[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
🔴فوری/ #اسید_پاشی به دختر 24 ساله در پاسداران تبریز / حادثه تلخ در آخرین شب سال
دختر جوان در اتوبان پاسداران تبریز قربانی اسیدپاشی شد.
معاون اجتماعی پلیس آذربایجان شرقی در رابطه با اسیدپاشی امروز اتوبان پاسداران تبریز بیان داشت:
فرداسیدپاش که پس از اسید پاشی به صورت یک دختر جوان 24 ساله در اتوبان پاسداران تبریز متواری گردیده بود ظرف دو ساعت دستگیر و با تشکیل پرونده ی قضائی تحویل مقام قضائی گردید.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان افزود: قربانی اسیدپاشی که به سختی مجروح گردیده بلافاصله به بیمارستان انتقال وتحت مداوا می باشد.
این مقام انتظامی اعلام داشت: تحقیقات پلیسی توسط آگاهی استان در این رابطه درحال انجام است/ رکنا
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
🔴فوری/ #اسید_پاشی به دختر 24 ساله در پاسداران تبریز / حادثه تلخ در آخرین شب سال
دختر جوان در اتوبان پاسداران تبریز قربانی اسیدپاشی شد.
معاون اجتماعی پلیس آذربایجان شرقی در رابطه با اسیدپاشی امروز اتوبان پاسداران تبریز بیان داشت:
فرداسیدپاش که پس از اسید پاشی به صورت یک دختر جوان 24 ساله در اتوبان پاسداران تبریز متواری گردیده بود ظرف دو ساعت دستگیر و با تشکیل پرونده ی قضائی تحویل مقام قضائی گردید.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان افزود: قربانی اسیدپاشی که به سختی مجروح گردیده بلافاصله به بیمارستان انتقال وتحت مداوا می باشد.
این مقام انتظامی اعلام داشت: تحقیقات پلیسی توسط آگاهی استان در این رابطه درحال انجام است/ رکنا
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
پاسخ نجیب بارور، شاعر پرآوازه افغانستان،
به نوروز ستیزان مذهبی👏👏👏
👇👇👇👇😊🔥🔥🔥
گفتا به همه شیخ که نوروز حرام است
زیرا که در این روز به دست همه جام است
گفتیم درست است ولی در کف تو نیز
تیغیست پُر از کینه که از زهد نیام است
تا گفت که دین مانع شادیست، مشورید!
گفتیم در این بحث تو هم جای کلام است؟
گفتا که سخن پخته، شریعت نپذیرد
گفتیم خیال تو در این غایله خام است
***
پیمانهی ما صافتر از سینهی دریاست
هر دانهی تسبیح تو یک حلقهی دام است
ما منطق نوریم، به رگهای سیاهی
در منطق جهل تو سحر جلوهی شام است
در مکتب ما عشق اساسیست خجسته
در مذهب تو ریشه و بنیاد زنام است
گیریم که شادی همه زشت است و گنه نیز
عاری ز گنه در همهی شهر کدام است؟
مستی کن و خوش باش که در باور رندان
"هر لب که" به پیمانه نچسبد "لب بام است"
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
پاسخ نجیب بارور، شاعر پرآوازه افغانستان،
به نوروز ستیزان مذهبی👏👏👏
👇👇👇👇😊🔥🔥🔥
گفتا به همه شیخ که نوروز حرام است
زیرا که در این روز به دست همه جام است
گفتیم درست است ولی در کف تو نیز
تیغیست پُر از کینه که از زهد نیام است
تا گفت که دین مانع شادیست، مشورید!
گفتیم در این بحث تو هم جای کلام است؟
گفتا که سخن پخته، شریعت نپذیرد
گفتیم خیال تو در این غایله خام است
***
پیمانهی ما صافتر از سینهی دریاست
هر دانهی تسبیح تو یک حلقهی دام است
ما منطق نوریم، به رگهای سیاهی
در منطق جهل تو سحر جلوهی شام است
در مکتب ما عشق اساسیست خجسته
در مذهب تو ریشه و بنیاد زنام است
گیریم که شادی همه زشت است و گنه نیز
عاری ز گنه در همهی شهر کدام است؟
مستی کن و خوش باش که در باور رندان
"هر لب که" به پیمانه نچسبد "لب بام است"
🆔👉 @iran_novin1
💐 سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش
اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام
پیشاپیش نوروز ۹۷ مبارک🌹
🆔👉 @iran_novin1
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش
اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام
پیشاپیش نوروز ۹۷ مبارک🌹
🆔👉 @iran_novin1
💐🌱🏝💐🌱🏝💐🌱🏝
♦️ سروده جدید و زیبای نجیب بارور، شاعر افغانستان، تقدیم به شما همراهان گرامی کانال و هموطنان فرهنگیمان در سراسر جهان،
به آنانکه نوروز را پاس می دارند.
"تحفهی نوروزی من"
دوباره از طرب، از شادی از بهار بگو
سخن به غایت دلهای بیقرار بگو
به یمن دلخوشی باغ، فال تازه بگیر
به باد پاییز، از پیکر چنار بگو
به گوش منکر آواز، نغمهیی سر کن
بخوان بهنام گُل سرخ و از سهتار بگو
چنان جوانه که از خاک سر برون آورد
به شاخههای درختان، شکوفهسار بگو
سرود سبزه بیاور به کوه و چشمهی ما
به خشکزار طبیعت، بنفشهزار بگو
به گوش آنکه از آغاز میهراسد نیز
پیام رویش ما را هزار بار بگو
به جامهای شکسته نوید تاک بده
کنار جوی نشین، از کنار یار بگو
گلی به کاکل فرخندههای شهر بزن
و نه، نه! به این نسل سنگسار بگو
به آنکه کافر نوروز و فصل شادی ماست
از آبشار، از انگور، از انار بگو
کانال شعر نجیب بارور
🔥 کانال ایران نوین 🔥
🆔 @iran_novin1
🔥 گروه ایران نوین 🔥
https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ
🔥با ایران نوین ، تا ایران نوین🔥
♦️ سروده جدید و زیبای نجیب بارور، شاعر افغانستان، تقدیم به شما همراهان گرامی کانال و هموطنان فرهنگیمان در سراسر جهان،
به آنانکه نوروز را پاس می دارند.
"تحفهی نوروزی من"
دوباره از طرب، از شادی از بهار بگو
سخن به غایت دلهای بیقرار بگو
به یمن دلخوشی باغ، فال تازه بگیر
به باد پاییز، از پیکر چنار بگو
به گوش منکر آواز، نغمهیی سر کن
بخوان بهنام گُل سرخ و از سهتار بگو
چنان جوانه که از خاک سر برون آورد
به شاخههای درختان، شکوفهسار بگو
سرود سبزه بیاور به کوه و چشمهی ما
به خشکزار طبیعت، بنفشهزار بگو
به گوش آنکه از آغاز میهراسد نیز
پیام رویش ما را هزار بار بگو
به جامهای شکسته نوید تاک بده
کنار جوی نشین، از کنار یار بگو
گلی به کاکل فرخندههای شهر بزن
و نه، نه! به این نسل سنگسار بگو
به آنکه کافر نوروز و فصل شادی ماست
از آبشار، از انگور، از انار بگو
کانال شعر نجیب بارور
🔥 کانال ایران نوین 🔥
🆔 @iran_novin1
🔥 گروه ایران نوین 🔥
https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ
🔥با ایران نوین ، تا ایران نوین🔥
💐💐💐جشن باستانی نوروز میراث ایرانی که گستره آن ورای حوزه کشورهای وارث تمدن ایرانی است.
@iran_novin1
🔥گروه ایران نوین🔥
https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ
با ایران نوین تا ایران نوین
@iran_novin1
🔥گروه ایران نوین🔥
https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ
با ایران نوین تا ایران نوین
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
#ایرانشناسی
روستای گازرخان (قلعه #حسن_صباح)
☆1
حسن صبّاح ، بنیانگذار دولت اسماعیلیه در ایران و نیز بانى دعوت مستقلاسماعیلیه نزارى. درباره آغاز زندگى و دوره جوانى او اطلاعات کمى وجود دارد. اینکه حسن صباح و خواجه نظامالملک و عمر خیام در کودکى باهم در مکتبى در نیشابور به تحصیل مشغول بودند ، افسانه است و سند تاریخى ندارد. مؤلفى مجهول وقایع دوران حکمرانى حسن صباح، اولین خداوند الموت* و رهبر اسماعیلیان ایران (که آنان وى را سیّدنا خطاب می کردند)، را در کتابى به نام سرگذشت سیّدنا جمع کرده بود که در واقع آغاز یک سنّت تاریخنگارى در دوره الموت از تاریخ اسماعیلیان نزارى ایران نیز بوده است. قسمت اول این کتاب احتمالاً به قلم خود حسن صباح است. سرگذشت سیّدنا به جانمانده است، اما گروهى از مورخان ایرانى دوره ایلخانى (عطاملک جوینى و رشیدالدین فضلاللّه و عبداللّهبن على کاشانى) از آن استفاده کرده و قسمتهایى از آن را در بخش مربوط به حسن صباح، در تواریخ اسماعیلیه خود نقل کردهاند. کتابهاى این سه مورخ، مهمترین منابع موجود درباره حسن صباحاند .
حسن صباح در حدود سال ۴۴۵ در قم، در خانوادهاى از شیعیان امامى، به دنیا آمد. پدرش، علی بن محمدبن جعفر صبّاح حِمیَرى، اصلش از کوفه بود ولى ادعا می کرد که نسبش حمیرى یَمنى است. او که از کوفه به قم مهاجرت کرده بود، به شهر رى نقل مکان کرد که مرکز مهم دیگرى براى تعالیم شیعه و فعالیتهاى داعیان اسماعیلى بود. حسن در رى به عنوان شیعه دوازده امامى تعلیم و تربیت یافت، اما در هفده سالگى از طریق یکى از داعیان اسماعیلى، به نام امیره ضَراب، با تعالیم اسماعیلیه آشنایى پیدا کرد. سپس از داعى دیگرى، بهنام ابونصر سراج، اطلاعات بیشترى کسب کرد و سرانجام به مذهب اسماعیلى گروید و نسبت به امام اسماعیلى زمان، یعنى خلیفه فاطمى، مستنصرباللّه، سوگند عهد به جاى آورد. اندکى بعد در ۴۶۴، حسن صباح توجه ابنعطّاش (رهبر اسماعیلیانِ سرزمینهاى سلجوقى) را، که به رى آمده بود، جلب کرد. ابنعطّاش که متوجه استعداد و کفایت او شده بود، در سلسله مراتب دعوت اسماعیلیه، مقامى به وى داد. در ۴۶۷، حسن صباح همراه ابنعطّاش به اصفهان (مرکز مخفى دعوت اسماعیلیه ایران) رفت و در ۴۶۹، به توصیه او، عازم قاهره، پایتخت فاطمیان، شد تا در آنجا تعلیم بیشترى ببیند. وى در صفر ۴۷۱ به قاهره وارد شد. در آن زمان، بدرالجمالى*، امیر جیوش و وزیر فاطمیان، به عنوان داعی الدعاة، جانشین مؤیَّد فی الدین* شیرازى شده بود. درباره اقامت سه ساله حسن در مصر اطلاعات چندانى در دست نیست. وى ابتدا در قاهره و سپس در اسکندریه به سر برد و مستنصرباللّه را ندید. به نظر میرسد که حسن در مصر با بدرالجمالى درگیرى پیدا کرد و از قاهره به اسکندریه، که پایگاه مخالفان بدرالجمالى بود، رفت (رجوع کنید به جوینى، ج ۳، ص ۱۸۷ـ۱۹۱؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص۹۷ـ ۱۰۳؛ کاشانى، ص ۱۳۳ـ۱۳۷؛ حافظابرو، ص ۱۹۱ـ۱۹۳). بنابر قول منابع نزارى که مورخان ایرانى نقل کردهاند، منازعه حسن با بدرالجمالى بر سر جانشینى مستنصر باللّه بود و اینکه حسن حمایت خود را از ولیعهد او، یعنى نزار، اظهار کرده بود (رجوع کنید به جوینى، ج ۳، ص ۱۹۰ـ۱۹۱؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص ۱۰۱ـ ۱۰۲؛ کاشانى، ص ۱۳۷؛ حافظ ابرو، ص ۱۹۳). طبق روایت دیگرى (رجوع کنید به ابناثیر، ج ۱۰، ص ۲۳۷؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص ۷۷؛ کاشانى، ص ۱۱۴؛ مقریزى، ج ۲، ص ۳۲۳، ج ۳، ص ۱۵)، مستنصرباللّه شخصاً به حسن گفته بود که جانشین وى نزار خواهد بود. در هر صورت، حسن سرانجام از مصر اخراج شد و در ذیحجه ۴۷۳ به اصفهان بازگشت (جوینى، ج ۳، ص ۱۹۱؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص ۱۰۳).
به نظر می رسد که حسن در سالهاى اقامت در مصر چیزهایى فرا گرفت که بعداً از آنها در تدوین سیاست انقلابى خود استفاده کرد. وى بهخوبى می دانست که دولت فاطمیان رو به زوال است و امکانات لازم را براى کمک به اسماعیلیان ایران، در مبارزاتشان با سلجوقیان ترک، ندارد. حسن، پس از بازگشت به ایران، نُه سال بهعنوان داعى اسماعیلى، در ایران سفر کرد و در همین دوره، سیاست انقلابى خود را طرح نمود و قدرت نظامى سلجوقیان را در مناطق گوناگون ارزیابى کرد (رجوع کنید به خراسانى فدائى، ص ۸۹ـ۹۰). تا حدود ۴۸۰، او توجه خود را به ایالات سواحل دریاى مازندران، بهخصوص به منطقه کوهستانى دیلم*، معطوف کرده بود. این منطقه از قدیم پناهگاهى براى علویان و شیعیان به شمار می آمد و از مراکز قدرت سلجوقیان در مرکز و مغرب ایران، دور بود. علاوه بر این، دعوت اسماعیلیه در دیلم، که عمدتاً سنگر شیعیان زیدى بود، تا حدودى اشاعه پیدا کرده بود. در این زمان، حسن صباح براى شورش برضد سلجوقیان نقشه می کشید و در جستجوى محل مناسبى بود که بتواند پایگاه عملیاتى خود را در آنجا مستقر کند. به این منظور، سرانجام قلعه الموت را در منطقه رودبار انتخاب کرد
🆔👉 @iran_novin1
روستای گازرخان (قلعه #حسن_صباح)
☆1
حسن صبّاح ، بنیانگذار دولت اسماعیلیه در ایران و نیز بانى دعوت مستقلاسماعیلیه نزارى. درباره آغاز زندگى و دوره جوانى او اطلاعات کمى وجود دارد. اینکه حسن صباح و خواجه نظامالملک و عمر خیام در کودکى باهم در مکتبى در نیشابور به تحصیل مشغول بودند ، افسانه است و سند تاریخى ندارد. مؤلفى مجهول وقایع دوران حکمرانى حسن صباح، اولین خداوند الموت* و رهبر اسماعیلیان ایران (که آنان وى را سیّدنا خطاب می کردند)، را در کتابى به نام سرگذشت سیّدنا جمع کرده بود که در واقع آغاز یک سنّت تاریخنگارى در دوره الموت از تاریخ اسماعیلیان نزارى ایران نیز بوده است. قسمت اول این کتاب احتمالاً به قلم خود حسن صباح است. سرگذشت سیّدنا به جانمانده است، اما گروهى از مورخان ایرانى دوره ایلخانى (عطاملک جوینى و رشیدالدین فضلاللّه و عبداللّهبن على کاشانى) از آن استفاده کرده و قسمتهایى از آن را در بخش مربوط به حسن صباح، در تواریخ اسماعیلیه خود نقل کردهاند. کتابهاى این سه مورخ، مهمترین منابع موجود درباره حسن صباحاند .
حسن صباح در حدود سال ۴۴۵ در قم، در خانوادهاى از شیعیان امامى، به دنیا آمد. پدرش، علی بن محمدبن جعفر صبّاح حِمیَرى، اصلش از کوفه بود ولى ادعا می کرد که نسبش حمیرى یَمنى است. او که از کوفه به قم مهاجرت کرده بود، به شهر رى نقل مکان کرد که مرکز مهم دیگرى براى تعالیم شیعه و فعالیتهاى داعیان اسماعیلى بود. حسن در رى به عنوان شیعه دوازده امامى تعلیم و تربیت یافت، اما در هفده سالگى از طریق یکى از داعیان اسماعیلى، به نام امیره ضَراب، با تعالیم اسماعیلیه آشنایى پیدا کرد. سپس از داعى دیگرى، بهنام ابونصر سراج، اطلاعات بیشترى کسب کرد و سرانجام به مذهب اسماعیلى گروید و نسبت به امام اسماعیلى زمان، یعنى خلیفه فاطمى، مستنصرباللّه، سوگند عهد به جاى آورد. اندکى بعد در ۴۶۴، حسن صباح توجه ابنعطّاش (رهبر اسماعیلیانِ سرزمینهاى سلجوقى) را، که به رى آمده بود، جلب کرد. ابنعطّاش که متوجه استعداد و کفایت او شده بود، در سلسله مراتب دعوت اسماعیلیه، مقامى به وى داد. در ۴۶۷، حسن صباح همراه ابنعطّاش به اصفهان (مرکز مخفى دعوت اسماعیلیه ایران) رفت و در ۴۶۹، به توصیه او، عازم قاهره، پایتخت فاطمیان، شد تا در آنجا تعلیم بیشترى ببیند. وى در صفر ۴۷۱ به قاهره وارد شد. در آن زمان، بدرالجمالى*، امیر جیوش و وزیر فاطمیان، به عنوان داعی الدعاة، جانشین مؤیَّد فی الدین* شیرازى شده بود. درباره اقامت سه ساله حسن در مصر اطلاعات چندانى در دست نیست. وى ابتدا در قاهره و سپس در اسکندریه به سر برد و مستنصرباللّه را ندید. به نظر میرسد که حسن در مصر با بدرالجمالى درگیرى پیدا کرد و از قاهره به اسکندریه، که پایگاه مخالفان بدرالجمالى بود، رفت (رجوع کنید به جوینى، ج ۳، ص ۱۸۷ـ۱۹۱؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص۹۷ـ ۱۰۳؛ کاشانى، ص ۱۳۳ـ۱۳۷؛ حافظابرو، ص ۱۹۱ـ۱۹۳). بنابر قول منابع نزارى که مورخان ایرانى نقل کردهاند، منازعه حسن با بدرالجمالى بر سر جانشینى مستنصر باللّه بود و اینکه حسن حمایت خود را از ولیعهد او، یعنى نزار، اظهار کرده بود (رجوع کنید به جوینى، ج ۳، ص ۱۹۰ـ۱۹۱؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص ۱۰۱ـ ۱۰۲؛ کاشانى، ص ۱۳۷؛ حافظ ابرو، ص ۱۹۳). طبق روایت دیگرى (رجوع کنید به ابناثیر، ج ۱۰، ص ۲۳۷؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص ۷۷؛ کاشانى، ص ۱۱۴؛ مقریزى، ج ۲، ص ۳۲۳، ج ۳، ص ۱۵)، مستنصرباللّه شخصاً به حسن گفته بود که جانشین وى نزار خواهد بود. در هر صورت، حسن سرانجام از مصر اخراج شد و در ذیحجه ۴۷۳ به اصفهان بازگشت (جوینى، ج ۳، ص ۱۹۱؛ رشیدالدین فضلاللّه، ص ۱۰۳).
به نظر می رسد که حسن در سالهاى اقامت در مصر چیزهایى فرا گرفت که بعداً از آنها در تدوین سیاست انقلابى خود استفاده کرد. وى بهخوبى می دانست که دولت فاطمیان رو به زوال است و امکانات لازم را براى کمک به اسماعیلیان ایران، در مبارزاتشان با سلجوقیان ترک، ندارد. حسن، پس از بازگشت به ایران، نُه سال بهعنوان داعى اسماعیلى، در ایران سفر کرد و در همین دوره، سیاست انقلابى خود را طرح نمود و قدرت نظامى سلجوقیان را در مناطق گوناگون ارزیابى کرد (رجوع کنید به خراسانى فدائى، ص ۸۹ـ۹۰). تا حدود ۴۸۰، او توجه خود را به ایالات سواحل دریاى مازندران، بهخصوص به منطقه کوهستانى دیلم*، معطوف کرده بود. این منطقه از قدیم پناهگاهى براى علویان و شیعیان به شمار می آمد و از مراکز قدرت سلجوقیان در مرکز و مغرب ایران، دور بود. علاوه بر این، دعوت اسماعیلیه در دیلم، که عمدتاً سنگر شیعیان زیدى بود، تا حدودى اشاعه پیدا کرده بود. در این زمان، حسن صباح براى شورش برضد سلجوقیان نقشه می کشید و در جستجوى محل مناسبى بود که بتواند پایگاه عملیاتى خود را در آنجا مستقر کند. به این منظور، سرانجام قلعه الموت را در منطقه رودبار انتخاب کرد
🆔👉 @iran_novin1
🔶
( دعای تحویل سال به زبان پارسی ونگارش پارسی)
سال نو آمد، سپاس ! ای جاودان
جـــان ما آسوده دار و شـــــادمان
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نــــو، امـّــید نو بر دل نشـــان
گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گردانندهی مهر و سپر
بر ترینش کن برایم این زمان و این زمین
ای ايزد توانا ( هر که هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) ! دل در گرو تو داريم و ايمان به حضور جاويدت !
که عشق را از برای انسان تحفه سبزی نهادی که شب در آرزوی آن روز کند و روز به تمنای آن شب !
ای ايزد بخشاينده !
نوروز است . پس به بندگانت عشق پيشکش دار .
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
دلهايمان به مهر گرم است و چشمانمان به محبت پر فروغ . کينه از دل پر مهر گريزان است و خورشيد گذشت بر مينوی آن تابان !
اگر دست سردی در تمنای گرمای دستی پر مهر به انتظار نشسته ، اگر نرگس چشمانی، بی قرار حضور عزيزی است خسته، علاج مهر است و درمان سوز دل . ای ايزد بخشاينده !
نوروز است . به بندگانت مهر پيشکش دار .
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
در اين آشفته بازار که بنی آدم به آن دچارند غوطه ور ميان هستی ، ناچار از هر حرکت، به خرافات گرفتارآمده و دور از خويشتن خويش، تنها ، بی کس در راه مانده ، و درمانده ، از همه جا مانده و از همه کس رانده ، رهی بايد که بر طليعه آن حک شده باشد : " اينجا چراغی روشن است " . ای اهورمزد دانا !
دلها را به نور دانش روشن گردان ! که عظيم ترين مردمان خردمندترين آنانند . چنان که نياکان ما اينچنين بودند و ما ميراث خوار آنانيم . بر ما است نگاهبانی از آن چه اجدادمان به وام برای ما باقی گذاشتند که " انسان زاده شدن تجسد وظيفه است " . ای ايزد بخشاينده !
نوروز است .
به بندگانت خرد پيشکش دار .
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
به زيباترين کلامها با ما سخن گفتی و هر که از زبان تو سخن گفت آراسته ترين واژه ها را برگزيد و از دل برآورد شايد بر دل نشيند . هر که با تو سخن گفت نيک گفت . اما انسان فراموش کار است و سهل انگار . آنگاه که با همنوع به سخن نشست هر آنچه از "آداب سخن " بود فراموش کرد و به تاريکی نشست .
ای اهورمزد توانا !
هرگاه به جدل نشستيم چهره برافروخته کرديم و آوای خويش بلندتر ! فرياد بر يکديگر کشيديم و خواری برای هم خريديم . مسامحه را ندانستيم و مصالحه را نياموختيم .
به عداوت دلخوش کرديم و يارای تحمل يکديگرمان نبود . گفتارمان خالی از ادب بود و پندارمان آلوده از بد انديشی ! و کردارمان نه آنگونه بود که بايسته است و نه آنطور که شايسته ! ای ايزد بخشاينده !
نوروز است . به بندگانت رفتار نيک ، پندار نيک و گفتار نيک پيشکش دار.
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
غم بر خانه هايمان خيمه زده و دلهايمان مشحون از ملال گشته . ذهنها خسته است و جانها درمانده . حال آنکه بهار است و هستی به غوغا برآمده .
ای اهورمزد توانا !
خود میدانی که غم ستون خيمه اهريمن است و ملال نه بايسته آدمی !
که جهان با شادی بر پا است و کائنات به تکاپو بر جا است .
ای ايزد بخشاينده !
نوروز است .
به بندگانت شادی پيشکش دار.
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
آمال و آرزوها را يک به يک برشمرديم و در برابر عظمتت به وصف و مدح بر آمديم . خود می دانی که بی نياز از هر مدحی و بی خيال از هر قدح .
همه آرمانها را بر زبان و قلم آورديم و يک به يک خوانديم و باز خوانديم شايد اين ملت باز روی شادی و باروری بيند . با اينهمه اما خود خوب می دانيم که نه ممکن بود اينهمه جز به دست خويش ! دستانمان توانا است و اذهانمان دانا اگر باور کنيم و ايمان بياوريم .
ای آدميان که دستها به هم گشوده ايد و آخرين لحظات سال کهنه را به کتاب تاريخ می سپاريد . نوروز است . ايمان بياوريد به حقيقت خويش
🆔👉 @iran_novin1
( دعای تحویل سال به زبان پارسی ونگارش پارسی)
سال نو آمد، سپاس ! ای جاودان
جـــان ما آسوده دار و شـــــادمان
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نــــو، امـّــید نو بر دل نشـــان
گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گردانندهی مهر و سپر
بر ترینش کن برایم این زمان و این زمین
ای ايزد توانا ( هر که هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) ! دل در گرو تو داريم و ايمان به حضور جاويدت !
که عشق را از برای انسان تحفه سبزی نهادی که شب در آرزوی آن روز کند و روز به تمنای آن شب !
ای ايزد بخشاينده !
نوروز است . پس به بندگانت عشق پيشکش دار .
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
دلهايمان به مهر گرم است و چشمانمان به محبت پر فروغ . کينه از دل پر مهر گريزان است و خورشيد گذشت بر مينوی آن تابان !
اگر دست سردی در تمنای گرمای دستی پر مهر به انتظار نشسته ، اگر نرگس چشمانی، بی قرار حضور عزيزی است خسته، علاج مهر است و درمان سوز دل . ای ايزد بخشاينده !
نوروز است . به بندگانت مهر پيشکش دار .
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
در اين آشفته بازار که بنی آدم به آن دچارند غوطه ور ميان هستی ، ناچار از هر حرکت، به خرافات گرفتارآمده و دور از خويشتن خويش، تنها ، بی کس در راه مانده ، و درمانده ، از همه جا مانده و از همه کس رانده ، رهی بايد که بر طليعه آن حک شده باشد : " اينجا چراغی روشن است " . ای اهورمزد دانا !
دلها را به نور دانش روشن گردان ! که عظيم ترين مردمان خردمندترين آنانند . چنان که نياکان ما اينچنين بودند و ما ميراث خوار آنانيم . بر ما است نگاهبانی از آن چه اجدادمان به وام برای ما باقی گذاشتند که " انسان زاده شدن تجسد وظيفه است " . ای ايزد بخشاينده !
نوروز است .
به بندگانت خرد پيشکش دار .
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
به زيباترين کلامها با ما سخن گفتی و هر که از زبان تو سخن گفت آراسته ترين واژه ها را برگزيد و از دل برآورد شايد بر دل نشيند . هر که با تو سخن گفت نيک گفت . اما انسان فراموش کار است و سهل انگار . آنگاه که با همنوع به سخن نشست هر آنچه از "آداب سخن " بود فراموش کرد و به تاريکی نشست .
ای اهورمزد توانا !
هرگاه به جدل نشستيم چهره برافروخته کرديم و آوای خويش بلندتر ! فرياد بر يکديگر کشيديم و خواری برای هم خريديم . مسامحه را ندانستيم و مصالحه را نياموختيم .
به عداوت دلخوش کرديم و يارای تحمل يکديگرمان نبود . گفتارمان خالی از ادب بود و پندارمان آلوده از بد انديشی ! و کردارمان نه آنگونه بود که بايسته است و نه آنطور که شايسته ! ای ايزد بخشاينده !
نوروز است . به بندگانت رفتار نيک ، پندار نيک و گفتار نيک پيشکش دار.
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
غم بر خانه هايمان خيمه زده و دلهايمان مشحون از ملال گشته . ذهنها خسته است و جانها درمانده . حال آنکه بهار است و هستی به غوغا برآمده .
ای اهورمزد توانا !
خود میدانی که غم ستون خيمه اهريمن است و ملال نه بايسته آدمی !
که جهان با شادی بر پا است و کائنات به تکاپو بر جا است .
ای ايزد بخشاينده !
نوروز است .
به بندگانت شادی پيشکش دار.
ای ايزد توانا ( هر کسی هستی و هر چه نامت نهاده اند به هر کيشی ) !
آمال و آرزوها را يک به يک برشمرديم و در برابر عظمتت به وصف و مدح بر آمديم . خود می دانی که بی نياز از هر مدحی و بی خيال از هر قدح .
همه آرمانها را بر زبان و قلم آورديم و يک به يک خوانديم و باز خوانديم شايد اين ملت باز روی شادی و باروری بيند . با اينهمه اما خود خوب می دانيم که نه ممکن بود اينهمه جز به دست خويش ! دستانمان توانا است و اذهانمان دانا اگر باور کنيم و ايمان بياوريم .
ای آدميان که دستها به هم گشوده ايد و آخرين لحظات سال کهنه را به کتاب تاريخ می سپاريد . نوروز است . ايمان بياوريد به حقيقت خويش
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هممیهنانم!
در پایانِ زمستانی که دی ماه آن نوید بهاران بود، دل من با آنهایی است که رفتند تا ما بمانیم.
جاودانه باد #نوروز ایرانی! پاینده باد #ایران.
#رضا_پهلوی
در پایانِ زمستانی که دی ماه آن نوید بهاران بود، دل من با آنهایی است که رفتند تا ما بمانیم.
جاودانه باد #نوروز ایرانی! پاینده باد #ایران.
#رضا_پهلوی
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
هم میهنان عزیزم!
فرارسیدن #نوروز باستانی، این جشن بزرگِ ملی و میراثِ بشری را در آغاز سال نو ایرانی، به شما و به همه آنهایی که نوروز را گرامی می دارند و جشن می گیرند، از صمیم قلب شادباش می گویم. نوروز، این جشنِ آفرینش و پیدایش که ریشه در تاریخ و فرهنگِ پُربار و دیرینه ما ایرانیان دارد، آیین هزاران سالهای است که یادگار (جمشید) خورشید ایران است و نقطه عطفِ تاریخ و تمدن ما ایرانیان به شمار می آید. تمدن و فرهنگی که ققنوسوار سر از خاکستر برداشته و پیروز و پُر توان ما را به زندگی فرا می خواند و نوید سربلندی و آزادی میدهد. این آیین شکوهمند هرچه بر حیاتِ چند هزار ساله اش افزوده میشود، بیشتر به رمز و راز پیدایش آن در سرزمینِ اهوراییمان پی می بریم. ما در درازایِ تاریخ پرفراز و نشیبِ میهنمان، با حفظ هویتِ ایرانی خویش و با تکیه بر خِرَد و دانایی، نه تنها با آغوش باز به پیشواز آداب و رسوم نیکِ دیگران رفته و از دیگران آموختهایم و بر غنایِ فرهنگِ خویش افزودهایم، که سهم بسزایی در غنا بخشیدن به تمدن بشری داشتهایم.
هممیهنانم!
نوروز نماد دگرگونی، بیداری، حرکت و پویایی هستی و زندگی است. نوروز خاستگاه امید و نمادِ پایداریِ ملی و پیروزی بر اهریمن و تباهی است. نوروز رستاخیزِ زندگیِ اهورایی و شادمانی و رستگاری است.
نوروز روایت درخشش خورشید مهر و صلح و دوستی و جایگاه زیباترین جلوههایِ هستی است.
نوروز فرصتی پدیدار میسازد تا غم و دشمنی و کدورت را در بهار زندگی به فراموشی بسپاریم. نوروز فرصتی است تا به آینده روشن و بهتری برای خود و فرزندانمان بیاندیشیم.
آرزوی من در چنین روزی این است که با اراده ملی، دوران تاریکی و دروغ و تباهی در ایران ما بسر آید و بتوانیم در آیندهای نه چندان دور، در کنار خانواده و در خاکِ میهن، ایرانی آزاد و پیشرفته و سربلند بسازیم. آرزوی من این است که روزی نه چندان دور، پایان تباهی و بامداد شادی و بازسازی را درکنار هم در خاکِ پاکِ میهنمان جشن بگیریم.
هممیهنانم!
در پایانِ زمستانی که دی ماه آن نوید بهاران بود، دل من با آنهایی است که رفتند تا ما بمانیم.
نوروزتان شاد و هر روزتان پیروز،
سبزههاتان سبز و لالههاتان سرخ،
رویتان سپید و هفت سینتان پر از رنگ امید باد،
چرا که تا شما بیدارید، ایران زنده خواهد ماند!
جاودانه باد #نوروز ایرانی! پاینده باد #ایران.
#رضا_پهلوی
فرارسیدن #نوروز باستانی، این جشن بزرگِ ملی و میراثِ بشری را در آغاز سال نو ایرانی، به شما و به همه آنهایی که نوروز را گرامی می دارند و جشن می گیرند، از صمیم قلب شادباش می گویم. نوروز، این جشنِ آفرینش و پیدایش که ریشه در تاریخ و فرهنگِ پُربار و دیرینه ما ایرانیان دارد، آیین هزاران سالهای است که یادگار (جمشید) خورشید ایران است و نقطه عطفِ تاریخ و تمدن ما ایرانیان به شمار می آید. تمدن و فرهنگی که ققنوسوار سر از خاکستر برداشته و پیروز و پُر توان ما را به زندگی فرا می خواند و نوید سربلندی و آزادی میدهد. این آیین شکوهمند هرچه بر حیاتِ چند هزار ساله اش افزوده میشود، بیشتر به رمز و راز پیدایش آن در سرزمینِ اهوراییمان پی می بریم. ما در درازایِ تاریخ پرفراز و نشیبِ میهنمان، با حفظ هویتِ ایرانی خویش و با تکیه بر خِرَد و دانایی، نه تنها با آغوش باز به پیشواز آداب و رسوم نیکِ دیگران رفته و از دیگران آموختهایم و بر غنایِ فرهنگِ خویش افزودهایم، که سهم بسزایی در غنا بخشیدن به تمدن بشری داشتهایم.
هممیهنانم!
نوروز نماد دگرگونی، بیداری، حرکت و پویایی هستی و زندگی است. نوروز خاستگاه امید و نمادِ پایداریِ ملی و پیروزی بر اهریمن و تباهی است. نوروز رستاخیزِ زندگیِ اهورایی و شادمانی و رستگاری است.
نوروز روایت درخشش خورشید مهر و صلح و دوستی و جایگاه زیباترین جلوههایِ هستی است.
نوروز فرصتی پدیدار میسازد تا غم و دشمنی و کدورت را در بهار زندگی به فراموشی بسپاریم. نوروز فرصتی است تا به آینده روشن و بهتری برای خود و فرزندانمان بیاندیشیم.
آرزوی من در چنین روزی این است که با اراده ملی، دوران تاریکی و دروغ و تباهی در ایران ما بسر آید و بتوانیم در آیندهای نه چندان دور، در کنار خانواده و در خاکِ میهن، ایرانی آزاد و پیشرفته و سربلند بسازیم. آرزوی من این است که روزی نه چندان دور، پایان تباهی و بامداد شادی و بازسازی را درکنار هم در خاکِ پاکِ میهنمان جشن بگیریم.
هممیهنانم!
در پایانِ زمستانی که دی ماه آن نوید بهاران بود، دل من با آنهایی است که رفتند تا ما بمانیم.
نوروزتان شاد و هر روزتان پیروز،
سبزههاتان سبز و لالههاتان سرخ،
رویتان سپید و هفت سینتان پر از رنگ امید باد،
چرا که تا شما بیدارید، ایران زنده خواهد ماند!
جاودانه باد #نوروز ایرانی! پاینده باد #ایران.
#رضا_پهلوی
Forwarded from Farah Pahlavi - فرح پهلوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام شهبانو فرح پهلوی به مناسبت #نوروز۱۳۹۷
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیاد:
#اصغر_نحوی_پور✌️💔
#سینا_قنبری✌️💔
#سارو_قهرمانی✌️💔
#کیانوش_زندی✌️💔
و دیگر عزیزانی که برای رسیدن به آزادی جان دادند.
به امید آزادی ایران وملتِ بزرگِ ایران
#نوروزتان_پیروز
🆔👉 @iran_novin1
#اصغر_نحوی_پور✌️💔
#سینا_قنبری✌️💔
#سارو_قهرمانی✌️💔
#کیانوش_زندی✌️💔
و دیگر عزیزانی که برای رسیدن به آزادی جان دادند.
به امید آزادی ایران وملتِ بزرگِ ایران
#نوروزتان_پیروز
🆔👉 @iran_novin1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم آخرین دفاعیات امیر عباس #هویدا در دادگاه
روانش شاد و یادش گرامی
امید که همه خائنان و دزدان در دادگاهی قانونی به مجازات برحق برسند.
🆔👉 @iran_novin1
روانش شاد و یادش گرامی
امید که همه خائنان و دزدان در دادگاهی قانونی به مجازات برحق برسند.
🆔👉 @iran_novin1
IRAN
✌️
نوروز اصیل آریا آمده است
دشمن به تکاپو و ریا آمده است
هم میهن من باده جانانه بنوش🍷
بر شادی این جشن هزارانه بکوش
بردشمن نوروز بگو .... ای جانی
لعنت به تو که جشن مرا بد دانی
✌️
نوروز اصیل آریا آمده است
دشمن به تکاپو و ریا آمده است
هم میهن من باده جانانه بنوش🍷
بر شادی این جشن هزارانه بکوش
بردشمن نوروز بگو .... ای جانی
لعنت به تو که جشن مرا بد دانی
📷 غارت مغازه ها، خانه ها و اموال مردم شهر #عفرین توسط تروریستهای همپیمان عثمانی که با الله و اکبر شلیک میکنند و با بیشرمی اموال مردم را میدزدند.
🆔👉 @iran_novin1
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
#انقلاب_اکتبر_و_مجلس_موسسان
حذف شعار مجلس موسسان توسط برخی از نیروهای چپ، بر اساس استناد آنها به تجربه انقلاب اکتبر، به نتیجه گیری های کاملا" نادرستی می انجامد به طوری که آن ها نظام شورائی را به مثابه نوع عالیتری از دمکراسی در نقطه مقابل مجلس موسسان ، که از نظر آنها معادل یک جمهوری بورژوائی نوع پارلمانی است، قرار داده و این دو را با هم مانعة الجمع قلمداد می کنند.
درهمین رابطه باید به نکات زیر توجه کرد:
- پس از انقلاب فوریه، لنین با نوشتن نامه هائی از دور و تزهای آوریل مطرح ساخت که با شرایط جدید پدید آمده پس ازانقلاب فوریه، انقلاب سوسیالیستی در دستور کار پرولتاری روسیه قرار دارد. اما بلشویک ها در فاصله میان انقلاب فوریه و اکتبر یعنی زمانی که انقلاب سوسیالیستی در دستور کار حزب بلشویک قرار داشت در کنار شعار " همه قدرت به دست شوراها " شعار مجلس موسسان را مطرح می کردند و نه فقط تناقضی در طرح این دو شعار نمی دیدند بلکه شرط فراخواندن موفقیت آمیز مجلس موسسان را "انتقال همه قدرت به دست شوراها" می دانستند. از جمله در تزهای آوریل( هفم آوریل 1917) لنین می نویسد:
« من دولت موقت را به خاطر آن که برای تشکیل مجلس موسسان یک موعد نزدیک و به طور کلی هیچ موعدی مقرر نکرده است و با وعده و وعید گریبان خود را خلاص نموده است، مورد حمله قرار داده ام. کوشش من اثبات این موضوع بوده است که بدون وجود شوراهای نمایندگان کارگران و سربازان امر تشکیل مجلس موسسان تامین نشده و موفقیت آن محال است. حال به من این نظر را نسبت می دهد که گویا با تشکیل هر چه سریع تر مجلس موسسان مخالفم!!!»(ترهای آوریل).
- در سپتامبر 1917 لنین در مقاله "بلشویک ها باید قدرت را در دست بگیرند بر همین نکته تاکید می کند:
« چرا بلشویک ها باید قدرت را در این لحظه در دست گیرند؟ برای آن که تسلیم قریب الوقوع پتروگراد فرصت های ما را صد بار غیرمساعدتر خواهد کرد زیرا فرماندهی ارتش در دست کرنسکی و شرکاء قراردارد. همچنین ما نمی توانیم "منتظر" تشکیل مجلس موسسان باشیم زیرا با تسلیم پتروگراد کرنسکی و شرکا همواره می توانند تشکیل مجلس موسسان را تعویق به محال کنند. تنها حزب ما با کسب قدرت می تواند تشکیل مجلس موسسان را تضمین کند؛»
- بالاخره یکی دیگر از آخرین نمونه های تاکید لنین نقل قولی است که در بالا از "نامه به رفقا " آوردیم که تنها چند روز قبل از انقلاب اکتبر نوشته شده است:
« آیا فهمیدن این حقیقت مشکل است که هنگامی که قدرت به دست شوراها افتاد، مجلس موسسان و موفقیتش تضمین شده است؟ بلشویک ها این را هزاران بار گفته اند و هرگز هیچ کس تلاش نکرده است آن را انکار کند»."
- در هفتم اکتبر، ترتسکی به عنوان ریاست فراکسیون بلشویک در پایان نطق خود در شورای دولتی که کرنسکی منعقد کرده بود اعلام کرد:
" زنده باد صلح فوری، شرافتمدانه و دمکراتیک. همه قدرت به دست شوراها. زمین به مردم. زنده باد مجلس موسسان".
پس از پیروزی انقلاب اکتبر انتخابات مجلس موسسان برگزار شد. اما بلشویک ها در حالی که در میان شوراهای سراسری کارگران و سربازان از اکثریت برخوردار بودند در مجلس موسسان در اقلیت قرار گرفتند. فقدان نفود بلشویک ها در مجلس موسسان به خاطر عدم نفوذ آن ها در میان توده های دهقانان بود که در روسیه آن دوره اکثریت جمعیت را تشکیل می دادند.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مباحثات_در_مورد_مجلس_موسسان
#انقلاب_اکتبر_و_مجلس_موسسان
حذف شعار مجلس موسسان توسط برخی از نیروهای چپ، بر اساس استناد آنها به تجربه انقلاب اکتبر، به نتیجه گیری های کاملا" نادرستی می انجامد به طوری که آن ها نظام شورائی را به مثابه نوع عالیتری از دمکراسی در نقطه مقابل مجلس موسسان ، که از نظر آنها معادل یک جمهوری بورژوائی نوع پارلمانی است، قرار داده و این دو را با هم مانعة الجمع قلمداد می کنند.
درهمین رابطه باید به نکات زیر توجه کرد:
- پس از انقلاب فوریه، لنین با نوشتن نامه هائی از دور و تزهای آوریل مطرح ساخت که با شرایط جدید پدید آمده پس ازانقلاب فوریه، انقلاب سوسیالیستی در دستور کار پرولتاری روسیه قرار دارد. اما بلشویک ها در فاصله میان انقلاب فوریه و اکتبر یعنی زمانی که انقلاب سوسیالیستی در دستور کار حزب بلشویک قرار داشت در کنار شعار " همه قدرت به دست شوراها " شعار مجلس موسسان را مطرح می کردند و نه فقط تناقضی در طرح این دو شعار نمی دیدند بلکه شرط فراخواندن موفقیت آمیز مجلس موسسان را "انتقال همه قدرت به دست شوراها" می دانستند. از جمله در تزهای آوریل( هفم آوریل 1917) لنین می نویسد:
« من دولت موقت را به خاطر آن که برای تشکیل مجلس موسسان یک موعد نزدیک و به طور کلی هیچ موعدی مقرر نکرده است و با وعده و وعید گریبان خود را خلاص نموده است، مورد حمله قرار داده ام. کوشش من اثبات این موضوع بوده است که بدون وجود شوراهای نمایندگان کارگران و سربازان امر تشکیل مجلس موسسان تامین نشده و موفقیت آن محال است. حال به من این نظر را نسبت می دهد که گویا با تشکیل هر چه سریع تر مجلس موسسان مخالفم!!!»(ترهای آوریل).
- در سپتامبر 1917 لنین در مقاله "بلشویک ها باید قدرت را در دست بگیرند بر همین نکته تاکید می کند:
« چرا بلشویک ها باید قدرت را در این لحظه در دست گیرند؟ برای آن که تسلیم قریب الوقوع پتروگراد فرصت های ما را صد بار غیرمساعدتر خواهد کرد زیرا فرماندهی ارتش در دست کرنسکی و شرکاء قراردارد. همچنین ما نمی توانیم "منتظر" تشکیل مجلس موسسان باشیم زیرا با تسلیم پتروگراد کرنسکی و شرکا همواره می توانند تشکیل مجلس موسسان را تعویق به محال کنند. تنها حزب ما با کسب قدرت می تواند تشکیل مجلس موسسان را تضمین کند؛»
- بالاخره یکی دیگر از آخرین نمونه های تاکید لنین نقل قولی است که در بالا از "نامه به رفقا " آوردیم که تنها چند روز قبل از انقلاب اکتبر نوشته شده است:
« آیا فهمیدن این حقیقت مشکل است که هنگامی که قدرت به دست شوراها افتاد، مجلس موسسان و موفقیتش تضمین شده است؟ بلشویک ها این را هزاران بار گفته اند و هرگز هیچ کس تلاش نکرده است آن را انکار کند»."
- در هفتم اکتبر، ترتسکی به عنوان ریاست فراکسیون بلشویک در پایان نطق خود در شورای دولتی که کرنسکی منعقد کرده بود اعلام کرد:
" زنده باد صلح فوری، شرافتمدانه و دمکراتیک. همه قدرت به دست شوراها. زمین به مردم. زنده باد مجلس موسسان".
پس از پیروزی انقلاب اکتبر انتخابات مجلس موسسان برگزار شد. اما بلشویک ها در حالی که در میان شوراهای سراسری کارگران و سربازان از اکثریت برخوردار بودند در مجلس موسسان در اقلیت قرار گرفتند. فقدان نفود بلشویک ها در مجلس موسسان به خاطر عدم نفوذ آن ها در میان توده های دهقانان بود که در روسیه آن دوره اکثریت جمعیت را تشکیل می دادند.
🆔👉 @iran_novin1
🛎🛎🛎 #تلفات_تعطیلات_نوروزی_سال_۹۶_در_پنج_روز_اول:
۱۴۵ نفـر کشتـه و ۲۹۵۰ نفـر زخـمی بـوده اسـت
هموطن دیررسيدن بهتر از هـرگـز نـرسيـدن است
#لطفا_احتیاط_کنید🙏🙏🙏😔
🆔👉 @iran_novin1
۱۴۵ نفـر کشتـه و ۲۹۵۰ نفـر زخـمی بـوده اسـت
هموطن دیررسيدن بهتر از هـرگـز نـرسيـدن است
#لطفا_احتیاط_کنید🙏🙏🙏😔
🆔👉 @iran_novin1
«به یاد جانباختگان تظاهرات سراسری»
به امید فردایی روشن برای ایران و ایرانی
نوروز خجسته باد!
🆔👉 @iran_novin1
به امید فردایی روشن برای ایران و ایرانی
نوروز خجسته باد!
🆔👉 @iran_novin1