Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ليبراليسم_چيست؟
☆2
• #زمينه_هاى_فكرى_ليبراليسم :
قرون هفدهم و هجدهم در اروپا، عصر روشنفكرى ناميده مى شود.
فيلسوفان و متفكران بزرگى در آن تاريخ مى زيستند كه شعارشان « #جرات_دانستن_داشته_باش» بود و مى توان گفت كه مهمترين شعار ليبراليسم نيز همين شعار بود.
از جنبه معرفت شناسى و انسان شناسى هرچه در ليبراليسم مى بينيم از همين شعار استخراج شده است. «پشت كردن به عاطفه و روى آوردن به عقل»، همه از همين شعار سرچشمه مى گيرد.
ليبراليسم فكرى در واقع از توجه به اين حقيقت شروع شد كه « آيا كسى حق دارد معتقد باشد كه حق فقط نزد او است و ديگران نقشى جز تسليم و انفعال ندارند؟»
آيا همه از اين حق برخوردارند يا اين حق، به لطف داشتن امتيازات دينى در اختيار يك عده خاص قرار گرفته است؟
آيا چيزى هست كه همگان از فهميدنش محروم و عاجز باشند و فقط توسط عده اى خاص فهميده شود؟
اين سئوالات از تجربه تلخ قرون وسطاى بشر به دست آمده بود. انسان به غير از حق طلب بودن راحت طلب نيز بود و دوست داشت همه چيز را آسان، راحت و سريع به دست بياورد و كليسا در ظاهر چنين مى كرد.
در آن زمان عده اى بودند كه دنبال اين راحتى و لذت نرفتند چرا كه اولاً نسبت به حقانيت آن ترديد داشتند، ثانياً با پيشرفت علم نيازهاى مردم نيز توسعه يافته و ديگر پاسخ بسيارى از آنها را نزد كليسا نمى يافتند. برخورد آراى مختلف در آن عصر به مردم و متفكران چنين آموخت كه حق هميشه در يك جا و نزد يك عده اى خاص نيست. تا زمانى كه بشر تنها از يك منبع آن هم تنها روحانيون كليسا استفاده مى كرد جاى هيچ اگر و امايى نبود. ولى وقتى به منابع مختلف دست يافت و علم نيز پا به ميدان نهاد ديگر هيچ چيز و هيچ كسى مقدس نبود.
چيزى كه تا آن روز سربسته و بدون كاوش كافى پذيرفته شده بود از امروز مورد كاوش و تامل دقيق قرار مى گرفت.
هيچ عقيده اى را مطرح نكنيد كه فقط وظيفه ما تقديس و تجليل آن باشد و بس.
ما از اين پس، اهل تحليليم نه اهل تجليل.
اين است مفهوم دقيق ليبراليسم. و ليبراليسم فكرى از اينجا شروع مى شود كه آدمى مى كوشد خودش را از شر امور غيرتحليلى آزاد كند كه البته اين فقط مربوط به كليسا نمى شود كه شامل شاهان و تقدس متفكران پيشين نيز مى شد.
«به اين ترتيب ليبراليسم نفى قدرت هايى بود كه جامعه آن روز را نظراً و عملاً به طور كامل در تسخير خود داشت.»
اين جنبه معرفت شناسى ليبراليسم، به جنبه انسان شناسى آن نيز سرايت مى كند. سخن اصلى ليبراليسم در اين زمينه اين است كه عقيده آدمى در انسانيت او دخالتى ندارد. همانگونه كه انسان مقدس نداريم انسان غير مقدس (نجس) نيز وجود ندارد.
سخن ليبراليسم اين است كه دايره انسانيت بسيار گسترده است و هيچ كس به خاطر هيچ عقيده اى از انسانيت بيرون رانده نمى شود و مرز انسانيت با عقيده يكى نيست.
بدين ترتيب هيچ كس به خاطر تغيير عقيده از دايره انسانيت خارج نمى شود.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ليبراليسم_چيست؟
☆2
• #زمينه_هاى_فكرى_ليبراليسم :
قرون هفدهم و هجدهم در اروپا، عصر روشنفكرى ناميده مى شود.
فيلسوفان و متفكران بزرگى در آن تاريخ مى زيستند كه شعارشان « #جرات_دانستن_داشته_باش» بود و مى توان گفت كه مهمترين شعار ليبراليسم نيز همين شعار بود.
از جنبه معرفت شناسى و انسان شناسى هرچه در ليبراليسم مى بينيم از همين شعار استخراج شده است. «پشت كردن به عاطفه و روى آوردن به عقل»، همه از همين شعار سرچشمه مى گيرد.
ليبراليسم فكرى در واقع از توجه به اين حقيقت شروع شد كه « آيا كسى حق دارد معتقد باشد كه حق فقط نزد او است و ديگران نقشى جز تسليم و انفعال ندارند؟»
آيا همه از اين حق برخوردارند يا اين حق، به لطف داشتن امتيازات دينى در اختيار يك عده خاص قرار گرفته است؟
آيا چيزى هست كه همگان از فهميدنش محروم و عاجز باشند و فقط توسط عده اى خاص فهميده شود؟
اين سئوالات از تجربه تلخ قرون وسطاى بشر به دست آمده بود. انسان به غير از حق طلب بودن راحت طلب نيز بود و دوست داشت همه چيز را آسان، راحت و سريع به دست بياورد و كليسا در ظاهر چنين مى كرد.
در آن زمان عده اى بودند كه دنبال اين راحتى و لذت نرفتند چرا كه اولاً نسبت به حقانيت آن ترديد داشتند، ثانياً با پيشرفت علم نيازهاى مردم نيز توسعه يافته و ديگر پاسخ بسيارى از آنها را نزد كليسا نمى يافتند. برخورد آراى مختلف در آن عصر به مردم و متفكران چنين آموخت كه حق هميشه در يك جا و نزد يك عده اى خاص نيست. تا زمانى كه بشر تنها از يك منبع آن هم تنها روحانيون كليسا استفاده مى كرد جاى هيچ اگر و امايى نبود. ولى وقتى به منابع مختلف دست يافت و علم نيز پا به ميدان نهاد ديگر هيچ چيز و هيچ كسى مقدس نبود.
چيزى كه تا آن روز سربسته و بدون كاوش كافى پذيرفته شده بود از امروز مورد كاوش و تامل دقيق قرار مى گرفت.
هيچ عقيده اى را مطرح نكنيد كه فقط وظيفه ما تقديس و تجليل آن باشد و بس.
ما از اين پس، اهل تحليليم نه اهل تجليل.
اين است مفهوم دقيق ليبراليسم. و ليبراليسم فكرى از اينجا شروع مى شود كه آدمى مى كوشد خودش را از شر امور غيرتحليلى آزاد كند كه البته اين فقط مربوط به كليسا نمى شود كه شامل شاهان و تقدس متفكران پيشين نيز مى شد.
«به اين ترتيب ليبراليسم نفى قدرت هايى بود كه جامعه آن روز را نظراً و عملاً به طور كامل در تسخير خود داشت.»
اين جنبه معرفت شناسى ليبراليسم، به جنبه انسان شناسى آن نيز سرايت مى كند. سخن اصلى ليبراليسم در اين زمينه اين است كه عقيده آدمى در انسانيت او دخالتى ندارد. همانگونه كه انسان مقدس نداريم انسان غير مقدس (نجس) نيز وجود ندارد.
سخن ليبراليسم اين است كه دايره انسانيت بسيار گسترده است و هيچ كس به خاطر هيچ عقيده اى از انسانيت بيرون رانده نمى شود و مرز انسانيت با عقيده يكى نيست.
بدين ترتيب هيچ كس به خاطر تغيير عقيده از دايره انسانيت خارج نمى شود.
🆔👉 @iran_novin1
🔴محمد جواد ظریف هم بالاخره زیر #درفش_کاویانی نشست .
امام علی رحمان #محمد_جواد_ظریف #ماله_کش_اعظم را زیر #پرچم دروش کاویانی نشاند، تا به او یادآوری کند #خائن #اصل و #اصالت تو این پرچم است، و جهل سال است که زیر #پرچم_جعلی سینه می زنی و به #فرهنگ و #تاریخ و #هویت_ایرانی #خیانت می کنی.
چرا #جواد_ظریف #جسارت نکرده است که از نشستن زیر #پرچم_درفش_کاویانی امتناع کرده پرچم جعلی #فرقه_تبهکار را مطالبه کند؟
این چگونه #انقلابی هست ؟ مگر خودش #انتخاب نکرده است ؟
#جرات #دفاع از انتخاب خود را خارج از مرزها ندارد؟
امام علی رحمان #محمد_جواد_ظریف #ماله_کش_اعظم را زیر #پرچم دروش کاویانی نشاند، تا به او یادآوری کند #خائن #اصل و #اصالت تو این پرچم است، و جهل سال است که زیر #پرچم_جعلی سینه می زنی و به #فرهنگ و #تاریخ و #هویت_ایرانی #خیانت می کنی.
چرا #جواد_ظریف #جسارت نکرده است که از نشستن زیر #پرچم_درفش_کاویانی امتناع کرده پرچم جعلی #فرقه_تبهکار را مطالبه کند؟
این چگونه #انقلابی هست ؟ مگر خودش #انتخاب نکرده است ؟
#جرات #دفاع از انتخاب خود را خارج از مرزها ندارد؟