آیا سال نو را با مرگ آغاز میکنید؟
🔹مطالب مرتبط:
ماهی قرمزهایی محکوم به مرگ؟!
شب سال نو
#ماهی_قرمز
@IranVEG
🔹مطالب مرتبط:
ماهی قرمزهایی محکوم به مرگ؟!
شب سال نو
#ماهی_قرمز
@IranVEG
ماهی قرمزهایی محکوم به مرگ‼️
🔺از آنجا که تعداد زیادی از هموطنهایمان در روزهای پایانی سال مشغول خریدند و ماهی قرمز هم یکی از همین اقلام موجود در لیست واجبات خرید است، میخواهیم لطفی کرده و پیش از خرید ماهیِ عید حقایقی را در مورد این موجود دوستداشتنی که مثل جانوران دیگر، قربانی ناآگاهی و شاید هم خودخواهی انسان است با هم مرور کنیم.
🔺این موجودِ بیدفاع در طبیعت و در حالت عادی تا 25 سال عمر میکند و حتی در شرایط سختی مثل اسارت اگر بهدرستی نگهداری شود، میتواند تا 10 سال زندگی کند اما در تنگنای تُنگهای خانگی، دو-سه هفتهای بیشتر دوام نمیآورد و ما هم برای توجیه تنبلی و بیمسئولیتیمان، افسانهٔ «حافظهٔ سه ثانیهای» را بهوجود آوردهایم. «حافظهٔ سه ثانیهای» داستانی است که ساختهایم تا از بار ظلممان به این موجودات، شانه خالی کنیم؛ حال آنکه تحقیقات نشان دادهاند ماهیهای قرمز میتوانند تا حداقل سه ماه حافظه داشته باشند (1) و در ضمن میشود به آنها آموزشهایی هم داد (2).
🔺گرفتن جان این موجودات نازنین فقط محدود به بیتوجهی خریداران نیست، در جریان تولید و ارائه به بازار هم تعداد قابل توجهی ماهی جانشان را از دست میدهند. مهدی یوسفخانی، رئیس اتحادیه ماهی و پرندهماهی میگوید: «از 50 میلیون قطعه ماهیِ تولیدی در کشور، حدود 25 میلیون قطعه قبل از ورود به شبکه توزیع، جان خود را از دست میدهند و بقیه وارد شبکه توزیع میشوند.» یک لحظه مکث کنید، 25 میلیون؟ اگر بخواهیم از یک تا 25 میلیون بیوقفه بشماریم، چیزی حدود 434 روز طول میکشد! البته برای کسانی که صرفا به لذت شخصیشان یا پول میاندیشند و برای نامیدن موجوداتی جاندار از واحد "قطعه" استفاده میکنند -انگار که راجعبه اشیا حرف میزنند!- این رقم در برابر گردش مالی 10میلیاردیِ ماهی قرمز چیزی نیست (3).
🔺اما حالا برویم سراغ پاسخ به این پرسش که اصلا چگونه پای -یا بالِ- ماهی قرمز به سفرهٔ هفتسین باز شد و ما چگونه به خودمان اجازه دادیم که این موجود نازنین را بنشانیم بر سر سفرهٔ هفتسین، حتی اگر بهای این کار مرگ باشد!
گروهی معتقدند که ماهی قرمز در اصل مربوط به سنت دیرینهٔ هفتسین نیست و تا چندی پیش اصلا لزومی بر حضور این ماهی در سفرهٔ هفتسینِ نوروز نبوده. سند ادعایشان هم تابلوی «نوروز» حسین شیخ است که در عصر قاجاریه کشیده شده.
گروهی دیگر هم میگویند احتمالا ماهی قرمز نماد ماهی اسطورهای ''کَر'' است که در دریای فراخکرت از هوم مقدس در مقابل شرِ جانوران اهریمنی حفاظت میکرده است (4). همچنین ماهی قرمز در چین نماد زندگی، زایندگی و وفور نعمت بوده و خوشیمن تلقی میشود (5). اما حتی با فرض تایید همین باور و حضور تاریخی ماهی در سفرهٔ نوروز، چطور میشود که نماد زندگی حالا خودش به راحتیِ آب خوردن «کشته» شود؟!
چیزی که قرار بوده با «زندگی»اش خوشیمن باشد، مردنش، بدشگون نیست؟
🔺 ماهی قرمز در کشور ما گونهای مهاجم و بیگانه است و به همین دلیل رهاسازیاش در طبیعت میتواند باعث ایجاد مشکلات متعددی شود. درنتیجه بهترین کار، نخریدن آنهاست؛ موجودات حسمند، کالا نیستند که آنها را بخریم یا بفروشیم.
https://goo.gl/nC5DbB
#ماهی_قرمز
منابع:
1. https://goo.gl/vU5jXq
2. https://goo.gl/1fbHMA
https://goo.gl/3YAX7u
https://goo.gl/feB1Xw
3. https://goo.gl/yZzNQQ
4. فرنبغ دادگی. بندهش، برگردان مهرداد بهار، تهران، نشر توس، ص 130و131
https://goo.gl/utiW4g
5. https://goo.gl/dhtZTz
@IranVEG
🔺از آنجا که تعداد زیادی از هموطنهایمان در روزهای پایانی سال مشغول خریدند و ماهی قرمز هم یکی از همین اقلام موجود در لیست واجبات خرید است، میخواهیم لطفی کرده و پیش از خرید ماهیِ عید حقایقی را در مورد این موجود دوستداشتنی که مثل جانوران دیگر، قربانی ناآگاهی و شاید هم خودخواهی انسان است با هم مرور کنیم.
🔺این موجودِ بیدفاع در طبیعت و در حالت عادی تا 25 سال عمر میکند و حتی در شرایط سختی مثل اسارت اگر بهدرستی نگهداری شود، میتواند تا 10 سال زندگی کند اما در تنگنای تُنگهای خانگی، دو-سه هفتهای بیشتر دوام نمیآورد و ما هم برای توجیه تنبلی و بیمسئولیتیمان، افسانهٔ «حافظهٔ سه ثانیهای» را بهوجود آوردهایم. «حافظهٔ سه ثانیهای» داستانی است که ساختهایم تا از بار ظلممان به این موجودات، شانه خالی کنیم؛ حال آنکه تحقیقات نشان دادهاند ماهیهای قرمز میتوانند تا حداقل سه ماه حافظه داشته باشند (1) و در ضمن میشود به آنها آموزشهایی هم داد (2).
🔺گرفتن جان این موجودات نازنین فقط محدود به بیتوجهی خریداران نیست، در جریان تولید و ارائه به بازار هم تعداد قابل توجهی ماهی جانشان را از دست میدهند. مهدی یوسفخانی، رئیس اتحادیه ماهی و پرندهماهی میگوید: «از 50 میلیون قطعه ماهیِ تولیدی در کشور، حدود 25 میلیون قطعه قبل از ورود به شبکه توزیع، جان خود را از دست میدهند و بقیه وارد شبکه توزیع میشوند.» یک لحظه مکث کنید، 25 میلیون؟ اگر بخواهیم از یک تا 25 میلیون بیوقفه بشماریم، چیزی حدود 434 روز طول میکشد! البته برای کسانی که صرفا به لذت شخصیشان یا پول میاندیشند و برای نامیدن موجوداتی جاندار از واحد "قطعه" استفاده میکنند -انگار که راجعبه اشیا حرف میزنند!- این رقم در برابر گردش مالی 10میلیاردیِ ماهی قرمز چیزی نیست (3).
🔺اما حالا برویم سراغ پاسخ به این پرسش که اصلا چگونه پای -یا بالِ- ماهی قرمز به سفرهٔ هفتسین باز شد و ما چگونه به خودمان اجازه دادیم که این موجود نازنین را بنشانیم بر سر سفرهٔ هفتسین، حتی اگر بهای این کار مرگ باشد!
گروهی معتقدند که ماهی قرمز در اصل مربوط به سنت دیرینهٔ هفتسین نیست و تا چندی پیش اصلا لزومی بر حضور این ماهی در سفرهٔ هفتسینِ نوروز نبوده. سند ادعایشان هم تابلوی «نوروز» حسین شیخ است که در عصر قاجاریه کشیده شده.
گروهی دیگر هم میگویند احتمالا ماهی قرمز نماد ماهی اسطورهای ''کَر'' است که در دریای فراخکرت از هوم مقدس در مقابل شرِ جانوران اهریمنی حفاظت میکرده است (4). همچنین ماهی قرمز در چین نماد زندگی، زایندگی و وفور نعمت بوده و خوشیمن تلقی میشود (5). اما حتی با فرض تایید همین باور و حضور تاریخی ماهی در سفرهٔ نوروز، چطور میشود که نماد زندگی حالا خودش به راحتیِ آب خوردن «کشته» شود؟!
چیزی که قرار بوده با «زندگی»اش خوشیمن باشد، مردنش، بدشگون نیست؟
🔺 ماهی قرمز در کشور ما گونهای مهاجم و بیگانه است و به همین دلیل رهاسازیاش در طبیعت میتواند باعث ایجاد مشکلات متعددی شود. درنتیجه بهترین کار، نخریدن آنهاست؛ موجودات حسمند، کالا نیستند که آنها را بخریم یا بفروشیم.
https://goo.gl/nC5DbB
#ماهی_قرمز
منابع:
1. https://goo.gl/vU5jXq
2. https://goo.gl/1fbHMA
https://goo.gl/3YAX7u
https://goo.gl/feB1Xw
3. https://goo.gl/yZzNQQ
4. فرنبغ دادگی. بندهش، برگردان مهرداد بهار، تهران، نشر توس، ص 130و131
https://goo.gl/utiW4g
5. https://goo.gl/dhtZTz
@IranVEG
با وگان شدن دایرهٔ شمول حیواندوستیمان همهٔ #حیوانات را دربرمیگیرد.
🔹 مطالب مرتبط:
آیا گوسفندان بیشعورند؟
توانایی گوسفندان در تشخیص افراد آشنا از روی عکس آنها
#هوش_حیوانات #گوسفند
@IranVEG
🔹 مطالب مرتبط:
آیا گوسفندان بیشعورند؟
توانایی گوسفندان در تشخیص افراد آشنا از روی عکس آنها
#هوش_حیوانات #گوسفند
@IranVEG
Forwarded from آشپزی وگان (zahra shahsavand 🌱)
🍚 پلوی گردویی
👩🍳 دستور از زهرا شاهسوند
🍽 وگان- پخته
دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/336
@AshpaziVegan
👩🍳 دستور از زهرا شاهسوند
🍽 وگان- پخته
دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/336
@AshpaziVegan
🔶صنعت عسل
اغلب به اشتباه تصور میشود عسل محصولی وگن است. تصور غلطِ رایجی وجود دارد که زنبورها عسلشان را مخصوصِ ما تولید میکنند، اما این حرف بسیار اشتباه است.
عسل توسط زنبورها و برای خودشان تولید میشود، و وقتی انسانها آن را برمیدارند، سلامتی زنبورها احتمالاً قربانی میشود. برداشت عسل توسط انسان، با تعریف وگن سوسایتی از وگنیسم* همخوانی ندارد، که نهتنها به دنبال حذف ظلم بلکه در پیِ حذف بهرهکشی نیز است.
🔸عسل چیست؟
عسل منبع انرژی زنبورهاست، بدون آن زنبورها گرسنه میمانند. عسل همچنین موادمغذی ضروری را در شرایط آبوهوایی نامناسب و ماههای زمستان فراهم میکند. زنبور عسل، سردهای از زنبورها که در تولید تجاری عسل مورد استفاده قرار میگیرد، روی حدود ۱۵۰۰ گل مینشیند تا شهدِ کافی را برای پر کردن معدۀ عسلش جمعآوری کند، معدۀ دوم و مجزایی که در آن آنزیمها شروع به تبدیلِ شهد به عسل میکنند.
پس از بازگشت به کندو، شهدْ قی شده و توسط زنبورهای کارگر چند بار با بزاق ترکیب میشود تا فرایند تولید عسل به اتمام برسد. زنبورهای کندو دستهجمعی کار میکنند تا برای هر عضو به مقدار کافی عسل آماده کنند: هر زنبور در طول عمرش فقط یک-دوازدهم قاشقِ چایخوری عسل تولید میکند، خیلی کمتر از آنچه بیشتر مردم انتظار دارند. عسل برای بهزیستی زنبورها اساسی است.
آیا میدانستید هزاران گونه زنبور وجود دارد که گلهای بسیار متنوعی را گردهافشانی میکنند؟ فقط هفت گونۀ زنبور عسل شناخته شده است که تنها محصولات زراعی خاصی را گردهافشانی میکنند.
🔸اعمال غیراخلاقی
هدف زنبوردارهای متعارف این است که بیشترین مقدار عسل را تولید کنند، محصول عسلِ زیاد هم نشانهای از موفقیتشان قلمداد میشود. وقتی زنبورداران عسل را از کندوها برمیدارند، مادهای قندی جایگزین آن میکنند که بهدلیل فاقد ریزمغذیهای ضروریِ عسل بودن، برای سلامت زنبورها خیلی بد است.
در زنبورداری مرسوم، بهمنظور افزایش تولید، زنبورهای عسل بهطور ویژهای زادآوری میشوند. با توجه به آنکه این سرده هماکنون نیز در خطرند، این زادآوریِ گزینشی خزانۀ ژنی جمعیت را کاهش داده و حساسیتشان را در برابر ابتلا به بیماریها و بروز مرگهای تدریجی وسیع بالا میبرد. بیماریها همچنین از طریق واردات گونههای متفاوت زنبورها برای استفاده در کندو ایجاد میشوند.
این بیماریها سپس بین هزاران گردهافشانِ دیگر که زندگی ما و دیگر حیوانات به آنها متکی است، شیوع پیدا میکنند. این حقیقت، افسانۀ رایج خوب بودنِ تولید عسل برای محیطزیست را زیر سؤال میبرد.
همچنین، ممکن است پس از برداشت عسل، بهمنظور پایین نگهداشتن هزینههای زنبوردار، کندوها موردوارسی بهنژادی قرار گیرند. اغلبْ بالهای زنبورِ ملکه برای جلوگیری از ترکِ کندو و ایجاد کلنیِ جدیدی در جایی دیگر که باعث کاهش تولید و سود خواهد شد، توسط زنبوردارها چیده میشود.
به نظر نمیرسد که محبوبیت عسل درحال کم شدن باشد. صنعت عسل، مانند بسیاری از صنایع تجاری دیگر، متکی بر سود است؛ در این صنعت اغلب رفاه زنبورها در قیاس با سود تجاری، امری فرعی است.
🔸اثرات محیطزیستی
زادآوری گستردۀ زنبورهای عسل، جمعیت سایر حشرات شهدگَرد، از جمله زنبورهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد. بر اثر افزایش مداوم جمعیت زنبورهای عسلِ پرورشی، شمار زنبورهای عسل بومی کاهش پیدا کرده است.
واردات عسل به انگلیس ردپای کربنمان را نیز از طریق انتشارات مرتبط با حملونقل افزایش میدهد. ۹۵% از عسل مصرفی بریتانیا وارداتی است که بیشتر آن از چین و ترکیه میآید.
🔸جایگزینهای وگن
برخلاف زنبورها، انسانها میتوانند بدون عسل در رژیم غذاییشان رشد کنند. خوشبختانه، جایگزینهای در دسترسِ زیادی برای افراد با ذائقهای شیرینپسند وجود دارد. شیرۀ خرما، شیرۀ افرا، ملاس، شیرۀ باتراسکاچ، شیرۀ طلایی و شهد آگاو همه گزینههایی مناسباند، چه به محصولی برای شیرینیپزی، آشپزی و شیرینکنندهای برای نوشیدنیها نیاز داشته باشید، و چه بخواهید در انتهای روزی پرکار، یک قاشق از آنها بخورید.
اگر مایلید از زنبورها حمایت کنید، لطفاً موم یا عسل نخرید در عوض به موسسۀ خیریهای مناسب در زمینۀ حفظ منابع طبیعی کمک کنید.
منبع:
The Vegan Society
* وگنیسم سبک زندگیای است که بهدنبال حذف تمامی اشکال بهرهکشی از حیوانات و خشونت علیه آنان برای تهیۀ غذا، پوشاک و اهداف دیگر، تاحد ممکن و شدنی است.
🎞 مستند فراتر از عسل (دوبله فارسی)
@IranVEG
اغلب به اشتباه تصور میشود عسل محصولی وگن است. تصور غلطِ رایجی وجود دارد که زنبورها عسلشان را مخصوصِ ما تولید میکنند، اما این حرف بسیار اشتباه است.
عسل توسط زنبورها و برای خودشان تولید میشود، و وقتی انسانها آن را برمیدارند، سلامتی زنبورها احتمالاً قربانی میشود. برداشت عسل توسط انسان، با تعریف وگن سوسایتی از وگنیسم* همخوانی ندارد، که نهتنها به دنبال حذف ظلم بلکه در پیِ حذف بهرهکشی نیز است.
🔸عسل چیست؟
عسل منبع انرژی زنبورهاست، بدون آن زنبورها گرسنه میمانند. عسل همچنین موادمغذی ضروری را در شرایط آبوهوایی نامناسب و ماههای زمستان فراهم میکند. زنبور عسل، سردهای از زنبورها که در تولید تجاری عسل مورد استفاده قرار میگیرد، روی حدود ۱۵۰۰ گل مینشیند تا شهدِ کافی را برای پر کردن معدۀ عسلش جمعآوری کند، معدۀ دوم و مجزایی که در آن آنزیمها شروع به تبدیلِ شهد به عسل میکنند.
پس از بازگشت به کندو، شهدْ قی شده و توسط زنبورهای کارگر چند بار با بزاق ترکیب میشود تا فرایند تولید عسل به اتمام برسد. زنبورهای کندو دستهجمعی کار میکنند تا برای هر عضو به مقدار کافی عسل آماده کنند: هر زنبور در طول عمرش فقط یک-دوازدهم قاشقِ چایخوری عسل تولید میکند، خیلی کمتر از آنچه بیشتر مردم انتظار دارند. عسل برای بهزیستی زنبورها اساسی است.
آیا میدانستید هزاران گونه زنبور وجود دارد که گلهای بسیار متنوعی را گردهافشانی میکنند؟ فقط هفت گونۀ زنبور عسل شناخته شده است که تنها محصولات زراعی خاصی را گردهافشانی میکنند.
🔸اعمال غیراخلاقی
هدف زنبوردارهای متعارف این است که بیشترین مقدار عسل را تولید کنند، محصول عسلِ زیاد هم نشانهای از موفقیتشان قلمداد میشود. وقتی زنبورداران عسل را از کندوها برمیدارند، مادهای قندی جایگزین آن میکنند که بهدلیل فاقد ریزمغذیهای ضروریِ عسل بودن، برای سلامت زنبورها خیلی بد است.
در زنبورداری مرسوم، بهمنظور افزایش تولید، زنبورهای عسل بهطور ویژهای زادآوری میشوند. با توجه به آنکه این سرده هماکنون نیز در خطرند، این زادآوریِ گزینشی خزانۀ ژنی جمعیت را کاهش داده و حساسیتشان را در برابر ابتلا به بیماریها و بروز مرگهای تدریجی وسیع بالا میبرد. بیماریها همچنین از طریق واردات گونههای متفاوت زنبورها برای استفاده در کندو ایجاد میشوند.
این بیماریها سپس بین هزاران گردهافشانِ دیگر که زندگی ما و دیگر حیوانات به آنها متکی است، شیوع پیدا میکنند. این حقیقت، افسانۀ رایج خوب بودنِ تولید عسل برای محیطزیست را زیر سؤال میبرد.
همچنین، ممکن است پس از برداشت عسل، بهمنظور پایین نگهداشتن هزینههای زنبوردار، کندوها موردوارسی بهنژادی قرار گیرند. اغلبْ بالهای زنبورِ ملکه برای جلوگیری از ترکِ کندو و ایجاد کلنیِ جدیدی در جایی دیگر که باعث کاهش تولید و سود خواهد شد، توسط زنبوردارها چیده میشود.
به نظر نمیرسد که محبوبیت عسل درحال کم شدن باشد. صنعت عسل، مانند بسیاری از صنایع تجاری دیگر، متکی بر سود است؛ در این صنعت اغلب رفاه زنبورها در قیاس با سود تجاری، امری فرعی است.
🔸اثرات محیطزیستی
زادآوری گستردۀ زنبورهای عسل، جمعیت سایر حشرات شهدگَرد، از جمله زنبورهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد. بر اثر افزایش مداوم جمعیت زنبورهای عسلِ پرورشی، شمار زنبورهای عسل بومی کاهش پیدا کرده است.
واردات عسل به انگلیس ردپای کربنمان را نیز از طریق انتشارات مرتبط با حملونقل افزایش میدهد. ۹۵% از عسل مصرفی بریتانیا وارداتی است که بیشتر آن از چین و ترکیه میآید.
🔸جایگزینهای وگن
برخلاف زنبورها، انسانها میتوانند بدون عسل در رژیم غذاییشان رشد کنند. خوشبختانه، جایگزینهای در دسترسِ زیادی برای افراد با ذائقهای شیرینپسند وجود دارد. شیرۀ خرما، شیرۀ افرا، ملاس، شیرۀ باتراسکاچ، شیرۀ طلایی و شهد آگاو همه گزینههایی مناسباند، چه به محصولی برای شیرینیپزی، آشپزی و شیرینکنندهای برای نوشیدنیها نیاز داشته باشید، و چه بخواهید در انتهای روزی پرکار، یک قاشق از آنها بخورید.
اگر مایلید از زنبورها حمایت کنید، لطفاً موم یا عسل نخرید در عوض به موسسۀ خیریهای مناسب در زمینۀ حفظ منابع طبیعی کمک کنید.
منبع:
The Vegan Society
* وگنیسم سبک زندگیای است که بهدنبال حذف تمامی اشکال بهرهکشی از حیوانات و خشونت علیه آنان برای تهیۀ غذا، پوشاک و اهداف دیگر، تاحد ممکن و شدنی است.
🎞 مستند فراتر از عسل (دوبله فارسی)
@IranVEG
🔹آیا مدافعین حقوق حیوانات باید گوشتِ «آزمایشگاهی» یا «کشتشده» را ترویج کنند؟🔹
(نوشتۀ گری ال. فرانسیون، استاد حقوقِ دانشگاه نیکولاس کاتزنباخ و پژوهشگر فلسفه)
این پرسشی ساده بوده و پاسخش «قطعا نه» است.
دلیلش واضح است: برای تولید گوشتِ کشتشده، باید از حیواناتِ زنده سلولهایی گرفته شود. همچنین این سلولها در محیط کشت جانوری، مثل سرم جنینیِ گوسالهها یا اسبها رشد داده میشوند. پس در فرآیند تولیدِ گوشتِ آزمایشگاهی، حیوانات کشته میشوند.
اگر معتقدید حیوانات ارزش اخلاقی دارند و دارای حقوقِ اخلاقیاند، پس به هیچوجه از کشتنشان حمایت نمیکنید. همین. همانطور که استفاده از دو انسانِ مجبور به اهدای عضو شده، برای نجاتِ ده نفر خوب نیست، نمیگویید کشتنِ دو شخص حیوان برای نجاتِ دهتا از آنها خوب است.
اما این استدلال که چنین تکنولوژیای برای میلیاردها انسانی که میخواهند به گوشت خوردنشان ادامه دهند، گوشت فراهم میآورد و باعثِ کشتارِ حیواناتِ کمتری خواهد شد چه؟
جدا از این حقیقت که مدافعین حقوق حیوانات کشتنِ حیوانات را ترویج نمیکنند، همین حالا هم جایگزینهای 100% گیاهیِ بسیاری برای گوشت وجود دارد که هر روز هم بیشتر توسعه پیدا میکنند. پس اگر مردم به دنبال حس خوردنِ چیزی لاشهماننداند، همین حالا هم گزینههای زیادی دارند که باعث کشتن حیوانات نمیشود. دلیلی هم وجود ندارد که فکر کنیم گوشتِ کشتشده، موفقیت یا مقبولیت اجتماعیِ گستردهتری از محصولات 100% گیاهی خواهد داشت.
اما بگذارید روی نکتهای که پیشتر گفتم تأکید کنم: مدافعین حقوق حیوانات، کشتن تعدادی از حیوانات برای نجاتِ (فرضیِ) حیواناتِ بیشتر را ترویج نمیکنند، همانطور که یک مدافع حقوق بشر، کالاییکردن و استفاده از بعضی مردم برای نجات انسانهای بیشتر را ترویج نمیکند.
تکلیف این استدلال که مدافعان حقوق حیوانات باید از دوگانه بودن (یعنی ذهنیت همه یا هیچ) دست بکشند چه میشود؟ استدلالی که میگوید آنها باید تعهدات حقوقیشان را کنار بگذارند و از گوشتِ «کشتشده» حمایت کنند، چون ظاهراََ باعث نجات جان حیوانات خواهد شد (البته همچنان حیواناتی که بهعنوان منابعِ سلولها و محیط کشت مورد استفاده قرار میگیرند را میکشد). این استدلال بهوضوح گونهپرستانه است.
ما به هیچوجه وقتی که پای انسانها در میان باشد، از چنین بدهبستانهایی طرفداری نخواهیم کرد.
مدافعین حقوق حیوانات باید به آگاهسازی هرچهبیشتر هر تعداد افرادی که میتوانند، درمورد وگنیسم بهمثابه موضعی عدالتجویانه ادامه دهند.
این امر دنیا را دگرگون خواهد کرد. مدافعین حقوق حیوانات هرگز نباید از هیچ نوع بهرهکشی از حیوانات حمایت کرده یا آن را ترویج کنند، درست همانطور که مدافعین حقوق بشر به هیچوجه کالایی کردن و کشتن بعضی انسانها برای نجات بعضی دیگر را ترویج نمیکنند.
متوجهم که بعضی «حیواندوستان»، برای گوشتِ کشتشده خیلی هیجانزده شده و برای تولیدش سرمایهگذاری و تلاش میکنند. کاملاً با آنها مخالفم.
اگر وگن نیستید، لطفا وگن شوید.
وگنیسم دربارهٔ عدم خشونت است. در وهلهٔ اول، راجعبه مبارزه با خشونت علیه موجودات حسمندِ دیگر است. اما وگنیسم همچنین، عدم خشونت نسبت به کرهٔ زمین و خودمان است.
اگر حیوانات ارزش اخلاقی دارند، پس وگنیسم یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. هر جنبشی که ادعای حمایت از حقوق حیوانات را دارد، باید بهوضوح مشخص کند که وگنیسم یک الزام اخلاقی است.
پذیرفتن و ترویج وگنیسم بهعنوان یک وظیفهٔ اخلاقی، در کنار اهمیت دادن به پناهندگان غیرِ انسان، مهمترین فعالیت کنشگرانهای است که میتوانید انجام دهید. هیچوقت در دام این امر نیفتید که ما باید برای متوقف کردن بهرهکشی از حیوانات از آنها بهرهکشی کنیم، چون پوچ و بیمعناست.
#اخلاقی
#ترویج_وگنیسم
#گوشت_آزمایشگاهی
منبع:
سایت رویکرد پایان بهرهکشی
@IranVEG
(نوشتۀ گری ال. فرانسیون، استاد حقوقِ دانشگاه نیکولاس کاتزنباخ و پژوهشگر فلسفه)
این پرسشی ساده بوده و پاسخش «قطعا نه» است.
دلیلش واضح است: برای تولید گوشتِ کشتشده، باید از حیواناتِ زنده سلولهایی گرفته شود. همچنین این سلولها در محیط کشت جانوری، مثل سرم جنینیِ گوسالهها یا اسبها رشد داده میشوند. پس در فرآیند تولیدِ گوشتِ آزمایشگاهی، حیوانات کشته میشوند.
اگر معتقدید حیوانات ارزش اخلاقی دارند و دارای حقوقِ اخلاقیاند، پس به هیچوجه از کشتنشان حمایت نمیکنید. همین. همانطور که استفاده از دو انسانِ مجبور به اهدای عضو شده، برای نجاتِ ده نفر خوب نیست، نمیگویید کشتنِ دو شخص حیوان برای نجاتِ دهتا از آنها خوب است.
اما این استدلال که چنین تکنولوژیای برای میلیاردها انسانی که میخواهند به گوشت خوردنشان ادامه دهند، گوشت فراهم میآورد و باعثِ کشتارِ حیواناتِ کمتری خواهد شد چه؟
جدا از این حقیقت که مدافعین حقوق حیوانات کشتنِ حیوانات را ترویج نمیکنند، همین حالا هم جایگزینهای 100% گیاهیِ بسیاری برای گوشت وجود دارد که هر روز هم بیشتر توسعه پیدا میکنند. پس اگر مردم به دنبال حس خوردنِ چیزی لاشهماننداند، همین حالا هم گزینههای زیادی دارند که باعث کشتن حیوانات نمیشود. دلیلی هم وجود ندارد که فکر کنیم گوشتِ کشتشده، موفقیت یا مقبولیت اجتماعیِ گستردهتری از محصولات 100% گیاهی خواهد داشت.
اما بگذارید روی نکتهای که پیشتر گفتم تأکید کنم: مدافعین حقوق حیوانات، کشتن تعدادی از حیوانات برای نجاتِ (فرضیِ) حیواناتِ بیشتر را ترویج نمیکنند، همانطور که یک مدافع حقوق بشر، کالاییکردن و استفاده از بعضی مردم برای نجات انسانهای بیشتر را ترویج نمیکند.
تکلیف این استدلال که مدافعان حقوق حیوانات باید از دوگانه بودن (یعنی ذهنیت همه یا هیچ) دست بکشند چه میشود؟ استدلالی که میگوید آنها باید تعهدات حقوقیشان را کنار بگذارند و از گوشتِ «کشتشده» حمایت کنند، چون ظاهراََ باعث نجات جان حیوانات خواهد شد (البته همچنان حیواناتی که بهعنوان منابعِ سلولها و محیط کشت مورد استفاده قرار میگیرند را میکشد). این استدلال بهوضوح گونهپرستانه است.
ما به هیچوجه وقتی که پای انسانها در میان باشد، از چنین بدهبستانهایی طرفداری نخواهیم کرد.
مدافعین حقوق حیوانات باید به آگاهسازی هرچهبیشتر هر تعداد افرادی که میتوانند، درمورد وگنیسم بهمثابه موضعی عدالتجویانه ادامه دهند.
این امر دنیا را دگرگون خواهد کرد. مدافعین حقوق حیوانات هرگز نباید از هیچ نوع بهرهکشی از حیوانات حمایت کرده یا آن را ترویج کنند، درست همانطور که مدافعین حقوق بشر به هیچوجه کالایی کردن و کشتن بعضی انسانها برای نجات بعضی دیگر را ترویج نمیکنند.
متوجهم که بعضی «حیواندوستان»، برای گوشتِ کشتشده خیلی هیجانزده شده و برای تولیدش سرمایهگذاری و تلاش میکنند. کاملاً با آنها مخالفم.
اگر وگن نیستید، لطفا وگن شوید.
وگنیسم دربارهٔ عدم خشونت است. در وهلهٔ اول، راجعبه مبارزه با خشونت علیه موجودات حسمندِ دیگر است. اما وگنیسم همچنین، عدم خشونت نسبت به کرهٔ زمین و خودمان است.
اگر حیوانات ارزش اخلاقی دارند، پس وگنیسم یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. هر جنبشی که ادعای حمایت از حقوق حیوانات را دارد، باید بهوضوح مشخص کند که وگنیسم یک الزام اخلاقی است.
پذیرفتن و ترویج وگنیسم بهعنوان یک وظیفهٔ اخلاقی، در کنار اهمیت دادن به پناهندگان غیرِ انسان، مهمترین فعالیت کنشگرانهای است که میتوانید انجام دهید. هیچوقت در دام این امر نیفتید که ما باید برای متوقف کردن بهرهکشی از حیوانات از آنها بهرهکشی کنیم، چون پوچ و بیمعناست.
#اخلاقی
#ترویج_وگنیسم
#گوشت_آزمایشگاهی
منبع:
سایت رویکرد پایان بهرهکشی
@IranVEG
سیاست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمینیسم گیاهخواری و چرا فمینیست وگان باشیم؟
(بخش اول)
مترجم: مهدیس صادقی پویا
کارول جی. آدامز Carol J. Adams، نویسنده فمینیست و کنشگر حقوق حیوانات است. وی در سال ۱۹۵۱ در نیویورک آمریکا متولد شد و تاکنون در کنار آثار فمینیستی گسترده، توانسته دو کتاب فوقالعاده حائز اهمیت و برجسته را درباره فمینیسم، گیاهخواری و صنعت گوشت و پدرسالاری به انتشار برساند. این دو کتاب عبارتند از: «سیاست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمینیسم گیاهخواری» و «پورنوگرافی گوشت». در مطلب پیش رو، معرفی آدامز از کتابش و همچنین مطلب دیگری با عنوان چرا فمینیسم وگان در معرفی ضمنی فمینیسم وگان و ارتباط این دو حوزه با یکدیگر آورده شده است:
🔹 سياست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمينيسم گیاهخواری
سياست جنسي گوشت: نظریه انتقادي فمينيسم-گیاهخواری، ارتباط بين ارزشهای پدرسالارانه و گوشتخواری را با در هم آميختن بينش فمينيسم، گياهخواری، دفاع از حيوانات و ادبیات نظری بررسي میکند. نیویورک تایمز این کتاب را «کتابی مقدس برای جامعه وگان» نامیده است.
هنگامی که این کتاب در سال ۱۹۹۰ برای بار اول منتشر شد، مجله Library Journal آن را اثری حائز اهمیت و برانگیزاننده توصیف کرده و پیشبینی کرد که این کتاب «خوانندگان از سراسر طیف باورهای سیاسی را خشمگین خواهد کرد یا به آنها الهام خواهد بخشید». این پیشبینی درست از آب در آمد و این کتاب تبدیل به یکی از متون مهم برای حامیان و فعالان فمینیست و پیشروی حقوق حیوانات و از طرف دیگر توسط مفسران محافظهکار مانند راش لیمبو به ناسزا کشیده شد.
این کتاب به توضیح مفهوم «مبدأ غایب» یا The Absent Referent میپردازد و بر این باور است که در ورای هر وعده غذایی گوشتی، یک غیبت وجود دارد: مرگ حیوانی که گوشت از او گرفته شده است. این، شرحِ «مبدأ غایب» است. عملکرد مرجع غایب بدین شکل است که خشونتی را که در ماهیت گوشتخواری وجود دارد، پنهان میکند، تلاش به نگهداری از وجدان شخص گوشتخوار کرده و ایده بیاهمیت بودن زندگی فردی حیوانات را بهسادگی به تمام کسانی که خواستههای خودخواهانه دارند، تلقین میکند. این دقیقاً همان چیزی است که شخص گوشتخوار را از حیوانات و حیوانات را از محصول نهایی، جدا میکند. مفهوم «مبدأ غایب» در تلاش است تا به گوشتخواران این باور را بقبولاند که این گوشت، جدای از آن موجودی است که یک زمانی زنده بوده است. و در نهایت تلاش میکند تا چیزها را از ماهیت وجودیشان دور نگاه داشته و به وجدان انسانها اجازه بیخیالی اخلاقی را نسبت به هر دیگریای بدهد.
کتاب استدلال میکند که سلطه مردانه و ستم به حیوانات به این دلیل که هم زنان و هم حیوانات در ساختار ظلم -که درباره حیوانات در روند گوشتخواری و صنعت لبنیات صورت میگیرد-، هر دو «مبدأ غایب» محسوب میشوند، به یکدیگر مرتبط اند و نظریه فمینیستی منطقاً شامل سیاست وگان است، چرا که وگنیسم، به طور نامحسوس، جامعه پدرسالار را به چالش میکشد. پدرسالاری یک نظام جنسیتی است که در آن روابط انسانها و حیوانات به رسمیت شناخته نشده و ارتباطی ضمنی و فاقد اهمیت، تعریف میشود.
سیاست جنسی گوشت نشان میدهد چگونه یک روند ابژهسازی، مثلهسازی و مصرف موجب ستم به حیوانات میشود، و به همین ترتیب حیوانات از طریق تکنولوژی، زبان و بازنمایی فرهنگی کمتری به انسانها شناسانده میشوند. ابژهسازی اجازه میدهد تا ظالم، دیگران را به عنوان یک شیء بنگرد. به محض اینکه این ابژهسازی اتفاق بیفتد، روند مثلهسازی آغاز میشود. سپس مصرف شکل میگیرد؛ مصرف یک موجود. و مصرف موجودات به معنای مرگ آن موجودات است و به همین سادگی، مبدأ گوشت تغییر میکند.
همپوشانی تصاویر فرهنگی از خشونت جنسی علیه زنان و مثلهسازی و تفکیک طبیعت و بدن در فرهنگ غربی وجود دارد. این چرخه ابژهسازی، مثلهسازی و مصرف، فرایند «قصابی» را با بازنمایی و واقعیت خشونت جنسی در جوامع غربی مرتبط میسازد؛ فرهنگی که مصرف جنسی را عادیسازی میکند؛ این ساختارها حقی به نام حق تعرض ایجاد میکند و در نتیجه با وجود مبدأ غایب در این میان، عاملین ابژهسازی و مثلهسازی نیز ناپدید شده و ابژهٔ مصرف شده بدون هیچ ردپایی از گذشتهاش، تاریخچهاش، بیوگرافیاش و فردیتش در روند مصرف قرار میگیرد.
سیاست جنسی گوشت نمونههایی از مقاومت تاریخی، معاصر و افسانهای را به گوشتخواران ارائه داده و استدلال میکند که تصمیمگیری در مورد مواد غذایی مصرفی، خود نوعی از انواع روشهای مقاومت است. برای بسیاری از کنشگران پیشرو، فمینیست و رادیکال، گیاهخواری یکی از ابعاد فعالیتهایشان بوده است.
⏬ ادامه دارد...
@IranVEG
(بخش اول)
مترجم: مهدیس صادقی پویا
کارول جی. آدامز Carol J. Adams، نویسنده فمینیست و کنشگر حقوق حیوانات است. وی در سال ۱۹۵۱ در نیویورک آمریکا متولد شد و تاکنون در کنار آثار فمینیستی گسترده، توانسته دو کتاب فوقالعاده حائز اهمیت و برجسته را درباره فمینیسم، گیاهخواری و صنعت گوشت و پدرسالاری به انتشار برساند. این دو کتاب عبارتند از: «سیاست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمینیسم گیاهخواری» و «پورنوگرافی گوشت». در مطلب پیش رو، معرفی آدامز از کتابش و همچنین مطلب دیگری با عنوان چرا فمینیسم وگان در معرفی ضمنی فمینیسم وگان و ارتباط این دو حوزه با یکدیگر آورده شده است:
🔹 سياست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمينيسم گیاهخواری
سياست جنسي گوشت: نظریه انتقادي فمينيسم-گیاهخواری، ارتباط بين ارزشهای پدرسالارانه و گوشتخواری را با در هم آميختن بينش فمينيسم، گياهخواری، دفاع از حيوانات و ادبیات نظری بررسي میکند. نیویورک تایمز این کتاب را «کتابی مقدس برای جامعه وگان» نامیده است.
هنگامی که این کتاب در سال ۱۹۹۰ برای بار اول منتشر شد، مجله Library Journal آن را اثری حائز اهمیت و برانگیزاننده توصیف کرده و پیشبینی کرد که این کتاب «خوانندگان از سراسر طیف باورهای سیاسی را خشمگین خواهد کرد یا به آنها الهام خواهد بخشید». این پیشبینی درست از آب در آمد و این کتاب تبدیل به یکی از متون مهم برای حامیان و فعالان فمینیست و پیشروی حقوق حیوانات و از طرف دیگر توسط مفسران محافظهکار مانند راش لیمبو به ناسزا کشیده شد.
این کتاب به توضیح مفهوم «مبدأ غایب» یا The Absent Referent میپردازد و بر این باور است که در ورای هر وعده غذایی گوشتی، یک غیبت وجود دارد: مرگ حیوانی که گوشت از او گرفته شده است. این، شرحِ «مبدأ غایب» است. عملکرد مرجع غایب بدین شکل است که خشونتی را که در ماهیت گوشتخواری وجود دارد، پنهان میکند، تلاش به نگهداری از وجدان شخص گوشتخوار کرده و ایده بیاهمیت بودن زندگی فردی حیوانات را بهسادگی به تمام کسانی که خواستههای خودخواهانه دارند، تلقین میکند. این دقیقاً همان چیزی است که شخص گوشتخوار را از حیوانات و حیوانات را از محصول نهایی، جدا میکند. مفهوم «مبدأ غایب» در تلاش است تا به گوشتخواران این باور را بقبولاند که این گوشت، جدای از آن موجودی است که یک زمانی زنده بوده است. و در نهایت تلاش میکند تا چیزها را از ماهیت وجودیشان دور نگاه داشته و به وجدان انسانها اجازه بیخیالی اخلاقی را نسبت به هر دیگریای بدهد.
کتاب استدلال میکند که سلطه مردانه و ستم به حیوانات به این دلیل که هم زنان و هم حیوانات در ساختار ظلم -که درباره حیوانات در روند گوشتخواری و صنعت لبنیات صورت میگیرد-، هر دو «مبدأ غایب» محسوب میشوند، به یکدیگر مرتبط اند و نظریه فمینیستی منطقاً شامل سیاست وگان است، چرا که وگنیسم، به طور نامحسوس، جامعه پدرسالار را به چالش میکشد. پدرسالاری یک نظام جنسیتی است که در آن روابط انسانها و حیوانات به رسمیت شناخته نشده و ارتباطی ضمنی و فاقد اهمیت، تعریف میشود.
سیاست جنسی گوشت نشان میدهد چگونه یک روند ابژهسازی، مثلهسازی و مصرف موجب ستم به حیوانات میشود، و به همین ترتیب حیوانات از طریق تکنولوژی، زبان و بازنمایی فرهنگی کمتری به انسانها شناسانده میشوند. ابژهسازی اجازه میدهد تا ظالم، دیگران را به عنوان یک شیء بنگرد. به محض اینکه این ابژهسازی اتفاق بیفتد، روند مثلهسازی آغاز میشود. سپس مصرف شکل میگیرد؛ مصرف یک موجود. و مصرف موجودات به معنای مرگ آن موجودات است و به همین سادگی، مبدأ گوشت تغییر میکند.
همپوشانی تصاویر فرهنگی از خشونت جنسی علیه زنان و مثلهسازی و تفکیک طبیعت و بدن در فرهنگ غربی وجود دارد. این چرخه ابژهسازی، مثلهسازی و مصرف، فرایند «قصابی» را با بازنمایی و واقعیت خشونت جنسی در جوامع غربی مرتبط میسازد؛ فرهنگی که مصرف جنسی را عادیسازی میکند؛ این ساختارها حقی به نام حق تعرض ایجاد میکند و در نتیجه با وجود مبدأ غایب در این میان، عاملین ابژهسازی و مثلهسازی نیز ناپدید شده و ابژهٔ مصرف شده بدون هیچ ردپایی از گذشتهاش، تاریخچهاش، بیوگرافیاش و فردیتش در روند مصرف قرار میگیرد.
سیاست جنسی گوشت نمونههایی از مقاومت تاریخی، معاصر و افسانهای را به گوشتخواران ارائه داده و استدلال میکند که تصمیمگیری در مورد مواد غذایی مصرفی، خود نوعی از انواع روشهای مقاومت است. برای بسیاری از کنشگران پیشرو، فمینیست و رادیکال، گیاهخواری یکی از ابعاد فعالیتهایشان بوده است.
⏬ ادامه دارد...
@IranVEG
سیاست جنسی گوشت: نظریه انتقادی فمینیسم گیاهخواری و چرا فمینیست وگان باشیم؟
(بخش دوم)
🔹 چرا فمینیسم وگان؟
همه ما پروتئینهایمان را از گیاهان دریافت میکنیم. برخی این پروتئین را مستقیماً از گیاهان میگیرند و برخی نیز چنین انتخاب میکنند که حیوانات برایشان این فرآوری را انجام دهند. من اصطلاح پروتئین زنانه شده Feminized Protein را برای صنعت تخممرغ و لبنیات تعریف کردهام.
پروتئین گیاهیای که از طریق چرخه مملو از ستم و سوءاستفاده از قدرت تولید مثلِ حیوانات ماده، حاصل میشود. پروتئین زنانه شده، نتیجه زندگی حیوانات مادهای است که ظرفیت تولید مثلشان برای تأمین نیازهای انسان اِشغال میشود.
این وضعیت خاص که حیوانات ماده در آن تحت سلطه قرار میگیرند، باید به واسطه اصطلاح خاصی نیز تعریف شود: بردگی جنسی مرغهایی که در قفسهای صنعتی و الکترونیکی نگهداری شده، یا گاوهای مادهای که به دستگاههای صنعتی دوشیدن شیر وصل شدهاند. اگرچه که این حیوانات تولیدکننده، زندهاند، اما تخممرغ و لبنیات را نمیتوان غذاهایی نامید که محصول روند قربانی شدن نیستند. این دلیل وجود فمینیستهای وگان است در برابر فمینیستهای وجترین.
اغلب به ما گفته میشود که «شما نمیتوانید و نباید با تاریخچه، فرهنگ و اسطورههای یک کشور یا یک فرد در این باره بحث کنید». بله، این دقیقاً همان کاری است که ما به عنوان فمینیستهای طرفدار محیطزیست (اکوفمینیستها)، و فمینیستهای وگان سعی میکنیم انجام دهیم. اما چطور این کار را انجام میدهیم؟ واقعیت رادیکالی هست و آن این که انسانها میتوانند وگان باشند و شاد زندگی کنند، اما فرهنگ سلطهگر -و جریان اصلی- نمیخواهد به چنین واقعیتی تن دهد.
ما درباره ایجاد جهانی که انسانها در آن در محرومیت به سر میبرند، صحبت نمیکنیم. وگان بودن به معنای پیروی از یک رژیم دشوار و پر از محرومیت که تنها هدفش نجات کره زمین است، نیست. وگان بودن، نوعی تجربه جدید، هیجانانگیز و شگفتانگیز در رژیم غذایی است که عده زیادی نمیدانند چه گزینههایی در چنین رژیمی وجود دارد، چرا که هنوز از مفهوم بسیار جدیدی صحبت میکنیم.
فمینیسم وگان، فمینیسمی است که با نقدهایش، چشمانداز این عرصه را فراهم کرده، افراد و ساختارهای اجتماعی را هدف قرار میدهد، و ساختارشکنی میکند. فمینیسم وگان در مقابل اما، راهحلهای جدیدی را نیز پیش پای فرد و جامعه میگذارد. فمینیسم وگان، همواره شرایط حال را به پرسش و چالش میکشد. فمینیسمی که میداند چه میداند، اما چگونه دانستههایش را عملیاتی خواهد کرد؟ این فمینیسم، فمینیسمی مُصِر و مقاوم است!
«توجه کنید»! به حال توجه کنید! فرایند اُبژهسازی/مُثلهسازی/مصرف، میتواند توسط فرایند توجه/حالمحوری/محبت، متوقف شود!
#فمینیسم
منبع:
سایت فمینیسم انقلابی
[با اندکی تغییر]
@IranVEG
(بخش دوم)
🔹 چرا فمینیسم وگان؟
همه ما پروتئینهایمان را از گیاهان دریافت میکنیم. برخی این پروتئین را مستقیماً از گیاهان میگیرند و برخی نیز چنین انتخاب میکنند که حیوانات برایشان این فرآوری را انجام دهند. من اصطلاح پروتئین زنانه شده Feminized Protein را برای صنعت تخممرغ و لبنیات تعریف کردهام.
پروتئین گیاهیای که از طریق چرخه مملو از ستم و سوءاستفاده از قدرت تولید مثلِ حیوانات ماده، حاصل میشود. پروتئین زنانه شده، نتیجه زندگی حیوانات مادهای است که ظرفیت تولید مثلشان برای تأمین نیازهای انسان اِشغال میشود.
این وضعیت خاص که حیوانات ماده در آن تحت سلطه قرار میگیرند، باید به واسطه اصطلاح خاصی نیز تعریف شود: بردگی جنسی مرغهایی که در قفسهای صنعتی و الکترونیکی نگهداری شده، یا گاوهای مادهای که به دستگاههای صنعتی دوشیدن شیر وصل شدهاند. اگرچه که این حیوانات تولیدکننده، زندهاند، اما تخممرغ و لبنیات را نمیتوان غذاهایی نامید که محصول روند قربانی شدن نیستند. این دلیل وجود فمینیستهای وگان است در برابر فمینیستهای وجترین.
اغلب به ما گفته میشود که «شما نمیتوانید و نباید با تاریخچه، فرهنگ و اسطورههای یک کشور یا یک فرد در این باره بحث کنید». بله، این دقیقاً همان کاری است که ما به عنوان فمینیستهای طرفدار محیطزیست (اکوفمینیستها)، و فمینیستهای وگان سعی میکنیم انجام دهیم. اما چطور این کار را انجام میدهیم؟ واقعیت رادیکالی هست و آن این که انسانها میتوانند وگان باشند و شاد زندگی کنند، اما فرهنگ سلطهگر -و جریان اصلی- نمیخواهد به چنین واقعیتی تن دهد.
ما درباره ایجاد جهانی که انسانها در آن در محرومیت به سر میبرند، صحبت نمیکنیم. وگان بودن به معنای پیروی از یک رژیم دشوار و پر از محرومیت که تنها هدفش نجات کره زمین است، نیست. وگان بودن، نوعی تجربه جدید، هیجانانگیز و شگفتانگیز در رژیم غذایی است که عده زیادی نمیدانند چه گزینههایی در چنین رژیمی وجود دارد، چرا که هنوز از مفهوم بسیار جدیدی صحبت میکنیم.
فمینیسم وگان، فمینیسمی است که با نقدهایش، چشمانداز این عرصه را فراهم کرده، افراد و ساختارهای اجتماعی را هدف قرار میدهد، و ساختارشکنی میکند. فمینیسم وگان در مقابل اما، راهحلهای جدیدی را نیز پیش پای فرد و جامعه میگذارد. فمینیسم وگان، همواره شرایط حال را به پرسش و چالش میکشد. فمینیسمی که میداند چه میداند، اما چگونه دانستههایش را عملیاتی خواهد کرد؟ این فمینیسم، فمینیسمی مُصِر و مقاوم است!
«توجه کنید»! به حال توجه کنید! فرایند اُبژهسازی/مُثلهسازی/مصرف، میتواند توسط فرایند توجه/حالمحوری/محبت، متوقف شود!
#فمینیسم
منبع:
سایت فمینیسم انقلابی
[با اندکی تغییر]
@IranVEG
🔺گوشت آزمایشگاهی موجب میشود بشر یک ضعف اخلاقیِ جدی را نادیده بگیرد🔻
(نوشتۀ بِن برَمبِل، استادیار فلسفه، کالج ترینیتی دوبلین)
از گوشت آزمایشگاهی بهعنوان راهکاری برای مشکلات دامپروری صنعتی استقبال میشود. جنبۀ منفی دامپروری صنعتی برای خود گاوها، مرغها و خوکها به اندازهٔ کافی روشن است. اما با در نظر گرفتن مسئلهٔ مقدار آنتیبیوتیکهای خورانده شده به حیوانات و میزان منابع مورد نیاز برای پرورش گوشت در مقیاس صنعتی آن، این فعالیت برای سلامتی انسان و محیطزیست هم بد است.
اما برعکس، گوشتِ آزمایشگاهی به هیچکدام از این هزینهها نیازی ندارد. وقتی فنآوریاش به عالیترین حد خود برسد، مزه و بافت این محصول از مزه و بافت گوشتِ واقعی قابل تشخیص نبوده و قیمت تولید و خریدش هم ارزانتر خواهد بود.
اما با این حال یک مشکل بزرگ دربارهٔ گوشتِ آزمایشگاهی وجود دارد: مشکلی اخلاقی
🔹برای مطالعهٔ متن کامل، دکمهٔ INSTANT VIEW⚡️ را بزنید یا به این لینک بروید.
🔹برای مطالعهٔ نظری مخالف دربارهٔ گوشت آزمایشگاهی، اینجا را کلیک کنید و برای کسب اطلاعات تکمیلی به این لینک بروید.
#اخلاقی
#گوشت_آزمایشگاهی
@IranVEG
(نوشتۀ بِن برَمبِل، استادیار فلسفه، کالج ترینیتی دوبلین)
از گوشت آزمایشگاهی بهعنوان راهکاری برای مشکلات دامپروری صنعتی استقبال میشود. جنبۀ منفی دامپروری صنعتی برای خود گاوها، مرغها و خوکها به اندازهٔ کافی روشن است. اما با در نظر گرفتن مسئلهٔ مقدار آنتیبیوتیکهای خورانده شده به حیوانات و میزان منابع مورد نیاز برای پرورش گوشت در مقیاس صنعتی آن، این فعالیت برای سلامتی انسان و محیطزیست هم بد است.
اما برعکس، گوشتِ آزمایشگاهی به هیچکدام از این هزینهها نیازی ندارد. وقتی فنآوریاش به عالیترین حد خود برسد، مزه و بافت این محصول از مزه و بافت گوشتِ واقعی قابل تشخیص نبوده و قیمت تولید و خریدش هم ارزانتر خواهد بود.
اما با این حال یک مشکل بزرگ دربارهٔ گوشتِ آزمایشگاهی وجود دارد: مشکلی اخلاقی
🔹برای مطالعهٔ متن کامل، دکمهٔ INSTANT VIEW⚡️ را بزنید یا به این لینک بروید.
🔹برای مطالعهٔ نظری مخالف دربارهٔ گوشت آزمایشگاهی، اینجا را کلیک کنید و برای کسب اطلاعات تکمیلی به این لینک بروید.
#اخلاقی
#گوشت_آزمایشگاهی
@IranVEG
🔹 مطالب مرتبط:
▫️اشتهایی برای ویرانگری
▫️تأثیر کلی محیطزیستیِ سه الگوی غذایی در رابطه با محتوای غذای حیوانی و گیاهی
▫️سطح جهانی تخصیص داده شده برای تولید غذا
▫️هزینهْ فرصت از دست رفتهٔ رژیمهای غذاییِ حیوانی از تمام اتلافهای مواد غذایی پیشی میگیرد
▫️ردپای آب فرآوردههای زراعی و حیوانی: یک مقایسه
▫️بازتعریف محصولات کشاورزی: از مقادیر برحسب تُن به مردم تغذیه شده در هر هکتار
▫️وگانیسم بدون حقوق حیوانات
📓مطالعه بیشتر در اینباره: دانلود کتاب «انقلاب غذایی» جان رابینز
#کشاورزی #جنگلزدایی #دامپروری
@IranVEG
▫️اشتهایی برای ویرانگری
▫️تأثیر کلی محیطزیستیِ سه الگوی غذایی در رابطه با محتوای غذای حیوانی و گیاهی
▫️سطح جهانی تخصیص داده شده برای تولید غذا
▫️هزینهْ فرصت از دست رفتهٔ رژیمهای غذاییِ حیوانی از تمام اتلافهای مواد غذایی پیشی میگیرد
▫️ردپای آب فرآوردههای زراعی و حیوانی: یک مقایسه
▫️بازتعریف محصولات کشاورزی: از مقادیر برحسب تُن به مردم تغذیه شده در هر هکتار
▫️وگانیسم بدون حقوق حیوانات
📓مطالعه بیشتر در اینباره: دانلود کتاب «انقلاب غذایی» جان رابینز
#کشاورزی #جنگلزدایی #دامپروری
@IranVEG
Forwarded from آشپزی وگان (Lale🌿)
🎂کیک تولد
👩🍳دستور از لاله شاهمحمدی
🍽وگان-پخته
دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/378
@AshpaziVegan
👩🍳دستور از لاله شاهمحمدی
🍽وگان-پخته
دستور تهیه در:
https://t.me/AshpaziVegan/378
@AshpaziVegan
Forwarded from رسانه VEG🌱 (Kimia Moezzi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر جوزف پوره از دانشگاه آکسفورد به ما میگوید یکی از مؤثرترین راههای مبارزه با تغییر اقلیم و از بین رفتن تنوع زیستی چیست.
#انقراض #تغییر_اقلیم #محیط_زیست #تنوع_زیستی
@IranVEG
@VEGMedia
#انقراض #تغییر_اقلیم #محیط_زیست #تنوع_زیستی
@IranVEG
@VEGMedia
Forwarded from VEG منابع و رفرنسهای (Ali🌱Baniasad)
🔹کیفیت رژیمهای گیاهخواری در مقایسه با رژیمهای غیرگیاهخواری: مروری نظاممند🔹
(بخشهایی از متن و نتیجهگیری مقاله)
🔻رابطهای دوز-پاسخ میان محدودیت الگوی تغذیهای و کیفیت تغذیه در 2 مطالعۀ مشاهدهای دیده شد که در آنها بیشترین کیفیت تغذیهای متعلق به وگنها سپس وجترینها و بعد غیرگیاهخوارها بود.
🔻شواهد ابتدایی حاکی از ایناند که کیفیت تغذیهای رژیمهای وگن، دستکم قابلقیاس با رژیمهای وجترین است و تا حدی بر رابطهای دوز-پاسخ بین میزان محدودیت الگوی تغذیهایِ گیاهخواری و کیفیت رژیم غذایی دلالت دارند، چنین ویژگیای خود بر این اشاره میکند که کیفیت رژیم غذایی وگن ممکن است از رژیمهای غذایی وجترین بیشتر باشد.
🔻در 9 مطالعه از میان 12 مطالعه، لاکتو-اوو وجترینها و وگنها در مقایسه با غیرگیاهخوارها کیفیت کلی تغذیهایِ بیشتری داشتند (4.5 تا 16. 4 نمره بالاتر در شاخص 2010 تغذیهٔ سالم[HEI-2010]). نمرات بالاتر در این شاخص ناشی از پیروی بیشتر از توصیههای رسمی برای مصرف کلی میوهها، غلات کامل، غذاهای دریایی و پروتئین گیاهی، و سدیم بوده است. با این حال، غیرگیاهخوارن پیروی بیشتری از توصیههای رسمی برای غلات فرآوری شده و خوراکهای پروتئینی کلی داشتند. کیفیت تغذیهایِ بیشتر در رژیمهای گیاهخواری، ممکن است تاحدی توضیحی ارائه دهد برای بهبودی در پیامدهای سلامتی در مقایسه با غیرگیاهخواران؛ با این حال، تحقیقات بیشتری برای بهحساب آوردن متغیرهای مُخلِ شناخته شده، مانند آگاهی بهداشتی مورد نیاز است.
#سلامتی
منبع:
Haley W Parker, Maya K Vadiveloo, Diet quality of vegetarian diets compared with nonvegetarian diets: a systematic review, Nutrition Reviews, Volume 77, Issue 3, March 2019, Pages 144–160,
@IranVEG
@VEGReferences
(بخشهایی از متن و نتیجهگیری مقاله)
🔻رابطهای دوز-پاسخ میان محدودیت الگوی تغذیهای و کیفیت تغذیه در 2 مطالعۀ مشاهدهای دیده شد که در آنها بیشترین کیفیت تغذیهای متعلق به وگنها سپس وجترینها و بعد غیرگیاهخوارها بود.
🔻شواهد ابتدایی حاکی از ایناند که کیفیت تغذیهای رژیمهای وگن، دستکم قابلقیاس با رژیمهای وجترین است و تا حدی بر رابطهای دوز-پاسخ بین میزان محدودیت الگوی تغذیهایِ گیاهخواری و کیفیت رژیم غذایی دلالت دارند، چنین ویژگیای خود بر این اشاره میکند که کیفیت رژیم غذایی وگن ممکن است از رژیمهای غذایی وجترین بیشتر باشد.
🔻در 9 مطالعه از میان 12 مطالعه، لاکتو-اوو وجترینها و وگنها در مقایسه با غیرگیاهخوارها کیفیت کلی تغذیهایِ بیشتری داشتند (4.5 تا 16. 4 نمره بالاتر در شاخص 2010 تغذیهٔ سالم[HEI-2010]). نمرات بالاتر در این شاخص ناشی از پیروی بیشتر از توصیههای رسمی برای مصرف کلی میوهها، غلات کامل، غذاهای دریایی و پروتئین گیاهی، و سدیم بوده است. با این حال، غیرگیاهخوارن پیروی بیشتری از توصیههای رسمی برای غلات فرآوری شده و خوراکهای پروتئینی کلی داشتند. کیفیت تغذیهایِ بیشتر در رژیمهای گیاهخواری، ممکن است تاحدی توضیحی ارائه دهد برای بهبودی در پیامدهای سلامتی در مقایسه با غیرگیاهخواران؛ با این حال، تحقیقات بیشتری برای بهحساب آوردن متغیرهای مُخلِ شناخته شده، مانند آگاهی بهداشتی مورد نیاز است.
#سلامتی
منبع:
Haley W Parker, Maya K Vadiveloo, Diet quality of vegetarian diets compared with nonvegetarian diets: a systematic review, Nutrition Reviews, Volume 77, Issue 3, March 2019, Pages 144–160,
@IranVEG
@VEGReferences
Forwarded from رسانه VEG🌱 (Mahla Lashkari 🌱)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from VEG منابع و رفرنسهای (Ali🌱Baniasad)
🔹ارتباط کلسترول تغذیهای یا تخممرغ با بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر🔹
🔺پرسش: آیا مصرف کلسترول تغذیهای یا تخممرغ با بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی در ارتباط است؟
🔺یافتهها: از بین 29618 بزرگسالی که از شش مطالعۀ همگروهیِ آیندهنگر در ایالات متحده با میانهٔ پیگیری 17.5 ساله انتخاب شدند، هر 300 میلیگرم کلسترول تغذیهایِ بیشتر که روزانه مصرف شده بود بهطور چشمگیری با خطر بیشتر بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی ارتباط داشت و هر نصفِ تخممرغِ بیشتری که روزانه مصرف شده بود بهطور چشمگیری با خطر بیشتر بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی ارتباط داشت.
🔺مفهوم: در میان بزرگسالان ایالات متحده، مصرف بیشتر کلسترول تغذیهای یا تخممرغ بهطوری چشمگیر و به شکلی دوز-پاسخ با خطر بیشتر بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی، در ارتباط بود.
#تخم_مرغ #بیماری_قلبی #کلسترول
منبع:
Zhong VW, Van Horn L, Cornelis MC, et al. Associations of Dietary Cholesterol or Egg Consumption With Incident Cardiovascular Disease and Mortality. JAMA. 2019;321(11):1081–1095.
@IranVEG
@VEGReferences
🔺پرسش: آیا مصرف کلسترول تغذیهای یا تخممرغ با بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی در ارتباط است؟
🔺یافتهها: از بین 29618 بزرگسالی که از شش مطالعۀ همگروهیِ آیندهنگر در ایالات متحده با میانهٔ پیگیری 17.5 ساله انتخاب شدند، هر 300 میلیگرم کلسترول تغذیهایِ بیشتر که روزانه مصرف شده بود بهطور چشمگیری با خطر بیشتر بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی ارتباط داشت و هر نصفِ تخممرغِ بیشتری که روزانه مصرف شده بود بهطور چشمگیری با خطر بیشتر بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی ارتباط داشت.
🔺مفهوم: در میان بزرگسالان ایالات متحده، مصرف بیشتر کلسترول تغذیهای یا تخممرغ بهطوری چشمگیر و به شکلی دوز-پاسخ با خطر بیشتر بروز بیماریهای قلبی-عروقی و مرگومیر کلی، در ارتباط بود.
#تخم_مرغ #بیماری_قلبی #کلسترول
منبع:
Zhong VW, Van Horn L, Cornelis MC, et al. Associations of Dietary Cholesterol or Egg Consumption With Incident Cardiovascular Disease and Mortality. JAMA. 2019;321(11):1081–1095.
@IranVEG
@VEGReferences
Forwarded from VEG منابع و رفرنسهای (Ali🌱Baniasad)
🔹گزارشی از مقالهٔ «حفاظت کردن و کشتن: مدیریت تعارض انسان-حیاتوحش توسط ادارهٔ خدمات شیلات و حیاتوحش ايالات متحده»🔹
🔸وظیفهٔ ادارهٔ خدمات شیلات و حیاتوحش ايالات متحده، حل تعارضات حیاتوحش و فراهم کردن امکان همزیستی مردم و حیاتوحش است.
🔸اما این اداره برای مدیریت تعارضهای میان انسان و حیاتوحش اغلب مجبور است که در راستای حفاظت از منافع اقتصادی و سلامت عمومی، و حفاظت از حیاتوحش بده-بستان کند. این امر باعث میشود برای حفاظت از منافع اقتصادی و سلامت عمومی، سالانه تعداد زیادی از حیوانات را بکشد؛ حدود ۵١ میلیون حیوان از سال 1996 تا 2014.
🔸باوجود اینکه در سالهای اخیر منابع علمی به وضعیت رو به زوال اکوسیستم دنیا و نقش کاهش گونهها[جانوری و گیاهی] در این فرآیند پرداختهاند اما بجز ارزیابیهای مارکسیستهای زیستبومگرا و یا اندک مطالعات جرمشناسانِ سبز، نقشی که عوامل اقتصاد سیاسی در این فرآیندِ زوال اکوسیستم دارند بهخوبی روشن نشده است.
🔸توجه بیشتر به نقش اثرگذار اقتصاد سیاسی بر ویرانی محیطزیست، برای فهم کنترل تعارض انسان-حیاتوحش مهم است. چنین تمرکزی قابلیت تعیین این را دارد که زمینههای اقتصاد محلی و جهانیِ سرمایهداری چگونه ممکن است ویرانی محیطزیستی بهوجود آورند.
🔸در سال 2011 تعداد حیواناتی که بهطور غیر عمدی کشته شدهاند 4/963 نفر یا 0.13 درصد از کل حیوانات کشته شده بوده است. بیشتر از همه توکاهای سیاه (678/573 نفر)، گاومرغها (846/663 نفر)، سارها (1/500/459 نفر) و گونههای جانوریای که بهعنوان نوعی «آفتِ کشاورزی» تعریف میشوند، کشته شدهاند. در این لیست بلندبالا، گونههایی مانند خرس سیاه و الیگاتور آمریکایی (نوعی تمساح) که در معرض خطر انقراضاند نیز دیده میشوند.
#سرمایه_داری #تنوع_زیستی #انقراض
منبع:
Lynch, M. J. (2019). To Protect and Kill: US Fish and Wildlife Service’s Management of Human–Wildlife Conflict, 1996-2011, Society & Animals, 27(2), 174-196.
@IranVEG
@VEGReferences
🔸وظیفهٔ ادارهٔ خدمات شیلات و حیاتوحش ايالات متحده، حل تعارضات حیاتوحش و فراهم کردن امکان همزیستی مردم و حیاتوحش است.
🔸اما این اداره برای مدیریت تعارضهای میان انسان و حیاتوحش اغلب مجبور است که در راستای حفاظت از منافع اقتصادی و سلامت عمومی، و حفاظت از حیاتوحش بده-بستان کند. این امر باعث میشود برای حفاظت از منافع اقتصادی و سلامت عمومی، سالانه تعداد زیادی از حیوانات را بکشد؛ حدود ۵١ میلیون حیوان از سال 1996 تا 2014.
🔸باوجود اینکه در سالهای اخیر منابع علمی به وضعیت رو به زوال اکوسیستم دنیا و نقش کاهش گونهها[جانوری و گیاهی] در این فرآیند پرداختهاند اما بجز ارزیابیهای مارکسیستهای زیستبومگرا و یا اندک مطالعات جرمشناسانِ سبز، نقشی که عوامل اقتصاد سیاسی در این فرآیندِ زوال اکوسیستم دارند بهخوبی روشن نشده است.
🔸توجه بیشتر به نقش اثرگذار اقتصاد سیاسی بر ویرانی محیطزیست، برای فهم کنترل تعارض انسان-حیاتوحش مهم است. چنین تمرکزی قابلیت تعیین این را دارد که زمینههای اقتصاد محلی و جهانیِ سرمایهداری چگونه ممکن است ویرانی محیطزیستی بهوجود آورند.
🔸در سال 2011 تعداد حیواناتی که بهطور غیر عمدی کشته شدهاند 4/963 نفر یا 0.13 درصد از کل حیوانات کشته شده بوده است. بیشتر از همه توکاهای سیاه (678/573 نفر)، گاومرغها (846/663 نفر)، سارها (1/500/459 نفر) و گونههای جانوریای که بهعنوان نوعی «آفتِ کشاورزی» تعریف میشوند، کشته شدهاند. در این لیست بلندبالا، گونههایی مانند خرس سیاه و الیگاتور آمریکایی (نوعی تمساح) که در معرض خطر انقراضاند نیز دیده میشوند.
#سرمایه_داری #تنوع_زیستی #انقراض
منبع:
Lynch, M. J. (2019). To Protect and Kill: US Fish and Wildlife Service’s Management of Human–Wildlife Conflict, 1996-2011, Society & Animals, 27(2), 174-196.
@IranVEG
@VEGReferences
کانال گیاهخواری VEG🕊
تنها در محل زندگی خودشان زیبایَند. #باغ_وحش @iranVEG