انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
11K subscribers
2.09K photos
941 videos
60 files
2.22K links
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.



جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇

@FAtemeh_Hoseynaei
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
◾️خبر درگذشت آزاده نامداری به شدت تلخ و شوک آور بود.

◾️بعد از ماجرای انتشار ویدویی از او در شبکه‌های اجتماعی نوشتم که :

🔴
#کشف_حجاب_اخلاق

✍️ #مصطفی_داننده



🔹 ااا، این آزاده نامداری نیست؟ همون مجری چادری تلویزیون. عکس بی‌حجاب آزاده نامداری را دیدید؟ ندیدید؟ من دارم الان می‌فرستم. بچه‌ها کسی عکس آزاده نامداری نداره بفرسته؟ همون که می‌گن بی‌حجابه.

🔹این جملات برایتان آشنا نیست. سوال‌هایی که در ۲۴ ساعت گذشته فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را در اختیار گرفته است. از گروه‌های خانوادگی بگیر تا کانال‌های اجتماعی همه و همه درگیر وضعیت آزاده نامداری بودند و البته هنوز هستند.

🔹در این نوشتار نمی‌خواهیم اصلا در مورد آزاده نامداری، حجابش و بی‌حجابیش سخن بگوییم.

🔹همیشه زندگی و حریم خصوصی افراد معروف و مشهور مورد توجه و علاقه مردم عادی و رسانه هاست اما به لحاظ حرفه ای و اخلاقی برای رسانه ها محدودیت های زیادی در این زمینه وجود دارد. شمار متعددی از رسانه ها به دلیل انتشار عکس های خصوصی چهره های معروف مثل سیاستمداران یا هنرمندان، مورد شکایت قرار گرفته اند و مجبور شده اند جریم های سنگینی را بپردازند. البته همیشه میان حریم خصوصی و غیرخصوصی مرز ظریفی وجود دارد که تشخیص آن معمولا به بحث و جدل های زیادی میان کارشناسان رسانه و حقوقی تبدیل می شود.

🔹در همه جای دنیا اصلا خبرنگارانی هستند که به دنبال شکار لحظاتی این چنین هستند گرچه بعد از انتشار کار رسانه منتشر کننده عکس ها به دادگاه و شکایت بکشد. در این میان اما مسئله‌ای که ما نباید از آن به سادگی بگذریم مسئله اخلاق است.

🔹گاهی ما اخلاق را فراموش می‌کنیم. بسیاری از ما از اینکه عکس یکی از اعضای خانواده‌مان در فضای مجازی دست به دست شود عصبانی می‌شویم و غیرتمان به جوش می‌آید. همین ما اما حاضریم عکس فرد مشهوری را دست به دست بچرخانیم و حتی به آنهایی که آن را ندیده‌اند نشان بدهیم.

🔹یادتان هست؛بسیاری از مایی که دم از اخلاق می‌زنیم فیلم منتشر شده از یک بازیگر زن را دیدیم. آن هم زمانی که فضای مجازی قدرتمند نبود. این فیلم از طریق سی‌‍‌دی دست به دست شد و بسیاری در خلوت اتاق و یا در پستویی این فیلم را دیدند و به دست آنهایی که ندیدند رساندند.

🔹با دیدن آن فیلم آبروی آن بازیگر زن رفت و مجبور شد برای ادامه زندگی ترک وطن کند. اگر ما آن فیلم را نمی‌دیدم آن را نمی‌خریدیم شاید زندگی آن بازیگر به گونه دیگری رقم می‌خورد.

🔹بسیاری از ما از همه انتظار داریم. از حکومت، از دولت، از مردم اما وقتی نوبت به خود ما می‌رسد حاضریم اخلاق را قربانی کنیم. دیگر تمام حرف‌هایمان تبدیل به شعار می‌شود و عکس آزاده نامداری را دست به دست می‌چرخانیم.

🔹آزاده نامداری در یک گوشه جهان کاری را انجام داده است؛ خوب یا بد. به این فکر کنید که او قرار است بعد از سفر دوباره در ایران زندگی کند. فرزند و همسر او قرار است در این جامعه نفس بکشند. همین دیدن این عکس و دست به دست کردن آن شاید زندگی این مجری تلویزیون را دچار مشکل کند. خودتان را جای همسر یا خانواده آزاده نامداری بگذارید. با دیدن این عکس‌ها و حرف‌ها چه حسی به شما دست می‌دهد؟

🔹یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم. با دیدن یک عکس یا یک فیلم، سریع لباس قضاوت به تن نکنیم و حکم ندهیم. قضاوت نکردن افراد برای زندگی خودمان هم بهتر است. قضاوت نکردن باعث می‌شود زندگی آرام تری داشته باشیم.

🔹باور کنیم این رفتار می‌تواند زندگی بسیاری از آدم‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. اتفاقات روز گذشته کشف حجاب اخلاق بود نه آزاده نامداری.

🇮🇷 @iranianspa
🔴 لشگر سیاه کرونا در راه؛ ما در مترو مثل دانه‌های بلال در کنار هم

✍️
#مصطفی_داننده


🔹تصاویری که از هند در حال دست به دست شدن است، به فیلم‌های آخرالزمانی هالیوود می‌ماند. درست مثل اغراق‌های سینمای بالیوود. آتش روشن کردن در قبرستان، پرتاب‌مان می‌کند به عصری که وبا همه‌گیر شده بود.

🔹داستان کرونای هندی، گویی جنگ خیر و شر است. لشگر خوب‌ها با سلاح واکسن به میدان آمده‌اند و کرونا هم در سراسر جهان در حال یارگیری باری سیاه‌تر شدن است.

🔹با این تصاویر سینمایی که تلخ واقعی است، آژیر هشدار برای ما به صدا درآمده است. اگر سفت و سخت نگیریم، باید شاهد بروز فاجعه‌ای تلخ در کشور باشیم.

🔹عکسی ترسناک از مترو تهران در روزهای قرمز کرونایی منتشر شد. مردم مثل دانه‌های بلای کنار هم ایستاده بودند و منتظر بسته شدن درهای واگن. حضور آن حجم از مردم در مترو نشان می‌دهد برخلاف محدودیت‌هایی که اعمال می‌شود، زندگی عادی در جریان است و مردم مجبور هستند برای رزق زندگی‌شان دل به خیابان‌های کرونایی بزنند.

🔹با این شکل بگیر و ببندهای کرونایی، قطعا نمی‌شود امید داشت که به همین راحتی دیو کرونا از پا در بیاید.

🔹واقعا با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، نمی‌شود به قرنطینه کامل فکر کرد. اما می‌توان به اعمال محدودیت تا پایان امسال اندیشید. محدودیت‌های کرونایی نباید تنها منتهی به روزهای پیک باشد. در یک سال گذشته مشخص شد، هرگاه سخت نگرفتیم، با بحران روبرو شده‌ایم.

🔹یک سال سفر رفتن را تعطیل کنیم. یک سال اجازه ندهیم، مرد از شهرهای‌شان خارج شوند. هر مراسمی که احتیاج به دور همی دارد را قدغن کنیم. فرقی ندارد این مراسم مذهبی است یا عرفی. رودربایستی را باید کنار گذاشت و قاطع بود.

🔹نه تنها باید اجتماعات را تعطیل کرد، بلکه باید با کسانی که خلاف قوانین کار می‌کنند به شدت برخورد کرد و آن را رسانه‌ای کرد.

🔹مراسم‌ها باید تا اطلاع ثانوی مجازی باشد. تجربه‌ای که در سال گذشته هم آن را داشتیم و موفق هم بود.

🔹الان دو مسئله انتخابات و کنکور پیش روی ماست. از همین امروز باید فکری به حال آنها کرد. نشود دوباره مثل سال گذشته که چند روز مانده به کنکور، هر کسی حرفی بزند و داوطلبان بیچاره را که به خودی خود استرس دارند را دچار سردرگمی کنند.

🔹کرونا با شکل و شمایل مختلف پشت در کشور ایستاده است و منتظر است با کوتاهی ما مثل مدل چینی و انگلیسی وارد کشور شود. تازه باید نگران بود که کرونای ایرانی از راه نرسد. که اگر بیاید باید خر آورد و باقالی را بار کرد.

🔹داستان واکسن در ایران که معلوم نیست به کجا ختم می‌شود و تاریخ موعود کی از راه می‌رسد، پس باید فعلا سفت و سخت گرفت تا واکسن‌ها از راه برسد. تازه معلوم نیست لشگر واکسن یا همه «مایه کوبی» قدیمی خودمان، توانایی مقابله با این لشگر پلید را داشته باشد.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 من هم به هر ایرانی در زعفرانیه تهران یک خانه می‌دهم!

✍️
#مصطفی_داننده



🔹بعد از اعلام نظر شورای نگهبان در مورد نامزدهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری، 7 کاندیدا به صحنه آمدند و شعارهای انتخاباتی خود را مطرح کردند و به مردم وعده‌ی فردای بهتر دادند.

🔹بیایید برخی از این شعارها را با هم مرور کنیم.

🔸«پرداخت ۵۰۰ میلیون تومان وام ازدواج پس از تشکیل صندوق رفاه جوانان- حل مشکل بازار سرمایه در سه روز»

🔸« پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی- تامین ۹۰ درصد هزینه خرید مسکن از سوی بانک ها- خانه‌داری در دولت ما شغل محسوب می‌شود و به زنان خانه دار حقوق می‌دهیم.»

🔸«سهمیه بندی تمامی حامل‌های انرژی در قالب طرح «وان»- برنامه سفر ۳ روزه برای تمام خانواده‌ها و ۵ روزه برای تمام زوج های جوان»

🔸«من رئیس‌جمهور شوم، آمریکایی ها به التماس می افتند و مجبور می‌شوند تحریم‌ها را بردارند.»

🔹شعارهای بالای نمونه‌ای از وعده‌های انتخاباتی نامزدهاست. با خواندن این شعارها، باید خود را برای زندگی مرفه آماده کنیم. فکر می‌کنم از همین امروز می‌توانیم به نقاط شمالی تهران برویم و خانه‌ای را نشان کنیم که بعد از پیروزی یکی از این نامزدها، سریع خانه را خریداری و زندگی لاکچری را آغاز کنیم.

🔹نامزدهای انتخابات کشورهای پیشرفته که اقتصاد به سامانی هم دارند، این چنین شعار نمی‌دهند که این افراد وعده می‌دهند. اقتصاد ایران به شدت شبیه روزهایی است که جنگ 8 ساله به پایان رسید، حتی بدتراز آن دوران. حالا معلوم نیست این افراد که هرکدام مسئولیت‌های مختلفی هم در کشور دارند چگونه این حرف‌ها را می‌زنند.

🔹این شعارها خیلی شبیه نطق‌هایی است که مردم عادی بعد از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری می‌کردند.

🔹واقعا امکان دارد در عرض سه روز مشکل بازار سرمایه حل شود؟ اگر این امکان هست چرا تا امروز برنامه‌ای ارائه نشده است؟ چرا مطرح کننده این مسله که نماینده مجلس است در پارلمان کاری برای حل این مشکل نکرده است؟

🔹یارانه 450 هزار تومانی چگونه تامین خواهد شد؟ پول حقوق زنان خانه دار از کجا می‌رسد؟

🔹شعار دادن سخت نیست، من هم اگر رئیس جمهور شوم به همه ایرانی‌ها در منطقه زعفرانیه تهران یک خانه می‌دهم، اما باید دید می‌شود آن را اجرا کرد یا نه؟ واقعا این شعارها در شرایط عادی یک کشور هم قفل است چه برسد به حالا که واقعا اقتصاد ایران به واسطه تحریم‌ها و تصمیم‌های غلط ده سال به عقب برگشته است.

برخی از نامزدها شده‌اند مثل معمارانی که روی یک زمین 50 متری ایستاده‌اند و به صاحبان زمین وعده می‌دهند که اینجا برای‌تان یک ویلای 5 خوابه با سونا و استخر می‌سازیم!

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 اول به ما واکسن بزنید و بعد به فکر صادرات باشید

✍️ #مصطفی_داننده



🔹این که ما در جمع کشورهایی هستیم که واکسن کرونا ساخته‌اند یک اتفاق بی‌نظیر است. واقعا باید به جوانان و دانشمندانی که در این زمینه گام برداشته‌اند افتخار کرد.

🔹برخی از مسئولان از جمله وزیر محترم بهداشت که قطعا سخت‌ترین روزهای کاری یک وزیر در طول تاریخ ایران را تجربه می‌کند قبل از اینکه این واکسن‌ها وارد چرخه واکسیناسیون شود، از صادرات آن به کشورهای دیگر حرف می‌زدند.

🔹این ادبیات کمی ما را از اذیت می‌کند. به نظرم بهتر است از مرحله حرف وارد چرخه عمل بشویم و وقتی از صادرات حرف بزنیم که بیش از نیمی از مردم واکسن زده باشند.

🔹وقتی همه واکسن زدند بعد بیاییم بگوییم، کشورهایی که احتیاج به واکسن دارید، ما هستیم و به راحتی واکسن‌های ساخت خودمان را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

🔹کشورهایی که واکسن کرونا ساخته‌اند، ابتدا مردمان خود را واکسن زدند و بعد صادرات را آغاز کرده‌اند اما به نظر می‌رسد ما اول دوست داریم واکسن را صادر کنیم و بعد به مردم خودمان بزنیم.

🔹بازهم عرض می‌کنم که ساخت واکسن یک اتفاق بسیار ویژه است. اما حرف‌هایی که زده می‌شود بیشتر به یک شو شبیه است. اما الان در حال ورود به پیک پنجم کرونا هستیم و وزیر بهداشت همچنان بر این باور است که کشورهای جهان باید از سیستم برخورد ما با کرونا درس بگیرند.

🔹البته مدیریت جنابانشان در واکسیناسیون پیران زبان زد شده است. با حدود 70 سال سن در صف می‌ایستد، گرما را به جان می‌خرد شاید بتواند واکسن بزند. در نهایت هم که توسط یک مامور که فقط مامور است و معذور از سکوها به پایین هل داده می‌شود.

🔹این درحالی است که در بسیاری از کشورها، جشن زندگی بدون ماسک در حال برگزاری است. همین شب‌ها هم می‌بینیم که در جام ملت‌های اروپا، ورزشگاه‌ها مملو از جمعیت هستند.

🔹شده‌ایم مثل سرپرست خانواری که به فرزندان خود وعده سفر خارج، خرید ماشین برای همه و امکانات بی‌نهایت می‌دهد اما هنوز در خانه‌ای کوچک در جنوبی‌ترین نقطه شهر اجاره نشین است. حداقل اول خانه را بخر عزیز من و بعد وعده‌های بزرگ بده.

🔹منتظر آغاز واکسیناسیون سراسری در ایران هستیم و بعد از آن انشالله با افتخار صحنه‌هایی را نگاه می‌کنیم که اهالی فرنگ در حال تزریق واکسن ایرانی هستند. همانگونه که وقتی در عراق و سوریه قبل از جنگ با دیدن ماشین‌های ایرانی ذوق می‌کردیم.

🔹بهتر است مسئولان ذی ربط در این مدت بی‌خیال میکروفون و توییتر شوند و آنها را به کسانی بسپارند که وظیفه‌شان حرف زدن است و وقت خود را صرف نهایی کردن واکسیناسیون سراسری در ایران کنند.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 در #شبکه_اجتماعی_داخلی، می‌شود فیلم سیلی زدن به سرباز را پخش کرد؟

✍️
#مصطفی_داننده


🔹پژمان‌فر عضو ارشد جبهه پایداری در مجلس یازدهم گفته است که:« در صورت اجرای طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی ۱۰ میلیون اشتغال امن و پایدار ایجاد خواهد شد. در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار شغل در فضای مجازی وجود دارد که پایدار نیست، اما در صورت اجرای طرح صیانت این اشتغال پایدار خواهد شد.»

🔹با یک طرح مجلس قرار است از 100 هزار شغل ناپایدار به 10 میلیون شغل پایدار برسیم. چقدر خوب! به نظرم هرچه سریعتر این طرح را اجرایی کنند که مشکل بیکاری در کشور به صورت تمام و کمال حل شود. واقعا چرا این همه سال دست روی دست گذاشته بودید و طرحی برای صیانت از فضای مجازی انجام ندادید؟

🔹به نظرم بهتر است طرحی به عنوان صیانت از فضای حقیقی هم در مجلس تصویب کنند که میزان شغل پایدار به 50 یا 60 میلیون برسد. چه اشکالی دارد که اصلا همه مردم ایران به کسب درآمد برسند.

🔹اصلا بهتر است مجلسی آدم‌ها هر روز در صحن پارلمان یا کمیسیون‌های ویژه طرح تصویب کنند تا میزان اشتغال در کشور هر روز بالا و بالاتر برود.

🔹از شوخی گذشته و در ادامه این نوشتار از جناب پژمان‌فر و همه آنهایی که به این طرح رای دادند و به دنبال صیانت از فضای مجازی هستند یک سوال ساده دارم.

🔹آیا در شبکه‌های اجتماعی داخلی که انشالله بهترین کیفیت جهانی را دارند، می‌شود از سیلی نماینده مجلس به سرباز حرف زد و فیلم آن را منتشر کرد؟ می‌شود به داد و بیداد نماینده مجلس در گمرک پرداخت؟ می‌شود از رفتارهای ناشایست مقامات دولتی سند منتشر کرد؟

🔹می‌دانید که با گسترش فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، مسئولین کشور در یک اتاق شیشه‌ای قرار گرفتند و هر حرف و کلام آنها زیر ذره بین افکار عمومی بود. دیگر نمی‌شد حرفی زد و کاری کرد بدون اینکه کسی مطلع شود.

🔹الان در فرمانداری یک شهر کوچک وقتی فرماندار رفتار خلاف عفتی انجام می‌دهد، تمام مردم متوجه آن می‌شوند. این درحالی است که در زمان‌های نه چندان دور فقط اهالی آن شهر یا استان در جریان داستان قرار می‌گرفتند.

🔹نکند خدای ناکرده شیشه‌های این اتاق دودی شود. خدای نکرده، نکند دوباره دیوارهای اتاق مسئولین آجری شود و مردم در جریان قرار نگیرند. البته که شما استاد برگزاری جلسات غیرعلنی هستید و زیاد علاقه ندارید مردم در جریان تصمیمات باشند و همین رفتار حسابی ما را می‌ترساند.

🔹بله، یکی از دلایل علاقه مردم به شبکه‌های اجتماعی خارجی، همین رسیدن اخبار بدون سانسور است. اخباری که در رسانه‌های داخلی به ویژه صداوسیما منتشر می‌شود لای زر ورق سانسور پیچیده شده است و مردم تشنه اخبار بدون سانسور هستند.

🔹مردم دوست دارند مسابقه دو میدانی دختر ایرانی را تماشا کنند. صداوسیما این مسابقه را سانسور کرد، آیا در شبکه‌های اجتماعی داخلی می‌شود این مسابقه را دید؟

من که بعید می‌دانم. امیدوارم نمایندگان محترم پاسخی برای این سوال‌ها داشته باشند و بدون شفاف شدن همه‌ی زوایا طرحی را در کمیسیونی خاص تصویب نکنند.

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1400/5/11/1244477_637.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 آقای وزیر ورزش! شما نامه درخواست انتقال تجربیات به دیگران نداشتید؟

✍️
#مصطفی_داننده


🔹چندی پیش نمکی وزیر بهداشت دولت حسن روحانی، در یک سخنرانی عمومی اعلام کرد که کشوری از ایران برای مدیریت کرونا درخواست کمک کرده است. او گفت:« نامه‌ای دریافت کردم از وزیر بهداشت یک کشوری که در گرداب کروناست، اسم نمی برم مبادا باعث اساعه ادب به مجموعه ملی یک کشور شود؛ نامه سر تا پا تقاضای کمک بود از ایران تحریم زده، در دو زمینه؛ یک اینکه بگویید چه کردید که با گستردگی اقلیم و با همه حصر اقتصادی و سیاسی اینگونه کرونا را مدیریت کردید و دوم اینکه از آنچه در کشور می‌سازید مثل ونتیلاتور و دارو و… به ما کمک کنید.»

🔹البته پیش از این نیز جناب نمکی از درخواست کشورهای برای انتقال تجربیات ایران در زمینه مدیریت کرونا سخن به میان آورده بود. حالا انتظار این است که وزیر محترم ورزش هم بعد از پایان مسابقات المپیک در مجامع عمومی حاضر شود و از درخواست کشورها برای انتقال تجربیات ایران در زمینه ورزش سخن بگوید. احتمالا کشوری نامه می‌زند و خطاب به سلطانی‌فر می‌گوید، راز موفقیت خود در المپیک را با ما در میان بگذارید!

🔹ما مردم با گوشت و پوست و استخون در حال نبرد با مشکلات هستیم. کرونای دلتا به جان مردم افتاده است و برای رنگ کردن شهرها به جعبه مداد رنگی تازه‌ای احتیاج است و بعد مسئولان کشور به گونه‌ای اظهار نظر می‌کنند که انگار نه خانی آمده نه خانی رفته است.

🔹مشکلات اقتصادی کار را به جای رسانده است که برخی از مردم توان خرید یک نان کامل را ندارند و از نانوا می‌خواهند که یک نصفه بربری به او بدهد. در بازار روزها به دنبال پیدا کردن خراب‌ترین میوه‌هاست تا با قیمت ارزان آنها را به خانه ببرد.

🔹ما با چشمان خود عدم موفقیت ورزشکاران‌مان در المپیک را می‌بینم. شاید اگر المپیک ادعا و شعار بود ما الان در رتبه اول بودیم اما این مسابقات، المپیک عمل است و شکست را در آن تجربه کردیم. در کشتی آزاد که در جهان به نام ما می‌شناسندش، دست‌مان از طلا کوتاه ماند. در والیبال ره به جایی نبردیم و در دیگر رشته‌ها هم شکست بود که پشت شکت می‌آمد.

🔹ما اینها را می‌بینم و دیگر برخی از حرف‌ها را باور نمی‌کنیم. بله، اگر می‌خواهیم خودمان را گول بزنیم که حرفی نیست اما واقعیت چیز دیگری است. این اتفاق تلخی است که برخی از مردم برای رسیدن به یک زندگی عادی که مهم‌ترین ویژگی آن داشتن یک اقتصاد با ثبات است، راهی فرنگ می‌شوند. «هرجا بهتر از اینجا» جمله تلخی است که این روزها آن را زیاد می‌شنویم.

🔹خستگی از شرایط را می‌شود در چهره مردم دید. کافی است صبح زود مردم را در وسایل نقلیه عمومی مثل مترو ببیند. ساعت 7 صبح است اما آنها مثل آدم‌هایی که 10 شب تازه به خانه می‌رسند خسته‌اند.

🔹الان جامعه ایران احتیاج به واکسن امید دارد. واکسنی که بتواند خستگی را از تن مردم خارج کند و آنها بعد از مدت‌ها نفسی بکشند و جانی تازه بگیرند.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1400/5/16/1246418_174.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 #مهاجرت می‌کنیم تا ...

✍️
#مصطفی_داننده


🔹عضو شورای‌ عالی سازمان نظام پرستاری می‌گوید: «تقاضای مهاجرت پرستاران ایرانی ۶ برابر شده است» یوسف رحیمی در این باره بیشتر توضیح می‌دهد:« وقتی یک پرستار را پس از ۵ سال گذراندن طرح به عنوان نیروی ۸۹ روزه استخدام می‌کنیم و ساعتی ۱۵ هزار تومان به او می‌دهیم و آنقدر به صورت موقت نگهش می‌داریم که از سن استخدامش می‌گذرد، اگر پیشنهاد بهتری از یک کشور دیگر دریافت کند که تمام امکانات را در اختیار او قرار بدهند، حتما می‌پذیرد و می‌رود. قبلا سالانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر گواهی مهاجرت از نظام پرستاری می‌گرفتند اما اکنون شاید بیش از ۱۵۰۰ نفر در سال اقدام به مهاجرت می‌کنند.»

🔹این مسئول به صورت شفاف مشکل پرستاران و امثال آنها را بیان کرده است. بخشی از مردم تصمیم می‌گیرند از کشور مهاجرت کنند تا به زندگی بهتر برسند. زندگی بهتر چیست؟ رسیدن به یک زندگی عادی!

🔹خیلی از آنهایی که عزم رفتن می‌کنند، ایران را دوست دارند اما مجبور هستند برای رسیدن به آرامش بیشتر زندگی در سرزمین دیگر را تجربه کنند. هیچ کس زندگی در غربت و جدایی از خانواده را دوست ندارد اما گاهی ...

🔹یک بار دیگر هم نوشتم، ساختن ایرانی که در آن مردم در زندگی‌شان آرامش روحانی و روانی داشته باشند، مهم‌ترین انتقامی است که می‌شود از آمریکا گرفت.

🔹فکر به آینده به ویژه آینده‌ای نمی‌شود برای آن برنامه ریزی کرد، جان‌کاه است. وضعیت به گونه‌ای شده است که حتی برنامه ریزی برای فردا و پس فردا هم سخت شده است چه برسد به اینکه مثلا بگویی خوب سال بعد خانه می‌خریم بعد ازدواج می‌کنم بعد ماشین و .... اینگونه برنامه ریزی تبدیل به آرزوهای محال شده است.

🔹مهاجرت تبدیل به یک دغدغه جدی بخشی از مردم به ویژه دهه‌های شصت و هفتاد شده است. یکی از مهم‌ترین دلیل این رفتار هم این است؛ آنها به آینده خود امیدوار نیستند. آینده برای جوانان ایران به ویژه دهه شصتی‌ها که نگارنده این متن هم شامل آن می‌شود، شبیه بازی اتاق فرار است.

🔹به سختی از یک اتاق که هزار رمز و راز دارد فرار می‌کنید و تازه به اتاقی می‌رسید که هیچ از آن نمی‌دانید و دنیای برای شما از نو با تمام سختی‌هایش شروع می‌شود.این بچه‌ها، بخشی از زندگی خود را که جوانی می‌نامندش به درس خواندن گذراندن، به امید اینکه بعد از پایان درس به جایگاه اجتماعی مناسب و رفاه نسبی برسند. هدف آنها از ابتدا نه مهاجرت بلکه خدمت به سرزمین مادری‌شان بود.

🔹بعد از پایان درس، آنها به هر دری زدند، با در بسته و سیستم بورکراتیک مسخره کشور برمی‌خوردند. البته بخشی هم موفق شدند و توانستند برنامه‌های خود را پیش ببرند.

🔹آنها با بالاترین مدرک علمی از بهترین دانشگاه‌های کشور، مجبور به کار در مکان‌هایی شدند که کمترین حقوق را به آنها می‌دهند. هیچ استقبالی از طرح‌های آنها نمی‌کنند. به زبان ساده هیچ احترامی به درسی که خوانده شده گذاشته نمی‌شود. خیلی از آنهایی که می‌روند، فقط به دنبال یک زندگی معمولی و قدری احترام هستند، نه شق القمر!

🔹جوان نخبه ایرانی آنقدر در اداره‌های دولتی، توسط کارمندان سنگ قلاب شده است که دیگر توان ادامه راه را نداردو رفتن را به ماندن ترجیح می‌دهد.

🔹زمانی خانواده‌ها مخالف مهاجرت فرزندان بودند. هزار بهانه می‌آوردند که جگرگوشه‌شان جلای وطن نکند اما حالا پدر و مادر حاضر هستند فرش زیر پای خود را بفروشند و برای پسر یا دخترشان بلیط بخرند و آنها را راهی فرنگ کنند. آنهم زمانی که فاصله ریال و دلار به فاصله جنوب و شمال تهران است.

http://telegram.me/Iranianspa
🔴 «زخم‌کاری»؛ راوی 6 گناه کبیره

✍️
#مصطفی_داننده


🔹قبل از اینکه این یادداشت را بخوانید، بگویم که ممکن است با خواندن آن، داستان سریال «زخم کاری» تا حدودی برای شما لو برود. پس اگر این سریال را ندیده‌اید، این نوشتار را نخوانید.

🔹زخم‌کاری محمد حسین مهدویان که اقتباسی از رمان «بیست زخم کاری» و مُلهم از نمایشنامه مکبث است، روایتگر زخمی کاری است که 6 گناه، به آدمی می‌زند.

🔹بیایید این 6 گناه که بخشی از 7 گناه کبیره مسیحیان است را با هم مرور کنیم. شهوت، طمع، خشم، حسادت، تنبلی و غرور.

🔹این 6 خصلت پلید آدمی را می‌شود در مالک، سمیرا، منصوره و ناصر دید. بیایید بر اساس این شش گناه شخصیت‌های این سریال را بررسی کنیم.

🔺مالک

🔹مالک با بازی جواد عزتی، شخصیت اصلی این سریال است. فردی که دوست دارد همه را کنار بزند و نفر اول باشد. او به زندگی ریز آبادی‌ها که هم روستایی‌های آنها بودند حسادت می‌کند. مالک همیشه از خودش می‌پرسد چرا آنها دارند و من ندارم؟ چرا آنها ارباب هستند و من رعیت؟ همین حسادت است که کم کم در او تبدیل به خشم می‌شود.

🔹از ناصر پسر حاج عمو خشم دارد. دوست دارد به خاطر این حسادت وخشم بلایی سر آنها بیاورد که توان بلند شدن نداشته باشند. خودش به فکر کلاه گذاشتن مالی است اما طمع بیشتر و وسوسه‌های سمیرا او را تبدیل به یک اژدهای خون‌خوار می‌کند. طمع داشتن به تمام آنچه ریز آبادی‌ها دارند کار را به جایی می‌رساند که پسر ساده دل روستایی تبدیل به شیطانی تمام عیار می‌شود که برای رسیدن به مال بیشتر دست به هر کاری می‌زند.

🔹مالک درگیر شهوت هم هست. رابطه با منصوره و کیمیا، درحالی که او تعهد اخلاقی به سیمرا دارد حکایت از گناه دیگری است که انسان بودن را از مالک گرفته است. مالک کم کم، درگیر شهوت، طمع، حسادت و خشم می‌شود. مالک برای بالا رفتن روی شانه‌های انسانیت خود قدم می‌گذارد و او رای قربانی امیال خود می‌کند.

🔺سمیرا

🔹او هم همچون مالک دچار حسادت است. حسادت به همه آنهایی که پول دارند و برای رسیدن به موقعیت آنها دست به هر کاری می‌زند. ورود به زندگی یک مرد زن دار، گرفتن رابطه‌های عیراخلاقی با صاحبان قدرت و ثروت، تشویق شوهر به انجام کارهای غیر انسانی، دروغ گفتن و... او به خاطر حسادت دست به هر کاری می‌زند.

🔹خشم و طمع را در سیمرا به وضوح می‌شود دید. خشم او کار را به جایی رسانده که زندگی چندین خانواده قربانی تصمیمات او که حاصل خشم، حسادت و طمع است، شود. غرور سیمرا او را تبدیل به دیوی کرده است که هیچ رابطه‌ای با انسانیت و مادری ندارد.

🔹به نظر شما کدام مادری حاضر است برای رسیدن به ثروت و قدرت، فرزندانش را وارد جنگ خطرناک با ریزآبادی‌ها کند. سیمرا نه شاگرد اول مکتب ماکیاولی که استاد آن است. برای او هدف هر وسیله‌ای را توجیح می‌کند.

🔹حدیثی از امام علی وجود دارد که بسیار شبیه به روزگار سمیرای سریال زخم کاری است. ایشان فرموده‌اند که:« أَعْظَمُ النَّاسِ ذُلًّا الطَّامِعُ الْحَرِيصُ الْمُرِيب‏/ ذليل ترين مردم، كسى است كه طمعكار، حريص و وسوسه گر باشد.»

🔺ناصر و منصوره

🔹دختر و پسر حاج عمو هم دچار این گناه‌های کبیره هستند. ناصر تنبل و حسود است. نمی‌تواند موفقیت مالک را ببیند. مالک را همچنان پسر یک کشاورز ساده می‌داند و در عین حال اهل کار نیست. غرور او اجازه نمی‌دهد زیر دست مالک باشد. ناصر فکر می‌کند چون پسر حاج عمو است یعنی تا ابدالدهر باید آن بالا بنشیند و دستور دهد.

🔹منصوره هم خالی از گناه نیست. او همچنان بعد از سال‌ها با علم اینکه مالک زن دارد، همچنان به دنبال اوست. عشقی که به شهوت نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. منصوره بعد از اتفاقات متعددی که بعد از مرگ پدرش می‌افتد، دچار خشم می‌شود و همین خشم از او هم یک دیو می‌سازد که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری می‌زند.

🔹دیگر شخصیت‌های این سریال هم به نوعی درگیر یکی از این ویژگی‌های هستند. با مرور رفتار اخوان، کیمیا، حاج مظفری و .. شهوت، طمع و حسادت را دید.

🔹می‌بیند، آدم‌ها به راحتی به دام شیطان می‌افتند و انسانیت خود را قربانی می‌کنند. امروز از خود نپرسیم که چرا جامعه‌ی ما به اینجا رسیده است؟ شهوت، طمع، خشم، حسادت، تنبلی و غرور را به وضوح می‌شود در جامعه دید. در روزهایی سخت اقتصادی بسیاری به فکر پرکردن جیب خود هستند.

🔹زخم کاری را باید از بُعد انسانی آن دید و به آن احترام گذاشت. این سریال به ما یادآور شد که مواظب رفتارهای خود باشیم و از برخی از رفتار‌هایمان که در آن حسادت یا غرور دیده می‌شود به سادگی عبور نکنیم. مالک هم یک پدر بود که برای خوشبختی خانواده‌اش کار می‌کرد اما ...

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1400/6/20/1263000_299.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 ریش #یزدانی به خاطر استرس ریخت؛ پس چرا ...

✍️
#مصطفی_داننده


🔹حسن یزدانی که به قول هادی عامل «شیر مادر و نان پدر حلالش» دچار عارضه «آلوپسی آره آتا» شده است. این عارضه که به ریش موی سر یا صورت یک فرد منجر می‌شود، یک دلیل خاص دارد و آنهم فشار و استرس است.

🔹در تصاویر تلویزیونی همه دیدیم که بخشی از ریش های حسن یزدانی ریخته است. معلوم است که او بعد از شکست در فینال المپیک، حسابی تحت فشار و استرس بوده است.

🔹حسن؛ دوست داشته دل مردم را شاد کند.او، «آه» مردم بعد از فینال المپیک را با جان و دل حس کرده و همه اینها شده بود یک فشار بزرگ. خوشبختانه با یک کشتی عالی و بی‌نظیر هم این فشار را از روی خود برداشت و همه ایران را خوشحال کرد. شاید بعد از سوت پایان بازی، ایران سبک‌ترین کشور جهان بوده، چون همه از خوشحالی به آسمان پریده بودند.

🔹دیدن این ریش ریخته اما حسابی آدم را به فکر فرو می‌برد که چگونه است حسن یزدانی به خاطر یک کشتی و بار مسئولیت که خاطر آن به دوش می‌کشد، دچار این عارضه می‌شود اما برخی از مسئولان کشور که بار زندگی مردم به دوش آنهاست هیچ نشانه‌ای از استرس ندارند.

🔹حسن یزدانی از المپیک تا جهانی؛ شب و روز نداشته تا نقره را طلا کند. به قول حضرت حافظ:« گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/آری شود ولیک به خون جگر شود» این پلنگ مازندران؛ خون جگرها خورد تا امروز همه با حال خوب روزمان را آغاز کنیم.

🔹فراموش نکنیم که حسن یزدانی در 7 سال اخیر یا طلا آورده یا نقره. یعنی نمره‌اش 20 است. ولی آنهایی که استرس ندارند، کارنامه درخشانی هم از خود به جای نگذاشته‌اند و وضع زندگی مردم به خوبی حکایت از این داستان دارد. تازه آنها طلبکار هم هستند که مردم باید قدردان ما باشند و در این درحالی است که «شرمنده‌ مردم هستم» از دهن حسن یزدانی نیفتاد.

🔹به خدا که با حلوا، حلوا کردن دهن شیرین نمی‌شود. حسن یزدانی کار کارد و کار اما مسئولین کشور متأسفانه فقط شعار می‌دهند و بدتر از اینکه در این سال‌ها سخت، می‌بینیم که این شعار دادن بیشتر و پررنگ‌تر شده است. گویا آنها به این نتیجه رسیده‌اند که با شعار کارها پیش می‌رود و به کار نیست.

🔹فیلم‌هایی از حسن یزدانی و کادر فنی تیم ملی پخش شد که نشان می‌داد آنها برای لحظه، لحظه کشتی فینال برنامه داشتند. حتی در اتاق علیرضا دبیر رئیس فدراسیون کشتی هم نکات فنی را مرور می‌کردند. آنها می‌دانستند با انشالله، انشالله این سری می‌بری، طلا به گردن هیچ کشتی‌گیری آویزان نخواهد شد.

🔹حسن یزدانی معلم خوبی برای همه ماست. به ویژه آنهایی که نشان مسئولیت به سینه دارند.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1400/7/12/1275093_310.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 آقای دبیر! عزیزم دقت کن

✍️
#مصطفی_داننده



🔹حال مردم با کشتی خوب است. قطعا در این شادی، علیرضا دبیر؛ قهرمان سابق کشتی المپیک و جهان که حالا رئیس فدراسیون است، نقش بسزایی دارد. او یک کادر فنی کاربلد را انتخاب کرد. تدارک خوبی برای تیم ملی دید و حاصل این دو تصمیم، مدال‌های خوش‌رنگی بود که در نروژ دیدم.

🔹در این بین، دبیر جمله‌ای به زبان راند که برخی از ایرانی‌ها را رنجاند. او در حالی که داشت به کشتی‌گیران ایرانی روحیه می‌داد از حسن یزدانی مثل آورد و گفت:«دیدید با طلای یزدانی چقدر بچه‌ شیعه‌ها خوشحال شدند، شما هم همه توانتان را بگذارید تا دل مردم را شاد کنید.»

🔹بعد از پخش شدن این صحبت‌ها در فضای مجازی، ایرانی‌هایی که شیعه نیستند لب به گلایه گشودند که به خدا ما هم از برد حسن یزدانی در مسابقات جهانی خوشحال شدیم.

🔹راست هم می‌گویند. لحظاتی که یزدانی و حریف آمریکایی، پنجه در پنجه بودند ، همه ایرانی‌ها دست به دعا برداشته بودند. شیعه، سنی ،مسیحی و ... در کنار هم برای پیروزی این پلنگ مازندران دعا کردند. یزدانی کاری کرد که همه ایرانی‌ها بدون علایق سیاسی و مذهبی، برای لحظاتی روی زمین نبودند.

🔹همه کسانی که در این جغرافیا زیست می‌کنند یا چمدان‌ها را بسته و مهاجرت کرده‌اند، ایرانی هستند و ورزشکاران ما باید برای شاد کردن دل‌شان از جان مایه بگذارند.

🔹می‌دانم که علیرضا دبیر، منظور خاصی نداشته و جمله‌ای به ذهنش آمده و به زبان آورده است و قطعا نمی‌خواسته که سنی، مسیحی و کلیمی را از لذت برد یزدانی محروم کند یا ایرانی‌ها را به شیعه و غیر شیعه تبدیل کند. یکی از افتخارات ما این است که در کنار هم زیر پرچم ایران زندگی می‌کنیم. اساس ورزش بر صلح و نزدیک سازی سلایق مختلف به یکدیگر است.

🔹سردار آزمون را ببینید؛ چقدر با گل‌های او خوشحال شدیم. شاید خیلی‌ها ندانند اما او از اهل تسنن است. یا فرهاد قائمی که در سال‌ها در والیبال در مردم را با سرویس‌های نابش شاد کرد. آیا آنها فقط دل اهل سنت را شاد کردند؟ نه، همه با هم ذوق کردیم.

🔹مگر نه اینکه در دوران دفاع مقدس بسیاری از شهدای ما از اهل سنت، مسیحیان و کلیمیان بودند؟

🔹مواظب کلماتی که به کار می‌بریم باشیم. همه ما مثل هم نیستیم. ممکن است جمله‌ای از زبان‌مان خارج شود که در آن منظور خاصی نباشد اما زمینه ساز رنجش برخی شود.

🔹علیرضا دبیر و امثال او باید بدانند که وقتی در جایگاهی قرار می‌گیرند که با مردم ایران سروکار دارند، نباید از جملات و کلماتی استفاده کنند که زمینه ساز رنجش بخشی از جامعه شود.

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1400/7/17/1276793_102.mp4

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 رئیس شورای شهر بوشهر! این نوع ادبیات در امارت اسلامی افغانستان هم قفل است

✍️
#مصطفی_داننده


🔹جعفر پورکبگانی رئیس شورای شهر بوشهر در در تجمع "حجاب" زنان که در میدان امام بوشهر برگزار شد، شرکت کرد و حرف‌هایی به زبان آورد که هنوز شاخ‌های سبز شده روی سرمان محو نشده است.

🔹آقای رئیس گفته است:« محیط پیاده رو، میدان‌ها، پارک‌ها، متعلق به شهرداری است و ما اجازه نمی‌دهیم توسط کسانی که فرهنگ غربی دارند استفاده شود. اینها متعلق به نیروهای ارزشمند انقلاب هست و ما باید بهره‌مند شویم.»

🔹دوستان شورای شهر این نوع ادبیات در امارت اسلامی افغانستان هم قفل است چه برسد به ایران!

🔹به خدا در بسیاری از کشورهای جهان با مهاجران غیرقانونی هم اینگونه برخورد نمی‌کنند که این عضو شورای شهر بوشهر می‌خواهد با همشهری‌ها خود برخورد کند. فرهنگ غربی دارد که دارد! او مالیات می‌دهد، عوارض شهری پرداخت می‌کند و مهم‌تر از همه یک ایرانی است و حق دارد از همه خدمات رسمی و غیر رسمی حکومت و دولت استفاده کند.

🔹چه کسی به شما اجازه داده است که برای حضور مردم در خیابان‌ها تعیین و تکلیف کنید؟ اصلا مگر وظیفه شورای شهر ورود به چنین مسائلی است؟ جنابتان و تمام اعضای شورای شهر و شهرداری‌ها وظیفه دارند، شهرهایی آباد برای همه ایرانی‌ها بسازند چه آنهایی که مطابق فرهنگ غربی زندگی می‌کنند چه آنهایی که سبک زندگی‌شان غربی است.

🔹آنهایی که شما آنها را نماینده فرهنگ غرب می‌دانید، همان افرادی هستند که در زمان انتخابات، دنبال رای گرفتن از آنها بودید. حالا که خرتان از روی پل گذشت، خیابان را برای آنها مسدود می‌کنید؟ حالا آنها حق ندارند از پارک و پیاده رو استفاده کنند؟

🔹به همین سادگی جامعه را به شهروندان درجه یک و دو تقسیم کرده‎‌اید. آنچه شما می‌گویید یعنی نیروهای انقلابی شهروند درجه یک هستند و آنهایی که سبک زندگی شما را ندارند درجه دو و سه.

🔹احتمالا از فردا هم می‌گویید، وام‌ها، خدمات اجتماعی و درمانی را هم دولت اسلامی می‌دهد پس کسانی که فرهنگ غربی دارند، حق ندارند از این امکانات استفاده کنند.

🔹نمی‌دانم چه اصراری است که بخری فکر می‌کنند همه آدم‌های یک جامعه باید سبک زندگی یکسانی داشته باشند و همه مثل هم باشند. نه؛ جامعه‌ای بالنده است که سبک‌های زندگی مختلفی در آن وجود داشته باشد.

🔹مردم به اندازه کافی با مشکلات اقتصادی دسته و پنجه نرم می‌کنند و بهتر است شما و کسانی که مسئولیت در کشور دارید به وظایف خود برسید و روی اعصاب مردم راه نروید. کاش به جای این ادبیات و شرکت در چنین تجمعاتی فکر حل مشکلات شهر بوشهر بودید که به گفته اهالی از شمارش خارج است.

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1400/8/12/1289985_193.mp4

🇮🇷 @Iranianspa
Forwarded from اتچ بات
🔴 آقای جبلی! با #سانسور_گربه‌های_خیابان، می‌شود به مردم بازگشت؟

✍️
#مصطفی_داننده


🔹کیانوش عیاری کارگردان کاربلد در گفت‌وگو با هوشنگ گلمکانی منتقد معروف سینما گفت که « تلویزیون به او گفته است که برای سریال «87 متر» گربه‌های حیاط و کوچه را سانسور کند و هیچ اثری از گربه در این سریال نباشد.»

🔹مدیران صداوسیما فکر می‌کنند با این طرح می‌توانند با سانسور گربه، به طرحی که نمایندگان مجلس به عنوان «طرح صیانت از حقوق عامه در برابر حیوانات» کمک کنند و با این حرکت شاذ خود، مردم به کلی فراموش کنند در کره خاکی حیوانی به نام گربه وجود دارد!

🔹توجه کنید نگفته‌اند گربه در خانه، بلکه نگران گربه در کوچه و حیاط هستند. گربه‌هایی که هر روز ما با آنها سروکار داریم. اصلا جایی که این سریال فیلم‌برداری شده است یعنی میدان دوازدهم نیلوفر در محله خرمشهر یا همان آپادانای تهران، جولانگاه گربه‌ها و کلاغ‌هاست. اصلا آن نقطه پایتخت را به این گربه‌ها می‌شناسند، آن وقت مدیران به فکر سانسور هستند.

🔹این رفتارها مثل آن آدمی است که با تخته جلوی آفتاب را می‌گیرد و فکر می‌کند با این حرکتش تابش خورشید را به روی زمین قطع کرده است.

🔹هر روز هر کجا که باشیم، گربه‌ها را می‌بینیم. آنها را چه کنیم؟ مدیران محترم برای این بخش هم فکری کرده‌اند؟ آنها را هم سانسور و حذف می‌کنند؟ یا مثلا دستورالعملی صادر می‌شود که هرکسی که در چشم‌هایش در خیابان به گربه بیفتد، جریمه می‌شود؟

🔹باید به حال فرهنگ این جامعه تاسف خورد که مدیرانی دارد که هیچ شناختی از فرهنگ، اجتماع و مشکلات آن ندارند. این دسته از تصمیم‌گیران فکر می‌کنند همچنان در دهه شصت و هفتاد زندگی می‌کنیم که می‌توانند با سانسور به اهداف درست یا غلط خود برسند.

🔹با وجود شبکه‌های اجتماعی، ماهواره‌ای و گسترش روزافزون اینترنت در کشور، آیا همچنان می‌شود به سانسور و نرسیدن اطلاعات به دیگران فکر کرد؟ حتی در دهه شصت و هفتاد هم سانسور جواب نداد چه برسد به الان که ممیزی به مثابه کوبیدن آب در هاون است.

🔹قطعا صداوسیما با این دست فرمانی که در حال راندن در جاده ارتباطات است، از تمام رقبا جا خواهد ماند، همانگونه که الان جا مانده است. با اتوبوس تی‌بی‌تی، نمی‌شود با هواپیما، قطار و اتوبوس‌های مُدرن رقابت کرد.

🔹نکته جالب اینجاست که چندی پیش جبلی رئیس صداوسیما گفته بود که «راه حل همه مشکلات بازگشت به اقیانوس مردم است.» پس بهتر است که تلویزیون از جناحی بودن دست بردارد و به آغوش مردم برگدد و ببیند آنها چه می‌خواهند. قطعا با سانسور گربه‌های خیابان نمی‌شود به مردم بازگشت.

🔹البته نباید فراموش کرد که نقشه ایران به شکل گربه است و گربه ایرانی از مشهورترین و محبوب ترین نژادها و نزد ایرانیان همه گربه سانان (شیر و یوز پلنگ و گربه) همواره محبوب بوده و مشکل شرعی سگ را هم ندارد.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1400/10/26/1327601_989.jpg

🇮🇷 @Iranianspa
🔴 تلاش برای غرق نشدن در #مرداب_گرانی!

✍️
#مصطفی_داننده


🔹این روزها تقریبا هر مستاجری را می‌بینید از صاحب‌خانه‌اش و افزایش عجیب و غریب کرایه خانه گلایه دارد. خیلی از مستاجرها به ویژه در تهران به این نتیجه رسیده‌اند که حاشیه نشینی را انتخاب کنند یا راهی شهرهای کوچک‌تر شوند.

🔹طرز تفکر صاحب‌خانه، برگرفته از شرایط جامعه است. آنها با خود می‌گویند در این شرایط مگر کسی به ما رحم می‌کند که ما هم به دیگران رحم کنیم؟ شرایط اقتصادی؛ انسان‌ها را تبدیل به گرگ‌هایی می‌کند که تنها به فکر حیات خود هستند و به دیگران و هم قبلیه‌ای‌های خود کاری ندارند.

🔹معمولا در این شرایط قشر ضعیف که مستاجرها در آن قرار می‌گیرند، مجبورند برای رسیدن به آرامش به یک جای امن بروند و زندگی را انتخاب کنند که هزینه‌ای کمتر دارد و البته ای کاش درد فقط اجاره بود.

🔹خیلی از والدین مجبور هستند برای تامین کالاهای اساسی زندگی‌شان، چشم خود را به خواسته‌های خانواده ببندند و آنها را توجیه کنند که فعلا پول‌شان به خرید لباس، اسباب بازی، سفر و ... نمی‌رسد.

🔹نگارنده این متن، دو ماه یک بار حداقل 3 کتاب می‌خرید اما حالا چند ماهی است که زورش به خرید کتاب نمی‌رسد. وقتی شرایط اقتصادی به مرحله، جان کندن مردم برای به دست آوردن پول و مدیریت آن می‌رسد، آدم‌ها مجبور هستند از نیازهای فرهنگی و اجتماعی خود بگذرند تا به تامین نیازهای اساسی زندگی برسند.

🔹قیمت میوه به جایی رسیده است که واقعا بخشی از مردم نمی‌توانند در ماه یک کیلو میوه بخرند. بارها در بازار روز مشاهده‌ کرده‌ام، برخی‌ها از میان میوه‌های لک دار چند عدد بر می‌دارند تا هم ارزان‌تر باشد و هم بچه‌های‌شان در ماه میوه بخورند.

🔹از زمانی که آفتاب طلوع می‌کند، مشکلات و فکرهای مختلف به سر آدم آوار می‌شود تا زمانی که عزم غروب کند. هنگام خواب هم فکر کردن به فردا و فرداها دست از سر آدم بر نمی‌دارد.

🔹این که فردا چه خواهد شد؟ پول صاحبخانه را چه کنیم؟ شهریه دانشگاه را چگونه پرداخت کنیم؟ گوشت، مرغ و برنج را چگونه بخریم؟ همه اینها را به نگرانی در مورد سال آینده و وضعیت کرونا اضافه کنید تا ببیند چه شتر، گاو پلنگی است وضعیت ما !

🔹تازه این احوال افرادی است که سر ماه حقوق می‌گیرند. بیچاره آنهایی که چند ماه بی حقوق، روز و شب خود را سپری می‌کنند و از این و آن قرض می‌گیرند، به امید آنکه با حقوق‌های عقب افتاده هم قرض‌ها را بدهند هم زندگی کنند.

🔹بله، زندگی سخت شده است و در این میان اولین قربانی، وجدان، انصاف و هم‌دردی است. همه می‌خواهند زنده بمانند و تلاش می‌کنند در مرداب گرانی غرق نشوند.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1401/3/28/1404683_739.jpeg

🇮🇷 @Iranianspa