ایران بریفینگ
قسمت هجدهم / اعدامها و تیربارانهای وابستگان پهلوی که تمام شد حالا کار #محسن_رفیق_دوست به اموال و داراییهای کشته شدگان و دیگر وابستگان حکومت پهلوی رسید؛ وی در مقام مسئول تدارکات مدرسه علوی و رفاه، بیشتر درگیر صدور احکام مختلف برای تصرف و تملک آن داراییها…
قسمت نوزدهم / محسن رفیقدوست از آنجا که خودش مدعی است در همه کارهای انقلاب نفر اول بوده است، در دزدی واختلاس هم اول بود، با روشن شدن #اختلاس_۱۲۳_میلیارد_تومانی اگر چه ردی از خودش برجای نگذاشت اما #مرتضی_رفیق_دوست برادرش در نهایت در سال ۷۴ در مجرم شناختهشده و به حبس ابد محکوم اما متهم دیگر این پرونده #فاضل_خداداد اعدام شد.
رفیقدوست درباره این اختلاس میگوید: «مرتضی آخرین فرزند پدر ما است و ماهیت آن داستان برای هیچکسی مشخص نشد اما از آن ۱۲۳ میلیارد ۳ میلیارد دست کسی بود که بعداً اعدامش کردند. آنهم من باقدرت گرفتم چون من از خارج او را با تهدید آورده بودم.
او درواقع خود معترف است فاضل خداداد را از خارج از کشور آورده و پسازآن هم چون ۳ میلیارد از ۱۲۳ میلیارد در دست وی بوده اعدامش کردند اما از نقش برادرش و ۱۲۰ میلیارد دیگر چیزی نمیگوید!
#محسن_رفیق_دوست اعتراف میکند:«وقتی دادگاه من را خواست و از حرایم برادرم گفت، گفتم چون برادر من بود باید بیشتر مجازات شود؛ اما یکی نزد من آمد که گفت اینجا صحبت از ۶٫۵ میلیاردی است که برادرتان میگوید نیست، از بانک ملی ۶٫۵ میلیارد تومان گرفته و به این طریق هم گرفته والان دست بانک به هیچ کجا بند نیست»
با توضیحات رفیقدوست و ۳ میلیاردی که از فاضل گرفته بودند فقط تکلیف ۹٫۵ میلیارد مشخص میشود و درباره مابقی آن چیزی نمیگوید و داستان را اینگونه تمام میکند که : «ماهیت آن داستان برای هیچکسی مشخص نشد»
با مشخص شدن نقش او و برادرش در این اختلاس او از #بنیاد_مستضعفان مدتی بعد برکنار میشود، اما سال بعد مجدداً خامنهای او را به عضویت در هیات امنای بنیاد منصوب میکند.
مرتضی که حکم حبس ابد داشت نیز پس از حدود ۶ سال از زندان با عفورهبری آزاد شد: «… برادرم بالاخره سال ۸۵ بمشمول عفو شد ورفت سرزندگی خودش والان کاسبی میکند»
او پسازآن بنیاد نور را تأسیس میکند، بنیادی که درزمینهٔ دارو و انبوهسازی مسکن فعالیت دارد، فعالیت این بنیاد نیز مشابه بنیاد مستضعفان است او کارخانههای مصادره شده و یا توقیفشده را از قوه قضائیه و یا بانکها میخرد و پسازآن به دیگران میفروشد، شرکت داروسازی لقمان ازایندست فعالیتهای او هست.
اما این همه فعالیتهای #بنیاد_نور نبود در این بنیاد رسواییای رقم خورد که او با عادی انگاری آن را «سوءتفاهم » میخواند؛ قاچاق دختران فراری به خارج از کشور…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
رفیقدوست درباره این اختلاس میگوید: «مرتضی آخرین فرزند پدر ما است و ماهیت آن داستان برای هیچکسی مشخص نشد اما از آن ۱۲۳ میلیارد ۳ میلیارد دست کسی بود که بعداً اعدامش کردند. آنهم من باقدرت گرفتم چون من از خارج او را با تهدید آورده بودم.
او درواقع خود معترف است فاضل خداداد را از خارج از کشور آورده و پسازآن هم چون ۳ میلیارد از ۱۲۳ میلیارد در دست وی بوده اعدامش کردند اما از نقش برادرش و ۱۲۰ میلیارد دیگر چیزی نمیگوید!
#محسن_رفیق_دوست اعتراف میکند:«وقتی دادگاه من را خواست و از حرایم برادرم گفت، گفتم چون برادر من بود باید بیشتر مجازات شود؛ اما یکی نزد من آمد که گفت اینجا صحبت از ۶٫۵ میلیاردی است که برادرتان میگوید نیست، از بانک ملی ۶٫۵ میلیارد تومان گرفته و به این طریق هم گرفته والان دست بانک به هیچ کجا بند نیست»
با توضیحات رفیقدوست و ۳ میلیاردی که از فاضل گرفته بودند فقط تکلیف ۹٫۵ میلیارد مشخص میشود و درباره مابقی آن چیزی نمیگوید و داستان را اینگونه تمام میکند که : «ماهیت آن داستان برای هیچکسی مشخص نشد»
با مشخص شدن نقش او و برادرش در این اختلاس او از #بنیاد_مستضعفان مدتی بعد برکنار میشود، اما سال بعد مجدداً خامنهای او را به عضویت در هیات امنای بنیاد منصوب میکند.
مرتضی که حکم حبس ابد داشت نیز پس از حدود ۶ سال از زندان با عفورهبری آزاد شد: «… برادرم بالاخره سال ۸۵ بمشمول عفو شد ورفت سرزندگی خودش والان کاسبی میکند»
او پسازآن بنیاد نور را تأسیس میکند، بنیادی که درزمینهٔ دارو و انبوهسازی مسکن فعالیت دارد، فعالیت این بنیاد نیز مشابه بنیاد مستضعفان است او کارخانههای مصادره شده و یا توقیفشده را از قوه قضائیه و یا بانکها میخرد و پسازآن به دیگران میفروشد، شرکت داروسازی لقمان ازایندست فعالیتهای او هست.
اما این همه فعالیتهای #بنیاد_نور نبود در این بنیاد رسواییای رقم خورد که او با عادی انگاری آن را «سوءتفاهم » میخواند؛ قاچاق دختران فراری به خارج از کشور…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت نوزدهم / محسن رفیقدوست از آنجا که خودش مدعی است در همه کارهای انقلاب نفر اول بوده است، در دزدی واختلاس هم اول بود، با روشن شدن #اختلاس_۱۲۳_میلیارد_تومانی اگر چه ردی از خودش برجای نگذاشت اما #مرتضی_رفیق_دوست برادرش در نهایت در سال ۷۴ در مجرم شناختهشده…
قسمت بیستم / بنیاد نور در سال ۱۳۷۹ اقدام به تأسیس یک خیریه به نام «موسسه خیریه گل یاس» مینماید،در این موسسه با همکاری بهزیستی و قوه قضائیه دختران جوان و نوجوانی که دارای جرائمی بودهاند بجای انتقالشان به زندان چون در ساختار آنزمان قوه قضائیه کانون اصلاح و تربیت فقط مختص پسران بود و دختران عمدتاً به زندان زنان فرستاده میشدند قرار میشود در این موسسه تحمل بدل از حبس نمایند و به آنها خیاطی و ... آموزش داده شود، مسئولیت این خیریه هم با «حجتالاسلام هادی منتظری مقدم» دادستان انقلاب کرج بود.
باگذشت مدتی و با فرار یکی از دختران از این مرکز و مراجعه به خانوادهاش مشخص میشود که در این مرکز هم به این دختران تجاوز سازمانیافته میشود وهم مورد سوءاستفاده گسترده قرار میگیرند، حتی چند دختری که از این مرکز گفته میشد فرار کردهاند توسط این مرکز به امارات و ترکیه فرستاده شدهاند.
خبرهایی که در مطبوعات آن زمان در سال ۱۳۷۹ منتشر میشد همگی حاکی از سوءاستفاده جنسی از دختران در سنین مختلف، ربودن دختران، بهرهگیری جنسی رئیس دادگاه انقلاب کرج، و حضور یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در استان البرز که در همه مراحل دادگاه از وی با عنوان«م. ف»نامبرده شد و برخی دیگر از مقامات بلندپایه ، معتاد کردن و تجارت آنان بود.
والدین یکی از آن دختران با ارائه شکایتی اعلام کردند که دختر ۱۷ سالهشان پس از ربوده شدن به مرکزی بنام خانه هدایت کرج منتقلشده و مسئولان این مرکز از تحویل دادن دخترشان خودداری میکنند.
با تحقیقات پلیس مشخصی شد که دهها دختر دیگر نیز بهعناوینمختلف به این مرکز آورده شدهاند.
رسانهها همچنین از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوء استفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند.
روزنامه اطلاعات از معدود روزنامه هایی بود که اگر چه مختصر اما شرح نسبتا دقیقی از یکی از جلسات دادگاه را منتشر کرد پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۳۷۹ این روزنامه نوشت:«امروز سومین جلسه دادگاه متهمان خیریه گل یاس برگزار و در طی این سه جلسه تمامی ۲۶ شاکی پرونده شکایت خود را قرائت کردند و قاضی #علیرضا_منصوری اتهام هر چهار متهم پرونده را تفهمیم نمود.
روزنامه همشهری هم همان روز از قرائت شکایت يك تن از دختران جوان بنام «پرى. م» و وکیل خانواده يك دختر ديگر به نام «م. ش» خبرداد که به اروپا پناهنده شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
باگذشت مدتی و با فرار یکی از دختران از این مرکز و مراجعه به خانوادهاش مشخص میشود که در این مرکز هم به این دختران تجاوز سازمانیافته میشود وهم مورد سوءاستفاده گسترده قرار میگیرند، حتی چند دختری که از این مرکز گفته میشد فرار کردهاند توسط این مرکز به امارات و ترکیه فرستاده شدهاند.
خبرهایی که در مطبوعات آن زمان در سال ۱۳۷۹ منتشر میشد همگی حاکی از سوءاستفاده جنسی از دختران در سنین مختلف، ربودن دختران، بهرهگیری جنسی رئیس دادگاه انقلاب کرج، و حضور یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در استان البرز که در همه مراحل دادگاه از وی با عنوان«م. ف»نامبرده شد و برخی دیگر از مقامات بلندپایه ، معتاد کردن و تجارت آنان بود.
والدین یکی از آن دختران با ارائه شکایتی اعلام کردند که دختر ۱۷ سالهشان پس از ربوده شدن به مرکزی بنام خانه هدایت کرج منتقلشده و مسئولان این مرکز از تحویل دادن دخترشان خودداری میکنند.
با تحقیقات پلیس مشخصی شد که دهها دختر دیگر نیز بهعناوینمختلف به این مرکز آورده شدهاند.
رسانهها همچنین از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوء استفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند.
روزنامه اطلاعات از معدود روزنامه هایی بود که اگر چه مختصر اما شرح نسبتا دقیقی از یکی از جلسات دادگاه را منتشر کرد پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۳۷۹ این روزنامه نوشت:«امروز سومین جلسه دادگاه متهمان خیریه گل یاس برگزار و در طی این سه جلسه تمامی ۲۶ شاکی پرونده شکایت خود را قرائت کردند و قاضی #علیرضا_منصوری اتهام هر چهار متهم پرونده را تفهمیم نمود.
روزنامه همشهری هم همان روز از قرائت شکایت يك تن از دختران جوان بنام «پرى. م» و وکیل خانواده يك دختر ديگر به نام «م. ش» خبرداد که به اروپا پناهنده شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیستم / بنیاد نور در سال ۱۳۷۹ اقدام به تأسیس یک خیریه به نام «موسسه خیریه گل یاس» مینماید،در این موسسه با همکاری بهزیستی و قوه قضائیه دختران جوان و نوجوانی که دارای جرائمی بودهاند بجای انتقالشان به زندان چون در ساختار آنزمان قوه قضائیه کانون اصلاح و…
قسمت بیست ویکم / با تحقیقات پلیس مشخصی شد که دهها دختر دیگر نیز بهعناوینمختلف به این مرکز آورده شدهاند.
رسانهها از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوء استفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند.
مشخص شد دست کم ۱۹ تن از دخترانی که از سوی دادگاه انقلاب کرج به این مرکز فرستاده شدند و بعدها پروندهشان با ذکر «فرار از مرکز» بسته شده اکنون در کشورهایی همچون کویت،امارات متحده عربی،ترکیه و آذربایجان حضور دارند.
روزنامه همشهری هم همان روز از قرائت شکایت يك تن از دختران جوان بنام «پرى. م» و وکیل خانواده يك دختر ديگر به نام «م. ش» خبرداد که به اروپا پناهنده شده است.
همشهری نوشت:«اعضاى تشكيل دهنده #خانه_هدايت طى چندين سال با گردآوردن دختران جوان و نوجوان فرارى و بى پناه در آن خانه، ضمن تجاوز جنسى به آنان، آنها را به اعتياد كشانده و سپس آنها را وادار به فروش مواد مخدر براى باندشان مى كردند.
در میان متهمان پرونده؛ دادگاه تنها حجتالاسلام #هادی_منتظری_مقدم رئیس دادگاه انقلاب کرج و از مسئولان مرکز را به حدود ده سال حبس و شلاق محکوم کرد و احکام سایر متهمان به جزای نقدی تبدیل شد. برای «م.ف» نیز به جهت نظامی بودن قرار عدم صلاحیت صادر و پرونده به دادسرای نظامی تهران ارسال شد.
متهمان در دادگاه به اتهاماتی مختلفی همچون توقیف و نگهداری دختر ۱۷ سالهای به نام «سمن»، اعمالنفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی در جهت اداره کردن مؤسسه #خیریه_گل_یاس کرج (خانه هدایت)، مشارکت در تحویل ندادن نوزادان بدون سرپرست به خانوادههایشان، اخذ رشوه به مبلغ ۵ میلیارد ریال، مشارکت در جلب و توقیف و حبس غیرقانونی چهار فرد و جعل عنوان قاضی ویژه مواد مخدر تفهیم شده بودند.
اما بطور کل مسائل مربوط به دختران ۷ تا ۲۰ سالهای که در این مرکز نگهداری میشدند در دادگاه مسکوت گذاشته شد.
اگرچه #محسن_رفیقدوست که این خیریه زیر نظر او اداره میشد برای او هیچ اتهامی در نظر گرفته نشد و در تمامی آن زمان سکوت کرده بود اما سالها بعد اصلا این حوادث را بطور کل منکر شد و در مصاحبه با شهروند امروز گفت:« مسئله خبریه گل یاس اصلا چیز دیگری بود و مالی بود نه آن دروغهایی که روزنامههای آن زمان مینوشتند»
#محسن_رفیق_دوست که روزگاری شهر نو را تخریب کرد و #خانه_هدایت_کرج را تاسیس کرد رسوایهای بیشمار دیگری هم دارد.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
رسانهها از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوء استفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند.
مشخص شد دست کم ۱۹ تن از دخترانی که از سوی دادگاه انقلاب کرج به این مرکز فرستاده شدند و بعدها پروندهشان با ذکر «فرار از مرکز» بسته شده اکنون در کشورهایی همچون کویت،امارات متحده عربی،ترکیه و آذربایجان حضور دارند.
روزنامه همشهری هم همان روز از قرائت شکایت يك تن از دختران جوان بنام «پرى. م» و وکیل خانواده يك دختر ديگر به نام «م. ش» خبرداد که به اروپا پناهنده شده است.
همشهری نوشت:«اعضاى تشكيل دهنده #خانه_هدايت طى چندين سال با گردآوردن دختران جوان و نوجوان فرارى و بى پناه در آن خانه، ضمن تجاوز جنسى به آنان، آنها را به اعتياد كشانده و سپس آنها را وادار به فروش مواد مخدر براى باندشان مى كردند.
در میان متهمان پرونده؛ دادگاه تنها حجتالاسلام #هادی_منتظری_مقدم رئیس دادگاه انقلاب کرج و از مسئولان مرکز را به حدود ده سال حبس و شلاق محکوم کرد و احکام سایر متهمان به جزای نقدی تبدیل شد. برای «م.ف» نیز به جهت نظامی بودن قرار عدم صلاحیت صادر و پرونده به دادسرای نظامی تهران ارسال شد.
متهمان در دادگاه به اتهاماتی مختلفی همچون توقیف و نگهداری دختر ۱۷ سالهای به نام «سمن»، اعمالنفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی در جهت اداره کردن مؤسسه #خیریه_گل_یاس کرج (خانه هدایت)، مشارکت در تحویل ندادن نوزادان بدون سرپرست به خانوادههایشان، اخذ رشوه به مبلغ ۵ میلیارد ریال، مشارکت در جلب و توقیف و حبس غیرقانونی چهار فرد و جعل عنوان قاضی ویژه مواد مخدر تفهیم شده بودند.
اما بطور کل مسائل مربوط به دختران ۷ تا ۲۰ سالهای که در این مرکز نگهداری میشدند در دادگاه مسکوت گذاشته شد.
اگرچه #محسن_رفیقدوست که این خیریه زیر نظر او اداره میشد برای او هیچ اتهامی در نظر گرفته نشد و در تمامی آن زمان سکوت کرده بود اما سالها بعد اصلا این حوادث را بطور کل منکر شد و در مصاحبه با شهروند امروز گفت:« مسئله خبریه گل یاس اصلا چیز دیگری بود و مالی بود نه آن دروغهایی که روزنامههای آن زمان مینوشتند»
#محسن_رفیق_دوست که روزگاری شهر نو را تخریب کرد و #خانه_هدایت_کرج را تاسیس کرد رسوایهای بیشمار دیگری هم دارد.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست ویکم / با تحقیقات پلیس مشخصی شد که دهها دختر دیگر نیز بهعناوینمختلف به این مرکز آورده شدهاند. رسانهها از دستگیری برخی دیگر از مسئولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوء استفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند. مشخص شد دست کم ۱۹ تن از…
قسمت بیست و دوم / کمی دوباره به عقب برگردیم به #محسن_رفیقدوست که از آدمکشی در پیش از انقلاب به رانندگی برای خمینی رسید و بعد در پشت بام مدرسه رفاه و علوی جوخه اعدام و تیرباران راه انداخته بود، اعدامها که تمام شد، غارتهایشان را که کردند، دیوارها و خانه های «شهرنو» را به دستور #خلخالی ویران کردند و زنان تن فروش، بی سرپناه در خیابانها آواره شدند.
به دستور #آیت_الله_بهشتی آنها را به تدریج از خیابانها جمع کردند.
بخشی از این سرگذشت را حالا با محسن رفیقدوست دوره کنیم:
سال ۱۳۵۸ مرحوم شهید بهشتی مرا صدا کرد و گفت: دو نفر از آقایان منار را خراب کردند اما چاه را نکندند!
پرسیدم: یعنی چی؟
گفت: رفته اند دیوار محله شهرنو را خراب کرده اند و فواحش به خیابانها ریخته اند. شما برو اینها را جمع کن.
آن روزها من در کمیته بودم ، ایشان به #بنیاد_مستضعفان دستور داد مکانی را به من بدهد. اولین مکانی که برای این کار گرفتم در خیابان آفریقا یا جرُدن خانه ثابت پاسال بود. خیلی خانه بزرگی بود. ظاهرا #ثابت_پاسال به این خانه کاخ ورسای کوچک می گفته چون با نقشه ورسای ساخته شده بود و یک استخر داشت به شکل کاسه بلور. حدود ۴۰ نفر از بچه های سپاه (احتمالا منظورش کمیته هاست) را ماشین در اختیارشان گذاشتم. شبها می رفتند اینها را از خیابانهای تهران جمع میکردند و به آنجا میآوردند.
گروهی را هم در آنجا گذاشتم که اینها را اداره کنند. یک گروه از خانم ها را هم گذاشته بودم که با آنها کار تربیتی کنند. کم کم کار جمع کردن فواحش تمام شد و دیگر به صورت علنی در سطح شهر نبودند. بعدها آنجا تبدیل به مرکز نگهداری دخترانی شد که مشکل پیدا می کردند. این دختران را پدر و مادر نگه نمیداشتند. زندان هم نمی خواستند ببرند که الان هم هنوز هست.(احتمالا منظورش همان #خانه_هدایت_کرج است که زیر نظر خودش اداره میشود) تا چهار صد نفر رسید با حدود ۱۵ نفر از متدینین متمکن.
بعد بنیاد آن خانه را از ما گرفت وخانه مراد اریه را به ما داد،خانه بزرگی روبروی هتل استقلال.
تعدادشان حالا خالص شده بود و دیدم اینها کار میخواهند و کسی هم به آنها کار نمیدهد، تعدادشان را برای نگهبانی و خدمات فرستادم زندان اوین، استقبال شد و بچههای دادستانی هم خواستند، حالا خیلی از آنها که رفته بودند هم برگشتند وگفتند ما هم کار میخواهیم.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به دستور #آیت_الله_بهشتی آنها را به تدریج از خیابانها جمع کردند.
بخشی از این سرگذشت را حالا با محسن رفیقدوست دوره کنیم:
سال ۱۳۵۸ مرحوم شهید بهشتی مرا صدا کرد و گفت: دو نفر از آقایان منار را خراب کردند اما چاه را نکندند!
پرسیدم: یعنی چی؟
گفت: رفته اند دیوار محله شهرنو را خراب کرده اند و فواحش به خیابانها ریخته اند. شما برو اینها را جمع کن.
آن روزها من در کمیته بودم ، ایشان به #بنیاد_مستضعفان دستور داد مکانی را به من بدهد. اولین مکانی که برای این کار گرفتم در خیابان آفریقا یا جرُدن خانه ثابت پاسال بود. خیلی خانه بزرگی بود. ظاهرا #ثابت_پاسال به این خانه کاخ ورسای کوچک می گفته چون با نقشه ورسای ساخته شده بود و یک استخر داشت به شکل کاسه بلور. حدود ۴۰ نفر از بچه های سپاه (احتمالا منظورش کمیته هاست) را ماشین در اختیارشان گذاشتم. شبها می رفتند اینها را از خیابانهای تهران جمع میکردند و به آنجا میآوردند.
گروهی را هم در آنجا گذاشتم که اینها را اداره کنند. یک گروه از خانم ها را هم گذاشته بودم که با آنها کار تربیتی کنند. کم کم کار جمع کردن فواحش تمام شد و دیگر به صورت علنی در سطح شهر نبودند. بعدها آنجا تبدیل به مرکز نگهداری دخترانی شد که مشکل پیدا می کردند. این دختران را پدر و مادر نگه نمیداشتند. زندان هم نمی خواستند ببرند که الان هم هنوز هست.(احتمالا منظورش همان #خانه_هدایت_کرج است که زیر نظر خودش اداره میشود) تا چهار صد نفر رسید با حدود ۱۵ نفر از متدینین متمکن.
بعد بنیاد آن خانه را از ما گرفت وخانه مراد اریه را به ما داد،خانه بزرگی روبروی هتل استقلال.
تعدادشان حالا خالص شده بود و دیدم اینها کار میخواهند و کسی هم به آنها کار نمیدهد، تعدادشان را برای نگهبانی و خدمات فرستادم زندان اوین، استقبال شد و بچههای دادستانی هم خواستند، حالا خیلی از آنها که رفته بودند هم برگشتند وگفتند ما هم کار میخواهیم.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و دوم / کمی دوباره به عقب برگردیم به #محسن_رفیقدوست که از آدمکشی در پیش از انقلاب به رانندگی برای خمینی رسید و بعد در پشت بام مدرسه رفاه و علوی جوخه اعدام و تیرباران راه انداخته بود، اعدامها که تمام شد، غارتهایشان را که کردند، دیوارها و خانه های…
قسمت بیست و چهارم / سید محمد صادق محصولی زاده ارومیه از پدری ترک و مادری کرد، بر خلاف بسیار دیگر از انقلابیون آنچنان سابقه مبارزاتی پیش از انقلاب ندارد.
تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز میکند،فرماندار ارومیه، معاون استاندار آذربایجان غربی، فرمانده سپاه منطقه ۵ «آذربایجان شرقی و غربی»، مسئول بازرسی سپاه پاسداران، دبیر تشکیلاتی به نام شورای مشورتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس ستاد انتخاباتی علیاکبر ولایتی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ارومیه از جمله مناصب و فعالیتهای اوست.
#صادق_محصولی از دوستان قدیم #محمود_احمدی_نژاد است و در سال ۱۳۸۴ برای پست وزارت نفت به مجلس هفتم معرفی شد ولی در نهایت با مخالفت نمایندگان وقت مجلس قبل از رأیگیری برای رأی اعتماد، انصراف داد.
در حالی که خودش هیچ فعالیت مبارزاتی نداشته اما در سال ۱۳۶۱ در زمانی که فرماندهی سپاه استانهای آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل بود، به علت آنکه #علی_باکری از بنیانگذاران #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بود و در دوران محمد رضا پهلوی اعدام شدهاست، به مخالفت با برادران باکری (حمید و مهدی باکری) پرداخت.
#فاطمه_امیرانی همسر شهيد #حميد_باکری می گوید سال ۵۹، یعنی آن سالی که گروهی وارد اروميه شدند و مناصب مختلف را به دست گرفتند. گزارشهايی برای تهران رد میکردند که بچههای سپاه اروميه را تصفيه کنند. جالب است اين اتفاق در سپاه تبريز هم افتاد. مثلا «حميد» که فرمانده عمليات بود. يعنی همه میدانند که در تمام درگيریهای کردستان حميد حضور داشت. حتی شهيد صيادشيرازی يک بار به خود من گفتند کسی که بيشتر از همه در اين منطقه به ما کمک میکرد باکریها بودند. چون اول حميد بود بعد هم آقای مهدی برای پاکسازی کردستان به آنجا رفت. جنگ که شروع شد، #مهدی_باکری شهردار بود اما با شروع جنگ رفت جبهه. آبانماه سال ۵۹ رفت آبادان از اينجا به بعد فشارها بر اين دو افزايش پيدا کرد که اينها (باکریها) منحرفند .
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ میتوانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز دنبال کنید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز میکند،فرماندار ارومیه، معاون استاندار آذربایجان غربی، فرمانده سپاه منطقه ۵ «آذربایجان شرقی و غربی»، مسئول بازرسی سپاه پاسداران، دبیر تشکیلاتی به نام شورای مشورتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس ستاد انتخاباتی علیاکبر ولایتی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ارومیه از جمله مناصب و فعالیتهای اوست.
#صادق_محصولی از دوستان قدیم #محمود_احمدی_نژاد است و در سال ۱۳۸۴ برای پست وزارت نفت به مجلس هفتم معرفی شد ولی در نهایت با مخالفت نمایندگان وقت مجلس قبل از رأیگیری برای رأی اعتماد، انصراف داد.
در حالی که خودش هیچ فعالیت مبارزاتی نداشته اما در سال ۱۳۶۱ در زمانی که فرماندهی سپاه استانهای آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل بود، به علت آنکه #علی_باکری از بنیانگذاران #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بود و در دوران محمد رضا پهلوی اعدام شدهاست، به مخالفت با برادران باکری (حمید و مهدی باکری) پرداخت.
#فاطمه_امیرانی همسر شهيد #حميد_باکری می گوید سال ۵۹، یعنی آن سالی که گروهی وارد اروميه شدند و مناصب مختلف را به دست گرفتند. گزارشهايی برای تهران رد میکردند که بچههای سپاه اروميه را تصفيه کنند. جالب است اين اتفاق در سپاه تبريز هم افتاد. مثلا «حميد» که فرمانده عمليات بود. يعنی همه میدانند که در تمام درگيریهای کردستان حميد حضور داشت. حتی شهيد صيادشيرازی يک بار به خود من گفتند کسی که بيشتر از همه در اين منطقه به ما کمک میکرد باکریها بودند. چون اول حميد بود بعد هم آقای مهدی برای پاکسازی کردستان به آنجا رفت. جنگ که شروع شد، #مهدی_باکری شهردار بود اما با شروع جنگ رفت جبهه. آبانماه سال ۵۹ رفت آبادان از اينجا به بعد فشارها بر اين دو افزايش پيدا کرد که اينها (باکریها) منحرفند .
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ میتوانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز دنبال کنید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و چهارم / سید محمد صادق محصولی زاده ارومیه از پدری ترک و مادری کرد، بر خلاف بسیار دیگر از انقلابیون آنچنان سابقه مبارزاتی پیش از انقلاب ندارد. تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز میکند،فرماندار ارومیه، معاون…
قسمت بیست و پنج / همسر حمید باکری علت فشارهای صادق محصولی به باکری ها را در اصل حسادت میداند :«حميد چون در سوريه دوره ديده و دانشجوی خارج از کشور بود در شهر مشهور بود و مردم به باکریها احترام زيادی میگذاشتند. دو برادر بچههای فوقالعاده با تقوايی بودند. کسی از اين دو برادر بد نديده بود که بد بگويد. اين تيمی که مرتب به تهران گزارش میداد، هدفشان حذف باکریها بود که همين کار را هم کردند.حالا خيلیها هم زندهاند؛ حی و حاضر. میتوانند بروند بپرسند و بررسی کنند که به چه اتهامات واهی اين دو برادر متهم میشدند، #صادق_محصولی که فرماندار اروميه شدند،باکری ها دیگر مغضوب شدند»
#فاطمه_امیرانی می گوید فشارها به اخراج #حميد_باکری از سپاه کشیده شد اما تمام نشد:«هرجا که میرفتند، بيرونشان میکردند. مدتی در شهرداری و مدتی هم در جهاد بود. از سال ۶۰ به بعد آقا #مهدی_باکری برای هميشه رفت جبهههای جنوب پيش شهيد #احمد_کاظمی. در عمليات فتحالمبين آقا مهدی با حميد تماس گرفت که برود جنوب که با هم رفتيم. در آن عمليات بچهها موفق شدند و ما برگشتيم اروميه، تا اينکه عمليات بيتالمقدس میخواست آغاز شود که باز آقای مهدی تماس گرفت و گفت حميد بيا. اين بار که حميد رفت، فرمانده گردان بود؛ گردانی که وارد خرمشهر شد. به خاطر همين عمليات به دوتا برادر مدال دادند. هرچه توانمندی آنها را نشان ندهد، اعطای اين مدالها نشان میدهد آنها توانمندی داشتند و کارشان را در جنگ بلد بودند. میخواهم بگويم، وقتی تيپی مثل کاظمی درباره باکریها آن تعاريف را مطرح میکند و اينها را به کار میگيرد، نشان میدهد که اينها کارشان را بلد بودند»
همسر حمید باکری به نکته جالبی اشاره می کند که محصولی نه خودش جبهه می رفت و نه می گذاشت باکری ها بروند و میگفت کار بلد نیستند:«من تمام ناراحتیام اين است که افراد ماهر و خبرهکار را که به درد انقلاب و نظام میخورد رااز روند امور حذف کردند، الان هم دارد همين اتفاق میافتد بعد از فتح خرمشهر، قرار شد آقای مهدی از طرف آقای #محسن_رضايی، فرمانده تيپ تازه تاسيس عاشورا بشود. حميد باز برگشته بود اروميه. برای عمليات رمضان، حميد را دوباره صدا کردند که بيايد.اما محصولی که فرمانده سپاه منطقه شده بود، اعلام کرده بود هر کسی که سپاهی نيست، نمیتواند مسووليتی در سپاه بگيرد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#فاطمه_امیرانی می گوید فشارها به اخراج #حميد_باکری از سپاه کشیده شد اما تمام نشد:«هرجا که میرفتند، بيرونشان میکردند. مدتی در شهرداری و مدتی هم در جهاد بود. از سال ۶۰ به بعد آقا #مهدی_باکری برای هميشه رفت جبهههای جنوب پيش شهيد #احمد_کاظمی. در عمليات فتحالمبين آقا مهدی با حميد تماس گرفت که برود جنوب که با هم رفتيم. در آن عمليات بچهها موفق شدند و ما برگشتيم اروميه، تا اينکه عمليات بيتالمقدس میخواست آغاز شود که باز آقای مهدی تماس گرفت و گفت حميد بيا. اين بار که حميد رفت، فرمانده گردان بود؛ گردانی که وارد خرمشهر شد. به خاطر همين عمليات به دوتا برادر مدال دادند. هرچه توانمندی آنها را نشان ندهد، اعطای اين مدالها نشان میدهد آنها توانمندی داشتند و کارشان را در جنگ بلد بودند. میخواهم بگويم، وقتی تيپی مثل کاظمی درباره باکریها آن تعاريف را مطرح میکند و اينها را به کار میگيرد، نشان میدهد که اينها کارشان را بلد بودند»
همسر حمید باکری به نکته جالبی اشاره می کند که محصولی نه خودش جبهه می رفت و نه می گذاشت باکری ها بروند و میگفت کار بلد نیستند:«من تمام ناراحتیام اين است که افراد ماهر و خبرهکار را که به درد انقلاب و نظام میخورد رااز روند امور حذف کردند، الان هم دارد همين اتفاق میافتد بعد از فتح خرمشهر، قرار شد آقای مهدی از طرف آقای #محسن_رضايی، فرمانده تيپ تازه تاسيس عاشورا بشود. حميد باز برگشته بود اروميه. برای عمليات رمضان، حميد را دوباره صدا کردند که بيايد.اما محصولی که فرمانده سپاه منطقه شده بود، اعلام کرده بود هر کسی که سپاهی نيست، نمیتواند مسووليتی در سپاه بگيرد
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و پنج / همسر حمید باکری علت فشارهای صادق محصولی به باکری ها را در اصل حسادت میداند :«حميد چون در سوريه دوره ديده و دانشجوی خارج از کشور بود در شهر مشهور بود و مردم به باکریها احترام زيادی میگذاشتند. دو برادر بچههای فوقالعاده با تقوايی بودند.…
قسمت بیست و شش/ در ادامه همسر حمید باکری میگوید:«احمد کاظمی بنابر اختيارات خودش به #حميد_باکری مسووليت داده و فرمانده گردان کرده بود. اما #صادق_محصولی نگذاشت حميد باکری مسووليت بگيرد و حميد را این بار حتی به جبهه هم راه ندادند، یعنی در خط مقدم به حمید مسئولیت میدادند بعد محصولی از ارومیه میگفت باطله وبه جبهه راهش ندهید!»
امیرانی میگوید:« در #عمليات_رمضان که ما موفق نشديم. بلافاصله محصولی در تيپ شايع کرد که #مهدی_باکری آدم ضعيفی است، بچهها را به کشتن داده. اختلافافکنی بين رزمندهها به جايی رسيد که طرفداران و مخالفان آقا مهدی به طرف هم اسلحه میگرفتند، حتی ما شنیدیم که این آقا گفته هر دوبرادر را در جبهه بکشید !
آقا مهدی فرمانده تيپ ماند و به حميد هم سفارش کرد برود تبريز مشکلاش را حل کند. باورتان نمیشود، اين مرد (شهيد حميد باکری) را آنچنان تحقير کردند که رفت مقابل سپاه و نشست به گریه بعد از پنج ماه بالاخره پذيرش حميد را در سپاه قبول کردند. حميد که سپاهی شد به عنوان فرمانده عمليات برگشت جبهه، برای عمليات مسلمبن عقيل باز تبليغات اوج گرفت. محسن رضايی آقا مهدی را به عنوان فرمانده تيپ عاشورا در اواخر خردادماه سال ۶۱ منصوب کرد،محصولی در تاريخ ۲۱ آذرماه ۶۱ شهيد مرتضی ياغچيان را به فرمانده لشگر عاشورا منصوب میکند. یعنی محصولی حتی حکم فرمانده کل سپاه را هم تمکین نمیکرد.
محصولی بهر روی سال ۵۹ میآيد اروميه، سال ۶۰ فرماندار میشود و سال ۶۱ فرمانده منطقه ۵ سپاه شده است. همسر حمید باکری به همین مراحل اشاره میکند:«شما به تاريخهای احکام انتصام محصولی دقت کنيد و اینکه حميد اسفند سال ۶۲ به شهادت رسيد اما جنازهاش را نتوانستند عقب بکشند.
میدانستند حمید کشته شده اما در شهر شايعه کردند حميد باکری اسير شده حتی گفتند رفته عراق منافق شده!
آقای طريقت تعريف میکند من همه شهرها را گشتم و از همه لشگرها پرسيدم، اما جنازه حميد را پيدا نکردم. ايشان برمیگردد اروميه. میگويند ما نمیتوانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. آقای طريقت میرود پيش آقای #مهدی_باکری میگويند نمیتوانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. خود آقا مهدی در يک حالت نارحتی که بر پاهايش میزند، خودش نامه مینويسد که من به عنوان فرمانده لشگر اعلام میکنم، حميد باکری به شهادت رسيده است.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امیرانی میگوید:« در #عمليات_رمضان که ما موفق نشديم. بلافاصله محصولی در تيپ شايع کرد که #مهدی_باکری آدم ضعيفی است، بچهها را به کشتن داده. اختلافافکنی بين رزمندهها به جايی رسيد که طرفداران و مخالفان آقا مهدی به طرف هم اسلحه میگرفتند، حتی ما شنیدیم که این آقا گفته هر دوبرادر را در جبهه بکشید !
آقا مهدی فرمانده تيپ ماند و به حميد هم سفارش کرد برود تبريز مشکلاش را حل کند. باورتان نمیشود، اين مرد (شهيد حميد باکری) را آنچنان تحقير کردند که رفت مقابل سپاه و نشست به گریه بعد از پنج ماه بالاخره پذيرش حميد را در سپاه قبول کردند. حميد که سپاهی شد به عنوان فرمانده عمليات برگشت جبهه، برای عمليات مسلمبن عقيل باز تبليغات اوج گرفت. محسن رضايی آقا مهدی را به عنوان فرمانده تيپ عاشورا در اواخر خردادماه سال ۶۱ منصوب کرد،محصولی در تاريخ ۲۱ آذرماه ۶۱ شهيد مرتضی ياغچيان را به فرمانده لشگر عاشورا منصوب میکند. یعنی محصولی حتی حکم فرمانده کل سپاه را هم تمکین نمیکرد.
محصولی بهر روی سال ۵۹ میآيد اروميه، سال ۶۰ فرماندار میشود و سال ۶۱ فرمانده منطقه ۵ سپاه شده است. همسر حمید باکری به همین مراحل اشاره میکند:«شما به تاريخهای احکام انتصام محصولی دقت کنيد و اینکه حميد اسفند سال ۶۲ به شهادت رسيد اما جنازهاش را نتوانستند عقب بکشند.
میدانستند حمید کشته شده اما در شهر شايعه کردند حميد باکری اسير شده حتی گفتند رفته عراق منافق شده!
آقای طريقت تعريف میکند من همه شهرها را گشتم و از همه لشگرها پرسيدم، اما جنازه حميد را پيدا نکردم. ايشان برمیگردد اروميه. میگويند ما نمیتوانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. آقای طريقت میرود پيش آقای #مهدی_باکری میگويند نمیتوانيم حميد را به عنوان شهيد قبول کنيم. خود آقا مهدی در يک حالت نارحتی که بر پاهايش میزند، خودش نامه مینويسد که من به عنوان فرمانده لشگر اعلام میکنم، حميد باکری به شهادت رسيده است.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و شش/ در ادامه همسر حمید باکری میگوید:«احمد کاظمی بنابر اختيارات خودش به #حميد_باکری مسووليت داده و فرمانده گردان کرده بود. اما #صادق_محصولی نگذاشت حميد باکری مسووليت بگيرد و حميد را این بار حتی به جبهه هم راه ندادند، یعنی در خط مقدم به حمید…
قسمت بیست و هفت / مهدی باکری به عنوان فرمانده لشکر هم تائید میکند و هم به چشم دیده که برادرش حمید باکری در خط مقدم شهبد شده، اما در اروميه صادق محصولی نمیگذاشت حميد به عنوان شهيد معرفی شود و در سپاه ارومیه نامه میدهد که او را شهید اعلام نکنید بعد شایع میکند که #حمید_باکری به عراق فرار کرده و در اشرف پایگاه منافقین است. همسر حمید باکری میگوید:«همه کسانی که در اروميه همهکاره بودند تا اين مرحله ما را اذيت کردند که او منافق شده،خبر شهادت حمید که آمد، من از اسلامآباد غرب برگشتم اروميه، #محسن_رضايی، #علی_شمخانی، رحیم صفوی و همه بچههای سپاه به ديدن خانواده ما آمدند،حتی از دفتر امام نماینده آمد اما #صادق_محصولی نيامد.
یعنی اصلا از سپاه اروميه کسی به ديدن خانواده باکری نيامد.چرا آقای #پرویز_فتاح نيامد. چرا آقای محصولی نيامد؟ چرا آقای #احمدی_نژاد نیامد؟
همان موقع درگوشی میگفتند اشرف دیده شده، یا انشاءالله حميد توبه کرده وقتی شهيد شده است. فکر میکنيد در اين شرايط من آمدم وسط و اينقدر آتش گرفتهام برای چيست؟ آن موقع در سطح يک استان فعاليت میکردند الان در کل کشور دارند عمل میکنند»
#محمود_احمدی_نژاد موقع معرفی آقای محصولی گفت ایشان انسان باتقوايی است اين حرف باعث شد شب تا صبح نخوابم نمیشود اين دو نفر هر دوشان باتقوا باشند.
حميد منحرف بوده یا اینها؟
اصطلاحی بين بچههای سپاه است برای مشخص شدن کسانی که خط مقدم بودند با کسانی که پشت خط بودهاند. بين بچههای سپاه اين افراد به «بچههای ستادی» مشهورند؛ يعنی به خودشان سخت نمیگرفتند. يکبار هم به آقای رضايی گفتم شما به خداوند شک نکردهايد که همه منحرفان شهيد شدهاند و همه باتقواهای ستاد نشین در کمال سلامت وزير و وکيل شدهاند؟ »
همسر باکری:«نه به مرگ حمید و #مهدی_باکری که به مرگ #احمد_کاظمی و خیلی های دیگر مشکوک است و باید اگر عدالتی است رفتار و کار #حلقه_اروميه در سپاه را بررسی کنند، اینها حتی کاری کرده بودند که وسط جنگ هیچ رزمندهای حاضر نبود با آقا مهدی به خط برود و آقا مهدی مجبور میشد از طریق آقای طریقت که آن موقع مديرکل جمعيت هلالاحمر بود برای عملیاتها نیرو ببرند، همینها که کارشکنی میکردند و کمک نمیفرستادند، بعد آقای طريقت را هم برکنار کردند تا امروز ایشان بیکار است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یعنی اصلا از سپاه اروميه کسی به ديدن خانواده باکری نيامد.چرا آقای #پرویز_فتاح نيامد. چرا آقای محصولی نيامد؟ چرا آقای #احمدی_نژاد نیامد؟
همان موقع درگوشی میگفتند اشرف دیده شده، یا انشاءالله حميد توبه کرده وقتی شهيد شده است. فکر میکنيد در اين شرايط من آمدم وسط و اينقدر آتش گرفتهام برای چيست؟ آن موقع در سطح يک استان فعاليت میکردند الان در کل کشور دارند عمل میکنند»
#محمود_احمدی_نژاد موقع معرفی آقای محصولی گفت ایشان انسان باتقوايی است اين حرف باعث شد شب تا صبح نخوابم نمیشود اين دو نفر هر دوشان باتقوا باشند.
حميد منحرف بوده یا اینها؟
اصطلاحی بين بچههای سپاه است برای مشخص شدن کسانی که خط مقدم بودند با کسانی که پشت خط بودهاند. بين بچههای سپاه اين افراد به «بچههای ستادی» مشهورند؛ يعنی به خودشان سخت نمیگرفتند. يکبار هم به آقای رضايی گفتم شما به خداوند شک نکردهايد که همه منحرفان شهيد شدهاند و همه باتقواهای ستاد نشین در کمال سلامت وزير و وکيل شدهاند؟ »
همسر باکری:«نه به مرگ حمید و #مهدی_باکری که به مرگ #احمد_کاظمی و خیلی های دیگر مشکوک است و باید اگر عدالتی است رفتار و کار #حلقه_اروميه در سپاه را بررسی کنند، اینها حتی کاری کرده بودند که وسط جنگ هیچ رزمندهای حاضر نبود با آقا مهدی به خط برود و آقا مهدی مجبور میشد از طریق آقای طریقت که آن موقع مديرکل جمعيت هلالاحمر بود برای عملیاتها نیرو ببرند، همینها که کارشکنی میکردند و کمک نمیفرستادند، بعد آقای طريقت را هم برکنار کردند تا امروز ایشان بیکار است»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و هفت / مهدی باکری به عنوان فرمانده لشکر هم تائید میکند و هم به چشم دیده که برادرش حمید باکری در خط مقدم شهبد شده، اما در اروميه صادق محصولی نمیگذاشت حميد به عنوان شهيد معرفی شود و در سپاه ارومیه نامه میدهد که او را شهید اعلام نکنید بعد شایع میکند…
قسمت بیست و هشتم / مایک پمپئو وزیر وقت خارجه آمریکا سخنرانی معروفش در مورد سپاه را اینگونه آغاز کرد که:«در جمهوری اسلامی که یک مافیای تروریستی و اقتصادی است،چطور یک پاسدار ساده زمان جنگ اکنون بدل شده است به یک میلیاردر؟»
اشاره او صادق محصولی، بود جوانی که در سنین ۱۷ و ۱۸ سالگی برای گذران زندگی با چرخ طحافی تابستانها میوه میفروخت و زمستانها لبو و باقالی حالا بر این برج عاجی نشسته که میدانیم.
دانستیم که #صادق_محصولی هیچ سابقه انقلابیگری در پیش از انقلاب ندارد به تهران که میآید در دانشگاه علم و صنعت با افرادی مثل شهید محمود شهبازی و #محمود_احمدی_نژاد و #پرویز_فتاح آشنا میشود.
با تعطیلی دانشگاهها و انقلاب فرهنگی به ارومیه برمی گردد و وارد جهاد سازندگی ارومیه میشود و به روستاهای ارومیه رفته و به آبرسانی و برقرسانی و عمران روستاها کمک میکرد (آنها که عمدتاً دانشجویان تهران بودند بهواسطه ارتباطاتی که با تهران داشتند بهغیراز فعالیت در جهاد گزارشهایی به سپاه تهران و یا وزارت کشور دولت بنیصدر، مهدوی کنی و… ارسال میکردند بسیاری از این گزارشها مغرضانه و برای حذف مخالفینشان بود، نام این افراد رفتهرفته به #حلقه_ارومیه مشهور میشود:«احمدی نژاد،پرویز فتاح،صادق محصولی،علی نیکزاد و مجتبی ثمره هاشمی مشهورترین اعضای این حلقه بودند و هستند)در اوایل سال ۱۳۵۹ او در سن ۲۱ سالگی فرماندار ارومیه میشود، با شروع جنگ ایران و عراق او همچنان در فرمانداری می ماند.
با عزل حمید باکری صادق محصولی مسئول سپاه آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل میشود،در حالی که نزدیک ۳ سال از آغاز جنگ گذشته و همانهایی که وی به آنها اتهام ضدانقلاب میزد (مثل مهدی و حمید باکری) در خط مقدم جبههها بودند اما او همچنان در ارومیه و اردبیل بفرماندهی میکرد.
نهایتا حلقه ارومیه با حسنی امام جمعه ارومیه اختلاف پیدا میکند و به تهران گزارش می فرستد که حسنی هم ضدانقلاب است این در حالی بود که حسنی از معتمدترین نماینده خمینی بود،اینبارمحصولی شکست میخورد و حسنی در نمازجمعه اعلام می کند اگر این آقادر ارومیه بماند من دیگر نماز نمی خوانم!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اشاره او صادق محصولی، بود جوانی که در سنین ۱۷ و ۱۸ سالگی برای گذران زندگی با چرخ طحافی تابستانها میوه میفروخت و زمستانها لبو و باقالی حالا بر این برج عاجی نشسته که میدانیم.
دانستیم که #صادق_محصولی هیچ سابقه انقلابیگری در پیش از انقلاب ندارد به تهران که میآید در دانشگاه علم و صنعت با افرادی مثل شهید محمود شهبازی و #محمود_احمدی_نژاد و #پرویز_فتاح آشنا میشود.
با تعطیلی دانشگاهها و انقلاب فرهنگی به ارومیه برمی گردد و وارد جهاد سازندگی ارومیه میشود و به روستاهای ارومیه رفته و به آبرسانی و برقرسانی و عمران روستاها کمک میکرد (آنها که عمدتاً دانشجویان تهران بودند بهواسطه ارتباطاتی که با تهران داشتند بهغیراز فعالیت در جهاد گزارشهایی به سپاه تهران و یا وزارت کشور دولت بنیصدر، مهدوی کنی و… ارسال میکردند بسیاری از این گزارشها مغرضانه و برای حذف مخالفینشان بود، نام این افراد رفتهرفته به #حلقه_ارومیه مشهور میشود:«احمدی نژاد،پرویز فتاح،صادق محصولی،علی نیکزاد و مجتبی ثمره هاشمی مشهورترین اعضای این حلقه بودند و هستند)در اوایل سال ۱۳۵۹ او در سن ۲۱ سالگی فرماندار ارومیه میشود، با شروع جنگ ایران و عراق او همچنان در فرمانداری می ماند.
با عزل حمید باکری صادق محصولی مسئول سپاه آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل میشود،در حالی که نزدیک ۳ سال از آغاز جنگ گذشته و همانهایی که وی به آنها اتهام ضدانقلاب میزد (مثل مهدی و حمید باکری) در خط مقدم جبههها بودند اما او همچنان در ارومیه و اردبیل بفرماندهی میکرد.
نهایتا حلقه ارومیه با حسنی امام جمعه ارومیه اختلاف پیدا میکند و به تهران گزارش می فرستد که حسنی هم ضدانقلاب است این در حالی بود که حسنی از معتمدترین نماینده خمینی بود،اینبارمحصولی شکست میخورد و حسنی در نمازجمعه اعلام می کند اگر این آقادر ارومیه بماند من دیگر نماز نمی خوانم!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و هشتم / مایک پمپئو وزیر وقت خارجه آمریکا سخنرانی معروفش در مورد سپاه را اینگونه آغاز کرد که:«در جمهوری اسلامی که یک مافیای تروریستی و اقتصادی است،چطور یک پاسدار ساده زمان جنگ اکنون بدل شده است به یک میلیاردر؟» اشاره او صادق محصولی، بود جوانی که…
قسمت بیست ونهم/ پس از شکست #حلقه_ارومیه از حسنی، صادق محصولی ازسپاه منطقه ۵ خارج و در تهران بهعنوان مسئول دفتر تحقیق و بازرسی در سپاه انتخاب میشود.
#صادق_محصولی عملاً تا سالهای ۶۴ – ۶۵ هیچ حضور بلندمدتی در جبهه نداشته و عمدتاً یک هفته تا نهایت یک ماه در جبههها بوده تا اینکه در اواخر سال ۱۳۶۴ در قرارگاه رمضان سپاه پاسداران به فرماندهی #محمد_باقر_ذوالقدر تصمیم میگیرند یک تیپ از کردهای ایرانی و معارضین عراقی برای عملیات در کردستان عراق تشکیل شود و به جهت آشنایی محصولی با بخشی از کردهای ارومیه او این مسئولیت را میپذیرد و تیپ ۵۵ ویژه پاسداران را شکل میدهند.
درواقع تنها حضور ملموس محصولی در جنگ همین تیپ بود که فعالیتش منحصر میشود به چند عملیات برونمرزی در حلبچه و کرکوک که به فقط یک عملیات آن در حمله به تأسیسات نفتی کرکوک موفقیتآمیز بود، بهغیراز این عملیات کارهای دیگر وی با همکاری کردهای عراقی نه عملیات نظامی که بیشتر تخریب تأسیسات مناطق کردنشین عراق بود،محصولی میگوید:« ازجمله کارهایی که در خاک عراق انجام میدادیم این بود که به دکلهای انتقال برق فشارقوی آسیب میزدیم و برق چند شهر قطع میشد. نیروهای عراقی نیز تا مشکل این دکل را رفع میکردند، ۲ روز طول میکشید و اثر منفی روانی بر عراقیها داشت»
او تا پایان جنگ جمعا قریب ۹ ماه سابقه حضور در جبهه داشته و خود نیز به آن معترف است: « در جبهه جنوب نبودم، فقط پس از قبول قطعنامه در عملیات مرصاد حضور داشتم و جزو اولین نیروهایی بودیم که با منافقین درگیر شدیم»
با پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ محصولی به وزارت سپاه میرود و یکی از معاونان #محسن_رفیقدوست میشود، این سمت دیرزمانی عمر نمیکند چراکه در مرداد ۱۳۶۸ وزارت سپاه و دفاع در هم ادغام میشوند و او به سپاه بازمیگردد.
وی پس از این دوران است که وارد فعالیتهای اقتصادی می شود و با تاسیس شرکت های تجاری مانند شرکت تدبیر (نیاوران) با همکاری درویشعلی شمس ( از معتمدان اصلی اسفندیار رحیم مشایی که دارای گرایش چپ و فارغ التحصیل علم و صنعت که در انتخابات مجلس نهم در رامسر با ابطال انتخابات از مجلس بازماند) وارد معاملات واسطه گری مسکن می شود.یکی دیگر از شرکای محصولی و درویشعلی شمس , علی منیران بود که در واقعه ای مرموز در ویلای شخصی اش در کرج یک پزشک را با شلیک گلوله می کشد که در سال ۱۳۷۲ اعدام می شود .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#صادق_محصولی عملاً تا سالهای ۶۴ – ۶۵ هیچ حضور بلندمدتی در جبهه نداشته و عمدتاً یک هفته تا نهایت یک ماه در جبههها بوده تا اینکه در اواخر سال ۱۳۶۴ در قرارگاه رمضان سپاه پاسداران به فرماندهی #محمد_باقر_ذوالقدر تصمیم میگیرند یک تیپ از کردهای ایرانی و معارضین عراقی برای عملیات در کردستان عراق تشکیل شود و به جهت آشنایی محصولی با بخشی از کردهای ارومیه او این مسئولیت را میپذیرد و تیپ ۵۵ ویژه پاسداران را شکل میدهند.
درواقع تنها حضور ملموس محصولی در جنگ همین تیپ بود که فعالیتش منحصر میشود به چند عملیات برونمرزی در حلبچه و کرکوک که به فقط یک عملیات آن در حمله به تأسیسات نفتی کرکوک موفقیتآمیز بود، بهغیراز این عملیات کارهای دیگر وی با همکاری کردهای عراقی نه عملیات نظامی که بیشتر تخریب تأسیسات مناطق کردنشین عراق بود،محصولی میگوید:« ازجمله کارهایی که در خاک عراق انجام میدادیم این بود که به دکلهای انتقال برق فشارقوی آسیب میزدیم و برق چند شهر قطع میشد. نیروهای عراقی نیز تا مشکل این دکل را رفع میکردند، ۲ روز طول میکشید و اثر منفی روانی بر عراقیها داشت»
او تا پایان جنگ جمعا قریب ۹ ماه سابقه حضور در جبهه داشته و خود نیز به آن معترف است: « در جبهه جنوب نبودم، فقط پس از قبول قطعنامه در عملیات مرصاد حضور داشتم و جزو اولین نیروهایی بودیم که با منافقین درگیر شدیم»
با پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ محصولی به وزارت سپاه میرود و یکی از معاونان #محسن_رفیقدوست میشود، این سمت دیرزمانی عمر نمیکند چراکه در مرداد ۱۳۶۸ وزارت سپاه و دفاع در هم ادغام میشوند و او به سپاه بازمیگردد.
وی پس از این دوران است که وارد فعالیتهای اقتصادی می شود و با تاسیس شرکت های تجاری مانند شرکت تدبیر (نیاوران) با همکاری درویشعلی شمس ( از معتمدان اصلی اسفندیار رحیم مشایی که دارای گرایش چپ و فارغ التحصیل علم و صنعت که در انتخابات مجلس نهم در رامسر با ابطال انتخابات از مجلس بازماند) وارد معاملات واسطه گری مسکن می شود.یکی دیگر از شرکای محصولی و درویشعلی شمس , علی منیران بود که در واقعه ای مرموز در ویلای شخصی اش در کرج یک پزشک را با شلیک گلوله می کشد که در سال ۱۳۷۲ اعدام می شود .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست ونهم/ پس از شکست #حلقه_ارومیه از حسنی، صادق محصولی ازسپاه منطقه ۵ خارج و در تهران بهعنوان مسئول دفتر تحقیق و بازرسی در سپاه انتخاب میشود. #صادق_محصولی عملاً تا سالهای ۶۴ – ۶۵ هیچ حضور بلندمدتی در جبهه نداشته و عمدتاً یک هفته تا نهایت یک ماه…
قسمت سی / محصولی در این سالها با حمایت سپاه در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز اقدام به انبوهسازی مسکن تحت عنوان «تعاونی مسکن» نموده او زمینهای مرغوب را شناسایی میکرد و سپاه آنها را تصاحب میکرد و محصولی کار ساختوساز آنها را متقبل میشد، #شهرک_محلاتی در شمیرانات که اکنون بزرگترین مجموعه مسکونی سپاه هست در مساحت ۱۹۰۹۴۵۵ مترمربع تنها یکی از انبوهسازیهای محصولی است.
در بهمن ۱۳۶۷ که هاشمی ثمره شهردار سنندج و مدتی هم سرپرست استانداری آذربایجان غربی را به عهده میگیرد(این اولین سمت پس از جنگ یکی از افراد حلقه ارومیهایها بود) در همان زمان ، #محمود_احمدی_نژاد را به سمت فرمانداری ماکو انتخاب میکند و سپس در ماههای پایانی ۱۳۷۱ با استان شدن اردبیل بهعنوان استاندار اردبیل معرفی میشود (حالا در #حلقه—ارومیه بهغیراز #پرویز_فتاح، #صادق_محصولی، #علی_نیکزاد و #مجتبی_ثمره_هاشمی رفقای دیگری هم آمدهاند حسین طاهری استاندار وقت آذربایجان غربی، #محمد_علی_آبادی مسئول اداره راه قدس استان و #اسفندیار_رحیم_مشایی از نیروهای سپاه تنکابن که بعدها با پیوستن به وزارت اطلاعات و به دلیل علاقه به مسائل قومی راهی این منطقه شده است)
احمدینژاد در استانداری اردبیل موفق میشود رضایت #اکبر_هاشمی_رفسنجانی را برای انجام سواپ نفتی در استان تازه تاسیس اردبیل بگیرد او پس از موافقت هاشمی بهصورت غیرقانونی و بدون انجام تشریفات لازم این سواپ (امتیاز حمل مواد سوختی از باکو به نخجوان) را به صادق محصولی واگذار میکند رفسنجانی از این واگذاری غیرقانونی مطلع بود اما بهواسطه آنکه محصولی باجناق دکتر #علی_اکبر_ولایتی وزیر خارجه کابینهاش بوده او نیز از این تخلف چشمپوشی میکند، این سواپ تا سال ۱۳۷۷ در اختیار محصولی بوده.
خودش میگوید: «۱۰ درصدش هزینه بود و ۹۰ درصد سودداشت» در دولت #سید_محمد_خاتمی نیزجلوی این تخلف نمیایستند: « بعد آمدند گفتند اینطوری نمیشود باید در سود دولت هم شریک باشد و پنجاهپنجاه عمل شد البته هزینهها بالا رفته بود و از این پنجاهدرصد سهم من ۱۵ درصدش هزینه بود» یعنی درواقع در دولت خاتمی نیز از این واگذاری غیرقانونی با گرفتن ۵۰% سود چشمپوشی میشود تا سال ۱۳۸۲ که آذربایجان دیگر حاضر به انجام قرارداد با محصولی نمیشود. سود حاصله ازایندست اندازی غیرقانونی ۱۰ ساله قریب به ۷۰۰میلیون دلار بوده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در بهمن ۱۳۶۷ که هاشمی ثمره شهردار سنندج و مدتی هم سرپرست استانداری آذربایجان غربی را به عهده میگیرد(این اولین سمت پس از جنگ یکی از افراد حلقه ارومیهایها بود) در همان زمان ، #محمود_احمدی_نژاد را به سمت فرمانداری ماکو انتخاب میکند و سپس در ماههای پایانی ۱۳۷۱ با استان شدن اردبیل بهعنوان استاندار اردبیل معرفی میشود (حالا در #حلقه—ارومیه بهغیراز #پرویز_فتاح، #صادق_محصولی، #علی_نیکزاد و #مجتبی_ثمره_هاشمی رفقای دیگری هم آمدهاند حسین طاهری استاندار وقت آذربایجان غربی، #محمد_علی_آبادی مسئول اداره راه قدس استان و #اسفندیار_رحیم_مشایی از نیروهای سپاه تنکابن که بعدها با پیوستن به وزارت اطلاعات و به دلیل علاقه به مسائل قومی راهی این منطقه شده است)
احمدینژاد در استانداری اردبیل موفق میشود رضایت #اکبر_هاشمی_رفسنجانی را برای انجام سواپ نفتی در استان تازه تاسیس اردبیل بگیرد او پس از موافقت هاشمی بهصورت غیرقانونی و بدون انجام تشریفات لازم این سواپ (امتیاز حمل مواد سوختی از باکو به نخجوان) را به صادق محصولی واگذار میکند رفسنجانی از این واگذاری غیرقانونی مطلع بود اما بهواسطه آنکه محصولی باجناق دکتر #علی_اکبر_ولایتی وزیر خارجه کابینهاش بوده او نیز از این تخلف چشمپوشی میکند، این سواپ تا سال ۱۳۷۷ در اختیار محصولی بوده.
خودش میگوید: «۱۰ درصدش هزینه بود و ۹۰ درصد سودداشت» در دولت #سید_محمد_خاتمی نیزجلوی این تخلف نمیایستند: « بعد آمدند گفتند اینطوری نمیشود باید در سود دولت هم شریک باشد و پنجاهپنجاه عمل شد البته هزینهها بالا رفته بود و از این پنجاهدرصد سهم من ۱۵ درصدش هزینه بود» یعنی درواقع در دولت خاتمی نیز از این واگذاری غیرقانونی با گرفتن ۵۰% سود چشمپوشی میشود تا سال ۱۳۸۲ که آذربایجان دیگر حاضر به انجام قرارداد با محصولی نمیشود. سود حاصله ازایندست اندازی غیرقانونی ۱۰ ساله قریب به ۷۰۰میلیون دلار بوده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی / محصولی در این سالها با حمایت سپاه در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز اقدام به انبوهسازی مسکن تحت عنوان «تعاونی مسکن» نموده او زمینهای مرغوب را شناسایی میکرد و سپاه آنها را تصاحب میکرد و محصولی کار ساختوساز آنها را متقبل میشد، #شهرک_محلاتی در…
قسمت سی و یک / تمام شدن این سواپ پرسود برای محصولی در حالی بود که حالا محمود احمدینژاد شهردار تهران شده؛ او از کنار همین رابطه در سال ۱۳۷۸ باغی را به وسعت ده هزار متر در خیابان یاسر (نیاوران) خریداری کرده که طبق قانون میبایست هنگام تفکیک زمین آن به علت تغییر کاربری از مزروعی به مسکونی، ۷۰ درصد از آن یعنی در حدود ۷۰۰۰ متر را به شهرداری بدهد، درحالیکه محصولی با کمیسیون ماده ۵ شهرداری تبانی کرده و کل زمین را تغییر کاربری داده و در آن ساختوساز می نماید. بعدهامشخص شد محمود احمدینژاد دستور این تخلف را داده است.
#صادق_محصولی در حالی که در دوران پیش از دانشگاه در ارومیه با چرخ طحافی میوه فروش دوره گرد بود و در سال ۵۹ که از ارومیه به تهران آمد در محله سلسبیل تهران خانهای۷۰ متری اجاره کرده بودو محمدمهدی محصولی فرزندش میگوید: « ما سالها مستأجر بودیم و پدر نمیتوانست با حقوق سپاه خانهای بگیرد» اما حالا همان مستأجر دهه ۶۰ در آجودانیه تهران خانهای ۸۰۰ متری دارد!
هنگامیکه #محمود_احمدی_نژاد به ریاست جمهوری رسید ازآنجاکه خوشرقصیهای محصولی را در آن سواپ ۱۰ ساله دیده بود در نظر گرفت دنیای بزرگتری را برای او رقم بزند و او را بهعنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کرد، اما نهتنها در جلب رأی اعتماد او موفق نشد بلکه تشت رسوایی او از بام افتاد و حالا مشخص شد که صادق محصولی ۴۰۰ میلیارد تومان از دولت وام گرفته و اسم او در لیست ۲۰۰ نفری است که مظاهری در نامهاش به رهبر از آنان بهعنوان وامگیرندگان کلان نامبرده که همتی برای پس دادن وام ندارند! مشخص شد محصولی در پرونده ۶٫۵ میلیون دلاری نفتی مربوط به معاملات غیر شفاف نفتی با تاجیکستان نیز باید پاسخگو باشد. درآمد میلیاردی، برجهای میرداماد و زمینهای بزرگ منطقه حسنی کیا یکی پس از دیگری اگر چه برملا شد اما هیچ وقت به دادگاه کشیده نشد. و اگر به دادگاه هم می رفت نتیجه مشخص بود.
اگرچه محصولی در تمام هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد کاری جز چپاول نداشت، اما هنوز که هنوز است پروندههای دزدی #حلقه_ارومیه در دوران #شهرداری_تهران احمدی نژاد نه تنها رسیدگی نمیشود بلکه تمام محرمانه در نهادهای امنیتی نگهداری شدهو مانع ورود سازمان بازرسی و قوه قضائیه به آن پروندهها شدهاند که کوتاه آن است در آن دوران ۸۰۰ میلیون دلار گم شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#صادق_محصولی در حالی که در دوران پیش از دانشگاه در ارومیه با چرخ طحافی میوه فروش دوره گرد بود و در سال ۵۹ که از ارومیه به تهران آمد در محله سلسبیل تهران خانهای۷۰ متری اجاره کرده بودو محمدمهدی محصولی فرزندش میگوید: « ما سالها مستأجر بودیم و پدر نمیتوانست با حقوق سپاه خانهای بگیرد» اما حالا همان مستأجر دهه ۶۰ در آجودانیه تهران خانهای ۸۰۰ متری دارد!
هنگامیکه #محمود_احمدی_نژاد به ریاست جمهوری رسید ازآنجاکه خوشرقصیهای محصولی را در آن سواپ ۱۰ ساله دیده بود در نظر گرفت دنیای بزرگتری را برای او رقم بزند و او را بهعنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کرد، اما نهتنها در جلب رأی اعتماد او موفق نشد بلکه تشت رسوایی او از بام افتاد و حالا مشخص شد که صادق محصولی ۴۰۰ میلیارد تومان از دولت وام گرفته و اسم او در لیست ۲۰۰ نفری است که مظاهری در نامهاش به رهبر از آنان بهعنوان وامگیرندگان کلان نامبرده که همتی برای پس دادن وام ندارند! مشخص شد محصولی در پرونده ۶٫۵ میلیون دلاری نفتی مربوط به معاملات غیر شفاف نفتی با تاجیکستان نیز باید پاسخگو باشد. درآمد میلیاردی، برجهای میرداماد و زمینهای بزرگ منطقه حسنی کیا یکی پس از دیگری اگر چه برملا شد اما هیچ وقت به دادگاه کشیده نشد. و اگر به دادگاه هم می رفت نتیجه مشخص بود.
اگرچه محصولی در تمام هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد کاری جز چپاول نداشت، اما هنوز که هنوز است پروندههای دزدی #حلقه_ارومیه در دوران #شهرداری_تهران احمدی نژاد نه تنها رسیدگی نمیشود بلکه تمام محرمانه در نهادهای امنیتی نگهداری شدهو مانع ورود سازمان بازرسی و قوه قضائیه به آن پروندهها شدهاند که کوتاه آن است در آن دوران ۸۰۰ میلیون دلار گم شده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی و یک / تمام شدن این سواپ پرسود برای محصولی در حالی بود که حالا محمود احمدینژاد شهردار تهران شده؛ او از کنار همین رابطه در سال ۱۳۷۸ باغی را به وسعت ده هزار متر در خیابان یاسر (نیاوران) خریداری کرده که طبق قانون میبایست هنگام تفکیک زمین آن به علت…
قسمت سی ودو/ صادق محصولی درروز اخذ رای اعتماد برای وزارت نفت در مجلس در دفاع از خود اعلام کرد که دارایی او ۱۶۰ میلیارد تومان است (که بعدها مشخص شد دروغ گفته و این رقم فقط دارایی سپرده او بوده و از اموال غیرنقدی خود چیزی نگفته)او گفت که این سرمایه مشروع را در طی ۱۰ سال و بعد از خروج از سپاه به دست آورده، یعنی به عبارتی هرسال ۱۶ میلیارد تومان و تقریباً یک و سهدهم میلیارد تومان در ماه و بیش از ۴۰ میلیون تومان در روز و یکمیلیون و هفتصد و پنجاههزار تومان در هر ساعت و ۲۹۲ هزار تومان در هر دقیقه درآمد داشته است او میگوید این دارایی و اموال برای امام زمان است اما نمیگوید از چه راهی میشود برای امام زمان دقیقهای ۲۹۲ هزار تومان سرمایه کسب کرد؟
روزنامه کیهان در آن زمان انتقادات تندی را متوجه محصولی و ثروت او کرد. دوست میلیاردر محمود احمدی نژاد گرچه مدتی را در پشت صحنه و در سکوت به انتقادات میگذارند اما به یکباره با خبری داغ تر به صحنه آمد. شش ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دهم و بعد از رسوایی و استیضاح علی کردان ، #محمود_احمدی_نژاد در مقابل این اقدام مجلس یکی از پرحاشیهترین اطرافیانش را در بزنگاهی حساس برای تصدی وزارت کشور به مجلس معرفی میکند و اینگونه #صادق_محصولی را از پشت سِن به روی سِن میفرستد و مجلسیها نیز در شرایط حساس کشور چاره ای جز رای اعتماد و سپردن کلیدداری وزارت کشور به او ندارند.
تا برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری که پرحاشیه ترین انتخابات نیز نام گرفت با نام محصولی عجین شود.
ماجرای رای دادن به محصولی هم اما کم حاشیه نبود؛ «وزیر کشور لب مرز بود» این اولین جمله ریاست مجلس به خبرنگاران بعد از پایان جلسه رأی اعتماد محصولی بود.
از ۲۷۵ نماینده حاضر در مجلس، ۱۳۸ نفر، یعنی تنها یک نفر بیشتر از نصف نمایندگان، به وزیر پیشنهادی احمدینژاد رأی مثبت دادند.
او بعدها در دولت دهم جای خود در وزارت کشور را به مصطفی محمد نجار سپرد و خود به وزارت رفاه و تامین اجتماعی رفت اما عمر حضورش در این وزارتخانه به درازا نکشید و با انحلال این وزارتخانه، محصولی رسما از حلقه وزیران محمود احمدی نژاد خارج شد و به حاشیه رفت. تا فعالیت سیاسی خود را شورای مرکزی جبهه پایداری، جبهه ای که خود از موسسان آن بود پیگیری کند. ثروت میلیاردی که نام «صادق محصولی» را جهانی کرد!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روزنامه کیهان در آن زمان انتقادات تندی را متوجه محصولی و ثروت او کرد. دوست میلیاردر محمود احمدی نژاد گرچه مدتی را در پشت صحنه و در سکوت به انتقادات میگذارند اما به یکباره با خبری داغ تر به صحنه آمد. شش ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دهم و بعد از رسوایی و استیضاح علی کردان ، #محمود_احمدی_نژاد در مقابل این اقدام مجلس یکی از پرحاشیهترین اطرافیانش را در بزنگاهی حساس برای تصدی وزارت کشور به مجلس معرفی میکند و اینگونه #صادق_محصولی را از پشت سِن به روی سِن میفرستد و مجلسیها نیز در شرایط حساس کشور چاره ای جز رای اعتماد و سپردن کلیدداری وزارت کشور به او ندارند.
تا برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری که پرحاشیه ترین انتخابات نیز نام گرفت با نام محصولی عجین شود.
ماجرای رای دادن به محصولی هم اما کم حاشیه نبود؛ «وزیر کشور لب مرز بود» این اولین جمله ریاست مجلس به خبرنگاران بعد از پایان جلسه رأی اعتماد محصولی بود.
از ۲۷۵ نماینده حاضر در مجلس، ۱۳۸ نفر، یعنی تنها یک نفر بیشتر از نصف نمایندگان، به وزیر پیشنهادی احمدینژاد رأی مثبت دادند.
او بعدها در دولت دهم جای خود در وزارت کشور را به مصطفی محمد نجار سپرد و خود به وزارت رفاه و تامین اجتماعی رفت اما عمر حضورش در این وزارتخانه به درازا نکشید و با انحلال این وزارتخانه، محصولی رسما از حلقه وزیران محمود احمدی نژاد خارج شد و به حاشیه رفت. تا فعالیت سیاسی خود را شورای مرکزی جبهه پایداری، جبهه ای که خود از موسسان آن بود پیگیری کند. ثروت میلیاردی که نام «صادق محصولی» را جهانی کرد!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی ودو/ صادق محصولی درروز اخذ رای اعتماد برای وزارت نفت در مجلس در دفاع از خود اعلام کرد که دارایی او ۱۶۰ میلیارد تومان است (که بعدها مشخص شد دروغ گفته و این رقم فقط دارایی سپرده او بوده و از اموال غیرنقدی خود چیزی نگفته)او گفت که این سرمایه مشروع را…
قسمت سی و سه / محصولی بعد از خروج از حلقه وزیران محمود احمدی نژاد رسما به حاشیه رفت؛ حاشیه ای که او با چند تن دیگر از اخراجشدگان دولت را به تشکیل جبههای موسوم به «جبهه پایداری» واداشت تا در قالب این جبهه چند صباحی را به نقد دولت و البته حلقه اطرافیان او موسوم به حلقه انحرافی بپردازند، چند صباحی بسیار کوتاه با وصلی دوباره به محمود.
در این میان اگرچه ثروت میلیاردی محصولی زمانی دولت مدعی ساده زیستی و قناعت را با سوالات و انتقادات زیادی روبرو کرد اماکمی بعدتر جبهه پایداری که مدعی مخالفت با اشرافیگری، تجمل پرستی است را با سوالات زیادی روبرو ساخته بود.
کمی بعدتر با خلق روایت و حدیث و سفیدشویی دوباره از حاشیه به متن آمدند.
#قاسم_روانبخش از دیگر چهرههای پایداری در جلسهای تایید کرد که مبلغ خمس پرداختی صادق محصولی برابر ۴۵۰ میلیون تومان است،با این حساب، درآمد آقای محصولی پس از کسر مالیات دولتی و هزینههای جاری چیزی حدود دومیلیارد و دویست و پنجاه میلیون تومان در سال است.
#صادق_محصولی درباره ثروت خود به ایسنا گفت «در اسلام نسبت به تولید ثروت نظر مثبت است؛ اما چگونه خرج کردن آن نیز مهم است؛ بنابراین نهتنها باید از راه مشروع به دست آمده باشد، بلکه باید در راه مشروع نیز مصرف شود.»
وی در زمانی دیگر در پاسخ به چگونگی انباشت ثروت میلیاردیاش ظرف ده سال، این ثروت را «متعلق به امام زمان» دانسته و گفته بود «این امانتی است که پس از ظهور حضرت در اختیار ایشان قرار میگیرد»
رهبر #جبهه_پایداری در روزهایی که نامش در میان ۱۰ ثروتمند بزرگ ایرانی قرار گرفت از پاسخ به سوال در این زمینه خودداری کرد و کمی بعدتر در حاشیه مراسم ختم آیتالله خوشوقت، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اخیرا برخی سایتهای اینترنتی از شما به عنوان یکی از ۱۰ ثروتمند بزرگ ایرانی نام بردهاند، می گوید« اینجا جای این بحثها نیست. در این مجلس حالم چیز دیگری است. ببخشید!»
محصولی از آن زمان ماموریت سنگین و پنهانی را بر عهده گرفته او اکنون یکی از چند چهرهای است که هنوز شانس عبور از شورای نگهبان برای پاستور یا بهارستان دارد، محصولی یک خصلت دیگر هم دارد درست همانند باجناقش ولایتی مشخص نیست به راست میزند یا به چپ !
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ میتوانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز دنبال کنید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در این میان اگرچه ثروت میلیاردی محصولی زمانی دولت مدعی ساده زیستی و قناعت را با سوالات و انتقادات زیادی روبرو کرد اماکمی بعدتر جبهه پایداری که مدعی مخالفت با اشرافیگری، تجمل پرستی است را با سوالات زیادی روبرو ساخته بود.
کمی بعدتر با خلق روایت و حدیث و سفیدشویی دوباره از حاشیه به متن آمدند.
#قاسم_روانبخش از دیگر چهرههای پایداری در جلسهای تایید کرد که مبلغ خمس پرداختی صادق محصولی برابر ۴۵۰ میلیون تومان است،با این حساب، درآمد آقای محصولی پس از کسر مالیات دولتی و هزینههای جاری چیزی حدود دومیلیارد و دویست و پنجاه میلیون تومان در سال است.
#صادق_محصولی درباره ثروت خود به ایسنا گفت «در اسلام نسبت به تولید ثروت نظر مثبت است؛ اما چگونه خرج کردن آن نیز مهم است؛ بنابراین نهتنها باید از راه مشروع به دست آمده باشد، بلکه باید در راه مشروع نیز مصرف شود.»
وی در زمانی دیگر در پاسخ به چگونگی انباشت ثروت میلیاردیاش ظرف ده سال، این ثروت را «متعلق به امام زمان» دانسته و گفته بود «این امانتی است که پس از ظهور حضرت در اختیار ایشان قرار میگیرد»
رهبر #جبهه_پایداری در روزهایی که نامش در میان ۱۰ ثروتمند بزرگ ایرانی قرار گرفت از پاسخ به سوال در این زمینه خودداری کرد و کمی بعدتر در حاشیه مراسم ختم آیتالله خوشوقت، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اخیرا برخی سایتهای اینترنتی از شما به عنوان یکی از ۱۰ ثروتمند بزرگ ایرانی نام بردهاند، می گوید« اینجا جای این بحثها نیست. در این مجلس حالم چیز دیگری است. ببخشید!»
محصولی از آن زمان ماموریت سنگین و پنهانی را بر عهده گرفته او اکنون یکی از چند چهرهای است که هنوز شانس عبور از شورای نگهبان برای پاستور یا بهارستان دارد، محصولی یک خصلت دیگر هم دارد درست همانند باجناقش ولایتی مشخص نیست به راست میزند یا به چپ !
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ میتوانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز دنبال کنید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی و سه / محصولی بعد از خروج از حلقه وزیران محمود احمدی نژاد رسما به حاشیه رفت؛ حاشیه ای که او با چند تن دیگر از اخراجشدگان دولت را به تشکیل جبههای موسوم به «جبهه پایداری» واداشت تا در قالب این جبهه چند صباحی را به نقد دولت و البته حلقه اطرافیان او…
قسمت سی و چهارم / دانستیم صادق محصولی از فاسد ترین سرداران سپاه است ، سرداری که مشخص نیست در کدام جبهه و جنگ سردار بوده ، هشت سال جنگ و ۹ ماه حضور در جبهه قطعا خروجیاش سرداری نخواهد بود، بهر روی این سردار فاسد و چپاولگر ، فسادش تنها در اقتصاد نیست؛ #صادق_محصولی یکی از فاسدترین سرداران سپاه از لحاظ اخلاقی هم هست.
محصولی در سال ۱۳۶۲ ازدواج اولش را نمود که حاصل این ازدواج ۳ فرزند است یک دختر و ۲ پسر، دختر ارشد او در سال ۱۳۸۰ با طلبهای به نام حجتالاسلام سید حسین پاکنژاد ازدواج نموده، پاکنژاد از رهبران گروههای فشار است که انتشار عکسهایی از وی در هنگام حمله به سفارت عربستان در زمان خود خبرساز شد.
محمدمهدی هماکنون یک شرکت بینالمللی واردات تجهیزات کامپیوتری دارد.
علیرضا کوچکترین فرزند وی نیز طلبه و داماد #پرویز_فتاح است.
اما اینهمه زندگی محصولی نیست او معمولاً در کنار همسر ثابت خود یک یا دو زن دیگر نیز دارد که هرچند سال یکبار نسبت به طلاق و ازدواج مجدد اقدام میکند که از این میان خانمها تا بحال «ندا خوشنویسان، زهرا بیات و سیمین کشاورز، خبرساز شدهاند و سر از مطبوعات درآوردهاند، ازدواجهای عاشقانه و طلاقهایی با اتهامات خیانت و گاه ضرب وشتم و طول درمان و…»
ندا همسری که برای ایام سواپ و زندگی وی در کشور آذربایجان بود که پس از طلاق و اخذ مهریه پانصد هزار دلاریاش هماکنون در اروپا (احتمالا بلژیک ) زندگی میکند.
زهرا که از فرزند کوچک وی علیرضا نیز جوانتر بوده مختص سفرهای مذهبی او بود که او نیز پس از ۴ سال با مهریه خانهای در شمیرانات و ویلایی در فشم سال ۱۳۹۲ طلاق گرفت.
اما سیمین که ظاهراً در سنگاپور است با سرقت چند میلیون دلاری از گاو صندوق خانهای که محصولی برایش در ولنجک درنظر گرفته بود و فرارش از کشور طلاقش غیابی صادرشد.
آخرین ازدواج و طلاق او ماندگاریاش تنها ۱۰ ماه بود، «بهار لواسانی» ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ در دفترخانه ازدواج ۴۷۲ قلهک با مهریه یک باب خانه مسکونی در محله محدودیه میدان الف و ۵۰۰ سکه بهار آزادی که ۱۱ ماه بعد در دفترخانهای در ساری طلاقشان ثبت شد.
ازدواجهای موقت وی نیز شرحش طولانی است!
صادق محصولی یکی از صدها عضو مافیایی سرداران سپاهی است که سرباران امروز این کشورند، سرداری که میگوید اموالش برای امام زمان است اما جز چپاول و عیاشی کاری ندارد!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محصولی در سال ۱۳۶۲ ازدواج اولش را نمود که حاصل این ازدواج ۳ فرزند است یک دختر و ۲ پسر، دختر ارشد او در سال ۱۳۸۰ با طلبهای به نام حجتالاسلام سید حسین پاکنژاد ازدواج نموده، پاکنژاد از رهبران گروههای فشار است که انتشار عکسهایی از وی در هنگام حمله به سفارت عربستان در زمان خود خبرساز شد.
محمدمهدی هماکنون یک شرکت بینالمللی واردات تجهیزات کامپیوتری دارد.
علیرضا کوچکترین فرزند وی نیز طلبه و داماد #پرویز_فتاح است.
اما اینهمه زندگی محصولی نیست او معمولاً در کنار همسر ثابت خود یک یا دو زن دیگر نیز دارد که هرچند سال یکبار نسبت به طلاق و ازدواج مجدد اقدام میکند که از این میان خانمها تا بحال «ندا خوشنویسان، زهرا بیات و سیمین کشاورز، خبرساز شدهاند و سر از مطبوعات درآوردهاند، ازدواجهای عاشقانه و طلاقهایی با اتهامات خیانت و گاه ضرب وشتم و طول درمان و…»
ندا همسری که برای ایام سواپ و زندگی وی در کشور آذربایجان بود که پس از طلاق و اخذ مهریه پانصد هزار دلاریاش هماکنون در اروپا (احتمالا بلژیک ) زندگی میکند.
زهرا که از فرزند کوچک وی علیرضا نیز جوانتر بوده مختص سفرهای مذهبی او بود که او نیز پس از ۴ سال با مهریه خانهای در شمیرانات و ویلایی در فشم سال ۱۳۹۲ طلاق گرفت.
اما سیمین که ظاهراً در سنگاپور است با سرقت چند میلیون دلاری از گاو صندوق خانهای که محصولی برایش در ولنجک درنظر گرفته بود و فرارش از کشور طلاقش غیابی صادرشد.
آخرین ازدواج و طلاق او ماندگاریاش تنها ۱۰ ماه بود، «بهار لواسانی» ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ در دفترخانه ازدواج ۴۷۲ قلهک با مهریه یک باب خانه مسکونی در محله محدودیه میدان الف و ۵۰۰ سکه بهار آزادی که ۱۱ ماه بعد در دفترخانهای در ساری طلاقشان ثبت شد.
ازدواجهای موقت وی نیز شرحش طولانی است!
صادق محصولی یکی از صدها عضو مافیایی سرداران سپاهی است که سرباران امروز این کشورند، سرداری که میگوید اموالش برای امام زمان است اما جز چپاول و عیاشی کاری ندارد!
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی و چهارم / دانستیم صادق محصولی از فاسد ترین سرداران سپاه است ، سرداری که مشخص نیست در کدام جبهه و جنگ سردار بوده ، هشت سال جنگ و ۹ ماه حضور در جبهه قطعا خروجیاش سرداری نخواهد بود، بهر روی این سردار فاسد و چپاولگر ، فسادش تنها در اقتصاد نیست؛ #صادق_محصولی…
قسمت سیوپنج/ غلامرضا باغبانی متولد ۱۵ دیماه سال ۱۳۳۹ در شهرستان زابل است.
باغبانی در معرفی خود گفته:«از سال۱۳۵۵ درحالیکه سن و سال زیادی نداشتم با مبارزات آیتالله خمینی آشنا و در سال ۱۳۵۷ اولین کسی بودم که از دبیرستان فردوسی اولین راهپیمایی علیه حکومت پهلوی را آغاز کردم و دریکی از راهپیماییها توسط یکی از مأموران ساواک کتکخوردم» این تمام چیزی است که او از فعالیتهایش پیش از پیروزی انقلاب عنوان میکند.
#غلامرضا_باغبانی با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه پاسداران شده و جزو تشکیلدهندگان اولیه سپاه زابل بود که بهعنوان عضو شورای فرماندهی سپاه زابل مشغول فعالیت گردیده ، مدتی نیز فرمانده سپاه خاش بوده ، با شروع جنگ ایران و عراق با دیگر اعضای سپاه زابل از طریق بندر ماهشهر وارد منطقه عملیاتی حصر آبادان شدند.
باغبانی در ایام جنگ فرمانده گردان، سرپرست تیپ امام صادق و مسئول عملیات سپاه زابل را بر عهده داشته و عمده سمتهای وی در ایام جنگ در لشکر ۴۱ ثارالله بوده و از همین طریق با فرمانده وقت لشکر ۴۱ قاسم سلیمانی آشنا میشود و ارتباطشان آغاز میشود.
او در جزوه معرفی خود برای انتخابات نمایندگی مجلس اعلام کرده:«در طی ۳۲ سال خدمت خود در عملیات بسیاری جهت مقابله با اشرار و آرامسازی استان شرکت نموده و نقش مؤثری را در راستای مسائل فرهنگی، اجتماعی و امنیتی، ایفاء نموده بهنحویکه از ابتدای خدمت تاکنون بیش از ۶۰ بار در مأموریتهای داخلی و خارج از کشور تا مرز شهادت پیش رفتم . او توضیح دیگری از کم و کیف این مأموریتها و کشورهای خارجی نمیدهد»
باغبانی همچنین مدعی تقدیر از سوی دفتر رهبری، رئیس ستاد فرماندهی کل قوا ، فرماندهی کل سپاه پاسداران و فرماندهی نیروها در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر مسئولین کشوری و استانی نیز هم هست.
با انتصاب قاسم سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس وی نیز از سیستان و بلوچستان به تهران میآید و مدتی در پادگان امام علی نیروی قدس «آموزش فرماندهی و ستاد » میبیند و سپس در همانجا طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ معاون عملیات پرسنلی پادگان امام علی میشود.
او مجدداً به استان سیستان و بلوچستان بازگشته و مدتی قائممقام سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان و همچنین فرمانده قرارگاه انصار میشود.
قرارگاه انصار یکی از زیر مجموعهای مشترک نیروی زمینی و نیروی قدس سپاه است.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
باغبانی در معرفی خود گفته:«از سال۱۳۵۵ درحالیکه سن و سال زیادی نداشتم با مبارزات آیتالله خمینی آشنا و در سال ۱۳۵۷ اولین کسی بودم که از دبیرستان فردوسی اولین راهپیمایی علیه حکومت پهلوی را آغاز کردم و دریکی از راهپیماییها توسط یکی از مأموران ساواک کتکخوردم» این تمام چیزی است که او از فعالیتهایش پیش از پیروزی انقلاب عنوان میکند.
#غلامرضا_باغبانی با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ وارد سپاه پاسداران شده و جزو تشکیلدهندگان اولیه سپاه زابل بود که بهعنوان عضو شورای فرماندهی سپاه زابل مشغول فعالیت گردیده ، مدتی نیز فرمانده سپاه خاش بوده ، با شروع جنگ ایران و عراق با دیگر اعضای سپاه زابل از طریق بندر ماهشهر وارد منطقه عملیاتی حصر آبادان شدند.
باغبانی در ایام جنگ فرمانده گردان، سرپرست تیپ امام صادق و مسئول عملیات سپاه زابل را بر عهده داشته و عمده سمتهای وی در ایام جنگ در لشکر ۴۱ ثارالله بوده و از همین طریق با فرمانده وقت لشکر ۴۱ قاسم سلیمانی آشنا میشود و ارتباطشان آغاز میشود.
او در جزوه معرفی خود برای انتخابات نمایندگی مجلس اعلام کرده:«در طی ۳۲ سال خدمت خود در عملیات بسیاری جهت مقابله با اشرار و آرامسازی استان شرکت نموده و نقش مؤثری را در راستای مسائل فرهنگی، اجتماعی و امنیتی، ایفاء نموده بهنحویکه از ابتدای خدمت تاکنون بیش از ۶۰ بار در مأموریتهای داخلی و خارج از کشور تا مرز شهادت پیش رفتم . او توضیح دیگری از کم و کیف این مأموریتها و کشورهای خارجی نمیدهد»
باغبانی همچنین مدعی تقدیر از سوی دفتر رهبری، رئیس ستاد فرماندهی کل قوا ، فرماندهی کل سپاه پاسداران و فرماندهی نیروها در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر مسئولین کشوری و استانی نیز هم هست.
با انتصاب قاسم سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس وی نیز از سیستان و بلوچستان به تهران میآید و مدتی در پادگان امام علی نیروی قدس «آموزش فرماندهی و ستاد » میبیند و سپس در همانجا طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ معاون عملیات پرسنلی پادگان امام علی میشود.
او مجدداً به استان سیستان و بلوچستان بازگشته و مدتی قائممقام سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان و همچنین فرمانده قرارگاه انصار میشود.
قرارگاه انصار یکی از زیر مجموعهای مشترک نیروی زمینی و نیروی قدس سپاه است.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سیوپنج/ غلامرضا باغبانی متولد ۱۵ دیماه سال ۱۳۳۹ در شهرستان زابل است. باغبانی در معرفی خود گفته:«از سال۱۳۵۵ درحالیکه سن و سال زیادی نداشتم با مبارزات آیتالله خمینی آشنا و در سال ۱۳۵۷ اولین کسی بودم که از دبیرستان فردوسی اولین راهپیمایی علیه حکومت…
قسمت سی و شش / غلامرضا باغبانی با حکم قاسم سلیمانی اوائل دهه ۸۰ فرمانده قرارگاه انصار میشود.
قرارگاه انصار قرارگاه مشترک بین نیروی قدس و نیروی زمینی سپاه است ،ارتباط با نیروهای افغانستان و پاکستانی بر عهده آنهاست.
این قرارگاه در کنار قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه مأموریت کنترل مرزهای جنوب شرقی کشور و همچنین مبارزه با اشرار و... را هم بر عهدهدارد
مرداد ۱۳۹۱ درحالیکه #محمود_احمدی_نژاد رئیسجمهور وقت به او وعده استانداری سیستان و بلوچستان را داده بود و او را برای مراسم معارفه دعوت هم کرده بودند و در مراسمی که تمامی پلاکاردها هم نام معارفه استاندار جدید #غلامرضا_باغبانی نوشته شده بود، اما ناگهان ، #حاتم_نارویی را بهعنوان استاندار معرفی میشود و در همان مراسم نارویی وی را بهعنوان مشاور امور نظامی استاندار منصوب میکند که وی بهعنوان اعتراض این سمت را نمیپذیرد و عنوان میکند با هماهنگی وی این انتصاب صورت نگرفته و با بیانیه تندی علیه احمدی نژاد میگوید:«عملکرد و خط فکری من در طول ۳۲ سال خدمتم برای همه مردم شریف استان واضح و روشن است و در طول این مدت من تنها در خط رهبری قدم برداشتهام. افتخار من این است که سرباز امام و رهبری هستم» او درواقع با این اظهارات اعلام میکند خطش از احمدینژاد جداست درحالیکه تا پیش از انتصاب نارویی به استانداری و اطمینان از استاندار شدنش در استانداری در انتظار حکمش بوده است»
در همین سالها که او تماما در #استان_سیستان_و_بلوچستان بود، اعلام میکند از «دانشگاه» فارغالتحصیل شده و دارای مدرک کارشناسی ارشد است، نکته اینجاست در هیچ مصاحبه و یا توضیحی هیچگاه دانشگاه محل تحصیل و یا رشتهاش را بیان نکرده، حتی یکبار خبرنگار محلی روزنامه سیستان و بلوچستان از او میپرسد در چه رشتهای و کدام دانشگاه فارغ التحصیل شده؟ پاسخ میدهد:«دانشگاه دانشگاه است دیگر چه فرقی میکند؟»
باغبانی با همان مدرک ادعایاش در دانشگاههای آزاد اسلامی واحدهای زابل و زاهدان، دانشگاه پیام نور زاهدان و دانشگاه جامع علمی و کاربردی زاهدان به تدریس مشغول میشود.
او البته هم در دانشکده علوم و فنون نیروی قدس و هم در دانشگاه امام حسین دوره نظامی ستاد و استقرار را گذرانده است اما بعید به نظر میرسد بشود با مدرک یک دانشگاه نظامی آنهم در یکرشته نظامی در دانشگاههای عمومی کشور به تدریس مشغول شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قرارگاه انصار قرارگاه مشترک بین نیروی قدس و نیروی زمینی سپاه است ،ارتباط با نیروهای افغانستان و پاکستانی بر عهده آنهاست.
این قرارگاه در کنار قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه مأموریت کنترل مرزهای جنوب شرقی کشور و همچنین مبارزه با اشرار و... را هم بر عهدهدارد
مرداد ۱۳۹۱ درحالیکه #محمود_احمدی_نژاد رئیسجمهور وقت به او وعده استانداری سیستان و بلوچستان را داده بود و او را برای مراسم معارفه دعوت هم کرده بودند و در مراسمی که تمامی پلاکاردها هم نام معارفه استاندار جدید #غلامرضا_باغبانی نوشته شده بود، اما ناگهان ، #حاتم_نارویی را بهعنوان استاندار معرفی میشود و در همان مراسم نارویی وی را بهعنوان مشاور امور نظامی استاندار منصوب میکند که وی بهعنوان اعتراض این سمت را نمیپذیرد و عنوان میکند با هماهنگی وی این انتصاب صورت نگرفته و با بیانیه تندی علیه احمدی نژاد میگوید:«عملکرد و خط فکری من در طول ۳۲ سال خدمتم برای همه مردم شریف استان واضح و روشن است و در طول این مدت من تنها در خط رهبری قدم برداشتهام. افتخار من این است که سرباز امام و رهبری هستم» او درواقع با این اظهارات اعلام میکند خطش از احمدینژاد جداست درحالیکه تا پیش از انتصاب نارویی به استانداری و اطمینان از استاندار شدنش در استانداری در انتظار حکمش بوده است»
در همین سالها که او تماما در #استان_سیستان_و_بلوچستان بود، اعلام میکند از «دانشگاه» فارغالتحصیل شده و دارای مدرک کارشناسی ارشد است، نکته اینجاست در هیچ مصاحبه و یا توضیحی هیچگاه دانشگاه محل تحصیل و یا رشتهاش را بیان نکرده، حتی یکبار خبرنگار محلی روزنامه سیستان و بلوچستان از او میپرسد در چه رشتهای و کدام دانشگاه فارغ التحصیل شده؟ پاسخ میدهد:«دانشگاه دانشگاه است دیگر چه فرقی میکند؟»
باغبانی با همان مدرک ادعایاش در دانشگاههای آزاد اسلامی واحدهای زابل و زاهدان، دانشگاه پیام نور زاهدان و دانشگاه جامع علمی و کاربردی زاهدان به تدریس مشغول میشود.
او البته هم در دانشکده علوم و فنون نیروی قدس و هم در دانشگاه امام حسین دوره نظامی ستاد و استقرار را گذرانده است اما بعید به نظر میرسد بشود با مدرک یک دانشگاه نظامی آنهم در یکرشته نظامی در دانشگاههای عمومی کشور به تدریس مشغول شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی و شش / غلامرضا باغبانی با حکم قاسم سلیمانی اوائل دهه ۸۰ فرمانده قرارگاه انصار میشود. قرارگاه انصار قرارگاه مشترک بین نیروی قدس و نیروی زمینی سپاه است ،ارتباط با نیروهای افغانستان و پاکستانی بر عهده آنهاست. این قرارگاه در کنار قرارگاه قدس نیروی…
قسمت سی و هفت / در اواسط سال ۱۳۹۱ چهار کامیون ترانزیت از افغانستان وارد شهرستان زهک میشود و سپس ایران را به مقصد ترکیه ترک گفته و از ترکیه با کشتی راهی بندر تریست ایتالیا میشوند.
پلیس ایتالیا ضمن بازرسی از کامیونها ۵ تن مورفین کشف میکنند آنها در این تجسس ۹ شهروند عراقی و یک ایرانی را بازداشت میکنند.
مجددا در بهار ۱۳۹۲ یک محموله حاوی آدامس و شیرینیجات از بلوچستان پاکستان وارد ایران میشود و از مرز آستارا ایران را ترک میکند تا به چک برسد، پلیس چک پس از بازرسی این ترانزیت ۳۰۰ کیلو مواد مخدر (مورفین، تریاک و حشیش) را کشف میکند، در این بازرسی ۱ پاکستانی و ۲ عراقی بازداشت میشوند.
به دلیل مشابهت این محموله با محموله کشفشده در ایتالیا پلیس مبارزه با مواد مخدر اروپا(یوروپل)تحقیقاتی را آغاز میکند که در هر دومحموله به یک نام میرسند؛ #غلامرضا_باغبانی
این تحقیقات همزمان بوده با تحقیقات پلیس فدرال آمریکا که سرگرم تحقیقات پیرامون گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر لبنانی نزدیک به حزبالله بودند که از کشورهایی چون آرژانتین، برزیل و پاراگوئه به آمریکا مواد مخدر قاچاق میکردند، جالب آنکه آنها نیز به همین نام مشابه رسیده بودند : غلامرضا باغبانی.
باغبانی که آن زمان مشاور عملیات فرماندهی نیروی قدس بود در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره نهم کاندیدا شد اما از انتخابات بازماند و در دوره دهم نیز مجدداً کاندیدا شد که اینبار پیش از انتخابات انصراف داد.
چندی بعد وزارت خزانهداری ایالاتمتحده در چارچوب قانون موسوم به «کینگ پین»، غلامرضا باغبانی را به عنوان قاچاقچی بینالمللی مواد مخدر به دنیا معرفی کرد.
دیوید کوهن، معاون وقت این وزارتخانه اعلام کرد: «اقدام امروز وزارت خزانهداری دست داشتن نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را در قاچاق مواد مخدر آشکار میکند. اتهامی که ناپسند بودنش مضاعف است زیرا جدای از پخش مواد مخدر، فعالیت نیروی قدس بخشی از برنامهای گستردهتر برای حمایت از تروریسم است، ما همچنان به فعالیت خود در شناسایی و معرفی قاچاقچیان مواد مخدر و حامیان تروریسم، در هر نقطه از جهان که مشغول به اعمال خود هستند، ادامه خواهد داد.»
برپایه این بیانیه غلامرضا باغبانی از فرماندهان ارشد نیروی قدس در استان سیستان و بلوچستان نامش در دهها محموله بین المللی کشف شده مواد مخدر در اروپا و آمریکا آمده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
پلیس ایتالیا ضمن بازرسی از کامیونها ۵ تن مورفین کشف میکنند آنها در این تجسس ۹ شهروند عراقی و یک ایرانی را بازداشت میکنند.
مجددا در بهار ۱۳۹۲ یک محموله حاوی آدامس و شیرینیجات از بلوچستان پاکستان وارد ایران میشود و از مرز آستارا ایران را ترک میکند تا به چک برسد، پلیس چک پس از بازرسی این ترانزیت ۳۰۰ کیلو مواد مخدر (مورفین، تریاک و حشیش) را کشف میکند، در این بازرسی ۱ پاکستانی و ۲ عراقی بازداشت میشوند.
به دلیل مشابهت این محموله با محموله کشفشده در ایتالیا پلیس مبارزه با مواد مخدر اروپا(یوروپل)تحقیقاتی را آغاز میکند که در هر دومحموله به یک نام میرسند؛ #غلامرضا_باغبانی
این تحقیقات همزمان بوده با تحقیقات پلیس فدرال آمریکا که سرگرم تحقیقات پیرامون گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر لبنانی نزدیک به حزبالله بودند که از کشورهایی چون آرژانتین، برزیل و پاراگوئه به آمریکا مواد مخدر قاچاق میکردند، جالب آنکه آنها نیز به همین نام مشابه رسیده بودند : غلامرضا باغبانی.
باغبانی که آن زمان مشاور عملیات فرماندهی نیروی قدس بود در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره نهم کاندیدا شد اما از انتخابات بازماند و در دوره دهم نیز مجدداً کاندیدا شد که اینبار پیش از انتخابات انصراف داد.
چندی بعد وزارت خزانهداری ایالاتمتحده در چارچوب قانون موسوم به «کینگ پین»، غلامرضا باغبانی را به عنوان قاچاقچی بینالمللی مواد مخدر به دنیا معرفی کرد.
دیوید کوهن، معاون وقت این وزارتخانه اعلام کرد: «اقدام امروز وزارت خزانهداری دست داشتن نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را در قاچاق مواد مخدر آشکار میکند. اتهامی که ناپسند بودنش مضاعف است زیرا جدای از پخش مواد مخدر، فعالیت نیروی قدس بخشی از برنامهای گستردهتر برای حمایت از تروریسم است، ما همچنان به فعالیت خود در شناسایی و معرفی قاچاقچیان مواد مخدر و حامیان تروریسم، در هر نقطه از جهان که مشغول به اعمال خود هستند، ادامه خواهد داد.»
برپایه این بیانیه غلامرضا باغبانی از فرماندهان ارشد نیروی قدس در استان سیستان و بلوچستان نامش در دهها محموله بین المللی کشف شده مواد مخدر در اروپا و آمریکا آمده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی و هفت / در اواسط سال ۱۳۹۱ چهار کامیون ترانزیت از افغانستان وارد شهرستان زهک میشود و سپس ایران را به مقصد ترکیه ترک گفته و از ترکیه با کشتی راهی بندر تریست ایتالیا میشوند. پلیس ایتالیا ضمن بازرسی از کامیونها ۵ تن مورفین کشف میکنند آنها در این تجسس…
قسمت سی و هشت /به دنبال معرفی باغبانی بهعنوان قاچاقچی بینالمللی و نمایش دهها پرونده و مستندات و انتشار بخشهایی از اعتراف متهمان بازداشت شده در آذربایجان،ایتالیا،ترکیه و آمریکا که همه دال بر ارتباط با #غلامرضا_باغبانی داشت که با گذشت سالها از آن و همچنین استمرار تحریم و ممنوعیت ورود باغبانی به بیش از ۱۹ کشور آسیایی و آمریکای لاتین و اروپا و آمریکا تابحال نه سپاه پاسداران و نه باغبانی به این مورد هیچ اشارهای نکردهاند و با سکوت از آن گذشتهاند.
بیانیه وزارت خزانهداری به نکات مهم دیگری هم اشاره داشت: «باغبانی به قاچاقچیان مواد مخدر اجازه داده در قبال مساعدت این قاچاقچیان به نیروی قدس، محمولههای خود را با استفاده از خاک ایران به دیگر نقاط جهان برسانند. برای مثال، قاچاقچیهای افغان در برابر اجازه صدور محموله از طریق خاک ایران، بار اسلحه و مهمات سپاه پاسداران را از جانب سردار باغبانی به نیروهای طالبان تحویل دادهاند.
باغبانی نیز به قاچاقچیها در ارسال بار تریاک به درون مرزهای ایران کمکرسانی کرده »
اینها البته مانع از فعالیت باغبانی نشد چرا که شش سال بعد روزنامه سریلانکایی کولومبو گازیت گزارش کرد یک محموله هزار کیلویی هروئین ایرانی با ارزش بیش از یک میلیارد روپیه این کشور در یک عملیات ویژه و با مشارکت پلیس و نیروهای دریایی سریلانکا در آبهای جنوبی این کشور در یک کشتی ایرانی کشف و توقیف شده.تحقیقات مقامات سریلانکا نشان داد سرنشینان کشتی بخشی از هروئینها را به دریا ریختهاند.
این کشتی که از مبدأ پاکستان حرکت کرده و در دریاهای جنوب سریلانکا توقیف شده در تلاش بوده تا در ازای سلاح سبک و نیمه سبک و مهمات مربوطه با باند ماکندور مادوش، رهبر سرشناس مافیا مبادله شود.
پلیس پاکستان نیز به دنبال درخواست سریلانکا اسنادی از متهمان پاکستانی ارسال کرد که نشان میداد یکی از متهمان با باغبانی در ارتباط بوده.
در سپتامبر ۲۰۱۸ نیز گمرک بلغارستان اعلام کرد دو شهروند ایرانی را که میکوشیدند صدها کیلو هروئین به قیمت ۲۷ میلیون دلار از ایران به مقصد اتریش قاچاق کنند را دستگیر کرده است.
این دو شهروند ایرانی که ازآنها ۷۱۲ کیلو هروئین کشف شده بود اعتراف کردند از اعضای سپاه و تحت امر باغبانی هستند،همان استاد دانشگاه سپاه پاسداران…
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بیانیه وزارت خزانهداری به نکات مهم دیگری هم اشاره داشت: «باغبانی به قاچاقچیان مواد مخدر اجازه داده در قبال مساعدت این قاچاقچیان به نیروی قدس، محمولههای خود را با استفاده از خاک ایران به دیگر نقاط جهان برسانند. برای مثال، قاچاقچیهای افغان در برابر اجازه صدور محموله از طریق خاک ایران، بار اسلحه و مهمات سپاه پاسداران را از جانب سردار باغبانی به نیروهای طالبان تحویل دادهاند.
باغبانی نیز به قاچاقچیها در ارسال بار تریاک به درون مرزهای ایران کمکرسانی کرده »
اینها البته مانع از فعالیت باغبانی نشد چرا که شش سال بعد روزنامه سریلانکایی کولومبو گازیت گزارش کرد یک محموله هزار کیلویی هروئین ایرانی با ارزش بیش از یک میلیارد روپیه این کشور در یک عملیات ویژه و با مشارکت پلیس و نیروهای دریایی سریلانکا در آبهای جنوبی این کشور در یک کشتی ایرانی کشف و توقیف شده.تحقیقات مقامات سریلانکا نشان داد سرنشینان کشتی بخشی از هروئینها را به دریا ریختهاند.
این کشتی که از مبدأ پاکستان حرکت کرده و در دریاهای جنوب سریلانکا توقیف شده در تلاش بوده تا در ازای سلاح سبک و نیمه سبک و مهمات مربوطه با باند ماکندور مادوش، رهبر سرشناس مافیا مبادله شود.
پلیس پاکستان نیز به دنبال درخواست سریلانکا اسنادی از متهمان پاکستانی ارسال کرد که نشان میداد یکی از متهمان با باغبانی در ارتباط بوده.
در سپتامبر ۲۰۱۸ نیز گمرک بلغارستان اعلام کرد دو شهروند ایرانی را که میکوشیدند صدها کیلو هروئین به قیمت ۲۷ میلیون دلار از ایران به مقصد اتریش قاچاق کنند را دستگیر کرده است.
این دو شهروند ایرانی که ازآنها ۷۱۲ کیلو هروئین کشف شده بود اعتراف کردند از اعضای سپاه و تحت امر باغبانی هستند،همان استاد دانشگاه سپاه پاسداران…
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی و هشت /به دنبال معرفی باغبانی بهعنوان قاچاقچی بینالمللی و نمایش دهها پرونده و مستندات و انتشار بخشهایی از اعتراف متهمان بازداشت شده در آذربایجان،ایتالیا،ترکیه و آمریکا که همه دال بر ارتباط با #غلامرضا_باغبانی داشت که با گذشت سالها از آن و همچنین…
قسمت سی و نه /حسین هدایتی (زاده ۱۳۴۲ در دولاب، تهران)شهرت وی بیشتر به جهت کمکهای مالی کلان در اواخر دههٔ ۱۳۸۰ به تیم فوتبال پرسپولیس تهران و تأسیس باشگاه فوتبال استیلآذین تهران.
#حسین_هدایتی متولد محله دولاب تهران است.
او میگوید:« کار که عار نیست از واکسی دوره گرد شروع کرده تا کارگر تراشکاری تا اینکه سال ۱۳۶۰ وارد سپاه شده است و از زمانی که در سپاه بوده است عیدیهایی در حد ۲۵ هزار تومان دریافت میکرده است»
او می گوید این پولها را صرف خرید سکه، زمین و … میکرده و بهعنوان برکت زندگی به آنها مینگریسته.
که باگذشت زمان برخی از این زمینها قیمتشان به میلیاردها تومان میرسد. بهعنوان نمونه خودش به خرید زمینی به قیمت دو میلیارد و سپس فروش آن به قیمت سیصد میلیارد تومان، یا خرید زمینی به قیمت ۲۱ میلیارد تومان و افزایش قیمت آن زمین تا ۲۶۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ اشاره میکند.
اینکه در دهه ۶۰ یک پاسدار ۲۵ هزار تومان عیدی میگرفته است را هیچ پاسداری تائید نمیکند اما اینکه با حقوق حداقل ۱۷۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان(حقوق رایج اعضای سپاه در آن زمان) کسی بتواند زمین بخرد و اکنون یکی از چند فرد متمول ایران باشد هم البته طنزی بیش نیست!
کمی بعد مالک هلدینگ استیلآذین ایرانیان میشود که علاوه بر فعالیتهای ورزشی و باشگاهداری، درزمینهٔ تولید و صنعت فعالیت میکند.
در این خصوص میگوید:«هماکنون تعداد کارمندان فعال در کارخانههای من ۹ هزار نفر است و تعداد پرسنل رسمی و بیمهای من با در نظر گرفتن پرسنل غیررسمی، شاید به ۴۰ هزار نفر هم برسد،در ۱۴ استان کشور درزمینهٔ فولاد، نیروگاه، پالایشگاه، مواد غذایی، کشاورزی، آبزیان و میگو فعالیت میکنم. همه واحدها هم فعال هستند بهطوریکه در خوزستان همینالان حدود ۱۴۰۰ نفر پرسنل داریم»
درمجموع دو علاقه اصلی دارم که توی هر شرایطی ادامه خواهم داد:«یکی کارآفرینی و نون رساندن به مردم و دوم عشق ورزشیام، یعنی پرسپولیس!»
هدایتی در مصاحبه با یکی از نشریات ایران روایت دیگری گفته است:«بهاصطلاح امروزیها میشود گفت کودک کار بودم! عکسهایی هم از کار واکسی در همان دوران دارم که میتوانم در اختیار مجله شما بگذارم، وقتی ۱۴ ساله شدم و همزمان در دبیرستان تحصیل میکردم، پدرم کارگاهی را درزمینهٔ ساخت وسایل و تجهیزات یراقآلات چمدان و قطعهسازی برای ما راهاندازی کرد، کارکردم تا اوستا شدم.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#حسین_هدایتی متولد محله دولاب تهران است.
او میگوید:« کار که عار نیست از واکسی دوره گرد شروع کرده تا کارگر تراشکاری تا اینکه سال ۱۳۶۰ وارد سپاه شده است و از زمانی که در سپاه بوده است عیدیهایی در حد ۲۵ هزار تومان دریافت میکرده است»
او می گوید این پولها را صرف خرید سکه، زمین و … میکرده و بهعنوان برکت زندگی به آنها مینگریسته.
که باگذشت زمان برخی از این زمینها قیمتشان به میلیاردها تومان میرسد. بهعنوان نمونه خودش به خرید زمینی به قیمت دو میلیارد و سپس فروش آن به قیمت سیصد میلیارد تومان، یا خرید زمینی به قیمت ۲۱ میلیارد تومان و افزایش قیمت آن زمین تا ۲۶۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ اشاره میکند.
اینکه در دهه ۶۰ یک پاسدار ۲۵ هزار تومان عیدی میگرفته است را هیچ پاسداری تائید نمیکند اما اینکه با حقوق حداقل ۱۷۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان(حقوق رایج اعضای سپاه در آن زمان) کسی بتواند زمین بخرد و اکنون یکی از چند فرد متمول ایران باشد هم البته طنزی بیش نیست!
کمی بعد مالک هلدینگ استیلآذین ایرانیان میشود که علاوه بر فعالیتهای ورزشی و باشگاهداری، درزمینهٔ تولید و صنعت فعالیت میکند.
در این خصوص میگوید:«هماکنون تعداد کارمندان فعال در کارخانههای من ۹ هزار نفر است و تعداد پرسنل رسمی و بیمهای من با در نظر گرفتن پرسنل غیررسمی، شاید به ۴۰ هزار نفر هم برسد،در ۱۴ استان کشور درزمینهٔ فولاد، نیروگاه، پالایشگاه، مواد غذایی، کشاورزی، آبزیان و میگو فعالیت میکنم. همه واحدها هم فعال هستند بهطوریکه در خوزستان همینالان حدود ۱۴۰۰ نفر پرسنل داریم»
درمجموع دو علاقه اصلی دارم که توی هر شرایطی ادامه خواهم داد:«یکی کارآفرینی و نون رساندن به مردم و دوم عشق ورزشیام، یعنی پرسپولیس!»
هدایتی در مصاحبه با یکی از نشریات ایران روایت دیگری گفته است:«بهاصطلاح امروزیها میشود گفت کودک کار بودم! عکسهایی هم از کار واکسی در همان دوران دارم که میتوانم در اختیار مجله شما بگذارم، وقتی ۱۴ ساله شدم و همزمان در دبیرستان تحصیل میکردم، پدرم کارگاهی را درزمینهٔ ساخت وسایل و تجهیزات یراقآلات چمدان و قطعهسازی برای ما راهاندازی کرد، کارکردم تا اوستا شدم.»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی و نه /حسین هدایتی (زاده ۱۳۴۲ در دولاب، تهران)شهرت وی بیشتر به جهت کمکهای مالی کلان در اواخر دههٔ ۱۳۸۰ به تیم فوتبال پرسپولیس تهران و تأسیس باشگاه فوتبال استیلآذین تهران. #حسین_هدایتی متولد محله دولاب تهران است. او میگوید:« کار که عار نیست از واکسی…
قسمت چهل / دروغگو که باشی و یا مشکلی در یک جای زندگیات باشد حرفهایت ضد و نقیض و روایتهایت چند تا میشود، درست مثل حسین هدایتی.
روایت اول:
به سال ۱۳۹۱ و گفت و گوی او با «مهر» برمی گردد. به این خبرگزاری گفته بود که سال ۱۳۵۸ فعالیت اقتصادی خود را با ۱۳ هزار تومان آغاز کرده است؛ یعنی وقتی سال اول هنرستان بوده!
به مهر گفته بود: «من از کارگری و واکسی شروع کردم تا اینکه سال ۱۳۵۸ دو دستگاه پرس خریدم و گذاشتم در مغازه و واشرها و لولاهای کابینت میزدم. یواش یواش کارم را گسترش دادم و رفتم توی کار تولیدات تزیینات پرده. بعدش ۱۱ هزار متر سوله در شهرک صنعتی علیآباد خریدم.»
روایت دوم:
می گوید که او در خانواده ای متمول به دنیا آمده است؛ یعنی از بدو تولد سرمایه دار بوده و نیازی هم به فعالیت های ریز اقتصادی برای پول روی پول و ثروت روی ثروت گذاشتن نداشته است.
پایگاه خبری «پیک دانشجو» سال ۱۳۹۳ در گزارشی، #حسین_هدایتی را متولد محله دولاب تهران و از پدری کارخانه دار معرفی کرد. ننوشت که دقیقا پدر هدایتی صاحب چه کارخانه ای بوده اما ادعا کرد که پدر، پسر را از سنین نوجوانی صاحب مغازه فروش واشر، لوله و کابینت آشپرخانه در محله «پیروزی» کرده بود.
روایت سوم:
کمی متفاوت تر است؛ سال ۱۳۹۳ حسین هدایتی کمی پیشینه خود را تصحیح می کند. پس از انتشار بخشی از تصاویرش با لباس فرم سپاه پاسداران در دهه ۱۳۶۰، او با تایید فعالیت خود در نیروی زمینی سپاه، بخشی از ثروت خود را معطوف به همان دوران و البته هوش و ذکاوت خود عنوان کرد.
هدایتی گفته بود سپاه در پایان هر سال به پرسنل خود عیدی ویژه ای می داد. رقم آخرین دریافتی او به عنوان عیدی را بیست و پنج هزار تومان عنوان کرد و مدعی شد با همان رقم سکه خریده و چون پول سپاه برکت داشته، روی سکه ها سود سرشاری کرده است.
تصور کنید که سال ۱۳۶۷ حسین هدایتی با تمام ۲۵ هزار تومان دارایی اش، سکه تمام بهار آزادی خریده باشد. جدول قیمت سکه طی چهار دهه اخیر نشان می دهد که بهای سکه طلا در این سال، ۹ هزار و ۹۳۹ تومان بوده است؛ یعنی دو و نیم سکه در همان سال.
معادله های اقتصادی هدایتی نشان می دهند که با دو یا سه سکه بهار آزادی می توان طی سه دهه، یکی از هشت ثروتمند اول ایران شد! خنده دار نیست؟
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت اول:
به سال ۱۳۹۱ و گفت و گوی او با «مهر» برمی گردد. به این خبرگزاری گفته بود که سال ۱۳۵۸ فعالیت اقتصادی خود را با ۱۳ هزار تومان آغاز کرده است؛ یعنی وقتی سال اول هنرستان بوده!
به مهر گفته بود: «من از کارگری و واکسی شروع کردم تا اینکه سال ۱۳۵۸ دو دستگاه پرس خریدم و گذاشتم در مغازه و واشرها و لولاهای کابینت میزدم. یواش یواش کارم را گسترش دادم و رفتم توی کار تولیدات تزیینات پرده. بعدش ۱۱ هزار متر سوله در شهرک صنعتی علیآباد خریدم.»
روایت دوم:
می گوید که او در خانواده ای متمول به دنیا آمده است؛ یعنی از بدو تولد سرمایه دار بوده و نیازی هم به فعالیت های ریز اقتصادی برای پول روی پول و ثروت روی ثروت گذاشتن نداشته است.
پایگاه خبری «پیک دانشجو» سال ۱۳۹۳ در گزارشی، #حسین_هدایتی را متولد محله دولاب تهران و از پدری کارخانه دار معرفی کرد. ننوشت که دقیقا پدر هدایتی صاحب چه کارخانه ای بوده اما ادعا کرد که پدر، پسر را از سنین نوجوانی صاحب مغازه فروش واشر، لوله و کابینت آشپرخانه در محله «پیروزی» کرده بود.
روایت سوم:
کمی متفاوت تر است؛ سال ۱۳۹۳ حسین هدایتی کمی پیشینه خود را تصحیح می کند. پس از انتشار بخشی از تصاویرش با لباس فرم سپاه پاسداران در دهه ۱۳۶۰، او با تایید فعالیت خود در نیروی زمینی سپاه، بخشی از ثروت خود را معطوف به همان دوران و البته هوش و ذکاوت خود عنوان کرد.
هدایتی گفته بود سپاه در پایان هر سال به پرسنل خود عیدی ویژه ای می داد. رقم آخرین دریافتی او به عنوان عیدی را بیست و پنج هزار تومان عنوان کرد و مدعی شد با همان رقم سکه خریده و چون پول سپاه برکت داشته، روی سکه ها سود سرشاری کرده است.
تصور کنید که سال ۱۳۶۷ حسین هدایتی با تمام ۲۵ هزار تومان دارایی اش، سکه تمام بهار آزادی خریده باشد. جدول قیمت سکه طی چهار دهه اخیر نشان می دهد که بهای سکه طلا در این سال، ۹ هزار و ۹۳۹ تومان بوده است؛ یعنی دو و نیم سکه در همان سال.
معادله های اقتصادی هدایتی نشان می دهند که با دو یا سه سکه بهار آزادی می توان طی سه دهه، یکی از هشت ثروتمند اول ایران شد! خنده دار نیست؟
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing