ایران بریفینگ
تصویری دردناک از پدر و مادر جاویدنام متین نادرخانی؛ #متین_نادرخانی دروازهبان تیم فوتبال داماش پارسه در اعتراضات ۱۴۰۱ بسیار فعال بود وی در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ با اصابت دو گلوله به سرش کشته شد. متین نادرخانی در جریان اعتراضات سابقه دستگیری هم داشت و برای…
#متین_نادر_خانی در جریان #انقلاب۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت میشود. ۲ ماه را در یکی از بازداشتگاههای امنیتی مورد بازجویی قرار گرفت و پس از دوماه گذراندن روزهای دشوار، با اخذ تعهد مبنیبر عدم حضور در اعتراضات، آزاد شد.
یک فرد نزدیک به خانواده متین اما به «ایرانبریفینگ» میگوید، او همچنان پس از آزادی هم دست از مبارزه با جمهوریاسلامی برنداشت. در کنار خانوادههای دادخواه بود و در مراسم یادبود جانباختگان حاضر میشد.
خواهرش می گوید «۲۶اردیبهشت۱۴۰۲ لباسش را عوض کرد. گیتارش را برداشت و گفت به خانه دوستش میرود و شب باز میگردد. حوالی یازده و نیم شب مادرنگرانش شد و گفت با او تماس بگیرد.»
خانواده متین بهجز او، دو فرزند دختر کوچکتر دارند. فرزندانی که پس از کشته شدن متین توسط نیروهای امنیتی از ترس جان آنها، خانواده وادار به سکوت میشوند: «متین و خواهرش کمی با هم صحبت میکنند و متین به او میگوید نگران نباش در حال بازگشتن به خانهام. حوالی ۱۲:۳۰ دقیقه شب وقتی خبری از متین نمیشود، مادرش دوباره با او تماس میگیرد. تلفنش را کسی جواب نمیدهد با دوستانش تماس میگیرند، آنها هم پاسخ نمیدهند؛ تا اینکه ساعت ۳ بامداد روز ۲۷اردیبهشت از کلانتری با خانواده متین تماس میگیرند.»
ماموران کلانتری به والدین نگران و هراسان متین میگویند که او همراه با یک قبضه کلت بازداشت شده و آنها باید صبح به کلانتری میدان ارگ مراجعه کنند و همراه او به دادگاه بروند: «مادر و پدر متین همان شب به کلانتری مراجعه میکنند،اما کسی به آنها پاسخ نمیدهد. به آنها میگویند بروید فردا صبح در ساعت اداری بیایید. صبح فردا اما به آنها گفته میشود که برای شناسایی پیکر بیجان فرزندشان به سردخانه بهشتزهرا بروند.»
در گواهی فوت او علت مرگ«خونریزی مغزی و لهشدگی بافت مغز» براثر «شلیک دو گلوله به سر» عنوان شده است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#مبین_میرکازهی ، نوجوان ۱۴ ساله بود که مثل دیگر همشهریانش در جریان #جمعه_خونین_خاش به خیابان آمد و مجروح شد.
مبین روز ۱۳ آبان به دلیل همین جراحات ناشی از گلولههای جنگی، به قتل رسید.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جمهوری اسلامی که تداوم دو ماهه اعتراضات هرروزه مردمی او را به تنگ آورده بود، او را به قتل رساند!
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
رضا کاظمی در اعتراضات سی آبان ۱۴۰۱ در اطراف کامیاران هدف گلوله جنگی قرار میگیرد، فیلمی هم از #رضا_کاظمی منتشر شده که او را بعد از شلیک گلوله در حالیکه در گوشه خیابان غرق خون است، نشان میدهد.
رضا به دلیل شدت جراحت در تاریخ ۷ آذر، در بیمارستان کوثر سنندج جان باخت.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از کودکی عاشق یادگیری زبانهای خارجیه؛ به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و اسپانیایی صحبت میکنه و از ۱۵ سالگی کار تدریس زبان رو هم شروع کرده
به حیوانات علاقه خاصی داره و از حیوانآزارها به شدت بیزاره؛ بارها گربهها و سگهای آسیبدیده رو به خونه میاره و بهشون رسیدگی میکنه.
او روز چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ در خیابان انقلاب تهران بازداشت میشه؛ خانواده ابتدا در بیخبری کامل از او هستند و پس سه روز ردی از یلدا رو پیدا میکنن که در اوین بوده و بعدش به زندان قرچک منتقل شده،خانواده در زندان قرچک یکبار موفق میشن یلدا رو ملاقات کنند.
یلدا گفته که در زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از این موضوع شدیدا عصبانی بود
خشم او البته نیازی به توضیح نداشت چرا که بر روی سر و صورت و دستهاش به وضوح آثاری از ضرب و شتم دیده میشه.
دوشنبه ۱۶ آبانماه از زندان قرچک آزاد میشه
از آزادی تا مرگ مشکوکش فقط سه روز میگذره؛ یلدا در این سه روز، بسیار کمحرفه و از صحبت کردن درباره زندان و آنچه که برش گذشته اجتناب میکنه
با این حال بر روی کمرش جای ضربهها مشخصه و هنوز دستانش بویژه دور مچش پر از زخمه.
در این سه روز خانواده برای اینکه حال و هوای یلدا عوض بشه، تصمیم میگیرن که براش یه ماشین خوب بگیرن
او اما از این پیشنهاد استقبال نمیکنه و میگه: مردم ندارن؛ چشمشون میمونه؛ من نمیتونم سوار بشم.
#یلدا_آقا_فضلی شامگاه پنجشنبه ۱۹ آبانماه برای استراحت به اتاقش میره؛ حدود ساعت ۴ صبح روز جمعه ۲۰ آبانماه نفسهای او حالت طبیعی نداره و به خرخر میافته
خانواده که صبح از خواب پا میشن متوجه میشن که یلدا جان باخته و بدنش سرد شده.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
قسمت سوم / واحد اطلاعات سپاه در وهله اول توسط علی محمد بشارتی (زندانی زمان شاه که با تعهد به همکاری با ساواک آزادشده بود) راه افتاد. علیمحمد بشارتی جهرمی، متولد ۱۳۲۳ شهر جهرم است او عضو ستاد استقبال از روحالله خمینی و از اولین بازجویان مخالفان انقلاب اسلامی…
افراد گروه قنات مخالفین عقیدتی و سیاسی خود را از اولین روزهای پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ شبانه شکار میکردند. آن ها را پس از شکنجه های سبعانه به لب قنات های اطراف می بردند و پس از به قتل رساندن شان به درون قناتهای اطراف جهرم میانداختند.
افراد این گروه روزها در شهر جهرم مانور می دادند، و همراه با پراکندن ترس و وحشت در شهر قربانیان خود را شناسایی می کردند. این گروه از بعداز ظهر ٧ تیر ماه سال ١٣٦٠ شکنجه و کشتار قربانیان خود را علنی کرد.
در همین روز افراد این گروه «عظیم سرعتی» از هواداران سازمان فدائیان خلق را از خانهاش بیرون کشیدند و در ملأ عام به طرزی فجیع به قتل رساندند.
حسین رحمانیان، جواد رحمانیان و مسعود رحمانیان از اعضای مرکزی این گروه زیر نظرِ #علی_محمد_بشارتی ، پیکر عظیم سرعتی را با ضربات پیچ گوشتی و چاقو از هم دریدند و سپس پیکر تکه تکه ی او را به درون یکی از قنات های اطراف شهر انداختند. #حبیب_دادگر یکی دیگر از قربانیان این گروه است که علنا او را به قتل رساندهاند، او را برای اعدام بستند به یک درخت نخل، اول اعدامش کردند ، بعد از دقایقی که اوبر دار بود و چه بسا هنوز جانب در بدن داشت ، پائین آوردند و باز به همان درخت بستند و ۷۴ ضربه شلاق بر پشتش زدند و سپس تیربارانش کردند.
به جسد دادگر هم مثل دیگران اجازه دفن در گورستان عمومی را ندادند.
خانواده جسد حبیب را در باغ کوچکی که متعلق به خودشان بود ، دفن کردند. چون همان طور که گفته شد از دفن اعدام شدگان در گورستان عمومی جلوگیری می کردند . حبیب دادگر از یک خانواده زحمتکش بود. پدرش هادی دادگر کارگر شرکت آب و برق بود. حبیب ١٨ یا ١٩ ساله بود و تنها اتهامش هواداری از مجاهدین بود.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
امروز ۱۲ آبان سالگرد دختر ۱۶ساله آمل مهدیس حسینی است مهدیس در اعتراضات ۳۱شهریور با گلوله مجروح شده بود، خانوادهاش از ترس بازداشت او را به بیمارستان نبردند، پزشک معتمدی به خانه میآید وگلوله را از پا و کتف وی خارج میکند و در خانه بستری میشود، آنطور که…
تا این که مادر مجبور میشود دختر نوجوان مظلومش را تنها بگذارد و سر کار برگردد. وقتی به خانه برگشت دخترش را مُرده در خانه یافت. او را سنگدلانه مجبور کردند تا بگوید دخترش خودکشی کرده.
مهدیس (محدثه) در روز دوازده آبان ۱۴۰۱ بر اثر جراحات ناشی از شلیک گلوله توسط سرکوبگران خامنهای جان باخته است.
در مورد نحوه کشته شدن او دو روایت متفاوت وجود دارد، یکی اینکه او در روز سی شهریور در انقلاب مردم آمل، شرکت کرد و سرکوبگران او را هدف گرفتند، مهدیس بهشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد اما بعد از چندین روز، در روز دوازده آبان جان باخت.
در روایت دیگری، او بعد از معالجه و انتقال به خانه تحت نظر بود و ماموران از سازمان اطلاعات آمل مرتب با او تماس میگرفتند و او را تهدید میکردند.
مادر #مهدیس_حسینی بخاطر استرسهای زیادی که به دخترش وارد شده بود او را تنها نمیگذاشت.
در اولین فرصتی که مادر مهدیس در خانه نبود، اطلاعاتیهای سپاه وارد خانه میشوند و مهدیس را به قتل میرسانند و از خانواده مهدیس با تهدید و فشار، اعتراف اجباری با سناریو خودکشی میگیرند.
هر دو روایت یک واقعیت تلخ را میگوید، اینکه سربازان خامنهای یک دختر نوجوان را به قتل رساندند.
پس از ۴ روز از قتل مهدیس بلاخره با گرفتن اعتراف اجباری از مادر مهدیس، اجازه دادند مهدیس در فضایی امنیتی و فقط با حضور خانواده درجه یک به خاک سپرده شود.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
به خاطر رنگ قرمز موهایش، او را چند روز بعد اینکه فیلمهای اعتراضات بچههای دبیرستان ۲۲ بهمن واقع در منطقه جنتآباد منتشر شد، شناسایی کردند، چون مقنعهاش را درآورده بود. البته در فیلم چهره بچهها زیاد مشخص نبود چون از پشت سر بودند ولی صدف را به راحتی به خاطر…
#صدف_موحدی جزو دختران شجاع دبیرستان جنت آباد تهران بود.
صدف به خاطر رنگ قرمز موهایش، او را چند روز بعد اینکه فیلمهای اعتراضات بچههای دبیرستان ۲۲ بهمن واقع در منطقه جنتآباد در تلویزیونهای خارج از کشور و شبکههای اجتماعی منتشر شد،شناسایی کردند، چون مقنعهاش را درآورده بود. البته در فیلم چهره بچهها زیاد مشخص نبود چون از پشت سر بودند ولی صدف را به راحتی به خاطر رنگ موهایش شناسایی کردند.
در روز دوشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۱، بعد از تعطیلی مدرسه، صدف در راه برگشتن به خانه بود که ماموران در کوچهای به او حمله کردند و چند ضربه محکم بر سرش کوبیدند. او با فشار روحی شدید و سردرد به خانه برگشت. نمیدانم به چه دلیلی ولی احتمالا به خاطر مسائل امنیتی خانواده ترسیدند او را به بیمارستان ببرند و چند ساعت بعد هم متاسفانه صدف فوت کرد، ماموران امنیتی هم به سرعت با خانواده صدف تماس گرفتند و آنها را مجبور کردند که بگویند دخترشان در خواب سکته کرده است.
یکی از دوستان صدف درباره او به سال گذشته به ایران بریفینگ گفته است: «صدف یک دختر قدبلند، زیبا، صحیح و سالم بود و هیچ مشکل قلبی نداشت، همانروز بر سرش باتوم میزنند وقتی به خانه میرود ظاهرا دچار خونریزی داخلی شده و فوت میکند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مهدی ۲۲ ساله بود که در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی به خیابان رفته بود.
در شب ۲۹ شهریور، عدهای در اعتراضهای قوچان کشته شده بودند و بسیاری هم مجروح شده بودند.
#مهدی_ببرنژاد در تنها پست اینستاگرامش نوشته بود: «ما در رنج هستیم و بودن رنج آور است.»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «مهدی باشگاه میرفت. از بچگی کشتی کار میکرد. سه چهار سال آخر هم هر روز بدنسازی میکرد. موزیک رپ گوش میداد. طرفدار پوتک بود. در پیجش هم این خواننده رو تگ کرده بود. یه مدت توی کارواش کار میکرد. یه مدت توی یه تالار کار کرد. حتی کارگری میکرد.»
منبع نزدیک به خانواده میگوید: «مهدی تا آخرین لحظهها درحال اعتراض بود. ساعت ۹ شب تیر خورد. اولش با موتور میبرنش توی یه خیابونی که دکتر و کلینیک بوده ولی خب متاسفانه کسی کمک نمیکنه. بعدش یه ماشین پیدا میشه چندتا از دوستاش میرسونندش اورژانس. دوستش میگفت مهدی رو که رسوندیم اورژانس زنده بود.»
خانواده مهدی ببرنژاد بعدتر تلاش کردند تا درباره آن شب اطلاعات بیشتری به دست بیاورند.
منبع مطلع میگوید: «بعدتر معلوم شد همون شب نذاشتن ببرنش اتاق عمل. دکترها با مامورهای اطلاعات درگیر شده بودن. ولی متاسفانه نتونستن عملش کنند. یعنی نذاشتن عملش کنند.»
در این ساعات، تلاشهای خانواده برای تماس با مهدی به نتیجهای نرسید. آنها هنوز خبر نداشتند که او تیر خورده و در بیمارستان بستری است: «صبح ساعت ۷ونیم بود که به خانواده مهدی ببرنژاد از بیمارستان زنگ زدن و گفتن مهدی تیر خورده.»
پیکر مهدی ببرنژاد هم مانند خیلی از معترضانی که کشته شدند، بلافاصله به خانواده تحویل داده نشد. در گواهی فوت او، علت مرگ اصابت گلوله به سمت چپ لگن و خونریزی داخلی نوشته شده است. اما حکومت زیر بار کشتن او نرفت.
«درباره محل دفن خانواده رو تحت فشار نذاشتن. خود خانواده ترجیح داد به جای قوچان ببرنش روستاشون دفنش کنن. توی مراسم خاکسپاری فقط جمع کوچیکی از خانواده تونستن شرکت کنن. دوستان و آشنایان رو راه ندادن. حتی اجازه ندادن یک دونه عکس مهدی رو روی ماشین بزنن. فشار خیلی زیاد بود. از چند نفر از خانواده تعهد گرفتن که مراسم بزرگ نگیرن.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#سیاوش_مقصودلو_استرآبادی ، ۴۸ ساله و پزشک مقیم سوئد بود و درباره تولد زودرس نوزادان پژوهش میکرد.
او از جمله #کشته_شدگان_هواپیمای_اوکراینی و #جنایت_سپاه_در_آسمان_تهران است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مرضیه دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه صدرا شیراز بود. او در اعتراضات دانشجویی ۲۵ مهر شرکت کرد و یک معترض بود. مرضیه در آخرین مکالمهاش به دوستش در مورد بیانیهای گفته بود که میخواست در دانشگاهشان بزند.
وحوش خامنهای #مرضیه_دشمن_زیاری را به قتل رساندند و نیروهای حکومتی را فرستادند سراغ خانواده این دختر جوان.
سناریوی تکراری جمهوری اسلامی در مورد انکار کشتار جوانان در مورد نحوه کشته شدن مرضیه هم اتفاق افتاد. خانوادهاش تحت فشار حکومتی گفتند دخترشان در تصادف جان باخت.
پیکر بیجان مرضیه را در ساعت ۵ صبح ۲۷ مهر ۱۴۰۱ در بی خبری و سکوت دفن کردند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
او اهل #گیلان بود و بعد از کار، به پدر کشاورزش کمک میکرد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از کوردیا فقط تکههایی از دست و پاهایش برجا مانده….
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
۶ شهریور #هیوا_مولانی متولد شده است ، پدر کوردیا مولانی کوچکترین قربانی حمله سپاه تروریست به هواپیمای اوکراینی بود و آخرین لحظات عمر خود را همراه با خانواده عزیزش گذراند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ئهوین، هجده ماهه بود که پدرش را به اتهام «نشر اکاذیب» دستگیر کردند. پدر یک سالی را از خانواده دور ماند و مادر هم دچار بیماری شد که به ناچار به تهران منتقلش کردند. ئهوین ماند و دو برادرش امیر و امید. چند ماهی طول کشید تا خانواده دوباره شکل بگیرد و پدر و مادر هر دو برگردند، اما رابطه نزدیک خواهر و دو برادرش در آینده هم ادامه یافت. تا سالها بعد که سه نفری در کانادا زندگی میکردند و پدر و مادر به ایران برگشته بودند.
#اوین_ارسلانی مادر کردیا مولایی و همسر هیوا مولایی و از جمله #کشته_شدگان_هواپیمای_اوکراینی و #جنایت_سپاه_در_آسمان_تهران است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
عاشق کمک کردن به بچههای کار بود و برایشان غذا درست میکرد. اهل تفریح بود و همزمان با وجود سن کمش سخت کار میکرد. روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ جمهوری اسلامی جانش را با چهار گلوله گرفت پیکرش را از بیمارستان دزدیدند و به اطلاعات #ساری مرکز استان مازندران بردند ، خانواده را تحت فشار قرار دادند که بپذیرند او بسیجی بوده و توسط «منافقین» کشته شده تا او را «شهید» اعلام کنند.
«وقتی خانوادهاش نپذیرفتند، در ازای تحویل دادن جنازه از آنها تعهد «سکوت» گرفتند.
#محمد_جواد_زاهدی ، متولد ششم شهریور ۱۳۸۱ بود. یک منبع مطلع، به بخش فارسی ایران بریفینگ گفت که او تنها چند روز پس از تولد ۲۰ سالگیاش، شامگاه ۳۰ شهریور سال جاری وقتی برای رفتن به آرایشگاه از خانه بیرون رفته بود، هدف شلیک نیروهای حکومتی قرار گرفت و جان باخت.
به گفته شاهدان عینی، محمدجواد زاهدی در خیابان انقلاب ساری روبهروی چهارراه برق، جایی که «اصلا محل برگزاری تجمع نبوده» مورد هدف قرار گرفته است.
شاهدان گفتهاند: «مأموران به مردمی که توی کوچه خیابان بودند، حمله میکردند و محمدجواد سر همین کوچه ایستاده بود که دو مأمور از ون سفید یگان ویژه پیاده شدند و به سمت مردم شلیک کردند. محمد تیر خورد و بر زمین افتاد و همه فرار کردند. محمد نتوانست خودش را داخل کوچه بکشاند. یکی از دوستانش او را به زور داخل کوچهای کشید که سرش یک پاساژ کوچک بود.»
بنا بر این گزارش، حاضران «به اورژانس زنگ زدند»، اما اورژانس «تیم نفرستاد»؛ «چند بار افراد مختلف که دور محمد جمع شده بودند، از داخل پاساژ زنگ زدند، اما آمبولانسی فرستاده نشد و گفتند اجازه نداریم. مأموران هم کوچه را بستند و کاملا سر بازار توسط نیروهای امنیتی بسته شد و مردم نتوانستند با ماشین خودشان هم محمد را ببرند.»
به گفته یک شاهد عینی، «بعد از نیم ساعت مأموران رفتند و محمد خیلی خونریزی داشت. آقایی با ماشین شخصی خودش بعد رفتن مأموران محمد را توی ماشینش گذاشت و او را به بیمارستان برد، اما در بیمارستان متأسفانه اصلا رسیدگی نکردند، فقط بالای سرش ایستادند و گفتند تمام کرده» است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تحصیلکرده هندوستان و سویس بود پس از بازگشت به ایران مدتی در دانشکده فنی بابل به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. مهدی دیباج در سال ۱۳۶۵ شمسی دستگیر و به جرم ارتداد روانه زندان گردید.
با بالا گرفتن فشارهای گسترده بینالمللی او که ۹ سال و ۲۷ روز را در زندان گذرانده بود و در حالیکه در پاییز سال ۱۳۷۲ به جرم ارتداد به مرگ محکوم شد، در ۲۶ دیماه همان سال از زندان بطور مشروط آزاد شد.
سه روز پس از آزادی #مهدی_دیباج، آقای هوسپیان مهر که تلاشهای او باعث آزادی مهدی دیباج شده بود، ناپدید شده و در۳۰ دیماه سال ۷۲ مصادف با ۲۰ ژانویه ۱۹۹۴ به قتل میرسد.
خوشحالی همگان از آزادی آقای مهدی دیباج ۵ ماه بیشتر به درازا نکشید که چند روز پس از ناپدید شدنش، در روز ۱۳ تیرماه ماموران #وزارت_اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام کردند که جسد کشیش مهدی دیباج پیدا شده است. جسد وی با ضربات چاقو قطعهقطعه شده بود.
گوشهای از جزییات قتل سه کشیش به نقل از علی ربیعی زمانیکه خود معاون وزیر اطلاعات بوده: «سه دختر را طعمه کردند برای اینکه ببینند دو کشیش مسیحی آیا تبشیر و تبلیغ مسیحیت میکنند یا نه، اینها فکر میکردند در همین حد طعمه هستند که بروند و بگویند ما میخواهیم به کیش مسیحیت بیاییم و شما ما را تبشیر کنید، به خانهی آن دو کشیش میروند اما جلوی چشم سه دختر کشیشها کشته میشوند و قطعه قطعه میشوند و داخل یخچال گذاشته میشوند.»
وزارت اطلاعات دختران را مجبور می کنند مصاحبه کنند و اعتراف کنند که ما از طرف سازمان مجاهدین خلق ماموریت داشتیم کشیشها را بکشیم و آنها گمان میکنند برای آزادی این مصاحبه را باید انجام دهند، به آنها قول داده بودند؛ اما امنیتیها از لو رفتن ماجرا میترسند و حکم اعدام هر سه طعمه را امضا میکنند اما بعدها به ۱۵ سال حبس متهم میشوند، از سرنوشت آن سه تن هیچ خبری در دست نیست.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نوجوانی که در #آبان_خونین_۹۸ به دلیل ضرب و شتم شدید و ضربات مکرر شوکر و باتون به گردن و جمجمهاش بهدست اشرار جمهوری اسلامی پر پر شد.
#محسن_محمد_پور نوجوان ۱۷ سالهای که اگر بود امروز ۲۱ ساله میشد و بر اساس گزارش عفو بینالملل، در اعتراضات سراسری آبان ۹۸ بهدست نیروهای انتظامی و امنیتی رژیم شیطانی کشته شد.
جمهوری اسلامی در حالی جمجمه محسن محمدپور را زیر ضربات باتون و شوکر له کرد که او «رخت محرم» بهتن داشت. محرمی که خمینی میگفت: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»...!
پیام حکومت این است که: مهم نیست شما مذهبی هستید یا نه. شیعه هستید یا سنی، مسیحی، یهودی یا زرتشتی و... وقتی باوری غیر از آنچه جمهوری شیطانی میخواهد داشته باشید؛ محکوم به مرگ خواهید شد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
او دانشآموز دبیرستان دخترانهٔ شاهد اردبیل به نام «راثی نظام» بود.
به روایت شاهدان عینی در روز چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ در اردبیل، پس از آنکه تعدادی از دانشآموزان دبیرستان دخترانهٔ شاهد در اعتراض به اجبار برای اجرای سرود حکومتی سلام فرمانده دست به اعتراض زده و شعار «مرگ بر دیکتاتور» و شعارهای ضدحکومتی سر دادند، وحوش لباس شخصی بسیج به این مدرسه حمله کرده و پس از ضربوشتم دانشآموزان، از جمله #اسرا_پناهی ، تعدادی از آنها را دستگیر کردند.
اسراء در جریان این حمله بهشدت زخمی شد و در پی آن در بیمارستان جان باخت.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM