ایران بریفینگ
6.17K subscribers
14.5K photos
24.2K videos
27.1K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
همزمان با سالگرد کودتای نوژه بخش‌هایی از سلسله روایت‌های جمهوری اشباح را که اشاراتی به این واقع دارد را بازنشر می‌نمائیم کامل این روایات ۴۰۰ قسمتی در سایت و یا صفحات ایران بریفینگ در شبکه‌های اجتماعی قابل دسترسی است.
‌‎[سرتیپ منتظری پس از کودتای نوژه مسئول تشکیل ستاد ضد کودتا می‌شود،او در ادامه تحقیقاتش به اعضای اطلاعات نخست وزیری مظنون می‌شود اما از ادامه تحقیقاتش منع می‌شود وی در دهه هفتاد رئیس سازمان حفاظت اطلاعات ارتش بوده،این گفتگو برای اولین بار در ایران بریفینگ منتشر می‌شود]
‌‎#اطلاعات_نخست_وزیری را الان که نگاه کلی بیندازیم بهش واقعا اگر نبود، خیلی از فجایع اتفاق نمی‌افتاد،اگرچه کارهای خوبی هم کرد،شاید تنها کار خوبش کشف #کودتای_نوژه بود،ولی همین‌جا مثلا بنی عامرى و قادسى و قربانیفر اینها باید بخاطر کودتا محاکمه می‌شدند،اما از طرف همین‌ها رفتند لندن و شدند مسئول خریدهاى بازرگانى برای جنگ منصفانه بگوئیم کارهای خوبی هم‌کردند.
‌‎اما #جواد_قدیرى یک آدمى بود که سابقه تشکیلاتى کار با مجاهدین خلق را قبل از انقلاب داشت،زندان هم رفته بود و با #مسعود_رجوى هم بند بود و از نوچه‌هاى رجوى در زندان بود و جالبه که بعد از آزادى از زندان و جریانات انقلاب، یک دفعه سر از دستگاه اطلاعاتى در می‌آورد.
‌‎جواد قدیرى، از همان اوایل شکل گیری کمیته‌ها در دوره رضوى مشغول به کار شد،از همان کمیته پایش به اطلاعات نخست وزیری باز شد و طبیعی است دسترسی داشته به خیلی از اسناد و مدارک محرمانه، بعد ۷ تیر ما بررسی کردیم دیدیم هزاران سندی که اصلا هیچ ربطى به قدیری نداشته را ، اینهـا را بـا خودشان جمع آورى کرده بودند و بردن باخودشان.
‌‎یعنى او با #مسعود_کشمیرى هر چه را مى‌توانستند،بردند،کشمیرى،جواد قدیرى و زنش #زهره_عطریانفر که خواهر #محمد_عطریانفر است که آن زمان در اطلاعات نخست وزیری بود و‌ بعد سال ۶۳ که وزارت اطلاعات تاسیس شد، شد رئیس سازمان حفاظت اطلاعات شهربانی و‌ بعد نیروی انتظامی، یعنی بعد از آقای #حمید_نقاشیان که به نقاشان معروفه.
‌‎زهره عطریانفر همسر جواد قدیرى است و‌ در #سازمان_مجاهدین_خلق در اصـفهان بـا سنا برق زاهدى یا وحیده حری وامثال اونها در ارتباط بوده.
‌‎جـواد قدیرى هم یک نیروى عادى و ساده تشکیلات منافقین نبود، یعنى جزو نفرات کلیـدى و رده بالاى اونها بود.
‌‎کتاب غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹:
‌‎قدیرى عضو با سابقه سازمان مجاهدین خلق از اطلاعات نخست وزیری در اداره دوم سـتاد ارتش به انجام وظایف مشغول مى‌شود.
‌‎جواد قدیرى شنودها را پیاده و تجزیه و تحلیل مى کرد...
‌‎#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
همزمان با سالگرد کودتای نوژه بخش‌هایی از سلسله روایت‌های جمهوری اشباح را که اشاراتی به این واقع دارد را بازنشر می‌نمائیم کامل این روایات ۴۰۰ قسمتی در سایت و یا صفحات ایران بریفینگ در شبکه‌های اجتماعی قابل دسترسی است؛
[تقی محمدی ۱۹ فروردین ۱۳۶۵ در زندان اوین به طرز مشکوکی به فوت نمود،مرگ او خودکشی در سلول انفرادی با کمربند اعلام شده در حالی که دسترسی وی به کمربند درسلول انفرادی جای ابهام است،او از دانشجویان اشغال کننده سفارت آمریکا و‌ بچه نازی‌آباد و‌ عضو #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی بود، محمدی در #اطلاعات_نخست_وزیری مسئول بخش خارجی بود، بعد از کودتای نوژه او در بخش ضد جاسوسی،پیگیری جریانات ضدانقلاب راست و ستاد ضد کودتا فعال شد،در بعد از #انفجار_نخست_وزیری و کشف ارتباط #مسعود_کشمیری با محمدی او بازداشت می‌شود، بازداشت او در حالی بود که او پس از انفجار نخست‌وزیری در فاصله کوتاهی ابتدا به عنوان مأمور دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری به کویت اعزام و سپس به عنوان کاردار ایران در افغانستان منصوب می‌شود.
دادستانی انقلاب به دلیل نزدیکی او با کشمیری ، با هماهنگی وزارت خارجه و بدون آشکار نمودن موضوع، او را از کابل فراخواند و در فرودگاه مهرآباد بازداشت کرد. وی بعد از یک هفته مقاومت در بازداشتگاه بصورت مرموزی فوت می نماید.
محسنی اژه‌ای که بازجوی او بوده مدعی است: شب قبل از «خودکشی» محمدی، به این نتیجه رسید که باید به ارتباطش با نفاق‌یا خیانتش اعتراف کند.
پس از این است که تقی محمدی راضی به اعتراف کتبی شده اما، ادامه کار به روز بعد سپرده می‌شود که دیگر به گفته او در همان شب خودکشی کرده.
#تقی_محمدی پسر خاله #وجیهه_مرصوصی همسر #سعید_حجاریان است و ورای رابطه فامیلی از دوستان بسیار نزدیک حجاریان نیز بوده، در شبی که محمدی گفته می‌شود در زندان اوین خودکشی کرده ، همان زمان سعید حجاریان در همان مکان مشغول بازجویی از یک زندانی دیگر کودتای نوژه بوده است]

سعید حجاریان کاشی با نام‌ مستعار #سعید_مظفری ، مهندس فنی لیسانس مکانیک از دانشگاه تهران و دکترای علوم سیاسی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
او‌ فعالیت سیاسی خـود را ازنهـاد اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری آغاز کرد و در دوران وزارت #محمدی_ری_شهری در وزارت اطلاعات ، مدیر کل آن وزارتخانه بود، پس ازپایان دولت میرحسین موسوی و‌در اواسط دولت اول #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بـه تـدریج خود را از وزارت جدا ساخته و به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری پیوست و‌ معاون سیاسی #موسوی_خوئینی_ها رئیس آن مرکز شد.
#جمهوری_اشباح

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
در سالگرد #کودتای_نوژه هستیم، این کودتا اگرچه پیش از وقوع شناسایی و‌ خنثی شد اما نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی شد، دولتمردان پذیرفتند که بجای چند گروه و نهاد موازی به یک نهاد یکپارچه امنیتی نیاز است. این احساس به گفته بسیاری از دولتمردان…
قسمت دوم/ تا پیش از تاسیس #ساواما ، #اطلاعات_نخست_وزیری تنها نهاد امنیتی جمهوری اسلامی بود، جایی که نخست زیر نظر ابراهیم یزدی، مصطفی چمران، عبدالعلی بازرگان فرزند مهندس بازرگان، و دستیارانی از نوع محمد غرضی و هاشم صباغیان و اداره هشتم ساواک بود.
عبدالعلی بازرگان در این زمینه گفته است: «ساواک ۱۱ اداره کل داشت و هر اداره کل شامل ادارات فرعی و دوایری بود. هرچند همه کسانی که در آن سازمان تلاش می‌کردند مسئول بودند، اما از این میان فقط اداره کل سوم با حدود ۵۰۰ کارمند در تهران و شهرستان‌ها مسئول امنیت داخلی و برخورد با مبارزان و سرکوب مخالفین بود. اداره هفتم که یکی از رؤسایش از رفسنجانی‌ها و تحصیل‌کرده بود، اصلا کارش بررسی‌های سیاسی و اقتصادی برون‌مرزی بود. تخصص اداره هشتم که به ضدجاسوسی معروف بود، مراقبت از روس‌ها در بیمارستانی که در تهران داشتند، مراکز اقتصادی و سایر فعالیت‌هایشان بود.»
همچنان که
#عبدالعلی_بازرگان می‌گوید، اداره هشتم فعالیت‌های گسترده‌ای برای نظارت بر فعالیت‌های شوروی در ایران داشت و بنابراین عجیب نیست که یکی از مهم‌ترین دستاورد‌هایشان در ماه‌های ابتدای پیروزی انقلاب، کشف ماجرای محمدرضا سعادتی عضو ارشد سازمان مجاهدین خلق و ارتباط او با طرف‌های روس بود.
جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران (سفیر بعدی ایران در پاکستان و چین و معاون اسبق وزارت خارجه)، یکی از کسانی است که ضمن تایید حضور عناصر اداره هشتم در دولت موقت، ردگیری دیدار سعادتی با عناصر اطلاعاتی شوروی را به این افراد نسبت می‌دهد. او در این باره می‌گوید: «ما در‌ همان روزهای اول به وسیله افرادی از اداره هشتم
#ساواک که کارشان تنها در ارتباط با جاسوسان خارجی بود و هیچ ربطی به مسائل داخلی نداشتند، مطلع شدیم که بین سعادتی و وابسته نظامی سفارت شوروی ارتباط برقرار شده است.»
#چپهای_اسلامی #اصلاح_طلبان_حکومتی

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سوم / در اسناد سفارت آمریکا در تهران نیز به گزارشی از ماموران این سفارت اشاره شده است که در جریان تلاش دولت بازرگان برای تشکیل دستگاه امنیتی و اطلاعاتی جدید تحت عنوان «ساواما» مورد مشورت قرار گرفته بودند. #حسین_فردوست نیز در خاطرات خود مدعی شده است که…
قسمت چهارم / در پی پیروزی ابوالحسن بنی‌صدر در انتخابات ریاست جمهوری، پس از هفته‌ای درگیری و چانه‌زنی سرانجام #محمد_علی_رجایی عهده‌دار مقام نخست‌وزیری شد.
او #خسرو_تهرانی، شاگرد سابقش در دبیرستان علوی ، را مسئول #اطلاعات_نخست_وزیری کرد.
تهرانی نیز دوستانش مثل بهزاد نبوی  و جمعی از وابستگان به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مثل #حبیب_الله_داداشی ، #سعید_حجاریان، و دوستان دیگری را که در کمیته اداره دوم کار می‌کردند که در آن زمان توسط مهندس محمد رضوی اداره می‌شد، به اطلاعات نخست‌وزیری آورد.
خسرو تهرانی بعدها گفت: «شهید بهشتی به من گفت حال که رجایی به تو اطمینان دارد، در پذیرش این سمت تردیدی نکن.»

خامنه‌ای هم توصیه‌ای به این مضمون به او می‌کند. به گفتۀ تیمسار هاشمی در کتاب خاطراتش، بیش از ۹۰درصد کادر اداره هشتم ساواک در دوران خسرو تهرانی در نهاد اطلاعات نخست‌ وزیری مشغول به کار بودند: «تقریباً عوامل اصلی اداره من، به‌جز رئیسشان، معاون اداره کل ساواک که خواست از مملکت فرار کند و او را گرفتند و زندانی کردند، به کارشان ادامه دادند و الان هم مشغول هستند.»
نام کامل تهرانی، #خسرو_قنبری_تهرانی است.
#چپهای_امنیتی #نازی_آبادیها

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیست و‌ یک / به روزنامه عصر آزادگان ۲۹ فروردین ۱۳۷۹ می‌رویم، یادداشت « ۱۰۷ نفر » که #محمد_قوچانی به نامه ۱۰۷ چپگرا  خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره می‌کند و آن را برگ زرین و اعلام موجودیت اصلاح‌طلبانی می‌داند که هویتشان در «انقلابی بودن و خط امام بودن» است.…
قسمت بیست و‌دوم / همان طور که دانستیم ، تا پیش از تشکیل وزارت اطلاعات چند نهاد موازی فعالیت‌های اطلاعاتی را پیش می‌بردند از جمله دفتر #اطلاعات_نخست_وزیری ، واحد اطلاعات سپاه، تشکیلات کمیته‌ها، تشکیلات دادستانی و اطلاعات ارتش.
حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی، آن هم بدون فرماندهی واحد، “مایه موازی‌کاری” و “نفوذ” و “رخنه‌ امنیتی” بشمار آمد و‌ در نتیجه آن نه تنها #انفجار_نخست_وزیری و بروز کشمیری‌ها و کلاهی‌ها شد بلکه ده‌ها ترور و‌ بمب‌گذاری حاصلش بود که هنوز بسیاری از آنها به واقع مشخص نیست به راستی کار #سازمان_مجاهدین_خلق بود یا محصول اتاق فکرهای #چپهای_امنیتی خودی.

«رخنه امنیتی» که حتی این روزها نیز کلید واژه‌ای است که بارها پس از خرابکاری در #سایت_هسته_ای_نطنز و یا #ترور_محسن_فخری_زاده از سوی برخی مقام‌های عالی امنیتی و نظامی ایران تکرار می‌شود، قدمتی به درازای حیات جمهوری اسلامی دارد.

اگر از انفجار نخست وزیری که بهر حال اتمام حجت بود که بگذریم اما انفجار نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه را نقطه عطف تاسیس وزارت اطلاعات و برداشتن گامی جدی برای حذف #موازی_کاری اطلاعاتی باید دانست.

#جواد_منصوری، از فرمندهان اولیه در سپاه، می‌گوید:«یکی از مسائلی که در سال۱۳۶۰ خودش را نشان داد ناهماهنگی و تعارض دستگاه‌های اطلاعاتی بود. گاهی اطلاعات گم می‌شد، گاهی منحرف می‌شد. بعضا سوءاستفاده‌هایی هم رخ می‌داد. افرادی را که از یک واحد اطلاعاتی بیرون می‌کردند به واحدی دیگر می‌رفتند»

#محمد_محمدی_ری_شهری وزیر موسس وزارت اطلاعات، نیز تاکید می‌کند که :«در سال‌های نخست “به خاطر موازی‌کاری، اقدامات نتیجه نداشت و مشکلات امنیتی زیادتر می‌شد»

مهر تاسیس نهاد یکپارچه اطلاعات اگر چه با انفجار بزرگ و خونین نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان توپخانه تهران آغاز شد، اما پایان راه نبود.

واقعه نهم مهر، نقطه عطفی بود که ایده تاسیس وزارت اطلاعات را کلید زد تا “سازمانی قانونی” و “متمرکز” فعالیت‌های اطلاعاتی را دست بگیرد؛ انفجار بمب ۱۵۰ کیلویی در میدان توپخانه، این پرسش را پیش کشید که چطور انفجاری در این ابعاد رخ داد و هیچ نهادی هم به آن پی نبرد؟

با نگاهی به تمامی ترور‌ها و انفجار‌های دهه شصت می‌توانیم ضعف ناشی از موازی کاری امنیتی را عامل آن بدانیم، اما چه کسی عامل استمرار این موازی‌ کاری‌ها بودند؟
جواب کوتاه و آشناست : #چپهای_اسلامی همانهایی که مدتهاست حالا #چپهای_امنیتی وزارت اطلاعات شده بودند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
پرونده قتل‌های زنجیره‌ای اولین تنش درونی این وزارتخانه نبود. پیشتر دانستیم که در سال‌های آخر دهه شصت ۱۰۷ تن از نیروهای ارشد #وزارت_اطلاعات یا همان چپهای_امنیتی از این وزارتخانه به #مرکز_تحقیقات_استراتژیک رفتند تا دولت بعدی و به روایتی #جمهوری_دوم را رقم بزنند،…
قسمت بیست و نهم / سال ۱۳۷۶، وقتی #سید_محمد_خاتمی، به #دری_نجف_آبادی پیشنهاد کرد وزیر اطلاعات دولت اصلاحات شود، او برای مشورت سراغ #علی_اکبر_ولایتی رفت، ولایتی نیز در جواب به دری نجف آبادی هشدار داده بود که این وزارتخانه مانند شهر هزار دروازه‌ای است که با گرایش‌ها و رویکردهای مختلف اداره می‌شود.
نشانه‌هایی هست که اختلاف این جناح‌ها تا امروز ادامه پیدا کرده، تا جایی که فروردین ماه امسال، زمانی که علی خامنه‌ای، در دیدار با جمعی از کارکنان وزارت
اطلاعات گفت:«جناح بازی در وزارت اطلاعات گناه است»

#علی_فلاحیان، از بنیانگذاران و وزیر پیشین اطلاعات نیز معتقد است پراکندگی درون وزارت اطلاعات پیش از هر چیز به خاستگاه نیروهای تشکیل دهنده آن باز می‌گردد.

می‌دانیم که وزارت
اطلاعات در سال ۱۳۶۳ از تجمیع نیروهای چند واحد اطلاعاتی تشکیل شده بود: دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات کمیته انقلاب اسلامی، واحد اطلاعات سپاه پاسداران و تشکیلات اطلاعاتی دادستانی.
این تعدد نهادهای امنیتی در شش سال نخست انقلاب در حالی پیش آمده بود که در ابتدا شورای انقلاب تصویب کرده بود که برای مسائل امنیتی داخلی یک سازمان در وزارت کشور و برای مسائل خارجی یک سازمان در وزارت خارجه تشکیل شود.
اما با درگیری‌ها و سرکوب سیاسی پس از انقلاب، به ویژه پس از کودتای نوژه، نه تنها این طرح مسکوت ماند بلکه در جمهوری اسلامی تراکم نهادهای امنیتی به وجود آمد.
دوران وزارت علی فلاحیان‌ آرام‌ترین مقطع وزارت است، چرا که فلاحیان شاید تنها کسی باشد که وزارت
اطلاعات جمهوری اسلامی را فهمیده و‌می‌شناسد، او‌ اگر جه در #اطلاعات_نخست_وزیری نبود و‌کار اطلاعاتی را از کمیته آغاز کرد اما از اولین روز تاسیس وزارت اطلاعات در کنار چپ‌ها که شاکله و‌ اصلی‌ترین عناصر وزارت بودند همزیستی مسالمت آمیز را آموخته بودند، اصل تساوی جناح در دوران وزارت فلاحیان رعایت شد، او‌ اگر چه از تندترین افراد #راستهای_امنیتی است اما هیچ‌‌گاه مخالف #چپهای_امنیتی نبود، شاید بالاترین آمار قتل و ترورهای امنیتی، عملیات موفق برون مرزی و‌ کنترل و #سرکوب_فراگیر در این دوره از همین رو باشد.

🌐
irbr.news
🆔
@irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت سی / از دیگر دلایل افول وزارت اطلاعات، فعالیت‌های اقتصادی گسترده این وزارت خوانده می‌شود. اگرچه بعدتر این فعالیت‌ها تا حدی محدود شد. این فعالیت‌های اقتصادی هم امکانی بود برای پوشش اطلاعاتی و هم راهی برای جبران کسری بودجه و پرداخت پاداش نیروها. با این…
قسمت سی و‌‌ یکم / محمود علوی می‌گفت وقتی پیشنهاد وزارت اطلاعات را از حسن روحانی گرفت در نقاشی و بازیگریِ تئاترهای کمدی بیشتر تجربه داشت تا کارهای امنیتی!
‏در همان سال نخست انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور، ⁧ #سعید_حجاریان ⁩ از بنیان‌گذاران وزارت اطلاعات، از روحانی خواست در این وزارتخانه «اصلاحاتی اساسی» انجام دهد.
‏حجاریان در آن سال گفته بود «روحانی خودش وزیر را انتخاب کرده و دیگر نمی‌توان گفت که نگذاشتند»
‏اشاره حجاریان به انتخاب ⁧ #محمود_علوی ⁩، در سمت وزیر اطلاعات بود؛ وزیری که قرار بود بار سنگین این مأموریت را بر دوش بکشد اما به قول خودش هیچ «سابقه و آورده‌ای» در امور امنیتی نداشت.

‏انتخاب محمود علوی کم‌تجربه‌در حالی صورت می‌گرفت که در گمانه‌زنی‌های اولیه، چهره‌هایی با سابقه امنیتی مطرح بودند: احمد شفیعی، معاون پیشین وزارت اطلاعات و علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات.

‏در نهایت، اما روحانی، علوی بی تجربه را برگزید، گزینه‌ای که هم در جناح‌بندی‌های سیاسی حساسیت ایجاد نکند و هم با او هماهنگ باشد.
‏شاید حسن روحانی امید داشت خلاء کم‌تجربگی علوی را با کابینه‌ای پر کند که شمار زیادی از اعضایش سابقه امنیتی داشتند.

‏اما چهار سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، علی مطهری، از حامیان دولت و نایب رئیس مجلس به طور علنی اعلام کرد علوی “صلابت و صراحت” لازم را برای دفاع از اختیارات وزارت اطلاعات ندارد؛ در آن زمان، مطهری به طوری علنی نگرانی‌اش را از گسترش فعالیت‌های سازمان اطلاعات سپاه اعلام کرد.

‏روحانی با نصب علوی که حتی دوستان و هواداران دولتش هم وی را «بی‌خاصیت ترین وزیر» خواندند عملا اگر چه حساسیت را از روی وزارت اطلاعات برداشت و خیال جریان رقیب یا همان ⁧ #اطلاعات_موازی ⁩ را راحت کرد اما در عمل با بازگرداندن ⁧ #چپهای_امنیتی ⁩ به وزارت اطلاعات زیر ساختی را بنیان نهاد که حتی خطیب در دولت ابراهیم رئیسی هم نتوانست دسترسی آنها را قطع کند.
‏روحانی در حالی به سپاه می‌تاخت که «هم اسلحه دارید هم رسانه هم پول هم قدرت» اما راه را برای بازگرداندن حزب فولکسی به سلطه امنیتی کشور باز کرد، حالا ⁧ #چپهای_اسلامی ⁩ هم رسانه داخلی دارند ، هم رسانه خارجی،هم اسلحه دارند و هم قدرت و هم اینکه بازی را در عرصه‌های‌سیاسی در اپوزیسیون هم برای دیگران سخت تر کرده‌‌اند!
سه سال ماه عسل امنیتی‌ها در دولت رئیسی پایان یافت ، حالا گزینه پزشکیان برای اطلاعات حدسش چندان سخت نیست نه به بی رنگی علوی و‌ نه به پررنگی روحانی ، پزشکیان قطعا دنبال فردی است به میانه رویی یونسی ، بازی امنیتی این بار در حوزه قومیتهاست.
پایان

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در طول مجموعه ۳۱ قسمتی «امنیتی‌ها» بارها از فردی به نام جواد مادرشاهی نام برده شد:
…وجود #جواد_مادر_شاهی در #اطلاعات_نخست_وزیری این فرصت را به آن‌ها داد تا مدارک مربوط به خودشان را از میان پرونده‌ها بیرون بکشند.»
مادر شاهی خط قرمز ، علی خامنه‌ای است، نه صداوسیما و‌ نه رسانه‌های داخلی به دستور مستقیم دفتر خامنه‌ای «مجاز نمی‌باشند» از وی نامی‌ببرند، تنها یکبار وی در طول تمام ۴۵ سال جمهوری اسلامی چهره‌اش در تلویزیون نمایش داده شد، آنهم به واسطه‌ای که شایع شده بود وی به روسیه گریخته است سال ۱۳۹۸، وی در نیمه شعبان به برنامه‌ای دعوت شد ، مجری از او خواست خودش را معرفی کند و سمتش را بگوید، مادر شاهی در پخش زنده گفت:« من جواد مادرشاهی هستم پدر سه فرزند و‌پدر بزرگ دو نوه همین به سمت من کاری نداشته باشید!»
تنها کسی که در جمهوری اسلامی جرات کرده و در مورد او نوشته است عزت شاهی است.
‎عزت‌الله شاهی یا عزت‌الله مطهری یا عزت شاهی،یکی از کهنه کاران امنیتی در جمهوری اسلامی است از او به عنوان سرحلقه شیرین در سپهر امنیتی جمهوری اسلامی یاد می شود.
‎عزت شاهی در کتابش بدون آنکه نام «سید علی خامنه‌ای » را بیاورد به تلمیح اشاره می کند که در پشت مادرشاهی خامنه‌ای است.
‎عزت شاهی ماموریت مادر شاهی را «سند سوزی» و از بین بردن اسناد همکاری #انجمن_حجتیه و توده‌ای ها و جاسوس‌های شوروی می‌خواند :« دیدم نامه اثر نمی کند به #شورای_انقلاب رفتم و پرونده ای را نشان دادم که بر اثر اعترافات یکی از کارکنان ساواک تشکیل شده بود و حتی نوار صحبتهایش را هم ضبط کرده بودم برای آقایان پخش کردم که می گفت در کدام ساختمان چه اسنادی موجود است و ما به آن ساختمان رفته بودیم اما هیچ سندی نبود الا پتو و وسایل خواب مشخص بود خانه امنیتی #ساواک است از همسایه ها پرس و جو کردیم گفتند چند روزی است افرادی مسلح به این خانه رفت و آمد داشتند خلاصه از طریق کمیته محل و انقلابیون پرس و جو کردیم رسیدیم به آقای جواد مادرشاهی، حدسمان درست بود، ما از قبل فکر می‌کردیم کار اوست، رفتیم و گفتیم ما اسناد این خانه را می خواهیم به ما گفتند «محرمانه است» نمی شود به شما بدهیم.
‎گفتیم بگذارید فقط بخوانیم تا این شبکه را شناسایی کنیم گفتند از شورای انقلاب حکم داریم به کسی نشان ندهیم»
#عزت_شاهی در واقع بجای آوردن نام خامنه‌ای از شورای انقلاب استفاده می کند چرا که تنها فردی که حامی #جواد_مادر_شاهی از همان روزها تا بحال است خامنه ای است .

در مورد مادرشاهی مفصلا به زودی خواهیم نوشت.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#امروز_در_تاریخ / ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ یکی از شرم آورترین فجایع و جنایات جمهوری اسلامی که #چپهای_امنیتی و در راس آنها #سعید_حجاریان در #اطلاعات_نخست_وزیری در آن نقش اساسی داشت.
انقلابیون امنیتی #شهریار_نور، پسر ۱۷ سالهٔ سرهنگ امیرهوشنگ نور( از فرماندهان #کودتای_نوژه ) را گروگان گرفتند و به جای پدر، تیربارانش کردند! 
شهریار نور متولد ۱۳۴۱ فرزند سرهنگ امیر هوشنگ نور یکی از عوامل دخیل در کودتای نوژه ( قیام ۱۸ تیر ۱۳۵۹ ) بود.
سرهنگ امیر هوشنگ نور در ایران مخفی بود و سرانجام به ترکیه گریخت، او در زیر زمین خانه اش مقدار سلاح مخفی کرده بود و با وجودیکه شهریار نور ارتباطی با پرونده نداشت اما ستاد ضد کودتا به فرماندهی سعید حجاریان او را در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ بازداشت کرد و به نوعی گروگان گرفت تا پدرش را وادار به تسلیم کند.
شهریار نور شکنجه های زیادی شد تا مخفیگاه پدرش را لو دهد که فایده ای نداشت، او به پدرش پیام داده بود که به هیچ وجه خود را تسلیم نکند چون جمهوری اسلامی در آن صورت هر دو را اعدام خواهد کرد.
سرانجام پس از دو روز تاخیر شهریار نور در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ به حکم #محمدی_ری_شهری در زندان نظامی حشمتیه اعدام شد.
کمی بعد در آبان ۱۳۵۹ سرهنگ امیر هوشنگ نور نیز در ترکیه توسط تروریستهای جمهوری اسلامی ترور و به قتل رسید .

توضیح : در بعضی از منابع سن شهریار نور ۱۶ ذکر شده است.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from گفتنی‌ها
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دستگیری بزرگترین جاسوس شوروی در ایران یعنی‌ سرلشکر احمد مقربی که بیش از ۳۰ سال برای KGB جاسوسی می‌‌کرد از بزرگترین شکست اطلاعاتی شوروی است.
#سرلشکر_مقربی به همراه ربانی (که در آموزش و پرورش بود) دستگیر شد و پس از بررسی‌ سریع در دادگاه نظامی شاهنشاهی هر دو به اعدام محکوم و تیر باران شدند.
در مورد اینکه این منبع فوق مهم اطلاعاتی‌ یعنی مقربی چه طور لو رفت، داستان‌های فراوانی وجود دارند که عمدتا برای رد گمی کنی‌ هستند، اما به احتمال زیاد #ساواک در سفارت شوروی یک مامور دو جانبه داشته است که مقربی را لو میدهد.
اینکه مقربی چه طور لو رفت برای شوروی بسیار حائز اهمیت بود، بدین روی پس از سرنگونی نظام شاهنشاهی و استقرار #چپهای_امنیتی در #اطلاعات_نخست_وزیری به عامل دیگر خود یعنی سید محمد رضا سعادتی دستور می دهند، پرونده‌های مربوطه از ساواک را جمع آوری و به افسر شوروی انتقال دهد.
#محمد_رضا_سعادتی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که توانسته بود از طریق آشنایی با #سعید_حجاریان به اطلاعات نخست وزیری راه یابد ، وی در فرصت مناسبی پرونده مقربی را به سرقت می‌‌برد و در راه در قرار ملاقات با جاسوس KGB توسط اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر می‌‌شود، اهمیت پرونده سعادتی آنچنان بود که #محمدی_ری_شهری خود بازجویی از سعادتی را برعهده می‌گیرد، سعادتی در روالی کاملا عجیب در دادگاه بدوی به ۱۰ سال حبس و در دادگاه تجدید نظر به اعدام محکوم می‌شود.
اما در این میان پرونده مقربی مفقود می‌شود و هرگز از آن دیگر صحبت نشد.
در شهریور سال ۱۳۷۸ ری شهری در مصاحبه با همشهری ماه مدعی شد سعادتی همگامی که متوجه می‌شود قرار ملاقاتش لو رفته و در حین تعقیب و‌ گریز پرونده را بلعیده است!

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing