جهت اطلاع دوستان. یک استوری اینستاگرامی.
اگر پاسخ یا توضیحی رسمی به دست ما برسد منتشر خواهیم کرد.
@reesjomhoormiras
اگر پاسخ یا توضیحی رسمی به دست ما برسد منتشر خواهیم کرد.
@reesjomhoormiras
🔻کشورداری به قیمت نابودی کشور
▫️تصور کنید رئیس کتابخانهای برای باز نگه داشتن کتابخانه در فصل سرما کتابهای آن را در شومینهها بسوزاند، به نحوی که علاوه بر نابودی گنجینهی کتاب، کتابخوانها هم از شدت دود خفه شوند. بهعلاوه لباسهای مردم را از تنشان درمیآورند تا بسوزانند و گرما تولید کنند.
▪️این کتابخانه نامش ایران است و مسئولان آن اصرار دارند که بهرغم مشکلات خارجی، آن را به خوبی اداره کردهاند. لباسها هم پول ملی ماست که با سیاستهایی چون بالا بردن قیمت ارز توسط دولت بیارزش میشود (و به تبع آن دارایی مردم هم کاسته خواهد شد)، برای آنکه بودجهی کشور که به فروش نفت به دلار وابسته است، متعادل شود و حضرات بتوانند به ابلهانهترین شکل ممکن سروته اقتصاد را هم بیاورند.
▫️به این نوع مدیریت، «کشورداری به قیمت نابودی کشور» گفته میشود که در صورت روی کار آمدن نامتناسبترین اقشار با مناسبات علم، سیاست و جامعه رخ میداد: روحانیت که آگاهی وارونهای از جهان دارد و نظامیان که کلاشهایشان مانع کار کردن کلههایشان میشود. تنها نگرانی آنها بقای «جمهوری اسلامی ایران» است که البته نگرانی بیهودهای است. جمهوری اسلامی ایران در غیاب هرگونه گروه بدیل سیاسی و آگاهی وسیع اجتماعی پابرجا میماند، اما همانطور که جمهوریت به کلی از بین رفته و اسلام هم دیگر وجههی چندانی ندارد، از ایران هم چیزی باقی نخواهد ماند. «جادهی تنباکو» اثر جان فورد را به یاد بیاورید.
#رضا_نساجی
جوش دریا
▫️تصور کنید رئیس کتابخانهای برای باز نگه داشتن کتابخانه در فصل سرما کتابهای آن را در شومینهها بسوزاند، به نحوی که علاوه بر نابودی گنجینهی کتاب، کتابخوانها هم از شدت دود خفه شوند. بهعلاوه لباسهای مردم را از تنشان درمیآورند تا بسوزانند و گرما تولید کنند.
▪️این کتابخانه نامش ایران است و مسئولان آن اصرار دارند که بهرغم مشکلات خارجی، آن را به خوبی اداره کردهاند. لباسها هم پول ملی ماست که با سیاستهایی چون بالا بردن قیمت ارز توسط دولت بیارزش میشود (و به تبع آن دارایی مردم هم کاسته خواهد شد)، برای آنکه بودجهی کشور که به فروش نفت به دلار وابسته است، متعادل شود و حضرات بتوانند به ابلهانهترین شکل ممکن سروته اقتصاد را هم بیاورند.
▫️به این نوع مدیریت، «کشورداری به قیمت نابودی کشور» گفته میشود که در صورت روی کار آمدن نامتناسبترین اقشار با مناسبات علم، سیاست و جامعه رخ میداد: روحانیت که آگاهی وارونهای از جهان دارد و نظامیان که کلاشهایشان مانع کار کردن کلههایشان میشود. تنها نگرانی آنها بقای «جمهوری اسلامی ایران» است که البته نگرانی بیهودهای است. جمهوری اسلامی ایران در غیاب هرگونه گروه بدیل سیاسی و آگاهی وسیع اجتماعی پابرجا میماند، اما همانطور که جمهوریت به کلی از بین رفته و اسلام هم دیگر وجههی چندانی ندارد، از ایران هم چیزی باقی نخواهد ماند. «جادهی تنباکو» اثر جان فورد را به یاد بیاورید.
#رضا_نساجی
جوش دریا
Forwarded from ForwardsCoverBot
پَرتیِ اعراب از شعورِ مدرن
✍علی صاحبالحواشی
مصر بیش از نیمقرنی جلوتر از ما ایرانیها دستخوش "تجدد" شد، دستگاه چاپ هم خیلی زودتر از ما در آنجا مستقر شد. این جلوتر بودن مصر، در عصرمشروطیت ما هم اداراک شده بود؛ آنگاه که عبدالرحیم مراغهای در رمانِ "سیاحتنامه ابراهیمبیک"، مصر پیشرفته را توی سر ایران بدبخت و وامانده میکوبد. این رمان در عصر مشروطیت بسیار خوانده شد و تاثیرگذار گشت.
از آن طرف، مصر چشموچراغ "ثقافتعربی" است، جایی است که متون عربی در آنجا (و البته در بیروت) چاپ شده و به تمام جهان عرب میرسد. این قصه ریشه یکقرنی دارد. وانگهی مصر محل "الازهر" است که مهمترین دانشگاه اعراب است که هرچند رشتههای علمی هم دارد ولی وزن سنگین آن به چیزی است که مربوط به "ثقافتعربی" است؛ یعنی علوم اسلامی و تاریخ و ادبیات عرب.
با این پیشینه، این خبر که در کتابهای درسیشان به توحشی که اسلامیان به دیگر ملتها روا داشتند افتخار کرده و آن را با عکسهای سربریدنها و شکمدریدنها برای بچه مدرسهایها همراه میگردند، و تازه به صرافت افتادهاند که این فضاحتها را از کتابهای درسی جمع کنند، برای من مایه حیرت بود.
یاد خاطرات دکتر قاسمغنی میافتم که طیِ ماموریت دیپلماتیک در مصر، مینویسد هیچ آدم درخوری را بجز از طهحسین در آن دیار نیافت! طهحسین نویسنده و محقق مصری بود که وزیر فرهنگ جمالعبدالناصر شد پس از کودتا برعلیه نظامسلطنتی آنجا. خود من هم عبدالرحمنبدوی را از پدرم میشناختم که در کتابخانهاش کتابهای چندی از او داشت. این اواخر برای تحقیقی درباره رابعهعدویه ترجمهای از کتاب عبدالرحمن بدوی با عنوان "رابعهعدویه" را یافتم و خریده در مطالعه گرفتم و از سطحی و بیمایه بودن آن کتاب حیرت کردم.
اینجاست که آدم متوجه میشود که چرا "ایران" مغز اندیشنده یکونیم هزاره تمدن مسلمانها بود؛ اگر ایران را در یک کفهترازو و الباقی جهان اسلام از شمال آفریقا و اندولوسیه در غرب و هند در شرق و حجاز و شام را رویهم در کفه دیگر بگذاریم، کفه "ایران" بسیار سنگینتر میشود. این را من مدعی هستم که هیچگونه ملیگرایی افراطی به من نمیچسبد.
آن شعور که ما ایرانیها داشتیم و از قرار معلوم مصریها که گل سرسبد اعراب هستند نداشتند تا آن فضاحتها را در کتابهای درسی به خورد بچههایشان میدادند، در طول تاریخ یکونیمهزارهای گذشته نیز پژواک داشته است.
حق آن است که گفته شود بنیادگرایی پرتوحشی که دامن ما را گرفت، وصله ناجوری به چیستی و کیستی ماست، ولی برای اعراب چنین نیست. خمیر اعراب، حالا حالاها خیلی آب میبرد، نگاه به برجالخلیفه و زرقوبرقشان نباید کرد. اینها را با پول میشود خرید، اما تمدن خریدنی نیست، جَنَم میخواهد و تجربهتاریخی. هر دو را ما ایرانیها داریم، اما اگر بگویم هیچکدام را اعراب ندارند، حمل بر عربستیزیم میکنید!
اما نه عربستیزم، نه یهودستیز و نه آمریکاستیز. بلکه تنها ناظری هستم که ذوق تماشای چشماندازهای تمدنی را دارم.
ادامه مطلب اينجاست
اگر اين مطلب را پسنیدهاید در نشر آن ما را یاری کنید
✍علی صاحبالحواشی
مصر بیش از نیمقرنی جلوتر از ما ایرانیها دستخوش "تجدد" شد، دستگاه چاپ هم خیلی زودتر از ما در آنجا مستقر شد. این جلوتر بودن مصر، در عصرمشروطیت ما هم اداراک شده بود؛ آنگاه که عبدالرحیم مراغهای در رمانِ "سیاحتنامه ابراهیمبیک"، مصر پیشرفته را توی سر ایران بدبخت و وامانده میکوبد. این رمان در عصر مشروطیت بسیار خوانده شد و تاثیرگذار گشت.
از آن طرف، مصر چشموچراغ "ثقافتعربی" است، جایی است که متون عربی در آنجا (و البته در بیروت) چاپ شده و به تمام جهان عرب میرسد. این قصه ریشه یکقرنی دارد. وانگهی مصر محل "الازهر" است که مهمترین دانشگاه اعراب است که هرچند رشتههای علمی هم دارد ولی وزن سنگین آن به چیزی است که مربوط به "ثقافتعربی" است؛ یعنی علوم اسلامی و تاریخ و ادبیات عرب.
با این پیشینه، این خبر که در کتابهای درسیشان به توحشی که اسلامیان به دیگر ملتها روا داشتند افتخار کرده و آن را با عکسهای سربریدنها و شکمدریدنها برای بچه مدرسهایها همراه میگردند، و تازه به صرافت افتادهاند که این فضاحتها را از کتابهای درسی جمع کنند، برای من مایه حیرت بود.
یاد خاطرات دکتر قاسمغنی میافتم که طیِ ماموریت دیپلماتیک در مصر، مینویسد هیچ آدم درخوری را بجز از طهحسین در آن دیار نیافت! طهحسین نویسنده و محقق مصری بود که وزیر فرهنگ جمالعبدالناصر شد پس از کودتا برعلیه نظامسلطنتی آنجا. خود من هم عبدالرحمنبدوی را از پدرم میشناختم که در کتابخانهاش کتابهای چندی از او داشت. این اواخر برای تحقیقی درباره رابعهعدویه ترجمهای از کتاب عبدالرحمن بدوی با عنوان "رابعهعدویه" را یافتم و خریده در مطالعه گرفتم و از سطحی و بیمایه بودن آن کتاب حیرت کردم.
اینجاست که آدم متوجه میشود که چرا "ایران" مغز اندیشنده یکونیم هزاره تمدن مسلمانها بود؛ اگر ایران را در یک کفهترازو و الباقی جهان اسلام از شمال آفریقا و اندولوسیه در غرب و هند در شرق و حجاز و شام را رویهم در کفه دیگر بگذاریم، کفه "ایران" بسیار سنگینتر میشود. این را من مدعی هستم که هیچگونه ملیگرایی افراطی به من نمیچسبد.
آن شعور که ما ایرانیها داشتیم و از قرار معلوم مصریها که گل سرسبد اعراب هستند نداشتند تا آن فضاحتها را در کتابهای درسی به خورد بچههایشان میدادند، در طول تاریخ یکونیمهزارهای گذشته نیز پژواک داشته است.
حق آن است که گفته شود بنیادگرایی پرتوحشی که دامن ما را گرفت، وصله ناجوری به چیستی و کیستی ماست، ولی برای اعراب چنین نیست. خمیر اعراب، حالا حالاها خیلی آب میبرد، نگاه به برجالخلیفه و زرقوبرقشان نباید کرد. اینها را با پول میشود خرید، اما تمدن خریدنی نیست، جَنَم میخواهد و تجربهتاریخی. هر دو را ما ایرانیها داریم، اما اگر بگویم هیچکدام را اعراب ندارند، حمل بر عربستیزیم میکنید!
اما نه عربستیزم، نه یهودستیز و نه آمریکاستیز. بلکه تنها ناظری هستم که ذوق تماشای چشماندازهای تمدنی را دارم.
ادامه مطلب اينجاست
اگر اين مطلب را پسنیدهاید در نشر آن ما را یاری کنید
Telegraph
پَرتیِ اعراب از شعورِ مدرن
✍علی صاحبالحواشی مصر بیش از نیمقرنی جلوتر از ما ایرانیها دستخوش "تجدد" شد، دستگاه چاپ هم خیلی زودتر از ما در آنجا مستقر شد. این جلوتر بودن مصر، در عصرمشروطیت ما هم اداراک شده بود؛ آنگاه که عبدالرحیم مراغهای در رمانِ "سیاحتنامه ابراهیمبیک"، مصر پیشرفته…
«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
🌹🎁🌹پنج شنبه ۱۴۰۲/۰۹/۱۶🌹🎁🌹
🌹فریبا نظری
🎁جامعه شناسی گروههای اجتماعی
🆔 @Sociologyofsocialgroups
🌹محمدحسن علایی
🎁آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔 @sociologicalperspectives
🌹مسعود زمانی مقدم
🎁نوشتهها، مقالات و سخنرانیها
🆔 @masoudzamanimoghadam
🌹حجت اله عباسی
🎁مطالعات رسانه و ارتباطات
🆔 @mediaresearches
🌹معصومه ابراهیمی
🎁عصر انسان شناسی ایرانیان
🆔 @asre_ensan
🌹ح.ا.تنهایی
🎁جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔 @hatanhai
🌹نعمت الله فاضلی
🎁تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔 @DrNematallahFazeli
🌹کاوه فرهادی
🎁انسانشناسی یاریگری؛ توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔 @kaveh_farhadi
🌹اصغر ایزدی جیران
🎁آکادمی مردمشناسی
🆔 @IzadiJeiran
🌹فاطمه موسوی ویایه
🎁زنان و مسائل اجتماعی
🆔 @women_socialproblems
🌹گیتی خزاعی
🎁جامعهشناسی محیط زیست، خانواده، و سیاستگذاری اجتماعی
🆔 @EnvironmentalSociology
🌹علی نوری
🎁خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔 @iranian_familyy
🌹فاطمه موسوی ویایه
🎁کانال علمی مطالعات زنان
🆔 @womenstudiesisaorg
🌹مینا شیروانی ناغانی
🎁جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔 @sociology_development_economic
🌹سودابه حیدری
🎁رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔 @Radio_Log
🌹مصلح فتاح پور
🎁تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔 @Analysisisocialproblems
🌹حسین پرويز اجلالی
🎁جامعه شناس ایرانی
🆔 @iransociologista
🌹آرش احدی مطلق
🎁جامعه شناسی و اخلاق
🆔 @Sociology_of_Ethics
🌹احمد فعال
🎁تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔 @bayane_azadi
🌹بی تا مدنی
🎁مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport
🌹عادل سجودی
🎁جستاری در جامعه شناسی
🆔 @GILsociologist
🌹مسعود زمانی مقدم
🎁روششناسی کیفی
🆔 @qualitative_methodology
🌹سعید معدنی
🎁هفت اقلیم
🆔 @Saeed_Maadani
🌹حسین شیران
🎁جامعهشناسی شرقی
🆔 @OrientalSociology
🌹مهران صولتی
🎁جامعه شناسی و تفکر انتقادی
🆔 @solati_mehran
🌹رضا تسلیمی طهرانی
🎁جامعهشناسی عمومی
🆔 @taslimi_tehrani
🌹🎁🌹🎁🌹🎁🌹🎁
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم.
🌹🎁🌹پنج شنبه ۱۴۰۲/۰۹/۱۶🌹🎁🌹
🌹فریبا نظری
🎁جامعه شناسی گروههای اجتماعی
🆔 @Sociologyofsocialgroups
🌹محمدحسن علایی
🎁آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
🆔 @sociologicalperspectives
🌹مسعود زمانی مقدم
🎁نوشتهها، مقالات و سخنرانیها
🆔 @masoudzamanimoghadam
🌹حجت اله عباسی
🎁مطالعات رسانه و ارتباطات
🆔 @mediaresearches
🌹معصومه ابراهیمی
🎁عصر انسان شناسی ایرانیان
🆔 @asre_ensan
🌹ح.ا.تنهایی
🎁جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔 @hatanhai
🌹نعمت الله فاضلی
🎁تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔 @DrNematallahFazeli
🌹کاوه فرهادی
🎁انسانشناسی یاریگری؛ توسعه پایدار و زیستبومداری
🆔 @kaveh_farhadi
🌹اصغر ایزدی جیران
🎁آکادمی مردمشناسی
🆔 @IzadiJeiran
🌹فاطمه موسوی ویایه
🎁زنان و مسائل اجتماعی
🆔 @women_socialproblems
🌹گیتی خزاعی
🎁جامعهشناسی محیط زیست، خانواده، و سیاستگذاری اجتماعی
🆔 @EnvironmentalSociology
🌹علی نوری
🎁خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔 @iranian_familyy
🌹فاطمه موسوی ویایه
🎁کانال علمی مطالعات زنان
🆔 @womenstudiesisaorg
🌹مینا شیروانی ناغانی
🎁جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
🆔 @sociology_development_economic
🌹سودابه حیدری
🎁رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔 @Radio_Log
🌹مصلح فتاح پور
🎁تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔 @Analysisisocialproblems
🌹حسین پرويز اجلالی
🎁جامعه شناس ایرانی
🆔 @iransociologista
🌹آرش احدی مطلق
🎁جامعه شناسی و اخلاق
🆔 @Sociology_of_Ethics
🌹احمد فعال
🎁تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔 @bayane_azadi
🌹بی تا مدنی
🎁مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport
🌹عادل سجودی
🎁جستاری در جامعه شناسی
🆔 @GILsociologist
🌹مسعود زمانی مقدم
🎁روششناسی کیفی
🆔 @qualitative_methodology
🌹سعید معدنی
🎁هفت اقلیم
🆔 @Saeed_Maadani
🌹حسین شیران
🎁جامعهشناسی شرقی
🆔 @OrientalSociology
🌹مهران صولتی
🎁جامعه شناسی و تفکر انتقادی
🆔 @solati_mehran
🌹رضا تسلیمی طهرانی
🎁جامعهشناسی عمومی
🆔 @taslimi_tehrani
🌹🎁🌹🎁🌹🎁🌹🎁
🔗Click here to join us:
🆔 @madanibita
🆔 @dr_shirinvalipouri
🆔 @Mohamadzeinaliun
Telegram
attach 📎
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺نیکسون و "آذر اهورایی" تهران
درست هفتاد سال از 16 آذر 32 و قتل سه دانشجو در دانشگاه تهران گذشت. رخدادی که فیصلە بخش فرازی مهم از تاریخ ایران گردید و جهت گیری ضد آمریکایی را به بخشی از سیاست و هویت جریان های مخالف رژیم شاه تبدیل کرد.
در فیلم بالا که توسط مهدی تدینی آپلود شده، جزئیات سفر نیکسون رئیس جمهور آمریکا را به تصویر کشیده است.
سفری که دانشجویان دو روز قبل به آن اعتراض کرده بودند.
زبان گویندەی این مستند لبریز از "اصطلاحات جنگ سردی" است و دستکم سه بار از صفت ملت های آزاد برای دو ملت ایران و آمریکا استفاده می کند.
در آن زمان رقابتی ایدئولوژیک در پهنەی جنگ سرد میان آمریکا و شوروی در جریان بود.
آمریکایی ها با اشاره به استبداد و حکومت تک حزبی حاکم بر بلوک شرق، آنها را کشورهای پشت پردەی آهنین می نامیدند.
اصطلاحی که توسط وینستون چرچیل در سخنرانی معروف فالتون میسوری ابداع شد و به زودی بر سر زبان ها افتاد.
غربی ها در مقابل خود را جهان آزاد و ملت های آزاد می نامیدند.
دلیل اصلی سفر نیکسون هم همین مساله بود. ایالات متحده در قالب طرح مارشال، برنامەای برای بازسازی اقتصادی کشورهای آسیب دیده از جنگ جهانی دوم طرح ریزی کرده بود.
هدف عمده این بود که مبادا نارضایتی های اجتماعی و کارگری زبانه بکشد و این کشورها را به دامن کمونیسم و اردوگاه شرق بیندازد.
مطابق این مستند نیکسون با ظرافت و متانت و بدون رنجاندن میزبان می گوید: ایران سابقەای درخشان در تمدن دارد و حتی گویا مهد آن بوده است، اما امروز حضوری مطابق شایستگی هایش ندارد و ما آمدەایم کە به آن کمک بکنیم.
نکتەی متناقض نما این بود که ایران سال 1332 که تازه کودتایی ضد دمکراسی را پشت سر گذاشته بود را نمی شد به آسانی جزو جهان آزاد قلمداد کرد.
جهانی که ممیزەی اصلی آن در مقابل بلوک کمونیستی، ویژگی هایی چون انتخابات آزاد و حاکمیت قانون و چرخش مسالمت آمیز قدرت بود.
این تناقض که بعدا بارها دامن سیاست آمریکا را گرفت، قسمی مشروعیت گفتمانی برای گفتمان چپ کمونیستی فراهم آورد.
آنها می توانستند با مثال آوردن از دیکتاتوری های راست در ایران، کرەی جنوبی، تایوان، شیلی، فیلیپین و آرژانتین، به سفید شویی رژیم های توتالیتر در شرق اروپا و چین و شوروی بپردازند.
چند روز پس از سفر نیکسون، نهضت مقاومت ملی، یک تشکیلات وفادار به مصدق ضمن انتقاد شدید از آمریکا به خاطر حمایت از دولت کودتا، نسبت به تکرار تجربەی چین هشدار می دهد.
این اعلامیه می گوید که ملت ایران آماده است تکلیف این دولت غیر قانونی را مانند " دار و دستەی فاسد کومین تانگ " یکسره کند.
در سال 32 تازه چهار سال از پیروزی انقلاب چین به رهبری مائو و اخراج دولت حزب کومین تانگ به زعامت ژنرال چیانکایشک به جزیرەی تایوان می گذشت.
از فحوای کلام نهضتی ها چنین بر می آید که این پیروزی نه تنها چشم آنها را گرفته، بلکه عملا خود را بخشی از جنگ سرد موجود میان شرق و غرب می بینند.
در واقع روح این بیانیه، دقیقا خلاف بیان گویندەی مستند پایین است.
غم انگیز این جاست که 25 سال پس از این تاریخ که ایران انقلابی ضد آمریکایی را تجربه کرد، چین و تایوان هر یک به نوعی در مدار آمریکا قرار گرفته بودند.
تایوان پس از آن که توسط یک دیکتاتوری هوادار آمریکا صنعتی و توسعه یافته شد، آرام آرام در حال گذار دموکراتیک و جایگزینی نظام چند حزبی به جای نظام تک حزبی سابق بود.
چین هم با حفظ نظام کمونیستی و دیکتاتوری حزب کمونیست، با رهنمود آمریکا در اقتصاد جهانی ادغام شد و ابرقدرت فعلی از این تجربه سر برآورد.
پیروزی انقلاب به مثابەی انقلابی ضد غربی و قطع رابطەی طولانی مدت ایران و آمریکا به عنوان بخشی از میراث 16 آذر، خط مشی آیندەی سیاست و مسیر توسعەی ایران را دگرگون کرد. ما نه چین شدیم، نه تایوان!
ایران دیر به کنسرت ضد آمریکایی پیوست و با وجود تمام شدن مهمانی، صندلی را ترک نکرد!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
درست هفتاد سال از 16 آذر 32 و قتل سه دانشجو در دانشگاه تهران گذشت. رخدادی که فیصلە بخش فرازی مهم از تاریخ ایران گردید و جهت گیری ضد آمریکایی را به بخشی از سیاست و هویت جریان های مخالف رژیم شاه تبدیل کرد.
در فیلم بالا که توسط مهدی تدینی آپلود شده، جزئیات سفر نیکسون رئیس جمهور آمریکا را به تصویر کشیده است.
سفری که دانشجویان دو روز قبل به آن اعتراض کرده بودند.
زبان گویندەی این مستند لبریز از "اصطلاحات جنگ سردی" است و دستکم سه بار از صفت ملت های آزاد برای دو ملت ایران و آمریکا استفاده می کند.
در آن زمان رقابتی ایدئولوژیک در پهنەی جنگ سرد میان آمریکا و شوروی در جریان بود.
آمریکایی ها با اشاره به استبداد و حکومت تک حزبی حاکم بر بلوک شرق، آنها را کشورهای پشت پردەی آهنین می نامیدند.
اصطلاحی که توسط وینستون چرچیل در سخنرانی معروف فالتون میسوری ابداع شد و به زودی بر سر زبان ها افتاد.
غربی ها در مقابل خود را جهان آزاد و ملت های آزاد می نامیدند.
دلیل اصلی سفر نیکسون هم همین مساله بود. ایالات متحده در قالب طرح مارشال، برنامەای برای بازسازی اقتصادی کشورهای آسیب دیده از جنگ جهانی دوم طرح ریزی کرده بود.
هدف عمده این بود که مبادا نارضایتی های اجتماعی و کارگری زبانه بکشد و این کشورها را به دامن کمونیسم و اردوگاه شرق بیندازد.
مطابق این مستند نیکسون با ظرافت و متانت و بدون رنجاندن میزبان می گوید: ایران سابقەای درخشان در تمدن دارد و حتی گویا مهد آن بوده است، اما امروز حضوری مطابق شایستگی هایش ندارد و ما آمدەایم کە به آن کمک بکنیم.
نکتەی متناقض نما این بود که ایران سال 1332 که تازه کودتایی ضد دمکراسی را پشت سر گذاشته بود را نمی شد به آسانی جزو جهان آزاد قلمداد کرد.
جهانی که ممیزەی اصلی آن در مقابل بلوک کمونیستی، ویژگی هایی چون انتخابات آزاد و حاکمیت قانون و چرخش مسالمت آمیز قدرت بود.
این تناقض که بعدا بارها دامن سیاست آمریکا را گرفت، قسمی مشروعیت گفتمانی برای گفتمان چپ کمونیستی فراهم آورد.
آنها می توانستند با مثال آوردن از دیکتاتوری های راست در ایران، کرەی جنوبی، تایوان، شیلی، فیلیپین و آرژانتین، به سفید شویی رژیم های توتالیتر در شرق اروپا و چین و شوروی بپردازند.
چند روز پس از سفر نیکسون، نهضت مقاومت ملی، یک تشکیلات وفادار به مصدق ضمن انتقاد شدید از آمریکا به خاطر حمایت از دولت کودتا، نسبت به تکرار تجربەی چین هشدار می دهد.
این اعلامیه می گوید که ملت ایران آماده است تکلیف این دولت غیر قانونی را مانند " دار و دستەی فاسد کومین تانگ " یکسره کند.
در سال 32 تازه چهار سال از پیروزی انقلاب چین به رهبری مائو و اخراج دولت حزب کومین تانگ به زعامت ژنرال چیانکایشک به جزیرەی تایوان می گذشت.
از فحوای کلام نهضتی ها چنین بر می آید که این پیروزی نه تنها چشم آنها را گرفته، بلکه عملا خود را بخشی از جنگ سرد موجود میان شرق و غرب می بینند.
در واقع روح این بیانیه، دقیقا خلاف بیان گویندەی مستند پایین است.
غم انگیز این جاست که 25 سال پس از این تاریخ که ایران انقلابی ضد آمریکایی را تجربه کرد، چین و تایوان هر یک به نوعی در مدار آمریکا قرار گرفته بودند.
تایوان پس از آن که توسط یک دیکتاتوری هوادار آمریکا صنعتی و توسعه یافته شد، آرام آرام در حال گذار دموکراتیک و جایگزینی نظام چند حزبی به جای نظام تک حزبی سابق بود.
چین هم با حفظ نظام کمونیستی و دیکتاتوری حزب کمونیست، با رهنمود آمریکا در اقتصاد جهانی ادغام شد و ابرقدرت فعلی از این تجربه سر برآورد.
پیروزی انقلاب به مثابەی انقلابی ضد غربی و قطع رابطەی طولانی مدت ایران و آمریکا به عنوان بخشی از میراث 16 آذر، خط مشی آیندەی سیاست و مسیر توسعەی ایران را دگرگون کرد. ما نه چین شدیم، نه تایوان!
ایران دیر به کنسرت ضد آمریکایی پیوست و با وجود تمام شدن مهمانی، صندلی را ترک نکرد!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Telegram
attach 📎
سپیده؛ دختری که از زیستن در نظام دروغ سرباز زد
یادداشتی از: افشین حکیمیان
سیطرهی دروغ بود که جولان میداد. به نام حجاب، به نام عترت و پاکی، به نام فراخواندن به معروف و بازداشتن از منکرات داشت بر همه جان و جهان شهروندان چنگ میانداخت. دروغ بود که میخواست از درودیوار هر شهر و هر دیاری بالا برود و حظور مداوم خود را به ذهن و ضمیر مردم تحمیل کند. و تحمیل آن فقط که برای چنگ انداختن به ثروت و مکنت که نبود. آنها به اشاعهی دروغ، اگرچه پایههای حکمرانی خود را مستحکم میکردند؛ که در حقیقت میخواستند دروغ را به روزوروزگار اهالی این سرزمین، به رسانهها و به درس و کتاب و رفتار و سکنات مردم تحمیل کنند. آنها میخواستند جز دروغ ماهیتی دیگر امکان جولان نداشته باشد. انگاری که میخواستند دروغ را به روح و روان مردم مسلط کنند. و آن مواجهه و رودررویی او، گویی پنجه در پنجه افکندن با همین دستدرازی به روح و روان خویش بود. انگاری او داشت خودش را از این تحمیل نجات میداد. گویی به رودررویی با آن دخترک که او را تهدید میکرد. ترس را به جانش میانداخت که حتی همین روسریایی که بر سرت نیست را هم به ارباب قدرت گزارش خواهم کرد. انگاری آن گستاخی داشت او را بیدار میکرد. گستاخیایی که آنقدر در پوستین دروغ خود پُف کرده بود، فربه شده بود؛ که اندک نمادونمود خلاف باورهای تحمیلی کاذب خود را نمیتوانست تحمل کند. چنان در توهم و خیالات بارگاه هپروت جاودانهگی و یگانهگی خود، متوهم شده بود؛ که نمیتوانست موی پریشان او را تاب بیاورد. نمیتوانست حداقل بروز و ظهور خلاف «منویات حاکم» را مجازش کند. و این حدِ از لجاجت و وقاحت و زورگویی بود که او را هشیار میکرد. انگاری تازه داشت باورش میشد که دُم حکومت تا داخل بیآرتی هم کِش پیدا کرده بود. تا بگومگوی شهروندان هم دراز شده بود. نمیدانست و نمیتوانست باور کند که دُم حکومت آنقدری دراز شده باشد که او هم پا روی دُم کذایی گذاشته باشد. درست آنجایی که فکر میکرد که مگر داخل این بیآرتی چه خبر است؟ داخل این حجم درهم فشردهی مردمان خسته و ملول و درماندهی مسافران دَم صبح بیآرتی چه خبر میتواند باشد؟ چه تهدیدی میتواند بروز پیدا کند که خبرچینان حاکم را بتواند به خودنمایی وادار کند.
Sepideh rashno – Telegraph
https://telegra.ph/Sepideh-rashno-12-07
یادداشتی از: افشین حکیمیان
سیطرهی دروغ بود که جولان میداد. به نام حجاب، به نام عترت و پاکی، به نام فراخواندن به معروف و بازداشتن از منکرات داشت بر همه جان و جهان شهروندان چنگ میانداخت. دروغ بود که میخواست از درودیوار هر شهر و هر دیاری بالا برود و حظور مداوم خود را به ذهن و ضمیر مردم تحمیل کند. و تحمیل آن فقط که برای چنگ انداختن به ثروت و مکنت که نبود. آنها به اشاعهی دروغ، اگرچه پایههای حکمرانی خود را مستحکم میکردند؛ که در حقیقت میخواستند دروغ را به روزوروزگار اهالی این سرزمین، به رسانهها و به درس و کتاب و رفتار و سکنات مردم تحمیل کنند. آنها میخواستند جز دروغ ماهیتی دیگر امکان جولان نداشته باشد. انگاری که میخواستند دروغ را به روح و روان مردم مسلط کنند. و آن مواجهه و رودررویی او، گویی پنجه در پنجه افکندن با همین دستدرازی به روح و روان خویش بود. انگاری او داشت خودش را از این تحمیل نجات میداد. گویی به رودررویی با آن دخترک که او را تهدید میکرد. ترس را به جانش میانداخت که حتی همین روسریایی که بر سرت نیست را هم به ارباب قدرت گزارش خواهم کرد. انگاری آن گستاخی داشت او را بیدار میکرد. گستاخیایی که آنقدر در پوستین دروغ خود پُف کرده بود، فربه شده بود؛ که اندک نمادونمود خلاف باورهای تحمیلی کاذب خود را نمیتوانست تحمل کند. چنان در توهم و خیالات بارگاه هپروت جاودانهگی و یگانهگی خود، متوهم شده بود؛ که نمیتوانست موی پریشان او را تاب بیاورد. نمیتوانست حداقل بروز و ظهور خلاف «منویات حاکم» را مجازش کند. و این حدِ از لجاجت و وقاحت و زورگویی بود که او را هشیار میکرد. انگاری تازه داشت باورش میشد که دُم حکومت تا داخل بیآرتی هم کِش پیدا کرده بود. تا بگومگوی شهروندان هم دراز شده بود. نمیدانست و نمیتوانست باور کند که دُم حکومت آنقدری دراز شده باشد که او هم پا روی دُم کذایی گذاشته باشد. درست آنجایی که فکر میکرد که مگر داخل این بیآرتی چه خبر است؟ داخل این حجم درهم فشردهی مردمان خسته و ملول و درماندهی مسافران دَم صبح بیآرتی چه خبر میتواند باشد؟ چه تهدیدی میتواند بروز پیدا کند که خبرچینان حاکم را بتواند به خودنمایی وادار کند.
Sepideh rashno – Telegraph
https://telegra.ph/Sepideh-rashno-12-07
Telegraph
Sepideh rashno
سپیده؛ دختری که از زیستن در نظام دروغ سرباز زد. یادداشتی از: افشین حکیمیان سیطرهی دروغ بود که جولان میداد. به نام حجاب، به نام عترت و پاکی، به نام فراخواندن به معروف و بازداشتن از منکرات داشت بر همه جان و جهان شهروندان چنگ میانداخت. دروغ بود که میخواست…
Forwarded from عکس نگار
🔴 ۶۳ سالگی جامعه شناس دربند
✍ اجلال قوامی
🔸دو روز پیش ۶۳ سالگی سعید مدنی بود.جامعه شناس دردمند و دربندی که بیش از یک سال و نیم است پشت میله های اوین دوران حبس را می گذراند.او بارها بازداشت و سال ها در حبس بوده است و این زندان آمدن و رفتن ها برایش تازگی ندارد.پژوهش های اجتماعی سعید مدنی هم درد را گفته است و هم درمان را نشان داده است.آنچه در این سال ها گفته و نوشته است بر دو محور استوار بوده است:
یکم: در همه نوشته ها و پژوهش های او آسیب ها و کاستی ها به ظرافت و دقت و وسواس خاصی بیان شده است و تلاش داشته جامع و موشکافانه حق مطلب را ادا کند و به دور از هر گونه خوشایند و بدآیند این و آن باشد.
دوم: در کنار ضعف ها و کاستی ها راهکار و درمان را هم ارایه داده است.راهکارهای جامعه شناختی او که مبتنی بر سال ها دانش اندوزی و تجربه بوده است.
🔸پس بیراه نیست اگر سعید مدنی را به معنای واقعی کلمه یک جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی دردمند دانست که فارغ از خط کشی های رایج و مرسوم صرفا به بیان نظرات و دیدگاه های علمی خود پرداخته است و در قید و بند منافع شخصی خود نبوده است و به خیر و صلاح عمومی توجه داشته است.این روزها که او در زندان است؛ شاگردان و دوستدارانش تولد ۶۳ سالگی آقای جامعه شناس را بیرون از اوین و به یاد استاد و به امید آزادی سعید مدنی و دیگر زندانیان جشن می گیرند.
✍ اجلال قوامی
🔸دو روز پیش ۶۳ سالگی سعید مدنی بود.جامعه شناس دردمند و دربندی که بیش از یک سال و نیم است پشت میله های اوین دوران حبس را می گذراند.او بارها بازداشت و سال ها در حبس بوده است و این زندان آمدن و رفتن ها برایش تازگی ندارد.پژوهش های اجتماعی سعید مدنی هم درد را گفته است و هم درمان را نشان داده است.آنچه در این سال ها گفته و نوشته است بر دو محور استوار بوده است:
یکم: در همه نوشته ها و پژوهش های او آسیب ها و کاستی ها به ظرافت و دقت و وسواس خاصی بیان شده است و تلاش داشته جامع و موشکافانه حق مطلب را ادا کند و به دور از هر گونه خوشایند و بدآیند این و آن باشد.
دوم: در کنار ضعف ها و کاستی ها راهکار و درمان را هم ارایه داده است.راهکارهای جامعه شناختی او که مبتنی بر سال ها دانش اندوزی و تجربه بوده است.
🔸پس بیراه نیست اگر سعید مدنی را به معنای واقعی کلمه یک جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی دردمند دانست که فارغ از خط کشی های رایج و مرسوم صرفا به بیان نظرات و دیدگاه های علمی خود پرداخته است و در قید و بند منافع شخصی خود نبوده است و به خیر و صلاح عمومی توجه داشته است.این روزها که او در زندان است؛ شاگردان و دوستدارانش تولد ۶۳ سالگی آقای جامعه شناس را بیرون از اوین و به یاد استاد و به امید آزادی سعید مدنی و دیگر زندانیان جشن می گیرند.
Forwarded from دلنوشته ها - رحیم قمیشی (Rahim Ghomeishi)
چرا اختلاس چند میلیارد دلاری تبدیل به جوک شد؟
✍ رحیم قمیشی
رسماً اعلام شده طی دو سال گذشته شرکتی، بیش از دو میلیارد دلار عملا سرقت کرده، و مردم، با تأسف، آن را مایۀ نیش زدن به حاکمیت قرار داده به همدیگر میگویند جز این انتظاری نداشتهاند!
فردی در ایران به تقلید از دوربین مخفی غربیها، شروع کرده بود به تهیه چند کلیپ.
با کمال تعجب دیده بود مردم وقتی مورد اذیت و آزار و حتی تجاوز قرار میگیرند، بهجای مقاومت، ترجیح میدهند فقط از آن موقعیت فرار کنند!
سپوری جارویش را به لباس رهگذران میکشید، فردی پیادهرو را بسته و از مردم میخواست برای عبور پول بدهند.
مردم به جای مقابله با التماس میکردند و یا راهشان را تغییر میدادند!!
روانشناسان اجتماعی باید بررسی کنند، چه بلایی بر سر ما آمده است!
پذیرش وجود چنین بیماریای مقدمه درمان میتواند باشد.
شما وارد مترو میشوید اشخاصی با لباس شخصی در حال عکاسی از شما هستند.
خودرو شما را متوقف کرده و بدون هیچ مجوزی شروع به تفتیش آن میکنند.
ناگهان صورتحساب چند برابری برق، گاز یا آب دریافت میکنید. صورتحساب تلفن شما از دو هزار تومان میشود بیست هزار تومان. اینترنت بکلی قطع میشود و هیچ توضیحی هم داده نمیشود. جادهها غیر ایمن است و هیچکس مسئولیتی نمیپذیرد. داروها از فهرست بیمه بدون هیچ دلیلی خارج میشوند. برگ جریمه از جایی دریافت میکنید که اصلا آنجا نبودهاید. ناگهان قیمتها چند برابر میشود، گوشت بی کیفیت را به چند برابر قیمت جهانی باید بخرید، و بینهایت مثالهایی که روزانه برای هر کدام از ما اتفاق میافتد و با خنده و تمسخر و یا بیان اینکه بالاخره تا کجا میخواهد ادامه پیدا کند، از کنار آن رد میشویم.
خشکسالی در بسیاری استانها بدلیل بیتدبیری مسئولان در حال فاجعهآفرینیاست، سفرههای آب زیر زمینی در حال تخلیه است، مدارس تعطیل میشوند، آدمها جان میبازند و ما حداکثر سری تکان میدهیم، و چند فحش روانه آخوندها نموده و یک جمله را تکرار میکنیم؛ از اول میدانستیم که اینها توان اداره کشور را ندارند...
و حالا دزدیای بیش از صد هزار میلیارد تومان، و طعنهها و کنایهها؛
دزدیهای مقدس، هنوز سیر نشدهاند، سرزمین سوخته، نسل سوخته، اقتصاد مقاومتی، برود به جیب مردم لبنان و فلسطین و یمن!
چرا مردم به چنین دردی مبتلا شدهاند؟
چرا دروغ گفتن مقامات برایشان پذیرفته شده؟
چرا با چشم، سوختن ایران را میبینیم و صدایمان بلند نمیشود؟
این یک بیماری وحشتناک است.
گویی همه به تنهایی بیجان تبدیل شدهایم!
گویی به ما گفتهاند تنها دو سه روز زندهایم، و دیگر برایمان زلزله و سیل و آتشفشان و خشکسالی و همه فجایع عادی شده! ما که در حال مرگیم، هر چه بادا باد!!
من با مطرح شدن دزدی صد هزار میلیارد تومانی بسیار مشکوک، که حتما رد پای بسیاری مقامات را میشود در آن پیدا کرد از دوستانم خواستم تقاضای اجتماعی کنیم و مصرانه بخواهیم همه چیز به روشی، باید کاملاً شفاف، پیگیری شود، رسانهها با متهمین بتوانند گفتگوی آزادانه داشته باشند، دادگاهها نه تنها علنی بلکه مستقیماً از صدا و سیما باید پخش شود، تمام ردههای دولتی مشارکت کننده در آن سرقت باید بهسرعت محاکمه شوند.
پاسخ دوستانم برایم جالب بود؛
جز دردسر چه چیزی عادی میشود؟
مردم چه حمایتی خواهند کرد؟
به هیچکجا نمیرسیم!
از دزد به شاهدزد شکایت کنیم؟
و پاسخهایی اینچنینی...
ما بیمار شدهایم.
برای این بیماری باید علاجی پیدا کنیم.
در اسرائیل هنوز درگیریهای سنگین جریان دارد، دادگاه نتانیاهو مجددا آغاز بهکار کرده.
سارکوزی رئیسجمهور سابق فرانسه هماینک در زندان است.
ترامپ هر روز به دادگاهی احضار میشود.
ما از دنیا به گوشهای افتاده، دزدیهای تاریخی را تبدیل به جوک و لطیفه میکنیم!
این رفتار ما ایرانیان هیچ دوربین مخفیای نیاز ندارد.
مردم ایران، به سخیفترین رفتارهای اجتماعی دچار شدهاند.
تمام روشنفکران ما مقصرند.
تمام احزاب ما مقصرند.
تمام نویسندگان و رسانههای ما مقصرند.
و تک تک ما مردم باید بپذیریم بیماریم!
یک بیماری سخت.
که باید بگردیم و دلایلش را پیدا کنید.
انکار این بیماری چاره نیست.
تنها با پذیرفتن آنست که میتوانیم بدنبال درمانش باشیم.
آنکه تصور میکند امروز دچار این بیماری نیست، دو بیماری بسیار سخت دارد؛
هم نسبت به سرنوشت خود و کشورش بیتفاوت شده، و هم خود را فریب میدهد که سالم است!
@ghomeishi3
✍ رحیم قمیشی
رسماً اعلام شده طی دو سال گذشته شرکتی، بیش از دو میلیارد دلار عملا سرقت کرده، و مردم، با تأسف، آن را مایۀ نیش زدن به حاکمیت قرار داده به همدیگر میگویند جز این انتظاری نداشتهاند!
فردی در ایران به تقلید از دوربین مخفی غربیها، شروع کرده بود به تهیه چند کلیپ.
با کمال تعجب دیده بود مردم وقتی مورد اذیت و آزار و حتی تجاوز قرار میگیرند، بهجای مقاومت، ترجیح میدهند فقط از آن موقعیت فرار کنند!
سپوری جارویش را به لباس رهگذران میکشید، فردی پیادهرو را بسته و از مردم میخواست برای عبور پول بدهند.
مردم به جای مقابله با التماس میکردند و یا راهشان را تغییر میدادند!!
روانشناسان اجتماعی باید بررسی کنند، چه بلایی بر سر ما آمده است!
پذیرش وجود چنین بیماریای مقدمه درمان میتواند باشد.
شما وارد مترو میشوید اشخاصی با لباس شخصی در حال عکاسی از شما هستند.
خودرو شما را متوقف کرده و بدون هیچ مجوزی شروع به تفتیش آن میکنند.
ناگهان صورتحساب چند برابری برق، گاز یا آب دریافت میکنید. صورتحساب تلفن شما از دو هزار تومان میشود بیست هزار تومان. اینترنت بکلی قطع میشود و هیچ توضیحی هم داده نمیشود. جادهها غیر ایمن است و هیچکس مسئولیتی نمیپذیرد. داروها از فهرست بیمه بدون هیچ دلیلی خارج میشوند. برگ جریمه از جایی دریافت میکنید که اصلا آنجا نبودهاید. ناگهان قیمتها چند برابر میشود، گوشت بی کیفیت را به چند برابر قیمت جهانی باید بخرید، و بینهایت مثالهایی که روزانه برای هر کدام از ما اتفاق میافتد و با خنده و تمسخر و یا بیان اینکه بالاخره تا کجا میخواهد ادامه پیدا کند، از کنار آن رد میشویم.
خشکسالی در بسیاری استانها بدلیل بیتدبیری مسئولان در حال فاجعهآفرینیاست، سفرههای آب زیر زمینی در حال تخلیه است، مدارس تعطیل میشوند، آدمها جان میبازند و ما حداکثر سری تکان میدهیم، و چند فحش روانه آخوندها نموده و یک جمله را تکرار میکنیم؛ از اول میدانستیم که اینها توان اداره کشور را ندارند...
و حالا دزدیای بیش از صد هزار میلیارد تومان، و طعنهها و کنایهها؛
دزدیهای مقدس، هنوز سیر نشدهاند، سرزمین سوخته، نسل سوخته، اقتصاد مقاومتی، برود به جیب مردم لبنان و فلسطین و یمن!
چرا مردم به چنین دردی مبتلا شدهاند؟
چرا دروغ گفتن مقامات برایشان پذیرفته شده؟
چرا با چشم، سوختن ایران را میبینیم و صدایمان بلند نمیشود؟
این یک بیماری وحشتناک است.
گویی همه به تنهایی بیجان تبدیل شدهایم!
گویی به ما گفتهاند تنها دو سه روز زندهایم، و دیگر برایمان زلزله و سیل و آتشفشان و خشکسالی و همه فجایع عادی شده! ما که در حال مرگیم، هر چه بادا باد!!
من با مطرح شدن دزدی صد هزار میلیارد تومانی بسیار مشکوک، که حتما رد پای بسیاری مقامات را میشود در آن پیدا کرد از دوستانم خواستم تقاضای اجتماعی کنیم و مصرانه بخواهیم همه چیز به روشی، باید کاملاً شفاف، پیگیری شود، رسانهها با متهمین بتوانند گفتگوی آزادانه داشته باشند، دادگاهها نه تنها علنی بلکه مستقیماً از صدا و سیما باید پخش شود، تمام ردههای دولتی مشارکت کننده در آن سرقت باید بهسرعت محاکمه شوند.
پاسخ دوستانم برایم جالب بود؛
جز دردسر چه چیزی عادی میشود؟
مردم چه حمایتی خواهند کرد؟
به هیچکجا نمیرسیم!
از دزد به شاهدزد شکایت کنیم؟
و پاسخهایی اینچنینی...
ما بیمار شدهایم.
برای این بیماری باید علاجی پیدا کنیم.
در اسرائیل هنوز درگیریهای سنگین جریان دارد، دادگاه نتانیاهو مجددا آغاز بهکار کرده.
سارکوزی رئیسجمهور سابق فرانسه هماینک در زندان است.
ترامپ هر روز به دادگاهی احضار میشود.
ما از دنیا به گوشهای افتاده، دزدیهای تاریخی را تبدیل به جوک و لطیفه میکنیم!
این رفتار ما ایرانیان هیچ دوربین مخفیای نیاز ندارد.
مردم ایران، به سخیفترین رفتارهای اجتماعی دچار شدهاند.
تمام روشنفکران ما مقصرند.
تمام احزاب ما مقصرند.
تمام نویسندگان و رسانههای ما مقصرند.
و تک تک ما مردم باید بپذیریم بیماریم!
یک بیماری سخت.
که باید بگردیم و دلایلش را پیدا کنید.
انکار این بیماری چاره نیست.
تنها با پذیرفتن آنست که میتوانیم بدنبال درمانش باشیم.
آنکه تصور میکند امروز دچار این بیماری نیست، دو بیماری بسیار سخت دارد؛
هم نسبت به سرنوشت خود و کشورش بیتفاوت شده، و هم خود را فریب میدهد که سالم است!
@ghomeishi3
Forwarded from .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕ انقلابی که #زنان را بهشکلی میلیونی از خانه به عرصهٔ اجتماع کشاند، با گذشت زمان انواع محرومیتها و تبعیضها را به آنان تحمیل کرد. این روند متناقض (سیاسی-اجتماعیشدن توام با سختگیریهای طالبانی) زنان ایرانی را ناراضی و معترض و به نیرویی #رهاییبخش تبدیل کرده است.
#توییت
🆔️@MostafaTajzadeh
🆔️@policyonline123
#توییت
🆔️@MostafaTajzadeh
🆔️@policyonline123
دعوا سر لحاف ملا
#رضارضائی. ۱۴۰۲/۹/۱۶
دعوا سر لحاف ملا است یا ارث عظما؟
#غزه، تتلو، #چای_دبش و #میدان_گازی_آرش، همه از حوادث و اتفاقات اخیر است که افکار عمومی و احساسات مردم را بر انگیخت و فضای رسانهای را مشغول و واکنشهای حاکمیتی و مردمی را در پی داشت؛ اما چه میشود کرد که ما ایرانیها با داستان و ضربالمثل برآمده از آن به نام"دعوا سر لحاف ملا" آشنا هستیم و بیاختیار به این فکر میافتیم که نکند، فریب و خدعهای برای به غارت بردن متاع بالاتری است.
در واقع وقتی خزانه خالی، سفرهی مردم تهی و بازار کساد و بانکها و بورس به غارت رفته و اموال مصادره شده هپولی شده، به نظر میرسد که لحافی برای ملا نمانده که بر سر آن دعوا باشد؛ اما حتماً در ایران چیزی هست که ارزش اینهمه افشای فساد و فریاد از گرانی و تحریم و بیخیالی برای میدان گازی آرش را دارد تا ذهن مردم منحرف شود.
بهخاطر داشته باشیم که ایران دارای منابع و ذخائر زیر زمینی و روزمینی، موقعیت ژئوپلیتیکی منطقهای، نیروی انسانی جوان و ماهر، و از همه مهمتر حاکمیت جدا شده از بدنهی مردمی است.
از سوی دیگر ایران کشوری است که قادر به حفظ امنیت مرزی و داخلی خود (به هر قیمت و با هر وسیلهای) هست، قادر به استفاده از دانشمندان و نخبگان خود در مراکز علمی و تحقیقاتی هست، قادر به سرگرمکردن اساتید و فرهیختگان هست، قادر به فریب و انحراف اذهان عمومی هست، برخوردار از حمایتهای برخی از دول قدرتمند منطقهای و فرامنطقهای هست، دارای مردمی دینباور و ارزشمدار و صبور و قناعتپیشه نیز هست.
به عبارت سادهتر ایران هم استعداد بالقوه و هم بالفعل برای غارتشدن طولانیمدت را دارد و تنها مشکل برای دزدان لحاف ملا این است که ایران دارای پیشینه و تاریخ و فرهنگ غنی نیز هست؛ یعنی مردانی چون ابو لؤلؤ، ابومسلم خراسانی، عمر خیام، فردوسی داشته و هم اکنون نیز مردانی چون خاتمی، میرحسین موسوی، تاجزاده، نصیری، حائری، قمیشی و هزاران جوان جانبرکف و دختران تحولخواه و زنان مبارز دارد.
این بدان معنا است که ایران کشوری نیست که بتوان بهسادگی بر آن استیلای مستبدانه یا غارتگری موذیانه یا چپاول رذیلانه داشت. ایران کشوری نیست که بتوان در درازمدت اموالش را با #دزدی و #اختلاس و #رانت برد و لحاف بر سر بکشد؛ بلکه چون شیری در کمینگاه و چون زلزلهای 12 ریشتری است که بزودی به خیزش و غرش در می آید.
این هشدار نه برای دزدان لحاف ملا است و نه آنان که ملت را از ۱۴۰۳ سخت با مالیات های کمر شکن می ترسانند بلکه برای اعلام بیدار باش به اساتید، فرهیختگان، آزادگان، نخبگان، هوشیاران، آزادیخواهان و اصحاب اهل قلم است که بدانند ایران در معرض غارت برنامه ریزی شدهی مستمر قرار گرفته و راهی جز نهضت بیداری و چارهای جز مقابله با ضحاک ماردوش نیست.
پاینده باد ایران آزاد و آباد
#رضارضائی. ۱۴۰۲/۹/۱۶
دعوا سر لحاف ملا است یا ارث عظما؟
#غزه، تتلو، #چای_دبش و #میدان_گازی_آرش، همه از حوادث و اتفاقات اخیر است که افکار عمومی و احساسات مردم را بر انگیخت و فضای رسانهای را مشغول و واکنشهای حاکمیتی و مردمی را در پی داشت؛ اما چه میشود کرد که ما ایرانیها با داستان و ضربالمثل برآمده از آن به نام"دعوا سر لحاف ملا" آشنا هستیم و بیاختیار به این فکر میافتیم که نکند، فریب و خدعهای برای به غارت بردن متاع بالاتری است.
در واقع وقتی خزانه خالی، سفرهی مردم تهی و بازار کساد و بانکها و بورس به غارت رفته و اموال مصادره شده هپولی شده، به نظر میرسد که لحافی برای ملا نمانده که بر سر آن دعوا باشد؛ اما حتماً در ایران چیزی هست که ارزش اینهمه افشای فساد و فریاد از گرانی و تحریم و بیخیالی برای میدان گازی آرش را دارد تا ذهن مردم منحرف شود.
بهخاطر داشته باشیم که ایران دارای منابع و ذخائر زیر زمینی و روزمینی، موقعیت ژئوپلیتیکی منطقهای، نیروی انسانی جوان و ماهر، و از همه مهمتر حاکمیت جدا شده از بدنهی مردمی است.
از سوی دیگر ایران کشوری است که قادر به حفظ امنیت مرزی و داخلی خود (به هر قیمت و با هر وسیلهای) هست، قادر به استفاده از دانشمندان و نخبگان خود در مراکز علمی و تحقیقاتی هست، قادر به سرگرمکردن اساتید و فرهیختگان هست، قادر به فریب و انحراف اذهان عمومی هست، برخوردار از حمایتهای برخی از دول قدرتمند منطقهای و فرامنطقهای هست، دارای مردمی دینباور و ارزشمدار و صبور و قناعتپیشه نیز هست.
به عبارت سادهتر ایران هم استعداد بالقوه و هم بالفعل برای غارتشدن طولانیمدت را دارد و تنها مشکل برای دزدان لحاف ملا این است که ایران دارای پیشینه و تاریخ و فرهنگ غنی نیز هست؛ یعنی مردانی چون ابو لؤلؤ، ابومسلم خراسانی، عمر خیام، فردوسی داشته و هم اکنون نیز مردانی چون خاتمی، میرحسین موسوی، تاجزاده، نصیری، حائری، قمیشی و هزاران جوان جانبرکف و دختران تحولخواه و زنان مبارز دارد.
این بدان معنا است که ایران کشوری نیست که بتوان بهسادگی بر آن استیلای مستبدانه یا غارتگری موذیانه یا چپاول رذیلانه داشت. ایران کشوری نیست که بتوان در درازمدت اموالش را با #دزدی و #اختلاس و #رانت برد و لحاف بر سر بکشد؛ بلکه چون شیری در کمینگاه و چون زلزلهای 12 ریشتری است که بزودی به خیزش و غرش در می آید.
این هشدار نه برای دزدان لحاف ملا است و نه آنان که ملت را از ۱۴۰۳ سخت با مالیات های کمر شکن می ترسانند بلکه برای اعلام بیدار باش به اساتید، فرهیختگان، آزادگان، نخبگان، هوشیاران، آزادیخواهان و اصحاب اهل قلم است که بدانند ایران در معرض غارت برنامه ریزی شدهی مستمر قرار گرفته و راهی جز نهضت بیداری و چارهای جز مقابله با ضحاک ماردوش نیست.
پاینده باد ایران آزاد و آباد
.
🔲🟥 در کانال تلگرامی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنریِ تحلیل و رصد؛ مقالات ذیل را بهقلم دکتر غلامرضا علیزاده خواهید خواند:
🆔 @tahlilvarasad
▪️هماکنون نوبت اکت شجاعانه روشنفکر است، نه وقت کنش بزدلانهی او!
▪️آیا یک داعشی، فرزندش را دوست دارد؟
▪️چرا کشیش گریگوری همه بانوانِ شهر را مالنا میبیند؟
▪️آیا اسقف شهر، بار دیگر شمعدانهای نقرهای را به ژانوالژان خواهید بخشید؟
▪️دقالباب کوبهی درِ معبد متروکه اندیشههای جامعهشناس مینقی
▪️فلانی، چه خوش است لنترانی...!
▪️آبراهامیان چه میگوید؛ آیا خیزش مهسایی شکست خورده است؟
▪️لبخند راهب بودایی و خنجر راسکلنیکوف هرشبِ زالوصفتان
▪️دریغا که اکنون قلم قرمطی را شده رهنمون، وگرنه سرِ قصهگو را به صُلابه میدوختم!
▪️چه سردار و سرباز تازی، که در کورهراه تمیشه تلف شد!
🔳🟦اینها همه، بههمراه صدها فایل قابلِ توجهِ فلسفی، اقتصادی، سینمایی، مفهومی و موسیقایی
🔗لینک ورود به این کانال متفاوت و متنوع⬇️
🆔 @tahlilvarasad
🆔 @tahlilvarasad
🔲🟥 در کانال تلگرامی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنریِ تحلیل و رصد؛ مقالات ذیل را بهقلم دکتر غلامرضا علیزاده خواهید خواند:
🆔 @tahlilvarasad
▪️هماکنون نوبت اکت شجاعانه روشنفکر است، نه وقت کنش بزدلانهی او!
▪️آیا یک داعشی، فرزندش را دوست دارد؟
▪️چرا کشیش گریگوری همه بانوانِ شهر را مالنا میبیند؟
▪️آیا اسقف شهر، بار دیگر شمعدانهای نقرهای را به ژانوالژان خواهید بخشید؟
▪️دقالباب کوبهی درِ معبد متروکه اندیشههای جامعهشناس مینقی
▪️فلانی، چه خوش است لنترانی...!
▪️آبراهامیان چه میگوید؛ آیا خیزش مهسایی شکست خورده است؟
▪️لبخند راهب بودایی و خنجر راسکلنیکوف هرشبِ زالوصفتان
▪️دریغا که اکنون قلم قرمطی را شده رهنمون، وگرنه سرِ قصهگو را به صُلابه میدوختم!
▪️چه سردار و سرباز تازی، که در کورهراه تمیشه تلف شد!
🔳🟦اینها همه، بههمراه صدها فایل قابلِ توجهِ فلسفی، اقتصادی، سینمایی، مفهومی و موسیقایی
🔗لینک ورود به این کانال متفاوت و متنوع⬇️
🆔 @tahlilvarasad
🆔 @tahlilvarasad
Forwarded from شوکرانی (محمدحسین روانبخش)
🔴 سقوط افتخارآمیز!
🔸 پدری را تصور کنید که از میان وسایل پسرش چند هزار میلیارد تومان مال دزدی پیدا کرده و آن را جزو افتخارات خود میداند؛ در جمع دوستان و بیگانگان فریاد میزند که ببینید من چه پدر فداکار و شایستهای هستم. کدامیک از شما فقط چند تومان اموال دزدی از پسرتان پیدا کردهاید؟ هیچکدام! من چند تن پیدا کردهام و رکوردی زدهام که در جهان بینظیرم. به این پدر بیلیاقت چه باید گفت؛ او که این نکتهی بدیهی را نمیداند وظیفهی شایستهی پدری یعنی تربیت فرزندی که صالح باشد، و کشف اینکه پسرت سردستهی باند سرقت است، نه تنها افتخار ندارد، بلکه اگر پدری از شرم آن بمیرد، حق دارد!
🔸 این واقعیت یک پدر خانواده است ولی اگر شبیه این ماجرا برای رئیس دولتی پیش بیاید که در مجموعهاش چند میلیارد دلار فساد کشف شود، آیا ادعای اینکه ما خودمان آن را کشف کردیم افتخار دارد؟! آیا باید سوت و کف زد برای اینکه چنان مجموعهای دارد که امکان و فرصت و بیباکی چنین افسادی در آن وجود دارد؟ ما دربارهی پدری که تنها مسئولیت یک خانواده کوچک را بر عهده دارد، چنان قضاوت میکردیم و به حال خانوادهاش تاسف میخوردیم، اما چه باید گفت دربارهی ملتی که صدرنشین دولتش بدون خجالت به چنین چیزی افتخار میکند؟!
🔸( رئیسی در مراسم روز دانشجو: تمام کسانی که به نام دولت کار میکنند باید نسبت به فساد حساسیت داشته باشند. در گزارش اخیر فساد در واردات چای، نخست دولت پیشقدم شد و شناسایی و پیگیری کرد و دست اندرکاران را عزل و پرونده را به دست دستگاه قضا سپرد./ کف زدن حضار! )
🖋 محمدحسین روانبخش
@shoukarani
🔸 پدری را تصور کنید که از میان وسایل پسرش چند هزار میلیارد تومان مال دزدی پیدا کرده و آن را جزو افتخارات خود میداند؛ در جمع دوستان و بیگانگان فریاد میزند که ببینید من چه پدر فداکار و شایستهای هستم. کدامیک از شما فقط چند تومان اموال دزدی از پسرتان پیدا کردهاید؟ هیچکدام! من چند تن پیدا کردهام و رکوردی زدهام که در جهان بینظیرم. به این پدر بیلیاقت چه باید گفت؛ او که این نکتهی بدیهی را نمیداند وظیفهی شایستهی پدری یعنی تربیت فرزندی که صالح باشد، و کشف اینکه پسرت سردستهی باند سرقت است، نه تنها افتخار ندارد، بلکه اگر پدری از شرم آن بمیرد، حق دارد!
🔸 این واقعیت یک پدر خانواده است ولی اگر شبیه این ماجرا برای رئیس دولتی پیش بیاید که در مجموعهاش چند میلیارد دلار فساد کشف شود، آیا ادعای اینکه ما خودمان آن را کشف کردیم افتخار دارد؟! آیا باید سوت و کف زد برای اینکه چنان مجموعهای دارد که امکان و فرصت و بیباکی چنین افسادی در آن وجود دارد؟ ما دربارهی پدری که تنها مسئولیت یک خانواده کوچک را بر عهده دارد، چنان قضاوت میکردیم و به حال خانوادهاش تاسف میخوردیم، اما چه باید گفت دربارهی ملتی که صدرنشین دولتش بدون خجالت به چنین چیزی افتخار میکند؟!
🔸( رئیسی در مراسم روز دانشجو: تمام کسانی که به نام دولت کار میکنند باید نسبت به فساد حساسیت داشته باشند. در گزارش اخیر فساد در واردات چای، نخست دولت پیشقدم شد و شناسایی و پیگیری کرد و دست اندرکاران را عزل و پرونده را به دست دستگاه قضا سپرد./ کف زدن حضار! )
🖋 محمدحسین روانبخش
@shoukarani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با خوردن عسل طبیعی سالم زندگی کنید
عسل با کیفیت و با نازل ترین قیمت را از ما بخواهید
برگرفته از کوهستان های #سقز
روش سفارش:
پیام با واتساپ/ ایتا/تلگرام
09186564769خدامرادی
عسل با کیفیت و با نازل ترین قیمت را از ما بخواهید
برگرفته از کوهستان های #سقز
روش سفارش:
پیام با واتساپ/ ایتا/تلگرام
09186564769خدامرادی
نفسم گرفت از این شهر!
✍ حبیب رمضانخانی
از شدت آلودگی، چشمم تار و نفسم تنگ شده. ایستگاه اتوبوس دمی می نشینم. ساعت دو بعد از ظهر است و دانش آموزان یک مدرسه تیزهوشان به ایستگاه می رسند.
یکی از آن گفت، راستی بچه ها رادین هم رفت استرالیا!
یکی که بی قرار است و مرتب ساعت خود را چک می کند، گفت: خوشبحالش!
پرهام نامی که ماسک بر صورت دارد، گفت: آره، رفت. همکلاسیم بود. بیچاره مادرش گفته بود با رفتن تک فرزندم، من دق میکنم!
اما جمله دردناک آخر را سینا گفت: همه دارن میرن، بمونه که چیکار کنه؟ پدر و مادر من هم مخالف رفتنم هستند. ولی بهشون گفتم اگه یه روز امکانش باشه از این کشور بیرون برم، دوست دارم برای همیشه بلیتم یکطرفه باشه!
این جمله را که شنیدم انگار دنیا روی سرم هوار شد. در آن تیرگی روز که یحتمل برای این دانش آموزان تداعی آینده اشان بود، راه خود را پیش گرفتم و کل مسیر بغض کرده و به این فکر می کردم، چه شد که به اینجا رسیدیم؟ چه شد که آغوش وطن آنقدر تنگ آمد که دیگر فرزندانش دلگرمی و امیدی از آن نمی گیرند که مجبورند برای داشتن یک زندگی عادی، غم غربت و رنج آوارگی را به جان خریده و رفتن را به ماندن ترجیح دهند؟ چه می کشند این پدر و مادرها و ایران مظلوم ما، از پی فراق جگر گوشه ها و پاره های تن خود؟ و نهایت چقدر مسئولی باید تهی از مهر و دغدغه وطن باشد، که این وضعیت را ببینید، در توانش باشد، ولی اقدامی برای رفع این فاجعه نکند!
@nasiri1342238
✍ حبیب رمضانخانی
از شدت آلودگی، چشمم تار و نفسم تنگ شده. ایستگاه اتوبوس دمی می نشینم. ساعت دو بعد از ظهر است و دانش آموزان یک مدرسه تیزهوشان به ایستگاه می رسند.
یکی از آن گفت، راستی بچه ها رادین هم رفت استرالیا!
یکی که بی قرار است و مرتب ساعت خود را چک می کند، گفت: خوشبحالش!
پرهام نامی که ماسک بر صورت دارد، گفت: آره، رفت. همکلاسیم بود. بیچاره مادرش گفته بود با رفتن تک فرزندم، من دق میکنم!
اما جمله دردناک آخر را سینا گفت: همه دارن میرن، بمونه که چیکار کنه؟ پدر و مادر من هم مخالف رفتنم هستند. ولی بهشون گفتم اگه یه روز امکانش باشه از این کشور بیرون برم، دوست دارم برای همیشه بلیتم یکطرفه باشه!
این جمله را که شنیدم انگار دنیا روی سرم هوار شد. در آن تیرگی روز که یحتمل برای این دانش آموزان تداعی آینده اشان بود، راه خود را پیش گرفتم و کل مسیر بغض کرده و به این فکر می کردم، چه شد که به اینجا رسیدیم؟ چه شد که آغوش وطن آنقدر تنگ آمد که دیگر فرزندانش دلگرمی و امیدی از آن نمی گیرند که مجبورند برای داشتن یک زندگی عادی، غم غربت و رنج آوارگی را به جان خریده و رفتن را به ماندن ترجیح دهند؟ چه می کشند این پدر و مادرها و ایران مظلوم ما، از پی فراق جگر گوشه ها و پاره های تن خود؟ و نهایت چقدر مسئولی باید تهی از مهر و دغدغه وطن باشد، که این وضعیت را ببینید، در توانش باشد، ولی اقدامی برای رفع این فاجعه نکند!
@nasiri1342238
📚 کتابفروشی "یار وفادار من"
✏️ اساتید، پژوهشگران و کتاب دوستان عزیز؛
عرضه تخصصی کتاب
♦️ادبیات، تاریخ، فلسفه، هنر و رمان♦️
"کمیاب و نایاب"
📖 معرفی روزانه بیش از ۱۵ عنوان کتاب ارزشمند؛
🕰 هرشب راس ساعت ۲۰:۳۰َ
💰 با قیمتهای بسیار مناسب
"حداقل ۳۵٪ کمتر از قیمت روز"
🔻لینک کانال تلگرامی کتاب بلخ🔻
@YareVafadarMan
@YareVafadarMan
@YareVafadarMan
🔻ارتباط با ادمین🔻
@YareVafadar1
✏️ اساتید، پژوهشگران و کتاب دوستان عزیز؛
عرضه تخصصی کتاب
♦️ادبیات، تاریخ، فلسفه، هنر و رمان♦️
"کمیاب و نایاب"
📖 معرفی روزانه بیش از ۱۵ عنوان کتاب ارزشمند؛
🕰 هرشب راس ساعت ۲۰:۳۰َ
💰 با قیمتهای بسیار مناسب
"حداقل ۳۵٪ کمتر از قیمت روز"
🔻لینک کانال تلگرامی کتاب بلخ🔻
@YareVafadarMan
@YareVafadarMan
@YareVafadarMan
🔻ارتباط با ادمین🔻
@YareVafadar1
Forwarded from بیژن اشتری
عالیجناب سولژنیتسین چهل و پنج سال پیش به رهبران شوروی توصیهای کرد برای اصلاح عملکرد غلطشان. خوشبختانه رهبران شوروی به این توصیه گوش نکردند و ساقط شدند و جهان را از شر خود رهانیدند.سولژنیتسین گفت:
آقایان عرض اندام در صحنه جهانی را داوطلبانه رها کنید و به رتق و فتق امور داخلی بپردازید. بیائید کمی از خیال پردازی نافرجام در عرصه سیاست خارجی دست بردارید...از این مسابقه چشمگیر،اما بی حاصل،در عرصه فضایی و تسلیحاتی دست بردارید.از مسلح کردن خودمان و دیگران دست بردارید و در عوض توجه خود را معطوف سازندگی کشورمان کنید....امروز برای ملت ما آبادانی و توسعه اقتصاد ملی بسیار مهمتر از گسترش نفوذ در خارج کشور است.به گواهی تاریخ، کشورهایی که سازنده امپراتوری ها بودهاند همواره زیان اخلاقی دیدهاند....رهبران ما حق ندارند که به دنبال اهداف انترناسیونالیستی باشند و سرمایه های ملی را صرف آن کنند،در حالی که ملت خودمان اخلاقا رو به تباهی و انحطاط میرود.....تکرار میکنم نباید بیش از این در پی رویای عظمت طلبانهی فتح جهان باشید.باید برای همیشه از این هدف ها چشم بپوشید وگرنه عاقبت روزی همه چیز بر سرمان خراب خواهد شد.قاره ها و کشورها سر جای خودشان باقی میمانند،شما نمیتوانید از مسکو برای آنها تعیین تکلیف کنید ...شما باید حل مسائل داخلی را در سرلوحه کارهای خودتان قرار بدهید و به رشد سالم و اخلاقی ملت بیندیشید....به فکر تربیت کودکان و نجات آب و خاک روسیه و سالم سازی محیط زیست باشید نه در بند تسخیر فضا و رسالت من درآوردی جهانی....
از کتاب «به زمامداران شوروی» نوشته سولژنیتسین ترجمه دکتر رضا.
بیژن اشتری
Instagram
@bijan_ashtari
آقایان عرض اندام در صحنه جهانی را داوطلبانه رها کنید و به رتق و فتق امور داخلی بپردازید. بیائید کمی از خیال پردازی نافرجام در عرصه سیاست خارجی دست بردارید...از این مسابقه چشمگیر،اما بی حاصل،در عرصه فضایی و تسلیحاتی دست بردارید.از مسلح کردن خودمان و دیگران دست بردارید و در عوض توجه خود را معطوف سازندگی کشورمان کنید....امروز برای ملت ما آبادانی و توسعه اقتصاد ملی بسیار مهمتر از گسترش نفوذ در خارج کشور است.به گواهی تاریخ، کشورهایی که سازنده امپراتوری ها بودهاند همواره زیان اخلاقی دیدهاند....رهبران ما حق ندارند که به دنبال اهداف انترناسیونالیستی باشند و سرمایه های ملی را صرف آن کنند،در حالی که ملت خودمان اخلاقا رو به تباهی و انحطاط میرود.....تکرار میکنم نباید بیش از این در پی رویای عظمت طلبانهی فتح جهان باشید.باید برای همیشه از این هدف ها چشم بپوشید وگرنه عاقبت روزی همه چیز بر سرمان خراب خواهد شد.قاره ها و کشورها سر جای خودشان باقی میمانند،شما نمیتوانید از مسکو برای آنها تعیین تکلیف کنید ...شما باید حل مسائل داخلی را در سرلوحه کارهای خودتان قرار بدهید و به رشد سالم و اخلاقی ملت بیندیشید....به فکر تربیت کودکان و نجات آب و خاک روسیه و سالم سازی محیط زیست باشید نه در بند تسخیر فضا و رسالت من درآوردی جهانی....
از کتاب «به زمامداران شوروی» نوشته سولژنیتسین ترجمه دکتر رضا.
بیژن اشتری
@bijan_ashtari
📌 یاسرجبرائیلی این توییت را دوم اردیبهشت ۱۴۰۰ زده که قیمت مرغ ۲۴۹۰۰ تومان بوده ؛امروز نرخ در میادین ۷۶۵۰۰ تومان است!
🔴فلش بک
🕵♂@Aghaye_Eghtesad
🔴فلش بک
🕵♂@Aghaye_Eghtesad