This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا یک مطب در حال افتتاح است و او دکتر مسعود احمدزاده است که این چنین با عشق مطب دندانپزشکی خود را رنگ میکند.
امروز زادروز اوست و او یک هفته بعد از این ویدیو به قتل میرسد.
#مسعود_احمدزاده با عشق و امید مطب دندانپزشکی خود را رنگ میزند، اما به او فرصت ندادند و در ۵ آبان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله قاتلان سرکوبگر در مهاباد کشته شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز زادروز اوست و او یک هفته بعد از این ویدیو به قتل میرسد.
#مسعود_احمدزاده با عشق و امید مطب دندانپزشکی خود را رنگ میزند، اما به او فرصت ندادند و در ۵ آبان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله قاتلان سرکوبگر در مهاباد کشته شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دو سال پیش در چنین روزی جنگیدند و شعله وجودشان راه آزادی را روشن و ماندگار کرد:
۲۲ مهر ۱۴۰۱
#رضا_اسماعیل_زاده چالداران
#اسرا_پناهی_خانقاه اردبیل
#پریسا_عسگری الیگودرز
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۲۲ مهر ۱۴۰۱
#رضا_اسماعیل_زاده چالداران
#اسرا_پناهی_خانقاه اردبیل
#پریسا_عسگری الیگودرز
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۲۲ مهر۱۴۰۱ سالروز جاوید نام راه آزادی #رضا_اسماعیل_زاده است.
او دانشجوی دکترای میکانیک در دانشگاه صنعتی شریف در #تهران و اهل شهر #چالدران در آذربایجان غربی بود.
در تظاهرات سراسری و اعتراضات دانشجویان در دانشگاه شرکت داشت .
روز۲۲ مهر ۱۴۰۱ با یورش وحشیانه نیروهای سرکوبگر به تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه و با شلیک مستقیم و اصابت گلوله جنگی بهصورتش به شهادت رسید.
نیروهای امنیتی پیکر رضا را به گروگان گرفته بودند تا آرامش نسبی در دانشگاه حاکم شود و مرگ او را. مخفی نگه داشته بودند تا ۵ آبان که نیروهای امنیتی به خانواده خبر میدهند تا ساعاتی دیگر در آرامستان روستای گل آشاقی از توابع چالدرانحاضر باشند تنها و بدون حضور دیگران ، رضا را اینگونه به خاک سپردند.
نام او به عنوان یکی از دلیرمردان #دانشگاه_شریف ثبت خواهد ماند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او دانشجوی دکترای میکانیک در دانشگاه صنعتی شریف در #تهران و اهل شهر #چالدران در آذربایجان غربی بود.
در تظاهرات سراسری و اعتراضات دانشجویان در دانشگاه شرکت داشت .
روز۲۲ مهر ۱۴۰۱ با یورش وحشیانه نیروهای سرکوبگر به تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه و با شلیک مستقیم و اصابت گلوله جنگی بهصورتش به شهادت رسید.
نیروهای امنیتی پیکر رضا را به گروگان گرفته بودند تا آرامش نسبی در دانشگاه حاکم شود و مرگ او را. مخفی نگه داشته بودند تا ۵ آبان که نیروهای امنیتی به خانواده خبر میدهند تا ساعاتی دیگر در آرامستان روستای گل آشاقی از توابع چالدرانحاضر باشند تنها و بدون حضور دیگران ، رضا را اینگونه به خاک سپردند.
نام او به عنوان یکی از دلیرمردان #دانشگاه_شریف ثبت خواهد ماند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
علیرضا شیدایی، متولد ۲۳ مهر ۱۳۶۷، راننده تاکسی و نانآور خانوادهاش در کرج بود.
او با افزایش قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸، به دلیل تأثیر مستقیم بر زندگی و کارش، در تظاهرات سراسری شرکت کرد.
در ۲۵ آبان در اولین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، علیرضا با شلیک مستقیم سرکوبگران به سرش کشته شد.
خانوادهاش ابتدا به دلیل فشار و تهدید سکوت کردند، اما پس از ۱۷ ماه، مادرش نیز به جمع #مادران_دادخواه_آبان پیوست و از او دفاع کرد. علیرضا در آغوش برادرش جان داد و پیکرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.
قسمتی از صحبتهای مادر علیرضا:
روز قبل از کشته شدنش علیرضا خیلی ناراحت بود، میگفت مامان، بنزین گرون شده، یکی مثل منِ جوان از کجا بیاره بنزین لیتری سه هزار تومان بزنه و بره روزانه مسافرکشی کنه و روزی پنجاه شصت تومن دربیاره.
فردای اون روز رضا خونه بود و نشستیم برای آخرین بار ناهارمون رو خوردیم و رضا بلند شد رفت. پیشونی من رو بوسید و گفت مامان، پس من میرم بیرون. گفتم برو خدا به همرات مادر.
وقتی علیرضا تیر میخوره، بچهها دورش جمع میشن و پسرم رو تا بیمارستان میرسونن که متأسفانه پشت چراغ قرمز رضا جون میده.
به کدامین گناه بچه من را کشتید؟ جوابگو باشید. مگه نباید قاتل قصاص بشه؟ خب قاتل را به من بدید، نشونش بدید. بگید کی کشته؟ ظلم کردید در حق ما، در حق بچه ما.
علیرضا شیدایی در آغوش برادر ۲۲سالهاش جان باخت.
این روایت برادر #علیرضا_شیدایی است، در جمع مادران آبان:
توی ماشین هم بغل خودم بود، تا آخرشم بغل خودم جون داد. مواظب بود من جلو نروم ولی خودش رفت. یک ماشین گرفتیم. هیچکسی نمیبردش. روی زمین بود. هیچکی نمیبردش. زوری یک ماشین گرفتیم، راننده رو انداختیم پایین، زوری گفتیم یا باید ماشینت رو بدی یا باید این رو ببری. گفت میبرمش.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او با افزایش قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸، به دلیل تأثیر مستقیم بر زندگی و کارش، در تظاهرات سراسری شرکت کرد.
در ۲۵ آبان در اولین روز از اعتراضات #آبان_خونین_۹۸ ، علیرضا با شلیک مستقیم سرکوبگران به سرش کشته شد.
خانوادهاش ابتدا به دلیل فشار و تهدید سکوت کردند، اما پس از ۱۷ ماه، مادرش نیز به جمع #مادران_دادخواه_آبان پیوست و از او دفاع کرد. علیرضا در آغوش برادرش جان داد و پیکرش در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.
قسمتی از صحبتهای مادر علیرضا:
روز قبل از کشته شدنش علیرضا خیلی ناراحت بود، میگفت مامان، بنزین گرون شده، یکی مثل منِ جوان از کجا بیاره بنزین لیتری سه هزار تومان بزنه و بره روزانه مسافرکشی کنه و روزی پنجاه شصت تومن دربیاره.
فردای اون روز رضا خونه بود و نشستیم برای آخرین بار ناهارمون رو خوردیم و رضا بلند شد رفت. پیشونی من رو بوسید و گفت مامان، پس من میرم بیرون. گفتم برو خدا به همرات مادر.
وقتی علیرضا تیر میخوره، بچهها دورش جمع میشن و پسرم رو تا بیمارستان میرسونن که متأسفانه پشت چراغ قرمز رضا جون میده.
به کدامین گناه بچه من را کشتید؟ جوابگو باشید. مگه نباید قاتل قصاص بشه؟ خب قاتل را به من بدید، نشونش بدید. بگید کی کشته؟ ظلم کردید در حق ما، در حق بچه ما.
علیرضا شیدایی در آغوش برادر ۲۲سالهاش جان باخت.
این روایت برادر #علیرضا_شیدایی است، در جمع مادران آبان:
توی ماشین هم بغل خودم بود، تا آخرشم بغل خودم جون داد. مواظب بود من جلو نروم ولی خودش رفت. یک ماشین گرفتیم. هیچکسی نمیبردش. روی زمین بود. هیچکی نمیبردش. زوری یک ماشین گرفتیم، راننده رو انداختیم پایین، زوری گفتیم یا باید ماشینت رو بدی یا باید این رو ببری. گفت میبرمش.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دو سال پیش در چنین روزی جنگیدند و شعله وجودشان راه آزادی را روشن و ماندگار کرد.
در تقویم میهنمان، ۲۳ مهر ۱۴۰۱ یادآور یک فاجعه خونین و آتشین است؛ روزی که زندان اوین به صحنهای از جنایت و وحشیگری سرکوبگران خامنهای بدل شد.
آنچه در پس دیوارهای بلند اوین گذشت، برای جهانیان پنهان ماند؛ اما آتش، دود و صدای گلولهها خبر از جنایت میداد.
نه تنها هیچ اطلاعاتی درباره تعداد دقیق کشته شدگان وجود ندارد ، حتی تصاویر بسیاری از آنان که نامشان هم اعلام شده نیست، تنها ۶ نام از آن قهرمانان شنیده شد.
#میثم_مقدسی تهران
#حسین_جزی #آتش_سوزی_زندان_اوین
#حسین_اکبرزاده #زندان_اوین
#حمید_سعید_مظفری زندان اوین
#سیدفرهاد_حسینی زندان اوین
#علی_اکبر_جعفری (رسا) زندان اوین
#محمدرضا_مشهدی_فراهانی زندان اوین
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در تقویم میهنمان، ۲۳ مهر ۱۴۰۱ یادآور یک فاجعه خونین و آتشین است؛ روزی که زندان اوین به صحنهای از جنایت و وحشیگری سرکوبگران خامنهای بدل شد.
آنچه در پس دیوارهای بلند اوین گذشت، برای جهانیان پنهان ماند؛ اما آتش، دود و صدای گلولهها خبر از جنایت میداد.
نه تنها هیچ اطلاعاتی درباره تعداد دقیق کشته شدگان وجود ندارد ، حتی تصاویر بسیاری از آنان که نامشان هم اعلام شده نیست، تنها ۶ نام از آن قهرمانان شنیده شد.
#میثم_مقدسی تهران
#حسین_جزی #آتش_سوزی_زندان_اوین
#حسین_اکبرزاده #زندان_اوین
#حمید_سعید_مظفری زندان اوین
#سیدفرهاد_حسینی زندان اوین
#علی_اکبر_جعفری (رسا) زندان اوین
#محمدرضا_مشهدی_فراهانی زندان اوین
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#در_چنین_روزی رشت ۲۳ مهر ۱۴۰۱ ؛ تصاویری که برای ثبت در تاریخ باقی میمانند
از شقاوت و وحشیگری وحوش لباس شخصی خامنه ای در برخورد با جوانان معترض بی سپر و بی دفاع
و این جانیان در شهر در کنار مردم میچرخند و نفس میکشند
روز انتقام و حسابرسی فرا خواهد رسید.
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
از شقاوت و وحشیگری وحوش لباس شخصی خامنه ای در برخورد با جوانان معترض بی سپر و بی دفاع
و این جانیان در شهر در کنار مردم میچرخند و نفس میکشند
روز انتقام و حسابرسی فرا خواهد رسید.
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسین جزی، متولد ۶ مرداد ۱۳۸۱ در تهران است.
او پسر بزرگ خانواده بود و برای تامین معیشت خانواده در یک پرده فروشی مشغول به کار بود.
او ورزشکار و علاقهمند به کشتی بود.
حسین در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای چشیدن لذت پرواز باید جسارت پریدن داشته باشی.»
او روحیه ای جسور و شجاع داشت.
با آغاز اعتراضات ۱۴۰۱ حسین به صفوف اعتراضکنندگان پیوست و با شجاعت در تظاهرات شرکت میکرد.
و به جرم فریاد آزادی بازداشت و به اوین منتقل شد.
در شب ۲۳ مهر ۱۴۰۱، زندان اوین شاهد جنایتی فراموش ناشدنی بود.
دود و آتش و صدای تیراندازی خبر از فاجعه میداد.
#حسین_جزی، یکی از زندانیانی بود که آن شب جانش را فدا کرد.
گواه این جنایت پیکر بیجانش بود که با آثار گلوله، ضربات باتوم و پاهای سوخته از آتش، به خانوادهاش تحویل داده شد.
خانواده او تا زمانی که از طریق تماس تلفنی برای شناسایی هویت به پزشک قانونی فراخوانده شدند، از سرنوشت حسین بیاطلاع بودند.
نهایتاً، #حسین_جزی در ۲۶ مهر ۱۴۰۱ در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد، مزار او در قطعه ۳۲۸، ردیف ۲۳۲، شماره ۴۹ است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او پسر بزرگ خانواده بود و برای تامین معیشت خانواده در یک پرده فروشی مشغول به کار بود.
او ورزشکار و علاقهمند به کشتی بود.
حسین در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای چشیدن لذت پرواز باید جسارت پریدن داشته باشی.»
او روحیه ای جسور و شجاع داشت.
با آغاز اعتراضات ۱۴۰۱ حسین به صفوف اعتراضکنندگان پیوست و با شجاعت در تظاهرات شرکت میکرد.
و به جرم فریاد آزادی بازداشت و به اوین منتقل شد.
در شب ۲۳ مهر ۱۴۰۱، زندان اوین شاهد جنایتی فراموش ناشدنی بود.
دود و آتش و صدای تیراندازی خبر از فاجعه میداد.
#حسین_جزی، یکی از زندانیانی بود که آن شب جانش را فدا کرد.
گواه این جنایت پیکر بیجانش بود که با آثار گلوله، ضربات باتوم و پاهای سوخته از آتش، به خانوادهاش تحویل داده شد.
خانواده او تا زمانی که از طریق تماس تلفنی برای شناسایی هویت به پزشک قانونی فراخوانده شدند، از سرنوشت حسین بیاطلاع بودند.
نهایتاً، #حسین_جزی در ۲۶ مهر ۱۴۰۱ در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد، مزار او در قطعه ۳۲۸، ردیف ۲۳۲، شماره ۴۹ است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
روز ۲۳ مهر ۱۴۰۱، در شلوغی خیابانهای مهاباد، نیروهای سازمان اطلاعات سپاه برای بازداشت برادر فایق خانه را محاصره میکنند، در همان حین، فایق سوار بر خودرو شخصی خود به همراه دوستش مسعود فرجزاده، در نزدیکی خانه به رگبار بسته میشوند.
بر اساس اظهارات شاهدان عینی، بین هشت تا دوازده گلوله جنگی به فایق اصابت کرده است.
دو گلوله به سر او، دو گلوله به ناحیه پشت، دو گلوله به دست و چهار گلوله به کتف،دو گلوله هم به پایش اصابت کرده است.
#فایق_مام_قادری ۲۵ روز به کما میرود، اما بدنش طاقت این جراحات سنگین را ندارد و جانش را در بیمارستان از دست میدهد.
نیروهای سپاه پاسداران خانواده مام قادری را تحت فشار قرار دادهاند که تشییع جنازه بدون حضور مردم و با حضور نیروهای سرکوب برگزار شود، خانواده مستأصل میپذیرند شبانه فایق را به خاک بسپارند، خبر در شهر میپیچد و جمعیتی صدها نفره در نیمه شب پیکر او را از خانه تا مزارش مشایعت میکنند.
حق حیات انسانی مهمترین و اساسیترین حقی است که در سال گذشته (۱۴۰۱) بهویژه در جریان خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی از شهروندان در ایران سلب شد. طبق آمارهایی که تاکنون نیز پایان نیافته است ۷۶۰ نفر از شهروندان به دلیل شرکت در تجمعات اعتراضی در ایران در نتیجه تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی یا ضربوشتم ماموران یا شکنجه در زندانها و بازداشتگاهها کشته شدهاند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
امروز ، سالگرد کشتهشدن فایق مامقادری است؛ پدر دو فرزند پسری ۱۳ ساله به نام «آژوان» و دختری۷ ساله «آوان».
روز ۲۳ مهر ۱۴۰۱، در شلوغی خیابانهای مهاباد، نیروهای سازمان اطلاعات سپاه برای بازداشت برادر فایق خانه را محاصره میکنند، در همان حین، فایق سوار بر خودرو شخصی خود به همراه دوستش مسعود فرجزاده، در نزدیکی خانه به رگبار بسته میشوند.
بر اساس اظهارات شاهدان عینی، بین هشت تا دوازده گلوله جنگی به فایق اصابت کرده است.
دو گلوله به سر او، دو گلوله به ناحیه پشت، دو گلوله به دست و چهار گلوله به کتف،دو گلوله هم به پایش اصابت کرده است.
#فایق_مام_قادری ۲۵ روز به کما میرود، اما بدنش طاقت این جراحات سنگین را ندارد و جانش را در بیمارستان از دست میدهد.
نیروهای سپاه پاسداران خانواده مام قادری را تحت فشار قرار دادهاند که تشییع جنازه بدون حضور مردم و با حضور نیروهای سرکوب برگزار شود، خانواده مستأصل میپذیرند شبانه فایق را به خاک بسپارند، خبر در شهر میپیچد و جمعیتی صدها نفره در نیمه شب پیکر او را از خانه تا مزارش مشایعت میکنند.
حق حیات انسانی مهمترین و اساسیترین حقی است که در سال گذشته (۱۴۰۱) بهویژه در جریان خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی از شهروندان در ایران سلب شد. طبق آمارهایی که تاکنون نیز پایان نیافته است ۷۶۰ نفر از شهروندان به دلیل شرکت در تجمعات اعتراضی در ایران در نتیجه تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی یا ضربوشتم ماموران یا شکنجه در زندانها و بازداشتگاهها کشته شدهاند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روز ۲۳ مهر ۱۴۰۱، در شلوغی خیابانهای مهاباد، نیروهای سازمان اطلاعات سپاه برای بازداشت برادر فایق خانه را محاصره میکنند، در همان حین، فایق سوار بر خودرو شخصی خود به همراه دوستش مسعود فرجزاده، در نزدیکی خانه به رگبار بسته میشوند.
بر اساس اظهارات شاهدان عینی، بین هشت تا دوازده گلوله جنگی به فایق اصابت کرده است.
دو گلوله به سر او، دو گلوله به ناحیه پشت، دو گلوله به دست و چهار گلوله به کتف،دو گلوله هم به پایش اصابت کرده است.
#فایق_مام_قادری ۲۵ روز به کما میرود، اما بدنش طاقت این جراحات سنگین را ندارد و جانش را در بیمارستان از دست میدهد.
نیروهای سپاه پاسداران خانواده مام قادری را تحت فشار قرار دادهاند که تشییع جنازه بدون حضور مردم و با حضور نیروهای سرکوب برگزار شود، خانواده مستأصل میپذیرند شبانه فایق را به خاک بسپارند، خبر در شهر میپیچد و جمعیتی صدها نفره در نیمه شب پیکر او را از خانه تا مزارش مشایعت میکنند.
حق حیات انسانی مهمترین و اساسیترین حقی است که در سال گذشته (۱۴۰۱) بهویژه در جریان خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی از شهروندان در ایران سلب شد. طبق آمارهایی که تاکنون نیز پایان نیافته است ۷۶۰ نفر از شهروندان به دلیل شرکت در تجمعات اعتراضی در ایران در نتیجه تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی یا ضربوشتم ماموران یا شکنجه در زندانها و بازداشتگاهها کشته شدهاند.
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۲۴مهر زادروز احسان خان محمدی است.
از جوانان شجاع تهران که در ۹مهر ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم گلوله به سرش در اعتراضات بشهادت رسید.
احسان خان محمدی جوان ۲۹ ساله، شهروند تهرانی ساکن محله هاشم آباد، در جریان اعتراضات سراسری ایران در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۱ در خیابان جمهوری تهران پس از آنکه نیروهای یگان ویژه اقدام به شلیک مستقیم گلوله به سر و گردنش کردند و بر زمین افتاد توسط دو مزدور موتور سوار لباس شخصی با ضربات پی در پی باتوم به سرش به قتل میرسد ، آنها بالای سر #احسان_خان_محمدی آنقدر میایستند تا جان بدهد.
او ساکن محله هاشمآباد تهران بود و در روز سرنوشتساز ۹ مهر در خیابان جمهوری تهران، هدف ضربات باتوم و شلیک مستقیم گلوله جنگی به سر و گردن قرار گرفت و جاودانه شد.
پیکر او در تاریخ ۱۲ مهرماه ۱۴۰۱ در بهشت زهرا، قطعه ۳۲۶، ردیف ۵۳، شماره ۳۳ به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
از جوانان شجاع تهران که در ۹مهر ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم گلوله به سرش در اعتراضات بشهادت رسید.
احسان خان محمدی جوان ۲۹ ساله، شهروند تهرانی ساکن محله هاشم آباد، در جریان اعتراضات سراسری ایران در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۱ در خیابان جمهوری تهران پس از آنکه نیروهای یگان ویژه اقدام به شلیک مستقیم گلوله به سر و گردنش کردند و بر زمین افتاد توسط دو مزدور موتور سوار لباس شخصی با ضربات پی در پی باتوم به سرش به قتل میرسد ، آنها بالای سر #احسان_خان_محمدی آنقدر میایستند تا جان بدهد.
او ساکن محله هاشمآباد تهران بود و در روز سرنوشتساز ۹ مهر در خیابان جمهوری تهران، هدف ضربات باتوم و شلیک مستقیم گلوله جنگی به سر و گردن قرار گرفت و جاودانه شد.
پیکر او در تاریخ ۱۲ مهرماه ۱۴۰۱ در بهشت زهرا، قطعه ۳۲۶، ردیف ۵۳، شماره ۳۳ به خاک سپرده شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#در_چنین_روزی ؛ ۲۴ مهر ۱۴۰۱ / اتحاد دانشجویان به همین زیبایی و استواری طنین انداز بود، دانشجویان دانشگاه تهران
پا کوبیدند و خواندند برای وطنی که در خون تپیده بود
این گامها و این حنجره ها همان است که برای آزادی ایران سلاح ماست.
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پا کوبیدند و خواندند برای وطنی که در خون تپیده بود
این گامها و این حنجره ها همان است که برای آزادی ایران سلاح ماست.
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یک روز پس از جنایت #آتش_سوزی_زندان_اوین پیکر کشته شدگان تحویل خانوادهها میشود، ۲۴ مهر ۱۴۰۱ پیکر #حسین_جزی به خانوادهاش تحویل داده شد.
با گذشت دو سال، هنوز هیچ اطلاعات قابل اتکایی از اتفاقات و کشتهشدههای آن شب وجود ندارد. تعداد کشتهشدهها به روایت منابع مختلف جمهوری اسلامی از ۴ تا ۸ نفر و به روایت بعضی شاهدان عینی تا ۶۰ نفر بوده.
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با گذشت دو سال، هنوز هیچ اطلاعات قابل اتکایی از اتفاقات و کشتهشدههای آن شب وجود ندارد. تعداد کشتهشدهها به روایت منابع مختلف جمهوری اسلامی از ۴ تا ۸ نفر و به روایت بعضی شاهدان عینی تا ۶۰ نفر بوده.
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امین بذرگر، کشتیگیر و دوست نوید افکاری، است، او پیش از ناپدید شدن، بارها از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده و او را مجبور کرده بودند پستهایش راجعبه نوید را پاک کند.
اوایل تیر ۱۴۰۰ برادر امین خبر از غیب شدن وی داد.
امین بذرگر کارگر نجاری بوده و هنگامی که غیب شده مشغول به کار بوده؛ اما نه دستمزدش را از صاحب کار گرفته و نه وسایلش را از آنجا برده است.
سعید افکاری، اوایل شهریور و مدتی پس از غیبت امین، از فشار نیروهای امنیتی به اطرافیان نوید نوشته بود. سعید دو روز پس از نوشتن این موضوع بازداشت میشود و در حین بازجویی مدام از او میپرسیدهاند: در متنی که نوشتهای منظورت دقیقا فشار به چه کسانیست؟
با توجه به همزمانی بازجویی سعید افکاری و غیبت امین بذرگر ، احتمال آنکه نیروهای امنیتی از آنچه برای امین اتفاق افتاده مطلع بودهاند، بیشتر میشود.
۲۴ مهر ۱۴۰۱ تاریخی است که بر مزار امین بذرگر به ثبت رسیده، اگر چه این تاریخ ، تاریخ فوت وی نیست و تاریخ خاکسپاری اوست.
۲۳مهر۱۴۰۱ روزی بود که ماموران امنیتی استخوانهایی را در کوه دراک در غرب #شیراز تحویل خانواده اش داده و مرگ او را اعلام کردند.
مدال المپیک رفاقت و شرافت رو هم #امین_بذرگر میگیره برای اینکه از دوستش #نوید_افکاری حمایت کرد و رژیم آخوندی به قتلش رسوند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اوایل تیر ۱۴۰۰ برادر امین خبر از غیب شدن وی داد.
امین بذرگر کارگر نجاری بوده و هنگامی که غیب شده مشغول به کار بوده؛ اما نه دستمزدش را از صاحب کار گرفته و نه وسایلش را از آنجا برده است.
سعید افکاری، اوایل شهریور و مدتی پس از غیبت امین، از فشار نیروهای امنیتی به اطرافیان نوید نوشته بود. سعید دو روز پس از نوشتن این موضوع بازداشت میشود و در حین بازجویی مدام از او میپرسیدهاند: در متنی که نوشتهای منظورت دقیقا فشار به چه کسانیست؟
با توجه به همزمانی بازجویی سعید افکاری و غیبت امین بذرگر ، احتمال آنکه نیروهای امنیتی از آنچه برای امین اتفاق افتاده مطلع بودهاند، بیشتر میشود.
۲۴ مهر ۱۴۰۱ تاریخی است که بر مزار امین بذرگر به ثبت رسیده، اگر چه این تاریخ ، تاریخ فوت وی نیست و تاریخ خاکسپاری اوست.
۲۳مهر۱۴۰۱ روزی بود که ماموران امنیتی استخوانهایی را در کوه دراک در غرب #شیراز تحویل خانواده اش داده و مرگ او را اعلام کردند.
مدال المپیک رفاقت و شرافت رو هم #امین_بذرگر میگیره برای اینکه از دوستش #نوید_افکاری حمایت کرد و رژیم آخوندی به قتلش رسوند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
زهرا یعقوب، ۲۷ ساله، متولد ۲۴ مهر ۱۳۵۹ و کشته شده در ۲۲ مهر ۱۳۸۶ است.
او در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش دستگیر و به ستاد امر به معروف و نهی از منکر این شهرستان منتقل میشود.
تنها بعد از گذشت۴۸ ساعت از بازداشت غیر قانونی این پزشک جوان وقتی خانواده برای پی گیری کار او به همدان رفتند، مسوولان بازداشتگاه همدان به آنها اعلام کردند که دخترشان در بازداشتگاه خودکشی کرده است و جسد او را به آنها تحویل دادند . موضوعی که هرگز مورد پذیرش خانواده قرار نگرفت و آنها از همان روزها پی گیری خود را برای قتل مشکوک فرزندانشان دنبال کردند.
این پرونده در سالهای گذشته تبدیل به یکی از پرونده های مهم حقوق بشری در ایران شد و بسیاری از فعالان حقوق بشر و زنان درباره آن سخن گفتند. اینکه پزشک جوانی به اتهام همراه بودن با مردی در یک پارک که بعد از مدتی هم معلوم می شود نامزدش بوده دستگیر و سپس در یک بازداشتگاه غیر قانونی به طرزی عجیب کشته می شود و مسوولان بازداشتگاه نیز بدون هیچ مدرک مستندی اعلام می کنند او خودکشی کرده است، برای همه سوال برانگیز و عجیب بود .
دکتر #زهرا_بنی_یعقوب دانش آموخته دبیرستان تیزهوشان، نفر ۲۳ آزمون سراسری دانشگاهها و فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران از حدود هشت ماه قبل از مرگش، در مناطق محرم همدان و کردستان در حال طبابت بود.
هیچ کس به درستی نمی داند که در بازداشتگاه همدان چه گذشته است اما همین قدر مشخص است که در گواهی فوت دکتر زهرا زمان مرگش ساعت هشت همان شب ذکر شده است. درحالی که زهرا در ساعت هشت و نیم با روحیه ای مناسب با برادرش صحبت کرده است و همین موضوع از همان ابتدا فرضیه خودکشی این پزشک جوان را زیر سوال می برد .پرینت مکالمات تلفنی که پس از ماهها دوندگی پدر زهرا در اختیار دادگاه قرار می گیرد،تایید می کند که زمان مکالمه تلفنی زهرا با برادرش نیم ساعت پس از زمانی است که پزشکی قانونی همدان به عنوان زمان فوت وی ذکر کرده است.
خانواده زهرا هرگز از یاد نمی برند که موقع خاکسپاری پیکر فرزند عزیزشان، از بینی و گوشش خون جاری بوده است موضوعی که خانواده و هم حاضران در مجلس یادبود او را به شدت منقلب می کند. خانواده زهرا همان موقع با چند پزشک متخصص تماس می گیرند و همگی تایید می کنند که کسی که حلق آویز شده باشد به هیچ وجه گوش و بینی اش خون ریزی نمی کند و این تنها از نشانه های ضربه مغزی است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او در پارکی در شهر همدان به همراه نامزدش دستگیر و به ستاد امر به معروف و نهی از منکر این شهرستان منتقل میشود.
تنها بعد از گذشت۴۸ ساعت از بازداشت غیر قانونی این پزشک جوان وقتی خانواده برای پی گیری کار او به همدان رفتند، مسوولان بازداشتگاه همدان به آنها اعلام کردند که دخترشان در بازداشتگاه خودکشی کرده است و جسد او را به آنها تحویل دادند . موضوعی که هرگز مورد پذیرش خانواده قرار نگرفت و آنها از همان روزها پی گیری خود را برای قتل مشکوک فرزندانشان دنبال کردند.
این پرونده در سالهای گذشته تبدیل به یکی از پرونده های مهم حقوق بشری در ایران شد و بسیاری از فعالان حقوق بشر و زنان درباره آن سخن گفتند. اینکه پزشک جوانی به اتهام همراه بودن با مردی در یک پارک که بعد از مدتی هم معلوم می شود نامزدش بوده دستگیر و سپس در یک بازداشتگاه غیر قانونی به طرزی عجیب کشته می شود و مسوولان بازداشتگاه نیز بدون هیچ مدرک مستندی اعلام می کنند او خودکشی کرده است، برای همه سوال برانگیز و عجیب بود .
دکتر #زهرا_بنی_یعقوب دانش آموخته دبیرستان تیزهوشان، نفر ۲۳ آزمون سراسری دانشگاهها و فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران از حدود هشت ماه قبل از مرگش، در مناطق محرم همدان و کردستان در حال طبابت بود.
هیچ کس به درستی نمی داند که در بازداشتگاه همدان چه گذشته است اما همین قدر مشخص است که در گواهی فوت دکتر زهرا زمان مرگش ساعت هشت همان شب ذکر شده است. درحالی که زهرا در ساعت هشت و نیم با روحیه ای مناسب با برادرش صحبت کرده است و همین موضوع از همان ابتدا فرضیه خودکشی این پزشک جوان را زیر سوال می برد .پرینت مکالمات تلفنی که پس از ماهها دوندگی پدر زهرا در اختیار دادگاه قرار می گیرد،تایید می کند که زمان مکالمه تلفنی زهرا با برادرش نیم ساعت پس از زمانی است که پزشکی قانونی همدان به عنوان زمان فوت وی ذکر کرده است.
خانواده زهرا هرگز از یاد نمی برند که موقع خاکسپاری پیکر فرزند عزیزشان، از بینی و گوشش خون جاری بوده است موضوعی که خانواده و هم حاضران در مجلس یادبود او را به شدت منقلب می کند. خانواده زهرا همان موقع با چند پزشک متخصص تماس می گیرند و همگی تایید می کنند که کسی که حلق آویز شده باشد به هیچ وجه گوش و بینی اش خون ریزی نمی کند و این تنها از نشانه های ضربه مغزی است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
#زهرا_بنی_یعقوب سال ۸۶ در پارکی در #همدان وقتی که داشت با نامزدش صحبت میکرد توسط بسیجیها دستگیر و سپس بعد دو روز خبر کشته شدنش رو به خانوادهاش دادند.
زهرا در سن ۲۷ سالگی کشته شد
درست مثل مهسا امینی
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مهدی سلمان زاده، دانشآموز ۱۴ ساله اهل اسلامشهر را همه افرادی که ۵ دی برای شرکت در مراسم چهلم #پویا_بختیاری آمده بودند، او را دیده بودند، نوجوانی کم سن وسال پر از شور ، بر بلندی ایستاده بود و فریاد می زد:«پویا جان راهت ادامه دارد» و «خامنهای ضحاک میکشیمت زیر خاک» ماموران آن روز در شلوغی مراسم جرئت نکردند به او نزدیک شوند ، از اوعکس گرفتند، شناساییاش کردند و تعقیب.
دو روز بعد پیکر حلق آویز #مهدی_سلمان_زاده در خانه فریاد پدرش را به آسمانها برد.
پدر دادخواهش اکنون به جرم دادخواهی فرزند دلبندش در زندان و اسیر قاتلان پسرش است، #جمهوری_کودک_کش نه تنها به #دادخواهی او پاسخ نداده بلکه پدر بیمار مهدی را به عنوان یکی از متهمان #آتش_سوزی_زندان_اوین معرفی کرده.
مهدی متولد ۲۴ مهر ۱۳۸۴ است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دو روز بعد پیکر حلق آویز #مهدی_سلمان_زاده در خانه فریاد پدرش را به آسمانها برد.
پدر دادخواهش اکنون به جرم دادخواهی فرزند دلبندش در زندان و اسیر قاتلان پسرش است، #جمهوری_کودک_کش نه تنها به #دادخواهی او پاسخ نداده بلکه پدر بیمار مهدی را به عنوان یکی از متهمان #آتش_سوزی_زندان_اوین معرفی کرده.
مهدی متولد ۲۴ مهر ۱۳۸۴ است.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دو سال پیش در چنین روزی جنگید و شعله وجودش راه آزادی را روشن و ماندگار کرد.
۲۵مهر ۱۴۰۱
#حامد_باجی_زهی (شاهوزهی) اهل زاهدان که در #جمعه_خونین_زاهدان بازداشت شده بود زیر شکنجه و در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران جاودانه شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۲۵مهر ۱۴۰۱
#حامد_باجی_زهی (شاهوزهی) اهل زاهدان که در #جمعه_خونین_زاهدان بازداشت شده بود زیر شکنجه و در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران جاودانه شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد زارعی در جریان اعتراضات مردمی باقرآباد (قرچک) ورامین به قتل حکومتی مهسا امینی با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد.
او شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سرش قتل رسیده است.
۲۶مهر زادروز محمد زارعی است، او تنها ۲۲ سال داشت، اهل روستای دهبنه از شهرستان سنقر در استان کرمانشاه بود و در قرچک ورامین زندگی میکرد و به عنوان راننده اسنپ مشغول به کار بود.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۹ شب، نیروهای حکومتی به سمت او شلیک کردند و او با تأخیر به بیمارستان ستاری قرچک منتقل شد، اما پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
مطابق معمول پیکر #محمد_زارعی توسط نیروهای امنیتی به سرقت میرود، و با گذشت ده روز پیگیری خانواده در نهایت در میان تدابیر شدید امنیتی و تنها با حضور خانوادهاش به خاک سپرده میشود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سرش قتل رسیده است.
۲۶مهر زادروز محمد زارعی است، او تنها ۲۲ سال داشت، اهل روستای دهبنه از شهرستان سنقر در استان کرمانشاه بود و در قرچک ورامین زندگی میکرد و به عنوان راننده اسنپ مشغول به کار بود.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۹ شب، نیروهای حکومتی به سمت او شلیک کردند و او با تأخیر به بیمارستان ستاری قرچک منتقل شد، اما پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
مطابق معمول پیکر #محمد_زارعی توسط نیروهای امنیتی به سرقت میرود، و با گذشت ده روز پیگیری خانواده در نهایت در میان تدابیر شدید امنیتی و تنها با حضور خانوادهاش به خاک سپرده میشود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#در_چنین_روزی دوسال پیش ۲۵ مهر ۱۴۰۱ میدان انقلاب تهران نیروهای یگان ویژه بر سر و روی تمام عابران و مسافران اتوبوس واحد باتوم میزنند و آنها را مضروب میکنند.
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#در_چنین_روزی دوسال ۲۵ مهر ۱۴۰۱ در غرب تهران میدان صادقیه پیش نیروهای امنیتی لباس شخصی به همراه نیروهای انتظامی تمام فعالیتشان را گذاشته اند تا دختران نوجوان دانش آموز را کتک بزنند و سرکوبشان کنند!
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#انقلاب_ملی_ایران #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing