روز اعتراضات مادرش به او گفت: «یوقت نری تو شلوغیا.» عرفان در پاسخ گفته بود: اتفاقا میرم و جلوتر از همه وامیستم.
در آن ویدیو معروف از آمل که مردم نیروهای جمهوریاسلامی را مجبور به عقبنشینی میکنند او در جلو صف، سطل آشغال را به سمت مامورها هل میدهد، ویدیو دیگری از او مشهور است که در آمل به بالای بیلبورد خیابانی رفته و تصویری از خامنهای را پاره میکند.
مادرش نوشته: «عرفان جایی رو تخریب نکرد، عکس یک دیکتاتور و قاتل خونآشام رو پاره کرد که باید پاره میشد. هزینهی این بنرها از حق بچههای کار گرفته میشد.»
آن شب، نیروهای جمهوریاسلامی از فرمانداریِ آمل، دو گلولهی جنگی به او شلیک کردند و او را کشتند.
#عرفان_رضایی متولد ۱۱ شهریور ۱۳۸۰ است و توسط ماموران نیروی انتظامی در فرمانداری آمل کشته شدهاست.
پدر عرفان از فرماندهان میانی #جنگ_ایران_عراق و از مجروحان شیمیایی و موج انفجار جنگ ایران و عراق است.
خانواده او از سرشناسان آمل هستند و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی تلاش کردهاند با رهگذر خواندن عرفان، کشته شدن او را به گردن معترضان بیندازند و او را شهید اعلام کنند اما خانواده او قبول نکردهاند.
فرزانه بَرزهکار، مادر #عرفان_رضایی به ایران بریفینگ گفته است: «قابل باور نبود برام چیزهایی را که می دیدم، همسرم هشت سال در جبهه و جنگ بود همه پاسدارهای شهر یا آن زمان نبودند یا زیر دست همسر من بودند ، بعد مقابل پزشکی قانونی وقتی فریاد زد پسرم را کستند ، گلهای ریختند سرش و کتکش زدند، داخل پزشکی قانونی، هم برای تحویل عرفان، از همسرم و عموهای او تعهد گرفتهاند که در مقابل این جنایت سکوت کنند. نیروهای امنیتی به ما فشار آوردند که عامل قتل عرفان را «منافقین» اعلام کنیم که البته ما زیر بار این فشار نرفتیم. همسرم پیکر را گرفت داخل آمبولانس بودیم داد زد که مردم پسر من را کشتند که ریختند سرش و اگر آمبولانس حرکت نمی کرد اورا هم می کشتند.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
یاسر در #جمعه_خونین_زاهدان هنگام حمله مسلحانه نیروهای مسلح سپاه و یگان ویژه به نمازگزاران #زاهدان به دفاع از آنها پرداخت و رئیس اطلاعات سپاه زاهدان و چند بسیجی را به هلاکت رساند.
هنگامی که سپاه قصد ورود به داخل #مسجدمکی_زاهدان که مردم بی دفاع در آن جمع شده بودند را داشت یاسر با سلاح شخصی رئیس اطلاعات سپاه زاهدان و چند بسیجی رو به هلاکت میرساند و مانع ورود آنها میشود اما با سلاح دوشکا هدف قرار می گیرد و پیکرش متلاشی می شود.
او پس از جراحت شدید تنها خواسته ای که هنگام درگیری از نزدیکان و دوستانش داشت این بود که نگذارید جنازه ام به دست این ها بیفتد.
بعد از شهادت یاسر تن خونین اش توسط انتظامات مسجد مکی به داخل مسجد آورده شده و روز بعد به خاک سپرده می شود .
حکومت بسیار سعی کرد در تبلیغاتش او را به جیش العدل و گروه ریگی وصل کند اما خانواده او این اتهام را تکذیب کردند اما داشتن سلاح او و تیراندازی وی را #دفاع_مشروع در برابر حملات مسلحانه حکومت دانستند و رد نکردند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
پیام درفشان یکی از وکلای خانواده #شیرین_علیزاده روز گذشته اعلام کرده است: «دیوانعالی کشور بیش از یک ماه قبل در تاریخ ۱۴۰۲/۸/۸ با دستور تعیین مرجع صالح برای دادگستری مازندران ارسال پرونده نموده اما باز هم بنا بر روال سابق متاسفانه رسیدگی حتی آغاز هم نشده است.»
به گفته او، «در همین مدت در دادگستری اصفهان هر دو پرونده اتهامات مختلف وارده به محمد وزیری همسر ایشان رسیدگی و مختومه شده است. اما دادگستری استان مازندران با وجود گذشت بیش از یک سال از قتل دلخراش شیرین علیزاده هنوز حتی آغاز به رسیدگی مساله هم نکرده است.»
پیام درفشان افزود: «جهت پیگیری حقوق اولیاء دم و خانواده و رسیدگی به وضعیت خون انسان ریخته شده و همچنین رسیدگی لازم به ابعاد دیگر ماجرا برای تقویت جدیت لازم در امر دادخواهی همچنین همکار محترم جناب آقای مجید کاوه اعلام آمادگی پذیرش مسئولیت در استان نموده اند که به صورت همه جانبه مساله توسط وکلا پیگیری شود.»
زهرا کاظمی وکیل دیگر پرونده در خصوص جزئیات پرونده های مختومهشده محمد وزیری، همسر شیرین علیزاده، در استان اصفهان نیز توضیح داد:
« این پرونده با صدور دو ماه حبس تعزیری که اجرای آن هم تعلیق شد، مختومه گردید.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
به دلیل فشار نهادهای امنیتی مراسم خاکسپاری او بدون هیچ مراسمی برگزار شد. مزار او در نزدیکی مزار #مهسا_امینی است.
#فریدون_محمودی پدر یک کودک بود ، عموی او در حال خاکسپاری پیکر او گفت: «از همه پدران و مادران ایران میخواهم فرزندانشان را تنها نگذارند. در خیابان فقط جوانان را میبینم، دستشان را بگیریم و تنهایشان نگذاریم. این کهنه حکومت ایران هرطور شده باید برود.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بهنام لایقپور ۳۷ ساله با جان باختن #مهسا_امینی هر شب به خیابان میآمد و کم کم از لیدرهای خیابان شده بود،بهنام شامگاه چهارشنبه۳۰شهریور، به ضرب گلوله ماموران امنیتی در رشت جان باخت. هنرمندی که کارش طراحی و اجرای تتو بود و در آخرین پست اینستاگرامیاش اعلام کرده بود به احترام مردم ایران فعالیتهایش را تعلیق کرده است.
نزدیکان او گفتند که پیکر او چهار روز بعد از کشته شدن، با این شرط که امضا کنند #بهنام_لایق_پور به دلیل سکته قلبی یا تصادف جان خود را از دست داده به آنها تحویل داده شد.
او میخواست تا قبل از نوروز ۱۴۰۲ با غزل ازدواج کند، سالنی که برای ازدواج رزروکرده بودند ، همان سالنی شد که مراسم چهلم بهنام در آن برگزار شد…
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#صلاح_الدین_گمشاد_زهی با اینکه سالها با بیماری تالاسمی دست و پنجه نرم میکرد ولی خودش کار میکرد و بارها دستمزدی که در قبال کار خود گیر میآورد را بدون آنکه به کسی بگوید، برای فقرا، خرج میکرد و همچنین برای بیماران تالاسمی که قدرت خرید نداشتند، دارو میگرفت و در اختیارشان قرار میداد.
او جزو انتظامات #مسجد_مکی_زاهدان بود و در #جمعه_خونین_زاهدان در حالی که مشغول کمک کردن به زخمی شدگان بود خود نیز با اصابت چهار گلوله جنگی در دم جان سپرد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#سارو_قهرمانی زادهٔ ۹ خرداد ۱۳۷۲ بود و پس از شرکت در تظاهرات اعتراضی علیه حکومت ایران در روز ۱۳ دی ۱۳۹۶ در شهر سنندج توسط مأموران امنیتی ربوده شد و بنا به گفته خانواده وی، روز ۲۲ دی خبر درگذشت وی پس از گذشت ۱۱ روز از بازداشت وی توسط اداره اطلاعات سنندج به خانواده داده شد و روز ۲۳ دی ماه پیکر او فقط با حضور پدر و مادر وی و چهار مامور امنیتی به خاک سپرده شد.
سارو قهرمانی اگرچه سن کمی داشت اما در ۱۸ سالگی به عنوان زندانی سیاسی برای یکسال و نیم، زندانی بودهاست.
به دنبال قتل وی و بازداشت پدرش در اقدامی عجیب در حالی که پدر در زندان بود و مادر تحت بازجویی سازمان کومله بیانیهای داد وعضویت او وپدرش را در این سازمان تائید کرد، اقدامی که میتوانیت جان پدر وی را به خطر بیندازد، اما بلافاصله توسط مادر سارو و عموهایش تکذیب و پدر سارو در اعترافاتی هرگونه وابستگیاش را تکذیب کرد، بیانیه کومله باعث شد پدر سارو به دهسال حبس که سپس در تجدید نظر به دوسال تعلیقی بدل شد محکوم شود.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بامداد ۱۸تیر، نیروهای ضد شورش به همراه لباس شخصیها به دانشجویان حمله میکنند. دانشجویان با پرتاپ سنگ به مقابله با مهاجمان میپردازند.
ساعت ۴صبح، نیروهای سرکوبگر وارد کوی #دانشگاه_تهران میشوند و با تخریب اتاقهای خوابگاه و از بین بردن وسایل دانشجویان، به ضرب و شتم وحشیانه و دستگیری دانشجویان میپردازند.
صدها نفر دستگیر میشوند.
ظهر همانروز بعد از پایان نماز جمعه، مزدوران به دانشجویانی که در کوی تجمع کردهاند دوباره حمله میکنند.
در جریان حمله اوباش خامنهای به دانشگاه، عزت ابراهیم نژاد، فرشته علیزاده جان میبازند و سعید زینالی ربوده شده و تاکنون خبری از سرنوشت او نیست.
این تهاجم وحشیانه منجر به اعتراضات گسترده دانشجویان و مردم تا یک هفته شد. در جریان این اعتراضات دانشجویان خشمگین تصاویر خمینی و خامنهای را آتش زدند.
آمار دقیقی از کشته شدگان اعتراضات تیر ۷۸ وجود ندارد اما از این میان مشهورترین آنها #عزت_ابراهیم_نژاد، #فرشته_علیزاده و #سعید_زینالی هست، پیکر سعید هرگز به خانواده تحویل داده نشد و مادر او همچنان فریاد میزند #سعید_زینالی_کجاست .
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
مراسم چهلم زندهیاد مهسا زرینچنگ امروز چهارشنبه هفدهم خرداد ماه در حالی با حضور خانواده و نزدیکان بر مزار وی در بهشت رضا ایلام برگزار شد که مزدوران لباس شخصی با مسدود کردن ورودی آرامستان مانع از حضور مردم در مراسم شدند. #مهسا_زرین_چنگ ، فعال مدنی کُرد و…
#مهسا_زرین_چنگ قرار بود با یک گروه کوهنوردی به کوههای اطراف تهران صعود کنند، اما در روز مقرر قبل از پیوستن به گروه ناپدید شد!
همزمان با ناپدید شدن او، نیروهای امنیتی به منزل والدین خانم زرینچنگ یورش برده و اقلام شخصی او را ضبط کرده بودند!
نهادهای امنیتی که طبق گفته یکی از نزدیکان خانم زرین چنگ احتمالا از اطلاعات سپاه پاسداران بودهاند پس از پیدا شدن پیکر این بانوی جوان، خانواده زرینچنگ را تهدید کردهاند که دلیل مرگ را حتی در اعلامیه فوت،«سقوط از ارتفاع حین کوهنوردی» اعلام کنند!
این بانوی ورزشکار کُرد پیشتر در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ در چندین نوبت توسط مزدوران خامنهای بازداشت و شکنجه شده بود.
بر روی پیکر مهسا جای سوزاندن با سیگار و شکنجه مشهود بود و پس از آنکه پیکر وی را تحویل خانواده دادند تلفن همراه وی را یک هفته بعد در حالی که تمام پیامهای وی و تصاویرش پاک شده بود به خانواده تحویل داده شد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#مجبد_کاظمی اگر خامنهای گذاشته بود سه ماه دس از اعدام سی و بک ساله میشد.
۲۵ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش سراسری مردم ایران، در میدان نگهبانی محله «خانه اصفهان» در شهر اصفهان ، سه عضو نیروی بسیج به نامهای «اسماعیل چراغی»، «محسن حمیدی» و «محمد کریمی» به طرز مشکوکی و با سلاح نظامی کشته شدند.
در آن روز نیروهای امنیتی بلافاصله اقدام به بازداشت تعداد زیادی از شهروندان معترض کردند. در نهایت در دادگاهی که برای ۵ متهم برگزار شد، صالح میرهاشمی به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کمری، مجید کاظمی به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کلاشنیکف و سعید یعقوبی به «محاربه» از طریق کشیدن اسلحه متهم شدند و دادگاه بدوی برای آنها حکم اعدام صادر کرد، این در حالی است که از متهمان نه سلاحی کشف شده ونه دلیل ومستنداتی مبنی بر داشتن و حمل سلاح موجود است، تنها دلیلی که در پرونده و دادنامه بشدت روی آن پافشاری شده حضور این افراد در زمان وقوع قتل سه بسیجی در آن محل بوده و هرگز هیچ دلیلی برای بکارگیری سلاح توسط آنها وجود نداشته، این در حالی است که در همان زمان دست کم دوازده بسیجی وپاسدار دیگر در همان محل بسوی معترضان با سلاحجنگی مشغول تیراندازی بودند.
فرجامخواهی این سه متهم محکوم به اعدام در پرونده موسوم به «خانه اصفهان» در شورای عالی کشوری رد و احکام اعدام صادر بر علیه آنها تایید شد.
اما تایید حکم اعدام متهمان پرونده «خانه اصفهان» در شعبه نهم دیوان عالی کشور بدون توجه و اعتنا به نقایص و ایرادات اساسی موجود در پرونده صورت گرفته و دیوان هیچ تلاشی برای توجه به این ایرادات اساسی نکرده است.
متهمان پرونده «خانه اصفهان» صرفا افرادی هستند که در جریان تجمع اعتراضی روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در خانه اصفهان حضور داشته و صرف حضور آنها و دوستیای که از قبل داشتهاند سبب انتساب اتهام واهی «تشکیل گروه به قصد فعالیت مسلحانه علیه نظام» شده است.، اتهامی واهی که به گفته #نوید_افکاری طنابی داری آماده کرده و دنبال گردنی برای آن بودند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
او به علت فعالیتهایش در فضای مجازی تلگرام و اینستاگرام، بازداشت شده بود.
به گفته وکیل وی دادگاه تجدیدنظر علیرضا قرار بود در ۱۸ تیر برگزار شود و به گفتهٔ مادرش، قاضی برای او قرار وثیقهٔ ۸۰ میلیون تومانی تعیین کرده بود اما آنها از عهدهٔ تأمین این وثیقه برنیامدند.
دو روز بعد علیرضا در ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ در #زندان_تهران_بزرگ (فشافویه)، هدف حمله دو تن از زندانیان بزهکار قرار گرفت و با ۱۷ ضربه چاقو مجروح شد و بجای انتقال به بیمارستان ماموران زندان از انتقال وی جلوگیری کردند و ساعاتی بعد در درمانگاه زندان جان سپرد.
مأموران امنیتی پس از قتل علیرضا مادرش را تهدید کردهاند در صورت گفتگو با رسانهها، پیکر علیرضا را برای خاکسپاری تحویل نخواهند داد.
بعدها دو تن از ماموران امنیتی زندان در خط دهی به قاتلان علیرضا برای کشتن وی متهمشدند اما نام آنها در دادگاه تجدید نظر از پرونده حذف شد.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ماهک هاشمی، ۱۶ ساله در اعتراضات سال ۱۴۰۱ شهر شیراز در ۳ آذر مورد تهاجم مأموران امنیتی و لباس شخصی وابسته به حاکمیت قرار گرفت و در اثر اصابت ضربات متعدد باتوم به قتل رسید.
شدت ضربات وارده به حدی بود که حتی خانواده ماهک به آسانی قادر به شناسایی وی نبودند.
#ماهک_هاشمی را آنقدر با باتوم به صورتش زدند که چهره اش برای خانواده اش قابل شناسایی نبود
ماهک دختری شجاع و سرشار از زندگی بود دوستانش در فضای مجازی در مورد روز کشته شدنش نوشتند « ماهک روز ۳ آذرماه در بازی فری فایر از ما خداحافظی کرد و گفت به تظاهرات میرود .» ماهک یک معترض بود، پس از کشته شدن مهسا امینی او هم به انقلاب «زن ،زندگی، آزادی» پیوست.
ماهک رویای زندگی در ایران آزاد را داشت و برای محقق شدن این رویا به اعتراضات خیابانی پیوست در روز حادثه سربازان آتش به اختیار خامنه ای با باتوم به او حمله کردند و ماهک بر اثر ضربات باتوم جان باخت.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
در سالروز قتل سپهر اعظمی،#مادر_دادخواه او محل تیر خوردن وقتل او را گلباران میکند، #سپهر_اعظمی در #چهلم_حدیث_نجفی در کرج با شلیک چهار گلوله #کلاشنیکف به قتل رسیده است. شیون مادر سپهر در تمامی این یکسال قطع نشده است. ویدیویی از وی امروز نیز منتشر شده است…
روز دوازدهم آبانماه ١٤٠١ در جریان مراسم #چهلم_حدیث_نجفی سپهر اعظمی در کوچه ظفر ١٤ کمالشهر کرج در فاصله دو متری مورد شلیک نیروهای امنیتی قرار گرفت.
بیش از هفتاد گلوله ساچمهای به ناحیه سر سپهر اعظمی اصابت و خون از چشم، کوچ و بینی وی بیرون زده بود.
یک شاهد عینی به ایران بریفینگ گفته ایت:«در روز حادثه، #سپهر_اعظمی به برادر و خواهرش پیام میدهد که مردم دارند انتقام #حدیث_نجفی را میگیرند و بعد از شلیک پی در پی نیروهای امنیتی، خانواده سپهر با وی تماس میگیرند اما گوشی وی خاموش بوده است تا اینکه فردی که پیش سپهر موهایش را کوتاه میکرد به مادر سپهر خبر میدهد که وی زخمی شده است.
این منبع مطلع اضافه کرد: سپهر اعظمی پس از زخمی شدن توسط یک خانم به بیمارستان مدنی کرج منتقل و خانواده وی خود را به بیمارستان میرسانند که بعد از عمل جراحی پزشکان چند تا ساچمه از بدن سپهر خارج کرده بودند اما چهار ساچمه از راه چشم وارد مغز وی شده بودند و یکی از ساچمهها به نقطه حساس مغز رسیده بود و عفونت میکرد و اجازه نمیداد سطح هوشیاری سپهر بالا بیاد و پزشکان اعلام کردند که کاری از دست آنان ساخته نیست.
سپهر اعظمی پس از ٣٣ روز بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مدنی کرج در روز سهشنبه پانزدهم آذرماه ١٤٠١ جان خود را از دست داد.
در برگه پزشکی قانونی، علت فوت سپهر اعظمی اصابت گلوله عنوان شده است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
علی عباسی والیبالیست بود و خدمت سربازی را دو هفته پیش از کشتهشدنش به پایان برده بود.
#علی_عباسی با شلیک بیش از صد گلوله ساچمهای به صورتش کشته شد،نحوه کشتن علی بگونهای بود که خشم بسیاری از همشهریان وی را برانگیت ، او در شامگاه ۲۵ آبان ۱۴۰۱، به قتل رسید وپس از دوروز ربودن پیکرش توسط نیروهای امنیتی ، نهایتا مراسم خاکسپاری او در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ در سمیرم با حضور تعداد زیادی از مردم این شهر برگزار شد.
مراسم خاکسپاری علی عباسی با حضور گستردهٔ مردم سمیرم همراه بود. حاضرین در این مراسم شعارهایی مانند: «مرگ بر خامنهای» و «جونمون دستمونه، ظلم و ستم بسهمونه» سر دادند.
مراسم چهلم علی عباسی، ۸ دی ۱۴۰۱، با حضور گسترده و پرشمار مردم در شهر سمیرم استان اصفهان برگزار شد که نیروهای امنیتی و یگان ویژه از دیگر شهرها به سمیرم اعزام شده بودند.
حاضران در مراسم چهلم علی عباسی، با رهاسازی بادکنکها و همخوانی ترانه، شعارهای «مرگ بر خامنهای، لعنت بر خمینی»، «میکشم، میکشم آنکه برادرم کشت» و «برادر شهیدم، خونت را پس میگیرم» سردادند.
خواهر علی عباسی در مراسم چهلم او سخنرانی کرد. او در بخشهایی از سخنانش گفت:«شیپور جنگ نواخته شده و دیگر مرد از نامرد تشخیص داده شد… بر سنگ مزار علی نقش ققنوس زدیم، چون جوانهای ایران خاتون مثل ققنوس میمانند و از خاکسترشان پرندهای متولد میشود که افسانهای است و جاودان، به صلابت دماوند، به پر برکتی خلیج فارس و به درخشندگی هخامنشیان.»
۹ دی ۱۴۰۱، نیروهای امنیتی در شهر سمیرم اقدام به پاره کردن عکس و بنرهای کشتهشدگان سمیرم کردند. که خشم مردم را برانگیخت.
۱۰ دی ۱۴۰۱، گروه وسیعی از مردم سمیرم با تجمع مقابل فرمانداری در اعتراض به سرکوبها، شعارهایی از جمله «فرماندار داعشی نمیخواهیم» و «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود» سردادند. اعتراضها تا پاسی از شب هم ادامه داشت و گزارشها و ویدیوهای منتشر شده حاکی است که مردم به حضور خود در خیابانها ادامه داده و شعارهای ضد حکومتی سر دادند که این تجمع موجب درگیری نیروهای امنیتی با مردم معترض شد که به گفتهٔ رئیس کل دادگستری استان اصفهان، یکی از نیروهای سپاه پاسداران به نام محسن رضایی کشته و سه نفر دیگر از نیروهای سپاه زخمی شدند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
از زمان قتل مهسا امینی هر شب در محلههای مشهد شعار نویسی میکرد، طوری که دست خط او را شناخته بودند،او تنها و یکنفری هر شب تمام طول یک خیابان و محله را شعار مینوشت و تنها یک شعار:«خامنهای ضحاک می کشیمت زیر خاک».
در آخر برای او در خیابانها کمین میگذارند.
شنبه ۲۸ آبان در بلوار پیروزی مشهد حدود ده بسیجی، او را گیر میاندازند، فرار میکند به پایش تیر میزنند و بر زمین میافتد،با همان حال در حالی که پایش خونریزی داشت آنقدر با باتوم بر سرورویش میزنند که بیهوش میشود، گمان می کنند که جان سپرده ،در کنار کلانتری هفت تیر مشهد او را میاندازند و میروند .
سرباز کلانتری او را می بیند و به داخل کلانتری میبرندش، #امیر_جواد_اسعد_زاده کمی بعد بهوش میآید، او هنوز توان صحبت کردن داشته است .
در کلانتری برایش پرونده درست میکنند و در حالی که خونریزی داشته و تمام صورتش زخمی ضربات باتوم بوده او را به بیمارستان نمیبرند و بازداشتش میکنند، تقریبا ۲ ساعت بعد حال امیرجواد خراب میشود و از هوش میرود و مأمورین امیرجواد را به نزدیکترین بیمارستان آن منطقه که بیمارستان قلب جوادالائمه واقع در بلوار هنرستان است میبرند. در این زمان ساعت تقریبا ۵ صبح است.
زمانی که امیرجواد معاینه میشود پزشکان متوجه میشوند که به دلیل تروما مغزی و ضربه به جمجمه و خونریزی شدید امیرجواد فوت کرده است.
به کلانتری هفت تیر اطلاع داده میشود که متهمشان فوت کرده، پرسنل کلانتری نگران میشوند بلافاصله یک عده با لباس شخصی به بیمارستان مراجعه میکنند و همان ساعت ۵ صبح جناره امیرجواد را با خودشون میبردند.
فردای همان روز ساعت ۱۲ ظهر به خانواده اش خبر می دهند که تا نیم ساعت دیگر بهشت جوادالائمه مشهد باشند، پسرشان فوت شده و قرار است به خاک سپرده شود…
دو نفر شاهد ضرب و شتم امیر و تیرزدن بسیجی ها به پایش و رهاکردنش در کنار کلانتری بوده اند،بعدها به خانواده امیر مراجعه می کنند و شهادت می دهند، پرونده در دادسرای نظامی مشهد تشکیل می شود،سه ماه بعد دادستان نظامی مشهد به دلیل شناسایی نشدن ضاربان پرونده را مختومه اعلام می کند.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نام #فاطمه_فتح_الله_پور را زیاد نشنیدهایم، او متولد سال ۱۳۶۸ و مادر یک کودک ده ساله بود، روز ۹ آبان ۱۴۰۲، در جریان خیزش سراسری در کرج به همراه همسرش به اعتراضات رفتند.
نیروهای امنیتی به آنها حمله کرده و فاطمه را با ضربات باتوم به سرش کشتند.
زیر همان ضربات هر دوپای همسرش هم شکست و همان موقع، همسر او را همدبازداشت کردند و بعد خانواده #فاطمه_فتح_الله_پور را تهدید کردند که اگر سکوت نکنید، همسر فاطمه را هم میکشیم.
این شهید کمتر نامش شنیده شده است، صدای شهیدان گمنام باشیم.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فقط همین تصویر از او به جای مانده است: تصویری خندان از زنی که در سالهای نهچندان دور، در عینِ تنگدستی، با نانِ شرافت در کنار همسر و فرزندانِ خود روزگار میگذارند.
او #کفایه_حزباوی نام داشت. همسرِ کارگری بود به نام #عباس_دریس ، عباس در #آبان_خونین_۹۸ قربانی سناریوهای دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی شد، جرم آن بود که زمانی که در کنار خیابان مشغول دستفروشی هنداونه بود شاهد جنایت #نیزارهای_ماهشهر شد.
برای تحت فشار گذاشتنِ عباس و اخذ اعترافات اجباری مدتی او و فرزندش را ربودند.
عباس از داخل زندان، کیفهای چرمی میساخت و به معیشتِ خانواده کمک میکرد.
هنگامیکه ناباورانه خبر محکومیت عباس به اعدام را شنید، دچار سکتهی مغزی شد و جان باخت.
حالا حکم اعدام عباس در #دیوان_عالی_کشور تأیید شده و فرزندانشان بدون مادر و پدر، نزد مادربزرگی پیر و تهیدست هستند.
حدیثِ خانوادهی عباس دریس، حدیثِ یکی از هزاران خانوادهای است که #جمهوری_آدمکش_اسلامی ، در طول عمرِ ننگینِ خود ویران کرده است.
کفایه، نمُرد، او توسط جمهوری اسلامی به قتل رسید.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
#ایران_بریفینگ / #رویا_پیرایی دختر شهید راه آزادی #مینو_مجیدی با انتشار این ویدئو در صفحه توییتر خود نوشته است: «این من هستم که روی قبر مادرم زانو زده ام و صورت سردش را نوازش می کنم و خداحافظی می کنم. مادرم مینو مجیدی در جریان اعتراضات به ضرب گلوله نیروهای…
#مینو_مجیدی متولد ۲۰ تیر ۱۳۳۹ در شهرستان قصر شیرین است.
مینو مجیدی، معلم بود، اما پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی ایران و در جریان انقلاب فرهنگی از تربیت معلم پاکسازی شد. او در دههٔ ۱۳۷۰ به صورت داوطلب به مربیگری تنیس روی میز برای ناشنوایان و کمشنوایان پرداخت.
مینو مجیدی متأهل و مادر سه فرزند بود.
مینو در تجمعی که در روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ برای اعتراض به کشتهشدن مهسا امینی، حجاب اجباری و حکومت جمهوری اسلامی برپا شدهبود شرکت کرد. او پیش از حضور در اعتراضات به خانوادهاش گفته بود: «اگر من نروم اعتراض کنم، چه کسی برود؟»
او در شامگاه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ بین ساعت ۱۹:۴۵ تا ۲۰:۰۰ در خیابان سیمتری دوم کرمانشاه، در نزدیکی ابتدای بلوار وحدت از ناحیهٔ سر هدف شلیک مستقیم گلولهٔ نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفت و کشتهشد.
به گفتهٔ دخترش، ۱۶۷ گلولهٔ ساچمهای به او شلیک شد. او در راه بیمارستان درگذشت.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
او به اصرار سعید مرتضوی دادستان وقت تهران بازداشت شد، این بازداشت برخلاف نظر وزارت اطلاعات که وی را جاسوس نمیدانست انجام شده بود.
شیرین عبادی در بیستمین سالگرد قتل #زهرا_کاظمی در #زندان_اوین نوشته است:«۲۰ سال از قتل زهرا کاظمی گذشت؛ زهرا کاظمی خبرنگار عکاسی بود که در سال ۱۳۸۲ و در جریان اعتراضات دانشجویی به ایران آمد. او به جرم عکس برداری از تجمع خانوادههای زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین بازداشت و در زندان به قتل رسید.
سعید مرتضوی عامل اصلی بازداشت او بود.
من و گروهی از همکارانم از جمله آقایان دادخواه و سلطانی در آن زمان وکالت خانواده زهرا کاظمی را بر عهده داشتیم. این پرونده همان طور که انتظار میرفت پس از سالها در دستگاه قضایی وابستهی جمهوری اسلامی به سرانجامی نرسید و تنها متهم پرونده نیر که یکی از کارمندان رده پایین وزارت اطلاعات بود تبرئه شد.
#زهرا_کاظمی اولین مورد قتل در بازداشت نبود. #زهرا_بنییعقوب، #ستار_بهشتی، ژینا #مهسا_امینی و در همین ایام #موسی_اسماعیلی و #پیمان_گلوانی ، قربانیان دیگر شکنجههای سبعانهی مامورین امنیتی بودهاند.
نامهایی از این دست بیشمارند. اگر میخواهیم روند جنایت متوقف شود یک راه بیشتر نداریم: برای سرنگونی این حکومت باید متحد شویم. راه دیگری نداریم.»
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ
برخلاف ادعای خبرگزاریهای حکومتی، علی مولایی، ۲۳ ساله، شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ همان شبی که ماموران امنیتی #کیان_پیرفلک را با شلیک گلوله کشتند، با شلیک مستقیم گلوله از سوی ماموران حکومتی به قتل رسید. این فیلم همان شبی است که #علی_مولایی در #ایذه همراه با همسرش داخل…
#علی_مولایی در #ایذه همراه با همسرش داخل ماشینشان نشسته بودند و ناگهان ماموران امنیتی به آنها تیراندازی کردند و علی کشته شد.
علی همراه با همسرش در خودرویشان در حال عبور از خیابان هلالاحمر ایذه بودند. این منطقه در نزدیکی همان مکانی است که به خودروی خانواده پیرفلک و کیان در همان شب تیراندازی کردند. پنج مامور سرکوبگر دو تیر به جلوی ماشین علی شلیک کرده بودند که سه تیر به علی برخورد کرد. همسر علی داخل ماشین شاهد شلیک گلوله از سوی ماموران جمهوریاسلامی به سمت ماشینشان بود. یکی از مامورها همسر علی را از داخل ماشین بیرون آورد، دستکش دست کرد و دستش را روی دهان همسر علی گذاشت تا بیهوش شود. ماموران علی را هم از داخل ماشین بیرون آوردند و یکی از مامورها گفت: «این دوتا هم تموم شدن، برید بندازیشون تو کلانتری».
#حسین_سعیدی که او هم چندی بعد در روستای پرسوراخ از سوی ماموران کشته شد و جسدش را هیچ گاه تحویل ندادند، همراه با چند نفر از دوستانش از راه میرسند و هنگام انتقال علی و همسرش به تویوتای ماموران امنیتی آنها را نجات میدهند و به بیمارستان #ایذه منتقل میکنند.
علی همانجا به دلیل وخامت حالش به بیمارستان گلستان اهواز اعزام میشود. دو تیر به سر و یکی به گردن اصابت کرده بود، تیر داخل گردن امانش را بریده بود. علی در داخل آمبولانس نفس داشت و سعی میکرد تا دستگاه تنفس مصنوعی را از روی صورتش بردارد. بعد از اینکه به بیمارستان گلستان #اهواز رسید اجازه حضور خانوادهاش را بالای سرش ندادند. در بیمارستان گلستان اهواز به جای پزشک و پرستار، لباس شخصیها بودند.
فردای آن روز به خانواده علی اطلاع میدهند که پسرشان مرگ مغزی شده. ماموران چندین ساعت اجازه ندادند تا خانواده علی پیکر پسرشان را ببیند و آنها را از این اتاق به آن اتاق میکشاندند تا اینکه ناگهان خبر دادند که علی در پزشکی قانونی است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM