پول نداری؟ درد بکش
⚠️ ۷۰٪مردم توان مالی برای رفتن به دندانپزشکی را ندارند.
تجارت نیوز
پ،ن: بخشی از مساٸل نظام سلامت به تجاری شدن صرف پزشکی و امر درمان بازمیگردد، تصور کنید هر پزشک در روز تنها یک بیمار را رایگان معالجه کند، در طول ماه مشکلات دندان بخش قابل توجهی از طبقات فرودست حل خواهد شد. اما در شرایطی که اخلاق و همبستگی اجتماعی رنگ باختهاست چنین انتظاراتی بیجا و احمقانه جلوه میکند؛ نٸولیبرالیسم مجالی برای تداوم سنتهای اخلاقیمان باقی نگذاشته است.
درحالی که این عده زیاد پولی برای درمان دندان ندارند و باید درد بکشند، عدهای نیز هزینههای هنگفتی بابت پروتز و روکش و انواع دستکاریها برای زیباسازی را انجام میدهند تا نٸولیبرالیسم با دهانی بازتر به ما ریشخند بزند...
#احسان_عزیزی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
⚠️ ۷۰٪مردم توان مالی برای رفتن به دندانپزشکی را ندارند.
تجارت نیوز
پ،ن: بخشی از مساٸل نظام سلامت به تجاری شدن صرف پزشکی و امر درمان بازمیگردد، تصور کنید هر پزشک در روز تنها یک بیمار را رایگان معالجه کند، در طول ماه مشکلات دندان بخش قابل توجهی از طبقات فرودست حل خواهد شد. اما در شرایطی که اخلاق و همبستگی اجتماعی رنگ باختهاست چنین انتظاراتی بیجا و احمقانه جلوه میکند؛ نٸولیبرالیسم مجالی برای تداوم سنتهای اخلاقیمان باقی نگذاشته است.
درحالی که این عده زیاد پولی برای درمان دندان ندارند و باید درد بکشند، عدهای نیز هزینههای هنگفتی بابت پروتز و روکش و انواع دستکاریها برای زیباسازی را انجام میدهند تا نٸولیبرالیسم با دهانی بازتر به ما ریشخند بزند...
#احسان_عزیزی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
هر کار که دوست دارید بکنید همین حالا بکنید. شرایط همیشه مهیا نیست.
| دوریس لسینگ |
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
| دوریس لسینگ |
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📝انتقال آب دریای کاسپین و سکوت متخصصان علوم انسانی
چرا طرفداران محیط زیست تنهایند؟
🖊حمیدرضا درودیان
🔺از سال ۱۳۹۱ به این سو بحث انتقال آب دریای کاسپین به فلات مرکزی بحث بسیار داغی میان طبیعتگرایان و تکنوکراتها بوده است که البته در برهههایی بهدلایلی کمرنگتر شد و در زمانهایی مانند هفتهای که گذشت به اوج خود رسید. در تمام این بحثها صرفاً طرفداران و متخصصان محیط زیست بودهاند که در مقابل سیاستمداران و لابیهای قدرت ایستادهاند. پرسشی که مطرح میشود این است که چرا اقتصاددانان وارد نقد پروژهای نشدهاند که بیشک یکی از گرانترین پروژههای تاریخ کشور تا این لحظه خواهد بود؟ آیا از نظر اقتصاددانان یک پروژه حداقل یکصد هزار میلیارد ریالی ارزش نقد اقتصادی و اعلام مخالفت و یا حتی موافقت را نداشته است؟ حداقل من در بررسیهای که کردهام نقد برجستهای از سوی اقتصاددانان ندیدیم و نقدهای اقتصادی به این پروژه بهصورت اجمالی و باز هم از سوی متخصصان محیط زیست انجام شده است.
در میدان بخوانید:
📌http://medn.me/4w
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
چرا طرفداران محیط زیست تنهایند؟
🖊حمیدرضا درودیان
🔺از سال ۱۳۹۱ به این سو بحث انتقال آب دریای کاسپین به فلات مرکزی بحث بسیار داغی میان طبیعتگرایان و تکنوکراتها بوده است که البته در برهههایی بهدلایلی کمرنگتر شد و در زمانهایی مانند هفتهای که گذشت به اوج خود رسید. در تمام این بحثها صرفاً طرفداران و متخصصان محیط زیست بودهاند که در مقابل سیاستمداران و لابیهای قدرت ایستادهاند. پرسشی که مطرح میشود این است که چرا اقتصاددانان وارد نقد پروژهای نشدهاند که بیشک یکی از گرانترین پروژههای تاریخ کشور تا این لحظه خواهد بود؟ آیا از نظر اقتصاددانان یک پروژه حداقل یکصد هزار میلیارد ریالی ارزش نقد اقتصادی و اعلام مخالفت و یا حتی موافقت را نداشته است؟ حداقل من در بررسیهای که کردهام نقد برجستهای از سوی اقتصاددانان ندیدیم و نقدهای اقتصادی به این پروژه بهصورت اجمالی و باز هم از سوی متخصصان محیط زیست انجام شده است.
در میدان بخوانید:
📌http://medn.me/4w
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
‼️ جدیدترین آمار مربوط به ثروتمندان، کدام کشورها بیشترین میلیونرها را دارند؟
بر اساس گزارش موسسه تحقیقاتی کردیت سوئیس، در حال حاضر تعداد میلیونرهای جهان به ۴۶٫۸ میلیون نفر رسیده است. از اواسط سال ۲۰۱۸ تاکنون شمار میلیونرها رشدی ۱٫۱ درصدی داشته است
به گزارش بلومبرگ فارسی به نقل ازاکونومیست پیش از آنکه بوریس جانسون بهعنوان نخستوزیر بریتانیا به شمارش آرای مربوط به برگزیت بپردازد، در سال ۲۰۱۴ و در مقام شهردار لندن در مصاحبهای با افتخار اعلام کرده بود: در حال حاضر ۷۲ میلیاردر در لندن زندگی میکنند که این تعداد از میلیاردهای نیویورک بیشتر است.
اگرچه گفته میشود که تعداد میلیاردرهای این شهر به ۹۵ نفر افزایش یافته اما تعداد میلیونرهای لندن رو به کاهش است. علت آن هم عدم قطعیت ناشی از برگزیت و تضعیف پوند است. سال گذشته لندن ۲۷ هزار میلیونر خود را از دست داد.
در سایر نقاط جهان اما تعداد میلیونرها روبهرشد است.
در حال حاضر تعداد میلیونرهای جهان -افرادی که حداقل یک میلیون دلار سرمایه و دارایی دارند- به ۴۶٫۸ میلیون نفر رسیده است. از اواسط سال ۲۰۱۸ تاکنون شمار میلیونرها رشدی ۱٫۱ درصدی داشته است.
این ردهبندی شامل بیش از چهار میلیون آلمانی، سه میلیون ژاپنی و دو میلیون میلیونر آلمانی میشود. با این حال هیچ کشوری بهاندازه آمریکا میلیونر ندارد. بر اساس این گزارش تعداد میلیونرهای آمریکا تقریبا به ۱۹ میلیون نفر رسیده است.
گزارش موسسه کردیت سوئیس نشان میدهد که بیش از نیمی از رشد تعداد ثروتمندان جهان در سال جاری مربوط به ایالات متحده آمریکا میشود.
علیرغم آشفتگی بازارها، جنگهای تجاری و نگرانی از رکود اقتصادی، ۶۷۵ هزار میلیونر جدید طی ۱۲ ماه -تا اواسط سال ۲۰۱۹- در آمریکا اضافه شده است.
توزیع نابرابر ثروت بهویژه از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ به یک مساله حاد سیاسی تبدیل شده است.
موسسه کردیت سوئیس معتقد است که سهم ثروت متعلق به یک درصد از ثروتمندان جهان که در سالهای قبل از بحران مالی کاهش یافته بود، پس از آن روند روبهرشدی داشته است.
بر اساس گزارش این موسسه تحقیقاتی ۱۰ درصد از ثروتمندترینهای جهان ۸۲ درصد و یک درصد از ثروتمندترینها ۴۵ درصد از کل ثروت جهان را در اختیار دارند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
بر اساس گزارش موسسه تحقیقاتی کردیت سوئیس، در حال حاضر تعداد میلیونرهای جهان به ۴۶٫۸ میلیون نفر رسیده است. از اواسط سال ۲۰۱۸ تاکنون شمار میلیونرها رشدی ۱٫۱ درصدی داشته است
به گزارش بلومبرگ فارسی به نقل ازاکونومیست پیش از آنکه بوریس جانسون بهعنوان نخستوزیر بریتانیا به شمارش آرای مربوط به برگزیت بپردازد، در سال ۲۰۱۴ و در مقام شهردار لندن در مصاحبهای با افتخار اعلام کرده بود: در حال حاضر ۷۲ میلیاردر در لندن زندگی میکنند که این تعداد از میلیاردهای نیویورک بیشتر است.
اگرچه گفته میشود که تعداد میلیاردرهای این شهر به ۹۵ نفر افزایش یافته اما تعداد میلیونرهای لندن رو به کاهش است. علت آن هم عدم قطعیت ناشی از برگزیت و تضعیف پوند است. سال گذشته لندن ۲۷ هزار میلیونر خود را از دست داد.
در سایر نقاط جهان اما تعداد میلیونرها روبهرشد است.
در حال حاضر تعداد میلیونرهای جهان -افرادی که حداقل یک میلیون دلار سرمایه و دارایی دارند- به ۴۶٫۸ میلیون نفر رسیده است. از اواسط سال ۲۰۱۸ تاکنون شمار میلیونرها رشدی ۱٫۱ درصدی داشته است.
این ردهبندی شامل بیش از چهار میلیون آلمانی، سه میلیون ژاپنی و دو میلیون میلیونر آلمانی میشود. با این حال هیچ کشوری بهاندازه آمریکا میلیونر ندارد. بر اساس این گزارش تعداد میلیونرهای آمریکا تقریبا به ۱۹ میلیون نفر رسیده است.
گزارش موسسه کردیت سوئیس نشان میدهد که بیش از نیمی از رشد تعداد ثروتمندان جهان در سال جاری مربوط به ایالات متحده آمریکا میشود.
علیرغم آشفتگی بازارها، جنگهای تجاری و نگرانی از رکود اقتصادی، ۶۷۵ هزار میلیونر جدید طی ۱۲ ماه -تا اواسط سال ۲۰۱۹- در آمریکا اضافه شده است.
توزیع نابرابر ثروت بهویژه از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ به یک مساله حاد سیاسی تبدیل شده است.
موسسه کردیت سوئیس معتقد است که سهم ثروت متعلق به یک درصد از ثروتمندان جهان که در سالهای قبل از بحران مالی کاهش یافته بود، پس از آن روند روبهرشدی داشته است.
بر اساس گزارش این موسسه تحقیقاتی ۱۰ درصد از ثروتمندترینهای جهان ۸۲ درصد و یک درصد از ثروتمندترینها ۴۵ درصد از کل ثروت جهان را در اختیار دارند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📕 «روان سیاست: نئولیبرالیسم و تکنولوژیهای جدید قدرت»
این کتاب به تأثیرات شکلهای جدید قدرت بر روان و ذهن مردم میپردازد. نویسنده که بر نحوه سیاستورزی حکومتهای نئولیبرال تمرکز دارد، اصطلاح روانسیاست را به تأسی از اصطلاح «زیستسیاست» از میشل فوکو، جامعهشناس مشهور فرانسوی، ساخته است. در پشت جلد این کتاب به نقل از روزنامه گاردین در معرفی آن آمده است: «سیاستمداران با ما مثل مصرفکنندگانی برخورد میکنند که باید چیزی تحویلشان داده شود. غرولندهای ما از سیاست هم مثل مصرفکنندگانی است که از یک محصول یا خدمت نامناسب شاکیاند. هرکسی که از اعتراف در صحن علنی جامعه امتناع کند، نکوهش میشود. شما توییت میکنید پس هستید؛ لایک میکنید تا بیتردید لایک بگیرید؛ به تکتک جزئیات کسالتبار زندگیتان اعتراف کنید تا نجات یابید. بیونگ چول هان میگوید: «نئولیبرالیسم یعنی سرمایهداری لایکها».
لینک خرید اینترنتی کتاب:
http://bit.ly/2Ncu22b
#هرروز_یک_کتاب
📚کتابهای بیشتر در برخطبوک👇
Www.BARKHATBOOK.com
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
🔖ارسال کتاب به سراسرکشور
این کتاب به تأثیرات شکلهای جدید قدرت بر روان و ذهن مردم میپردازد. نویسنده که بر نحوه سیاستورزی حکومتهای نئولیبرال تمرکز دارد، اصطلاح روانسیاست را به تأسی از اصطلاح «زیستسیاست» از میشل فوکو، جامعهشناس مشهور فرانسوی، ساخته است. در پشت جلد این کتاب به نقل از روزنامه گاردین در معرفی آن آمده است: «سیاستمداران با ما مثل مصرفکنندگانی برخورد میکنند که باید چیزی تحویلشان داده شود. غرولندهای ما از سیاست هم مثل مصرفکنندگانی است که از یک محصول یا خدمت نامناسب شاکیاند. هرکسی که از اعتراف در صحن علنی جامعه امتناع کند، نکوهش میشود. شما توییت میکنید پس هستید؛ لایک میکنید تا بیتردید لایک بگیرید؛ به تکتک جزئیات کسالتبار زندگیتان اعتراف کنید تا نجات یابید. بیونگ چول هان میگوید: «نئولیبرالیسم یعنی سرمایهداری لایکها».
لینک خرید اینترنتی کتاب:
http://bit.ly/2Ncu22b
#هرروز_یک_کتاب
📚کتابهای بیشتر در برخطبوک👇
Www.BARKHATBOOK.com
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
🔖ارسال کتاب به سراسرکشور
جامعهشناسیِ واقعاً علمی یک عمل اجتماعی است که بنابه منطق اجتماعی socio-logiquement نباید وجود داشته باشد. بهترین گواه این موضوع همین است که به محضی که علم اجتماعی به محصور ماندن در دوراههی پیشبینیشده تن در نمیدهد موجودیتاش به خطر میافتد، یعنی یا به علمِ نابی که قادر است موضوعهایی فاقد اهمیت اجتماعی را بهطور علمی تحلیل کند، یا به علم کاذبی که نظم مستقر را مواظبت و ساماندهی میکند.
پییر بوردیو، پرسشهای جامعهشناسی، ۱۹۸۴
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
پییر بوردیو، پرسشهای جامعهشناسی، ۱۹۸۴
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اینکه، انتقادهای تندی به رفتنِ #همایون_شجریان و #علیرضا_قربانی، به «#ایرانمال» برای ساختِ ویدئوکلیپ آلبومشان شده، نه فقط به دلیلِ بودجهی ساختِ آغشته به تخلف و فسادِ این مکان، که به گمانم، حاصلِ خشمهای انباشتهشدهایست که حالا به یک «موقعیت» روانهشدهست؛ موقعیتِ «احساسِ تنهایی». این خشمها حاصلِ احساسِ عمیقِ تنهایی ماست؛ مایی که دیگر، کمتر کسی را کنارِ خودمان احساس میکنیم. کسی که ما را و شرایطِ ما را، و بیدفاعی ما را و عصبانی بودنِ ما را، درک کند در این وضعیت.
در وضعیتی که دهها بازیگرِ «مدعی»، کارگردانِ مدعی، به توجیه اینکه «ما که نمیدونستیم»، سریالی(شهرزاد) را میسازند که تهیهکنندهاش[پولش] بدلیل اختلاس و ... در زندان است؛ یا توسلِ کورکورانه به این مغلطه که «هنر به سیاست کاری ندارد». چه کسی گفته هنر از سیاست جداست؟ هیچ کنشِ غیرسیاسییی در عالمِ انسانی وجود ندارد. انسان، در جامعه و در کنار و مرتبط با دیگران زیست میکند، کوچکترین کنشاش بر زندگی و سرنوشتِ«دیگری» اثر میگذارد، چه رسد به سلبریتیهایی با مخاطبانِ بسیار که خود، شکلی از ساز و کار قدرتاند! از کدام هنر حرف میزنند؟ این گزارههای سلبی[بخوانید: «کلا به من چه»] اتفاقا ساختهی قدرتهاست، برای توجیهِ سبکِ زندگیِ: «کارت را بکن»،«با چیزی جز منفعتت کاری نداشته باش»، «هنر را با سیاست قاطی نکنید»،«ما فقط هنرمندیم»! اینها یعنی بیتفاوتی به هرچیز؛ جز خودت؛ یعنی منفعتِ شخصی، فقط موفقیتِ فردی.
