کانال گیاهخواری VEG🕊
5.5K subscribers
687 photos
221 videos
48 files
392 links
لینک کانال‌ها و گروه‌های مجموعه‌ی گیاهخواری وگ (VEG) :
@linkVEGG

ارتباط با ما:
@hamid_delbari
Download Telegram
چگونه وگنیسم را ترویج کنیم؟🤔

بیایید درباره‌ی تاثیرگذارترین نوع گفت و گو و طرفداری از وگنیسم صحبت کنیم. چون اگر می‌خواهیم مباحثه‌هایی سازنده که به نفع حیوانات تمام می‌شوند داشته باشیم، پرداختن به این موضوع خیلی مهم است.

یکی از اصلی‌ترین چیزهایی که وقتی وارد یک بحث می‌شوید باید به‌خاطر داشته باشید این است که شخصی که با او صحبت می‌کنیم قضاوتش درباره‌ی وگنیسم را بر این گفت و گو بنا می‌کند، بنابراین مهم است که عقلانی و خونسرد باشیم، چرا که اگر نامعقول به‌نظر برسیم، این موضوع باعث می‌شود وگنیسم برای فردی که با اوصحبت می‌کنیم نامعقول به‌نظر بیاید.

با وجود این که چنین گفت و گوهایی می‌توانند بسیار خسته کننده باشند، همچنین مهم است که همدل، با ادب و همراه باقی بمانیم. چرا که بالاخره ما هم زمانی از همین بهانه‌ها و استدلال‌ها برای وگن نشدن استفاده کردیم. آزرده به‌نظر رسیدن یا رفتاری حاکی از برتریِ اخلاقی و ذهنی داشتن، تنها، باعث دورتر شدن آن‌هایی می‌شود قصد داریم با آن‌ها گفت و گو کنیم.

گوش دادن به مخاطب و پیوند برقرار کردن با او بسیار موثراند چرا که باعث می‌شود شخصی که با او صحبت می‌کنید احساس راحتی بیشتری بکند و کمتر احساس قضاوت شدن به او دست دهد. و این دقیقا همان موقعی است که شما می‌توانید گفت و گویی واقعا موثر داشته باشید. در عوضِ این که جوری رفتار کنیم انگار از هرچیزی که وجود دارد باخبریم، همیشه جوری رفتار کنیم که انگار می‌توانیم چیزی از آن‌ها یاد بگیریم. استدلال‌هایی که بکار می‌برند را جدی بگیرید، به‌جای این که متوسل به خشونت بشوید و به‌وضوح آزردگی خاطرتان را نشان بدهید، از دلیل و منطق برای رد کردن بهانه‌های‌شان استفاده کنید.

درطول مدت کنشگری‌ام برای وگنسیم، مهم‌ترین تکنیکی که به آن دست یافته‌ام این است که به‌آسانی به‌جای جواب دادن، سوال بپرسم. نام این روش، روش سقراطی است چرا که توسط سقراط، فیلسوفی یونانی ابداع شده و در درمان و مشاوره از آن استفاده ‌می‌شود. با سوال پرسیدن، ما این فرصت را به کسی که با او گفت و گو می‌کنیم می‌دهیم که بدون این که گفته شود چه احساسی باید داشته باشد، خودش به نتیجه برسد. در این حالت جوابی که شخص در پاسخ به شما می‌گوید، نظر واقعیِ خودش خواهد بود. پس وقتی مجموعه‌ای از سوالات می‌پرسید تا ریاکاری و ناهماهنگی شناختی (1) درباره‌ی ادراک‌شان از حیوانات را برجسته کنید، آشکارسازی و فهم این قضیه را به خودشان می‌سپارید.

با استفاده از این روشِ پرسیدن سوال‌ها شما تفکر انتقادی داشتن را تشویق می‌کنید و ایده‌هایی از شخص بیرون می‌کشید که معمولا در کسی که با او صحبت می‌کنید تناقضاتی به‌وجود می‌آورد. این بسیار مهم و یکی از موثرترین راه‌ها برای کاشت ایده در ذهن مخاطب‌تان است چرا که شما شخص را رها می‌کنید تا خود را به سوال بکشد و برای این واقعیت که رفتارش با اخلاقی که به آن باور دارد ناهمخوان است، راهی بیابد.

مثال‌هایی از پرسیدن، به‌جای جواب دادن می‌توانند این‌ها باشند:

«فکر می‌کنی خشونت علیه حیوانات اشتباهه؟» در عوضِ «خشونت علیه حیوانات اشتباهه».
«راه مهربانانه‌ای برای کشتن یه حیوون وجود داره؟» در عوضِ «هیچ راه مهربانانه‌ای برای کشتن یه حیوون وجود نداره».
«فکر می‌کنی چرا یه گاو شیر تولید می‌کنه؟» در عوضِ «یه گاو شیر تولید می‌کنه که به بچه‌اش غذا بده».
«فکر می‌کنی بین خوردن یه سگ و خوردن یه گوسفند فرقی هست؟» در عوضِ «هیچ فرقی بین خوردن یه سگ یا یه گوسفند وجود نداره».

مثال دیگری بزنم، اخیرا در یک رویداد "بی‌نام و نشان برای حیوانات" شرکت کردم (رویدادی که تصاویر کشتار حیوانات روی مانیتور به عموم مردم نشان داده می‌شود و یک تیم از کنشگرانِ وگن، با افرادی که می‌ایستند تا تصاویر را تماشا کنند صحبت می‌کنند) و وقتی داشتم با مردی تصاویر را تماشا می‌کردم، به من گفت «با این تفاسیر، اصلا مطمئن هستیم که حیوونا میتونن رنج بکشن؟» در عوضِ این که فقط جواب بدهم «آره، البته که حیوونا رنج می‌کشن» از او خواستم مانیتوری را که گاوهایی در آن داشتند کشته می‌شدند، ببیند و پرسیدم «تو چی فکر می‌کنی؟ به نظرت اینجوری به چشم میاد که اون گاوا هم دارن رنج می‌کشن؟» که به این سوال جواب داد: «آره، به‌وضوح هم دارن رنج می‌کشن».
#ترویج_وگنیسم
1. ناهماهنگی شناختی در دانش روان‌شناسی، نوعی استرس ذهنی یا ناهنجاری و احساس ناخوش‌آیندی‌ است که بر اثر شرایطی همچون ایجاد و القای همزمانِ دو یا چند دیدگاه، عقیده، ارزش و یا اندیشۀ ناهمساز در یک فرد به‌وجود می‌آید. مثلا از یک سو شخص خود را دوست‌دار حیوانات می‌داند و از سویی دیگر آن‌ها را می‌خورد. یا شخص مخالف تحمیل رنج غیرضروری به حیوانات است اما می‌داند که وقتی غذای حیوانی می‌خورد، مشغول انجام همین کار است. [م]
@IranVEG
منبع:
30 non-vegan excuses & how to respond to them, earthling ed, Pg 3-5 (با اندکی تغییر)
کانال گیاهخواری VEG🕊
چگونه وگنیسم را ترویج کنیم؟🤔 بیایید درباره‌ی تاثیرگذارترین نوع گفت و گو و طرفداری از وگنیسم صحبت کنیم. چون اگر می‌خواهیم مباحثه‌هایی سازنده که به نفع حیوانات تمام می‌شوند داشته باشیم، پرداختن به این موضوع خیلی مهم است. یکی از اصلی‌ترین چیزهایی که وقتی وارد…
🔹پیشنهادی برای طرفداری از حیوانات؛ عمل را قضاوت کنید، نه اشخاص🔹

شما نمی‌توانید مباحثه مفیدی به‌منظور تغییر رفتار شخصی دیگر داشته باشید اگر به‌ گونه‌ای با او صحبت کنید که انگار آدم بدی است. این که توضیح واضحات است.

پس همیشه از اینکه شخصی که با او گفت‌و‌گو می‌کنید می‌فهمد شما روی غیراخلاقی بودن بهره‌کشی از حیوانات به‌مثابه عملی نهادینه شده تمرکز دارید و اینکه آن شخص را به‌عنوان یک فرد قضاوت نمی‌کنید، اطمینان حاصل کنید. با آن فرد همچون کسی که هنوز با مسائل مرتبط با اخلاقیات حیوانی دست و پنجه نرم نمی‌کند برخورد کنید؛ شما آنجایید تا آموزش بدهید، نه اینکه قضاوت کنید.

از سوی دیگر، همیشه باید صریح باشید که وگنیسم وظیفه‌ای اخلاقی است. این یعنی چنانچه حیوانات ارزش اخلاقی دارند - و فقط شیء نیستند - پس تکلیف اخلاقی ماست که خوردن، پوشیدن و استفاده از آن‌ها را متوقف کنیم. هر کاری کمتر از آن نمایانگر تداوم بهره‌کشی از حیوانات یا مشارکت مستقیم در آن است.

گری ال. فرانسیون

مطالعه بیشتر درباره‌ی #ترویج_وگنیسم
https://t.me/iranveg/1438
منبع:
https://goo.gl/2kTfYL
@IranVEG
اخلاق رفتار با حیوانات: صِرف عقل سلیم

بسیاری از حامیان حیوانات تصور می‌کنند اگر به کسی که هنوز مایل نیست مستقیما وگن شود پیامی حاکی از وگنیسم بدهند، آن شخص هیچ‌کاری نخواهد کرد. این حامیان حیوانات نتیجه می‌گیرند که درعوض ما بایستی تخم‌مرغ‌های بی‌قفس، خوکِ بدون قفس و کمترخواری (1) را ترویج کنیم.

این فرض بر چه اساسی استوار است؟

عقل سلیم مخالف آن را به ما می‌گوید. اگر شما پیامی حاکی از وگنیسم را با اشخاصی که دل‌مشغول اخلاق مربوط به حیوانات‌اند اما هنوز آمادگی وگن شدن را ندارند درمیان بگذارید، به احتمال زیاد آن‌ها کاری کمتر از وگن شدن انجام خواهند داد، نه اینکه دست روی دست بگذارند و هیچ نکنند.

اما می‌توانید کاملا مطمئن باشید اگر به آن‌ها بگویید به‌منظور عمل به وظایف اخلاقیشان در قبال حیوانات، لازم نیست که وگن شوند، آنها هم وگن نخواهند شد. اگر به افراد این گروه بگویید که می‌توانید تخم‌مرغ بی‌قفس و گوشت "شاد" (2) بخورید یا به آن‌ها بگویید اگر "همه‌چیزخوار دلسوز" (3) یا کمترخوار باشند به‌لحاظ اخلاقی قابل‌قبول است، همین دقیقا آن چیزی خواهد بود که انجام خواهند داد و تمام کاری که ممکن است انجام دهند، به همین محدود می‌شود.

گری ال. فرانسیون
منبع:
https://goo.gl/kycrA8

▫️پانویس‌ها افزوده مترجم است و در متن اصلی نبوده.

1. کمترخواری (reducetarianism) شامل تلاش برای کاهش میزان گوشت، لبنیات و تخم‌مرغ، با هر درجه‌ای از انگیزه است و چنانچه ارایه کنندگان آن ادعا می‌کنند، از وگن‌ها گرفته تا وجترین ها و هرکسی که قصد کاهش مصرف محصولات حیوانی را دارد دربر می‌گیرد. واضح است چنانچه کاری غیراخلاقی و غیرسالم باشد، انجام آن حتی به میزان اندک هم اخلاقی و عقلانی نخواهد بود. هستند افرادی که می‌گویند باید به‌اندازه خورد و اعتدال را رعایت کرد، اما این حرف واقعا به چه معناست؟ در این‌باره مطلب زیر را بخوانید:
https://t.me/iranveg/1447

2. گوشت شاد (happy meat)
گوشتی که ادعا می‌شود از حیواناتی به دست آمده که در مزارع آزاد و در محیطی ارگانیک، پرورش داده شده‌اند.

3. همه‌چیزخوار دلسوز (conscientious omnivore) شخصی است که تنها گوشت حیواناتی را مصرف می‌کند که در تهیه آن‌ها اصول به‌اصطلاح اخلاقی رعایت شده باشد. افرادی همچون پیتر سینگر ادعا کرده‌اند که چنین رفتاری موضع اخلاقی قابل‌ دفاعی است! این کژفهمی‌ها ناشی از ایده‌ی "رفاه حیوانات" است و نپرداختن به "حقوق حیوانات". برای مشاهده اهمیت این موضوع مطلب زیر را بخوانید:
https://t.me/iranveg/1248

#ترویج_وگنیسم
@IranVEG
🔹نکاتی برای طرفداری موثر از حیوانات🔹

▫️هدفْ زندگی بر پایه شفقت است، هدف «زندگی مطابق با وگنیسم» نیست.

▪️وقتی فکر می‌کنید وگن بودن هدف نهایی - نوعی مدال و مقصد - است، به دام تلاش برای کامل بودن یا رسیدن به شرایطی مطلق می‌افتید و فراموش می‌کنید که وگن بودن تماما درباره چیست.

▫️وگن بودن ابزاری برای رسیدن به یک هدف است و آن هم شفقتِ بی چون و چرا و بهروزیِ مطلوب است.

▪️ حامیانِ بسیار موثر آگاه‌اند که کمال‌گرایی، دشمن خوب بودن است.

▫️مشکلاتی که در دنیا داریم ناشی از بیش‌بود شفقت تا حدی که ندانیم با آن چه‌ کنیم، نیست. مشکلات ناشی از این‌اند که مردم طبق مهربانی‌ و شفقتی که خودشان باورش دارند زندگی نمی‌کنند.

▪️می‌دانیم به‌دلیل وگن بودن، از هیچکس دیگری بهتر نیستیم؛ ما فقط از آن کسی که پیشتر بودیم، بهتریم.

▫️حامیانِ بسیار موثر به‌جای دامن زدن به جدایی‌ها، ارتباط ایجاد می‌کنند و پل می‌زنند.

▪️حامیانِ بسیار موثر از خودشان می‌پرسند: «آیا می‌خواهم بی‌نقص باشم یا تاثیرگذار؟»

▫️چون دیگر به طعم گوشت [یا تخم‌مرغ و لبنیات] علاقه‌ای ندارم، از خوردن آن دست نکشیدم؛ از خوردن[شان] دست کشیدم چون متوجه شدم از حیواناتی که رنج می‌کشیدند تهیه شده است.

▪️مسئله تقابل من و تو، وگن و غیروگن، برتری اخلاقی من یا تو نیست؛ مسئله‌، مخالفت همهٔ ما با خشونت و ظلم است.

▫️اگر بیان می‌کنم که شخصی با شفقت‌ام به این معنی نیست که باید فقط نسبت به آن‌هایی که دوستشان دارم‌ یا موافقِ من هستند شفقت به‌خرج دهم.

▪️شفقت تا وقتی همه - مقصر و غیر مقصر، مهربان و نامهربان، شخص خوب و شخص بد - را دربرنگیرد، معنی نمی‌دهد.

▫️شفقتِ حقیقی به‌معنای دوست داشتن آن‌هایی است که حتی شفقتی نشان نمی‌دهند.

▪️هرچقدر بیشتر شفقت به‌خرج بدهم، شفقت در دنیا بیشتر می‌شود. هرچقدر دریغش کنم، شفقت کمتری در دنیا خواهد بود.

▫️چنانچه قصد معینی از هدفتان داشته باشید و آن را هم به‌جای اینکه پیامد کار بدانید حقیقت قرار دهید، شما را در صد درصد اوقات حامی‌ای موفق و موثر خواهد کرد. [برای مثال، اگر هدفتان گیاهخوار کردن افراد باشد چنانچه به‌هر دلیلی این نتیجه محقق نشود، احساس شکست خواهید کرد. اما چنانچه هدفتان ترویج گیاهخواری و بیان حقیقت آن باشد، فارغ از اینکه مخاطبتان پیام شما را می‌پذیرد یا نه، شما موفق خواهید بود.]

▪️چه خوب می‌شود اگر انتخاب‌های هر روزه‌مان انعکاس عمیق‌ترین ارزش‌هایمان باشد و از صدایمان برای آن‌ها که بیش از همه نیازمندند، آن‌هایی که صدایی ندارند، استفاده کنیم.

#ترویج_وگنیسم

کالین پاتریک گودرو (با اندکی تغییر)

https://goo.gl/9n5z9G
منبع:
https://goo.gl/gthDXn

فراموش نکنیم که وگنیسم حداقلِ کاری است که برای حیوانات می‌توانیم انجام بدهیم، نه هدفِ نهایی و جایی که باید در آن متوقف شویم. با صحبت‌هایمان به دیگران فرصت وگن شدن بدهیم همانطور که خودمان این فرصت را به‌دست آوردیم. همیشه به خود یادآوری کنیم که انسان‌ها هم حیوان هستند و نیازمند شفقت. گیاهخوار می‌شویم تا به این تصور که حیوانات "دیگری" هستند نه بگوییم، گیاهخوار می‌شویم که مرزهای "ما" را بگسترانیم، پس برای همه‌ی حیواناتِ انسان و غیرانسان ارزش قائلیم.
@IranVEG
Audio
کانال رادیو وگ تقدیم می‌کند:

📻 آداب رفتار با حیوانات: صِرف عقل سلیم
🎙 گوینده: مریم کریمزاد

مطالعه مطلب: t.me/iranveg/1519

#ترویج_وگنیسم #اخلاقی
@RadioVEG
Audio
کانال رادیو وگ تقدیم می‌کند:

📻 پیشنهادی برای طرفداری از حیوانات؛ عمل را قضاوت کنید، نه اشخاص
🎙گوینده: مرضیه صفایی

مطالعه مطلب: https://t.me/iranveg/1505

#ترویج_وگنیسم

@RadioVEG
Audio
کانال رادیو وگ تقدیم می‌کند:

📻 چگونه وگنیسم را ترویج کنیم؟
🎙گوینده: ملیکا بدر

مطالعه مطلب: https://t.me/iranveg/1438

#ترویج_وگنیسم

@RadioVEG
🔹آیا مدافعین حقوق حیوانات باید گوشتِ «آزمایشگاهی» یا «کشت‌شده» را ترویج کنند؟🔹

(نوشتۀ گری ال. فرانسیون، استاد حقوقِ دانشگاه نیکولاس کاتزنباخ و پژوهشگر فلسفه)

این پرسشی ساده بوده و پاسخش «قطعا نه» است.

دلیلش واضح است: برای تولید گوشتِ کشت‌شده، باید از حیواناتِ زنده سلول‌هایی گرفته شود. همچنین این سلول‌ها در محیط کشت جانوری، مثل سرم جنینیِ گوساله‌ها یا اسب‌ها رشد داده می‌شوند. پس در فرآیند تولیدِ گوشتِ آزمایشگاهی، حیوانات کشته می‌شوند.

اگر معتقدید حیوانات ارزش اخلاقی دارند و دارای حقوقِ اخلاقی‌اند، پس به هیچ‌وجه از کشتن‌شان حمایت نمی‌کنید. همین. همانطور که استفاده از دو انسانِ مجبور به اهدای عضو شده، برای نجاتِ ده نفر خوب نیست، نمی‌گویید کشتنِ دو شخص حیوان برای نجاتِ ده‌تا از آن‌ها خوب است.

اما این استدلال که چنین تکنولوژی‌ای برای میلیاردها انسانی که می‌خواهند به گوشت خوردن‌شان ادامه دهند، گوشت فراهم می‌آورد و باعثِ کشتارِ حیواناتِ کمتری خواهد شد چه؟

جدا از این حقیقت که مدافعین حقوق حیوانات کشتنِ حیوانات را ترویج نمی‌کنند، همین حالا هم جایگزین‌های 100% گیاهیِ بسیاری برای گوشت وجود دارد که هر روز هم بیشتر توسعه پیدا می‌کنند. پس اگر مردم به دنبال حس خوردنِ چیزی لاشه‌مانند‌اند، همین حالا هم گزینه‌های زیادی دارند که باعث کشتن حیوانات نمی‌شود. دلیلی هم وجود ندارد که فکر کنیم گوشتِ کشت‌شده، موفقیت یا مقبولیت اجتماعیِ گسترده‌تری از محصولات 100% گیاهی خواهد داشت.

اما بگذارید روی نکته‌ای که پیش‌تر گفتم تأکید کنم: مدافعین حقوق حیوانات، کشتن تعدادی از حیوانات برای نجاتِ (فرضیِ) حیواناتِ بیشتر را ترویج نمی‌کنند، همانطور که یک مدافع حقوق بشر، کالایی‌کردن و استفاده از بعضی مردم برای نجات انسان‌های بیشتر را ترویج نمی‌کند.

تکلیف این استدلال که مدافعان حقوق حیوانات باید از دوگانه بودن (یعنی ذهنیت همه یا هیچ) دست بکشند چه می‌شود؟ استدلالی که می‌گوید آن‌ها باید تعهدات حقوقی‌شان را کنار بگذارند و از گوشتِ «کشت‌شده» حمایت کنند، چون ظاهراََ باعث نجات جان حیوانات خواهد شد (البته همچنان حیواناتی که به‌عنوان منابعِ سلول‌ها و محیط کشت مورد استفاده قرار می‌گیرند را می‌کشد). این استدلال به‌وضوح گونه‌پرستانه است.
ما به هیچ‌وجه وقتی که پای انسان‌ها در میان باشد، از چنین بده‌بستان‌هایی طرفداری نخواهیم کرد.

مدافعین حقوق حیوانات باید به آگاه‌سازی هر‌چه‌بیشتر هر تعداد افرادی که می‌توانند، درمورد وگنیسم به‌مثابه موضعی عدالت‌جویانه ادامه دهند.

این امر دنیا را دگرگون خواهد کرد. مدافعین حقوق حیوانات هرگز نباید از هیچ نوع بهره‌کشی از حیوانات حمایت کرده یا آن را ترویج کنند، درست همانطور که مدافعین حقوق بشر به هیچ‌وجه کالایی کردن و کشتن بعضی انسان‌ها برای نجات بعضی دیگر را ترویج نمی‌کنند.

متوجهم که بعضی «حیوان‌دوستان»، برای گوشتِ کشت‌شده خیلی هیجان‌زده شده و برای تولیدش سرمایه‌گذاری و تلاش می‌کنند. کاملاً با آن‌ها مخالفم.

اگر وگن نیستید، لطفا وگن شوید.
وگنیسم دربارهٔ عدم خشونت است. در وهلهٔ اول، راجع‌به مبارزه با خشونت علیه موجودات حسمندِ دیگر است. اما وگنیسم همچنین، عدم خشونت نسبت به کرهٔ زمین و خودمان است.

اگر حیوانات ارزش اخلاقی دارند، پس وگنیسم یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. هر جنبشی که ادعای حمایت از حقوق حیوانات را دارد، باید به‌وضوح مشخص کند که وگنیسم یک الزام اخلاقی است.

پذیرفتن و ترویج وگنیسم به‌عنوان یک وظیفهٔ اخلاقی، در کنار اهمیت دادن به پناهندگان غیرِ انسان، مهم‌ترین فعالیت کنش‌گرانه‌ای است که می‌توانید انجام دهید. هیچوقت در دام این امر نیفتید که ما باید برای متوقف کردن بهره‌کشی از حیوانات از آن‌ها بهره‌کشی کنیم، چون پوچ و بی‌معناست.

#اخلاقی
#ترویج_وگنیسم
#گوشت_آزمایشگاهی

منبع:
سایت رویکرد پایان بهره‌کشی

@IranVEG
نمادپردازی گوشت‌خواری هرگز خنثی نیست. گوشت‌خوار از نظر خودش زندگی می‌خورد. اما از نظر گیاه‌خوار او درحال خوردن مرگ است. نوعی دگرگونی ادراکی بین این دو موضع وجود دارد که باعث می‌شود نتوان به همین راحتی‌ها تغییرش د‌اد یا حتی بدون رویارویی با دعوا و جنجال آن را به پرسش کشید.
مَری میجلی



وقتی پسرم کلاس دوم بود، یکی از هفته‌ها بحثِ تغذیه کانون توجه قرار گرفت. نموداری از گروه‌های غذایی به بچه‌ها دادند که تهیه‌کننده‌اش انجمن لبنیات آمریکا بود. یکی از نمودارها «گروه گوشت» نام داشت. در این نمودار توفو و کرهٔ بادام‌زمينی هم کنار انواع‌واقسام گوشت به‌تصویر کشیده شده بود. بحث درمورد «گروه گوشت» درگرفت.

بعد از مدتی داگلاس گفت گوشت نمی‌خورَد. یکی از بچه‌ها با تعجب داد زد: «ولی من اگه گوشت نخورم می‌میرم!» داگلاس در خانه اتفاقی را که پیش آمده بود توضیح داد. از پسربچه‌ای گفت که فریاد زده بود «ولی من اگه گوشت نخورم، می‌میرم!» درحالی‌که به ما نگاه می‌کرد و تعجب آن پسربچه ذهنش را مشغول کرده بود گفت: «اما من که گوشت نمی‌خورم و نمردم.»

این همان دگرگونی ادراکی‌ست که مری میجلی در سرنوشتۀ این کتاب توصیف می‌کند: گوشت‌خوار و گیاه‌خوار رژیم غذایی یکدیگر را کاملاً متفاوت می‌بینند. ما غذای گوشت‌خوار را مرگ می‌بینیم (مخصوصاً مرگ همان حیوان)؛ آن‌ها حیات‌بخش می‌بینندش—از آن قوّت می‌گیرند. به‌واقع، با بسط بینشِ میجلی می‌توان گفت: ما رژیم‌مان را برگزیدن زندگی می‌بینیم (چه زندگی سالم‌ترِ خودمان، چه زندگی حیوانات، و چه زندگی کرۀ زمین)؛ گوشت‌خواران رژیم ما را مرگ می‌بینند (حتی اگر نه خودِ مرگْ—شبیه چیزی که این پسربچۀ کلاس‌دومی از آن می‌ترسید—این رژیم درنظرشان مرگِ سنت‌هاست، مرگ لذت‌هایی‌ که می‌شناسند، و مرگ کنترلشان بر غذاهایی که می‌توانند بخورند).

وقتی بزرگسالان از ما می‌پرسند «چه‌طوری می‌تونی با گیاه‌خواری دووم بیاری؟!» همزمان دو سوال مطرح می‌کنند: ١. چه‌طور با آن گذران می‌کنی؟ و ٢. واقعاً این غذا برایت سالم و کافی است؟ حذف گوشت ممکن است معنای تحت‌الفظیِ مرگ را به‌همراه نداشته باشد، اما برای آن‌ها حکایت ازدست‌دادن همهٔ آن ‌چیزهایی را دارد که با لذتِ خوردن درپیوند است. رژیم ما برایشان کاستی، محدودیت، فقدان، و نُقصان است؛ و رژیم خودشان وفور، قدرت انتخاب، و لذت است. این همان دگرگونی ادراکی‌ست. این امر بیشتر از هرچیز دیگری تبیین‌گر همان فریادی است که بارها و بارها می‌شنویم: «بدون همبرگر می‌میرم.»

این‌که زندگی گیاه‌خوارانه‌تان چه‌طور می‌گذرد به‌خاطر این تعارضِ معنایی ممکن است به چالش کشیده شود—ما در وعدۀ غذایی‌شان مرگ می‌بینیم و آن‌ها نیز همین را در وعدۀ غذایی ما می‌بینند. برای رد دیدگاه‌تان تلاش‌هایی صورت خواهد گرفت: مسئله رژیم شماست، اما خودتان مورد هدف قرار خواهید گرفت.
این‌طور تصور کنید که دگرگونی ادراکی شبیه جابه‌جایی صفحات تکتونیکی زمین به هنگام زلزله است. مقدار زیادی انرژی آزاد می‌شود: و دنیا تغییر می‌کند. گاهی پس از زلزله مجبوریم به نوسازی دست بزنیم. با دگرگونی ادراکی نیز قضیه از همین قرار است.

گیاه‌خواری‌تان برای شما پیشرفتی طبیعی در عادات غذایی و فلسفۀ آن است. از منظر غیرگیاه‌خواران، این کار نمایانگر گسستی ژرف است. اکثر گوشت‌خواران آن را به چشمِ قضاوت‌ هم می‌بینند و موضع دفاعی به‌خود می‌گیرند. گیاه‌خواران آهی می‌کشند و می‌گویند، دوباره شروع شد.

#تعارض #ترویج_وگنیسم
#معرفی_کتاب

برشی از کتاب «زیستن در میان گوشت‌خواران» نوشتهٔ کارول جی. آدامز

پی‌نوشت مترجم: آدامز با این کتاب می‌کوشد همدلی و صبوری میان گیاه‌خواران و گوشت‌خواران را بیشتر کند و برای برون‌رفت از بحران تعاملاتِ میان این‌ دو گروه پیشنهاداتی ارزنده طرح می‌کند. از نظر او گیاه‌خواران باید گوشت‌خواران را وگان‌هایی بلوکه‌شده ببینند و این‌که واکنش آن‌ها به ما نشان‌دهندهٔ چرایی بلوکه‌شدگی‌شان است. در این‌صورت و چنانچه آن‌ها را وگان‌هایی بلوکه‌شده ببینیم، درخواهیم یافت پرسش این نیست که «من چرا وگان شدم؟» بلکه سؤال این‌جاست «چه چیزی مانع وگان‌شدن آن‌هاست؟».

ترجمه: علی بنی‌اسد
@IranVEG