خاطرات و روزنوشت ها
2.8K subscribers
5.15K photos
2.31K videos
68 files
11.5K links
اين يك كانال شخصی برای ارائه تحلیل‌ها، تفسیرها، خاطرات، به ويژه يادداشت هاي روزانه درخور توجه، در مسیر دلمشغولی‌های امروز و دغدغه‌های فرداست؛
این جا همچون رسانه های پيشن، تريبونی است برای بازپخش ديدگاه های گوناگون، حتی متضاد و مخالف نظر مالکِ کانال
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی کامل سخنرانی طوفانی دکتر ظریف در میزگرد سیاسی شبکه سه

@BehnamSamadi_ir 🧡
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
1_12071583292.pdf
125 KB
👆🏼 فایل پی‌دی‌اف متن صحبت‌های شنیدنی مسعود پزشکیان دربارهٔ سیاست خارجی خطاب به مردم ایران

(در میزگرد سیاست خارجی شبکهٔ ۳)

به نظرم این متن غنی‌ترین متن راهبردی با مخاطب عمومی در حوزهٔ سیاست خارجی ایران است که در سال‌های گذشته منتشر شده است
@jalaeipour
حالا فهمیدید چرا ظریف، لرزه بر اندام‌شان می‌اندازد؟

مصطفی فقیهی

ظریف⁩، فقط و فقط چند دقیقه‌ حرف زد
‏و نابود کرد هر آن‌چه بافته بودند
‏که همه‌ی دروغ‌های تحریم‌طلبان
‏و بی‌صداقتی امثال ‌ جلیلی⁩ را
‏رسوا کرد و برملا

‏حالا می‌شود بهتر فهمید
‏که چرا سیاست را چنین مبتذل کرده‌اند
‏و واهمه دارند از حضور امثال ظریف

‏حتی اگر ‌ صداوسیما⁩ بترسد
‏از نمایشِ نمای بسته‌ی ظریف
‏که تنها صدای غَرّای او
‏کفایت می‌کند برای شنیدن حقیقت
♦️یجوری میگن این دولت در کنترل تورم و ثبات قیمت دلار و تحقق وعده ها موفق بود
انگار مردم دچار فراموشی و آلزایمر اقتصادی شدند:


🔻قیمت دلار از 24 شده 60 هزار تومان
سکه از 10 شد 41 میلیون تومان

🔻قیمت پراید از 128 شده 370 میلیون تومان ، (قیمت خودروها به صورت میانگین 3 برابر شده)

🔻به جای ساخت 3 میلیون مسکن در 3 سال
کلا 300 هزار واحد مسکن ساختند.
میانگین قیمت هر مترمربع مسکن تهران از  30 رسیده به 84 میلیون تومان
(کمتر از 3 برابر شده)



📌در بخش مواد غذایی و گره نزدن معیشت مردم به مذاکرات و تحریم

🔹️قیمت یک کیلو شکر از 9 شده 45 هزار تومان (5 برابر)

🔹️قیمت یک کیلو مرغ از 24 شده 84 هزار تومان ( 3 برابر )

🔹️قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی از 125 شده 600 هزار تومان ( 5 برابر )



🔻در بخش وعده بهبود عملکرد بنگاههای اقتصادی و‌ حمایت از تولید نیز
با لاتاری خودرو و طرح تخصیص خودرو به فرزند آوری و...
زیان خودروسازان 4 برابر شده است.

🔻زیان انباشته خودروسازان از 48 رسیده به 200 همت


🔻وعده حمایت از بازار سرمایه و اینکه قرار نیست کسری بودجه دولت با تیغ زدن سهامداران جبران شود.

🔻سقوط 90 میلیارد دلاری مارکت  بازار سرمایه( از 230 به 140 میلیارد دلار )


https://t.me/pishroaz
مناظرات انتخاباتی و چند نکته!

حبیب رمضانخانی

۱. اینروزها حاکمیت بسیار تلاش می کند تا زمینه حضور پررنگ و حداکثری مردم در انتخابات را، بدون انعطاف و در چارچوب مدنظر خود، فراهم کند که البته تا به امروز آن شور و حال انتخابات پرشور گذشته ایجاد نشده.

پیشنهادم به مسئولان این است که اگر دنبال انتخابات پرشور هستید، کمتر در مورد توصیه به مردم و انتخابات اظهار نظر کنید! چون با این اصرار و تبلیغ ها، انگاره ای که در مردم شکل گرفته، گویای آن است که حضور در انتخابات، بیشتر به نفع اقتدارایان و منافع آن هاست تا مردم!

۲. با توجه به مناظرات و صحبت های نامزدها، توصیه ای که به شورای نگهبان هست؛ فقط به فکر تعهد و در مدار بودن نامزدها نبوده و کمی تخصص و توانایی آن ها را نیز در تایید صلاحیت ها مدنظر قرار دهید. مثلاً در بین ۶ نامزد، خاصه با توجه به مناظره شب قبل، چه توانایی و کارآمدی در امثال زاکانی، جلیلی و قاضی زاده دیدید که فکر کردید این ها توان سکانداری ریاست جمهوری را دارند؟
افرادی که فهم عمیقی از سیاست و مدیریت نداشته و حتی توان ادای یک جمله درست و قابل فهم به مخاطب را ندارند و مرتب دچار تناقض گویی می شوند؟

۳. در مناظره شب قبل، نامزدها بسان باقی مسئولان و زمان ها، فقط غر زدند و انتقاد کردند! فقط مشکلات را کلی و تیتر وار عنوان کردند که باید حل شود! خوب بزرگواران همه می دانند، بایستی سیاست خارجی ایران اصلاح شود، بورس باید سرو سامان یابد، از بخش خصوصی حمایت شود، تولید و صادرات فزونی گیرد، مردم پای کار باشند و... ولی چگونه؟ با چه برنامه، امکانات و ابزارهایی؟
مهم ارائه راه حل های شدنی تحت اختیارات رییس جمهور است که کسی ان را شفاف بیان نمی کند!

۴. در مناظره شب گذشته، ظاهراً از نامزدها خواسته شده بود، به تجربه گذشته، وارد تقابل با هم نشده و اسناد مهم و اقدامات پشت پرده را به پای رای اوری، فاش نکنند!
در همین راستا بود که مناظره برخلاف انتظار جذاب نبود و حتی نامزدهای پوششی هم با آن وظیفه گمارده شدن در جهت تخریب نماینده اصلاح طلبان، از کنترل خارج نشدند.

۵. نکته آخر اینکه، در مناظره شب گذشته، جناب قالیباف بسیار با سیاست عمل می کرد و در تلاش بود تا با همراهی و تایید تلویحی اظهارات آقای پزشکیان، از دامن زدن بر دوقطبی بین خود و ایشان بپرهیزد. سیاستی که می دانند در صورت ایجاد دوقطبی، باعث به صحنه کشاندن آرا مرددین گشته که به نفع اصلاح طلبان و به ضرر اصولگرایان تمام خواهد شد و منجر به تکرار تجربه سال های ۷۶ و ۹۶، البته باشدت کمتر خواهد شد.
درخواست برای آزادی صبا آذرپیک و یاشار سلطانی

اکبر منتجبي رئيس هیأت مدیره انجمن صنفي روزنامه‌نگاران استان تهران در گفتگویی با روزنامه سازندگی خواهان آزادی یاشار سلطانی و صبا آذرپیک از زندان شد.

او در این گفتگو در پاسخ به این سئوال که ‌شما چه واکنشی به بازداشت خانم آذرپیک و آقای یاشار سلطانی دارید؟ گفت: جای تاسف است که همزمان با آغاز فعالیت کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری، این دو فعال رسانه‌ای بازداشت و روانه زندان شدند. البته دستگاه قضایی اعلام کرده هم خانم صبا آذرپیک و هم آقای یاشار سلطانی شاکیان خصوصی دارند و به همین دلیل نیز بازداشت شده‌اند. فارغ از مطالب و دیدگاه‌ها یا روشی که این دو داشتند، بازداشت هر دو آنها، آن هم در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری شائبه‌برانگیز بود. زیرا آنها پرونده مشترک نداشتند که به علت آن پرونده بازداشت شوند. هر دو پرونده‌های جداگانه و مختلفی داشتند.

وی همچنین افزود: من از مفاد پرونده هیچ یک از این دو نفر اطلاعی ندارم اما بهتر بود اجرای حکم تا زمان مقتضی، و مشخصاً تا پایان انتخابات ریاست‌جمهوری به تعویق می‌افتاد. آقای اژه‌ای از زمانی که ریاست قوه قضائیه را عهده‌دار شده‌اند، بارها درخصوص عدم بازداشت افراد صحبت کرده‌اند. خاطرم هست یک بار به مقامات قضایی تاکید کردند حتی برای یک روز هم کسی را به زندان نفرستند.

حالا احکام دو فعال رسانه‌ای در هنگامه انتخابات اجرا می‌شود. دو فردی که کم‌وبیش درباره مسائل مختلف یکی از کاندیداها و اطرافین وی، مطالب زیادی منتشر کرده بودند. موضوع آنقدر داغ می‌شود که حتی در صداوسیما و یکی از میزگردهای انتخاباتی مطرح و از آقای قالیباف در این خصوص پرسش می‌شود. برای همین واقعاً با توجه به مطالبی که همسر خانم آذرپیک درباره وضعیت جسمانی ایشان و سقط‌ جنین صحبت کردند از دستگاه قضایی همچنین شاکیان می‌خواهم که زمینه آزادی ایشان و آقای سلطانی را فراهم کنند.

منتجبی در پاسخ به این پرسش این که ‌برخی معتقدند این دو، روزنامه‌نگار نیستند، گفت: تعریف روزنامه‌نگاری آنقدر این روزها بسط پیدا کرده که به سختی می‌توان گفت چه کسی روزنامه‌نگار هست یا نیست. اساتید این حرفه باید حد‌ومرز آن را تعیین کنند. اما حتی اگر این دو، روزنامه‌نگار به تعریف سابق آن که روزنامه‌نویسی است، نباشند، باز جای آنها زندان نیست. اساساً زندان جای اهل قلم نیست. زیبنده یک کشور نیست.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است در روزهای آینده، برای روزنامه‌نگاران یا فعالان رسانه، مشکلاتی پیش بیاید؟ گفت: امیدوارم چنین نباشد. اساساً یکی از شروط اولیه دموکراسی در هنگامه بالا گرفتن تب انتخابات ریاست‌جمهوری، ایجاد فضای امن برای روزنامه‌نگاران، رسانه‌ها و فعالان این حوزه است تا از جهت پرسش‌گری و روشن کردن زوایای ناروشن، برنامه‌ها و ادعاهای نامزدها را بررسی و نقد کنند. به همین دلیل خواهان باز گذاشتن فضای نقد کاندیداهای محترم انتخابات ریاست‌جمهوری هستیم.

عضویت در کانال:
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
فرود سخت

مطهره گونه ای

مناظره‌ی اول، با محوریت "اقتصاد" برگزار شد. مراسمی که شاهدش بودیم، عرصه‌ی رقابت رجال سیاسی نبود.

دو گروه بودند که یک گروه پرسشگری می‌کردند و گروهی دیگر در مقام کاندیدا پاسخ می‌دادند. وجه مشترک هر دو گروه هم این بود که همگی در مناصب و کسوت‌های مختلف، چهل و پنج سال است مملکت را به خاک سیاه نشانده‌اند!

در حالیکه در انتخابات‌های پیشین، مقابل هر کاندیدا، میز بلندی قرار می‌گرفت که پاهایشان را می‌پوشاند.

سوالات توسط متخصصان اقتصاد که همگی در ساختار حاکمیتی در دولت‌های مختلف، نقش داشتند، مطرح شد. نکته‌ی قابل توجه، در صحبت‌های همه‌ی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، فقدان بحث در مورد اشتغال و حضور زنان در حوزه‌ی اقتصادی کشور بود.

یعنی به زعم آقایان، حتی یک متخصص اقتصادی زن در کل ایران وجود نداشته که بتواند پرسشی مطرح کند.هر ۶ کاندیدا عاری از هرگونه راهبرد و برنامه‌ی مشخص بودند و شعارهای توخالی و تکراری می‌دادند.

هر ۶ کاندیدا عاری از هرگونه راهبرد و برنامه‌ی مشخص بودند و شعارهای توخالی و تکراری می‌دادند.

پزشکیان، می‌توانست بهتر عمل کند تا در روزهای باقی‌مانده به انتخابات سبد رای خود را افزایش دهد. اما به نظر می‌رسد "پزشک جمهور" دچار نوعی غافلگیری شده که حتی به ذهنش هم خطور نمی‌کرده که روزگاری برای منصب ریاست جمهوری از طرف شورای نگهبان تایید شود و بخواهد در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشد.
البته این غافلگیری و چیز دندان‌گیری در چنته نداشتن، نکته‌ی مشترک تمامی کاندیداها بود.

شاید "فرود سخت" آنها را همچنان در بهت و سردرگمی فرو برده است! خاصه قاضی‌زاده هاشمی که لباس مشکی بر تنش کرده بود!
باتوجه به نظر مخاطبان اصلاح‌طلب و جامعه‌ی هدف پزشکیان در ساعات پس از برنامه، آنچنان نتوانسته نظرشان را در مناظره‌ی نخست جلب کند.
او نمی‌تواند شانس بزرگی برای پیروزی داشته باشد درحالیکه کلی‌گویی می‌کند، بدون مصداق حرف می‌زند، از تقابل و حمله پرهیز می‌کند، پدرانه و لین سخن می‌راند و درنهایت خود را تمام‌قد "مجری" و "مطیع" رهبری معرفی می‌کند. اگر بر این ریل باقی بماند حتی ممکن است با ریزش بدنه هم روبرو شود چه رسد به افزایش سبد رای.

سخنرانی دانشگاه تهران هم چندان چنگی به دل نزد و اتفاقا اشتباه فاحش او در مورد تغییر "آیین نامه‌ی انضباطی" (که مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی است.) به جای شیوه‌نامه‌ی انضباطی، جملاتش در مورد ذوب در ولایت بودن، پاسخ‌های مبهم و کلی‌اش در مورد آبان و اعتراضات، بدون استفاده از کلیدواژه‌های تاثیرگذار و رسانه‌ای، می‌تواند بر ریزش بیش از پیش بدنه‌ی نسل z او نیز موثر باشد.

به نظر می‌رسد پدیده‌ی این مناظره عضو اصلی "کمیته‌ی مرگ" بود. مصطفی پورمحمدی منسجم‌تر و مسلط‌تر از سایر کاندیداها سخن گفت. از اشراف اطلاعاتی و کارکشتگی او در سازمان بازرسی کل کشور و همچنین نزدیکی منحصر به فرد او به هسته‌ی سخت قدرت و اینکه سالهاست یکی از نفرات اصلی امنیتی کشور است، نباید غافل شد.
باید دید مهره‌ی ورودی وزارت اطلاعات به عرصه‌ی انتخابات ریاست جمهوری، به سرنوشت کاندیداهای پیشین و همتای خود دچار خواهدشد یا تا پایان ثابت‌قدم خواهد ماند.
مستند تبلیغاتی پورمحمدی، به شدت به عملکرد احمدی‌نژاد رییس جمهور و شاهرودی رییس قوه قضاییه تاخته بود و نقطه‌ی ثقل خود را دوران ریاست بازرسی کل کشور عنوان کرده بود. از نشان دادن خانواده و همسرش ابایی نداشت و روی هم رفته می‌خواست تصویری روتوش شده از خود ارائه دهد تا پرونده‌ی خاوران و فایل صوتی منتشرشده مرحوم حسینعلی منتظری که در آن می‌گوید: شما را جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند و می‌خواهید زود بکشید که به محرم نخورد! و پورمحمدی در پاسخ می‌خندد، را زیر میز نگه دارد.
اما علی‌الظاهر پورمحمدی، مصمم‌تر از سایر کاندیداها عمل می‌کند و ...

زاکانی، سابقه‌ی خوبی حتی درمیان اصولگرایان ندارد و در این برنامه به گفته‌ی کارشناسان، آنقدر اضطراب داشته که ناگزیر به مصرف دارو شده، چون چشمهایش حالتی غیرطبیعی داشتند. فرمانده‌ی اسبق بسیج دانشگاه تهران به سیاق پیشین خود، لجن‌پراکنی کرد اما نتوانست عرصه را بر پزشکیان یا پورمحمدی تنگ کند.

جلیلی نیز سخنان خود را در کلیدواژه‌های تولیدی در کارگروه‌های باسمه‌ای چفیه به دوش و چماق به دستش خلاصه کرد که احتمالا خودش هم نفهمیده چه چیزی را از روی کاغذ می‌خوانده است!

قاضی زاده هاشمی با پوشیدن لباس مشکی و تمرکز و تاکید بر ادامه‌‌ی راه "شهید رییسی" به دنبال برآورده کردن خواسته‌ی جمیله و پدرش بود و حرف جدیدی نداشت.

سردار دکتر خلبان، قالیباف به دنبال "روزنه"ای جهت گشایش "راه" برای تعارض منافع با پزشکیان می‌گشت، اما یا پورمحمدی به او مجال نمی‌داد و تند و تیز پاسخ می‌داد و یا پزشکیان کرنش می‌کرد و پدرانه می‌گذشت!...

متن کامل یادداشت
B2n.ir/h23485
اولین مناظره؛
لیگ برتر یا بازی در زمین خاکی

محمد فاضلی

فراتر از این‌که چه کسی در انتخابات پیش رو رئیس‌جمهور می‌شود، می‌توان به درس‌های در مسیر انتخابات نیز نگریست و برای ایرانی که قرار است در تاریخ بماند و بهتر شود، نکته‌هایی آموخت.

دیشب‌، بعد از اولین مناظره که موضوعش اقتصاد بود، حتماً اعضای ستادهای نامزدها غمگین‌ترین افراد بوده‌اند. آن‌ها احساس می‌کنند انواع داده و اطلاعات به نامزدشان منتقل کرده‌اند اما اثری از آن‌ها در مناظره نیافته‌اند. احساس می‌کنند باخته‌اند.
بخش‌های مهمی از جامعه هم احساس می‌کند نامزدها حرفی برای گفتن نداشتند. چرا چنین است؟

نظم سیاسی ایران به صورت ساختاری – نه در گفتار – با مقوله‌ای به نام سازمان سیاسی حزبی مشکل دارد.
علل و دلایل آن در این نوشتار نمی‌گنجد. اما هیچ کدام از نامزدها آدم حزبی نیستند. ممکن است احزابی نیم‌بند از آن‌ها حمایت کنند، اما این‌ها آدم حزبی نیستند و خودشان را هم حزبی نمی‌دانند.

این نامزدها هیچ وقت در جلسات درون‌حزبی جدی شرکت نکرده‌اند، در حزب‌شان برای نوشتن برنامه وقت نگذرانده‌اند؛ به عنوان آدم حزب وارد رقابت سیاسی نشده‌اند؛ در رقابت‌های درون‌حزبی برای تبدیل شدن به نامزد برتر حزب رقابت نکرده‌اند؛ در گردهمایی و همایش (میتینگ) حزبی شرکت نکرده‌اند؛ به عنوان نامزد حزب جلوی رسانه‌ها ننشسته‌اند؛ و به صورت سازمان‌یافته در جلسات گفت‌وگو با اقشار مختلف حضور نداشته‌اند تا چوب بخورند.

انتخابات مسابقه‌ای در حد لیگ برتر فوتبال است، اما بازیکنانش از لیگ دسته سه یا حتی برخی از زمین‌های خاکی آمده‌اند.

پذیرش این واقعیت به معنای کنار کشیدن از سیاست، عدم مشارکت یا انکار تفاوت‌ها نیست؛ اما به معنای آن است که ما راه زیادی تا رسیدن به سامان سیاسی مدرن داریم. رسیدن به سامان و نظمی سیاسی که سیاست‌مدار حرفه‌ای بپروراند؛ سیاست‌مدار تمام‌وقت؛ سیاست‌مداری که رسانه، سخن گفتن، عدد و رقم، ساختن چشم‌انداز، ساختار ذهنی منسجم، و توانایی ارتباط برقرار کردن با مخاطب را داشته باشد.

جامعه ایران راه سختی در پیش دارد تا به یک نظم سیاسی مدرن برسد، و بدون داشتن احزاب سازمان‌یافته، نمی‌شود چنین راهی را پیمود. یکی از ضرورت‌های مشارکت فعالانه در سیاست ایران امروز، تلاش برای ساختن چنین احزابی متناسب با نظم سیاسی مدرن است. از طریق مشارکت در سیاست می‌توان این سیاست را تغییر داد.
🔴ظریف، کمپین انتخاباتی پزشکیان را وارد فاز جدیدی کرد

🔸همان طور که جستجوهای گوگل نشان می‌دهد، در شرایطی که قالیباف (رنگ زد) و جلیلی (رنگ سبز) در انتخابات حضور دارند، این ظریف (رنگ آبی) است که بیشتر مورد توجه مردم قرار دارد. بنظر می‌رسد با میزگرد امروز، انتخابات وارد سطح دیگری شود و سرعت رشد پزشکیان در نظرسنجی‌ها افزایش یابد.


❇️ @baamdadeno
اگر کاندیدایی نیاندیشیده است....

احمد زیدآبادی

هر کاندیدایی که وارد پاستور شود مجبور است سه کار مهیب و زلزله‌آسا را انجام دهد. منظور از "مجبور" یعنی اینکه هیچ راهِ گریزی از آنها وجود ندارد.

1. تطبیق سیاست منطقه‌ای کشور با نظم پس از جنگ در غزه.

2. حل چالش هسته‌ای چه از طریق احیای صورتی از برجام و چه از طریق امضای یک توافقنامۀ جدید.

3. تعدیل قیمت بنزین و گازوئیل.

هر کدام از این سه اقدام که صورت نگیرد، نتیجه‌اش بالا گرفتن بحران به صورتی بسیار خطرناک خواهد بود.

دو مورد اول جز از طریق اجماع همۀ ارکان قدرت به سرانجام نمی‌رسد و مورد سوم هم رضایت نسبی مردم را طلب می‌کند وگرنه حوادث سال 1398 به صورتی مهلک‌تر تکرار خواهد شد.

اگر کاندیدایی به ضرورت انجام این سه اقدام نیاندیشیده باشد، پایش روی زمین قرار ندارد.
آنکه به زودی وارد پاستور خواهد شد، با حجمی از تعارضات و مشکلات روبرو خواهد شد که هیچ رئیس جمهوری پیش از این، با آن مواجه نبوده است.

خدا به دادش برسد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مصطفی ملکیان دین پژوه در این گفتگو می گوید من تا سال ۱۴۰۰ همیشه  در انتخابات شرکت می کردم و دعوت هم می کردم از دیگران که شرکت کنید چون هنوز احتمال۴ اصلاح پذیری رژیم را می دادم
ولی من دیگر هیچ احتمال اصلاح پذیری نمی‌دهم و بنابراین در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهم کرد.
استاد ملکیان در ادامه درباره دلایل شرکت خود تا سال ۱۴۰۰ در انتخابات می گوید: من واقعا معتقد بودم هنوز کورسوی اصلاح پذیری در این رژیم وجود دارد اما در سال ۱۴۰۰ فهمیدم مطلقا چنین چیزی نیست و بنابر این در انتخابات شرکت نمی کنم.


#پایگاه_خبری_جانبازان_جنگ_تحمیلی

@janbazanesabz
سخنی با آقای پزشکیان

ناصر دانشفر

شب گذشته اولین مناظره بین شش نفر از کسانی برگزار شد که از سد نظارت استصوابی گذشته و تا کنون مورد تأیید نظام حاکم قرار دارند. مناظره‌ای که خود شاهد فضای چنددستگی، ارعاب، سانسور، بی‌برنامگی، عدم صلاحیت و مهندسی آرا بود.

من با آن پنج تن که با برچسب اصولگرایی وارد میدان شده و قریب به اتفاق آنها به هیچ اصلی پایبند نیستند، کاری ندارم و روی سخن این نوشتار با نمایندهٔ جبههٔ اصلاحات است.

جناب پزشکیان
۱- شما به کرات به نهج‌البلاغه استناد می‌فرمایید و من مانده‌ام که چگونه با باور به این کلام مولا که العدل اعطاء کل ذی حق حقه، در این جایگاه نشسته‌اید؟
آیا بر این اعتقاد هستید که صاحبان حق حضور در این مسند منحصر به این شش تن می‌باشد و هیچ فرد دیگری برای به دست گرفتن سکان قوهٔ مجریه استحقاق ندارد؟ اگر این نیست که نیست، آیا شما بر فرض ظفر غاصب کرسی ریاست‌جمهوری نیستید؟

۲- در اینکه مملکت چندپارچه شده تردیدی وجود ندارد و شوربختانه در هیچ سوی این پدیده کورسویی برای میل به وفاق مشاهده نمی‌شود. اگر تنها به گفتمان افراد مقابل خود در این گفتگو نظاره کنید، واضح و مبرهن است که در این طیف نیز، تفاوت نگاه از زمین تا آسمان است. اردوگاه اصلاح‌طلبان هم که به واسطهٔ حضور شما دوپاره شده و تیغ برگرفته، با تمام وجود به رخسار هم می‌کشند. معلوم است که گذارطلبان و براندازان نیز نه فقط با جنابتان همراهی نخواهند کرد، که شما را سد راه خود می‌دانند. کانونهای قدرت که تکلیف‌شان با شما روشن است. از شما می‌پرسم، آیا واقعاً چنین توانی را در خود می‌بینید که این جمع تکه پاره را یکبار دیگر کنار هم جمع کنید تا همگی برای سربلندی ایران عزیز دست در دست هم بگذارند؟ دیشب سخنی بس نازنین گفتید، هر چند در همان جلسه نیز چندین بار از آن تخطی نمودید. فرمودید که مرا ناچار به ورود به منازعه و به رخ کشیدن کاستی‌های خود نکنید. دیدید که طرف مقابل چنان بی اخلاقی می‌کند، که تحمل کردن آسان نیست.
مرحوم سحابی فرموده‌اند: صبر اصلاح طلبانه و حرکت تدریجی از گلوله خوردن هم سخت‌تر و گاهی از شهادت هم با ارزش‌تر است. آیا برای ایجاد اتحاد توان اینگونه صبوری را دارید؟

۳- بسیاری چون من مدتهاست که تاب دیدن رسانهٔ به ظاهر ملی و به واقع میلی را نداریم. اما شب گذشته برای آنکه ببینیم که قدرت مواجههٔ حضرتعالی در برابر این جماعت تمامیت‌خواه تا چه حدی است، از ساعت ۲۰ پس از مدتها دوری به کانال یک مراجعه کردیم.با کمال تأسف نیم ساعت تمام شاهد نماز جماعت و تقدیر از رئیس‌جمهور فقید و حرفهای بی سر و ته مجریان بودیم. انتظار داشتم که به این بی‌احترامی به مخاطب معترض شوید،اما با کمال تعجب دیدم که در برابر خط و نشان کشیدن‌های هیئت نظارت، زبان در کام گرفتید.
علاوه براین خود خواسته به حریم دولت قبل ورود نکردید تا مبادا گزندی به هالهٔ قدسی برساخت حاکمیت وارد شود. جناب پزشکیان، هنوز پای به کاخ ریاست‌جمهوری نگذاشته،اینگونه مرعوب کارگزاران نظام مقدس شده و محافظه کار گشته‌اید، فردا که با تمام قوا به مصاف‌تان خواهند آمد چه می‌کنید؟

۴- بنده به عنوان یک شهروند این سرزمین به شیوهٔ برگزاری این مناظره نقد بسیار دارم و نمی توانم بفهمم که چرا کارشناسان اقتصادی کشور، پاسخ سؤالات تخصصی خود را از کسانی خواهانند که هیچ تخصصی در این زمینه ندارند.
متوجه نمی‌شوم که چرا نباید تیم اقتصادی مد نظر کاندیدا در این برنامه حاضر باشد تا به پرسش‌های عدیده‌ای جواب دهند که زمان طرح آن بیش از مدتی است که برای پاسخگویی اختصاص یافته بود.با این‌حال گمان من این است که حضرتعالی با اطلاع از این موضوع، می‌بایست با استفاده از اطلاعات مشاوران خود پای به این جلسه می‌گذاشتید و از پس کار برمی‌آمدید. چیزی که حداقل به گمان من آنگونه که باید انجام نشد.

۵- شما از نمایندگان شاخص کشور هستید و در برهه‌ای حتی نایب‌رئیس مجلس بوده‌اید.بدین لحاظ از جنابعالی انتظار می‌رود بر آنچه که در خانهٔ ملت گذشته اشراف کامل داشته باشید. اما به گمان من که شاید اشتباه هم باشد، چنین چیزی در ارايهٔ مطالب حضرتعالی در مورد برنامهٔ هفتم، بودجه و دیگر مسائل جاری کشور دیده نمی‌شد. اگر این مشتی از خروار مجلس باشد،باید اذعان کرد که بی دلیل به اینجا نرسیده‌ایم.

جناب پزشکیان،من شما را فردی صالح، صادق و امین می‌دانم، اما اینها برای به دست گرفتن سکان قوهٔ مجریه کفایت نمی‌کند.

گفتمان این چند روزه و به ویژه شب گذشته شما مرا قانع نکرد که از پس کار برمی‌آیید، اما تنها دلخوشی‌ام این است که مدیریت در بسیاری از مواقع با سخنرانی انطباق ندارد.
شما نشان دادید که برخلاف بسیاری از مسئولان این دیار خطیب خوبی نیستید، اما امیدوارم که مدیر خوب و شایسته‌ای باشید تا در صورت اعتماد مردم به شما کشور را از این وضعیت فلاکت‌بار نجات دهید.
.

💥 رفراندوم معکوس، انتخابات نزدیک است...

ملتی که پای صندوق نمی‌رود، یعنی اعتراض به سیستم حکومتی و رهبر، یعنی اعتراض به رژیم، اعتراض به رهبر، و می‌شود رفراندوم معکوس...

آقای خامنه‌ای...!
شما گفته‌اید که اگر مسئولین هم مثل بازیکنان تیم فوتبال تمام تلاش خود را انجام دهند ، مردم تلاش آنها را می‌بینند و حتی اگر مثل آن بازی نتیجه هم نگیریم باز مردم خشنود و راضی خواهند بود... (بازی با اسپانیا را هم مثال زدید...)

رهبر گرامی...!
منظورت مسئولان کدام کشور است...؟!

اگر ایران منظور شماست، مگر در این کشور مسئول‌تر از خود شما هم کسی هست...؟!

بسم‌الله، از خودتان شروع کنید...!!

آن مسابقه فوتبال، زنده پخش شد و مردم "هزینه‌کرد قلبی" بازیکنان را دیدند، نتیجه را هم دیدند، قضاوت کردند و از آنچه حاصل آن قضاوت بود رضایت داشتند.

بیش از نیمی از بودجه کشور در اختیار زیر مجموعه‌های تحت امر شماست...

لطفاً رو بازی کنید و زنده، و اجازه دهید مردم خود قضاوت کنند و راضی شوند...

چرا در تصویب FATF کارشکنی کردید...؟!

مگر شفافیت مالی بین‌المللی پرده از چه برمی‌دارد که شما نگران می‌شوید...؟!

به‌عنوان فرمانده کل قوا بفرمایید چه مقدار موشک در سوریه انبار کرده بودید...؟! و چقدر پول آنها شده بود...؟! برای چه اینکار را کردید؟!

اسرائیل چطور طی دو سه حمله همه را منهدم کرد؟!

سود و زیان ملت ایران در یک فقره بازیِ حضور در سوریه چقدر بوده است...؟!

راست و حسینی پاسخ دهید تا ببینید ملت از عملکرد شما مثل عملکرد تیم ملی دفاع می‌کند؟!

بخش عظیم از بودجه در موسسات مذهبی فرهنگی زیر نظر شما هزینه می‌شود لطفا ثمره تلاش خود در این بخش را هم مثل تلاش تیم ملی بصورت زنده پخش کنید، و بگویید که اولا چه حجم از بودجه را می‌بلعند...؟!

بعد، بفرمایید با این همه مصرف، دقیقا سهم آنها در تولید ملی کشور چیست؟!

اگر این پول به‌صورت متناوب مثلا در میادین مشترک ما با قطر سرمایه‌گذاری می‌شد، چقدر در حفظ سرمایه‌های ملی و تولید و ارزآوری جلوتر بودیم...؟!

آقای رهبر...!
شما هرگز در مورد تلاش خود نه در این موارد و نه در موارد دیگر حرفی نمی‌زنید و نخواهید زد...

طی این دوران طولانی رهبری، با کدام خبرنگار مصاحبه کرده‌اید؟!

مصاحبه نمی‌کنید چون شما جوابگوی عملکرد خود نیستید...

گمان می‌کنید که مدیریت آن بالا نشستن و باید، باید گفتن است...

آقای رهبر...!
آن تلاش تیم ملی نتیجه مدیریت مردی مثل کارلوس کیروش است...

اگر باور ندارید، رهبری تیم ملی را هم خود به‌دست بگیرید تا در جام بعدی نتیجه کار را ببینید...!

آقای رهبر...!
اگر جای شما مدیر توانمندی آن بالا بود که به‌جای هدر دادن منابع، فقط دارایی‌های خدادادی این ملت را خرج خودشان می‌کرد، الان حال و روز ملت نگون‌بخت جور دیگری بود...!!

عکس‌های دبی هنگامی که انقلاب به پیروزی رسید را ببینید، بعد به مشاوران خود بگویید یک مقایسه‌ای از درآمد سرانه امارات با امروز ما داشته باشند؛ اهالی آنجا خیلی هم تلاش نمی‌کنند، و این راحتی را مدیون مدیران ارزشمندی هستند که در پی رفاه آنها هستند و نه تفکرات مانیایی رهبری کردن جهان...!

امارات را مثال زدم؛
برای اینکه دم دست است، برای اینکه رقیب قدر و پرقدرتی برای ما نبوده، برای اینکه وقتی با یک پرواز از روی تاریکی و سوت و کوری جنوب ایران بلند شوی، به‌راحتی نور و روشنایی و رونق آن قابل مشاهده است، خیلی هم آی‌کیو نمی‌خواهد، با یک نگاه، و از این فرودگاه به آن فرودگاه رفتن می‌توان به عمق فاجعه و عقب‌ماندگی‌مان پی برد...!!

اقای رهبر...!!
تیم‌هایی که در مسابقات نمی‌درخشند، در برگشت به خانه به سرعت مربی را عوض می‌کنند و یکی بهتر را جایگزین می‌کنند، تیمی که شما مربی آن هستید ۴۴ سال است که نتیجه نمی‌گیرد و می‌بازد و کسی جرات نمی‌کند شما را عوض کند که هیچ، شما از بقیه طلبکار هم هستید...!

شما وقتی سخنرانی می‌کنید، گویی که رهبر اپوزیسون هستید...

انگار نه انگار که مسئول اصلی همه‌ی مصائب خودِ شما هستید...!

ارزش پول ملی طی شش ماه گذشته کمتر از نصف شده است،

بخشی از تلاش خود برای جلوگیری از فاجعه را از طریق سیمای میلی پخش کنید، تا ملت به وجود شما افتخار کند و هورا کشان بریزد به خیابان و برقصد و بگوید رهبرم تلاشش را کرد، اما نشد.

#دموقراضه

🕊🕊🕊🕊🕊🕊

عضویت در کانال

       👇👇👇
👉 @demogorazee

.
شفا

سیدعلی صالحی

گُماشتهٔ گول‌آوری که تو را
فاش می‌گوید بیا ،
نرو... !

در این سرزمینِ سوخته
نه ایمانی مانده به احتمالِ شفا،
نه پوزخندِ شعبده‌بازی
که کلاهی و کبوتری...!

ببین این عذابِ اَلیم
چه بر هزارهٔ هراس خوردگانِ خسته
آورده است.
دیگر نه رَدی که رؤیایِ راه بَلَدی،
نه مؤمنی که بَسا
باور به لَمْ یَلَدی...!

فقط صفوفِ به درماندگانی بی‌جیره مانده‌اند
که در مصاف با سایهٔ خویش
از مصدرِ مرگ سخن می‌گویند.

مصیبتا...وا مصیبتا !
او که تو را نا امید می‌خواند
تنها گوربانِ بی‌هودهٔ خود
خواهد شد،
و او که با تو از امید سخن می‌گوید،
خود
نومیدترینِ این خلایق است.

واهی...واهی
هی وَهْنِ واهی،
بگو از جانِ این مردمِ تشنه
چه می‌خواهی...؟!
" طوفان ظریف "
تحلیلی بر نطق آتشین ظریف در میزگرد سیاسی دکتر پزشکیان

سجاد شفیعی

بودن دکتر مسعود پزشکیان در صحنه‌ی رقابت‌های چهاردهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری، حتی اگر ثمره‌ای هم برای برون رفت از شرایط کنونی نداشته و یا به باور برخی دوستان، یک صحنه آرایی برای بالا بردن مشارکت در انتخابات، پای کار آوردن بخشی از ناراضیان و تلاشی اندک برای احیای واژه‌ی از رمق افتاده‌ی انتخابات باشد، باز هم قابل تأمل و تفکر است چرا که فضا را برای انتقال برخی حقایق فروخورده و سر به مهر جامعه، آنهم پس سالها انحصار رسانه‌ای و تلاش برای وارونه جلوه دادن حقایق به نفع خود توسط جریان یکسان ساز و طالب قدرت و ثروت را فراهم آورده است.

نمونه‌ی بارز آن، نطق آتشین و طوفانی محمد جواد ظریف در برنامه‌ی امروز میزگرد سیاسی دکتر پزشکیان از شبکه‌ی سوم سیما و در پاسخ به مواضع فواد ایزدی ( از نزدیکان جریان یکسان سازی ) است که بی‌شک برای بخش اعظمی از جامعه که نمی‌دانستند و یا اگر هم می‌دانستند و باورشان سست شده بود، ایجاد سوال کرده و همچون بغضی که به فریاد مبدل گردیده، بر سر حامیان و طراحان یکسان سازی آوار شد.

ظریف، مشاور سیاست خارجه مسعود پزشکیان که به باور و بیان بسیاری از نظریه پردازان و کنشگران سیاست خارجی در داخل و صحنه بین الملل، قوی‌ترین، مطلع‌ترین و برجسته‌ترین دیپلمات حاضر و یکی از بهترین های تاریخ معاصر ایران است، چه در زمان تصدی وزارت امور خارجه و چه پس از آن، بارها با هدف دستیابی به منافع و مطامع سیاسی، از سوی برخی چهره‌ها و بسیاری از رسانه‌های حامی خالص‌سازی، مورد هجمه قرار گرفته بود، امروز در پاسخ به مواضع و سخنان ناپخته این کارشناس حاضر در میزگرد، در کمتر از ۹ دقیقه، با تکیه بر حقایق پنهان و کمتر بیان شده، قدرت تحلیل، تجربه و بیان توانمند خود، تمامی آنچه را آقایان در این سالها رشته بودند، پنبه کرد تا مشخص شود چرا در این سالها، هیچ‌گاه، فرصت دفاع در یک تریبون رسمی، به وی داده نشده است.

تماشای فایل کامل این سخنان را به همه ی مخاطبان گرامی، پیشنهاد می کنم.

https://t.me/noghteh3/78720
Forwarded from تحلیل زمانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 پاسخ کوبنده تاجزاده به زاکانی

🔶 حالا که این روزها اقای زاکانی در مناظرات با وقاحت سخن میگوید بد نیست یادی کنیم از این صحبت های طوفانی مرد شریف تاجزاده



#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
«بی‌عرضگی‌ها» یا «بی‌عرضگیِ ما»؟!

حسین ثنایی نژاد

آقای قالیباف گفته است: «سفره مردم به خاطر بی‌عرضگی‌ها کوچک شده است.» ایشان باید آن‌قدر صداقت می‌داشت که می‌گفت: «به‌خاطر بی‌عرضگی ما».

عجیب است که پس از این همه سال همه‌کاره بودن همه چیز را معیوب و فاجعه‌بار توصیف می‌کنند و هیچکس از «نزدیک بودن به قله» دم نمی‌‌زند و همه بی‌عرضگی‌ها را هم به گردن دیگران می‌اندازند!
پزشگیان، نامزدی برای اصلاح و مصالحه

ابوالفضل دلاوری*

دو اتفاق بزرگ در دو سال اخیر رخ داده. یکی اعتراضات سال 1401 که به‌خوبی شدت نارضایتی‌ها و تمایلات فرهنگی و سیاسی بخش بزرگی از جامعه به‌ویژه زنان و جوانان را به متولیان نظام نشان داد. ا
تفاق دوم تحریم انتخابات 1402 که نشان داد بخش بزرگی از جامعه دیگر به الگوی شبه‌دموکراتیک انتخابات پاسخ نمی‌دهد.

این دو رویداد هم بر گروه حاکم، هم بر اپوزیسیون میانه‌رویی که به‌دنبال راه‌حل‌های درون‌سیستمی است، تاثیر گذاشته است. تغییر الگوی کاندیداتوری اصلاح‌طلبان و اعلام صلاحیت‌ها در انتخابات 1403 به روشنی این تاثیر را نشان داد.

عقلانیت اپوزیسیون با پوزیسیون تفاوت دارد. اولویت اصلی گروه‌های حاکم و مسلط در هر جای جهان، تداوم موقعیت سیاسی و قدرت (استراتژی بقا) است.
براین‌اساس بسیار محتمل است که سیستم با آشکار شدن برخی آثار سیاست طرد و حذف و تمرکز بر یکدست‌سازی سیاسی، در مورد ادامه آن دچار تردید شده و درصدد است با چرخشی ملایم، به بخش‌های میانه‌رو تحول‌خواهان امکان حضور در عرصه سیاسی بدهد.

بحران‌هایی که جامعه ما با آن روبه‌روست بیش از هر چیزی محصول الگوی تنازعی سیاست است که به استهلاک منابع در همه نیروهای سیاسی اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون منجر شده است.
در تاریخ معاصر نشانه‌های چندانی از رویکردهای تعاملی و مصالحه‌جویانه دیده نمی‌شود. نباید مصالحه و سازش را منفی تلقی کرد بلکه باید آن را در حوزه سیاست به‌عنوان هنر و فضیلت تلقی کرد. براین‌اساس رویکرد مسعود پزشکیان را می‌توان شروع خوبی برای سیاست مصالحه‌گرایانه دانست.

در سیاست‌ورزی به‌ویژه در نظام‌های شبه‌دموکراتیک باید از ترساندن گروه‌های مسلط پرهیز کنند زیرا تجربه، به‌ویژه در دوره پس از انقلاب نشان داده ترساندن رقیب از دگرگونی‌های سریع و بنیادی ازسوی نیروهای تحول‌خواه همواره باعث حرکت این نیروها ابتدا به لاک دفاعی و سپس به موضع تهاجمی برای حذف چنین نیروهایی شده است.

لازم است اعتمادسازی و ترس‌زدایی از گروه‌های حاکم در اولویت کنش‌های سیاسی قرار گیرد.
اتفاقاً این الگوی سیاست‌ورزی در این روزها از سوی کاندیدای اصلاح‌طلبان به روشنی دیده می‌شود. البته این الگوی ارتباط سیاسی را نباید به‌عنوان حرکتی تاکتیکی تلقی کرد، بلکه باید به‌عنوان یک استراتژی در دستور کار سیاست تحول‌خواهانه قرار داد.

پوزیسیون و اپوزیسیون که مدت‌ها با هم جنگیده‌اند و هیچ‌کدام هم نتوانسته‌اند دیگری را حذف کنند، ممکن است در شرایط خاصی به این نتیجه برسند که فقط انرژی خود را هدر داده‌اند و دستاوردی هم نداشته‌اند؛ پس بهتر است به مصالحه روی ‌آورند و بر سر یک الگوی منصفانه و کارآمد دموکراتیک توافق کنند. جامعه سیاسی ما نیز می‌تواند این الگو را تجربه کند. اتفاقاً فضاهای انتخاباتی می‌تواند فرصتی برای تمرین این راهبرد باشد.

متاسفانه برخی از گروه‌های اجتماعی و سیاسی ساده‌انگار تصور می‌کنند که صرف نارضایتی و اعتراض هرچند وسیع و شدید، برای فروپاشی یک نظام و جایگزین کردن یک نظام دیگر کفایت می‌کند. حتی اگر سقوط یک نظام بنا به علل و عواملی رخ دهد لزوماً به تاسیس نظام با ثبات جدیدی، خواه دموکراتیک و خواه غیردموکراتیک منجر نخواهد شد.

رادیکالیسم، اعتراض، جنبش اجتماعی و گاه انقلاب سیاسی هم به نوبه خود می‌توانند به تغییرات سیاسی کمک کنند اما صرف اعتراضات یا جنبش‌های اجتماعی به تغییر سیاسی منجر نمی‌شود، بلکه این پدیده‌ها می‌توانند ضرورت تغییر را نشان دهند و برای انجام تغییرات و اصلاحات فشار بیاورند.
اصلاح و تغییر پایدار سیاسی اما نیازمند حضور و تلاش نیروهای سیاسی برای ایجاد اجماع یا توافق برای عملیاتی کردن اصلاحات در قالب کنش‌های نهادمند است.

حتی اگر پزشکیان برنده نهایی این انتخابات هم نباشد، باز فرصتی ایجاد شده برای رفع سوءتفاهم‌ها و نشان‌دادن امکان‌ها برای همگرایی سیاسی که این امر در سال‌های موسوم به اصلاحات چندان ایجاد نشد. آنجا فضای سیاسی مملو از هیجان‌ها، آرمان‌ها، ایده‌ها و تخیلات بود. امروزه اما آن هیجانات و تخیل‌ها تا حدود زیادی از میان این بخش از تحول‌خواهان رخت بر بسته و ایده‌ها نیز در برخورد با سخره‌های سخت واقعیت بازاندیشی شده‌اند.

*استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

برگرفته از گفت‌وگو با هم‌میهن
خطای بزرگ ستاد پزشکیان؛
چرا آذری‌جهرمی همراهِ پزشکیان به میزگرد فرهنگی تلویزیون نمی‌رود؟ مگر چند نفر مثل او و ظریف دارید؟

مصطفی فقیهی

آذری جهرمی ⁩ باید فردا در کنار ⁧ پزشکیان ⁩ و در «میزگرد فرهنگی تلویزیون» شرکت کند؛ او بیش از دیگران، زبانِ نسلِ Z و دغدغه‌های فرهنگی-اجتماعی مردم را می‌داند.

‏و مگر چند نفر مثل او و ⁧ ظریف ⁩ می‌توانند موج‌سازی کنند و فضای انتخابات را به سود مردم، تغییر دهند؟ «ستاد پرشکیان» باید از جهرمی بخواهد...

‏حضور فردی چون «محمد بهشتی» -به عنوان مشاور فرهنگی‌ای که ایران را همان ایرانِ ۳ دهه‌ی قبل می‌بیند- خطایی بزرگ و از دست دادن فرصتی اساسی‌ست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ سخنانی از جنس دغدغه برای ایران

محمدجواد آذری جهرمی نوشت:

🔺ممنون می‌شم به من لطف کنید و این ویدئو رو ببینید و دست به دست کنید.
توی گروه‌ها بفرستید و با دوستانتون به اشتراک بگذارید.
🔺️من این صحبت‌ها رو برای منافع خودم نزدم. مطمئن باشید که حتی اگر به من پیشنهادی شد، در دولت بعد مسوولیتی در کابینه احتمالی آقای پزشکیان نخواهم پذیرفت.
🔺️این رو گفتم که بدونید این سخنان رو فقط و فقط به خاطر دغدغه ‌ای که برای ایران و خودمون دارم زدم…
باید به زندگی برگردیم!

@azarijahromi

@mostaghelonline
گذار از عاملیت سیاسی به نیروی کار!
اصلاح‌طلبان تحت انقیاد کامل نظام سیاسی!

حسن مایلی


رابرت مرتون از جامعه‌شناسان کارکردگرای‌ ساختاری در کنار کوشش‌های نظری خود مفهوم کارکرد آشکار و کارکرد پنهان را ارائه می‌دهد. به تعبیر او کارکرد آشکار را می‌توان کارکرد مطلوب و کارکرد پنهان را کارکرد ناخواسته توصیف کرد (۱).

با نگاهی به پروژه‌ی سیاسیِ اصلاح‌طلبان طی ربع قرن گذشته، گرچه کارکرد آشکار پروژه‌ی سیاسی آنان را می‌توان بهبودِ اندک، میرا و ناپایدارِ عملکرد جمهوری اسلامی صرفا در دایره‌ی تعیین‌شده‌ی نظام آن هم صرفا در حوزه‌های تعریف‌شده، توصیف کرد؛ اما کارکرد پنهان پروژه‌ی آنان را می‌توان گذار اصلاح‌طلبان از عاملیت سیاسی به نیرویِ کارِ نظام سیاسی دانست.

در جامعه‌شناسی سیاسی عاملیت از عمل (رفتار) متمایز و به معنای توانایی ایجاد تفاوت است؛ از‌این‌رو «عامل/کنشگر» به فردی اطلاق می‌شود که با انتخاب‌های غایتمند در راستای ایجاد تغییر مؤثر حرکت می‌کند و در صورتی که اقدامات صرفا تکرار مکررات بدون ایجاد تغییر مؤثر باشد، انجام‌دهنده‌ی آن نه عامل و کنشگر بلکه «نیروی کار» تلقی می‌شود (۲).

به نظر آرنت نیز کنش سیاسی برای تحقق اصول اساسی مانند آزادی، برابری، عدالت و ... صورت می‌گیرد. در مقابل رفتار سیاسی اغلب شامل تمرکز بر موفقیت فردی توام با جاه‌طلبی، فرصت‌طلبی و تلاش برای کسب قدرت و موقعیت است.

با این وصف با نظری گذرا بر رفتار اصلاح‌طلبان طی ربع قرن گذشته می‌توان عاملیت سیاسی آن را برباد رفته توصیف کرد و ماحصل رفتار و عمل آنان در میدان سیاست را گذار آنان از عامل سیاسی به نیروی کار نظام سیاسی توصیف و راهکارها و راهبرد اخیر آنان را تیر خلاص به این عاملیت در حال احتضار قلمداد کرد. مسئله‌ی اصلی عاملیت سیاسی ایجاد تغییر موثر و گذار از «آنچه هست» به «آنچه خواهد بود» است که البته چنین مسئله‌ای در راهبردها و راهکارهای اصلاح‌طلبان کماکان غایب بوده و با نظری بر رفتارها، مواضع و به‌ویژه آنچه بر زبان کاندیدای آن‌ها جاری است، می‌توان تأثیرپذیری بیش از حد آنان از ساختار نظام سیاسی را به سهولت رویت نمود و رفتار آنان را نه عاملیتی سیاسی بلکه آنان را نیروی کار تحت انقیاد ساختار نظام سیاسی توصیف کرد!

ارجاعات درون متن:
(۱) نظریه‌ی جامعه‌ شناسی، جورج ریتزر، نشر نی.
(۲) گذارها به دموکراسی، حسن قاضی مرادی، نشر اختران.


تحکیم ملت