Forwarded from ایران بریفینگ
شنبهشب (۱۶ مهر ۱۴۰۱) لحظەی تیرخوردن محمد امینی در کوچه شیرینی نیشکر محلهی کارآموزی سنندج از جمله تصاویر وویدیوهای مشهور اعتراضات۱۴۰۱ است.
#محمد_امینی ۳۳ سال سن داشت و اصالتا اهل روستای وێنساوا (یونسآباد) در سنندج است.
آن شب در این محله دو معترض دیگر به نامهای پیمان منبری و داریوش علیزاده نیز بر اثر شلیک نیروهای امنیتی جان باختند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#محمد_امینی ۳۳ سال سن داشت و اصالتا اهل روستای وێنساوا (یونسآباد) در سنندج است.
آن شب در این محله دو معترض دیگر به نامهای پیمان منبری و داریوش علیزاده نیز بر اثر شلیک نیروهای امنیتی جان باختند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این تصویر هرگز فراموش نمیشه؛ لحظهای که محمد را تک تیراندازان نیروهای امنیتی با گلوله جنگی هدف قرار دادند.
۱۶مهر سالگرد #محمد_امینی است
یاد ونامش گرامی باد
#علیه_فراموشی #سنندج
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۱۶مهر سالگرد #محمد_امینی است
یاد ونامش گرامی باد
#علیه_فراموشی #سنندج
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دو سال پیش در چنین روزی جنگیدند و شعله وجودشان راه آزادی را روشن و ماندگار کرد:
۱۷ مهر ۱۴۰۱
#نادیا_عارفانی، فردیس کرج
#کیانا_آتش_زر تهران
#اسماعیل_دزوار، سقز
#آرین_مریدی، ثلاث باباجانی
#عارف_عاشوری #زندان_لاکان_رشت
#میلان_درخشان_خمام #زندان_لاکان_رشت
#مهران_عباسپور_اقدم زندان لاکان رشت
#مهرزاد_بهروز زندان لاکان رشت
#میثم_پدیدار زندان لاکان رشت
#محمد_انوش زندان لاکان رشت
#مهرگان_زحمتکش زندان لاکان رشت
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۱۷ مهر ۱۴۰۱
#نادیا_عارفانی، فردیس کرج
#کیانا_آتش_زر تهران
#اسماعیل_دزوار، سقز
#آرین_مریدی، ثلاث باباجانی
#عارف_عاشوری #زندان_لاکان_رشت
#میلان_درخشان_خمام #زندان_لاکان_رشت
#مهران_عباسپور_اقدم زندان لاکان رشت
#مهرزاد_بهروز زندان لاکان رشت
#میثم_پدیدار زندان لاکان رشت
#محمد_انوش زندان لاکان رشت
#مهرگان_زحمتکش زندان لاکان رشت
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد انوش نیا ، ۳۰ ساله ، به اتهام درگیری با صاحب خانه پدرش به سه ماه زندان محکوم شده بود، در اداره بازرسی تاکسیرانی رشت کار میکرد و یک هفته به آزادیاش مانده بود.
#محمد_انوش_نیا نیز به هنگام آغاز درگیری ها در بند موقت و سیاسی #زندان_لاکان_رشت به حمایت از نوجوانان و بازداشت شدگان اعتراضات پرداخته و با شلیک چهار گلوله جنگی به سر و قلبش در دم جان میسپارد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#محمد_انوش_نیا نیز به هنگام آغاز درگیری ها در بند موقت و سیاسی #زندان_لاکان_رشت به حمایت از نوجوانان و بازداشت شدگان اعتراضات پرداخته و با شلیک چهار گلوله جنگی به سر و قلبش در دم جان میسپارد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسین فردوست ، ارتشبد نیروی زمینی شاهنشاهی ایران، رئیس دفتر ویژهٔ اطلاعات از ابتدای تأسیس در ۱۳۳۸، قائممقام ساواک طی سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۲، رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی از ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ و یکی از برجستهترین و مؤثرترین چهرههای اطلاعاتی دوران حکومت پهلوی و همدرس و دوست صمیمی دوران کودکی و نوجوانی محمدرضا پهلوی بود.
رفتار و مواضع ارتشبد فردوست در زمان حوادث سالهای ۱۳۵۶–۱۳۵۷، به انقلاب ۱۳۵۷ و سرنگونی سلسله پهلوی کمک کرد، شایعاتی را دربارهٔ وی بر سر زبانها انداخت. فردوست در خاطراتش عملکرد خود علیه حکومت پهلوی در زمان اوجگیری انقلاب را تأیید میکند. ازجمله، فردوست در صدور اعلامیهٔ بیطرفی ارتش در صبح ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، نقش تعیینکننده داشت.
فردوست پس از انقلاب به صورت پنهانی در ایران و در تهران زندگی میکرد وی نهایتا در آبان ۱۳۶۲ پس از مکاتبات و مکالمات تلفنی با #مهدی_بازرگان و #محمد_علی_باقرزاده فرمانده گروه ضربت نیروی هوایی ارتش خود را در خانه پدریاش نزدیک میدان انقلاب تسلیم اعضای اطلاعات نخست وزیری (#محسن_آرمین و #سعید_حجاریان ) نمود، او یکسال بعد در اواسط مهر ۱۳۶۳ در پنج شب متوالی در تلویزیون جمهوری اسلامی شروع به اعترافات وافشاگری علیه نظام پهلوی نمود.
[این روایت رسمی و منتشر شده است اگرچه در روایات غیررسمی فردوست همکاری خود را با انقلابیون از اسفند ۱۳۵۷ آغاز کرده است]
#حسین_فردوست سرانجام در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ درحالی که گفته میشود در حصر خانگی بسر میبرد و به نگارش کتاب خاطرات خود میپرداخت در ۷۰ سالگی و بر اثر سکتهٔ قلبی درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
رفتار و مواضع ارتشبد فردوست در زمان حوادث سالهای ۱۳۵۶–۱۳۵۷، به انقلاب ۱۳۵۷ و سرنگونی سلسله پهلوی کمک کرد، شایعاتی را دربارهٔ وی بر سر زبانها انداخت. فردوست در خاطراتش عملکرد خود علیه حکومت پهلوی در زمان اوجگیری انقلاب را تأیید میکند. ازجمله، فردوست در صدور اعلامیهٔ بیطرفی ارتش در صبح ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، نقش تعیینکننده داشت.
فردوست پس از انقلاب به صورت پنهانی در ایران و در تهران زندگی میکرد وی نهایتا در آبان ۱۳۶۲ پس از مکاتبات و مکالمات تلفنی با #مهدی_بازرگان و #محمد_علی_باقرزاده فرمانده گروه ضربت نیروی هوایی ارتش خود را در خانه پدریاش نزدیک میدان انقلاب تسلیم اعضای اطلاعات نخست وزیری (#محسن_آرمین و #سعید_حجاریان ) نمود، او یکسال بعد در اواسط مهر ۱۳۶۳ در پنج شب متوالی در تلویزیون جمهوری اسلامی شروع به اعترافات وافشاگری علیه نظام پهلوی نمود.
[این روایت رسمی و منتشر شده است اگرچه در روایات غیررسمی فردوست همکاری خود را با انقلابیون از اسفند ۱۳۵۷ آغاز کرده است]
#حسین_فردوست سرانجام در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ درحالی که گفته میشود در حصر خانگی بسر میبرد و به نگارش کتاب خاطرات خود میپرداخت در ۷۰ سالگی و بر اثر سکتهٔ قلبی درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دو سال پیش در چنین روزی جنگیدند و شعله وجودشان راه آزادی را روشن و ماندگار کرد:
۲۰ مهر ۱۴۰۱
#سید_محمد_حسینی سقز
#محمد_حسینی سقز (این دو دونفر هستند)
#کمال_فقهی بوکان
#محمد_عبدالهی ایلام
#فرزانه_کاظمی قزوین
#عزیز_مرادی سنندج
#سینا_نادری کرمانشاه
#آرمین_صیادی کرمانشاه
#هلن_احمدی بوکان
#رامین_کرمی سرپل ذهاب
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۲۰ مهر ۱۴۰۱
#سید_محمد_حسینی سقز
#محمد_حسینی سقز (این دو دونفر هستند)
#کمال_فقهی بوکان
#محمد_عبدالهی ایلام
#فرزانه_کاظمی قزوین
#عزیز_مرادی سنندج
#سینا_نادری کرمانشاه
#آرمین_صیادی کرمانشاه
#هلن_احمدی بوکان
#رامین_کرمی سرپل ذهاب
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
محمد عبداللهی ۳۶ ساله شهروند ایلامی در اعتراضات سراسری در روز چهارشنبه ۲۰ مهر بازداشت شد و یک روز بعد پیکر بی جانش را به پدرش تحویل دادند.
آثار شکنجه و ضربات باتوم بر سر و پیکر #محمد_عبدالهی کاملا مشهود بود. نیروهای امنیتی با ضربات متعدد باتون و در زیر شکنجه وی را به قتل رسانده بودند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آثار شکنجه و ضربات باتوم بر سر و پیکر #محمد_عبدالهی کاملا مشهود بود. نیروهای امنیتی با ضربات متعدد باتون و در زیر شکنجه وی را به قتل رسانده بودند.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
گلای یاسِ تو باغچه، غروبا بونه میگیرن...
همهشون یهعهدی بستن، سر خاک «تو» بمیرن #پسر_ایران
#محمد_حسینی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همهشون یهعهدی بستن، سر خاک «تو» بمیرن #پسر_ایران
#محمد_حسینی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
محمد زارعی در جریان اعتراضات مردمی باقرآباد (قرچک) ورامین به قتل حکومتی مهسا امینی با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد.
او شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سرش قتل رسیده است.
۲۶مهر زادروز محمد زارعی است، او تنها ۲۲ سال داشت، اهل روستای دهبنه از شهرستان سنقر در استان کرمانشاه بود و در قرچک ورامین زندگی میکرد و به عنوان راننده اسنپ مشغول به کار بود.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۹ شب، نیروهای حکومتی به سمت او شلیک کردند و او با تأخیر به بیمارستان ستاری قرچک منتقل شد، اما پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
مطابق معمول پیکر #محمد_زارعی توسط نیروهای امنیتی به سرقت میرود، و با گذشت ده روز پیگیری خانواده در نهایت در میان تدابیر شدید امنیتی و تنها با حضور خانوادهاش به خاک سپرده میشود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او شامگاه چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سرش قتل رسیده است.
۲۶مهر زادروز محمد زارعی است، او تنها ۲۲ سال داشت، اهل روستای دهبنه از شهرستان سنقر در استان کرمانشاه بود و در قرچک ورامین زندگی میکرد و به عنوان راننده اسنپ مشغول به کار بود.
در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۹ شب، نیروهای حکومتی به سمت او شلیک کردند و او با تأخیر به بیمارستان ستاری قرچک منتقل شد، اما پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت.
مطابق معمول پیکر #محمد_زارعی توسط نیروهای امنیتی به سرقت میرود، و با گذشت ده روز پیگیری خانواده در نهایت در میان تدابیر شدید امنیتی و تنها با حضور خانوادهاش به خاک سپرده میشود.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمد جامهبزرگ، متولد سوم فروردین ۴۲، اهل شهرستان تویسرکان همدان، ساکن ملارد.
روایت تلخ #محمد_جامه_بزرگ از نحوه کشتهشدنش در خانه، مقابل چشم خانواده به دست ماموران امنیتی را پسرش گفته است..
ماجرای محمد جامه بزرگ و تبدیل خانوادهاش به دادخواه، از غروب ۳۱ شهریور آغاز میشود.
آن روز ملارد صحنه اعتراضات مردمی است، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامه بزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامهبزرگ میگوید: فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغ شدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ میکردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشکآور داخل خانه. ما میخواستیم برویم داخل اما بابا نمیآمد و میگفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»
پس از تهدید شفاهی محمد جامه بزرگ در روز اول مهرماه، او تصور میکند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را میزنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشتبام به خانه همسایه پناه میبرند و مقتول به پشتبام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا میکنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمیشود، در این لحظه تهدید میشود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما میآیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه میشود.
همسر محمد جامهبزرگ نیز پیشتر گفته بود: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمهای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»
#علیه_فراموشی #یاد_یاران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
روایت تلخ #محمد_جامه_بزرگ از نحوه کشتهشدنش در خانه، مقابل چشم خانواده به دست ماموران امنیتی را پسرش گفته است..
ماجرای محمد جامه بزرگ و تبدیل خانوادهاش به دادخواه، از غروب ۳۱ شهریور آغاز میشود.
آن روز ملارد صحنه اعتراضات مردمی است، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامه بزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامهبزرگ میگوید: فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغ شدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ میکردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشکآور داخل خانه. ما میخواستیم برویم داخل اما بابا نمیآمد و میگفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»
پس از تهدید شفاهی محمد جامه بزرگ در روز اول مهرماه، او تصور میکند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را میزنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشتبام به خانه همسایه پناه میبرند و مقتول به پشتبام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا میکنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمیشود، در این لحظه تهدید میشود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما میآیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه میشود.
همسر محمد جامهبزرگ نیز پیشتر گفته بود: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمهای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»
#علیه_فراموشی #یاد_یاران
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing