کانال گیاهخواری VEG🕊
5.47K subscribers
687 photos
221 videos
48 files
392 links
لینک کانال‌ها و گروه‌های مجموعه‌ی گیاهخواری وگ (VEG) :
@linkVEGG

ارتباط با ما:
@hamid_delbari
Download Telegram
🎬 فهرست مستندهای مرتبط با وگنیسم

- چنگال غذاخوری علیه چاقوی جراحی
- توطئه گاوی
- کدوم سلامتی
- سرگذشت دامداری که وگان شد
- مسابقهٔ انقراض
- زنجموره

برای تماشای ویدیوهای بیشتر، از کانال @VEGMedia دیدن کنید.

@VeganFAQ
🔹رتبه‌بندی غذاها براساس ردپای کربن🔹

👣 ردپای کربنِ غذا، گازهای گلخانه‌ای است که در مراحل کاشت محصولات زراعی، پرورشِ حیوانات، دام‌داری، فرآوری، حمل‌ونقل، نگهداری، پختن و دور ریختن غذایی که می‌خورید تولید می‌شود.

🔥 جدول زیر گازهای گلخانه‌ای تولید شده به ازای یک کیلوگرم از هر غذا را نشان می‌دهد. این جدول کل گازهای گلخانه‌ای تولید شده در مزرعه، کارخانه، مسیر [حمل‌ونقل]، فروشگاه و در خانه‌تان را شامل می‌شود. همچنین نشان می‌دهد برای تولید همان اندازه گاز گلخانه‌ای، باید چند کیلومتر رانندگی کنید. مثلاً برای تولید گازهای گلخانه‌ای معادل خوردن یک کیلوگرم گوشت گاو، باید 101 کیلومتر رانندگی کنید.

🍽 گوشت، پنیر و تخم‌مرغ بیشترین ردپای کربن را دارند. ردپای کربن میوه‌ها، سبزیجات، لوبیا‌ها و مغزها بسیار کمتر است. با پیش رفتن به سوی رژیم غذایی‌ای عمدتاً گیاهی می‌توانید تأثیر بزرگی روی ردپای کربن فردی‌تان داشته باشید.

#محیط_زیست #تغییر_اقلیم

منبع:
greeneatz
🔹اگر حیوانات دوستتان باشند، آیا می‌توانید دامدار باشید؟🔹

🔺جی وایلد بعد از مرگ پدرش در سال 2011، مزرعۀ خانوادگی‌شان در شهرستان داربی‌شرِ انگلستان را که مختص پرورش گوشت گاو بود به ارث می‌برد و خیلی زود خود را در موقعیتی شدیداً دشوار می‌یابد. با بیش از 25 سال وجترین بودن، همچنان که زمانِ بیشتر و بیشتری برای گله‌اش می‌گذاشت، دغدغه‌مندی عمیق او برای حیوانات هم بیشتر می‌شد. وقتی به این نتیجه رسید که آن‌ها به جای این که فقط «واحدهایی برای تولید» باشند، افرادی‌اند که زندگی درونی غنی‌ای دارند، در نهایت به جایی رسید که بارِ عاطفی فرستادن دام‌هایش به کشتارگاه برای او غیر قابل‌تحمل شد. وایلد و همسرش خدیجه، در ‌‌[فیلم کوتاه] 73 گاو، به یاد می‌آورند چگونه به این نتیجه رسیدند که دست به انتخابی چالش برانگیز از نظر محاسباتی و اقتصادی بزنند: گذار به مزرعه‌ای وگن برای تولید محصولات زراعی.

🔺این مستند کوتاهِ مالیخولیایی و در عین حال تکان دهنده و به شکل ظریفی امیدبخش، به کارگردانی اَلکس لاکوود، به شکل ماهرانه‌ای پیچیدگی‌های فرایند تصمیم‌گیری وایلد را دنبال می‌کند. و در همین حین از نواحی روستایی انگلستان فراتر می‌رود و از بینندگان می‌خواهد تا پیچیدگی‌های اخلاقی خوردن حیوانات را به حساب آورند.

#کشاورزی #دامداری #کشاورزی_ارگانیک_وگان

منبع:
Aeon

مستند کوتاه 73 گاو را با زیرنویس فارسی ببینید.

🔗 کیفیت بالاتر

@IranVEG
Forwarded from آشپزی وگان (Lale🌿)
🍟بشقاب سوخاری
👩‍🍳دستور از لاله شاه‌محمدی
🍴وگان-پخته

دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/380

@AshpaziVegan
Forwarded from رسانه VEG🌱 (Kimia Moezzi)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
راز و رمزهای بازاریابی غذا؛
آنچه صنایع غذایی نمی‌خواهند شما بدانید.

#اخلاقی #عدالت
@VEGMedia
@IranVEG
حیوانات حقوق ما را رعایت نمی‌کنند. درنتیجه، ما هم مجبور نیستیم حقوق آن‌ها را رعایت کنیم ⁉️

موارد فراوانی پیش آمده و می‌آید که یک شخص، گرچه حقوقی دارد، اما نمی‌تواند حقوق دیگران را رعایت کند. نمونه‌ی بارزش کودکان و نوجوانان‌اند... و نیز آدم‌هایی که مخشان عیب دارد یا به‌کلی دیوانه‌اند. آدم عاقل نمی‌گوید که چون بچه و یا دیوانه از روی نادانی حقوق مرا رعایت نمی‌کند، پس من حق دارم که حقوقش را رعایت نکنم! درست برعکس، مایی که خودمان را بالغ و عاقل می‌دانیم، برای خودمان وظیفه قائل می‌شویم که حقوق این‌گونه اشخاص را هرچه بهتر رعایت کنیم، گرچه نمی‌توانیم ایشان را موظف کنیم که حقوق ما را به‌خوبی رعایت کنند.
آنچه در مورد کودکان و دیگر انسان‌های نابالغ و یا ناعاقل صدق می‌کند، بی‌کم‌وکاست در مورد همه‌ی دیگر حیوانات نیز صدق می‌کند... چراکه به‌خوبی می‌دانیم که حیوان‌های ناانسان، درست به‌همین دلیل که انسان نیستند، هیچ وظیفه ندارند که حقوق ما را رعایت کنند! یکی از مهمترین اصول فلسفه‌ی اخلاق همین است: اینکه دیگری حقوق ما را رعایت نکند به ما حق نمی‌دهد که حقوقش را رعایت نکنیم.

#پاسخ_به_نقد #اخلاقی

برشی از مقاله‌ی «آشنایی با فلسفه‌ی حقوق حیوانات» نوشته‌ی پروفسور تام ریگان، ترجمه‌ی مهرداد مهربان.
@IranVEG
خوردن حیوانات انتخاب شخصی من است⁉️

🔺«به عقیده‌ام احترام بذار!»، «گوشت خوردن انتخاب شخصی منه، عقاید خودتو بهم تحمیل نکن!». از بین تمام بهانه‌هایی که برای دفاع از خوردن محصولات حیوانی استفاده می‌شود، احتمالاً این مورد رایج‌ترین است. آیا خوردن محصولات حیوانی انتخابی شخصی است یا قضیه پیچیده‌تر از این حرف‌هاست؟

🔺این یکی بهانۀ جالبی است چون که واقعاً هم یک انتخاب است، شخص به‌گونه‌ای آگاهانه انتخاب می‌کند لاشۀ حیوانات مُرده و ترشحاتشان را بخورد، به همان شکلی که شخصی نژادپرست، آگاهانه نژادپرست‌بودن را انتخاب می‌کند یا شخصی متجاوز، آگاهانه تجاوزکردن را انتخاب می‌کند. با استفاده از این منطق کتک‌زدن سگ یا گربه‌ هم اخلاقاً مجاز خواهد بود چرا که آن هم انتخابی شخصی است. در چنین موقعیتی از آن شخص بپرسید: «اگه انتخاب شخصی یه نفر این باشه که از یه سگ سوءاستفاده کنه، اینجور کاری از نظر اخلاقی مجاز می‌شه؟».

🔺مشکل اینجاست که وقتی غیروگن‌ها از این استدلال استفاده می‌کنند، یا کاملاً فراموش کرده‌اند محصولات حیوانی‌شان از موجودی زنده به‌دست‌آمده، یا به‌حدی به حیوانات بی‌اعتنا هستند که دیگر حاضر نیستند به زندگی‌ای که غذایشان داشته فکر کنند، چون تصور می‌کنند مصرف محصولات حیوانی فقط بر خودشان اثر می‌گذارد.

🔺پس وقتی شخص وگنی می‌خواهد فردی غیروگن را مطلع کند، با این بهانه روبرو می‌شویم که «تو باید به دیدگاه بقیۀ مردم هم احترام بذاری». اما واقعاً ما وگن‌ها به نظر دیگران احترام می‌گذاریم.

🔺ما به نظر 56 میلیارد حیوان خشکی‌زی که هرسال به‌قتل‌می‌رسند و نمی‌خواستند بمیرند احترام می‌گذاریم. ما به نظر گاوهای شیری و مرغ‌های تخم‌گذاری که بدنشان به لحاظ جنسی مورد سوءاستفاده و بهره‌کشی قرار می‌گیرد و برایشان هیچ ارزشی قائل‌ نمی‌شویم و با آنها مانند کالاهایی دورانداختنی رفتار می‌شود، احترام می‌گذاریم.

🔺ما به نظر 2 تا 2.7 تریلیون ماهی و حیوانات دریایی که از سکونتگاه طبیعی‌شان بیرون کشیده شده و خفه می‌شوند یا به‌خاطر فشارِ روی هم تلنبار شدن می‌میرند، احترام می‌گذاریم.

🔺ما به نظر حیواناتی که کتک خورده و شکنجه شده‌اند تا برای سرگرمی ما در سیرک شیرین‌کاری کنند و رفتاری غیرطبیعی بروز دهند، احترام می‌گذاریم.

🔺ما به نظر انسان‌هایی که آن‌ها هم قربانی سیستم‌های بهره‌کشی از حیوانات‌اند و حتی به نظر مخاطبمان، یعنی این نظر که احتمالاً می‌خواهند زندگی سالم و طولانی‌ای داشته باشند، احترام می‌گذاریم، ازطریق اهمیت کافی قائل شدن برای گفتن اینکه مصرف محصولات حیوانی خطر مبتلا شدنشان را به سرطان، دیابت، سکته، زوال عقل، بیماری قلبی و تمام دیگر بیماری‌هایی که مثل طاعون به جان جامعه‌مان افتاده‌اند، بسیار افزایش می‌دهد.

🔺پس وقتی افرادی چنین معترضانه می‌گویند به نظرات دیگران احترام بگذاریم، سؤال این است که به‌جز دیدگاه خودشان، آیا دیدگاه‌های دیگر را هم به‌حساب‌می‌آورند؟

🔺وقتی اعلام می‌کنند خوردن محصولات حیوانی انتخاب شخصی آن‌هاست، پس تکلیف انتخاب شخصی تمام آن موجودات دیگر، چه انسان و چه غیرانسان، که زندگی‌شان حقیر و بی‌معنی دانسته می‌شود تا مردم بتوانند با مصرف محصولاتی که از مرگ و ترس آن‌ها تهیه شده‌ بدن خود را مسموم کنند، چه می‌شود؟

🔺اخلاقاً مجاز نیست که قتلی انجام شود صرفاً به این دلیل که قاتل شخصاً تصمیم گرفته مرتکب قتل شود. اخلاقاً مجاز نیست که تجاوز صورت گیرد صرفاً به این دلیل که فردِ متجاوز شخصاً تصمیم گرفته تا تجاوز کند. کتک زدن سگ اخلاقاً مجاز نیست صرفاً به این دلیل که فردِ بدرفتار، شخصاً تصمیم گرفته سگ را بزند و پرداخت پول برای بهره‌کشی و کُشتن حیوانات اخلاقاً مجاز نیست صرفاً به این دلیل که فردی غیروگن، شخصاً انتخاب کرده که برای بهره‌کشی و کشتن حیوانات پول بدهد.

🔺وقتی کسی از استدلال «انتخاب شخصی» استفاده می‌کند، به‌سادگی از او بپرسید «پس انتخاب شخصی حیوونی که می‌خواسته زندگی کنه چی؟ انتخاب اون رو هم در نظر گرفتی؟».

#پاسخ_به_نقد
#انتخاب_شخصی
#اخلاقی

[تهیه‌کننده: سینا مومنی]

منبع:
30 non-vegan excuses & how to respond to them, Earthling Ed, pp. 9-12.

@IranVEG
🔹 یکی از قاب‌های گُل‌آرا سجادیان. از مجموعه‌ای که او از کشتارگاهِ تهران عکاسی کرده‌است. عکسی تاثیرساز، غم‌انگیز و البته مملو از بداعت در کادربندی. سیلانِ خونِ غلیظ و روانی که در نیمه‌ی پایین تصویر در حالِ حرکت به نظر می‌رسد و چهره‌ی گوساله‌ای که منتظرِ نوبتِ ذبحِ خود است یا به انتهایِ جان‌اش نزدیک می‌شود. عکاس طیفی از رنگ‌ها را کنار هم چیده که نوعی کُندی و تامل در عکس می‌سازد. اُمبرتو اکو در تاریخِ زشتی به ما یادآوری کرد که بخش عمده‌ای از تاریخِ هنر نه تجسم و خلقِ امرِ مالوفِ زیبا که از قضا تثبیتِ عنصری‌ست زشت که در فرایندی خلاقانه تبدیل می‌شود به اثرِ هنری. در نیمه‌ی دوم قرنِ نوزدهم بودلر نمادی شد از این راوی زشت. شعرِ لاشه که در این تصویر می‌توانم نشانی از آن ببینم منتها با جغرافیا و وضعیت متفاوت. این‌که حقِ کشتن یا نکشتن را در بابِ حیوانات به بحث بگذاریم امری‌ست تاریخی، اما کارِ عکاس نمایش این وضعیت است. زمانی دکارت مدعی بود حیوانات فاقد روح هستند و دستِ تطاول بر آن‌ها گشودن مجاز، اما بعدِ بحث‌های متاخرتر مفهومِ سلاخ‌خانه وارد ادبیات و هنر شد. مکانی که عکاس با ترکیبِ بدنِ آماده‌ی کاردخوردن، جوی خون و رگه‌های نازک خون و مسیر فلزی آن را نمایش داده است. سلاخ‌خانه یا به تعبیر نرم‌تر، کُشتارگاه مفهوم و تصویری‌ست که بسیاری نمی‌خواهند به آن بیندیشند. یک مکان تعمدن فراموش شده. تصویر بدنِ آماده‌ی بی‌خون‌شدنِ حیوان و نگاه‌اش به جوی خون و ازپادرآمدن‌اش یک امر تاریخی تکرارشونده است. خونی که عینِ جان است در این وضعیت تبدیل می‌شود به اُبژه‌‌ی مرگ. تعارضی که در بافت و شناختِ این خون وجود دارد همیشه‌گی‌ست. خون به‌عنوان امری باستانی تصاویر مختلفی را به ذهن متبادر می‌کند، از مذهبی‌ترین تا بیان‌گرترین. اما خونِ این عکس تصویری‌ست از مرگِ محتومی که چشمِ گوساله آن را زیر نظر دارد. قهرمان تصویر «چشمِ گوساله» است. چه بدنش فاقد هر نوع خوانشی شده به‌خاطر فروافتادن و این چشمِ نیمه‌جان است که خونِ مقابل را روایت می‌کند و عملن حس‌آمیزی عکس از همین امر برمی‌آید. در نگاهی دیگر حرکتی عجیب در عکس وجود دارد. حرکت بدن به سمتِ راست و خون به سمتِ چپ. تبدیلِ گوشت و تن به خون و سرخی و این میان اتفاقِ بزرگ رخ می‌دهد. بدن از هم گسلانده شده و آماده‌ی شروعِ روزگار شقه‌شده‌گی و هضم. بسیاری از مخاطبان این هضم را در فرایند خوردن درک می‌کنند اما محوِ بدنِ جانور و تبدیل‌شدن‌اش به مایعِ غلیظ سرخ است که به بودن‌اش پایان می‌دهد. سَلَخَ معناهای متفاوت دارد که از پوست‌کندن مشهورترین‌شان است. بی‌پوستی.

– برگرفته از اینستاگرام مهدی یزدانی‌خرم
@IranVEG
🔹چگونه از دیابت نمیریم🔹

🔺از دهۀ 1930 می‌دانسته‌ایم که دیابتِ نوع دو، با رژیمی گیاه‌پایه قابل پیش‌گیری، متوقف‌کردن و واپس راندن است.
با پنج سال پیروی از این رژیم، حدود یک‌چهارم از بیماران مبتلا به دیابت در آن پژوهشِ اولیه، توانستند مصرف انسولین را به‌طور‌کامل کنار بگذارند.

🔺با این‌حال، رژیم‌های گیاه‌پایه نسبتاً کم‌کالری‌اند. آیا امکانش هست که دیابتِ این افراد صرفاً به دلیل کاهش زیادِ وزن بهتر شده باشد؟ برای حل این مسئله به پژوهشی نیاز داریم که در آن، افراد از رژیم غذایی‌ای سالم پیروی کنند اما مجبور شوند آن‌قدر زیاد غذا بخورند که اصلاً وزن کم نکنند. آنگاه می‌توانیم متوجه شویم آیا رژیم‌های گیاه‌پایه، فراتر از این کاهش وزنِ آسان، فواید خاص دیگری هم دارند یا نه. برای چنین مطالعه‌ای باید 44 سال صبر می‌کردیم، که در ویدیوی زیر آن را توضیح داده‌ام.

🔺افراد موردِ مطالعه هر روز وزن می‌شدند. اگر شروع به کاهشِ وزن می‌کردند، به خوردن غذای بیشتر مجبور می‌شدند، آن‌قدر بیشتر که درواقع برخی از شرکت‌کننده‌ها نمی‌توانستند آن‌همه غذا را بخورند. با این‌حال آن‌ها در نهایت با این وضعیت انطباق پیدا کردند، درنتیجه با وجود محدود کردن مصرفِ گوشت، تخم‌مرغ، لبنیات و هله‌هوله‌جات هیچ تغییر چشمگیری در وزن رخ نداد.

🔺آیا رژیم غذایی گیاه‌پایه بدون کاهش وزن هم کمکی ‌کرد؟ نیاز کلی به انسولین حدوداً 60% کاهش یافت و نیمی از افراد مبتلا به دیابت توانستند انسولین را کاملاً کنار بگذارند؛ تکرار می‌کنم، بدون هیچ تغییری در وزنشان. این امر چند سال طول کشید؟ اصلاً به سال هم کشیده نشد. حدوداً 16 روز طول کشید. فقط 16 روز.

🔺می‌خواهم موضوع را کاملاً روشن کنم، دربارهٔ افرادی صحبت می‌کنیم که 20 سال دیابت داشته و روزانه 20 واحد انسولین تزریق می‌کرده‌اند؛ سپس، بعد از ‌حدودِ 13 روز، به لطف پیروی از رژیمی گیاه‌پایه در کمتر از دو هفته -حتی بدون کاهش وزن- مصرف انسولینشان را کاملاً قطع کردند. حیرت‌انگیز است. بیست سال دیابت و بعدْ کنار گذاشتن انسولین در کمتر از دو هفته. بیست سال دیابت داشتند، چون هیچکس دربارۀ رژیمی گیاه‌پایه به آن‌ها چیزی نگفته بود. دهه‌ها بود که آن‌ها فقط 13 روز با رهایی از دیابت فاصله داشتند.

🔺در ویدیو، از بیمارِ شماره 15 داده‌هایی را نشان می‌دهم:
مصرف 32 واحد انسولین در گروه کنترل و سپس 18 روز پس از شروع رژیمی گیاه‌پایه، قطع کامل مصرف انسولین. قند خون پایین‌تر، درحالیکه 32 واحد انسولین کمتری مصرف می‌کرد. این است قدرت گیاهان. و این نتیجه بدون هیچ کاهش وزنی بود. این شخص، تا این حد بهبود پیدا کرد.

🔺به‌علاوه، کلسترول‌شان حسابی و تا زیر 150 پایین آمد. نظر به اینکه «تغييرات اندک در رژيم غذايی معمولاً فقط باعث کاهشی اندک در کلسترول ال‌دی‌ال می‌شود» می‌خواهید ديابت‌تان چقدر محدود شود؟
«هرچیزی در حد تعادل‌» احتمالاً حقیقی‌تر از آن چیزی است که مردم فکرش را می‌کنند. تغییرات اندک در رژیم غذاییِ افراد مبتلا به دیابت می‌تواند باعث اندکی کوری، اندکی نارسایی کلیوی و اندکی قطع عضو، شاید فقط در حد چند انگشت، شود. تغییر مختصر و میانه‌روی در همه چیز لزوماً خوب نیست. آن گزارش خبری از مطالعه‌ای را به یاد ‌آورید که در آن ادعا شده بود رژیم‌های غذایی‌ شامل گوشت، تخم‌مرغ و لبنیات زیاد، ممکن است به همان اندازۀ سیگار کشیدن، برای سلامتی مضر باشند و به این امر اشاره داشت که افرادی که پروتئین حیوانی زیادی می‌خورند، چهار برابر خطر بیشتری برای مرگ ناشی از سرطان یا دیابت دارند. اگر به خود مطالعه رجوع کنید، خواهید دید که این ادعا اصلاً درست نیست. آن‌هایی که پروتئین حیوانیِ زیادی خورده بودند، خطر مرگ ناشی از دیابتشان فقط 4 برابر نبود، بلکه درواقع آن‌ها 73 برابر خطر بیشتری برای مرگ داشتند. افزایش 73 برابری خطر. و افرادی که میانه‌روی را انتخاب کردند، یعنی مقادیر اندکی پروتئین حیوانی مصرف می‌کردند، در معرض خطر 23 برابری مرگ ناشی از دیابت بودند.

سلامت باشید

دکتر مایکل گرِگِر

📎ویدیوی مرتبط با متن را در اینجا مشاهده کنید.

منبع:
How Not to Die from Diabetes

#دیابت #سلامتی

@IranVEG
Forwarded from آشپزی وگان (zahra shahsavand 🌱)
🥔 خوراک پشندی
👩‍🍳 دستور از زهرا شاهسوند
🍽 وگان- پخته

دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/399
@AshpaziVegan
صدای بی‌صدایان باشیم.

اثر: نگار شمس
@IranVEG
«حیواناتِ بی‌دفاع به‌دقت از بدن‌شان محافظت می‌کنند. برای ما گوشت صرفاً یک وعدهٔ شام است، اما برای آن‌ها تمام زندگی‌شان.»

- تی. کِیسی برِنِن

@IranVEG
یادداشتی برای یادبود دکتر بسکی، پدر طبیعت ایران - روزنامه شهروند ۲۴ مرداد ۱۳۹۸

به‌پاس ۵ دهه تلاش برای گسترش خامگیاهخواری و حفاظت از محیط زیست در ایران
@IranVEG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹زیرنویس فارسی مصاحبهٔ کریس هِجِز با پروفسور گری فرانسیون، استاد حقوق دانشگاه راتگِرز و محقق فلسفهٔ حقوق حیوانات، دربارهٔ انتقادهایی که از وگنیسم می‌شود، تاثیر صنعت دام‌پروری بر اکوسیستم و اینکه آیا گیاه‌خواری انتخابی اخلاقی است یا نه.

کیفیت بالاتر
@noanimaltestin
Forwarded from VEG منابع و رفرنس‌های (Hamid delbari🌱)
🔹ارتباط میان الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه و خطر ابتلا به دیابت نوع دو، مروری نظام‌مند و فراتحلیل🔹

(ترجمۀ نکات کلیدی مقاله)

🔸پرسش: نقش الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه در پیش‌گیری اولیۀ دیابت نوع دو بین بزرگسالان چیست؟

🔸یافته‌ها: در این مرورِ نظام‌مند و فراتحلیل مطالعات مشاهده‌ایِ آینده‌نگر که ارتباط میان الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه و خطر ابتلا به دیابت نوع دو بین بزرگسالان را ارزیابی می‌کند، پیروی بیشتر از الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه با خطر کمتر ابتلا به دیابت نوع دو در ارتباط است؛ این ارتباط هنگامی که غذاهای گیاهیِ سالمی همچون میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل [برنج قهوه‌ای و نان سبوس‌دار]، حبوبات و مغزیجات در الگوی غذایی جای داشته‌اند، قوی‌تر بوده است. یافته‌های پژوهش به طور گسترده‌ای در چندین زیرگروهِ از پیش تعیین شده و در تحلیل حساسیت، سازگار بود.

🔸مفهوم: پیروی از الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه، به‌خصوص آن‌هایی که غنی از گیاهانِ سلامتی‌بخش‌اند، با خطر کمتر ابتلا به دیابت نوع دو در ارتباط است.

🔻پی‌نوشت: در تعریف این مطالعه از الگوهای تغذیه‌ای گیاه‌پایه، رژیم‌های غذایی وجترین و وگن هم به حساب آورده شده‌اند.

#دیابت #سلامتی

منبع:
Qian F, Liu G, Hu FB, Bhupathiraju SN, Sun Q. Association Between Plant-Based Dietary Patterns and Risk of Type 2 Diabetes: A Systematic Review and Meta-analysis. JAMA Intern Med. Published online July 22, 2019.


@IranVEG
@VEGReferences
🔹رشته مقاله بوم‌فمینیسم، قسمت سوم: سبد غذایی ما در مبارزه با مردسالاری🔹

(بخش اول)

در قسمت اول این رشته مقاله به بازشناسی مفهوم بوم‌فمینیسم یا اکوفمینیسم پرداختیم و در بخش دوم به نقش زبان و ادبیاتِ جنسیت‌زده در شکل‌گیری و تداوم بخشیدن به فرهنگ خشونت علیه زنان، گروه‌های جنسی و جنسیتی به حاشیه رانده شده، طبیعت و حیوانات پرداختیم. یادآوری می‌کنیم که جنسیت و سکشوالیته یکی از عوامل امتیازبخشی و یا تبعیض در جوامع امروز است و نژاد و قوم و سطح آموزش و غیره هم از جمله همین عوامل هستند که برخورد اکثریت غالب کنونی با همه گروه‌های به حاشیه رانده‌شده از یک الگو پیروی می‌کند. در این قسمت، درباره‌ی جنبه‌ی دیگری از فرهنگ خشونت صحبت می‌کنیم که شاید کمتر در موردش صحبت شده باشد، و آن فرهنگ گوشت‌خواری و ارتباطش با جنسیت‌زدگی است؛ اینکه دیدگاه «فمینیسمِ وگان» دراین‌باره چیست و چه راهکارهایی را به ما ارائه می‌دهد.

چند سال پیش وقتی‌ من و همسرم که یک مرد ایرانی است،  با هم تصمیم گرفتیم که وگان (گیاهخوار کامل) شویم، برای خودمان دلایل متفاوتی داشتیم؛ از دلواپسی برای محیط زیست گرفته، تا مخالفت با کشتار و خشونت علیه حیوانات، تا اهمیت‌دادن به سلامتی بدنمان. ولی من تا آن زمان هیچگاه به این موضوع فکر نکرده بودم که انتخاب‌های غذایی ما هم مثل تمام رفتارهای ریز و‌ درشتمان می‌توانند در قالب‌های جنسیتی بگنجند. اولین پیک‌نیک بهارانه‌ی آن سال با دوستانمان، گوش‌های منِ فمینیست را به شدت تیز کرد!

اولین دورهمی دوستانه بعد از وگان شدن ما بود و متفاوت با همیشه، ما در خوردن جوجه‌کباب و ماست‌ و موسیر شریک دوستانمان نبودیم. تعجب بعضی از دوستان و آشنایان از وگان شدن همسر من –و نه من!– و عکس‌العمل‌هایی چون: “طفلی رو مجبور کردی؟!”، “خوب پس اون چی می‌خوره؟”، “آخی بیچاره رو از گوشت گرفتی!”، مرا متوجه این موضوع کرد که گوشت‌خواری در فرهنگ ما ایرانی‌ها مثل خیلی فرهنگ‌های دیگر، فعالیتیست «مردانه»! هنوز هم که چندین سال از وگان شدن من و همسرم می‌گذرد، ما شاهد اینگونه عکس‌العمل‌ها هستیم، اینکه گیاه‌خوار بودن «تصمیمی زنانه» است و اگر مردی گیاهخوار می‌شود حتماً یا مجبور بوده یا دنبال‌کننده، یا شاید «به اندازه کافی مرد» نبوده!

فرهنگی که اعتقاد دارد «مرد باید گوشت بخورد»، خوردن محصولات حیوانی را جزئی از هویت و بیان جنسیتی مردانه می‌داند، هویتی که با گوشت نخوردن می‌لغزد و زیر سوال می‌رود. این همان فرهنگیست که نمی‌پذیرد مرد در آشپزخانه کار کند، یا دوخت و دوز کند یا لباس گل‌گلی بپوشد! فرهنگی که مرد را در مقابلِ زن می‌بیند.

«کارول آدامز»، اکوفمینیست و فعال حقوق حیوانات، در کتاب «سیاست جنسی گوشت» نشان می‌دهد که گوشت‌خواری و سیاست‌های پشت آن یکی از مهمترین عوامل پابرجا ماندن کلیشه‌های جنسیتی هستند. آدامز در نوشته‌های خود به ارتباط و در‌هم‌تنیدگی گوشت‌خواری با زن‌ستیزی می‌پردازد و گیاه‌خوار بودن را یکی از راه‌های مبارزه با مردسالاری می‌داند. همانطور که در بخش دوم این مقالات هم مرور کردیم، ادبیات مردسالارانه با تشبیه زنان و حیوانات به یکدیگر استثمار هر دو گروه را توجیه می‌کند، فرهنگ گوشت‌خواری هم با اُبژه نشان دادن حیوانات و زنان و به‌طور کلی «غیر مردان» در تبلیغات و رسانه‌ها، سوءاستفاده از آن‌ها و مصرفشان را عادی جلوه می‌دهد‌. آنچه ما در تبلیغات مربوط به رستوران‌ها و مواد غذایی حیوانی می‌بینیم، نشانی از حیوان زنده و یا مراحل تبدیل شدن آن حیوان زنده به غذایی که در بشقاب ما خورده می‌شود، ندارد. این ایده، که «مدلول غایب» نامیده می‌شود، کشتن حیوان را از چشم ما پنهان نگه می‌دارد تا بین انسان و حیوان از نظر ذهنی و احساسی فاصله ایجاد کند، و وجدان ما را از توجه به اینکه غذایی که داریم می‌خوریم زمانی موجود زنده‌‌ی دیگری همانند خودِ ما بوده، باز دارد، موجود زنده‌ای که همچون ما درد و شادی را حس می‌کند و دارای احساس و خودآگاهیست. در همین راستا می‌توانیم به حیوان‌های ماده اشاره کنیم که مدلول غایب در مصرف محصولات لبنی و تخم‌مرغ هستند.

بله! حیوانات ماده نه به شکل طبیعی بلکه به صورت بی وقفه مورد تجاوز برای لقاح اجباری و مجبور به باردارشدن هستند تا صنعت گوشت و لبنیات، منتفع این جمعیت بزرگ از گوشتخواران و لبنیات‌خواران باشد. براساس داده‌های موسسه‌ی «فارم سنکچوئری»، عمر طبیعی گاوهای شیرده حدود بیست سال است ولی می‌توان گفت تمام گاوهایی که برای صنعت لبنیات نگهداری می‌شوند، بعد از کمتر از پنج سال که به صورت مرتب و به دنبال تجاوز برای لقاح باردار شده‌اند، برای مصرف گوشتشان به سلاخ‌خانه فرستاده می‌شوند.

ادامه دارد...

@IranVEG
🔹رشته مقاله بوم‌فمینیسم، قسمت سوم: سبد غذایی ما در مبارزه با مردسالاری🔹

(بخش دوم)

در طول دوره‌ی کوتاه شیردهیِ گاو ماده، گوساله‌های او به محض به دنیا آمدن از مادرشان جدا می‌شوند و در صورت نر بودن به سلاخ‌خانه فرستاده می‌شوند، و شیری که برای گوساله‌ها در بدن مادرشان تولید شده به مصرف صنعت لبنیات درمی‌آید.
 
فرهنگی که حیوان زنده را تنها به صورت یک شئ به مصرف‌کننده معرفی می‌کند، به راحتی می‌تواند آن را به شکل یک «تکه گوشت» به خورد مشتری بدهد. اصطلاح «تکه گوشت»، اصطلاحیست که در اُبژه‌سازی زنان هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. ستم و رنج نسبت به یک گروه (حیوانات غیر انسان) تبدیل به استعاره‌ای می‌شود برای ستم و رنج نسبت به گروهی دیگر (زنان و بطور کلی همه غیرمردان). این اصطلاح در کنار ده‌ها واژه و کنایه‌ی دیگر از این دست، نشان‌دهنده‌ی همان ادبیات جنسیت‌زده‌ایست که در بخش قبلی به آن پرداختیم.

بازنمایی بدن زن به عنوان حیوان در رسانه‌ها تاریخ پیچیده و بلند بالایی دارد. اخلاقیات مردسالارانه، موجوداتی زنده را چه حیوان باشند چه زن، تبدیل به مدلول غایب می‌کند تا کنترل بر آن‌ها را طبیعی و عادی جلوه دهد‌. قوانینی که زنان در تمام دنیا برای تغییرشان در تلاش‌اند، همچون نداشتن حق زنان بر بدن خودشان یا حق پایان دادن داوطلبانه به بارداری، در سیستم‌هایی پایه‌ریزی شده‌اند که زن کسی است که با دستگاه جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده و همچون گاوِ ماده، اُبژ‌ه‌ایست برای تولید مثل.

تمام نکاتی که در این رشته مقاله به آن‌ها پرداختیم نشان از شباهت‌های بنیادین در رفتارها و دیدگاه‌هایی دارند که نظام مردسالارانه در سرکوب زنان و دگرباشان جنسی و جنسیتی از یک سو، و تخریب طبیعت و ستم نسبت به حیوانات از سویی دیگر، از آن‌ها بهره می‌جوید. این درهم‌تنیدگی موضوعی و تأثیرات مخربش بر شرایط محیط‌ زیستی، بر کیفیت زندگی زنان و دگرباشان جنسی و جنسیتی و همچنین بر زندگی موجودات زنده‌ای که انسان مسئول زجرها و دردکشیدن‌هایشان است، بسیاری از فعالان فمینیست را به گیاه‌خواری و وگانیسم سوق داده است؛ چرا که عادت‌های غذایی ما و آنچه در سبد غذایی خود قرار می‌دهیم، نه تنها زندگی دیگر موجودات زنده‌ و سلامت محیط زیست را نجات می‌دهد، بلکه می‌تواند کلیشه‌های جنسیتی تعریف‌شده در جامعه‌ی مردسالار را هم تهدید و بنیان آن را سست کند.

روش مبارزه‌ی سلسله مراتبی بعضی از فعالان اجتماعی، به این معنی که «ابتدا باید به فلان معضل اجتماعی پرداخت و بعد به مسائل “کم اهمیت تر”»، می‌تواند رویکردی خطرناک باشد، چرا که این نوع رویکرد ارتباط و درهم تنیدگی موضوعات را نادیده می‌گیرد و از همبستگی گروه‌های مختلف به حاشیه رانده شده در مبارزه علیه سیستم قدرت جلوگیری می‌کند. «آدری لورد»، فمینیست، لزبین، شاعر و نویسنده‌ی سیاه‌پوست آمریکایی، بهتر از هرکس دیگری می‌دانست که حوزه‌ی فعالیت فمینیسمِ اینترسکشنال فراتر از فقط تلاش برای برابری حقوق انسان‌ِ زن است: “چیزی به عنوان مبارزه‌ی تک‌بعدی وجود ندارد، چرا که زندگی‌ هیچ کدام از ما تک‌بعدی نیست.”

منبع: ماچولند-بوم‌فمینیسم

🔹مطلب مرتبط:
▫️سیاست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمینیسم گیاهخواری و چرا فمینیست وگان باشیم؟
▫️مصاحبه‌ای با کرول آدامز در باب فمینیسم و وگنیسم

#فمینیسم

@IranVEG
شیر گیاهی 🌱🥛

با وجود جایگزین‌های مختلف، کنار گذاشتن شیر لبنی هیچوقت به آسانیِ الآن نبوده است!

🔹مطالب مرتبط:
▫️مقایسهٔ اثرات محیط‌زیستی یک لیوان از شیرهای مختلف
▫️جایگزین‌های شیر
▫️طرز تهیه شیر گیاهی
▫️شیر از مصرف به تولید

#روزجهانی_شیرگیاهی #شیر #لبنیات

@IranVEG