🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
375 subscribers
8.07K photos
3.11K videos
71 files
4.61K links
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥

ایرانی آگاه

آزاد

و اباد

و با رفاه


🔥با ایران نوین، تا ایران نوین🔥
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎 سرنوشت نهایی جهان ما

دانشمندان بر اساس اطلاعات موجود و نظریه های علمی، آینده جهان را در چندین میلیارد سال بعد پیش بینی کرده اند.

در نهایت جهانی سرد و تاریک و عاری از وجود

با دوبله فارسی
#اگه_دلار_به_سطح_20هزار_تومان_برسه_سه_اتفاق_مهم_رخ_خواهد_داد

١- 700 هزار ميليارد بدهي دولت به شركتها بارقمي در حدود 20 الي 30 ميليارد دلار تسويه ميشه

٢- 1600 هزار ميليارد تومان سپرده مردم هم در بانكها با 60 ميليارد دلار تسويه ميشه و كل نقدينگي از بازار حذف ميشه و ديگه دولت مجبور نيست روزي 1000 ميليارد تومان سود سپرده بدهد

٣- قبلا كل درآمد نفت باضافه 100 هزار ميليارد تومان درآمد مالياتي صرف حقوق كاركنان دولت ميشد اما در شرايط فعلي حتي اگر حقوقها دو برابر بشه باز با 20 ميليارد دلار تسويه ميشه و با فروش پنجاه درصدي نفت بازهم 10 ميليارد دلار اضافه مياد كه براي كالاي اساسي اختصاص ميدن

در واقع دولت با افزايش قيمت دلار و 120 ميليارد دلار ذخيره ارزي موجودعلاوه بر خنثي كردن اثر نقدينگي موجود و جلوگيري از پرداخت روزانه 1000 ميليارد تومن سود به سپرده ها بدهي خود به شركتها را نيز تسويه ميكند و باخيال راحت به مسير ادامه ميدهد!

والبته تاهمین الان هم این هدف تقریبا محقق شده است!!

👇👇👇
پ ن

با این حال این اهداف به ازای نابودی اقتصاد و صنعت و تولید و تجارت، و از بین رفتن تولید سرانه ملی، نابودی تولیدات و صادرات غیر نفتی و از بین رفتن و ورشکستگی صنایع و پیشه ها و حرفه ها، و افزایش بیکاری در جامعه، و از دست رفتن مبالغ مالیاتی که از محل تولید از مردم دریافت میکرد، و کاهش قدرت خرید مردم، و رکود مطلق در بازار، و حاکمیت فقر گسترده در جامعه، و از بین رفتن سرمایه های طبقه متوسط و پایین، و دو قطبی شدن جامعه با اقلیت ثروتمند و اکثریت فقیر شده، تیشه به ریشه نظام حامی مستضعفین!!! میزنه .

به هر طرف بزنند دودش به چشمان آنها خواهد رفت .
#ارز_دارو_می‌رسد/
#کمبود_۲۵_تا_٣۰_قلم_دارو_در_تمام_دنیا_طبیعی_است

وزیر بهداشت:
🔹 ١٢هزار قلم دارو در کشور وجود دارد و ممکن است که در شرایط عادی، همه داروها در یک داروخانه یافت نشود و چندین قلم کمبود دارو وجود داشته باشد
🔹در تمام کشورهای دنیا، کمبود حداقل ٢۵ تا ٣٠ قلم دارو، طبیعی است و کمبودهای دارویی کشور نیز نزدیک به این اعداد است.
🔹باید تلاش کنیم فاصله ایجاد شده که ناشی از بلاتکلیفی در موضوع اختصاص ارز است را کاهش دهیم.
🔹 از سازمان برنامه و بودجه خواسته ایم که در قالب متمم بودجه ای که تقدیم مجلس می کند، واقع گرایانه به تولیدات داخلی و صنایع دارویی، توجه داشته باشند. /اقتصادآنلاین


👇👇👇

پ ن

بعد از اینکه این وزیر قبلا خطاب به مردم مطالبه گر ابراز کرده بود "خودتان رای داده اید و نق نزنید و اعصاب ما و خودتان را خراب نکنید وضع همین است که هست ..."

این بار هم کمبود 25 تا 30 قلم دارو را طبیعی قلمداد میکند و ان را امری جهانی فرض میکند، و مردم را به نبود حداقل این تعداد دارو عادت میدهد، ولی توجه نمیکند که آیا بقیه موارد و امور کشور ما هم منطبق با استانداردهای جهانی هست یا فقط در کمبودها هست که مسائل را جهانی باید ببینیم ؟


ایشان اینگونه در مقام وزارت مشکلات را حل و فصل میکند.
💎 #کاهش_۱۷_متری_سطح_آبهای_زیرزمینی_در_شهرستان_مرند_آذربایجان‌شرقی

💦 مدیر امور منابع آب شهرستان مرند با اشاره به کاهش ۱۷ متری سطح سفره های زیرزمینی در این شهرستان، بر لزوم فرهنگ سازی صرفه جویی در مصرف آب کشاورزی تاکید کرد.

💧 ابراهیم محمدی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، با بیان اینکه از تعداد یک هزار و ۱۳۸ حلقه چاه در شهرستان، ۸۸۴ چاه فعال است، اظهار داشت: در اثر بهره برداری های بی رویه از طرف مردم منطقه و برداشت بیش از ظرفیت از آب های زیرزمینی دشت مرند، ۲۵۴ چاه در سال های اخیر از بین رفته است.

🌧 وی افزود: هم اکنون۵۹۱ چاه عمیق فعال و ۲۹۳ چاه نیمه عمیق در شهرستان مرند وجود دارد که ۸۴۰ حلقه آن برق دار و ۴۴ حلقه دیگر بصورت گازوئیلی است.

❄️ مدیر امور منابع آب شهرستان مرند تعداد چاه های شرب شهرهای مرند، بناب، کشکسرای و یامچی را ۳۴ حلقه اعلام کرد و گفت: تعداد چاه های آب شرب روستایی نیز در شهرستان ۶۰ حلقه است که تعدادی از آنها به دلیل پایین رفتن عمق سطح آب های زیرزمینی، غیرقابل استفاده بوده و آب شرب آنها از طریق تانکر تامین می شود.

⛄️ وی خاطرنشان کرد: جهت جلوگیری از برداشت های بی رویه آب در شهرستان مرند، اقدام به نصب کنتور هوشمند آب برای بیش از ۱۵۴ چاه کرده ایم.

💦 محمدی افزود: مشکل اساسی در مرند، اضافه برداشت از طریق چاه های مجاز است که در این راستا جلسات توجیهی با نمایندگان چاه ها و مردم با هدف فرهنگ سازی و آگاهی دادن در خصوص تبعات افت آب های زیرزمینی برگزارمی شود.

❄️ وی با بیان اینکه سطح آب های زیرزمینی در مرند بطور متوسط ۱۷ متر پایین رفته است،اظهار داشت: تاکنون با اصلاح منصوبات ۲۸۴ حلقه چاه در شهرستان که با کمک مردم و مسئولان اجرا شده بیش از ۴۰ میلیون متر مکعب آب در سال صرفه جویی می شود.

👇👇👇

پ ن

💎 وقتی باغات اطراف شهرها بدون توجه به کاربری کشاورزی توسط نوکیسه های رژیم تفکیک و به خانه های ویلایی تبدیل شدند و بشکل بی رویه و غیر مجاز چاههای آب عمیق حفر میشد و نسولان نه تنها توجهی نداشتند بلکه خودشان در زمره چنین کسانی بودند پیش بینی این روال قابل حدس بود .
قطعا علت اساسی مشکلات در حوزه آب و محیط زیست، ریشه در نامدیریتی و بی توجهی و استفاده فانتزی از امکانات و محیط زیست موجود دارد .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 پرتاب ناموفق موشک از پرتابگر #سامانه_اس_300 که بر روی لانچر فرود میاد.

لبته تا یک مسیر معین شده ای حرکت نکنه کلاهک انفجاری فعال نمیشه!

با اینا میخوان با دنیا بجنگند.
محصولات خودرو سازی ایران و ژاپن و آلمان در یک قاب


قابل مقایسه هستند؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎 ديالوگ ماندگار :

#رئيس_علي_دلواري :

"در مقابل ظلم سكوت كردين و اونوقت به عزاي حسين نشستين"

🏴بهترین عزاداری واقعی برای حسین، قیام برای سرنگونی ستمگران و نابود کننده های زندگی و معاش انسانهاست...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهکاری از دوره روشنگری در سینمای آذربایجان
جوانی بعد از آخوند با مردم فرنگی صحبت میکنه. مردم میگن نمیفهمیم چی میگی. جوان میگه پس چطور صحبتهای عربی آخوند رو میفهمید و گریه میکنید ولی حرف منو نمیفهمید؟
#چرا_سیستم_آخوندی_با_هرگونه_نوآوری_و_خلاقیت_مخالفت_میکند ؟

#قسمت_اول

چند روز قبل برای تشیع جنازه شخصی به قبرستان رفته بودم. رنج و درد فراق عزیزی از یک خانواده، طبعا قلب اطرافیان او را دردمند میکند و انسان دردمند ، مضطرب و احساساتی میشود و انسانی که در حال هیجان و احساس باشد، بمقدار اندکی از خرد و تعقل و اندیشه خود بهره میبرد . این برای شخصی که دارای اندیشه صیقل خورده و کارکرده هست و عقلی کارا و عملگر دارد و داده هایی از پیش آماده دارد و میتواند در درستی و نادرستی و غلط و صحیح و نیک و بد امور اندیشه و قضاوت کند نیز مصداق دارد، چه بماند انسانهایی که نهایت کارگیری آنها از قوه خرد و تعقل و اندیشه در حدود موضوعات غریزی و اندکی هم در امر معاش و کسب درآمدی برای گذران زندگیست؛ و مابقی اطلاعاتش اکتسابات القایی از محیط و اطرافیان هست، و اطلاعات پردازش شده خاصی ندارد .

چنین اشخاصی در چنین شرایطی نقش خاموش و تسلیم و پذیرنده دارند و هر تلقینی را براحتی می پذیرند و در واقع امر در این حال مسلمان هستند . خصوصا اگر کسی در این میان، شخصی عزیز از دست رفته آنها را مخاطب قرار دهد.

در چنین فضایی آخوندی از راه رسید و بالای سر مرده که داخل قبر قرار گرفته بود و آخرین لحظات وداع خانواده با او بود ایستاد.

از پشت سر آخوند را میدیدیم. هیکلی درشت و تنومند و گوشتی داشت . گردنی فربه را داخل یقه باریک پیراهن سفید اخوندیش قرار داده بود، و اندام فربه و گوشتی و شکم درشت و رانهای کلفتش را داخل قبایی طوسی رنگ و عبایی سیاه رنگ پنهان کرده بود؛ و معلوم بود که سالهاست شکم خود را با غذاهای متنوع و لذیذ و چربی انباشته، و و بدون داشتن غم و غصه ایی خاص، اضافه وزن زیادی فراهم اورده، و هیچ تلاشی با بدن خود انجام نداده و دستهای لطیف و نحیفش هم نشان میداد که در طول عمرش کاری فیزیکی و سخت انجام نداده است .

آخوند شروع به انجام تلقین میت کرد و بعد از بیان جملاتی عربی مرده را مخاطب قرار داد که ... افهم ... یعنی بفهم .

فهمیدن فرآیند پیچیده ایی است که مختص موجودات زنده است . سطوح مختلفی از فهم وجود دارد و هنوز بطور قطع مشخص نیست که آیا حیوانات و نباتات بعنوان موجودات زنده دارای فهم هستند یا نه، اما قطعا موجودات غیرجاندار قادر به فهمیدن نیستند، و انسانی که مرگ را درک میکند، هر تحلیلی که ارائه کنیم، اعم از اینکه روح از بدنش جدا شده، یا انرژی حیاتی را از دست داده، و یا شرایط عمومی حیاتی اعم از ضربان قلب و گردش خون و عملکرد سلسله اعصاب و انرژی فعال کننده سلولهای بدنی را از دست داده است ... در هر حال دیگر بدن او تبدیل به موجودی غیرجاندار، و ماده ایی فاقد خصوصیات موجود زنده شده است ... حال چرا باید آخوند این جسم بی جان را مخاطب قرار داده و جلو چشم آن همه آدم به او بگوید "بفهم" و مردم هیچ اعتراضی نکنند که او دیگر قادر به فهمیدن نیست.

با خودم فکر کردم اگر از این آخوند بپرسم آیا خودت واقعا باور داری که مرده میتواند بفهمد یا نه؟ چه پاسخی خواهد داد؟

به ذهنم رسید که طبعا در مرحله اول سعی خواهد کرد با تکیه بر آموخته هایش، و با پیش کشیدن بحث قدرت خداوند، و بحث روح و معاد، سعی خواهد کرد مرا متقاعد کند که هنوز روح در اطراف این جسد حرکت میکند، و به محیط آگاه هست، و همه چیزی را میبیند، و همه چیزی را میشنود، و همه چیزی را میفهمد، و حتی خواهد گفت انسان وقتی می میمیرد به حقیقت هستی آگاه میشود، و بهتر و بیشتر از ادمهای بظاهر زنده، می فهمد؛ و در آخر خواهد گفت : در واقع ما مرده هستیم و نمی فهمیم، و او که مرده است در واقع زنده هست و می فهمد .

فکر کردم حتی اگر این سوال را از یک آخوند باسواد و حتی از یک مجتهد هم بپرسم، در واقع مخلص کلامش همین صحبتها خواهد بود، شاید با تعدادی حدیث و روایت و تفسیری از بعضی آیات که اشاره به معاد و زنده کردن مردگان بعد از مرگ اشاره کند.

اما باز با خودم گفتم با وجود همه این صحبتها، باید در معاد مرده ها زنده شوند، و در واقع تا آن روز این افراد باید مرده تلقی شوند و تفاوتی بین مرده و زنده باید باشد؛ و وقتی می دانیم انسان زنده می فهمد، پس تفاوت موجود مرده با موجود زنده باید این باشد که مرده نفهمد . همچنین اینکه حواسش کار نکند؛ از جمله اینکه صداها را نشوند، چون میدانیم سیستم شنوایی این شخص با مرگ از کار افتاده است . پس با هیچ تحلیل و توضیح و توصیفی، قابل قبول نمی تواند باشد که مرده درکی از این واژه " افهم " باید داشته باشد . پس با این شرایط آخوند چرا مرده را مورد خطاب قرار میدهد؟

#ادامه_در_قسمت_دوم 👇👇


🆔 @iran_novin1

گروه ایران نوین :

https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ

🔥با ایران نوین،تا ایران نوین🔥
#چرا_سیستم_آخوندی_با_هرگونه_نوآوری_و_خلاقیت_مخالفت_میکند ؟

#ادامه☝️

#قسمت_دوم

در نهایت به این نتیجه رسیدم که آخوند از منطق "دخترم تو را میگویم، عروسم تو را می فهمانم" استفاده میکند . یعنی آنها که این مراسم را در مقطعی از تاریخ مرسوم کرده اند، به زرنگی و هوشیاری از شرایط زمانی و احساس و موقعیت استفاده کرده اند، تا بطور غیر مستقیم باورهایی را برای مردم القا کنند و مخاطب آن "افهم " فرد فرد افرادی است که آنجا حضور دارند و آن حرفها را در واقع به گوش آنها میخواند. اما چون در آن لحظه همه آنها احساستشان درگیر عزیز از دست رفته شان هست، پس به کسی میگویند شانه مرده را چنان تکان دهد که گویی میخواهند واقعا مرده را از خوابی بیدار کرده و سفارشهایی را برای بقیه سفرش به او بکنند . اما در واقع با این کار توجه مردم را که به عزیزشان هست، از طریق تکان دادن مرده، به صحبتهای آخوند معطوف میکنند .

متوجه شدم که سیستم هوشمندانه ایی از القای روانی در کار هست، که روزانه صدها بار در سرتاسر کشور و در قبرستانها انجام میشود، و این باورها از طریق مورد ابزار قرار دادن مردگانشان، به آنها القا میشود .

آخوندها که مبلغان سیستم فکری خاص خود هستند، از شیوه های پیچیده ایی استفاده میکنند که در ظاهر خیلی ساده و بعنوان رسم، عادی شده اند .

اساس این امور تبلیغی، بر تلقین هست و تلقین زمانی موثر هست که فرد مقابل تلقین پذیر باشد، و برای اینکه فردی تلقین پذیر باشد، باید زمینه فکر کردن را از او سلب کرده و تمام توجهش را معطوف خود کرد.
در هیپنوتیزم هم این موضوع کاربرد دارد . یعنی پذیرش و علاقه سوژه به هیپنوتیزم شدن، و آماده شدن برای اینکه فکرش را در اختیار هیپونتیزم کننده قرار داده و اختیارش را از فکر خود سلب کرده، و در نتیجه شخص هیپنوتیرم کننده خواهد بود که لگام فکر و اندیشه و ذهن شخص را در اختیار گرفته و بجای شخص بر ان فرمان می راند.
در فرآیند خود هیپنوتیزم، این خود شخص هست که بطور فعال این کار را انجام داده و مانع جریان سیال و خودبخودی فکر شده و اراده خود فرد را با ان حاکم میکند .

با این مقدمه برای سیستم تبلیغی آخوند، ذهنهایی تلقین پذیر لازم هست، و ذهنهایی تلقین پذیر هستند که تفکر خاصی از خود نداشته باشند؛ تفسیری فردی و شخصی از امور نداشته باشند، و گوش و حواسشان همواره آماده تلقین آخوند باشند، و او هر آنچه را که صلاح میداند در ذهن و فکر او بریزد، و فرد با جذب این تلقینات، و همذات پنداری با آنها، آن مفاهیم را درونی کرده و بعنوان دانش و دانایی و علم برای خود تلقی کرده، و احساس دانش و فهم کرده، و چنان بپندارد که چیزهایی مهم و ارزشمند را میداند؛ و حتی اماده باشد برایشان جان خود را فدا کرده و جان افراد دیگری را بگیرد؛ در حالی که چیزی جز موضوعات تلقین شده در ذهن و حافظه خود ندارد .

حال #نوآوری_و_خلاقیت_و_تکنولوژی ها_چه_خطری_برای_آخوندها_دارد ؟

اولین خطر این امور این است که تمرکز اشخاص جامعه را از سمت آخوند منحرف میکند و کانونی دیگر در ذهن و فکر فرد ایجاد میکند، و او را جذب خود میکند، و همین امر کافی است که کار برای آخوند مشکل شود .

در کنار منحرف شدن تمرکز ذهنی اشخاص از آخوند، به پدیده های خلاقانه و نواورانه و تکنولوژی، در آنها فکری ایجاد میکند که به دانش موجود در آنها اندیشه کند؛ و طبعا هر پدیده تکنولوژیکی به میزانی از دانش فنی بهره برده است، و البته دانشهای فنی برگرفته از دانشهای محض و علمی هستند ، و دانشهای محض و علمی کارشان شناخت قوانین حاکم بر هستی، و در نتیجه شناخت نوع و نحوه عملکرد جهانی است که در آن زندگی میکنیم .

وقتی پدیده های تکنولوزیکی در جامعه توسعه پیدا بکنند، و مردم با آنها آشنا شوند، بتدریج با دانش آن آشنا خواهند شد، و در نتیجه تفسیری دیگرگون از جهان را خواهند شناخت، به قوانین موجود در جهان هستی پی خواهند برد، و هرکسی به میزانی از اگاهی خواهد رسید، و این افزایش اگاهی مردم در مورد هستی و جهان و محیط و پیرامون خود و در رابطه با جهان و هستی، فکر و اندیشه آنها را بکار خواهد گرفت، و دیگر براحتی تحت تلقینات آخوندها قرار نخواهند گرفت، و در نتیجه سلطه و حاکمیت آنها بر ابعاد مختلف زندگی مردم از بین رفته، و نفودشان از بین خواهد رفت . در نتیحه موجب میشود که دیگر نتوانند پوشیدن یک شکل خاصی از لباس را شغل خود کرده، و بدون هیچ کار و تلاش مفیدی، خوب بخورند، و خوب زندگی بکنند، و زندگیشان را در راحتی و آسایش طی کرده، و از احترام مجانی مردم و نفوذ بر انها هم بهره مند شوند .

بهمین دلیل هست که از ابتدای موجودیتشان، با هر تغییر و تحولی مخالفت کرده و با هر گونه پدیده تکنولوریکی و خلاقیت و نوآوری مخالفت کرده و چوب تکفیر بر آنها بلند می کنند .

#پایان.


🆔 @iran_novin1

گروه ایران نوین :

https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ

🔥با ایران نوین،تا ایران نوین🔥
صفحه نخست » رئیس اتاق بازرگانی:‌ #در_صورت_ادامه_وضعیت_کنونی_تا_سه_ماه_آینده_قحطی_کالا_در_بازار_خواهد_بود


مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد: « اگر وضعیت اقتصادی کنونی ایران به شکل فعلی ادامه یابد، تا سه ماه آینده قحطی کالا و مواد اولیه در بازار خواهد بود.»

رئیس اتاق بازرگانی تهران،‌ روز سه‌شنبه ۲۰ شهریور در جلسه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، از مشکلات جدی تولید‌کنندگانی خبر داد که «کالاهایشان در سال گذشته ثبت سفارش شده، در گمرک باقی مانده و اجازه ترخیص ندارد.»

او میزان این کالاها را «۱۳۹ هزار کانتینر» ذکر کرده که شامل ۷ میلیون تن کالا و ۲/۵ میلیون تن کالای اساسی است.

مسعود خوانساری گفت،: «هزینه دموراژ، انبارداری و برخی مواردی که ناشی از تغییرات دستورالعمل‌های دولتی است، تولیدکنندگان را دچار مشکل کرده و کارخانه‌ها یکی پس از دیگری در حال تعطیلی است یا تعدیل نیرو دارد.»

خوانساری همچنین از صدور ۳۳ بخشنامه از سوی دولت در خصوص مسائل ارزی خبر داد که این بخشنامه‌‌ها از ۲۱ فروردین تا ۲۲ مردادماه سال جاری صادر شده است و به تبع آن، گمرک مجبور به صدور دستورالعمل‌هایی شده که تعداد آن‌ها ۱۵۰ تا ۱۶۰ دستورالعمل بوده است.

او ادامه داد: «همین امر باعث شده تا تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادر کنندگان دچار سردرگمی بوده و عدم قطعیت و بی‌اعتمادی، کلاف سردرگمی را برای تولیدکننده و مصرف‌کننده ایجاد کند.»

رئیس اتاق بازرگانی تهران با انتقاد از نهادهای دولتی گفت،؛ «دوازده شخص، ارگان یا دستگاه در دولت مسئول مسائل کنونی اقتصادی است؛ اما کسی پاسخگو نیست؛ این در حالی است که باید یک گروه در دولت مشخص شوند که فعالان اقتصادی مسائل را به آن‌ها گوشزد کنند. این دستگاه‌ها همگی بخشنامه صادر می‌کنند؛ اما هیچ یک پاسخگو نیستند.»

او یکی از راهکارهای موجود را کمک گرفتن از بخش خصوصی دانست.

خوانساری به منظور جلوگیری قاچاق سوخت از مرزها،‌ خواستار «اصلاح قیمت حامل‌های انرژی» شد و گفت: «اگر یک نفر در روز دو تا گالن سوخت یا گازوئیل یا بنزین را از مرز خارج کند، روزانه ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان درآمد برایش ایجاد خواهدشد، این کار شروع شده و یقینا توسعه خواهد یافت.»

رئیس اتاق بازرگانی تهران در عین حال به اعتراض هفته گذشته بیش از ۲۰۰ فعال اقتصادی که به اتاق بازرگانی تهران مراجعه کردند، اشاره کرد و گفت،‌ که عمده اعتراض آن‌ها در رابطه با بخشنامه ۱۶ مردادماه سال جاری بانک مرکزی است که پرداخت مابه التفاوت نرخ ارز را برای واردکنندگان تکلیف کرده است.

🆔👉 @iran_novin1
اقای روحانی کور خوندید

چهل سال ثروت اندوزی و جفتک اندازی و خوردن سرگل یونجه و اختلاس و دزدی و غارت و چپاول برای شما

حالا کشته و مجروحش برای مردم؟

کشته و مجروح این جنگ خود شما خواهید بود نه مردم.
دشمنان واقعی ایران
اول حزب دمکرات آمریکا
نه کشور آمریکا
سپس اذناب داخلی آنها اعم از روشنفکران دینی و سیاستمداران اصلاح طلب و ویژه خوارهایشان

در مرحله بعدی آخوندها و اصولگراها هستند.

اولی مهمترتشونه
#اعدام_کنید .
#هیچ_بهانه_ایی_برای_اعدام_نکردن_وجود_ندارد .

آقای پناهیان اخیرا اظهار کرده اند :

اعدام کنید . مفسد فی الارض باید اعدام شود . برای اجرا نکردن حکم خدا چه بهانه ایی دارید؟ باید اعدام کرد .

آقای پناهیان با ترویج کشتار و اعدام و خشونت، به بهانه اجرای حکم خدا خواهان اعدام هرچه بیشتر افرادی که آنها را مفسدفی الارض می خواند شد .

باید توجه کرد که آنهایی که تحت عناوین سیاسی از طرف این افراد مفسد فی الارض خوانده میشوند در واقع افرادی هستند که متفاوت با این حضرات فکر کرده و عموما به حقوق مردم تاکید دارند و از حقوق ضایع شده مردم دفاع می کنند و این آقایان با تفسیر به رایی که از دین میکنند، و عمدتا در جهت تامین زمینه قدرت و حکومت هست، همه مخالفان خود را مفسد فی الارض میشناسند، در حالی که این گروه اقلیتی ناچیر هستند، که عمده جمعیت جهان حتی اکثر روحانیون شیعی هم با ایشان مخالف هستند، و بعید بنظر میرسد که دیدگاه این افراد تا آن حد یقین به قطع از حقانیت برخوردار باشد که بتوان بخاطر نظرات این افراد، که آن را منتسب به دین خدا میکنند، جان انسانهایی را گرفت؛ و مطمئن بود که رضایت خدا در آن باشد . لذا حتی با کوچکترین تردیدی در این زمینه این اعدامها در حکم جنایت و قتل خواهد بود، که این اشخاص به این قتلها و جنایات تبلیغ میکنند، در حالی که ادعای تبلیغ دینی را دارند، و کارشان با ادعایشان منافات دارد، و نشان میدهد گرگی در لباس میش هستند.

اما در مورد محکومان اقتصادی باید بگوئیم، مفاسد اقتصادی انجام گرفته در جامعه ما محصول شرایط نادرست و نسنجیده ایی است که مسئول ایجاد آن خود این حضرات هستند . در واقع در یک سیستم سالم اقتصادی، زمینه فساد اقتصادی به حداقل میرسد و آمار آن پایین خواهد بود . اما طبق گزارشهای متعدد جمهوری اسلامی، جزو فاسدترین نظامهای موجود در جهان هست، و این نشان میدهد که عامل اصلی بروز مفاسد، حاکمان موجود، و کسانی هستند که چنین سیستمی را ایجاد کرده اند، و اگر قرار باشد ریشه مفاسد مجازات شوند، باید کسانی که این سیستم را شکل داده اند مجازات شوند، و زمینه بروز مفاسد از بین برود، وگرنه با اعدام عوامل دست پایین، این سیستم همچنان برجای خواهد بود، و مفاسد همچنان ادامه خواهد داشت همچنان که در طول چهل سال گذشته با نرخ رشد بالایی گسترش داشته است.

در آخر بگوئیم طبق بیان انجیل، زمانی که خاخامهای یهودی میخواستند زنی فاحشه را سنگسار کنند، آن زن به عیسی مسیح پناه میبرد . عیسی به خاخامها رو کرده و میگوید:

گویا شما در صدد اجرای حدود الهی هستید . حال که چنین اصراری دارید، از میان شما کسی که هیچ گناهی مرتکب نشده است سنگ اول را بزند. و خاخامها در کمال شرمندگی سنکها را از دست می اندازند .

اما بنظر میرسد روحانیون ما بی شرم تر از خاخامهای یهودی زمان عیسی مسیح هستند، و در حالی که خودشان مسبب و عامل همه مفاسد بر روی زمین هستند، برای کشتار مردمان به بهانه اجرای حدود و شریعت الهی، حکم مرگ صادر میکنند، و همین امر نشان از فاسد بودن خود این افراد دارد .
جزییات خرابکاری های اقتصادی که از خارج کشور هدایت می شود

حراست وزارت امور اقتصادی و دارایی امروز (چهارشنبه) در گزارشی اعلام کرد:
🔹رهگیری موارد مشکوک از ترک قرارداد مشتریان عمده بنگاه های ایرانی نشان می دهد که فرآیند هوشمندانه ای برای شناسایی قراردادهای تجاری ایران با اشخاص حقیقی و حقوقی وجود دارد.
🔹این گزارش حاکی است که دشمنان در این فرآیند پس از شناسایی قراردادهای تجاری ایران با اشخاص حقیقی و حقوقی، با استفاده از ابزارهای تشویقی و تنبیهی مالی مشتریان بنگاه های ایرانی، فرصت های توسعه اقتصادی ایران را تصرف می کنند و آن را در اختیار بنگاه های آسیای بویژه عربستانی یا اماراتی قرار می دهند.
🔹شناسایی مشتریان خارجی خارجی بنگاه های تولیدی ایرانی و ارتباط با آنها برای صرفنظر از ادامه معامله با طرف ایرانی
🔹بر پایه گزارش وزارت اموراقتصادی و دارایی، دشمنان با خرید برخی بنگاه های ایرانی و تبدیل فرآیند تولید آن به مونتاژ کالاهای خارجی و برنامه ریزی برای جایگزینی کالاهای نامرغوب واسطه ای در فرآیند تولید، وجاهت کالاهای ایرانی را تخریب می کنند./ ايرنا


👇👇👇

پ ن

چه موقع و کدام تولید ایرانی در بازار رقابتی و با کیفیت قابل رقابت در بازارهای جهانی تولید میشده که الان کسی بیاید و شرکتها را بخرد و تولیدات آنها را بی کیفیت بکند؟

دوما این شرکتها از چه نوعی هستند؟
عمده شرکتهای تولیدی بزرگ تولیدی که در جمهوری اسلامی دولتی بودند، و برخی هم در جریان خصوصی سازی خصولتی شدند، و در چند سال اخیر هم که عمده اینها با ورشکستگی و زیان دهی مواجه شده اند .
حالا چه کسی این شرکتها را به آن کسان که معلوم نیست دقیقا چه کسانی هستند و کجا هستند، میفروشد که بتواند در سیستم مدیریتی آنها اعمال نفوذ بکند ؟

شرکتهای خصوصی هم آنها که نسبتا بزرگ هستند اکثرا از طریق رانت به اشخاص خودی تعلق دارند و بقیه که خصوصی هستند، عمدتا شرکتهای ضعیف و کوچکی هستند و اگر سوددهی داشته باشند - که در این شرایط تقریبا غیرممکن است - چرا حاضر به واگذاری ان میشوند ؟

طبیعی است که این ادعا خنده دار هست .

اما اینکه اقدامات مخرب بر علیه اقتصاد ایران در خارج انجام میشود، محصول اعمال تحریمها هست . چطور در طول سالها تحریم ادعا میشد این تحریمها نعمت هستند، و موجب پیشرفت شده اند، و از اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصاد بسته و وایزوله داخلی صحبت میشد، و تابحال که دود این تحریمها در چشم مردم میرفت و حکومت منافع خود را کسب میکرد، حرفی نبود؛ حالا که تحریمها منافع حکومت را هم تحت تاثیر قرار داده است، این ناله ها آشکار میشود ؟
مگر تحریمها بی اثر نبود ؟
مگر نعمت خدا نبود ؟
مگر قطعنامه های سازمان ملل کاغذ پاره نبود؟

چطور شده ناله های شما الان بلند میشود و سالها ناله مردم را نمی شنیدید؟
وقتی کشوری چهل سال آماج نامدیریتی و غارت منابع و مورد تهاجم مافیای آب قرار بگیره طبیعی است که به وضعیت بحران می رسد.

سالهاست که کارشناسان هشدار میدهند از جنگ آب می گویند، ولی کو گوش شنوا؟
من با پاهایم رای می دهم! این پیام واضح است؟
✍️ دکتر مجتبی لشکربلوکی

زمان آن رسیده است که با این حقیقت عریان روبرو شویم؛ اگر تا دیروز ما با پدیده «مهاجرت نخبگان» روبرو بودیم اکنون با پدیده «مهاجرت فراگیر» مواجهیم. پدیده ای به مراتب عمیق تر، وسیع تر و دردناک تر! عادی و نخبه، قشر مرفه و متوسط، تحصیل کرده و در حال تحصیل، به فکر رفتن هستند. چرا ترجیح می دهند به کشوری دیگر بروند و از صفر شروع بکنند؟ چرا دانشجویان کارشناسی هم و غم شان گرفتن پذیرش از دانشگاه های خارجی و رفتن است؟ چرا مهاجرت رخ می دهد؟ زمانی در تاریخ سیاسی مساله مهاجرت را تعبیر کرده اند به رای دادن با پا! یعنی کسانی که حرفشان را پای صندوق های رای نمی زنند بلکه می گذارند و می روند. از مهم ترین دلایل مهاجرت می توان به دو مساله اشاره کرده و آنها را در دو کلمه ساده، بسیار پیش پا افتاده اما عمیق و بسیار دردناک خلاصه کرد: امید و امنیت

امید تعریف ساده اش می شود: برداشت مثبت نسبت به تغییر ملموس در آینده.
فردی که برای مدتی را در چین زندگی کرده، می گفت در بسیاری از نقاط چین زندگی به مراتب بدتری از ما دارند. حتی او از برخی محلات شهری دیدار کرده بود که توصیفش واقعا تکان دهنده بود. به مراتب زندگی ما در مقابل آنان بهتر بود. اما می گفت یک نکته مهم در همان محلات با سطح زندگی بسیار پست و گاه مشمئزکننده وجود داشت: امید. چرا؟ چون نشانه های روشن تغییر را دیده بودند؟ چگونه؟ محله های کناری یا شهرهای دیگر را دیده بودند که یکی پس از دیگری بازسازی می شوند و سطح زندگی شان بهبود پیدا می کند.
افراد یک کشور باید نشانه های امید را درک کنند. بخوانید نوید بهتر شدن، نه همین الان بلکه تغییرات ملموس در آینده. اما وقتی تحصیل کردگان، ثروتمندان و کارآفرینان همه در این سفارت خانه و آن سفارت خانه به فکر اقامت و تابعیت هستند این یعنی من آینده را روشن نمی بینم. بنابراین نه تظاهرات می کنم. نه انتخابات را تحریم می کنم و نه خیابان ها را شلوغ می کنم. فقط با پاهایم رای می دهم یعنی از این مملکت می روم!
پیش خودش می گوید: می دانم که باید در کشور دیگر از صفر شروع کنم. می دانم که اخلاقا درست نیست که پولی که در این سرزمین کسب کرده ام را در کشور دیگری سرمایه گذاری کنم و می دانم که در این کشور تحصیل کرده ام و به این سرزمین مدیونم اما ظاهرا چاره ای نمانده است.

امنیت را نیز اینگونه تعریف می کنم: برداشت مثبت نسبت به با ثباتی وضعیت و قابل پیش بینی بودن متغیرهای کلیدی.
وقتی شهروندان یک سرزمین در جمع های خانوادگی خود راجع به جنگ گفتگو می کنند، وقتی در یک کشور برای بسیاری از کالاها باید تا ظهر صبر کنی که قیمت بر اساس دلار در بیاید می توان از اطمینان و برنامه ریزی بلندمدت صحبت کرد؟ آیا در آن کشور صحبت از فرزندآوری و سرمایه گذاری حرف معقولی است؟
بسیاری از کسانی که می روند فقط یک دلیل ساده دارند: آرامش روانی ندارم. چرا مانند شهروندان دیگر کشورها، نباید تصویر مشخصی از ده، بیست و سی ساله زندگی شخصی و اوضاع کشور خودم داشته باشم؟ به همین خاطر است که عده ای ترجیح می دهند فرزندان خود را در خاک دیگری به دنیا بیاورند. چون به فردای این خاک مطمئن نیستند. سوال آنان این است که چرا باید میان این همه کشور، فقط کشور ما اینچنین همواره زیر سایه جنگ و زیر بار تحریم ها باشد؟

مدیران ارشد کشور ممکن است به تظاهرات، اعتصابات و اغتشاشات حساس باشند و باید هم باشند برای آن شورای امنیت استان و شورای امنیت ملی را تشکیل می دهند و تدبیر می کنند. اما بهتر است برای این مهاجرت فراگیر (پدیده ای بسیار وسیع تر و وخیم تر از مهاجرت نخبگان) نیز تشکیل جلسه دهند و تدبیر کنند. برای آغاز، شاید یکی از اولین راهکارها استفاده از «تست امید» باشد: قبل از هر جهت گیری، هر سیاست گذاری، هر سخنرانی از خود بپرسند حاصل این تصمیم/سیاست/سخنرانی من، افزایش امید و امنیت است یا منجر به تخریب سرمایه اجتماعی (امید + امنیت) می شود؟

همین سیاست ها، تصمیم گیری ها و سخنرانی های ساده ماست که به جامعه امنیت و امید تزریق می کند! همین سخنرانی و سیاست هاست که تعیین می کند نخبه باهوش بعدی در ایران به دنیا بیاید یا در استرالیا؟ همین سیاست ها و سخنرانی هاست که تعیین می کند میلیارد دلار بعدی در ایران سرمایه گذاری شود یا در گرجستان؟ همین سیاست ها و سخنرانی هاست که تعیین می کند دفتر بعدی شرکت های برتر جهانی در علی آباد ایران تاسیس شود یا حیدرآباد هندوستان.

هنوز دیر نشده است! ایران همچنان جذاب و دوست داشتنی است. بگذاریم برای ساختن این سرزمین دست ها بکار افتد و آستین ها بالا زده شود و نه اینکه «پاها» عزم رفتن کنند و هزاران سر (مغز) و میلیاردها سرمایه (ثروت) را با خود برای همیشه ببرند!

🆔 @iran_novin1

https://t.me/joinchat/G0ovVUbIE0a-mMvj8l7-dQ
[({🔥 @iran_novin1🔥})]

]🔥 ایران نوین 🔥[


« #مصلوبان_تیرهای_توهم »


محمد القحطانی به اتفاق چند نفر از مریدان خود، در سال ۱۴۰۰ هجری قمری به خانه کعبه یورش برد و آنجا را اشغال کرد. او گفت، من مهدی موعودم وظهور کرده‌ام!

عده‌ای سخن او را پذیرفتند چرا که موهایی مجعد و چشمانی نافذ و چهره‌ای شبیه به آنچه که از پیامبر اسلام روایت شده بود، داشت.
او باور کرده بود که مهدی موعود(عج) است.
کماندوهای عربستانی و پاکستانی او را با اولین شلیک‌های خودشان آبکش کردند در حالیکه از جلوی سربازان نمی گریخت.
نه به خاطر شجاعت یا از خود گذشتگی، بلکه به این دلیل که در توهم آسیب ناپذیری بود.



مردی جوان در آمریکا به بانکی دستبرد زد و با پول‌های دزدی به خانه‌اش رفت!
پلیسِ شگفت‌زده، چند ساعت بعد او را در حالیکه در خانه‌اش روی کاناپه لم داده بود دستگیر کرد. جالب اینجا بود که سارق می‌پرسید:
چطور مرا پیدا کردید؟
من که به صورتم آب لیمو مالیده بودم!

به او گفته بودند که مالیدن آب لیمو به صورت، دید دوربین‌های مدار بسته را کور می‌کند!
او این موضوع را باور کرده بود.



سید محمدِ مجاهد از عراق به قزوین آمد و بر علیه روسها اعلام جهاد کرد.
عباس میرزا شاهزاده دلاور قاجار با دو مشکل اساسی روبرو بود؛
۱-استنکاف از جهاد، که حکم آن برای مردم عوام، کفر و ارتداد بود.
۲-نداشتن سلاح و مهمات و نیروی کارآزموده که از قبل نتیجه جنگ را مشخص کرده بود.
آب دهان سید محمد مجاهد در حوض مسجد قزوین ریخته بود و عوام کالانعام آن آب را برای تیمن و تبرک به خانه می‌بردند.
سید محمد مجاهد قویاً به پیروزی اسلام بر کفر ایمان داشت.
جنگ در گرفت و در نتیجهٔ آن، سرزمینی حاصلخیز، به وسعت نصف اسپانیا از خاک ایران منفک و ملت ایران به صورتی باورنکردنی تحقیر شد.
سید محمد، به پیروزی اسلام بر کفر باور داشت!


چند روز پیش (یکشنبه چهارم شهریور) شبکه مستند سیمای جمهوری اسلامی، جوانکی بیست و چند ساله را به عنوان استراتژیست روی سن آورد.
او در حالیکه یقه پیراهنش را سفت بسته بود و آستین‌هایش را تا کف دست پایین کشیده بود و قنوت‌وار حرف می‌زد گفت:
موشک حوت ما به سمت ناو هواپیمابر اینتر پرایز شلیک می‌شود!
لحظاتی بعد حفره‌ای در عرشه ناو ایجاد و سیصد نفر تفنگدار آمریکایی کشته می‌شوند و حدود ۳۰ فروند هواپیما هم نابود می‌شود!
بعد عینکش را جابجا کرد و لبخندی زد و گفت:
تمام!
ما هم پذیرفتیم و چاشنی کار ایشان هم یک انیمیشن کوتاه بود که در آن چند قایق تندرو با آر پی جی به طرف ناو هواپیمابر حمله می‌کردند و ناو هم در حال سوختن بود.
دختر دوازده ساله من (کلاس هفتم) از من پرسید؛
بابا این آقا شوخی می‌کند؟ گفتم:
شوخی می‌کند ولی نتیجه جوک او بیشتر گریه‌آور است تا خنده دار!



طولانی شد، ببخشایید.
می‌خواستم بگویم؛
هیچ عامل یا عنصر یا نهادی نیست که به اندازه اعتقاد و باور ضدِ تفکر باشد.

اعتقاد به معنای گره بستن است.
وقتی گره، به اشتباه، و کور و محکم شد، گشودنش شاید فقط توسط مرگ امکان‌پذیر است و بس...

اعتقاد و باور برای ماندن و راندن به تأیید و تشویق نیازمند است و بدا به حال ملتی که اعتقاد و توهمات یک گروه، توسط انبوهی از ریاکاران و چاپلوسان تایید و تشویق شود...

در همه جای دنیا افراد متوهم و متصلب وجود دارند.
اما تفاوت میان مثلاً اتریش و افغانستان آن است که متوهمین در اتریش به مراکز روان درمانی می‌روند و ملت برای آنها دل می‌سوزانند و در افغانستان (و شبه افعانستان‌ها) ممکن است پیش‌نماز و مفتی و شیخ الاسلام شوند و یک ملت را با حکم و فتوایی از سر اعتقاد، صدها سال به عقب برگردانند.

دکتر بهروز صادقی-شهریور ۹۷



*-متن با کمی ویراستاری منتشر شد

🆔👉 @iran_novin1