گیاهان به خصوص درختچه های همیشه سبز در تغییر روحیه انسان های مدرن و شهرنشین که اغلب اوقات از طبیعت دور هستند بسیار موثر است. اگر خانه یا محل کار شما حیاط دارد ایجاد این فضای زیبا و جذاب برای شما بسیار سادهتر خواهد بود و میتوانید با ساخت باغچه و کاشت گل و گیاه در آن از داشتن فضایی سرسبز و زیبا در محیط خانه خود لذت ببرید. ما انواع گل و گیاه فضای بیرونی را برای شما فراهم می کنیم.
- انواع شمشاد
-انواع کاج و سرو
- انواع درخچه های زینتی سایز بزرگ
نیازهای مربوط به گیاهان فضای باز را با ما مطرح کنید:
تماس با خانم حمیدی (گلستان کلیسه):
@meliseh1
بازدید از سایت:
https://toto.ir/flowershop/outdoor-plants
- انواع شمشاد
-انواع کاج و سرو
- انواع درخچه های زینتی سایز بزرگ
نیازهای مربوط به گیاهان فضای باز را با ما مطرح کنید:
تماس با خانم حمیدی (گلستان کلیسه):
@meliseh1
بازدید از سایت:
https://toto.ir/flowershop/outdoor-plants
ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
◀️ متن روان نویسی شده کتاب "تنبیه الأمة و تنزیه الملة"، نوشته آیت الله محمد حسین نایینی - ۲۷ ✍مهدی نصیری فهرست محتوای فصل های پنجگانه کتاب بدین شرح است: فصل اول: حکومت حقیقی در اسلام و سایر شریعتها و ادیان الهی و بلکه در نزد همه حکیمان و خردمندان غیرمتدین…
◀️ متن روان نویسی شده کتاب "تنبیه الأمة و تنزیه الملة"، نوشته آیت الله محمد حسین نایینی - ۲۸
✍مهدی نصیری
فصل اول:
حقیقت حکومت نزد ادیان و خردمندان
در این موضوع دو مطلب و مقام وجود دارد:
۱. در همه شرایع و ادیان امر حکمرانی محدود و مشروط است و حکومت موظف به تامین مصالح و منافع عمومی است.
۲. میزان محدودیت حکومت
مقام اول: محدود بودن و تامین مصالح و منافع ، حقیقت حکومت
از آنچه در مقدمه توضیح دادیم روشن شد که فلسفه وجودی حکومت و تاسیس ساختارها و مالیات گیری و دیگر امور به منظور انتظام دادن به مسائل کشور و تامین مصالح عمومی است و نه برای تامین شهوتها و منافع حاکمان گرگ صفت آدمی خوار و به بندگی و بردگی کشاندن ملت، تحت حکمرانی خودسرانه آنها.
و بر همین اساس در هر دین و آیین و بلکه نزد هر خردمندی، چه در حکومت کاملا عادلانه و یا در حکومتهای مشروطه، وظیفه حاکمیت امانتداری و ایجاد امنیت و تامین منافع مردم است و نه سلطه گری و احساس مالکیت بر مردم و کشور و حکمرانیِ بدون قانون و دلبخواهی.
حکمرانی از جهتی مانند تولیت و سرپرستی اموال وقف است که متولی باید آنها را به درستی سرپرستی کند و سامان دهد و منافع مشترک کسانی را که بر آنها وقف شده، به نحو عادلانه توزیع و هزینه کند نه آن که مانند اموال شخصی خود هر گونه که خواست با آنها رفتارط کند
و از همین روست که در زبان امامان و علمای اسلامی، به حاکم و سلطان ولیّ و والی و راعی گفته می شود و ملت را به رعیت تعبیر کرده اند و از همین جهت است که حقیقت حکومت عبارت است از «ولایت بر حفظ و نظم و به سان شبانی گله است»، و از همین جهت محتاج نصب الهی که مالک حقیقی هستی و ولیّ بالذات و اعطاء کننده ولایتها و قدرتهاست، می باشد که بحث پیرامون آن به مبحث امامت در علم کلام مربوط می شود.
{نقد:
۱. پیامبر اکرم ص در روایتی فرموده اند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» (ارشاد القلوب ج ۱ ص ۱۸۴) (همه شما نگهبان و مسئول در برابر رعیت و حیطه مسئولیت خود هستید)
در کتب لغت برای راعی چند معنا ذکر شده که یکی از آنها
شبان می باشد و دیگر معانی آن عبارت است از نگهبان، سرپرست، امیر، حاکم و والی. اما عده ای از جمله نایینی به معنای شبانی توجه کرده اند و به تبع آن رعیت را گله معنا کرده اند و البته این نسبتی با تلقی قران و اهل بیت ع از ناس و مردم وامت ندارد و متناسب با تلقی استبدادی از حکومت است که نایینی خود تمام قد به نقد آن می پردازد اما در اینجا دچار خطا می شود. توجه به معنای تحت اللفظی خود روایت نافی معنای شبان و رمه از راعی و رعیت است، چرا که سخن از راعی بودنِ همگانی است و این که همه به اندازه ظرفیت و جایگاه اجتماعی خود مسئول و والی هستند و این معنا با رمه و گله دانستن مردم نسبتی ندارد، چه آن که گوسفندان نمی توانند مسئول قلمداد شوند بلکه به معنای جامعه رشید و توسعه یافته ای است که همه شهروندانش سهیم در امر سیاست و حکمرانی هستند.
۲. گر چه انبیاء و امامان معصوم منتخب و برگزیده از جانب خداوند برای امر هدایت و حاکمیت هستند اما بر اساس مبانی متقن عقلی و نقلی، امامت و حاکمیت آنان بر جامعه تحمیل نمی شود و تا رضایت اکثریت جامعه را جلب نکنند، مجاز به حکمرانی نیستند و پس از به دست گرفتن قدرت هم باید کاملا به امر رضایت و خواست جمهور اعتنا داشته باشند. البته نایینی به این موضوع توجه دارد و برای اثبات مشروطه بودن حکمرانی به سیره نبوی ص و علوی ع استناد می کند اما این که رضایت مردم را جزئی از شرط مشروعیت حکمرانی حتی پیامبران و امامان بداند، از مطالب او به طور صریح فهمیده نمی شود.}
ادامه دارد
#کتاب_تنبیه_الأمة_و_تنزیه_الملة
@nasiri1342238
✍مهدی نصیری
فصل اول:
حقیقت حکومت نزد ادیان و خردمندان
در این موضوع دو مطلب و مقام وجود دارد:
۱. در همه شرایع و ادیان امر حکمرانی محدود و مشروط است و حکومت موظف به تامین مصالح و منافع عمومی است.
۲. میزان محدودیت حکومت
مقام اول: محدود بودن و تامین مصالح و منافع ، حقیقت حکومت
از آنچه در مقدمه توضیح دادیم روشن شد که فلسفه وجودی حکومت و تاسیس ساختارها و مالیات گیری و دیگر امور به منظور انتظام دادن به مسائل کشور و تامین مصالح عمومی است و نه برای تامین شهوتها و منافع حاکمان گرگ صفت آدمی خوار و به بندگی و بردگی کشاندن ملت، تحت حکمرانی خودسرانه آنها.
و بر همین اساس در هر دین و آیین و بلکه نزد هر خردمندی، چه در حکومت کاملا عادلانه و یا در حکومتهای مشروطه، وظیفه حاکمیت امانتداری و ایجاد امنیت و تامین منافع مردم است و نه سلطه گری و احساس مالکیت بر مردم و کشور و حکمرانیِ بدون قانون و دلبخواهی.
حکمرانی از جهتی مانند تولیت و سرپرستی اموال وقف است که متولی باید آنها را به درستی سرپرستی کند و سامان دهد و منافع مشترک کسانی را که بر آنها وقف شده، به نحو عادلانه توزیع و هزینه کند نه آن که مانند اموال شخصی خود هر گونه که خواست با آنها رفتارط کند
و از همین روست که در زبان امامان و علمای اسلامی، به حاکم و سلطان ولیّ و والی و راعی گفته می شود و ملت را به رعیت تعبیر کرده اند و از همین جهت است که حقیقت حکومت عبارت است از «ولایت بر حفظ و نظم و به سان شبانی گله است»، و از همین جهت محتاج نصب الهی که مالک حقیقی هستی و ولیّ بالذات و اعطاء کننده ولایتها و قدرتهاست، می باشد که بحث پیرامون آن به مبحث امامت در علم کلام مربوط می شود.
{نقد:
۱. پیامبر اکرم ص در روایتی فرموده اند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» (ارشاد القلوب ج ۱ ص ۱۸۴) (همه شما نگهبان و مسئول در برابر رعیت و حیطه مسئولیت خود هستید)
در کتب لغت برای راعی چند معنا ذکر شده که یکی از آنها
شبان می باشد و دیگر معانی آن عبارت است از نگهبان، سرپرست، امیر، حاکم و والی. اما عده ای از جمله نایینی به معنای شبانی توجه کرده اند و به تبع آن رعیت را گله معنا کرده اند و البته این نسبتی با تلقی قران و اهل بیت ع از ناس و مردم وامت ندارد و متناسب با تلقی استبدادی از حکومت است که نایینی خود تمام قد به نقد آن می پردازد اما در اینجا دچار خطا می شود. توجه به معنای تحت اللفظی خود روایت نافی معنای شبان و رمه از راعی و رعیت است، چرا که سخن از راعی بودنِ همگانی است و این که همه به اندازه ظرفیت و جایگاه اجتماعی خود مسئول و والی هستند و این معنا با رمه و گله دانستن مردم نسبتی ندارد، چه آن که گوسفندان نمی توانند مسئول قلمداد شوند بلکه به معنای جامعه رشید و توسعه یافته ای است که همه شهروندانش سهیم در امر سیاست و حکمرانی هستند.
۲. گر چه انبیاء و امامان معصوم منتخب و برگزیده از جانب خداوند برای امر هدایت و حاکمیت هستند اما بر اساس مبانی متقن عقلی و نقلی، امامت و حاکمیت آنان بر جامعه تحمیل نمی شود و تا رضایت اکثریت جامعه را جلب نکنند، مجاز به حکمرانی نیستند و پس از به دست گرفتن قدرت هم باید کاملا به امر رضایت و خواست جمهور اعتنا داشته باشند. البته نایینی به این موضوع توجه دارد و برای اثبات مشروطه بودن حکمرانی به سیره نبوی ص و علوی ع استناد می کند اما این که رضایت مردم را جزئی از شرط مشروعیت حکمرانی حتی پیامبران و امامان بداند، از مطالب او به طور صریح فهمیده نمی شود.}
ادامه دارد
#کتاب_تنبیه_الأمة_و_تنزیه_الملة
@nasiri1342238
عبدالله مومنی صبح امروز بازداشت شد.
مومنی از شرکت کنندگان در نشست کلابهاوسی گفتگو برای نجات ایران بوده است.
عبدالله مؤمنی فعال سیاسی و رئیس سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت و سخنگوی ادوار تحکیم وحدت بوده است.
وی سابقهٔ چندین بار بازداشت و تحمل زندان را به خاطر فعالیتهای سیاسی خود دارد.
مومنی که از بازداشت شدگان انتخابات سال ۸۸ می باشد ، پس از سه ماه بیخبری مطلق و شکنجه و انفرادی در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب به شش سال زندان محکوم شد.
وی در طی مدت پنج سال زندان یکبار به مرخصی آمد و چهارسال را بدون یک روز مرخصی سپری کرد. عبدالله مؤمنی در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۲ پس از گذراندن پنج سال محکومیت زندان، از زندان اوین آزاد شد.
عبدالله مومنی در سال ۸۹ در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی در اعتراض به آنچه در زندان در این مدت بر او گذشته بود به شرح گوشههایی از شرایط زندان از جمله «شکنجه» و «اعتراف گیری اجباری» پرداخته و از «عدم استقلال دستگاه قضا» در مقابل بازجویان انتقاد کرده بود.
وی در نامه اذعان کرده بود که وقتی در زندان اوین، اظهارات رهبری را در تلویزیون در مورد «حجت بودن» اعترافات افراد در دادگاهها علیه خود، شنیده است ، به همین دلیل تصمیم به نوشتن این نامه گرفته است.
مومنی در نامه طولانی خود به شرح «شکنجههایی» که بر او روا شده از جمله «هتاکی و فحاشی، ضرب و جرح شدید، اقدام به خفه کردن تا حد بیهوشی، نگهداشتن سر زندانی در کاسه توالت، حبس در سلول انفرادی به مدت ۸۶ روز، تهدید مکرر به اعدام، تهدید به آزار و اذیت جنسی، وادار شدن توسط بازجویان به تمرین برای اعترافات ساختگی» اشاره میکند.
وی در توضیح وضعیت نامناسب سلول خود، ضمن اشاره به آلودگی محل به ابعاد کوچک آن، ۱.۶ در ۲.۲۰ متر، اشاره میکند و می افزاید: «وضعیت سلول به شکلی بود که جهت قبله به سمت سطل فلزی مذکور بوده و فاصله سجدهگاه زندانی با آن حدود یک وجب بود و نورافکنی هم ۲۴ ساعته روشن بود تا مبادا زندانی هوس خواب در سر بپرورد».
عبدالله مؤمنی در ادامه و در توضیح وضعیت بازجویی می نویسد: «چندین بار آن چنان بازجوی پرونده، گلویم را تا حد خفگی میفشرد که بیهوش بر زمین میافتادم».
وی همچنین به «جلسات بازجویی چند ساعته»، «ایستادن بر روی یکپا» و «ضرب و شتم و سیلیهای پیاپی» اشاره میکند و مینویسد که «فشارها و آزار ناشی از عدم اطاعت از خواست بازجویان» گاهی باعث میشد تا در حین بازجویی از هوش برود.
به نوشته آقای مؤمنی، هدف بازجوییها تنها یک چیز بود؛ «بریدن زندانی و اعتراف او به آنچه بازجو میخواهد».
وی میافزاید: زمانی که این نحو از اعتراف گیری را مورد سوال قرار داده است، بازجویان پاسخ دادهاند که «به گفته بنیانگذار انقلاب، حفظ نظام از اوجب واجبات است».
این فعال سیاسی در نامه خود می نویسد: در ماه اول بازجویی مدام این جمله را از زبان بازجوها میشنیدم که «خونی ریخته شده و نظام ترک برداشته و خیلی از شماها باید اعدام شوید و شاکی شما نیز نظام است». هر بار نیز که در بازجویی مطابق میل بازجو و به تعبیر آنها مطابق مصلحت نظام پاسخ نمیگفتم، گفته میشد که «یا جواب باید مطابق آنچه باشد که ما میخواهیم یا باید همین برگه بازجویی را بخوری و قورت بدهی» و این فقط تهدید نبود بلکه پس از رد خواستههایشان با زور و فشار برگههای بازجویی به من خورانده میشد».
وی در توضیح بازجویی و «اعترافگیری» از او اضافه میکند که بارها از وی خواسته شده است تا «به داشتن رابطه نامشروع با دیگران» اعتراف کند و مینویسد:یک بار، اصرار بازجویان بر این مسئله به درگیر شدن وی با بازجویان میانجامد و «نتیجه آن فرو کردن سر من در چاه توالت بود، آنچنان که کثافتهای درون توالت به دهان و حلق من وارد و به مرحله خفگی رسیدم».
عبدالله مؤمنی میافزاید که در جریان بازجویی او را به «تکنویسی علیه دوستان و نزدیکان» نیز وادار کردهاند و بازجو در پاسخ به امتناع وی، «علاوه بر ضرب و شتم و سیلیهای پیاپی» گفته است که «باید تکنویسی کنی تا شخصیت کذاییات خرد شود».
وی مینویسد: «آری چنین است رفتارهایی که در چارچوب حکومت ولایی و با توجیه حفظ نظام با منتقدان و مخالفان انجام میشود و این موید این گزاره است که نظام مبتنی بر چنین قرائتی از حکومت دینی تحمل هیچ نوع مخالفت و اعتراض قانونی را هم ندارد».
بازجو به من گفت که در ملاقات با دادستان بگو «وکیل نمیخواهم» و در نهایت این ملاقات نیز در حضور بازجویی که تجربه شکنجههای چند ماهه او بیش از هر چیزی برایم ملموس و باورپذیر بود، انجام پذیرفت و بدیهی است که در این شرایط سخنی برای گفتن با مقام قضایی باقی نمیماند».
@SeyedAhmadShams
مومنی از شرکت کنندگان در نشست کلابهاوسی گفتگو برای نجات ایران بوده است.
عبدالله مؤمنی فعال سیاسی و رئیس سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت و سخنگوی ادوار تحکیم وحدت بوده است.
وی سابقهٔ چندین بار بازداشت و تحمل زندان را به خاطر فعالیتهای سیاسی خود دارد.
مومنی که از بازداشت شدگان انتخابات سال ۸۸ می باشد ، پس از سه ماه بیخبری مطلق و شکنجه و انفرادی در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب به شش سال زندان محکوم شد.
وی در طی مدت پنج سال زندان یکبار به مرخصی آمد و چهارسال را بدون یک روز مرخصی سپری کرد. عبدالله مؤمنی در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۲ پس از گذراندن پنج سال محکومیت زندان، از زندان اوین آزاد شد.
عبدالله مومنی در سال ۸۹ در نامهای به رهبر جمهوری اسلامی در اعتراض به آنچه در زندان در این مدت بر او گذشته بود به شرح گوشههایی از شرایط زندان از جمله «شکنجه» و «اعتراف گیری اجباری» پرداخته و از «عدم استقلال دستگاه قضا» در مقابل بازجویان انتقاد کرده بود.
وی در نامه اذعان کرده بود که وقتی در زندان اوین، اظهارات رهبری را در تلویزیون در مورد «حجت بودن» اعترافات افراد در دادگاهها علیه خود، شنیده است ، به همین دلیل تصمیم به نوشتن این نامه گرفته است.
مومنی در نامه طولانی خود به شرح «شکنجههایی» که بر او روا شده از جمله «هتاکی و فحاشی، ضرب و جرح شدید، اقدام به خفه کردن تا حد بیهوشی، نگهداشتن سر زندانی در کاسه توالت، حبس در سلول انفرادی به مدت ۸۶ روز، تهدید مکرر به اعدام، تهدید به آزار و اذیت جنسی، وادار شدن توسط بازجویان به تمرین برای اعترافات ساختگی» اشاره میکند.
وی در توضیح وضعیت نامناسب سلول خود، ضمن اشاره به آلودگی محل به ابعاد کوچک آن، ۱.۶ در ۲.۲۰ متر، اشاره میکند و می افزاید: «وضعیت سلول به شکلی بود که جهت قبله به سمت سطل فلزی مذکور بوده و فاصله سجدهگاه زندانی با آن حدود یک وجب بود و نورافکنی هم ۲۴ ساعته روشن بود تا مبادا زندانی هوس خواب در سر بپرورد».
عبدالله مؤمنی در ادامه و در توضیح وضعیت بازجویی می نویسد: «چندین بار آن چنان بازجوی پرونده، گلویم را تا حد خفگی میفشرد که بیهوش بر زمین میافتادم».
وی همچنین به «جلسات بازجویی چند ساعته»، «ایستادن بر روی یکپا» و «ضرب و شتم و سیلیهای پیاپی» اشاره میکند و مینویسد که «فشارها و آزار ناشی از عدم اطاعت از خواست بازجویان» گاهی باعث میشد تا در حین بازجویی از هوش برود.
به نوشته آقای مؤمنی، هدف بازجوییها تنها یک چیز بود؛ «بریدن زندانی و اعتراف او به آنچه بازجو میخواهد».
وی میافزاید: زمانی که این نحو از اعتراف گیری را مورد سوال قرار داده است، بازجویان پاسخ دادهاند که «به گفته بنیانگذار انقلاب، حفظ نظام از اوجب واجبات است».
این فعال سیاسی در نامه خود می نویسد: در ماه اول بازجویی مدام این جمله را از زبان بازجوها میشنیدم که «خونی ریخته شده و نظام ترک برداشته و خیلی از شماها باید اعدام شوید و شاکی شما نیز نظام است». هر بار نیز که در بازجویی مطابق میل بازجو و به تعبیر آنها مطابق مصلحت نظام پاسخ نمیگفتم، گفته میشد که «یا جواب باید مطابق آنچه باشد که ما میخواهیم یا باید همین برگه بازجویی را بخوری و قورت بدهی» و این فقط تهدید نبود بلکه پس از رد خواستههایشان با زور و فشار برگههای بازجویی به من خورانده میشد».
وی در توضیح بازجویی و «اعترافگیری» از او اضافه میکند که بارها از وی خواسته شده است تا «به داشتن رابطه نامشروع با دیگران» اعتراف کند و مینویسد:یک بار، اصرار بازجویان بر این مسئله به درگیر شدن وی با بازجویان میانجامد و «نتیجه آن فرو کردن سر من در چاه توالت بود، آنچنان که کثافتهای درون توالت به دهان و حلق من وارد و به مرحله خفگی رسیدم».
عبدالله مؤمنی میافزاید که در جریان بازجویی او را به «تکنویسی علیه دوستان و نزدیکان» نیز وادار کردهاند و بازجو در پاسخ به امتناع وی، «علاوه بر ضرب و شتم و سیلیهای پیاپی» گفته است که «باید تکنویسی کنی تا شخصیت کذاییات خرد شود».
وی مینویسد: «آری چنین است رفتارهایی که در چارچوب حکومت ولایی و با توجیه حفظ نظام با منتقدان و مخالفان انجام میشود و این موید این گزاره است که نظام مبتنی بر چنین قرائتی از حکومت دینی تحمل هیچ نوع مخالفت و اعتراض قانونی را هم ندارد».
بازجو به من گفت که در ملاقات با دادستان بگو «وکیل نمیخواهم» و در نهایت این ملاقات نیز در حضور بازجویی که تجربه شکنجههای چند ماهه او بیش از هر چیزی برایم ملموس و باورپذیر بود، انجام پذیرفت و بدیهی است که در این شرایط سخنی برای گفتن با مقام قضایی باقی نمیماند».
@SeyedAhmadShams
Telegram
کانال تلگرامی سید احمد شمس
عبدالله مومنی صبح امروز بازداشت شد.
مومنی از شرکت کنندگان در نشست کلابهاوسی گفتگو برای نجات ایران بوده است.
عبدالله مؤمنی فعال سیاسی و رئیس سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت و سخنگوی ادوار تحکیم وحدت بوده است.
وی سابقهٔ چندین بار بازداشت و تحمل زندان را…
مومنی از شرکت کنندگان در نشست کلابهاوسی گفتگو برای نجات ایران بوده است.
عبدالله مؤمنی فعال سیاسی و رئیس سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت و سخنگوی ادوار تحکیم وحدت بوده است.
وی سابقهٔ چندین بار بازداشت و تحمل زندان را…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 پارازیت!!
✍شهابالدینحائریشیرازی
🎞جواد لاریجانی: نمیتوان برای اموری که به استقلال مملکت باز میگردد رفراندم برگزار کرد فی المثل برای به رسمیت شناختن کدخدا و نوکری آمریکا...
📌حاشیه
اگر کسی تردیدی دارد در متوقف بودن بهبود اوضاع مملکت بر حل وفصل مسائل با آمریکا، توصیه میکنم دقیقه ۳۰ این گفتگو با دکترجهانگیری را گوش کند.
باعث تأسف است که نقش جوادلاریجانی را در حد پارازیت پائین آوردند.
یعنی برای آنکه درخواست رفراندم برای بهبود روابط با آمریکا را که خواست اغلب مردم و نخبگان است، به نحوی مخدوش کنند از جوادلاریجانی استفاده میکنند!!
تو در فقر وفلاکت این ملت مظلوم شریکی چه آن هنگام که پیوستن به افای تیاف را غیر موثر و غیرضروری دانستی و چه امروز که رابطه معقول با آمریکا را نوکری مینامی.
«روی خطوط آبی کلیک کنید تا به متن یا محتوای مورد نظر بروید»
https://t.me/virayeshe_zehn
✍شهابالدینحائریشیرازی
🎞جواد لاریجانی: نمیتوان برای اموری که به استقلال مملکت باز میگردد رفراندم برگزار کرد فی المثل برای به رسمیت شناختن کدخدا و نوکری آمریکا...
📌حاشیه
اگر کسی تردیدی دارد در متوقف بودن بهبود اوضاع مملکت بر حل وفصل مسائل با آمریکا، توصیه میکنم دقیقه ۳۰ این گفتگو با دکترجهانگیری را گوش کند.
باعث تأسف است که نقش جوادلاریجانی را در حد پارازیت پائین آوردند.
یعنی برای آنکه درخواست رفراندم برای بهبود روابط با آمریکا را که خواست اغلب مردم و نخبگان است، به نحوی مخدوش کنند از جوادلاریجانی استفاده میکنند!!
تو در فقر وفلاکت این ملت مظلوم شریکی چه آن هنگام که پیوستن به افای تیاف را غیر موثر و غیرضروری دانستی و چه امروز که رابطه معقول با آمریکا را نوکری مینامی.
«روی خطوط آبی کلیک کنید تا به متن یا محتوای مورد نظر بروید»
https://t.me/virayeshe_zehn
👈حس بد فریب خوردگی!
اخیرا تعداد محدودی از زنان، آشفته و نگران از کثرت تردد زنان و دختران بدون حجاب در شهر احساس تکلیف شرعی کرده و اسلام را در خطر دیده و حاضر شده اند به صورت افتخاری نقش تذکر دهنده و مدل و مترسک را برای هدایت آنان به عهده گرفته، تا نکند خدای ناکرده در قیامت مورد بازخواست خداوند قرار بگیرند! (تعداد محدود زنان محجبه تحصن کننده و معترض در چند ماه اخیر برای اعتراض به بدپوششی، رفراندمی بسیار معنادار است!)
با احترام به دغدغه این خواهران باید به ایشان گفت، خداوند حتی بر دوش رسولانش نیز تکلیف هدایت مردمان را نگذارده است. وظیفه رسولان ابلاغ پیام خداوند بود و هدایت بندگان به دست خود خداست. پیام حجاب در ۴۴ سال گذشته با تمام وسایل تبلیغی و با بلندترین صدا به همه ابلاغ شده و هیچ کس نیست که آن را نشنیده باشد. نپذیرفتن عده کثیری از مردم به هر دلیلی که باشد و به نظر می رسد اکنون به شکلی از مبارزه تبدیل شده، انتخاب خودشان است و اگر بازخواستی هم باشد بر خداوند است، پس هیچ تکلیفی بر دوش شما نیست. وانگهی هیچ گاه حجاب اصل و اساس دین نبوده و در هیچ جای قرآن و سنت به این امر اشاره ای نشده است. پرداختن به این امر و رها کردن اصول مسلم دینی در این سالها، فقط پوششی بوده بر سو عملکرد حاکمیت و سرگرم کردن مردم و متدینین به فروعی چون حجاب و مستحبات و مناسک، برای غفلتشان از اصولی چون آزادی و عدالت که به فراموشی سپرده شد و در پای منافع فردی عده ای قربانی گردید.
خواهران عزیز! هدف شهدا دفاع از میهن در برابر اشغال بیگانه بود. دشمن ما کافر نبود و قصدش گرفتن دین و ایمانمان هم نبود. آنها برادران فریب خورده مسلمانی بودند، اجیر قدرت طلبی سرمست! و شهدای ما نوجوانان و جوانانی مخلص که تنها سرمایه خود که جانشان باشد را فدای دفاع از میهن و مردم کردند.
خواهران! امروز پاسداری از خون شهدا یعنی دفاع از سرمایه هایی که سالهاست غارت می شود به نام آنان! دفاع از ناموسی که در سطل زباله به دنبال لقمه ای نان است! دفاع از کودکان فقیری که غذایشان نان خشکی ترید شده در رب گوجه است! دفاع از نوجوان و جوانی که هیچ امیدی به آینده ندارد! دفاع از سالمندانی که محکومند تا نفس می کشند کار کنند تا لقمه نانی به دست آورند!
باز هم بگویم خواهرم که دفاع از خون شهدا یعنی چه و چگونه؟ نه دیگر بس است! اما به شما می گویم: نگذارید عده ای با هیاهو و شلوغ کاری و تبلیغات، شما را سرگرم کنند و افکارتان را محدود و مشغول به فروعی که نه اس و اساس دین است و نه اصلی از قانون اساسی! تا خودشان قانونهای بزرگتر و مهمتر را زیر پا بگذارند و بهره های کلان ببرند از نادانی ما! چیزی که به عنوان قانون حجاب مستمسک صرف هزینه های کلان برای برخورد با این پدیده است، شبه قانونی است غیر کارشناسی و متعلق به چند دهه پیش که نیاز به بازنگری اساسی دارد. کمی فکر کنید! اگر حجاب اساس اسلام بود، چرا کشورهای اسلامی و بیش از یک میلیارد مسلمان آن را قانون و اجبار نکرده اند؟ نکند ما از همه مسلمان تریم!
خواهران عزیز! نگذارید روزی بیاید که مثل ما احساس حماقت کنید از کلاه گشادی که به نام اسلام و شهید و شهادت و با نام محرومان بر سرتان رفته است! روزی که بفهمید پشت پرده زندگی آنان که به نام دین شما را بسیج و تحریک می کنند چه خبر است! نیاید آن روز! که حس بدی است حس فریب خوردگی و حماقت!
✍فرشته مزینانی
@hooreechannel 🌹
اخیرا تعداد محدودی از زنان، آشفته و نگران از کثرت تردد زنان و دختران بدون حجاب در شهر احساس تکلیف شرعی کرده و اسلام را در خطر دیده و حاضر شده اند به صورت افتخاری نقش تذکر دهنده و مدل و مترسک را برای هدایت آنان به عهده گرفته، تا نکند خدای ناکرده در قیامت مورد بازخواست خداوند قرار بگیرند! (تعداد محدود زنان محجبه تحصن کننده و معترض در چند ماه اخیر برای اعتراض به بدپوششی، رفراندمی بسیار معنادار است!)
با احترام به دغدغه این خواهران باید به ایشان گفت، خداوند حتی بر دوش رسولانش نیز تکلیف هدایت مردمان را نگذارده است. وظیفه رسولان ابلاغ پیام خداوند بود و هدایت بندگان به دست خود خداست. پیام حجاب در ۴۴ سال گذشته با تمام وسایل تبلیغی و با بلندترین صدا به همه ابلاغ شده و هیچ کس نیست که آن را نشنیده باشد. نپذیرفتن عده کثیری از مردم به هر دلیلی که باشد و به نظر می رسد اکنون به شکلی از مبارزه تبدیل شده، انتخاب خودشان است و اگر بازخواستی هم باشد بر خداوند است، پس هیچ تکلیفی بر دوش شما نیست. وانگهی هیچ گاه حجاب اصل و اساس دین نبوده و در هیچ جای قرآن و سنت به این امر اشاره ای نشده است. پرداختن به این امر و رها کردن اصول مسلم دینی در این سالها، فقط پوششی بوده بر سو عملکرد حاکمیت و سرگرم کردن مردم و متدینین به فروعی چون حجاب و مستحبات و مناسک، برای غفلتشان از اصولی چون آزادی و عدالت که به فراموشی سپرده شد و در پای منافع فردی عده ای قربانی گردید.
خواهران عزیز! هدف شهدا دفاع از میهن در برابر اشغال بیگانه بود. دشمن ما کافر نبود و قصدش گرفتن دین و ایمانمان هم نبود. آنها برادران فریب خورده مسلمانی بودند، اجیر قدرت طلبی سرمست! و شهدای ما نوجوانان و جوانانی مخلص که تنها سرمایه خود که جانشان باشد را فدای دفاع از میهن و مردم کردند.
خواهران! امروز پاسداری از خون شهدا یعنی دفاع از سرمایه هایی که سالهاست غارت می شود به نام آنان! دفاع از ناموسی که در سطل زباله به دنبال لقمه ای نان است! دفاع از کودکان فقیری که غذایشان نان خشکی ترید شده در رب گوجه است! دفاع از نوجوان و جوانی که هیچ امیدی به آینده ندارد! دفاع از سالمندانی که محکومند تا نفس می کشند کار کنند تا لقمه نانی به دست آورند!
باز هم بگویم خواهرم که دفاع از خون شهدا یعنی چه و چگونه؟ نه دیگر بس است! اما به شما می گویم: نگذارید عده ای با هیاهو و شلوغ کاری و تبلیغات، شما را سرگرم کنند و افکارتان را محدود و مشغول به فروعی که نه اس و اساس دین است و نه اصلی از قانون اساسی! تا خودشان قانونهای بزرگتر و مهمتر را زیر پا بگذارند و بهره های کلان ببرند از نادانی ما! چیزی که به عنوان قانون حجاب مستمسک صرف هزینه های کلان برای برخورد با این پدیده است، شبه قانونی است غیر کارشناسی و متعلق به چند دهه پیش که نیاز به بازنگری اساسی دارد. کمی فکر کنید! اگر حجاب اساس اسلام بود، چرا کشورهای اسلامی و بیش از یک میلیارد مسلمان آن را قانون و اجبار نکرده اند؟ نکند ما از همه مسلمان تریم!
خواهران عزیز! نگذارید روزی بیاید که مثل ما احساس حماقت کنید از کلاه گشادی که به نام اسلام و شهید و شهادت و با نام محرومان بر سرتان رفته است! روزی که بفهمید پشت پرده زندگی آنان که به نام دین شما را بسیج و تحریک می کنند چه خبر است! نیاید آن روز! که حس بدی است حس فریب خوردگی و حماقت!
✍فرشته مزینانی
@hooreechannel 🌹
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صحبتهای حسن روحانی در ابتدای سال ۱۴۰۲ در یک محفل خصوصی با وزرای دولت خود راجع به رفراندم و مطالبات مردم است که باعث واکنش رهبری به رفراندم شد.
آقای خامنه ای در دیدار (۱۴۰۲/۱/۲۹) با دانشجویان:
مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟
@nasiri1342238
آقای خامنه ای در دیدار (۱۴۰۲/۱/۲۹) با دانشجویان:
مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟
@nasiri1342238
انقلاب در تصورات انقلابی
--------
هواداران نظام جمهوری اسلامی، دلنگران آرمانهای انقلابی هستند. خوب است همه به شرط تحقق آن آرمانها دوباره بیاندیشیم. تنها شرط تحقق آن آرمانها، تعطیلی تدریجی شهرهای بزرگ و تقویت روستا بود. اگر میتوانستیم دوباره جمعیت شهری را روستایی کنیم، یا دست کم از گسترش شهر جلوگیری کنیم، هم ساده زیستی مد نظر انقلابیون محقق میشد هم اینهمه فساد دامن مدیریتهای سیاسی را نمیگرفت و هم الگوی مد نظر آقایان برای یک جامعه متشرع محقق میشد. زنان با میل و رغبت خانه نشین میشدند و در فضای عمومی پوشیده ظاهر میشدند. اما انقلابیون آن روز، سوداهای متفاوت و متعارض داشتند. امروز چوب آن تعارضها را میخورند.
جمهوری اسلامی سوداهای زندگی در فضای روستا را در سر میپروراند، اما خود به نقطه عطفی در تحول فضای شهری در ایران مدرن تبدیل شد. زندگی کلان شهری، میوه جمهوری اسلامی بود. زندگی در شهر یعنی زندگی در میدان انتخابهای آزاد. آزادی هم لاجرم دو سویه پیدا میکند. اول آزاد شدن قلمرو امیال و فوران لیبیدو در متن زندگی فردی و جمعی. دوم میل به مشارکت در عرصه سیاسی و تمایل به نظم دمکراتیک.
به این نکته توجه کنیم که لیبیدو در منطق فرویدی صرفاً میل جنسی نیست. اما شاه که نسبتی با دمکراسی نداشت. لیبیدو را به سمت فوران امیال جنسی گشوده بود. فوران امیال جنسی، مقاومت طبقات سنتی و متدین را برانگیخت. مساله مهمتر این بود که کثیری از مجذوب شدگان جاذبههای جنسی هم در تحقق تمنیاتشان ناکام بودند. شکافهای طبقاتی و امکانهای محدود دسترسی برای کثیری از اقشار اجتماعی سبب شده بود، فوران امیال جنسی عملاً خود به یک قلمرو گسترده ناکامی تبدیل شود. لیبیدوی آزاد شده، در خدمت قوت بخشی به صف مبارزان و مخالفان شاه تبدیل شد. شاه بیچاره نمیدانست شهر قلمرو فوران امیال تنانه است و باید با توزیع عادلانه مواهب زندگی از یکسو و گشودگی نظم سیاسی از سوی دیگر، این فوران را کنترل کند و الا آنچه قرار بود یارش شود به دشمن قدارش تبدیل خواهد شد.
جمهوری اسلامی در دهه اول با استعانت از نیروی هژمونیک انقلاب و جنگ، در کنترل فضای شهری بالنسبه موفق عمل کرد. پس از آن نیز با توجه به گشودگی نسبی فضای سیاسی در دهه هفتاد، تا حدی موفق بود. اما از دهه هشتاد مسیر شگفتی را طی کرد. هم فضای سیاسی را بست و هم تلاش کرد بیشترین کنترل را بر فضای اجتماعی و فرهنگی اعمال کند. اما هیچ فکری نکرده بود که میدان گسترده لیبیدو در فضای شهری را چه باید کرد؟ میخواست روح کوچک و همبسته و متدین و متشرع یک روستا را بر تن بی قواره و بزرگ یک کلان شهر کند.
میل در فضای شهری موتور و انرژی قدرتمند توسعه و ترقی است. مدیریت حساب شده و دمکراتیک فضای شهری میتواند نیروی عظیم میل را به سمت یک نظم عادلانه، دمکراتیک، خلاقانه و پیشرفته متمایل کند. میل شورمندی و شادی به زندگی عطا میکند. به همه چیز سر و سامان منعطف و دلپذیر میدهد. به همه چیز منجمله از آنها دین و معنویت. نظام جمهوری اسلامی چنین نکرد در نتیجه میل فوران کرد. فوران بیرویه میل در وهله نخست در رفتار متولیان و مجریان حکومتی چهره نشان داد. فوران بیرویه فساد مالی، جنسی، قانونگریزی و خود بزرگبینی. اینک نسل جدید است که مظهر فوران میل است. اما نجیبانه به زندگی میاندیشد و طالب توزیع عادلانه امکانهای زندگی شاد و مرفه برای همگان است.
چنین وضعیتی با آرمانهای انقلابی چنانکه نیم قرن پیش در ذهن ما انقلابیون بود سازگار نیست. اما بازگشت به عقب هم ممکن نیست. پس خوب است در تصورات انقلابی انقلاب کنیم.
@javadkashi
--------
هواداران نظام جمهوری اسلامی، دلنگران آرمانهای انقلابی هستند. خوب است همه به شرط تحقق آن آرمانها دوباره بیاندیشیم. تنها شرط تحقق آن آرمانها، تعطیلی تدریجی شهرهای بزرگ و تقویت روستا بود. اگر میتوانستیم دوباره جمعیت شهری را روستایی کنیم، یا دست کم از گسترش شهر جلوگیری کنیم، هم ساده زیستی مد نظر انقلابیون محقق میشد هم اینهمه فساد دامن مدیریتهای سیاسی را نمیگرفت و هم الگوی مد نظر آقایان برای یک جامعه متشرع محقق میشد. زنان با میل و رغبت خانه نشین میشدند و در فضای عمومی پوشیده ظاهر میشدند. اما انقلابیون آن روز، سوداهای متفاوت و متعارض داشتند. امروز چوب آن تعارضها را میخورند.
جمهوری اسلامی سوداهای زندگی در فضای روستا را در سر میپروراند، اما خود به نقطه عطفی در تحول فضای شهری در ایران مدرن تبدیل شد. زندگی کلان شهری، میوه جمهوری اسلامی بود. زندگی در شهر یعنی زندگی در میدان انتخابهای آزاد. آزادی هم لاجرم دو سویه پیدا میکند. اول آزاد شدن قلمرو امیال و فوران لیبیدو در متن زندگی فردی و جمعی. دوم میل به مشارکت در عرصه سیاسی و تمایل به نظم دمکراتیک.
به این نکته توجه کنیم که لیبیدو در منطق فرویدی صرفاً میل جنسی نیست. اما شاه که نسبتی با دمکراسی نداشت. لیبیدو را به سمت فوران امیال جنسی گشوده بود. فوران امیال جنسی، مقاومت طبقات سنتی و متدین را برانگیخت. مساله مهمتر این بود که کثیری از مجذوب شدگان جاذبههای جنسی هم در تحقق تمنیاتشان ناکام بودند. شکافهای طبقاتی و امکانهای محدود دسترسی برای کثیری از اقشار اجتماعی سبب شده بود، فوران امیال جنسی عملاً خود به یک قلمرو گسترده ناکامی تبدیل شود. لیبیدوی آزاد شده، در خدمت قوت بخشی به صف مبارزان و مخالفان شاه تبدیل شد. شاه بیچاره نمیدانست شهر قلمرو فوران امیال تنانه است و باید با توزیع عادلانه مواهب زندگی از یکسو و گشودگی نظم سیاسی از سوی دیگر، این فوران را کنترل کند و الا آنچه قرار بود یارش شود به دشمن قدارش تبدیل خواهد شد.
جمهوری اسلامی در دهه اول با استعانت از نیروی هژمونیک انقلاب و جنگ، در کنترل فضای شهری بالنسبه موفق عمل کرد. پس از آن نیز با توجه به گشودگی نسبی فضای سیاسی در دهه هفتاد، تا حدی موفق بود. اما از دهه هشتاد مسیر شگفتی را طی کرد. هم فضای سیاسی را بست و هم تلاش کرد بیشترین کنترل را بر فضای اجتماعی و فرهنگی اعمال کند. اما هیچ فکری نکرده بود که میدان گسترده لیبیدو در فضای شهری را چه باید کرد؟ میخواست روح کوچک و همبسته و متدین و متشرع یک روستا را بر تن بی قواره و بزرگ یک کلان شهر کند.
میل در فضای شهری موتور و انرژی قدرتمند توسعه و ترقی است. مدیریت حساب شده و دمکراتیک فضای شهری میتواند نیروی عظیم میل را به سمت یک نظم عادلانه، دمکراتیک، خلاقانه و پیشرفته متمایل کند. میل شورمندی و شادی به زندگی عطا میکند. به همه چیز سر و سامان منعطف و دلپذیر میدهد. به همه چیز منجمله از آنها دین و معنویت. نظام جمهوری اسلامی چنین نکرد در نتیجه میل فوران کرد. فوران بیرویه میل در وهله نخست در رفتار متولیان و مجریان حکومتی چهره نشان داد. فوران بیرویه فساد مالی، جنسی، قانونگریزی و خود بزرگبینی. اینک نسل جدید است که مظهر فوران میل است. اما نجیبانه به زندگی میاندیشد و طالب توزیع عادلانه امکانهای زندگی شاد و مرفه برای همگان است.
چنین وضعیتی با آرمانهای انقلابی چنانکه نیم قرن پیش در ذهن ما انقلابیون بود سازگار نیست. اما بازگشت به عقب هم ممکن نیست. پس خوب است در تصورات انقلابی انقلاب کنیم.
@javadkashi
درباره خدمت و خیانت شهروندان
رابطه رضایت و انتقاد در ایران امروز
امیر دبیری مهر
برای اینکه معلوم شود هر شهروندی در قبال سرنوشت کشور و جامعه خود کجا ایستاده نیاز به چارچوب های نظری داریم که اغتشاش و پراکندگی ذهنی را کم کند
در یک دسته بندی ساده جامعه ایرانی را از نظر دو شاخص «میزان رضایت از وضع زندگی» و «انتقاد و اعتراض » می توان به گروههای زیر دسته بندی کرد. شاخص اول عینیت و واقعیت محیطی را بازنمایی می کند و شاخص دوم مسولیت انسانی و اخلاقی را و ارتباط بین انها تببین گر است.
۱- انانکه به هر دلیلی از زندگی راضی هستند و طبیعتا با نگاه خودخواهانه هیچ انتقاد و اعتراضی به وضع موجود ندارد اهسته می روند و می ایند تا گربه شاخشون نزنه. این جماعت را «عافیت طلب » می نامیم. سیب زمینی های بی خاصیت که به هیچ دردی نمی خورند جز تهیه اسباب خور و خواب و شهوت خویش. این گروه برای حکومت و مردم پشیزی ارزش قائل نیستند اما بالعکس حکومت بعلت منفعل و بی ازار بودن این جماعت از انها راضی است . نوکیسه ها و تازه به دوران رسیده ها که از سوداگری و رانت خواری به مال و اموال باداورده رسیدند از نمونه های برجسته این گروه هستند.
۲- انانکه از زندگی خود بطور نسبی راضی هستند اما به رنج دیگران راضی نیستند پس به سیاستها و عملکردها انتقاد و اعتراض دارند این گروه از مسوولیت اجتماعی بالایی برخوردارند و با وجود زبان تند و تیز انتقادی و اعتراضی دلسوزترین طبقه اجتماعی هستند هم صلاح حاکمیت را می خواهند و هم منافع مردم را . این گروه متاسفانه بعلت فقر نظری در ذهن سیاست گذاران و سو تفاهم تاریخی مغضوب حکومت است زیرا موجب بیداری عمومی است و مطالبه گری را ترویج می کند و ارامش ذهنی حاکمان را بر هم می زنند. متخصصین و روشنفکران و استادان و روزنامه نگاران و حتی سیاست مداران از قدرت کنار گذاشته شده می توانند در این گروه قرار گیرند( البته نه لزوما)
۳- دسته سوم کسانی هستند که از زندگی راضی نیستند اما جرات و شجاعت اعتراض و انتقاد ندارند و ابزار رعب حکومت توانسته در جان اینها شعله ترس را روشن کند که بیشتر هم بخاطر بی اطلاعی انها از قانون وحقوق انهاست . اما این گروه با نافرمانی و قانون شکنی و رفتارهای ایذایی بطور غیر مستقیم نارضایتی خود را از زندگی بر سر دیگران اوار می کنند.این گروه مرعوب شدگان اجتماعی هستند که وندالیسم را شکل می دهند. حکومت اغلب صدای پنهان نارضایتی این گروه را نمی شنود.مانند حاشیه نشینان و طبقات فرودست اجتماعی
۴-انانکه از زندگی ناراضی هستند اما توان و دانش وامکان بیان انتقاد و نارضایتی ندارند و اصطلاحا دچار انعزال اجتماعی می شوند و با تخدیر و تحریک ناشی از مخدرها و محرک ها روان خود را تخلیه می کنند حکومت اغلب این گروه را تحقیر و تادیب می کند بدون آنکه به ریشه ها توجه کند. نوعی سیاست گریزی در این گروه دیده می شود. این جماعت سرشان را به سرگرمی های قانونی و غیر قانونی و حلال و حرام گرم می کنند تا به سرنوشت جامعه نیندیشند.
۵- انانکه ناراضی هستند اما تحت تاثیر تبلیغات و پروپاگاند ادای راضی ها را در می آورند. این گروه فریب خوردگان و بردگان سیاسی هستند و متاسفانه محبوب حاکمیت هستند. زیرا بی جیره و مواجب سنگ حکومت را بر سینه می زنند و اساسا قدرت تشخیص درستی از منافع ملی ندارند و درک صحیحی برای ارزیابی میزان کارامدی سیاست ها و عملکردها ندارند.
۶-گروه اخر کسانی هستند که از زندگی راضی نیستند و البته انتقاد و اعتراض هم دارند.این گروه بر خلاف دسته دوم خشم پنهانی در نقد و اعتراض خود دارد و تا زمانی که به رضایت نرسد این خشم خالی نخواهد شد این گروه منشا و موتور محرک و سخت افزار جنبش ها و انقلاب ها هستند و دسته دوم هم نرم افزار آن هستند.
نتیجه گیری:
حکام عاقل و با شعور و درس خوانده و مشورت پذیر در جهان برای تعامل با هر کدام از شش دسته مذکور ایده و دکترین و برنامه دارند . بویژه برای دسته دوم و ششم . حکام خردمند به طرق مختلف با این دو دسته گفتگو می کنند و ناز انها را می کشند تا هم از عقل و مسئولیت پذیری انها استفاده کنند هم جلو تراکم و انباشت خشم دسته ششم گرفته شود. جالب اینجاست این دو دسته از نظر روانی و اخلاقی سالم ترین اقشار اجتماعی هستند و زودتر از اقشار دیگر سرمایه اجتماعی خود را برای حل مشکلات بکار می گیرند این دو گروه هرچند به ظاهر تلخ هستند اما پادزهر نجات حکومت ها از فروپاشی هستند و چهار گروه دیگر هر چند ظاهراً شیرین اند اما الوده به زهر کشنده هستند و تمایز این ظاهر و باطن کار سیاست مداران بخرد و هوشیار است.
و وای به حال حکامی که خانه عنکبوت در زمین گروه پنجم بسازد و رویکرد تقابل و لجاجت و بدبینی به گروههای دوم و ششم اتخاذ کند. هم تاریخ نشان داده و هم قواعد جامعه شناسی سیاسی تایید می کند که شکست این کژراهه قطعی است.
https://t.me/andishkadeye_kherad
رابطه رضایت و انتقاد در ایران امروز
امیر دبیری مهر
برای اینکه معلوم شود هر شهروندی در قبال سرنوشت کشور و جامعه خود کجا ایستاده نیاز به چارچوب های نظری داریم که اغتشاش و پراکندگی ذهنی را کم کند
در یک دسته بندی ساده جامعه ایرانی را از نظر دو شاخص «میزان رضایت از وضع زندگی» و «انتقاد و اعتراض » می توان به گروههای زیر دسته بندی کرد. شاخص اول عینیت و واقعیت محیطی را بازنمایی می کند و شاخص دوم مسولیت انسانی و اخلاقی را و ارتباط بین انها تببین گر است.
۱- انانکه به هر دلیلی از زندگی راضی هستند و طبیعتا با نگاه خودخواهانه هیچ انتقاد و اعتراضی به وضع موجود ندارد اهسته می روند و می ایند تا گربه شاخشون نزنه. این جماعت را «عافیت طلب » می نامیم. سیب زمینی های بی خاصیت که به هیچ دردی نمی خورند جز تهیه اسباب خور و خواب و شهوت خویش. این گروه برای حکومت و مردم پشیزی ارزش قائل نیستند اما بالعکس حکومت بعلت منفعل و بی ازار بودن این جماعت از انها راضی است . نوکیسه ها و تازه به دوران رسیده ها که از سوداگری و رانت خواری به مال و اموال باداورده رسیدند از نمونه های برجسته این گروه هستند.
۲- انانکه از زندگی خود بطور نسبی راضی هستند اما به رنج دیگران راضی نیستند پس به سیاستها و عملکردها انتقاد و اعتراض دارند این گروه از مسوولیت اجتماعی بالایی برخوردارند و با وجود زبان تند و تیز انتقادی و اعتراضی دلسوزترین طبقه اجتماعی هستند هم صلاح حاکمیت را می خواهند و هم منافع مردم را . این گروه متاسفانه بعلت فقر نظری در ذهن سیاست گذاران و سو تفاهم تاریخی مغضوب حکومت است زیرا موجب بیداری عمومی است و مطالبه گری را ترویج می کند و ارامش ذهنی حاکمان را بر هم می زنند. متخصصین و روشنفکران و استادان و روزنامه نگاران و حتی سیاست مداران از قدرت کنار گذاشته شده می توانند در این گروه قرار گیرند( البته نه لزوما)
۳- دسته سوم کسانی هستند که از زندگی راضی نیستند اما جرات و شجاعت اعتراض و انتقاد ندارند و ابزار رعب حکومت توانسته در جان اینها شعله ترس را روشن کند که بیشتر هم بخاطر بی اطلاعی انها از قانون وحقوق انهاست . اما این گروه با نافرمانی و قانون شکنی و رفتارهای ایذایی بطور غیر مستقیم نارضایتی خود را از زندگی بر سر دیگران اوار می کنند.این گروه مرعوب شدگان اجتماعی هستند که وندالیسم را شکل می دهند. حکومت اغلب صدای پنهان نارضایتی این گروه را نمی شنود.مانند حاشیه نشینان و طبقات فرودست اجتماعی
۴-انانکه از زندگی ناراضی هستند اما توان و دانش وامکان بیان انتقاد و نارضایتی ندارند و اصطلاحا دچار انعزال اجتماعی می شوند و با تخدیر و تحریک ناشی از مخدرها و محرک ها روان خود را تخلیه می کنند حکومت اغلب این گروه را تحقیر و تادیب می کند بدون آنکه به ریشه ها توجه کند. نوعی سیاست گریزی در این گروه دیده می شود. این جماعت سرشان را به سرگرمی های قانونی و غیر قانونی و حلال و حرام گرم می کنند تا به سرنوشت جامعه نیندیشند.
۵- انانکه ناراضی هستند اما تحت تاثیر تبلیغات و پروپاگاند ادای راضی ها را در می آورند. این گروه فریب خوردگان و بردگان سیاسی هستند و متاسفانه محبوب حاکمیت هستند. زیرا بی جیره و مواجب سنگ حکومت را بر سینه می زنند و اساسا قدرت تشخیص درستی از منافع ملی ندارند و درک صحیحی برای ارزیابی میزان کارامدی سیاست ها و عملکردها ندارند.
۶-گروه اخر کسانی هستند که از زندگی راضی نیستند و البته انتقاد و اعتراض هم دارند.این گروه بر خلاف دسته دوم خشم پنهانی در نقد و اعتراض خود دارد و تا زمانی که به رضایت نرسد این خشم خالی نخواهد شد این گروه منشا و موتور محرک و سخت افزار جنبش ها و انقلاب ها هستند و دسته دوم هم نرم افزار آن هستند.
نتیجه گیری:
حکام عاقل و با شعور و درس خوانده و مشورت پذیر در جهان برای تعامل با هر کدام از شش دسته مذکور ایده و دکترین و برنامه دارند . بویژه برای دسته دوم و ششم . حکام خردمند به طرق مختلف با این دو دسته گفتگو می کنند و ناز انها را می کشند تا هم از عقل و مسئولیت پذیری انها استفاده کنند هم جلو تراکم و انباشت خشم دسته ششم گرفته شود. جالب اینجاست این دو دسته از نظر روانی و اخلاقی سالم ترین اقشار اجتماعی هستند و زودتر از اقشار دیگر سرمایه اجتماعی خود را برای حل مشکلات بکار می گیرند این دو گروه هرچند به ظاهر تلخ هستند اما پادزهر نجات حکومت ها از فروپاشی هستند و چهار گروه دیگر هر چند ظاهراً شیرین اند اما الوده به زهر کشنده هستند و تمایز این ظاهر و باطن کار سیاست مداران بخرد و هوشیار است.
و وای به حال حکامی که خانه عنکبوت در زمین گروه پنجم بسازد و رویکرد تقابل و لجاجت و بدبینی به گروههای دوم و ششم اتخاذ کند. هم تاریخ نشان داده و هم قواعد جامعه شناسی سیاسی تایید می کند که شکست این کژراهه قطعی است.
https://t.me/andishkadeye_kherad
Telegram
اندیشکده خرد
امیر دبیری مهر
پژوهشگر و دانشور علوم انسانی
رییس موسسه علمی و پژوهشی مطالعات و بررسی های سیاسی و رسانه ای
«اندیشه و قلم »
این کانال آگهی می پذیرد
تماس با ادمین
@amirmedya
www.dabirimehr.ir
پژوهشگر و دانشور علوم انسانی
رییس موسسه علمی و پژوهشی مطالعات و بررسی های سیاسی و رسانه ای
«اندیشه و قلم »
این کانال آگهی می پذیرد
تماس با ادمین
@amirmedya
www.dabirimehr.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دغدغههای اهالی ویدر در پیج اینستاگرامی پلتفرم کارزار را مشاهده بفرمائید 👇
https://www.instagram.com/reel/CrbtuPePsj7/?igshid=MDJmNzVkMjY=
لینک کارزار را باشتراک بگذارید 👇
https://www.karzar.net/63843
https://www.karzar.net/63843رنج اهالی روستای ویدر
اهالی این روستای شهرستان زرندیه استان مرکزی، کارشناسان محیط زیستی و فعالان مدنی منطقه دهها دلیل محکم برای مخالفت با راهاندازی کارخانه سیمان در جوار این روستا دارند. برخی از این دلایل در کارزاری اشاره شده که تا کنون به امضای ۴۸۰۰ نفر رسیده است و تقاضای دستور فوری برای توقف ساخت و ساز این کارخانه کرده است.
بررسیهای کارزار نشان میدهد فرآیند صدور مجوزهای مختلف غیرشفاف و پرسشبرانگیز بوده و هر چند رئیس سازمان محیط زیست قول تشکیل کارگروه تعیین تکلیف را داده است، خبری از تشکیل چنین کارگروهی و توقف فعالیت شبههبرانگیز این کارخانه نیست.
برای حمایت از کارزار ویدریها جهت جلوگیری از ساخت این کارخانه، آن را امضا کنید. لینک کارزار در استوری منتشر شده است:
karzar.net/63843
این ویدیو توسط داوطلبان و فعالان مدنی منطقه برای «کارزار» ساخته شده است
قدرت الله عبدی خبرنگار مستقل
https://www.instagram.com/reel/CrbtuPePsj7/?igshid=MDJmNzVkMjY=
لینک کارزار را باشتراک بگذارید 👇
https://www.karzar.net/63843
https://www.karzar.net/63843رنج اهالی روستای ویدر
اهالی این روستای شهرستان زرندیه استان مرکزی، کارشناسان محیط زیستی و فعالان مدنی منطقه دهها دلیل محکم برای مخالفت با راهاندازی کارخانه سیمان در جوار این روستا دارند. برخی از این دلایل در کارزاری اشاره شده که تا کنون به امضای ۴۸۰۰ نفر رسیده است و تقاضای دستور فوری برای توقف ساخت و ساز این کارخانه کرده است.
بررسیهای کارزار نشان میدهد فرآیند صدور مجوزهای مختلف غیرشفاف و پرسشبرانگیز بوده و هر چند رئیس سازمان محیط زیست قول تشکیل کارگروه تعیین تکلیف را داده است، خبری از تشکیل چنین کارگروهی و توقف فعالیت شبههبرانگیز این کارخانه نیست.
برای حمایت از کارزار ویدریها جهت جلوگیری از ساخت این کارخانه، آن را امضا کنید. لینک کارزار در استوری منتشر شده است:
karzar.net/63843
این ویدیو توسط داوطلبان و فعالان مدنی منطقه برای «کارزار» ساخته شده است
قدرت الله عبدی خبرنگار مستقل
پشت پرده یک تحقیق و تفحص در مجلس انقلابی!
امروز احمد علیرضابیگی نماینده تبریز مدعی شد که در جریان منتفی شدن استیضاح قبلی فاطمی امین ۷۰ تا ۷۵ خودروی شاسی بلند در اختیار مجلس قرار گرفته است.
به همین بهانه میخوام براتون داستان یک تحقیق و تفحص از مجلس مثلا انقلابی تعریف کنم که ببینید با چه کسانی طرفیم.
داستان از اونجایی شروع میشه که خضریان نماینده انقلابی/پایداری مجلس بعنوان رییس هیات تحقیق و تفحص مجلس از شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (#شستا) انتخاب میشود.
خضریان هم فردی به نام #طاهر_یوسفی را بعنوان مشاور خود به همراه هیات اجرایی به شستا معرفی میکند.
مدیر قبلی #شستا فردی به نام محمد رضوانیفر بود که در آغاز بکار رییسی در دولت بخاطر اختلال در پرداخت حقوق بازنشستگان توسط شریعتمداری برکنار شده بود و قاعدتا این تحقیق وتفحص برای بررسی عملکرد دوره رضوانیفر بود.
طاهر یوسفی قبلا مدیر رضوانی فر به عنوان مدیرعامل بارز کردستان بود.
رضوانیفر هم اکنون رییس گمرک است و گزارش این تحقیق و تحفص در حالی آماده انتشار است که در اقدامی عجیب، طاهر یوسفی که بعنوان نماینده خضریان که رییس این هیات تحقیق و تفحص است، بعنوان "مدیرکل دفتر توسعه و تجهیز" گمرک از رضوانیفر حکم گرفته است.
یعنی کسی که قرار بود در گزارش تحقیق و تفحص مجلس عملکرد شستا رو بررسی کنه، الان بعنوان مدیرکل همون آدم در گمرک مشغول به کار شده!
اندک مردم خوش خیال مانده هم به خیال خودشان فکر میکنند این نمایندگان در حال خدمت اند.
#مجلس_انقلابی
#خضریان
#بیچاره_مردم
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
امروز احمد علیرضابیگی نماینده تبریز مدعی شد که در جریان منتفی شدن استیضاح قبلی فاطمی امین ۷۰ تا ۷۵ خودروی شاسی بلند در اختیار مجلس قرار گرفته است.
به همین بهانه میخوام براتون داستان یک تحقیق و تفحص از مجلس مثلا انقلابی تعریف کنم که ببینید با چه کسانی طرفیم.
داستان از اونجایی شروع میشه که خضریان نماینده انقلابی/پایداری مجلس بعنوان رییس هیات تحقیق و تفحص مجلس از شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی (#شستا) انتخاب میشود.
خضریان هم فردی به نام #طاهر_یوسفی را بعنوان مشاور خود به همراه هیات اجرایی به شستا معرفی میکند.
مدیر قبلی #شستا فردی به نام محمد رضوانیفر بود که در آغاز بکار رییسی در دولت بخاطر اختلال در پرداخت حقوق بازنشستگان توسط شریعتمداری برکنار شده بود و قاعدتا این تحقیق وتفحص برای بررسی عملکرد دوره رضوانیفر بود.
طاهر یوسفی قبلا مدیر رضوانی فر به عنوان مدیرعامل بارز کردستان بود.
رضوانیفر هم اکنون رییس گمرک است و گزارش این تحقیق و تحفص در حالی آماده انتشار است که در اقدامی عجیب، طاهر یوسفی که بعنوان نماینده خضریان که رییس این هیات تحقیق و تفحص است، بعنوان "مدیرکل دفتر توسعه و تجهیز" گمرک از رضوانیفر حکم گرفته است.
یعنی کسی که قرار بود در گزارش تحقیق و تفحص مجلس عملکرد شستا رو بررسی کنه، الان بعنوان مدیرکل همون آدم در گمرک مشغول به کار شده!
اندک مردم خوش خیال مانده هم به خیال خودشان فکر میکنند این نمایندگان در حال خدمت اند.
#مجلس_انقلابی
#خضریان
#بیچاره_مردم
@yashar_soltani | یاشار سلطانی
جریان سازی
وقایع اخیر کشور در موارد گوناگون از جمله اجرای طرح حجاب اجباری، تعطیلی واحدهای صنفی و خدماتی و بیکاری اجباری پرسنل آنها، به محاق رفتن طرح همه پرسی و موج جدید بازداشت فعالان سیاسی... به جریان سازی و سوخت جدیدی برای انحراف اذهان عمومی نیاز دارد. دو رخداد امروز پنجشنبه ۷ اردیبهشت؛«توقیف یک کشتی متخلف با پرچم جزایر مارشال توسط نیروی دریایی ارتش» و «توقیف نفتکش توسط سپاه پاسداران در دریای عمان» خوراک خوبی برای این کار هستند. مانند توقیف های قبلی دستاوردی برای مردم ندارند!
✍حجت اله عباسی
@Dr_hojjatollah_abbasi
کانال مطالعات رسانه و ارتباطات
@mediaresearches
وقایع اخیر کشور در موارد گوناگون از جمله اجرای طرح حجاب اجباری، تعطیلی واحدهای صنفی و خدماتی و بیکاری اجباری پرسنل آنها، به محاق رفتن طرح همه پرسی و موج جدید بازداشت فعالان سیاسی... به جریان سازی و سوخت جدیدی برای انحراف اذهان عمومی نیاز دارد. دو رخداد امروز پنجشنبه ۷ اردیبهشت؛«توقیف یک کشتی متخلف با پرچم جزایر مارشال توسط نیروی دریایی ارتش» و «توقیف نفتکش توسط سپاه پاسداران در دریای عمان» خوراک خوبی برای این کار هستند. مانند توقیف های قبلی دستاوردی برای مردم ندارند!
✍حجت اله عباسی
@Dr_hojjatollah_abbasi
کانال مطالعات رسانه و ارتباطات
@mediaresearches
پادکست ترنجیات، پادکستی است دربارهٔ سرزمین مادری.
در اینجا دربارهٔ گنجینه های فرهنگی و خدادادهٔ سرزمینمان با هم گفت و گو می کنیم. به همین بهانه به سراغ تاریخ خوراک ایرانی و سنت سفره و ریشه و سرگذشت پدیده های مختلفی چون شیر، قنات، نان و زعفران می رویم.
لطفا، پادکست ترنجیات را در پادکست گیر های مختلف کست باکس، گوگل پادکست، اپل پادکست، آمازون پادکست تعقیب کنید و در شبکه های اجتماعی
به ما بپیوندید.
https://t.me/toranjiatman
در اینجا دربارهٔ گنجینه های فرهنگی و خدادادهٔ سرزمینمان با هم گفت و گو می کنیم. به همین بهانه به سراغ تاریخ خوراک ایرانی و سنت سفره و ریشه و سرگذشت پدیده های مختلفی چون شیر، قنات، نان و زعفران می رویم.
لطفا، پادکست ترنجیات را در پادکست گیر های مختلف کست باکس، گوگل پادکست، اپل پادکست، آمازون پادکست تعقیب کنید و در شبکه های اجتماعی
به ما بپیوندید.
https://t.me/toranjiatman
🔹 ده تفاوت میان ایران و کره جنوبی در مسیر توسعه یافتگی!
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ ایران و کره جنوبی اگر چه از نظر وسعت و منابع طبیعی به شدت با یکدیگر متفاوت اند ولی در دوران کنونی بسیار با هم مقایسه می شوند. شاید به این دلیل که رویدادهای بعد از سال ۱۹۷۹ و دهه های متعاقب آن در سرنوشت هر دو مملکت بسیار تاثیر گذار بوده است. در ایران انقلاب ۵۷ مسیر کاملا تازه و پیش بینی ناپذیری را فراروی کشور قرار داد ولی در کره ترور ژنرال پارک تحول مهمی در گذار کشور از اقتدار گرایی به دموکراسی، و تعمیق توسعه یافتگی آن محسوب می شد. شاید به جرئت بتوان گفت در این مدت دو سرزمین دقیقا روی دو پیکان با جهت های کاملا مخالف حرکت کرده اند به طوری که اگر از امروز به مدت ۲۱ سال رشد مداوم ۱۰ درصدی داشته باشیم تازه به وضعیت امروز کره جنوبی می رسیم. حال با این اوصاف می کوشیم تا به برخی از تفاوت های دو کشور در مسیر توسعه یافتگی اشاره کنیم:
✅ کره جنوبی در چهل سال اخیر کوشیده تا بخشی از نظم جهانی باشد و به افزایش سهم خود از آن بپردازد در حالی که ایران در این مدت سعی کرده تا با تردید در اوضاع جهان داعیه تغییر و مدیریت آن را داشته باشد!
✅ کره جنوبی اقتصاد خود را بر بنیان سرمایه داری بنا کرد و رشد اقتصادی را اولویت خویش قرار داد اما اقتصاد ایران با تاثیر پذیری از اندیشه های چپ به دولتی کردن همه بخش ها و نهادینه کردن ناکارآمدی ها رسید!
✅ کره جنوبی با تقویت بخش خصوصی (شرکت هایی مانند هیوندای و سامسونگ) آن ها را شریک اقتصادی خود قرار داد ولی ایران با تضعیف بخش خصوصی آن ها را در اقتصاد دولتی ناکارآمد منحل کرد!
✅ در کره جنوبی یارانه ها به تولید کنندگان بخش خصوصی تعلق گرفته و باعث رونق تولید در شرکت های چندملیتی شدند در حالی که در ایران یارانه ها به مصرف کننده داده شد و در هجوم تورم افسار گسیخته هرز رفت!
✅ کره جنوبی در دوگانه؛ رشد/ عدالت، اولویت را به رشد اقتصادی داد و در نهایت با ایجاد دولت رفاه به عدالت نیز دست یافت در حالی که ایران اولویت را به عدالت داد و با ناکامی در دستیابی به توسعه، فقر را عادلانه در میان مردم توزیع کرد!
✅ کره جنوبی به دلیل فقدان نفت و سایر منابع طبیعی موفق شد در سراسر کشور نهضت تولید و کارآفرینی ایجاد کند در حالی که ایران با اتکای به درآمد بادآورده نفت کارآفرینی و بخش خصوصی واقعی را نابود کرد!
✅ کره جنوبی حاکمیت یگانه دارد و در ساختار سیاسی آن رئیس جمهور بالاترین مقام کشور محسوب می شود حال آن که در ایران نوعی حاکمیت دو گانه و ساختار موازی وجود دارد که مانع اصلی بر سر راه توسعه یافتگی محسوب می شود!
✅ کره جنوبی از سرمایه داری آغاز کرد و به دولت رفاه رسید که در آن رشد اقتصادی با کاهش فاصله طبقاتی و ضریب جینی همراه شد در حالی که ایران از اقتصاد دولتی شروع کرد و با کاهش رشد اقتصادی به افزایش نابرابری و بی عدالتی رسید!
✅ کره جنوبی در اقتصاد استراتژی "توسعه صادرات" را برگزید و توانست به بازارهای جهانی برای تولیدات خود دسترسی یابد در حالی که ایران با برداشت غلط درباره خودکفایی استراتژی "جایگزینی واردات" را انتخاب کرد و شانس خود را برای جهانی شدن اقتصاد از دست داد!
✅ کره جنوبی در چهاردهه گذشته از یک حکمرانی خوب (دولت اقتدارگرای با ظرفیت) به یک حکمرانی بهتر (دولت دموکراتیک) گذر کرد در حالی که ما در ایران از "جمهوری" به" اندک سالاری" رسیدیم هر چند که هرگز از وجود یک حکومت با ظرفیت برخوردار نبودیم!
@solati_mehran
#توسعه
#ایران
#کره_جنوبی
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ ایران و کره جنوبی اگر چه از نظر وسعت و منابع طبیعی به شدت با یکدیگر متفاوت اند ولی در دوران کنونی بسیار با هم مقایسه می شوند. شاید به این دلیل که رویدادهای بعد از سال ۱۹۷۹ و دهه های متعاقب آن در سرنوشت هر دو مملکت بسیار تاثیر گذار بوده است. در ایران انقلاب ۵۷ مسیر کاملا تازه و پیش بینی ناپذیری را فراروی کشور قرار داد ولی در کره ترور ژنرال پارک تحول مهمی در گذار کشور از اقتدار گرایی به دموکراسی، و تعمیق توسعه یافتگی آن محسوب می شد. شاید به جرئت بتوان گفت در این مدت دو سرزمین دقیقا روی دو پیکان با جهت های کاملا مخالف حرکت کرده اند به طوری که اگر از امروز به مدت ۲۱ سال رشد مداوم ۱۰ درصدی داشته باشیم تازه به وضعیت امروز کره جنوبی می رسیم. حال با این اوصاف می کوشیم تا به برخی از تفاوت های دو کشور در مسیر توسعه یافتگی اشاره کنیم:
✅ کره جنوبی در چهل سال اخیر کوشیده تا بخشی از نظم جهانی باشد و به افزایش سهم خود از آن بپردازد در حالی که ایران در این مدت سعی کرده تا با تردید در اوضاع جهان داعیه تغییر و مدیریت آن را داشته باشد!
✅ کره جنوبی اقتصاد خود را بر بنیان سرمایه داری بنا کرد و رشد اقتصادی را اولویت خویش قرار داد اما اقتصاد ایران با تاثیر پذیری از اندیشه های چپ به دولتی کردن همه بخش ها و نهادینه کردن ناکارآمدی ها رسید!
✅ کره جنوبی با تقویت بخش خصوصی (شرکت هایی مانند هیوندای و سامسونگ) آن ها را شریک اقتصادی خود قرار داد ولی ایران با تضعیف بخش خصوصی آن ها را در اقتصاد دولتی ناکارآمد منحل کرد!
✅ در کره جنوبی یارانه ها به تولید کنندگان بخش خصوصی تعلق گرفته و باعث رونق تولید در شرکت های چندملیتی شدند در حالی که در ایران یارانه ها به مصرف کننده داده شد و در هجوم تورم افسار گسیخته هرز رفت!
✅ کره جنوبی در دوگانه؛ رشد/ عدالت، اولویت را به رشد اقتصادی داد و در نهایت با ایجاد دولت رفاه به عدالت نیز دست یافت در حالی که ایران اولویت را به عدالت داد و با ناکامی در دستیابی به توسعه، فقر را عادلانه در میان مردم توزیع کرد!
✅ کره جنوبی به دلیل فقدان نفت و سایر منابع طبیعی موفق شد در سراسر کشور نهضت تولید و کارآفرینی ایجاد کند در حالی که ایران با اتکای به درآمد بادآورده نفت کارآفرینی و بخش خصوصی واقعی را نابود کرد!
✅ کره جنوبی حاکمیت یگانه دارد و در ساختار سیاسی آن رئیس جمهور بالاترین مقام کشور محسوب می شود حال آن که در ایران نوعی حاکمیت دو گانه و ساختار موازی وجود دارد که مانع اصلی بر سر راه توسعه یافتگی محسوب می شود!
✅ کره جنوبی از سرمایه داری آغاز کرد و به دولت رفاه رسید که در آن رشد اقتصادی با کاهش فاصله طبقاتی و ضریب جینی همراه شد در حالی که ایران از اقتصاد دولتی شروع کرد و با کاهش رشد اقتصادی به افزایش نابرابری و بی عدالتی رسید!
✅ کره جنوبی در اقتصاد استراتژی "توسعه صادرات" را برگزید و توانست به بازارهای جهانی برای تولیدات خود دسترسی یابد در حالی که ایران با برداشت غلط درباره خودکفایی استراتژی "جایگزینی واردات" را انتخاب کرد و شانس خود را برای جهانی شدن اقتصاد از دست داد!
✅ کره جنوبی در چهاردهه گذشته از یک حکمرانی خوب (دولت اقتدارگرای با ظرفیت) به یک حکمرانی بهتر (دولت دموکراتیک) گذر کرد در حالی که ما در ایران از "جمهوری" به" اندک سالاری" رسیدیم هر چند که هرگز از وجود یک حکومت با ظرفیت برخوردار نبودیم!
@solati_mehran
#توسعه
#ایران
#کره_جنوبی
واقعیت جامعه امروز ایران همین تصویر است!
اقلیتی تندرو به دنبال نابودی خودشان هستند که البته باید مورد تشویق قرار بگیرند تا هر چه زودتر شرّشان از سر ملت و مُلک کنده شود.
#امیدفراغت روزنامهنگار
#حجاب #سیاست #اجتماعی
@nasiri1342238
اقلیتی تندرو به دنبال نابودی خودشان هستند که البته باید مورد تشویق قرار بگیرند تا هر چه زودتر شرّشان از سر ملت و مُلک کنده شود.
#امیدفراغت روزنامهنگار
#حجاب #سیاست #اجتماعی
@nasiri1342238
📸🎥 دوست داری
فیلمسازی
کارگردانی
تدوین
فیلمبرداری
فیلمنامهنویسی
بازیگری
نقد و تحلیل فیلم
عکاسی و...
را از مبتدی تا حرفهای یاد بگیرید این کانالرو از دست ندید📹📸👇👇
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
فیلمسازی
کارگردانی
تدوین
فیلمبرداری
فیلمنامهنویسی
بازیگری
نقد و تحلیل فیلم
عکاسی و...
را از مبتدی تا حرفهای یاد بگیرید این کانالرو از دست ندید📹📸👇👇
https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
اینگونه بده و بستانها از امور رایج در مجلس و بسیاری از نهادها و مراکز قدرت است و اگر غیر از این باشد باید تعجب کرد.
اساسا اگر اینگونه روابط و مناسبات میان ویژهخواران و اصحاب قدرت نباشد مگر خودروسازان با شیوه کتونی میتوانستند به حیات خود ادامه داده و خودروهای چینی را به چند برابر قیمت آن در سایر کشورها و محصولات بیکیفیت خود را دهها برابر ارزش واقعیاش به خورد مصرف کنندگان ایرانی بدهند!؟
و یا اگر این روابط و مناسبات میان ویژهخواران و صاحبان قدرت نبود، مگر ممکن بود امثال شهرام جزایری، بابک زنجانی، خاوری، فاضل خداداد، انصاریها، مهآفرید،....و مالکان برخی شرکتها و بانکها و موسسات اعتباری یک شبه ره صدساله را پیموده و به قارونهای جمهوری با ثروتهای نجومی تبدیل شوند!؟
وانگهی مادامیکه بستر و زمینههای چنین مناسبانی از ریشه خشک نشده، اگر هدیهدهندگان خودروهای موصوف، بجای ۷۵-۷۰ نماینده، به تعداد همه نمایندگان مجلس خودرو در اختیار آنان قرار میداد، چهبسا در این خصوص صدای کسی هم در نمیآمد!
باید پذیرفت چنین مناسباتی از عوارض سیاست و اقتصاد رانتی است.
✅کانال جدید #اکبر_اعلمی
T.me/alami_akbar
اساسا اگر اینگونه روابط و مناسبات میان ویژهخواران و اصحاب قدرت نباشد مگر خودروسازان با شیوه کتونی میتوانستند به حیات خود ادامه داده و خودروهای چینی را به چند برابر قیمت آن در سایر کشورها و محصولات بیکیفیت خود را دهها برابر ارزش واقعیاش به خورد مصرف کنندگان ایرانی بدهند!؟
و یا اگر این روابط و مناسبات میان ویژهخواران و صاحبان قدرت نبود، مگر ممکن بود امثال شهرام جزایری، بابک زنجانی، خاوری، فاضل خداداد، انصاریها، مهآفرید،....و مالکان برخی شرکتها و بانکها و موسسات اعتباری یک شبه ره صدساله را پیموده و به قارونهای جمهوری با ثروتهای نجومی تبدیل شوند!؟
وانگهی مادامیکه بستر و زمینههای چنین مناسبانی از ریشه خشک نشده، اگر هدیهدهندگان خودروهای موصوف، بجای ۷۵-۷۰ نماینده، به تعداد همه نمایندگان مجلس خودرو در اختیار آنان قرار میداد، چهبسا در این خصوص صدای کسی هم در نمیآمد!
باید پذیرفت چنین مناسباتی از عوارض سیاست و اقتصاد رانتی است.
✅کانال جدید #اکبر_اعلمی
T.me/alami_akbar
خریدارِ این عِشوهها و غَمزهها، همان دورانی بود که #بانی_وضع_موجود را با موجسازی، بحرانسازی و ارائهی آدرس غلط، #دولت_روحانی معرفی میکردند. نه حالا که همهی رُفقا، دور یکدیگر مشغول شده و آرزوی «یکدستسازیِ قدرت» را محقق کردهاند.
▪️مصطفی فقیهی
@mostafafaghihi
▪️مصطفی فقیهی
@mostafafaghihi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نشستهای گفتار و اندیشه
معرفی کتاب ایران بر لبه تیغ
نویسنده: دکتر محمد فاضلی
با حضور آقای علیرضا بهشتی شیرازی
خرداد ۱۴۰۰
@goftar_andisheh
معرفی کتاب ایران بر لبه تیغ
نویسنده: دکتر محمد فاضلی
با حضور آقای علیرضا بهشتی شیرازی
خرداد ۱۴۰۰
@goftar_andisheh