Forwarded from Attach Master
🔴 نقش دولت در ریزش اخیر شاخص بورس تهران
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیلهای غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخصها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
اخیرا انتطاری روانی از "ترکیدن حباب بورس" در جامعه ایجاد شده و کارشناسان حکومتی مساله ای بعنوان "انفجار مالباختگان بورس" را طرح کرده و موضوع شروع "خیزش نهایی براندازان" را به ماهیت اعتراضی "ورشکستگان بورس" تقلیل داده و با این ترفند ماهیت #خیزش پیش بینی شده #سیاسی و #آزادیخواهی ملت را، قبل از شروع، از محتوا تهی کرده، و تلاش می کنند جامعه را در انتظار ترکیدن حباب بورس تگاه دارند، تا زمان برای عموم مردم که منتطر خیزش نهایی هستند، در این انتظار سپری شود؛ در حالی که برنامه واقعی #براندازی ماهیت صرفا #اقتصادی ندارد، و منتظر حادثه ترکیدن #حباب_بورس نمی باشد .
اما از این موضوع که بگذریم سوالی طرح شد که وقتی دولت شاخص بازار بورس را بصورت کاذب رشد داده، تا #کسریودجه خود را تامین کند، چرا باید خود موجب کاهش شاخص های بورس شود؟
پرسشی که در شبکه #ایران_اینترنشنال از کارشناسان اقتصادی شد و پاسخ منطقی و قانع کننده ای از طرف این بزرگواران داده نشد.
بنظر میرسد دلیل این سکته تحلیلی و گاه تحلیلهای غیرواقعی در مورد امور اقتصادی #ایران ، خصوصا در مورد #بازارهای_مالی ، به این دلیل اساسی باشد که این بزرگواران مختصات بازار ایران و نقش #انحصارگرایانه رژیم در این بازارها را بطور کامل دخیل نمی کنند.
اینکه اگر شاخص های بورس را دولت بصورت تصنعی بالا برده تا کسربودجه خود را تامین کند، چه دلیلی دارد که اکنون آنها را کاهش دهد، و با این منطق که به خودش ضرر میزند، می شود گفت قابل قبول نمی باشد و درست بنظر نمیرسد که کاهش شاخص بورس کار دولت باشد.
اما اگر طرح کلی بازارهای مالی مهندسی شده توسط دولت را در نظر بگیریم، متوجه می شویم که اتفاقا دولت بصورت دقیق با کاهش کنترل شده شاخص بورس منافع خود را تامین می کند .
در واقع هدف نهایی رژیم کسب درآمد از محل #سرمایه مردم، با کشیدن آن به #تجارت کنترل شده با خود هست.
اما اگر این کار در یک بازار انجام شود، هم توان تامینی اندکی برای دولت خواهد داشت، هم مکانیزم تعادلی در دست نخواهد داشت. لذا رژیم #بازارهای_موازی را طراحی کرده تا طیفهای مختلف مردم با حجمهای مافاوت سرمایه ها را بسمت خود جذب کند
دولت بازارهای
1 ) #بورس
2 ) #ارز
3 ) #سکه و #طلا
4 ) #مسکن
5 ) #خودرو
6 ) و این اواخر، #سلف_فروشی #نفت
را بعنوان تله هایی پیش پای سرمایه های مردم قرار داده و شاید بتدریج تله های بیشتری تحت عنوان بازارهای دیگر هم اضافه کند.
حال بصورت نوبتی با ایجاد جذابیت در هر یک از این بازارها، سرمایه ها را در این بازارها می چرخاند، و در هر گردش بخشی از سرمایه مردم را جذب می کند، و البته با تاکتیکهای صعود و سقوط این بازارها را فاز به فاز مدیریت می کند .
با درک این #تله_های_اقتصادی معلوم میشود دولت با افزایش شاخص های بورس مدتی از آن استفاده کرده و بخشی از کسربودجه را تامین کرده است.
حال برای کنترل حباب بورس، و اینکه با افزایش کذایی شاخص دولت بدهکارتر میشود، حال به جای استمرار روال و جای افزایش حباب، با روشهایی موجب ریزش کنترل شده در شاخص بورس شده و دز حالی که واقعا و بصورت عینی چیزی از دست نمی دهد که ضرر کند ، اما مقداری از بدهی خود به مردم از بابت افزایش کذایی شاخص سهام به صاحبان سهام را تسویه می کند، و در عین حال باعث میشود مقداری از سرمایه ها به بازارهای و بخشهای دیگر، مثلا سلف فروشی نفت و یا مسکن رفته و آنجا سرمایه خود را در خدمت دولت قرار دهند، و طبعا با کنترل بازار ارز قیمت آن را هم با کاهش تقاضا حفظ می کند.
بدین گونه فعلا از رشد حباب بورس و خطر ترکیدن آن جلوگیری می کند، و انتظار انفجار مالباختگان را هم طولانی می کند، و هم مقداری از بدهی اش را با کاهش شاخصها تسویه می کند، و کار خود را در دیگر بازارها ادامه میدهد.
بدین ترتیب تا مردم در این بازارها بازی می کنند، دولت هم منافع خود را از چرخش سرمایه آنها تامین می کند.
این یک سیستم بسته با مقداری منابع ثابت هست که دست بدست میشود؛ اما بزرگترین برنده آن دولت و بازارهای آن مردم متفرق هستند . در این بازارها پولها را از مردم گرفته و از طریق پرداخت دوباره به جامعه تزریق میکند و در هر چرخش مقداری از این منابع صرف هزینه زندگی شده و مستهلک میشود، بدون آنکه از این چرخش سرمایه در این سیستم بسته، واقعا ثروتی تولید شود و کار مفیدی انجام گیرد.
حالا بدلیل #رکود_تورمی شدید صاحبان سرمایه هم چاره ای جز بازی در این بازارها ندارند، و به این امید که در فازهای مدیریتی دولت برنده شوند، به بازی ادامه می دهند، چون چاره دیگری ندازند
لذا این بازارها بمثابه منابع مالی دولت و محل قمار مردم بوده، و این بازی ادامه خواهد داشت تا جایی که سرمایه های مردم هم مستهلک شود .
Forwarded from اتچ بات
🔴 پیش بینی وضع زندگی #کارگران در ۱۴۰۰ و نامگذاری علی خامنهای.
داوود میرزایی دبیر اجرایی #خانه_کارگر شهرستانهای ساوه و زرندیه در سال ۹۸گفته بود:
سال ٥٧ #دستمزد_روزانه یک کارگر حداقل63 #تومان معادل 9 #دلار بود.
اگر این روند ادامه پیدا میکرد بعد از ٤١ سال اگر سالیانه یک دلار به حقوق کارگر اضافه شده بود، باید حقوق کارگر امروز 49 دلار بود، این که محقق نشد، حداقل انتظار داشتیم 9 دلار سال ٥٧ که معادل 4.500 هزار تومان است به کارگر تعلق بگیرد.
مبلغ مصوب دستمزد کارگر برای سال ٩٩ ۸۰٫۹۶۱١ تومان هست که با احتساب هر دلار ١٦٥٠٠ تومان، ٤.٩ دلار میشود، که هنوز این هم اجرایی نشده است.
امروز یک #خانه ویلایی متوسط در حومه شهرهای #آمریکا حدود ٦٠٠ هزار دلار قیمت دارد.
به گزارش #فاکس_بیزینس، متوسط قیمت #مسکن در نقاط مختلف آمریکا طی چهل سال اخیر افزایش محسوسی داشته و از ۹۶هزار و ۶۸۱ دلار در دهه ۱۹۸۰ به ۲۲۶ هزار و ۸۰۰ دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده است.
یعنی حدود ٢.٣ برابر افزایش قیمت در چهل سال گدشته بوده و خانه ٦٠٠هزار دلاری امروز، چهل سال قبل حدود ٢٦٠ هزار دلار بوده است.
کارگر ایرانی با ٩ دلار دستمزد، برای بدست آوردن ٢٦٠ هزار دلار، ٩٢.٦ سال زمان لازم داشت.
امروز کارگر ایرانی برای خرید همان خانه به قیمت ٦٠٠هزار دلار، با دستمزد سال ٩٩، باید ٣٩٢.٤٦ سال تلاش کند که در واقع تنها حداکثر ٣٠سال برای هر کارکر امکانپذیر است.
اگر سال پنجاه و هفت، سه کارکر دستمزد ٣٠ سال خود را جمع میکردند #توان_خرید یک خانه متوسط در امریکا را داشتند، اکنون باید ١٣ کارگر با هم برای این کار تلاش کنند. یعنی کارگر ایرانی در چهل سال گدشته با ضریب #پسرفت ٤.٣ برابر کار کرده است.
از ۹۸ تا امروز اکنون در ۱۴۰۰ حداقل دستمزد ماهانه کارگر معادل ۲,۶۵۵,۴۹۲ ریال اعلام شده که با دلار ۲۴۲۰۰۰ریال در پایان اسفند۹۹، معادل ۱۰۹.۷ دلار (روزانه ۳.۳۶ دلار) که در سال ۹۹ معادل ۱,۹۱۰,۴۲۷ ریال و با دلار ۱۵۸۰۰۰ ریال در فروردین۹۹ معادل ۱۲۰.۹ دلار،( روزانه ۴.۰۳ دلار) بود.
لذا در معادل دلاری حقوق کارگر ایرانی در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۹، حدود ۱۰٪ و معادل ۱۱.۲ دلار، یعنی ۲.۷۷۷.۶۰۰ ریال کاهش یافته است و در ارزش اسمی ریالی نسبت به سال قبل ۳۹٪ افزایش یافته است.
مجموعه دریافتی افراد متاهل با دو فرزند(بدون سابقه کار) با احتساب مزایا ۳,۹۷۷,۳۰۶ریال معادل ۱۶۱.۳ دلار ( روزانه ۵.۷ دلار ) با دلار ۲۴۸۰۰۰ریال پایان اسفند ۹۹ که در مقابل رقم سال قبل که ۲,۹۰۲,۵۱۲ریال ( با دلار ۱۵۸۰۰۰ریال در فروردین۹۸ معادل ۱۸۳.۷دلار ( روزانه۶.۱ دلار ) بود که در حقوق دریافت کلی کارگر در معادل دلاری نسبت به سال قبل، حدود ۱۴٪، یعنی ۲۲.۴ دلار ۵.۴۲۰.۸۰۰ریال کاهش؛ و در پرداخت کلی معادل ریالی ۳۷٪ افزایش یافته است.
طبق اعلام مرکز آمار نرخ تورم نقطهای در بهمن ماه ۱۳۹۹ به عدد ۴۸،۲٪ رسید. با این وضع افزایش نرخ ۳۷٪ دستمزد برای سال ۱۴۰۰ در واقع حتی از میزان تورم بهمن ۹۹ نیز ۱۱٪ واحد کمتر هست و اگر فرض کنیم همین رقم ۴۸٪ برای سال ۱۴۰۰ هم ادامه یابد و نرخ تورم افزایش نیابد، در بهمن ۱۴۰۰ حقوق دریافتی کارگر ایرانی معادل ۵۹٪ از پایین تر از تورم خواهد بود. یعنی یک کارگر ایرانی هر آنچه را که در بهمن ۹۹ می توانست با حقوق خود خرید کند، در بهمن ۱۴۰۰ نصف آن را امکان خرید خواهد داشت.
در واقع اگر مثلا گوشت را در نظر بگیربم که در سال ۹۹ سالانه ۶ کیلو امکان مصرف داشت، برای طبقه کارگر این رقم معادل ۵۰٪ قدرت خرید پایین خواهد رفت و به ۳ کیلو خواهد رسید. یا ارزانترین برنج که امروز ۲۵هزار تومان هست، در بهمن معادل ۳۷ هزار تومان خواهد شد و کارگر ایرانی که ۵۹٪ قدرت خردیش را از دست خواهد داد، باید نصف خرید سال ۹۹ را در ۱۴۰۰ انجام دهد.
بعد از سی و یک سال نامگذاری سالها و نامگذاری امسال بعنوان "تولید و پشتیبانی و مانع زدایی" و با توجه نامگذاری سالهای پیشین مثلا سال ۹۹ که "جهش تولید" بود و تبدیل به چپاول مردم در بورس شد، و سال ۹۸ که "روتق تولید" و انبوه کارگران بیکار شدند و سال ۹۷ که "حمایت از کالای ایرانی" بود و چین حتی خلیج فارس را هم از چنگ ایرانیان در آورد ... معلوم هست که در ۱۴۰۰ مانع اصلی تولید ایران یعنی سپاه پاسداران بر همه ایران مسلط شده و کل کشور را تباه و ایران را به کره شمالی تبدیل خواهد کرد.
نتیجه این چهار دهه، کاهش ارزش پول ملی و رسیدن به مقام دوم بی ارزش ترین پول ملی و نابودی اخلاق و باورهای مردم و اخذ دومین مقام پاکدامنی از آخر در جهان و ادامه اهداف سلطه گران #گلوبالیست و جنگهای بیهوده و #تروریسم، و ویرانی گسترده بزرگ جغرافیایی خاورمیانه توسط اخوندهای مزدور سلطه گران جهانی و یک عده جاهل و نادان بود.
#آری_به_پیمان_نوین
#نه_به_جمهوری_اسلامی
داوود میرزایی دبیر اجرایی #خانه_کارگر شهرستانهای ساوه و زرندیه در سال ۹۸گفته بود:
سال ٥٧ #دستمزد_روزانه یک کارگر حداقل63 #تومان معادل 9 #دلار بود.
اگر این روند ادامه پیدا میکرد بعد از ٤١ سال اگر سالیانه یک دلار به حقوق کارگر اضافه شده بود، باید حقوق کارگر امروز 49 دلار بود، این که محقق نشد، حداقل انتظار داشتیم 9 دلار سال ٥٧ که معادل 4.500 هزار تومان است به کارگر تعلق بگیرد.
مبلغ مصوب دستمزد کارگر برای سال ٩٩ ۸۰٫۹۶۱١ تومان هست که با احتساب هر دلار ١٦٥٠٠ تومان، ٤.٩ دلار میشود، که هنوز این هم اجرایی نشده است.
امروز یک #خانه ویلایی متوسط در حومه شهرهای #آمریکا حدود ٦٠٠ هزار دلار قیمت دارد.
به گزارش #فاکس_بیزینس، متوسط قیمت #مسکن در نقاط مختلف آمریکا طی چهل سال اخیر افزایش محسوسی داشته و از ۹۶هزار و ۶۸۱ دلار در دهه ۱۹۸۰ به ۲۲۶ هزار و ۸۰۰ دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده است.
یعنی حدود ٢.٣ برابر افزایش قیمت در چهل سال گدشته بوده و خانه ٦٠٠هزار دلاری امروز، چهل سال قبل حدود ٢٦٠ هزار دلار بوده است.
کارگر ایرانی با ٩ دلار دستمزد، برای بدست آوردن ٢٦٠ هزار دلار، ٩٢.٦ سال زمان لازم داشت.
امروز کارگر ایرانی برای خرید همان خانه به قیمت ٦٠٠هزار دلار، با دستمزد سال ٩٩، باید ٣٩٢.٤٦ سال تلاش کند که در واقع تنها حداکثر ٣٠سال برای هر کارکر امکانپذیر است.
اگر سال پنجاه و هفت، سه کارکر دستمزد ٣٠ سال خود را جمع میکردند #توان_خرید یک خانه متوسط در امریکا را داشتند، اکنون باید ١٣ کارگر با هم برای این کار تلاش کنند. یعنی کارگر ایرانی در چهل سال گدشته با ضریب #پسرفت ٤.٣ برابر کار کرده است.
از ۹۸ تا امروز اکنون در ۱۴۰۰ حداقل دستمزد ماهانه کارگر معادل ۲,۶۵۵,۴۹۲ ریال اعلام شده که با دلار ۲۴۲۰۰۰ریال در پایان اسفند۹۹، معادل ۱۰۹.۷ دلار (روزانه ۳.۳۶ دلار) که در سال ۹۹ معادل ۱,۹۱۰,۴۲۷ ریال و با دلار ۱۵۸۰۰۰ ریال در فروردین۹۹ معادل ۱۲۰.۹ دلار،( روزانه ۴.۰۳ دلار) بود.
لذا در معادل دلاری حقوق کارگر ایرانی در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۹، حدود ۱۰٪ و معادل ۱۱.۲ دلار، یعنی ۲.۷۷۷.۶۰۰ ریال کاهش یافته است و در ارزش اسمی ریالی نسبت به سال قبل ۳۹٪ افزایش یافته است.
مجموعه دریافتی افراد متاهل با دو فرزند(بدون سابقه کار) با احتساب مزایا ۳,۹۷۷,۳۰۶ریال معادل ۱۶۱.۳ دلار ( روزانه ۵.۷ دلار ) با دلار ۲۴۸۰۰۰ریال پایان اسفند ۹۹ که در مقابل رقم سال قبل که ۲,۹۰۲,۵۱۲ریال ( با دلار ۱۵۸۰۰۰ریال در فروردین۹۸ معادل ۱۸۳.۷دلار ( روزانه۶.۱ دلار ) بود که در حقوق دریافت کلی کارگر در معادل دلاری نسبت به سال قبل، حدود ۱۴٪، یعنی ۲۲.۴ دلار ۵.۴۲۰.۸۰۰ریال کاهش؛ و در پرداخت کلی معادل ریالی ۳۷٪ افزایش یافته است.
طبق اعلام مرکز آمار نرخ تورم نقطهای در بهمن ماه ۱۳۹۹ به عدد ۴۸،۲٪ رسید. با این وضع افزایش نرخ ۳۷٪ دستمزد برای سال ۱۴۰۰ در واقع حتی از میزان تورم بهمن ۹۹ نیز ۱۱٪ واحد کمتر هست و اگر فرض کنیم همین رقم ۴۸٪ برای سال ۱۴۰۰ هم ادامه یابد و نرخ تورم افزایش نیابد، در بهمن ۱۴۰۰ حقوق دریافتی کارگر ایرانی معادل ۵۹٪ از پایین تر از تورم خواهد بود. یعنی یک کارگر ایرانی هر آنچه را که در بهمن ۹۹ می توانست با حقوق خود خرید کند، در بهمن ۱۴۰۰ نصف آن را امکان خرید خواهد داشت.
در واقع اگر مثلا گوشت را در نظر بگیربم که در سال ۹۹ سالانه ۶ کیلو امکان مصرف داشت، برای طبقه کارگر این رقم معادل ۵۰٪ قدرت خرید پایین خواهد رفت و به ۳ کیلو خواهد رسید. یا ارزانترین برنج که امروز ۲۵هزار تومان هست، در بهمن معادل ۳۷ هزار تومان خواهد شد و کارگر ایرانی که ۵۹٪ قدرت خردیش را از دست خواهد داد، باید نصف خرید سال ۹۹ را در ۱۴۰۰ انجام دهد.
بعد از سی و یک سال نامگذاری سالها و نامگذاری امسال بعنوان "تولید و پشتیبانی و مانع زدایی" و با توجه نامگذاری سالهای پیشین مثلا سال ۹۹ که "جهش تولید" بود و تبدیل به چپاول مردم در بورس شد، و سال ۹۸ که "روتق تولید" و انبوه کارگران بیکار شدند و سال ۹۷ که "حمایت از کالای ایرانی" بود و چین حتی خلیج فارس را هم از چنگ ایرانیان در آورد ... معلوم هست که در ۱۴۰۰ مانع اصلی تولید ایران یعنی سپاه پاسداران بر همه ایران مسلط شده و کل کشور را تباه و ایران را به کره شمالی تبدیل خواهد کرد.
نتیجه این چهار دهه، کاهش ارزش پول ملی و رسیدن به مقام دوم بی ارزش ترین پول ملی و نابودی اخلاق و باورهای مردم و اخذ دومین مقام پاکدامنی از آخر در جهان و ادامه اهداف سلطه گران #گلوبالیست و جنگهای بیهوده و #تروریسم، و ویرانی گسترده بزرگ جغرافیایی خاورمیانه توسط اخوندهای مزدور سلطه گران جهانی و یک عده جاهل و نادان بود.
#آری_به_پیمان_نوین
#نه_به_جمهوری_اسلامی
Telegram
attach 📎