطب نبودند بلکه یک ناظم مدرسه بود که قابل تعمیم به آموزگاران نیست.
او افزوده: ضمن اینکه در سالهای اخیر بارها موارد این چنینی در فضای مجازی دیده شده است. ویدئوهای پر شماری هست که در آن یک مدیر یا معاون مدرسه علیه دانش آموزان سو رفتارهای سختی کرده است.
مشکل در نوع مواجهه با محتوای آثار هنری، استاندارد دوگانه است
نوروزی درباره به امکانات حقوقی شکایت افراد از یک اثر هنری در صورت احتمال افترا یا توهین به شخص حقیقی در آن اثر هم توضیح داده است.
او با اشاره به تصویرسازی یک کاراکتر شبیه به ماشالله شمس الواعظین، روزنامه نگار با سابقه در سریال «گناه فرشته» میگوید: حتی در مورد فیلم گناه فرشته هم نمیشود شکایت کرد. اقتضای آزادی بیان این است که افراد نظرشان را به شکلهای مختلف بگویند. ممکن است بگوییم این کار خلاف اخلاق است، ولی از نظر حقوقی اشکالی ندارد.
نوروزی تاکید کرده: به هیچ عنوان حتی در پرونده گناه فرشته هم اثر سینمایی از نظر حقوقی قابل تعقیب نیست. این دیدگاه یک فرد است که کاراکتر سریالش را شبیه فرد خاصی طراحی کند، و نمیشود علیه آن اعلام جرم کرد.
https://t.me/kambiznouroozi
گفتگو با رویداد ۲۴_
کامبیز نوروزی حقوق دان و کارشناس رسانه درباره ارجاعات حقوقی احتمالی توقیف یا تنبیه یک اثر سینماییبه دلیل توهین به یک صنف، به رویداد۲۴ گفته: سازمانهای دولتی و حتی بعضی نهادهای صنفی در ایران درک درستی از مفهوم هنر سینما و فیلم ندارند و به تولیدات سینمایی، واکنشهایی تحت عنوان توهین به یک گروه یا صنف نشان میدهند.
او گفته: گاهی اوقات این اعتراضات به شکایت هم منتهی میشود که چه در صورت اعتراض چه شکایت، ناشی از عدم درک آنها از مفهوم فیلم و قصه فیلم است.
نوروزی درباره استناد این شکایات به قوانین مربوط به جرم افترا و توهین میگوید: رفتار یک کاراکتر سینمایی را نمیتوان توهین تلقی کرد. در مورد پرونده فیلم افعی تهران به طور خاص، هیچ افترایی در کار نیست.
این حقوق دان میگوید در مورد این سریال اساسا مساله افترا قابل طرح نیست، چون در این سریال جرمی به شخص حقیقی یا حقوقی نسبت داده نشده است.
نوروزی با اشاره به ادعای آموزش و پرورش درباره توهین این سریال به صنف معلمان میگوید: اولا هیچ توهینی به صنف معلمان در این سریال صورت نگرفده. شاید به لحاظ سلیقه شخصی، حتی خود من هم سکانس مربوط به معاون مدرسه را نپسندم؛ اما این به معنای مجرمانه بودن این سکانس نیست.
او توضیح داده: ما در قوانین جرمی تحت عنوان توهین به صنف نداریم. توهین یا باید به شخص حقیقی باشد یا به یک سازمان معین؛ که حتی در مورد توهین به سازمان معین هم در جرم بودن یا نبودن توهین، اختلاف نظر حقوقی وجود دارد.
نوروزی با تاکید بر اینکه جرمی تحت عنوان «توهین به صنف» درقوانین ما تعریف نشده، میگوید: به هیچ عنوان مجرمانهای نمیشود این فیلم را توقیف یا با عوامل فیلم برخورد کیفری کرد.
او در مورد سابقه توقیف سریالها یا پخش فیلمها به دلایل مشابه (اعتراض اصناف یا گروه ها) گفت اکثر موارد قبلی مشابه پرونده افعی تهران نبوده اند و در موارد مشابه هم اقدام به توقیف، غیر قانونی بوده است.
او به تفاوت پرونده افعی تهران با توقیف سریالی نظیر سرزمین کهن اشاره کرده و گفت: در مورد سرزمین کهن، که بعدا نام آن به سرزمین مادری تغییر کرد، یک سریال تلویزیونی با تصمیم تولید کننده سریال پخش نشد. در واقع عدم انتشار آن به دلیل تصمیم خود صدا و سیما بود، نه دستور قضایی.
این حقوق دان میگوید: در مورد سریال افعی تهران جرمی واقع نشده و هیچ دلیل قانونی وجود ندارد که بخواهند با استناد به آن، مانع پخش فیلم شوند. از لحاظ هنری، گاهی اوقات اثر طوری است که قابلیت تعمیم دارد و دلالت بر عموم پیدا میکند؛ اما در این فیلم عموم فرهنگیان مخاطب نبودند بلکه یک ناظم مدرسه بود که قابل تعمیم به آموزگاران نیست.
او افزوده: ضمن اینکه در سالهای اخیر بارها موارد این چنینی در فضای مجازی دیده شده است. ویدئوهای پر شماری هست که در آن یک مدیر یا معاون مدرسه علیه دانش آموزان سو رفتارهای سختی کرده است.
مشکل در نوع مواجهه با محتوای آثار هنری، استاندارد دوگانه است
نوروزی درباره به امکانات حقوقی شکایت افراد از یک اثر هنری در صورت احتمال افترا یا توهین به شخص حقیقی در آن اثر هم توضیح داده است.
او با اشاره به تصویرسازی یک کاراکتر شبیه به ماشالله شمس الواعظین، روزنامه نگار با سابقه در سریال «گناه فرشته» میگوید: حتی در مورد فیلم گناه فرشته هم نمیشود شکایت کرد. اقتضای آزادی بیان این است که افراد نظرشان را به شکلهای مختلف بگویند. ممکن است بگوییم این کار خلاف اخلاق است، ولی از نظر حقوقی اشکالی ندارد.
نوروزی تاکید کرده: به هیچ عنوان حتی در پرونده گناه فرشته هم اثر سینمایی از نظر حقوقی قابل تعقیب نیست. این دیدگاه یک فرد است که کاراکتر سریالش را شبیه فرد خاصی طراحی کند، و نمیشود علیه آن اعلام جرم کرد.
https://t.me/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi
Forwarded from محمد درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢رفتار شهرداری تهران با پارک لاله، مصداق بارز بیاخلاقی است!🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ آنگونه که محمدکریم آسایش، نویسنده کارزار #تعرض_به_بوستانها_را_متوقف_کنید میگوید: اینک بیش از دو ماه است که روند آبیاری قطعه سه هزارمتری محصور در پارک لاله که برخوردار از گونههای ارزشمند و اندمیکی چون انجیلی است، متوقف شده تا با خشکشدن درختان، هزینه های اجتماعی ساخت و ساز و تغییرکاربری پارک لاله کاهش یابد!
2️⃣ واقعاً با پدیده عجیبی روبرو هستیم که از یک سو با نهایت قلدری و تفرعن به انتقادهای فزاینده از خویش بیاعتنا بوده و میکوشد تا کار خود را پیش ببرد و از سوی دیگر، خود را حامی درخت و فضای سبز معرفی کرده و در و دیوار شهر را از بنرهای زندهباد درخت پر کرده است!
3️⃣ تعداد افرادی که تا این لحظه خواهان عزل علیرضا زاکانی از منصب شهرداری تهران شدهاند، به ۴۳۶۲۳ نفر رسیده است. لطفاً خبر این کارزار را تا میتوانید نشر دهید، هنوز بسیاری از مردم خبر ندارند. لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/111183
#نه_به_زاکانی
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ آنگونه که محمدکریم آسایش، نویسنده کارزار #تعرض_به_بوستانها_را_متوقف_کنید میگوید: اینک بیش از دو ماه است که روند آبیاری قطعه سه هزارمتری محصور در پارک لاله که برخوردار از گونههای ارزشمند و اندمیکی چون انجیلی است، متوقف شده تا با خشکشدن درختان، هزینه های اجتماعی ساخت و ساز و تغییرکاربری پارک لاله کاهش یابد!
