کانال گیاهخواری VEG🕊
5.48K subscribers
687 photos
221 videos
48 files
392 links
لینک کانال‌ها و گروه‌های مجموعه‌ی گیاهخواری وگ (VEG) :
@linkVEGG

ارتباط با ما:
@hamid_delbari
Download Telegram
🔹چگونه از دیابت نمیریم🔹

🔺از دهۀ 1930 می‌دانسته‌ایم که دیابتِ نوع دو، با رژیمی گیاه‌پایه قابل پیش‌گیری، متوقف‌کردن و واپس راندن است.
با پنج سال پیروی از این رژیم، حدود یک‌چهارم از بیماران مبتلا به دیابت در آن پژوهشِ اولیه، توانستند مصرف انسولین را به‌طور‌کامل کنار بگذارند.

🔺با این‌حال، رژیم‌های گیاه‌پایه نسبتاً کم‌کالری‌اند. آیا امکانش هست که دیابتِ این افراد صرفاً به دلیل کاهش زیادِ وزن بهتر شده باشد؟ برای حل این مسئله به پژوهشی نیاز داریم که در آن، افراد از رژیم غذایی‌ای سالم پیروی کنند اما مجبور شوند آن‌قدر زیاد غذا بخورند که اصلاً وزن کم نکنند. آنگاه می‌توانیم متوجه شویم آیا رژیم‌های گیاه‌پایه، فراتر از این کاهش وزنِ آسان، فواید خاص دیگری هم دارند یا نه. برای چنین مطالعه‌ای باید 44 سال صبر می‌کردیم، که در ویدیوی زیر آن را توضیح داده‌ام.

🔺افراد موردِ مطالعه هر روز وزن می‌شدند. اگر شروع به کاهشِ وزن می‌کردند، به خوردن غذای بیشتر مجبور می‌شدند، آن‌قدر بیشتر که درواقع برخی از شرکت‌کننده‌ها نمی‌توانستند آن‌همه غذا را بخورند. با این‌حال آن‌ها در نهایت با این وضعیت انطباق پیدا کردند، درنتیجه با وجود محدود کردن مصرفِ گوشت، تخم‌مرغ، لبنیات و هله‌هوله‌جات هیچ تغییر چشمگیری در وزن رخ نداد.

🔺آیا رژیم غذایی گیاه‌پایه بدون کاهش وزن هم کمکی ‌کرد؟ نیاز کلی به انسولین حدوداً 60% کاهش یافت و نیمی از افراد مبتلا به دیابت توانستند انسولین را کاملاً کنار بگذارند؛ تکرار می‌کنم، بدون هیچ تغییری در وزنشان. این امر چند سال طول کشید؟ اصلاً به سال هم کشیده نشد. حدوداً 16 روز طول کشید. فقط 16 روز.

🔺می‌خواهم موضوع را کاملاً روشن کنم، دربارهٔ افرادی صحبت می‌کنیم که 20 سال دیابت داشته و روزانه 20 واحد انسولین تزریق می‌کرده‌اند؛ سپس، بعد از ‌حدودِ 13 روز، به لطف پیروی از رژیمی گیاه‌پایه در کمتر از دو هفته -حتی بدون کاهش وزن- مصرف انسولینشان را کاملاً قطع کردند. حیرت‌انگیز است. بیست سال دیابت و بعدْ کنار گذاشتن انسولین در کمتر از دو هفته. بیست سال دیابت داشتند، چون هیچکس دربارۀ رژیمی گیاه‌پایه به آن‌ها چیزی نگفته بود. دهه‌ها بود که آن‌ها فقط 13 روز با رهایی از دیابت فاصله داشتند.

🔺در ویدیو، از بیمارِ شماره 15 داده‌هایی را نشان می‌دهم:
مصرف 32 واحد انسولین در گروه کنترل و سپس 18 روز پس از شروع رژیمی گیاه‌پایه، قطع کامل مصرف انسولین. قند خون پایین‌تر، درحالیکه 32 واحد انسولین کمتری مصرف می‌کرد. این است قدرت گیاهان. و این نتیجه بدون هیچ کاهش وزنی بود. این شخص، تا این حد بهبود پیدا کرد.

🔺به‌علاوه، کلسترول‌شان حسابی و تا زیر 150 پایین آمد. نظر به اینکه «تغييرات اندک در رژيم غذايی معمولاً فقط باعث کاهشی اندک در کلسترول ال‌دی‌ال می‌شود» می‌خواهید ديابت‌تان چقدر محدود شود؟
«هرچیزی در حد تعادل‌» احتمالاً حقیقی‌تر از آن چیزی است که مردم فکرش را می‌کنند. تغییرات اندک در رژیم غذاییِ افراد مبتلا به دیابت می‌تواند باعث اندکی کوری، اندکی نارسایی کلیوی و اندکی قطع عضو، شاید فقط در حد چند انگشت، شود. تغییر مختصر و میانه‌روی در همه چیز لزوماً خوب نیست. آن گزارش خبری از مطالعه‌ای را به یاد ‌آورید که در آن ادعا شده بود رژیم‌های غذایی‌ شامل گوشت، تخم‌مرغ و لبنیات زیاد، ممکن است به همان اندازۀ سیگار کشیدن، برای سلامتی مضر باشند و به این امر اشاره داشت که افرادی که پروتئین حیوانی زیادی می‌خورند، چهار برابر خطر بیشتری برای مرگ ناشی از سرطان یا دیابت دارند. اگر به خود مطالعه رجوع کنید، خواهید دید که این ادعا اصلاً درست نیست. آن‌هایی که پروتئین حیوانیِ زیادی خورده بودند، خطر مرگ ناشی از دیابتشان فقط 4 برابر نبود، بلکه درواقع آن‌ها 73 برابر خطر بیشتری برای مرگ داشتند. افزایش 73 برابری خطر. و افرادی که میانه‌روی را انتخاب کردند، یعنی مقادیر اندکی پروتئین حیوانی مصرف می‌کردند، در معرض خطر 23 برابری مرگ ناشی از دیابت بودند.

سلامت باشید

دکتر مایکل گرِگِر

📎ویدیوی مرتبط با متن را در اینجا مشاهده کنید.

منبع:
How Not to Die from Diabetes

#دیابت #سلامتی

@IranVEG
Forwarded from آشپزی وگان (zahra shahsavand 🌱)
🥔 خوراک پشندی
👩‍🍳 دستور از زهرا شاهسوند
🍽 وگان- پخته

دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/399
@AshpaziVegan
صدای بی‌صدایان باشیم.

اثر: نگار شمس
@IranVEG
«حیواناتِ بی‌دفاع به‌دقت از بدن‌شان محافظت می‌کنند. برای ما گوشت صرفاً یک وعدهٔ شام است، اما برای آن‌ها تمام زندگی‌شان.»

- تی. کِیسی برِنِن

@IranVEG
یادداشتی برای یادبود دکتر بسکی، پدر طبیعت ایران - روزنامه شهروند ۲۴ مرداد ۱۳۹۸

به‌پاس ۵ دهه تلاش برای گسترش خامگیاهخواری و حفاظت از محیط زیست در ایران
@IranVEG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹زیرنویس فارسی مصاحبهٔ کریس هِجِز با پروفسور گری فرانسیون، استاد حقوق دانشگاه راتگِرز و محقق فلسفهٔ حقوق حیوانات، دربارهٔ انتقادهایی که از وگنیسم می‌شود، تاثیر صنعت دام‌پروری بر اکوسیستم و اینکه آیا گیاه‌خواری انتخابی اخلاقی است یا نه.

کیفیت بالاتر
@noanimaltestin
Forwarded from VEG منابع و رفرنس‌های (Hamid delbari🌱)
🔹ارتباط میان الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه و خطر ابتلا به دیابت نوع دو، مروری نظام‌مند و فراتحلیل🔹

(ترجمۀ نکات کلیدی مقاله)

🔸پرسش: نقش الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه در پیش‌گیری اولیۀ دیابت نوع دو بین بزرگسالان چیست؟

🔸یافته‌ها: در این مرورِ نظام‌مند و فراتحلیل مطالعات مشاهده‌ایِ آینده‌نگر که ارتباط میان الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه و خطر ابتلا به دیابت نوع دو بین بزرگسالان را ارزیابی می‌کند، پیروی بیشتر از الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه با خطر کمتر ابتلا به دیابت نوع دو در ارتباط است؛ این ارتباط هنگامی که غذاهای گیاهیِ سالمی همچون میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل [برنج قهوه‌ای و نان سبوس‌دار]، حبوبات و مغزیجات در الگوی غذایی جای داشته‌اند، قوی‌تر بوده است. یافته‌های پژوهش به طور گسترده‌ای در چندین زیرگروهِ از پیش تعیین شده و در تحلیل حساسیت، سازگار بود.

🔸مفهوم: پیروی از الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه، به‌خصوص آن‌هایی که غنی از گیاهانِ سلامتی‌بخش‌اند، با خطر کمتر ابتلا به دیابت نوع دو در ارتباط است.

🔻پی‌نوشت: در تعریف این مطالعه از الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه، رژیم‌های غذایی وجترین و وگن هم به حساب آورده شده‌اند.

#دیابت #سلامتی

منبع:
Qian F, Liu G, Hu FB, Bhupathiraju SN, Sun Q. Association Between Plant-Based Dietary Patterns and Risk of Type 2 Diabetes: A Systematic Review and Meta-analysis. JAMA Intern Med. Published online July 22, 2019.


@IranVEG
@VEGReferences
🔹رشته مقاله بوم‌فمینیسم، قسمت سوم: سبد غذایی ما در مبارزه با مردسالاری🔹

(بخش اول)

در قسمت اول این رشته مقاله به بازشناسی مفهوم بوم‌فمینیسم یا اکوفمینیسم پرداختیم و در بخش دوم به نقش زبان و ادبیاتِ جنسیت‌زده در شکل‌گیری و تداوم بخشیدن به فرهنگ خشونت علیه زنان، گروه‌های جنسی و جنسیتی به حاشیه رانده شده، طبیعت و حیوانات پرداختیم. یادآوری می‌کنیم که جنسیت و سکشوالیته یکی از عوامل امتیازبخشی و یا تبعیض در جوامع امروز است و نژاد و قوم و سطح آموزش و غیره هم از جمله همین عوامل هستند که برخورد اکثریت غالب کنونی با همه گروه‌های به حاشیه رانده‌شده از یک الگو پیروی می‌کند. در این قسمت، درباره‌ی جنبه‌ی دیگری از فرهنگ خشونت صحبت می‌کنیم که شاید کمتر در موردش صحبت شده باشد، و آن فرهنگ گوشت‌خواری و ارتباطش با جنسیت‌زدگی است؛ اینکه دیدگاه «فمینیسمِ وگان» دراین‌باره چیست و چه راهکارهایی را به ما ارائه می‌دهد.

چند سال پیش وقتی‌ من و همسرم که یک مرد ایرانی است،  با هم تصمیم گرفتیم که وگان (گیاهخوار کامل) شویم، برای خودمان دلایل متفاوتی داشتیم؛ از دلواپسی برای محیط زیست گرفته، تا مخالفت با کشتار و خشونت علیه حیوانات، تا اهمیت‌دادن به سلامتی بدنمان. ولی من تا آن زمان هیچگاه به این موضوع فکر نکرده بودم که انتخاب‌های غذایی ما هم مثل تمام رفتارهای ریز و‌ درشتمان می‌توانند در قالب‌های جنسیتی بگنجند. اولین پیک‌نیک بهارانه‌ی آن سال با دوستانمان، گوش‌های منِ فمینیست را به شدت تیز کرد!

اولین دورهمی دوستانه بعد از وگان شدن ما بود و متفاوت با همیشه، ما در خوردن جوجه‌کباب و ماست‌ و موسیر شریک دوستانمان نبودیم. تعجب بعضی از دوستان و آشنایان از وگان شدن همسر من –و نه من!– و عکس‌العمل‌هایی چون: “طفلی رو مجبور کردی؟!”، “خوب پس اون چی می‌خوره؟”، “آخی بیچاره رو از گوشت گرفتی!”، مرا متوجه این موضوع کرد که گوشت‌خواری در فرهنگ ما ایرانی‌ها مثل خیلی فرهنگ‌های دیگر، فعالیتیست «مردانه»! هنوز هم که چندین سال از وگان شدن من و همسرم می‌گذرد، ما شاهد اینگونه عکس‌العمل‌ها هستیم، اینکه گیاه‌خوار بودن «تصمیمی زنانه» است و اگر مردی گیاهخوار می‌شود حتماً یا مجبور بوده یا دنبال‌کننده، یا شاید «به اندازه کافی مرد» نبوده!

فرهنگی که اعتقاد دارد «مرد باید گوشت بخورد»، خوردن محصولات حیوانی را جزئی از هویت و بیان جنسیتی مردانه می‌داند، هویتی که با گوشت نخوردن می‌لغزد و زیر سوال می‌رود. این همان فرهنگیست که نمی‌پذیرد مرد در آشپزخانه کار کند، یا دوخت و دوز کند یا لباس گل‌گلی بپوشد! فرهنگی که مرد را در مقابلِ زن می‌بیند.

«کارول آدامز»، اکوفمینیست و فعال حقوق حیوانات، در کتاب «سیاست جنسی گوشت» نشان می‌دهد که گوشت‌خواری و سیاست‌های پشت آن یکی از مهمترین عوامل پابرجا ماندن کلیشه‌های جنسیتی هستند. آدامز در نوشته‌های خود به ارتباط و در‌هم‌تنیدگی گوشت‌خواری با زن‌ستیزی می‌پردازد و گیاه‌خوار بودن را یکی از راه‌های مبارزه با مردسالاری می‌داند. همانطور که در بخش دوم این مقالات هم مرور کردیم، ادبیات مردسالارانه با تشبیه زنان و حیوانات به یکدیگر استثمار هر دو گروه را توجیه می‌کند، فرهنگ گوشت‌خواری هم با اُبژه نشان دادن حیوانات و زنان و به‌طور کلی «غیر مردان» در تبلیغات و رسانه‌ها، سوءاستفاده از آن‌ها و مصرفشان را عادی جلوه می‌دهد‌. آنچه ما در تبلیغات مربوط به رستوران‌ها و مواد غذایی حیوانی می‌بینیم، نشانی از حیوان زنده و یا مراحل تبدیل شدن آن حیوان زنده به غذایی که در بشقاب ما خورده می‌شود، ندارد. این ایده، که «مدلول غایب» نامیده می‌شود، کشتن حیوان را از چشم ما پنهان نگه می‌دارد تا بین انسان و حیوان از نظر ذهنی و احساسی فاصله ایجاد کند، و وجدان ما را از توجه به اینکه غذایی که داریم می‌خوریم زمانی موجود زنده‌‌ی دیگری همانند خودِ ما بوده، باز دارد، موجود زنده‌ای که همچون ما درد و شادی را حس می‌کند و دارای احساس و خودآگاهیست. در همین راستا می‌توانیم به حیوان‌های ماده اشاره کنیم که مدلول غایب در مصرف محصولات لبنی و تخم‌مرغ هستند.

بله! حیوانات ماده نه به شکل طبیعی بلکه به صورت بی وقفه مورد تجاوز برای لقاح اجباری و مجبور به باردارشدن هستند تا صنعت گوشت و لبنیات، منتفع این جمعیت بزرگ از گوشتخواران و لبنیات‌خواران باشد. براساس داده‌های موسسه‌ی «فارم سنکچوئری»، عمر طبیعی گاوهای شیرده حدود بیست سال است ولی می‌توان گفت تمام گاوهایی که برای صنعت لبنیات نگهداری می‌شوند، بعد از کمتر از پنج سال که به صورت مرتب و به دنبال تجاوز برای لقاح باردار شده‌اند، برای مصرف گوشتشان به سلاخ‌خانه فرستاده می‌شوند.

ادامه دارد...

@IranVEG
🔹رشته مقاله بوم‌فمینیسم، قسمت سوم: سبد غذایی ما در مبارزه با مردسالاری🔹

(بخش دوم)

در طول دوره‌ی کوتاه شیردهیِ گاو ماده، گوساله‌های او به محض به دنیا آمدن از مادرشان جدا می‌شوند و در صورت نر بودن به سلاخ‌خانه فرستاده می‌شوند، و شیری که برای گوساله‌ها در بدن مادرشان تولید شده به مصرف صنعت لبنیات درمی‌آید.
 
فرهنگی که حیوان زنده را تنها به صورت یک شئ به مصرف‌کننده معرفی می‌کند، به راحتی می‌تواند آن را به شکل یک «تکه گوشت» به خورد مشتری بدهد. اصطلاح «تکه گوشت»، اصطلاحیست که در اُبژه‌سازی زنان هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. ستم و رنج نسبت به یک گروه (حیوانات غیر انسان) تبدیل به استعاره‌ای می‌شود برای ستم و رنج نسبت به گروهی دیگر (زنان و بطور کلی همه غیرمردان). این اصطلاح در کنار ده‌ها واژه و کنایه‌ی دیگر از این دست، نشان‌دهنده‌ی همان ادبیات جنسیت‌زده‌ایست که در بخش قبلی به آن پرداختیم.

بازنمایی بدن زن به عنوان حیوان در رسانه‌ها تاریخ پیچیده و بلند بالایی دارد. اخلاقیات مردسالارانه، موجوداتی زنده را چه حیوان باشند چه زن، تبدیل به مدلول غایب می‌کند تا کنترل بر آن‌ها را طبیعی و عادی جلوه دهد‌. قوانینی که زنان در تمام دنیا برای تغییرشان در تلاش‌اند، همچون نداشتن حق زنان بر بدن خودشان یا حق پایان دادن داوطلبانه به بارداری، در سیستم‌هایی پایه‌ریزی شده‌اند که زن کسی است که با دستگاه جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده و همچون گاوِ ماده، اُبژ‌ه‌ایست برای تولید مثل.

تمام نکاتی که در این رشته مقاله به آن‌ها پرداختیم نشان از شباهت‌های بنیادین در رفتارها و دیدگاه‌هایی دارند که نظام مردسالارانه در سرکوب زنان و دگرباشان جنسی و جنسیتی از یک سو، و تخریب طبیعت و ستم نسبت به حیوانات از سویی دیگر، از آن‌ها بهره می‌جوید. این درهم‌تنیدگی موضوعی و تأثیرات مخربش بر شرایط محیط‌ زیستی، بر کیفیت زندگی زنان و دگرباشان جنسی و جنسیتی و همچنین بر زندگی موجودات زنده‌ای که انسان مسئول زجرها و دردکشیدن‌هایشان است، بسیاری از فعالان فمینیست را به گیاه‌خواری و وگانیسم سوق داده است؛ چرا که عادت‌های غذایی ما و آنچه در سبد غذایی خود قرار می‌دهیم، نه تنها زندگی دیگر موجودات زنده‌ و سلامت محیط زیست را نجات می‌دهد، بلکه می‌تواند کلیشه‌های جنسیتی تعریف‌شده در جامعه‌ی مردسالار را هم تهدید و بنیان آن را سست کند.

روش مبارزه‌ی سلسله مراتبی بعضی از فعالان اجتماعی، به این معنی که «ابتدا باید به فلان معضل اجتماعی پرداخت و بعد به مسائل “کم اهمیت تر”»، می‌تواند رویکردی خطرناک باشد، چرا که این نوع رویکرد ارتباط و درهم تنیدگی موضوعات را نادیده می‌گیرد و از همبستگی گروه‌های مختلف به حاشیه رانده شده در مبارزه علیه سیستم قدرت جلوگیری می‌کند. «آدری لورد»، فمینیست، لزبین، شاعر و نویسنده‌ی سیاه‌پوست آمریکایی، بهتر از هرکس دیگری می‌دانست که حوزه‌ی فعالیت فمینیسمِ اینترسکشنال فراتر از فقط تلاش برای برابری حقوق انسان‌ِ زن است: “چیزی به عنوان مبارزه‌ی تک‌بعدی وجود ندارد، چرا که زندگی‌ هیچ کدام از ما تک‌بعدی نیست.”

منبع: ماچولند-بوم‌فمینیسم

🔹مطلب مرتبط:
▫️سیاست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمینیسم گیاهخواری و چرا فمینیست وگان باشیم؟
▫️مصاحبه‌ای با کرول آدامز در باب فمینیسم و وگنیسم

#فمینیسم

@IranVEG
شیر گیاهی 🌱🥛

با وجود جایگزین‌های مختلف، کنار گذاشتن شیر لبنی هیچوقت به آسانیِ الآن نبوده است!

🔹مطالب مرتبط:
▫️مقایسهٔ اثرات محیط‌زیستی یک لیوان از شیرهای مختلف
▫️جایگزین‌های شیر
▫️طرز تهیه شیر گیاهی
▫️شیر از مصرف به تولید

#روزجهانی_شیرگیاهی #شیر #لبنیات

@IranVEG
Forwarded from آشپزی وگان (Lale🌿)
🍫دسر شکلاتی
👩‍🍳دستور از لاله شاه‌محمدی
🍴وگان-پخته
دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/383

@AshpaziVegan
Forwarded from رسانه VEG🌱 (Ali🌱Baniasad)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرتا تونبرگ، شانزده ساله، وگن و کنشگر محیط‌زیست، جوان‌ترین نامزد جایزهٔ صلح نوبل شد.

#چهره_گیاهخوار
@VEGMedia
@IranVEG
🥛حقیقتِ ناخوشایند درباره‌یِ شیرِ گاو و سلامتیِ شما

🔍 صنعتِ لبنیات آشکارا نشان داده که اصلی‌ترین هدفش فروشِ بیشترین محصولاتِ لبنی به بیشترین افرادِ ممکن است. چنین تعهّدِ سفت-و-سختي به فروشِ یک محصول به خودیِ خود غیرِاخلاقی نیست. معضلِ اخلاقی وقتي رخ می‌نماید که صنعتي، صرفاً به خاطرِ منافعش، با نفوذ به مؤسسه‌های دولتی‌اي که مسئولیتِ آگاهانیدن مصرف‌کنندگانِ آمریکایی از مسائلِ مربوط به سلامتی‌شان را بر عهده دارند، آن‌ها را به فساد می‌کشانَد و اطلاعاتي را که به عمومِ مردم داده می‌شود تحریف می‌کند. در سالِ 2001، دولتِ آمریکا، زیرِ فشارِ کنشگرانِ هوادارِ قشرِ مصرف‌کننده، هیئتي علمی را برگماشت تا ادعاهایِ رایج در تبلیغاتِ محصولاتِ لبنی مبنی بر سالم‌بودن‌شان را بررسی کند. این هیئتِ پزشکان نتیجه‌گیری کردند که شیر را «نمی‌توان "نوشیدنیِ ورزشکاران" محسوب کرد، مشخصاً از پوکیِ استخوان جلوگیری نمی‌کند، و، در نوعِ پُرچربش، ممکن است نقشي در ایجاد بیماریِ قلبی و سرطانِ پروستات داشته باشد.»

فقط منتقدانِ آمریکایی نیستند که دارند می‌کوشند تا با اکاذیبِ تبلیغاتیِ شیر مقابله کنند. وزارتِ بهداشتِ فدرالِ سوئیس علیهِ صنایعِ لبنیِ سوئیس شکایت کرده و اظهار داشته که آن‌ها در ارائه‌یِ شواهدِ پزشکی برایِ پشتیبانی از این ادعا که شیر درمقابلِ پوکیِ استخوان خاصيتي بازدارنده دارد ناکام مانده اند.

📌 ترجمه‌یِ بخشي از نخستین فصلِ کتابِ «ماست‌مالی: حقیقتِ ناخوشایند درباره‌یِ شیرِ گاو و سلامتیِ شما» نوشتهٔ‌یِ جوزف کِئون. نویسنده در این کتاب می‌کوشد لابی‌گری‌هایِ صنعتِ لبنیات را با ارائه‌یِ اسناد و شواهدِ علمی برملا کند، در حینِ خواندنِ کتاب، درمی‌یابیم که صنعتِ لبنیات (و صنعتِ دامداری در حوزه‌اي وسیع‌تر) دارد قدم در همان راهي می‌گذارد که صنعتِ دخانیات تا چند دهه پیش، بیش از نیم‌قرن آن را پیمود (و همچنان هم تمامِ تلاشش را در همان جهت ادامه می‌دهد) و نتیجه‌اش مرگِ میلیون‌ها نفر در سرتاسرِ جهان بوده:
نفوذ به سازمان‌هایِ دولتی و تحریفِ اطلاع‌رسانی‌ها به مردم، تبلیغاتِ دروغ، اجیرکردنِ دانشمندان برایِ گرفتنِ «نتایجِ سفارشی» از پژوهش‌ها، پشتِ‌پرده‌نگه‌داشتنِ آسیب‌هایِ محیطِ‌زیستیِ به‌بارآمده در فرایندِ تولیدِ محصول، سرپوش‌گذاشتن رویِ بیماری‌زابودنِ محصولات و حتّا وارونه‌نمایاندنِ این موضوع، و غیره.

برگرفته از صفحۀ tarjome_parsi
در اینستاگرام (با حفظ رسم‌الخطِ مترجم)

🎙برای اطلاعات بیشتر به سخنرانی جوزف کِئون دربارهٔ شیر رجوع کنید (با زبان انگلیسی).

#شیر #لبنیات #سلامتی
@IranVEG
Forwarded from VEG منابع و رفرنس‌های (Ali🌱Baniasad)
🔹ارتباط بین دریافت پروتئین حیوانی و گیاهی با مرگ‌و‌میر کل و مرگ‌و‌میر ناشی از دلایل خاص🔹

🔸پرسش: ارتباط بلندمدت میان دریافت پروتئین تغذیه‌ای با مرگ‌و‌میر کل یا مرگ‌و‌میر ناشی از دلایل خاص در مردم ژاپن چیست؟

🔸یافته‌ها: در این مطالعۀ هم‌گروهی که شامل 70696 بزرگسال ژاپنی بود که به‌طور میانگین 18 سال پیگیری شدند، دریافت بیشتر پروتئین گیاهی با مرگ‌و‌میر کلِ کمتر ارتباط داشت. علاوه‌بر این، جایگزین کردن پروتئین گیاهی به‌جای پروتئین حیوانی، عمدتاً برای گوشت قرمز یا فرآوری شده، با خطر کمتر مرگ‌و‌میر کل، مرگ‌و‌میر وابسته به سرطان، و مرگ‌و‌میر وابسته به بیماری‌های قلبی-عروقی، ارتباط داشت.

🔸مفهوم: دریافت بیشتر پروتئین‌های گیاه‌پایه، ممکن است به سلامتِ بلند‌مدت و طول عمر بینجامد.

#پروتئین #سلامتی

منبع:
Budhathoki S, Sawada N, Iwasaki M, et al. Association of Animal and Plant Protein Intake With All-Cause and Cause-Specific Mortality. JAMA Intern Med. Published online August 26, 2019.

🔗 پوستر مقاله را در اینجا ببینید.

#سلامتی
@IranVEG
@VEGReferences
🔹وگنیسم یک مسئلۀ حقوق بشری است🔹

(بخش اول)

🔸بیشتر ما ارتباطی بین وگن شدن و رنج انسان‌ها‌ نمی‌یابیم. اصلاً چرا باید چنین کاری کنیم تا وقتی‌که میلیاردها حیوانِ پرورشی هر روز در سراسر جهان درحال رنج کشیدن‌اند؟

البته که تمرکز اصلی ما به عنوان وگن و فعال حقوق حیوانات، مبارزه برای حیوانات است. اما باید به خاطر داشته باشیم که زجر انسان‌ها هم جزئی اصلی از سیستم پرورش حیوانات است.

اگر شما هم با شنیدن این دلیل رایج برای مخالفت با وگن شدن که «من بیشتر به انسان‌ها اهمیت می‌دم تا به حیوانات» به ستوه آمده‌اید، بعضی از استدلال‌های زیر می‌توانند در بحث‌های بعدی‌تان مفید باشند.

🔸خب، چرا وگنیسم یک مسئلۀ حقوق بشری است؟

🔺اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در کشتارگاه‌ها

کار در کشتارگاه‌ها با اختلالات متنوعی مرتبط دانسته شده است، از جمله اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و PITS*¹ که کمتر شناخته شده، همچنین با وقوع بیشتر خشونت خانگی، سوء‌مصرف الکل و مواد مخدر همراه بوده است. ماهیتِ آسیب‌زا و اغلب خطرناک این کار باعث می‌شود که پر کردنِ پٌست‌های کشتارگاه‌ها سخت باشد. به همین دلیل کشتارگاه‌ها اغلب آسیب‌پذیرترین افراد جامعه را استخدام می‌کنند. در انگلستان 69% نیروی شغلیِ فرآوری گوشت، مهاجران اروپایی‌اند. پژوهشی توسط سازمان غیردولتی ِ GLA هشدار داد که گروه‌های جنایتکار، افراد خارجی را برای کار در صف کشتار سلاخ‌خانه‌های انگلستان قاچاق می‌کردند.

🔺مقاومت آنتی‌بیوتیکی

استفاده از آنتی‌بیوتیک در پرورش حیوانات تهدیدی بالقوه فاجعه‌آمیز برای سلامت عمومی به‌شمارمی‌آید. دامداری‌های صنعتی مکانی برای رشدِ بیماری‌ها بوده و به همین علت شدیداً متکی به آنتی‌بیوتیک‌اند. متأسفانه، آنتی‌بیوتیک‌ها همچنین به فراوانی به عنوان تقویت‌کنندۀ رشد برای «افزایش بهره‌وری» در صنعت گوشت مورد استفاده قرار گرفته‌اند. به عنوان مثال در آمریکا، 70% از آنتی‌بیوتیک‌هایی که از نظر پزشکی برای انسان‌ها حائز اهمیت‌اند، برای مصارف دام‌های پرورشی فروخته می‌شوند.

این سوءمصرفِ غیرضروری آنتی‌بیوتیک‌ها ممکن است معناهای نهفتۀ گسترده‌ای برای مردم سراسر جهان داشته باشد. لرد جیم اٌنِیل در گزارش دلهره‌آورش به سال 2016 پیش‌بینی کرد که «تا سال 2050، ممکن است سالانه 10 میلیون نفر از عفونت‌های ناشی از حشرات مقاوم به آنتی‌بیوتیک بمیرند». دنیایی را تصور کنید که در آن چیزی جزئی مثل زخمی روی انگشت، می‌تواند باعث مرگتان شود!

ادامه دارد...

@IranVEG
🔹وگنیسم یک مسئلۀ حقوق بشری است🔹

(بخش دوم)

🔺تقاصی که فقیرترین مردم جهان باید پس بدهند

اکنون دیگر همه‌مان از اثرات ویرانگر دامپروری روی سیاره‌ و آینده‌مان آگاهیم. اما آنچه اغلب نادیده گرفته می‌شود، این است که چگونه الگوهای تغذیۀ افراطی در «غرب»، فقیرترین جوامع جهان را همین حالا تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. خب چگونه خوردن یک برگر گوشتِ گاو در بریتانیا، خانواده‌ای را در فیلیپین تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؟

بیایید ابتدا به این واقعیت توجه کنیم که 1 نفر از هر 9 نفر در جهان، گرفتار سوءتغذیه‌ است. اما همچنان ما یک‌سوم غلاتِ تولیدی‌مان را به خورد حیوانات پرورشی می‌دهیم. با خلاص شدن از این واسطه، حیواناتِ پرورشی، و تخصیص مستقیم این محصولات به مردم، می‌توانیم 4 میلیارد نفر دیگر را نیز سیر کنیم!

تأثیر تغییرات اقلیمی هم‌اکنون نیز در برخی از فقیرترین کشورهای جهان قابل‌مشاهده است. در سال‌های اخیر هندوستان و بنگلادش شاهد طوفان‌های شدیدی بوده‌اند، درحالیکه خشکسالی شدیدی هم‌اکنون بیشتر قسمت‌های آفریقای زیرصحرایی، آسیا و... را تحت‌تأثیر می‌دهد.

2 میلیارد نفر در کشورهایی زندگی می‌کنند که درگیر تنش آبی‌اند، با این ‌حال تولید دام مسئول مصرف 70% آب شیرین جهان است. این در کنار 18% انتشار جهانی کربن است که توسط صنعت دامپروری تولید می‌شود. همۀ این‌ها برای محصولاتی است که نه تنها برای سلامتی به آن‌ها نیازی نداریم، بلکه درواقع برایمان مضر هم هستند!

🔺سلامت شما

اما بالاخره موضوعی به همان میزان حیاتی این است که مصرف محصولات حیوانی با لیستی بلند بالا از مشکلات سلامتی و بیماری‌های مزمن قویاً مرتبط دانسته شده است. گوشت‌های فراوری شده*² توسط سازمان بهداشت جهانی (WHO) جزو مواد سرطانزای درجه یک طبقه‌بندی شده‌اند، ضمن ‌اینکه مصرف لبنیات با افزایش ریسک سرطان پروستات، سرطان پستان و بیماری‌های قلبی مرتبط دانسته شده است.

کاملاً روشن است که اثرات منفی دامپروری فقط خودِ حیوانات را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهند. پتانسیل این اثرات منفی برای تأثیرگذاشتن بر همۀ ما، تا حدی زیاد است که دیگر نمی‌شود منکر آن بود.

پی‌نوشت‌های مجموعۀ وگ:

*¹ پی‌آی‌تی‌اِس (PITS) نوعی علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است که در آن فرد نقش قربانی یا نجات‌دهنده در سانحه را ایفا نمی‌کند، بلکه نقشی فعال در ایجاد آسیب دارد. افرادی که از PITS رنج می‌برند، ممکن است سرباز، مأمور اعدام یا پلیس‌ باشند، نقش‌هایی که در آن‌ها ایجاد آسیب از جمله قتل، از نظر اجتماعی مورد قبول یا حتی مورد انتظار از آن‌هاست.

*² مثال‌هایی از گوشت‌های فراوری شده:
بِیکِن، ژامبون، هات‌داگ، سوسیس، کالباس، گوشت‌های کنسروی، شور، دودی، خشک‌شده وچرخ‌شدۀ دارای مواد نگهدارنده

🔹مطالب مرتبط:
▫️حقوق بشر و حقوق حیوانات: دو روی یک سکه
▫️یعنی همه‌ی مشکلات دیگر حل شده که شما نگران حیواناتید؟!
▫️چرا برای خودمان غذا تهیه نکنیم؟
▫️مقاومت آنتی‌بیوتیکی و رژیم غذایی
▫️چرا وگن شدن یکی از تأثیرگذارترین راه‌ها برای مقابله با تغییر اقلیم است؟
▫️اگر آمریکا وگن می‌شد، جمعیتی ۳۲۷ میلیونی غذای کافی برای خوردن داشتند، آن هم دو بار
▫️با گیاهخوار شدن می‌توان انتشار گازهای گلخانه‌ای را تا دو-سوم کاهش داده و جان میلیون‌ها نفر را نجات داد

منبع:
Veganism Is a Human Rights Issue - Here's Why
#عدالت
#حقوق_بشر
#مقاومت_آنتی‌بیوتیکی
#امنیت_غذایی

@IranVEG
«زمانی فرا می‌رسد که سکوت، خیانت است.»

-مارتین لوتر‌ کینگ جونیور

@IranVEG
مزۀ محصولات حیوانی را دوست دارم و نمی‌توانم ترکش کنم⁉️

(بخش اول)

درواقع همه‌ چیز به همین ختم می‌شود، اصلی‌ترین دلیلی که باعث می‌شود مردم محصولات حیوانی بخورند این است که مزه‌اش را دوست دارند. خاطرم هست برای من هم دقیقاً همین‌طور بود. درواقع من هم مثل بیشترِ مردم، عاشق مزۀ محصولات حیوانی بودم. فکر می‌کنم یکی از ناراحت‌کننده‌ترین چیزها دربارۀ این بهانه، همین است که صراحتاً اقرار می‌کند تمایلات شخصیِ فرد در مزه‌‌ای که ترجیح می‌دهد، در مقایسه با امور اخلاقیِ مرتبط با زندگی یک حیوان و مرگِ بدون شک وحشتناکش، مهم‌تر است.

با این‌حال، اشخاصی که از این بهانه استفاده می‌کنند واقعاً باور ندارند مزه‌‌ای که ترجیح می‌دهند، مهم‌تر از زندگی یک حیوان است (اکثر افرادی که با آن‌ها صحبت می‌کنم چنین باوری ندارند)، بلکه موضوع از این قرار است که چون تابه‌حال هرگز در این‌باره از آن‌ها سوالی نشده بوده، هیچ‌وقت مجبور نبودند با واقعیتِ این امر روبه‌رو شوند که با اعمال‌شان مزه‌‌ای را که می‌پسندند بالاتر و مهم‌تر از جان حیوانات در نظر می‌گیرند. برای همین است که وقتی مردم به من می‌گویند «عاشق مزۀ گوشت‌‌ام» یا «هیچ‌وقت نمی‌تونم بی‌خیال پنیر بشم»، دوست دارم از آن‌ها بپرسم «به نظرت حس چشاییِ تو، با ارزش‌تر از زندگیِ یک حیوونه؟». اکثر مردم جوابشان نه خواهد بود اما اگر کسی گفت بله، حتماً بپرسید چرا چنین نظری دارد.

یکی از اشکالات بزرگ چنین بهانه‌ای این است که ادعا دارد ما نباید به دلیل رفتارهای غیراخلاقی‌مان مسئول دانسته شویم چون امیال خودخواهانه‌مان آن قدر قوی‌اند که نمی‌شود سرکوب‌شان کرد و بنابراین به‌لحاظ اخلاقی نباید برای کارهایی که می‌کنیم پاسخگو باشیم و در نتیجه از این طریق در پی تأیید یک رژیم غذایی‌ غیروگن است.

اما خط قرمز ما کجاست؟ آیا اگر در دادگاه هم قاتل برای دفاع از خود بگوید «اما هیچ‌وقت نمی‌تونم دست از کُشتن بردارم چون خیلی ازش لذت می‌برم»، چنین استدلالی موضوعیت دارد؟

برای توجیه اخلاقیِ چیزی، باید از لَذات حسی خودمان فراتر برویم. زحمتی که افراد مثلاً با کنار گذاشتن پنیر متحمل می‌شوند، حتی اندکی هم با دردی که یک گاوِ شیری از سر می‌گذارند به خاطر این‌که مکرراً به‌زور باردار می‌شود، بچه‌هایش را از او می‌گیرند و به شکل دردآوری شیرش را با دستگاه می‌کشند تا وقتی که بالاخره آنقدر ضعیف می‌شود که توانایی شیردهی ندارد و به کشتارگاه فرستاده می‌شود، قابل‌قیاس نیست.

#پاسخ_به_نقد

ادامه دارد...
@IranVEG