Forwarded from ایران بریفینگ
#الهه_توکلیان که برای خارج کردن گلوله از چشمش در خارج از ایران است در اینستاگرام نوشته است: « من نه تنها حاضر نیستم که این گلوله پر از خشم و نفرت و ظالم رو در سرم نگه دارم، بلکه رفتار خشونت آمیز و ظلم را به مردمم قبول ندارم و نمیتوانم سکوت کنم...سکوت در مقابل خون هایی که به ناحق ریخته شد یک خیانته.»
او همچنین نوشته است: «من با اجازه شخصی خودم رضایت دادم و این ریسک رو قبول کردم که این گلوله از سرم خارج و نمایش داده بشه که با چه گلوله ای من و اشخاص دیگری چشمشان از دست دادند ... و چگونه کیان و حمیدرضا و حنانه و...جان نازنینشان از دست دادند...من به جون خریدم که شاید به قیمت تموم شدن زندگیم باشه ...ولی. نمیتونم چشم ببندم به عزاداری مادران داغدار...»
الهه توکلیان در این پست اینستاگرامی نوشته است: «باشد که علی خامنهای هم ببیند که فقط در تظاهرات کشور فرانسه نیرو های سرکوبگر مردمانشان را کور نمیکنند.»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
#راحله_امیری، چند هفته بعد از شلیک به چشمش تصویری از نقطهای که در آن گلوله به چشمش اصابت کرده را منتشر کرده و با بیان این که پس از گذشت روزها «تمام توان و جان» خود را جمع کرده تا بتواند دوباره در آن نقطه بایستد، نوشته است: «یک ماه و ۲۰ روز پیش دقیقا همین جا ایستاده بودم که یک بچه بسیجی تصمیم گرفت با تیر بزند توی چشمم و نور چشمم را بگیرد.»
او با بیان این که فکر میکرده وقتی دوباره به آن مکان برود احتمالا گریه میکند یا میترسد، از همراهی الهه توکلیان گفته و توضیح داده است: «اما نشستم روی نیمکت روبهروی این دیوار با الهه حرف میزدیم و میخندیدیم. و به این فکر میکردم که خدا چقدر دوستم داشته که از شب اول بهترین آدمها را سر راه من گذاشت.»
خانم امیری که روانشناس است، در مطلبی دیگر اشاره کرده است که فردی از او پرسیده «آیا ارزشش را داشت؟» و او پاسخ داده: «بله، شدیدا!»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
این اسلحه اگرچه در دسته سلاحهای جنگی طبقهبندی نمیشود، اما در صورت هدف قرار گرفتن بخشهای حساس بدن از جمله سر و صورت٬ میتواند آسیبهای ماندگاری از جمله نابینایی بر جای بگذارد.
مانند گلولهای که به چشمان #کیمیا_زند شلیک شد.
چهارم آبان، چهل روز پس از خاکسپاری «مهسا امینی» بود که سراسر ایران به صحنه اعتراضات بدل شد.
مناطق مختلف غرب تهران همچون «گیشا»، «صادقیه»، «شهرک غرب»، «پونک»، «شهید کاشانی»، «یوسف آباد»، «بلوار فردوس»، «شهر زیبا»، «سعادت آباد»، «سردار جنگل» و «امیرآباد»، مکانهای بیشترین تجمعات مردمی در آن روز محسوب میشوند که معترضان علیه جمهوری اسلامی شعار سرمیدادند.
کیمیا از لحظه شلیک به چشمانش نوشته است:
«چند ثانیه قبل از شلیک، دختر جوانی با موهای فرفری بانمک در حالیکه بند کوله پشتیاش را در دستش گرفته بود به سمتم آمد و خندهرو گفت: “دختر چه موهای قشنگی!”
غافل از اینکه کمی آن طرفتر، چشمی برای هدف گرفتن چشمم بسته شده، لبخند کوچکی روی لبهایم جا خوش کرد!
ناگهان گوشهایم سوت کشید…!»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
#غزل_رنجکش هنوز حالا که بیش از یکسال از آن قتل، تولد و آغاز اعتراضات سراسری میگذرد، همچنان لبخند میزند.
همانطور که در آخرین پست اینستاگرام تا لحظه انتشار این گزارش و توییتر خود نوشت: «وقتی تو فاصله دو متری به من شلیک کردی و لبخند زدی؛ فکر میکردی زنده بمونم و جواب لبخندت رو بدم؟!»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
او در #آبان_خونین_۹۸ چشم خود را از دست داد؛ در یکی از میدانهای اصلی شهر «بوکان»، در استان «آذربایجان غربی.»
۲۲آبان۱۳۹۸ «متین حسنی»، شمعهای ۱۹ سالگی خود را کنار دو زنی که تمام این سالها پشتیبان و همراهش بودند، فوت کرد؛ مادری که هفت سال میشود به تنهایی تکفرزند خود را بزرگ میکند و نامزدی که همین مدت را همراه متین بوده است.
چهار روز بعد از آن تولد، متین که برای اعتراضات به میدان اصلی شهر «بوکان» رفته بود، هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت.
ناگهان همهجا مقابل چشمهای متین سیاه شد. در میدان اصلی شهر، هم ساختمان شهرداری بوکان قرار دارد و هم ساختمان فرمانداری و همانجا، تجمع معترضان به رویارویی با سرکوبگران انجامید. نیروهای سرکوب چشم در چشم معترضان قرار داشتند و تک تیراندازان بر پشتبامها جای گرفته بودند. متین هم یکی از معترضان در آن میانه آتش و دود بود.
متین روی زمین افتاد. چند ساچمه که خیلی هم عمیق نشده بود، به پاها و شکمش برخورد کرده بود، بعدتر توانستند آنها را از زیر پوست او خارج کنند. اما یکی از ساچمهها، مستقیم به چشم متین وارد شد، کره چشمش را شکافت و پشت شبکیه نشست و برای همیشه بینایی یک چشم را از او گرفت. یکی از تکتیراندازان از بالای بوم ساختمان، متین را هدف شلیک قرار داده بود.
معترضان، متین را به خیابانهای اطراف بردند. چشمش خونریزی داشت. شدت دردش چنان بود که انگار کره چشمش از کاسه درآمده است. او را به بیمارستان منتقل کردند، اما کمی بعد با حضور نیروهای امنیتی و اخذ شماره ملی و هویت زخمیها، متین به همان حال، بیمارستان را ترک کرد.
حالا پس از چهار سال و نیم تنهایی و سکوت، تصاویر متین در اینستاگرامش حکایت از همبستگی و مقاومتی دیگر دارد، وقتی به تنهایی یا کنار دیگر آسیبدیدگان از ناحیه چشم، بهسراغ خانوادههای کشتهشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ میرود. مثل تصویری از او کنار پدر «محمد مهدی کرمی» که از معترضان بود و به دار آویخته شد.
متین در انقلاب مهسا دو بار بازداشت شده و تهدیدات همچنان همانند #آبان_ادامه_دارد …
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
حسین حسین پور ۲۵ ساله ، روز بیست و ششم آبان ماه ۱۴۰۱ از ناحیه چشم هدف شلیک سلاح ساچمه ای سرکوبگران قرار میگیرد که منجر به از دست رفتن بینایی یک چشمش میشود.
با وجود گرفتن بینایی یک چشم این جوان اما همچنان سرکوبگران او و خانواده اش را تهدید میکنند و آنها را تحت فشار قرار داده اند.
حسین پدر ندارد. او از مادر و خواهرش مراقبت میکند. جمهوری اسلامی نه تنها یک چشم او را نابینا کرده است بلکه اکنون در پی بازداشت و آزار خانواده اش برآمده است.
حسین روز ۲۱اردیبهشت۱۴۰۲ در حساب کاربری خود ویدیویی منتشر کرد و گفت که بهدلیل «کارشکنی در درمان»، نام او از لیست پیوند قرنیه بیمارستان خلیلی شیراز خط خورده است.
تایید «لغو عمل پیوند قرنیه» آقای حسینپور که در اثر شلیک سلاحهای ساچمهزن نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در اعتراضات بهشدت آسیب دیده است، در حالی صورت میگیرد که روزنامه «ایران»، ارگان رسمی دولت، با انتشار یک متن و شهرداری تهران با نصب بیلبوردهای تبلیغاتی در این شهر، ادعاهای آسیب دیدگان چشم در اعتراضات را خلاف واقع عنوان کرده و معترضان را «دروغگو» خواندند.
حسین همچنین در ویدیویی از لغو عمل پیوند قرنیه چشمش خبر داده و گفته : «یک ماه است بیمارستان خلیلی شیراز مرا اسیر کردهاند و کارم را انجام نمیدهند. هفته قبل به این بیمارستان رفتم، گفتند برو و شنبه بیا و هزینه اولیه بیمارستان را پرداخت کن، بعد چهارشنبه بیا و هزینه قرنیه را پرداخت کن و همان روز بستری شده و روز پنجشنبه عمل پیوند قرنیه تو انجام میشود.»
به گفته این آسیب دیده چشم اعتراضات، روز شنبه مذکور به بیمارستان رفته و هزینهها را پرداخت کرده و پزشکان هم به او اعلام کردند که برایش «قرنیه برای پیوند پیدا شده»، اما روز چهارشنبه که برای بستری به بیمارستان رفته، مقامهای بیمارستان به او گفتهاند که اسمش از فهرست عمل پیوند قرنیه خط خورده است.
#حسین_حسین_پور در این ویدیو تاکید میکند که خط خوردن نامش را «بدون دلیل» نمیداند چون از «فهرست پنجاه نفری پیوند قرنیه بیمارستان خلیلی شیراز، فقط نام او خط خورده» است.
او چندی بعد از این اعتراض توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با وجود گرفتن بینایی یک چشم این جوان اما همچنان سرکوبگران او و خانواده اش را تهدید میکنند و آنها را تحت فشار قرار داده اند.
حسین پدر ندارد. او از مادر و خواهرش مراقبت میکند. جمهوری اسلامی نه تنها یک چشم او را نابینا کرده است بلکه اکنون در پی بازداشت و آزار خانواده اش برآمده است.
حسین روز ۲۱اردیبهشت۱۴۰۲ در حساب کاربری خود ویدیویی منتشر کرد و گفت که بهدلیل «کارشکنی در درمان»، نام او از لیست پیوند قرنیه بیمارستان خلیلی شیراز خط خورده است.
تایید «لغو عمل پیوند قرنیه» آقای حسینپور که در اثر شلیک سلاحهای ساچمهزن نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در اعتراضات بهشدت آسیب دیده است، در حالی صورت میگیرد که روزنامه «ایران»، ارگان رسمی دولت، با انتشار یک متن و شهرداری تهران با نصب بیلبوردهای تبلیغاتی در این شهر، ادعاهای آسیب دیدگان چشم در اعتراضات را خلاف واقع عنوان کرده و معترضان را «دروغگو» خواندند.
حسین همچنین در ویدیویی از لغو عمل پیوند قرنیه چشمش خبر داده و گفته : «یک ماه است بیمارستان خلیلی شیراز مرا اسیر کردهاند و کارم را انجام نمیدهند. هفته قبل به این بیمارستان رفتم، گفتند برو و شنبه بیا و هزینه اولیه بیمارستان را پرداخت کن، بعد چهارشنبه بیا و هزینه قرنیه را پرداخت کن و همان روز بستری شده و روز پنجشنبه عمل پیوند قرنیه تو انجام میشود.»
به گفته این آسیب دیده چشم اعتراضات، روز شنبه مذکور به بیمارستان رفته و هزینهها را پرداخت کرده و پزشکان هم به او اعلام کردند که برایش «قرنیه برای پیوند پیدا شده»، اما روز چهارشنبه که برای بستری به بیمارستان رفته، مقامهای بیمارستان به او گفتهاند که اسمش از فهرست عمل پیوند قرنیه خط خورده است.
#حسین_حسین_پور در این ویدیو تاکید میکند که خط خوردن نامش را «بدون دلیل» نمیداند چون از «فهرست پنجاه نفری پیوند قرنیه بیمارستان خلیلی شیراز، فقط نام او خط خورده» است.
او چندی بعد از این اعتراض توسط اطلاعات سپاه بازداشت شد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
بیش از ۵۰ ساچمه به کتف و گردن و چشم او اصابت کرده که هیچ کدام هنوز از بدن خارج نشدهاند.
با وجود انجام سه عمل جراحی چشم، هنوز موفق به برگرداندن بینایی چشم او نشدهاند.
به گفته پزشکان، او بینایی چشم چپ خود را ۹۰ درصد از دست داده است، در نهایت پزشکان توانستند تنها، شکل و ظاهر چشمش را حفظ کنند.
پدر و برادر مصطفی به فاصله ۲ سال فوت شدهاند و او سرپرست مادر سالخورده خود بوده است.
از وقتی این جنایت برای مصطفی رخ داده، او دیگر نتوانسته به کار خود ادامه دهد و در تنگنا قرار گرفته اما نسبتا روحیه خوبی دارد و میگوید اگر چه چشم خود را از دست داده است، اما محبت مردم و دوستان خود را به دست آورده و در این شرایط به او و خانوادهاش خیلی لطف داشتهاند.»
#مصطفی_مطلبی در هفتههای گذشته با انتشار تصویری از چشم آسیب دیده خود در یک پست اینستاگرامی نوشت: «لعنت به دستی که شلیک کرد.» او ادامه داد: «عضو مهم بدنم را از من گرفتید، راه رفتن خیلی برام سخت شده. آنقدر در این مدت به زمین خوردم که همه جای بدنم زخم شده فقط دارم درد میکشم.»
این آسیبدیده چشمی با بیان اینکه «از این اتفاق اگر ۶۰ سال هم بگذرد فراموش نمی کنم» تاکید کرد: «انتقام تمام این زخمها را میگیرم»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
#عرفان_رمیزی با انتشار تصاویری از خود نوشته که پزشکان در آلمان دومین گلوله را از میان هفت گلوله باقیمانده در بدنش درآوردهاند: «۲۵ گلوله برای اینکه فقط من و همنوعهای دیگر آزادی میخواهیم، توسط بسیج نصیب بدن من شد.»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
مرسده شاهینکار از جمله دهها زنانی است که در پی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، چشماش هدف شلیک گلوله سرکوبگران قرار گرفت،او از همان ابتدا در صفحه اینستاگرام خود از نابینا شدن یک چشماش نوشت، اما بعد از مدتی، نیروهای امنیتی به منزل مرسده هجوم بردند. مرسده مدتی مخفیانه زندگی کرد، روابطش را با همه قطع کرد و بالاخره توانست ایران را ترک کند. حالا مدتی پس از خروج از ایران، مرسده به فعالیتهای خود در حمایت از قربانیان اعتراضات برگشته است و از آنچه بر خودش و خانوادهاش گذشته، در اینستاگرام خود اطلاعرسانی میکند.
#مرسده_شاهین_کار ، مربی فیتنس است که تا پیش از آسیب چشمش، صفحه خود را به آموزش بدنسازی و تغذیه سالم، خصوصا برای زنان اختصاص داده بود. او بارها در اعتراضات سراسری به خیابان رفت تا در نهایت، ۲۳مهر، سرکوبگران با پینتبال یک چشم مرسده را از او گرفتند.
مرسده را همان شبانه به یک درمانگاه رساندند. کادر درمانگاه در ابتدا از پذیرش مرسده ممانعت کردند. اما کمی که گذشت، پزشک متخصص شخصا حاضر شد و در اتاق عملهای سرپایی، چشم مرسده را شستوشو داد و به او مسکن تزریق کرد.
مرسده را به بیمارستان تخصصی منتقل کردند. ساعت ۱۰:۳۰ شب شده بود که او را بستری کردند. ۱۴ ساعت به همان شکل گذشت. چشم مرسده خونریزی داشت و خونها روی چشم و صورتش لخته میبست. ساعت ۱۰ صبح روز بعد از آسیب، نخستین جراحی روی چشم مرسده انجام شد. در نخستین جراحی، پزشکان قرنیه و عنبیه چشم مرسده را بدون بررسی و رسیدگی به شبکیه چشم او، بخیه زدند و او را مرخص کردند. در جراحی دوم به پشت شبکیه او سیلیکون تزریق شد. عصبهای چشم و بخشی از شبکیه چشم مرسده بر اثر گلوله پینتبال از بین رفت و در جراحی سوم که ۲۷بهمن انجام شد، ضمن انجام جراحی قرنیه، سیلیکون قبلی را تخلیه و سیلیکون جدید تزریق کردند.
عنبیه چشم مرسده در حال رنگ باختن بود، برای همین متخصصان برای او لنز مصنوعی گذاشتند. میخواستند که ظاهر چشم مرسده را حفظ کنند. اگرچه چشم او تخلیه نشده است، اما ممکن است بتواند رنگ آن را بشناسد.
مرسده در یکی از استوریهایش، آسیب به چشمش با کمتر از ده درصد بینایی را، «نشان افتخار» خوانده و میگوید «جمهوری اسلامی ما را از چشم دار زد اما ما ادامه داریم…
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مرسده_شاهین_کار ، مربی فیتنس است که تا پیش از آسیب چشمش، صفحه خود را به آموزش بدنسازی و تغذیه سالم، خصوصا برای زنان اختصاص داده بود. او بارها در اعتراضات سراسری به خیابان رفت تا در نهایت، ۲۳مهر، سرکوبگران با پینتبال یک چشم مرسده را از او گرفتند.
مرسده را همان شبانه به یک درمانگاه رساندند. کادر درمانگاه در ابتدا از پذیرش مرسده ممانعت کردند. اما کمی که گذشت، پزشک متخصص شخصا حاضر شد و در اتاق عملهای سرپایی، چشم مرسده را شستوشو داد و به او مسکن تزریق کرد.
مرسده را به بیمارستان تخصصی منتقل کردند. ساعت ۱۰:۳۰ شب شده بود که او را بستری کردند. ۱۴ ساعت به همان شکل گذشت. چشم مرسده خونریزی داشت و خونها روی چشم و صورتش لخته میبست. ساعت ۱۰ صبح روز بعد از آسیب، نخستین جراحی روی چشم مرسده انجام شد. در نخستین جراحی، پزشکان قرنیه و عنبیه چشم مرسده را بدون بررسی و رسیدگی به شبکیه چشم او، بخیه زدند و او را مرخص کردند. در جراحی دوم به پشت شبکیه او سیلیکون تزریق شد. عصبهای چشم و بخشی از شبکیه چشم مرسده بر اثر گلوله پینتبال از بین رفت و در جراحی سوم که ۲۷بهمن انجام شد، ضمن انجام جراحی قرنیه، سیلیکون قبلی را تخلیه و سیلیکون جدید تزریق کردند.
عنبیه چشم مرسده در حال رنگ باختن بود، برای همین متخصصان برای او لنز مصنوعی گذاشتند. میخواستند که ظاهر چشم مرسده را حفظ کنند. اگرچه چشم او تخلیه نشده است، اما ممکن است بتواند رنگ آن را بشناسد.
مرسده در یکی از استوریهایش، آسیب به چشمش با کمتر از ده درصد بینایی را، «نشان افتخار» خوانده و میگوید «جمهوری اسلامی ما را از چشم دار زد اما ما ادامه داریم…
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
تندرو هماکنون در شهر ژنو، پایتخت سوئیس حضور دارند و بهعنوان یکی از شاهدان عینی اقدامات ماموران جمهوری اسلامی ایران علیه معترضان، در مقر شورای حقوقبشر سازمان ملل متحد، شهادت داده است.
#زانیار_تندرو گفته: «من دو بار تیر خوردم. تیر اول به کتفم خورد. آن مامور توانایی این را داشته است که به پای من شلیک کند یا اصلا تیر هوایی بزند که فاصله بگیریم. من میتوانم بگویم که کاملا به عمد سمت من شلیک کردند. من دیدم که اسلحه خود را مستقیم به سمت چشمها نشانه گرفته بودند.»
او با بیان اینکه «چشم آسیبدیده من برایم یک نشان افتخار» است، توضیح میدهد که چشمش را پنهان نمیکند و بدون پروتز جلوی دوربینها حاضر میشود.»
تندرو ۲۸اسفند سال گذشته بهعنوان شاکی و شاهد در مقر حقوقبشر سازمان ملل شهادت داد: «اینکه نمایندگان جمهوری اسلامی که ناقض حقوقبشر هستند در مقر سازمان ملل حضور دارند و برای دنیا سخنرانی میکنند، یک توهین به مفهوم حقوقبشر است.»
براساس گزارش کمیته حقیقتیاب، حکومت جمهوری اسلامی در نقض قوانین بینالمللی حقوقبشری، وظیفه خود مبنیبر انجام تحقیقات در رابطه با «مرگهای احتمالا غیرقانونی بهطور سریع، موثر، جامع، مستقل، بیطرفانه و شفاف را، انجام نداده است.»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
علی طاحونه یکی از آسیب دیدگان از ناحیه چشم است؛ مرد جوانی که نیروهای سرکوب در شهر «کرج» او را هدف شلیکهای پیاپی قرار دادند و وقتی خیال کردند که علی کشته شده است، آن بنبست خونین را ترک کردند. علی اما زنده ماند و بعد از نزدیک به شش ماه، نور بر تاریکی دو چشمش تابید.
۳۴ سال زندگی او که اصالتا اهوازی است و ساکن کرج، در کار و نانآوری برای مادر و خواهرش خلاصه شده بود. یعنی تا پیش از شلیک به چشمهایش، و از دست دادن کار و خانهنشینی.
پدرش سالها پیش در پی بیماری درگذشت، و علی از همان دوران بیماری پدرش، میانه سال تحصیلی اول راهنمایی، تحصیل را رها کرد و در کودکی قدم به بازار کار گذاشت.
اهواز، تابستانها گرمایی بالای ۶۰ درجه دارد و زمستانهایی سخت. برای کودکیهای علی، روزها مکانیکی بود و عصرها خالی کردن بار. بدن کودکانهاش باید دبههای روغن ۱۸ کیلویی یا گونیهای پسته ۷۰ کیلویی را جابهجا میکرد و روح کودکانهاش، زمختی نابرابری را طاقت میآورد.
بزرگتر که شد سربازی رفت و کار یاد گرفت. وارد تعمیرات جلوبندی خودرو با تخصص فرمان هیدرولیک شد و مکانی را برای کاسبیاش اجاره کرد. مشتریهایش میگویند در میانه تورم و گرانی، دلرحم بود و نزدیکانش میگویند به اندازه اجاره تعمیراتی، مالیات، حق عضویت در اتحادیه، حق شهرداری و پول برق و خورد و خوراک خانوادهاش را که در میآورد، به مشتریهایش تخفیف میداد یا رایگان برایشان کار میکرد.
تعمیراتیاش تازه داشت جان میگرفت و شروع به پرداخت بدهیهایش کرده بود که اعتراضات سراسری در پی کشته شدن #مهسا_امینی آغاز شد.
#علی_طاحونه همان هفته نخست، ۳۱ شهریور در اعتراضات شهر کرج هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت. هم از ناحیه دو چشم آسیب دید و هم بدنش پر از جای ساچمه و گلوله شد.
او را به بیمارستانی در تهران منتقل کردند. طی ۱۰ روز سه عمل جراحی روی چشمهای علی انجام شد. اتاقهای بیمارستان پر از زخمیهایی از ناحیه چشم بود. یکی از دوستان علی میگوید: «در آن مدت چند کودک چند ماهه و چند ساله دیدیم که در اعتراضات چشمهایشان ساچمه خورده بود. بیتابی میکردند. چشمهایشان تخلیه شد.»
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۳۴ سال زندگی او که اصالتا اهوازی است و ساکن کرج، در کار و نانآوری برای مادر و خواهرش خلاصه شده بود. یعنی تا پیش از شلیک به چشمهایش، و از دست دادن کار و خانهنشینی.
پدرش سالها پیش در پی بیماری درگذشت، و علی از همان دوران بیماری پدرش، میانه سال تحصیلی اول راهنمایی، تحصیل را رها کرد و در کودکی قدم به بازار کار گذاشت.
اهواز، تابستانها گرمایی بالای ۶۰ درجه دارد و زمستانهایی سخت. برای کودکیهای علی، روزها مکانیکی بود و عصرها خالی کردن بار. بدن کودکانهاش باید دبههای روغن ۱۸ کیلویی یا گونیهای پسته ۷۰ کیلویی را جابهجا میکرد و روح کودکانهاش، زمختی نابرابری را طاقت میآورد.
بزرگتر که شد سربازی رفت و کار یاد گرفت. وارد تعمیرات جلوبندی خودرو با تخصص فرمان هیدرولیک شد و مکانی را برای کاسبیاش اجاره کرد. مشتریهایش میگویند در میانه تورم و گرانی، دلرحم بود و نزدیکانش میگویند به اندازه اجاره تعمیراتی، مالیات، حق عضویت در اتحادیه، حق شهرداری و پول برق و خورد و خوراک خانوادهاش را که در میآورد، به مشتریهایش تخفیف میداد یا رایگان برایشان کار میکرد.
تعمیراتیاش تازه داشت جان میگرفت و شروع به پرداخت بدهیهایش کرده بود که اعتراضات سراسری در پی کشته شدن #مهسا_امینی آغاز شد.
#علی_طاحونه همان هفته نخست، ۳۱ شهریور در اعتراضات شهر کرج هدف شلیک سرکوبگران قرار گرفت. هم از ناحیه دو چشم آسیب دید و هم بدنش پر از جای ساچمه و گلوله شد.
او را به بیمارستانی در تهران منتقل کردند. طی ۱۰ روز سه عمل جراحی روی چشمهای علی انجام شد. اتاقهای بیمارستان پر از زخمیهایی از ناحیه چشم بود. یکی از دوستان علی میگوید: «در آن مدت چند کودک چند ماهه و چند ساله دیدیم که در اعتراضات چشمهایشان ساچمه خورده بود. بیتابی میکردند. چشمهایشان تخلیه شد.»
پزشکان به علی گفته بودند که چشمهای او هم تخلیه میشود. اما او نپذیرفت و تحت جراحی قرار گرفت. لنز چشم راست علی را درآوردند. شبکیه همان چشمش آسیب دید و پزشکان روغن تزریق کردند و لیزر زدند تا شبکیه جدا نشود. ساچمه، سفیدی چشم چپ علی را پاره کرد و بخیه خورد.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسین شریعتمداری، نماینده خامنهای در روزنامه کیهان نوشته:«اگر راست میگویید ۱۰ نفر از افرادی را که در حوادث ۱۴۰۱ چشمشان آسیب دیده معرفی کنید»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
احضار دوباره سهند نورمحمدزاده به زندان و انتساب مجدد اتهام محاربه به وی
امروز چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳، #سهند_نورمحمدزاده در فایلی تصویری از احضار دوباره خود به زندان به رغم تکیل نشدن روند معالجات خود خبر داد. او همچنین افزود که به رغم نقض اتهام محاربه در دیوان عالی کشور، مجددا به محاربه متهم شده است. سهند در ابتدا به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد و سپس در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ حکم اعدام وی لغو شده بود.
به این ترتیب به نظر میرسد که جمهوری اسلامی قصد پروندهسازیهای جدید برای این معترض انقلاب زن زندگی آزادی دارد و میخواهد او را با اتهامات سنگینی مواجه کند. همه ما مردم آزادیخواه باید صدای سهند نورمحمدزاده و تمامی زندانیان سیاسی باشیم.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳، #سهند_نورمحمدزاده در فایلی تصویری از احضار دوباره خود به زندان به رغم تکیل نشدن روند معالجات خود خبر داد. او همچنین افزود که به رغم نقض اتهام محاربه در دیوان عالی کشور، مجددا به محاربه متهم شده است. سهند در ابتدا به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد و سپس در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ حکم اعدام وی لغو شده بود.
به این ترتیب به نظر میرسد که جمهوری اسلامی قصد پروندهسازیهای جدید برای این معترض انقلاب زن زندگی آزادی دارد و میخواهد او را با اتهامات سنگینی مواجه کند. همه ما مردم آزادیخواه باید صدای سهند نورمحمدزاده و تمامی زندانیان سیاسی باشیم.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
غزل رنجکش از آسیبدیدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، که چشم چپ خود را در اعتراضات از دست داده با انتشار تصاویری در صفحه اینستاگرامش نوشت:«و ناگهان نصف جهانم تاریک شد؛ و تمام خیالم از ندیدنت وقتی از سمت راستم حرکت میکنی، پر شد...»
#غزل_رنجکش #شلیک_به_چشم_معترضان #چشم_برای_آزادی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#غزل_رنجکش #شلیک_به_چشم_معترضان #چشم_برای_آزادی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد آزاد، یکی از آسیبدیدگان چشمی درگذشت.
خواهر آقای #محمد_آزاد اعلام کرد: «محمد آزاد متولد ۱۳۵۵ در شهر دبی، ۴۸ ساله، متاهل، دارای دو فرزند، یکی کودک و دیگری خردسال در تاریخ ۲۴ آبان سال ۱۴۰۱ در ستارخان تهران از ناحیه سر، شکم و چشم راست مورد اصابت نیروهای سرکوبگر قرار گرفت و چشم خود را از دست داد».
در ادامه آمده است: محمد آزاد «با وجود ساچمه در سر و بدن با درد دست و پنجه نرم میکرد. آما هرگز امید به آزادی وطن را از دست نداد. محمد آزاد بارها در تماسهایی که داشتیم از خطرناک بودن موقعیت ساچمهها در بدن خود گفته بود. و تنها خبر تاییدنشده سکته قلبی است».
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
خواهر آقای #محمد_آزاد اعلام کرد: «محمد آزاد متولد ۱۳۵۵ در شهر دبی، ۴۸ ساله، متاهل، دارای دو فرزند، یکی کودک و دیگری خردسال در تاریخ ۲۴ آبان سال ۱۴۰۱ در ستارخان تهران از ناحیه سر، شکم و چشم راست مورد اصابت نیروهای سرکوبگر قرار گرفت و چشم خود را از دست داد».
در ادامه آمده است: محمد آزاد «با وجود ساچمه در سر و بدن با درد دست و پنجه نرم میکرد. آما هرگز امید به آزادی وطن را از دست نداد. محمد آزاد بارها در تماسهایی که داشتیم از خطرناک بودن موقعیت ساچمهها در بدن خود گفته بود. و تنها خبر تاییدنشده سکته قلبی است».
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing