ایران بریفینگ
5.93K subscribers
12.3K photos
23K videos
24K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
محمد کامرانی جوان ۱۸ ساله‌ای بود که یکی دیگر از قربانیان #بازداشتگاه_کهریزک است که در جریان ناآرامی‌های پس از انتخابات ۱۳۸۸ در جریان تظاهرات ۱۸ تیر ۱۳۸۸ در نزدیکی میدان ولی‌عصر تهران دستگیر شد و به بازداشتگاه کهریزک انتقال یافت، او متحمل شکنجه‌های بسیاری شده بود اما به بیمارستان منتقل نشد تا این بازداشتگاه تخلیه و پس از انتقال به زندان اوین، به دلیل جراحت‌های وارده به بیمارستان لقمان منتقل شد و سپس توسط خانواده‌اش به بیمارستان مهر منتقل شد که متاسفانه به دلیل شدت جراحات، ساعاتی بعد در روز پنجشنبه ۲۵ تیرماه درگذشت.

حمید حجارها یکی از بازداشت‌شدگان و شاهدان بازداشتگاه کهریزک‌است.
وقتی او در کهریزک بود، #امیر_جوادی_فر را با وضعیت جسمی بدی که داشت، کشان‌کشان نزد پزشک وظیفه کهریزک برده ، حمید حجارها همچنین از نزدیک با #محمد_کامرانی همصحبت شده بود: «ما قبل از اینکه به کهریزک برویم توی میدان انقلاب وقتی در پلیس پیشگیری بودیم، محمد همان جا با من صحبت کرد و ما آنجا با هم آشنا شدیم که آنجا به من گفت من کنکور پزشکی دارم. چون پدر من نظامی است من به او گفتم احتمال دارد پدر من بیاید دنبال من. محمد گفت اگر پدرت آمد دنبالت بگو یک فکری هم برای من بکند چون برای کنکور خیلی زحمت کشیدم.
خانواده محمد کامرانی همه جا دنبال محمد می‌گردند تا ببینند او که روز ۱۸ تیر از خانه بیرون رفته چرا تا کنون به خانه برنگشته است. آنها نام محمد کامرانی را سرانجام در پلیس امنیت تهران پیدا می‌کنند. اما آنجا کسی پاسخگو نیست. علی کامرانی پدر محمد به یکی از دوستان دوران دبیرستانش که حالا در نهادهای امنیتی ایران مشغول به کار شده است، زنگ می‌زند و از او یاری می‌خواهد،او به گفته خودش حکم آزادی محمد را می‌گیرد و ۲۴ تیر ماه راهی اوین می‌شود تا فرزندش را به خود به خانه بیاورد. اما آنجا اثری از محمد نیست. محمد کامرانی بعد از رفتن به حمام دیگر به بند بازنگشت بلکه به خاطر وخیم شدن وضعیت جسمی‌اش به بیمارستان منتقل شد.خانواده محمد وارد بیمارستان لقمان می‌شوند، مادر تاب دیدن فرزندی که با زنجیر به تخت بسته شده است را ندارد.
محمد کامرانی علی رغم اینکه در کما بود روی تخت بیمارستان او را با زنجیر بسته بودند به تخت. خانمی که آنجا پرستار است می‌گوید ببریدش جای دیگر، دوست امنیتی‌شان برگه آزادی اورا نشان می‌دهد همان ساعت اورا با آمبولانس به بیمارستان مهر می‌برند اما دیگر کاراز کار گذشته و محمد جان می‌بازد.
#علیه_فراموشی #اردوگاه_مرگ_کهریزک

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با گذشت ۱۵ سال از جنایت #بازداشتگاه_کهریزک جمهوری اسلامی نه تنها دیگر علاقه‌ای به بازگویی فجایع کهریزک ندارد بلکه هیچ علاقه‌ای هم به بازگو کردن بیش از سه کشته مشهور کامرانی، روح الامینی و جوادی فر نیست، یکی دیگر از کشته شدگان گمنام کهریزک رامین است، تنها چند روز بعد از اعلام خبر کشته شدن روح‌الامینی پدر محسن روح‌الامینی اعلام کرد که فرد چهارمی نیز در این پرونده وجود دارد اما مسئولان جمهوری اسلامی چون نمی‌خواستند وجدان عمومی جامعه جریحه‌دار نشود نام او را اعلام نکرده‌اند.
جوان بیست و دو ساله ایرانی که یکی از چشم‌های او از چشم‌های دیگرش کوچک‌تر است.
جوانی که از یک مشکل مادرزادی در چشم‌هایش رنج می‌برد، او چند روز پس از آزادی از بازداشتگاه کهریزک به دلیل لخته‌های خون موجود در سر و سینه‌اش جانش را از دست می‌دهد.
خانواده رامین آقازاده تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را در قطعه ۲۱۶ بهشت زهرا به خاک می‌سپارند و به دلیل احساس نا امنی و نگرانی برای امنیت فرزندان دیگر این خانواده سکوت اختیار می‌کنند.
پس از در درگیری‌های حوادث بعد از انتخابات، مأموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک، چهره رامین را شناسایی می‌کنند و سپس برای بازداشتِ او به منزلش می‌روند. اما رامین به گفته مادرش آن روز در خانه نبود. مأموران به مادر رامین می‌گویند که فرزندش باید هرچه زودتر خودش را به ستاد نیروی انتظامی شهرری معرفی کند.
مادر رامین آقازاده قهرمانی می‌گوید به دلیل اینکه می‌دانستم فرزندم جز یک اعتراض آرام کاری انجام نداده خودم دستش را گرفتم و با هم به محلی که مأموران گفته بودند مراجعه کردیم به امید آنکه بعد از چند سؤال ساده او را آزاد می‌کنند:
«من با دست خودم بچه‌ام را بردم تحویل دادم. این عذاب وجدان دارد مرا بدبختم می‌کند. با هم دیگه رفتیم، گفتم فوقش یک سؤال می‌کنند با هم برمی‌گردیم،رفت چند ساعتی گذشت و نیامد،رفتم سئوال کردم گفتند هیچی نیست تا غروب می‌آید. نگو همان لحظه بچه‌ام را فرستادند کهریزک. دیگر رفتن همان شد که رفت...»
رامین آقازاده قهرمانی ۱۴ روز بعد از اینکه به همراه مادرش خودش را به نیروی انتظامی معرفی کرد، آزاد می‌شود. اما مادرش می‌گوید که رامین وقتی به خانه برگشت آثار ضرب شتم روی بدنش پیدابود، پاهایش همه زخم بود. گردنش باد کرده بود...داشتیم شام می‌خوردیم که سر سفره غش کرد و افتاد…
زندگی رامین همان ساعات، ۲۷ تیر ماه ۸۸ تمام می‌شود. خانواده‌اش می‌گویند در صحبت‌هایی که او موقع آمدن به خانه کرده است گفته بود که پس از بازداشت ابتدا به کهریزک و سپس به زندان اوین منتقل شده بود.
#اردوگاه_مرگ_کهریزک #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
‏‌‎#ایران_بریفینگ / پس از چند روز انتشار اخبار تأییدنشده از مرگ #حسن_زارع_دهنوی، معروف به #قاضی_حداد در شبکه‌های اجتماعی، وکیل او این خبر را تأیید کرد. به گفته محمد اصلانی، قاضی حداد دو روز پیش بر اثر بیماری کرونا در بیمارستان گاندی تهران درگذشت و قرار است…
#محمد_کامرانی، برای آزمون کنکور آماده می‌شد اما در # خرداد ۸۸ بازداشت و در #بازداشتگاه_کهریزک زیر #شکنجه #وحوش_خامنه_ای به قتل رسید.
حمید حجارها یکی از بازداشت‌شدگان و شاهدان بازداشتگاه کهریزک‌است، وقتی او در کهریزک بود، #امیر_جوادی_فر را با وضعیت جسمی بدی که داشت، کشان‌کشان نزد پزشک وظیفه کهریزک برده ، حمید حجارها همچنین از نزدیک با #محمد_کامرانی همصحبت شده بود: «ما قبل از اینکه به کهریزک برویم توی میدان انقلاب وقتی در پلیس پیشگیری بودیم، محمد همان جا با من صحبت کرد و ما آنجا با هم آشنا شدیم که آنجا به من گفت من کنکور پزشکی دارم. چون پدر من نظامی است من به او گفتم احتمال دارد پدر من بیاید دنبال من. محمد گفت اگر پدرت آمد دنبالت بگو یک فکری هم برای من بکند چون برای کنکور خیلی زحمت کشیدم.
خانواده محمد کامرانی همه جا دنبال محمد می‌گردند تا ببینند او که روز ۱۸ تیر از خانه بیرون رفته چرا تا کنون به خانه برنگشته است. آنها نام محمد کامرانی را سرانجام در پلیس امنیت تهران پیدا می‌کنند. اما آنجا کسی پاسخگو نیست. علی کامرانی پدر محمد به یکی از دوستان دوران دبیرستانش که حالا در نهادهای امنیتی ایران مشغول به کار شده است، زنگ می‌زند و از او یاری می‌خواهد،او به گفته خودش حکم آزادی محمد را می‌گیرد و ۲۴ تیر ماه راهی اوین می‌شود تا فرزندش را به خود به خانه بیاورد. اما آنجا اثری از محمد نیست. محمد کامرانی بعد از رفتن به حمام دیگر به بند بازنگشت بلکه به خاطر وخیم شدن وضعیت جسمی‌اش به بیمارستان منتقل شد.خانواده محمد وارد بیمارستان لقمان می‌شوند، مادر تاب دیدن فرزندی که با زنجیر به تخت بسته شده است را ندارد.
محمد کامرانی علی رغم اینکه در کما بود روی تخت بیمارستان او را با زنجیر بسته بودند به تخت. خانمی که آنجا پرستار است می‌گوید ببریدش جای دیگر، دوست امنیتی‌شان برگه آزادی اورا نشان می‌دهد همان ساعت اورا با آمبولانس به بیمارستان مهر می‌برند اما دیگر کاراز کار گذشته و محمد جان می‌بازد.
#علیه_فراموشی #اردوگاه_مرگ_کهریزک

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing