Audio
🔰آیا پایان عصر "گلوبالیسم" در راه است؟
🔸گلوبالیسم چه ارتباطی با وقایع رخ داده در جهان دارد؟
🔸از زمان انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری، شاهد جنگ رسانهای شدید بر علیه او هستیم. در این ویدیو به بررسی دلایل این تبلیغات رسانهای و نحوه تغییر معادلات جهانی توسط ترامپ میپردازیم. در اینجا با توطئه جهانی ۱۹۷۹ و حرکت گلوبا لیستها بیشتر آشنا میشوید
🔸گلوبالیسم چه ارتباطی با وقایع رخ داده در جهان دارد؟
🔸از زمان انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری، شاهد جنگ رسانهای شدید بر علیه او هستیم. در این ویدیو به بررسی دلایل این تبلیغات رسانهای و نحوه تغییر معادلات جهانی توسط ترامپ میپردازیم. در اینجا با توطئه جهانی ۱۹۷۹ و حرکت گلوبا لیستها بیشتر آشنا میشوید
Forwarded from شبکه ایرانیاران (مؤسس ویکتوریا آزاد)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ ویدئوی کم حجم سی و هفتمین برنامه #ایرانیاران در تلویزیون #کانال_یک با اجرای بانو #ویکتوریا_آزاد موسس و رایزن #شبکه_ایرانیاران خدمتتان تقدیم میشود.
💎 موضوع: معرفی بیانیه یازدهم شبکه ایرانیاران در خصوص نقش #شاهزاده_رضا_پهلوی / گفتگو با دکتر شکرالله مسیح پور در خصوص شرایط ویژه ایران و امکان بوقوع پیوستن تحرکات نظامی طبق ماده ۴۲ فصل ۷ شورای امنیت سازمان ملل
👇لینک این برنامه در کانال فیس بوک تلویزیون کانال یک👇
https://www.facebook.com/ChannelYek/videos/1196712640531632/
#وکیل_ملت
#اتحاد_میلیونی
💎@iranyarannetwork1398
💎 موضوع: معرفی بیانیه یازدهم شبکه ایرانیاران در خصوص نقش #شاهزاده_رضا_پهلوی / گفتگو با دکتر شکرالله مسیح پور در خصوص شرایط ویژه ایران و امکان بوقوع پیوستن تحرکات نظامی طبق ماده ۴۲ فصل ۷ شورای امنیت سازمان ملل
👇لینک این برنامه در کانال فیس بوک تلویزیون کانال یک👇
https://www.facebook.com/ChannelYek/videos/1196712640531632/
#وکیل_ملت
#اتحاد_میلیونی
💎@iranyarannetwork1398
Forwarded from اتچ بات
🔴 آیا ادعای صیانت فرهنگی محمدجواد ظریف صحت دارد؟
1⃣ قسمت اول ⏬
🔻 ظریف در سخنرانی خود در در رابطه با تهدید ترامپ در حمله به مراکز فرهنگی رژیم چنین گفته است :
تهدید رئیس جمهور آمریکا برای نابودی مراکز فرهنگی و تمدنی ایران مصداق بارز «تروریسم فرهنگی» بین المللی است و ادامه قانون شکنی رژیم آمریکا برای شکستن مقاومت مردم ایران است که از یک سو با «تروریسم اقتصادی» با صراحت منابع تأمین غذا و داروی مردم دلاور ایران را نشانه گرفته و وزیر خارجهاش در یک اقدام مجرمانه که مصداق توطئه برای نسلکشی و جنایت علیه بشریت است اعلام میکند که «اگر ایران میخواهد مردمش غذا داشته باشند باید از ماتبعیت کند.»
ادعاهای دروغی که ظریف در رابطه با تحریم غذا و دارو مطرح می کند آنقدر بی اساس و سخیف است که نیاز به بحث ندارد و همه بخوبی می دانند که سالهاست حوزه سلامت و تغذیه ملت ایران توسط رژیم اشغالگر مورد هجمه بوده و همیشه موضوع دارو در حوزه های مختلف، خصوصا بیماران خاص دارای مشکلات متعدد بوده و حتی از واردات داروهای مسکن معمولی که مردم برای درمان دردهای معمولی استفاده می کنند ممانعت کرده و به داروی قاچاق تبدیل کرده است. مشکلات حوزه دارو و درمان در ایران امری تازه نیست که مربوط به تحریم های اخیر آمریکا باشد، بلکه سالهاست ارز اختصاصی مربوط به واردات دارو خرج وارد کردن مهر و تسبیح از جین می شود.
از طرفی در مورد مواد غذایی، کافی است فقط به بی کیفیت بودن آردهایی که در طول سالها به خورد مردم داده شده اشاره کرد. واردات ذرتهای آلوده و گوشتهای یخ زده مشکوک و روغن پالم بیش ار حد میزان موجود در روغنهای نباتی و صدها مورد از خیانتهای آشکار و پنهان که رژیم در طول سالها انجام و مواد غذائی بی کیفیت را به خورد ملت ایران داده، آشکار است. البته قسمت عمده خیانت فرقه تبهکار در تغذیه مردم، بعد از آزادی میهن و بررسی شواهد و پرونده ها آشکار خواهد شد و قطعا مسببان آن مجازات و عدالت اجرا خواهد شد. اما همه می دانند که تحریم های امریکا شامل دارو و مواد غذایی نیست و سازوکار تامین و واردات، چه از لحاظ خرید و تامین منابع، چه از نظر نقل و انتقال، و چه از لحاظ شیوه پرداخت وجه، وحود دارد؛ اما رژیم حاضر نیست پول ملت ایران را صرف انها بکند، و برای تامین تروریست خرج کرده و تحریم ها را بهانه می کند. نمونه بارز خیانت رژیم در همین روزهای اخیر در وقوع سیل در منطقه وسیعی از استان محروم سیستان و بلوچستان بود که موجب ویران و خسارت فراوان شد، در حالی که رژیم جز نمایش تلوزیونی و تبلیعاتی هیج کمکی نکرد؛ اما به بهانه کشته شدن قاسم سلیمانی، با طرح سه فوریتی در مجلس، دو میلیون یورو به جیب تروریست ها روانه کرد.
آیا دلیل واضح و آشکار بهتری از این مثال که نشان می دهد مشکلات ملت ایران نه بخاطر تحریم ها یا مشکلات خارحی، بلکه بخاطر حضور رژیم اشغالگر فرقه تبهکار هست ؟
ملت ایران بخوبی دشمن واقعی خود را شناخته است و در شعارهای ملی خود آشکار بیان می کند:
دروغ میگن دشمن ما آمریکاست
دشمن ما همین جاست .
آری این شعارها چکیده دیدگاه یک ملت است. ملت ایران دریافته است دشمن او بر او حاکمیت یافته و کشورش به اشغال اجانب در امده است به همین دلیل بحران پشت بحران بر سر ملت می بارد و حکومت سادات ولایت فقیهی هیچ ترحمی بر زندگی و حیات ملت ایران ندارد و از خیانت در غذا و دارو و ویران کردن محیط زیست و نابود کردن صنایع و غارت ثروت و سرمایه و نابود کردن ساختارهای اجتماعی و فرهنگی واگذاری کشور به دیگر احانب تا قتل عام و کشتن آنها در هیج زمینه ای فروگذاری نمی کند .
اما ادعای مضحک ظریف در مورد مراکز فرهنگی که ترامپ تهدید به حمله کرد جالب توجه هست .
ظریف در بخشی از سخنان خود می گوید:
■ بر اساس پروتکل اول الحاقی به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو۱، «هر نوع عمل خصمانه علیه بناهای تاریخی، آثار هنری یا اماکن مذهبی» که به عنوان میراث فرهنگی یا معنوی مردم یک سرزمین شناخته میشود، ممنوع است. نه تنها حمله و تخریب، بلکه استفاده از این اماکن برای پیشبرد اهداف نظامی نیز ممنوع بوده و عاملین و مرتکبین چنین جنایاتی به عنوان جنایتکاران جنگی شناخته میشوند.
در این سخنان به بخش آخر توجه کنیم؛ آنجا که می گوید:
" نه تنها حمله و تخریب، بلکه ""استفاده از این اماکن برای پیشبرد اهداف نظامی"" نیز ممنوع بوده و عاملین و مرتکبین چنین اقداماتی به عنوان جنایتکاران جنگی شناخته میشوند.
در این متن صریحا از "بناهای تاریخی، آثار هنری یا اماکن مذهبی" که مراکز معنوی مردم هستند صحبت شده است .
ادامه 👇
1⃣ قسمت اول ⏬
🔻 ظریف در سخنرانی خود در در رابطه با تهدید ترامپ در حمله به مراکز فرهنگی رژیم چنین گفته است :
تهدید رئیس جمهور آمریکا برای نابودی مراکز فرهنگی و تمدنی ایران مصداق بارز «تروریسم فرهنگی» بین المللی است و ادامه قانون شکنی رژیم آمریکا برای شکستن مقاومت مردم ایران است که از یک سو با «تروریسم اقتصادی» با صراحت منابع تأمین غذا و داروی مردم دلاور ایران را نشانه گرفته و وزیر خارجهاش در یک اقدام مجرمانه که مصداق توطئه برای نسلکشی و جنایت علیه بشریت است اعلام میکند که «اگر ایران میخواهد مردمش غذا داشته باشند باید از ماتبعیت کند.»
ادعاهای دروغی که ظریف در رابطه با تحریم غذا و دارو مطرح می کند آنقدر بی اساس و سخیف است که نیاز به بحث ندارد و همه بخوبی می دانند که سالهاست حوزه سلامت و تغذیه ملت ایران توسط رژیم اشغالگر مورد هجمه بوده و همیشه موضوع دارو در حوزه های مختلف، خصوصا بیماران خاص دارای مشکلات متعدد بوده و حتی از واردات داروهای مسکن معمولی که مردم برای درمان دردهای معمولی استفاده می کنند ممانعت کرده و به داروی قاچاق تبدیل کرده است. مشکلات حوزه دارو و درمان در ایران امری تازه نیست که مربوط به تحریم های اخیر آمریکا باشد، بلکه سالهاست ارز اختصاصی مربوط به واردات دارو خرج وارد کردن مهر و تسبیح از جین می شود.
از طرفی در مورد مواد غذایی، کافی است فقط به بی کیفیت بودن آردهایی که در طول سالها به خورد مردم داده شده اشاره کرد. واردات ذرتهای آلوده و گوشتهای یخ زده مشکوک و روغن پالم بیش ار حد میزان موجود در روغنهای نباتی و صدها مورد از خیانتهای آشکار و پنهان که رژیم در طول سالها انجام و مواد غذائی بی کیفیت را به خورد ملت ایران داده، آشکار است. البته قسمت عمده خیانت فرقه تبهکار در تغذیه مردم، بعد از آزادی میهن و بررسی شواهد و پرونده ها آشکار خواهد شد و قطعا مسببان آن مجازات و عدالت اجرا خواهد شد. اما همه می دانند که تحریم های امریکا شامل دارو و مواد غذایی نیست و سازوکار تامین و واردات، چه از لحاظ خرید و تامین منابع، چه از نظر نقل و انتقال، و چه از لحاظ شیوه پرداخت وجه، وحود دارد؛ اما رژیم حاضر نیست پول ملت ایران را صرف انها بکند، و برای تامین تروریست خرج کرده و تحریم ها را بهانه می کند. نمونه بارز خیانت رژیم در همین روزهای اخیر در وقوع سیل در منطقه وسیعی از استان محروم سیستان و بلوچستان بود که موجب ویران و خسارت فراوان شد، در حالی که رژیم جز نمایش تلوزیونی و تبلیعاتی هیج کمکی نکرد؛ اما به بهانه کشته شدن قاسم سلیمانی، با طرح سه فوریتی در مجلس، دو میلیون یورو به جیب تروریست ها روانه کرد.
آیا دلیل واضح و آشکار بهتری از این مثال که نشان می دهد مشکلات ملت ایران نه بخاطر تحریم ها یا مشکلات خارحی، بلکه بخاطر حضور رژیم اشغالگر فرقه تبهکار هست ؟
ملت ایران بخوبی دشمن واقعی خود را شناخته است و در شعارهای ملی خود آشکار بیان می کند:
دروغ میگن دشمن ما آمریکاست
دشمن ما همین جاست .
آری این شعارها چکیده دیدگاه یک ملت است. ملت ایران دریافته است دشمن او بر او حاکمیت یافته و کشورش به اشغال اجانب در امده است به همین دلیل بحران پشت بحران بر سر ملت می بارد و حکومت سادات ولایت فقیهی هیچ ترحمی بر زندگی و حیات ملت ایران ندارد و از خیانت در غذا و دارو و ویران کردن محیط زیست و نابود کردن صنایع و غارت ثروت و سرمایه و نابود کردن ساختارهای اجتماعی و فرهنگی واگذاری کشور به دیگر احانب تا قتل عام و کشتن آنها در هیج زمینه ای فروگذاری نمی کند .
اما ادعای مضحک ظریف در مورد مراکز فرهنگی که ترامپ تهدید به حمله کرد جالب توجه هست .
ظریف در بخشی از سخنان خود می گوید:
■ بر اساس پروتکل اول الحاقی به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو۱، «هر نوع عمل خصمانه علیه بناهای تاریخی، آثار هنری یا اماکن مذهبی» که به عنوان میراث فرهنگی یا معنوی مردم یک سرزمین شناخته میشود، ممنوع است. نه تنها حمله و تخریب، بلکه استفاده از این اماکن برای پیشبرد اهداف نظامی نیز ممنوع بوده و عاملین و مرتکبین چنین جنایاتی به عنوان جنایتکاران جنگی شناخته میشوند.
در این سخنان به بخش آخر توجه کنیم؛ آنجا که می گوید:
" نه تنها حمله و تخریب، بلکه ""استفاده از این اماکن برای پیشبرد اهداف نظامی"" نیز ممنوع بوده و عاملین و مرتکبین چنین اقداماتی به عنوان جنایتکاران جنگی شناخته میشوند.
در این متن صریحا از "بناهای تاریخی، آثار هنری یا اماکن مذهبی" که مراکز معنوی مردم هستند صحبت شده است .
ادامه 👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 آیا ادعای صیانت فرهنگی محمدجواد ظریف صحت دارد؟
2⃣ قسمت دوم ⏬
با اطلاعاتی که ظریف از کنوانسیونها و الحاقات ان داد از ایشان سوال می شود:
آیا شما به این کنوانسیونهای بین المللی پایبند بوده و به آنها عمل می کنید، یا اینکه صرفا باعنوان سوءاستفاده آنها را مطرح میکنید؟
بنظر شما مساجد امکان مذهبی نیستند که مردم برای امور معنوی استفاده میکنند؟
❓حال اگر مساجد اماکن مذهبی است و استفاده نظامی از آنها ممنوع هست، آیا ایجاد پایگاه نظامی در این مراکز جرم تلقی نمی شود؟
شما قاسم سلیمانی را سردار و فرمانده عالی نظامی معرفی می کنید. سلیمانی یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. میدانیم سپاه پاسداران خود را نیروی نظامی ایرانی نمیشناسد و در سازمان ملل نیز این نیرو بعنوان بخشی از ارتش ایران ثبت نشده است . یعنی این نیروی مسلح در چارچوب تامین منافع ملی ایران نبوده و صراحتا خود را پاسدار انقلاب اسلامی و نیرویی فرامرزی معرفی میکند. بسبج نیز نیرویی وابسته به این ارگان غیرملی است . حال چه توجیهی وجود دارد برای استفاده نظامی از مساجد توسط سازمانی مسلح و نظامی که به ایران ربط ندارد و بدتر از همه اینکه این مساجد در سرکوب و جاسوسی و کشتار ملت ایران فعال می باشد.
❓آیا همه شما که مساجد را تبدیل به پایگاه نظامی کرده اید و شخص خمینی که مساحد را سنگر معرفی کرده است، طبق همین کنوانسیون مرتکب جنایت علیه بشریت نشده است؟
❓اینکه شما حتی در داخل کارخانه ها و دانشگاهها و بیمارستانها و درون بازار و هر مکان عمومی و فرهنگی اقدام به ایجاد پایگاه نظامی و جاسوسی بسیج کرده اید، و حتی در مدارس ابتدایی و متوسطه، کودکان و نوجوانان را آموزش نظامی داده و با الگوی فکری خاصی خود، خشونت را در آنها تزریق میکنید، مصداق جنایت علیه بشریت نیست ؟
❓کدام عملکرد شما تابع کنوانسیونهای بین المللی است که می خواهید با اتکا به آنها دیگران را مذمت و محکوم کنید؟
در واقع امریکایی ها متوجه شده اند جمهوری اسلامی در اقدامات ساختاری تروریستی، چیزی کمتر از داعش ندارد و حتی می توان گفت رژیم اخوندی پیشرو و بنیانگذار روش هایی است که داعش آنها را بشکلی ناشیانه و زننده عملی کرده است. لذا وقتی لازم باشد نیروی نظامی و تروریستی رژیم مورد حمله قرار گیرد، علاوه بر پادگانها و مراکز موشکی و هسته ای، باید پایگاههای بسیج که در مساجد تشکیل شده و ابزار جاسوسی و سرکوب و کشتار مردم هستند نیز مورد هدف قرلر گیرند، چرا که هیچ مرکز فرهنگی و معنوی از سوءاستفاده تروریستی رژیم مصون نمانده است. لذا اگر ترامپ این مراکز را تهدید میکند مقصر آن رژیم هست که این مراکز معنوی را نظامی کرده است. همچنین مراکزی مانند حوزه های علمیه آخوندی امروز کانون فتنه تروریستی است، که فقط اسم انها فرهنگی می باشد .
قطعا نظر ترامپ از مراکز فرهنگی چنین اماکنی هست، وگرنه دلیلی ندارد ترامپ مثلا پاسارگاد یا مقبره کوروش یا تخت جمشید، یا مقبره رادمان پورماهک، یا اتشکده های باستانی را که کانونهای اتحاد و الهام ملی ایرانیان بر علیه رژیم است را هدف قرار دهد .
طبق همین کنواسیون هر نوع حمله و ایراد آسیب به اموال فرهنگی ممنوع بوده و بر اساس پروتکل دوم (۱۹۹۹) آن، حتی در زمان مخاصمات مسلحانه، اموال فرهنگی، اموال غیرنظامی محسوب شده و نباید مورد حمله فرار گیرند.
حال رژیم چهل سال است با نادیده گرفتن این کنواسیونها همه مراکز فرهنگی اعم از مساجد و دانشگاه ها را به مراکز نظامی تبدیل کرده است و طبیعتا مرتکب جنایت علیه بشریت شده است .
ظریف در قسمت دیگری از سخنان خود به بخش دیگری از «کنوانسیون ۱۹۷۲ حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان» اشاره می کند که "همه کشورهای متعاهد را مکلف میدارد تا از هرگونه اقدام عمدی که مستقیم یا غیرمستقیم، به میراث فرهنگی و طبیعی واقع در سرزمین سایر کشورهای عضو این کنوانسیون آسیب برساند، خودداری کنند."
اکنون باید به یک نکته مهم توحه کرد.
❓ظریف و جمهوری اسلامی کدام بخش از بناهای موجود در ایران را تاریخی و فرهنگی می شناسد؟
❓ایا مقبره رادمان پورماهک یا جزئی از بناهای تاریخ ایران هست یا نه؟
❓آیا قلعه بابک و الموت و ارگ تبریز و تخت جمشید و پاسارگاد و پارسه و صدها بنای تاریخی که ریشه در فرهنگ و هویت ایران دارد از نظر ظریف و همپالگی های فقاهتی او جزئی از فرهنگ ایران هست یا نه؟
این امر بر کسی پوشیده نیست تاریح ایران به چهار بخش کلی تقسیم می شود .
■ اولین بخش تاریخ اساطیر هست که قسمتی از تاریخ بسیار دیرینه ایران می باشد که هنوز آثار و شواهد باستان شناسی در مورد ان کشف نشده و یا اعتبار سنجی و قطعی نشده است، ولی در حماسه هایی مانند شاهنامه فردوسی به آن اساره است .
ادامه 👇
2⃣ قسمت دوم ⏬
با اطلاعاتی که ظریف از کنوانسیونها و الحاقات ان داد از ایشان سوال می شود:
آیا شما به این کنوانسیونهای بین المللی پایبند بوده و به آنها عمل می کنید، یا اینکه صرفا باعنوان سوءاستفاده آنها را مطرح میکنید؟
بنظر شما مساجد امکان مذهبی نیستند که مردم برای امور معنوی استفاده میکنند؟
❓حال اگر مساجد اماکن مذهبی است و استفاده نظامی از آنها ممنوع هست، آیا ایجاد پایگاه نظامی در این مراکز جرم تلقی نمی شود؟
شما قاسم سلیمانی را سردار و فرمانده عالی نظامی معرفی می کنید. سلیمانی یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. میدانیم سپاه پاسداران خود را نیروی نظامی ایرانی نمیشناسد و در سازمان ملل نیز این نیرو بعنوان بخشی از ارتش ایران ثبت نشده است . یعنی این نیروی مسلح در چارچوب تامین منافع ملی ایران نبوده و صراحتا خود را پاسدار انقلاب اسلامی و نیرویی فرامرزی معرفی میکند. بسبج نیز نیرویی وابسته به این ارگان غیرملی است . حال چه توجیهی وجود دارد برای استفاده نظامی از مساجد توسط سازمانی مسلح و نظامی که به ایران ربط ندارد و بدتر از همه اینکه این مساجد در سرکوب و جاسوسی و کشتار ملت ایران فعال می باشد.
❓آیا همه شما که مساجد را تبدیل به پایگاه نظامی کرده اید و شخص خمینی که مساحد را سنگر معرفی کرده است، طبق همین کنوانسیون مرتکب جنایت علیه بشریت نشده است؟
❓اینکه شما حتی در داخل کارخانه ها و دانشگاهها و بیمارستانها و درون بازار و هر مکان عمومی و فرهنگی اقدام به ایجاد پایگاه نظامی و جاسوسی بسیج کرده اید، و حتی در مدارس ابتدایی و متوسطه، کودکان و نوجوانان را آموزش نظامی داده و با الگوی فکری خاصی خود، خشونت را در آنها تزریق میکنید، مصداق جنایت علیه بشریت نیست ؟
❓کدام عملکرد شما تابع کنوانسیونهای بین المللی است که می خواهید با اتکا به آنها دیگران را مذمت و محکوم کنید؟
در واقع امریکایی ها متوجه شده اند جمهوری اسلامی در اقدامات ساختاری تروریستی، چیزی کمتر از داعش ندارد و حتی می توان گفت رژیم اخوندی پیشرو و بنیانگذار روش هایی است که داعش آنها را بشکلی ناشیانه و زننده عملی کرده است. لذا وقتی لازم باشد نیروی نظامی و تروریستی رژیم مورد حمله قرار گیرد، علاوه بر پادگانها و مراکز موشکی و هسته ای، باید پایگاههای بسیج که در مساجد تشکیل شده و ابزار جاسوسی و سرکوب و کشتار مردم هستند نیز مورد هدف قرلر گیرند، چرا که هیچ مرکز فرهنگی و معنوی از سوءاستفاده تروریستی رژیم مصون نمانده است. لذا اگر ترامپ این مراکز را تهدید میکند مقصر آن رژیم هست که این مراکز معنوی را نظامی کرده است. همچنین مراکزی مانند حوزه های علمیه آخوندی امروز کانون فتنه تروریستی است، که فقط اسم انها فرهنگی می باشد .
قطعا نظر ترامپ از مراکز فرهنگی چنین اماکنی هست، وگرنه دلیلی ندارد ترامپ مثلا پاسارگاد یا مقبره کوروش یا تخت جمشید، یا مقبره رادمان پورماهک، یا اتشکده های باستانی را که کانونهای اتحاد و الهام ملی ایرانیان بر علیه رژیم است را هدف قرار دهد .
طبق همین کنواسیون هر نوع حمله و ایراد آسیب به اموال فرهنگی ممنوع بوده و بر اساس پروتکل دوم (۱۹۹۹) آن، حتی در زمان مخاصمات مسلحانه، اموال فرهنگی، اموال غیرنظامی محسوب شده و نباید مورد حمله فرار گیرند.
حال رژیم چهل سال است با نادیده گرفتن این کنواسیونها همه مراکز فرهنگی اعم از مساجد و دانشگاه ها را به مراکز نظامی تبدیل کرده است و طبیعتا مرتکب جنایت علیه بشریت شده است .
ظریف در قسمت دیگری از سخنان خود به بخش دیگری از «کنوانسیون ۱۹۷۲ حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان» اشاره می کند که "همه کشورهای متعاهد را مکلف میدارد تا از هرگونه اقدام عمدی که مستقیم یا غیرمستقیم، به میراث فرهنگی و طبیعی واقع در سرزمین سایر کشورهای عضو این کنوانسیون آسیب برساند، خودداری کنند."
اکنون باید به یک نکته مهم توحه کرد.
❓ظریف و جمهوری اسلامی کدام بخش از بناهای موجود در ایران را تاریخی و فرهنگی می شناسد؟
❓ایا مقبره رادمان پورماهک یا جزئی از بناهای تاریخ ایران هست یا نه؟
❓آیا قلعه بابک و الموت و ارگ تبریز و تخت جمشید و پاسارگاد و پارسه و صدها بنای تاریخی که ریشه در فرهنگ و هویت ایران دارد از نظر ظریف و همپالگی های فقاهتی او جزئی از فرهنگ ایران هست یا نه؟
این امر بر کسی پوشیده نیست تاریح ایران به چهار بخش کلی تقسیم می شود .
■ اولین بخش تاریخ اساطیر هست که قسمتی از تاریخ بسیار دیرینه ایران می باشد که هنوز آثار و شواهد باستان شناسی در مورد ان کشف نشده و یا اعتبار سنجی و قطعی نشده است، ولی در حماسه هایی مانند شاهنامه فردوسی به آن اساره است .
ادامه 👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 آیا ادعای صیانت فرهنگی محمدجواد ظریف صحت دارد؟
3⃣ قسمت سوم ⏬
■بخش دیگر تاریخ باستان که به آن ایران قبل از اسلام اطلاق میشود.
در این بخش قسمتی به بعد از تاجگذاری کوروش بزرگ مربوط است و تشکیل دولت مدنی سراسری و آغاز امپراطوری ایران است و تا اضمحلال ساسانیان ادامه پیدا می کند. سلسله های باستانی هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان در این بخش مطالعه میشود. بخش دیگر مربوط به قبل از هخامنشی که تمدنهای متعددی مانند مادها و مانناها و ایلامی ها در این بخش بررسی میشود.
●بخش دوم تاریخ ایران با حمله اعراب و سقوط امپراطوری ساسانی و سلطه خلفای اسلامی شروع شده است.
●اولین رستاخیز استقلال طلبانه در این دوره مربوط به بهزادان پور ونداد هرمزد، ملقب به اَبومُسْلِمِ خُراسانی فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاهجامگان هست که منجر به سرنگونی خلفای ایرانستیز و عرب پرست اموی میشود و بجای آن خلفای عباسی با سرکردگی سفاک از تبار جوان ترین عموی محمد، عباس بن عبدالمطلب در 750 میلادی جایگزین شده و تا 1258 در بغداد ادامه یافت.
قدرت و نفوذ بهزادان برای خلفای عباسی وحشت اور بوده و سرانجام، در 132ه.ش با ناجوانمردی و توطئه او را به دستور منصور، دومین خلیفه عباسی به قتل میرسانند.
در طول سلطه خلفای عباسی قیامهای استقلال طلبانه بسیاری وقوع یافت و جنگهای زیاری انجام و انسانهای بیشماری جان خود را فدای اسقلال ایران کردند.
معروفترین قیامهای ایرانیان در مقابل عباسیان عبارت بودند از:
● قیام سنباد
سنباد" بعنوان خونخواهی از قتل بهزادان نخستین عکس العمل ایرانی دز مقابل عباسیان بود. وی از اشراف نیشابور بود که دوستی مستحکمی بین او و بهزادان وحود داشت و بهمین خاطر سنباد در خونخواهی بهزادان سوگند یاد کرد که جان و مال خویش را برای خونخواهی او صرف کند.
سنباد باورمند به اصول خرمیان و مزدکی ایرانی بود و قیام او حرکتی زرتشتی بر ضد مسلمانان بود که قصد نابودی کعبه را داشت. هدف سنباد، زنده کردن حکومت ایرانی در برابر حکومت عربی عباسیان بود. در نهایت سنباد در جنگ با سپاه منصور در 137 ه.ق شکست خورد و سر از تن او جدا کرده و به خلیفه در بغداد فرستادند.
● قیام راوندیان
جنبش راوندیه نیز به خونخواهی بهزادان در سال 141ه.ق شکل گرفت، رواندیان باور داشتند که رهبری از ابراهیم به بهزادان رسیده و هدفشان کشتن منصور خلیفه عباسی بود.
منصور با درک خطر آنان، کشتن وابستگان این گروه را مباح اعلام کرد.
● قیام استاذ سیس
قیام "استاذ سیس" در 150ه.ق جنبش دیگری در ناحیه خراسان در مقابل عباسیان بود .وی از زرتشتیان خراسان بود و در صدد بود که آیین زرتشتی را با برخی اصلاحات احیاء کند. هنگامی که در سیستان قیام کرد عده بسیاری دور او گرد آمدند. استاذ سیس توانست بر سیستان و هرات و بادغیس حاکم شود و بارها سپاهیان منصور عباسی را شکست داد اما سرانجام شکست خورد و کشته شد.
● قیام مقنع :
قیام "مقنع" در سال 159ه.ق یکی دیگر از قیامهای ضدعربی و ضداسلامی و استقلال طلبانه ایرانیان در خراسان بود.
مقنع در کنار بهزادان نقشی فعال و مؤثرتر داشت. باورهای مقنع متاثر از اصول حرفیه بود وی آئین مزدک را زنده و وظایف شرعی را باطل میکرد. هدف نهایی او نیز نابودی ارکان اسلام در ایران بود. گروههای بسیاری از ایرانیان خراسان و ماوراء النهر و گروهی از ترکان آن دیار با سرعت دعوت وی را پذیرفتند و به نشانه مخالفت با عباسیان جامۀ سفید بر تن کردند و پرچمهای سفید برافراشتند
خلیفه افرادی را برای مقابله با آنان فرستاد، اما به دلیل اقامت آنان در دژهایی که از لحاظ جغرافیایی غیرقابل نفوذ بود محاصره آنان مدتها بطول انجامید. در الکامل ابن اثیر چنین آمده است: هنگامی که مقنع و یارانش دریافتند که پایداری بیهوده است خود را در آتش افکندند و چون سپاهیان خلیفه رسیدند اثری از آنان نیافتند
● قیام سرخ جامگان
قیام.سرخ جامگان در 162ه.ق از دیگر حرکتهایی است که به خونخواهی بهزادان انجام شد. سرخ جامگان به گروهی باورمند به مزدکی بودند که در جرجان به رهبری عبدالقهار قیام کردند. آنان باور داشتتد که بهزادان زنده است. سرخ جامگان نیز توسط همان لشکری که سنباد را سرکوب کرده بود کشته شدند.
● قیام رافع بن لیت
در زمان ولایتداری علی بن عیسی بن ماهان، بخاطر ظلم و تعدی فراوان مردم خراسان قیام کردند و رافع بن لیث نوادۀ نصر بن سیار را به رهبری برگزیدند. هارون علی بن عیسی را بر کنار کرد و اموال او مصادره شد، ولی قیام رافع بن لیث همچنان در سمرقند و اطراف آن ادامه یافت و بعدها در زمان مامون سرکوب شد.
ادامه 👇
3⃣ قسمت سوم ⏬
■بخش دیگر تاریخ باستان که به آن ایران قبل از اسلام اطلاق میشود.
در این بخش قسمتی به بعد از تاجگذاری کوروش بزرگ مربوط است و تشکیل دولت مدنی سراسری و آغاز امپراطوری ایران است و تا اضمحلال ساسانیان ادامه پیدا می کند. سلسله های باستانی هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان در این بخش مطالعه میشود. بخش دیگر مربوط به قبل از هخامنشی که تمدنهای متعددی مانند مادها و مانناها و ایلامی ها در این بخش بررسی میشود.
●بخش دوم تاریخ ایران با حمله اعراب و سقوط امپراطوری ساسانی و سلطه خلفای اسلامی شروع شده است.
●اولین رستاخیز استقلال طلبانه در این دوره مربوط به بهزادان پور ونداد هرمزد، ملقب به اَبومُسْلِمِ خُراسانی فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاهجامگان هست که منجر به سرنگونی خلفای ایرانستیز و عرب پرست اموی میشود و بجای آن خلفای عباسی با سرکردگی سفاک از تبار جوان ترین عموی محمد، عباس بن عبدالمطلب در 750 میلادی جایگزین شده و تا 1258 در بغداد ادامه یافت.
قدرت و نفوذ بهزادان برای خلفای عباسی وحشت اور بوده و سرانجام، در 132ه.ش با ناجوانمردی و توطئه او را به دستور منصور، دومین خلیفه عباسی به قتل میرسانند.
در طول سلطه خلفای عباسی قیامهای استقلال طلبانه بسیاری وقوع یافت و جنگهای زیاری انجام و انسانهای بیشماری جان خود را فدای اسقلال ایران کردند.
معروفترین قیامهای ایرانیان در مقابل عباسیان عبارت بودند از:
● قیام سنباد
سنباد" بعنوان خونخواهی از قتل بهزادان نخستین عکس العمل ایرانی دز مقابل عباسیان بود. وی از اشراف نیشابور بود که دوستی مستحکمی بین او و بهزادان وحود داشت و بهمین خاطر سنباد در خونخواهی بهزادان سوگند یاد کرد که جان و مال خویش را برای خونخواهی او صرف کند.
سنباد باورمند به اصول خرمیان و مزدکی ایرانی بود و قیام او حرکتی زرتشتی بر ضد مسلمانان بود که قصد نابودی کعبه را داشت. هدف سنباد، زنده کردن حکومت ایرانی در برابر حکومت عربی عباسیان بود. در نهایت سنباد در جنگ با سپاه منصور در 137 ه.ق شکست خورد و سر از تن او جدا کرده و به خلیفه در بغداد فرستادند.
● قیام راوندیان
جنبش راوندیه نیز به خونخواهی بهزادان در سال 141ه.ق شکل گرفت، رواندیان باور داشتند که رهبری از ابراهیم به بهزادان رسیده و هدفشان کشتن منصور خلیفه عباسی بود.
منصور با درک خطر آنان، کشتن وابستگان این گروه را مباح اعلام کرد.
● قیام استاذ سیس
قیام "استاذ سیس" در 150ه.ق جنبش دیگری در ناحیه خراسان در مقابل عباسیان بود .وی از زرتشتیان خراسان بود و در صدد بود که آیین زرتشتی را با برخی اصلاحات احیاء کند. هنگامی که در سیستان قیام کرد عده بسیاری دور او گرد آمدند. استاذ سیس توانست بر سیستان و هرات و بادغیس حاکم شود و بارها سپاهیان منصور عباسی را شکست داد اما سرانجام شکست خورد و کشته شد.
● قیام مقنع :
قیام "مقنع" در سال 159ه.ق یکی دیگر از قیامهای ضدعربی و ضداسلامی و استقلال طلبانه ایرانیان در خراسان بود.
مقنع در کنار بهزادان نقشی فعال و مؤثرتر داشت. باورهای مقنع متاثر از اصول حرفیه بود وی آئین مزدک را زنده و وظایف شرعی را باطل میکرد. هدف نهایی او نیز نابودی ارکان اسلام در ایران بود. گروههای بسیاری از ایرانیان خراسان و ماوراء النهر و گروهی از ترکان آن دیار با سرعت دعوت وی را پذیرفتند و به نشانه مخالفت با عباسیان جامۀ سفید بر تن کردند و پرچمهای سفید برافراشتند
خلیفه افرادی را برای مقابله با آنان فرستاد، اما به دلیل اقامت آنان در دژهایی که از لحاظ جغرافیایی غیرقابل نفوذ بود محاصره آنان مدتها بطول انجامید. در الکامل ابن اثیر چنین آمده است: هنگامی که مقنع و یارانش دریافتند که پایداری بیهوده است خود را در آتش افکندند و چون سپاهیان خلیفه رسیدند اثری از آنان نیافتند
● قیام سرخ جامگان
قیام.سرخ جامگان در 162ه.ق از دیگر حرکتهایی است که به خونخواهی بهزادان انجام شد. سرخ جامگان به گروهی باورمند به مزدکی بودند که در جرجان به رهبری عبدالقهار قیام کردند. آنان باور داشتتد که بهزادان زنده است. سرخ جامگان نیز توسط همان لشکری که سنباد را سرکوب کرده بود کشته شدند.
● قیام رافع بن لیت
در زمان ولایتداری علی بن عیسی بن ماهان، بخاطر ظلم و تعدی فراوان مردم خراسان قیام کردند و رافع بن لیث نوادۀ نصر بن سیار را به رهبری برگزیدند. هارون علی بن عیسی را بر کنار کرد و اموال او مصادره شد، ولی قیام رافع بن لیث همچنان در سمرقند و اطراف آن ادامه یافت و بعدها در زمان مامون سرکوب شد.
ادامه 👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴 آیا ادعای صیانت فرهنگی محمدجواد ظریف صحت دارد؟
4⃣ قسمت چهارم ⏬
● قیام بابک خرمدین
قیام "بابک خرمدین" در آذربایجان خطرناکترین حرکتی بود که حکومت عباسی از آغاز پیدایش به آن دچار شده بود، بابک و پیروان او ضد سلطه سیاسی عرب و دین اسلام بودند. آنان به اصل تناسخ و رجعت اعتقاد داشتند.
قیام بابک مظهر تندترین اعتقادات شعوبی و ضدعرب بود. وی در دوران مامون قیام و با پیروزی هایش بارها لشکریان عباسی را درهم کوبید.
با مرگ مامون، معتصم یکی از سرداران عثمانی خود بنام افشین را با سپاهی عظیم از عثمانیان به نبرد بابک فرستاد. افشین پس از سه سال جنگ، بابک را با خیانت و فریب دستگیر و نزد معتصم برد. خلیفه دستور داد بابک را سوار بر فیلی گِرد شهر گردانیدند، سپس او را با شکنجه و قطع دست و پا کشت و پارههای جسدش را بر دار کرد.
● قیام مازیار بن قارن
هنوز ماجرای بابک خرمدین در آذربایجان به پایان نیافته بود که یکی از شاهزادگان طبرستان بنام "مازیار بن قارن" آئین خرمی را پیش گرفت قیام کرد. مبارزه او نیز استقلال طلبانه بود و انگیزههای او همان انگیزههای بابک بود. وی سرانجام با خیانت برادرش کوهیار به سپاهیان خلیفه تحویل و مانند بابک به قتل رسید و جسدش در کنار او بردار شد.
●اعلام استقلال طاهرین حسین
سلطه خلافت اسلامی تا زمان مأمون عبّاسی ادامه داشت تا اینکه طاهربن حسین اعلام استقلال کرد.
بعد از ان به تدریج حکومتهای نیمه مستقل و مستقل در ایران شکل گرفتند که دودمان های طاهریان، صفاریان، و سامانیان از جمله آنها بودند.
سلسله عباسیان در 1258م توسط هلاکو خان مغول سرنگون شد.
با ورود مغولان به ایران حکومتهای خوارزمشاهی و سلجوقی و اسماعیله سقوط کرد و بعد از آنکه هلاکو بغداد را فتح کرد، دوره حکومت ایلخانان مغولی در ایران شروع شد. مقاومت ایرانیان در طول تهاجمهای سه گانه مغولان به ایران بسبار بود و انسانهای بسیاری برای مقابله با مغولها جنگیدند و آنطور که گفته شده در طول جنگهای مغولان بیش از یک میلیون و دویست و پنجاه هزار ایرانی جان خود را از دست داده و بعد از حمله اعراب یک بار دیگر مورد هجوم قرار گرفته و فرهنگ و تمدن ایرانی مورد آسیب جدی قرار گرفت.
ادامه این رخدادها به صفویان و تشکیل ایران متحد و یکپارچه بدست پادشاهان صفوی منجر شد و ایران یکپارچه دوباره شکل گرفت.
خیانت گروه تازه به دوران رسیده به عرصه اجتماعی ایران بنام "آخوندها" که از زمان شاه عباس پایه گذاری شده بود، یک بار دیگر ایران را تحت تهاجم افغانها قرار داد تا نادرشاه ظهور کرده و مجددا امپراطوری ایران را احیا کند.
بعد از نادرساه سلسله زند و قاجار رقابت کردند و بالاخره اقامجمدخان قاجار با یکپارچه کردن مجدد ایران سلسله قاحار را تشکیل داد.
■قسمت آخر تاریخ ایران "تاریخ معاصر" است .
مورخان "نهضت مشروطه" را سرآغاز "تاریخ معاصر" می دانند که سلطنت استبدادی را به پادشاهی مشروطه تبدیل می کند .
❓هدف از بیان این مختصر از تاریخ ایران این بود که از جناب طریف بپرسبم آیا جمهوری اسلامی جنین ایرانی را اصلا می شناسد؟
❓آیا فرماندهان ایرانی که در جنگ با اعراب و مغولان و افغانها و یونانی ها جانشان را فدای ایران کرده اند، به ملت ایران معرفی میکند و آنها را ارج می نهد؟
❓آیا آنها را جزئی از تاریخ این کشور می داند؟
❓آیا برای مردانی که در دوره خلفای راشیدن و امویان و عباسی علیه سلطه اعراب قیام کرده جان دادند، بناهای یادبودی ساخته، و یا بناهای باستانی آنها را محافظت کرده اید؟
❓آیا در بیان تاریخ واقعی ایران به فرزندان این سرزمین در مدارس صداقت دارد؟
❓آیا در حوزه فرهنگ، به موسیقی و نقاشی و ادبیات و هنرهای تجسمی این ملت و اقوام ان اجازه رشد و شکوفایی داده اید؟
❓اساسا وزارت ارشاد شما جز نابودی فرهنگ و تمدن و تاریح ایران کاری انجام داده است؟
❓کسی از حجم عظیم غارت و چپاول و قاچاق آثار باستانی و تاریخ و فرهنگ ایران بدست حکومت اسلامی آگاهی کامل دارد؟
آقای ظریف همه فرهنگ و تمدن شما مربوط به امامزاده های مجعولی است که هر سال چند هزار به آن اضافه می کنید و جز این از شما هیچ اقدام مفید فرهنگی مشاهده نشده است که امروز از فرهنگ و مدنیت و تاریخ صحبت کنید و بخواهید پشت فرهنگ و مدنیت ایرانی پنهان شوید.
در آینده و تاریخ ایران جمهوری اسلامی هم حکومتی مهاجم و بیگانه و اشغالگر مانند اعراب و مغولان و سلوکیان نام برده خواهد شد که جز کشتار و تباهی و نابودی فرهنگ ایرانی هیچ دست آوردی نداشته است.
پایان
4⃣ قسمت چهارم ⏬
● قیام بابک خرمدین
قیام "بابک خرمدین" در آذربایجان خطرناکترین حرکتی بود که حکومت عباسی از آغاز پیدایش به آن دچار شده بود، بابک و پیروان او ضد سلطه سیاسی عرب و دین اسلام بودند. آنان به اصل تناسخ و رجعت اعتقاد داشتند.
قیام بابک مظهر تندترین اعتقادات شعوبی و ضدعرب بود. وی در دوران مامون قیام و با پیروزی هایش بارها لشکریان عباسی را درهم کوبید.
با مرگ مامون، معتصم یکی از سرداران عثمانی خود بنام افشین را با سپاهی عظیم از عثمانیان به نبرد بابک فرستاد. افشین پس از سه سال جنگ، بابک را با خیانت و فریب دستگیر و نزد معتصم برد. خلیفه دستور داد بابک را سوار بر فیلی گِرد شهر گردانیدند، سپس او را با شکنجه و قطع دست و پا کشت و پارههای جسدش را بر دار کرد.
● قیام مازیار بن قارن
هنوز ماجرای بابک خرمدین در آذربایجان به پایان نیافته بود که یکی از شاهزادگان طبرستان بنام "مازیار بن قارن" آئین خرمی را پیش گرفت قیام کرد. مبارزه او نیز استقلال طلبانه بود و انگیزههای او همان انگیزههای بابک بود. وی سرانجام با خیانت برادرش کوهیار به سپاهیان خلیفه تحویل و مانند بابک به قتل رسید و جسدش در کنار او بردار شد.
●اعلام استقلال طاهرین حسین
سلطه خلافت اسلامی تا زمان مأمون عبّاسی ادامه داشت تا اینکه طاهربن حسین اعلام استقلال کرد.
بعد از ان به تدریج حکومتهای نیمه مستقل و مستقل در ایران شکل گرفتند که دودمان های طاهریان، صفاریان، و سامانیان از جمله آنها بودند.
سلسله عباسیان در 1258م توسط هلاکو خان مغول سرنگون شد.
با ورود مغولان به ایران حکومتهای خوارزمشاهی و سلجوقی و اسماعیله سقوط کرد و بعد از آنکه هلاکو بغداد را فتح کرد، دوره حکومت ایلخانان مغولی در ایران شروع شد. مقاومت ایرانیان در طول تهاجمهای سه گانه مغولان به ایران بسبار بود و انسانهای بسیاری برای مقابله با مغولها جنگیدند و آنطور که گفته شده در طول جنگهای مغولان بیش از یک میلیون و دویست و پنجاه هزار ایرانی جان خود را از دست داده و بعد از حمله اعراب یک بار دیگر مورد هجوم قرار گرفته و فرهنگ و تمدن ایرانی مورد آسیب جدی قرار گرفت.
ادامه این رخدادها به صفویان و تشکیل ایران متحد و یکپارچه بدست پادشاهان صفوی منجر شد و ایران یکپارچه دوباره شکل گرفت.
خیانت گروه تازه به دوران رسیده به عرصه اجتماعی ایران بنام "آخوندها" که از زمان شاه عباس پایه گذاری شده بود، یک بار دیگر ایران را تحت تهاجم افغانها قرار داد تا نادرشاه ظهور کرده و مجددا امپراطوری ایران را احیا کند.
بعد از نادرساه سلسله زند و قاجار رقابت کردند و بالاخره اقامجمدخان قاجار با یکپارچه کردن مجدد ایران سلسله قاحار را تشکیل داد.
■قسمت آخر تاریخ ایران "تاریخ معاصر" است .
مورخان "نهضت مشروطه" را سرآغاز "تاریخ معاصر" می دانند که سلطنت استبدادی را به پادشاهی مشروطه تبدیل می کند .
❓هدف از بیان این مختصر از تاریخ ایران این بود که از جناب طریف بپرسبم آیا جمهوری اسلامی جنین ایرانی را اصلا می شناسد؟
❓آیا فرماندهان ایرانی که در جنگ با اعراب و مغولان و افغانها و یونانی ها جانشان را فدای ایران کرده اند، به ملت ایران معرفی میکند و آنها را ارج می نهد؟
❓آیا آنها را جزئی از تاریخ این کشور می داند؟
❓آیا برای مردانی که در دوره خلفای راشیدن و امویان و عباسی علیه سلطه اعراب قیام کرده جان دادند، بناهای یادبودی ساخته، و یا بناهای باستانی آنها را محافظت کرده اید؟
❓آیا در بیان تاریخ واقعی ایران به فرزندان این سرزمین در مدارس صداقت دارد؟
❓آیا در حوزه فرهنگ، به موسیقی و نقاشی و ادبیات و هنرهای تجسمی این ملت و اقوام ان اجازه رشد و شکوفایی داده اید؟
❓اساسا وزارت ارشاد شما جز نابودی فرهنگ و تمدن و تاریح ایران کاری انجام داده است؟
❓کسی از حجم عظیم غارت و چپاول و قاچاق آثار باستانی و تاریخ و فرهنگ ایران بدست حکومت اسلامی آگاهی کامل دارد؟
آقای ظریف همه فرهنگ و تمدن شما مربوط به امامزاده های مجعولی است که هر سال چند هزار به آن اضافه می کنید و جز این از شما هیچ اقدام مفید فرهنگی مشاهده نشده است که امروز از فرهنگ و مدنیت و تاریخ صحبت کنید و بخواهید پشت فرهنگ و مدنیت ایرانی پنهان شوید.
در آینده و تاریخ ایران جمهوری اسلامی هم حکومتی مهاجم و بیگانه و اشغالگر مانند اعراب و مغولان و سلوکیان نام برده خواهد شد که جز کشتار و تباهی و نابودی فرهنگ ایرانی هیچ دست آوردی نداشته است.
پایان
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
⭕️ دستگاه قضائی مستقل یا ساختار انتقام گیری سیاسی ؟
🔴 ولایت مطلقه فقیه، منوچهر بختیاری، پدر جاویدنام پویا بختیاری، از جان نثاران آبان خونین را به فساد فی الارض متهم و از خانه خود بیرون کرد.
1⃣ قسمت اول ⏬
🔻 دستگاه قضائی در هر جامعه ای از ارکان مهم هست . یکی از مهم ترین وظائف هر حکومتی حل مشکلات مردم و اعمال قوانین مدنی مصوب دستگاه مقننه هست که از تعاملات اجتماعی تا تجارت و اقتصاد و رفتار حاکمان و قانونمند کردن شهروندان را ذیل وظایف خود دارد .
از آنجا که قانومند شدن شرط اساسی برای صلاح و پاکی هر جامعه آیی است، لذا گفته می شود هیچ مقام و شخص فراقانونی در یک جامعه دمکراتیک و مدنی وجود ندارد، و قانون بالاترین مرجع اجتماعی است.
برای تامین این شرط وجود دستگاه قضائی مستقل که تحت نفوذ هیچ شخص و گروه و جریانی نباشد یک اصل ضروری است.
نبود استقلال قضائی شرط اولیه تثبیت استبداد هست . به این معنا که شخص یا گروه خاصی هست که نه تنها خود تابع هیچ قانونی نیست، بلکه قادر است قانون را آلت دست خود کرده و به نفع خود استفاده کند؛ و بیشتر از آن حتی می تواند قوانینی را موافق مصالح خود وضع کند و در بدترین شرایط قانون اصلا معنا و مفهومی جز خواسته و آن شخص و گروه ندارد.
با این توضیح مشخص می شود استبداد برحسب عملکردی که با قانون دارد مراحل و مراتب مختلفی دارد و حسب همین تفاوت میزان استبداد تحمیلی نیز تفاوت می کند .
در حکومتهای استبداد فردی، وضع مشخص هست، و مردم می دانند کسی که قانون را وضع و اجرا می کند یک شخص هست و همه ساختارهای ابزارهای عملی هستند، نه مراجع تصمیم گیری و سیاست گذاری و حکمرانی .
اما در ساختارهایی که مجلس مقننه و قضائیه به شکل ظاهر وجود دارد، اما استبداد از طریق آنها عمل می کند، و سیستم مدعی دمکراسی و قانومندی هست، وضع کمی متفاوت هست .
در این سیستم مستبد پشت این ساختار ظاهری ایستاده و موارد مورد نظر خود را بوسیله این ساختارها به قانون تبدیل و اجرا می کند و هیچ پاسخ گویی هم در مقابل جنایات و خیانتهایی که انجام می شود ندارد و آن را برعهده قانون گذارانی می گذارد که ظاهرا مردم تعیین کرده اند و از این طریق خود قربانی، یعنی آحاد جامعه، محکوم به اقدام مجرمانه برعلیه خود میشود؛ در حالی که همه آن افراد جیره خوار و در واقع منصوبان شخص حاکم مستبد هستند و در ازای خدمتی که می کنند از بخششهای حاکم مستبد بهره مند می شوند.
چنین سیستمی را باید "استبداد شیادانه" و "دیکتاتوری بزدلانه" نام نهاد .
جمهوری اسلامی بر اساس نظریه ایی برقرار شد که خود را نه استبدادی می خواند، و نه مشروطه قانونی می دانست .
خمینی قبل از پیروزی می گفت حکومت اسلامی حکومتی مشروطه هست. به این شکل که حاکم زمانی حکمش نافذ است که در چارجوب شرعیت اسلام حکم دهد. یعنی اصول شریعت چارچوب حکم شخصی حاکم اسلامی و همه ساختار حکومت اسلامی تحت حکم حاکم اسلامی هستند.
با این تعریف قوه مقننه در حکومت اسلامی وظیفه اش این است که احکام حاکم اسلامی را به مصوبات اجرایی تبدیل کند و خود تابع حکم حاکم اسلامی است، نه اینکه خود اجازه قانون گذاری داشته باشد؛ و دستگاه قضائی وظیفه اجرای احکام و منویات حاکم اسلامی را دارد و داشتن استقلال برای آن اساسا منتفی است . چون در مقابل حاکم اسلامی هیچ شخص و گروه و سبستمی استقلال ندارد، و همگی تابع حکم حاکم هستند . دستگاه اجرائی هم وظیفه دارد نظرات و دیدگاههای حاکم اسلامی را اجرا کند و خود اجازه سیاست گذاری ندارد.
با این روال تا قبل از پیروزی و حتی تا قبل از اصلاح قانون اساسی، حاکم اسلامی موظف به مراعات قوانین شرع بود و اگر احکامی خارج از شرع می داد جامعه و گروه های موجود و حتی خبرگان رهبری می توانست او را استیضاح کند و این محدودیتی برای حاکم اسلامی بود .
زمانی که قانون اساسی را تغییر داده و و "ولایت فقیه" را به "ولایت مطلقه فقیه" تغییر دادند، این.مشکل نیز برطرف شد . یعنی با اینکه حاکم اسلامی مشروط به احکام شرعی هست، اما در واقع تعیین احکام شریعت و حدود آن و تفسیر و تعبیر آن نیز به عهده حاکم اسلامی گذاشته شد . یعنی از این به بعد این اسلام و شریعت هست که صحت و سقم ان تابع نظر حاکم هست، نه حاکم مشروط به حدود اسلامی باشد .
از این به بعد اسلام و شریعت هم ابزار حاکم اسلامی شد و حاکم می تواند حتی بدیهیات شرع را تعطیل کند، یا تفسیر و تعبیر جدیدی از مفاهیم دینی و شرعی ارائه دهد. خلاصه آنکه شرع و اسلام آن چیزی است که حاکم اسلامی بیان می کند، نه ان چیزی که قبلا بیان شده است . در این سیستم که گفته می شود استمرار ولایت رسول الله است، حاکم اسلامی عملا جایگاه پیامبری و حتی خدایی را پیدا می کند.
ادامه 👇
🔴 ولایت مطلقه فقیه، منوچهر بختیاری، پدر جاویدنام پویا بختیاری، از جان نثاران آبان خونین را به فساد فی الارض متهم و از خانه خود بیرون کرد.
1⃣ قسمت اول ⏬
🔻 دستگاه قضائی در هر جامعه ای از ارکان مهم هست . یکی از مهم ترین وظائف هر حکومتی حل مشکلات مردم و اعمال قوانین مدنی مصوب دستگاه مقننه هست که از تعاملات اجتماعی تا تجارت و اقتصاد و رفتار حاکمان و قانونمند کردن شهروندان را ذیل وظایف خود دارد .
از آنجا که قانومند شدن شرط اساسی برای صلاح و پاکی هر جامعه آیی است، لذا گفته می شود هیچ مقام و شخص فراقانونی در یک جامعه دمکراتیک و مدنی وجود ندارد، و قانون بالاترین مرجع اجتماعی است.
برای تامین این شرط وجود دستگاه قضائی مستقل که تحت نفوذ هیچ شخص و گروه و جریانی نباشد یک اصل ضروری است.
نبود استقلال قضائی شرط اولیه تثبیت استبداد هست . به این معنا که شخص یا گروه خاصی هست که نه تنها خود تابع هیچ قانونی نیست، بلکه قادر است قانون را آلت دست خود کرده و به نفع خود استفاده کند؛ و بیشتر از آن حتی می تواند قوانینی را موافق مصالح خود وضع کند و در بدترین شرایط قانون اصلا معنا و مفهومی جز خواسته و آن شخص و گروه ندارد.
با این توضیح مشخص می شود استبداد برحسب عملکردی که با قانون دارد مراحل و مراتب مختلفی دارد و حسب همین تفاوت میزان استبداد تحمیلی نیز تفاوت می کند .
در حکومتهای استبداد فردی، وضع مشخص هست، و مردم می دانند کسی که قانون را وضع و اجرا می کند یک شخص هست و همه ساختارهای ابزارهای عملی هستند، نه مراجع تصمیم گیری و سیاست گذاری و حکمرانی .
اما در ساختارهایی که مجلس مقننه و قضائیه به شکل ظاهر وجود دارد، اما استبداد از طریق آنها عمل می کند، و سیستم مدعی دمکراسی و قانومندی هست، وضع کمی متفاوت هست .
در این سیستم مستبد پشت این ساختار ظاهری ایستاده و موارد مورد نظر خود را بوسیله این ساختارها به قانون تبدیل و اجرا می کند و هیچ پاسخ گویی هم در مقابل جنایات و خیانتهایی که انجام می شود ندارد و آن را برعهده قانون گذارانی می گذارد که ظاهرا مردم تعیین کرده اند و از این طریق خود قربانی، یعنی آحاد جامعه، محکوم به اقدام مجرمانه برعلیه خود میشود؛ در حالی که همه آن افراد جیره خوار و در واقع منصوبان شخص حاکم مستبد هستند و در ازای خدمتی که می کنند از بخششهای حاکم مستبد بهره مند می شوند.
چنین سیستمی را باید "استبداد شیادانه" و "دیکتاتوری بزدلانه" نام نهاد .
جمهوری اسلامی بر اساس نظریه ایی برقرار شد که خود را نه استبدادی می خواند، و نه مشروطه قانونی می دانست .
خمینی قبل از پیروزی می گفت حکومت اسلامی حکومتی مشروطه هست. به این شکل که حاکم زمانی حکمش نافذ است که در چارجوب شرعیت اسلام حکم دهد. یعنی اصول شریعت چارچوب حکم شخصی حاکم اسلامی و همه ساختار حکومت اسلامی تحت حکم حاکم اسلامی هستند.
با این تعریف قوه مقننه در حکومت اسلامی وظیفه اش این است که احکام حاکم اسلامی را به مصوبات اجرایی تبدیل کند و خود تابع حکم حاکم اسلامی است، نه اینکه خود اجازه قانون گذاری داشته باشد؛ و دستگاه قضائی وظیفه اجرای احکام و منویات حاکم اسلامی را دارد و داشتن استقلال برای آن اساسا منتفی است . چون در مقابل حاکم اسلامی هیچ شخص و گروه و سبستمی استقلال ندارد، و همگی تابع حکم حاکم هستند . دستگاه اجرائی هم وظیفه دارد نظرات و دیدگاههای حاکم اسلامی را اجرا کند و خود اجازه سیاست گذاری ندارد.
با این روال تا قبل از پیروزی و حتی تا قبل از اصلاح قانون اساسی، حاکم اسلامی موظف به مراعات قوانین شرع بود و اگر احکامی خارج از شرع می داد جامعه و گروه های موجود و حتی خبرگان رهبری می توانست او را استیضاح کند و این محدودیتی برای حاکم اسلامی بود .
زمانی که قانون اساسی را تغییر داده و و "ولایت فقیه" را به "ولایت مطلقه فقیه" تغییر دادند، این.مشکل نیز برطرف شد . یعنی با اینکه حاکم اسلامی مشروط به احکام شرعی هست، اما در واقع تعیین احکام شریعت و حدود آن و تفسیر و تعبیر آن نیز به عهده حاکم اسلامی گذاشته شد . یعنی از این به بعد این اسلام و شریعت هست که صحت و سقم ان تابع نظر حاکم هست، نه حاکم مشروط به حدود اسلامی باشد .
از این به بعد اسلام و شریعت هم ابزار حاکم اسلامی شد و حاکم می تواند حتی بدیهیات شرع را تعطیل کند، یا تفسیر و تعبیر جدیدی از مفاهیم دینی و شرعی ارائه دهد. خلاصه آنکه شرع و اسلام آن چیزی است که حاکم اسلامی بیان می کند، نه ان چیزی که قبلا بیان شده است . در این سیستم که گفته می شود استمرار ولایت رسول الله است، حاکم اسلامی عملا جایگاه پیامبری و حتی خدایی را پیدا می کند.
ادامه 👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
⭕️ دستگاه قضائی مستقل یا ساختار انتقام گیری سیاسی ؟
🔴 ولایت مطلقه فقیه، منوچهر بختیاری، پدر جاویدنام پویا بختیاری، از جان نثاران آبان خونین را به جرم فساد فی الارض محکوم و از خانه خود بیرون کرد.
2⃣ قسمت دوم ⏬
ولایت مطلقه فقیه عالی ترین مرحله استبداد دینی است و حتی خود دین در دست حاکم آمری سیال هست و هرچه را که او بخواهد شرع و دین هست، و هرچه او نخواهد، هرچند در متن دینی باشد، بی اهمیت و دور انداختنی است .
اصل ولایت مطلقه فقیه، یک آخوند منبری را به مقام خدایی می رساند و هرکسی خود را تابع چنین سیستمی بداند، عملا به پرستش انسانی مثل خود، یا حتی پست تر و نادانتر از خود تن داده است .
حال با این رویه تکلیف دستگاه قضائی مشخص و استقلال برای آن بی معنا هست و وظیفه آن اجرای احکام حاکمی است که حتی دستورات دین را هم طبق خواست خود تغییر می دهد.
وجود دو گروه دادگاه عمومی و انقلاب برای این هست که دادگاه انقلاب دقیقا به مسائل کسانی که مخالف نظر و رای حاکم باشد رسیدگی کرده و هر نظری را محکوم کرده و مجازات بکند . حتی دادگاه ویژه روحانیت برای این است که اگر شخصی روحانی بخواهد خلاف نظر حاکم نظری در باب دین داشته باشد را مجازات بکند.
در چنین سیستمی انتظار احکام مبتنی بر قانونی خاص و تعریف شده قبلی دور از واقعیت است و جرائمی مانند فساد فی الارض یا تشویش اذهان عمومی یا اخلال در امنیت ملی و این گونه اتهام های مبهم، همه یک معنا پیدا می کند و آن مخالفت با حاکم مستبد هستند و تفاوت آنها تنها میزان مجازات آن را تعیین می کند.
با این روال، نه این حکومت به معنای دینی، اسلامی است، و نه به معنای سیاسی جمهوری است، و همه ساختارهای آن برای حمایت از حاکم مستبد هست.
براساس مفاهیم خود قرآن چنین حاکمی مصداق بارز طاغی و عصیانگر و مستکبر است که صفتی به افرادی مانند فرعون داده شده است و اعمال این حاکم مصداق بدعت و دست کاری در دین هست . شرکت در ساختار این حکومت و حتی مشارکت در طرح و برنامه و مراسم آن، و حتی انتخابات مجعول آن کمک به استقرار استبداد و دیکتاتوری و قرار گرفتن در خدمت مستکبران و عصیانگران ضد بشری است .
با همین منطق، احکام این دادگاهها نه مشروعیت اسلامی دارد و نه صلاحیت قانونی دارد؛ و هر مجازات برحسب این احکام، خود جرم و سوءاستفاده از قدرت و جنایت علیه بشریت و تضییع حقوق همه مردم جامعه است، و همه ملت باید این بیدادگاهها و احکام ناعادلانه ان را محکوم و بر علیه آن اعتراض کنند تا آزادی خودشان هم بمرور توسط این سلطه گران دیکتاتوری و حاکم مستبد ضایع نشود .
وگرنه همه مردم مورد تعدی و تجاوز این ساختار سیاسی دیکتاتوری قرار خواهد گرفت .
پایان.
🔴 ولایت مطلقه فقیه، منوچهر بختیاری، پدر جاویدنام پویا بختیاری، از جان نثاران آبان خونین را به جرم فساد فی الارض محکوم و از خانه خود بیرون کرد.
2⃣ قسمت دوم ⏬
ولایت مطلقه فقیه عالی ترین مرحله استبداد دینی است و حتی خود دین در دست حاکم آمری سیال هست و هرچه را که او بخواهد شرع و دین هست، و هرچه او نخواهد، هرچند در متن دینی باشد، بی اهمیت و دور انداختنی است .
اصل ولایت مطلقه فقیه، یک آخوند منبری را به مقام خدایی می رساند و هرکسی خود را تابع چنین سیستمی بداند، عملا به پرستش انسانی مثل خود، یا حتی پست تر و نادانتر از خود تن داده است .
حال با این رویه تکلیف دستگاه قضائی مشخص و استقلال برای آن بی معنا هست و وظیفه آن اجرای احکام حاکمی است که حتی دستورات دین را هم طبق خواست خود تغییر می دهد.
وجود دو گروه دادگاه عمومی و انقلاب برای این هست که دادگاه انقلاب دقیقا به مسائل کسانی که مخالف نظر و رای حاکم باشد رسیدگی کرده و هر نظری را محکوم کرده و مجازات بکند . حتی دادگاه ویژه روحانیت برای این است که اگر شخصی روحانی بخواهد خلاف نظر حاکم نظری در باب دین داشته باشد را مجازات بکند.
در چنین سیستمی انتظار احکام مبتنی بر قانونی خاص و تعریف شده قبلی دور از واقعیت است و جرائمی مانند فساد فی الارض یا تشویش اذهان عمومی یا اخلال در امنیت ملی و این گونه اتهام های مبهم، همه یک معنا پیدا می کند و آن مخالفت با حاکم مستبد هستند و تفاوت آنها تنها میزان مجازات آن را تعیین می کند.
با این روال، نه این حکومت به معنای دینی، اسلامی است، و نه به معنای سیاسی جمهوری است، و همه ساختارهای آن برای حمایت از حاکم مستبد هست.
براساس مفاهیم خود قرآن چنین حاکمی مصداق بارز طاغی و عصیانگر و مستکبر است که صفتی به افرادی مانند فرعون داده شده است و اعمال این حاکم مصداق بدعت و دست کاری در دین هست . شرکت در ساختار این حکومت و حتی مشارکت در طرح و برنامه و مراسم آن، و حتی انتخابات مجعول آن کمک به استقرار استبداد و دیکتاتوری و قرار گرفتن در خدمت مستکبران و عصیانگران ضد بشری است .
با همین منطق، احکام این دادگاهها نه مشروعیت اسلامی دارد و نه صلاحیت قانونی دارد؛ و هر مجازات برحسب این احکام، خود جرم و سوءاستفاده از قدرت و جنایت علیه بشریت و تضییع حقوق همه مردم جامعه است، و همه ملت باید این بیدادگاهها و احکام ناعادلانه ان را محکوم و بر علیه آن اعتراض کنند تا آزادی خودشان هم بمرور توسط این سلطه گران دیکتاتوری و حاکم مستبد ضایع نشود .
وگرنه همه مردم مورد تعدی و تجاوز این ساختار سیاسی دیکتاتوری قرار خواهد گرفت .
پایان.
Telegram
attach 📎
Forwarded from Farah Pahlavi - فرح پهلوی
با نهایت تاسف از درگذشت خانم دکتر کوکب معارفی الهی آگاه شدم.
شادروان دکتر معارفی تنها زنی بود که در سه وزارتخانه دارای مقام معاونت وزیر بود: وزارت کار، وزارت رفاه اجتماعی و وزارت بهداری. او در سال ۱۹۷۶ به عنوان عضو کمیته اجرایی شورای بین الملی کار اجتماعی انتخاب شد و عضو هیئت مدیره بسیاری ازسازمانهای ملی و بین الملی بود.
دکتر الهی پس از ترک اجباری ایران باتفاق خانواده در آمریکا ساکن شد و با عنوان یک مدد کار اجتماعی مشغول به کار شد. او زندگی در غربت را با تمام اشکالاتی که بهمراه داشت با سر افرازی و فروتنی سپری نمود و هرگز زبان به گله و شکایت نگشود.
درگذشت دکتر کوکب معارفی الهی را که از نمونه های یک زن برجسته و ایران دوست بود به فرزند گرامیش مریم الهی و خاندان الهی از صمیم قلب تسلیت می گویم. روانش شاد.
شادروان دکتر معارفی تنها زنی بود که در سه وزارتخانه دارای مقام معاونت وزیر بود: وزارت کار، وزارت رفاه اجتماعی و وزارت بهداری. او در سال ۱۹۷۶ به عنوان عضو کمیته اجرایی شورای بین الملی کار اجتماعی انتخاب شد و عضو هیئت مدیره بسیاری ازسازمانهای ملی و بین الملی بود.
دکتر الهی پس از ترک اجباری ایران باتفاق خانواده در آمریکا ساکن شد و با عنوان یک مدد کار اجتماعی مشغول به کار شد. او زندگی در غربت را با تمام اشکالاتی که بهمراه داشت با سر افرازی و فروتنی سپری نمود و هرگز زبان به گله و شکایت نگشود.
درگذشت دکتر کوکب معارفی الهی را که از نمونه های یک زن برجسته و ایران دوست بود به فرزند گرامیش مریم الهی و خاندان الهی از صمیم قلب تسلیت می گویم. روانش شاد.
Forwarded from اتچ بات
فایل کم حجم برنامه ویژه شمارش معکوس با همکاری ستاد نافرمانیهای مدنی ایرانیان 31 ژانویه ، و لینک مستقیم
https://drive.google.com/open?id=1h1C4w0Nq4hdn93rIAYYp2_QOUtJkA7JC
🔵 آدرس پی پل برای کمک به مبارزان از سوی هم میهنان برونمرز 🔵
👇
Paypal.me/radionarmak
🔷 پخش مستقیم رادیو نارمک:
http://streaming.live365.com/a99375
🔴 ایمیل جهت ارسال مطلب و خبر:
tamas@radionarmak.com
🔷 ارتباط با ادمین جهت ارسال مطلب و خبر:
@contactradionarmak
@radio_narmak
https://drive.google.com/open?id=1h1C4w0Nq4hdn93rIAYYp2_QOUtJkA7JC
🔵 آدرس پی پل برای کمک به مبارزان از سوی هم میهنان برونمرز 🔵
👇
Paypal.me/radionarmak
🔷 پخش مستقیم رادیو نارمک:
http://streaming.live365.com/a99375
🔴 ایمیل جهت ارسال مطلب و خبر:
tamas@radionarmak.com
🔷 ارتباط با ادمین جهت ارسال مطلب و خبر:
@contactradionarmak
@radio_narmak
Telegram
attach 📎
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
باز گرداندن و دیپورت امیر تتلو از ترکیه به ایران باید متوقف شود؛ چرا که میتواند خطر جانی و نقض حقوق انسانی او را به همراه داشته باشد.
The deportation proceedings that would send Iranian singer Amir Tataloo from Turkey to Iran should be stopped on grounds of danger to life and violation of human rights.
@OfficialRezaPahlavi
The deportation proceedings that would send Iranian singer Amir Tataloo from Turkey to Iran should be stopped on grounds of danger to life and violation of human rights.
@OfficialRezaPahlavi
🔴 برگزیت انجام شد .
خبر کوتاه سه واژه ایی که جهان جدیدی پیش روی ملتها می گذارد.
در اینگلبس مردم شادمان از کسب استقلال مجدد از سلطه گلوبالیستها شعار می دادند: بعد از برگزیت نوبت فرگزیت است .
فرگزیت اشاره به خروج فرانسه از اتحادیه اروپا دارد.
هرچند چپولهای کمونیست در ایران سعی دارند جنبش ملی موجود در فرانسه را به چپهای فرانسه نسبت دهند، اما واقعیت این است هسته خروج فرانسه از اتحادیه اروپا شکل گرفته و اعتراضات مردم به سیاستهای مکرون نیز به چنین نتیجه ای منجر خواهد شد.
اتحادیه اروپا بعنوان کانون چپهای اروپایی و مرکز قوی ترین تصمیم گیری جهان گرایان در حال تضعیف شدن هست.
اتحادیه اروپا با از دست دادن قوی ترین پشتوانه مالی و پایتخت اقتصادی جهان بخش بزرگی از قدرت خود را از دست داد و انگیزه فرانسه و آلمان برای هزینه کردن به آن از بین خواهد کرد خصوصا که احزاب راست در این کشورها در حال رشد روزافزون است.
این تحولات ناقوس پایان سلطه گران گلوبالیست را می نوازد و دوره حکومتهای ملی و استقلال کشورها با صلح و دوستی بین آنها براساس منشور حقوق بشر جهانی شروع می شود و دوره تروریسم و جنگهای بی پایان جهان گرایان تمام میشود
خبر کوتاه سه واژه ایی که جهان جدیدی پیش روی ملتها می گذارد.
در اینگلبس مردم شادمان از کسب استقلال مجدد از سلطه گلوبالیستها شعار می دادند: بعد از برگزیت نوبت فرگزیت است .
فرگزیت اشاره به خروج فرانسه از اتحادیه اروپا دارد.
هرچند چپولهای کمونیست در ایران سعی دارند جنبش ملی موجود در فرانسه را به چپهای فرانسه نسبت دهند، اما واقعیت این است هسته خروج فرانسه از اتحادیه اروپا شکل گرفته و اعتراضات مردم به سیاستهای مکرون نیز به چنین نتیجه ای منجر خواهد شد.
اتحادیه اروپا بعنوان کانون چپهای اروپایی و مرکز قوی ترین تصمیم گیری جهان گرایان در حال تضعیف شدن هست.
اتحادیه اروپا با از دست دادن قوی ترین پشتوانه مالی و پایتخت اقتصادی جهان بخش بزرگی از قدرت خود را از دست داد و انگیزه فرانسه و آلمان برای هزینه کردن به آن از بین خواهد کرد خصوصا که احزاب راست در این کشورها در حال رشد روزافزون است.
این تحولات ناقوس پایان سلطه گران گلوبالیست را می نوازد و دوره حکومتهای ملی و استقلال کشورها با صلح و دوستی بین آنها براساس منشور حقوق بشر جهانی شروع می شود و دوره تروریسم و جنگهای بی پایان جهان گرایان تمام میشود
🔴 مضحکهای به نام انتخابات؛ انگشت در خون نخواهیم کرد
مشاهده در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=FWx-npExR8M
اگر کسی می پندارد که گذار رژیم بحران زده از یک فرم و ترکیب سیاسی به چینش و قالب جدید یک جابجایی ساده بوروکراتیک است، فقط کافی است به مضحکه ای که گرد نمایش انتخابات مجلس ملاها به راه افتاده و خسارت روز افزونی که برای "نظام" در حال به بار آوردن است، نگاهی بیاندازد.
#سیرک_انتخابات
#فساد
#منصور_امان
مشاهده در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=FWx-npExR8M
اگر کسی می پندارد که گذار رژیم بحران زده از یک فرم و ترکیب سیاسی به چینش و قالب جدید یک جابجایی ساده بوروکراتیک است، فقط کافی است به مضحکه ای که گرد نمایش انتخابات مجلس ملاها به راه افتاده و خسارت روز افزونی که برای "نظام" در حال به بار آوردن است، نگاهی بیاندازد.
#سیرک_انتخابات
#فساد
#منصور_امان
YouTube
مضحکهای به نام انتخابات؛ انگشت در خون نخواهیم کرد
اگر کسی می پندارد که گذار رژیم بحران زده از یک فرم و ترکیب سیاسی به چینش و قالب جدید یک جابجایی ساده بوروکراتیک است، فقط کافی است به مضحکه ای که گرد نمایش ان...
🔴 در اهمیت براندازی؛ اولویت امروز ما فقط و فقط براندازی است و نه هیچ چیز دیگر! – امیر امیری
مشاهده در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=_OOTzFQmhTo
نبرد و مبارزه همهجانبهای که علیه رژیم اسلامی در جریان است امر سرنگونی و براندازی را در فضای عمومی به گفتمانی مسلط تبدیل کرده است... اولویتها را بشناسیم؛ اولویت امروز ما فقط و فقط براندازی است و نه هیچ چیز دیگر!
#فقط_براندازی
#تغییر_رژیم
#امیر_امیری
مشاهده در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=_OOTzFQmhTo
نبرد و مبارزه همهجانبهای که علیه رژیم اسلامی در جریان است امر سرنگونی و براندازی را در فضای عمومی به گفتمانی مسلط تبدیل کرده است... اولویتها را بشناسیم؛ اولویت امروز ما فقط و فقط براندازی است و نه هیچ چیز دیگر!
#فقط_براندازی
#تغییر_رژیم
#امیر_امیری
YouTube
در اهمیت براندازی؛ اولویت امروز ما فقط و فقط براندازی است و نه هیچ چیز دیگر! – امیر امیری
نبرد و مبارزه همهجانبهای که علیه رژیم اسلامی در جریان است امر سرنگونی و براندازی را در فضای عمومی به گفتمانی مسلط تبدیل کرده است... اولویتها را بشناسیم؛ ا...
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
#ترس_از_اینده_بی_معناست
🔹 نظام جمھوری اسلامی نباید باعث شود روشھا و واکنشھای مخالفین ھم تقلیدی و برگرفتە از این نظام باشد. از ھم اکنون بە ھمە ایدەھا احترام بگذاریم و بە خود اجازە ندھیم گروە یا حزب سیاسی خود را بر دیگران تحمیل و ھواداران سایر احزاب یا گروھھا را مورد حملە و اتھام قرار بدھیم.
🔹 ھدف کنونی سقوط جمھوری اسلامی است. بدنبال سقوط نظام غیرقابل اصلاح و فاسد کنونی، در یک دورە موقت چند ماھە و با ایجاد فضای باز سیاسی برای تبلیغ احزاب، مردم دربارە نوع حکومت تصمیم میگیرند. بنابراین نگرانی از فردای سقوط بی مورد است و سایبریھای نظام بە آن دامن میزنند.
#تنها_راه_نجات_استمرار_اعتراضات_و_اعتصابات_فراگیر_است
🔹 نظام جمھوری اسلامی نباید باعث شود روشھا و واکنشھای مخالفین ھم تقلیدی و برگرفتە از این نظام باشد. از ھم اکنون بە ھمە ایدەھا احترام بگذاریم و بە خود اجازە ندھیم گروە یا حزب سیاسی خود را بر دیگران تحمیل و ھواداران سایر احزاب یا گروھھا را مورد حملە و اتھام قرار بدھیم.
🔹 ھدف کنونی سقوط جمھوری اسلامی است. بدنبال سقوط نظام غیرقابل اصلاح و فاسد کنونی، در یک دورە موقت چند ماھە و با ایجاد فضای باز سیاسی برای تبلیغ احزاب، مردم دربارە نوع حکومت تصمیم میگیرند. بنابراین نگرانی از فردای سقوط بی مورد است و سایبریھای نظام بە آن دامن میزنند.
#تنها_راه_نجات_استمرار_اعتراضات_و_اعتصابات_فراگیر_است
Forwarded from اتچ بات
🔵 #شاخصهای_توسعه_پایدار
ℹ️ قسمت اول 🔰
💠 تعاریف و شاخصهای اصلی توسعه :
توسعه از زمره مفاهیمی است که به تعریف اسمی یا به اصطلاح تعریف مصداقی نیاز دارند.
در این نوع مفاهیم بنیان تعریف مبتنی بر معرفه ها یا مشخصه هایی است که به مفهوم و عناصر متشکله آن نسبت داده می شود زیرا معنای لغوی اصطلاح برای فهم دلالت ها و مضمون عینی و واقعی آن کفایت نمی کند.
مثلاً توسعه در لغت به معنای گشادی و فراخی و وسعت یافتن دامنه و در دلالت لغوی به معنای انباشت در سویه مثبت است.
اما این معانی و دلالت های لغوی بازنمای سرشت پدیده ای و مصداق عینی توسعه نیست.
نکته مهم تر آن است که بدون در دست داشتن مصداق عینی حتی ایده ال تایپ یا نوع آرمانی این قبیل مفاهیم، مصداقی را نیز نمی توان ساخت.
در مورد توسعه این مصداق عینی همان تجربه تاریخی کشورهای صنعتی شده غربی است که اصطلاحاً آنها را توسعه یافته تعریف می کنیم.
بنابراین توسعه در ذات خود با مفهوم غربی شدن و صنعتی شدن مترادف است و در وجه عملیاتی بازگوی کوشش های برنامه ریزی شده برای کسب همان مولفه ها و ارزش هایی است که مبین زندگی غربی اند.
به این ترتیب اگر مفهوم سازی و تجسم توسعه مستلزم رجوع به یک مصداق عینی باشد پس منطقاً باید از این پدیده آنگونه که خود را به ما می نمایاند مؤلفه ها، ویژگی ها و معرفه هایی را استخراج کنیم که نه فقط وسیله ای برای درک توسعه باشند بلکه به مثابه معیاری برای سنجش نسبت هرنوع پدیده ای از این دست با مصداق های عینی توسعه بکار گرفته شوند صورت کلی این مولفه ها، ویژگی ها و معرفه ها شاخص های توسعه خوانده می شوند که در مجموع همچون ایده آل تایپ توسعه عمل می کند.
این ایده ال تایپ که بازنمای مصداق های عینی است صورت عینی و عملیاتی پدیده توسعه را قابل تصور و قابل تجسم می سازد.
پس توسعه را باید با شاخص هایی مفهوم سازی کرد و سنجید که مستقیماً از وضعیت عمل شده در کشورهای توسعه یافته استخراج و استنباط می شوند.
💠 این.شاخصها کدامند؟
برای دستیابی به شاخص های معرف توسعه یافتگی باید نخست انواع متفاوت توسعه را از هم تمیز داد و تفسیرهای متفاوت از آن را از هم تفکیک کرد.
به طور کلی در ادبیات توسعه #سه_تفسیر_متفاوت از توسعه را می توان تمیز داد:
١- تفسیر اقتصادی از توسعه را از منظر رشد اقتصادی مورد توجه قرار می دهد و شاخص هایش
بهره وری،
تولید ناخالص داخلی،
تولید ناخالص ملی،
صنعتی شدن،
میزان سرمایه گذاری،
ساختار اقتصاد ملی و نیز
حجم تجارت خصوصاً تجارت خارجی است.
٢- تفسیر اقتصاد سیاسی از توسعه که بر شاخص ها و معیارهای رفاه از قبیل
فقر،
توزیع درآمد،
نوع تغذیه،
مرگ و میر نوزادان،
زندگی بهتر،
سواد،
اشتغال،
مسکن،
آب آشامیدنی،
مصرف انرژی و غیره تاکید می گذارد.
٣- تفسیر جامعه شناختی که ضمن پذیرش دو تفسیر دیگر بر توانمندسازی، مشارکت سرمایه اجتماعی تاکید می گذارد که معرفه های توسعه انسانی اند که مفهومی است که محبوب الحق در سال 1990 پیشنهاد کرده است. در چارچوب همین تفسیر است که آمار تیاسن نوبلیست اقتصاد (1998) در کتاب توسعه بمثابه آزادی (1999) توسعه را فقط به شرط وجود آزادی قابل تحقق می داند.
💠فرایند توسعه معمولا در سه سطح مورد توجه قرار میگیرد:
١- در سطح خرد: که سطح فردی و گروه های کوچک است عواملی همچون
زمینه های روانی و
امتیازهای فردی و متغیرهایی چون وجود روشنفکران، انسان های متجدد و مروجان و تجار و انسان های حاشیه ای و جوانان و کارآفرینان به مثابه شاخص های توسعه مورد توجه قرار می گیرند.
٢- در سطح میانی: عواملی نظیر وجود مدارس،
دانشگاه ها،
کارخانه ها،
سازمانهای تولیدی،
سازمانهای بورکراتیک و
انجمنهای دموکراتیک شاخص های توسعه شناخته می شوند.
٣- و بالاخره در سطح کلان:
ارتباطات گسترش یافته
نظام آموزشی
نظام بورکراسی
ارتش
شهرنشینی
دموکراسی
صنعت.و تجارت خارجی شاخص های توسعه شمرده می شوند.
ادامه👇👇
ℹ️ قسمت اول 🔰
💠 تعاریف و شاخصهای اصلی توسعه :
توسعه از زمره مفاهیمی است که به تعریف اسمی یا به اصطلاح تعریف مصداقی نیاز دارند.
در این نوع مفاهیم بنیان تعریف مبتنی بر معرفه ها یا مشخصه هایی است که به مفهوم و عناصر متشکله آن نسبت داده می شود زیرا معنای لغوی اصطلاح برای فهم دلالت ها و مضمون عینی و واقعی آن کفایت نمی کند.
مثلاً توسعه در لغت به معنای گشادی و فراخی و وسعت یافتن دامنه و در دلالت لغوی به معنای انباشت در سویه مثبت است.
اما این معانی و دلالت های لغوی بازنمای سرشت پدیده ای و مصداق عینی توسعه نیست.
نکته مهم تر آن است که بدون در دست داشتن مصداق عینی حتی ایده ال تایپ یا نوع آرمانی این قبیل مفاهیم، مصداقی را نیز نمی توان ساخت.
در مورد توسعه این مصداق عینی همان تجربه تاریخی کشورهای صنعتی شده غربی است که اصطلاحاً آنها را توسعه یافته تعریف می کنیم.
بنابراین توسعه در ذات خود با مفهوم غربی شدن و صنعتی شدن مترادف است و در وجه عملیاتی بازگوی کوشش های برنامه ریزی شده برای کسب همان مولفه ها و ارزش هایی است که مبین زندگی غربی اند.
به این ترتیب اگر مفهوم سازی و تجسم توسعه مستلزم رجوع به یک مصداق عینی باشد پس منطقاً باید از این پدیده آنگونه که خود را به ما می نمایاند مؤلفه ها، ویژگی ها و معرفه هایی را استخراج کنیم که نه فقط وسیله ای برای درک توسعه باشند بلکه به مثابه معیاری برای سنجش نسبت هرنوع پدیده ای از این دست با مصداق های عینی توسعه بکار گرفته شوند صورت کلی این مولفه ها، ویژگی ها و معرفه ها شاخص های توسعه خوانده می شوند که در مجموع همچون ایده آل تایپ توسعه عمل می کند.
این ایده ال تایپ که بازنمای مصداق های عینی است صورت عینی و عملیاتی پدیده توسعه را قابل تصور و قابل تجسم می سازد.
پس توسعه را باید با شاخص هایی مفهوم سازی کرد و سنجید که مستقیماً از وضعیت عمل شده در کشورهای توسعه یافته استخراج و استنباط می شوند.
💠 این.شاخصها کدامند؟
برای دستیابی به شاخص های معرف توسعه یافتگی باید نخست انواع متفاوت توسعه را از هم تمیز داد و تفسیرهای متفاوت از آن را از هم تفکیک کرد.
به طور کلی در ادبیات توسعه #سه_تفسیر_متفاوت از توسعه را می توان تمیز داد:
١- تفسیر اقتصادی از توسعه را از منظر رشد اقتصادی مورد توجه قرار می دهد و شاخص هایش
بهره وری،
تولید ناخالص داخلی،
تولید ناخالص ملی،
صنعتی شدن،
میزان سرمایه گذاری،
ساختار اقتصاد ملی و نیز
حجم تجارت خصوصاً تجارت خارجی است.
٢- تفسیر اقتصاد سیاسی از توسعه که بر شاخص ها و معیارهای رفاه از قبیل
فقر،
توزیع درآمد،
نوع تغذیه،
مرگ و میر نوزادان،
زندگی بهتر،
سواد،
اشتغال،
مسکن،
آب آشامیدنی،
مصرف انرژی و غیره تاکید می گذارد.
٣- تفسیر جامعه شناختی که ضمن پذیرش دو تفسیر دیگر بر توانمندسازی، مشارکت سرمایه اجتماعی تاکید می گذارد که معرفه های توسعه انسانی اند که مفهومی است که محبوب الحق در سال 1990 پیشنهاد کرده است. در چارچوب همین تفسیر است که آمار تیاسن نوبلیست اقتصاد (1998) در کتاب توسعه بمثابه آزادی (1999) توسعه را فقط به شرط وجود آزادی قابل تحقق می داند.
💠فرایند توسعه معمولا در سه سطح مورد توجه قرار میگیرد:
١- در سطح خرد: که سطح فردی و گروه های کوچک است عواملی همچون
زمینه های روانی و
امتیازهای فردی و متغیرهایی چون وجود روشنفکران، انسان های متجدد و مروجان و تجار و انسان های حاشیه ای و جوانان و کارآفرینان به مثابه شاخص های توسعه مورد توجه قرار می گیرند.
٢- در سطح میانی: عواملی نظیر وجود مدارس،
دانشگاه ها،
کارخانه ها،
سازمانهای تولیدی،
سازمانهای بورکراتیک و
انجمنهای دموکراتیک شاخص های توسعه شناخته می شوند.
٣- و بالاخره در سطح کلان:
ارتباطات گسترش یافته
نظام آموزشی
نظام بورکراسی
ارتش
شهرنشینی
دموکراسی
صنعت.و تجارت خارجی شاخص های توسعه شمرده می شوند.
ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔵 #شاخصهای_توسعه_پایدار
2⃣ قسمت دوم 🔰
💠 تعاریف و شاخصهای اصلی توسعه:
در وجه عملیاتی، برای توسعه چهار حوزه عمل اصلی که منطبق بر خرده نظامهای چهارگانه نظام اجتماعی اند می توان تعریف کرد:
١- توسعه اقتصادی:
که بیش تر به خرده نظام اقتصادی توجه دارد.
شاخص های اصلی این نوع توسعه از این قرارند:
- سهم سرمایه گذاری به ازای سرانه هر شاغل
- سهم صنایع رفاهی و خدماتی در مقایسه با کشاورزی و دیگر شکل های تولید اولیه
- میزان تشکیل سرمایه جدید
- سهم بازرگانی خارجی، خصوصاً به صورت صادرات فرآوری شده
- افزایش رقم بودجه دولت، خصوصاً در موارد مربوط به ایجاد زیربناهای اقتصادی و اجتماعی
- میزان درآمد ملی
- کاهش میزان های مرگ و میر و بیکاری و سوء تغذیه
- افزایش سهم جمعیت ساکن در نواحی شهری
- نظام های آموزش مهارت های فنی و حرفه ای
توسعه اقتصادی اغلب بر مبنای روابط متقابل میان همسازی سرمایه (سرمایه گذاری ها)، صنعتی شدن، رشد دولت، شهری شدن و تقویت نظام آموزش و پرورش و ایجاد ارتباط مؤثر میان آموزش و صنعت مفهوم سازی می شود.
٢- توسعه سیاسی:
فرایندی است که در آن زمینه های لازم برای نهادسازی دموکراسی و گسترش حوزه عمومی و جامعه مدنی و محقق شدن مشارکت سیاسی واقعی فراهم می شود. شاخص های توسعه سیاسی از این قرارند:
- فرهنگ سیاسی مشارکتی،
- کارآیی حکومت،
- فقدان فساد (اداری و مالی)،
- مشارکت سیاسی،
- رقابت سیاسی،
- جامعه مدنی قوی
- و پاسخگو بودن حکومت.
٣- توسعه فرهنگی:
عبارت است از انباشت عناصر فرهنگی در یک جامعه معین به نحوی که بر اثر آن کنترل موثر ترس بر محیط های طبیعی و اجتماعی اعمال شود. این اصطلاح را نخستین بار یونسکو بکار برد و برای ترویج آن دهه 1987 تا 1997 را دهه توسعه فرهنگی نامید.
برطبق تعریف یونسکو:
توسعه فرهنگی فرایندی از تحقق ارزش های فرهنگی است که با جریان توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه هماهنگ شده باشد.
توسعه فرهنگی دو بعد ایستا و پویا دارد:
- در بعد ایستا توسعه فرهنگی معطوف به توزیع عادلانه امکانات و فرصت های فرهنگی برای همه شهروندان است
- و در بعد پویا توسعه فرهنگی معطوف به ایجاد تغییر و تحول در عناصر فرهنگی به منظور انطباق آن با شرایط زمانی و مکانی و به سخن دیگر همرنگ ساختن فرهنگ با نیازهای زمانه است.
ادامه 👇👇
2⃣ قسمت دوم 🔰
💠 تعاریف و شاخصهای اصلی توسعه:
در وجه عملیاتی، برای توسعه چهار حوزه عمل اصلی که منطبق بر خرده نظامهای چهارگانه نظام اجتماعی اند می توان تعریف کرد:
١- توسعه اقتصادی:
که بیش تر به خرده نظام اقتصادی توجه دارد.
شاخص های اصلی این نوع توسعه از این قرارند:
- سهم سرمایه گذاری به ازای سرانه هر شاغل
- سهم صنایع رفاهی و خدماتی در مقایسه با کشاورزی و دیگر شکل های تولید اولیه
- میزان تشکیل سرمایه جدید
- سهم بازرگانی خارجی، خصوصاً به صورت صادرات فرآوری شده
- افزایش رقم بودجه دولت، خصوصاً در موارد مربوط به ایجاد زیربناهای اقتصادی و اجتماعی
- میزان درآمد ملی
- کاهش میزان های مرگ و میر و بیکاری و سوء تغذیه
- افزایش سهم جمعیت ساکن در نواحی شهری
- نظام های آموزش مهارت های فنی و حرفه ای
توسعه اقتصادی اغلب بر مبنای روابط متقابل میان همسازی سرمایه (سرمایه گذاری ها)، صنعتی شدن، رشد دولت، شهری شدن و تقویت نظام آموزش و پرورش و ایجاد ارتباط مؤثر میان آموزش و صنعت مفهوم سازی می شود.
٢- توسعه سیاسی:
فرایندی است که در آن زمینه های لازم برای نهادسازی دموکراسی و گسترش حوزه عمومی و جامعه مدنی و محقق شدن مشارکت سیاسی واقعی فراهم می شود. شاخص های توسعه سیاسی از این قرارند:
- فرهنگ سیاسی مشارکتی،
- کارآیی حکومت،
- فقدان فساد (اداری و مالی)،
- مشارکت سیاسی،
- رقابت سیاسی،
- جامعه مدنی قوی
- و پاسخگو بودن حکومت.
٣- توسعه فرهنگی:
عبارت است از انباشت عناصر فرهنگی در یک جامعه معین به نحوی که بر اثر آن کنترل موثر ترس بر محیط های طبیعی و اجتماعی اعمال شود. این اصطلاح را نخستین بار یونسکو بکار برد و برای ترویج آن دهه 1987 تا 1997 را دهه توسعه فرهنگی نامید.
برطبق تعریف یونسکو:
توسعه فرهنگی فرایندی از تحقق ارزش های فرهنگی است که با جریان توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه هماهنگ شده باشد.
توسعه فرهنگی دو بعد ایستا و پویا دارد:
- در بعد ایستا توسعه فرهنگی معطوف به توزیع عادلانه امکانات و فرصت های فرهنگی برای همه شهروندان است
- و در بعد پویا توسعه فرهنگی معطوف به ایجاد تغییر و تحول در عناصر فرهنگی به منظور انطباق آن با شرایط زمانی و مکانی و به سخن دیگر همرنگ ساختن فرهنگ با نیازهای زمانه است.
ادامه 👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔵 #شاخصهای_توسعه_پایدار
3⃣ قسمت سوم 🔰
💠 مهمترین شاخصهای توسعه فرهنگی از این قرارند:
- عقل گرایی و اهمیت دادن به نقش عقل در زندگی
- نگاه مثبت به دنیا و امور دنیوی
- رویکرد تعاملی با فرهنگ های دیگر
- باور به آزادی بیان
٤- توسعه اجتماعی:
در معنای عام به کلیه جنبه هایی از توسعه اطلاق می شود که صرفاً اقتصادی یا سیاسی نباشند. در معنای خاص تر توسعه اجتماعی در برگیرنده فرایند انباشت (یعنی پیشرفت و اصلاح) در این حوزه هاست:
- بهداشت،
- امنیت،
- آموزش و پرورش،
- اشتغال،
- درآمد،
- مسکن،
- بازنشستگی،
- اوقات فراغت
- کیفیت زندگی.
به طور کلی توسعه اجتماعی را می توان برآیند حضور چند مولفه اصلی دانست که از این قرارند:
اولل ) مدرنیته:
- دوره کلاسیک مدرنیته (مدرنیته متقدم) 1848 تا 1919
- دوره جدید/مدرنیته جدید (مدرنیته متاخر) 1920 تا 1970
- پسامدرنیته از 1970 به بعد
دوم) تحکیم حقوق شهروندی (تی.اچ.مارشال)
- حقوق مدنی
- حقوق سیاسی
- حقوق اجتماعی
- دولت رفاه امنیت اجتماعی مزایای بیکاری مزایای بهداشتی مزایای آموزشی
سوم) مشارکت که مبین سازمان یافتگی گروه های اجتماعی در جهت هماهنگی و همکاری برای پیشرفت است.
چهارم) تحول ساختار عمومی نظام اجتماعی (گذار از جامعه سنتی و بسیجی به جامعه مدنی)
انواع ساختار نظام اجتماعی در دست یافتن جوامع به توسعه اجتماعی تاثیر زیادی دارند. بعضی نظام های اجتماعی با الزامات و هدف های توسعه اجتماعی همسازتر و برخی با آن ناسازگارترند: مثلاً ساختار نظام اجتماعی که انواع آن عبارتند از:
- در ایران: move mental society
- در آمریکا: organizational society
- در اروپا: civil society است.
ساختار مومنتال با الزامات توسعه اجتماعی ناسازگار است در حالی که ساختار سازمانی با جامعه مدنی با الزامات توسعه اجتماعی بسیار همساز است.
پنجم) امنیت اجتماعی
در رویکرد توسعه انسانی که شفافیت یافته ترین رویکرد به مفهوم توسعه اجتماعی است تأکید اصلی بر کیفیت زندگی است که منظور از آن
فقیرنبودن،
در اختیار داشتن تحصیلات،
مواجه نبودن با تضیعات و انسداد اجتماعی برای پیشرفت
و برخورداری از حقوق انسانی و آزادی های تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
در توسعه اجتاعی مفاهیمی همچون دموکراسی،
آزادی بیان و عقیده،
مدرنیته،
تامین اجتماعی،
برابری زنان و مردان،
رفع تبعیض های جنسی و قومی و مذهبی از مفاهیم اساسی اند.
در توسعه اجتماعی مفاهیمی همچون دموکراسی، آزادی بیان و عقیده، مدرنیته، تامین اجتماعی، برابری زنان و مردان، رفع تبعیض های جنسی و قومی و مذهبی از مفاهیم اساسی اند.
به رغم آنچه اشاره شد باید تاکید کنم که تاکنون تعریف دقیق و مورد اجماعی از توسعه اجتماعی ارائه نشده است. اما در مجموع می توان آن را بیانگر کیفیت سیستم اجتماعی برای تامین رفاه و بهزیستی شهروندان دانست.
ادامه👇👇
3⃣ قسمت سوم 🔰
💠 مهمترین شاخصهای توسعه فرهنگی از این قرارند:
- عقل گرایی و اهمیت دادن به نقش عقل در زندگی
- نگاه مثبت به دنیا و امور دنیوی
- رویکرد تعاملی با فرهنگ های دیگر
- باور به آزادی بیان
٤- توسعه اجتماعی:
در معنای عام به کلیه جنبه هایی از توسعه اطلاق می شود که صرفاً اقتصادی یا سیاسی نباشند. در معنای خاص تر توسعه اجتماعی در برگیرنده فرایند انباشت (یعنی پیشرفت و اصلاح) در این حوزه هاست:
- بهداشت،
- امنیت،
- آموزش و پرورش،
- اشتغال،
- درآمد،
- مسکن،
- بازنشستگی،
- اوقات فراغت
- کیفیت زندگی.
به طور کلی توسعه اجتماعی را می توان برآیند حضور چند مولفه اصلی دانست که از این قرارند:
اولل ) مدرنیته:
- دوره کلاسیک مدرنیته (مدرنیته متقدم) 1848 تا 1919
- دوره جدید/مدرنیته جدید (مدرنیته متاخر) 1920 تا 1970
- پسامدرنیته از 1970 به بعد
دوم) تحکیم حقوق شهروندی (تی.اچ.مارشال)
- حقوق مدنی
- حقوق سیاسی
- حقوق اجتماعی
- دولت رفاه امنیت اجتماعی مزایای بیکاری مزایای بهداشتی مزایای آموزشی
سوم) مشارکت که مبین سازمان یافتگی گروه های اجتماعی در جهت هماهنگی و همکاری برای پیشرفت است.
چهارم) تحول ساختار عمومی نظام اجتماعی (گذار از جامعه سنتی و بسیجی به جامعه مدنی)
انواع ساختار نظام اجتماعی در دست یافتن جوامع به توسعه اجتماعی تاثیر زیادی دارند. بعضی نظام های اجتماعی با الزامات و هدف های توسعه اجتماعی همسازتر و برخی با آن ناسازگارترند: مثلاً ساختار نظام اجتماعی که انواع آن عبارتند از:
- در ایران: move mental society
- در آمریکا: organizational society
- در اروپا: civil society است.
ساختار مومنتال با الزامات توسعه اجتماعی ناسازگار است در حالی که ساختار سازمانی با جامعه مدنی با الزامات توسعه اجتماعی بسیار همساز است.
پنجم) امنیت اجتماعی
در رویکرد توسعه انسانی که شفافیت یافته ترین رویکرد به مفهوم توسعه اجتماعی است تأکید اصلی بر کیفیت زندگی است که منظور از آن
فقیرنبودن،
در اختیار داشتن تحصیلات،
مواجه نبودن با تضیعات و انسداد اجتماعی برای پیشرفت
و برخورداری از حقوق انسانی و آزادی های تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
در توسعه اجتاعی مفاهیمی همچون دموکراسی،
آزادی بیان و عقیده،
مدرنیته،
تامین اجتماعی،
برابری زنان و مردان،
رفع تبعیض های جنسی و قومی و مذهبی از مفاهیم اساسی اند.
در توسعه اجتماعی مفاهیمی همچون دموکراسی، آزادی بیان و عقیده، مدرنیته، تامین اجتماعی، برابری زنان و مردان، رفع تبعیض های جنسی و قومی و مذهبی از مفاهیم اساسی اند.
به رغم آنچه اشاره شد باید تاکید کنم که تاکنون تعریف دقیق و مورد اجماعی از توسعه اجتماعی ارائه نشده است. اما در مجموع می توان آن را بیانگر کیفیت سیستم اجتماعی برای تامین رفاه و بهزیستی شهروندان دانست.
ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔵 #شاخصهای_توسعه_پایدلر
4⃣ قسمت چهارم 🔰
💠 عناصر اصلی توسعه اجتماعی از این قرارند:
☆ گسترش آموزش و پرورش،
☆ مقابله با فقر (خصوصاً با فقر مطلق)
☆ حقوق بشر،
☆ تامین نیازهای اساسی جمعیت شامل غذا و پوشاک و سرپناه و شغل.
■ در رابطه با شاخص های توسعه اجتماعی میتوان گفت :
دو دسته شاخص های اثباتی و سلبی را در حوزه توسعه اجتماعی می توان تعریف کرد که از این قرار اند:
■ شاخصهای_اثباتی:
الف) شاخصهای کمی:
١- سطح زندگی
٢- سطح بهره وری
٣- نرخ رشد جم عیت
٤- بار تکفل
٥- امید به زندگی در بدو تولد
٦- میزان باسوادی
٧- میزان مرگ و میر کودکان
٨- توزیع درآمد
٩- میزان پوشش انواع بیمه
ب) شاخصهای کیفی:
١- مشارکت در فعالیت های اجتماعی
٢- آزادی انتخابات
٣- آرمان های نوین سازی
٤- اصلاح گرایی سیاسی
٥- عزت نفس جامعه
٧- ثبات و امنیت
■ شاخصهای سلبی:
ج) شاخصهای منفی:
١- تورم
٢- سوء تغذیه
٣- هزینه های اجتماعی تولید کالاها و خدمات
٤- وجود انواع دوگانگی ها
٥- نرخ معلولیت
توسعه اجتماعی در برگیرنده بهزیستی اجتماعی است و بهزیستی اجتماعی هم همانطور که می شود حدس زد، قابل اندازه گیری نیست.
رفاه اجتماعی هم یکی از مولفه های مهم توسعه اجتماعی است.
■ مهم ترین شاخص های رفاه که عمدتاً شاخصهایی کیفی اند از این قرار است:
- بهداشت،
- تغذیه،
- آموزش و پرورش،
- اشتغال،
- شرایط کار،
- مصرف مواد حیاتی،
- حمل و نقل،
- مسکن،
- استفاده از تسهیلات زندگی روزمره،
- پوشاک،
- گسترش قوه ابتکار،
- تفریحات سالم
- و امنیت اجتماعی.
نهایتا توسعه به طور کلی با انگاره نوسازی ارتباط نزدیک و تفکیک ناپذیری دارد و همانند آن حوزه های متنوع زندگی اجتماعی از عرصه روابط جامعه ای و سیاسی گرفته تا عرصه های فردی، روانی، فرهنگی و اقتصادی را پوشش می دهد.
به همین لحاظ آرمان های نوسازی که شامل :
- عقلانیت،
- مدرنیت،
- برنامه ریزی داشتن،
- منطقی بودن
- و اصلاح طلبی است
در مورد توسعه نیز صادق اند.
این آرمان ها نیز همچون شاخص های توسعه از وضعیت زیسته و تجربه شده در جوامع غربی استخراج شده اند و به همین لحاظ است که توسعه را نیز نظیر مدرنیزاسیون می توان جهت گیری به سوی تجربه های تاریخی غرب و به سخن دیگر نوعی غربی شدن تلقی کرد.
ژاپن، چین و کشورهای موسوم به ببرهای صنعتی در جنوب شرقی آسیا همگی بازگوی درجات متنوعی از غربی شدن اند و اشاره به این نکته ضروری است که این کشورها موفق ترین الگوهای توسعه را بازنمایی می کنند.
4⃣ قسمت چهارم 🔰
💠 عناصر اصلی توسعه اجتماعی از این قرارند:
☆ گسترش آموزش و پرورش،
☆ مقابله با فقر (خصوصاً با فقر مطلق)
☆ حقوق بشر،
☆ تامین نیازهای اساسی جمعیت شامل غذا و پوشاک و سرپناه و شغل.
■ در رابطه با شاخص های توسعه اجتماعی میتوان گفت :
دو دسته شاخص های اثباتی و سلبی را در حوزه توسعه اجتماعی می توان تعریف کرد که از این قرار اند:
■ شاخصهای_اثباتی:
الف) شاخصهای کمی:
١- سطح زندگی
٢- سطح بهره وری
٣- نرخ رشد جم عیت
٤- بار تکفل
٥- امید به زندگی در بدو تولد
٦- میزان باسوادی
٧- میزان مرگ و میر کودکان
٨- توزیع درآمد
٩- میزان پوشش انواع بیمه
ب) شاخصهای کیفی:
١- مشارکت در فعالیت های اجتماعی
٢- آزادی انتخابات
٣- آرمان های نوین سازی
٤- اصلاح گرایی سیاسی
٥- عزت نفس جامعه
٧- ثبات و امنیت
■ شاخصهای سلبی:
ج) شاخصهای منفی:
١- تورم
٢- سوء تغذیه
٣- هزینه های اجتماعی تولید کالاها و خدمات
٤- وجود انواع دوگانگی ها
٥- نرخ معلولیت
توسعه اجتماعی در برگیرنده بهزیستی اجتماعی است و بهزیستی اجتماعی هم همانطور که می شود حدس زد، قابل اندازه گیری نیست.
رفاه اجتماعی هم یکی از مولفه های مهم توسعه اجتماعی است.
■ مهم ترین شاخص های رفاه که عمدتاً شاخصهایی کیفی اند از این قرار است:
- بهداشت،
- تغذیه،
- آموزش و پرورش،
- اشتغال،
- شرایط کار،
- مصرف مواد حیاتی،
- حمل و نقل،
- مسکن،
- استفاده از تسهیلات زندگی روزمره،
- پوشاک،
- گسترش قوه ابتکار،
- تفریحات سالم
- و امنیت اجتماعی.
نهایتا توسعه به طور کلی با انگاره نوسازی ارتباط نزدیک و تفکیک ناپذیری دارد و همانند آن حوزه های متنوع زندگی اجتماعی از عرصه روابط جامعه ای و سیاسی گرفته تا عرصه های فردی، روانی، فرهنگی و اقتصادی را پوشش می دهد.
به همین لحاظ آرمان های نوسازی که شامل :
- عقلانیت،
- مدرنیت،
- برنامه ریزی داشتن،
- منطقی بودن
- و اصلاح طلبی است
در مورد توسعه نیز صادق اند.
این آرمان ها نیز همچون شاخص های توسعه از وضعیت زیسته و تجربه شده در جوامع غربی استخراج شده اند و به همین لحاظ است که توسعه را نیز نظیر مدرنیزاسیون می توان جهت گیری به سوی تجربه های تاریخی غرب و به سخن دیگر نوعی غربی شدن تلقی کرد.
ژاپن، چین و کشورهای موسوم به ببرهای صنعتی در جنوب شرقی آسیا همگی بازگوی درجات متنوعی از غربی شدن اند و اشاره به این نکته ضروری است که این کشورها موفق ترین الگوهای توسعه را بازنمایی می کنند.
Telegram
attach 📎