Forwarded from modern cogitation (Archive)
#سخنرانی لایو_گروه:
modern_cogitation
#موضوع_جلسه: به روز رسانی فاز های زمانی خروج انسان ریخت از آفریقا با تاکید برفلات ایران
سخنران: جناب دکتر سامان گوران
بنیاد پژوهش های پارینه سنگی دیار مهر و دانشکده پیش از تاریخ دانشگاه کلن، آلمان.
زمان : سه شنبه ١۴٠١/١١/١١ ساعت ۲۱به وقت ایران
#مکان_برگزاری:
https://t.me/joinchat/K-cfnlS607My23N0h3-ZvA
modern_cogitation
#موضوع_جلسه: به روز رسانی فاز های زمانی خروج انسان ریخت از آفریقا با تاکید برفلات ایران
سخنران: جناب دکتر سامان گوران
بنیاد پژوهش های پارینه سنگی دیار مهر و دانشکده پیش از تاریخ دانشگاه کلن، آلمان.
زمان : سه شنبه ١۴٠١/١١/١١ ساعت ۲۱به وقت ایران
#مکان_برگزاری:
https://t.me/joinchat/K-cfnlS607My23N0h3-ZvA
تیر و کمان، اولین فناوری 54 هزار ساله انسان مدرن در اروپا
تا به امروز اجماع باستانشناسان بر این بوده که سلاحهای پرتابی ترکیبی نظیر تیر و کمان، نیزهانداز و دارت به یکباره در میان دادههای باستانشناسی اوراسیا با ورود انسان مدرن (مدرن از لحاظ هم رفتاری و هم آناتومی) دوره پارینهسنگی نوین پس از 45 تا 42 هزار سال پیش ظاهر شده است.
به تازگی محققان فرانسوی در مقالهای در مجله معتبر Science Advances اولین شواهد استفاده از فناوری پرتابی در اوراسیا را از لایه E پناهگاه صخرهای ماندرین (Grotte Mandrin) که مربوط به 54 هزار سال پیش در فرانسه است را با استفاده از تحلیلهای Use Wear و Impact Damage را نشان دادهاند.
دستابزارهای سنگی بدستآمده از لایه نامبرده دارای شاخصههای فرهنگی موسوم به نرونین (Neronian) هستند که مبنی بر تولید استاندارد پوینتهای لوالوا است که شامل دو فناوری لمینار (Laminar) برای تولید پوینتهای بزرگ و تراشه سنگمادر (Core-on-flake) برای تولید پوینتهای ریز موسوم به نانوپوینت است.
نویسندگان این مقاله درنهایت اظهار میکنند که اولین مهاجرت انسان مدرن به سرزمین نئاندرتالها همراه با توانایی استفاده از فناوری تیر و کمان بوده است که این فناوری و ظهور ریز ابزارها (Microlithic) وجه تمایز بین پارینهسنگی نوین و میانی است که احتمالاً موجب مزیت رقابتی انسان مدرن نسبت به جوامع محلی نئاندرتالها شده باشد.
دسترسی به این مقاله برای عموم آزاد است.
ارادتمند
نعمت حریری، بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر
لینک مقاله:
https://www.science.org/doi/10.1126/sciadv.add4675
تا به امروز اجماع باستانشناسان بر این بوده که سلاحهای پرتابی ترکیبی نظیر تیر و کمان، نیزهانداز و دارت به یکباره در میان دادههای باستانشناسی اوراسیا با ورود انسان مدرن (مدرن از لحاظ هم رفتاری و هم آناتومی) دوره پارینهسنگی نوین پس از 45 تا 42 هزار سال پیش ظاهر شده است.
به تازگی محققان فرانسوی در مقالهای در مجله معتبر Science Advances اولین شواهد استفاده از فناوری پرتابی در اوراسیا را از لایه E پناهگاه صخرهای ماندرین (Grotte Mandrin) که مربوط به 54 هزار سال پیش در فرانسه است را با استفاده از تحلیلهای Use Wear و Impact Damage را نشان دادهاند.
دستابزارهای سنگی بدستآمده از لایه نامبرده دارای شاخصههای فرهنگی موسوم به نرونین (Neronian) هستند که مبنی بر تولید استاندارد پوینتهای لوالوا است که شامل دو فناوری لمینار (Laminar) برای تولید پوینتهای بزرگ و تراشه سنگمادر (Core-on-flake) برای تولید پوینتهای ریز موسوم به نانوپوینت است.
نویسندگان این مقاله درنهایت اظهار میکنند که اولین مهاجرت انسان مدرن به سرزمین نئاندرتالها همراه با توانایی استفاده از فناوری تیر و کمان بوده است که این فناوری و ظهور ریز ابزارها (Microlithic) وجه تمایز بین پارینهسنگی نوین و میانی است که احتمالاً موجب مزیت رقابتی انسان مدرن نسبت به جوامع محلی نئاندرتالها شده باشد.
دسترسی به این مقاله برای عموم آزاد است.
ارادتمند
نعمت حریری، بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر
لینک مقاله:
https://www.science.org/doi/10.1126/sciadv.add4675
Science Advances
Bow-and-arrow, technology of the first modern humans in Europe 54,000 years ago at Mandrin, France
Bow and arrow technologies were already mastered during the earliest Homo sapiens migration in Eurasia some 54 ka ago.
2023-Modelling Neanderthals’ dispersal routes.pdf
6.4 MB
مدل سازی به منظور ردیابی مسیر گسترش نیاندرتالها از قفقاز به سمت شرق از دالان کاسپین، مقاله ای که امروز توسط گروه بنیاد پژوهش های پارینه سنگی دیارمهر در نشریه پلاس وان منتشر شد. سرپرستی این پروژه توسط خانم دکتر الهام قصیدیان بوده است.
بازسازی مسیر مهاجرت نئاندرتالها از غرب به شرق
پژوهشگران ایرانی و آلمانی با استفاده از مدلسازی کامپیوتری پراکندگی نئاندرتالها در دو مسیر شمالی و جنوبی دریای کاسپی براساس دادههای باستانشناسی و فیزیوگرافیک را مورد بررسی قرار دادهاند و پرده از اهمیت یکی از مناطق ناشناخته و در عین حال کلیدی در دوران پارینهسنگی برداشتهاند.
این مقاله به تازگی توسط گروهی از پژوهشگران بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیار مهر به سرپرستی الهام قصیدیان در مجله معتبر PLOS ONE منتشر شده است. این پژوهشگران معتقدند که علیرغم کاوشها و کشفیات بسیار کم در منطقه میان دریای کاسپی و کوهستان البرز که آن را گذرگاه نیمروز گذرگاه دریای کاسپی مینامند، این منطقه را سریعترین و محتملترین مسیر مهاجرتی نئاندرتالها به سمت شرق در نظر گرفتهاند.
پیشتر یک مطالعه ژنتیکی توسط مؤسسه دگرگشت انسانی ماکسپلانک آلمان انجام شده بود که حاکی از حضور نئاندرتالها در ازبکستان و منطقه آلتایی در جنوب سیبری با منشأ اروپایی بوده است. اما پرسش اینجاست که نئاندرتالها چگونه به آنجا رسیدهاند؟ قصیدیان و همکارانش با استفاده از نرمافزار QGIS و دادههای جغرافیایی زیستی گذشته یک مدل پیشبینی (Least-Cost-Path) برای جستجوی مناسبترین مسیر ارائه نمودهاند. از این مدل برای بازسازی مسیرهای احتمالی پراکنش نئاندرتالها میان غارهای شناختهشده در قفقاز (غار مزمایزکایا در قفقاز شمالی دارای مواد فرهنگی میکوکی و غار آزوخ در قفقاز جنوبی دارای مواد فرهنگی موستری) به عنوان نقاط شروع مسیر و غارهای کوهستان سیبری آلتایی روسیه از جمله غار چاگیرزکایا و دنیسووا به عنوان نقطه پایان مسیر استفاده کردهاند. دو مجموعه فرهنگی متفاوت در دو سوی کوهستان ستبر قفقاز دارای دست افزارهای متمایز از یکدیگر (میکوکی در شمال و موستری در جنوب)، بوده که احتمالاً نشاندهنده دو تبار متمایز نئاندرتالهاست.
این پژوهشگران با استفاده از دادههای اقلیمی (به دست آمده PaleoClim.org و سایر منابع)، به دنبال مناطقی هستند که ناچیزترین نوسانات اقلیمی را تجربه کرده است و به احتمال زیاد محیطهای پایدارتری را برای گیاهان و جانوران فراهم کرده است. تمرکز پژوهشگران بر گذرگاه جنوبی دریای کاسپی بوده است. بازسازی اقلیمی نشان میدهد که این گذرگاه در اواخر دوره پلیستوسن، به ویژه مرحله ایزوتوپ دریایی چهار (MIS 4) که عموماً اقلیمی سرد و خشک را به همراه داشته، دارای اقلیمی مرطوب و معتدل بوده است. بنابراین گذرگاه نیمروز دریای کاسپی نسبت به مناطق همجوار مسیری ایدهآل برای گسترش و مهاجرت و همین طور محل استقرار و پناهگاهی (refugium) برای گونههای مختلف انسانی بوده است. از آن جایی که این گذرگاه مسیری مناسب و سریع از اروپا به سوی شرق است، میتوانسته برای مهاجرت انسانهای مدرن (هوموساپینس) و همین طور گونههای دیگر انسانی (چه بسا انسان دنیسووا) نیز مورد استفاده قرار گرفته باشد. در نتیجه این احتمال مطرح میگردد که گذرگاه نیمروز دریای کاسپی سرزمین تلاقی فیزیکی و فرهنگی قابلتوجهی بین گونههای مختلف از جمله نئاندرتالها و گونه ما بوده باشد.
دسترسی به این مقاله برای همگان از لینک زیر آزاد است:
https://journals.plos.org/plosone/article?id=10.1371/journal.pone.0281978
با احترام؛
نعمت حریری، بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر
پژوهشگران ایرانی و آلمانی با استفاده از مدلسازی کامپیوتری پراکندگی نئاندرتالها در دو مسیر شمالی و جنوبی دریای کاسپی براساس دادههای باستانشناسی و فیزیوگرافیک را مورد بررسی قرار دادهاند و پرده از اهمیت یکی از مناطق ناشناخته و در عین حال کلیدی در دوران پارینهسنگی برداشتهاند.
این مقاله به تازگی توسط گروهی از پژوهشگران بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیار مهر به سرپرستی الهام قصیدیان در مجله معتبر PLOS ONE منتشر شده است. این پژوهشگران معتقدند که علیرغم کاوشها و کشفیات بسیار کم در منطقه میان دریای کاسپی و کوهستان البرز که آن را گذرگاه نیمروز گذرگاه دریای کاسپی مینامند، این منطقه را سریعترین و محتملترین مسیر مهاجرتی نئاندرتالها به سمت شرق در نظر گرفتهاند.
پیشتر یک مطالعه ژنتیکی توسط مؤسسه دگرگشت انسانی ماکسپلانک آلمان انجام شده بود که حاکی از حضور نئاندرتالها در ازبکستان و منطقه آلتایی در جنوب سیبری با منشأ اروپایی بوده است. اما پرسش اینجاست که نئاندرتالها چگونه به آنجا رسیدهاند؟ قصیدیان و همکارانش با استفاده از نرمافزار QGIS و دادههای جغرافیایی زیستی گذشته یک مدل پیشبینی (Least-Cost-Path) برای جستجوی مناسبترین مسیر ارائه نمودهاند. از این مدل برای بازسازی مسیرهای احتمالی پراکنش نئاندرتالها میان غارهای شناختهشده در قفقاز (غار مزمایزکایا در قفقاز شمالی دارای مواد فرهنگی میکوکی و غار آزوخ در قفقاز جنوبی دارای مواد فرهنگی موستری) به عنوان نقاط شروع مسیر و غارهای کوهستان سیبری آلتایی روسیه از جمله غار چاگیرزکایا و دنیسووا به عنوان نقطه پایان مسیر استفاده کردهاند. دو مجموعه فرهنگی متفاوت در دو سوی کوهستان ستبر قفقاز دارای دست افزارهای متمایز از یکدیگر (میکوکی در شمال و موستری در جنوب)، بوده که احتمالاً نشاندهنده دو تبار متمایز نئاندرتالهاست.
این پژوهشگران با استفاده از دادههای اقلیمی (به دست آمده PaleoClim.org و سایر منابع)، به دنبال مناطقی هستند که ناچیزترین نوسانات اقلیمی را تجربه کرده است و به احتمال زیاد محیطهای پایدارتری را برای گیاهان و جانوران فراهم کرده است. تمرکز پژوهشگران بر گذرگاه جنوبی دریای کاسپی بوده است. بازسازی اقلیمی نشان میدهد که این گذرگاه در اواخر دوره پلیستوسن، به ویژه مرحله ایزوتوپ دریایی چهار (MIS 4) که عموماً اقلیمی سرد و خشک را به همراه داشته، دارای اقلیمی مرطوب و معتدل بوده است. بنابراین گذرگاه نیمروز دریای کاسپی نسبت به مناطق همجوار مسیری ایدهآل برای گسترش و مهاجرت و همین طور محل استقرار و پناهگاهی (refugium) برای گونههای مختلف انسانی بوده است. از آن جایی که این گذرگاه مسیری مناسب و سریع از اروپا به سوی شرق است، میتوانسته برای مهاجرت انسانهای مدرن (هوموساپینس) و همین طور گونههای دیگر انسانی (چه بسا انسان دنیسووا) نیز مورد استفاده قرار گرفته باشد. در نتیجه این احتمال مطرح میگردد که گذرگاه نیمروز دریای کاسپی سرزمین تلاقی فیزیکی و فرهنگی قابلتوجهی بین گونههای مختلف از جمله نئاندرتالها و گونه ما بوده باشد.
دسترسی به این مقاله برای همگان از لینک زیر آزاد است:
https://journals.plos.org/plosone/article?id=10.1371/journal.pone.0281978
با احترام؛
نعمت حریری، بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر
journals.plos.org
Modelling Neanderthals’ dispersal routes from Caucasus towards east
The study of the cultural materials associated with the Neanderthal physical remains from the sites in the Caucasus, Central Asia and Siberian Altai and adjacent areas documents two distinct techno-complexes of Micoquian and Mousterian. These findings potentially…
DOC-20230320-WA0004.
13.9 MB
s41586-022-04824-9.pdf
شواهدی از تابآوری نئاندرتالها در پناهگاه صخرهای باوهیوان کرمانشاه (۴۵ تا ۳۹ هزار سال پیش)
انسان نئاندرتال نزدیکترین خویشاوند ما در شجرهنامه انسان است و شواهدی از حضور این گونه در بازهی زمانی ۴۰۰ تا ۴۰ هزار سال پیش، در پهنهی جغرافیایی بزرگی از غرب اروپا تا آسیای مرکزی و خاورمیانه بهدست آمدهاست. استقرار طولانی مدت نئاندرتالها در غربآسیا نشاندهنده مقاوم بودن این زیرگونه انسانی است. بقایای فسیل نئاندرتالها نشان میدهد که بههنگام انقراض، قلمرو زیستی آنها بنا به دلایلی چون کمبود منابع غذایی محدود شده بود.در سالهای اخیر، مطالعه گسترده در زمینه ارتباط بین انسان و محیطزیست در منطقه زاگرس در اواخر پلیستوسن انجام شدهاست. در پژوهشهای اخیر در پناهگاه صخرهای باوهیوان کرمانشاه، تاریخی طولانی از زیست انسان از دوره پارینهسنگیمیانی تا فراپارینهسنگی را بهدست داد. این محوطه طی پروژه تحقیقاتی دگرگشت انسان در زاگرس، که از سال ۲۰۰۹ م آغاز شدهاست، مورد اکتشاف قرار گرفت. در مقاله پیش رو که در کتاب Coming to terms with the Future Concepts of Resilience for the Study of Early Iranian Societies به چاپ رسیده است. محققین این پژوهش که عمدتا از طرف بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر هستند، با مطالعه رسوبشناسی و مواد باستانشناسی، تابآوری نئاندرتالها را دربرابر شرایط زیستمحیطی و اقلیمی بین ۴۵ تا ۳۹ هزار سال پیش در "پناهگاه صخرهای باوهیوان" در کرمانشاه مورد پژوهش قراردادند. در بخش بالایی لایه پارینهسنگیمیانی یک دندان نئاندرتال بههمراه دستافزارهایسنگی و بقایای استخوانی جانوری بهدستآمد که براساس تاریخگذاری مطلق (C14)، سنی حدود 45 تا 40 هزارسال را نشان میدهد، در واقع این مکان تاکنون تنها محوطهای در زاگرس است که بقایای درجای انسان نئاندرتال بهدست آمدهاست. علاوه برآن، تاریخ مطالعات اولیه دادههای پارینهسنگیمیانی و لایهنگاری نشان میدهد که استقرار نئاندرتالها در حدود 43 هزارسال پیش بسیار محدود شد.
حیدریگوران و همکارانش در نوشتار حاضر نشان میدهند که چگونه گروههای انسانی نئاندرتال توانستند شرایط دشوار آبوهوایی را تاب آورده و جمعیت آنها، پیش از انقراض، طی دورهای هرچند کوتاه، افزایش یافت.
دسترسی به این مقاله برای همگان در لینک زیر آزاد می باشد
https://www.sidestone.com/books/coming-to-terms-with-the-future
با احترام آذر جنتیمهر ؛
بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر، کارشناسیارشد باستانشناسی دانشگاه مازندران
انسان نئاندرتال نزدیکترین خویشاوند ما در شجرهنامه انسان است و شواهدی از حضور این گونه در بازهی زمانی ۴۰۰ تا ۴۰ هزار سال پیش، در پهنهی جغرافیایی بزرگی از غرب اروپا تا آسیای مرکزی و خاورمیانه بهدست آمدهاست. استقرار طولانی مدت نئاندرتالها در غربآسیا نشاندهنده مقاوم بودن این زیرگونه انسانی است. بقایای فسیل نئاندرتالها نشان میدهد که بههنگام انقراض، قلمرو زیستی آنها بنا به دلایلی چون کمبود منابع غذایی محدود شده بود.در سالهای اخیر، مطالعه گسترده در زمینه ارتباط بین انسان و محیطزیست در منطقه زاگرس در اواخر پلیستوسن انجام شدهاست. در پژوهشهای اخیر در پناهگاه صخرهای باوهیوان کرمانشاه، تاریخی طولانی از زیست انسان از دوره پارینهسنگیمیانی تا فراپارینهسنگی را بهدست داد. این محوطه طی پروژه تحقیقاتی دگرگشت انسان در زاگرس، که از سال ۲۰۰۹ م آغاز شدهاست، مورد اکتشاف قرار گرفت. در مقاله پیش رو که در کتاب Coming to terms with the Future Concepts of Resilience for the Study of Early Iranian Societies به چاپ رسیده است. محققین این پژوهش که عمدتا از طرف بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر هستند، با مطالعه رسوبشناسی و مواد باستانشناسی، تابآوری نئاندرتالها را دربرابر شرایط زیستمحیطی و اقلیمی بین ۴۵ تا ۳۹ هزار سال پیش در "پناهگاه صخرهای باوهیوان" در کرمانشاه مورد پژوهش قراردادند. در بخش بالایی لایه پارینهسنگیمیانی یک دندان نئاندرتال بههمراه دستافزارهایسنگی و بقایای استخوانی جانوری بهدستآمد که براساس تاریخگذاری مطلق (C14)، سنی حدود 45 تا 40 هزارسال را نشان میدهد، در واقع این مکان تاکنون تنها محوطهای در زاگرس است که بقایای درجای انسان نئاندرتال بهدست آمدهاست. علاوه برآن، تاریخ مطالعات اولیه دادههای پارینهسنگیمیانی و لایهنگاری نشان میدهد که استقرار نئاندرتالها در حدود 43 هزارسال پیش بسیار محدود شد.
حیدریگوران و همکارانش در نوشتار حاضر نشان میدهند که چگونه گروههای انسانی نئاندرتال توانستند شرایط دشوار آبوهوایی را تاب آورده و جمعیت آنها، پیش از انقراض، طی دورهای هرچند کوتاه، افزایش یافت.
دسترسی به این مقاله برای همگان در لینک زیر آزاد می باشد
https://www.sidestone.com/books/coming-to-terms-with-the-future
با احترام آذر جنتیمهر ؛
بنیاد پژوهشهای پارینهسنگی دیارمهر، کارشناسیارشد باستانشناسی دانشگاه مازندران
Sidestone Press - Innovative Academic Publishing
Coming to Terms with the Future @ Sidestone Press
The collection of essays in this book focuses on the highlands of Iran in pre-modern times, reaching from the Paleolithic to the medieval period. What holds the diverse contributions together is an issue that is closely related to debates in our own times:…
Forwarded from جامعه باستانشناسی ایران
💢شکل بینی انسانهای امروزی از نئاندرتالها به ارث رسیده است
یک مطالعه جدید نشان داده است که بینی انسان مدرن احتمالا تحت تاثیر ژنهای به ارث رسیده از نئاندرتالها شکل گرفته است.
نئاندرتالها گونهای باستانی از تیره انسانها بودند که تا زمان انقراض در حدود ۴۰ هزار سال پیش، در منطقه اوراسیا زندگی میکردند. دانشمندان با این حال بر این باورند که نئاندرتالها پیش از انقراض با انسانهای مدرن (هوموساپینها) در همآمیختهاند و در نتیجه بخشی از دیانای آنها در انسانهای امروزی باقی مانده است.
زمانی که انسانهای باستانی قاره آفریقا را ترک کردند و با آب و هوای سردتر سازگار شدند، بینی آنها تکامل یافت. دانشمندان اما تا کنون نمیدانستند که منشأ ژنی این تکامل چه بوده است.
یک مطالعه جدید که تحت هدایت محققان دانشگاه کالج لندن انجام شده نشان میدهد ژن خاصی در انسان موجود است که منجر به بینی بلندتر میشود و احتمالا همین ژن باعث به وجود آمدن این سازگاری شده است.
یورونیوز
یک مطالعه جدید نشان داده است که بینی انسان مدرن احتمالا تحت تاثیر ژنهای به ارث رسیده از نئاندرتالها شکل گرفته است.
نئاندرتالها گونهای باستانی از تیره انسانها بودند که تا زمان انقراض در حدود ۴۰ هزار سال پیش، در منطقه اوراسیا زندگی میکردند. دانشمندان با این حال بر این باورند که نئاندرتالها پیش از انقراض با انسانهای مدرن (هوموساپینها) در همآمیختهاند و در نتیجه بخشی از دیانای آنها در انسانهای امروزی باقی مانده است.
زمانی که انسانهای باستانی قاره آفریقا را ترک کردند و با آب و هوای سردتر سازگار شدند، بینی آنها تکامل یافت. دانشمندان اما تا کنون نمیدانستند که منشأ ژنی این تکامل چه بوده است.
یک مطالعه جدید که تحت هدایت محققان دانشگاه کالج لندن انجام شده نشان میدهد ژن خاصی در انسان موجود است که منجر به بینی بلندتر میشود و احتمالا همین ژن باعث به وجود آمدن این سازگاری شده است.
یورونیوز
Forwarded from کرمانشاه ۱۹
ثبت ۳ اثر تاریخی کرمانشاه در فهرست آثار ملی/ دندان شیری کودک نئاندرتال ثبت ملی شد
سرپرست میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه:
🔻در نشست شورای ثبت ملی آثار کشور، یک دندان شیری متعلق به کودک نئاندرتال به ثبت ملی رسید.
🔻مربوط به دوره پارینه سنگی میانی در کاوشهای علمی به دست آمده، این دندان و براساس آزمایشهای سنسنجی مطلق رادیو کربن ۱۴، دارای سنی مابین ۴۲ تا ۴۵ هزار سال است
@kermanshah19
سرپرست میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه:
🔻در نشست شورای ثبت ملی آثار کشور، یک دندان شیری متعلق به کودک نئاندرتال به ثبت ملی رسید.
🔻مربوط به دوره پارینه سنگی میانی در کاوشهای علمی به دست آمده، این دندان و براساس آزمایشهای سنسنجی مطلق رادیو کربن ۱۴، دارای سنی مابین ۴۲ تا ۴۵ هزار سال است
@kermanshah19
با افتخار در کنار اثری از بانو مکرمه. موزه مکرمه, بابل.
موزه مکرمه شگفت انگیز است. مادری در یک سوم پایان عمرش به دلایلی نامعلوم دست به نقاشی زده است. بر روی هر چیزی که قابل نقاشی بوده رنگ مالانده است....حتی یخچال و کمد خانه اش. میتوان ساعتها به نقاشی هایش خیره شد. زنان نقش غالب هستند. چشمها بسیار نقش محوری دارند به گونه ای که پیامها از آن طریق داده شده. اندک مردان به دو دسته اند یا خشن و عاری از انسانیت و یا مدام گل به زنان هدیه میدهند. علارغم وجود رنگهای متنوع و شاد غم پنهانی در همه جا سایه افکنده. تصاویر به شدت شبیه کارناول های کلن و با بالماسکه ونیز هستند....عناصر تعزیه خوانی در آن دیده میشود هم....سبک کار همچنین بی شباهت به سقاخانه های قاجاریه هم نیست. بایستی این مکان را دید.... مطمنم تا سالها نقوش کشیده شده بانو مکرمه در روستای دری کنده مابین شاهی و بابل از جلوی چشمانم رژه خواهند رفت.
موزه مکرمه شگفت انگیز است. مادری در یک سوم پایان عمرش به دلایلی نامعلوم دست به نقاشی زده است. بر روی هر چیزی که قابل نقاشی بوده رنگ مالانده است....حتی یخچال و کمد خانه اش. میتوان ساعتها به نقاشی هایش خیره شد. زنان نقش غالب هستند. چشمها بسیار نقش محوری دارند به گونه ای که پیامها از آن طریق داده شده. اندک مردان به دو دسته اند یا خشن و عاری از انسانیت و یا مدام گل به زنان هدیه میدهند. علارغم وجود رنگهای متنوع و شاد غم پنهانی در همه جا سایه افکنده. تصاویر به شدت شبیه کارناول های کلن و با بالماسکه ونیز هستند....عناصر تعزیه خوانی در آن دیده میشود هم....سبک کار همچنین بی شباهت به سقاخانه های قاجاریه هم نیست. بایستی این مکان را دید.... مطمنم تا سالها نقوش کشیده شده بانو مکرمه در روستای دری کنده مابین شاهی و بابل از جلوی چشمانم رژه خواهند رفت.