ایران بریفینگ
6.12K subscribers
14.2K photos
24.1K videos
26.7K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
قسمت هشتم/ چمران در این نامه از خمینی به دلیل نزدیکی به معمر قذافی، رهبر لیبی، بشدت انتقاد کرده و با لحنی سرزنش آمیز خمینی را به دلیل نادیده گرفتن مسأله ربایش #امام_موسی_صدر توسط قذافی، بشدت مورد انتقاد قرار می دهد. در این نامه آمده است: «آیت الله! نمی‌دانم…
قسمت نهم/ دانستیم که مصطفی چمران در روزهای پایانی زندگی خود نامه ای به خمینی نوشته نامه ای که کمتر منتشر شده و بسیاری درباره آن سکوت کرده اند .
چمران در این نامه تکان دهنده به خمینی به دلیل نزدیکی به معمر قذافی، رهبر لیبی، بشدت انتقاد کرده و با لحنی سرزنش آمیز آیت الله خمینی را به دلیل نادیده گرفتن مسأله ربایش آیت الله موسی صدر توسط رژیم قذافی، بشدت مورد انتقاد قرار می دهد.
لحن پرخاشگرانه این نامه حکایت از تجدید نظر عمیق کسانی مانند چمران دربارۀ خمینی وانقلابش دارد ومی‌تواند پاسخ معمای حذف زودهنگام چمران از صحنه سیاست درجمهوری اسلامی باشد.
همچنانکه این نامه را می توان یکی از مهمترین اسناد همکاری حکومت ایران با رژیم قذافی درجهت حذف آیت الله موسی صدر از صحنه سیاسی لبنان وباز کردن فضا برای فعالیت آزادتر طیف عاملان رژیم مطلقه فقیه درلبنان دانست.
همه دلایل کشته شدن مرموز مصطفی چمران را در این نامه می توان یافت.
با مرگ و حذف #مصطفی_چمران عملا ستاد فرماندهی جنگ دجار فقدان رهبری شد، چمران در #ستاد_جنگهای_نامنظم عملا در دو‌جبهه فراگیر غرب و جنوب ساختار موزاییکی مدیریت جنگ را بر عهده داشت، روابط نزدیک چمران با دولت و همچنین با #ابوالحسن_بنی_صدر و از سوی دیگر با خمینی و نیروهای ارتش و سپاه یک ویژگی منحصر بفردی به او داده بود که البته تا پایان #جنگ_ایران_عراق هیچ بدیلی نتوانست بیابد حتی با وجود افرادی چون #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، چمران در مدت کوتاهی توانست صدام به مرزهای رسمی بازگرداند و‌ اگر میانگین حضور وی در جنگ را محاسبه نمائیم وی روزی ۵۰ کیلومتر خاک ایران را توانسته بازپس گیرد.
با حذف چمران اکنون عرصه برای #محسن_رضایی و بالطبع برای سپاه پاسداران باز شد، در آن زمان سپاه پاسداران اگر چه نه نیروی لازم و‌ نه تخصص لازم و نه حتی توان نظامی و تسلیحاتی لازم را داشت اما سرسختانه می‌کوشید تا همه امور جنگ را انحصارا در دست خود داشته باشد، سرسختی و لحاجتی که اگر چه زیان‌های جبران ناپذیری به ایران از جمله استمرار هشت ساله جنگ و کشته و زخمی شدن بیش از یک میلیون ایرانی برجای گذاشت اما به قدرتمند شدن سپاه پاسداران و آبدیده دشدن حکومت آیت الله ها انجامید.
#چپهای_امنیتی با حذفهای سیاستمداران انقلابی آنچنان که پیشتر مفصلا شرح دادیم و با حذف #سپهبد_قرنی و چمران راه را برای سلف سازمان مجاهدین انقلاب باز کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت نهم/ دانستیم که مصطفی چمران در روزهای پایانی زندگی خود نامه ای به خمینی نوشته نامه ای که کمتر منتشر شده و بسیاری درباره آن سکوت کرده اند . چمران در این نامه تکان دهنده به خمینی به دلیل نزدیکی به معمر قذافی، رهبر لیبی، بشدت انتقاد کرده و با لحنی سرزنش…
قسمت دهم / چهار ماه بعد از کشته شدن #مصطفی_چمران بزرگ‌ترین ضایعه برای نیروهای مسلح ایران که تا کنون نیز سابقه نداشته است به وقوع پیوست واقعه‌ای که بی‌شک در استمرار جنگ و سقوط شهرهای خرمشهر، آبادان و ... تأثیر به سزایی داشت و در نتیجه جنگ ایران و عراق را به یک جنگ طولانی تبدیل کرد.
فاجعه کشته شدن ۶ تن از کلیدی‌ترین فرماندهان نظامی ایران در حساس ترین لحظات جنگ ایران و عراق ، حادثه ای که هنوز با گذشت قریب ۳۰ سال از آن جعبه سیاهش نه تنها گشوده نشده که یافت هم نشد !

پرواز هواپیمای  سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش از اهواز به مقصد تهران، در تاریخ ۷ مهرماه ۱۳۶۰ در نزدیکی تهران (کهریزک) سقوط کرد و از ۱۰۰ سرنشین آن که بخش اعظم آنها مجروحان جنگی بودند، تنها ۲۲ نفر (۱۸ مسافر و ۴ کادر پروازی) زنده ماندند.
در این واقعه #محمد_جهان_آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر، #یوسف_کلاهدوز ، قائم‌مقام سپاه پاسداران، #جواد_فکوری ، فرمانده نیروی هوایی ارتش و قائم‌مقام رئیس ستاد مشترک ارتش، #ولی_فلاحی ، جانشین ستاد مشترک ارتش و #موسی_نامجو ، وزیر دفاع کشته شدند.

اهمیت سرنشینان پرواز یاد شده آنجاست که در میان یک جنگ ناگهان وزارت دفاع کشور ،ستاد مشترک ارتش، نیروی هوایی ارتش  و سپاه پاسداران در یک روز با خلأ فرمانده خود مواجه شدند.
این رخداد باعث تغییر یافتن معادلات #جنگ_ایران_عراق شد و طرح عملیات آزادسازی خرمشهر نیز به علت ضعف فرمانده و تحلیل عملیات به  ۸ ماه بعد از آن موکول شد.

روایت‌ها متفاوت است، اولین روایت که ساعاتی پس از وقوع حادثه از صداوسیمای ایران پخش شد هدف قرار گرفتن هواپیما توسط هواپیماهای جنگنده عراق بود.
چند روز با تکذیب حمله جنگنده های عراقی و اعلام اشتباه رادار اعلام شد نقص فنی علت سقوط هواپیمای فرماندهان بوده است.
اما با نقاهت یافتن مجروحان و اعلام مشاهده انفجار در هواپیما بحث بمب‌گذاری در هواپیما مطرح شد.
به دنبال این روایت آخر بود که نتیجه نهایی را موکول به یافتن و بازخوانی جعبه سیاه هواپیما کردند ، جعبه سیاهی که هرگز یافت نشد !

صرف نظر از مجروحان این هواپیما حامل کلیدی ترین فرماندهان نظامی ارتش و سپاه بود که بیش از یک هفته در اهواز در قرارگاه کربلا بر سر نحوه و نوع ادامه جنگ در حال بحث و بررسی بودند، اما به نتیجه نمی‌رسند نهایتا مقرر ‌می‌شود برای کسب تکلیف به جماران بیایند اما هرگز به مقصد نمی‌رسند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت دهم / چهار ماه بعد از کشته شدن #مصطفی_چمران بزرگ‌ترین ضایعه برای نیروهای مسلح ایران که تا کنون نیز سابقه نداشته است به وقوع پیوست واقعه‌ای که بی‌شک در استمرار جنگ و سقوط شهرهای خرمشهر، آبادان و ... تأثیر به سزایی داشت و در نتیجه جنگ ایران و عراق را به…
قسمت یازدهم / پس از برکناری ابوالحسن بنی‌صدر از مقام فرماندهی کل قوا، بحث بر سر فرماندهی جنگ یکی از مهمترین بحث های بنیادین ارتش و سپاه بود، در اولین اقدام فرماندهان جنگ‌ یک قرارگاه مشترک با نام کربلا تاسیس کردند تا امکان همکاری مشترک سپاه پاسداران و ارتش، میسر شود.
با صدور پیام خمینی در جهت شکسته شدن حصر آبادان، نیروی زمینی ارتش با طراحی این عملیات و محول کردن آن به لشکر ۷۷ خراسان، در ساعت یک بامداد ۵ مهر ۱۳۶۰ با نام عملیات ثامن‌الائمه، در ۳ محور دارخوین، فیاضیه و جاده آبادان-ماهشهر، به اجرا درآمد،
پس از عملیات موفقیت آمیز ثامن‌الائمه و شکست حصر آبادان، حالا بحث بر سر چگونگی آزاد سازی خرمشهر و ورود یا عدم ورود به آنسوی مرزهای ایران بین فرماندهان نظامی بالا می‌گیرد، آنطور که #محسن_رضایی در شرح سانحه #هواپیمای_سی_۱۳۰ گفته است:«سه روز در اهواز بحث کردیم، به نتیجه نرسیدیم،در آخر همه تصمیم گرفتیم چون فرمان شکست حصر آبادان را حضرت امام بر ما واجب و‌ تکلیف کرده بود هم برای ارائه گزارش عملیات نزد ایشان برویم و هم بر سر ادامه جنگ و ورود به خاک عراق و یا مقاومت بر سر مرزها که تشکیک نظری به وجود آمده بود همگی نزد امام برویم…..»
فرماندهان فوق همگی عازم تهران می‌شوند و جالب آنکه محسن رضایی در پلکان هواپیما از این سفر مهم منصرف شده و مدعی می‌شود باید به دزفول برود.
اگر چه ورود به خاک عراق و همچنین فرماندهی جنگ اصلی ترین سئوال و‌ مشکل لاینحل فرماندهان عازم تهران بود اماذسقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش در منطقه کهریزک تهران که منجر به کشته شدن آنها یعنی ولی‌الله فلاحی، جواد فکوری، سید موسی نامجو، یوسف کلاهدوز و محمد جهان‌آرا شد عملاً این مشکل فراموش شد و بدون فرمان خاصی و در نبود این فرماندهان محسن رضایی بصورت خود خوانده تا دو سال آینده که قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء در سال ۱۳۶۲ تأسیس شد را بر عهده گرفت، جالب آنکه پس از آن نیز فرماندهی جنگ بر عهده #اکبر_هاشمی_رفسنجانی قرار گرفت که بیشترین نزدیکی فکری و سیاسی را به محسن رضایی داشت، بحث ورود یا عدم ورود به خاک‌ عراق هم فراموش شد، همین مسئله البته بعدها به یکی از بزرگترین نکات اختلاف بین خمینی و منتظری تبدیل شد.
با نگاهی دقیق تر تمانی فرماندهان کشته شده در این هواپیما دارای زاویه‌های فکری و‌ سیاسی با خمینی و‌ یا محسن رضایی داشتند.

ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت یازدهم / پس از برکناری ابوالحسن بنی‌صدر از مقام فرماندهی کل قوا، بحث بر سر فرماندهی جنگ یکی از مهمترین بحث های بنیادین ارتش و سپاه بود، در اولین اقدام فرماندهان جنگ‌ یک قرارگاه مشترک با نام کربلا تاسیس کردند تا امکان همکاری مشترک سپاه پاسداران و ارتش،…
قسمت دوازدهم / چند تن از فرماندهان مصمم بودند از فرصت پیدا شده در دیدار با خمینی گلایه های خود را نیز مطرح کنند ؛
#محمد_جهان_آرا فرمانده ارشد سپاه و فرمانده سپاه خرمشهر ، در میانه #عملیات_ثامن_الائمه متوجه می‌شود برادرش به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق بازداشت شده این در حالی است که وی معتقد بود بازداشت برادرش صرفا ابزار فشاری است برای استعفای وی از فرماندهی سپاه خرمشهر است (اتهامی که هرگز اثبات نشد اما او همراه با دیگر زندانیان در سال ۱۳۶۷ اعدام شد).
#جواد_فکوری که خود در کشف کودتای نوژه دست داشت در این سفر به بازدید پایگاه دزفول رفته بود متوجه می‌شود این پایگاه سه هفته است هیچ فرمانده ارشد و خلبانی ندارد و همگی توسط دادگاه انقلاب به اتهام خیانت و ظن کودتا بازداشت شده اند.
تیمسار قهرمانیان از خلبانان وقت پایگاه وحدتی درباره این بازدید ، شهریور ۱۳۷۵ در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در ویژه نامه سالگرد جنگ چنین گفته است:
«... ریختند داخل پایگاه به نحوی هم ریختند که خوب زمان جنگ بود و ما اول فکر کردیم عراقی هستند همه صورتهایشان را با پارچه و چفیه پوشانده بودند ساعت ۷ یا ۸ شب بود تو گرگ و میش غروب بودیم از دژبانی نمی‌دانم به چه نحوی عبور کرده بودند ولی ما در اتاق ستاد پایگاه بودیم که از پنجره دیدیم چند تا ماشین جیپ و آهو اسلحه به دست پیاده شدند، سرهنگ بدره ای تازه از اصفهان آمده بود و هنوز حکم فرماندهی اش هم صادر نشده بود از کشو کلت را برداشت و رفتیم بیرون که گفتند ما از سوی دادگاه انقلاب هستیم این هم حکم آقای ری شهری!
سرهنگ بدره ای را با ۲۰ شاید هم ۳۰ نفر دقیق یادم نیست یعنی همه را به زور داخل یک مینی بوس جا دادند که اینها قصد کودتا داشتند »
قهرمانیان در ادامه می گوید : « حتی یک سرباز صفر هم این را می داند کودتا در تهران باید صورت بگیرد نه دزفول ما از دزفول چه جوری اصلا می توانستیم کودتا بکنیم ؟ کدام قانون اجازه می دهد در وسط جنگ و آماده باش، ۱۰ یا ۲۰ خلبان جنگنده را که هر لحظه به وجودشان احتیاج است بازداشت کنند و ببرند، ما اینها را به سرهنگ #موسی_نامجو و تیمسار فلاحی و تیمسار فکوری که آمده بودند بازدید گفتیم  فکوری خودش هم تبریزی بود و من هم تبریزی هستم بقول ما تبریزی ها رگش باد کرد و گفت من بروم تهران تا اینها را آزاد نکنم خانه نمی روم که البته هرگز به تهران هم نرسیدند »

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت دوازدهم / چند تن از فرماندهان مصمم بودند از فرصت پیدا شده در دیدار با خمینی گلایه های خود را نیز مطرح کنند ؛ #محمد_جهان_آرا فرمانده ارشد سپاه و فرمانده سپاه خرمشهر ، در میانه #عملیات_ثامن_الائمه متوجه می‌شود برادرش به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق…
قسمت سیزدهم / بنابر شواهد و قرائن موجود بهرروی ظاهرا دستور حذف دست کم سه فرمانده از میان این فرماندهان کشته شده از هفته‌ها قبل آمده بوده؛
اغلب کشته‌شدگان در ماه‌ها وهفته‌های منجر به سقوط هواپیمایشان تهدیدات بسیاری شده‌ بودند.
#موسی_نامجو وزیر دفاع، #یوسف_کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران، #ولی_الله_فلاحی فرمانده ستاد مشترک ارتش نجات یافتگان حادثه #انفجار_نخست_وزیری بودند که یکماه پیش از آن به وقوع پیوسته بود و در پی آن محمد علی رجایی رئیس‌جمهور و محمدجواد باهنر نخست‌وزی کشته شده بودند.
«علی فکوری» فرزند #جواد_فکوری در مصاحبه با ایسنا در مهر ۱۳۹۶ به مناسبت سالگرد پدرش اما یک نکته عجیب دیگر را هم باز می کند و می‌گوید: «ما قصر فیروزه می‌نشستیم خانه‌های سازمانی نیروی هوایی ارتش تقریباً شاید ده روز قبل از شهادت پدرم بود نیمه‌های شب چند نفر از دوستان پدرم با کامیونی آمدند و همان شب ما به دوشان تپه که وضعیت مراقبتی بیشتری داشت نقل‌مکان کردیم، پدرم که به ما چیزی نگفت ولی بعدها از دوستانش شنیدم که اطلاعاتی به آن‌ها رسیده بود که می‌خواهند خانه ما را منفجر کنند!»
جمهوری اسلامی هرگز مشخص نکرده است تاکنون که در آخرین جلسه #شورای_عالی_امنیت_ملی در نخست وزیری چه گذشته است چرا که اگر چه حضور فکوری، نامجو، کلاهدوز و فلاحی در جلسه امنیت نخست وزیری معمول بوده است اما حضور #بهزاد_نبوی و #محسن_سازگارا در آن‌جلسه رسم‌ و رویه نبوده است، مدیریت جلسه را #مسعود_کشمیری برعهده داشته #خسرو_تهرانی مسئول #اطلاعات_نخست_وزیری فرماندهان نظامی ارتش و‌ سپاه را احضار کرده، چرایی این احضار را نیز تاکنون مجاری رسمی کشور عنوان نکرده‌اند.
پس از انفجار، #محمد_علی_رجایی و #محمد_رضا_باهنر در دم کشته می‌شوند، موسی نامجو وزیر دفاع، یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران و‌ ولی الله فلاحی فرمانده ستاد مشترک ارتش همگی در کنار خسرو تهرانی از مجروح شدگان این انفجار بوده‌اند که به بیمارستان منتقل شده‌اند، بهزاد نبوی و محسن سازگارا از جمله حاضران در آن جلسه اگر چه دیده بودند که مسعود کشمیری لحظاتی قبل از انفجار اتاق را ترک کرده بود اما هیچ نمی‌گویند و‌ سیاهپوش در خانه کشمیری عزادار بودند، تا اینکه کلاهدوز به هوش آمده و‌ شرح انفجار را می‌دهد.
بلافاصله خسرو‌ تهرانی، محسن سازگارا و بهزاد نبوی،حسن کامران بازداشت می‌شوند…
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سیزدهم / بنابر شواهد و قرائن موجود بهرروی ظاهرا دستور حذف دست کم سه فرمانده از میان این فرماندهان کشته شده از هفته‌ها قبل آمده بوده؛ اغلب کشته‌شدگان در ماه‌ها وهفته‌های منجر به سقوط هواپیمایشان تهدیدات بسیاری شده‌ بودند. #موسی_نامجو وزیر دفاع، #یوسف_کلاهدوز…
قسمت چهاردهم / به هواپیمای سی-۱۳۰ بازگردیم : با آنکه در سخنان اولیه برخی مقامات، خرابکاری در هواپیما محتمل دانسته شده بود، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در یادداشت‌های خود در روز بعد از حادثه نوشته است: «تحقیقات نشان می‌دهد که سقوط هواپیما به احتمال قوی خرابکاری نبوده است» وی در خاطرات خود به تحقیقات اشاره نمی‌کند اما هرچه هست فرض نقص فنی در مورد این هواپیما مردود است .

محمود خرم‌دل کمک‌ خلبان پرواز این حادثه ، در مورد شب سقوط و پرواز می‌گوید:«پس از ترک اهواز همه‌چیز مرتب بود تا حدود ساعت ۸ شب به نزدیکی حسن‌آباد فشافویه رسیده بودیم. در این زمان سیستم برق هواپیما به‌طور کامل از کار افتاد و تاریکی همه‌جا را فراگرفت و تنها چراغ‌های حرم عبدالعظیم دیده می‌شدند. براثر قطع برق موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد.

#جواد_فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغ‌قوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخ‌ها رفت. هواپیما با سرعتی آهسته و به‌طور افقی به سمت زمین درحرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. ازآنجاکه یکی از چرخ‌ها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم‌شده و روی زمین کشیده شد.
کارشناسان نظامی در مورد هواپیمای سی -۱۳۰ می‌گویند که این هواپیما حتی با یک موتور نیز می‌تواند حرکت کند و در صورت ازکارافتادن آن‌یک موتور و حتی باز نشدن چرخ‌ها هم به‌راحتی می‌تواند بر روی زمین بنشیند و کنترل هیدرولیک بال‌ها به‌صورت دستی و بدون نیاز به برق این کار را انجام می‌دهند، کاری که خلبان و کمک‌خلبان انجام دادند و هواپیما را سالم بر زمین نشاندند، پس از نشست اضطراری کمک‌خلبان با باز کردن پنجره از هواپیما خارج می‌شود اما لحظاتی بعد هواپیما منفجر می‌شود!
درحالی‌که فاصله کهریزک با اولین فرودگاه نظامی ایران در قلعه مرغی با خودرو نیز نیم ساعت بیشتر نمی‌شود، اما یک ساعت بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل می رسد.
سرهنگ صولتی سر خلبان پرواز نیز می‌گوید پس از بلند شدن از فرودگاه اهواز و طی مسافتی ناگهان صدای انفجاری که ناشی از خرابی‌های برق بود بلند شد و به دنبال آن چهار موتور هواپیما از کار افتاد، او توضیح نمی‌دهد چگونه پس از بلند شدن از فرودگاه اهواز و شنیدن صدای انفجار تا تهران آمده است و چرا در هیچ فرودگاه میان اهواز تا تهران ننشسته است؟
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت چهاردهم / به هواپیمای سی-۱۳۰ بازگردیم : با آنکه در سخنان اولیه برخی مقامات، خرابکاری در هواپیما محتمل دانسته شده بود، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در یادداشت‌های خود در روز بعد از حادثه نوشته است: «تحقیقات نشان می‌دهد که سقوط هواپیما به احتمال قوی خرابکاری نبوده…
قسمت پانزدهم‌/ هوشنگ صمدی، یک فرمانده میانی نیروی دریایی ارتش در مصاحبه‌ای با روزنامه قانون نیز روایت دیگری دارد او علت سقوط پرواز سی ۱۳۰ را شلیک پدافند خودی می‌داند وی در سؤال خبرنگار که علت سقوط هواپیمای فرماندهان جنگ را جویا می‌شود چنین پاسخ می‌دهد: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند»
در جلد پانزدهم از مجموعه «روزشمار جنگ ایران و عراق» با عنوان «شکستن محاصره آبادان» سقوط هواپیمای سی ۱۳۰ چنین آمده است:
«هواپیمای نظامی سی ۱۳۰ که حامل ۴۰ سرنشین از جمله ۵ فرمانده ارشد نظامی سپاه و ارتش، ۲۷ نفر از مجروحان عملیات ثامن‌الائمه و پیکر ۳۲ تن از شهیدان این عملیات بود در مسیر پرواز اهواز ـ تهران در منطقه کهریزک در جنوب تهران سقوط کرد.
در این حادثه که ساعت ۵۹: ۱۹ امروز در ۱۷ مایلی فرودگاه مهرآباد و در جنوب غربی کهریزک اتفاق افتاد، یکباره هر ۴ موتور هواپیما به‌دلیل نامشخص و مشکوک خاموش شدند. خلبان کوشید هواپیما را در همان منطقه به زمین بنشاند. چرخ‌‌های هواپیما به‌وسیله دستگیره دستی باز شد و هواپیما در زمین ناهموار فرود آمد، اما پس از مسافتی حدود ۲۷۰ متر، به دلیل ناهمواری زمین، نداشتن تعادل و برخورد بال چپ به زمین، هواپیما متلاشی شد و آتش گرفت.
علی فکوری فرزند #جواد_فکوری همچنین در مصاحبه با روزنامه قانون نیز حرف‌های شنیدنی دیگری نیز می‌زند، او در پاسخ به سؤال در مورد نحوه شهادت پدرتان و سقوط هواپیمای هرکولس برای خانواده شما سؤالی پیش نیامد؟ می‌گوید: بله ابهامات وجود داشت پیگیری کردیم اما پاسخ درستی دریافت نکردیم، من همین‌جا اعلام می‌کنم که بعدازاین همه‌سال، سنوات پدر من هنوز پرداخت‌نشده است. خانواده بنده نیز با مشکلات مالی روبه‌رو هستند. این مطلبی را که می‌گویم به مردم اطلاع دهید که در این اواخر عده‌ای از آقازادگان که سنشان به جنگ نیز نمی‌رسد، می‌روند و کارت جانبازی می‌گیرند. افرادی که از فراوانی داشتن ژن خوب فقط در رختخواب بوده‌اند»
مرگهای مشکوک فرماندهان نظامی در جمهوری اسلامی هرگز پایان نیافت و تا امروز نیز ادامه دارد.
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت پانزدهم‌/ هوشنگ صمدی، یک فرمانده میانی نیروی دریایی ارتش در مصاحبه‌ای با روزنامه قانون نیز روایت دیگری دارد او علت سقوط پرواز سی ۱۳۰ را شلیک پدافند خودی می‌داند وی در سؤال خبرنگار که علت سقوط هواپیمای فرماندهان جنگ را جویا می‌شود چنین پاسخ می‌دهد: «هواپیما…
قسمت شانزدهم / بعد از فاجعه هواپیمای  سی ۱۳۰ ، شهادت فرماندهان کلیدی در میدان‌های نبرد نیز شدت می‌گیرد:
محسن وزوایی بهار ۶۱
غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری؛ زمستان ۶۱
احمد متوسلیان؛ در بهار ۶۱ به همراه چهار تن دیگر در لبنان ناپدید می‌شود
محمد بروجردی؛ تابستان ۶۲
محمدابراهیم همت؛ زمستان ۶۲
مهدی باکری؛ زمستان ۶۳
به جرئت می‌توان گفت؛«حتی یک فرمانده جنگ نیست که مرگش مشکوک و ابهام زا نباشد»
در نگاهی دقیق‌تر می‌توان گفت عمده وجه اشتراک بسیاری از این فرماندهان کشته شده نیز نارضایتی شان از نحوه اداره جنگ بوده است، ویدئوی، صدای حسن باقری را پیشتر شنیدیم،این شهید پس از عملیات رمضان بشدت از بی‌مبالاتی #محسن_رضایی و #اکبر_هاشمی_رفسنجانی گلایه کرده نارضایتی شدید او از نحوه عملیات و مدیریت جنگ در سطر سطر سخنانش شنیده می‌شود:« ما برایمان شهید دادن در شناسایی سخت شده، ولی خیلی راحت شده که ۳۰۰ جنازه را در عملیات وسط معرکه بگذاریم و عقب برگردیم،کارکردن قبل از عملیات خیلی سخت شده، اما تلفات دادن در داخل عملیات خیلی ساده شده و هیچ به روی خودمان هم نمی‌آوریم. هنوز مطالب این عملیات به صورت کامل در داخل مردم منعکس نشده است، الان اگر داخل مردم بروید، سرشان علامت سؤال است که جنازه بچه‌های ما کجاست. بروید شهرتان تا ببینید چه خبر است؟
شهید #حسن_باقری این سخنان را در قرارگاه جنوب در شهریور ۱۳۶۱ می گوید و بهمن ۱۳۶۱ در منطقه فکه هنگامی که مشغول شناسایی منطقه دشمن و آماده‌سازی عملیات والفجر مقدماتی بود، در سنگر دیده‌بان مورد اصابت گلوله خمپاره ظاهرا خودی قرار می گیرد و به شهادت میرسد.

و یا در مورد #احمد_متوسلیان فرمانده لشکر ۲۷ که در اوج جنگ ایران و عراق با توجه به اینکه مهمترین و استراتژیک ترین لشکر سپاه ، لشکر ۲۷ بوده است فرمانده اش به لبنان فرستاده می شود و بعد از مفقود شدنش فرمانده وقت کل سپاه می گوید :راحت شدیم !
کامران غضنفری از راویان #جنگ_ایران_عراق در هفته نامه نه دی نوشت: «یکی از اعضای سپاه تعریف می کند که یک روز در جلسه ای در مقر سپاه در تهران واقع در خیابان فلسطین، از #علی_شمخانی سؤال می شود که این چه برخوردی بود که با حاج احمد متوسلیان کردید ؟ مگر قرار نبود که در تبادل با اسرائیل ، او آزاد شود؟ 
 اما شمخانی پاسخ می دهد : «احمد متوسلیان دندان کرم خورده ای بود که ما آنرا کندیم و انداختیم دور»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت شانزدهم / بعد از فاجعه هواپیمای  سی ۱۳۰ ، شهادت فرماندهان کلیدی در میدان‌های نبرد نیز شدت می‌گیرد: محسن وزوایی بهار ۶۱ غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری؛ زمستان ۶۱ احمد متوسلیان؛ در بهار ۶۱ به همراه چهار تن دیگر در لبنان ناپدید می‌شود محمد بروجردی؛ تابستان…
قسمت هفدهم/ برادر احمد متوسلیان در مورد دندان کرم خورده بودن احمد می گوید : یک سری صحبت‌هایی همیشه در خصوص حاج‌احمد متوسلیان وجود داشته که با اسم رمز «دندان کرم خورده» مشخص می‌شود. به این معنی که اهمال‌کاری‌هایی در خصوص پیگیری سرنوشت آنها صورت گرفته است نظر شما چیست؟
احتمال دارد مسائلی پشت پرده باشد. همان زمان یک شخص امریکایی که رئیس دانشگاه‌های لبنان بوده توسط نیروهای مقاومت اسیر می‌شود که با دیپلمات‌ها معاوضه شوند منتها آن طور که می‌گویند از تهران دستور می‌آید و به بچه‌های سپاهی که آنجا بودند می‌گویند شما برگردید و دخالت نکنید. این اتفاق در اولین سال ربایش #احمد_متوسلیان و سه دیپلمات دیگر بود. این قضیه است که باعث می‌شود احتمال سیاسی‌گری در خصوص این مسئله وجود داشته باشد. الان ۳۴ سال از ربایش حاجی و دوستانش می‌گذرد. برای ما که خانواده‌اش هستیم طی این سال‌ها به خوبی تجربه شده که هر سال در سالگرد آزادی خرمشهر و سالگرد اسارت این چهار تن مرتب از حاجی و دیپلمات‌ها می‌گویند و خبرنگاران و رادیو و تلویزیون این‌ها را مطرح می‌کنند و بعد از چند روز فراموش می‌شوند و می‌افتد سال بعد.
اما واقعیت اینجاست که بخش‌هایی در جمهوری اسلامی می‌دانند مه داستان متوسلیان تمام شده است و‌حای پبکر آنها را نیز سالها شناسایی کرده و‌به ایران آورده‌اند اما منافع سیاسی و مالی حکم می‌کند که ریما آن را بیان نکنند.
حمید داوود آبادی از جمله روزنامه‌نگاران و‌نویسندگان جنگ است که بی‌شک تنها فردی است که سالهاست در متوسلیان تحقیق کرده، او‌اخیرا فاش ساخته است که :«قاسم سلیمانی در ۲۴ اسفند ۹۷ از من پرسید: تو به چه چیزی در این پرونده (پرونده متوسلیان) رسیدی؟ گفتم من به چیز بدی رسیدم. گفت چی؟ گفتم پیکر حاج احمد متوسلیان تهران است. لبخندی زد و به من گفت: نه. هر چهارتایشان تهران هستند. جا خوردم. گفتم: یعنی چی سردار؟ من فقط برای وجود حاج احمد دلیل دارم. سردار پاسخ داد قطعاً هر ۴ نفر همان شب به شهادت رسیده‌اند. این بخشی از اظهارات حمید داود آبادی نویسنده کتاب راز احمد است که به تازگی این موارد را در گفت و گو با رسانه های داخلی ابراز داشته است.
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفدهم/ برادر احمد متوسلیان در مورد دندان کرم خورده بودن احمد می گوید : یک سری صحبت‌هایی همیشه در خصوص حاج‌احمد متوسلیان وجود داشته که با اسم رمز «دندان کرم خورده» مشخص می‌شود. به این معنی که اهمال‌کاری‌هایی در خصوص پیگیری سرنوشت آنها صورت گرفته است نظر…
قسمت هیجدهم/ یکی دیگر از مرموز ترین مرگ مشکوک فرماندهان نظامی کشته شدن سرتیپ بابایی است که به عنوان مرموز ترین کشته شدن فرماندهان نیروی مسلح و یک راز همچنان یاد می شود .
مرگ مشکوک سرتیپ عباس بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در صبح روز پانزدهم مرداد سال ۱۳۶۶ به صورتی که به گفته سورنا ستاری فرزند شهید منصور ستاری «یک راز» است به وقوع می پیوندد .
وی همراه با یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ علی محمد نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار صحیح اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای اف–۵ دو کابین از پایگاه هوایی تبریز پرواز و وارد آسمان عراق می شود، بابایی و نادری پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، گفته می شود در منطقه عملیاتی سردشت در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ مورد هدف شلیک توپ ضدهوایی شیلکا ۲۳ میلی‌متری پدافند خودی قرارگرفته و از ناحیه سر مجروح و بلافاصله کشته شد. این روایتی است که اکنون جمهوری اسلامی از مرگ او گفته است، اما این روایت نمی تواند درست باشد چرا که اولا شلیکا یا (  ZSU-۲۳-۴) چهار لول هست و معمولا با اختلاف نهایت ۲۰ تا ۵۰ سانت به هدف می خورند و اگر یک گلوله شلیکا به گلوی عباس بابایی اصابت کرده باشد قطعا باید یک یا دو گلوله دیگر نیز به هواپیما اصابت کرده باشد که اینگونه نبود اما از همه مهمتر گلوله شلیکای ۲۳ میلی متری طبعتا باید نه تنها کابین را منهدم کند بلکه سر بابایی را نیز می بایست متلاشی کند اما در این حمله کابین او سالم و فقط قسمت کوچکی از شیشه کابین شکسته و گلوله ای قطعا کمتر از کالیبر ۲۳ به گردن وی اصابت کرده و سر و گردن کاملا سالم هستند.

امحافظ عباس بابایی این مطلب را تلویحا اعلام کرده :
«بابایی همیشه در مورد بیت المال سفارش می کرد، دعا می کرد خدا مرگش را شهادت قرار دهد و به نحوه ای باشه که بیت المال ضرری نبیند، آخر هم یک گلوله کوچک خورده بود به شیشه کابین که سریع هم بعدش ترمیم کردند »
کلیدی ترین و اصلی ترین سئوال این است چگونه می شود تیری با کالیبر سبک بتواند به کابین هواپیمای بابایی برسد؟
آیا غیر از این است که به عباس بابایی در داخل کابین تیر خلاص زدند؟
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هیجدهم/ یکی دیگر از مرموز ترین مرگ مشکوک فرماندهان نظامی کشته شدن سرتیپ بابایی است که به عنوان مرموز ترین کشته شدن فرماندهان نیروی مسلح و یک راز همچنان یاد می شود . مرگ مشکوک سرتیپ عباس بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در صبح روز پانزدهم…
قسمت نوزدهم / ماجرای روایت و نحوه کشته شدن عباس بابایی هنگامی بحث برانگیز و مشکوک می شود که :
یکی از راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ دربارهٔ این واقعه که تنها سند به جا مانده از نحوه کشته شدن وی است نوشته‌ است: «به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای تیمسار #عباس_بابایی و اختلالی که در ارتباط هواپیما و پایگاه تبریز به وجود آمد، پایگاه مزبور به رابط هوایی سپاه اعلام می کند که : « مشاهده کرده یک فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط کرده است» و برای کمک به یافتن خلبان و لاشه آن هر چه سریعتر اقدام نمایید.
نیم ساعت بعد از اعلام این موضوع فرد مذکور مجدداً تماس می گیرد و می گوید: هواپیمای مورد نظر توسط خلبان به زمین نشست، ولی یکی از سرنشینان آن به علت اصابت تیر در داخل کابین کشته‌ شده‌ است»
ظاهرا هواپیمایی که قرار بوده در منطقه مرزی مورد اصابت قرار گیرد توانسته جان سالم به در ببرد و دیده بان مذکور کمی زود اعلام کرده !
نیم ساعت بعد از اعلام مشاهده شدن سقوط هواپیمای بابایی فرد مذکور مجدداً تماس می گیرد و می گوید: هواپیمای مورد نظر توسط خلبان به زمین نشست، ولی یکی از سرنشینان آن به علت اصابت تیر در داخل کابین کشته‌ شده‌ است»
#اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، در خاطره ۱۸ مرداد ۱۳۶۶ نوشته : با برخی از فرماندهان سپاه در جلسه‌ای مشغول بررسی عملیات بودیم که تلفنی خبر کشته‌شدن تیمسار بابایی را دادند با شنیدن این خبر، جلسه تعطیل شد و اشک در چشمان حاضرین به خصوص آنان که آشنایی بیشتری با عباس بابایی داشتند، حلقه زد.
هاشمی نمی نویسد کدام عملیات ؟چرا که در آن تاریخ هیچ عملیاتی نبوده در واقع در سال ۱۳۶۶ عملیاتها در این تواریخ بوده :
عملیات کربلای ۱۰ در ۲۵ فروردین تا ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶
عملیات بیت‌المقدس ۲ در ۲۵ دی تا ۲ بهمن ۱۳۶۶
عملیات والفجر ۱۰ در ۲۴ اسفند تا ۲۹ اسفند ۱۳۶۶
ضمن آنکه هاشمی با بابایی همواره بر سر عملیاتهای هوایی مد نظر او  اختلاف نظر داشتند حالا باید دقیق شد که فرماندهان سپاه و هاشمی در آن روز منتظر چه عملیات و خبری بودند ؟
در واقع هیچ وقت بررسی نمی شود که دیدبان و راوی مذکور که بلافاصله خبر مشاهده کردن انفجار و سقوط هواپیما را در سردشت اعلام می کند بر چه اساسی بوده ؟ کدام هواپیما را ایشان سقوطش را «مشاهده کرده» و گزارش کرده و چرا و کدام پدافند آن هم در نزدیکی تبریز هواپیمای خودی را هدف قرار داده ؟
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت نوزدهم / ماجرای روایت و نحوه کشته شدن عباس بابایی هنگامی بحث برانگیز و مشکوک می شود که : یکی از راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ دربارهٔ این واقعه که تنها سند به جا مانده از نحوه کشته شدن وی است نوشته‌ است: «به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای تیمسار #عباس_بابایی…
قسمت بیستم / مرگ مشکوک فرماندهان و نظامیان نیروهای مسلح ایران از همان ابتدایی‌ترین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد، از اعدام‌های بی دادگاه و غیر مستند روزهای اول انقلاب که بگذریم با ترور سپهبد قرنی این حذف‌ها رسماً ادامه پیدا کرد و در ایام جنگ ایران و عراق هم‌ شدت گرفت البته این مرگ‌های مشکوک فقط به زمان جنگ مربوط نمی‌شود، قهرمانان زنده جنگ ایران و عراق، فرماندهانی که در آن سال‌ها نامور بوده‌اند پس از جنگ نیز یکی پس از دیگری کشته‌شده‌اند.
#نیروی_هوایی_ارتش،شاهد مرگ‌های مشکوک بی‌شماری است، در قسمت قبل به #عباس_بابایی پرداختیم و در این بخش چند مرگ مشکوک دیگر در نیروی هوایی را پی می‌گیریم.
ازجمله مرموزترین مرگ‌های مشکوک فرماندهان ارتش بعد از جنگ باید به کشته شدن «محمدعلی باقرزاده» فرمانده گروه ضربت نیروی هوایی ارتش و ستاد بیت الزهرا ارتش جمهوری اسلامی اشاره کرد که در این مورد ارتش هیچ توضیحی تابه‌حال نداده است، اولین خبر اعلام‌شده در مورد مرگ وی تصادف و سانحه رانندگی اعلام شد، فرد همراه وی «عباس شیبانی» و مجاهد مشهور افغانستانی «استاد اکبری» با نقاهت یافتن اعلام کردند که خودرو منفجر شد و از جاده منحرف شدیم در این مقطع روزنامه‌های رسمی کشور صرفاً اعلام کردند به دست عوامل استکبار جهانی به شهادت رسیده، اما اکنون در پورتال رسمی شهدای ارتش جمهوری اسلامی علت شهادت و محل شهادت #محمد_علی_باقرزاده نامشخص اعلام‌شده و بر روی سنگ مزار وی تلویحاً علت شهادت خدمت به محرومان و مدرسه‌سازی و در سایت شهدای تهران شهید امنیت و نحوه شهادت درگیری با اشرار در زابل عنوان‌شده که با مروری بر فعالیت‌های گروه‌های مخالف مسلح جمهوری اسلامی در شرق ایران به نظر نمی‌رسد در سال ۱۳۶۸ گروه مخالف مسلحی وجود داشته.
محمدعلی باقرزاده فرمانده #گروه_ضربت #نهاجا و بنیانگذار و فرمانده #ستاد_کمک_رسانی #بیت_الزهرا ارتش نیز بوده است، وی از ابتدایی‌ترین روزهای استقرار آیت‌الله خمینی در مدرسه رفاه مسئولیت حفاظت پیرامونی مدرسه رفاه و سرتیم حفاظت اعضای شورای انقلاب می‌شود…
اگر شما هم از مرگ مشکوک یک نظامی در جمهوری اسلامی مطلع هستید با اطلاع به ما در تکمیل این مجموعه سهیم باشید.
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.
ادامه دارد

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیستم / مرگ مشکوک فرماندهان و نظامیان نیروهای مسلح ایران از همان ابتدایی‌ترین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد، از اعدام‌های بی دادگاه و غیر مستند روزهای اول انقلاب که بگذریم با ترور سپهبد قرنی این حذف‌ها رسماً ادامه پیدا کرد و در ایام جنگ ایران و…
قسمت بیست و‌ یکم / گروه ضربت نهاجا قدیمی‌ترین و چه‌بسا محرمانه‌ترین نهاد انقلابی در دل ارتش است که زمان تأسیس آن به قبل از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد.
تأسیس این گروه توسط «محمدعلی باقرزاده» از کارمندان فنی پادگان دوشان تپه به دستور اعضای شورای انقلاب و با نظارت آیت‌الله بهشتی صورت گرفت،بهشتی از طریق #محمد_علی_باقرزاده در نیروی هوایی و #علی_صیاد_شیرازی در نیروی زمینی در پوشش جلسات قرآن‌خوانی دو گروه را تأسیس و قبل از پیروزی انقلاب ارتباط خودش را با آن‌ها برقرار کرده بود.
بهشتی به باقرزاده مأموریت می‌دهد که تحت عنوان جلسات قرآن و نهج‌البلاغه گروهی را تشکیل دهد که در مسجد رسول اکرم خیابان ژاله تشکیل جلسات می‌دادند، هسته اولیه گروه‌های مخالف نظام پهلوی در نیروی هوایی و متعاقب آن درگیری‌های همافران با گارد شاهنشاهی در پادگان دوشان تپه و همچنین دیدار همافران و افسران نیروی هوایی در مدرسه علوی با خمینی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ ماحصل همین گروه هست.
با پیروزی انقلاب، باقرزاده در پادگان قصر فیروزه در محل سابق باشگاه افسران «گروه ضربت» را رسماً تشکیل و کارش را با بازداشت افسران و امرای نیروی هوایی که وابستگی نزدیک به ساواک و یا گارد جاویدان و خاندان پهلوی داشتند آغاز می‌کند، حفاظت از پایگاه‌ها و نقاط حساس ارتش و همچنین اعضای شورای انقلاب نیز به این گروه واگذار می‌شود.
۲۲ شهریور ۱۳۵۸ سرلشکر امیربهمن باقری فرمانده سابق نیروی هوایی و رئیس وقت سازمان هواپیمایی کشوری در فرودگاه مهرآباد بازداشت شد.
روزنامه کیهان نوشت: «تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران ساعت ۶ صبح دیروز هنگامی‌که قصد داشت با پرواز ارفرانس از کشور خارج شود، توسط «گروه ضربت پاسداران» مستقر در فرودگاه مهرآباد دستگیر شد.
باقرزاده در مورد این دستگیری به روزنامه اطلاعات در آن زمان گفته: «ساعت ۱۰ شب از انجمن اسلامی نیروی هوایی به ما اطلاع داده شد که تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی که توسط حاکم شرع دادگاه‌های ویژه ارتش ممنوع‌الخروج شده است، قصد دارد از طریق ارفرانس به کشور فرانسه برود. به دنبال این اطلاع گروه ضربت فرودگاه مأموریت یافت که به هر طریق که از خروج تیمسار باقری جلوگیری و او را بازداشت نماید.

ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ یکم / گروه ضربت نهاجا قدیمی‌ترین و چه‌بسا محرمانه‌ترین نهاد انقلابی در دل ارتش است که زمان تأسیس آن به قبل از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد. تأسیس این گروه توسط «محمدعلی باقرزاده» از کارمندان فنی پادگان دوشان تپه به دستور اعضای شورای انقلاب…
قسمت بیست و دوم / محمدعلی باقرزاده در مورد دستگیری فرماندهان #ارتش_شاهنشاهی در آن زمان گفته: «ساعت ۱۰ شب از انجمن اسلامی نیروی هوایی به ما اطلاع داده شد که تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی که توسط حاکم شرع دادگاه‌های ویژه ارتش ممنوع‌الخروج شده است، قصد دارد از طریق ارفرانس به کشور فرانسه برود. به دنبال این اطلاع گروه ضربت فرودگاه مأموریت یافت که به هر طریق که از خروج تیمسار باقری جلوگیری و او را بازداشت نماید،برای این منظور از برادران انجمن اسلامی نیروی هوایی نیز کمک گرفتیم که بعداً از طریق تلفن‌های فرودگاه متوجه شدیم که وی با پاویون دولتی تماس گرفته و می‌خواهد از آن باند فرودگاه پرواز نماید که بلافاصله گروه ضربت به محل مزبور رفتند و وی را که یک ساک مشکی نیز در دست داشت دستگیر کردند. باقری هنگام دستگیری هیچ‌گونه عکس‌العملی نشان نداد و راننده وی نیز که مسلح بود دستگیر شد و هر دو نفر تحویل دادگاه ویژه ارتش شدند»
با شروع جنگ ایران و عراق گروه ضربت که همکاری بسیار تنگاتنگی با سپاه پاسداران داشت و حتی لباس فرم آن‌ها نیز سبزرنگ بود و از همین رو بسیاری آن‌ها را گروه ضربت پاسداران می‌نامیدند مأموریت هماهنگی #نیروی_هوایی_ارتش با سپاه و جهاد سازندگی را در پشتیبانی جنگ برعهده می‌گیرد.
با آغاز جنگ ایران و عراق در ارتش یک ستاد مشترک تشکیل می‌شود که مسئولیت جمع‌آوری کمک‌های مردمی و انتقال آن‌ها به جبهه‌ها از طریق سپاه پاسداران و جهاد سازندگی را برعهده داشته، «ستاد کمک‌رسانی بیت الزهرا».
این ستاد همچنین پشتیبانی مهندسی رزمی جنگ ارتش را هم بر عهده داشت که فرماندهی آن با #محمد_علی_باقرزاده بود.
این ستاد در هشت سال جنگ خدمات شایانی انجام می‌دهد اما ازآنجاکه در کنارش و به‌موازات کار پشتیبانی جنگ مأموریت‌های امنیتی هم انجام می‌داده ارتش کمتر نسبت به آن اطلاع‌رسانی کرده است و ترجیح می‌داده این ستاد چراغ خاموش فعالیت نماید.
ازجمله امور امنیتی که این گروه انجام داده تأسیس حفاظت و امنیت پرواز از سال ۱۳۵۸ هست که از سال ۱۳۶۸ به دستور فرمانده ستاد کل قوا به سپاه پاسداران واگذار شد، شناسایی مخالفان و بازداشت فرماندهان متمرد ارتش در طول جنگ نیز توسط همین گروه انجام می‌گرفت، ضمن آنکه بسیاری از خریدهای پنهانی مایحتاج جنگ از کشورهای خارجی و یا قاچاقچیان بین‌المللی را نیز این گروه برعهده داشت.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و دوم / محمدعلی باقرزاده در مورد دستگیری فرماندهان #ارتش_شاهنشاهی در آن زمان گفته: «ساعت ۱۰ شب از انجمن اسلامی نیروی هوایی به ما اطلاع داده شد که تیمسار باقری فرمانده سابق نیروی هوایی که توسط حاکم شرع دادگاه‌های ویژه ارتش ممنوع‌الخروج شده است، قصد…
قسمت بیست و سوم / با پایان یافتن جنگ عملاً کار #گروه_ضربت_نهاجا و‌#ستاد_بیت_الزهرا تمام‌شده بود اما به این گروه مأموریت‌های محرمانه و فوق سری از سوی شورای عالی امنیت ملی داده می‌شود.
از ابتدای ۱۳۶۸ گروه ضربت و بیت الزهرا مأموریت آموزش بخشی از مجاهدین افغانستانی را بر عهده می‌گیرد، محمدعلی باقرزاده مأموریت می‌یابد تا «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افغانستان» را به رهبری محمد اکبری تشکیل و آموزش نظامی دهد. (محمد اکبری فرمانده سپاه پاسداران افغانستان هم اکنون نماینده مجلس در پارلمان افغانستان هست)
پایگاهی محرمانه در سیستان و بلوچستان تأسیس می‌شود و نیروهای سپاه پاسداران افغانستان در آن پایگاه آموزش نظامی می‌دیدند.
۱۲ آبان ۱۳۶۸ طی یک عملیاتی که هرگز ابعاد آن فاش نشد خودروی حامل باقرزاده و محمد اکبری مشهور به استاد اکبری فرمانده سپاه افغانستان موردحمله قرار می‌گیرد، اکبری به همراه شیبانی از فرماندهان#نهاجا از این عملیات جان سالم به درمی‌برند اما باقرزاده کشته می‌شود، جمهوری اسلامی هیچ اطلاع‌رسانی از این واقعه تا به امروز نکرده است، ابتدا گفته شد سانحه رانندگی بوده، مدتی بعد نیز علت شهادت را درگیری با «عوامل استکبار جهانی» عنوان کردند و هم‌اکنون نیز در سامانه بنیاد شهید «درگیری با اشرار» قیدشده.
محسن مرادی از اعضای این گروه در مصاحبه‌ای مختصر که شاید تنها اطلاعات موجودی باشد که تابه‌حال از وی منتشرشده درباره باقرزاده و نحوه کشته شدنش می‌گوید: «محمدعلی در ۱۳۲۶ در میانه، در یک خانواده مذهبی متولد شد پدر وی از روحانیان میانه بود…خدمات شایان وی که موردتوجه سپاه و ارتش قرارگرفته بود؛ وی با حکم شورای انقلاب مأمور تشکیل «گروه ضربت» که وظیفه آن محافظت از افراد رده‌بالا حکومتی، اعم از نظامی و سیاسی بود.
گروه ضربت نهاجا تا پایان دهه ۶۰ ماموریت گارد امنیت پرواز تمام پروازهای ترابری و تجاری بود.
به گفته محسن مرادی ، باقرزاده در ظهر روز ۱۲ آبان ۱۳۶۸ درحالی‌که از نماز جمعه، سیستان و بلوچستان با چند از تن همکارانش برمی‌گشت؛ «به علت نامشخصی» ماشین، از جاده منحرف‌شده و محمدعلی، به شهادت می‌رسد و همکارانش نیز زخمی می‌شوند.
پس از واقعه کشته شدن باقرزاده و احتمالاً کشف و لو رفتن این مأموریت عملاً فعالیت ستاد بیت الزهرا نهاجا نیز متوقف می‌شود، فرماندهی گروه ضربت نهاجا نیز به احمد مشکات سپرده می‌شود»
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و سوم / با پایان یافتن جنگ عملاً کار #گروه_ضربت_نهاجا و‌#ستاد_بیت_الزهرا تمام‌شده بود اما به این گروه مأموریت‌های محرمانه و فوق سری از سوی شورای عالی امنیت ملی داده می‌شود. از ابتدای ۱۳۶۸ گروه ضربت و بیت الزهرا مأموریت آموزش بخشی از مجاهدین افغانستانی…
قسمت بیست و چهار / با کشته شدن باقرزاده و احتمالاً کشف و لو رفتن این مأموریت عملاً فعالیت ستاد بیت الزهرا نهاجا نیز متوقف و‌ فرماندهی گروه ضربت نهاجا نیز به احمد مشکات سپرده می‌شود.
احمد مشکات، سال‌ها جانشین #گروه_ضربت_نهاجا بود، وی از اعضای اداره دوم ارتش و در دهه ۶۰ سرتیم حفاظت علی خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری وی بود.
مشکات از جمله بازجویان و اعضای «ستاد ضد کودتا نوژه» بود.
پس از مرگ #محمد_علی_باقرزاده بسیاری بر این باور بودند که وی در یک درگیری داخلی بین سپاه و ارتش حذف شده است، سپاه پاسداران از اینکه در دل ارتش مأموریت مشابه نیروی قدس که در آن زمان به سپاه لبنان مشهور بود را در حال اجرا دارد شاکی بودند و بسیاری دیگر نیز ترور باقرزاده و استاد اکبری را ناشی از اختلافات درونی گروه‌های افغانستانی می‌دانند.
اما نکته سؤال‌برانگیز همین‌جاست که فرماندهان ارتش و مسئولان جمهوری اسلامی هیچ‌وقت خود را مکلف به جوابگویی دلیل اصلی مرگ این فرمانده ارشد نمی‌دانند؟
اما این تنها مرگ مشکوک در گروه ضربت نهاجا نبوده است، مرگ مشکوک دیگر در این گروه به مهدی آشتیانی برمی‌گردد که در مصاحبه محسن مرادی نیز به آن اشاره‌شده است.

اطلاع رسانی به خانواده های این دو شهید و همچنین برگزاری مراسم برای آنها به جهت آنکه جمهوری اسلامی در صدد مخفی نگه داشتن این عملیاتها بوده با تاخیر پنج ماهه انجام گرفته است.
علت شهادت: مأموریت ویژه، رزمایش، رفت و برگشت
اینکه گروه ضربت چه نوع تجهیزات موشکی و یا تسلیحاتی را از عراق به ایران منتقل کرده‌اند ازجمله مواردی است که جمهوری اسلامی هرگز آن را عنوان و فاش نکرده است.
ماجرای کشته شدن مهدی آشتیانی و هادی اتفاق خواه در حالی است که در مصاحبه‌ای که پدر هادی اتفاق خواه با سایت ارتش انجام داده علت شهادت فرزندش را رزمایش عنوان می‌کند، بر روی سنگ مزار آن‌ها علت شهادت مأموریت ویژه عنوان‌شده است و در پورتال شهدای تهران محل شهادت هر کدام از آنها را جاده قم عنوان کرده‌اند اما شهید آشتیانی را در حالی که بیش از دو سال از پایان جنگ و یا دفاع مقدس گذشته است شهید دفاع مقدس و به علت «رفت و برگشت» به منطقه و شهید اتفاق خواه را «رفت و برگشت» به خط مقدم عنوان کرده اند ، در واقع مضحک ترین دلیل برای عنوان کردن شهادت این دو ارتشی می تواند همین «رفت و برگشت» باشد که برای آنها درج شده است!

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و چهار / با کشته شدن باقرزاده و احتمالاً کشف و لو رفتن این مأموریت عملاً فعالیت ستاد بیت الزهرا نهاجا نیز متوقف و‌ فرماندهی گروه ضربت نهاجا نیز به احمد مشکات سپرده می‌شود. احمد مشکات، سال‌ها جانشین #گروه_ضربت_نهاجا بود، وی از اعضای اداره دوم ارتش…
قسمت بیست و پنجم / ازجمله دیگر نکات مرموز و کشف نشده گروه ضربت نهاجا مربوط می‌شود به کشته شدن جمعی از فرماندهان ارشد نیروی هوایی در ۱۵ دی ۱۳۷۳ است که سرتیپ #منصور_ستاری نیز در آن واقعه کشته می‌شود.
۱۵ دی‌ماه ۱۳۷۳ شورای فرماندهان پدافند در کیش برگزارشده و مقرر بود تیمسار ستاری سخنرانی کند.ساعت ۹ صبح به تیمسار یمینی اطلاع داده شد که هواپیمای ستاری تا ده دقیقه دیگر در باند فرود می‌آید.
یمینی به‌اتفاق سایر فرماندهان جلسه را تعطیل کردند و به استقبال تیمسار رفتند. هواپیمای تیمسار در باند نشست و او به همراه معاونان خود از آن پایین آمد و به سمت سالن برگزاری جلسه به راه افتاد.
ستاری در جلسه دو ساعت سخنرانی کرد و سپس با همراهانش به مقصد اصفهان پرواز کردند.
ساعت حدوداً ۸ شب، خلبان سرهنگ جمشیدی به همراه کمک خود سرهنگ دوم خلبان جم‌منش هواپیمای جت استار را برای پرواز به سمت تهران آماده می‌کردند. تیمسار ستاری به همراه تیمسار اردستانی، شجاعی، یاسینی و دیگر همراهان به پای هواپیما آمده و پس از خداحافظی سوار بر هواپیما شدند.
در این زمان مشکات فرمانده #گروه_ضربت_نهاجا با سرهنگ اکبری مسئول حفاظت اطلاعات اصفهان تماس می‌گیرد و اطلاع می‌دهد به ستاری اطلاع دهید پرواز به تهران را کنسل کنند اما این خبر هرگز به ستاری و تیم همراهش نمی‌رسد، مشکات ساعاتی بعد از طریق برج مراقبت فرودگاه دوشان تپه متوجه می‌شود که پرواز انجام‌شده وی از برج مراقبت دوشان تپه از خلبان جمشیدی موقعیت می‌خواهد و در ساعت ۲۰: ۴۲ این‌گونه جواب می‌آید: «در حال گردش برای فاینال هستیم» و ناگهان ارتباط با برج مراقبت قطع می‌شود.
ساعاتی بعد مشخص می‌شود هواپیمای جت استار نیروی هوایی در فاصله ۶۴ کیلومتری فرودگاه در جاده نائین – یزد سقوط کرده و ستاری به همراه سرتیپ یاسینی (معاون هماهنگ‌کننده و رئیس ستاد نیروی هوایی)، سرتیپ مصطفی اردستانی (معاونت عملیات نیروی هوایی) احمد شجاعی ، رزاقی،خلبان جم منش کمک‌خلبان، ریاحی، شریفی مسئول دفتر ستاری، خلبان جمشیدی خلبان پرواز و سنایی، محتشمی، محسنی و پورزادی از اعضای گروه ضربت نهاجا همگی کشته می‌شوند.

چند ماه بعد بازنشستگی مشکات به او ابلاغ می‌شود، ازاینجا به بعد گروه ضربت نهاجا از نیروی هوایی به ستاد کل فرماندهی کل قوا منتقل می‌شود .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و پنجم / ازجمله دیگر نکات مرموز و کشف نشده گروه ضربت نهاجا مربوط می‌شود به کشته شدن جمعی از فرماندهان ارشد نیروی هوایی در ۱۵ دی ۱۳۷۳ است که سرتیپ #منصور_ستاری نیز در آن واقعه کشته می‌شود. ۱۵ دی‌ماه ۱۳۷۳ شورای فرماندهان پدافند در کیش برگزارشده و مقرر…
قسمت بیست و شش / مرگ مشکوک فرماندهان نیروهای مسلح به زمان جنگ فقط مربوط نمی‌شود، قهرمانان زنده جنگ ایران و عراق، فرماندهانی که در آن سال‌ها نامور بوده‌اند پس از جنگ یکی پس از دیگری کشته‌شده‌اند .
۱۵ دی سال ۱۳۷۳ در نزدیکی فرودگاه اصفهان سرتیپ #منصور_ستاری فرمانده نیروی هوایی به همراه افسران بلندپایه نیروی هوایی، یاسینی (معاون هماهنگ‌کننده و رئیس ستاد نیروی هوایی)،مصطفی اردستانی (معاونت عملیات نیروی هوایی)، احمد شجاعی ( فرمانده مهندسی عملیات نیروی هوایی)، شریفی آجودان ستاد نیروی هوایی و ۸ تن دیگر از افسران ارشد نیروی هوایی در واقعه‌ای که از انفجار و آتش گرفتن هواپیما تا نقص فنی و حتی سکته خلبان متفاوت است کشته شدند»

ساعت ۹ صبح به تیمسار یمینی اطلاع داده شد که هواپیمای ستاری تا ده دقیقه دیگر در باند فرود می‌آید. یمینی به‌اتفاق سایر فرماندهان جلسه را تعطیل کردند و به استقبال تیمسار رفتند. هواپیمای تیمسار در باند نشست و او به همراه معاونان خود از آن پایین آمد و به سمت سالن برگزاری جلسه به راه افتاد. ستاری در جلسه دو ساعت سخنرانی کرد و سپس با همراهانش به مقصد اصفهان پرواز کردند.
ساعت حدوداً ۸ شب، خلبان سرهنگ جمشیدی به همراه کمک خود سرهنگ دوم جم‌منش هواپیمای جت را برای پرواز به سمت تهران آماده می‌کردند. تیمسار ستاری به همراه تیمسار اردستانی، شجاعی، یاسینی و دیگر همراهان به پای هواپیما آمده و پس از خداحافظی سوار بر هواپیما شدند.
توقف هواپیمای حامل فرماندهان در فرودگاه کیش کمتر از ۱۰ ساعت بوده و طبق پروتکل امنیتی فرودگاه در توقف کمتر از ۱۰ ساعت هواپیما می تواند در رمپ پرواز توقف داشته باشد، اما هواپیمای جت حامل فرماندهان در مدت زمان توقف در کیش به آشیانه هدایت می شود و چرای این امر جای سئوال است اما هرچه در آشیانه انجام گرفته ظاهرا فرمانده وقت یگان ضربت نهاجا از آن مطلع شده بود ، در این زمان مشکات با سرهنگ اکبری مسئول حفاظت اطلاعات اصفهان تماس می‌گیرد و اطلاع می‌دهد به تیمسار ستاری اطلاع دهید پرواز به تهران را کنسل کنند اما این خبر هرگز به ستاری و تیم همراهش نمی‌رسد.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و شش / مرگ مشکوک فرماندهان نیروهای مسلح به زمان جنگ فقط مربوط نمی‌شود، قهرمانان زنده جنگ ایران و عراق، فرماندهانی که در آن سال‌ها نامور بوده‌اند پس از جنگ یکی پس از دیگری کشته‌شده‌اند . ۱۵ دی سال ۱۳۷۳ در نزدیکی فرودگاه اصفهان سرتیپ #منصور_ستاری فرمانده…
قسمت بیست و هفت / توقف هواپیمای حامل فرماندهان در فرودگاه کیش کمتر از ۱۰ ساعت بوده و طبق پروتکل امنیتی فرودگاه در توقف کمتر از ۱۰ ساعت هواپیما می تواند در رمپ پرواز توقف داشته باشد، اما هواپیمای جت حامل فرماندهان در مدت زمان توقف در کیش به آشیانه هدایت می شود و چرای این امر جای سئوال است اما هرچه در آشیانه انجام گرفته ظاهرا فرمانده وقت یگان ضربت نهاجا از آن مطلع شده بود ، در این زمان مشکات با سرهنگ اکبری مسئول حفاظت اطلاعات اصفهان تماس می‌گیرد و اطلاع می‌دهد به تیمسار ستاری اطلاع دهید پرواز به تهران را کنسل کنند اما این خبر هرگز به ستاری و تیم همراهش نمی‌رسد، مشکات ساعاتی بعد از طریق برج مراقبت فرودگاه دوشان تپه متوجه می‌شود که پرواز انجام‌شده وی از برج مراقبت دوشان تپه از خلبان جمشیدی موقعیت می‌خواهد و در ساعت ۲۰: ۴۲ این‌گونه جواب می‌آید: «در حال گردش برای فاینال هستیم» و ناگهان ارتباط با برج مراقبت قطع می‌شود.
ساعاتی بعد مشخص می‌شود هواپیمای جت نیروی هوایی در فاصله ۶۴ کیلومتری فرودگاه در جاده نائین – یزد سقوط کرده و #منصور_ستاری به همراه سرتیپ یاسینی (معاون هماهنگ‌کننده و رئیس ستاد نیروی هوایی)، سرتیپ مصطفی اردستانی (معاونت عملیات نیروی هوایی)، احمد شجاعی، رزاقی، خلبان جم منش کمک‌خلبان، ریاحی، شریفی مسئول دفتر ستاری، خلبان جمشیدی خلبان پرواز و سنایی، محتشمی، محسنی و پورزادی از اعضای گروه ضربت نهاجا همگی کشته می‌شوند.
چند ماه بعدازاین حادثه بازنشستگی مشکات به او ابلاغ می‌شود، ازاینجا به بعد #گروه_ضربت_نهاجا از نیروی هوایی به ستاد فرماندهی کل قوا منتقل می‌شود مأموریت انتقال و فرماندهی گذار گروه ضربت از نهاجا به ستاد کل را سرتیپ احمد میقانی بر عهده داشته که هم‌اکنون جانشین معاون اشراف #ستاد_کل_نیروهای_مسلح هست.
گروه ضربت نهاجا اکنون بانام «کمیته اقدام مشترک آجا» خوانده می‌شود و فرماندهی آن با «سرهنگ مجتبی دلاوری» است که اطلاعات چندانی از وی در دست نیست، وی پیش‌ازاین مسئولیتهایی همچون ، فرمانده حفاظت اطلاعات آمادگاه شهید کشوری ، فرمانده ایستگاه هوایی بابلسر و همچنین جانشین حفاظت اطلاعات دانشگاه هوایی شهید ستاری را بر عهده داشته.
مرگ‌های مشکوک فرماندهان نظامی در جمهوری اسلامی هرگز پایان نیافت و تا امروز نیز ادامه دارد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و هفت / توقف هواپیمای حامل فرماندهان در فرودگاه کیش کمتر از ۱۰ ساعت بوده و طبق پروتکل امنیتی فرودگاه در توقف کمتر از ۱۰ ساعت هواپیما می تواند در رمپ پرواز توقف داشته باشد، اما هواپیمای جت حامل فرماندهان در مدت زمان توقف در کیش به آشیانه هدایت می…
قسمت بیست و هشتم / مرگ و یا حذف منصور ستاری و جمعی از فرماندهان #نیروی_هوایی_ارتش آنچنان عجیب و مشکوک است که صدای خودی‌ها را هم درآورده است.
مهدی دزفولی، یکی از مستندسازان نزدیک به محافل امنیتی جمهوری اسلامی نوشت است:« سال ٩٣ تا ٩۶ درگیر تولید مستند ‎معمای سی-۱۳۰ بودم و حرف‌های زیادی از سقوط مشکوک هواپیماهای نظامی بعد از انقلاب شنیدم.
سال ٩۶ که مستند تمام شد و منتشر شد چند نفر به من پیشنهاد ساخت مستند شهید ستاری و شهید کاظمی را هم دادند و گفتند سقوط آن دو هواپیما را هم پیگیری کن.
دی ماه ۱۳۷۳، هواپیمای حامل فرماندهان #نهاجا در نزدیکی فرودگاه اصفهان ناگهان سقوط می‌کند. در این پرواز تیمسار ستاری فرمانده نیرو هوایی، سرتیپ اردستانی معاون عملیات نیروی هوایی ‏خلبان یاسینی معاون هماهنگ‌کننده و رئیس ستاد نیروی هوایی ارتش و چندین نفر دیگر از اعضای نیرو هوایی شهید می‌شوند.
هواپیمای آنها بلافاصله پس از بلند شدن از فرودگاه اصفهان با بروز مشکل نامشخص مواجه میشود و در آخرین تماس با برج مراقبت اعلام میکنند که در حال بازگشت به سمت فرودگاه‌اند. ‏ناگهان تماس آن‌ها قطع می شود و در فاصله ۶۴ کیلومتری فرودگاه در جاده نایین-یزد سقوط می‌کنند و تمام سرنشینان آن شهید می‌شوند. برخی منابع و شایعات خبر از لغو شدن ماموریت پروازی آن‌ها در آخرین لحظات قبل از پرواز به تهران می‌دهند که هرگز این خبر به آن‌ها نمی‌رسد!
اتفاقات روز سقوط هواپیما با ابهامات بسیاری همراه می‌شود که هیچگاه هم ابهام زدایی نمی‌شود. بعد از سقوط هواپیمای فرماندهان ارتش و سپاه در مهر ۶٠ قرار بود هیچ پروازی با حضور پر تعداد فرماندهان انجام نشود اما باز نقض شد و دلیل آن هم مشخص نشد.
‏بعدها شنیدم فرزند شهید ستاری به برخی از مسئولین کشور در این سقوط مشکوک بوده است از رهبری می‌خواهد تا ماجرا درست بازخوانی شود و رهبری هم اجازه می‌دهند آقای ستاری در جریان رمزگشایی از جعبه سیاه هواپیما قرار بگیرد و حتی به همراه تیم بررسی سانحه، سفری به روسیه داشته باشد.
یازده سال بعد در سال ٨۴ باز همین ماجرا تکرار می‌شود و این بار شهید احمد کاظمی فرمانده نیروی زمینی ‎سپاه و جمعی دیگر از فرماندهان سپاه در سفر به شمالغرب کشور بدون دلیل مشخص هواپیمای آنها هم سقوط می‌کند.
پیگیری این پرونده ها به دلیل عدم همکاری و ندادن اسناد و مدارک توسط ارتش. هیچ وقت به نتیجه نهایی نمیرسه چرا؟
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و هشتم / مرگ و یا حذف منصور ستاری و جمعی از فرماندهان #نیروی_هوایی_ارتش آنچنان عجیب و مشکوک است که صدای خودی‌ها را هم درآورده است. مهدی دزفولی، یکی از مستندسازان نزدیک به محافل امنیتی جمهوری اسلامی نوشت است:« سال ٩٣ تا ٩۶ درگیر تولید مستند ‎معمای…
قسمت بیست و‌ نهم / هواپیمای باری، ۷۰۷ نیروی هوایی ارتش از بیشکک قرقیزستان به سمت فرودگاه پیام در حال حرکت بوده که خلبان به‌ اشتباه در فرودگاه فتح کرج فرود آمده است.
مسئولان می‌گویند ابن دومین اشتباه خلبان ۷۰۷ این بوده است که زمان ورود به باند فرودگاه فتح، نتوانسته هواپیما را کنترل کند و از انتهای باند خارج‌شده است و به دیواره فرودگاه برخورد کرده است و پس‌ازآن به شهرک مسکونی برخورد می‌کند.
از دقایق ابتدایی این سقوط سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرده بود که این هواپیما قرقیزستانی است درصورتی‌که بعدها مشخص شد هواپیما متعلق به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی است.
ساعت ۱۹ روز ۲۴ دی ۱۳۹۷ مجدداً #سازمان_هواپیمایی_کشوری اعلام نمود هواپیما نظامی است و طبق مقررات تنها در مورد هواپیماهای غیرنظامی می‌تواند ورود کند و این هواپیمای سانحه دیده متعلق به ارتش است و خود ارتش مسئول بررسی سانحه و اطلاع‌رسانی در این خصوص.‌
اکنون چهار سال از آن روزها گذشته نه مسئولی در ارتش در خصوص این سانحه صحبت کرده و عجیب تر نه هنوز جعبه سباه هواپیما پیدا شده؟ جعبه سیاه کجاست؟ در این هواپیما چه بوده و ماموریت ابن ۱۶ افسر امنیتی جمهوری اسلامی چه بوده ؟ آنها حامل چه اطلاعات و ماموریتی لودند که نباید پایشان به پایگاه می‌رسیده؟
سخنگوی فرودگاه ماناس قرقیزستان نیز ساعاتی پس از آنکه مقامات ایرانی اعلام کردند که این هواپیما قرقیزستانی است تنها اعلام کردند، هواپیما ایرانی است و هیچ اطلاعات دیگری درباره این پرواز و مسافران نداد.
این هواپیما ۱۶ سرنشین و کروی پروازی داشت که هر۱۶ تن در این سانحه جان خود را ازدست‌دادند.
ساعاتی بعد با مشخص شدن نظامی بودن هواپیما و تعلقش به «ساها» بار هواپیما گوشت یخی گوسفندی اعلام شد.
با نگاهی به رسته و درجات نظامی و جایگاه افسران امنیتی ارتش در این هواپبما بسیار جای تعجب ایت که بپذیریم این حجم از افسران ارشد نیروی هوایی فقط برای حمل و یا خرید گوشت یخی در هواپیما حضورداشته‌اند.
آنها که لودند و‌ماموریتشان چه لود؟
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در #ایران_بریفینگ و شبکه های اجتماعی می توانید با #مرگهای_مشکوک_نظامیان دنبال کنید.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing