ایران بریفینگ
6.12K subscribers
14.2K photos
24.1K videos
26.7K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
ایران بریفینگ
قسمت هفتم / عزت شاهی رسما و‌ با اطمینان #انفجار_حزب_جمهوری_اسلامی در ۷ تیر و #انفجار_نخست_وزیری را به #مرتضی_الویری و #بهزاد_نبوی را نسبت می‌دهد. عزت شاهی درباره #گروه_فرقان می نويسد:« گروه فرقان (عاملين اولين ترور بسيار مهم در جمهوری اسلامی، یعنی كشتن آيت…
قسمت هشتم/ عزت شاهی در مقام فرمانده اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی به صراحت گروه فرقان را یک دروغ بزرگ می‌خواند، او معتقد است #اکبر_گودرزی مهره #مرتضی_الویری و #بهزاد_نبوی بود.
#عزت_شاهی همچنین به صراحت «نبوی و الویری» را به عنوان کسانی که « خیالاتی در سر داشتند» می آورد معرفی می‌کند، بی آنکه به آن «خیال‌ها» اشاره کند.
او پس از آنکه به گودرزی می پردازد به #انفجار_حزب_جمهوری_اسلامی می‌پردازد و می‌نویسد : «شبی كه حزب منفجر شد، اصلاً قرار نبود آن همه جمعيت آنجا باشد، به صورت معمول باید ده ـ پانزده نفر آنجا می‌بودند. بقيه را خود #علی_کلاهی دعوت كرده بود.
کلاهی برای آن شب هر كسی را كه می‌دانست وزنه‌ای است حتی عضو حزب هم نبود (مثل شهيد منتظری) به بهانه‌ای كشيده بود آنجا. گفته بود امشب بهشتی می‌خواهد سخنرانی مهمی راجع به مسائل اقتصادی ايراد كند؛ لذا در آن ‌شب خیلی ها به آنجا رفتند.حتی آقای بهشتی هم نمی‌دانستند كه چرا اين همه جمعيت آنجا آمده ‌است.بعد از اقامه نماز وقتی برای سخنرانی می‌روند، ناگهان بمب منفجر می‌شود. بمب را زير ميز و ميكروفن كار گذاشته بودند»
عزت شاهی می‌گوید، انفجار که انجام شد همان شب پرونده به اطلاعات سپاه واگذار شده بود ، اما ما هم‌ پیگیر بودیم ، عزت شاهی مدعی است همان شب فهمیدند انفجار، کار نفوذی بوده،لیستی را پیدا کردیم ، تا صبح همه جنازه‌ها را بیرون آوردند دیدیم تنها جنازه‌ای که نیست،جنازه کلاهی است، بدون آنکه به سپاه اطلاع بدهد به دنبال کلاهی می‌افتد.
این ایام همان زمانی است که عزت شاهی معتقد است هر جایی برای عملیات می‌رفتند دست خالی برمی‌گشتند:
«به هر خانه تیمی که می رفتیم و می دیدیم خبری نیست ، آدرس مشخص از خانه سران ساواک داشتیم می‌رفتیم می‌دیدیم کسی نیست، حتی یک بار رفتیم دیدیم سماور داغ داغ است و مشخص بود کسی به آنها خبر می دهد…حلقه ها را تنگ تر کردیم دیدیم در کمیته چند نفری هستند که از اعضای #ساواک بوده‌اند یکی از آنها پاسداری بود كه خانه‌های تيمی را كه قرار بود ضربه بخورد لو می‌داد.
او پس از شناسايی، دستگير و محاكمه و بعد اعدام شد، اما یکی از آنها با نامه «مصطفی چمران» به #اطلاعات_نخست_وزیری معرفی شده بود و آنها هم به ما داده بودند برای آموزش و مسئول عملیات نظامی هم شده بود. بعد هم مسئول پادگان كميته شده بود، آخر هم دستش در نوژه رو و دستگير شد و به سزای کارش رسید»

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هشتم/ عزت شاهی در مقام فرمانده اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی به صراحت گروه فرقان را یک دروغ بزرگ می‌خواند، او معتقد است #اکبر_گودرزی مهره #مرتضی_الویری و #بهزاد_نبوی بود. #عزت_شاهی همچنین به صراحت «نبوی و الویری» را به عنوان کسانی که « خیالاتی در سر داشتند»…
قسمت نهم / عزت شاهی می‌گوید همان روز بعد از اینکه مطمئن می‌شود #انفجار_حزب_جمهوری_اسلامی کار #علی_کلاهی است به چند خانه و‌ دفتری که می‌دانستند کلاهی احتمال دارد رفته باشد می‌روند، اما می‌بینند آنجا بهم ریخته شده….
#عزت_شاهی در کتابش اینجا را خلاصه کرده و‌ چه بسا سانسور شده است، اما در ۱۳۹۹/۶/۱۵ در مسجد جامع همدان در میان جمعی از اعضای سابق کمیته‌ها می‌گوید:«بعد از چند خانه که رفتیم و‌ وضع خرابش را دیدیم حدس زدیم سپاه هم رد کلاهی را گرفته با بچه‌های سپاه تماس گرفتیم تا عقلمان را روی هم بگذاریم، دیدم اصلا روحشان خبر ندارد، فهمیدیم کسی دارد رد کلاهی را نابود می‌کند!
به آقای مهدوی کنی اطلاع دادیم ، گفتند چرا اصلا وارد پرونده شدی؟ به کمیته ربطی ندارد،گفتم آخر سپاه هم دستش خالی است، با تحکم گفتند رهایش کن، بعدها فهمیدم ایشان هم از داستان #علی_کلاهی مطلع بوده و‌ بخاطر تضعیف روحیه ما به ما نگفتند، خلاصه کنم برایتان برادران کلاهی را فراری دادند….»
عزت شاهی هم در آن سخنرانی و هم در کتابشان درباره اینکه چه کسی کلاهی را فراری داد چیزی نمی‌گوید اما اشاره‌ها به #سعید_حجاریان می‌رسد، این درست زمانی است که حالا #اطلاعات_نخست_وزیری به بهانه انفجارها و ضعف تخصص در امور اطلاعاتی به شورای انقلاب و‌ نزد خمینی رفتند و درخواست می‌کنند لیستی نزدیک به ۸ هزار نفر از اعضای #ساواک را برگردانند!
#ابراهیم_یزدی معاون نخست وزیر و وزیر خارجه دولت موقت نیز در گفتگو با «تاریخ ایرانی» به بازسازی ساواک اشاره می کند:«پس از پیروزی انقلاب ضرورت بازسازی ادارات دوم و هشتم، بخصوص اداره هشتم در شورای امنیت کشور مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به تحریکات گسترده شکست‌خوردگان انقلاب و فعالیت گروه‌های ضد انقلاب وابسته به قدرت‌های خارجی، به اتفاق تصویب شد که اداره هشتم بازسازی و فعال شود. شورای انقلاب هم این مصوبه را تایید کرد»
یزدی می‌گوید چمران به عنوان معاون نخست‌وزیر در امور انقلاب و در راستای اجرای این مصوبه دکتر چمران به بررسی کارمندان اداره هشتم پرداخت.
یزدی مدعی است، چمران سراغ همه مدیران ساواکی‌که از ایران نرفته بودند رفته بود و با جستجوی فراوان توانسته بود برخی از آنها را احضار کند،آن‌ها به شدت ترسیده بودند و حاضر به همکاری نبودند. اما چمران بالاخره توانست نظر موافق آن‌ها را جلب کند و آن‌ها اغلبشان شروع به کار کردند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت نهم / عزت شاهی می‌گوید همان روز بعد از اینکه مطمئن می‌شود #انفجار_حزب_جمهوری_اسلامی کار #علی_کلاهی است به چند خانه و‌ دفتری که می‌دانستند کلاهی احتمال دارد رفته باشد می‌روند، اما می‌بینند آنجا بهم ریخته شده…. #عزت_شاهی در کتابش اینجا را خلاصه کرده و‌…
قسمت یازدهم / عزت شاهی پس از آنکه به مخالفینش در شورای انقلاب و دیگر نهادهای انقلاب اسلامی اشاره می کند، تنها شانس موفقیت «کمیته انقلاب اسلامی» و دیگر نهادهای خودسر انقلابی آن زمان را وجود « اسدالله لاجوردی» می خواند.
«شانسی كه ما داشتيم اين بود كه آقای لاجوردی دادستان و با ما هماهنگ بود، اگر متهمی را می‌گرفتيم و نياز بود كه قبل از اتمام بازجويی كسی او را نبيند، سريع با #اسدالله_لاجوردی تماس گرفته می‌گفتيم اين وضع را دارد. بعد كه تلفن زدنها شروع می‌شد می‌گفتيم ممنوع الملاقات است مگر اينكه دادستان اجازه بدهد. خوشبختانه آقای لاجوردی هم همكاری می‌كرد. گاهی سنبه خيلی پر زور بود و می‌گفتند: حتماً بايد اين فرد آزاد شود يا بايد حتماً ملاقات بدهيد. می‌گفتيم: نمی‌شود آقا اين امانت دادستانی است، به ما ربطی ندارد. شما برويد دادستانی مجوز بگيريد. بعد سريع متهم را به دادستانی فرستاده می‌‌گفتيم قضيه‌اش اين است. بعد كه دوباره با دستور از مافوق برای آزادی و يا ملاقات می‌آمدند. می‌گفتيم: دادستانی متهمش را از ما تحويل گرفته است.
اين مسائل موجب كدورتهايی بين ما و آقای #مهدوی_کنی دو برخی سياستگذاران و مسئولان كميته می‌شد، می‌گفتند: نه! شما با لاجوردی بانديد! هماهنگی! شما بيخودی برای مردم مزاحمت ايجاد می‌كنيد. تا قبل از شكل گيری سپاه، دستگيری ضد انقلاب با كميته بود. سپاه كه روی كار آمد، اختلالات نيز پيش آمد. آنها درحيطه وظايف ما دخالت می‌كردند. گاه می‌رفتيم متهمی را بگيريم، آنها زودتر می‌رفتند و می‌گرفتند. به خانه تيمی گروهكی وارد می‌شديم، آنها هم می‌آمدند. تداخل در اين امور باعث شد تا چند نفر بیخودی از بين رفته و كشته شدند.
در #اطلاعات_نخست_وزیری هم که بالادست ما بودند طرفدار #سازمان_مجاهدين_انقلاب و #بهزاد_نبوی بودند كه به سپاه كانال زده بودند. بچه‌های سپاه آسان با قضايا برخورد می‌كردند. بند ۲۰۹ اوين هم در اختيارشان بود، لذا طرفداران نبوی بيشتر مايل بودند از اين كانال عمل كنند، دوگانه عمل می‌كردند. مسئولين امنیتی اينها بودند، شبانه می‌رفتند عمل می‌كردند، اگر كسانی را كه دستگير می‌كردند می‌خواستند از امكانات ايشان استفاده كنند به ما تحويل نمی‌دادند لذا خود مستقيم عمل كرده و اين قبيل متهمان را تحويل سپاه می‌دادند، آنها در حد ما سخت‌گيری نمی‌كردند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
شعبه ۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب کرج، در کیفرخواست نهایی صادرشده برای ماشاالله کرمی و هشت فرد بازداشت‎شده دیگر مرتبط با این پرونده پنج مورد اتهامی را درنظر گرفته است.
براساس کیفرخواست صادره، متهمان این پرونده به عضویت در دسته‎جات و جمعیت به قصد اقدام علیه امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، اهانت به مقدسات، تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت کشور و توهین به رهبر نظام متهم شده‌اند. 
#ماشالله_کرمی در بازجویی‎ها با اتهاماتی از قبیل کلاهبرداری و سوءاستفاده از احساسات مردم مواجه شده که اکنون به نظر می‌رسد در کیفرخواست نهایی صادرشده توسط دادسرا، این اتهامات بصورت مستقیم مطرح نشده است.
ماشالله کرمی، پدر سربدار جاویدنام #محمد_مهدی_کرمی در تاریخ سی‌ویکم مرداد ماه، توسط مزدوران وزارت تروریستی اطلاعات در منزل خود در کرج بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل شد.

او پس از تحمل نزدیک به دو ماه‎ونیم سلول انفرادی، در تاریخ ششم آبان‌ماه به بند ۱۵ زندان قزلحصار انتقال یافته و هم‌اکنون در آنجا زندانی است.

ماشاالله کرمی پدر سربدار جاویدنام محمدمهدی (کومار) کرمی از خانواده‌های دادخواهی است که در جریان انقلاب و اعدام فرزندش همواره سعی کرد یاد او را زنده نگه دارد و با خانواده‌های دادخواه دیگر همراهی و همدلی کند.
#سرکوب_دادخواهان

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قبرس می‌گوید دو ایرانی را که در ارتباط با یک فرد دیگر مرتبط با سپاه پاسداران در تلاش بودند تا تجار اسرائيلی را مورد هدف قرار دهند بازداشت کرده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از یک مقام قبرسی که نخواسته نامش شود گزارش داده که این دو پناهنده ایرانی از روز سوم نوامبر در بازداشت پلیس این کشور قرار دارند و مراحل اخراج آنها در جریان است. به گفته این مقام قبرسی دستگیری این دو ایرانی در طی یک عملیات مشترک با سرویس امنیتی اسرائيل، موساد صورت گرفته است. 
این مقام گفت که سرویس‌های امنیتی قبرس برای چندین هفته این دو مرد ایرانی را زیر نظر داشتند و آنها را درست قبل از ورود گروهی برای انجام قتل‌ها بازداشت کردند. این مقام گفت که افراد مورد هدف عمدتا تجار اسرائیلی بودند.
مقامات قبرسی گفتند که گرداننده ایرانی مرتبط با سپاه پاسداران از طریق شمال قبرس ترک‌نشین این کشور با دو نفر دیگر ارتباط برقرار و برنامه این عملیات را مدیریت کرده است. هویت و محل اختفای این فرد افشا نشده اما به گفته مقام قبرسی او برای سپاه پاسداران ایران کار می‌کرده است. 

هفته گذشته، در یک بیانیه از موساد آمده بود که استفاده ایران از شمال جدا شده قبرس برای اهداف تروریستی و به عنوان منطقه فعالیت و ترانزیت برای حمله به اهداف اسرائیلی و یهودی به موضوعی نگران کننده تبدیل شده است.
مقام‌های قبرسی می گویند که همکاری با آژانس‌های امنیتی و اطلاعاتی در کشورهای منطقه، اروپا و فراتر از آن، این کشور را قادر ساخته تا به طور موثر چنین تهدیدهایی را شناسایی و با آنها مقابله کنند.در عین حال، این مقام قبرسی گفت که کشورش خواستار حفظ روابط دوستانه با همه کشورهای همسایه است و به دنبال دخالت در درگیری‌های منطقه‌ای نیست
مقام‌های قبرس شمالی پیش‌تر در بیانیه‌ای اعلامیه اسرائیل را یک ادعای بی اساس خوانده و آن‌را محکوم کرده بودند. همچنین آنها این اقدام اسرائيل را تلاشی از سوی تل‌آویو برای منحرف کردن توجه جامعه بین المللی از «حملات غیرانسانی» اسرائیل علیه غیرنظامیان فلسطینی و غزه و کرانه باختری دانسته بود.
مقام‌های ایرانی هنوز واکنشی به این خبر نشان نداده‌اند. 
#ترورهای_برونمرزی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز سالگرد یکی از باشکوهترین دلاورمردی تکاوران نیروی زمینی ارتش در تاریخ #جنگ_ایران_عراق است که در کمال تعجب در طی این سالها کمتر درباره آن گفته می‌شود.
عراق در اوایل جنگ از فرانسه سامانه پدافندی ارتفاع پایین رولاند ۳ را دریافت کرد و در مناطق حساس مانند نیروگاه اتمی اوسیراک ، پالایشگاه بغداد و گاهی در جبهه ها مانند فاو مستقر کرده بود که از آنجایی که فرکانس رادار آن در بازه فرکانسی هشدار دهنده راداری فانتوم نبود و همچنین فرکانسش در اختیار ایران نبود ، امکان استفاده از جنگ الکترونیک برای به زانو در آوردن آن ممکن نبود

تا اینکه یک یا دو رولاند در طول جنگ توسط تکاوران #نیروی_زمینی_ارتش در یک عملیات زمینی به غنیمت گرفته می‌شود و به ایران منتقل می‌شود، اگر چه از تیم ۳۰ نفره ۱۹ نفر این تکاوران به شهادت می‌رسند اما بهر حال در کمال تعجب و حیرت همگان این سامانه با تریلی به ایران منتقل می‌شود و تا آخر جنگ اثر بخشی خودش را از دست داد،یاد و نامشان گرامی‌باد.
#تاریخ_جنگ_تحمیلی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شب یلدا تولد دختر معترضی که در زندان “اظهار پشیمانی نکرد”
#یلدا_آقا_فضلی آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراض‌ها بازداشت شد اما علیرغم همه فشارها به خواسته بازجوها تن نداد و هرگز ابراز پشیمانی نکرد. او پس از آزادی به طرز مشکوکی درگذشت؛ به مناسبت شب یلدا و تولد یلدا آقافضلی، قسمتی از مجموعه مستند “برای آزادی” که به این جوان معترض اختصاص داشته بازنشر می‌شود.
#متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت اول/ برای مروری بر زندگی سراسر ابهام و‌ پر رمز و راز علی خامنه‌ای اول باید مروری داشته باشیم بر محل زندگی وی:
سید علی خامنه‌ای که به درستی مشخص نیست در پیش از انقلاب در آذربایجان زندگی می‌کرده یا در خراسان در دهه ۴۰ عمدتا در شهرهای مشهد ، بیرجند و نیشابور بوده است و در همین سالها چند باری نیز بازداشت و در زندانهای مشهد و قزل قلعه تهران بسر برده است.
تا اینکه در اواخر سال ۱۳۵۶ بازداشت و به ایرانشهر برای ۳ سال تبعید می‌شود اما در خرداد ۱۳۵۷ مورد عفو آریامهری قرار می گیرد و به تهران می‌آید.
اگر چه اقامت خامنه‌ای در ایرانشهر و تبعید کمتر از یکسال است اما همواره در تاریخ انقلاب و جمهوری اسلامی با اغراق گویی های تمام از آن یاد می‌شود و حتی محل این اقامت چند ماهه هم اکنون بدل به موزه شده است، این اما تنها خانه‌ای از خامنه‌ای است که جمهوری اسلامی آن را مخفی نمی کند.
تمامی‌ خانه‌ها و‌ محل سکونت خامنه‌ای ، حتی محله و خانه سکونت وی در مشهد مخفی است و جمهوری اسلامی علاقه‌ای به بیان آن ندارد.

اما در ورود او  به تهران هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود در کتاب دوران مبارزه به این نکته اشاره کرده و می نویسد وی را «موقتا» در خانه‌ای در خیابان ایران سکنی داده ، خانه‌ای سراسر ابهام و راز که اکنون بسیاری سعی در مخفی کردن و کتمان آن دارند.
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت اول/ برای مروری بر زندگی سراسر ابهام و‌ پر رمز و راز علی خامنه‌ای اول باید مروری داشته باشیم بر محل زندگی وی: سید علی خامنه‌ای که به درستی مشخص نیست در پیش از انقلاب در آذربایجان زندگی می‌کرده یا در خراسان در دهه ۴۰ عمدتا در شهرهای مشهد ، بیرجند و نیشابور…
قسمت دوم / در حوالی سال ۱۳۵۵ جمعی از نیروهای ملی مذهبی تصمیم می‌گیرند در کنار #مدرسه_رفاه که پیش از آن تاسیس کرده بودند ، بنیادی تاسیس شود و عینا مشابه مدرسه پسرانه رفاهدبرای دختران نیز تاسیس شود.
این مؤسسه را افرادی از جمله محمدجواد باهنر، محمدعلی رجائی، سید محمد بهشتی، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، #مهدی_بازرگان و #کریم_دستمالچی تأسیس کردند تا با عنوان کار فرهنگی، کارهای سیاسی نیز تحت پوشش آن انجام شود.
ابتدا بین مؤسسین بحث بود که مدرسه دخترانه باشد یا پسرانه، اتفاق نظر مؤسسین براین شد که چون مدرسه علوی در همان زمان فعالیتی شبیه آنچه مورد نظر بود را در مورد پسران انجام می‌داد، مدرسه دخترانه هم در کنار مدرسه پسرانه رفاه تشکیل شود.
اکبر هاشمی رفسنجانی می‌گوید که این مدرسه محصول یک سخنرانی وی بود که در جمع بازاریان و دوستان اهل خیر خود و از صمیم دل برای رفع کمبودهای دختران شهر تهران انجام داده بود.
زمین محل احداث مدرسه توسط شخصی بنام #اخوان_فرشچی برای تأسیس این مدرسه خریداری گردید. بنا به اظهار هاشمی او با کمک دوستانش در هیئت انصار و جلسات هفتگی توانست بنیادی را درآنجا تأسیس کند.
در اردیبهشت ۱۳۵۵ کریم دستمالچی خانه‌ای را در خیابان ایران ، کوچه علوی (شهید قادری فعلی) پشت مسجد سادات اخوی خریداری می کند تا مدرسه دخترانه رفاه را در آنجا بنا کنند ، امری که هرگز اتفاق نیفتاد.

این همان خانه‌ای است که از سوی هاشمی رفسنجانی مدتی در اختیار خامنه‌ای قرار گرفته بود تا حوالی آبان ۱۳۵۷ ، پس از آن خامنه‌ای به خانه دیگری در قلهک خیابان یخچال می‌رود که آنجا نیز ظاهرا تعلق داشته به اخوان فرشچی .
خانه خیابان ایران نیز پس از نقل مکان خامنه‌ای از سوی هاشمی به #مرتضی_الویری سپرده می‌شود و الویری نیز گروه فلاح و فرقان را در این خانه تاسیس و هدایت می کرد ، تا پیروزی انقلاب اسلامی ، با پیروزی انقلاب اسلامی این خانه در اختیار #محسن_آرمین قرار می‌گیرد و محل استراحت تیم حفاظت آیت الله خمینی که آن زمان در مدرسه رفاه و علوی بودند قرار می گیرد.
از این زمان به بعد این خانه در اختیار #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی است تا اواخر سال ۱۳۵۸ .
ادامه دارد…

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت دوم / در حوالی سال ۱۳۵۵ جمعی از نیروهای ملی مذهبی تصمیم می‌گیرند در کنار #مدرسه_رفاه که پیش از آن تاسیس کرده بودند ، بنیادی تاسیس شود و عینا مشابه مدرسه پسرانه رفاهدبرای دختران نیز تاسیس شود. این مؤسسه را افرادی از جمله محمدجواد باهنر، محمدعلی رجائی، سید…
قسمت سوم / اصغر میر باقری از فرماندهان وقت #کمیته_انقلاب_اسلامی در مورد این خانه می گوید :« گمان داشتیم خانه متعلق به بچه‌های #اطلاعات_نخست_وزیری است و آنجا کار امنیتی می‌کنند ، بچه های کمیته به صورت اتفاقی به رفت و آمدهای شبانه این خانه مشکوک می‌شوند، آن زمان وضعیت تهران امنیتی بود و این محله نیز بسیاری از رهبران انقلاب و مسئولان در آنجا اقامت داشتند، یکی از بچه های کمیته از یکی از افرادی که از خانه خارج شده بود ، اسم رمز شب را می پرسد، که نمی دانست و وقتی بچه ها قصد ورود به خانه را داشتند،با آتشباری شدید مواجه می شوند و در نهایت پس از هشت ساعتی درگیری حدود ۷۰ نفر در آن خانه دستگیر شدند که رهبر #گروه_فرقان یعنی گودرزی نیز در میان آنها بود…»

روایت شناسایی این خانه و بازداشت #اکبر_گودرزی رهبر گروه فرقان از زبان اصغر میرباقری یکی از فرماندهان وقت کمیته انقلاب اسلامی با تایید #عبدالمجید_معادیخواه رئیس دادگاه انقلاب و دادگاه محاکمه اکبر گودرزی در روزنامه های کشور منتشر شد ، این روایت چندین فرد موثق نیز تایید و تکرار کرده اند :
۱- خاطرات #عزت_شاهی، محسن کاظمی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
۲- خاطرات ناطق نوری، ج ۲، ص ۲۸۵
۳- گفت‌وگو با عبدالمجید معادیخواه قاضی پرونده رهبر گروه فرقان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۷

این روایت سالها بعد و در زمان رهبری خامنه‌ای عوض شد :

در سال ۱۳۷۱ مرکز اسناد انقلاب ، نهادی زیر نظر خامنه ای در کتابی با عنوان « دستگیری و محاکمه گروه فرقان» نوشته علی کردی در مورد دستگیری اکبر گودرزی اینگونه نوشته است: « خانه‌ای که اکبر گودرزی در آن مخفی شده بود، در میدان انقلاب و پشت ساختمان جهاد سازندگی بود.
خیابان جمال‌زاده، کوچه اخوان، شماره ۲۳، عملیات دستگیری اکبر گودرزی، در ۱۸دی۵۸ انجام شد.
دستگیری گودرزی به سختی صورت گرفت چرا که وقتی می‌خواستند اکبر گودرزی را بگیرند، او از داخل اتاق با اسلحه «یوزی» پاسدارها را به رگبار بسته بود و نمی‌شد به طرف او رفت…»
در آن کوران هیچ وقت مشخص نشد این خانه چگونه در اختیار گروه فرقان قرار گرفته و اصلا فرقان که بود و چه کسی هدایتش می کرد، این خانه از آن زمان در اختیار کمیته بود و تا اواسط دهه ۷۰ نیز پایگاه کمیته افتخاری و سپس مدتی کوتاه کلانتری نیروی انتظامی بود و هم اکنون در اختیار بسیج است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سوم / اصغر میر باقری از فرماندهان وقت #کمیته_انقلاب_اسلامی در مورد این خانه می گوید :« گمان داشتیم خانه متعلق به بچه‌های #اطلاعات_نخست_وزیری است و آنجا کار امنیتی می‌کنند ، بچه های کمیته به صورت اتفاقی به رفت و آمدهای شبانه این خانه مشکوک می‌شوند، آن…
قسمت چهار/ الویری و #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بعدها در سال ۱۳۷۷ مورد سئوال چند روزنامه نگار قرار گرفتند و اینکه چه شد که خانه‌ای که در اختیار شما بود به فرقان داده شد و آنها ۸ تن از عالی ترین مقامهای جمهوری اسلامی را ترور کردند؟
#مرتضی_الویری در اظهاراتی وهم آلود این را یک اقدام امنیتی خواند که با هماهنگی رفسنجانی برای شناسایی این گروه انجام گرفته؛ اظهاراتی سراسر متناقض که باز در کوران حوادث و اتفاقات آن سالها در لابلای سطور روزنامه ها گم شد، اما مصاحبه الویری تنها حسن آن این بود که باردیگر تایید شد گودرزی و گروه فرقان این خانه را در اختیار داشتند.

حالا یکبار دیگر اظهارات #عزت_شاهی در مورد #گروه_فرقان و‌ #انفجار_نخست_وزیری و #انفجار_حزب_جمهوری_اسلامی که منجر به کشته شدن‌؛ محمد علی رجایی، محمد رضا باهنر ، محمد بهشتی و‌۷۲ تن از نمایندگان مجلس شد را مرور می‌کنیم:
او در مقام فرمانده اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی به صراحت گروه فرقان را یک دروغ بزرگ می‌خواند، او معتقد است #اکبر_گودرزی مهره مرتضی الویری و #بهزاد_نبوی بود.
او درباره شب انفجار ۷ تیر می‌نویسد : «شبی كه حزب منفجر شد، اصلاً قرار نبود آن همه جمعيت آنجا باشد، به صورت معمول باید ده ـ پانزده نفر آنجا می‌بودند. بقيه را خود #علی_کلاهی دعوت كرده بود.
کلاهی برای آن شب هر كسی را كه می‌دانست وزنه‌ای است حتی عضو حزب هم نبود (مثل شهيد منتظری) به بهانه‌ای كشيده بود آنجا. گفته بود امشب بهشتی می‌خواهد سخنرانی مهمی راجع به مسائل اقتصادی ايراد كند؛ لذا در آن ‌شب خیلی ها به آنجا رفتند.حتی آقای بهشتی هم نمی‌دانستند كه چرا اين همه جمعيت آنجا آمده ‌است،بعد از اقامه نماز وقتی برای سخنرانی می‌روند، ناگهان بمب منفجر می‌شود. بمب را زير ميز و ميكروفن كار گذاشته بودند»
عزت شاهی می‌گوید، انفجار که انجام شد همان شب پرونده به اطلاعات سپاه واگذار شده بود ، اما ما هم‌ پیگیر بودیم ، عزت شاهی مدعی است همان شب فهمیدند انفجار، کار نفوذی بوده،لیستی را پیدا کردیم ، تا صبح همه جنازه‌ها را بیرون آوردند دیدیم تنها جنازه‌ای که نیست،جنازه کلاهی است، بدون آنکه به سپاه اطلاع بدهد به دنبال کلاهی می‌افتد.
جستجوی وی البته به نتیجه نمی‌رسد و او‌از سوی #مهدوی_کنی مواخذه می‌شود که در کاری که به سپاه مربوط است دخالت کرده، او حتی تلویحا خامنه‌ای را هم حامی کلاهی می‌خواند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت چهار/ الویری و #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بعدها در سال ۱۳۷۷ مورد سئوال چند روزنامه نگار قرار گرفتند و اینکه چه شد که خانه‌ای که در اختیار شما بود به فرقان داده شد و آنها ۸ تن از عالی ترین مقامهای جمهوری اسلامی را ترور کردند؟ #مرتضی_الویری در اظهاراتی وهم آلود این…
قسمت پنجم / خامنه‌ای از خانه مرموز خیابان ایران به قلهک می‌رود، در خاطرات هاشمی و سایت خامنه‌ای تنها از لفظ«خانه‌ای در قلهک» و یا خانه شورای انقلاب یاد می‌شود، خامنه‌ای تا حوالی سال ۱۳۵۹ در همین خانه قلهک زندگی می‌کند، خانه‌ای که ⁧ #ناصر_میناچی ⁩ از موسسان حسینیه ارشاد و وزیر تبلیغات و جهانگردی در دولت موقت ⁧ #مهدی_بازرگان ⁩ درباره‌اش گفته:« آقای هاشمی رفسنجانی در راهرو ⁧ #شورای_انقلاب ⁩ مرا دید و گفت آقای خامنه‌ای اکنون در خانه‌ای در خیابان ایران است که از لحاظ امنیتی مناسب نیست، باغی در کنارش است که خطرناک است، آقای بازرگان گفته‌اند از خانه‌های مناسب شما خانه‌ای را برای ایشان آماده کنید، می‌دانستم که خانه ⁧ #تیمسار_مقدم ⁩ چند روزی است توسط بچه‌های کمیته به آقای بازرگان داده شده تا همان شب ترتیبش را دادم و فکر کنم همان شب ایشان به آن خانه در قلهک رفتند» (میناچی و‌ ارشاد چاپ ققنوس۱۳۷۷ ص۵۶ )
‏خامنه‌ای تا ریاست جمهوری در همین خانه مصادره‌ای سکونت داشته، تا اینکه در مهر ۱۳۶۰ به خانه‌ای در خیابان پاستور کوچه خورشید نقل مکان کرد ، خانه‌هایی باز مصادره‌ای که برای بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی در نظر گرفته شده بود ، او در همسایگی میرحسین موسوی قرار داشت و در واقع خامنه‌ای تا انتخاب به رهبری و یکسال پس از آن در همین خانه زندگی می‌کرد، خانه‌ای در حدود هزار متر با حیاطی باغ گونه که اولین مراسم دیدار با فرماندهان و اعضای سپاه و مسئولان جمهوری اسلامی در یک هفته پس از انتخابش به رهبری در حیاط همین خانه برگزار شده است.
‏⁧ #خانه_مصادره_ای
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت پنجم / خامنه‌ای از خانه مرموز خیابان ایران به قلهک می‌رود، در خاطرات هاشمی و سایت خامنه‌ای تنها از لفظ«خانه‌ای در قلهک» و یا خانه شورای انقلاب یاد می‌شود، خامنه‌ای تا حوالی سال ۱۳۵۹ در همین خانه قلهک زندگی می‌کند، خانه‌ای که ⁧ #ناصر_میناچی ⁩ از موسسان…
قسمت ششم / با مرگ خمینی و آغاز رهبری موقت خامنه‌ای، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی اگرچه چندین بار هم در صحن #مجلس_خبرگان_رهبری ، رهبری #سید_علی_خامنه_ای را موقت اعلام‌ می‌کند، اما اولین کسی است که به فکر خانه جدید برای رهبر جدید است و بلافاصله مسئله استقرار رهبر جدید را مطرح می‌کند.
چند گزینه مطرح می‌شود حسینیه جماران و اردوگاه شهید باهنر که در مجاورش بود، مجموعه‌ای در نزدیکی مصلای تهران در تپه‌های عباس‌آباد و دانشکده افسری ارتش مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی اما درنهایت قرار می‌شود خانه‌ای با فضای سبزش که در مجاور کاخ نخست وزیری و متعلق به نظام مافی بود مصادره شود و برای رهبر جدید خانه و‌دفتر بسازند.
#محسن_رفیق_دوست ساخت خانه رهبری را این‌گونه روایت می‌کند: آقا، هنوز در ریاست جمهوری مستقر بود ورود من به این قضایا این‌طور بود که روز دوم رهبری آقا، به دفتر ریاست جمهوری رفتم و خدمت آقا عرض کردم که من مدارج علمی ندارم و آدم اجرایی هستم مثل چماق می‌مانم؛ هر وقت چماق لازم داشتید، من هستم. مردم مرتب می‌آمدند و می‌رفتند و من هم آنجا خدمت می‌کردم.
قرار بود که رهبری جایی پیدا کند و آقای هاشمی هم به محل ریاست‌جمهوری‌اش برود.
حسینیه فعلی یک ملک بزرگی بود با چهار ساختمان در کنار خانه‌ای که رهبری مستقر بود زمین بزرگی شبیه ورزشگاه و زمین گلف ‌بازی بود که حسینیه‌ای به نام امام خمینی در آنجا ساختم و بعدازآن دیدارهای رهبری در آنجا انجام می‌شد.
یکی از ساختمان‌ها که خیلی هم قدیمی بود، سالن بزرگی داشت که آنجا را برای آقا در نظر گرفتیم. بعداً فهمیدیم که این نظام مافی‌ها از فراماسون‌ها بودند،و اینجا اتاق حکمت آنهاست، آرم مار و عقاب فراماسون روی دیوار گچ‌بری شده بود و چندین ملاقات آقا زیر همان آرم انجام‌شده بود تا اینکه روزی حسین شیخ‌الاسلام آمد به ما گفت که می‌دانید این شکل روی دیوار چیست؟ وقتی گفت، آن‌ها را کندیم و تمیز کردیم.
در کنار این ساختمان، زمینی به مساحت دو هزار متر بود زمین ورزشگاه بود. دور این زمین گچ ریخته بودند تا حسینیه‌ای برای آقا بسازند. بعدازاینکه آقا به خانه جدید منتقل شدند، قرار شد حسینیه ساخته بشود؛ چون آقا هنوز برای سخنرانی‌ها و دیدار عمومی با مردم به ساختمان ریاست جمهوری می‌رفتند، کل مدتی که حسینیه را با همه آن نمای آجر سه سانت ساختم ۶۱ روز طول کشید؛حتی بالکن هم زدیم.
#رهبری_موقت

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در ماه‌های اخیر به بهانه عدم رعایت حجاب اجباری و یا آواز خواندن و‌رقصیدن فردی به نام #صادق_بوقى و… شاهد بسته شدن حساب اینستاگرام آنها و بسیاری دیگر از افراد مانند ورزشکاران زن، مدل‌ها، اینفلوئنسرها و … بودیم که توقیف و مسدود کردن اکانت‌هایشان توسط سافراجا( سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی) و یا #پلیس_فتا انجام شده است.
این اقدام عمدتا با پاک کردن تمامی پستها و پست یک بنر در صفحه این افراد همراه است با محتوای: “ این صفحه به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی و حجاب توسط فراجا مسدود می‌گردد.
اما سوالی که برخی از افراد مطرح می‌کنند این است که فراجا یا فتا چگونه به حساب اینستاگرام این افراد دسترسی دارد؟
در حقیقت فراجا یا سایر نهادها و ارگان‌های امنیتی با احضار، بازداشت یا دستگیری فرد و سپس با دسترسی به گوشی تلفن، لپ‌تاپ یا کامپیوتر آنها، اختیار حساب اینستاگرامی وسایر حساب‌هایشان را به دست می‌گیرند و یا در برخی موارد، فرد دستگیر یا احضار شده را مجبور به ابراز ندامت کرده و او را مجبور به انتشار یک متن دیکته شده می‌کنند.
این شایعه که نهادهای امنیتی، فراجا، فتا .... می‌توانند از راه دور به این حساب ها دسترسی داشته و آنها را توقیف یا مسدود کنند، کذب محض و دروغ است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
به‌نام خدای رنگین کمان یلدایت مبارک #کیان_پیر_فلک


🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز ‌سالگرد کشته‌شدن محمود احمدی است،معترضی که هیچ‌گاه پیکرش تحویل خانواده نشد و در مراسمی نمادین، لباس‌های سربازی محمود را به خاک سپردند.
#محمود_احمدی معترض اهل ایذه، ۲۱ ساله، سرباز هوانیروز، که در روز ۲۹ آذرماه، همراه با تعداد دیگر از دوستانش در خانه‌ای در روستای پرسیلا اهواز به رگبار بسته شدند.
روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در بحبوحه خیزش سراسری مردم ایران در ایذه ۷ نفر کشته شدند، از جمله چند کودک مانند #کیان_پیر_فلک و #سپهر_مقصودی ، نهادهای امنیتی با یک سناریوسازی، قتل این هفت شهروند را به اهالی ایذه نسبت دادند و با این سناریو ساختگی روز ۲۹ آذرماه به خانه‌ای در روستای پرسیلا که محمود احمدی و حسین سعیدی در آن بودند حمله‌ور شده و آن‌ها را به رگبار می‌بندند.
پیکر محمود احمدی را هیچ‌گاه به خانواده تحویل ندادند و خانواده در روز ۲۹ دی ماه در مراسمی نمادین لباس‌های سربازی محمود را به خاک سپردند.
مادر محمود بارها در ویدیوهایی خواستار پیکر فرزندش شد.
اگر چه نهادهای امنیتی پس از آن با بازداشت بهمن بهمنی و مجاهد کورکور تلاش کردند قتل کیان پیرفلک را به گردن آن‌ها بیندازند اما مادر کیان بارها و بارها اعلام کرده کسی که به طرف ماشین‌آن‌ها رگبار بسته است نظامی بوده و در مراسم محمد احمدی نیز این موضوع را به صراحت اعلام کرد.
#دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
تصویری از نیما نوری، در آخرین شب یلدای او در کنار خانواده، قبل از جان‌باختن .
#نیما_نوری ۱۸ ساله و اهل کرج، برای شرکت در مراسم #چهلم_حدیث_نجفی عازم بهشت سکینه بود که در میانه راه قربانی خشونت نیروهای امنیتی به منظور سرکوب اعتراض‌های سراسری شد.

یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده نیما نوری که نخواست نامش فاش شود، به رادیو زمانه گفته است: «نیما در راه کمال‌شهر به سمت بهشت سکینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و ابتدا به درمانگاه وصال در کرج منتقل شده است:

«در درمانگاه وصال گفته بودند خون‌ریزی دارد و کار ما نیست باید به بیمارستان برده شود. به آمبولانس زنگ زده بودند و بعد به بیمارستان شهید مدنی بردند. حدود ساعت ۴-۵ بعداز ظهر بود که خانواده‌اش از این با خبر شدند. اول به ما گفتند تیر جنگی به ران‌ پای‌اش برخورد کرده و در اتاق عمل است، به همین دلیل اجازه ورود به بیمارستان را نمی‌دادند و بعد از چند ساعت حدود ساعت ۱۲ شب گفتند که فوت کرده و مشخص شد به جناغ سینه و ران پای‌اش شلیک شده است.»

نیما، متولد ۲۷ فروردین ۱۳۸۳ بود و هنگام مرگ تنها ۱۸ سال و ۶ ماه داشت. او تنها فرزند خانواده بود و هیچ خواهری و برادری نداشت.

پدر و مادر نیما نوری بعد از کشته شدن فرزندشان حال و روز بسیار ناخوشایندی داشتند، آن‌ها پس از شنیدن خبر فوت نیما به چنان شوکی فرو رفتند که یک روز بعد از آن توانستند گریه کنند.
نیما، دیپلم داشت و قرار بود برای پایان خدمت درخواست بدهد.
#دادخواهی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
واکنش پر ایهام سعید محمد به ماجرای بازداشت کاشف فساد #هلدینگ_یاس : پرونده سازی برای محمد قائمی و ۶ ماه حبس و در نهایت: تبرئه!
#سعید_محمد در این توئیت نوسته :«مردم می‌پرسند چرا ‎مافیا ریشه دوانیده؟باید گفت وقتی شخصی فسادی را شناسایی و به مراجع ذیربط اطلاع می‌دهد ولی باپرونده سازی به ۶ ماه حبس بدون محاکمه گرفتار و یا فردی که عمل نابهنجار یک مسئول را عیان می‌کند، خود، متهم و همسرش از نگرانی فرزند خود را سقط می‌کند، عملا مبارزه با ‎#فساد عقیم می‌شود»

بخش اول توییت سعید محمد اشاره به ماجرای بازداشت محمد قائمی و بخش دوم مربوط به ماجرای سیسمونی گیت و وحید اشتری می‌باشد.

طبق شنیده ها، محمد قائمی به هنگام خرید سیسمونی برای فرزندش در شهرری بازداشت شده بود و نکته جالب اینجاست که بعد از مدتی، ماجرای خرید سیسمونی فرزند #محمد_باقر_قالیباف از «ترکیه»، افشا شد و مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ادامه عملیات شناسایی و نالودی #حماس_تروریست در غزه ، انهدام همزمان ۵۶ ساختمان در شجاعیه واقع در شرق غزه توسط ارتش اسرائیل مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفته.
#شمشیرهای_آهنین

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت اول / در بررسی شکل‌گیری نظام شکنجه در جمهوری اسلامی ناگزیر از پرداختن به نهادهای نظامی و اطلاعاتی (همچون سپاه و کمیته‌های انقلاب) هستیم.
نهادهایی بر خواسته از انقلاب اسلامی که براثر ضرورت اجتناب‌ناپذیر «حفظ نظام»، آخوندها بدان‌ها پرداختند.
اما سپاه به‌عنوان بازوری نظامی و سرکوبگر آیت الله‌ها یکی از مهم‌ترین این نهادها است، آنها در واقع بلافاصله پس از اعلام بی طرفی ارتش شاهنشاهی با سلاح به خیابانها ریختند و‌ با تشکیل گارد نظامی مقابل مردم خودنمایی کردند.
عناصر و جریان‌های تشکیل‌دهنده سپاه که نام‌های متفاوتی هم داشت در آغاز بسیار متنوع و متعدد بود، به‌طوری‌که تفکیک آن‌ها از یکدیگر بسیار مشکل و گاه ابهام‌آفرین است.
اما به طور کلی می‌توان اشاره کرد که سپاه با نظر شخص خمینی و تحت نظارت اولیه محمد حسین بهشتی راه افتاد.
آن‌ها مدعی بودند که سپاه را برای جلوگیری از کودتا و تعرضات دولت‌های دیگر به حمایت از نظام شاه سازمان می‌دهند، اما همه آن‌ها که دست اندرکار سیاست بودند به‌خوبی می‌دانستند که دلایل ارائه شده توسط خود خمینی و کسانی همچون بهشتی بهانه‌هایی بیش نیست.
آن‌ها به یک چیز می‌اندیشیدند و آن سرکوب نیروهای سیاسی مخالف خودشان بود. آنان به‌خوبی می‌دانستند که تب و تاب انقلاب فرو خواهد نشست و در یک محیط باز سیاسی که دیگران نیز فارغ از سرکوب نظراتشان را ابراز کنند جایی نخواهند داشت،تجربه ماه‌ها و سال بعد از حاکمیت آخوندها نیز به بهترین وجه این واقعیت را به اثبات رسانید.

خمینی به‌ خوبی می‌دانست که محبوبیتش زودگذر و رو به افول است. او می‌دانست نه او و نه هیچ آخوند دیگری قادر نیست انرژی آزادشده مردمی ناشی از انقلاب را سازمان‌دهی کند و به کار بگیرد و مهمتر این که او می‌دانست در صورت دیر جنیدن این موج عظیم بیداری علیه خودش به کار خواهد افتاد؛ بنابراین «هوشیاری» حکم می‌کرد که به فکر سرکوب نیروهای مخالف باشد.
در هرصوت قاعده «النصر بالرعب» که قانون بنیادی همه حکومتگران دیکتاتور است، حکم می‌کرد که باید بازویی سرکوبگر را به کار گرفت. سیستم‌های بعدی، از قبیل پی ریزیهای نهادهای اطلاعاتی و به راه انداختن دستگاههای تفتیش عقاید و شکنجه و زندان، الزامات و نتایج بعدی این اصل بنیادی بود.
اگر بخواهیم این اصل را در مورد خمینی و حکومتش به بیان مشخص و ساده‌تر بیان کنیم گویاترین نامش «عدم مشروعیت تاریخی» است

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت اول / در بررسی شکل‌گیری نظام شکنجه در جمهوری اسلامی ناگزیر از پرداختن به نهادهای نظامی و اطلاعاتی (همچون سپاه و کمیته‌های انقلاب) هستیم. نهادهایی بر خواسته از انقلاب اسلامی که براثر ضرورت اجتناب‌ناپذیر «حفظ نظام»، آخوندها بدان‌ها پرداختند. اما سپاه به‌عنوان…
قسمت دوم / خمینی بهتر از هرکس می‌دانست که در یک نابهنگامی تاریخی، به دلایلی که جای بحثش این جا نیست، به حاکمیت رسیده و این دو راه بیشتر ندارد. نیروی عظیم آزادشده از انقلاب ضد سلطنتی را یا باید متوجه یک نیروی خارجی کند و یا بخشی از آن را علیه بخش دیگر به کار گیرد. این بود که جنگ خارجی» و «سرکوب داخلی» دو مؤلفه همیشگی و ثابت سیاست رژیم آخوندی بوده و هست و تا آخرین روز حاکمیت آن نیز خواهد بود.
در میان عناصر اولیه تشکیل‌دهندة «بازوی سرکوب» می‌توان به عناصر #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی ، دانشجویان انجمنهای اسلامی‌داخل، دانشجویان انجمنهای اسلامی خارج به طور خاص آمریکا، بقایای #حزب_ملل_اسلامی و گروه‌های مسلحی همچون فلق، #گروه_منصورون و صف و…، عناصری از #ساواک و رکن ۲ ارتش و افراد شناخته شده مرتجع که به صورت منفرد فعالیت می‌کردند اشاره کرد.
در میان انبوه نیروهای گردآمده در سپاه و کمیته‌ها، انبوهی توده‌های ناآگاه و در برخی از شهرستانها گاه عناصری ملی و مترقی نیز وجود داشتند. این قبیل افراد اغلب در همان اولین ماههای بعد از پیروزی انقلاب یا خود از سپاه بیرون آمدند و یا اگر در دستگاه سرکوب بعد مسخ نشدند، بیرونشان کردند.
در سپاه از همان ابتدا جریان مؤتلفه و عناصر راست بازار تقریباً نقشی نداشتند و حضور کسانی مثل محسن رفیقدوست در آن استثنایی بود.
عناصر و جریانهایی که اشاره شد در ابتدا به صورتی تفکیک ناپذیر با یکدیگر عمل می‌کردند؛ و بسیار طبیعی است که با یکدیگر نیز رقابتها و حسادتها و تضادهایی داشته باشند؛ اما وجه مشترک همة آن‌ها ضدیت با عناصر مترقی و سازمانهای غیر «خمینی‌گرا» بود.
از همان روز اول جایی برای دگر اندیشان، اعم از مارکسیست یا ملی حتی نبود.
مجاهدین خلق نیز به شدت رانده می‌شدند؛ و این روند تصفیه و پالایش ادامه داشت تا سپاه شکل خاص خودش را یافت.
از آن‌جا که این سپاه عملکردهای گوناگونی، در زمینه‌های مختلف و در مقاطع متعدد، داشته است بررسی جامع آن کار ما نیست و ما در این‌جا فقط به مقطع تشکیل واحد اطلاعات آن در ابتدا می‌پردازیم.
این گونه مشهور شده است که اولین فرمانده واحد اطلاعات سپاه #محسن_رضایی بوده است.
خود او هم بسیار دوست دارد این گونه گفته شود و بالاتر از این، خود را «پایه گذار واحد اطلاعات سپاه» می‌خواند، در حالی که این مسئله درست نیست!
ادامه دارد

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing