IranCoin ️ ایران‌کوین

Forwarded from زنجیره (estammad II)

پیش فروش کوین‌های از قبل ماین شده‌ی محصولی که هنوز شروع به کار نکرده بود سود کردند.چه ادعا‌های آمدند و رفتند وفقط فقط تنها محصولشان پولی بود که کلاه‌برداری کرده بودند. مدتی وضع به همین منوال گذشت تا اینکه جامعه ی بیتکوین روی خوشش را از همه‌ی محصولات پر ادعا برگرداند و همه را در یک دسته قرارداد، شت‌کوین. دیگر از این به بعد به هر کوین جدیدی که ایجاد میشد با جمله‌ی «و باز یک شت کوین دیگر» حمله میشد. این سر منشا ساخت کلمه‌ی « بیتکوین ماکسیمالیست» توسط ویتالیک در ۲۰۱۴ بود که میخواست با اتکا به اخلاقیات راه مبارزه‌ی آزاد جامعه با شت‌کوین‌ها را ببندد. جامعه‌ی بیتکوین اما این صفت را پذیرفت در آغوش کشید و این وظیفه را بر خود فرض گرفت تا با روایات بی معنی بجنگد و مجبورشان کند که خودشان را اثبات کنند.

از طرفی کسانی که تازه به امکانات این بازار برای سرکیسه کردن مردم پی برده بودند و طمع را در همه‌گان می‌دیدند، دیدند که دیگر حتی نیازی به ساختن یک بلاک‌چین از صفر و راه‌اندازی شبکه نیست. میتوان آرزوی یک بلاکچین یا یک پروژه‌ی غیر متمرکز را به شکل توکن بر بستر اتریوم فروخت.
تب ICO ها شروع شد. همه‌ی کسانی که میتوانستند یک وایت پیپر سر‌هم کنند و روایتی برای توکن‌هاشان ساختند و تا جایی که توانستند کوین هایش را فروختند.

شیادان حالا با رشد بازار و به تبع رشد طمع مردم دست باز تری داشتند. اینان متوجه شده بودند که مردم روایت توکن ها را میخرند و حتی به وایت پیپر هم احتیاجی ندارند.
تب NFT ها و سیستم‌های بر پایه‌ی آن مانند متاورس ها شروع شد. دیگر حتی وایت پیپر نیازی نبود. فقط باید پارامتر‌هایی که طمع مردم را درست نشانه بروند بهینه میشد. مانند قرارداد با سلبریتی‌های شناخته شده برای معروع کردن پلتفورم NFT مورد نظر. اعتای زمین و باغ و ویلا در متاورس مورد نظر به یک نام شناخته شده.
ICO ها اما بعد از مدتی چون توان تولید محصول ادعایی را نداشتند ارزش اولیه ‌شان را از دست میدادند. راه حل؟ توهم سود ایجاد کردن. تب Airdrop ها ‌شروع شد.

در همین حین شیادان که متوجه نقطه‌ی نهایی همگرایی طمع برای همه گان بودند، بهترین سلاحشان را بیرون آوردن. سود. طرح‌های هرمی که در آن خرید توکن الف سودی از جنس توکن ب میدهد و خرید توکن ب سود از جنس توکن دال. طرح هایی که در‌آن ها دیگر بحث محدودیت دیجیتال معنی ندارد.دیگر بحث دنیای غیر متمرکز نیست. دیگر اعتماد به کسانی که ممکن است در امانت خیانت کنند یک فرومایگی به حساب نمی‌اید.
فقط و فقط بحث سود از سود مطرح است. و تب DeFi شروع شد.

آنچه من میگویم این نیست که همه‌ی ICO ها و همه‌ی airdrop ها و همه‌ی NFT ها و کل DeFi و همه‌ی بلاکچین‌های دیگر غیر از بیتکوین اشتباه و بد و نادرست و کلاه بردارند. آنچه میگویم این است که در فضایی که فاصله‌ی تصمیم یک کلاه‌برادر از تا ایجاد توکن چند دقیقه و کمتر از چند صد دلار است. چرا‌همه‌ی کلاه برداران عالم برای پول شما نقشه نکشیده باشند؟
در فضایی که تولید توکن هیچ قانون گذاری ندارد و امکان بازی با چارت به لطف توکن های تولید شده از هیچ و اکسچنج‌های غیر متمرکز ممکن است. چرا همه‌ی کلاه برداران عالم باید کنار بنشینند و با چارتی که جلوی‌ چشم شماست به نفع خودشان بازی نکنند؟

بدبین بودن نسبت به همه چیز و همه کس در این فضا تنها راه نجات شماست. پروژه‌‌ی خوب خودش را نشان خواهد داد چه شما به آن حمله کنید چه نکنید. اما پروژه های بد و کلاه برداران هستند که همیشه پشت جملات «متعصب نباشید» و « زمان بدهید تا اشتباهاتشان را بر طرف کنند» پنهان خواهند شد

بیتکوین یک کد نیست یک شبکه است که مهمترین بخش آن انسان‌هایی است که به آزادی فردی خودشان و دیگران معتقدند. خیلی چیزها ممکن است شبیه بیتکوین به نظر بیایند اما به قول حافظ
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند.

منتشر شده در هفته‌نامه‌ی دوشنبه‌های گریزلی

295 views10:27