Iranncorg شورای ملی ایران
11.1K subscribers
36.8K photos
25.4K videos
236 files
10.6K links
جمهوری اسلامی به پایان خود رسیده و در حال سقوط است. آنچه آغاز شده برگشت‌ناپذیر است. آینده روشن است و ما با هم از این پیچ تند تاریخ عبور خواهیم کرد.
تماس با ادمین کانال
@iranncmedia
Download Telegram
کارگران #بازنشسته مجتمع #نیشکر #هفت_تپه تجمع کردند
به نقل از منابع خبری در کارخانه نی شکر هفت تپه؛ گفته می‌شود که حدود ۲۰۰نفر از #کارگران بازنشسته این واحد تولیدی که از اسفند ماه سال ۹۴ تا هم اکنون بازنشسته شده‌اند؛ هنوز نتوانسته‌اند مطالبات بازنشستگی خود را دریافت به همین دلیل تعدادی از این کارگران بازنشسته طی دو روز گذشته (هفتم وهشتم دی ماه) با تجمع مقابل درب ورودی این واحد تولیدی خواستار دریافت مطالبات خود شدند.

به گفته یکی از کارگران بازنشسته نی شکر هفت تپه؛ از مجموع کارگران بازنشسته حدود ۱۵۰ نفر بدنبال سنوات بازنشستگی خود هستند ومابقی بازنشسته‌گان معترض خواستار پرداخت سهم ۴ درصدی بازنشستگی خود در مشاغل سخت زیان آور به تامین اجتماعی هستند.

در این باره یکی از کارگران میانگین مطالبات هر یک از کارگران بازنشسته را ۷۰ میلیون تومان ذکر کرد و در ادامه افزود: پیش از این نیز تجمعات مشابهی را مقابل کارخانه انجام داده‌ایم که تا به امروز بی‌تاثیر بوده است.

براساس گفته‌های این کارگر بازنشسته از قرار معلوم کارفرمای بخش خصوصی کارخانه که اواخر سال گذشته مسئولیت مجتمع نیشکر هفت تپه را پذیرفته است توانایی مالی کافی برای پرداخت مطالبات کارگران بازنشسته را ندارد.

به گفته وی همزمان با تجمع روز گذشته کارگران بازنشسته، نماینده گانی از سازمان خصوصی سازی در جمع معترضین حاضر شده وپس از شنیدن مشکلات بازنشستگان قول پی گیری مطالبات آنان را داده‌اند.

او گفت: طبق اظهارات نمایندگان سازمان خصوصی سازی درصورتی که بخش خصوصی مجتمع نتواند تا دو ماه آینده به تعهدات قانونی خود در قبال کارگران شاغل وبازنشسته عمل کند سلب مالکیت می‌شود.
@irannc
Message body

پوران، بزرگ زن خانواده هنر و ادبیات و روشنگر فرخزاد ساعاتی پیش درگذاشت.
پوران فرخزاد سال های پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران و به ویژه پس از قتل وحشیانه بردارش، #فریدون_فزخزاد هنرمند دگراندیش، توسط عوامل حکومت اسلامی ایران، در اندوه و اشک همچنان قلم خانواده را زنده نگهداشت
#پوران_فرخزاد خالق آثار «زن از کتیبه تا تاریخ» (دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان در دو جلد)، «اوهام سرخ شقایق» (گزیده‌ای از اشعار زنان جهان)، «نیمه‌های ناتمام؛ سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ»، «زن شبانه موعود» (نشان زن در آثار سهراب سپهری)، «کسی که مثل هیچ‌کس نیست» درباره #فروغ_فرخزاد، مجموعه شعر «خوشبختی در خوردن سیب‌های سرخ»، مجموعه داستان «دیداری در پاییز»، مجموعه‌ رباعی «جنگ مشوش»، داستان‌های بلند «در پس آینه» و «آتش و باد»، رمان «در انتهای آتش و آیینه‌»، فرهنگ «کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز» و دیگر بود.

درگذشت پوران فرخزاد آن قهرمان زن خانواده فرخزاد را به همه ملت ایران و به ویژه نزدیکان وی تسلیت می گوییم.

پاینده ایران
شورای ملی ایران @irannc
با مرخصی عبدالفتاح سلطانی مخالفت شد
با مرخصی #عبدالفتاح_سلطانی، وکیل زندانی، مخالفت به عمل آمد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، در حالی با مرخصی عبدالفتاح سلطانی، زندانی سیاسی، مخالفت می‌شود که وی بعد از ۵ سال و سه ماه، یک‌بار از مرخصی قانونی و یک‌بار هم برای فوت مادرش از مرخصی اضطراری استفاده کرده است.

گفتنی است از اردیبهشت تا کنون به درخواست‌های خانواده جهت مرخصی جواب رد داده می‌شود. این اعمال غیرقانونی مانند منع مرخصی و منع آزادی مشروط به احتمال قریب به یقین از طرف ضابطین پرونده سلطانی اعمال می‌شود.

عبدالفتاح سلطانی در تاریخ نوزدهم شهریور‌ماه سال ۱۳۹۰ در مقابل دادگاه انقلاب بازداشت و تا به امروز در زندان به‌ سر می‌برد. این در حالی است که تقاضای اعاده دادرسی آقای سلطانی نیز تا کنون بی‌پاسخ مانده است.

این وکیل دادگستری ابتدا به ۱۸ سال زندان و بیست سال محرومیت از وکالت محکوم شد که در دادگاه تجدید‌نظر، به ۱۳ سال زندان کاهش یافت. در نهایت، حکم آقای سلطانی در پی اعمال ماده ۱۳۴، به ده سال زندان و دو سال محرومیت از وکالت کاهش یافت.

مشارکت در تأسیس کانون مدافعان حقوق بشر و مصاحبه با رسانه‌ها درباره پرونده موکلانش، از جمله اتهام‌های آقای سلطانی بوده است.
@irannc
اعتصاب غذای محمدصابر ملک‌رئیسی در پی ضرب و شتم وی
محمدصابر ملک‌رئیسی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اردبیل، در پی ضرب و شتم و انتقال به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زده است.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، محمدصابر ملک‌رئیسی، زندانی سیاسی، به دلیل اعتراض به گرم نبودن آب حمام از سوی مسئولان زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به سلول انفرادی منتقل شد؛ در پی این اتفاق این زندانی سیاسی از روز چهارشنبه، هشتم دی‌ماه اقدام به اعتصاب غذا زده است

محمدصابر ملک‌رئیسی در دوم مهرماه سال ۱۳۸۸ در سن ۱۵سالگی بازداشت و پس از تحمل بیش از یک سال در بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان و زندان مرکزی این شهر، محاکمه و بدون دسترسی به وکیل‌مدافع از سوی دادگاه انقلاب به اتهام محاربه از طریق همکاری با گروه‌های معاند نظام به ۱۵ سال حبس در تبعید محکوم شد.

وی پس از اعتراضات زندانیان سیاسی و امنیتی زندان زاهدان در اردیبهشت‌ماه سال ۹۱، که موجب ضرب‌وشتم و تبعید زندانیان سیاسی و امنیتی این زندان به شهرهای مختلف شد، به زندان ارومیه تبعید و با گذشت ماه‌ها از زمان انتقال، از امکان ملاقات و تماس با خانواده خود محروم بود.

#محمدصابر_ملک‌رئیسی، زندانی بلوچ، یکی از جوان­‌ترین زندانیان سیاسی است که در پی عدم همکاری برادرش، عبیدالرحمن، با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به همراه دو برادر دیگرش بازداشت شد. ماموران وزارت اطلاعات در مراجعه به منزل آن‌ها به پدر و مادرشان اعلام کردند در صورت عدم تحویل فرزندشان، سه فرزند دیگرشان را در زندان اعدام خواهند کرد.

این زندانی سیاسی هم‌اکنون هفتمین سال از دوران محکومیت خود را در زندان اردبیل سپری می‌کند.
@irannc
ازدواج بیش از هزار دختر و پسر کودک در اصفهان
تورج حاج رحیمیان می‌گوید: ۵۳۳ دختر زیر ۱۴ سال در سطح استان اصفهان سر سفره عقد نشستند که ۵۵ نفرشان کمتر از ده سال دارند، همچنین ۴۹۹ پسر ۱۵ تا ۱۹ ساله هم ازدواج کرده‌اند.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از تابناک، مدیر کل ثبت احوال استان اصفهان بیان داشت: در هشت ماه امسال ۲۶ هزار و ۲۵۰ ازدواج در استان ثبت شده است.

وی اعلام کرد: ۵۲۸ عروس ده تا ۱۴ساله و ۶ هزار و ۵۴۰ نفر هم ۱۵ تا ۱۹ ساله هستند.
وی بیان داشت: هفت هزار و ۶۷۱ فقره طلاق در هشت‌ماهه امسال در استان به ثبت رسیده است.
@irannc
“آرش هر روز هر مقابل چشمانم، چون شمع آب می شود”؛ دلنوشته ای از امیر امیرقلی
#امیر_امیرقلی، زندانی سیاسی محبوس در بند هشت #زندان_اوین، در دلنوشته ای از وضعیت وخیم #آرش_صادقی که در شصت و هفتمین روز از اعتصاب غذا به سر می برد، ابراز نگرانی کرده است.

متن این نامه که برای انتشار در اختیار تارنگار حقوق بشر در ایران قرار گرفته است، در پی می آید:

یکم: شهریور ۹۳؛ آرش صادقی و #گلرخ_ابراهیمی_ایرایی بازداشت شدند.

آبان ۹۳؛ گلرخ را در دفتر امیر سالار داودی دیدم. خیلی سخت نبود که بفهمی تک تک سلول های بدنش نگران آرش است.

آذر ۹۳:

بازجو : آرش کیه ؟

زندانی : پسر دایی ام.

بازجو : گلرخ کیه ؟

زندانی : دوست دخترش.

بازجو: چرا با هم رفتید کرج ؟

زندانی : رفتیم جاده چالوس

بازجو: خودتی

اسفند ۹۳: حس غریبی است که از دیدن رفیقت در زندان خوشحال شوی. وقتی آرش را در حیاط بند ۸ زندان اوین دیدم و در آغوشش کشیدم.

مهر ۹۴:حکم ۱۵ سال حبس + ۴ سال تعلیقی از قبل برای آرش و ۶ سال برای گلرخ

بهمن ۹۵: حکم دادگاه بدوی تائید شد، ۱۹ سال آرش و ۶ سال گلرخ

خرداد ۹۵: آرش دستگیر شد.

آبان ۹۵: دستگیری گلرخ، و آرش آغاز اعتصاب غذا

دی ۹۵: تابستان ۹۲ بود که یک سوال در دنیای مجازی تکرار شد. آرش کجاست ؟ عده ایی پاسخ دادند ” آنتالیا” .

از آنتالیا که آزاد شد چهره اش شبیه به بیمارانی بود که به سوء تغذیه حاد دچار هستند. چهره آن روزهایش را بخاطر دارید؟ چهره امروز او صدها بار شکسته تر و تکیده تر از تصویر سال ۹۲ است.

دوم:

وه، چه شیرین است، رنج بردن، پا فشردن، در ره یک آرزو مردانه مردن، جان سپردن.

این شعر را این روزها در نگاه مصمم و امیدوار آرش صادقی به راحتی می توان خواند.

مرگ تدریجی تک تک اعضای بدن آرش کابوسی است که این روزها رهایم نمی کند. هر روز تکیده تر از روز قبل می شود. وزن و فشار اعداد بی معنی است برای کسانی که این روزها نگران سلامتی آرش هستند.

بیش از دو ماه از اعتصاب غذای آرش صادقی می گذرد و ذهن من این روزها در پارادوکسی عجیب گیر کرده است . مغزم به مخابراتی متروکه تبدیل شده، در روستایی دور افتاده در نا کجا آبادی که سال ها است از سکنه خالی است. این روزها آرش را هم می فهمم و هم نمی فهمم.

سوم:

دوست مشترکی که اهل کشور توگو است، در باره آرش می گویید ” در فرهنگ من، مرد باید برای عشقش بمیرد ” و من می اتدیشم که او باید برای گلرخ زنده بماند.

گرچه می دانم مرگ در هر حالتی تلخ است، اما باور دارم که مرگ مقدر آن لحظه منجمد نیست که به آن باور داری، خایف و لرزان، لیک مرگ دیگری هم هست، دردناک اما شگفت و سرکش و مغرور، مرگ مردان، مرگ در میدان.

آرش باید زنده بماند که عشق را سروری کند، سر سبزتر از جنگل، پر طبل تر از مرگ، بخاطر بهاری که خنده می زند، ارغوانی که می شکفد و یاس پیری که پشت پنجره گل می دهد. به خاطر نوزاد دشمن که آرش نه عدوش، که انکارش بود. به خاطر هر چیز کوچک، هر چیز پاک، برای گلرخ، برای فردایی که آزاد و رها هستیم.

چهارم:

حال این روزهای من ، سر گیجه تهوع آوری است در میان هست و نیست. در بودن و نبودن. در میان سرگشتگی و حیرانی، در بیابانی برهوت در ظلمت نیمه شب، در فهمیدن و نفهمیدن آرش عزیزتر از جانم.

هر روز، هر ساعت، هر لحظه که می گذرد، این کابوس روحم را می آزارد که داریم به لحظه ایی که آن شماطه مقدر به صدا درآید نزدیک می شویم.

پنجم:

هیچگاه به خودم جرات نداده ام و نمی دهم که از آرش بخواهم که اعتصاب غذایش را بشکند، که می دانم خواسته اش به قدری منطقی است، که در چهارچوب قوانین این حکومت هم قانونی است.

آرش هر روز هر مقابل چشمانم، چون شمع آب می شود و من نمی دانم که چه می توانم بکنم . این ندانستن ، این جهل بلای جانم شده است.

این سطور را نمی نویسم از بابت این که از خودم رفع مسئولیت کرده باشم، می نویسم که با صدایی بلند و رسا فریاد بزنم که ناتوانم. در پاسخ به این پرسش که برای آرش چه باید کرد؟

این نامه را می نویسم که سندی مکتوب باشد برای امروز و فردایم که شاهدی باشد بر بی غیرتی و بی شرفی من، که مرگ تدریجی آزادی خواهی بزرگ چون آرش صادقی را به تماشا نشسته ام و هیچ نکرده ام.

امیر (علی) امیرقلی

اوین – #دانشگاه_انقلابیون – بند ۸

هشتم، دی ۱۳۹۵

@irannc
پدر آرش صادقی: در اعتراض به بی‌توجهی مسئولین و برای حمایت از فرزندم در اعتصاب غذا به سر می‌برم
#حسین_صادقی، پدر آرش صادقی، زندانی سیاسی که شصت و هشتمین روز از اعتصاب غذای خود را پشت سر می‌گذارد، در حمایت از فرزند دربندش از سوم دی‌ماه دست به اعتصاب غذا زده است.

حسین صادقی، پدر #آرش_صادقی، در مصاحبه با تارنگار حقوق بشر در ایران گفت: “جان آرش پس از ۶۸ روز اعتصاب غذا در خطر است و پزشکان در مورد احتمال به کما رفتن و حتی فوت وی هشدار داده‌اند؛ به همین دلیل از سوم دی‌ماه در اعتراض به عدم توجه مسئولین جهت رسیدگی به مطالبات فرزندم و همچنین در حمایت از وی دست به اعتصاب غذا زده‌ام.”

آرش صادقی، زندانی سیاسی که در اعتراض به نقض مکرر قانون در پرونده خود و همسرش، گلرخ ایرایی، از روز دوشنبه سوم آبان ماه سال جاری، اقدام به اعتصاب غذا کرده است، در پنجم دی‌ماه، در پی تپش قلب شدید، افت شدید فشار، تنگی نفس، حالت تهوع و بالا آوردن مقدار زیادی خون به بیمارستان طالقانی تهران انتقال یافت. پزشکان بیمارستان اعلام داشته‌اند، با توجه به فشارخون ۷روی ۶ و قند خون ۵۰ احتمال به کما رفتن وی بسیار بالا بوده و همچنین تحلیل رفتن ماهیچه‌های قلبی و غلظت خون ۲۰ خطر ایست قلبی را افزایش می‌دهد.

پزشکان همچنین از احتمال وجود زخم معده و سوراخ شدن معده به‌شدت ابراز نگرانی کرده‌اند و اظهار داشته‌اند، اگر معده سوراخ شده باشد احتمال خونریزی معده در خواب، خطر به کما رفتن آرش صادقی و حتی فوت وی وجود دارد.

گفتنی است، آرش صادقی پس از ۶۸ روز اعتصاب غذا قادر به تکلم نبوده و با توجه به افت شدید فشار (۷روی۶)، بیش از نوزده کیلو کاهش وزن، بیهوشی‌های پیاپی، مشکلات کلیوی و معدوی، بالا آوردن لخته های خون، چسبندگی روده، آریتمی قلب، تپش قلب و همچنین تنگی تنفس، خطر مرگ وی را تهدید می کند. این درحالی است که تاکنون مسئولان قضایی هیچ واکنشی به خواسته‌های قانونی این زندانی سیاسی محکوم به نوزده سال حبس نشان نداده‌اند.

لازم به یادآوری است که این زندانی سیاسی در تاریخ‌های دوازدهم و بیست و یکم آذرماه نیز در پی وخامت حالش به بیمارستان طالقانی منتقل و با امتناع از دریافت سرم به زندان اوین بازگردانده شد.
@irannc
اشتغال چهار میلیون «کارگر زیرزمینی» در ایران
تنها ۱۰ درصد کارگران ایران از قرارداد دائم کار برخوردارند. حدود ۲۵ درصد کارگران ایران فاقد بیمه تامین اجتماعی و خارج از شمول قانون کار هستند.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از زمانه، لایحه اصلاح قانون کار با همه مخالفت‌های کارگران همچنان در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار دارد. سلمان خدادادی دبیر کمیسیون اجتماعی مجلس گفته است که تنها با درخواست دولت توقف بررسی لایحه ممکن است.

دولت نیز به‌رغم وعده‌هایی که داده، میلی به پس گرفتن لایحه‌ای که امنیت شغلی کارگران را با تهدید بیشتری روبرو می‌کند، ندارد.

به گفته فعالان کارگری، تصویب این لایحه کارگران بیشتری را در معرض اخراج و یا کار با دستمزد کمتر قرار خواهد داد.

غلامرضا عباسی رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران امنیت شغلی و دستمزد متناسب با فعالیت را خواسته اصلی کارگران ایران دانست و گفت که ۹۰ درصد کارگران با قراردادهای موقت مشغول به‌کارند.

به گفته او عدم پرداخت مزد منصفانه بسیاری از کارگران را ناچار به روی آوردن به مشاغل دوم و سوم کرده است.

عباسی میانگین دستمزد کارگران را ۱.۲ میلیون تومان اعلام کرد و گفت که حدود یک چهارم از کارگران تحت پوشش قانون کار و بیمه تامین اجتماعی نیستند.

منابع رسمی جمعیت کارگران ایران را ۱۳ میلیون نفر برآورد کرده‌اند. رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران این آمار را مربوط به کارگران تحت پوشش قانون کار دانست. به گفته او چهار میلیون کارگر ایرانی به صورت «زیر‌زمینی» کار می‌کنند.

عباسی گفت که این کارگران «از هیچ‌گونه حمایت بیمه‌ای و حقوق و دستمزد قانونی برخوردار نیستند». به گفته او این افراد بیشتر در کارگاهایی که به صورت غیرقانونی اجناس بی‌کیفیت تولید می‌کنند، اشتغال دارند.

پیشتر نیز علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از فعالیت ۶.۵ میلیون نفر در آنچه که «مشاغل غیررسمی» عنوان می‌شود، خبر داده بود.

در همین رابطه عیسی منصوری معاون وزیر کار دوم دی امسال گفت که اشتغال «به سرعت به سمت بازار غیررسمی سوق پیدا کرده است».

به گفته منصوری ۳۰ درصد از نیروی کار ایران در مشاغل «غیررسمی» اشتغال دارد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افرادی را که در مشاغل فاقد بیمه و خارج از پوشش قانون کار، مشغول به کار هستند را «شاغل غیررسمی» می‌داند.
@irannc
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داتسان زندگی #آرش_صادقی و #گلرخ_ایرایی را از زبان خودشان بشنوید و ببینید....چرا زندانی شدند، چگونه بازجویی و دادگاهی شدند....آرش صادقی در حال حاضر برای آزادی همسرش دست به اعتصاب غذا زده است @irannc
اعمال فشار بر #سهیل_عربی؛ محرومیت از حق درمان و مرخصی
سهیل عربی، زندانی عقیدتی محبوس در زندان اوین، به دلیل دخالت ضابطین در پرونده، از حق مرخصی و رسیدگی درمانی محروم می‌باشد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، سهیل عربی، زندانی عقیدتی و فعال فیس‌بوکی، از دی‌ماه ۱۳۹۲ بدون مرخصی در زندان اوین محبوس بوده و مقامات قضایی با اعطای مرخصی به این زندانی به دلیل نظر ضابط پرونده مبنی بر “عدم تغییر عقاید وی” مخالفت به عمل می‌آورند.

گفتنی است، این زندانی عقیدتی به دلیل ضعیف شدن چشم دچار سرگیجه‌های مزمن می‌شود، علی‌رغم چندین‌بار درخواست برای اعزام به مراکز درمانی، تا کنون از حق درمان و مراجعه به پزشک محروم مانده است.

سهیل عربی، در دی‌ماه ۱۳۹۲ با اعلام جرم قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر و به مدت دو ماه در بند سپاه در زندان اوین تحت بازجویی و فشار قرار گرفت.

او تا کنون در دادگاه‌های متعددی به دلیل محتوای مطالب منتشرشده در صفحه فیس‌بوک خود و سایر صفحاتی که به همراه دیگران، ادمین (سرپرست) آن‌ها بوده، محاکمه شده است.

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب سهیل عربی را به دلیل «توهین به رهبر جمهوری اسلامی و تبلیغ علیه نظام» به سه سال حبس تعزیری و شعبه ۱۰ دادگاه رسیدگی به جرایم کارکنان دولت، او را به دلیل «توهین به مقامات» به ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و ۳۰ ضربه شلاق محکوم کرده‌اند.

وی هم‌چنین به اتهام «سب‌النبی» از سوی شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان به اعدام محکوم شد که این حکم اعاده دادرسی به ۹۰ ماه زندان و دو سال تحقیقات مذهبی برای اثبات پشیمانی تبدیل گشت.

لازم به ذکر است که در قانون جدید پیش‌بینی شده است که اگر متهمی به دادنامه بدوی اعتراض نکند و تسلیم رای دادگاه شود، دادگاه می‌تواند در جلسه‌ای تا یک‌چهارم از مجازات او را کاهش دهد. با توجه به تمکین وی نسبت به این حکم به ۷۸ ماه زندان و دو سال تحقیقات مذهبی تقلیل یافته است.

شایان ذکر است که وی در طول دو سال موظف است ۱۳ جلد کتاب در حوزه دین‌شناسی، مذهب‌شناسی و رفع شبهات دینی را بخواند و از بخش‌های هر کتاب خلاصه‌ای تهیه کند. همین‌طور باید در تماس با موسسه «راه حق» و پژوهشکده امام خمینی قرار بگیرد و پرسش‌های خود را مطرح کند. او به عنوان تکلیف هر ماه تمام پرسش‌ها، پاسخ‌ها و خلاصه کتاب‌هایش را باید به دادگاه ارائه کند.

این زندانی عقیدتی هم‌اکنون سی و دومین ماه حبس خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین سپری می‌کند.
@irannc
پيام هاي مهر شما و طوفان توييتري را به أرش گفتم ، آرش هم چنان در اعتصاب است و تا زماني كه گلرخ از در زندان اوين بيرون نيايد دست از اعتصاب نميكشد ، و تمام خبر هاي مربوط به گذاشتن وثيقه و مصاحبه با وكيل او كذب است ، لطفا اطلاع رساني كنيد @irannc