Forwarded from تحلیل زمانه
رائفیپور ویدئو داد کاربران پاسخش را دادند!/ حالا چرا اینقدر سراسیمه و عصبانی هستی، یک صد میلیارد تومان که پولی نیست!
در پی افشای گردش مالی میلیاردی باند علیاکبر رائفیپور، وی در یک سخنرانی ویدئویی نیم ساعته که در برخی سایتهای طیف پایداری منتشر شده از خود دفاع کرده و گفته است: ضربهای که اقداماتی از این دست «بخوانید: افشاگری مفاسد مالی!» به اقتصاد کشور میزند کمتر از تحریمها نیست، آقایان فرزین و خاندوزی میدانید چرا مردم تمایلی ندارند پولهایشان را در بانکهای ایران نگه دارند چون هیچ حریم خصوصی در کشور وجود ندارد، یک روحانی «منظورش جلیل محبی است» با کدام مجوز و به پشتگرمی چه کسانی چنین گستاخانه اطلاعات خصوصی مردم را منتشر میکند؟»
در ادامه واکنش برخی از کاربران در شبکه ایک فارسی را بخوانید:
↩️ اقای رائفیپور الان به آقای خاندوزی چه ربطی دارد. حالا چرا اینقدر سراسیمه و عصبانی هستی؟ یک صد میلیارد تومان که پولی نیست!
↩️ این تازه حساب ریالیت بود وای به اون روزی که گند ارزهای دیجیتالی در بیاد...
↩️ عجب! حریم خصوصی خوبه فقط برای شما؟
↩️ خورشید خانم اسم واقعیش چیه؟؟
↩️ بشما رسید حریم حرمت پیدا کرد؟
اینبار هم مثل بارهای دیگه فرقی نداشت!! چون ذات شمابا فریب عجین شده!
↩️ کفتارها به جون هم افتادن
↩️ تشت رسواییتون بدجوری افتاد
↩️ یعنی یه جوری زدندت که دیگه کمر راست نکنی.
↩️ خودت گفتی اون یکی کشو رو هم بگردید شاید چیزی پیدا شد. این دیگه کارنامه نیستا. بحث میلیاردها پول مفته.
اینجا دیگه وقاحتت به کار نمیاد، شل کن، لذت ببر.
↩️ وقتی ۱۰۰ میلیارد پولشویی میکنی دیگه اطلاعات شخصی نمیشه اگر کشور قانون داشت الان باید تو زندان باشی که ....
↩️ استاد به روح یاسر عرفات قسم کوتاه نیا بزنید همدیگرو پاره کنید!
↩️ پول مردمو داری بالا میکشی میگی اطلاعات خصوصی؟ روتو برم آخه
↩️ خیلی پررویی، یه مشت توییتبهمزد جمع کردی دور خودت دفتر و دستک راه انداختی از پولی که معلوم نیست از کجا میاد میدی بهشون که تبلیغ تشکیلات و مالهکشی گندکاریهاتو بکنن، حالا که گندش دراومده زدی به صحرای کربلا که اطلاعات خصوصی فلانه؟
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
در پی افشای گردش مالی میلیاردی باند علیاکبر رائفیپور، وی در یک سخنرانی ویدئویی نیم ساعته که در برخی سایتهای طیف پایداری منتشر شده از خود دفاع کرده و گفته است: ضربهای که اقداماتی از این دست «بخوانید: افشاگری مفاسد مالی!» به اقتصاد کشور میزند کمتر از تحریمها نیست، آقایان فرزین و خاندوزی میدانید چرا مردم تمایلی ندارند پولهایشان را در بانکهای ایران نگه دارند چون هیچ حریم خصوصی در کشور وجود ندارد، یک روحانی «منظورش جلیل محبی است» با کدام مجوز و به پشتگرمی چه کسانی چنین گستاخانه اطلاعات خصوصی مردم را منتشر میکند؟»
در ادامه واکنش برخی از کاربران در شبکه ایک فارسی را بخوانید:
↩️ اقای رائفیپور الان به آقای خاندوزی چه ربطی دارد. حالا چرا اینقدر سراسیمه و عصبانی هستی؟ یک صد میلیارد تومان که پولی نیست!
↩️ این تازه حساب ریالیت بود وای به اون روزی که گند ارزهای دیجیتالی در بیاد...
↩️ عجب! حریم خصوصی خوبه فقط برای شما؟
↩️ خورشید خانم اسم واقعیش چیه؟؟
↩️ بشما رسید حریم حرمت پیدا کرد؟
اینبار هم مثل بارهای دیگه فرقی نداشت!! چون ذات شمابا فریب عجین شده!
↩️ کفتارها به جون هم افتادن
↩️ تشت رسواییتون بدجوری افتاد
↩️ یعنی یه جوری زدندت که دیگه کمر راست نکنی.
↩️ خودت گفتی اون یکی کشو رو هم بگردید شاید چیزی پیدا شد. این دیگه کارنامه نیستا. بحث میلیاردها پول مفته.
اینجا دیگه وقاحتت به کار نمیاد، شل کن، لذت ببر.
↩️ وقتی ۱۰۰ میلیارد پولشویی میکنی دیگه اطلاعات شخصی نمیشه اگر کشور قانون داشت الان باید تو زندان باشی که ....
↩️ استاد به روح یاسر عرفات قسم کوتاه نیا بزنید همدیگرو پاره کنید!
↩️ پول مردمو داری بالا میکشی میگی اطلاعات خصوصی؟ روتو برم آخه
↩️ خیلی پررویی، یه مشت توییتبهمزد جمع کردی دور خودت دفتر و دستک راه انداختی از پولی که معلوم نیست از کجا میاد میدی بهشون که تبلیغ تشکیلات و مالهکشی گندکاریهاتو بکنن، حالا که گندش دراومده زدی به صحرای کربلا که اطلاعات خصوصی فلانه؟
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
فروپاشی، سرنوشت محتوم خودکامههای ماجراجو
مرضیه حاجی هاشمی
پدیده نازیسم و جنگ جهانی دوم گرچه به بهای سنگین جان میلیونها انسان تمام شد؛ اما مهمترین دستاورد بشر در واکنش به آن عام نگری در مقابل خاص نگری بود که در سندی بزرگ؛ یعنی «اعلامیه جهانی حقوق بشر» خود را نشان داد.
این عام نگری، مهر باطلی بر تمام خاص نگریها و تبعیضهای نژادی، جنسیتی، طبقاتی، قومیتی و غیره کوبید و در بسیاری از کشورها جنبشهای حقوق مدنی، جنبش زنان، جنبش جوانان و دانشجویان، چشم انداز سیاسی را تغییر داد.
محافظه کاران و آنان که در هر جامعهای خود را میراث دار ارزشهای اخلاقی سنتی با هر توجیه الهی، قانونی یا مبتنی بر نظم اجتماعی میدانند، در مقابل این دستاورد عظیم بشری قد علم کردند و «این جنبشها با مقاومتی سرسختانه و غالباً زورمند روبرو شدند که به خاص نگری قدیمی ای متکی بود که پشتوانه خود را ارزشهای جا افتاده و سنتهایی میدانست که تجربه کارآمد بودنشان را ثابت کرده بود» و حکومتها، مردان، بزرگسالان و طبقات بالا و ذی نفوذ اقتصادی و اجتماعی را به گونه کاملا نابرابر، واجد اقتدار بالایی میکرد.
موج عامنگری و برابری طلبی، چنان قوی و پرنفوذ در لایههای مختلف اجتماعی بود که هر نوع مقاومت سیاسی و اجتماعی در برابر خود را در اکثر موارد میشکست. «در دهه ۱۹۵۰ زنان در بسیاری از کشورها به بسیاری از حقوقشان دست یافتند و فاصله طبقاتی نیز کاهش یافت»، رنگین پوستها و اقلیتهای قومی به حقوقی برابر دست یافتند و حتی جنبشهای رهایی بخش بسیار پرقدرتی با این موج عام نگری سر برآوردند و هر جنبش جدیدی که با مطالبهگری هایی در حوزه زن، زندگی برابر و آزادی سر برداشت، به نقطه برگشت ناپذیر خود رسید؛ ولی همچنان «این موج با مقاومت سخت محافظهکاران سیاسی که حسرت گذشته را میخوردند، روبرو شد» و هر بار پرقدرتتر این مقاومت را در هم شکست و به اهدافش دست یافت.
اما در مقابل، در برخی از کشورها حکومتهایی که کاملاً ایدئولوژیک بودند، علی رغم داعیه عام نگری ایدئولوژی خود برای تمام بشریت با چهرهای کاملاً مزورانه و دوگانه با این جنبشها مواجه شدند و خود را حامی مظلومان جهان و ملتهای تحت ستم، جنبشهای دانشجویی و جنبشهای آزادی بخش و رهایی بخش برای دیگر ملتها مینمایاندند که کاملاً در یک مواجهه سیاسی و ایدئولوژیک، در این راستا حمایتهای مالی و ... نیز میکردند؛ اما همین جنبشهای مشابه ملت خود را به شدت سرکوب میکردند. به طور مثال «شوروی ایدئولوژی ای را تبلیغ میکرد که ویژگی کلی اش کاملاً عام نگرانه بود و از هر جنبش رهایی بخشی که در حوزه قدرت خودش نبود، به طور ایدئولوژیک، دفاع میکرد؛ اما در حوزه قدرت خود هرگونه تبعیض را توجیه میکرد و حتی یهودیستیزی و سرکوب اقلیتهای آسیایی در آن رواج داشت».
ساخت قدرتهای خودکامهای که دارای این معیارهای دوگانه در مواجهه با موج عظیم مطالبات انسانی و گریز ناپذیر جوامع خود و دیگر جوامع هستند، بیش از دیگران در معرض فروپاشیاند؛ زیرا از سویی با سرکوب پی در پی جنبشهای داخلی گروههای مختلف معترض و مطالبهگر، موجب انباشتی از مطالبات بی پاسخ و نارضایتیهای متراکم و چند وجهی در بین اقشار مختلف جامعه میشوند و از سویی به دلیل اتخاذ پوزیشنهای حمایتگرایانه و رهایی بخش برای دیگر ملتها، درگیر ماجراجوییهای گسترده منطقه ای و بین المللی میشوند که ضمن صرف هزینههای کلان و دامن زدن به نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی بیشتر در درون مرزهای خود، با مخالفت و مواجهههای گسترده بین المللی نیز دست و پنجه نرم می کنند و هدف آسیبهای جدی اقتصادی و غیره از سوی آنها قرار میگیرند و چنین است که فروپاشی سرنوشت محتوم خودکامههای ماجراجو خواهد بود.
مرضیه حاجی هاشمی
پدیده نازیسم و جنگ جهانی دوم گرچه به بهای سنگین جان میلیونها انسان تمام شد؛ اما مهمترین دستاورد بشر در واکنش به آن عام نگری در مقابل خاص نگری بود که در سندی بزرگ؛ یعنی «اعلامیه جهانی حقوق بشر» خود را نشان داد.
این عام نگری، مهر باطلی بر تمام خاص نگریها و تبعیضهای نژادی، جنسیتی، طبقاتی، قومیتی و غیره کوبید و در بسیاری از کشورها جنبشهای حقوق مدنی، جنبش زنان، جنبش جوانان و دانشجویان، چشم انداز سیاسی را تغییر داد.
محافظه کاران و آنان که در هر جامعهای خود را میراث دار ارزشهای اخلاقی سنتی با هر توجیه الهی، قانونی یا مبتنی بر نظم اجتماعی میدانند، در مقابل این دستاورد عظیم بشری قد علم کردند و «این جنبشها با مقاومتی سرسختانه و غالباً زورمند روبرو شدند که به خاص نگری قدیمی ای متکی بود که پشتوانه خود را ارزشهای جا افتاده و سنتهایی میدانست که تجربه کارآمد بودنشان را ثابت کرده بود» و حکومتها، مردان، بزرگسالان و طبقات بالا و ذی نفوذ اقتصادی و اجتماعی را به گونه کاملا نابرابر، واجد اقتدار بالایی میکرد.
موج عامنگری و برابری طلبی، چنان قوی و پرنفوذ در لایههای مختلف اجتماعی بود که هر نوع مقاومت سیاسی و اجتماعی در برابر خود را در اکثر موارد میشکست. «در دهه ۱۹۵۰ زنان در بسیاری از کشورها به بسیاری از حقوقشان دست یافتند و فاصله طبقاتی نیز کاهش یافت»، رنگین پوستها و اقلیتهای قومی به حقوقی برابر دست یافتند و حتی جنبشهای رهایی بخش بسیار پرقدرتی با این موج عام نگری سر برآوردند و هر جنبش جدیدی که با مطالبهگری هایی در حوزه زن، زندگی برابر و آزادی سر برداشت، به نقطه برگشت ناپذیر خود رسید؛ ولی همچنان «این موج با مقاومت سخت محافظهکاران سیاسی که حسرت گذشته را میخوردند، روبرو شد» و هر بار پرقدرتتر این مقاومت را در هم شکست و به اهدافش دست یافت.
اما در مقابل، در برخی از کشورها حکومتهایی که کاملاً ایدئولوژیک بودند، علی رغم داعیه عام نگری ایدئولوژی خود برای تمام بشریت با چهرهای کاملاً مزورانه و دوگانه با این جنبشها مواجه شدند و خود را حامی مظلومان جهان و ملتهای تحت ستم، جنبشهای دانشجویی و جنبشهای آزادی بخش و رهایی بخش برای دیگر ملتها مینمایاندند که کاملاً در یک مواجهه سیاسی و ایدئولوژیک، در این راستا حمایتهای مالی و ... نیز میکردند؛ اما همین جنبشهای مشابه ملت خود را به شدت سرکوب میکردند. به طور مثال «شوروی ایدئولوژی ای را تبلیغ میکرد که ویژگی کلی اش کاملاً عام نگرانه بود و از هر جنبش رهایی بخشی که در حوزه قدرت خودش نبود، به طور ایدئولوژیک، دفاع میکرد؛ اما در حوزه قدرت خود هرگونه تبعیض را توجیه میکرد و حتی یهودیستیزی و سرکوب اقلیتهای آسیایی در آن رواج داشت».
ساخت قدرتهای خودکامهای که دارای این معیارهای دوگانه در مواجهه با موج عظیم مطالبات انسانی و گریز ناپذیر جوامع خود و دیگر جوامع هستند، بیش از دیگران در معرض فروپاشیاند؛ زیرا از سویی با سرکوب پی در پی جنبشهای داخلی گروههای مختلف معترض و مطالبهگر، موجب انباشتی از مطالبات بی پاسخ و نارضایتیهای متراکم و چند وجهی در بین اقشار مختلف جامعه میشوند و از سویی به دلیل اتخاذ پوزیشنهای حمایتگرایانه و رهایی بخش برای دیگر ملتها، درگیر ماجراجوییهای گسترده منطقه ای و بین المللی میشوند که ضمن صرف هزینههای کلان و دامن زدن به نارضایتیهای اقتصادی و اجتماعی بیشتر در درون مرزهای خود، با مخالفت و مواجهههای گسترده بین المللی نیز دست و پنجه نرم می کنند و هدف آسیبهای جدی اقتصادی و غیره از سوی آنها قرار میگیرند و چنین است که فروپاشی سرنوشت محتوم خودکامههای ماجراجو خواهد بود.
با وضعيت موجود موج تازه فقر در راه است و هيچ كس هم نمیتواند مانع آن شود
علی دادگر
بايد تعارف را كنار بگذاريم و بپذيريم كه با وضعيت موجود موج تازه فقر در راه است و هيچ كس هم نمیتواند مانع آن شود.
وقتی از ابتدای امسال تا كنون به گفته رييس اتاق اصناف ميگويد انواع كالاهاي اساسي بين ۳۰ تا ۴۰ درصد گران شدهاند يعنی قدرت خريد مردم به شكل چشمگيری پايين آمده است.
از طرفی نگاهی به ميزان تورم در اجارهبهای مسكن كه بيندازيم متوجه میشويم امسال هم تعداد بيشتری از مردم مجبورند براي اسكان به حاشيه شهرها پناه ببرند. طبق آمارهاي رسمی كه البته از سوی فعالان حوزه مسكن مطرح میشود ميزان تورم قيمت مسكن ۵۰ درصد است.
مساله اينجاست كه رييس دولت نميداند تنها رصد كردن معيشت مردم نمیتواند دردی را از آنها دوا كند. جراحي اقتصادي كه دولت سيزدهم از آن دم میزد به بدترين شكل ممكن شكست خورده و هنوز هم آقايان اصرار دارند كه بگويند تورم را كنترل كردهاند.
تعادل
علی دادگر
بايد تعارف را كنار بگذاريم و بپذيريم كه با وضعيت موجود موج تازه فقر در راه است و هيچ كس هم نمیتواند مانع آن شود.
وقتی از ابتدای امسال تا كنون به گفته رييس اتاق اصناف ميگويد انواع كالاهاي اساسي بين ۳۰ تا ۴۰ درصد گران شدهاند يعنی قدرت خريد مردم به شكل چشمگيری پايين آمده است.
از طرفی نگاهی به ميزان تورم در اجارهبهای مسكن كه بيندازيم متوجه میشويم امسال هم تعداد بيشتری از مردم مجبورند براي اسكان به حاشيه شهرها پناه ببرند. طبق آمارهاي رسمی كه البته از سوی فعالان حوزه مسكن مطرح میشود ميزان تورم قيمت مسكن ۵۰ درصد است.
مساله اينجاست كه رييس دولت نميداند تنها رصد كردن معيشت مردم نمیتواند دردی را از آنها دوا كند. جراحي اقتصادي كه دولت سيزدهم از آن دم میزد به بدترين شكل ممكن شكست خورده و هنوز هم آقايان اصرار دارند كه بگويند تورم را كنترل كردهاند.
تعادل
بازگشت طرح صیانت از فضای مجازی
کامبیز نوروزی
بنا به اخبار منتشره، مجلس دوره یازدهم در آخرین هفته های حیات خود دوباره طرح صیانت از فضای مجازی را در دستور کار صحن علنی گذاشته است. .
طرح صیانت از فضای مجازی به شکلی گسترده در پی محدودسازی شدید دسترسی شهروندان به محیط وب و انواع پلتفرمهاست.
نمایندگان بعدأ نام این طرح را را تعییر دادند و عنوان غلطانداز طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی را بر طرحی گذاشتند که ناقض تمام حقوق کاربران است.
این طرح با نقدهای گسترده متخصصان حوزه وب و حقوقدانان و روزنامهنگاران مواجه شد ولی به هیچ یک از نقدها پاسخی ندادند.
اقدام نمایندگان مجلس برای مطرح کردن دوباره این طرح در پایان دوره یازدهم یادآور روزهای پایانی عمر مجلس پنجم است.
در آن دوره نمایندگان در مقابله با رونق مطبوعات با شتابی بی سابقه دست به اصلاح قانون مطبوعات زدند و مصوباتی ناقض مهمترین حقوق اساسی مطبوعات و روزنامهنگاران به آن وارد کردند.
آن مجلس هزینههای سنگینی برای تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات داد ولی بهرهای نداشت. این اصلاحیه در برابر موج توسعه ارتباطات نتوانست اهداف ضد آزادی طراحان و تصویبکنندگان را برآورده کند.
اینک بعد از ۲۶ سال، مجلس دوره یازدهم با طرح صیانت از فضای مجازی درست پا در جای پای اسلاف خود در مجلس پنجم میگذارد تا با تلاش برای تصویب طرحی مغایر با حقوق و آزادیهای فردی و عمومی و تحدید وسیع حق دسترسی به منابع اطلاعات و حق گردش اطلاعات نامی ویژه از خود به جا بگذارد.
اما اگر طرح اصلاح قانون مطبوعات توانست به اهداف تحدید کننده خود برسد، طرح صیانت نیز خواهد توانست.
ستیز با واقعیتها جز سرِ شکسته حاصلی ندارد.
کامبیز نوروزی
بنا به اخبار منتشره، مجلس دوره یازدهم در آخرین هفته های حیات خود دوباره طرح صیانت از فضای مجازی را در دستور کار صحن علنی گذاشته است. .
طرح صیانت از فضای مجازی به شکلی گسترده در پی محدودسازی شدید دسترسی شهروندان به محیط وب و انواع پلتفرمهاست.
نمایندگان بعدأ نام این طرح را را تعییر دادند و عنوان غلطانداز طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی را بر طرحی گذاشتند که ناقض تمام حقوق کاربران است.
این طرح با نقدهای گسترده متخصصان حوزه وب و حقوقدانان و روزنامهنگاران مواجه شد ولی به هیچ یک از نقدها پاسخی ندادند.
اقدام نمایندگان مجلس برای مطرح کردن دوباره این طرح در پایان دوره یازدهم یادآور روزهای پایانی عمر مجلس پنجم است.
در آن دوره نمایندگان در مقابله با رونق مطبوعات با شتابی بی سابقه دست به اصلاح قانون مطبوعات زدند و مصوباتی ناقض مهمترین حقوق اساسی مطبوعات و روزنامهنگاران به آن وارد کردند.
آن مجلس هزینههای سنگینی برای تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات داد ولی بهرهای نداشت. این اصلاحیه در برابر موج توسعه ارتباطات نتوانست اهداف ضد آزادی طراحان و تصویبکنندگان را برآورده کند.
اینک بعد از ۲۶ سال، مجلس دوره یازدهم با طرح صیانت از فضای مجازی درست پا در جای پای اسلاف خود در مجلس پنجم میگذارد تا با تلاش برای تصویب طرحی مغایر با حقوق و آزادیهای فردی و عمومی و تحدید وسیع حق دسترسی به منابع اطلاعات و حق گردش اطلاعات نامی ویژه از خود به جا بگذارد.
اما اگر طرح اصلاح قانون مطبوعات توانست به اهداف تحدید کننده خود برسد، طرح صیانت نیز خواهد توانست.
ستیز با واقعیتها جز سرِ شکسته حاصلی ندارد.
پیام صف های امضای کتاب
محمدپوریا بهشتی
احتمالا از معدود دفعاتی است که در ایران با پدیدهای مشابه کشورهای خارجی روبهرو میشویم. پدیدهای که در آن مردم برای گرفتن امضاء از نویسنده یک کتاب، صفهای طولانی تشکیل میدهند.
صفهایی که در این هفته در نمایشگاه کتاب برای امضای عادل فردوسیپور و جواد ظریف تشکیل شد.
اگر در کشورهای دیگر به سبب قانون کپیرایت و آمار بالای مطالعه مردم برای نویسندگان خود ارزش و اعتبار بالایی قائل هستند، در ایران اما این پدیده کاملا سیاسی و اجتماعی است.
بیایید تصور کنیم در یک شرایط فرضی نه فقط عادل فردوسیپور و جواد ظریف، بلکه کسانی چون علی دایی، رضا رشیدپور و سایر حذف شدگان از سیستم، هم در نمایشگاه امسال حاضر بودند. به نظرتان جامعه چه واکنشی داشت؟ باید پرسید که سطح استقبال از آنها درمیان جامعه تا چه اندازه رشد کرده و سئوال مهتر اینکه این رشد قابل توجه اقبال عمومی از کجا آمده است؟
واضح است که جامعه درحال دادن یک پیام است. آنها به جریانی که هر روز به دنبال حذف و پرتاب دیگران به خارج از قطار هستند، پیام روشنی میدهد.
پیامی که محتوای آن این است: «این افراد حذف شدنی نیستند.» جالب تر اینکه شاید اگر به روال عادی فردوسیپور برنامه خود را ادامه میداد و در کنار او افراد دیگری به عنوان رقیب با او به رقابتی سالم میپرداختند، شاید به راحتی فردوسیپور حذف میشد. اما وقتی تلاش میشود تا امثال فردوسیپور، ظریف یا علی دایی (و دیگران در عالم سیاست و اجتماع) به روشهای حذفی از دور خارج شوند، جامعه نسبت به این رفتارها آگاه است و در جای خود به آن واکنش نشان میدهد.
جامعهای که اعتمادش به علی دایی برای انجام امور خیریه بیشتر از هزاران موسسه ونهادی است که همین اخیرا مشخص شده به جای امور خیریه به کسب و کار در عرصه سیاست مشغول هستند. کسانی که میلیاردها تومان پول های خیریه مردم را به توئیتزنها، کسانی که با برگه رای عکس می گیرند و یا پایمنبرهای «استاد» تقدیم میکنند.
صفهای مردم برای گرفتن امضا از فردوسی پور و ظریف، نوعی ادای احترام است به این افراد. ادای احترام به فردوسیپور است که در بحبوحه فشارها بر دانشجویان دانشگاه شریف، درکنار آن ها بر روی زمین نشست و در حیاط دانشگاه غذا خورد.
اگر مردم ایران به فراموشکاری جمعی و نداشتن حافظه تاریخی متهم باشند، اما تاریخ به یاد ندارد که مردم این سرزمین ناسپاس باشند. این مردم همیشه نشان دادند اگر حقی از کسی ضایع شود در کنار او میایستند و از ایستادن در کنار کسانی چون علی فروغی فراری هستند.
محمدپوریا بهشتی
احتمالا از معدود دفعاتی است که در ایران با پدیدهای مشابه کشورهای خارجی روبهرو میشویم. پدیدهای که در آن مردم برای گرفتن امضاء از نویسنده یک کتاب، صفهای طولانی تشکیل میدهند.
صفهایی که در این هفته در نمایشگاه کتاب برای امضای عادل فردوسیپور و جواد ظریف تشکیل شد.
اگر در کشورهای دیگر به سبب قانون کپیرایت و آمار بالای مطالعه مردم برای نویسندگان خود ارزش و اعتبار بالایی قائل هستند، در ایران اما این پدیده کاملا سیاسی و اجتماعی است.
بیایید تصور کنیم در یک شرایط فرضی نه فقط عادل فردوسیپور و جواد ظریف، بلکه کسانی چون علی دایی، رضا رشیدپور و سایر حذف شدگان از سیستم، هم در نمایشگاه امسال حاضر بودند. به نظرتان جامعه چه واکنشی داشت؟ باید پرسید که سطح استقبال از آنها درمیان جامعه تا چه اندازه رشد کرده و سئوال مهتر اینکه این رشد قابل توجه اقبال عمومی از کجا آمده است؟
واضح است که جامعه درحال دادن یک پیام است. آنها به جریانی که هر روز به دنبال حذف و پرتاب دیگران به خارج از قطار هستند، پیام روشنی میدهد.
پیامی که محتوای آن این است: «این افراد حذف شدنی نیستند.» جالب تر اینکه شاید اگر به روال عادی فردوسیپور برنامه خود را ادامه میداد و در کنار او افراد دیگری به عنوان رقیب با او به رقابتی سالم میپرداختند، شاید به راحتی فردوسیپور حذف میشد. اما وقتی تلاش میشود تا امثال فردوسیپور، ظریف یا علی دایی (و دیگران در عالم سیاست و اجتماع) به روشهای حذفی از دور خارج شوند، جامعه نسبت به این رفتارها آگاه است و در جای خود به آن واکنش نشان میدهد.
جامعهای که اعتمادش به علی دایی برای انجام امور خیریه بیشتر از هزاران موسسه ونهادی است که همین اخیرا مشخص شده به جای امور خیریه به کسب و کار در عرصه سیاست مشغول هستند. کسانی که میلیاردها تومان پول های خیریه مردم را به توئیتزنها، کسانی که با برگه رای عکس می گیرند و یا پایمنبرهای «استاد» تقدیم میکنند.
صفهای مردم برای گرفتن امضا از فردوسی پور و ظریف، نوعی ادای احترام است به این افراد. ادای احترام به فردوسیپور است که در بحبوحه فشارها بر دانشجویان دانشگاه شریف، درکنار آن ها بر روی زمین نشست و در حیاط دانشگاه غذا خورد.
اگر مردم ایران به فراموشکاری جمعی و نداشتن حافظه تاریخی متهم باشند، اما تاریخ به یاد ندارد که مردم این سرزمین ناسپاس باشند. این مردم همیشه نشان دادند اگر حقی از کسی ضایع شود در کنار او میایستند و از ایستادن در کنار کسانی چون علی فروغی فراری هستند.
دختر ایران در جامەی کدبانوی انقلابی
صلاح الدین خدیو
بیلبوردهای بحث ساز میدان ولیعصر، معمولا بیانگر آخرین رهیافت های ایدئولوژی مسلط در حوزەی فرهنگ و اجتماع است.
دختر ایران، چشم و چراغ خانه با تصویری از خانەداری دختران در پس زمینەی شاد، آخرین پیام از این دست است.
ون سفید گشت ارشاد در پایین بییلبورد، مکمل این پیام است.
مقایسەی این تصویر با پوستر سمت چپ که توسط حزب جمهوری اسلامی در نخستین روز زن پس از انقلاب منتشر شده، حاوی دلالت های مهمی است.
در تصویر سال 58 دو زن انقلابی مسلمان با سلاح و مشعل سرخ و کودکی در آغوش نه در خانه، بلکه در حال فتح فضاهای عمومی هستند.
بسیج اجتماعی و سیاسی زنان همیشه بخشی از استراتژی حکومت بوده، همچنین مداخلەی آن در حوزەهای شخصی به قصد یکسان سازی فرهنگی و اخلاقی جامعه.
اما دگردیسی این راهبرد به سمت حضور بیشتر زنان در خانه، خالی از معنا نیست:
بر اثر سیاست های دهەهای گذشته، تعادل سنتی جامعه بهم خورده و زنان بیشتر از گذشته در محیط های عمومی و فضاهای کسب و کار و دانشگاه ها حضور یافتەاند.
پیامد این امر روابط جنسیتی را دگرگون و هنجارهای اخلاقی سنتی را زیر و رو نموده است.
در پاسخ به این تحولات به تدریج تعریف حکومت از امر اخلاقی دگرگون شده:
اخلاق دیگر انتخابی شخصی میان انسان و امر الهی نیست - آنگونه که در دهەی شصت بود - بلکه مسالەای مرتبط با نظم عمومی است.
حتی در یک چارچوب ادراکی راهبردی تر، با امنیت ملی مرتبط است.
این رهیافت تازه که با افول جایگاه نهاد دین در حالت کلی همراه هست، به عرفی شدن فزایندەی مفاهیمی چون خانواده، جنسیت و اخلاق انجامیده است.
در دهەی شصت مداخله در حوزەی خصوصی و تلاش برای یکسان سازی فضاهای عمومی به قصد بردن مردم به بهشت و بر مبنای خوانشی قدسی از امر اخلاقی انجام می گرفت.
در حالی که امروز، سیاست معطوف به بازگشت زنان به خانه، امری عرفی و به هدف کند کردن روند زوال اخلاقی پیشگفته و حفظ نظم و امنیت عمومی است.
غیر از دغدغەهای هنجاری و مرتبط با پوشش زنان و روابط جنسیتی متفاوت با گذشته، کاهش موالید نگرانی اصلی است.
داستان این است کە ایران در حال ورود به یک سیاهچالەی جمعیتی است که مشخصەی اصلی آن پیری توام با فقیری است.
کشورهای غربی که با دشوارەی کاهش جمعیت روبرو هستند، با نرخ های بالای درآمد سرانه، از قابلیت لازم برای جبران پیامدهای آن از طریق مهاجرت و جذب نیروی کار برخوردارند.
در حالی که برای یک کشور توسعه نیافته و فقیر، پیری جمعیت چشم اندازی دهشت افکن است.
نقطەی مقابل این سیاهچاله، نقطەی روشن جمعیتی است.
زمانی که نیروی کار ارزان و جوان به یک مزیت اقتصادی تبدیل و ارزش افزودەاش در چرخەی تولید، به صورت تصاعدی بالا می رود.
توسعەی سه اقتصاد بزرگ و پیشتاز شرق آسیا در نقطەی شیرین جمعیتی اتفاق افتاد.
ژاپن در دهەی شصت، کرەی جنوبی در دهەی هفتاد و چین در دهەی هشتاد میلادی.
نقطەی شیرین جمعیتی ایران در دهەهای هشتاد و نود شمسی بود.
زمانی کە موالید محصول انفجار جمعیتی دهەی شصت به سن کار و بهرەوری رسیدند. جمعیتی جوان و دارای تحصیلات عالی در کشوری سرشار از منابع انرژی - که در مسیر توسعه مزیتی مانند نیروی کار ارزان محسوب می شود - فرصتی تکرار ناپذیر است.
فرصتی که در دهەی هشتاد احمدی نژاد و بخشی از دوران روحانی مقهور ایدئولوژی گردید و از دست رفت.
صلاح الدین خدیو
بیلبوردهای بحث ساز میدان ولیعصر، معمولا بیانگر آخرین رهیافت های ایدئولوژی مسلط در حوزەی فرهنگ و اجتماع است.
دختر ایران، چشم و چراغ خانه با تصویری از خانەداری دختران در پس زمینەی شاد، آخرین پیام از این دست است.
ون سفید گشت ارشاد در پایین بییلبورد، مکمل این پیام است.
مقایسەی این تصویر با پوستر سمت چپ که توسط حزب جمهوری اسلامی در نخستین روز زن پس از انقلاب منتشر شده، حاوی دلالت های مهمی است.
در تصویر سال 58 دو زن انقلابی مسلمان با سلاح و مشعل سرخ و کودکی در آغوش نه در خانه، بلکه در حال فتح فضاهای عمومی هستند.
بسیج اجتماعی و سیاسی زنان همیشه بخشی از استراتژی حکومت بوده، همچنین مداخلەی آن در حوزەهای شخصی به قصد یکسان سازی فرهنگی و اخلاقی جامعه.
اما دگردیسی این راهبرد به سمت حضور بیشتر زنان در خانه، خالی از معنا نیست:
بر اثر سیاست های دهەهای گذشته، تعادل سنتی جامعه بهم خورده و زنان بیشتر از گذشته در محیط های عمومی و فضاهای کسب و کار و دانشگاه ها حضور یافتەاند.
پیامد این امر روابط جنسیتی را دگرگون و هنجارهای اخلاقی سنتی را زیر و رو نموده است.
در پاسخ به این تحولات به تدریج تعریف حکومت از امر اخلاقی دگرگون شده:
اخلاق دیگر انتخابی شخصی میان انسان و امر الهی نیست - آنگونه که در دهەی شصت بود - بلکه مسالەای مرتبط با نظم عمومی است.
حتی در یک چارچوب ادراکی راهبردی تر، با امنیت ملی مرتبط است.
این رهیافت تازه که با افول جایگاه نهاد دین در حالت کلی همراه هست، به عرفی شدن فزایندەی مفاهیمی چون خانواده، جنسیت و اخلاق انجامیده است.
در دهەی شصت مداخله در حوزەی خصوصی و تلاش برای یکسان سازی فضاهای عمومی به قصد بردن مردم به بهشت و بر مبنای خوانشی قدسی از امر اخلاقی انجام می گرفت.
در حالی که امروز، سیاست معطوف به بازگشت زنان به خانه، امری عرفی و به هدف کند کردن روند زوال اخلاقی پیشگفته و حفظ نظم و امنیت عمومی است.
غیر از دغدغەهای هنجاری و مرتبط با پوشش زنان و روابط جنسیتی متفاوت با گذشته، کاهش موالید نگرانی اصلی است.
داستان این است کە ایران در حال ورود به یک سیاهچالەی جمعیتی است که مشخصەی اصلی آن پیری توام با فقیری است.
کشورهای غربی که با دشوارەی کاهش جمعیت روبرو هستند، با نرخ های بالای درآمد سرانه، از قابلیت لازم برای جبران پیامدهای آن از طریق مهاجرت و جذب نیروی کار برخوردارند.
در حالی که برای یک کشور توسعه نیافته و فقیر، پیری جمعیت چشم اندازی دهشت افکن است.
نقطەی مقابل این سیاهچاله، نقطەی روشن جمعیتی است.
زمانی که نیروی کار ارزان و جوان به یک مزیت اقتصادی تبدیل و ارزش افزودەاش در چرخەی تولید، به صورت تصاعدی بالا می رود.
توسعەی سه اقتصاد بزرگ و پیشتاز شرق آسیا در نقطەی شیرین جمعیتی اتفاق افتاد.
ژاپن در دهەی شصت، کرەی جنوبی در دهەی هفتاد و چین در دهەی هشتاد میلادی.
نقطەی شیرین جمعیتی ایران در دهەهای هشتاد و نود شمسی بود.
زمانی کە موالید محصول انفجار جمعیتی دهەی شصت به سن کار و بهرەوری رسیدند. جمعیتی جوان و دارای تحصیلات عالی در کشوری سرشار از منابع انرژی - که در مسیر توسعه مزیتی مانند نیروی کار ارزان محسوب می شود - فرصتی تکرار ناپذیر است.
فرصتی که در دهەی هشتاد احمدی نژاد و بخشی از دوران روحانی مقهور ایدئولوژی گردید و از دست رفت.
از پشت تریبون خانه ملت نگویید «اسرائیل برجام را به ایران تحمیل کرد»!
رضا نصری
پیشنهاد میکنم آقای نبویان پیش از اینکه بر کرسی مجلس - یا احیانا بر کرسی ریاست مجلس - بنشینند، یک بار کتاب خاطرات نتانیاهو را بخوانند تا دستکم از پشت تریبون خانه ملت دیگر نگویند «اسرائیل برجام را به ایران تحمیل کرد»!
نتانیاهو در کتاب خاطراتش برجام را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» میخواند.
در توجیه این برداشت مینویسد برجام «حق نامحدود غنیسازی اورانیوم که جزء حیاتی از ساخت بمبهای هستهای است را در ظرف دوازده سال را به ایران میداد. تاسیسات هستهای ایران را بدون رژیم بازرسی موثر حفظ میکرد. ایران را به ساخت و توسعه موشکهای بالستیک - که میتوانند به طور بالقوه محموله هستهای را به آمریکا برسانند - قادر میساخت و با لغو تحریمها به بزرگترین حامی تروریسم در جهان یاری میرساند».
از این رو میگوید از همان ابتدا «بیرحمانه به این توافق حمله کردم» و در دیدارم با اوباما در کاخ سفید «قسم خوردم هر کاری انجام دهم تا [بساط] این توافق را جمع کنم و از اسرائیل در برابر تبعات آن محافظت کنم».
او میگوید در صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد «به قصد [زدن] شاهرگ رفتم» و نمایندگان دولتهایی که از برجام تمجید کرده بودند را «کباب» کردم!
اگر از زبان تند و عصبانی نتانیاهو در مورد برجام بگذریم، بررسی عملکرد رژیم اسرائیل و لابیهای آن در واشنگتن هم موید همین ادعاست که اسرائیل برجام را عاملی برای توسعه فنآوری هستهای و قدرت اقتصادی ایران میدانست و معتقد بود این توافق مستعد است ایران را از انزوای بینالمللی خارج کند و موجب شود نظم جدید منطقه حول محور ایران شکل بگیرد.
با خروج آمریکا از برجام نیز زمان را مغتنم شمرد تا توافقات «ابراهیم» را جایگزین برجام و پیرامون آن کشورهای عرب منطقه را علیه ایران سازماندهی کند.
چطور میشود توافقی را که نخستوزیر اسرائیل آن را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» خوانده و برای زدن «شاهرگ» آن «قسم یاد کرده» - و شواهد نیز نشان میدهد در مسیر نابودی آن و جلوگیری از احیای آن تمام تلاش خود را بکار برده - به این آسانی برای افکار عمومی ایران محصول اسرائیلی جلوه داد؟
رضا نصری
پیشنهاد میکنم آقای نبویان پیش از اینکه بر کرسی مجلس - یا احیانا بر کرسی ریاست مجلس - بنشینند، یک بار کتاب خاطرات نتانیاهو را بخوانند تا دستکم از پشت تریبون خانه ملت دیگر نگویند «اسرائیل برجام را به ایران تحمیل کرد»!
نتانیاهو در کتاب خاطراتش برجام را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» میخواند.
در توجیه این برداشت مینویسد برجام «حق نامحدود غنیسازی اورانیوم که جزء حیاتی از ساخت بمبهای هستهای است را در ظرف دوازده سال را به ایران میداد. تاسیسات هستهای ایران را بدون رژیم بازرسی موثر حفظ میکرد. ایران را به ساخت و توسعه موشکهای بالستیک - که میتوانند به طور بالقوه محموله هستهای را به آمریکا برسانند - قادر میساخت و با لغو تحریمها به بزرگترین حامی تروریسم در جهان یاری میرساند».
از این رو میگوید از همان ابتدا «بیرحمانه به این توافق حمله کردم» و در دیدارم با اوباما در کاخ سفید «قسم خوردم هر کاری انجام دهم تا [بساط] این توافق را جمع کنم و از اسرائیل در برابر تبعات آن محافظت کنم».
او میگوید در صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد «به قصد [زدن] شاهرگ رفتم» و نمایندگان دولتهایی که از برجام تمجید کرده بودند را «کباب» کردم!
اگر از زبان تند و عصبانی نتانیاهو در مورد برجام بگذریم، بررسی عملکرد رژیم اسرائیل و لابیهای آن در واشنگتن هم موید همین ادعاست که اسرائیل برجام را عاملی برای توسعه فنآوری هستهای و قدرت اقتصادی ایران میدانست و معتقد بود این توافق مستعد است ایران را از انزوای بینالمللی خارج کند و موجب شود نظم جدید منطقه حول محور ایران شکل بگیرد.
با خروج آمریکا از برجام نیز زمان را مغتنم شمرد تا توافقات «ابراهیم» را جایگزین برجام و پیرامون آن کشورهای عرب منطقه را علیه ایران سازماندهی کند.
چطور میشود توافقی را که نخستوزیر اسرائیل آن را «کاپیتالاسیون در برابر ایران» و «اشتباهی در مقیاس تاریخ» خوانده و برای زدن «شاهرگ» آن «قسم یاد کرده» - و شواهد نیز نشان میدهد در مسیر نابودی آن و جلوگیری از احیای آن تمام تلاش خود را بکار برده - به این آسانی برای افکار عمومی ایران محصول اسرائیلی جلوه داد؟
Forwarded from هبوط ناتمام (حسین نورانینژاد) (Hossein Nooraninejad)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🚩افول سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی
فیلم کامل مناظره بین احمد بخارایی و محسن ردادی به میزبانی کانال حرف نو
🔹دکتر بخارایی
دوران ولی فقیه و حجاب گذشته است./ ما با افول شدید سرمایه اجتماعی روبه رو هستیم./رفتن پهلوی و آمدن آقای خمینی به معنای انقلاب نیست./ ریزش در مشارکت در انتخابات یکی از نشانه های افت سرمایه اجتماعي است./اعداد بدون تفسیر؛ بی روح هستند./رای ندادن عقلانی است.
🔸دکتر ردادی
اگر شاخص های بین المللی مبنا قرار نگیرند؛ چگونه میتوان یک پدیده را علمی بررسی کرد؟/اساسا در هر انقلابی احساسات وجود دارد./سرمایه اجتماعی صرفا شرکت در انتخابات نیست./ ما در سرمایه اجتماعی افول داشته ایم؛ اما بسیاری از کشورهای دموکرات هم افول داشته اند./از جمهوری اسلامی دفاع میکنم چون از مردم دفاع میکند.
#حرف_نو
#هبوط_ناتمام
✅ @hosseinnoorani
فیلم کامل مناظره بین احمد بخارایی و محسن ردادی به میزبانی کانال حرف نو
🔹دکتر بخارایی
دوران ولی فقیه و حجاب گذشته است./ ما با افول شدید سرمایه اجتماعی روبه رو هستیم./رفتن پهلوی و آمدن آقای خمینی به معنای انقلاب نیست./ ریزش در مشارکت در انتخابات یکی از نشانه های افت سرمایه اجتماعي است./اعداد بدون تفسیر؛ بی روح هستند./رای ندادن عقلانی است.
🔸دکتر ردادی
اگر شاخص های بین المللی مبنا قرار نگیرند؛ چگونه میتوان یک پدیده را علمی بررسی کرد؟/اساسا در هر انقلابی احساسات وجود دارد./سرمایه اجتماعی صرفا شرکت در انتخابات نیست./ ما در سرمایه اجتماعی افول داشته ایم؛ اما بسیاری از کشورهای دموکرات هم افول داشته اند./از جمهوری اسلامی دفاع میکنم چون از مردم دفاع میکند.
#حرف_نو
#هبوط_ناتمام
✅ @hosseinnoorani
Forwarded from ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
یکی از جالبترین واکنشها به ایده "تاجزاده - شاهزاده".
تاکنون لا اقل ۵ برداشت متفاوت از این توییت شنیده ام. سعید اهل فکر و اندیشه ورزی است. وقتی ترور شد، من صبح را منتشر می کردم و با اصلاح طلبان در ستیز بودم اما بدون کمترین تردیدی در سرمقاله صبح نوشتم ترور حجاریان جنایت است. متعصب و ایدئولوژی زده بودم اما جنایتکار نبودم. خداوند را سپاس می گویم و آرزوی سلامتی و طول عمر برای سعید عزیز دارم.
✍مهدی نصیری
تاکنون لا اقل ۵ برداشت متفاوت از این توییت شنیده ام. سعید اهل فکر و اندیشه ورزی است. وقتی ترور شد، من صبح را منتشر می کردم و با اصلاح طلبان در ستیز بودم اما بدون کمترین تردیدی در سرمقاله صبح نوشتم ترور حجاریان جنایت است. متعصب و ایدئولوژی زده بودم اما جنایتکار نبودم. خداوند را سپاس می گویم و آرزوی سلامتی و طول عمر برای سعید عزیز دارم.
✍مهدی نصیری
بیراهه سیاستگذاری حجاب؛
این طرح در هدف خود یعنی ارتقای وضعیت حجاب با شکست مواجه میشود
بشیر معتمدی
در روزهای گذشته نیروی انتظامی طرحی را با عنوان طرح نور که به نوعی جایگزین طرح گشت ارشاد است، آغاز نموده است. در این طرح، مأموران نیروی انتظامی به زنانی که پوشش سر ندارند، تذکر رعایت حجاب میدهند و در صورت عدم تمکین، با این افراد برخورد صورت میگیرد. این طرح اِعمال نوعی سیاست فرهنگی در رابطه با حجاب است که توسط مجموعه حاکمیت برای جامعه تجویز شده است.
اگر نخواهیم در مفروضات پیشینی این طرح همچون مجوز شرعی اِعمال اجبار در رابطه با حجاب اشکال و ایراد وارد نماییم، سؤال این است که آیا خود این سیاست که در قالب این طرح نمود یافته است، میتواند به موفقیت برسد؟
از مجموعه شواهد اینطور به نظر میرسد که این طرح در همین هدف خود یعنی ارتقای وضعیت حجاب با شکست مواجه میشود. بعضی از دلایل را در ذیل مطرح کنم تا شاید چشم اندازی از اجرای آن نمایان شود:
۱- درباره هر سیاستگذاری فرهنگی حتما باید به پیشینه آن توجه شود تا راه های رفته و تجربه شده مورد ارزیابی قرار گیرد و آنگاه با توجه به تجارب پیشین، سیاستگذاری جدیدی تدوین گردد. دلیل اول برای اینکه این سیاست را می توان شکست خورده دانست، تجربه تاریخی است.
این روش تاکنون که از انقلاب اسلامی بیش از ۴۰ سال گذشته، بارها و بارها تجربه شده و همه ارزیابیها نشان از آن دارد که در هر اجرای آن نسبت به دفعات پیش، وضعیت حجاب پسرفت داشته و هر حاضر و ناظری بر پسرفت در این مقوله در طی همه این سالهای پس از انقلاب صحه می گذارد و الا چرا نیاز است که هر بار که طرح های اینچنینی اجرا می شود، دوباره در مقطعی دیگر به اجرای این طرح روی می آورند؟
این نشان میدهد که اگر هم اثری داشته، موقتی و زودگذر است که بلافاصله با رفتن نیروی انتظامی، وضعیت نه تنها به حالت قبل، بلکه به وضعیت بدتر از قبل برمیگردد و حتی به دلیل لجبازی در اثر برخوردهای صورت گرفته، گوش شنوایی برای هرگونه منطقی وجود نخواهد داشت. بنابراین وقتی تجربه تاریخی، شکست این طرح را نشان می دهد، چه اصراری بر اجرای آن وجود دارد؟
آیا در حدیث نیامده که مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود؟ پس چگونه است که درِ سیاستگذاری فرهنگی حاکمیت همچنان بر همان پاشنه می چرخد؟
۲- یکی از مواردی که در مورد سیاستگذاری فرهنگی باید لحاظ گردد، بستر اجرای سیاست است. طرفداران این طرح مهمترین دلیلی که برای اجرای طرح دارند الزام شرعی و قانونی برای رعایت حجاب است. در مورد الزام شرعی، شاید بتوان گفت تقریباً هیچکدام از فقها بر سر آن اختلافی ندارند. اما در مورد الزام قانونی آن میتوان این سؤال را مطرح کرد که اساساً قانون چگونه شکل میگیرد؟ قانون بر اساس خواست اکثریت شکل میگیرد. یعنی اکثریت خواستهای دارد که آن خواسته در قالب قانونی به منصه ظهور میرسد.
اکنون سؤال این است که قانون حجاب در جامعه اکنونِ ایران با چه میزان اقبال و خواست عمومی مواجه است؟
به بیان دیگر آیا بستر مناسب برای اجرای این سیاست و قانون وجود دارد؟ چنانچه سیاستگذاران عرصه حجاب به آخرین وضعیت نگرشها و ارزشهای ایرانیان که اخیراً و توسط همین دولت انجام شد، توجه نمایند، آنگاه متوجه خواهند شد که این سیاستگذاری فرهنگی در بستری از عدم مقبولیت در جامعه مواجه است.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/cultural/4435/
این طرح در هدف خود یعنی ارتقای وضعیت حجاب با شکست مواجه میشود
بشیر معتمدی
در روزهای گذشته نیروی انتظامی طرحی را با عنوان طرح نور که به نوعی جایگزین طرح گشت ارشاد است، آغاز نموده است. در این طرح، مأموران نیروی انتظامی به زنانی که پوشش سر ندارند، تذکر رعایت حجاب میدهند و در صورت عدم تمکین، با این افراد برخورد صورت میگیرد. این طرح اِعمال نوعی سیاست فرهنگی در رابطه با حجاب است که توسط مجموعه حاکمیت برای جامعه تجویز شده است.
اگر نخواهیم در مفروضات پیشینی این طرح همچون مجوز شرعی اِعمال اجبار در رابطه با حجاب اشکال و ایراد وارد نماییم، سؤال این است که آیا خود این سیاست که در قالب این طرح نمود یافته است، میتواند به موفقیت برسد؟
از مجموعه شواهد اینطور به نظر میرسد که این طرح در همین هدف خود یعنی ارتقای وضعیت حجاب با شکست مواجه میشود. بعضی از دلایل را در ذیل مطرح کنم تا شاید چشم اندازی از اجرای آن نمایان شود:
۱- درباره هر سیاستگذاری فرهنگی حتما باید به پیشینه آن توجه شود تا راه های رفته و تجربه شده مورد ارزیابی قرار گیرد و آنگاه با توجه به تجارب پیشین، سیاستگذاری جدیدی تدوین گردد. دلیل اول برای اینکه این سیاست را می توان شکست خورده دانست، تجربه تاریخی است.
این روش تاکنون که از انقلاب اسلامی بیش از ۴۰ سال گذشته، بارها و بارها تجربه شده و همه ارزیابیها نشان از آن دارد که در هر اجرای آن نسبت به دفعات پیش، وضعیت حجاب پسرفت داشته و هر حاضر و ناظری بر پسرفت در این مقوله در طی همه این سالهای پس از انقلاب صحه می گذارد و الا چرا نیاز است که هر بار که طرح های اینچنینی اجرا می شود، دوباره در مقطعی دیگر به اجرای این طرح روی می آورند؟
این نشان میدهد که اگر هم اثری داشته، موقتی و زودگذر است که بلافاصله با رفتن نیروی انتظامی، وضعیت نه تنها به حالت قبل، بلکه به وضعیت بدتر از قبل برمیگردد و حتی به دلیل لجبازی در اثر برخوردهای صورت گرفته، گوش شنوایی برای هرگونه منطقی وجود نخواهد داشت. بنابراین وقتی تجربه تاریخی، شکست این طرح را نشان می دهد، چه اصراری بر اجرای آن وجود دارد؟
آیا در حدیث نیامده که مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود؟ پس چگونه است که درِ سیاستگذاری فرهنگی حاکمیت همچنان بر همان پاشنه می چرخد؟
۲- یکی از مواردی که در مورد سیاستگذاری فرهنگی باید لحاظ گردد، بستر اجرای سیاست است. طرفداران این طرح مهمترین دلیلی که برای اجرای طرح دارند الزام شرعی و قانونی برای رعایت حجاب است. در مورد الزام شرعی، شاید بتوان گفت تقریباً هیچکدام از فقها بر سر آن اختلافی ندارند. اما در مورد الزام قانونی آن میتوان این سؤال را مطرح کرد که اساساً قانون چگونه شکل میگیرد؟ قانون بر اساس خواست اکثریت شکل میگیرد. یعنی اکثریت خواستهای دارد که آن خواسته در قالب قانونی به منصه ظهور میرسد.
اکنون سؤال این است که قانون حجاب در جامعه اکنونِ ایران با چه میزان اقبال و خواست عمومی مواجه است؟
به بیان دیگر آیا بستر مناسب برای اجرای این سیاست و قانون وجود دارد؟ چنانچه سیاستگذاران عرصه حجاب به آخرین وضعیت نگرشها و ارزشهای ایرانیان که اخیراً و توسط همین دولت انجام شد، توجه نمایند، آنگاه متوجه خواهند شد که این سیاستگذاری فرهنگی در بستری از عدم مقبولیت در جامعه مواجه است.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/cultural/4435/
پایگاه اطلاع رسانی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
بیراهه سیاستگذاری حجاب | پایگاه اطلاع رسانی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
بیراهه سیاستگذاری حجاب این طرح در هدف خود یعنی ارتقای وضعیت حجاب با شکست مواجه میشود/ بشیر معتمدی باسمه تعالی در روزهای گذشته نیروی انتظامی طرحی را با عنوان طرح نور که به نوعی جایگزین طرح گشت ارشاد است، آغاز نموده است. در این طرح، مأموران نیروی انتظامی به…
خاطرات و روزنوشت ها pinned «موفقترین دولت پس از انقلاب یرواند آبراهامیان٭ بعد از موفقیت قـاطـع اطلاحطلبان در انتخابات سال ١٣٧۶ ، سید محمد خاتمی در زمینۀ سیاست خارجی در جهت بهبود ارتباط ایران با جهانیان تلاشهای گـسـتـردهای کرد . او به حقوقدانان بینالمللی اطمینان داد که حکم سنگسار…»
Forwarded from تحلیل زمانه
♈️ کاهش ۲۰۰ درصدی مشارکت در انتخابات، نسبت به دور دوم مجلس نهم!
♈️ سهم درصدی نامزد راه یافته به مجلس شورای اسلامی از کل آرای ماخوذه:
🔰«مجلس دوازدهم»
۱_بیژن نوباوه وطن: ۳.۵۰
🔰«مجلس نهم»
۱_بیژن نوباوه وطن: ۱۰.۱۱
♈️ در دور دوم انتخابات مجلس نهم میزان مشارکت در تهران نزدیک به ۲۴ درصد بود و نزدیک به یکمیلیون و ۲۰۰ هزار نفر در تهران در دوردوم رای دادند. نفر اول تهران در دور دوم هم بیژن نوباوهوطن بود که نزدیک به ۴۹۱ هزار و ۷۹۹ رای آورد. میزان مشارکت در تهران در دور دوم انتخابات ۸ درصد بود و نفر اول دور دوم هم اتفاقا بیژن نوباوهوطن بود که رای او اینبار ۲۷۱ هزار و ۹۴ بود.
♈️ مشارکت در انتخابات این دوره در مقایسه با انتخابات مجلس نهم کاهش ۲۰۰ درصدی داشته است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
♈️ سهم درصدی نامزد راه یافته به مجلس شورای اسلامی از کل آرای ماخوذه:
🔰«مجلس دوازدهم»
۱_بیژن نوباوه وطن: ۳.۵۰
🔰«مجلس نهم»
۱_بیژن نوباوه وطن: ۱۰.۱۱
♈️ در دور دوم انتخابات مجلس نهم میزان مشارکت در تهران نزدیک به ۲۴ درصد بود و نزدیک به یکمیلیون و ۲۰۰ هزار نفر در تهران در دوردوم رای دادند. نفر اول تهران در دور دوم هم بیژن نوباوهوطن بود که نزدیک به ۴۹۱ هزار و ۷۹۹ رای آورد. میزان مشارکت در تهران در دور دوم انتخابات ۸ درصد بود و نفر اول دور دوم هم اتفاقا بیژن نوباوهوطن بود که رای او اینبار ۲۷۱ هزار و ۹۴ بود.
♈️ مشارکت در انتخابات این دوره در مقایسه با انتخابات مجلس نهم کاهش ۲۰۰ درصدی داشته است.
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
مشارکت ۳ درصدی؛
با احتساب ۵ درصد آرا باطله مشارکت ۳ درصد بوده است
احسان سلطانی
آقا درست بنویسید:
۹۲ درصد شرکت نکردند
۵ درصد آرای باطله بوده
نماینده فقط با ۳ درصد آرا رفته مجلس!
مشارکت ۳ درصدی
سخنرانی روزهای آینده مسئولان نظام:
دشمن تلاش کرد انتخابات ۱ درصدی رقم بزنه، ولی ۸ درصد شرکت کردند، ما پیروز شدیم.
با احتساب ۵ درصد آرا باطله مشارکت ۳ درصد بوده است
احسان سلطانی
آقا درست بنویسید:
۹۲ درصد شرکت نکردند
۵ درصد آرای باطله بوده
نماینده فقط با ۳ درصد آرا رفته مجلس!
مشارکت ۳ درصدی
سخنرانی روزهای آینده مسئولان نظام:
دشمن تلاش کرد انتخابات ۱ درصدی رقم بزنه، ولی ۸ درصد شرکت کردند، ما پیروز شدیم.
ترکیه ای که من دیدم!
نقدی بر اظهارات نماینده اصفهان
مرتضی نجفی قدسی
متأسفانه برای چندمین بار سخنان یکی از نمایندگان اصفهان در مجلس شورای اسلامی منتشر می شود که نسنجیده، تنش زا و ناصواب است و طرح اینگونه مسائل نه در شأن یک نماینده ی مجلس است و نه تنها کمکی به اصلاح وضع فرهنگی و عفاف و حجاب نمی کند بلکه موجب اختلاف و افتراق در جامعه و حتی موجب بدبینی مسلمانان و دیگر ملت ها نسبت به مردم ایران می شود.
اخیراً از قول ایشان مطلبی در فضای مجازی منتشر شد دال بر اینکه بطور متوسط هر مرد در کشور ترکیه با ۱۵ زن رابطه جنسی دارد!
نمی دانم هدف این نماینده از طرح این گزاره ی اشتباه و غلط چیست؟! آیا می خواهد روابط دوستانه ایران و ترکیه را مخدوش کند؟! و آیا می خواهد بین ملت مسلمان ایران و ترکیه شکاف ایجاد کند؟!
بنده دوبار به ترکیه سفر داشته ام و در هر دو سفر دینداری مردم ترکیه را از نزدیک دیده ام، اولاً در هر شهری که بروی پر از مساجد متعدد است که در پنج وقت صدای اذان از مأذنه ها بلند است و صفوف نماز جماعت در مساجد بسیار چشمگیر است.
درب هیچ مسجدی بسته نیست و بسیار نظیف و تمیز پذیرای نمازگزاران هستند. در ماه مبارک رمضان، غالب مردم ترکیه روزه دار هستند، البته رستورانها و مطعم ها باز و فعال هستند ولی عمدتاً پذیرای مسافران و توریست ها بودند حتی خود کارگران رستورانها هم روزه دار بودند .
ثانیاً محبت مردم ترکیه نسبت به مردم ایران بسیار حسنه و خوب بود، به عنوان مثال هر گاه برای نماز به مساجد آنان می رفتم با خوشحالی سلام و احوالپرسی می کردند، حتی یک شب در مسجد بزرگ سلطان احمد در استانبول به امام جماعت مسجد گفتم من از ایران آمدم و دوست دارم در این مسجد بزرگ تلاوت قرآن داشته باشم که خیلی خوشحال شد و قبل از نماز عشاء پشت بلندگو اعلام کرد که بعد از نماز نروید و می خواهیم از تلاوت یکی از قاریان قرآن ایران استفاده کنیم و بعد از نماز هم بنده در جایگاه محراب مسجد نشستم و با استفاده از سیستم صوتی آنجا آیاتی از قرآن را قرائت کردم که خاطره ای ماندگار شد و فیلمش موجود است.
همه ساله تعداد زیادی از قاریان قرآن جمهوری اسلامی ایران به کشور ترکیه برای تلاوت قرآن دعوت می شوند و عجیب این است که از شدت استقبال مردم ترکیه، این جلسات را بیشتر در ورزشگاهها برگزار می کنند و حتی بلیط ورودی هم می فروشند و مردم نیز با کمال اشتیاق بلیط ها را خریداری می کنند!
حال شما ببینید این حرف غیر صحیح و باطلی که از زبان یک نماینده مجلس بیرون می آید چقدر می تواند بین دو ملت مسلمان نفاق و جدایی ایجاد کند و قطعاً طرح این مباحث به نفع دشمنان اسلام و مسلمانان است که همواره در پی اختلاف افکنی بین مسلمانان و کشورهای اسلامی هستند.
از سفر دوم به ترکیه که خیلی کوتاه و جهت افتتاح یک مسجدی برای شیعیان بود هم بگویم، در شهر استانبول مسجدی با عظمت به نام امام زین العابدین (ع) احداث شده است، شیعیان در استانبول در اقلیت هستند و کل جمعیت آنها شاید حدود پانصد هزار نفر باشد. از متولیان مسجد پرسیدم این مسجد بزرگ و زیبا را چگونه ساختید؟!
آنها گفتند اولاً زمین مسجد را شهرداری استانبول اعطا کرد! و ثانیاً شهرداری به اندازه یک میلیون دلار مصالح ساختمانی داد و یک میلیون دلار هم شیعیان استانبول جمع آوری و هزینه احداث بنا کردند!
جالب است که در روز افتتاحیه ی مسجد شیعیان، شهردار استانبول اظهار داشت ما سعی می کنیم خانه های اطراف این مسجد را بخریم و تبدیل به فضای سبز کنیم چون مسجد فضای سبز لازم دارد، این هم نمونه ای از مساعدت یک دولت لائیک اما به احترام شیعیان که تبعه آن کشور هستند فرقی نمی گذارد !
یکی از روحانیون مساجد ترکیه گفت من در زمان صدام در جنگ عراق و ایران برای حمایت از جبهه ی حق و اسلام که ایران بود غیر رسمی با رزمندگان اسلام همراهی داشتم و مجروح هم شدم و از آن سال تا حالا هر گاه نیاز به مداوا داشته باشم با یک تلفن آمبولانس درب خانه ام حاضر می شود و مرا رایگان مداوا می کنند!
اینها را از این جهت گفتم که خیلی خودمان را با ایمان حساب نکنیم و دیگران را هم به بی دینی متهم نکنیم!
متن کامل یادداشت
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1631484
نقدی بر اظهارات نماینده اصفهان
مرتضی نجفی قدسی
متأسفانه برای چندمین بار سخنان یکی از نمایندگان اصفهان در مجلس شورای اسلامی منتشر می شود که نسنجیده، تنش زا و ناصواب است و طرح اینگونه مسائل نه در شأن یک نماینده ی مجلس است و نه تنها کمکی به اصلاح وضع فرهنگی و عفاف و حجاب نمی کند بلکه موجب اختلاف و افتراق در جامعه و حتی موجب بدبینی مسلمانان و دیگر ملت ها نسبت به مردم ایران می شود.
اخیراً از قول ایشان مطلبی در فضای مجازی منتشر شد دال بر اینکه بطور متوسط هر مرد در کشور ترکیه با ۱۵ زن رابطه جنسی دارد!
نمی دانم هدف این نماینده از طرح این گزاره ی اشتباه و غلط چیست؟! آیا می خواهد روابط دوستانه ایران و ترکیه را مخدوش کند؟! و آیا می خواهد بین ملت مسلمان ایران و ترکیه شکاف ایجاد کند؟!
بنده دوبار به ترکیه سفر داشته ام و در هر دو سفر دینداری مردم ترکیه را از نزدیک دیده ام، اولاً در هر شهری که بروی پر از مساجد متعدد است که در پنج وقت صدای اذان از مأذنه ها بلند است و صفوف نماز جماعت در مساجد بسیار چشمگیر است.
درب هیچ مسجدی بسته نیست و بسیار نظیف و تمیز پذیرای نمازگزاران هستند. در ماه مبارک رمضان، غالب مردم ترکیه روزه دار هستند، البته رستورانها و مطعم ها باز و فعال هستند ولی عمدتاً پذیرای مسافران و توریست ها بودند حتی خود کارگران رستورانها هم روزه دار بودند .
ثانیاً محبت مردم ترکیه نسبت به مردم ایران بسیار حسنه و خوب بود، به عنوان مثال هر گاه برای نماز به مساجد آنان می رفتم با خوشحالی سلام و احوالپرسی می کردند، حتی یک شب در مسجد بزرگ سلطان احمد در استانبول به امام جماعت مسجد گفتم من از ایران آمدم و دوست دارم در این مسجد بزرگ تلاوت قرآن داشته باشم که خیلی خوشحال شد و قبل از نماز عشاء پشت بلندگو اعلام کرد که بعد از نماز نروید و می خواهیم از تلاوت یکی از قاریان قرآن ایران استفاده کنیم و بعد از نماز هم بنده در جایگاه محراب مسجد نشستم و با استفاده از سیستم صوتی آنجا آیاتی از قرآن را قرائت کردم که خاطره ای ماندگار شد و فیلمش موجود است.
همه ساله تعداد زیادی از قاریان قرآن جمهوری اسلامی ایران به کشور ترکیه برای تلاوت قرآن دعوت می شوند و عجیب این است که از شدت استقبال مردم ترکیه، این جلسات را بیشتر در ورزشگاهها برگزار می کنند و حتی بلیط ورودی هم می فروشند و مردم نیز با کمال اشتیاق بلیط ها را خریداری می کنند!
حال شما ببینید این حرف غیر صحیح و باطلی که از زبان یک نماینده مجلس بیرون می آید چقدر می تواند بین دو ملت مسلمان نفاق و جدایی ایجاد کند و قطعاً طرح این مباحث به نفع دشمنان اسلام و مسلمانان است که همواره در پی اختلاف افکنی بین مسلمانان و کشورهای اسلامی هستند.
از سفر دوم به ترکیه که خیلی کوتاه و جهت افتتاح یک مسجدی برای شیعیان بود هم بگویم، در شهر استانبول مسجدی با عظمت به نام امام زین العابدین (ع) احداث شده است، شیعیان در استانبول در اقلیت هستند و کل جمعیت آنها شاید حدود پانصد هزار نفر باشد. از متولیان مسجد پرسیدم این مسجد بزرگ و زیبا را چگونه ساختید؟!
آنها گفتند اولاً زمین مسجد را شهرداری استانبول اعطا کرد! و ثانیاً شهرداری به اندازه یک میلیون دلار مصالح ساختمانی داد و یک میلیون دلار هم شیعیان استانبول جمع آوری و هزینه احداث بنا کردند!
جالب است که در روز افتتاحیه ی مسجد شیعیان، شهردار استانبول اظهار داشت ما سعی می کنیم خانه های اطراف این مسجد را بخریم و تبدیل به فضای سبز کنیم چون مسجد فضای سبز لازم دارد، این هم نمونه ای از مساعدت یک دولت لائیک اما به احترام شیعیان که تبعه آن کشور هستند فرقی نمی گذارد !
یکی از روحانیون مساجد ترکیه گفت من در زمان صدام در جنگ عراق و ایران برای حمایت از جبهه ی حق و اسلام که ایران بود غیر رسمی با رزمندگان اسلام همراهی داشتم و مجروح هم شدم و از آن سال تا حالا هر گاه نیاز به مداوا داشته باشم با یک تلفن آمبولانس درب خانه ام حاضر می شود و مرا رایگان مداوا می کنند!
اینها را از این جهت گفتم که خیلی خودمان را با ایمان حساب نکنیم و دیگران را هم به بی دینی متهم نکنیم!
متن کامل یادداشت
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1631484
معجزه امید
عباس عبدی
در یادداشت دیروز توضیح دادم که سرچشمه امید هر مجموعهای درون خودش است. من اگر امیدآفرینی کنم برای مخاطبان خواهان اصلاحات است. براندازان برای خودشان امیدآفرینی میکنند.
دولت و حکومت هم باید خودش دست به کار شود. قرار نیست کسانی مردم را به دولتی امیدوار کنند که خودشان منتقد آن دولت هستند، یا حتی برخی از خودشان نیز امید چندانی ندارند. به قول معروف چاه باید از خودش آب داشته باشد.
این تجربه را در همه سالهای پس از انقلاب میبینیم. در ابتدا اینرسی انقلاب و اراده عمومی رهبری و مردم همسو و امیدآفرین بود. به یاد ندارم که کسی با آغاز جنگ از سرنوشت کشور ناامید شده بود، یا حتی از ترورهای بسیار بزرگ جا خورده باشد. هر چند ابعاد خسارات هر دو رویداد سنگین بود.
ناامیدی از سال ۱۳۶۵ آغاز شد و این ناامیدی به جنگ نیز سرایت کرد. اعزام داوطلبانه به جبهه بسیار کاهش یافت. فرار از ان افزایشی، و در سال ۱۳۶۶ معلوم شد که نتیجهای از ادامه جنگ نمیتوان گرفت. ضمنا هیچ رسانه جدی و غیر حکومتی هم نبود.
ناامیدی فراگیر بود، ولی پذیرش قطعنامه بمب امیدی بود که معجزه کرد، و ماجرا را تغییر داد. اولین آثار آن را در عملیات مرصاد دیدیم که چگونه سیل داوطلبان جوانان به سوی کرمانشاه، اسلامآباد و قصرشیرین سرازیر شد و عملیات فروغ جاودان مجاهدین را به عملیات مرصاد تبدیل کرد و پرونده راهبرد نظامی مجاهدین را برای همیشه بست.
با آمدن آقای هاشمی امید جدیدی ایجاد شد. بنده و اغلب کسانی که بعدها از اصلاحات دفاع کردند، مخالف سیاستهای آقای هاشمی بودیم. البته هر کدام از زاویه خاصی نقد داشتیم. با این حال دو سال اول هیچ کسی و هیچ رسانهای نبود که مانع از یکهتازی آقای هاشمی شود. ۵ روزنامه دولتی و صدا و سیمای تحت مدیریت محمد هاشمی در بست در خدمت ایشان و سیاستهایش بودند و هیچ رسانه موثر دیگر و رقیبی هم نبود.
https://telegra.ph/معجزه-امید-05-11
عباس عبدی
در یادداشت دیروز توضیح دادم که سرچشمه امید هر مجموعهای درون خودش است. من اگر امیدآفرینی کنم برای مخاطبان خواهان اصلاحات است. براندازان برای خودشان امیدآفرینی میکنند.
دولت و حکومت هم باید خودش دست به کار شود. قرار نیست کسانی مردم را به دولتی امیدوار کنند که خودشان منتقد آن دولت هستند، یا حتی برخی از خودشان نیز امید چندانی ندارند. به قول معروف چاه باید از خودش آب داشته باشد.
این تجربه را در همه سالهای پس از انقلاب میبینیم. در ابتدا اینرسی انقلاب و اراده عمومی رهبری و مردم همسو و امیدآفرین بود. به یاد ندارم که کسی با آغاز جنگ از سرنوشت کشور ناامید شده بود، یا حتی از ترورهای بسیار بزرگ جا خورده باشد. هر چند ابعاد خسارات هر دو رویداد سنگین بود.
ناامیدی از سال ۱۳۶۵ آغاز شد و این ناامیدی به جنگ نیز سرایت کرد. اعزام داوطلبانه به جبهه بسیار کاهش یافت. فرار از ان افزایشی، و در سال ۱۳۶۶ معلوم شد که نتیجهای از ادامه جنگ نمیتوان گرفت. ضمنا هیچ رسانه جدی و غیر حکومتی هم نبود.
ناامیدی فراگیر بود، ولی پذیرش قطعنامه بمب امیدی بود که معجزه کرد، و ماجرا را تغییر داد. اولین آثار آن را در عملیات مرصاد دیدیم که چگونه سیل داوطلبان جوانان به سوی کرمانشاه، اسلامآباد و قصرشیرین سرازیر شد و عملیات فروغ جاودان مجاهدین را به عملیات مرصاد تبدیل کرد و پرونده راهبرد نظامی مجاهدین را برای همیشه بست.
با آمدن آقای هاشمی امید جدیدی ایجاد شد. بنده و اغلب کسانی که بعدها از اصلاحات دفاع کردند، مخالف سیاستهای آقای هاشمی بودیم. البته هر کدام از زاویه خاصی نقد داشتیم. با این حال دو سال اول هیچ کسی و هیچ رسانهای نبود که مانع از یکهتازی آقای هاشمی شود. ۵ روزنامه دولتی و صدا و سیمای تحت مدیریت محمد هاشمی در بست در خدمت ایشان و سیاستهایش بودند و هیچ رسانه موثر دیگر و رقیبی هم نبود.
https://telegra.ph/معجزه-امید-05-11
Telegraph
🔴معجزه امید
🔺اعتماد ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘در یادداشت دیروز توضیح دادم که سرچشمه امید هر مجموعهای درون خودش است. من اگر امیدآفرینی کنم برای مخاطبان خواهان اصلاحات است. براندازان برای خودشان امیدآفرینی میکنند. دولت و حکومت هم باید خودش دست به کار شود. قرار نیست…
Forwarded from آینده
@mahdihajipour
امروز پای صحبت پرفسور روحالله رحمانی بودم. کسی که در آمریکا متولد شده و بعد از دکترا و جایگاه در مایکروسافت و آمازون به ایران مهاجرت کرده!
میگفت وقتی به بالاترین جایگاههای مایکروسافت رسیدم، دیدم تهش پوکه!
افسرده شدم! به اینایی که میخوان مهاجرت کنن میگم من از تهش اومدم!
@salavatianghali
از یک مدیر برنامه ساده از هزاران مدیر برنامه در مایکروسافت امامزاده تولید نکنید ولو داماد غلامعلی حداد عادل باشد
@ElhamMasoumzad1
عه ایشون همون داماد شهید پرور آقای حداد عادل است؟!!
@Amir_m_k6013
داماد حداد عادل هستند یعنی باجناق مجتبی خامنه ای ....
چه جایی بهتر از ایران برای پول مفت به جیب زدن . بوی کباب به دماغش خورده . اینم مثل چای دبش ۳ میلیارد دلار بر میداره میره آمریکا...
@Mahdi1234e
طرف رزومه خاصی اونور آب نداشته.
اومده ایران به واسطه رانت دامادی حداد عادل، به همه چی رسیده!
بایدم همین حرفا رو بزنه.
اگه داماد حداد عادل نبود، به هیچ جایی توی این مملکت نمیرسید.
@Rastegarj567
بعدا جاسوس از آب در نیاد صلوات
@A_pajhohi
امروز پای صحبت پرفسور روحالله رحمانی بودم. کسی که در آمریکا متولد شده و بعد از دکترا و جایگاه در مایکروسافت و آمازون به ایران مهاجرت کرده!
میگفت وقتی به بالاترین جایگاههای مایکروسافت رسیدم، دیدم تهش پوکه!
افسرده شدم! به اینایی که میخوان مهاجرت کنن میگم من از تهش اومدم!
@salavatianghali
از یک مدیر برنامه ساده از هزاران مدیر برنامه در مایکروسافت امامزاده تولید نکنید ولو داماد غلامعلی حداد عادل باشد
@ElhamMasoumzad1
عه ایشون همون داماد شهید پرور آقای حداد عادل است؟!!
@Amir_m_k6013
داماد حداد عادل هستند یعنی باجناق مجتبی خامنه ای ....
چه جایی بهتر از ایران برای پول مفت به جیب زدن . بوی کباب به دماغش خورده . اینم مثل چای دبش ۳ میلیارد دلار بر میداره میره آمریکا...
@Mahdi1234e
طرف رزومه خاصی اونور آب نداشته.
اومده ایران به واسطه رانت دامادی حداد عادل، به همه چی رسیده!
بایدم همین حرفا رو بزنه.
اگه داماد حداد عادل نبود، به هیچ جایی توی این مملکت نمیرسید.
@Rastegarj567
بعدا جاسوس از آب در نیاد صلوات
@A_pajhohi
دروغ حناق نیست! استراتژی است!
نگار ذیلابی٭
بله دروغ حناق نیست! وقاحت هم نه تنها مالیات ندارد که نزد دولتمردان ما بوفور یافت میشود و اینقدر در این حرفهی شریف استادند که اگر در آینده به هر دلیلی بیکار شدند، با همین خلاقیت و امتیاز انحصاری میتوانند کارگاههای آموزشی تکنیکهای دروغهای وقاحتبار تشکیل دهند و کسب درآمد کنند، چنانکه امروز هم گویا پشتوانهی کرسیهای قدرتشان همین ترفند است: دروغهای شاخدار به مثابه استراتژی فرار به جلو و سادهترین راه فریب مخاطب فراموشکار یا ناآگاه!
این روزها مدام عکسها و ویدئوها و اخبار ورود پلیس به دانشگاههای آمریکا را با شوق و ولعی زایدالوصف به رخ میکشند که های جماعت ببینید سمبل آزادی بیان، مهد دموکراسی چطور دانشجویان و استادان را دستگیر میکند و کتبسته میبرد؟!
ببینید اینها چقدر بدند و ما چقدر خوبیم که اصلا هیچ پلیسی در این دوران حکومت مشعشع ما وارد دانشگاه نشد و هیچ استادی و دانشجویی هم اخراج یا دستگیر نشد! (برای نمونه بنگرید به بیانات بهادری جهرمی سخنگوی دولت و نیز آقامیری ریاست دانشگاه بهشتی).
اصلا ما فراموشکار و کودک سفیه و نادان! هاضمهی روان شما چگونه این درجه از وقاحت و وارونه جلوهدادن را تاب میآورد؟
حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۷۸ را به کلی فراموش کردهاید؟! صدمات جانی و مالی و مفقود شدن دانشجویان در آن ماجرا اصلا هیچ جایی در حافظهی شما باز نکرده است؟! نگویید که شما هم نتیجه بیدادگاه قضایی مربوط را با محکومیت سرباز اروجعلی ببرزاده رفع و رجوع کردید و تمام! حملات مکرر به دانشجویان در سالگردهای ۱۸ تیر ( ۱۳۸۲ و ۱۳۸۸) را هم به خاطر ندارید؟! قالیباف گازانبری را هم یادتان نیست؟!
اصلا آن ماجراها مربوط به سالها قبل است و توقع یادآوری حوادث دور، ورای توان شماست؛ همین حوادث ۱۴۰۱ و مصائبی که بر سر دانشجویان و استادان آوردید را چگونه انکار میکنید؟
ما شاهدان عینی آن وقایع که هنوز نمردهایم! بله در این مورد دستکم در مورد دانشگاه شهید بهشتی که من خود شاهد بودم، پلیس با لباس فرم پلیس وارد دانشگاه نشد اما هر روز لباسشخصیها و دزدان و تبهکاران تازه از زندان رهاشده را برای کتکزدن دانشجویان و به آشوب کشاندن اجتماعات وارد دانشگاه نمیکردید؟ رئیس سابق دانشگاه بهشتی را به سبب تلاش برای حفاظت از دانشجویان و مقاومت و چون و چرا در برابر ورود نیروهای امنیتی و به تعبیر شما مماشات با اغتشاشگران از کار برکنار نکردید؟ و پروندههای متعدد تعلیق و محرومیت از خوابگاه و دستگیری در منزل برای دانشجویان ترتیب ندادید؟ و بلافاصله در نخستین هفتهی انتصاب رئیس جدید، استادانی را که در مقابل تبهکاریها مقاومت کرده و به جرم اینکه دانشجویانشان را هم چونان فرزندان خود دوست میداشتند و کیان دانشگاه را به ثمن بخس نفروختند، ممنوعالورود و تعلیق و اخراج و به اجبار بازنشسته نکردید؟
شگفتا که با وجود ارسال اظهارنامهی قضایی برای ریاست دانشکدهها و رئیس دانشگاه و درج شکایت در دیوان عدالت اداری، هنوز هم به دوربین چشم میدوزید و در برابر وجدان عمومی تمام این ستمها را انکار و ادعا میکنید که هیچ دانشجو و استادی تعلیق یا اخراج نشده است!
بسیار خوب! اما از اینها که بگذریم جوانمردی و انصافتان در مقابل دانشجویان و استادان بیپناه آمریکایی ستودنی است! امیدواریم کار بورسیه و انتقالشان به سهولت انجام شود و اقامتی خوش در بهشت دانشگاههای ایران را تجربه کنند!
٭استاد تعلیقی دانشگاه شهید بهشتی از اول آذر ۱۴۰۱
جانباز سبز
نگار ذیلابی٭
بله دروغ حناق نیست! وقاحت هم نه تنها مالیات ندارد که نزد دولتمردان ما بوفور یافت میشود و اینقدر در این حرفهی شریف استادند که اگر در آینده به هر دلیلی بیکار شدند، با همین خلاقیت و امتیاز انحصاری میتوانند کارگاههای آموزشی تکنیکهای دروغهای وقاحتبار تشکیل دهند و کسب درآمد کنند، چنانکه امروز هم گویا پشتوانهی کرسیهای قدرتشان همین ترفند است: دروغهای شاخدار به مثابه استراتژی فرار به جلو و سادهترین راه فریب مخاطب فراموشکار یا ناآگاه!
این روزها مدام عکسها و ویدئوها و اخبار ورود پلیس به دانشگاههای آمریکا را با شوق و ولعی زایدالوصف به رخ میکشند که های جماعت ببینید سمبل آزادی بیان، مهد دموکراسی چطور دانشجویان و استادان را دستگیر میکند و کتبسته میبرد؟!
ببینید اینها چقدر بدند و ما چقدر خوبیم که اصلا هیچ پلیسی در این دوران حکومت مشعشع ما وارد دانشگاه نشد و هیچ استادی و دانشجویی هم اخراج یا دستگیر نشد! (برای نمونه بنگرید به بیانات بهادری جهرمی سخنگوی دولت و نیز آقامیری ریاست دانشگاه بهشتی).
اصلا ما فراموشکار و کودک سفیه و نادان! هاضمهی روان شما چگونه این درجه از وقاحت و وارونه جلوهدادن را تاب میآورد؟
حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۷۸ را به کلی فراموش کردهاید؟! صدمات جانی و مالی و مفقود شدن دانشجویان در آن ماجرا اصلا هیچ جایی در حافظهی شما باز نکرده است؟! نگویید که شما هم نتیجه بیدادگاه قضایی مربوط را با محکومیت سرباز اروجعلی ببرزاده رفع و رجوع کردید و تمام! حملات مکرر به دانشجویان در سالگردهای ۱۸ تیر ( ۱۳۸۲ و ۱۳۸۸) را هم به خاطر ندارید؟! قالیباف گازانبری را هم یادتان نیست؟!
اصلا آن ماجراها مربوط به سالها قبل است و توقع یادآوری حوادث دور، ورای توان شماست؛ همین حوادث ۱۴۰۱ و مصائبی که بر سر دانشجویان و استادان آوردید را چگونه انکار میکنید؟
ما شاهدان عینی آن وقایع که هنوز نمردهایم! بله در این مورد دستکم در مورد دانشگاه شهید بهشتی که من خود شاهد بودم، پلیس با لباس فرم پلیس وارد دانشگاه نشد اما هر روز لباسشخصیها و دزدان و تبهکاران تازه از زندان رهاشده را برای کتکزدن دانشجویان و به آشوب کشاندن اجتماعات وارد دانشگاه نمیکردید؟ رئیس سابق دانشگاه بهشتی را به سبب تلاش برای حفاظت از دانشجویان و مقاومت و چون و چرا در برابر ورود نیروهای امنیتی و به تعبیر شما مماشات با اغتشاشگران از کار برکنار نکردید؟ و پروندههای متعدد تعلیق و محرومیت از خوابگاه و دستگیری در منزل برای دانشجویان ترتیب ندادید؟ و بلافاصله در نخستین هفتهی انتصاب رئیس جدید، استادانی را که در مقابل تبهکاریها مقاومت کرده و به جرم اینکه دانشجویانشان را هم چونان فرزندان خود دوست میداشتند و کیان دانشگاه را به ثمن بخس نفروختند، ممنوعالورود و تعلیق و اخراج و به اجبار بازنشسته نکردید؟
شگفتا که با وجود ارسال اظهارنامهی قضایی برای ریاست دانشکدهها و رئیس دانشگاه و درج شکایت در دیوان عدالت اداری، هنوز هم به دوربین چشم میدوزید و در برابر وجدان عمومی تمام این ستمها را انکار و ادعا میکنید که هیچ دانشجو و استادی تعلیق یا اخراج نشده است!
بسیار خوب! اما از اینها که بگذریم جوانمردی و انصافتان در مقابل دانشجویان و استادان بیپناه آمریکایی ستودنی است! امیدواریم کار بورسیه و انتقالشان به سهولت انجام شود و اقامتی خوش در بهشت دانشگاههای ایران را تجربه کنند!
٭استاد تعلیقی دانشگاه شهید بهشتی از اول آذر ۱۴۰۱
جانباز سبز
انکارکنندگان دیروز تحریم، امروز زبانشان علیه تحریمگران نمیچرخد
علی ربیعی٭
امروز كشور بوی كهنگی میدهد. تمام تكنولوژیهای موثر ما، تكنولوژیهای رو به كهنگی است. از قطار تا هواپيما و خودروها با مصرف بالاي بنزين تا صنايع بزرگ ما ميتوان علايم فرسودگی و كهنگی را ديد.
اين نتيجه سالها زيست با تحريم است. تحريم را جدی نگرفتند. عدم حضور در مناسبات اقتصاد جهانی را جدی نگرفتند. هيچ اتفاق مهمی در عرصه اقتصاد كشور بدون رفع موانع بانكي و رفع موانع تجارت آزاد، استفاده از تكنولوژیهای نوين و فعاليت در اقتصاد جهانی متصور نيست.
مشكل اصلی دولتمردان امروز اين است كه چون به دليل درك نادرست يا غرض سياسی آثار تحريم را انكار میكردند، حتی زبانشان هم عليه تحريم و تحريمگران نمیتواند بچرخد.
دقيقا قبل از خروج ترامپ از برجام، يكی از دورههای درخشان اقتصاد در كشور ايران است و همينطور دوره رياستجمهوری سيدمحمد خاتمی كه روابط بينالمللی ايران در حالت مناسبی قرار داشت را میتوان درخشانترين دوره تاريخی بعد از انقلاب را مشاهده كرد چه از لحاظ نرخ ارز، چه از جهت تورم و رشد اقتصادی.
لو رفتن فايل مصاحبه ظريف، بخشی از طراحی انجام شدهای بود كه سياست خارجی از معادله رفتار رایدهندگی خارج شود.
٭سخنگوی دولت دوازدهم
روزنامه اعتماد
علی ربیعی٭
امروز كشور بوی كهنگی میدهد. تمام تكنولوژیهای موثر ما، تكنولوژیهای رو به كهنگی است. از قطار تا هواپيما و خودروها با مصرف بالاي بنزين تا صنايع بزرگ ما ميتوان علايم فرسودگی و كهنگی را ديد.
اين نتيجه سالها زيست با تحريم است. تحريم را جدی نگرفتند. عدم حضور در مناسبات اقتصاد جهانی را جدی نگرفتند. هيچ اتفاق مهمی در عرصه اقتصاد كشور بدون رفع موانع بانكي و رفع موانع تجارت آزاد، استفاده از تكنولوژیهای نوين و فعاليت در اقتصاد جهانی متصور نيست.
مشكل اصلی دولتمردان امروز اين است كه چون به دليل درك نادرست يا غرض سياسی آثار تحريم را انكار میكردند، حتی زبانشان هم عليه تحريم و تحريمگران نمیتواند بچرخد.
دقيقا قبل از خروج ترامپ از برجام، يكی از دورههای درخشان اقتصاد در كشور ايران است و همينطور دوره رياستجمهوری سيدمحمد خاتمی كه روابط بينالمللی ايران در حالت مناسبی قرار داشت را میتوان درخشانترين دوره تاريخی بعد از انقلاب را مشاهده كرد چه از لحاظ نرخ ارز، چه از جهت تورم و رشد اقتصادی.
لو رفتن فايل مصاحبه ظريف، بخشی از طراحی انجام شدهای بود كه سياست خارجی از معادله رفتار رایدهندگی خارج شود.
٭سخنگوی دولت دوازدهم
روزنامه اعتماد
Forwarded from اصلاحات نیوز - رسانه
📢 ترکیب نمایندگان راه یافته به مجلس دوازدهم چگونه است؟
1⃣ حامیان دولت (شریان، پایداری، مصاف و امناء): ۹۸ نفر
2⃣ حامیان قالییاف فهرست شانا: ۷۴ نفر
3⃣ اصلاحطلب و اعتدالگرا: ۶۳ نفر
4⃣ مستقلین با گرایش سابق اصولگرایی: ۲۶ نفر
5⃣ مستقلین غیر جناحی و اقلیتهای دینی: ۱۹ نفر
6⃣ مستقلین با گرایش سابق اصلاحطلبی و اعتدالگرایی: ۱۰ نفر
_
اصلاحات نیوز
✅ @Eslahatnews
🔗 Eslahatnews.com
1⃣ حامیان دولت (شریان، پایداری، مصاف و امناء): ۹۸ نفر
2⃣ حامیان قالییاف فهرست شانا: ۷۴ نفر
3⃣ اصلاحطلب و اعتدالگرا: ۶۳ نفر
4⃣ مستقلین با گرایش سابق اصولگرایی: ۲۶ نفر
5⃣ مستقلین غیر جناحی و اقلیتهای دینی: ۱۹ نفر
6⃣ مستقلین با گرایش سابق اصلاحطلبی و اعتدالگرایی: ۱۰ نفر
_
اصلاحات نیوز
✅ @Eslahatnews
🔗 Eslahatnews.com
اعتماد به نفسشان فرو ریخته است؛ طرح صیانت چرا به مجلس بازگشت؟
محمدجواد آذری جهرمی٭
بازگرداندن ناگهانی طرح صیانت به صحن علنی در روزهای پایانی و بی رمق این مجلس ضعیف، دو معنای بین سطور دارد:
اول اینکه طراحان امید خود برای تصویب این طرح در مجلس بعد را با توجه به ترکیب آن از دست داده اند.
دوم اینکه با توجه به عملکرد دولت سیزدهم، احتمال تک دوره ای شدن دولت را زیاد می دانند، لذا می خواهند با تصویب قانونی فرمان توسعه اینترنت را برای همیشه از دست دولتها خارج کنند.
هر دو احتمال یک معنا دارد، اعتماد به نفسشان فرو ریخته است.
٭وزیر سابق ارتباطات
جماران
محمدجواد آذری جهرمی٭
بازگرداندن ناگهانی طرح صیانت به صحن علنی در روزهای پایانی و بی رمق این مجلس ضعیف، دو معنای بین سطور دارد:
اول اینکه طراحان امید خود برای تصویب این طرح در مجلس بعد را با توجه به ترکیب آن از دست داده اند.
دوم اینکه با توجه به عملکرد دولت سیزدهم، احتمال تک دوره ای شدن دولت را زیاد می دانند، لذا می خواهند با تصویب قانونی فرمان توسعه اینترنت را برای همیشه از دست دولتها خارج کنند.
هر دو احتمال یک معنا دارد، اعتماد به نفسشان فرو ریخته است.
٭وزیر سابق ارتباطات
جماران
Forwarded from BBCPersian
🔹چگونه هوش مصنوعی به سوالات رایج سلامت پاسخ میدهد
🔹سازمان بهداشت جهانی ماه پیش از ابزاری رونمایی کرد که با استفاده از هوش مصنوعی مولد به مردم کمک میکند تا پاسخ پرسشهای بهداشتی خود را پیدا کنند.
✍️اونور ارم, بیبیسی
https://bbc.in/3UVDCdH
@BBCPersian
🔹سازمان بهداشت جهانی ماه پیش از ابزاری رونمایی کرد که با استفاده از هوش مصنوعی مولد به مردم کمک میکند تا پاسخ پرسشهای بهداشتی خود را پیدا کنند.
✍️اونور ارم, بیبیسی
https://bbc.in/3UVDCdH
@BBCPersian
BBC News فارسی
چگونه هوش مصنوعی به سوالات رایج سلامت پاسخ میدهد؟
سازمان بهداشت جهانی ماه پیش از ابزاری رونمایی کرد که با استفاده از هوش مصنوعی مولد به مردم کمک میکند تا پاسخ پرسشهای بهداشتی خود را پیدا کنند.