ایران بریفینگ
6.16K subscribers
14.5K photos
24.2K videos
27.1K links
هدف ما؛اطلاع رسانی نقض حقوق بشر توسط نهادهای امنیتی و نظامی درایران است.
سایت:
www.irbr.news


توییتر:
twitter.com/irbriefing

ارتباط با مخاطبین در تلگرام :

@iranbriefing
Download Telegram
یکی از چشم‌های «الهه توکلیان» که حالا به «دختر ایران» مشهور است ، روز ۲۹شهریور ۱۴۰۱ در شهر «مشهد» هدف گلوله سرکوبگران قرار گرفت و برای همیشه بی‌نور شد.
یعنی دقیقا هفته نخست آغاز اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در پی قتل حکومتی #مهسا_امینی حالا همه، الهه را با قلب سفیدی که روی چشم خود گذاشته است و قرارهای دادخواهانه‌اش با دیگر زنانی که جمهوری اسلامی کورشان کرده، می‌شناسند.

طبق داشته‌های منتشرشده و به شهادت پزشکان، دست‌کم ۵۰۰ معترض در سه بیمارستان تهران و دست‌کم ۸۰ معترض در کردستان هدف شلیک سلاح‌های سرکوبگران قرار گرفته‌‌اند و یک یا دو چشم خود را از دست داده‌اند.
بالای صفحه الهه در اینستاگرام هم مثل بسیاری دیگر از آسیب‌دیدگان نوشته شده: «چشمم هدف گرفتی، اما قلبم هنوز می‌تپه» و درباره گریه‌هایش روی تخت بیمارستان گفته است: «بی‌شک از صدای شلیک تفنگ تو رساتر است آخرین ناله من… .»
او دو روز پیش از تیر خوردن، در مراسم «اربعین» کربلای عراق شرکت داشت.
#الهه_توکلیان از نخستین زنان آسیب‌دیده از ناحیه چشم است که در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، پرده از جنایت شلیک هدفمند به چشمان معترضان برداشت. زنی که در دوره کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بین‌المللی خوانده، و کارشناس حسابداری است. او کُرد کرمانج، از کُردهای شمال خراسان است.

نخستین پستی که الهه توکلیان درباره چشمی که سرکوبگران از او گرفتند منتشر کرد، تنها مربوط به خودش نبود. بلکه او از چشم‌های «غزل رنجکش» و چشم‌های خودش نوشت. غزل رنجکش در جنوب ایران [بندرعباس] مورد شلیک نیروهای سرکوب قرار گرفته و الهه در خراسان.

در این پست، از سختی تحمل درد و رنجی که بر او تحمیل شده نوشت و از قوی بودن و ماندن برای پدری که در جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، مجروح شده است. از غزل رنجکش نوشته که سپر جان مادرش شد و از خودش که سپر جان «بچه‌ها» و خواهرش شده است: «غزل سپر جان مادرش شد و من سپر جان بچه‌ها و خواهرم. تو سپر چه شدی که بی‌درنگ زدی؟»‌

او همچنین از پدرش یاد کرده است که هشت سال در جنگ ایران و عراق جنگید و جانباز شد.

آیا سرکوبگران الهه را برای شلیک به چشم‌هایش انتخاب کرده بودند؟

#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
زن جوانی با موهای فر و چشم‌های زیبا را، کاربران شبکه‌های اجتماعی پیش از اعتراضات سراسری نیز می‌شناختند؛ «نیلوفر آقایی»٬ کارشناس ارشد مامایی.
نیلوفر حالا اما یکی از قربانیان شلیک هدفمند جمهوری اسلامی به چشمان معترضان است.
#نیلوفر_آقایی در یکی از آخرین پست‌های اینستاگرامش، نوشته است: «برام وسط این‌همه احساسات مختلفی که دارم هر روز تجربشون می‌کنم، پشیمونی هیچ جایی نداره...» او بر اثر شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای یکی از چشمان خود را از دست داده است.
۴آبان ۱۴۰۱ هم‌زمان با چهلمین روز قتل حکومتی #مهسا_امینی شماری از جامعه پزشکی در تهران در برابر ساختمان نظام‌پزشکی تجمعی برگزار کردند.
شرکت کنندگان در این تجمع از معترضان حمایت کردند و شعارهای «آزادی، آزادی، آزادی» و «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه» سر دادند؛ یکی از حاضران در آن تجمع، نیلوفر آقایی بود.
تجمع آن روز کادر درمان با چنان خشونتی از سوی نیروهای امنیتی سرکوب شد که رئیس و قائم مقام سازمان نظام پزشکی استعفا دادند.
در ویدیوهایی که از آن روز منتشر شده٬ صدای شلیک نیز به‌ گوش می‌رسد٬ شلیکی که امروز می‌دانیم از تفنگ ساچمه‌ای بوده، و به هدف چشمان شرکت‌کنندگان در تجمع.
#پریسا_بهمنی پزشک آن روز کشته شد و چندین تن از پزشکان دیگر نیز آسیب دیدند، از جمله یک زن دندانپزشک و یک ‌زن ماما. هویت یکی از مصدومین آن تجمع چند روز بعد آشکار شد؛ نیلوفر آقایی٬ ۳۲ ساله و کارشناس ارشد مامایی.
او ۴بهمن در یک استوری در رابطه با چشمش نوشت: «چشم قشنگم٬ امروز شد ۳ ماه که ندارمت.»
نیلوفر آقایی در میان قربانیان شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به چشم معترضان٬ جز اولین افرادی است که بر سرکار برگشت و زندگی جدیدش را آغاز کرد.
«یک ماه بعد از آن واقعه تلخ»، اولین تصویرش را با شیلدی بر چشم و نوزادی در آغوش منتشر کرد.

نیلوفر آقایی، کمتر از دیگر قربانیان شلیک مستقیم به چشم معترضان، از روند درمان چشمش می‌نویسد. اما در لابه‌لای پست‌ها و استوری‌های اینستاگرامش دیده می‌شود که چطور قدم‌هایش را محکم‌تر در راهی بر می‌دارد که اولین قربانی‌اش، چشمی بود که دیگر نمی‌بیند: «وقتی به آگاهی بسوزی، بی‌گمان جانت در یک حضور تازه‌تر، فرجام می‌گیرد...»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموش
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🔖کوثر افتخاری از قربانیان شلیک به چشم معترضان است، وی سه ماه بعد از شلیک عامدانه نیروهای امنیتی به چشمانش با انتشار این ویدیو در حساب کاربری اینستاگرام خود، بخشی کوتاهی از نقش‌آفرینی‌اش در تئاتر «خبری نیست آدم ساده» را منتشر کرد.
کوثر تحصیلکرده #دانشگاه_الزهرا و بازیگر تئاتر است که در بیستم مهرماه چشمش هدف شلیک نیروهای سرکوب‌گر قرار گرفت و بینایی یک چشمش را از دست داد.
او از نخستین آسیب‌دیدگانی است که درباره شلیک هدفمند به معترضان در اینستاگرام خود افشاگری کرد.
بازگشت او به صحنه تئاتر پس از شلیک به چشم‌اش، در رسانه‌های داخل ایران هم بازتاب داشته است.
#کوثر_افتخاری اکنون مخفیانه از ایران خارج شده و به تازگی با ویزای بشردوستانه به آلمان آمده است.
#شلیک_به_چشم_معترضان #چشم_برای_آزادی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖نیلوفر آقایی، یکی از ده‌ها معترضی است که با گلوله ماموران جمهوری اسلامی بینایی چشمش را از دست داده، وی چندی پیش به محل شلیک به چشمش رفت و با انتشار عکسی خطاب به کسی که به او شلیک کرده، نوشت: «تو که دیدی من غرق خون توی این خاک افتادم، چرا یدونه دیگه به شکمم زدی؟»
#نیلوفر_آقایی همچنین در هفته‌های گذشته در واکنش به دروغ قلمداد کردن نابینایی‌اش، در تبلیغات شهرداری تهران با پخش ویدیویی در صفحه اینستاگرام خود با زدن تقه‌ای به پروتز چشم مصنوعی‌اش گفت: «یک ماه است که چشم درآورده‌ام. اما نمی‌دانم چرا چشم جدیدم صدا می‌دهد.»
نیلوفر آقایی روز چهارم فروردین و در ششمین ماه از هدف قرار گرفتن چشم چپش در جریان تجمع کادر درمان مقابل ساختمان نظام پزشکی تهران، از احساس خود برای «سفارش و خرید چشم» نوشته و گفته بود در این شش ماه سمت راست را «بهتر و قشنگ‌تر» می‌بیند و آرزو کرد «همه دلتنگی‌ها، غصه‌ها، خبرهای بد، از دست رفتن‌ها، فقر و گرانی‌ها» به سمت چپ بروند که او به آن دید ندارد.
این کارشناس ارشد مامایی ۳۲ساله، یکی از ده‌ها معترضی بود که نیروهای سرکوب‌گر در جریان خیزش انقلابی به چشمشان شلیک کردند.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖متین ،منانی دانشجوی ۲۵ ساله در اعتراضات ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ ساری ساچمه خورد و صرف هزینه های سنگین و تلاش پزشکان برای بازگرداندن نسبی بینایی به چشمان او ناکام بوده است.
مجید کاوه، وکیل خانواده منانی چندی پیش در گفتگو با روزنامه شرق از طرح شکایت برای شناسایی ضارب و دریافت غرامت و دیه آسیبهایی که به دو چشم صورت و بدن او وارد شده خبر داد.

وکیل #متین_منانی درباره جزئیات زخمی شدن موکلش به شرق گفته است که در شب حادثه وقتی متین را به اورژانس بیمارستان امیر مازندرانی ساری منتقل میکنند حراست بیمارستان از ورود آنها جلوگیری کرده و قصد داشته تا با پلیس تماس بگیرد که او و خانواده اش مجبور میشوند برای رسیدگی درمانی فوری به بیمارستان بوعلی این شهر مراجعه و پس از آن روند طولانی و هزینه بر درمان را در تهران دنبال کنند تلاشهایی که پس از هفت ماه منجر به احیای بینایی او نشده و پزشکان گفته‌اند جراحی مجدد او بی فایده است.»
بررسی تصاویر سی تی اسکن متین منانی نشان میدهد که هنوز تعداد زیادی ساچمه در سر و صورت ،گردن قفسه سینه، شکم بازوان و دستهای وی وجود دارد و پزشکان به خانواده اش گفته اند که او از روبرو و پشت سر و از فاصله نزدیک هدف تیراندازی قرار گرفته است.
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖تصویرهایش با طره‌های موهای رنگی، صورتی و گاه آبی، با چشمانی درشت و لبخندهایی شیرین، باعث می‌شود مخاطب در شور جوانی او گم شود. ضحا از جمله نخستین زنانی است که در عرصه عمومی پرده از جنایت جمهوری اسلامی برداشت. نوشته‌ها و پست‌های اینستاگرام او از تاریخی به بعد، بیشتر معطوف به روایت‌هایش از «چشم‌هایش» شد.
ضحا موسوی، زن ۲۵ ساله اهل اهواز و ساکن اصفهان، ۱۰مهر توسط نیروهای سرکوب هدف قرار گرفت و بر اثر شلیک تیری به گیجگاهش، دید چشم چپ خود را از دست داد. یعنی در هفته‌های نخست آغاز اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در پی کشته شدن «مهسا [ژینا] امینی» در بازداشت گشت ارشاد.

۱۰مهر۱۴۰۱، یکی از شلوغ‌ترین روزهای اصفهان بود٬ معترضان به خیابان آمده و شعار «زن٬ زندگی٬ آزادی» و «آزادی٬ آزادی٬ آزادی» سر داده بودند.

تصاویر منتشرشده از آن روز گواهی می‌دهند که نیروهای امنیتی چطور معترضان را به خشونت‌آمیزترین شکل، سرکوب کردند؛ یکی از آن معترضان #ضحا_موسوی بود.
او در صفحه‌اش در پاسخ به سوال یکی از دنبال کنندگانش در رابطه با «چشمت یا آزادی؟» پاسخ داده: «سوال سختیه… اما قشنگترین حس زندگی آزادیه… بهاش رو می‌دیم که به دستش بیاریم. پس ارزشش رو داره.»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖الهه توکلیان، یکی دیگر از معترضانی است که بر اثر اصابت گلوله ماموران جمهوری اسلامی در جریان اعتراضات سراسری یک چشم‌اش را از دست داده‌ است، می‌گوید «سکوت در مقابل خون‌هایی که به ناحق ریخته شد» خیانت است و او «زنده است که این اتفاقات را به تصویر بکشد و این خیانت را نشان دهد.»

#الهه_توکلیان که برای خارج کردن گلوله از چشمش در خارج از ایران است در اینستاگرام نوشته است: « من نه تنها حاضر نیستم که این گلوله پر از خشم و نفرت و ظالم رو در سرم نگه دارم، بلکه رفتار خشونت آمیز و ظلم را به مردمم قبول ندارم و نمیتوانم سکوت کنم...سکوت در مقابل خون هایی که به ناحق ریخته شد یک خیانته.»

او همچنین نوشته است: «من با اجازه شخصی خودم رضایت دادم و این ریسک رو قبول کردم که این گلوله از سرم خارج و نمایش داده بشه که با چه گلوله ای من و اشخاص دیگری چشمشان از دست دادند ... و چگونه کیان و حمیدرضا و حنانه و...جان نازنینشان از دست دادند...من به جون خریدم که شاید به قیمت تموم شدن زندگیم باشه ...ولی. نمیتونم چشم ببندم به عزاداری مادران داغدار...»
الهه توکلیان در این پست اینستاگرامی نوشته است: «باشد که علی خامنه‌ای هم ببیند که فقط در تظاهرات کشور فرانسه نیرو های سرکوبگر مردمانشان را کور نمیکنند.»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی


🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖راحله امیری، دیگر زن جوانی که چشمش با شلیک مستقیم آسیب دیده است، می‌گوید یک بسیجی به او شلیک کرد.

#راحله_امیری، چند هفته بعد از شلیک به چشمش تصویری از نقطه‌ای که در آن گلوله به چشمش اصابت کرده را منتشر کرده و با بیان این که پس از گذشت روزها «تمام توان و جان» خود را جمع کرده تا بتواند دوباره در آن نقطه بایستد، نوشته است: «یک ماه و ۲۰ روز پیش دقیقا همین جا ایستاده بودم که یک بچه بسیجی تصمیم گرفت با تیر بزند توی چشمم و نور چشمم را بگیرد.»
او با بیان این که فکر می‌کرده وقتی دوباره به آن مکان برود احتمالا گریه می‌کند یا می‌ترسد، از همراهی الهه توکلیان گفته و توضیح داده است: «اما نشستم روی نیمکت روبه‌روی این دیوار با الهه حرف می‌زدیم و می‌خندیدیم. و به این فکر می‌کردم که خدا چقدر دوستم داشته که از شب اول بهترین آدم‌ها را سر راه من گذاشت.»

خانم امیری که روانشناس است، در مطلبی دیگر اشاره کرده است که فردی از او پرسیده «آیا ارزشش را داشت؟» و او پاسخ داده: «بله، شدیدا!»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖کیمیا زند از قربانیان شلیک مستقیم و هدفمند نیروهای امنیتی به چشمان معترضان، طی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ است؛ شلیک با تفنگ پینت‌بال.پینت‌بال؛ تفنگ‌های پینت‌بال نوعی از سلاح‌های بادی هستند و از یک مخزن گلوله و پمپ هوای فشرده تشکیل شده‌اند که گلوله‌ها را با فشار شلیک می‌کنند. این سلاح به شکل گسترده در سرکوب اعتراضات اخیر مورد استفاده قرار گرفت و گزارشاتی ثبت شده است که نشان می‌دهد ماموران امنیتی، از ساچمه‌های فلزی یا لاستیکی سخت که مخصوص سلاح شاتگان است، به‌جای گلوله معمولی پینت‌بال استفاده می‌کنند. تصاویری از استفاده از تفنگ‌های پینت‌بال ساخت شرکت آمریکایی «TippMann»، در سرکوب اعتراضات منتشر شده است.
این اسلحه اگرچه در دسته سلاح‌های جنگی طبقه‌بندی نمی‌شود، اما در صورت هدف قرار گرفتن بخش‌های حساس بدن از جمله سر و صورت٬ می‌تواند آسیب‌های ماندگاری از جمله نابینایی بر جای بگذارد.
مانند گلوله‌ای که به چشمان #کیمیا_زند شلیک شد.
چهارم آبان، چهل روز پس از خاکسپاری «مهسا امینی» بود که سراسر ایران به صحنه اعتراضات بدل شد.
مناطق مختلف غرب تهران همچون «گیشا»، «صادقیه»، «شهرک غرب»، «پونک»، «شهید کاشانی»، «یوسف آباد»، «بلوار فردوس»، «شهر زیبا»، «سعادت آباد»، «سردار جنگل» و «امیرآباد»، مکان‌های بیشترین تجمعات مردمی در آن روز محسوب می‌شوند که معترضان علیه جمهوری اسلامی شعار سرمی‌دادند.
کیمیا از لحظه شلیک به چشمانش نوشته است:
«چند ثانیه قبل از شلیک، دختر جوانی با موهای فرفری بانمک در حالی‌که بند کوله پشتی‌اش را در دستش گرفته بود به سمتم آمد و خنده‌رو گفت: “دختر چه موهای قشنگی!”
غافل از این‌که کمی آن طرف‌تر، چشمی برای هدف گرفتن چشمم بسته شده، لبخند کوچکی روی لب‌هایم جا خوش کرد!
ناگهان گوش‌هایم سوت کشید…!»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔖غزل رنجکش، دانشجوی رشته حقوق بندرعباس ۲۴ آبان ۱۴۰۱ وقتی از محل کارش به خانه باز می‌گشت بر اثر شلیک گلوله ساچمه‌ای توسط فردی که گفته می‌شود «یک مامور لباس شخصی» حکومت جمهوری اسلامی بود، بینایی چشم راستش را از دست داد، می‌گوید که هر وقت جلوی آینه می‌رود یک غریبه را می‌بیند و این پرسش برایش پیش می‌آید: «چرا منو زدی؟ چرا وقتی زدی لبخند رو لبات بود…؟!»
#غزل_رنجکش هنوز حالا که بیش از یکسال از آن قتل، تولد و آغاز اعتراضات سراسری می‌گذرد، همچنان لبخند می‌زند.
همان‌طور که در آخرین پست اینستاگرام تا لحظه انتشار این گزارش و توییتر خود نوشت: «وقتی تو فاصله دو متری به من شلیک کردی و لبخند زدی؛ فکر می‌کردی زنده بمونم و جواب لبخندت رو بدم؟!»
#چشم_برای_آزادی #شلیک_به_چشم_معترضان #علیه_فراموشی

🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM