Forwarded from کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مدیریت کسب و کار
جهت دریافت آخرین اخبار کنفرانس کلیک کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مدیریت کسب و کار
(کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی)
جهت دریافت آخرین اخبار کنفرانس کلیک کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مدیریت کسب و کار
جهت دریافت آخرین اخبار کنفرانس کلیک کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مدیریت کسب و کار
جهت دریافت آخرین اخبار کنفرانس کلیک کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کنفرانس بینالمللی اقتصاد و مدیریت کسب و کار
جهت دریافت آخرین اخبار کنفرانس کلیک کنید.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✅سبک های حل تعارض
پنج سبک برای تعارض می توان نام برد. این پنج سبک عبارت است از:
1⃣.تحمیل
در این سبک حل تعارض، در اصل تعارض با سیطره یکی از طرفین بر دیگری، تعارض از بین می رود. یکی از طرفین با ابزار قدرتی که دارد سعی می کند، نظر و اندیشه خود را بر دیگری بقبولاند و دیگری هم نسبت به این امر تسلیم می باشد. این سبک حل تعارض نمی تواند یک سبک مناسب برای حل تعارض باشد.
✅افرادی که دارای یک شخصیت سلطه جو هستند در روابط خود غالباً از این سبک حل تعارض در مورد دیگران بهره می گیرند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت خودشیفته و نیز اختلال شخصیت ضداجتماعی در رابطه خود بیشتر از این سبک حل تعارض بهره می گیرند.
2⃣تسلیم
در این سبک حل تعارض، شخص به خاطر دیگری تسلیم راه کارها و راه حلی می شود که دیگری آن را بیان می کند. در این سبک در اصل تعارضی حل نمی شود بلکه خواسته یک طرف بر خواسته طرف دیگری غلبه پیدا می کند.
✅افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته غالباً از این سبک حل تعارض بهره می گیرند. این افراد برای اینکه بتوانند این رابطه را با دیگری حفظ کنند به راحتی تن به خواسته های طرف مقابل می دهند و در هنگام تعارض میان خواسته های خود و دیگری، خواسته های طرف مقابل برای ایشان ارزش بیشتری دارد. این افراد به شدت به دنبال حفظ رابطه خود با دیگری هستند، از همین روی این سبک حل تعارض، غالبی ترین سبکی است که این افراد از آن بهره می گیرند.
3⃣اجتناب
اجتناب، سبکی است که افرادی به دنبال استفاده از این هستند که حوصله حل کردن تعارضات را در روابط با دیگران ندراند. از همین روی گاه تن به تسلیم می دهند گاه تحمیل و گاه به راحتی از این رابطه خارج می شوند و به گونه ای دوری می کنند.
✅افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی هستند، غالباً این سبک حل تعارض را در روابط خود به کار می گیرند و از داشتن ارتباط طولانی مدت با افراد دوری می کنند.
❗️این سه سبک برای حل تعارض، سبک هایی است که ناکارآمدی آن مشخص است چرا که این رابطه، یک رابطه برد-باخت هست، یعنی در تعارضات پیش آمده یکی از طرفین سعی می کند برنده این رابطه باشد و دیگری بازنده و در برخی موارد رابطه تعطیل می شود.
🔅این نوع از سبک های حل تعارض می تواند تهدیدی برای صمیمت باشد که از جنس احساس بوده و منج به تشدید تعارض در آینده نزدیک می شود.
4⃣مصالحه
یکی دیگر از سبک های حل تعارض، مصالحه هست. در مصالحه رابطه به صورت برد-برد می باشد و هر دو طرف در تعارض پیش آمده، خواسته هایشان مورد توجه قرار می گیرد. منتهی در این سبک از حل تعارض، در اصل تعارض حل نمی شود بلکه به خاطر اینکه دو طرف رابطه از آسیب های سبک های دیگر، به دور باشند، با مصالحه ای که با هم می کنند از این تعارض عبور می کنند، گرچه ممکن است در این نوع از حل تعارض، عدالت واقعی تحقق پیدا نکند ولی به مانند سبک های بیان شده، خواسته یک طرف فدای خواسته های دیگری نمی شود.
5⃣حل مسئله
یکی از بهترین سبک های حل تعارض، حل مسئله است. در این سبک دو طرف به دنبال حل مسئله و تعارضی هستند که در میان ایشان رخ داده است. در این سبک حل تعارض، هر کس به اندازه حقی که در این تعارض دارد، بهره می گیرد.
این دو نوع سبک بیان شده (4 و 5)، به عنوان سبک های کارآمد به شمار می آیند چرا که زمینه ساز عمق بخشی بیشتر به صمیمیت میان دو طرف خواهد شد، از جنس منطق بوده و در نهایت تعارض های به وجود آمده در رابطه را به درستی حل می کند.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
پنج سبک برای تعارض می توان نام برد. این پنج سبک عبارت است از:
1⃣.تحمیل
در این سبک حل تعارض، در اصل تعارض با سیطره یکی از طرفین بر دیگری، تعارض از بین می رود. یکی از طرفین با ابزار قدرتی که دارد سعی می کند، نظر و اندیشه خود را بر دیگری بقبولاند و دیگری هم نسبت به این امر تسلیم می باشد. این سبک حل تعارض نمی تواند یک سبک مناسب برای حل تعارض باشد.
✅افرادی که دارای یک شخصیت سلطه جو هستند در روابط خود غالباً از این سبک حل تعارض در مورد دیگران بهره می گیرند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت خودشیفته و نیز اختلال شخصیت ضداجتماعی در رابطه خود بیشتر از این سبک حل تعارض بهره می گیرند.
2⃣تسلیم
در این سبک حل تعارض، شخص به خاطر دیگری تسلیم راه کارها و راه حلی می شود که دیگری آن را بیان می کند. در این سبک در اصل تعارضی حل نمی شود بلکه خواسته یک طرف بر خواسته طرف دیگری غلبه پیدا می کند.
✅افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته غالباً از این سبک حل تعارض بهره می گیرند. این افراد برای اینکه بتوانند این رابطه را با دیگری حفظ کنند به راحتی تن به خواسته های طرف مقابل می دهند و در هنگام تعارض میان خواسته های خود و دیگری، خواسته های طرف مقابل برای ایشان ارزش بیشتری دارد. این افراد به شدت به دنبال حفظ رابطه خود با دیگری هستند، از همین روی این سبک حل تعارض، غالبی ترین سبکی است که این افراد از آن بهره می گیرند.
3⃣اجتناب
اجتناب، سبکی است که افرادی به دنبال استفاده از این هستند که حوصله حل کردن تعارضات را در روابط با دیگران ندراند. از همین روی گاه تن به تسلیم می دهند گاه تحمیل و گاه به راحتی از این رابطه خارج می شوند و به گونه ای دوری می کنند.
✅افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی هستند، غالباً این سبک حل تعارض را در روابط خود به کار می گیرند و از داشتن ارتباط طولانی مدت با افراد دوری می کنند.
❗️این سه سبک برای حل تعارض، سبک هایی است که ناکارآمدی آن مشخص است چرا که این رابطه، یک رابطه برد-باخت هست، یعنی در تعارضات پیش آمده یکی از طرفین سعی می کند برنده این رابطه باشد و دیگری بازنده و در برخی موارد رابطه تعطیل می شود.
🔅این نوع از سبک های حل تعارض می تواند تهدیدی برای صمیمت باشد که از جنس احساس بوده و منج به تشدید تعارض در آینده نزدیک می شود.
4⃣مصالحه
یکی دیگر از سبک های حل تعارض، مصالحه هست. در مصالحه رابطه به صورت برد-برد می باشد و هر دو طرف در تعارض پیش آمده، خواسته هایشان مورد توجه قرار می گیرد. منتهی در این سبک از حل تعارض، در اصل تعارض حل نمی شود بلکه به خاطر اینکه دو طرف رابطه از آسیب های سبک های دیگر، به دور باشند، با مصالحه ای که با هم می کنند از این تعارض عبور می کنند، گرچه ممکن است در این نوع از حل تعارض، عدالت واقعی تحقق پیدا نکند ولی به مانند سبک های بیان شده، خواسته یک طرف فدای خواسته های دیگری نمی شود.
5⃣حل مسئله
یکی از بهترین سبک های حل تعارض، حل مسئله است. در این سبک دو طرف به دنبال حل مسئله و تعارضی هستند که در میان ایشان رخ داده است. در این سبک حل تعارض، هر کس به اندازه حقی که در این تعارض دارد، بهره می گیرد.
این دو نوع سبک بیان شده (4 و 5)، به عنوان سبک های کارآمد به شمار می آیند چرا که زمینه ساز عمق بخشی بیشتر به صمیمیت میان دو طرف خواهد شد، از جنس منطق بوده و در نهایت تعارض های به وجود آمده در رابطه را به درستی حل می کند.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🔘۵ روش مدیریت برای مدیران تازه کار
✳️ روش مدیریت شماره ۱: مدیریت مشارکتی
روش مدیریت مشارکتی، شیوهای از مدیریت تیم است که در آن از اعضای تیم خواسته میشود که در فرآیندهای تصمیمگیری حضور فعال داشته باشند. در این شیوه هر اتفاقی که میافتد با هدف تجمیع نظرات و جلب ایدههای مختلف اعضای تیم است.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
شیوه مدیریت مشارکتی زمانی به نتیجه میرسد که کارکنان شما درک درستی از اهداف و اولویتهای کسبوکار داشته باشند. این سبک مدیریت میتواند به شکوفایی ایدهها و راهکارهایی خلاق و همکاری طولانی مدت با کارکنان بیانجامد.
✳️روش مدیریت شماره ۲: مدیریت شبکهای
مدیریت شبکهای بر روی ایجاد ارتباط بین تیمهای مختلف و اعتماد کردن به این ارتباطهای ایجاد شده تاکید میکند. در واقع، در این نوع شیوه مدیریت، شما در انجام فرآیندها دخیل نیستید و کارکنان برای رفع مشکلات یا گرفتن تایید برای انجام کارها باید به سراغ یکدیگر بروند. در این سبک از مدیریت، نقش مدیران حفظ و نگهداری روابط بین کارمندان است تا آنها بتوانند به خوبی با یکدیگر کار کنند.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
برای مدیران و رهبرانی که بر کار چندین تیم نظارت دارند، مدیریت شبکهای، شیوه مدیریتی ایدهآلی است. زمانی که تیمهایتان کوچک هستند میتوانید جلسات منظم هفتگی با آنها برگزار کنید، اما زمانی که تیمها بزرگتر میشوند، مدیریت و ایجاد هماهنگی و ارتباط بین تیمها سختتر خواهد شد.
✳️روش مدیریت شماره ۳: مدیریت به شیوه منتورینگ
در مدیریت به شیوه منتورینگ، روش کار به این صورت است که گاهی اوقات خودتان وارد فرآیندها میشوید و گاهی اوقات هم خودتان را از فرآیندها بیرون میکشید. این کار باعث رشد مهارتهای کارکنان شده و به آنها کمک میکند تا در انجام کارها خود مختار شوند. در این روش مدیریتی، شما به عنوان یک مربی نقشآفرینی میکنید.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
اگر خودتان زمانی در حوزه کاریتان موفق (و یا به نوعی ستاره) بودید و به تازگی ترفیع شغلی گرفتهاید، بهترین فرد برای به کارگیری این شیوه مدیریتی هستید. در واقع، در این شیوه از مدیریت تمام تلاش شما این است که چراغ را به دست کارمندانتان بسپارید و به آنها کمک کنید تا در حوزه کاریشان به افرادی خبره تبدیل شوند.
✳️روش مدیریت شماره ۴: مدیریت شتابده
در مدیریت شتابده، شما به عنوان مدیر در تعیین وظایف و سرعت انجام کارها نقش تعیینکنندهای دارید، اما دست اعضای تیم را برای چگونگی انجام کار باز میگذارید. در واقع، این نوع شیوه مدیریت بر تعیین اهداف زودبازده و تعیین ددلاین برای به ثمرنشستن کارها متمرکز است.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
برای مثال برای تیمهای قدرتمندی که نمیتوانند از نهایت قوایشان استفاده کنند، تعیین استانداردها و اهداف سخت میتواند همان موتور محرک تیم باشد. هرچند این شیوه از مدیریت در طولانی مدت جواب نخواهد داد و سبب فرسودگی شغلی کارکنان خواهد شد. با این حال، برای پروژههای کوچک و رسیدن به اهداف کوتاه مدت، این نوع شیوع مدیریت بازدهی مثبت خواهد داشت.
✳️روش مدیریت شماره ۵: مدیریت تحکمی
شیوه مدریت تحکمی یا Authoritative در واقع همان مدیریت سنتی یا در اصطلاح، مایکرومنیجمنت است. این نوع شیوه مدیریت در تضاد با مدیریت و رهبری مدرن است و در آن همه چیز از بالا به کارکنان دیکته میشود. در این نحوه مدیریت، شما به عنوان مدیر به کارکنان خود میگویید که دقیقاً باید چه کاری را در چه زمانی انجام داده و به چه کسی تحویل دهند. حتی شیوه انجام کار را نیز به آنها دیکته خواهید کرد.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
مناسبترین زمان برای استفاده روش مدیریتی تحکمی، زمانیست که تیم دچار بحران شده است. در لحظهای که همه چیز در هوا معلق است و سلامت یا آینده کارکنان در خطر قرار دارد، استفاده از این شیوه مدیریت میتواند فشار را از دوش تیم بردارد. هرچند ناگفته نماند که برای انجام چنین کاری، حتماً باید کارکنان به شما اعتماد داشته باشند.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
✳️ روش مدیریت شماره ۱: مدیریت مشارکتی
روش مدیریت مشارکتی، شیوهای از مدیریت تیم است که در آن از اعضای تیم خواسته میشود که در فرآیندهای تصمیمگیری حضور فعال داشته باشند. در این شیوه هر اتفاقی که میافتد با هدف تجمیع نظرات و جلب ایدههای مختلف اعضای تیم است.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
شیوه مدیریت مشارکتی زمانی به نتیجه میرسد که کارکنان شما درک درستی از اهداف و اولویتهای کسبوکار داشته باشند. این سبک مدیریت میتواند به شکوفایی ایدهها و راهکارهایی خلاق و همکاری طولانی مدت با کارکنان بیانجامد.
✳️روش مدیریت شماره ۲: مدیریت شبکهای
مدیریت شبکهای بر روی ایجاد ارتباط بین تیمهای مختلف و اعتماد کردن به این ارتباطهای ایجاد شده تاکید میکند. در واقع، در این نوع شیوه مدیریت، شما در انجام فرآیندها دخیل نیستید و کارکنان برای رفع مشکلات یا گرفتن تایید برای انجام کارها باید به سراغ یکدیگر بروند. در این سبک از مدیریت، نقش مدیران حفظ و نگهداری روابط بین کارمندان است تا آنها بتوانند به خوبی با یکدیگر کار کنند.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
برای مدیران و رهبرانی که بر کار چندین تیم نظارت دارند، مدیریت شبکهای، شیوه مدیریتی ایدهآلی است. زمانی که تیمهایتان کوچک هستند میتوانید جلسات منظم هفتگی با آنها برگزار کنید، اما زمانی که تیمها بزرگتر میشوند، مدیریت و ایجاد هماهنگی و ارتباط بین تیمها سختتر خواهد شد.
✳️روش مدیریت شماره ۳: مدیریت به شیوه منتورینگ
در مدیریت به شیوه منتورینگ، روش کار به این صورت است که گاهی اوقات خودتان وارد فرآیندها میشوید و گاهی اوقات هم خودتان را از فرآیندها بیرون میکشید. این کار باعث رشد مهارتهای کارکنان شده و به آنها کمک میکند تا در انجام کارها خود مختار شوند. در این روش مدیریتی، شما به عنوان یک مربی نقشآفرینی میکنید.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
اگر خودتان زمانی در حوزه کاریتان موفق (و یا به نوعی ستاره) بودید و به تازگی ترفیع شغلی گرفتهاید، بهترین فرد برای به کارگیری این شیوه مدیریتی هستید. در واقع، در این شیوه از مدیریت تمام تلاش شما این است که چراغ را به دست کارمندانتان بسپارید و به آنها کمک کنید تا در حوزه کاریشان به افرادی خبره تبدیل شوند.
✳️روش مدیریت شماره ۴: مدیریت شتابده
در مدیریت شتابده، شما به عنوان مدیر در تعیین وظایف و سرعت انجام کارها نقش تعیینکنندهای دارید، اما دست اعضای تیم را برای چگونگی انجام کار باز میگذارید. در واقع، این نوع شیوه مدیریت بر تعیین اهداف زودبازده و تعیین ددلاین برای به ثمرنشستن کارها متمرکز است.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
برای مثال برای تیمهای قدرتمندی که نمیتوانند از نهایت قوایشان استفاده کنند، تعیین استانداردها و اهداف سخت میتواند همان موتور محرک تیم باشد. هرچند این شیوه از مدیریت در طولانی مدت جواب نخواهد داد و سبب فرسودگی شغلی کارکنان خواهد شد. با این حال، برای پروژههای کوچک و رسیدن به اهداف کوتاه مدت، این نوع شیوع مدیریت بازدهی مثبت خواهد داشت.
✳️روش مدیریت شماره ۵: مدیریت تحکمی
شیوه مدریت تحکمی یا Authoritative در واقع همان مدیریت سنتی یا در اصطلاح، مایکرومنیجمنت است. این نوع شیوه مدیریت در تضاد با مدیریت و رهبری مدرن است و در آن همه چیز از بالا به کارکنان دیکته میشود. در این نحوه مدیریت، شما به عنوان مدیر به کارکنان خود میگویید که دقیقاً باید چه کاری را در چه زمانی انجام داده و به چه کسی تحویل دهند. حتی شیوه انجام کار را نیز به آنها دیکته خواهید کرد.
👈چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
مناسبترین زمان برای استفاده روش مدیریتی تحکمی، زمانیست که تیم دچار بحران شده است. در لحظهای که همه چیز در هوا معلق است و سلامت یا آینده کارکنان در خطر قرار دارد، استفاده از این شیوه مدیریت میتواند فشار را از دوش تیم بردارد. هرچند ناگفته نماند که برای انجام چنین کاری، حتماً باید کارکنان به شما اعتماد داشته باشند.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🔳سلامت روان را میتوان در دو عبارت خلاصه کرد:
1⃣واقعیت پذیری
2⃣مسوولیت پذیری
پذیرش واقعیت به این معناست که فرد توانمندی و قدرت پذیرش پیامدهای منطقی و طبیعی رفتار خود را داشته باشد. این پیامدها بخشی از دنیای واقعی است و هنگامی که ما پیامدهای رفتار و تصمیماتمان را نمیپذیریم، در واقع واقعیت را انکار میکنیم.
مسوولیت پذیری، یعنی فرد مسوولیت ارضای نیازهای شخصیاش را به عهده میگیرد و در راستای این هدف به نیازهای دیگران تعدی نمیکند و یا اینکه نیازهایش را به هزینه دیگران رفع نمیکند.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
1⃣واقعیت پذیری
2⃣مسوولیت پذیری
پذیرش واقعیت به این معناست که فرد توانمندی و قدرت پذیرش پیامدهای منطقی و طبیعی رفتار خود را داشته باشد. این پیامدها بخشی از دنیای واقعی است و هنگامی که ما پیامدهای رفتار و تصمیماتمان را نمیپذیریم، در واقع واقعیت را انکار میکنیم.
مسوولیت پذیری، یعنی فرد مسوولیت ارضای نیازهای شخصیاش را به عهده میگیرد و در راستای این هدف به نیازهای دیگران تعدی نمیکند و یا اینکه نیازهایش را به هزینه دیگران رفع نمیکند.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🟢دایره شایستگی
این عبارت جالب را وارن بافت استفاده میکند.
داخل این دایره تواناییهایی هستند که در آنها مهارت زیادی دارید. بیرون از آن، مسائلی هستند که یا فقط بخشی از آنها را متوجه میشوید یا اصلا چیزی از آنها نمیدانید.
✅شعار وارن بافت در زندگی این است:
دایره شایستگیتان را بشناسید و به آن پایبند بمانید. اندازه این دایره اهمیت زیادی ندارد. اما شناختن مرزهای آن بسیار حیاتی است.
تام واتسون، موسس شرکت آی بی ام ، در مورد خودش میگوید:
من نابغه نیستم. در بعضی موارد شایستگی دارم؛ اما خودم را اطراف آن موارد نگه میدارم.
🔷تمرکز روی دایره شایستگیتان، علاوه بر مزایای مادی، برای شما مسائل احساسی خوبی هم بهدنبال خواهد داشت.
احساس ارزشمند استادی، احساس خوبی است که کارایی شما را نیز بالا خواهد برد و همچنین دردسرهای تصمیمگیری در مورد پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسئولیت را از بین خواهد برد.
✳️در دایره شایستگی است که صرفهجویی خوبی نسبت به دیگران، در زمان دارید.
در این دایره است که کمتر اسیر توهم و اشتباه میشوید. بهعلاوه ریسکپذیری شما در این محدوده بهتر انجام خواهد شد، زیرا اطلاعات کافی از اوضاع دارید و میتوانید پیشبینی کنید که تقریبا قرار است چه اتفاقی بیفتد.
✳️اینکه در چند حوزه متوسط یا زیرمتوسط هستید، اصلا اهمیتی ندارد. مهم اینست که حداقل در یک حوزه بسیار بالاتر از میانگین و در حالت ایدهآل بهترین باشید. بهمحض رسیدن به این مهم، سنگبنای محکمی برای زندگی خوب خواهید داشت.
هرساعتی که روی دایره شایستگی خود وقت بگذارید، معادل هزاران ساعتی که در جاهای دیگر صرف کنید، ارزش دارد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
این عبارت جالب را وارن بافت استفاده میکند.
داخل این دایره تواناییهایی هستند که در آنها مهارت زیادی دارید. بیرون از آن، مسائلی هستند که یا فقط بخشی از آنها را متوجه میشوید یا اصلا چیزی از آنها نمیدانید.
✅شعار وارن بافت در زندگی این است:
دایره شایستگیتان را بشناسید و به آن پایبند بمانید. اندازه این دایره اهمیت زیادی ندارد. اما شناختن مرزهای آن بسیار حیاتی است.
تام واتسون، موسس شرکت آی بی ام ، در مورد خودش میگوید:
من نابغه نیستم. در بعضی موارد شایستگی دارم؛ اما خودم را اطراف آن موارد نگه میدارم.
🔷تمرکز روی دایره شایستگیتان، علاوه بر مزایای مادی، برای شما مسائل احساسی خوبی هم بهدنبال خواهد داشت.
احساس ارزشمند استادی، احساس خوبی است که کارایی شما را نیز بالا خواهد برد و همچنین دردسرهای تصمیمگیری در مورد پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسئولیت را از بین خواهد برد.
✳️در دایره شایستگی است که صرفهجویی خوبی نسبت به دیگران، در زمان دارید.
در این دایره است که کمتر اسیر توهم و اشتباه میشوید. بهعلاوه ریسکپذیری شما در این محدوده بهتر انجام خواهد شد، زیرا اطلاعات کافی از اوضاع دارید و میتوانید پیشبینی کنید که تقریبا قرار است چه اتفاقی بیفتد.
✳️اینکه در چند حوزه متوسط یا زیرمتوسط هستید، اصلا اهمیتی ندارد. مهم اینست که حداقل در یک حوزه بسیار بالاتر از میانگین و در حالت ایدهآل بهترین باشید. بهمحض رسیدن به این مهم، سنگبنای محکمی برای زندگی خوب خواهید داشت.
هرساعتی که روی دایره شایستگی خود وقت بگذارید، معادل هزاران ساعتی که در جاهای دیگر صرف کنید، ارزش دارد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
✅۱۱ نشانه یک کارمند خوب
🟢ارزیابی عملکرد شخصی در محیط کار، کار سادهای نیست؛ بهویژه اگر رئیستان اهل تعریف و تمجید از عملکرد مثبت کارکنان نباشد. اما فارغ از اینکه در چه صنعت یا پستی مشغول به خدمت هستید، شاخصهای قابلاعتمادی وجود دارند که شما را در ارزیابی عملکردتان یاری میکنند. به شاخصها و نشانههای زیر دقت کنید و ببینید که آیا کارمندی ایدهآل هستید یا در مسیر رسیدن به چنین جایگاهی قرار دارید.
1⃣ در جلسات به جای مشکلات از راهکارها حرف میزنید.
مطرح کردن مشکلات و حرف زدن از ایرادات محیط کار از سوی کارمندان در جلسات، چندان برای مدیران خوشایند نیست. درمقابل، مدیران دوست دارند که از راهکارها بشنوند. مثلا بهتر است به مدیرتان بگویید: «فرصت بزرگی برای رفع مشکل موجود در اختیار داریم. من ایدههایی دارم که به این شرح هستند….».
2⃣ میدانید چگونه امور و وظایفتان را اولویتبندی کنید.
در محیطهای کاری جدید، مسئولیتهای مختلفی برای کارمندان وجود دارد. کارمند خوب، کسی است که میتواند این وظایف و مسوولیتها را اولویتبندی کند.
3⃣ زمانی را به یادگیری اختصاص میدهید.
با این کار، امکان خلاق ماندن برایتان به وجود میآید و همزمان با رشد شرکت و سازمان از اوضاع عقب نمیمانید و بر شرایط حاکم کنترل خواهید داشت.
4⃣ وقتتان را به بررسی ایمیلها و پیامهایتان نمیگذرانید.
شاید فکر کنید که تبادل پیامها و خواندن یا ارسال ایمیل درطول روز، کار بسیار مهمی است. اما یک کارمند خوب میداند که باید زمان خود را به شیوه دیگری استفاده کند. هر کس میتواند درطول روز کاملا درگیر و مشغول باشد اما به هیچ عنوان کارآمد نباشد.
5⃣ در کمال احترام به مدیرتان «نه» میگویید.
«نه گفتن» به مدیران هنگامی که از شما درخواست انجام کاری را دارند، کمی سخت است. کلید حل مشکل، آگاهی از شیوه «بله» گفتن خواهد بود. مثلا شاید در زمانی که پروژهای دیگر در دست دارید، مدیرتان از شما بخواهد تا پروژه تازهای را برعهده بگیرید. در این مواقع باید بگویید: «من مشتاق انجام این کار هستم اما اگر آن را شروع کنم، رسیدگی به پروژه قبلی به فردا موکول خواهد شد. این از نظرتان مانعی ندارد؟».
6⃣ برای خود اهداف متعالی طراحی میکنید.
بهترین کارمندان کسانی هستند که اهدافی متعالی طراحی میکنند و در مسیری بسیار فراتر از تصور دیگران پیش میروند. این نیروها، دیگران را هم برای دستیابی به نتایج استثنایی تشویق میکنند.
7⃣ به قول و تعهدات خود پایبند هستید.
کسانی که به حرفهای خود عمل میکنند و بهطور کلی میان حرف و عملشان تفاوتی وجود ندارد، در جلب اعتماد دیگران موفقاند و الگوی خوبی برای تیم هستند. اگر هیچیک از کارمندان به تعهدات و قولهای خود پایبیند نبودند، شما روی حرفتان بمانید و متعهد باشید.
8⃣ خود را در مسیر اهداف و موفقیت مدیریت و سازمان قرار میدهید.
کارمند نمونه و موفق، همسو با مسیر موفقیت و اهداف مدیران خود حرکت میکند و وظایف حرفهای خود را انجام میدهد. برای رسیدن به چنین هدفی، ۱۵ دقیقه در روز زمان بگذارید و از خود بپرسید که دقیقا در حال انجام چه کاری هستید.
9⃣ روند عملکردتان را پیگیری و بررسی میکنید.
باید به عملکرد خود نگاهی داشته باشید و فهرستی تهیه کنید که شامل این موارد است: وضعیتی که در محیط کار در آن قرار دارید، کارهایی که میتوانند به بهبود وضعیت کمک کنند، آنچه انجام دادهاید، نتیجه عملکردتان و سطح رضایتمندی شما از اقداماتی که صورت دادهاید. اگر روند عملکردتان را زیرنظر داشته باشید، گزارش عملکرد کاملتر و شفافتری به مدیرتان ارائه خواهید کرد.
🔟 بدون اسارت در فرسودگی شغلی به دیگران کمک میکنید.
افراد بخشنده در محیط کار موفقیتهای بیشتری خواهند داشت ولی این موفقیت تنها زمانی تحقق مییابد که این افراد، روش صحیح و مؤثر بخشش را بدانند.
مثلا شما زمانی میتوانید بهطور موثر به دیگران کمک کنید که برنامهریزی دقیقی برای این کار داشته باشید و مدام به خاطر وقت گذاشتن برای دیگران، مجبور به متوقف کردن کارتان نباشید.
1⃣1⃣ برای ایجاد شبکه ارتباطی موثر با دیگران تلاش میکنید.
هرچند برقراری ارتباطات مفید با دیگران در محیط کار بسیار موثر است، اما بهتر این است که آنقدر وظیفه خود را خوب انجام دهید که شبکههای ارتباطی با دیگران بهطور طبیعی و بدون هیچ تلاشی در محیط کار شکل بگیرند. درواقع، با بالا بردن کیفیت عملکردتان، ناخودآگاه شبکهای ارتباطی میان شما و دیگران ایجاد خواهد شد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🟢ارزیابی عملکرد شخصی در محیط کار، کار سادهای نیست؛ بهویژه اگر رئیستان اهل تعریف و تمجید از عملکرد مثبت کارکنان نباشد. اما فارغ از اینکه در چه صنعت یا پستی مشغول به خدمت هستید، شاخصهای قابلاعتمادی وجود دارند که شما را در ارزیابی عملکردتان یاری میکنند. به شاخصها و نشانههای زیر دقت کنید و ببینید که آیا کارمندی ایدهآل هستید یا در مسیر رسیدن به چنین جایگاهی قرار دارید.
1⃣ در جلسات به جای مشکلات از راهکارها حرف میزنید.
مطرح کردن مشکلات و حرف زدن از ایرادات محیط کار از سوی کارمندان در جلسات، چندان برای مدیران خوشایند نیست. درمقابل، مدیران دوست دارند که از راهکارها بشنوند. مثلا بهتر است به مدیرتان بگویید: «فرصت بزرگی برای رفع مشکل موجود در اختیار داریم. من ایدههایی دارم که به این شرح هستند….».
2⃣ میدانید چگونه امور و وظایفتان را اولویتبندی کنید.
در محیطهای کاری جدید، مسئولیتهای مختلفی برای کارمندان وجود دارد. کارمند خوب، کسی است که میتواند این وظایف و مسوولیتها را اولویتبندی کند.
3⃣ زمانی را به یادگیری اختصاص میدهید.
با این کار، امکان خلاق ماندن برایتان به وجود میآید و همزمان با رشد شرکت و سازمان از اوضاع عقب نمیمانید و بر شرایط حاکم کنترل خواهید داشت.
4⃣ وقتتان را به بررسی ایمیلها و پیامهایتان نمیگذرانید.
شاید فکر کنید که تبادل پیامها و خواندن یا ارسال ایمیل درطول روز، کار بسیار مهمی است. اما یک کارمند خوب میداند که باید زمان خود را به شیوه دیگری استفاده کند. هر کس میتواند درطول روز کاملا درگیر و مشغول باشد اما به هیچ عنوان کارآمد نباشد.
5⃣ در کمال احترام به مدیرتان «نه» میگویید.
«نه گفتن» به مدیران هنگامی که از شما درخواست انجام کاری را دارند، کمی سخت است. کلید حل مشکل، آگاهی از شیوه «بله» گفتن خواهد بود. مثلا شاید در زمانی که پروژهای دیگر در دست دارید، مدیرتان از شما بخواهد تا پروژه تازهای را برعهده بگیرید. در این مواقع باید بگویید: «من مشتاق انجام این کار هستم اما اگر آن را شروع کنم، رسیدگی به پروژه قبلی به فردا موکول خواهد شد. این از نظرتان مانعی ندارد؟».
6⃣ برای خود اهداف متعالی طراحی میکنید.
بهترین کارمندان کسانی هستند که اهدافی متعالی طراحی میکنند و در مسیری بسیار فراتر از تصور دیگران پیش میروند. این نیروها، دیگران را هم برای دستیابی به نتایج استثنایی تشویق میکنند.
7⃣ به قول و تعهدات خود پایبند هستید.
کسانی که به حرفهای خود عمل میکنند و بهطور کلی میان حرف و عملشان تفاوتی وجود ندارد، در جلب اعتماد دیگران موفقاند و الگوی خوبی برای تیم هستند. اگر هیچیک از کارمندان به تعهدات و قولهای خود پایبیند نبودند، شما روی حرفتان بمانید و متعهد باشید.
8⃣ خود را در مسیر اهداف و موفقیت مدیریت و سازمان قرار میدهید.
کارمند نمونه و موفق، همسو با مسیر موفقیت و اهداف مدیران خود حرکت میکند و وظایف حرفهای خود را انجام میدهد. برای رسیدن به چنین هدفی، ۱۵ دقیقه در روز زمان بگذارید و از خود بپرسید که دقیقا در حال انجام چه کاری هستید.
9⃣ روند عملکردتان را پیگیری و بررسی میکنید.
باید به عملکرد خود نگاهی داشته باشید و فهرستی تهیه کنید که شامل این موارد است: وضعیتی که در محیط کار در آن قرار دارید، کارهایی که میتوانند به بهبود وضعیت کمک کنند، آنچه انجام دادهاید، نتیجه عملکردتان و سطح رضایتمندی شما از اقداماتی که صورت دادهاید. اگر روند عملکردتان را زیرنظر داشته باشید، گزارش عملکرد کاملتر و شفافتری به مدیرتان ارائه خواهید کرد.
🔟 بدون اسارت در فرسودگی شغلی به دیگران کمک میکنید.
افراد بخشنده در محیط کار موفقیتهای بیشتری خواهند داشت ولی این موفقیت تنها زمانی تحقق مییابد که این افراد، روش صحیح و مؤثر بخشش را بدانند.
مثلا شما زمانی میتوانید بهطور موثر به دیگران کمک کنید که برنامهریزی دقیقی برای این کار داشته باشید و مدام به خاطر وقت گذاشتن برای دیگران، مجبور به متوقف کردن کارتان نباشید.
1⃣1⃣ برای ایجاد شبکه ارتباطی موثر با دیگران تلاش میکنید.
هرچند برقراری ارتباطات مفید با دیگران در محیط کار بسیار موثر است، اما بهتر این است که آنقدر وظیفه خود را خوب انجام دهید که شبکههای ارتباطی با دیگران بهطور طبیعی و بدون هیچ تلاشی در محیط کار شکل بگیرند. درواقع، با بالا بردن کیفیت عملکردتان، ناخودآگاه شبکهای ارتباطی میان شما و دیگران ایجاد خواهد شد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🟧⬛️ پنجمین نشست کتاب و کسب و کار
📘 جلسه #دوم معرفی و تحلیل کتاب "۱۷ اصل کار تیمی" به همراه کارگاه آموزشی تیم سازی در عمل
👤 سخنران: دکتر مهدی غفوری فرد
👤 تسهیل گر: دکتر رضا لطفی
📙 حضور در این نشست برای کلیه علاقه مندان به کارآفرینی و کتاب های کسب و کار #آزاد و #رایگان است.
💻 جهت حضور آنلاین از طریق لینک Vroom دانشگاه فردوسی اقدام نمایید.
🏛 جهت حضور در نشست لطفا از طریق لینک ذیل ثبت نام نمایید.
👇👇👇
📌لینک ثبت نام برای شرکت کنندگان حضوری نشست:
https://evand.com/events/business-and-book-05
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
📘 جلسه #دوم معرفی و تحلیل کتاب "۱۷ اصل کار تیمی" به همراه کارگاه آموزشی تیم سازی در عمل
👤 سخنران: دکتر مهدی غفوری فرد
👤 تسهیل گر: دکتر رضا لطفی
📙 حضور در این نشست برای کلیه علاقه مندان به کارآفرینی و کتاب های کسب و کار #آزاد و #رایگان است.
💻 جهت حضور آنلاین از طریق لینک Vroom دانشگاه فردوسی اقدام نمایید.
🏛 جهت حضور در نشست لطفا از طریق لینک ذیل ثبت نام نمایید.
👇👇👇
📌لینک ثبت نام برای شرکت کنندگان حضوری نشست:
https://evand.com/events/business-and-book-05
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🟩⬛️ جلسه مشترک بررسی فرصت های همکاری مشترک میان شعبه خراسان رضوی انجمن مدیریت کسب و کار ایران و انجمن صنفی شرکت های ساختمانی و تاسیساتی خراسان رضوی در محل دفتر مرکزی این سندیکا برگزار شد.
در این جلسه که با حضور اعضای هیات رئیسه این سندیکا و نمایندگان شعبه خراسان رضوی برگزار گردید، طرفین ضمن معرفی ظرفیت های موجود نحوه تعامل با یکدیگر در حوزه های آموزش، مشاوره و پژوهش را بررسی نمودند.
ادامه خبر... 👇
در این جلسه که با حضور اعضای هیات رئیسه این سندیکا و نمایندگان شعبه خراسان رضوی برگزار گردید، طرفین ضمن معرفی ظرفیت های موجود نحوه تعامل با یکدیگر در حوزه های آموزش، مشاوره و پژوهش را بررسی نمودند.
ادامه خبر... 👇
✍به گزارش روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران شعبه خراسان رضوی در این جلسه نمایندگان انجمن آقایان دکتر رضا لطفی (دبیر شعبه و رییس کمیته توسعه کسب و کارهای نوپا و دانش بنیان)، دکتر سامان اسدیان (دبیر کمیته استانی کسب و کارهای صنعت ساختمان)، دکتر حسین وحیدی (دبیر کمیته استانی ژئومارکتینگ) و مهندس علی محمد صاحبکار (دبیر کمیته آموزش) از فضاها و امکانات آموزشی این سندیکا بازدید نمودند.
🟩⬛️ در پایان جلسه مقرر شد که طرفین نسبت به تنظیم تفاهم نامه همکاری مشترک در زمینه آموزش، مشاوره و پژوهش اقدام نمایند.
🟩⬛️ انجمن صنفی شرکت های ساختمانی و تاسیساتی خراسان رضوی در سال ۱۳۵۲ در مشهد تاسیس شده و در حال حاضر بالغ بر ۱۷۰۰ عضو فعال دارد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🟩⬛️ در پایان جلسه مقرر شد که طرفین نسبت به تنظیم تفاهم نامه همکاری مشترک در زمینه آموزش، مشاوره و پژوهش اقدام نمایند.
🟩⬛️ انجمن صنفی شرکت های ساختمانی و تاسیساتی خراسان رضوی در سال ۱۳۵۲ در مشهد تاسیس شده و در حال حاضر بالغ بر ۱۷۰۰ عضو فعال دارد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
⭕️۱۰ عامل نابودکننده انگیزه کارکنان(قسمت اول)
سوزان ام هیتفیلد
در اینجا به ۱۰ مورد از عواملی که نابودکننده انگیزه در محل کار به حساب میآید اشاره میکنیم.
متاسفانه بعضی از کسانی که به تازگی وارد عرصه مدیریت شدهاند بیتوجه به این عوامل و با پیاده کردن ناآگاهانه آنها در سازمانها و شرکتهای تحت مدیریتشان ضربهای مهلک به انگیزه کارکنانشان وارد میکنند.
1⃣: مثل بچهها با کارکنان رفتار کردن: بسیاری از مدیران تازه کار فکر میکنند که باید مانند پدر و مادری که همه چیز را به بچههایشان گوشزد میکنند در مورد همه چیز به کارکنانشان نکاتی را تذکر دهند درحالیکه این اقدام نه تنها به منضبطتر شدن افراد و منظم شدن امور کمکی نمیکند بلکه انگیزه و امکان کار مستقل و مقتدرانه را از کارکنان میگیرد.
2⃣ وضع قوانین سختگیرانه و تنبیهی به خاطر سوءرفتار تعداد محدودی از افراد: هر سازمانی به قوانین و مقررات خاصی برای ایجاد یک محیط کاری مطلوب و مبتنی بر اصول اخلاقی و قانونی نیاز دارد. با این همه هیچ سازمان یا شرکتی نمیتواند برای واکنش نشان دادن به سوءرفتارهای تعداد محدودی از کارکنان خود، سیاستها و مقررات سختگیرانهای را برای همه وضع کند بلکه برای مقابله با این مشکلات باید به صورت فردی با کارکنان خاطی برخورد کند و به عبارت بهتر آتشی به پا نکند که خشک وتر را با هم بسوزاند.
3⃣: تمرکز کردن بیش از حد بر اشتباهات و غفلت از موفقیتها: این اشتباه معمولا در جریان برگزاری جلسات ارزیابی هفتگی یا ماهانه از مدیران سر میزند. در چنین نشستهایی است که نوک پیکان انتقاد و حمله مدیران به سمت افرادی نشانه میرود که عملکرد خوبی نداشتهاند و همین مساله بیشتر وقت جلسه را به خود اختصاص میدهد درحالی که در چنین جلساتی باید به موفقیتها بیش از شکستها توجه کرد چرا که تاختن به افراد در این جلسات نتیجهای غیر از از بین رفتن اعتماد به نفس کارکنان ندارند و ناامیدی آنها را به دنبال دارد و همه این پیامدها موجب زیر سوال رفتن عملکرد مدیریت نیز میشود.
4⃣ : اتخاذ سیاستهای نادرست و غیرمعقول: وقتی یکسری اقدامات و سیاستهای نادرست از سوی مدیریت سازمان سر بزند و زیانهای آن مشخص شود، اعتقاد و اعتماد کارکنان نسبت به مدیریت از میان میرود و در نتیجه انگیزه آنها نیز برای کار بیشتر و بهتر به شدت کاهش مییابد. در واقع پرسنل همان کاری را میکنند که مدیرانشان انجام میدهند و از آنها الگو میگیرند.
5⃣: بیارزش دانستن ایدهها و پیشنهادهای کارکنان: همه ایدههایی که از طرف کارکنان یک سازمان مطرح میشوند دارای ارزش و فایده بوده و باید بهطور مثبتی با آنها برخورد کرد هر چند که بسیاری از این ایدهها غیرقابل اجرا و پیاده شدن در عرصه عمل باشند. بهترین استدلال برای اثبات لزوم توجه به ایدههای ارائه شده از سوی کارکنان این است که این کار باعث باز ماندن راه برای جذب ایدههای ناب و سازنده در آینده خواهد شد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
سوزان ام هیتفیلد
در اینجا به ۱۰ مورد از عواملی که نابودکننده انگیزه در محل کار به حساب میآید اشاره میکنیم.
متاسفانه بعضی از کسانی که به تازگی وارد عرصه مدیریت شدهاند بیتوجه به این عوامل و با پیاده کردن ناآگاهانه آنها در سازمانها و شرکتهای تحت مدیریتشان ضربهای مهلک به انگیزه کارکنانشان وارد میکنند.
1⃣: مثل بچهها با کارکنان رفتار کردن: بسیاری از مدیران تازه کار فکر میکنند که باید مانند پدر و مادری که همه چیز را به بچههایشان گوشزد میکنند در مورد همه چیز به کارکنانشان نکاتی را تذکر دهند درحالیکه این اقدام نه تنها به منضبطتر شدن افراد و منظم شدن امور کمکی نمیکند بلکه انگیزه و امکان کار مستقل و مقتدرانه را از کارکنان میگیرد.
2⃣ وضع قوانین سختگیرانه و تنبیهی به خاطر سوءرفتار تعداد محدودی از افراد: هر سازمانی به قوانین و مقررات خاصی برای ایجاد یک محیط کاری مطلوب و مبتنی بر اصول اخلاقی و قانونی نیاز دارد. با این همه هیچ سازمان یا شرکتی نمیتواند برای واکنش نشان دادن به سوءرفتارهای تعداد محدودی از کارکنان خود، سیاستها و مقررات سختگیرانهای را برای همه وضع کند بلکه برای مقابله با این مشکلات باید به صورت فردی با کارکنان خاطی برخورد کند و به عبارت بهتر آتشی به پا نکند که خشک وتر را با هم بسوزاند.
3⃣: تمرکز کردن بیش از حد بر اشتباهات و غفلت از موفقیتها: این اشتباه معمولا در جریان برگزاری جلسات ارزیابی هفتگی یا ماهانه از مدیران سر میزند. در چنین نشستهایی است که نوک پیکان انتقاد و حمله مدیران به سمت افرادی نشانه میرود که عملکرد خوبی نداشتهاند و همین مساله بیشتر وقت جلسه را به خود اختصاص میدهد درحالی که در چنین جلساتی باید به موفقیتها بیش از شکستها توجه کرد چرا که تاختن به افراد در این جلسات نتیجهای غیر از از بین رفتن اعتماد به نفس کارکنان ندارند و ناامیدی آنها را به دنبال دارد و همه این پیامدها موجب زیر سوال رفتن عملکرد مدیریت نیز میشود.
4⃣ : اتخاذ سیاستهای نادرست و غیرمعقول: وقتی یکسری اقدامات و سیاستهای نادرست از سوی مدیریت سازمان سر بزند و زیانهای آن مشخص شود، اعتقاد و اعتماد کارکنان نسبت به مدیریت از میان میرود و در نتیجه انگیزه آنها نیز برای کار بیشتر و بهتر به شدت کاهش مییابد. در واقع پرسنل همان کاری را میکنند که مدیرانشان انجام میدهند و از آنها الگو میگیرند.
5⃣: بیارزش دانستن ایدهها و پیشنهادهای کارکنان: همه ایدههایی که از طرف کارکنان یک سازمان مطرح میشوند دارای ارزش و فایده بوده و باید بهطور مثبتی با آنها برخورد کرد هر چند که بسیاری از این ایدهها غیرقابل اجرا و پیاده شدن در عرصه عمل باشند. بهترین استدلال برای اثبات لزوم توجه به ایدههای ارائه شده از سوی کارکنان این است که این کار باعث باز ماندن راه برای جذب ایدههای ناب و سازنده در آینده خواهد شد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
⭕️۱۰ عامل نابودکننده انگیزه کارکنان (قسمت دوم)
سوزان ام هیتفیلد
6⃣: وتو کردن تصمیمات کارکنان: گاهی اوقات مدیران بر لزوم مختار بودن کارکنان در تصمیمگیری و عمل تاکید میکنند و افرادشان را به این کار تشویق میکنند اما هنگامی که در عرصه عمل افرادشان اقدام به تصمیمگیری میکنند مدیران با استفاده از حق وتوی خود، جلوی پیاده شدن افکار و تصمیمات کارکنان را میگیرند و حرف خود را به کرسی مینشانند و در این حالت است که افراد درمییابند تاکید مدیریت سازمان بر تفویض اختیار و دادن قدرت تصمیمگیری و عمل به کارکنان به چه معنا است. مدیران باید هوشیار باشند که اگر سیاست قدرتبخشی به افرادشان را دنبال میکنند نباید انجام کارهای کوچک و معمول را به مجوز مدیریت منوط کنند.
7⃣: صحبت کردن بیش از حد مدیران در جلسات هماندیشی و بررسی مسائل: متاسفانه کمتر شرکت و سازمانی را میتوان پیدا کرد که در جلسات هماندیشی و بررسی عملکرد آن، کارکنان و پرسنل نقش محوری را داشته باشند و بتوانند در مورد روشهای انگیزه بخشی و راههای ارتقای عملکرد خود و دیگران سخن بگویند. در واقع بسیاری از مدیران از کمتر صحبت کردن خود و واگذار کردن وقت جلسه به کارمندان هراس دارند چرا که به اشتباه فکر میکنند که اگر چنین کنند زمام امور از دستشان خارج خواهد شد و افرادشان درخواستهایی را مطرح خواهند کرد که برآورده ساختن آنها ممکن است برای مدیریت غیرممکن باشد غافل از اینکه دادن فرصت حرف زدن به افراد باعث افزایش چشمگیر انگیزه کاری آنها خواهد شد.
8⃣: افشای اطلاعات مربوط به عملکرد کارکنان نزد دیگران: گاهی اوقات بعضی از مدیران میکوشند تا با استفاده از ترفندهایی مانند افشای اطلاعات مربوط به عملکرد منفی هر کدام از کارکنان نزد سایرین و تعریف و تمجید از برخی دیگر به آنها روحیه دهند غافل از اینکه این کار نه تنها اعتماد آن فرد مورد بحث را نسبت به مدیریت و سازمان از میان میبرد بلکه یک جو مملو از بیاعتمادی و شک را در درون سازمان و بین افراد پدید میآورد که ترمیم آن گاه غیرممکن خواهد بود.
9⃣: انگشت گذاشتن روی بخشهایی که کنترل آنها از عهده کارمندان خارج است: بعضی از مدیران به گونهای در جریان جلسات کاری و ارزیابی عملکرد عمل میکنند که با انگشت گذاشتن روی آن حیطههایی از عملکرد افراد که از کنترلشان خارج است افراد را مورد مواخذه قرار میدهند درحالی که این کار به شدت به انگیزه افراد لطمه وارد میآورد و روحیه کار مضاعف را از آنها میگیرد. اینکه تولید کالا در یک واحد تولیدی بهدلیل عدم ارسال مواد خام از سوی تامینکننده طبق قرار صورت نگرفته به هیچ عنوان به مدیر کارگاه یا کارگران مربوط نیست که بخواهیم آنها را مورد مواخذه قرار دهیم.
0⃣1⃣: تعیین اهداف غیرقابل تحقق و جریمه کارکنان به خاطر عدم دستیابی به آنها: در برخی از شرکتها، بهویژه شرکتهای بزرگ که تدوین اهداف عمدتا از سوی بخشهای بالایی سلسله مراتب سازمانی و بدون نظرخواهی از بخشهای پایینی سازمان صورت میپذیرد، اشتباهات فاحشی در ترسیم اهداف غیرقابل دستیابی روی میدهد که پیامد آن توبیخ کارکنان به علت عدم تحقق آن اهداف است که چنین اشتباهی لطمات جبرانناپذیری را برای شرکت به دنبال دارد و برای جلوگیری از آن باید ارتباطات درونسازمانی و دریافت مستمر و دقیق بازخوردها را تقویت کرد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
سوزان ام هیتفیلد
6⃣: وتو کردن تصمیمات کارکنان: گاهی اوقات مدیران بر لزوم مختار بودن کارکنان در تصمیمگیری و عمل تاکید میکنند و افرادشان را به این کار تشویق میکنند اما هنگامی که در عرصه عمل افرادشان اقدام به تصمیمگیری میکنند مدیران با استفاده از حق وتوی خود، جلوی پیاده شدن افکار و تصمیمات کارکنان را میگیرند و حرف خود را به کرسی مینشانند و در این حالت است که افراد درمییابند تاکید مدیریت سازمان بر تفویض اختیار و دادن قدرت تصمیمگیری و عمل به کارکنان به چه معنا است. مدیران باید هوشیار باشند که اگر سیاست قدرتبخشی به افرادشان را دنبال میکنند نباید انجام کارهای کوچک و معمول را به مجوز مدیریت منوط کنند.
7⃣: صحبت کردن بیش از حد مدیران در جلسات هماندیشی و بررسی مسائل: متاسفانه کمتر شرکت و سازمانی را میتوان پیدا کرد که در جلسات هماندیشی و بررسی عملکرد آن، کارکنان و پرسنل نقش محوری را داشته باشند و بتوانند در مورد روشهای انگیزه بخشی و راههای ارتقای عملکرد خود و دیگران سخن بگویند. در واقع بسیاری از مدیران از کمتر صحبت کردن خود و واگذار کردن وقت جلسه به کارمندان هراس دارند چرا که به اشتباه فکر میکنند که اگر چنین کنند زمام امور از دستشان خارج خواهد شد و افرادشان درخواستهایی را مطرح خواهند کرد که برآورده ساختن آنها ممکن است برای مدیریت غیرممکن باشد غافل از اینکه دادن فرصت حرف زدن به افراد باعث افزایش چشمگیر انگیزه کاری آنها خواهد شد.
8⃣: افشای اطلاعات مربوط به عملکرد کارکنان نزد دیگران: گاهی اوقات بعضی از مدیران میکوشند تا با استفاده از ترفندهایی مانند افشای اطلاعات مربوط به عملکرد منفی هر کدام از کارکنان نزد سایرین و تعریف و تمجید از برخی دیگر به آنها روحیه دهند غافل از اینکه این کار نه تنها اعتماد آن فرد مورد بحث را نسبت به مدیریت و سازمان از میان میبرد بلکه یک جو مملو از بیاعتمادی و شک را در درون سازمان و بین افراد پدید میآورد که ترمیم آن گاه غیرممکن خواهد بود.
9⃣: انگشت گذاشتن روی بخشهایی که کنترل آنها از عهده کارمندان خارج است: بعضی از مدیران به گونهای در جریان جلسات کاری و ارزیابی عملکرد عمل میکنند که با انگشت گذاشتن روی آن حیطههایی از عملکرد افراد که از کنترلشان خارج است افراد را مورد مواخذه قرار میدهند درحالی که این کار به شدت به انگیزه افراد لطمه وارد میآورد و روحیه کار مضاعف را از آنها میگیرد. اینکه تولید کالا در یک واحد تولیدی بهدلیل عدم ارسال مواد خام از سوی تامینکننده طبق قرار صورت نگرفته به هیچ عنوان به مدیر کارگاه یا کارگران مربوط نیست که بخواهیم آنها را مورد مواخذه قرار دهیم.
0⃣1⃣: تعیین اهداف غیرقابل تحقق و جریمه کارکنان به خاطر عدم دستیابی به آنها: در برخی از شرکتها، بهویژه شرکتهای بزرگ که تدوین اهداف عمدتا از سوی بخشهای بالایی سلسله مراتب سازمانی و بدون نظرخواهی از بخشهای پایینی سازمان صورت میپذیرد، اشتباهات فاحشی در ترسیم اهداف غیرقابل دستیابی روی میدهد که پیامد آن توبیخ کارکنان به علت عدم تحقق آن اهداف است که چنین اشتباهی لطمات جبرانناپذیری را برای شرکت به دنبال دارد و برای جلوگیری از آن باید ارتباطات درونسازمانی و دریافت مستمر و دقیق بازخوردها را تقویت کرد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🟢دایره شایستگی
این عبارت جالب را وارن بافت استفاده میکند.
داخل این دایره تواناییهایی هستند که در آنها مهارت زیادی دارید. بیرون از آن، مسائلی هستند که یا فقط بخشی از آنها را متوجه میشوید یا اصلا چیزی از آنها نمیدانید.
✅شعار وارن بافت در زندگی این است:
دایره شایستگیتان را بشناسید و به آن پایبند بمانید. اندازه این دایره اهمیت زیادی ندارد. اما شناختن مرزهای آن بسیار حیاتی است.
تام واتسون، موسس شرکت آی بی ام ، در مورد خودش میگوید:
من نابغه نیستم. در بعضی موارد شایستگی دارم؛ اما خودم را اطراف آن موارد نگه میدارم.
🔷تمرکز روی دایره شایستگیتان، علاوه بر مزایای مادی، برای شما مسائل احساسی خوبی هم بهدنبال خواهد داشت.
احساس ارزشمند استادی، احساس خوبی است که کارایی شما را نیز بالا خواهد برد و همچنین دردسرهای تصمیمگیری در مورد پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسئولیت را از بین خواهد برد.
✳️در دایره شایستگی است که صرفهجویی خوبی نسبت به دیگران، در زمان دارید.
در این دایره است که کمتر اسیر توهم و اشتباه میشوید. بهعلاوه ریسکپذیری شما در این محدوده بهتر انجام خواهد شد، زیرا اطلاعات کافی از اوضاع دارید و میتوانید پیشبینی کنید که تقریبا قرار است چه اتفاقی بیفتد.
✳️اینکه در چند حوزه متوسط یا زیرمتوسط هستید، اصلا اهمیتی ندارد. مهم اینست که حداقل در یک حوزه بسیار بالاتر از میانگین و در حالت ایدهآل بهترین باشید. بهمحض رسیدن به این مهم، سنگبنای محکمی برای زندگی خوب خواهید داشت.
هرساعتی که روی دایره شایستگی خود وقت بگذارید، معادل هزاران ساعتی که در جاهای دیگر صرف کنید، ارزش دارد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
این عبارت جالب را وارن بافت استفاده میکند.
داخل این دایره تواناییهایی هستند که در آنها مهارت زیادی دارید. بیرون از آن، مسائلی هستند که یا فقط بخشی از آنها را متوجه میشوید یا اصلا چیزی از آنها نمیدانید.
✅شعار وارن بافت در زندگی این است:
دایره شایستگیتان را بشناسید و به آن پایبند بمانید. اندازه این دایره اهمیت زیادی ندارد. اما شناختن مرزهای آن بسیار حیاتی است.
تام واتسون، موسس شرکت آی بی ام ، در مورد خودش میگوید:
من نابغه نیستم. در بعضی موارد شایستگی دارم؛ اما خودم را اطراف آن موارد نگه میدارم.
🔷تمرکز روی دایره شایستگیتان، علاوه بر مزایای مادی، برای شما مسائل احساسی خوبی هم بهدنبال خواهد داشت.
احساس ارزشمند استادی، احساس خوبی است که کارایی شما را نیز بالا خواهد برد و همچنین دردسرهای تصمیمگیری در مورد پذیرفتن یا نپذیرفتن یک مسئولیت را از بین خواهد برد.
✳️در دایره شایستگی است که صرفهجویی خوبی نسبت به دیگران، در زمان دارید.
در این دایره است که کمتر اسیر توهم و اشتباه میشوید. بهعلاوه ریسکپذیری شما در این محدوده بهتر انجام خواهد شد، زیرا اطلاعات کافی از اوضاع دارید و میتوانید پیشبینی کنید که تقریبا قرار است چه اتفاقی بیفتد.
✳️اینکه در چند حوزه متوسط یا زیرمتوسط هستید، اصلا اهمیتی ندارد. مهم اینست که حداقل در یک حوزه بسیار بالاتر از میانگین و در حالت ایدهآل بهترین باشید. بهمحض رسیدن به این مهم، سنگبنای محکمی برای زندگی خوب خواهید داشت.
هرساعتی که روی دایره شایستگی خود وقت بگذارید، معادل هزاران ساعتی که در جاهای دیگر صرف کنید، ارزش دارد.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
⬅️آیا به این موضع فکر میکنید که چگونه میتوانید به جایگاه_شغلی مورد علاقه خود برسید؟
کافیست بدانید گام های ساده ای وجود دارند که به شما در ایجاد برنامه توسعه_شغلی کمک میکنند.
✅گام اول: مقصد و هدف خود را مشخص کنید.
- مشخص کنید که دو سال بعد دقیقا کجا هستید و چه کاری انجام می دهید (هدف کوتاه مدت).
- مشخص کنید که پنج سال بعد دقیقا کجا هستید و چه کاری انجام می دهید (هدف میان مدت).
- انگیزه و دلیل خود برای انجام کارهای تان را شفاف بنویسید. اگر انگیزه های درونی مناسبی نداشته باشید، احتمالا پیش روی مناسبی نخواهید داشت.
✅گام دوم: میزان فاصله خود بین شرایط موجود و اهداف 2 و 5 ساله تان را مشخص کنید.
مشخصات، مهارت ها و دانش مورد نیاز برای شغلی که در 2 یا 5 سال آینده می خواهید به آن برسید را مشخص کنید. اگر آن ها نمره 10 از 10 داشته باشند، حال به مهارت ها و دانش فعلی تان نمره دهید و فاصله خود را تا حالت ایده آل بررسی کنید و کاملا مشخص کنید که نیاز به یادگیری چه چیزهایی و افزودن چه نگرش ها و مهارت هایی در خود هستید.
✅گام سوم: برنامه توسعه و پیشرفت خود را مشخص کنید.
برای این کار با مشاوران و افراد متخصص در آن حوزه مشورت کنید راهکارهای مختلف مثل دوره آموزشی و یا کسب تجربه و غیره را برای خودتان اولویت بندی کرده و برنامه زمانی مشخصی برای آنها تنظیم کنید. برای این کار تاریخ شروع هر فعالیت را مشخص کنید. ضمنا فراموش نکنید که حداقل در دو نقطه از سال برنامه توسعه شغلی خود را پایش و بررسی مجدد کنید تا ضمن توجه به بقیه ابعاد زندگی در مسیر پیشرفت شغلی مناسبی گام بردارید.
با کمی برنامه ریزی می توانید گام های عالی بردارید.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران
کافیست بدانید گام های ساده ای وجود دارند که به شما در ایجاد برنامه توسعه_شغلی کمک میکنند.
✅گام اول: مقصد و هدف خود را مشخص کنید.
- مشخص کنید که دو سال بعد دقیقا کجا هستید و چه کاری انجام می دهید (هدف کوتاه مدت).
- مشخص کنید که پنج سال بعد دقیقا کجا هستید و چه کاری انجام می دهید (هدف میان مدت).
- انگیزه و دلیل خود برای انجام کارهای تان را شفاف بنویسید. اگر انگیزه های درونی مناسبی نداشته باشید، احتمالا پیش روی مناسبی نخواهید داشت.
✅گام دوم: میزان فاصله خود بین شرایط موجود و اهداف 2 و 5 ساله تان را مشخص کنید.
مشخصات، مهارت ها و دانش مورد نیاز برای شغلی که در 2 یا 5 سال آینده می خواهید به آن برسید را مشخص کنید. اگر آن ها نمره 10 از 10 داشته باشند، حال به مهارت ها و دانش فعلی تان نمره دهید و فاصله خود را تا حالت ایده آل بررسی کنید و کاملا مشخص کنید که نیاز به یادگیری چه چیزهایی و افزودن چه نگرش ها و مهارت هایی در خود هستید.
✅گام سوم: برنامه توسعه و پیشرفت خود را مشخص کنید.
برای این کار با مشاوران و افراد متخصص در آن حوزه مشورت کنید راهکارهای مختلف مثل دوره آموزشی و یا کسب تجربه و غیره را برای خودتان اولویت بندی کرده و برنامه زمانی مشخصی برای آنها تنظیم کنید. برای این کار تاریخ شروع هر فعالیت را مشخص کنید. ضمنا فراموش نکنید که حداقل در دو نقطه از سال برنامه توسعه شغلی خود را پایش و بررسی مجدد کنید تا ضمن توجه به بقیه ابعاد زندگی در مسیر پیشرفت شغلی مناسبی گام بردارید.
با کمی برنامه ریزی می توانید گام های عالی بردارید.
در اینستاگرام و لینکدین همراه ما باشید
روابط عمومی انجمن مدیریت کسب و کار ایران