2️⃣ واقعاً با پدیده عجیبی روبرو هستیم که از یک سو با نهایت قلدری و تفرعن به انتقادهای فزاینده از خویش بیاعتنا بوده و میکوشد تا کار خود را پیش ببرد و از سوی دیگر، خود را حامی درخت و فضای سبز معرفی کرده و در و دیوار شهر را از بنرهای زندهباد درخت پر کرده است!
3️⃣ تعداد افرادی که تا این لحظه خواهان عزل علیرضا زاکانی از منصب شهرداری تهران شدهاند، به ۴۳۶۲۳ نفر رسیده است. لطفاً خبر این کارزار را تا میتوانید نشر دهید، هنوز بسیاری از مردم خبر ندارند. لینک امضای کارزار:
https://www.karzar.net/111183
#نه_به_زاکانی
#محمد_درویش
احتراز از تشبّه به یهود؟
رضا موسوی طبری
ظاهراً کمیسیون اجتماعی مجلس بالاخره تعطیلی شنبه در عوض پنجشنبه را مقرون به صواب تشخیص داد. لذا رغم همۀ اختلاف نظرها، در صورت تصویب در صحن علنی مجلس و شورای نگهبان، این طرح به زودی اجرا خواهد شد.
عمدۀ مخالفتها ناظر به اجتناب از تشبّه به یهود است. آقایان میگویند چون یهودیها شنبه تعطیلاند ما نباید باشیم. میگویند مسأله تمدنی و فرهنگی است. در مقابل، موافقان اعلام نگرانی میکنند که با تعطیلی پنجشنبه چهار روز در هفته از ارتباط با دنیا محروم میشویم چرا که غالب کشورها شنبه و یکشنبه تعطیلاند و ما پنجشنبه و جمعه. تنها سه روز مفید جهت ارتباط با سایر کشورها میماند که برای اقتصاد ما زیانبار است.
این در حالی است که تقریبا تمام ممالک مسیحی و مسلمان هم شنبه را تعطیل کردهاند و مقصود موافقان طرح هماهنگی با قاطبۀ دول دنیاست نه آن کشور نصفه-نیمه که گاه بیم یا امیدِ زوالش میرود. اگرچه بدیهی است که تعطیلی یک روز در هفته آن هم شنبه ریشه در آیین یهود دارد و روایتی توراتی از آفرینش است.
بدان که ایام هفته که او را ایام الاسابیع خوانند عادت اهل شام و اهل مغرب بوده است که پیغامبران (ص) خبر دادند از اسبوع اول که عالم در او موجود شد و اندر توریت این معنی مذکور است. (گیهانشناخت، ص ۱۸۵)
کدام معنی؟ اینکه بنا بر روایت تورات در سِفر پیدایش خداوند عالم را در شش روز آفرید و روز هفتم استراحت کرد. در قرآن هم عبارتی مشابه دیده میشود: خلق السموات والارض فی ستة ایام (آیۀ ۳ سورۀ یونس) الّا اینکه از منظر اسلام خستگی و از پی آن نیاز به استراحت در خدا راه ندارد.
حالا چطور روز هفتم میشود شنبه؟ بخوانیم:
و عرب چون این سخن از جهودان میشنیدند در میان ایشان نیز عام شد و نام ایام هفته این است: یوم الاحد، الاثنین، الثلاثا، الاربعا، الخمیس، الجمعه، السّبت. (همان)
پس شنبه آخر هفته بوده است نه اوّل آن. چنانکه ابوریحان بیرونی هم در کتاب التفهیم مینویسد:
"چون روز یکشنبه اول روزهای هفته است از نخستین ساعات او آغاز کردند" (التفهیم، ص ۳۶۲)
در مأثورات ائمه (ع) هم (مثلا در مفاتیح الجنان، ملحقات صحیفۀ سجادیه) دیده شده که دعاهای هفته را از یکشنبه آغاز میکردند.
شاعران فارسی زبان ما نیز (مثل مسعود سعد و فضولی و دیگران) که دستور روزهای هفته را به نظم کشیدهاند از یکشنبه شروع و به شنبه ختم کردهاند.
لابد خواهید گفت این دلیل نمیشود که شنبه تعطیل باشد.
عرض میکنیم بله، اما توجه داشته باشید که به یک اعتبار در گذشته جمعه هم تعطیل نبوده است. تعریف ما از تعطیلی امروز به کلی متفاوت است با گذشته.
مشهور است که پیامبر فرمود: "سَیِّدُ الایّام یَوم الجُمعَه" و برای این روز مناسکی در نظر گرفت که اهمّ آن گردهمایی مسلمانان است.
در آیین یهود نیز برای شنبه (همان سبت یا شبّات) احکامی هست که به این قوم میگوید در این روز آشپزی، شستشو، شکار، آتشافروختن، نمک زدن به گوشت و... حرام است و یک یهودی معتقد از انجام این اعمال پرهیز میکند. در حالی که ما ایرانیان در روزهای تعطیل به احتمال قوی همۀ این کارها را صورت میدهیم و تعطیلی برای ما صرفاً به معنی انجام همین اعمال است.
مع هذا اگر به هر قیمتی بناست تشبّه به یهود صورت نبندد بهتر است همواره محاسن خود را بتراشیم و اَشکالی از دعا و تلاوت قرآن هم نداشته باشیم و کودکان خود را ختنه نکنیم و... چرا که منشأ همۀ اینها آیین یهود است.
نیاز به یادآوری نیست که چه مقدار از قرآن با عبارات و مفاهیم تورات مشترک است.
کاش کسی به این بزرگواران ماجرای صفیه همسر پیامبر را بگوید که وقتی از طعن دیگرهمسران پیامبر نسبت به خود غمگین بود و نزد ایشان از آنها به سبب فخرفروشیشان گله کرد، پیامبر به او گفت: به آنها بگو پدر من هارون و عمویم موسی بن عمران است.
کاش کسی به آنها نهیب بزند که اگر میخواهید مثل بعضی یهودیان نباشید (نوشتم "بعضی" تا حساب یهودیان شریف و پاکدل و آزاده را جدا کنم) عوض این ادا و اطوارها خانه و کاشانۀ دیگران را مصادره نکنید. بیجهت شهروندان ایرانی را در کشور خودشان در خیابان بازداشت نکنید. با دروغ و دغل مردم داخل و خارج را فریب ندهید. خود را قوم برگزیده و محبوب خدا تصور نفرمایید. اینهاست که قبیح است و باید از آن اجتناب کرد وگرنه تعطیلی شنبه کراهتی ندارد که هیچ، به حال ملک و ملت مفید و بالتبع عملی خداپسندانه است.
ضمناً مگر شما نمیگفتید با یهودیت عداوت نداریم و مشکل ما با صهیونیسم است؟ خب، این فرصت و بهانهای است تا صداقت خود را در این موضوع به همه نشان دهید. ممالک اسلامی هم که شنبه را تعطیل کردهاند. خود را به دست خویش کسی حبس میکند؟
البته اگر مراودهای با جهان ندارید همان بهتر که درک کودکان را از این مصراع صائب و موارد مشابه در تاریخ مختل نسازید:
فکر شنبه تلخ دارد جمعۀ اطفال را
رضا موسوی طبری
ظاهراً کمیسیون اجتماعی مجلس بالاخره تعطیلی شنبه در عوض پنجشنبه را مقرون به صواب تشخیص داد. لذا رغم همۀ اختلاف نظرها، در صورت تصویب در صحن علنی مجلس و شورای نگهبان، این طرح به زودی اجرا خواهد شد.
عمدۀ مخالفتها ناظر به اجتناب از تشبّه به یهود است. آقایان میگویند چون یهودیها شنبه تعطیلاند ما نباید باشیم. میگویند مسأله تمدنی و فرهنگی است. در مقابل، موافقان اعلام نگرانی میکنند که با تعطیلی پنجشنبه چهار روز در هفته از ارتباط با دنیا محروم میشویم چرا که غالب کشورها شنبه و یکشنبه تعطیلاند و ما پنجشنبه و جمعه. تنها سه روز مفید جهت ارتباط با سایر کشورها میماند که برای اقتصاد ما زیانبار است.
این در حالی است که تقریبا تمام ممالک مسیحی و مسلمان هم شنبه را تعطیل کردهاند و مقصود موافقان طرح هماهنگی با قاطبۀ دول دنیاست نه آن کشور نصفه-نیمه که گاه بیم یا امیدِ زوالش میرود. اگرچه بدیهی است که تعطیلی یک روز در هفته آن هم شنبه ریشه در آیین یهود دارد و روایتی توراتی از آفرینش است.
بدان که ایام هفته که او را ایام الاسابیع خوانند عادت اهل شام و اهل مغرب بوده است که پیغامبران (ص) خبر دادند از اسبوع اول که عالم در او موجود شد و اندر توریت این معنی مذکور است. (گیهانشناخت، ص ۱۸۵)
کدام معنی؟ اینکه بنا بر روایت تورات در سِفر پیدایش خداوند عالم را در شش روز آفرید و روز هفتم استراحت کرد. در قرآن هم عبارتی مشابه دیده میشود: خلق السموات والارض فی ستة ایام (آیۀ ۳ سورۀ یونس) الّا اینکه از منظر اسلام خستگی و از پی آن نیاز به استراحت در خدا راه ندارد.
حالا چطور روز هفتم میشود شنبه؟ بخوانیم:
و عرب چون این سخن از جهودان میشنیدند در میان ایشان نیز عام شد و نام ایام هفته این است: یوم الاحد، الاثنین، الثلاثا، الاربعا، الخمیس، الجمعه، السّبت. (همان)
پس شنبه آخر هفته بوده است نه اوّل آن. چنانکه ابوریحان بیرونی هم در کتاب التفهیم مینویسد:
"چون روز یکشنبه اول روزهای هفته است از نخستین ساعات او آغاز کردند" (التفهیم، ص ۳۶۲)
در مأثورات ائمه (ع) هم (مثلا در مفاتیح الجنان، ملحقات صحیفۀ سجادیه) دیده شده که دعاهای هفته را از یکشنبه آغاز میکردند.
شاعران فارسی زبان ما نیز (مثل مسعود سعد و فضولی و دیگران) که دستور روزهای هفته را به نظم کشیدهاند از یکشنبه شروع و به شنبه ختم کردهاند.
لابد خواهید گفت این دلیل نمیشود که شنبه تعطیل باشد.
عرض میکنیم بله، اما توجه داشته باشید که به یک اعتبار در گذشته جمعه هم تعطیل نبوده است. تعریف ما از تعطیلی امروز به کلی متفاوت است با گذشته.
مشهور است که پیامبر فرمود: "سَیِّدُ الایّام یَوم الجُمعَه" و برای این روز مناسکی در نظر گرفت که اهمّ آن گردهمایی مسلمانان است.
در آیین یهود نیز برای شنبه (همان سبت یا شبّات) احکامی هست که به این قوم میگوید در این روز آشپزی، شستشو، شکار، آتشافروختن، نمک زدن به گوشت و... حرام است و یک یهودی معتقد از انجام این اعمال پرهیز میکند. در حالی که ما ایرانیان در روزهای تعطیل به احتمال قوی همۀ این کارها را صورت میدهیم و تعطیلی برای ما صرفاً به معنی انجام همین اعمال است.
مع هذا اگر به هر قیمتی بناست تشبّه به یهود صورت نبندد بهتر است همواره محاسن خود را بتراشیم و اَشکالی از دعا و تلاوت قرآن هم نداشته باشیم و کودکان خود را ختنه نکنیم و... چرا که منشأ همۀ اینها آیین یهود است.
نیاز به یادآوری نیست که چه مقدار از قرآن با عبارات و مفاهیم تورات مشترک است.
کاش کسی به این بزرگواران ماجرای صفیه همسر پیامبر را بگوید که وقتی از طعن دیگرهمسران پیامبر نسبت به خود غمگین بود و نزد ایشان از آنها به سبب فخرفروشیشان گله کرد، پیامبر به او گفت: به آنها بگو پدر من هارون و عمویم موسی بن عمران است.
کاش کسی به آنها نهیب بزند که اگر میخواهید مثل بعضی یهودیان نباشید (نوشتم "بعضی" تا حساب یهودیان شریف و پاکدل و آزاده را جدا کنم) عوض این ادا و اطوارها خانه و کاشانۀ دیگران را مصادره نکنید. بیجهت شهروندان ایرانی را در کشور خودشان در خیابان بازداشت نکنید. با دروغ و دغل مردم داخل و خارج را فریب ندهید. خود را قوم برگزیده و محبوب خدا تصور نفرمایید. اینهاست که قبیح است و باید از آن اجتناب کرد وگرنه تعطیلی شنبه کراهتی ندارد که هیچ، به حال ملک و ملت مفید و بالتبع عملی خداپسندانه است.
ضمناً مگر شما نمیگفتید با یهودیت عداوت نداریم و مشکل ما با صهیونیسم است؟ خب، این فرصت و بهانهای است تا صداقت خود را در این موضوع به همه نشان دهید. ممالک اسلامی هم که شنبه را تعطیل کردهاند. خود را به دست خویش کسی حبس میکند؟
البته اگر مراودهای با جهان ندارید همان بهتر که درک کودکان را از این مصراع صائب و موارد مشابه در تاریخ مختل نسازید:
فکر شنبه تلخ دارد جمعۀ اطفال را
Forwarded from پایگاه خبری جانبازان جنگ تحمیلی معترض به حکومت
حکم قطعی شیخ شهاب الدین حائری شیرازی در دادگاه تجدید نظر ویژه روحانیت صادر و توسط اجرای احکام این دادسرا ابلاغ شد
به موجب این حکم که در دادگاه ویژه تجدید نظر به ریاست شیخ احمدرضا پور خاقان، صادر شده رای دادگاه بدوی ویژه روحانیت با مقداری تعدیل به نحوه ذیل اعلام شد:
حکم خلع لباس شیخ شهاب الدین حائری شیرازی که به مدت سه سال تعلیق شده بود تایید گردید و حکم دوسال زندان نیز به مدت سه سال تعلیق شد ولی جزای نقدی مقرر با ارفاق قانونی مقرر در آیین دادرسی کیفری و ۲۰درصد تقلیل آن پرداخت شده است.
همچنین از حیث مجازات تکمیلی فعالیت وی در فضای مجازی به مدت سه سال ممنوع شده همچنین وی مکلف به بستن کانال تلگرامی اش شده است
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
به موجب این حکم که در دادگاه ویژه تجدید نظر به ریاست شیخ احمدرضا پور خاقان، صادر شده رای دادگاه بدوی ویژه روحانیت با مقداری تعدیل به نحوه ذیل اعلام شد:
حکم خلع لباس شیخ شهاب الدین حائری شیرازی که به مدت سه سال تعلیق شده بود تایید گردید و حکم دوسال زندان نیز به مدت سه سال تعلیق شد ولی جزای نقدی مقرر با ارفاق قانونی مقرر در آیین دادرسی کیفری و ۲۰درصد تقلیل آن پرداخت شده است.
همچنین از حیث مجازات تکمیلی فعالیت وی در فضای مجازی به مدت سه سال ممنوع شده همچنین وی مکلف به بستن کانال تلگرامی اش شده است
#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی
@janbazanesabz
شلیک تیر خلاص به مناسک نیایش گروهی
فریبا نظری
گرچه سالهاست آیین و مناسک نیایش گروهی نماز جمعه، به همهی مسلمانان این سرزمین تعلق ندارد و فقط در انحصار بخشی از جامعه بنام خودیهاست اما از آغاز سال ۱۴۰۳، با حضور یک متهم اقتصادی به عنوان پیشوای این نیایش جمعی و اصرار و اراده بر تداوم این حضور؛ تیر خلاص بر پیکر نیمه جان آن شلیک شد.
پیکری که بخشی از جان و روحش را در طی دهههای شصت و هفتاد و نیمهی هشتاد از دست داده بود و البته عمدهی جانش هم در سال ۱۳۸۸ پس از انتخابات ریاست جمهوری دولت دهم، از کالبدش بیرون رفت و نفسهای آخرش را میکشید، اکنون دیگر جان ندارد و به تمام معنا مرده است.
حیرت انگیز آنکه این پدیده، برونداد حکومتی دینی با یک قرائت خاص سیاسی و ایدئولوژیک است که جامعه را به دو بخش بزرگ خودی و غیرخودی تقسیم کرده و غیریت انگاری از راهبردهای اساسی آن شمرده میشود.
درک و تفسیر نقش و کارکرد مناسک دینی همواره از نظر جامعه شناسان مختلف کلاسیک و معاصر، قابل تأمل بوده است.
⬅️ امیل دورکیم بر مناسک دینی برای تقویت اخلاق و وجدان جمعی در جامعه، جایگاهی ویژه در نظر دارد. وی معتقد است مناسک دینی موجب در کنارهم جمع شدن مردم جامعه شده و پیوندهای آنان بایکدیگر را مستحکم نموده و درنهایت سبب همبستگی اجتماعی آنان میشود. دورکیم اعتقاد دارد اجرای مراسم و سنتها، موجب زنده ماندن و تداوم باورها و پیوندهای جوامع انسانی است.
⬅️ کلیفورد گیرتز انسان شناس معاصر نیز از جمله افرادی است که بر اساس رویکرد تفسیری خود، تحلیلی از مناسک ارائه داده است. از منظر وی مناسک موقعیت و زمینهای به وجود میآوردند که سبب حفظ و تقویت باورهای دینی و نیز انسجام اجتماعی جامعه میشوند و از سوی دیگر زمینهی تقویت ارتباط فرد با امر مقدس را نیز فراهم می آورد.
به نظر میرسد آنچه بر باورهای دینی مردم ایران در طی پنج دههی گذشتهی حاکمیت دینی و ایدئولوژیک رفته است، منبع جدیدی از واقعیات و دادههایی است که میتواند در کلاسهای درس رشتههایی همچون تاریخ، علومسیاسی، و جامعهشناسی؛ تدریس و تفسیر شود و از سوی پژوهشگران حوزههای مختلف مورد واکاوی و مطالعه قرار گیرد که:
چگونه ممکن است مناسکی که قرار بوده موجب تقویت باورهای دینی و انسجام اجتماعی مردمان جامعه شود، این چنین سبب زدودن باورهای دینی و کاهش انسجام اجتماعی آنان شده است؟
فریبا نظری
گرچه سالهاست آیین و مناسک نیایش گروهی نماز جمعه، به همهی مسلمانان این سرزمین تعلق ندارد و فقط در انحصار بخشی از جامعه بنام خودیهاست اما از آغاز سال ۱۴۰۳، با حضور یک متهم اقتصادی به عنوان پیشوای این نیایش جمعی و اصرار و اراده بر تداوم این حضور؛ تیر خلاص بر پیکر نیمه جان آن شلیک شد.
پیکری که بخشی از جان و روحش را در طی دهههای شصت و هفتاد و نیمهی هشتاد از دست داده بود و البته عمدهی جانش هم در سال ۱۳۸۸ پس از انتخابات ریاست جمهوری دولت دهم، از کالبدش بیرون رفت و نفسهای آخرش را میکشید، اکنون دیگر جان ندارد و به تمام معنا مرده است.
حیرت انگیز آنکه این پدیده، برونداد حکومتی دینی با یک قرائت خاص سیاسی و ایدئولوژیک است که جامعه را به دو بخش بزرگ خودی و غیرخودی تقسیم کرده و غیریت انگاری از راهبردهای اساسی آن شمرده میشود.
درک و تفسیر نقش و کارکرد مناسک دینی همواره از نظر جامعه شناسان مختلف کلاسیک و معاصر، قابل تأمل بوده است.
⬅️ امیل دورکیم بر مناسک دینی برای تقویت اخلاق و وجدان جمعی در جامعه، جایگاهی ویژه در نظر دارد. وی معتقد است مناسک دینی موجب در کنارهم جمع شدن مردم جامعه شده و پیوندهای آنان بایکدیگر را مستحکم نموده و درنهایت سبب همبستگی اجتماعی آنان میشود. دورکیم اعتقاد دارد اجرای مراسم و سنتها، موجب زنده ماندن و تداوم باورها و پیوندهای جوامع انسانی است.
⬅️ کلیفورد گیرتز انسان شناس معاصر نیز از جمله افرادی است که بر اساس رویکرد تفسیری خود، تحلیلی از مناسک ارائه داده است. از منظر وی مناسک موقعیت و زمینهای به وجود میآوردند که سبب حفظ و تقویت باورهای دینی و نیز انسجام اجتماعی جامعه میشوند و از سوی دیگر زمینهی تقویت ارتباط فرد با امر مقدس را نیز فراهم می آورد.
به نظر میرسد آنچه بر باورهای دینی مردم ایران در طی پنج دههی گذشتهی حاکمیت دینی و ایدئولوژیک رفته است، منبع جدیدی از واقعیات و دادههایی است که میتواند در کلاسهای درس رشتههایی همچون تاریخ، علومسیاسی، و جامعهشناسی؛ تدریس و تفسیر شود و از سوی پژوهشگران حوزههای مختلف مورد واکاوی و مطالعه قرار گیرد که:
چگونه ممکن است مناسکی که قرار بوده موجب تقویت باورهای دینی و انسجام اجتماعی مردمان جامعه شود، این چنین سبب زدودن باورهای دینی و کاهش انسجام اجتماعی آنان شده است؟
Forwarded from اندیشکده خرد (Amir Dabirimehr)
درحاشیه افاضات شیخ کاظم صدیقی در نماز جمعه بعد از ماجرای ازگل گیت
مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی : سعدی
فقیهی پدر را گفت: هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلمان در من اثر نمیکند به حکم آن که نمیبینم مر ایشان را فعلی موافق گفتار:
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غلّه اندوزند
عالمی را که گفت باشد و بس
هر چه گوید نگیرد اندر کَس
عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند
اَتَأمُرونَ الناسَ بِالبِرِّ وَ تَنْسَونَ اَنفُسَکُم
عالم که کامرانی و تن پروری کند
او خویشتن گم است ، که را رهبری کند
مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی : سعدی
فقیهی پدر را گفت: هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلمان در من اثر نمیکند به حکم آن که نمیبینم مر ایشان را فعلی موافق گفتار:
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غلّه اندوزند
عالمی را که گفت باشد و بس
هر چه گوید نگیرد اندر کَس
عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند
اَتَأمُرونَ الناسَ بِالبِرِّ وَ تَنْسَونَ اَنفُسَکُم
عالم که کامرانی و تن پروری کند
او خویشتن گم است ، که را رهبری کند
سرچشمه امید
عباس عبدی
شاید بتوان گفت ریشه بخش بزرگی از رویکردها و برداشتهای نادرست ساختار ایران به تصور آنان از کارکرد رسانه و انتظارت نادرستی که از آن دارند، برمیگردد.
برای نمونه میبینند که مردم ناامیدند، گمان میکنند که این حس را رسانهها القا کردهاند و اگر بخواهند میتوانند مردم را امیدوار کنند. لحظهای هم فکر نمیکنند که اگر این تصور درست بود، ما باید یکی از امیدوارترین جامعههای جهان باشند، زیرا رسانههای رسمی فراتر از امید را تبلیغ میکنند، و حتی میگویند به هدف و قله رسیدهایم، دیگر چه میخواهیم؟
چند روز پیش وزیر کار با اعتماد به نفس باورنکردنی میگفت که: ▪️”به حمدالله و المنّه ما در حوزه اقتصاد یکی از اولین اقتصادهای جهان هستیم! مخصوصاً در این دولت و شاهد رونق هستیم.“▪️ خوب اگر با گفتن؛ مسألهای حل و امیدی آفریده میشد، جملات جناب ایشان باید قند را در دل همه آب کند. ولی تردیدی نیست که مخاطبان مستقیم آن جملات و دیگرانی هم که فیلم آن را دیدهاند، اگر چنین ادعایی را ناشی از بیاطلاعی محض ندانند، در خوشبینانهترین حالت، گمان میکنند، او نیز میداند که این حرفها شوخی است فقط برای دلگرم کردن شنوندگان و مقامات بالاتر چنین گفته است. البته این ادعا توهین به شعور مخاطب نیز هست، و اگر خودش هم باور داشته باشد، این سرچشمه ناامیدی برای مردم است که وزیر یک کشور با چنین اقتصادی، چنین تحلیلی و برداشتی داشته باشد.
مدتی پیش با شخص محترمی گفتگو میکردم، توصیه داشت که در نوشتههای خود امیدآفرینی را هم مد نظر قرار دهم. لبخندی زدم و گفتم خودم مصداقی از امید هستم. اینکه هر روز بنویسی، حتماً باید امید داشته باشی که بنویسی در غیر این صورت آدم ناامید چگونه میتواند بنویسد؟ افراد ناامید هم از همین زاویه مرا رد میکنند.
https://telegra.ph/سرچشمه-امید-05-10
عباس عبدی
شاید بتوان گفت ریشه بخش بزرگی از رویکردها و برداشتهای نادرست ساختار ایران به تصور آنان از کارکرد رسانه و انتظارت نادرستی که از آن دارند، برمیگردد.
برای نمونه میبینند که مردم ناامیدند، گمان میکنند که این حس را رسانهها القا کردهاند و اگر بخواهند میتوانند مردم را امیدوار کنند. لحظهای هم فکر نمیکنند که اگر این تصور درست بود، ما باید یکی از امیدوارترین جامعههای جهان باشند، زیرا رسانههای رسمی فراتر از امید را تبلیغ میکنند، و حتی میگویند به هدف و قله رسیدهایم، دیگر چه میخواهیم؟
چند روز پیش وزیر کار با اعتماد به نفس باورنکردنی میگفت که: ▪️”به حمدالله و المنّه ما در حوزه اقتصاد یکی از اولین اقتصادهای جهان هستیم! مخصوصاً در این دولت و شاهد رونق هستیم.“▪️ خوب اگر با گفتن؛ مسألهای حل و امیدی آفریده میشد، جملات جناب ایشان باید قند را در دل همه آب کند. ولی تردیدی نیست که مخاطبان مستقیم آن جملات و دیگرانی هم که فیلم آن را دیدهاند، اگر چنین ادعایی را ناشی از بیاطلاعی محض ندانند، در خوشبینانهترین حالت، گمان میکنند، او نیز میداند که این حرفها شوخی است فقط برای دلگرم کردن شنوندگان و مقامات بالاتر چنین گفته است. البته این ادعا توهین به شعور مخاطب نیز هست، و اگر خودش هم باور داشته باشد، این سرچشمه ناامیدی برای مردم است که وزیر یک کشور با چنین اقتصادی، چنین تحلیلی و برداشتی داشته باشد.
مدتی پیش با شخص محترمی گفتگو میکردم، توصیه داشت که در نوشتههای خود امیدآفرینی را هم مد نظر قرار دهم. لبخندی زدم و گفتم خودم مصداقی از امید هستم. اینکه هر روز بنویسی، حتماً باید امید داشته باشی که بنویسی در غیر این صورت آدم ناامید چگونه میتواند بنویسد؟ افراد ناامید هم از همین زاویه مرا رد میکنند.
https://telegra.ph/سرچشمه-امید-05-10
Telegraph
سرچشمه امید
🔺اعتماد ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘شاید بتوان گفت ریشه بخش بزرگی از رویکردها و برداشتهای نادرست ساختار ایران به تصور آنان از کارکرد رسانه و انتظارت نادرستی که از آن دارند، برمیگردد. برای نمونه میبینند که مردم ناامیدند، گمان میکنند که این حس را رسانهها…
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
احضار مجدد سید مصطفی تاجزاده و تهدید به جلب
صبح امروز برای بار سوم سید مصطفی تاجزاده، توسط قاضی رستمی احضار شد.
این در حالی است که او به جرم نقد رهبر یک سال و ده ماه از حکم پنج ساله خود را در بند ۴ زندان اوین سپری کرده است و در حال حاضر به خواسته ضابطین دور از دیگر زندانیان سیاسی نگهداری میشود.
تاجزاده که پیش از این هم از رفتن به دادگاه غیرقانونی استنکاف ورزیده بود، این بار هم به معاون قضایی زندان گفته که به دادگاه نمیرود. مثل قبل دادگاه غیابی بگذارند و حکم را اعلام کنند اما حکم جلب را به او نشان دادهاند!
عجیب است که هربار پس از انتخابات، به گفته خودشان پرشور، فشار بر منتقدان را بیشتر میکنند.
یادآور میشود؛ تبعات هرگونه فشار روانی بر زندانی سیاسی، خصوصا بیمار قلبی، با دستگاه قضایی و شخص رهبر است.
لازم به ذکر است دادگاه مربوطه مسئولیت را به گردن مسئولین زندان اوین میاندازد که علاقمند به اقدامات غیرقانونی تحمیلی از سوی دستگاههای امنیتی نیستند.
@MostafaTajzadeh
صبح امروز برای بار سوم سید مصطفی تاجزاده، توسط قاضی رستمی احضار شد.
این در حالی است که او به جرم نقد رهبر یک سال و ده ماه از حکم پنج ساله خود را در بند ۴ زندان اوین سپری کرده است و در حال حاضر به خواسته ضابطین دور از دیگر زندانیان سیاسی نگهداری میشود.
تاجزاده که پیش از این هم از رفتن به دادگاه غیرقانونی استنکاف ورزیده بود، این بار هم به معاون قضایی زندان گفته که به دادگاه نمیرود. مثل قبل دادگاه غیابی بگذارند و حکم را اعلام کنند اما حکم جلب را به او نشان دادهاند!
عجیب است که هربار پس از انتخابات، به گفته خودشان پرشور، فشار بر منتقدان را بیشتر میکنند.
یادآور میشود؛ تبعات هرگونه فشار روانی بر زندانی سیاسی، خصوصا بیمار قلبی، با دستگاه قضایی و شخص رهبر است.
لازم به ذکر است دادگاه مربوطه مسئولیت را به گردن مسئولین زندان اوین میاندازد که علاقمند به اقدامات غیرقانونی تحمیلی از سوی دستگاههای امنیتی نیستند.
@MostafaTajzadeh
مشارکت ۸ درصدی در انتخابات مجلس در تهران؛
لطفا به عدد «مشارکت» فکر کنید
؟؟؟؟٭
ساعاتی پس از پایان رأیگیری دور دوم و اعلام غیررسمی نتایج حوزههای باقیمانده پرونده انتخابات مجلس دوازدهم به پایان نزدیک شد.
دور دوم همه انتخاباتها به خصوص در مجلس معمولاً با استقبال کمتری برگزار میشود اما زور این انتخابات به خاطر موارد متعددی کمتر از قبل بود.
حامیان کاندیداهای امروز و نمایندگان راهیافته در دور اول به شدت دنبال نتایج نهایی هستند، تا معلوم شود ترکیب نهایی مجلس چگونه است.
از اعداد غیر رسمی که بیرون آمده مشارکت «۸ درصدی» در تهران نشان میدهد نمایندگان راهیافته به مجلس با رأی قابل تاملی به بهارستان میروند. در دور اول هم نفر اول تا پنجم تهران اندازه نفرات ۳۱ تا ۴۰ انتخاباتهای قبلی رأی گرفته بودند.
فارغ از ترکیب نهایی، مهمترین سؤال پیشروی سیاستمداران ایرانی دلایل نتایج به دست آمده از منظر کلان انتخابات است.
در گفتار و منش رهبر انقلاب بدون هیچ استثنایی «میزان مشارکت عمومی» یک قاعده عقلی و قطعی است و هیچگاه برای حاکمیت جمهوری اسلامی امری «تعارفی و تزئینی» نبوده است.
حالا با پایان یافتن فرآیند انتخابات، دلسوزان ایران که دل در گروی منافع ملی دارند باید برای بازگشت انتخابات به مدار اصلی که متضمن اصول اساسی انقلاب اسلامی و حضور گسترده آحاد مردم پای صندوق رأی باشد، فکر و عمل کنند.
انتخاباتی که گذشت درسهای فراوانی برای آینده ایران داشت، در روزهای آینده بیشتر درباره آن خواهیم نوشت.
٭روزنامه فرهیختگان
لطفا به عدد «مشارکت» فکر کنید
؟؟؟؟٭
ساعاتی پس از پایان رأیگیری دور دوم و اعلام غیررسمی نتایج حوزههای باقیمانده پرونده انتخابات مجلس دوازدهم به پایان نزدیک شد.
دور دوم همه انتخاباتها به خصوص در مجلس معمولاً با استقبال کمتری برگزار میشود اما زور این انتخابات به خاطر موارد متعددی کمتر از قبل بود.
حامیان کاندیداهای امروز و نمایندگان راهیافته در دور اول به شدت دنبال نتایج نهایی هستند، تا معلوم شود ترکیب نهایی مجلس چگونه است.
از اعداد غیر رسمی که بیرون آمده مشارکت «۸ درصدی» در تهران نشان میدهد نمایندگان راهیافته به مجلس با رأی قابل تاملی به بهارستان میروند. در دور اول هم نفر اول تا پنجم تهران اندازه نفرات ۳۱ تا ۴۰ انتخاباتهای قبلی رأی گرفته بودند.
فارغ از ترکیب نهایی، مهمترین سؤال پیشروی سیاستمداران ایرانی دلایل نتایج به دست آمده از منظر کلان انتخابات است.
در گفتار و منش رهبر انقلاب بدون هیچ استثنایی «میزان مشارکت عمومی» یک قاعده عقلی و قطعی است و هیچگاه برای حاکمیت جمهوری اسلامی امری «تعارفی و تزئینی» نبوده است.
حالا با پایان یافتن فرآیند انتخابات، دلسوزان ایران که دل در گروی منافع ملی دارند باید برای بازگشت انتخابات به مدار اصلی که متضمن اصول اساسی انقلاب اسلامی و حضور گسترده آحاد مردم پای صندوق رأی باشد، فکر و عمل کنند.
انتخاباتی که گذشت درسهای فراوانی برای آینده ایران داشت، در روزهای آینده بیشتر درباره آن خواهیم نوشت.
٭روزنامه فرهیختگان
Forwarded from امتداد
✅مقایسه آرای دو انتخابات دور دومی
✍🏻فرهیختگان: یک مقایسه از میزان آرای منتخبان در دور دوم انتخابات مجلس نشان میدهد میزان آرای نفر اول در انتخابات دوازدهم [بیژن نوباوه] از میزان آرای نفر بیست و یکم در دور دوم انتخابات مجلس نهم [مهرداد بذرپاش] هم کمتر است.
🔹 بیژن نوباوه در انتخابات مجلس نهم نیز در دور دوم [به عنوان نفر اول با بیش از ۴۹۱ هزار رای] به مجلس راه یافت با این تفاوت که میزان آرای او حدود ۱.۸ برابر میزان رای فعلی او بود.
#امتداد
@emtedadnet
✍🏻فرهیختگان: یک مقایسه از میزان آرای منتخبان در دور دوم انتخابات مجلس نشان میدهد میزان آرای نفر اول در انتخابات دوازدهم [بیژن نوباوه] از میزان آرای نفر بیست و یکم در دور دوم انتخابات مجلس نهم [مهرداد بذرپاش] هم کمتر است.
🔹 بیژن نوباوه در انتخابات مجلس نهم نیز در دور دوم [به عنوان نفر اول با بیش از ۴۹۱ هزار رای] به مجلس راه یافت با این تفاوت که میزان آرای او حدود ۱.۸ برابر میزان رای فعلی او بود.
#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from اقتصاد آنلاین
Forwarded from تحلیل زمانه
🔴 وزیر کشور: مردم حماسه آفریدند !
بهبه ، عجب حماسه ای ؛ با چند درصد مشارکت ،کمتر از ۷درصد!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
بهبه ، عجب حماسه ای ؛ با چند درصد مشارکت ،کمتر از ۷درصد!
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
شرف برتر از هونر(هنر) آمد پدید!
سیدمرتضی طباطبایی
همیشه وقتی شعر «هنر برتر از گوهر آمد پدید» را میشنیدم، ضمن تصدیقش از خود میپرسیدم حال که هنر از درّ و گوهر ارزشمندتر است، آن چیست که حتی از هنر برتر باشد. آیا هست؟
سکّاکی براساس برخورد تحقیرآمیز سلطان با هنر زیبایش که یک دانشمند را بیشتر تکریم کرده بود، به این نتیجه رسید که علم، برتر از هنر است و در پی علم افتاد.
اما ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی نظر دیگری دارد. او میگوید اخلاق است که برتر از گوهر و هنر مینشیند.
در بخش دوم کتاب بنیادگذاری، کانت بحثی دارد درباره تفاوت قیمت/ارزش (Preis/price) با شرف/شأن (Würde/dignity).
او میگوید چیزهایی هستند که قیمت دارند، مثل امور مایحتاج انسان که قیمت بازاری دارند یا محصولات هنری که جزو مایحتاج حیاتی نیستند ولی قیمت تجملاتی دارند. این قیمتها نسبیاند و کمتر و بیشتر دارند. اما یک چیز است که نمیشود رویش قیمت گذاشت و واجد عنوان «شرف» است و آن، انسانیت و اخلاق است...
سیدمرتضی طباطبایی
همیشه وقتی شعر «هنر برتر از گوهر آمد پدید» را میشنیدم، ضمن تصدیقش از خود میپرسیدم حال که هنر از درّ و گوهر ارزشمندتر است، آن چیست که حتی از هنر برتر باشد. آیا هست؟
سکّاکی براساس برخورد تحقیرآمیز سلطان با هنر زیبایش که یک دانشمند را بیشتر تکریم کرده بود، به این نتیجه رسید که علم، برتر از هنر است و در پی علم افتاد.
اما ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی نظر دیگری دارد. او میگوید اخلاق است که برتر از گوهر و هنر مینشیند.
در بخش دوم کتاب بنیادگذاری، کانت بحثی دارد درباره تفاوت قیمت/ارزش (Preis/price) با شرف/شأن (Würde/dignity).
او میگوید چیزهایی هستند که قیمت دارند، مثل امور مایحتاج انسان که قیمت بازاری دارند یا محصولات هنری که جزو مایحتاج حیاتی نیستند ولی قیمت تجملاتی دارند. این قیمتها نسبیاند و کمتر و بیشتر دارند. اما یک چیز است که نمیشود رویش قیمت گذاشت و واجد عنوان «شرف» است و آن، انسانیت و اخلاق است...
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
تفاوت امر زیبا و امر والا/ یادداشت دکتر مجتهدی پیرامون «فلسفه هنر کانت» - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
اوایل قرن هجدهم میلادی در مورد هنر و آثار هنری نوعی گرایش غیرافلاطونی،
در کشورهای غربی شروع شد و گویی اصل بر این قرار گرفت...
در کشورهای غربی شروع شد و گویی اصل بر این قرار گرفت...
چرا حکومتها از دانش جامعه شناسی هراس دارند
مهران صولتی
اگر چه پدید آمدن علوم اجتماعی در غرب روند طبیعی را در پاسخ به نیازهای این جوامع طی نمود ولی تاسیس این علوم در کشورهای در حال توسعه از منطق متفاوتی پیروی کرده است؛
مقایسه و تقلید. در میان رشته های راهیافته به ایران هم البته این جامعه شناسی بوده است که چونان بچه ای سرراهی تلقی شده و مورد بی مهری حکومتها قرار گرفته است.
از بی اعتنایی به آموزه های این دانش در سیاستگذاری ها گرفته تا تصفیه دانشگاهها از استادان مبرز، و از سیاسی تلقی کردن تحلیلهای جامعه شناختی گرفته تا بیکاری گسترده دانش آموختگان این رشته، همه و همه از نشانگان این بی اعتنایی بوده اند. دست آخر هم که از انحلال این رشته دانشگاهی ناامید شدند کوشیدند تا با درآمیختن آن با الهیات و ایدئولوژی، معجونی به نام جامعه شناسی اسلامی بسازند.
حال با این اوصاف می توان پرسید که چرا این دانش با نوعی هراس در میان حکومتها روبرو بوده است؟
شاید به دلایل زیر؛
اولویت اصلاح ساختارها بر اصلاح افراد: بر خلاف دانش روان شناسی که فرآیندهای روانی را با تمرکز بر رفتار فردی مورد بررسی قرار می دهد جامعه شناسی با توجه به اجتماعات انسانی میکوشد تا کنشهای جمعی را مورد مطالعه قرار دهد.
بر اساس این تفاوت جامعه شناسی هرگز نارساییهای اجتماعی را به نگرش و عملکرد افراد فرو نمیکاهد بلکه میکوشد تا ناکارآمدی ساختارهای موجود سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به عنوان علت نابسامانی ها معرفی نماید. بنابراین این نگاه از آنجا که ضرورت تغییر در جامعه و آیین حکمرانی را تشویق میکند نمی تواند نزد حکومتها محبوب باشد.
آگاهی انتقادی برای نقد نهادهای سلطه: جامعه شناسی در رویکرد انتقادی آن بسیاری از نهادهای سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به مثابه ساختارهایی برای بازتولید و تداوم مناسبات سلطه تلقی کرده و بر نقش آگاهی در افشای آنها تاکید میورزد.
روشن است که حکومتها میکوشند تا با مجموعه ای از ترفندهای تبلیغاتی وضع موجود را به عنوان مطلوبترین وضعیت معرفی کرده و از تداوم توازن قوای موجود دفاع نمایند. جامعه شناسی از آنجا که موجب شکل گیری آگاهی انتقادی در شهروندان میشود از منظر حکومتها یک دانش مزاحم است.
عرفی و قابل نقد دانستن نهادهای مقدس: جامعه شناسی امور قدسی را از عرش به فرش آورده و آنها را به مثابه پدیده های اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد.
با این توصیف جامعه شناسی؛ نهاد دین و متعلقات آن مانند مناسک، حجاب، اماکن مذهبی و روابط میان دینداران را نه به عنوان اموری رازآلود و فرا تاریخی بلکه به مثابه پدیدههایی بشری، تاریخی، و قابل نقد تلقی می کند. نگاهی که می تواند متولیان دین را در جایگاهی برابر با سایر شهروندان نشانده و آنها را در قبال سیاستهای شان وادار به پاسخگویی نماید.
تاکید بر مناسبات افقی، برابر و مشارکتی: جامعه شناسی به عنوان دانشی مدرن فی نفسه شهروند مدار، برابری طلب و مشارکت جوست و بر نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت حکمرانی جوامع تاکید دارد. این در حالی است که حکومت ها عمدتا اندک سالار، اقتدار گرا و غیر پاسخگو هستند.
لذا پرواضح است از آنجا که جامعه شناسی این شیوه حکمرانی را از یکسو باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی و افول اعتماد عمومی، و از سوی دیگر موجب بی ثباتی سیاسی، گسترش فساد و افزایش نارضایتی می داند نمی تواند در نقش مدافع آن ظاهر شود.
نکته پایانی: اگر چه برخی از رویکردهای جامعه شناسی که می توانند مبلغ نظم، قشر بندی و اصلاحات تدریجی بوده و به پدید آمدن جامعه شناسی سیاستگذار (مایکل بوراووی) بینجامند ممکن است با اقبال اندک حکومتها مواجه شوند ولی واقعیت این است که رویکرد انتقادی این دانش همچنان با بیمهری و طردشدگی از سوی نهادهای رسمی مواجه است.
مهران صولتی
اگر چه پدید آمدن علوم اجتماعی در غرب روند طبیعی را در پاسخ به نیازهای این جوامع طی نمود ولی تاسیس این علوم در کشورهای در حال توسعه از منطق متفاوتی پیروی کرده است؛
مقایسه و تقلید. در میان رشته های راهیافته به ایران هم البته این جامعه شناسی بوده است که چونان بچه ای سرراهی تلقی شده و مورد بی مهری حکومتها قرار گرفته است.
از بی اعتنایی به آموزه های این دانش در سیاستگذاری ها گرفته تا تصفیه دانشگاهها از استادان مبرز، و از سیاسی تلقی کردن تحلیلهای جامعه شناختی گرفته تا بیکاری گسترده دانش آموختگان این رشته، همه و همه از نشانگان این بی اعتنایی بوده اند. دست آخر هم که از انحلال این رشته دانشگاهی ناامید شدند کوشیدند تا با درآمیختن آن با الهیات و ایدئولوژی، معجونی به نام جامعه شناسی اسلامی بسازند.
حال با این اوصاف می توان پرسید که چرا این دانش با نوعی هراس در میان حکومتها روبرو بوده است؟
شاید به دلایل زیر؛
اولویت اصلاح ساختارها بر اصلاح افراد: بر خلاف دانش روان شناسی که فرآیندهای روانی را با تمرکز بر رفتار فردی مورد بررسی قرار می دهد جامعه شناسی با توجه به اجتماعات انسانی میکوشد تا کنشهای جمعی را مورد مطالعه قرار دهد.
بر اساس این تفاوت جامعه شناسی هرگز نارساییهای اجتماعی را به نگرش و عملکرد افراد فرو نمیکاهد بلکه میکوشد تا ناکارآمدی ساختارهای موجود سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به عنوان علت نابسامانی ها معرفی نماید. بنابراین این نگاه از آنجا که ضرورت تغییر در جامعه و آیین حکمرانی را تشویق میکند نمی تواند نزد حکومتها محبوب باشد.
آگاهی انتقادی برای نقد نهادهای سلطه: جامعه شناسی در رویکرد انتقادی آن بسیاری از نهادهای سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به مثابه ساختارهایی برای بازتولید و تداوم مناسبات سلطه تلقی کرده و بر نقش آگاهی در افشای آنها تاکید میورزد.
روشن است که حکومتها میکوشند تا با مجموعه ای از ترفندهای تبلیغاتی وضع موجود را به عنوان مطلوبترین وضعیت معرفی کرده و از تداوم توازن قوای موجود دفاع نمایند. جامعه شناسی از آنجا که موجب شکل گیری آگاهی انتقادی در شهروندان میشود از منظر حکومتها یک دانش مزاحم است.
عرفی و قابل نقد دانستن نهادهای مقدس: جامعه شناسی امور قدسی را از عرش به فرش آورده و آنها را به مثابه پدیده های اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد.
با این توصیف جامعه شناسی؛ نهاد دین و متعلقات آن مانند مناسک، حجاب، اماکن مذهبی و روابط میان دینداران را نه به عنوان اموری رازآلود و فرا تاریخی بلکه به مثابه پدیدههایی بشری، تاریخی، و قابل نقد تلقی می کند. نگاهی که می تواند متولیان دین را در جایگاهی برابر با سایر شهروندان نشانده و آنها را در قبال سیاستهای شان وادار به پاسخگویی نماید.
تاکید بر مناسبات افقی، برابر و مشارکتی: جامعه شناسی به عنوان دانشی مدرن فی نفسه شهروند مدار، برابری طلب و مشارکت جوست و بر نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت حکمرانی جوامع تاکید دارد. این در حالی است که حکومت ها عمدتا اندک سالار، اقتدار گرا و غیر پاسخگو هستند.
لذا پرواضح است از آنجا که جامعه شناسی این شیوه حکمرانی را از یکسو باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی و افول اعتماد عمومی، و از سوی دیگر موجب بی ثباتی سیاسی، گسترش فساد و افزایش نارضایتی می داند نمی تواند در نقش مدافع آن ظاهر شود.
نکته پایانی: اگر چه برخی از رویکردهای جامعه شناسی که می توانند مبلغ نظم، قشر بندی و اصلاحات تدریجی بوده و به پدید آمدن جامعه شناسی سیاستگذار (مایکل بوراووی) بینجامند ممکن است با اقبال اندک حکومتها مواجه شوند ولی واقعیت این است که رویکرد انتقادی این دانش همچنان با بیمهری و طردشدگی از سوی نهادهای رسمی مواجه است.
«رقیبِ ساختگی» نجابت به خرج نداد و رکب زد!
چه شد که «پاجوشهای بیریشه» بر «چنارهای متوهمِ پوسیده» پیروز شدند؟
مصطفی فقیهی
پس از آنکه اصلاحطلبان و اعتدالیون را حذف کردند، برای حفظِ ظاهر و تکمیلِ ویترینِ دموکراسی، «پاجوشها» را به عنوانِ «بازیگرانِ بازنده» به میدان انتخابات آوردند، اما «رقیبِ ساختگی» نجابت به خرج نداد و رکب زد!
چه شد که «پاجوشهای بیریشه» بر «چنارهای متوهمِ پوسیده» پیروز شدند؟
مصطفی فقیهی
پس از آنکه اصلاحطلبان و اعتدالیون را حذف کردند، برای حفظِ ظاهر و تکمیلِ ویترینِ دموکراسی، «پاجوشها» را به عنوانِ «بازیگرانِ بازنده» به میدان انتخابات آوردند، اما «رقیبِ ساختگی» نجابت به خرج نداد و رکب زد!
با این تفکر منحط، همان به که مبارزه نکنید
ناصر دانشفر
هر چند که سخنان رد و بدل شده در کلیپ زیر به قدری موهن، بیادبانه و تنفرآمیز است که نشر آن حتی برای تبیین یک راهبرد اصولی موجب شرمساری و خجالت نگارنده میگردد، اما چارهای جز این ندیدم و لذا پیشاپیش از یکایک همراهان گرامی پوزش میطلبم.
برای ورود به بحث با این پرسش آغاز میکنم که من و شمای مخالف نظام برای چه مبارزه میکنیم؟ به دنبال حاکم کردن چه فضایی بر سرزمین مادری خود هستیم؟ بنا داریم کشوری بسازیم که همه در آن آزادانه بتوانند باورها و عقاید خود را ابراز کنند، یا اینکه میخواهیم همه چون ما بیندیشند؟
اگر قصد و غرضمان از مبارزه به زیر کشیدن حکومت طالبانی کنونی و جایگزین کردن استبدادی از نوع شیک و با ظاهر امروزی است که در آن یک فرد حق نداشته باشد که از دیدگاه خود دفاع کند و به دلیل ابراز نظر خود، مورد فحاشیهای ما مثلاً انقلابیهای ورژن جدید قرار گیرد، خب چرا تلاش و کوشش بیهوده کنیم؟
وقتی آقایی که هنوز در موضع قدرت نیست با مخالف فکری خود اینگونه رفتار میکند، در فردای نشستن بر اریکهٔ قدرت با آنان چه خواهد کرد؟
افرادی چنین ضعیف و بیظرفیت که از کوچکترین فرصت برای منکوب کردن دیگر هموطنان غیر همفکر خود به این شکل و شمایل چندشآور استفاده میکنند، ثمرهٔ حضورشان در میدان مبارزه چیست؟ آیا کنش آنان جز ضربه زدن به اپوزیسیون و بیاعتبار ساختن مخالفان نظام، نتیجه و پیامد دگری هم دارد؟
البته از این امکان نمیتوان گذشت که هم خانم حاضر در این فیلم کوتاه و هم فرد هتاک از مهرههای نظام باشند، چرا که آن بانو دلیلی ندارد که بیدرنگ پای خاتمی را به میان آورد و از این گفتگو بیشترین عایدی نصیب نظام مقدس گردد.
البته این نیز ممکن است که وی از رئیس جبههٔ اصلاحات که در موضوع فلسطین با وی همداستان است، بیخبر باشد و تنها به دلیل یک واکنش غیرارادی در برابر این مردک فحاش چنین چیزی را به زبان آورده باشد.
اما با توجه به تکرار این موارد در میان کنشگران مخالف نظام، نمیتوان انکار کرد که متأسفانه برخی به این رویه عادت کرده و بنا ندارند از این شیوهٔ ناپسند عدول کنند.
بنده به عنوان یکی از افراد این ملت که سالهاست، بیمماشات به مقابله با راهبرد و عملکرد ناصواب نظام ولایی پرداخته است، از این نوع اشخاص اعلام انزجار مینمایم و به اندازهای که در توانم هست با این روش کنشگری مبارزه خواهم کرد.
به عنوان یک هموطن از دوستان و آشنایان این جماعت نابخرد تقاضا دارم که به آنها توضیح دهند که اینگونه تعامل حتی با اعوان و انصار نظام هم به جبههٔ مخالفان نظام آسیب وارد میکند، چه رسد به اینکه طرف اینگونه اعمال ناصواب افراد عادی کشورمان باشند.
به آنها بگویید که بدترین طریق دفاع از یک هدف متعالی، رفتاری چنین مذموم و غیرانسانی است. این نه فقط به قوت و قدرت مخالفان حکومت کمک نمیکند که دقیقاً کمککار حاکمیت است و به جهانیان اینگونه القا میکند که اپوزیسیون ایران فاقد منطق است، اهل تسامح و تساهل نیست و اگر در عرصهٔ قدرت قرار گیرد، کمتر از رژیم فعلی به حقوق مردم خود تعدی نمینماید.
یقین بدانید که این شیوهٔ تعامل با هموطنان مخالف، به ضعف، ناتوانی و فرسودگی مبارزان راه آزادی میانجامد.
دوستی با مردم دانا نكوست
دشمن دانا به از نادان دوست
دشمن دانا بلندت میکند
بر زمینت میزند نادان دوست
ناصر دانشفر
هر چند که سخنان رد و بدل شده در کلیپ زیر به قدری موهن، بیادبانه و تنفرآمیز است که نشر آن حتی برای تبیین یک راهبرد اصولی موجب شرمساری و خجالت نگارنده میگردد، اما چارهای جز این ندیدم و لذا پیشاپیش از یکایک همراهان گرامی پوزش میطلبم.
برای ورود به بحث با این پرسش آغاز میکنم که من و شمای مخالف نظام برای چه مبارزه میکنیم؟ به دنبال حاکم کردن چه فضایی بر سرزمین مادری خود هستیم؟ بنا داریم کشوری بسازیم که همه در آن آزادانه بتوانند باورها و عقاید خود را ابراز کنند، یا اینکه میخواهیم همه چون ما بیندیشند؟
اگر قصد و غرضمان از مبارزه به زیر کشیدن حکومت طالبانی کنونی و جایگزین کردن استبدادی از نوع شیک و با ظاهر امروزی است که در آن یک فرد حق نداشته باشد که از دیدگاه خود دفاع کند و به دلیل ابراز نظر خود، مورد فحاشیهای ما مثلاً انقلابیهای ورژن جدید قرار گیرد، خب چرا تلاش و کوشش بیهوده کنیم؟
وقتی آقایی که هنوز در موضع قدرت نیست با مخالف فکری خود اینگونه رفتار میکند، در فردای نشستن بر اریکهٔ قدرت با آنان چه خواهد کرد؟
افرادی چنین ضعیف و بیظرفیت که از کوچکترین فرصت برای منکوب کردن دیگر هموطنان غیر همفکر خود به این شکل و شمایل چندشآور استفاده میکنند، ثمرهٔ حضورشان در میدان مبارزه چیست؟ آیا کنش آنان جز ضربه زدن به اپوزیسیون و بیاعتبار ساختن مخالفان نظام، نتیجه و پیامد دگری هم دارد؟
البته از این امکان نمیتوان گذشت که هم خانم حاضر در این فیلم کوتاه و هم فرد هتاک از مهرههای نظام باشند، چرا که آن بانو دلیلی ندارد که بیدرنگ پای خاتمی را به میان آورد و از این گفتگو بیشترین عایدی نصیب نظام مقدس گردد.
البته این نیز ممکن است که وی از رئیس جبههٔ اصلاحات که در موضوع فلسطین با وی همداستان است، بیخبر باشد و تنها به دلیل یک واکنش غیرارادی در برابر این مردک فحاش چنین چیزی را به زبان آورده باشد.
اما با توجه به تکرار این موارد در میان کنشگران مخالف نظام، نمیتوان انکار کرد که متأسفانه برخی به این رویه عادت کرده و بنا ندارند از این شیوهٔ ناپسند عدول کنند.
بنده به عنوان یکی از افراد این ملت که سالهاست، بیمماشات به مقابله با راهبرد و عملکرد ناصواب نظام ولایی پرداخته است، از این نوع اشخاص اعلام انزجار مینمایم و به اندازهای که در توانم هست با این روش کنشگری مبارزه خواهم کرد.
به عنوان یک هموطن از دوستان و آشنایان این جماعت نابخرد تقاضا دارم که به آنها توضیح دهند که اینگونه تعامل حتی با اعوان و انصار نظام هم به جبههٔ مخالفان نظام آسیب وارد میکند، چه رسد به اینکه طرف اینگونه اعمال ناصواب افراد عادی کشورمان باشند.
به آنها بگویید که بدترین طریق دفاع از یک هدف متعالی، رفتاری چنین مذموم و غیرانسانی است. این نه فقط به قوت و قدرت مخالفان حکومت کمک نمیکند که دقیقاً کمککار حاکمیت است و به جهانیان اینگونه القا میکند که اپوزیسیون ایران فاقد منطق است، اهل تسامح و تساهل نیست و اگر در عرصهٔ قدرت قرار گیرد، کمتر از رژیم فعلی به حقوق مردم خود تعدی نمینماید.
یقین بدانید که این شیوهٔ تعامل با هموطنان مخالف، به ضعف، ناتوانی و فرسودگی مبارزان راه آزادی میانجامد.
دوستی با مردم دانا نكوست
دشمن دانا به از نادان دوست
دشمن دانا بلندت میکند
بر زمینت میزند نادان دوست
Telegram
attach 📎