🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
411 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#تاریخ_فلسفه_غرب
#برتراند_راسل
#فیلسوفان_مکتب_ملطیه

#انكسيمنس
#Anaximenes،

آخرين فيلسوف از فلاسفه سه گانه ملطيه به اندازه انكسيمندر جالب نيست، ولي بايـد گفت كه وي به پيشرفتهای بزرگي توفيق يافت.

تاريخ زمان وي به تحقيق معلوم نيست، اما مسـلم اسـت كـه پـس از انكسيمندر مي زيسته، و نيز مسلم است كه پيش از م.ق 494 به بار آمده است؛ زيرا كه در اين سـال ايرانيـان هنگـام فرونشاندن شورش ايوني شهر ملطيه را ويران كردند .

انكسيمنس مي گفت كه :
ماده المواد هواست.
روح هواست.
آتش هواي رقيق شده است.
هـوا چـون متـراكم گـردد نخست به آب مبدل مي شود، سپس چون بيشتر متراكم شد خاك، و سرانجام سنگ میگردد.

اين نظريـه امتيـازش اين است كه اختلاف ميان مواد مختلف را اختلافي كمي مي داند، كه فقط به درجه تراكم بستگي دارد .

وي زمين را به شكل يك ميز گرد مي پنداشت و هوا را محيط بر همه چيز ميدانست.

«همچنان كه روح ما، ما را فراهم نگه مي دارد، باد و نفس که هواست همه جهان را در برگرفته است. »

به نظر او گويا جهان نفس مي كشد.

انكسيمنس در زمان باستان بيش از انكسيمندر مورد تحسين و تمجيد قرار گرفت، اما دنياي امـروز ارزش آنهـا را به عكس معين مي كند.

انكسيمنس تأثير مهمي در فيثاغورث و فلسفه پس از وي داشت.

فيثاغوريـان كشـف كردنـد كه زمين كروي است، ولي اتوميستها Atomists به همان نطريه انكسيمنس كه مي گويد زمين به شكل بشقاب است معتقد ماندند.

اهميت مكتب ملطي در آنچه به دست آورد نيست، بلكه در آن چيزهايي است كـه خواسـت بـه دسـت آورد.
ايـن مكتب در نتيجه تماس فكر يوناني با بابل و مصر پديد آمد.

ملطيه شهر تجارتی ثروتمندي بود كه بـه واسـطه ارتبـاط يافتن با ملتهاي متعدد، تعصبات و خرافات بدوي در آن رو به نرمي نهاد.

سرزمين ايوني، تا آغـاز قـرن پـنجم كـه بـه دست داريوش گشوده شد، از حيث علم و فرهنگ مهمترين قسمت دنياي يوناني بود.

اين قسمت از آن نهضت دينـي كه به اورفئوس و دونيسوس مربوط مي شد، كمابيش پاك و بركنار مانـد.

ديـن آن ديـن المپـي بـود، ولـي بـه نظـر مي رسد كه اين دين را هم چندان به جد نمي گرفته اند.

انديشه هـاي تـالس و انكسـيمندر و انكسـيمنس را بايـد بـه عنوان فرضيه هاي علمي شناخت.

در اين انديشه ها به ندرت تمايل نسبت دادن خدايان و اشيا بـه اوصـاف انسـاني و اخلاقی ديده مي شود.

مسایلی كه اين سه فيلسوف طرح كردند مسائل خوبي بود، و قوت فكر آنها محققـين بعـدی را الهام بخشيد.

مرحله بعدي فلسفه يوناني، كه با شهرهاي يوناني در جنوب ايتاليا بستگي دارد، جنبه ديني اش بيشـتر، و خاصـه جنبه اورفئوسي اش نيرومندتر است.

اين مرحله از بعضي جهات جالبتر است و توفيق هايي كه بـه دسـت آورد شـايان تحسين است، ليكن كمتر از مكتب ملطي جنبه علمي دارد.

👇👇

🆔👉 @iran_novin1
هندوانه رویاهایتان شیرین
آمار موفقیت هایتان پر دانه
بسته ی خاطراتتان خندان
قصه ی زندگیتان خوش و
عمرتان چون یلدا بلند باد

پیشاپیش یلدا مبارک

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#نامه_موسسه_تحقیقاتی_مبین_به_بانک_مرکزی_در_خصوص_لوایح_بانکی:
6
د. مخاطرات توزیعی و دغدغۀ عدالت :

از دیگر تهدیدات وضعیت موجود، خطر بروز تبعات منفی شدید توزیعی است.

بررسیها و اعلام غیررسمی مسئولان بانک مرکزی حاکی است، منتفعان از نرخهای بهرۀ بالا و بی ارتباط با بخش حقیقی اقتصاد، درصدی بسیار کوچک از کل جامعه هستند که همان سپرده گذاران کلان بانکی هستند.

برای کشوری که ارزش کل درآمدهایش در سال 91 معادل 700 هزار و در سال 94 حدود 1200 هزار میلیارد تومان است، تراکم و تجمیع بخش قابل توجهی از نقدینگی عظیم خلق شده در دست عده ای قلیل در شرایط فراگیری رکود و بیکاری میتواند به عنوان یکی از مهمترین عوامل تعمیق نابرابری در ایران تفسیر شود.

متناظر با این منفعت تجمیع شده، عده ای دیگر در حال بدهکار شدن هستند.

جدا از بدهکارانی که خود زیرمجموعه بانکها بوده، و متحمل هزینه ای نخواهند شد، هستند دستۀ زیادی که بدهکاری آنها به نظام بانکی از فعالیتی تولیدی سرچشمه میگیرد.

عدم توان باز پرداخت برای این عده ناشی از اراده و مدیریت ایشان نیست، ناشی از شرایط اقتصاد کلانی است که اساسا امکان بازپرداخت وامها در آن وجود ندارد.

هر نوع اقدامی در مقابل این دسته با پشتوانه قضایی، مصداقی از یک امر ناعادلانه و تبعیض آمیز است که عواقب اجتماعی در بردارد.

نکته ی تأمل برانگیزتر اینکه منشأ این خلق منفعت بدون خلق ثروت توأم با انباشت بدهی ریشه در امکان
" #خلق_پول" دارد.

اگر امکان خلق پول برای بانکها فراهم نبود، چنین انباره ای عظیم از بدهکاری همراه با انباشتی بزرگ از منفعت پولی شده به وجود نمی آمد.

لذا " #حق_خلق_پول " و آثار گسترده آن در تورش و تجمیع منافع به سوی عده ای قلیل و استضعاف عده ای کثیر، موضوعی است که باید در صدر حقوق اساسی عمومی مورد تأمل قرار گیرد.

حتی جدی ترین طرفداران اقتصاد آزاد براساس دلالتهای روش شناختی رویکردشان به مقابله با خصوصی شدن این حق در نظام پول الکترونیکی و کاغذی پرداخته اند.

با توجه به اینکه پول کالا نبوده و از درون یک رابطه اجتماعی متکی به باور عمومی زاده میشود، مقدمات خلق آن با مقدمات خلق کالاهای دیگر متفاوت است.

برای #تولید_کالا، سرمایه از اینجهت لازم است که الزامی فنی- فیزیکی برای تولید محصول محسوب میشود.

اما از آنجاکه هستی پول تماما وابسته به باور عمومی است نه خواص فیزیکی، #هزینه_نهایی تولید برای آن معنی ندارد.

بنابراین سرمایۀ تأسیس یک بانک، امکان تولید و خلق پول به وجود نمیآورد، بلکه چیزی است که در ازای آن حق خلق پول از طرف دولت ( با عاملیت بانک مرکزی ) به بانکهای تأمین کنندۀ سرمایه اعطا میشود.

کارکرد این سرمایه، نمیتواند جبران خسارات ناشی از اعسار و ورشکستگی باشد، کما اینکه سرمایه حدودا 80 هزار میلیاردی نظام بانکی قادر به پوشش حجم واقعی مطالبات معوق موجود نیست و در نهایت دولت (بانک مرکزی) است که باید هزینه های بحران را پرداخت کند.

ِامتیاز دیگر بانک بر سایر کسب وکارها به #قواعد_ناظر بر اعسار وی باز میگردد.

بانک به حسب مفروض تعریف، واحدی
اقتصادی مانند یک بنگاه یا فرد دیگر است.

اگر واحدی اقتصادی به بانک بدهکار شده و از تسویه بدهی خود عاجز شود، تمام قدرت قضایی و سخت حاکمیت به خدمت در می آید تا بدهکار بانکی را به اشد فشارهای ممکن تنبیه کند.

در مقابل وقتی بانک از ایفای تعهد خود، مانند تعهدی که به سپرده های بانکی برای پرداخت سود دارد، ناتوان میشود چه میکند؟

به آسانی آن را خلق میکند.

از آن گذشته اگر ذخیرۀ قانونی موردنیاز را هم در اختیار نداشته باشد، قادر به #اضافه_برداشت از بانک مرکزی است.

فقط در سالهای اخیر بانک مرکزی بیش 35 هزار میلیارد تومان به بانکها اجازه برداشت بدون وثیقه داده که اگر نرخ ذخیره قانونی در سال 94 کاهش نمی یافت، این عدد به مرز 40 هزار میلیارد میرسید.

در اینجا این سؤال بی پاسخ میماند که :

بانک به عنوان یک واحد اقتصادی از چه حق ویژه ای برخوردار است که از دیگران در قرار گرفتن تحت تعقیب قضایی مستثنا است و میتواند تعهد خود را تحت عنوان پول اعتبار شده از سوی دولت خلق کند ؟

لذا، از نظرگاه #عدالت، پرداختن به این حق از اولویتها و ضرورتهای اصلی اقتصاد امروز ایران در زمان گسترش #بحران_بانکی است.

🆔👉 @iran_novin1
با صحبتِ شیخ، راه می افتادیم
شب بود و به یادِ ماه می افتادیم

هر بار که می شِمُرد اوصافِ بهشت
ما یادِ زمانِ شاه می افتادیم !



🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#آسیب_شناسی_رواج_فحاشی_در_جامعه

قسمت دوم

#سه_ماه_زندان_برای_ناسزاگویی

در کشورهای مختلف، قوانین و مجازات‌های خاصی برای فحاشی و ناسزاگویی در نظر گرفته می‌شود.

به عنوان مثال یک دختر ۱۸ساله انگلیسی به حکم قاضی دادگاه به جرم ناسزاگویی به دوستش و تهدید کردن وی به مرگ در فیس‌بوک به سه ماه زندان محکوم شد.

همچنین او به مدت ۵ سال اجازه ندارد در هیچ وب‌سایتی پیغام بگذارد.

در قوانین کیفری ایران فحاشی جرم شناخته شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است.

به موجب ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی:

«توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنان‌چه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا ۵۰ هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد بود.»

همچنین در قانون مجازات اسلامی هجو و اهانت جرم محسوب شده و مستوجب مجازات است.

به موجب ماده ۷۰۰ قانون مذکور:

«هرکس به نظم یا نثر به صورت کتبی یا شفاهی کسی را هجو کند و یا هجویه را منتشر کند به حبس از یک تا شش ماه محکوم می‌شود.»

همچنین براساس ماده ۶۰۸ قانون یاد شده، اهانت به افراد جرم محسوب شده و شخص مرتکب به مجازات شلاق و یا جزای نقدی محکوم خواهد شد.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#حمله_به_روحانی
#مطالبه_گری
#اتحاد_همه_مردم

چه آنها که رای داده اند و چه انها که رای نداده اند.

حمله به رای رهندگان روحانی و تحقیر و توهین به انها و افاضه کردن میدانستیم و میگفتیم و گوش ندادید و به غلط کردن خود اعتراف کنید ...

ظاهرا فریب جدیدی برای ایجاد تفرقه و نزاعی جدید بین مردم هست که

اولا : موجب عدم مطالبه گری رای دهندگان روحانی شود.

چون بنظر میرسد هر صحبت و مطالبه ایی بکنند، گروهی شروع به تحقیر و توهین به آنها خواهند کرد و شاید با این شرایط سکوتشان به نفعشان باشد .

پس با این شرایط در اولین مرحله روحانی از مطالبه گران رای دهنده خودش خلاص میشود .

دوم : موجب بروز نزاع و جدال جدیدی بین عموم و دو گروه مشارکتی و تحریمی مردم میشود و دعوای جدیدی آغاز میشود.

اما بدانیم :

هر کس رای داده

از حق قانونی اش استفاده کرده

هر کس رای نداده با رای ندادن اعتراض کرده است .

حتی آنها هم که رای داده اند بنوعی با همان رای دادن اعتراض خود را به شرایط موجود اعلام کرده اند و به شعارها و سخنان ساختارشکنانه روحانی در دوران انتخابات رای دا ه اند .

اما اینکه روحانی امروز به رای دهندگانش خیانت میکند امری است که هم رای دهندگان بعنوان مطالبه گران رای داده به او باید با شدت و جدیدیت پیگیر شوند ...

و هم آنها که تحریم کردند از شرایط موجود جهت تقویت موضع خود استفاده کرده و با جذب رای دهندگان به جبهه خود موجب تقویت نیروی متحد مردمی شوند .

اینکه بنشینیم همدیگر را متهم و سرزنش بکنیم هیچ دردی را دوا نخواهد کرد .

پس در دام سیاستهای تفرقه افکنانه رژیم حیله گر نیافتاده و همچنان باور کنیم که :

تنها راه آزادی ایران اتحاد تمام گروههای مردمی در مبارزه با خائنین به این کشور هست .

#پاینده_ایران
#سرفراز_ایرانی

🆔👉 @iran_novin1
سفره ء انقلاب در ورامین : مادر و فرزند به دنبال لقمه‌ای نان


🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#ایران_شناسی

#کارخانه_سیمان_گیلان_سبز :

دیلمان شهری است در شهرستان سیاهکل استان گیلان که در شمال ایران واقع شده‌ است و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۲۰۰–۲۵۰۰می‌باشد.

نام دیلمان ترکیبی است از سه پاره واژه دیل و ام و ان. دیل به معنی جایی است که در آن دام نگه می‌دارند و ام پسوند نمایشگر ارتفاع و بلندی است و ان پسوند مکان. در نتیجه معنی این ترکیب جای بلند نگهدارندگاه دام است و در حقیقت دیلمان سرزمین بلندی است که در آن دامداری می‌گردد.

این منطقه تا قرن پنجم هجری دیلم نامیده می‌شد و از قرن پنجم در متون نام دیلمان دیده می‌شود و اگر پیش تر از این نام استفاده شده بیانگر جمع اهل دیلم بوده‌است

#سیمان_سبز_دیلمان تولید کننده یکی از بهترین سیمان‌های تولیدی منطقه و خاورمیانه است.
این سیمان از مواد اولیه که در کوه‌های زیبای این منطقه مدفون است، استخراج و تولید می‌شود.

کارخانه سیمان گیلان سبز با ظرفیت تولید سالانه یک میلیون تن کلینکر و ظرفیت تولید روزانه 3 هزار و 400 تن سیمان خاکستری، در سال 91 با سرمایه گذاری شرکت مادر تخصصی گسترش صنایع معدنی کاوه پارس -از زیر مجموعه های بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی - به بهره برداری رسید .

این کارخانه در دامنه رشته کوه های البرز شمالی واقع در استان گیلان، 80 کیلومتری رشت در منطقه دیلمان شهرستان سیاهکل واقع شده است.

این واحد تولیدی با دسترسی به معادن بسیار غنی ، شرایط منحصر به فردی را در میان سایر تولیدکنندگان منطقه به خود اختصاص داده و قادر به تولید انواع سیمان های مقاومت بالا و ضد سولفات با آلکالی پائین است؛ آنچنان که یکنواختی مواد اولیه از جمله آهک و مارن به تولید سیمان با حداقل نوسان منجر شده و از این نظر مشتریان همواره محصولی ممتاز دریافت خواهند کرد.

این کارخانه به طور متعارف برای حدود 350 نفر مستقیماً و برای بیش از 2000 نفر بطور غیر مستقیم ایجاد اشتغال ایجاد می کند

با این حال دیدگاه و اهالی منطقه در مورد این کارخانه چنین است که :

کوه سیمان دیلمان که خیلی وقت است در دست سپاه هست و در بندر پهلوی انزلی بار کشتی میکنند و مستقیم میفرستند به روسیه .

بیشترجوانهای سیاهکل این را میدانند و خیلی هم ناراحت هستند که چرا اینها انقدر راحت میخورند و ما بیکار هستیم.

امسال یکی از فرماندهای سپاه گفته است که این کوه تا ۳۰۰ سال اینده سیمان داره ک یک قسمت کوه به رودباره میخورد.
سپاه خواسته مردم رودباره را از منطقه تخلیه نماید اما مردم مقاومت کردند.

۵۰ درصدکوه سیمان برای سپاه هست و۵۰ درصد دیگر برای ۲ بانک دیگر است.

با وجود چنین حجم عظیمی از صادرات یک معدن سیمان که کیفیت ان در تمام خاورمیانه بهترین هست تمام جوانهای این منطقه بیکار هستند.

🆔👉 @iran_novin1
دوستان و همگروهی های عزیز

ما بدنبال توسعه دادن پستهای مربوط به ایران شناسی در کانال ایران نوین هستیم .

از شما دوستان درخواست داریم هر اطلاعی در مورد
♧ زیبایی های منحصر بفرد
♧ مکانهای خاص
♧ معادنی که در حال استخراج هست
♧ معادن و منابعی که موجود اما بکر هست
♧ محیط زیست و شرایط موجود آن
♧ امکانات توریستی
♧ بافت های جمعیتی
♧ نوع خاصی از مشاغل منحصر بفرد مناطق
♧ بازی ها و تفریحات و فعالیتهای بدنی منحصر بفرد
♧ مکانهای خاص تاریخی ناشناخته در مناطق

♤ و خلاصه هر آنچه که بنطرتان جالب توجه هست

♢ یا نشانه هایی از سواستفاده در مناطق خود مشاهده میکنید را به ما ارسال کنید تا در کانال از آنها استفاده کنیم

● بر این باور هستیم که کار گروهی همیشه موثرتر و جامع تر و کاملتر خواهد بود .
به زلزله زدگانی که مستاجر بودند کانکس تعلق نمیگیرد !

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#حکایت

می گویند مردی در امامزاده ای اختیار ادرارش را از کف داد و در صحن امامزاده ادرار کرد.

مردم خشمگین شدند و به سمت او هجوم بردند وخواستند که او را بکشند.

مرد که هوش وفراستی بسیار داشت گفت:

"ایهاالناس!

من قادر به ادرارکردن نبودم امامزاده مرا شفا داد"

به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سروصورت خود مالیدند.

مردم ما اینگونه اند و بس •

#علی_اکبر_دهخدا

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

در رابطه با #هوش همه ما حساس هستیم چون هوش بالا برای هر فردی یک امتیاز منحصر بفرد می باشد.

تستهای زیادی در رابطه با تعیین هوش وجود دارد. اما در مورد اینکه هوش به چه توانایی هایی ربط داره کمتر مطلب دیده ایم.

اصولا هوش به توانایی های زیر ربط دارد:

۱- یادگیری و یا شناخت از طریق تجربه

۲- درک شرایط مبهم و یا پیامهای متضاد

۳- پاسخگویی سریع و موفق به شرایط جدید.

قطعا در مورد #هوش_مصنوعی نیز چیزهایی شنیده اید.

موضوع هوش مصنوعی نه فقط سیستم های مصنوعی ، بلکه نوع انسان و بسیاری از موجودات زنده است که به جمع آوری، مدیریت، ذخیره سازی و انتقال اطلاعات می پردازد و یا حتی تحت تاثیر این اطلاعات می باشد.

علم هوش به جمع آوری دانش یادگیری آن ؛ تامین اهداف مورد نظر ؛ مبادله اطلاعات ؛ همکاری و تشریک مساعی ؛ ساختن مفاهیم مورد نیاز ؛ و ساختن زبان مشترک، می پردازد.

هدف نهایی هوش مصنوعی ساختن ماشینی هست که رفتار انسان را تقلید کند.

حال با این مقدمه یک سوال جالب بنظر می رسد.

اگر قرار باشد یک رباط با هوش مصنوعی در سطح بالا که قادر به تشخیص و درک شرایط بوده و بتواند تصمیمات مقتضی را گرفته و رفتار عکس العملی مناسب را از خود بروز دهد،
آیا مایلید شما به عنوان الگوی رفتاری چنین رباطی قرار بگیرید؟

تصور می کنید چنین رباطی درطول دوران حیات مصنوعی اش تا چه اندازه رفتارهای متناسب و منطقی و معقول و در نهایت موفقیت آفرین را از خود بروز دهد؟

تصور میکنید اگر چنین رباطی دقیقا در شرایط عینی صفر صفر زندگی و حیات شما قرار بگیرد، برای دست یابی به موفقیتهای قابل تحسین، چه تغییراتی را باید در الگوی رفتاری این رباط در نظر گرفت و چه زاویه ایی با الگوی رفتاری متناسب با شما درست می کند؟

چنانچه هیچ تغییری انجام نگیرد و این رباط با الگوی رفتاری شما به حیات خود ادامه داده و اهدافش را که در واقع منطبق با اهداف شما می باشد دنبال کند:
چند درصد امید به موفقیت را برایش پیش بینی می کنید؟

در باره #خود_رباطی_تان با هوش مصنوعی بیشتر فکر کنید....

🆔👉 @iran_novin1
🔴 جدیدترین آمار مصرف بنزین در ایران:

🔹میانگین مصرف بنزین ازابتدا تا ۲۵ آذرماه،روزانه ۷۹میلیون و ۷۰۰ هزار لیتر بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۸درصد رشد داشته است.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

۸ #تهدید_بزرگ_جهان ۲۰۱۸

🔴 روزنامه «دنیای اقتصاد» در صفحات بین‌الملل و باشگاه اقتصاددانان ۸ تهدید سیاسی و ۳ تهدید اقتصادی را در سال ۲۰۱۸ مورد بررسی قرار داد.

⭕️ احتمال #رویارویی_ایران_با_آمریکا یا متحدان منطقه‌ای واشنگتن و

#درگیری_نظامی_چین_و_کشورهای_جنوب_شرق_آسیا در منطقه دریای چین جنوبی

از نگاه شورای روابط خارجی آمریکا به‌عنوان دو ابرچالش برای سال جدید میلادی معرفی شده است.

🔴 همچنین

تهدید #حملات_تروریستی در جهان،
#حملات_سایبری به زیرساخت‌ها و شبکه‌های حیاتی آمریکا،

#رویارویی_نظامی_با_کره_شمالی،

افزایش خشونت و بی‌ثباتی در #افغانستان،

#درگیری_نظامی_میان_روسیه و کشورهای عضو #ناتو و

افزایش #جدال‌ها میان #دولت و گروه‌های #شورشی در سوریه

به‌عنوان ۶ تهدید فرعی در لیست این اتاق فکر آمریکایی مطرح شده است.

⭕️ هفته‌نامه نیوزویک نیز در آخرین شماره خود از

آماده شدن #روسیه برای یک #نبرد_بزرگ_جهانی خبر داده است.

در عین حال کارشناسان، سیاست‌های داخلی ترامپ،

#کاهش_نرخ_رشد_اقتصادی_چین و

#بحران_بدهی‌ها را

به‌عنوان ۳ تهدید بزرگ برای اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۸ شناسایی کرده‌اند.

کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

هر که شد خام، به صد شعبده خوابش کردند
هر که در خواب نشد خانه خرابش کردند

بازیِ اهلِ سیاست که فریب است و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده خطابش کردند

اولِ کار بسی وعده ی شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ بر آبش کردند

آنچه گفتند شود سرکه ی نیکو و حلال
در نهانخانه ی تزویر، شرابش کردند

پشتِ دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم ِدل انگیز ِ کبابش کردند

سال ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند

گفته بودند که سازیم وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند

زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایه ی ایجاد ِ سرابش کردند

لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم حسابش کردند...!

#فرخی_یزدی

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#ناسیونالیسم

#ماهیت_و_ملاکهای_ملت

قسمت چهارم

#موقعیت_ملت_برحسب_سرزمین

یکی از ویژگیهای ملیت که مایه امتیاز آن از بیشتر اقسام دیگر بستگی گروهی می شود، رابطه ملت با سرزمین است.

اگر گروهی از لحاظ سرزمین بستگی خاصی نداشته باشد، دلیلی نیست که از آن پس فرقه یا خانواده یا طبقه ی اجتماعی خوانده نشود.

پس چنین به نظر می رسد که تصور موطن یکی از ذاتیات تصور ملت است.

فرد براستی جهان وطن، متعلق به جای خاصی نیست.

این امر روشن می کند که میان دو مفهوم ملت و دولت نسبت نزدیک وجود دارد، چرا که پایه ی دولت نیز سرزمین است و دولت کسانی را که متعلق به آن نباشد تنها تحت شرایطی که رأساً تعیین می کند به خود راه می دهد.

در مواقعی که تاریخ منطقه ای حکایت از تعارض میان گروههای مذهبی یا زبانی یا نژادی کند، و هر گروهی در سرزمینی خاص متمرکز باشد، افراد هر گروه خویشتن را گروهی جدا و دارای تاریخی مرتبط با آن سرزمین و مشعر بر تفوق یا تحمل سختیها خواهند دانست.

ویژگیهایی که هر گروه را از گروههای اطراف متمایز کند، ویژگیهای مردم متعلق به آن سرزمین تلقی خواهد شد، ولو خارج از آن منطقه نیز چنین مردمی پیدا شوند.

می توان انتظار داشت که هر گروهی از این قبیل که از قدرت محروم باشد، آرزوی استقلال در دل بپرورد و بخواهد شرطهای بهره مندی از قدرت و اعتبار در سرزمین خویش را رأساً تعیین کند.

هر گروه ملی ممکن است هویت خویش و افراد خود را در گرو خصوصیات متعدد بداند.

اینکه، در هر مورد، کدام خصوصیت محور ملیت قرار بگیرد وابسته به این است که گروه از چه طریقی دارای خود آگاهی شده باشد.

اغلب اوقات، ملاک گروه برای اینکه بگوید مظلوم واقع شده، همان خصوصیت خواهد بود؛ و همچنین ادعا خواهد شد که موطن گروه ستمدیده همان سرزمینی است که امروز گروه مورد بحث در آن چیرگی دارد یا، تا جایی که خاطرات مشترک نشان می دهد، روزگاری در گذشته چیره بوده است.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#شاهنامه

#هفت_خوان_رستم

#خوان_پنجم:

#گرفتاری_اولاد_بدست_رستم

رستم به راهش ادامه داد تا به جایی رسید که روشنایی آنجا نبود. گویی خورشید را به بند کرده‌اند.
از آنجا به سوی روشنایی رفت و جهانی سرسبز با آبهای روان دید.

از رخش پایین آمد و ببر بیان را درآورد و شست و لگام رخش را برداشت تا بچرد. وقتی خود و ببر خشک شد آن را پوشید و خوابید.

دشتبان وقتی رستم و رخش را در کشتزارش مشاهده کرد با چوب به پای رستم زد و گفت:
چرا اسبت را در این دشت چرا می‌دهی و کشت مرا پامال می‌کنی؟

رستم گوش‌های او را گرفت و از بن کند. دشتبان به نزد پهلوان دلیر و جوانی به نام اولاد رفت و به او شکایت برد …

اولاد با نامداران خنجردارش به سوی رستم رفت وپرسید:
نام تو چیست؟
چرا گوش این دشتبان را کندی؟
چرا اسبت را در کشتزار او چراندی؟
الان جهان را پیش چشمت سیاه می کنم.

رستم به اولاد گفت:
اگر نام من به گوشت برسد در دم جان می‌دهی.
پس چون شیر به میان لشکر اولاد رفت و همه را قلع و قمع کرد و سپس به سوی اولاد رفت و او را به کمند کشید و گفت:

اگر راستش را بگویی و کمکم کنی با تو کاری ندارم.

جای دیو سپید و جایی که کاووس شاه زندانی است را به من نشان بده تا من شاه دیوها را کنار زده و تو را سر کار بیاورم.

اولاد گفت:

خشم را کنار بگذار تا جوابت را بدهم.

صد فرسنگ تا زندان کاووس و از آنجا تا خانه دیو سپید نیز صد فرسنگ راه است که راهی دشوار است میان کوهی هولناک که پرنده پر نمی‌زند و دوازده هزار دیو جنگی در آنجا هستند. …

اولاد به رستم گفت تو به تنهایی از پس آنها برنمی‌آیی. رستم خندید و گفت:

اگر با منی همراهم بیا و ببین که من یکنفره چه بلایی سرشان می آورم.

حالا زندان کاووس را نشانم بده. پس بر رخش نشست و اولاد نیز از پسش دوان بود تا به کوه اسپروز رسیدند.

🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[

#شاهنامه_فردوسی

#هفت_خوان_رستم

 #خوان_پنجم:

#گرفتار_شدن_اولاد_بدست_رستم

وزانجا سوی راه بنهاد روی
چنان چون بود مردم راه‌جوی

همی رفت پویان به جایی رسید
که اندر جهان روشنایی ندید

شب تیره چون روی زنگی سیاه
ستاره نه پیدا نه خورشید و ماه

تو خورشید گفتی به بند اندرست
ستاره به خم کمند اندرست

عنان رخش را داد و بنهاد روی
نه افراز دید از سیاهی نه جوی

وزانجا سوی روشنایی رسید
زمین پرنیان دید و یکسر خوید

جهانی ز پیری شده نوجوان
همه سبزه و آبهای روان

همه جامه بر برش چون آب بود
نیازش به آسایش و خواب بود

برون کرد ببر بیان از برش
به خوی اندرون غرقه بد مغفرش

بگسترد هر دو بر آفتاب
به خواب و به آسایش آمد شتاب

لگام از سر رخش برداشت خوار
رها کرد بر خوید در کشتزار

بپوشید چون خشک شد خود و ببر
گیاکرد بستر بسان هژبر

بخفت و بیاسود از رنج تن
هم از رخش غم بد هم از خویشتن

چو در سبزه دید اسپ را دشتوان
گشاده زبان سوی او شد دوان

سوی رستم و رخش بنهاد روی
یکی چوب زد گرم بر پای اوی

چو از خواب بیدار شد پیلتن
بدو دشتوان گفت کای اهرمن

چرا اسپ بر خوید بگذاشتی
بر رنج نابرده برداشتی

ز گفتار او تیز شد مرد هوش
بجست و گرفتش یکایک دو گوش

بیفشرد و برکند هر دو ز بن
نگفت از بد و نیک با او سخن

سبک دشتبان گوش را برگرفت
غریوان و مانده ز رستم شگفت

بدان مرز اولاد بد پهلوان
یکی نامجوی دلیر و جوان

بشد دشتبان پیش او با خروش
پر از خون به دستش گرفته دو گوش

بدو گفت مردی چو دیو سیاه
پلنگینه جوشن از آهن کلاه

همه دشت سرتاسر آهرمنست
وگر اژدها خفته بر جوشنست

برفتم که اسپش برانم ز کشت
مرا خود به اسپ و به کشته نهشت

مرا دید برجست و یافه نگفت
دو گوشم بکند و همانجا بخفت

چو بشنید اولاد برگشت زود
برون آمد از درد دل همچو دود

که تا بنگرد کاو چه مردست خود
ابا او ز بهر چه کردست بد

همی گشت اولاد در مرغزار
ابا نامداران ز بهر شکار

چو از دشتبان این شگفتی شنید
به نخچیر گه بر پی شیر دید

عنان را بتابید با سرکشان
بدان سو که بود از تهمتن نشان

چو آمد به تنگ اندرون جنگجوی
تهمتن سوی رخش بنهاد روی

نشست از بر رخش و رخشنده تیغ
کشید و بیامد چو غرنده میغ

بدو گفت اولاد نام تو چیست
چه مردی و شاه و پناه تو کیست

نبایست کردن برین ره گذر
ره نره دیوان پرخاشخر

چنین گفت رستم که نام من ابر
اگر ابر باشد به زور هژبر

همه نیزه و تیغ بار آورد
سران را سر اندر کنار آورد

به گوش تو گر نام من بگذرد
دم و جان و خون و دلت بفسرد

نیامد به گوشت به هر انجمن
کمند و کمان گو پیلتن

هران مام کاو چون تو زاید پسر
کفن دوز خوانیمش ار مویه‌گر

تو با این سپه پیش من رانده‌ای
همی گو ز برگنبد افشانده‌ای

نهنگ بلا برکشید از نیام
بیاویخت از پیش زین خم خام

چو شیر اندر آمد میان بره
همه رزمگه شد ز کشته خره

به یک زخم دو دو سرافگند خوار
همی یافت از تن به یک تن چهار

سران را ز زخمش به خاک آورید
سر سرکشان زیر پی گسترید

در و دشت شد پر ز گرد سوار
پراگنده گشتند بر کوه و غار

همی گشت رستم چو پیل دژم
کمندی به بازو درون شصت خم

به اولاد چون رخش نزدیک شد
به کردار شب روز تاریک شد

بیفگند رستم کمند دراز
به خم اندر آمد سر سرفراز

از اسپ اندر آمد دو دستش ببست
بپیش اندر افگند و خود برنشست

بدو گفت اگر راست گویی سخن
ز کژی نه سر یابم از تو نه بن

نمایی مرا جای دیو سپید
همان جای پولاد غندی و بید

به جایی که بستست کاووس کی
کسی کاین بدیها فگندست پی

نمایی و پیدا کنی راستی
نیاری به کار اندرون کاستی

من این تخت و این تاج و گرز گران
بگردانم از شاه مازندران

تو باشی برین بوم و بر شهریار
ار ایدونک کژی نیاری بکار
👇👇
☝️☝️
بدو گفت اولاد دل را ز خشم
بپرداز و بگشای یکباره چشم

تن من مپرداز خیره ز جان
بیابی ز من هرچ خواهی همان

ترا خانهٔ بید و دیو سپید
نمایم من این را که دادی نوید

به جایی که بستست کاووس شاه
بگویم ترا یک به یک شهر و راه

از ایدر به نزدیک کاووس کی
صد افگنده بخشیده فرسنگ پی

وزانجا سوی دیو فرسنگ صد
بیاید یکی راه دشوار و بد

میان دو صد چاهساری شگفت
به پیمایش اندازه نتوان گرفت

میان دو کوهست این هول جای
نپرید بر آسمان بر همای

ز دیوان جنگی ده و دو هزار
به شب پاسبانند بر چاهسار

چو پولاد غندی سپهدار اوی
چو بیدست و سنجه نگهدار اوی

یکی کوه یابی مر او را به تن
بر و کتف و یالش بود ده رسن

ترا با چنین یال و دست و عنان
گذارندهٔ گرز و تیغ و سنان

چنین برز و بالا و این کار کرد
نه خوب است با دیو جستن نبرد

کزو بگذری سنگلاخست و دشت
که آهو بران ره نیارد گذشت

چو زو بگذری رود آبست پیش
که پهنای او بر دو فرسنگ بیش

کنارنگ دیوی نگهدار اوی
همه نره دیوان به فرمان اوی

وزان روی بزگوش تا نرم پای
چو فرسنگ سیصد کشیده سرای

ز بزگوش تا شاه مازندران
رهی زشت و فرسنگهای گران

پراگنده در پادشاهی سوار
همانا که هستند سیصدهزار

ز پیلان جنگی هزار و دویست
کزیشان به شهر اندرون جای نیست

نتابی تو تنها و گر ز آهنی
بسایدت سوهان آهرمنی

چنان لشکری با سلیح و درم
نبینی ازیشان یکی را دژم

بخندید رستم ز گفتار اوی
بدو گفت اگر با منی راه جوی

ببینی کزین یک تن پیلتن
چه آید بران نامدار انجمن

به نیروی یزدان پیروزگر
به بخت و به شمشیر تیز و هنر

چو بینند تاو بر و یال من
به جنگ اندرون زخم گوپال من

به درد پی و پوستشان از نهیب
عنان را ندانند باز از رکیب

ازان سو کجا هست کاووس کی
مرا راه بنمای و بردار پی

نیاسود تیره شب و پاک روز
همی راند تا پیش کوه اسپروز

بدانجا که کاووس لشکر کشید
ز دیوان جادو بدو بد رسید

چو یک نیمه بگذشت از تیره شب
خروش آمد از دشت و بانگ جلب

به مازندران آتش افروختند
به هر جای شمعی همی سوختند

تهمتن به اولاد گفت آن کجاست
که آتش برآمد همی چپ و راست

در شهر مازندران است گفت
که از شب دو بهره نیارند خفت

بدان جایگه باشد ارژنگ دیو
که هزمان برآید خروش و غریو

بخفت آن زمان رستم جنگجوی
چو خورشید تابنده بنمود روی

بپیچید اولاد را بر درخت
به خم کمندش درآویخت سخت

به زین اندر افگند گرز نیا
همی رفت یکدل پر از کیمیا

🆔👉 @iran_novin1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️بنرِ عجیب در متروی صادقیه!
🔸همه‌ راهکارهای شهرداری به گرفتن پول از مردم ختم می‌شود!
🔸پس عوارض نوسازی منازل و عوارض سالیانه خودروها و دیگر درآمدها کجا می‌رود؟!

🆔👉 @iran_novin1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ ما انقلاب کردیم -

چه اشتباهی کردیم ⚠️

👆 شعار دیروز تظاهر کنندگان اصفهانی در میدان خواجو

اصفهان ۲۷ آذر ساعت ۱۲

🆔👉 @iran_novin1