Forwarded from Attach Master
✊ #مطالبات_متناسب_مشکلات .
#اعتراضات_صنفی_و_حزبی
یا
#اعتراضات_ملی_برانداز
◀️ در هر جامعه ایی همواره گروههایی هستند که مطالبات متعددی در حوزه های مختلف دارند و هیج جامعه ایی وجود ندارد که در آن همه اقشار و گروهها و اصناف به یک اندازه و شکل و به نحو کامل ابراز رصایت بکنند.
مثلا در حوزه اقتصادی اگر کشور سیاستهای توسعه ایی داشته باشد، سعی خواهد کرد معادلات را به سود تولید کنندگان حل کند. در این شرایط مطالبات کارگری در این دوره ها قابل توجه هستند.
در مقابل زمانی که سیاستهای عدالت اجتماعی در کشور اجرا میشود، گروهها کارفرمایی مطالبه گر خواهند بود.
این روند و فرایندها در عرصه های مختلف اجتماعی در تنازع منافع گروههای مختلف منجر به اعتراضات صنفی می شود تا هر صنفی که احساس می کند کمتر قادر به بهره مندی از امکانات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هست از حقوق خود محافظت و مراقبت نماید.
اما گاهی وضعیتی پیش می آید که مشکلات پیش آمده از جنس صنفی و قشری و گروهی نیست ، و همه آحاد جامعه را با نسبتهای مختلف تحت تاثیر قرار می دهد . در چنین وضعیتی حسب علل مشکلات، لازم است واکنشهای ملی انجام شود.
حال اگر به شرایط کشورمان نگاه کنیم و وضعیت را بررسی کنیم متوجه می شویم عمل عقلانی برای جامعه ما چیست.
شرایط جامعه ما چنین است که یک گروه کوچک با یک تفکر مبهم و گنگ با اهدافی نامشخص و غیر دقیق، که در ظاهر پشت یک سری باورهای شبه مذهبی به خورد مردم ساده لوح داده می شود، و واقعیت خود را پشت آنها پنهان می کند، بر کشور حاکم شده، و با تقویت قدرت سرکوب و تشدید خشونت اجتماعی، راه را به هر گونه اعتراضی که از حقوق واقعی مردم در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بسته و هیچ کسی اجازه ابراز نظر نداشته و با اتهامات واهی هر شخصی که حتی نقدی ساده به یکی از افراد حاکم یا نهاد حکومتی وارد می کند با احکام قضایی حبس های طولانی مدت مواجه می کند.
بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری و فرهنگی مجبور به ترک کشور شده اند.
افتصاد کشور ورشکسته شده و صنایع نابود و کارخانه ها تعطیل و بیکاری و فقر و فلاکت فراگیر شده است.
فساد سازمان یافته نهادینه شده و آمار بالای اختلاس و دزدی کشور را با غارت و چپاول روبرو کرده است.
یک نهاد نظامی مانند سپاه پاسداران به بهانه پاسداری از انقلاب اسلامی، همه حوزه ها و عرصه ها را قبضه کرده و به احدی فرصت عرض اندام نمی دهد.
سیاستهای کلان کشور با اهدافی که هیچ همسویی با منافع ملی و مردم ندارد، با اهدافی مبهم و گنگ ابرازی، تمام سرنوشت مردم را تحت تاثیر قرار داده و حتی امکان گذران زندگی معمولی را از مردم عادی نیز سلب کرده است.
همین رفتارها منجر به وضعیتی شده است که کشور چند دهه تحریم های کمر شکن را تجربه کرده و اقدامات برای رفع آن در مرحله دور زدن، منجر به غارت سرمایه کشور شده، و در تلاشهای دیپلماتیک منجر به ایجاد وضعیت جنگی شده و کشور را در آستانه جنگ ویران گر قرار داده است.
در چنین شرایطی چه امیدی به توجه و پاسخگویی به مطالبات صنفی، از طرف یک حکومت غاصب، تمامیت خواه، خودکامه، سلطه جو و اشغالگر می تواند وجود داشته باشد؟
وضعیت پیش آمده را می توان یک فاجعه ملی تلقی کرد و راه حل عقلانی آن نیز بک اقدام ملی و فراگیر، فارغ از گرایشهای فکری و سیاسی مختلف است.
در واقع همه احزاب و گروهها زمانی می توانند به فعالیت منطقی خود ادامه دهند که یک کشور باثبات و دمکراتیک وجود داشته و یک سیستم مبتنی بر عقلانیت بر آن حاکم شود تا در چارجوب آن احزاب مختلف با هم رقابت کنند.
در چنین شرایطی هر صنف و قشر و گروه و حزب و سازمانی که با تاکید بر خود، بخواهد حرکتی را انجام دهد، در واقع نشانگر عدم درک وضعیت و ناآگاهی از شرایط موجود می باشد.
اقدام عقلانی این است که همه احزاب و گروهها و اقشار و صنوف با حفظ مطالبات معمول خود، حول یک مطالبه روشن، و آن ایجاد شرایط تثبیت شده و دمکراتیک و عادی، که قطعا با براندازی این نظام هرج و مرج امکان پذیر است، زیر یک سقف جمع شده و برای هدف ملی براندازی دست در دست هم داده و پیشنهادات عملی خود را پیش روی همدیگر گذاشته، و همه ملت را حول آن سقف متحد کرده، و با بهترین روش کارشناسی و تایید شده، بسوی هدف رهنمون شوند، و البته در چارچوب احزاب خود، طرحهای خود را برای فردای ایران آزاد و باثبات آماده کنند.
در این صورت است که امکان یک اقدام ضروری ملی مهیا شده و کشور به صاحب آن، یعنی مردم برگشته و حاکمیتی ملی و دمکراتیک و سکولار و مبتنی بر حقوق بشر و آزاد شکل گرفته و روال عادی برای فعالیت احزاب مختلف مهیا می شود.
این کاری است که ضرورت فوری آن قطعی است، و مشارکت در تامین بستر لازم برای آن، وظیفه ملی همگان است و همراهی و همکاری برای آن نیز یک وظیفه ملی و میهنی برای همه شهروندان است.
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
#کنگره_رهایی_ایران
#اعتراضات_صنفی_و_حزبی
یا
#اعتراضات_ملی_برانداز
◀️ در هر جامعه ایی همواره گروههایی هستند که مطالبات متعددی در حوزه های مختلف دارند و هیج جامعه ایی وجود ندارد که در آن همه اقشار و گروهها و اصناف به یک اندازه و شکل و به نحو کامل ابراز رصایت بکنند.
مثلا در حوزه اقتصادی اگر کشور سیاستهای توسعه ایی داشته باشد، سعی خواهد کرد معادلات را به سود تولید کنندگان حل کند. در این شرایط مطالبات کارگری در این دوره ها قابل توجه هستند.
در مقابل زمانی که سیاستهای عدالت اجتماعی در کشور اجرا میشود، گروهها کارفرمایی مطالبه گر خواهند بود.
این روند و فرایندها در عرصه های مختلف اجتماعی در تنازع منافع گروههای مختلف منجر به اعتراضات صنفی می شود تا هر صنفی که احساس می کند کمتر قادر به بهره مندی از امکانات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هست از حقوق خود محافظت و مراقبت نماید.
اما گاهی وضعیتی پیش می آید که مشکلات پیش آمده از جنس صنفی و قشری و گروهی نیست ، و همه آحاد جامعه را با نسبتهای مختلف تحت تاثیر قرار می دهد . در چنین وضعیتی حسب علل مشکلات، لازم است واکنشهای ملی انجام شود.
حال اگر به شرایط کشورمان نگاه کنیم و وضعیت را بررسی کنیم متوجه می شویم عمل عقلانی برای جامعه ما چیست.
شرایط جامعه ما چنین است که یک گروه کوچک با یک تفکر مبهم و گنگ با اهدافی نامشخص و غیر دقیق، که در ظاهر پشت یک سری باورهای شبه مذهبی به خورد مردم ساده لوح داده می شود، و واقعیت خود را پشت آنها پنهان می کند، بر کشور حاکم شده، و با تقویت قدرت سرکوب و تشدید خشونت اجتماعی، راه را به هر گونه اعتراضی که از حقوق واقعی مردم در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بسته و هیچ کسی اجازه ابراز نظر نداشته و با اتهامات واهی هر شخصی که حتی نقدی ساده به یکی از افراد حاکم یا نهاد حکومتی وارد می کند با احکام قضایی حبس های طولانی مدت مواجه می کند.
بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری و فرهنگی مجبور به ترک کشور شده اند.
افتصاد کشور ورشکسته شده و صنایع نابود و کارخانه ها تعطیل و بیکاری و فقر و فلاکت فراگیر شده است.
فساد سازمان یافته نهادینه شده و آمار بالای اختلاس و دزدی کشور را با غارت و چپاول روبرو کرده است.
یک نهاد نظامی مانند سپاه پاسداران به بهانه پاسداری از انقلاب اسلامی، همه حوزه ها و عرصه ها را قبضه کرده و به احدی فرصت عرض اندام نمی دهد.
سیاستهای کلان کشور با اهدافی که هیچ همسویی با منافع ملی و مردم ندارد، با اهدافی مبهم و گنگ ابرازی، تمام سرنوشت مردم را تحت تاثیر قرار داده و حتی امکان گذران زندگی معمولی را از مردم عادی نیز سلب کرده است.
همین رفتارها منجر به وضعیتی شده است که کشور چند دهه تحریم های کمر شکن را تجربه کرده و اقدامات برای رفع آن در مرحله دور زدن، منجر به غارت سرمایه کشور شده، و در تلاشهای دیپلماتیک منجر به ایجاد وضعیت جنگی شده و کشور را در آستانه جنگ ویران گر قرار داده است.
در چنین شرایطی چه امیدی به توجه و پاسخگویی به مطالبات صنفی، از طرف یک حکومت غاصب، تمامیت خواه، خودکامه، سلطه جو و اشغالگر می تواند وجود داشته باشد؟
وضعیت پیش آمده را می توان یک فاجعه ملی تلقی کرد و راه حل عقلانی آن نیز بک اقدام ملی و فراگیر، فارغ از گرایشهای فکری و سیاسی مختلف است.
در واقع همه احزاب و گروهها زمانی می توانند به فعالیت منطقی خود ادامه دهند که یک کشور باثبات و دمکراتیک وجود داشته و یک سیستم مبتنی بر عقلانیت بر آن حاکم شود تا در چارجوب آن احزاب مختلف با هم رقابت کنند.
در چنین شرایطی هر صنف و قشر و گروه و حزب و سازمانی که با تاکید بر خود، بخواهد حرکتی را انجام دهد، در واقع نشانگر عدم درک وضعیت و ناآگاهی از شرایط موجود می باشد.
اقدام عقلانی این است که همه احزاب و گروهها و اقشار و صنوف با حفظ مطالبات معمول خود، حول یک مطالبه روشن، و آن ایجاد شرایط تثبیت شده و دمکراتیک و عادی، که قطعا با براندازی این نظام هرج و مرج امکان پذیر است، زیر یک سقف جمع شده و برای هدف ملی براندازی دست در دست هم داده و پیشنهادات عملی خود را پیش روی همدیگر گذاشته، و همه ملت را حول آن سقف متحد کرده، و با بهترین روش کارشناسی و تایید شده، بسوی هدف رهنمون شوند، و البته در چارچوب احزاب خود، طرحهای خود را برای فردای ایران آزاد و باثبات آماده کنند.
در این صورت است که امکان یک اقدام ضروری ملی مهیا شده و کشور به صاحب آن، یعنی مردم برگشته و حاکمیتی ملی و دمکراتیک و سکولار و مبتنی بر حقوق بشر و آزاد شکل گرفته و روال عادی برای فعالیت احزاب مختلف مهیا می شود.
این کاری است که ضرورت فوری آن قطعی است، و مشارکت در تامین بستر لازم برای آن، وظیفه ملی همگان است و همراهی و همکاری برای آن نیز یک وظیفه ملی و میهنی برای همه شهروندان است.
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
#کنگره_رهایی_ایران
Forwarded from Attach Master
✊ #مطالبات_متناسب_مشکلات .
#اعتراضات_صنفی_و_حزبی
یا
#اعتراضات_ملی_برانداز
◀️ در هر جامعه ایی همواره گروههایی هستند که مطالبات متعددی در حوزه های مختلف دارند و هیج جامعه ایی وجود ندارد که در آن همه اقشار و گروهها و اصناف به یک اندازه و شکل و به نحو کامل ابراز رصایت بکنند.
مثلا در حوزه اقتصادی اگر کشور سیاستهای توسعه ایی داشته باشد، سعی خواهد کرد معادلات را به سود تولید کنندگان حل کند. در این شرایط مطالبات کارگری در این دوره ها قابل توجه هستند.
در مقابل زمانی که سیاستهای عدالت اجتماعی در کشور اجرا میشود، گروهها کارفرمایی مطالبه گر خواهند بود.
این روند و فرایندها در عرصه های مختلف اجتماعی در تنازع منافع گروههای مختلف منجر به اعتراضات صنفی می شود تا هر صنفی که احساس می کند کمتر قادر به بهره مندی از امکانات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هست از حقوق خود محافظت و مراقبت نماید.
اما گاهی وضعیتی پیش می آید که مشکلات پیش آمده از جنس صنفی و قشری و گروهی نیست ، و همه آحاد جامعه را با نسبتهای مختلف تحت تاثیر قرار می دهد . در چنین وضعیتی حسب علل مشکلات، لازم است واکنشهای ملی انجام شود.
حال اگر به شرایط کشورمان نگاه کنیم و وضعیت را بررسی کنیم متوجه می شویم عمل عقلانی برای جامعه ما چیست.
شرایط جامعه ما چنین است که یک گروه کوچک با یک تفکر مبهم و گنگ با اهدافی نامشخص و غیر دقیق، که در ظاهر پشت یک سری باورهای شبه مذهبی به خورد مردم ساده لوح داده می شود، و واقعیت خود را پشت آنها پنهان می کند، بر کشور حاکم شده، و با تقویت قدرت سرکوب و تشدید خشونت اجتماعی، راه را به هر گونه اعتراضی که از حقوق واقعی مردم در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بسته و هیچ کسی اجازه ابراز نظر نداشته و با اتهامات واهی هر شخصی که حتی نقدی ساده به یکی از افراد حاکم یا نهاد حکومتی وارد می کند با احکام قضایی حبس های طولانی مدت مواجه می کند.
بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری و فرهنگی مجبور به ترک کشور شده اند.
افتصاد کشور ورشکسته شده و صنایع نابود و کارخانه ها تعطیل و بیکاری و فقر و فلاکت فراگیر شده است.
فساد سازمان یافته نهادینه شده و آمار بالای اختلاس و دزدی کشور را با غارت و چپاول روبرو کرده است.
یک نهاد نظامی مانند سپاه پاسداران به بهانه پاسداری از انقلاب اسلامی، همه حوزه ها و عرصه ها را قبضه کرده و به احدی فرصت عرض اندام نمی دهد.
سیاستهای کلان کشور با اهدافی که هیچ همسویی با منافع ملی و مردم ندارد، با اهدافی مبهم و گنگ ابرازی، تمام سرنوشت مردم را تحت تاثیر قرار داده و حتی امکان گذران زندگی معمولی را از مردم عادی نیز سلب کرده است.
همین رفتارها منجر به وضعیتی شده است که کشور چند دهه تحریم های کمر شکن را تجربه کرده و اقدامات برای رفع آن در مرحله دور زدن، منجر به غارت سرمایه کشور شده، و در تلاشهای دیپلماتیک منجر به ایجاد وضعیت جنگی شده و کشور را در آستانه جنگ ویران گر قرار داده است.
در چنین شرایطی چه امیدی به توجه و پاسخگویی به مطالبات صنفی، از طرف یک حکومت غاصب، تمامیت خواه، خودکامه، سلطه جو و اشغالگر می تواند وجود داشته باشد؟
وضعیت پیش آمده را می توان یک فاجعه ملی تلقی کرد و راه حل عقلانی آن نیز بک اقدام ملی و فراگیر، فارغ از گرایشهای فکری و سیاسی مختلف است.
در واقع همه احزاب و گروهها زمانی می توانند به فعالیت منطقی خود ادامه دهند که یک کشور باثبات و دمکراتیک وجود داشته و یک سیستم مبتنی بر عقلانیت بر آن حاکم شود تا در چارجوب آن احزاب مختلف با هم رقابت کنند.
در چنین شرایطی هر صنف و قشر و گروه و حزب و سازمانی که با تاکید بر خود، بخواهد حرکتی را انجام دهد، در واقع نشانگر عدم درک وضعیت و ناآگاهی از شرایط موجود می باشد.
اقدام عقلانی این است که همه احزاب و گروهها و اقشار و صنوف با حفظ مطالبات معمول خود، حول یک مطالبه روشن، و آن ایجاد شرایط تثبیت شده و دمکراتیک و عادی، که قطعا با براندازی این نظام هرج و مرج امکان پذیر است، زیر یک سقف جمع شده و برای هدف ملی براندازی دست در دست هم داده و پیشنهادات عملی خود را پیش روی همدیگر گذاشته، و همه ملت را حول آن سقف متحد کرده، و با بهترین روش کارشناسی و تایید شده، بسوی هدف رهنمون شوند، و البته در چارچوب احزاب خود، طرحهای خود را برای فردای ایران آزاد و باثبات آماده کنند.
در این صورت است که امکان یک اقدام ضروری ملی مهیا شده و کشور به صاحب آن، یعنی مردم برگشته و حاکمیتی ملی و دمکراتیک و سکولار و مبتنی بر حقوق بشر و آزاد شکل گرفته و روال عادی برای فعالیت احزاب مختلف مهیا می شود.
این کاری است که ضرورت فوری آن قطعی است، و مشارکت در تامین بستر لازم برای آن، وظیفه ملی همگان است و همراهی و همکاری برای آن نیز یک وظیفه ملی و میهنی برای همه شهروندان است.
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
#کنگره_رهایی_ایران
#اعتراضات_صنفی_و_حزبی
یا
#اعتراضات_ملی_برانداز
◀️ در هر جامعه ایی همواره گروههایی هستند که مطالبات متعددی در حوزه های مختلف دارند و هیج جامعه ایی وجود ندارد که در آن همه اقشار و گروهها و اصناف به یک اندازه و شکل و به نحو کامل ابراز رصایت بکنند.
مثلا در حوزه اقتصادی اگر کشور سیاستهای توسعه ایی داشته باشد، سعی خواهد کرد معادلات را به سود تولید کنندگان حل کند. در این شرایط مطالبات کارگری در این دوره ها قابل توجه هستند.
در مقابل زمانی که سیاستهای عدالت اجتماعی در کشور اجرا میشود، گروهها کارفرمایی مطالبه گر خواهند بود.
این روند و فرایندها در عرصه های مختلف اجتماعی در تنازع منافع گروههای مختلف منجر به اعتراضات صنفی می شود تا هر صنفی که احساس می کند کمتر قادر به بهره مندی از امکانات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هست از حقوق خود محافظت و مراقبت نماید.
اما گاهی وضعیتی پیش می آید که مشکلات پیش آمده از جنس صنفی و قشری و گروهی نیست ، و همه آحاد جامعه را با نسبتهای مختلف تحت تاثیر قرار می دهد . در چنین وضعیتی حسب علل مشکلات، لازم است واکنشهای ملی انجام شود.
حال اگر به شرایط کشورمان نگاه کنیم و وضعیت را بررسی کنیم متوجه می شویم عمل عقلانی برای جامعه ما چیست.
شرایط جامعه ما چنین است که یک گروه کوچک با یک تفکر مبهم و گنگ با اهدافی نامشخص و غیر دقیق، که در ظاهر پشت یک سری باورهای شبه مذهبی به خورد مردم ساده لوح داده می شود، و واقعیت خود را پشت آنها پنهان می کند، بر کشور حاکم شده، و با تقویت قدرت سرکوب و تشدید خشونت اجتماعی، راه را به هر گونه اعتراضی که از حقوق واقعی مردم در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بسته و هیچ کسی اجازه ابراز نظر نداشته و با اتهامات واهی هر شخصی که حتی نقدی ساده به یکی از افراد حاکم یا نهاد حکومتی وارد می کند با احکام قضایی حبس های طولانی مدت مواجه می کند.
بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی و حقوق بشری و فرهنگی مجبور به ترک کشور شده اند.
افتصاد کشور ورشکسته شده و صنایع نابود و کارخانه ها تعطیل و بیکاری و فقر و فلاکت فراگیر شده است.
فساد سازمان یافته نهادینه شده و آمار بالای اختلاس و دزدی کشور را با غارت و چپاول روبرو کرده است.
یک نهاد نظامی مانند سپاه پاسداران به بهانه پاسداری از انقلاب اسلامی، همه حوزه ها و عرصه ها را قبضه کرده و به احدی فرصت عرض اندام نمی دهد.
سیاستهای کلان کشور با اهدافی که هیچ همسویی با منافع ملی و مردم ندارد، با اهدافی مبهم و گنگ ابرازی، تمام سرنوشت مردم را تحت تاثیر قرار داده و حتی امکان گذران زندگی معمولی را از مردم عادی نیز سلب کرده است.
همین رفتارها منجر به وضعیتی شده است که کشور چند دهه تحریم های کمر شکن را تجربه کرده و اقدامات برای رفع آن در مرحله دور زدن، منجر به غارت سرمایه کشور شده، و در تلاشهای دیپلماتیک منجر به ایجاد وضعیت جنگی شده و کشور را در آستانه جنگ ویران گر قرار داده است.
در چنین شرایطی چه امیدی به توجه و پاسخگویی به مطالبات صنفی، از طرف یک حکومت غاصب، تمامیت خواه، خودکامه، سلطه جو و اشغالگر می تواند وجود داشته باشد؟
وضعیت پیش آمده را می توان یک فاجعه ملی تلقی کرد و راه حل عقلانی آن نیز بک اقدام ملی و فراگیر، فارغ از گرایشهای فکری و سیاسی مختلف است.
در واقع همه احزاب و گروهها زمانی می توانند به فعالیت منطقی خود ادامه دهند که یک کشور باثبات و دمکراتیک وجود داشته و یک سیستم مبتنی بر عقلانیت بر آن حاکم شود تا در چارجوب آن احزاب مختلف با هم رقابت کنند.
در چنین شرایطی هر صنف و قشر و گروه و حزب و سازمانی که با تاکید بر خود، بخواهد حرکتی را انجام دهد، در واقع نشانگر عدم درک وضعیت و ناآگاهی از شرایط موجود می باشد.
اقدام عقلانی این است که همه احزاب و گروهها و اقشار و صنوف با حفظ مطالبات معمول خود، حول یک مطالبه روشن، و آن ایجاد شرایط تثبیت شده و دمکراتیک و عادی، که قطعا با براندازی این نظام هرج و مرج امکان پذیر است، زیر یک سقف جمع شده و برای هدف ملی براندازی دست در دست هم داده و پیشنهادات عملی خود را پیش روی همدیگر گذاشته، و همه ملت را حول آن سقف متحد کرده، و با بهترین روش کارشناسی و تایید شده، بسوی هدف رهنمون شوند، و البته در چارچوب احزاب خود، طرحهای خود را برای فردای ایران آزاد و باثبات آماده کنند.
در این صورت است که امکان یک اقدام ضروری ملی مهیا شده و کشور به صاحب آن، یعنی مردم برگشته و حاکمیتی ملی و دمکراتیک و سکولار و مبتنی بر حقوق بشر و آزاد شکل گرفته و روال عادی برای فعالیت احزاب مختلف مهیا می شود.
این کاری است که ضرورت فوری آن قطعی است، و مشارکت در تامین بستر لازم برای آن، وظیفه ملی همگان است و همراهی و همکاری برای آن نیز یک وظیفه ملی و میهنی برای همه شهروندان است.
#نافرمانی_مدنی_ایرانیان
#کنگره_رهایی_ایران