انتقادهای اخیر، حاصلِ خشم نسبت به بدنیا آوردنِ فرزندِ مدعیانِ مردمدوستی و وطندوستی، در جایی غیر از ادعایشان است. این خشمهای بیکسیست. خشمهای کسانی که احساس فریب خوردن دارند؛ احساسِ نادیدهگرفته شدن. احساسِ خستگیست از صدها آدمِ دیگر که جفا کردهاند؛ از سیاستمدار تا کمدین، از استادِ دانشگاه، تا اپوزسیونِ قلابی.
گمان نمیکنم این خشمها، فقط بدلیل رفتنِ دو خوانندهی، به آن مکان باشد. این دو نفر، بهانهای شدهاند برای سرریز این خشمها. اینها یعنی، از شمایی که گمان میکردیم کنار ما هستید، بعیدست دوستان، اساتید!
این بزنگاهها مهماند.
با این حال، بیانصافی و غیرِاخلاقیست که این خشمها صرفا رو به شجریان و قربانی باشد، ولی هنرمندِ بیاطلاع از وضعیتِ فعلی جامعهاش؛ نیاز به تلنگر و چه بسا، تاوان دارد. این نقدها، همسویی با توهین روزنامه جوان نیست.
بدلیل اهمیت این دونفر در تخصص هنری شان است و بد نیست بدانند جامعهای که روزبهروز، احساسِ تنهایی بیشتری میکند و عصبانیست، به بهانهای دلش میگیرد از تنهایی.
#مسعود_ریاحی
🌏جامعهشناسی👇
T.me/iransociology
در وضعیتی که دهها بازیگرِ «مدعی»، کارگردانِ مدعی، به توجیه اینکه «ما که نمیدونستیم»، سریالی(شهرزاد) را میسازند که تهیهکنندهاش[پولش] بدلیل اختلاس و ... در زندان است؛ یا توسلِ کورکورانه به این مغلطه که «هنر به سیاست کاری ندارد». چه کسی گفته هنر از سیاست جداست؟ هیچ کنشِ غیرسیاسییی در عالمِ انسانی وجود ندارد. انسان، در جامعه و در کنار و مرتبط با دیگران زیست میکند، کوچکترین کنشاش بر زندگی و سرنوشتِ«دیگری» اثر میگذارد، چه رسد به سلبریتیهایی با مخاطبانِ بسیار که خود، شکلی از ساز و کار قدرتاند! از کدام هنر حرف میزنند؟ این گزارههای سلبی[بخوانید: «کلا به من چه»] اتفاقا ساختهی قدرتهاست، برای توجیهِ سبکِ زندگیِ: «کارت را بکن»،«با چیزی جز منفعتت کاری نداشته باش»، «هنر را با سیاست قاطی نکنید»،«ما فقط هنرمندیم»! اینها یعنی بیتفاوتی به هرچیز؛ جز خودت؛ یعنی منفعتِ شخصی، فقط موفقیتِ فردی.
انتقادهای اخیر، حاصلِ خشم نسبت به بدنیا آوردنِ فرزندِ مدعیانِ مردمدوستی و وطندوستی، در جایی غیر از ادعایشان است. این خشمهای بیکسیست. خشمهای کسانی که احساس فریب خوردن دارند؛ احساسِ نادیدهگرفته شدن. احساسِ خستگیست از صدها آدمِ دیگر که جفا کردهاند؛ از سیاستمدار تا کمدین، از استادِ دانشگاه، تا اپوزسیونِ قلابی.
گمان نمیکنم این خشمها، فقط بدلیل رفتنِ دو خوانندهی، به آن مکان باشد. این دو نفر، بهانهای شدهاند برای سرریز این خشمها. اینها یعنی، از شمایی که گمان میکردیم کنار ما هستید، بعیدست دوستان، اساتید!
این بزنگاهها مهماند.
با این حال، بیانصافی و غیرِاخلاقیست که این خشمها صرفا رو به شجریان و قربانی باشد، ولی هنرمندِ بیاطلاع از وضعیتِ فعلی جامعهاش؛ نیاز به تلنگر و چه بسا، تاوان دارد. این نقدها، همسویی با توهین روزنامه جوان نیست.
بدلیل اهمیت این دونفر در تخصص هنری شان است و بد نیست بدانند جامعهای که روزبهروز، احساسِ تنهایی بیشتری میکند و عصبانیست، به بهانهای دلش میگیرد از تنهایی.
#مسعود_ریاحی
🌏جامعهشناسی👇
T.me/iransociology
Telegram
جامعهشناسی
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻣﺠﺒﻮﺭﯾﻢ ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ آدمها ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﻤﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ!
| یادداشتهای روزانه | سیلویا پلات |
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
| یادداشتهای روزانه | سیلویا پلات |
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️سوسن شریعتی
بحران کتاب
«میتوان گناه را به گردن کلماتی انداخت که دیگر شفابخش نیستند (تسکیندهنده، درمانگر و…)، نه راهی به درون باز میکنند و نه پنجرهای به بیروناند. میتوان مقصر را خوانندهای دانست که به کلمه بدبین شدهاست و به رسالتی که کتاب بر عهده خود میدانست دیگر اعتمادی ندارد؛ خوانندهای که واقعیت روزمره و در دسترس را جانشین افسون و افسانه کتابها کردهاست؛ خوانندهای بیحافظه و بیتخیل که در جهان پرهیاهوی مصرفزدهِ درگیرِ معاش، خلوتی برایش باقی نمیماند که بتواند با کتاب هممحضری کند؛ خوانندهای بیانگیزه که در سبد کالایش همه چیز هست جز کتاب. (دومین مصرفکننده لوازم آرایش در خاورمیانه)»
برخطبوک محفلی برای کتابخوانی و ترویج مطالعه است👇
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
بحران کتاب
«میتوان گناه را به گردن کلماتی انداخت که دیگر شفابخش نیستند (تسکیندهنده، درمانگر و…)، نه راهی به درون باز میکنند و نه پنجرهای به بیروناند. میتوان مقصر را خوانندهای دانست که به کلمه بدبین شدهاست و به رسالتی که کتاب بر عهده خود میدانست دیگر اعتمادی ندارد؛ خوانندهای که واقعیت روزمره و در دسترس را جانشین افسون و افسانه کتابها کردهاست؛ خوانندهای بیحافظه و بیتخیل که در جهان پرهیاهوی مصرفزدهِ درگیرِ معاش، خلوتی برایش باقی نمیماند که بتواند با کتاب هممحضری کند؛ خوانندهای بیانگیزه که در سبد کالایش همه چیز هست جز کتاب. (دومین مصرفکننده لوازم آرایش در خاورمیانه)»
برخطبوک محفلی برای کتابخوانی و ترویج مطالعه است👇
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
📝مالى شدن شهر: از بقالى ها تا مگامال ها
✍ #عباس_کاظمی
موج گسترده مال سازی در شهرهای بزرگ ایران به راه افتاده است، سرمایه گذاری انبوهی در این عرصه در حال انجام است به گونه ای که بیش از 260 مال در کل کشور یا در دست ساخت است یا بتازگی مراحل ساخت آن به پایان رسیده است. مشهد دارای ۱۲۷ مجتمع تجاری است اما ۸۷ مجتمع تجاری درحال احداث دارد و احداث ۴۰ مجتمع دیگر بتازگی به پایان رسیده است که با این حساب تقریبا شمار مالهای مشهد به دو برابر افزایش مییابد. تهران با داشتن ۶۵ مال در حال احداث یا تازه به بهره برداری رسیده در رده دوم پس از مشهد قراردارد.
شهرهای بزرگی چون مشهد و تهران از شهر خیابانها و سوپرمارکتها در چند دهه قبل به شهر مالها و مراکز خرید در دهه 90 در حال تبدیل شده است. ما با پدیده مالی شدن شهر مواجه ایم، که کنایه از دو فرایند در هم تنیده و مستمر دارد. وجه آشکار مالی شدن شهر گسترش مالها و مراکز خرید در شهر است به گونه ای که مالها در نهایت جایگزین شهر می شوند و نتیجه مردم از درون کوچه ها و خیابان ها به مالها مهاجرت خواهند کرد. همین امر، مراکز خرید را مهمترین عنصر هویتی و وجودی شهر خواهد کرد. شهر به معنای چیزی آن بیرون ( خیابان، بازار سنتی و..) عملا به درون مالها و مجتمع های تجاری سوق یافته است و بیش از آنکه فضای بیرونی (outdoor- space) باشد در حال تبدیل شده به شهری درونی (Indoor- city) است.
وجه دوم مالی شدن شهر، هرچه بیشتر قرار گرفتن تهران زیر نوعی خاص از اقتصاد مالی و سرمایه گذاری تجاری جدید است که بر اساس آن شهر از نو هویت می یابد. شهری که ذیل بمباران #مصرف ، هرینه و سرمایه گذاری اقتصاد مصرف قرار گرفته است، شهری که با پول، کالا، مد و برند ها بیشتر هویت می یابد تا با عناصر دیگر بدین سان اخلاق شهروندی جدید در حال ظهور است که بیش از همه با مصرف گره می خورد.
در ان صورت پرسش ما این خواهد بود که با مالی شدن و درونی شدن فضای شهری آیا باید سیاستهای شهری ، گردشگری و توریسم ما نیز تغییر کند؟ آیا اقتصاد سیاسی شهر باید از نو بازخوانی شود؟ جنبشهای سیاسی و اجتماعی شهری که تاکنون خود را با خیابانها و میدانهای شهر تعریف می کردند آیا تغییر مکان خواهند داد؟ در یاداشت حاضر تلاش می کنم روایتی از تحولات شکل گرفته در زمینه خرید و فضاهای خرید را در طول چند دهه اخیر بدست دهم، زمینه هایی که در نهایت ما به وضعیت جدید شهروندی سوق داده است.
🌏جامعهشناسی👇
t.me/iransociology
✍ #عباس_کاظمی
موج گسترده مال سازی در شهرهای بزرگ ایران به راه افتاده است، سرمایه گذاری انبوهی در این عرصه در حال انجام است به گونه ای که بیش از 260 مال در کل کشور یا در دست ساخت است یا بتازگی مراحل ساخت آن به پایان رسیده است. مشهد دارای ۱۲۷ مجتمع تجاری است اما ۸۷ مجتمع تجاری درحال احداث دارد و احداث ۴۰ مجتمع دیگر بتازگی به پایان رسیده است که با این حساب تقریبا شمار مالهای مشهد به دو برابر افزایش مییابد. تهران با داشتن ۶۵ مال در حال احداث یا تازه به بهره برداری رسیده در رده دوم پس از مشهد قراردارد.
شهرهای بزرگی چون مشهد و تهران از شهر خیابانها و سوپرمارکتها در چند دهه قبل به شهر مالها و مراکز خرید در دهه 90 در حال تبدیل شده است. ما با پدیده مالی شدن شهر مواجه ایم، که کنایه از دو فرایند در هم تنیده و مستمر دارد. وجه آشکار مالی شدن شهر گسترش مالها و مراکز خرید در شهر است به گونه ای که مالها در نهایت جایگزین شهر می شوند و نتیجه مردم از درون کوچه ها و خیابان ها به مالها مهاجرت خواهند کرد. همین امر، مراکز خرید را مهمترین عنصر هویتی و وجودی شهر خواهد کرد. شهر به معنای چیزی آن بیرون ( خیابان، بازار سنتی و..) عملا به درون مالها و مجتمع های تجاری سوق یافته است و بیش از آنکه فضای بیرونی (outdoor- space) باشد در حال تبدیل شده به شهری درونی (Indoor- city) است.
وجه دوم مالی شدن شهر، هرچه بیشتر قرار گرفتن تهران زیر نوعی خاص از اقتصاد مالی و سرمایه گذاری تجاری جدید است که بر اساس آن شهر از نو هویت می یابد. شهری که ذیل بمباران #مصرف ، هرینه و سرمایه گذاری اقتصاد مصرف قرار گرفته است، شهری که با پول، کالا، مد و برند ها بیشتر هویت می یابد تا با عناصر دیگر بدین سان اخلاق شهروندی جدید در حال ظهور است که بیش از همه با مصرف گره می خورد.
در ان صورت پرسش ما این خواهد بود که با مالی شدن و درونی شدن فضای شهری آیا باید سیاستهای شهری ، گردشگری و توریسم ما نیز تغییر کند؟ آیا اقتصاد سیاسی شهر باید از نو بازخوانی شود؟ جنبشهای سیاسی و اجتماعی شهری که تاکنون خود را با خیابانها و میدانهای شهر تعریف می کردند آیا تغییر مکان خواهند داد؟ در یاداشت حاضر تلاش می کنم روایتی از تحولات شکل گرفته در زمینه خرید و فضاهای خرید را در طول چند دهه اخیر بدست دهم، زمینه هایی که در نهایت ما به وضعیت جدید شهروندی سوق داده است.
🌏جامعهشناسی👇
t.me/iransociology
Telegram
جامعهشناسی
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
آی پسرها! عشق. و از همه مهمتر عشق به زیبارویان؛ اینها علاج هر دردی هستند، اینها فساد و پوسیدگی را عطرآگین میکنند، اینها زندگی را به جای مرگ مینشانند، آی پسرها عشق.
«دن کاسمورو»
ماشادو د آسیس
ترجمهی عبدالله کوثری
برای سفارش این کتاب کلیک کنید
📚کتابهای بیشتر👇
Www.BarkhatBook.Com
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
«دن کاسمورو»
ماشادو د آسیس
ترجمهی عبدالله کوثری
برای سفارش این کتاب کلیک کنید
📚کتابهای بیشتر👇
Www.BarkhatBook.Com
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
‼️میلیاردرهای ایران یا مالیات نمیدهند یا کم میدهند
رئیس سازمان امور مالیاتی میگوید مطابق بررسیها نیمی از افراد با درآمدهای میلیارد تومانی اصلا مالیات نمیدهند. مدیر بازرسی این سازمان میزان سالانه فرار مالیاتی را تا ۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد میکند.
خبرگزاری مهر
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
رئیس سازمان امور مالیاتی میگوید مطابق بررسیها نیمی از افراد با درآمدهای میلیارد تومانی اصلا مالیات نمیدهند. مدیر بازرسی این سازمان میزان سالانه فرار مالیاتی را تا ۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد میکند.
خبرگزاری مهر
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📕«همه دروغ میگویند»
همه دروغ میگویند کتابی دربارهٔ پدیدهٔ نسبتاً تازهای است که نویسنده آن را انقلابی در فهم جهان معرفی میکند: کلانداده.
ست استیونز–دیویدویتس متخصص داده است. او در این کتاب نشان میدهد که چطور میتوان از طریق دادههایی که از اینترنت به دست میآید بسیاری پدیدهها را تحلیل کرد و به نتایج دور از انتظار و البته درست و دقیقی رسید. او اهمیت این دادهها را نه در حجم عظیم آنها، بلکه در کیفیت صادقانهشان میداند، زیرا همه دروغ میگویند و میکوشند تصویر مطلوبی از خود نشان دهند، مگر اوقاتی که در اینترنت وقت میگذرانند.
نویسنده در هر فصل در قالبی جذاب مثالهای بسیاری از پدیدهها را با کمک کلاندادهها تحلیل و خواننده را از نتایج به دست آمده شگفتزده میکند. به همین دلیل کتاب مانند یک رمان نفسگیر خواندنی است.
این کتاب در جهان انگلیسیزبان توجه بسیاری را جلب کرد. ترجمهٔ فارسی با مقدمهای از محسن گودرزی، استاد جامعهشناسی، منتشر شده است.
همه دروغ میگویند | ست استیونس–دیویدویتس | ریحانه عبدی | نشر گمان | ۳۰۰ ص | ۴۵۰۰۰ تومان
لینک خرید اینترنتی این کتاب:
https://bit.ly/2ppRUHB
#هرروز_یک_کتاب
همه دروغ میگویند کتابی دربارهٔ پدیدهٔ نسبتاً تازهای است که نویسنده آن را انقلابی در فهم جهان معرفی میکند: کلانداده.
ست استیونز–دیویدویتس متخصص داده است. او در این کتاب نشان میدهد که چطور میتوان از طریق دادههایی که از اینترنت به دست میآید بسیاری پدیدهها را تحلیل کرد و به نتایج دور از انتظار و البته درست و دقیقی رسید. او اهمیت این دادهها را نه در حجم عظیم آنها، بلکه در کیفیت صادقانهشان میداند، زیرا همه دروغ میگویند و میکوشند تصویر مطلوبی از خود نشان دهند، مگر اوقاتی که در اینترنت وقت میگذرانند.
نویسنده در هر فصل در قالبی جذاب مثالهای بسیاری از پدیدهها را با کمک کلاندادهها تحلیل و خواننده را از نتایج به دست آمده شگفتزده میکند. به همین دلیل کتاب مانند یک رمان نفسگیر خواندنی است.
این کتاب در جهان انگلیسیزبان توجه بسیاری را جلب کرد. ترجمهٔ فارسی با مقدمهای از محسن گودرزی، استاد جامعهشناسی، منتشر شده است.
همه دروغ میگویند | ست استیونس–دیویدویتس | ریحانه عبدی | نشر گمان | ۳۰۰ ص | ۴۵۰۰۰ تومان
لینک خرید اینترنتی این کتاب:
https://bit.ly/2ppRUHB
#هرروز_یک_کتاب
📝ناممکنی مفاهمه بواسطه ناتوانی موقعیت گفتگو و نابرابری ابزارهای ارتباط
✍ #مرتضی_واحدیان
یکی از وضعیت های کمیک درون این زندگی و در بطن این جامعه که بیش از هر زمانی فشارهای ساختاری مستاصل کننده بر انواع آدمهایش فارغ از جنس و طبقه وارد میکند و نوعی کرختی را اپیدمیک کرده... میتواند این باشد که در مواجهه با جهان آدمهای اطرافت، مفاهیم لازم را برای فهماندن حرف هم نداشته باشید و موقعیت گفتگو تنها بواسطه یک اخلاق انتزاعی پادرهوا و عذاب وجدان ادامه یابد. چیزی شبیه سرمقاله سارتر درباره ( مواجهه مورسوی کامو و جامعه). جامعهای که از مورسو انتظار داشت به شکل غلو شدهای راجع خطاهایش عذرخواهی کند و مورسویی که به شکل سادهای فقط قبول داشت قتل عرب را انجام داده است.
چنین وضعیتی اساسا به معنای شکلگیری و وجود شکافها و گسلها در فهم است. موقعیتی شبیه فهم ناهمخوان فرانز و سابینا در رمان بارهستی میلان کوندرا. گرچه مفاهیم برای هر دو شخصیت یکسانند، اما تصوری که آنان بر مبنای مفاهیم از هستیشان میسازند چنان متفاوتاند که تفاوت به تعارض میکشد. فرانز اینکه کشور چک زیر یوغ روسها در آمده، در قالب شکوه سرنوشت بشری تایید میکند، اما برای سابینا هیچ چیزی در این فاجعه زیبا و باشکوه نیست و این تجاوز وحشیانه را تنها نشانه گورستان میداند.
حال شکافهای فوق را میتوان در پشت هر نوع کنش و موقعیتی در درون این جامعه یافت.
دولت با اصرار و اتکا به فهم خودش از شرایط، در حوزههای مختلف از اقتصاد که مهمترین نقطه مواجهه و منازعهاش با جامعه است تا فرهنگ که افسارگسیختهترین وضعیت را در تاریخ معاصر پیداکرده، یا با ملت سخن نمیگوید و یا با زبانی کودکانه وارد گفتگو میشود و به میانجی توسل به مفاهیم دم دستی و مسکنهای کلامی از واقعیت جاری فرار میکند و یا با لحن عامرانه، ناچاربودگی مردم و ناتوانی خودش را موجه جلوه میدهد. در اینجاست که فهم هابرماس به مثابه اندیشمندی که بخش عمده تلاشهای نظریاش در تئورایز کردن (موقعیت گفتار) است میتواند به تعدیل وضعیتها کمک کنند. موقعیتی که در اجتماع اکنونی ما یا امر بواسطه سیطره پول بر سیاستهای فرهنگی، مخدوش شده یا بواسطه طرد علم از ساحت حل مسئله و واسپاری به حوزه سیاست شکلی تحمیلی و دستوری یافته و جامعه را به صورت پیشفرض ملزم به رعایت قواعد میداند. و اساسا امکان هرگونه مفاهمهی فارغ از رویههای اعمال اقتدار نهادی و ساختاری را محکوم به شکست میسازد.
از نگاه به سطح کلان نیز که بگذریم در سطوح خردتر ساختهای اجتماعی چون خانواده و روابط عاطفی و اجتماعی نیز همین اتفاق افتاده و شاهد تشدید کشمکش در محیطهای کاری و تنش در فضاهای زیستی روزمره میان آدمها هستیم و احساس نامطلوب بودگی و نارضایتی در موقعیتهای مختلف و در عاملان و کنشگران فعال درون آن موقعیت ها موج میزند. و اساسا افراد امکان رمزگشایی الفبای وجودی هم را از دست دادهاند و نتیجه چنین وضعیتی شدت یافتن احساس تنهایی و بیهودگی در سوژههای اجتماعی، شکل گرفتن مستمر ارتباطات خطا، گسترش مونولوگ و خودگفتگویی ذهنی فرد، تشدید احساس درک ناشدگی و نتیجتا شدت یافتن تعامل و نیاز فرد به نهادهایی از جمله بیمارستان و تیمارستان و دادگاه و هر مرجع و نهاد بیرونی است که ما گمان میکنیم نوشداروی اتمام اندوهمان را به دست دارند. اما در نهایت میشود دید که به لحاظ روانی و شخصیتی، تیپهای اجتماعی بیثبات، مهرطلب، پرخاشگر، منفعل و بیاعتنا و شمار شخصیتهای درون هر کدام از این تیپها هر روز بر شمارشان افزوده میشود.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍ #مرتضی_واحدیان
یکی از وضعیت های کمیک درون این زندگی و در بطن این جامعه که بیش از هر زمانی فشارهای ساختاری مستاصل کننده بر انواع آدمهایش فارغ از جنس و طبقه وارد میکند و نوعی کرختی را اپیدمیک کرده... میتواند این باشد که در مواجهه با جهان آدمهای اطرافت، مفاهیم لازم را برای فهماندن حرف هم نداشته باشید و موقعیت گفتگو تنها بواسطه یک اخلاق انتزاعی پادرهوا و عذاب وجدان ادامه یابد. چیزی شبیه سرمقاله سارتر درباره ( مواجهه مورسوی کامو و جامعه). جامعهای که از مورسو انتظار داشت به شکل غلو شدهای راجع خطاهایش عذرخواهی کند و مورسویی که به شکل سادهای فقط قبول داشت قتل عرب را انجام داده است.
چنین وضعیتی اساسا به معنای شکلگیری و وجود شکافها و گسلها در فهم است. موقعیتی شبیه فهم ناهمخوان فرانز و سابینا در رمان بارهستی میلان کوندرا. گرچه مفاهیم برای هر دو شخصیت یکسانند، اما تصوری که آنان بر مبنای مفاهیم از هستیشان میسازند چنان متفاوتاند که تفاوت به تعارض میکشد. فرانز اینکه کشور چک زیر یوغ روسها در آمده، در قالب شکوه سرنوشت بشری تایید میکند، اما برای سابینا هیچ چیزی در این فاجعه زیبا و باشکوه نیست و این تجاوز وحشیانه را تنها نشانه گورستان میداند.
حال شکافهای فوق را میتوان در پشت هر نوع کنش و موقعیتی در درون این جامعه یافت.
دولت با اصرار و اتکا به فهم خودش از شرایط، در حوزههای مختلف از اقتصاد که مهمترین نقطه مواجهه و منازعهاش با جامعه است تا فرهنگ که افسارگسیختهترین وضعیت را در تاریخ معاصر پیداکرده، یا با ملت سخن نمیگوید و یا با زبانی کودکانه وارد گفتگو میشود و به میانجی توسل به مفاهیم دم دستی و مسکنهای کلامی از واقعیت جاری فرار میکند و یا با لحن عامرانه، ناچاربودگی مردم و ناتوانی خودش را موجه جلوه میدهد. در اینجاست که فهم هابرماس به مثابه اندیشمندی که بخش عمده تلاشهای نظریاش در تئورایز کردن (موقعیت گفتار) است میتواند به تعدیل وضعیتها کمک کنند. موقعیتی که در اجتماع اکنونی ما یا امر بواسطه سیطره پول بر سیاستهای فرهنگی، مخدوش شده یا بواسطه طرد علم از ساحت حل مسئله و واسپاری به حوزه سیاست شکلی تحمیلی و دستوری یافته و جامعه را به صورت پیشفرض ملزم به رعایت قواعد میداند. و اساسا امکان هرگونه مفاهمهی فارغ از رویههای اعمال اقتدار نهادی و ساختاری را محکوم به شکست میسازد.
از نگاه به سطح کلان نیز که بگذریم در سطوح خردتر ساختهای اجتماعی چون خانواده و روابط عاطفی و اجتماعی نیز همین اتفاق افتاده و شاهد تشدید کشمکش در محیطهای کاری و تنش در فضاهای زیستی روزمره میان آدمها هستیم و احساس نامطلوب بودگی و نارضایتی در موقعیتهای مختلف و در عاملان و کنشگران فعال درون آن موقعیت ها موج میزند. و اساسا افراد امکان رمزگشایی الفبای وجودی هم را از دست دادهاند و نتیجه چنین وضعیتی شدت یافتن احساس تنهایی و بیهودگی در سوژههای اجتماعی، شکل گرفتن مستمر ارتباطات خطا، گسترش مونولوگ و خودگفتگویی ذهنی فرد، تشدید احساس درک ناشدگی و نتیجتا شدت یافتن تعامل و نیاز فرد به نهادهایی از جمله بیمارستان و تیمارستان و دادگاه و هر مرجع و نهاد بیرونی است که ما گمان میکنیم نوشداروی اتمام اندوهمان را به دست دارند. اما در نهایت میشود دید که به لحاظ روانی و شخصیتی، تیپهای اجتماعی بیثبات، مهرطلب، پرخاشگر، منفعل و بیاعتنا و شمار شخصیتهای درون هر کدام از این تیپها هر روز بر شمارشان افزوده میشود.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
انسانی که خویشتن را مورد مطالعه قرار می دهد، تنها به تحلیل خود نمی پردازد، بلکه خود را از نو خلق می کند.
دست نوشتهی عباس کیارستمی
در سررسید سال ۱۳۷۶
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
دست نوشتهی عباس کیارستمی
در سررسید سال ۱۳۷۶
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
💢هنر خیابانی: گزیدهای از آثار بلکهند (blackhand) هنرمند گافیتیکار ایرانی در تهران
در هنر خیابابانی که هنری غیر رسمی، غیر فرمایشی و مردمی است و مناسبات سرمایه و بازار بر آن حاکم نشده، هنرمند از فرصت بینظیری برای اجرا برخوردار است که در اشکال دیگر هنر کمتر امکانپذیر است.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
در هنر خیابابانی که هنری غیر رسمی، غیر فرمایشی و مردمی است و مناسبات سرمایه و بازار بر آن حاکم نشده، هنرمند از فرصت بینظیری برای اجرا برخوردار است که در اشکال دیگر هنر کمتر امکانپذیر است.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY