This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺🌹رقص هنرمندانه و ماهرانه دو كودك در روزهاي نوروز
با جوجه های نشسته بر آشیانه چه می کنی؟
🆔👉 @iran_novin1
با جوجه های نشسته بر آشیانه چه می کنی؟
🆔👉 @iran_novin1
با این حساب روز سیزده بود معلوم خواهد شد که شیعه واقعی نداریم .
چون روز 13بدر همه تفریح خواهند رفت .
حتی سازنده خود این طرح رو میشه در جایی از اطراف شهرشان پیدا کرد .
🆔👉 @iran_novin1
چون روز 13بدر همه تفریح خواهند رفت .
حتی سازنده خود این طرح رو میشه در جایی از اطراف شهرشان پیدا کرد .
🆔👉 @iran_novin1
#پرسش :
چم ( معنی )مجوس در زبان عربی چیست؟
🆔👉 @iran_novin1
#پاسخ :
واژه ی"مجوس" معرب ( عربی شده ) واژه « مگوس » است که ،
جمع واژه ی « مگه » به چم دانا در اوستا می باشد.
واژه ی موبدان نیز از واژه « مگوپتان » گرفته شده است.
از آنجا که واک ( حرف ) « گ » در گویش عربی وجود نداشته است ،
این واک در واژگان پارسی به ریخت ( شکل ) « ج » درآمده است.
مانند واژگان نرگس و گرگان که در گویش پارسی ؛
به نرجس و جرجان تبدیل شده است.
بنابر این واژه ی "مگوش" نیز به " مجوس " تبدیل شده ،
و در سوره ای از قرآن نیز به این واژه در جایگاه یک دین ،
و پیروان آن اشاره شده که درآن روزگار پیروان دین زرتشت ،
را از کافران جدا دانسته است.
🆔👉 @iran_novin1
چم ( معنی )مجوس در زبان عربی چیست؟
🆔👉 @iran_novin1
#پاسخ :
واژه ی"مجوس" معرب ( عربی شده ) واژه « مگوس » است که ،
جمع واژه ی « مگه » به چم دانا در اوستا می باشد.
واژه ی موبدان نیز از واژه « مگوپتان » گرفته شده است.
از آنجا که واک ( حرف ) « گ » در گویش عربی وجود نداشته است ،
این واک در واژگان پارسی به ریخت ( شکل ) « ج » درآمده است.
مانند واژگان نرگس و گرگان که در گویش پارسی ؛
به نرجس و جرجان تبدیل شده است.
بنابر این واژه ی "مگوش" نیز به " مجوس " تبدیل شده ،
و در سوره ای از قرآن نیز به این واژه در جایگاه یک دین ،
و پیروان آن اشاره شده که درآن روزگار پیروان دین زرتشت ،
را از کافران جدا دانسته است.
🆔👉 @iran_novin1
چرا پیامرسانهای داخلی نه؟!
همگی خوب میدانیم که بخش اعظمی از سیاست، با کاشتن یک فکر در ضمیر ناهشیار جلو میرود. یعنی قبل از پیادهسازی یک عمل در ابتدا تخم شایعهی آن را در میان عوام میپراکنند و سپس از بازخوردهایی که گرفته میشود، تصمیم به انجام کاری میگیرند. به عنوان مثال از چند وقت پیش مدیر پیامرسان سروش را در تلوزیون نشان میدهند و این فرد از قابلیتهای اپلیکیشن خود صحبت میکند. بعد از مدتی شایعهی دستگیری مدیر پیامرسان سروش منتشر میشود و علت آن را خودداری این فرد از افشای اطلاعات بیان میکنند و این یعنی ما در آغوش این عزیز بسیار امنیت داریم و اطلاعاتمان لو نمیرود!
همین الان در همین فاصلهی کوتاه من بذر یک فکر را تنها با تکرار چندبارهی یک کلمه در ذهن شما کاشتم! پیامرسان سروش! این یعنی وقتی تلگرام فیلتر شد، فرصت انتخاب را از شما گرفتهایم و شما وقتی در حالت چهکنم چهکنم به سر میبرید اولین پاسخی که ذهنتان به شما میدهد همین کلمه است : پیامرسان سروش! حالا دقت کنید که وقتی که من فرصت فکر کردن را از شما بگیرم و گزینهی جایگزین را هم از قبل در ذهن شما کاشته باشم، دیگر چه امنیت و حق انتخابی برای شما قائل شدهام؟ آفرین سیاست همینقدر کثیف است چه برسد به اینکه بخواهد پیامرسان داخلیاش را به شما قالب کند!
🆔👉 @iran_novin1
همگی خوب میدانیم که بخش اعظمی از سیاست، با کاشتن یک فکر در ضمیر ناهشیار جلو میرود. یعنی قبل از پیادهسازی یک عمل در ابتدا تخم شایعهی آن را در میان عوام میپراکنند و سپس از بازخوردهایی که گرفته میشود، تصمیم به انجام کاری میگیرند. به عنوان مثال از چند وقت پیش مدیر پیامرسان سروش را در تلوزیون نشان میدهند و این فرد از قابلیتهای اپلیکیشن خود صحبت میکند. بعد از مدتی شایعهی دستگیری مدیر پیامرسان سروش منتشر میشود و علت آن را خودداری این فرد از افشای اطلاعات بیان میکنند و این یعنی ما در آغوش این عزیز بسیار امنیت داریم و اطلاعاتمان لو نمیرود!
همین الان در همین فاصلهی کوتاه من بذر یک فکر را تنها با تکرار چندبارهی یک کلمه در ذهن شما کاشتم! پیامرسان سروش! این یعنی وقتی تلگرام فیلتر شد، فرصت انتخاب را از شما گرفتهایم و شما وقتی در حالت چهکنم چهکنم به سر میبرید اولین پاسخی که ذهنتان به شما میدهد همین کلمه است : پیامرسان سروش! حالا دقت کنید که وقتی که من فرصت فکر کردن را از شما بگیرم و گزینهی جایگزین را هم از قبل در ذهن شما کاشته باشم، دیگر چه امنیت و حق انتخابی برای شما قائل شدهام؟ آفرین سیاست همینقدر کثیف است چه برسد به اینکه بخواهد پیامرسان داخلیاش را به شما قالب کند!
🆔👉 @iran_novin1
حلقوم ها را میتوان برید اما فریادها را هرگز... #مرتضی_آوینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📣 آمریکا نیروهای ویژه بیشتری را در شهر منبج سوریه مستقر کرد.
احتمالا جهت منصرف کردن ترکیه از تجاوز به آن شهر این انتقال نیرو انجام میگیرد .
احتمالا جهت منصرف کردن ترکیه از تجاوز به آن شهر این انتقال نیرو انجام میگیرد .
#گویش_ویژه_ی_مزدیسنان
🆔👉 @iran_novin1
گویش ویژه ی زرتشتیان ایران ، دری زرتشتی یا گورونی نام دارد.
پیشینه ی این گویش به پارسی میانه در روزگار اشکانیان می رسد.
پژوهش های انجام شده به وسیله زبان شناسان حکایت از ، دگرگونی این زبان در گذر تاریخ دارد.
از آن جا که گویش پیوسته به سوی ساده تر شدن پیش خواهد رفت ، این گویش نیز که برگرفته از پارسی میانه است اندک اندک ، به ریخت ( شکل ) ساده تری درآمده و با لهجه هایی گوناگون ، به یادگار مانده است.
واج های کنونی و ساختار دستوری گویش زرتشتی ، ساده شدن آن را آشکار می کند.
چنان که دبیره ی پهلوی ساسانی ساده تر از دبیره پهلوی اشکانی ،
و گویش زرتشتی ساده تر از پهلوی ساسانی است.
گویش زرتشتی دارای دو گویش بنیادی ؛ #یزدی و #کرمانی است.
هریک ازاین دو گویش به لهجه هایی بخش بندی می شوند ، و هر یک از این لهجه ها نشان دهنده ی تیره ( خاندان ) ویژه ای ، از بخش جغرافیایی گوناگون است.
و نشان می دهد که زرتشتیان پیش از این که به بخش مرکزی ایران ، ( یزد و کرمان ) کوچ کرده و پناهنده شده اند،
در شهرهای دیگر با لهجه هایی گوناگون گویش می کرده اند.
گویش کنونی مزدیسنان به لهجه های ؛
#خراسانی ، #شیرازی ، #اسپهانی و دیگر شهرها نزدیک است.
لهجه هایی گوناگون درگویش زرتشتیان #یزد:
#محلتی
#خرمشاهی
#کوچه_بیوکی
#اهرستانی
#کهنویی
#نرسی_آبادی
#خیر_آبادی
#رحمت_آبادی
#مریم_آبادی
#شریف_آبادی
#نصرت_آبادی
شوربختانه امروزه گویش زرتشتی یا گورونی کم کم به فراموشی می رود و بسیاری از مزدیسنان به ویژه زرتشتیان شهرهای بزرگ چون #تهران ، #کرمان و...
پایداری این میراث مینوی ارزشمند را پشتیبانی نمی کنند.
گزینش و نگارش از موبد گران مایه : دکترکورش نیکنام
🆔👉 @iran_novin1
🆔👉 @iran_novin1
گویش ویژه ی زرتشتیان ایران ، دری زرتشتی یا گورونی نام دارد.
پیشینه ی این گویش به پارسی میانه در روزگار اشکانیان می رسد.
پژوهش های انجام شده به وسیله زبان شناسان حکایت از ، دگرگونی این زبان در گذر تاریخ دارد.
از آن جا که گویش پیوسته به سوی ساده تر شدن پیش خواهد رفت ، این گویش نیز که برگرفته از پارسی میانه است اندک اندک ، به ریخت ( شکل ) ساده تری درآمده و با لهجه هایی گوناگون ، به یادگار مانده است.
واج های کنونی و ساختار دستوری گویش زرتشتی ، ساده شدن آن را آشکار می کند.
چنان که دبیره ی پهلوی ساسانی ساده تر از دبیره پهلوی اشکانی ،
و گویش زرتشتی ساده تر از پهلوی ساسانی است.
گویش زرتشتی دارای دو گویش بنیادی ؛ #یزدی و #کرمانی است.
هریک ازاین دو گویش به لهجه هایی بخش بندی می شوند ، و هر یک از این لهجه ها نشان دهنده ی تیره ( خاندان ) ویژه ای ، از بخش جغرافیایی گوناگون است.
و نشان می دهد که زرتشتیان پیش از این که به بخش مرکزی ایران ، ( یزد و کرمان ) کوچ کرده و پناهنده شده اند،
در شهرهای دیگر با لهجه هایی گوناگون گویش می کرده اند.
گویش کنونی مزدیسنان به لهجه های ؛
#خراسانی ، #شیرازی ، #اسپهانی و دیگر شهرها نزدیک است.
لهجه هایی گوناگون درگویش زرتشتیان #یزد:
#محلتی
#خرمشاهی
#کوچه_بیوکی
#اهرستانی
#کهنویی
#نرسی_آبادی
#خیر_آبادی
#رحمت_آبادی
#مریم_آبادی
#شریف_آبادی
#نصرت_آبادی
شوربختانه امروزه گویش زرتشتی یا گورونی کم کم به فراموشی می رود و بسیاری از مزدیسنان به ویژه زرتشتیان شهرهای بزرگ چون #تهران ، #کرمان و...
پایداری این میراث مینوی ارزشمند را پشتیبانی نمی کنند.
گزینش و نگارش از موبد گران مایه : دکترکورش نیکنام
🆔👉 @iran_novin1
#خود_زنی_ملی ...
اخیرا از صدا و سيماى جمهورى اسلامی و شبکه " #افق "، مستندی تاریخی/جغرافیایی از منطقه « #نهاوند » پخش شد. مستندی با ایرادات مشهود.
و تلخترین بخش از این مستندِ انجایی است که به تپه تاریخی نهاوند اختصاص دارد . تپهای که در سال ۲۱ هجری، جنگ میان لشگر متجاوز اعراب و سپاه ساسانی در آنجا روی داد.
« #جنگ_نهاوند »، دومین جنگ بزرگ اعراب و ایرانیان پس از « #جنگ_قادسیه » بود.
اعراب، پیروزی در این جنگ را « #فتح_الفتوح » مینامند.
چرا که پس از آن، تمام شهرهای ایران در مقابل لشگر متجاوزین، بیپناه ماند و به زودی کل ایران، زیر سُمِّ اسبانِ تازی، لگدمال گردید.
از این زمان بود که در هر شهر، گردنِ مَردان و سربازانِ ایرانی به زیر تیغ رفته، دختران ایرانی اسیر و در بازار بردهفروشان به فروش رسیدند، به پسران نوجوان تجاوز شد و زنهای شوهردار از دامانِ خانواده دزدیده شده و میان سران عرب، تقسیم گردیدند.
اتفاقی که امروز پس از گذشت چهارده قرن بار دیگر تکرار شد و اعرابِ داعشی همان بلا را بر سر زن و فرزندان اقوام عراقي ( خصوصا ایزدی های ایرانی اصیل ) تکرار کردند.
در جنگ نهاوند، بسیاری از سرداران و سربازانِ دلیر ایرانی، کشته شدند.
امروزه از آرامگاه هیچیک از این شهیدانِ مدافعِ وطن، نشانی در دست نیست. اما طی رویدادی عجیب، مقبره یکی از فرماندهان عرب به نام " #نعمان_بن_مقرن " -که توسط " #پیروزان " سردار رشید ایرانی، به درک واصل گردید و در پنج کیلومتری شمالغربی شهر، دفن شد- امروزه با عنوانِ " #آرامگاه_بابا_پیر "، به زیارتگاه هموطنانِ ناآگاهِ ما، تبدیل شده است!
عجیبتر آنکه در گوشهای از آن مستندِ فوقالذکر، از مقبره نعمان گزارشی تهیه شده و فرماندهی فاتحِ نهاوند؛ با عنوان دلاور اسلام، ستوده شده است! راویِ مستند، با هیجانی توام با افتخار میگوید:
«اینجا محلی است که، سپاهیانِ سردرگمِ ساسانی، شکست خوردند و سپاهِ مسلمین، به "فتح الفتوح" دست یافت.»!!!
در هیچکجای زمین، ملتی را نخواهید یافت که چنین احمقانه، متجاوزین و قاتلان سرزمین خود را تقدیس کند.
آیا ما مشغولِ یک خودزنی ملی/فرهنگی هستیم؟
یا این وقایع، به دلیل فقدان شعور و خِرَد به وقوع میپیوندد؟
چه زیبا سرودند حضرت فردوسی:
به یزدان اگر ما خِرَد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
متاسفانه هیچ یک از اقوام ایرانی نسبت به این توهین برنامه صدا و سیما به همه ایرانیان ، هیچ اعتراضی نکردند. در حالی که این اهانت گریبان همه اقوام ایرانی را میگیرد .
اخیرا از صدا و سيماى جمهورى اسلامی و شبکه " #افق "، مستندی تاریخی/جغرافیایی از منطقه « #نهاوند » پخش شد. مستندی با ایرادات مشهود.
و تلخترین بخش از این مستندِ انجایی است که به تپه تاریخی نهاوند اختصاص دارد . تپهای که در سال ۲۱ هجری، جنگ میان لشگر متجاوز اعراب و سپاه ساسانی در آنجا روی داد.
« #جنگ_نهاوند »، دومین جنگ بزرگ اعراب و ایرانیان پس از « #جنگ_قادسیه » بود.
اعراب، پیروزی در این جنگ را « #فتح_الفتوح » مینامند.
چرا که پس از آن، تمام شهرهای ایران در مقابل لشگر متجاوزین، بیپناه ماند و به زودی کل ایران، زیر سُمِّ اسبانِ تازی، لگدمال گردید.
از این زمان بود که در هر شهر، گردنِ مَردان و سربازانِ ایرانی به زیر تیغ رفته، دختران ایرانی اسیر و در بازار بردهفروشان به فروش رسیدند، به پسران نوجوان تجاوز شد و زنهای شوهردار از دامانِ خانواده دزدیده شده و میان سران عرب، تقسیم گردیدند.
اتفاقی که امروز پس از گذشت چهارده قرن بار دیگر تکرار شد و اعرابِ داعشی همان بلا را بر سر زن و فرزندان اقوام عراقي ( خصوصا ایزدی های ایرانی اصیل ) تکرار کردند.
در جنگ نهاوند، بسیاری از سرداران و سربازانِ دلیر ایرانی، کشته شدند.
امروزه از آرامگاه هیچیک از این شهیدانِ مدافعِ وطن، نشانی در دست نیست. اما طی رویدادی عجیب، مقبره یکی از فرماندهان عرب به نام " #نعمان_بن_مقرن " -که توسط " #پیروزان " سردار رشید ایرانی، به درک واصل گردید و در پنج کیلومتری شمالغربی شهر، دفن شد- امروزه با عنوانِ " #آرامگاه_بابا_پیر "، به زیارتگاه هموطنانِ ناآگاهِ ما، تبدیل شده است!
عجیبتر آنکه در گوشهای از آن مستندِ فوقالذکر، از مقبره نعمان گزارشی تهیه شده و فرماندهی فاتحِ نهاوند؛ با عنوان دلاور اسلام، ستوده شده است! راویِ مستند، با هیجانی توام با افتخار میگوید:
«اینجا محلی است که، سپاهیانِ سردرگمِ ساسانی، شکست خوردند و سپاهِ مسلمین، به "فتح الفتوح" دست یافت.»!!!
در هیچکجای زمین، ملتی را نخواهید یافت که چنین احمقانه، متجاوزین و قاتلان سرزمین خود را تقدیس کند.
آیا ما مشغولِ یک خودزنی ملی/فرهنگی هستیم؟
یا این وقایع، به دلیل فقدان شعور و خِرَد به وقوع میپیوندد؟
چه زیبا سرودند حضرت فردوسی:
به یزدان اگر ما خِرَد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
متاسفانه هیچ یک از اقوام ایرانی نسبت به این توهین برنامه صدا و سیما به همه ایرانیان ، هیچ اعتراضی نکردند. در حالی که این اهانت گریبان همه اقوام ایرانی را میگیرد .
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#یک_مرز_چیست ؟
☆6
3- از اينجا به وجه سوم مرز ميرسيم:
« #عدم_تجانس » و حضور فراگير و دائمي مرزها يا به عبارت ديگر اين واقعيت که « #انطباق » مرزهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بر روي هم (چيزي که ملت-دولتها يا برخي از آنها کموبيش به آن رسيدهاند) اکنون در حال فروپاشي است.
نتيجه آنکه برخي مرزها ديگر اصلا در نقاط مرزي جغرافيايي-سياسي-اداري قرار ندارند. در حقيقت مرزها جاي ديگرياند، هر جا که نظارتهاي گزينشي هست، مثلا #بازرسیهاي_امنيتي_و_سلامتي (بازرسيهاي سلامتي بخشي از آن چيزي است که ميشل فوکو زيست-قدرت ناميد).
متمرکزشدنِ همهی اين کارکردها (مثلا #نظارت_کامل_بر_کالاها_و_آدمها، بگذريم از نظارت بر #ميکربها و #ويروسها، #تفکيک_قوهی_مجريه_و_قلمرو_فرهنگ، و غيره) در نقطهاي واحد (در امتداد خطي واحد که همزمان تصفيه شده و در عين حال متراکم و تيره و تار است)، گرايشي مسلط در دورهاي خاص بود، دورهی استقرار ملت-دولت (دورهاي که ملت-دولت بهراستي در قالبي نزديک به صورت مثالي يا آرمانياش هستي داشت)، اما نه ضرورتي تاريخي و برگشت ناپذير.
از مدتها پيش، اين شکل از مرز به عينه جاي خود را به مرزهاي جديدي داده که همهجا هستند.
آنچه بر آن تأکيد داشتم (چهبسا توضيح واضحات باشد) اين است که در پيچيدگي تاريخي مفهوم مرز (که اينک دوباره چون اشکال جديدي از مرز به وجود آمده)، مسألهی « #نهاد » وجود دارد.
مرز خود به عنوان يک نهاد اهميت دارد و نيز شيوههايي که طي آن مرزها ميتوانند نهادينه شوند؛ همچنين مرز به عنوان شرط امکان تعداد زيادي نهاد ديگر. دقيقا به همين دليل بود که مرز به صورت خيالي به شيوهاي ساده و سادهانگارانه تعريف شد و چنانکه درآغاز بحث مطرح کردم اين سادگي تحميل شد، به اين معنا که دولت آن را تحميل کرد. اما پيامد آن اين بوده که هر جا مرزهايي وجود داشت و درونشان شرايط يک دموکراسي نيمبند برقرار ميشد، خود مرزها همواره نهادهايي کاملا ضددموکراتيک بودند که دست هر نوع معامله يا عمل سياسي از آنها کوتاه است. «شهروندان» برهههاي زماني مختلفي آنجا ساکن شدهاند فقط با هدف نابودي همديگر…
#مرزها_شرط_ضد_دموکراتيک
آن دموکراسي ناقص و محدودي بودهاند که برخي ملت-دولتها در دورهاي خاص از آن بهره بردهاند، درگيريهاي داخليشان را مديريت کردهاند (گاهي اين درگيريها را به بيرون از مرزهايشان هم صادر کردهاند، اما اين قضيه بيشتر فرآيندي است که در گرو يک خط مرزي است). به همين دليل به نظرم نياز داريم به يک « #دموکراسي_راديکال ».
به محض آنکه مرزها بار ديگر متکثر و متمايز شوند، يعني به محض آنکه مرزها شروع کنند به ساخت شبکهاي گسترده بر روي فضاي اجتماعي جديد و ديگر به کار جداکردن بيرون از درون نيايند، آنگاه دو گزينه بيش نداريم:
تشديد اقتدارگرايانه و در حقيقت خشونتبار همهی اَشکال تبعيض نژادي و راديکاليسم دموکراتيک که هدفش تخريب نهاد مرز است.
با اينحال در بحثي که پيش کشيدم، ترديد دارم بتوان چنين دموکراسي راديکالي را که الزاما بينالمللي يا دقيقتر فراملي است با دغدغهی « #جهاني_بيمرز» به معناي سياسي و حقوقي کلمه شناسايي کرد.
چنين «جهاني» با اين خطر روبرو است که بدل به ميداني براي سلطهی نامحدود مراکز خصوصي قدرت شود که سرمايه، ارتباطات و چهبسا تسليحات را انحصاري ميکند.
ولي مسأله اين است که چه نظارت دموکراتيکي بايد بر آنهايي اعمال شود که مرزها را کنترل ميکنند یعنی به عبارت ديگر، بر خود دولتها و نهادهاي فراملي. اين امر کاملا بستگي دارد به اينکه آيا ساکنين طرفين مرز بالاخره منافع و زباني مشترک (يعني آرمانهاي مشترک) مييابند يا نه. اما به اين مسأله هم بستگي دارد که در اين مکانهاي غيرقابل سکونت، در اين مرزهاي متفاوت، چه کساني به هم خواهند رسيد. اکنون براي اين به هم رسيدن اغلب اوقات به مترجمان و ميانجيگران نياز است. به نظرم آنها که مدافع حق پناهندگياند، دقيقا در زمرهی همان ميانجيگرانند، هرقدر هم تجربهی کنوني آنها دلسردکننده باشد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#یک_مرز_چیست ؟
☆6
3- از اينجا به وجه سوم مرز ميرسيم:
« #عدم_تجانس » و حضور فراگير و دائمي مرزها يا به عبارت ديگر اين واقعيت که « #انطباق » مرزهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بر روي هم (چيزي که ملت-دولتها يا برخي از آنها کموبيش به آن رسيدهاند) اکنون در حال فروپاشي است.
نتيجه آنکه برخي مرزها ديگر اصلا در نقاط مرزي جغرافيايي-سياسي-اداري قرار ندارند. در حقيقت مرزها جاي ديگرياند، هر جا که نظارتهاي گزينشي هست، مثلا #بازرسیهاي_امنيتي_و_سلامتي (بازرسيهاي سلامتي بخشي از آن چيزي است که ميشل فوکو زيست-قدرت ناميد).
متمرکزشدنِ همهی اين کارکردها (مثلا #نظارت_کامل_بر_کالاها_و_آدمها، بگذريم از نظارت بر #ميکربها و #ويروسها، #تفکيک_قوهی_مجريه_و_قلمرو_فرهنگ، و غيره) در نقطهاي واحد (در امتداد خطي واحد که همزمان تصفيه شده و در عين حال متراکم و تيره و تار است)، گرايشي مسلط در دورهاي خاص بود، دورهی استقرار ملت-دولت (دورهاي که ملت-دولت بهراستي در قالبي نزديک به صورت مثالي يا آرمانياش هستي داشت)، اما نه ضرورتي تاريخي و برگشت ناپذير.
از مدتها پيش، اين شکل از مرز به عينه جاي خود را به مرزهاي جديدي داده که همهجا هستند.
آنچه بر آن تأکيد داشتم (چهبسا توضيح واضحات باشد) اين است که در پيچيدگي تاريخي مفهوم مرز (که اينک دوباره چون اشکال جديدي از مرز به وجود آمده)، مسألهی « #نهاد » وجود دارد.
مرز خود به عنوان يک نهاد اهميت دارد و نيز شيوههايي که طي آن مرزها ميتوانند نهادينه شوند؛ همچنين مرز به عنوان شرط امکان تعداد زيادي نهاد ديگر. دقيقا به همين دليل بود که مرز به صورت خيالي به شيوهاي ساده و سادهانگارانه تعريف شد و چنانکه درآغاز بحث مطرح کردم اين سادگي تحميل شد، به اين معنا که دولت آن را تحميل کرد. اما پيامد آن اين بوده که هر جا مرزهايي وجود داشت و درونشان شرايط يک دموکراسي نيمبند برقرار ميشد، خود مرزها همواره نهادهايي کاملا ضددموکراتيک بودند که دست هر نوع معامله يا عمل سياسي از آنها کوتاه است. «شهروندان» برهههاي زماني مختلفي آنجا ساکن شدهاند فقط با هدف نابودي همديگر…
#مرزها_شرط_ضد_دموکراتيک
آن دموکراسي ناقص و محدودي بودهاند که برخي ملت-دولتها در دورهاي خاص از آن بهره بردهاند، درگيريهاي داخليشان را مديريت کردهاند (گاهي اين درگيريها را به بيرون از مرزهايشان هم صادر کردهاند، اما اين قضيه بيشتر فرآيندي است که در گرو يک خط مرزي است). به همين دليل به نظرم نياز داريم به يک « #دموکراسي_راديکال ».
به محض آنکه مرزها بار ديگر متکثر و متمايز شوند، يعني به محض آنکه مرزها شروع کنند به ساخت شبکهاي گسترده بر روي فضاي اجتماعي جديد و ديگر به کار جداکردن بيرون از درون نيايند، آنگاه دو گزينه بيش نداريم:
تشديد اقتدارگرايانه و در حقيقت خشونتبار همهی اَشکال تبعيض نژادي و راديکاليسم دموکراتيک که هدفش تخريب نهاد مرز است.
با اينحال در بحثي که پيش کشيدم، ترديد دارم بتوان چنين دموکراسي راديکالي را که الزاما بينالمللي يا دقيقتر فراملي است با دغدغهی « #جهاني_بيمرز» به معناي سياسي و حقوقي کلمه شناسايي کرد.
چنين «جهاني» با اين خطر روبرو است که بدل به ميداني براي سلطهی نامحدود مراکز خصوصي قدرت شود که سرمايه، ارتباطات و چهبسا تسليحات را انحصاري ميکند.
ولي مسأله اين است که چه نظارت دموکراتيکي بايد بر آنهايي اعمال شود که مرزها را کنترل ميکنند یعنی به عبارت ديگر، بر خود دولتها و نهادهاي فراملي. اين امر کاملا بستگي دارد به اينکه آيا ساکنين طرفين مرز بالاخره منافع و زباني مشترک (يعني آرمانهاي مشترک) مييابند يا نه. اما به اين مسأله هم بستگي دارد که در اين مکانهاي غيرقابل سکونت، در اين مرزهاي متفاوت، چه کساني به هم خواهند رسيد. اکنون براي اين به هم رسيدن اغلب اوقات به مترجمان و ميانجيگران نياز است. به نظرم آنها که مدافع حق پناهندگياند، دقيقا در زمرهی همان ميانجيگرانند، هرقدر هم تجربهی کنوني آنها دلسردکننده باشد.
🆔👉 @iran_novin1
🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
[({🔥 @iran_novin1🔥})] ]🔥 ایران نوین 🔥[ #یک_مرز_چیست ؟ ☆6 3- از اينجا به وجه سوم مرز ميرسيم: « #عدم_تجانس » و حضور فراگير و دائمي مرزها يا به عبارت ديگر اين واقعيت که « #انطباق » مرزهاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بر روي هم (چيزي که ملت-دولتها…
توضیحات پی نوشت مربوط به مقاله :
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
✔️ #پيمان_توردسيلاس در 7 ژوئن 1494 در توردسيلاس اسپانيا به امضا رسيد و در ستوبال پرتغال رسميت يافت. اين پيمان سرزمينهايي را که به تازگي خارج از اروپا کشف شده بودند بين پرتغال و پادشاهي کاستيل (اسپانيا) تقسيم کرد. سرزمينهاي غربي به پرتغال و سرزمينهاي شرقي به کاستيل رسيدند. سمت ديگر جهان طي چند دهه با #پيمان_ساراگوسا تقسيم شد.
اين پيمان که در 22 آوريل 1529 به امضا رسيد نصفالنهار 180 درجه را به خط مرزي موجود در پيمان توردسيلاس اضافه کرد.
✔️ قانون اساسي آلمان در سال 1993 با هدف محدود کردن پذيرش پناهجويان تغيير کرد.
طبق اين تغييرات، با درخواست پناهندگي پناهجويان که از کشور امن ثالثي عبور کرده و خود را به آلمان رساندهاند، به عنوان پناهنده موافقت نشد. چون اين فرصت را داشتهاند که در کشور ديگر درخواست پناهندگي دهند.
✔️ « #نوار_رنگي» (colour bar) در آفريقاي جنوبي در دوران آپارتايد يک ساز و کار اجتماعي و حقوقي بود که در آن مردم از نژادهاي مختلف را از هم جدا ميکرد و بنابراين مردم با رنگهاي مختلف از حقوق و امتيازات برابري برخوردار نبودند. اين نوار موقعيت اجتماعي و کاري سياهها را از سفيدها جدا کرده و از اين طريق به سفيدپوستان در قياس با کارگران سياهپوست و هندي، دستمزد بسيار بالاتري پرداخت ميشد.
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
✔️ #پيمان_توردسيلاس در 7 ژوئن 1494 در توردسيلاس اسپانيا به امضا رسيد و در ستوبال پرتغال رسميت يافت. اين پيمان سرزمينهايي را که به تازگي خارج از اروپا کشف شده بودند بين پرتغال و پادشاهي کاستيل (اسپانيا) تقسيم کرد. سرزمينهاي غربي به پرتغال و سرزمينهاي شرقي به کاستيل رسيدند. سمت ديگر جهان طي چند دهه با #پيمان_ساراگوسا تقسيم شد.
اين پيمان که در 22 آوريل 1529 به امضا رسيد نصفالنهار 180 درجه را به خط مرزي موجود در پيمان توردسيلاس اضافه کرد.
✔️ قانون اساسي آلمان در سال 1993 با هدف محدود کردن پذيرش پناهجويان تغيير کرد.
طبق اين تغييرات، با درخواست پناهندگي پناهجويان که از کشور امن ثالثي عبور کرده و خود را به آلمان رساندهاند، به عنوان پناهنده موافقت نشد. چون اين فرصت را داشتهاند که در کشور ديگر درخواست پناهندگي دهند.
✔️ « #نوار_رنگي» (colour bar) در آفريقاي جنوبي در دوران آپارتايد يک ساز و کار اجتماعي و حقوقي بود که در آن مردم از نژادهاي مختلف را از هم جدا ميکرد و بنابراين مردم با رنگهاي مختلف از حقوق و امتيازات برابري برخوردار نبودند. اين نوار موقعيت اجتماعي و کاري سياهها را از سفيدها جدا کرده و از اين طريق به سفيدپوستان در قياس با کارگران سياهپوست و هندي، دستمزد بسيار بالاتري پرداخت ميشد.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#هنری_دیوید_ثورو
☆4
جای مناسبی که ماساچوست برای آزادترین اذهان و روشنترین قلوب خود مهیّا کرده است، همانا زندانهای ماساچوست است، چرا که آزادمردانی از این دست، با اصولی که برای خویش تعیین کرده و بدان پایبند مانده اند، خود را از حلقه خودی های ماساچوست بیرون رانده اند.
در چنین جایی است، در زندان، جایی مجزا و شرافتمندانه و تنها جایی در یک نظام برده دار که در خور آزادمردان باشد، که اسیر مکزیکی و برده فراری و سرخپوست به اجبار، زبان به محکوم کردن نژاد خود باز میکنند.
اگر هستند آنهایی که فکر میکنند که در زندان ندای این افراد دیگر گوش نظام را نخواهد آزرد، که در زندان نفوذ آنها رو به افول خواهد گذاشت، که در چهاردیواری زندان از دشمنی با نظام دست برخواهند داشت، نمیدانند که حق تا چه میزان از باطل نیرومندتر است، و تا چه اندازه کسی که اندکی حتی بی عدالتی را در پوست و جان خود تجربه کرده است قادر خواهد بود هر چه شیواتر و رساتر و مؤثرتر علیه آن به ستیز برخیزد.
#رأی_خود_را_تماما_اعمال_کنید، تمام نفوذ خود را و نه تنها یک تکه کاغذی را که در صندوق میاندازید.
اقلیتی که خود را با اکثریت وفق میدهد، ناتوان و فاقد قدرت است؛ و تا زمانی که خود را با اکثریت مطابقت میدهد، حتی اقلیت هم به حساب نمیآید؛ ولی آن هنگام که با تمام وزن خود راه را مسدود کند، به نیرویی مقاومت ناپذیر تبدیل میگردد.
اگر نظام در برابر دو گزینه، یعنی #آزاد_کردن_بردگان و پایان دادن به جنگ از یک سو و #محبوس_نگاه_داشتن_آزادمردان از سوی دیگر، قرار بگیرد،
در انتخاب خود لحظه ای درنگ نخواهد کرد.
اگر هزار نفر تصمیم بگیرند که مالیات سالانه خود را پرداخت نکنند، چنین تدبیری آنقدر خشن و خونین نخواهد بود که با ادامه دادن به پرداخت مالیاتهای خویش به نظام این امکان را بدهند تا به خشونت ادامه داده و خونهای بیگناه دیگری را بریزد.
چنین تدبیری در واقع عین تعریف یک #انقلاب_دور_از_خشونت و صلح آمیز است، اگر اصولا انقلابی از این دست امکان داشته باشد.
اگر مأمور اخذ مالیات یا هر مأمور دولتی دیگری از من سؤال کند، همچنان که یکی از آنها تا به حال نیز چنین کرده است،
«پس تکلیف من در این میان چیست؟»،
پاسخ من به وی این خواهد بود:
«که اگر به راستی میخواهی کاری بکنی، از مقامات استعفاء بده!»
وقتی شهروندی از بیعت با نظام سر باز میزند و مأمور دولت هم از مقام خود استعفاء میدهد، انقلاب نیز با موفقیّت به سرانجام خود رسیده است.
حال فرض کنیم که خون هم ریخته شود. مگر وجدان را خدشه دار کردن، خونریزی محسوب نمیشود؟
از زخم وجدان است که مرد مردانگی و جاودانگی خود را از دست میدهد و تا
خفتن در مرگی جاودانی خون خویش را از دست خواهد داد و همین خون است که در برابر دیدگان من امروز جاری است...
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نافرمانی_مدنی
#هنری_دیوید_ثورو
☆4
جای مناسبی که ماساچوست برای آزادترین اذهان و روشنترین قلوب خود مهیّا کرده است، همانا زندانهای ماساچوست است، چرا که آزادمردانی از این دست، با اصولی که برای خویش تعیین کرده و بدان پایبند مانده اند، خود را از حلقه خودی های ماساچوست بیرون رانده اند.
در چنین جایی است، در زندان، جایی مجزا و شرافتمندانه و تنها جایی در یک نظام برده دار که در خور آزادمردان باشد، که اسیر مکزیکی و برده فراری و سرخپوست به اجبار، زبان به محکوم کردن نژاد خود باز میکنند.
اگر هستند آنهایی که فکر میکنند که در زندان ندای این افراد دیگر گوش نظام را نخواهد آزرد، که در زندان نفوذ آنها رو به افول خواهد گذاشت، که در چهاردیواری زندان از دشمنی با نظام دست برخواهند داشت، نمیدانند که حق تا چه میزان از باطل نیرومندتر است، و تا چه اندازه کسی که اندکی حتی بی عدالتی را در پوست و جان خود تجربه کرده است قادر خواهد بود هر چه شیواتر و رساتر و مؤثرتر علیه آن به ستیز برخیزد.
#رأی_خود_را_تماما_اعمال_کنید، تمام نفوذ خود را و نه تنها یک تکه کاغذی را که در صندوق میاندازید.
اقلیتی که خود را با اکثریت وفق میدهد، ناتوان و فاقد قدرت است؛ و تا زمانی که خود را با اکثریت مطابقت میدهد، حتی اقلیت هم به حساب نمیآید؛ ولی آن هنگام که با تمام وزن خود راه را مسدود کند، به نیرویی مقاومت ناپذیر تبدیل میگردد.
اگر نظام در برابر دو گزینه، یعنی #آزاد_کردن_بردگان و پایان دادن به جنگ از یک سو و #محبوس_نگاه_داشتن_آزادمردان از سوی دیگر، قرار بگیرد،
در انتخاب خود لحظه ای درنگ نخواهد کرد.
اگر هزار نفر تصمیم بگیرند که مالیات سالانه خود را پرداخت نکنند، چنین تدبیری آنقدر خشن و خونین نخواهد بود که با ادامه دادن به پرداخت مالیاتهای خویش به نظام این امکان را بدهند تا به خشونت ادامه داده و خونهای بیگناه دیگری را بریزد.
چنین تدبیری در واقع عین تعریف یک #انقلاب_دور_از_خشونت و صلح آمیز است، اگر اصولا انقلابی از این دست امکان داشته باشد.
اگر مأمور اخذ مالیات یا هر مأمور دولتی دیگری از من سؤال کند، همچنان که یکی از آنها تا به حال نیز چنین کرده است،
«پس تکلیف من در این میان چیست؟»،
پاسخ من به وی این خواهد بود:
«که اگر به راستی میخواهی کاری بکنی، از مقامات استعفاء بده!»
وقتی شهروندی از بیعت با نظام سر باز میزند و مأمور دولت هم از مقام خود استعفاء میدهد، انقلاب نیز با موفقیّت به سرانجام خود رسیده است.
حال فرض کنیم که خون هم ریخته شود. مگر وجدان را خدشه دار کردن، خونریزی محسوب نمیشود؟
از زخم وجدان است که مرد مردانگی و جاودانگی خود را از دست میدهد و تا
خفتن در مرگی جاودانی خون خویش را از دست خواهد داد و همین خون است که در برابر دیدگان من امروز جاری است...
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
Benedict Anderson
یکی ازشناخته شده ترین نامها در زمینه ی تحقیق درباره ی ناسیونالیسم است٬ کتاب معروف وی به اسم ً #جماعتهای_خیالین ً یکی از مهمترین کتابهائی بشمار میرود که به ناسیونالیسم پرداخته است.
ایشان طی دیداری در سال ۲۰۰۵ اظهار میدارد که اغلب کسانیکه درمورد ناسیونالیسم تحقیق میکنند٬ خود به مثابه ی فرد٬ از ناسیونالیسم بیزارند و آنرا پدیده ای زشت و نامناسب میدانند وهیچ جنبه ی مثبتی را در آن نمییابند.
اندرسون دراینجا از ارنست گیلنر و اریک هوبزباوم نام میبرد٬ درحالیکه میشود از خیلی های دیگر نیز اسم برد که قبل از همه آنها میتوان به الی کدوری اشاره کرد که ناسیونالیسم را به مانند یک بیماری و پدیده ای غیرعقلانی ارزیابی میکند.
اندرسون ادعا میکند که " من بدینگونه نیستم " واز بعضی جنبه های ناسیونالیسم نیز در تعجبم.
اندرسون برای روشن نمودن این نکته٬ ناسیونالیسم را به دو پدیده گره میزند. یکی از اینها #شرمگین بودن و دومی پدیده ی #اتوپی میباشد.
من قصد ندارم به پدیده ی شرم کردن بپردازم و صحبت در رابطه با این جنبه از ناسیونالیسم را به فرصتی دیگر موکول مینمایم٬ اما پرداختن به آنچه به کوبانی مربوط میشود برایم دارای اهمیت است٬ هر چند که اندرسون در این مصاحبه در ارتباط با بُعد اتوپیائی ناسیونالیزمش دانش کافی در اختیار خواننده قرار نمیدهد٬ کسیکه اما با نوشته های ایشان آشنا باشد میتواند به این نتیجه برسد که این جنبه ازاتوپیا اشاره به نیروی تاریخی بزرگی میکند که میتواند در تغییر دنیا٬ برای درست کردن چارچوبی تازه در زندگی جمعی٬ برای ساختن رویای سیاسی جدیدی و برای تولید نمایشی نو از اتحاد همگانی در ذهن انسانها تأثیرگذار باشد.
اندرسون دربارة شرایط پیدایش ناسیونالیسم معتقد است
«ناسیونالیسم را نه از طریق خودآگاهی به ایدئولوژیهای سیاسی، بلكه باید از طریق قرار دادن آن در كنار نظامهای فرهنگی بزرگی درك كرد كه مقدم بر آن بودند و ناسیونالیسم از میان آنها و البته علیه آنها به وجود آمده است (همان جا) از جمله این نظامهای فرهنگی بزرگ میتوان مذهب و عرصه پادشاهی وراثتی را نام بود. مذهب با تقدیر خواندن دردها و آلام انسانی و مرتبط كردن آنها با حیات بعد از مرگ داغ دیدگان را تسكین میداد با شدت یافتن مصیبتها و بیحساب و كتاب شدن آنها درجهان كنونی و همچنین كم رنگ شدن جهانبینیهای دینی هیچ چیز بهتر از « #ملت » نمیتوانست با مرتبط ساختن گذشته ( #ازلی ) به آینده ( #بی_انتها ) جایگزین مذهب شود.
به عقیده اندرسون ناسیونالیسم خود یك محصول فرهنگی است كه به وسیلة شیوههای همانند سازی با هم میهنها ایجاد گردیده است.
جماعت خیالی ملت به دنبال كنار رفتن زبانهای مقدس قرون وسطی (نظیر لاتین، عربی و چینی كه هر یك سرزمین وسیعی را متحد نموده بودند) و جایگزین شدن زبانهای بومی و منطقهای كه سپس استاندارد شدند و از طریق چاپ مطالب در داستانها و روزنامهها شایع گردیدند به وجود آمد در امریكای لاتین و شمالی قرن هیجدهم توسعه صنعت چاپ میلیونها انسان را قادر ساخت تا كسانی را كه مانند خودشان میخواندند هم میهن بشناسند؛ این امر به ویژه در مورد روزنامهها مصداق داشت كه خواندن آنها همزمان تصور میشد.» (اندرسون 1983، به نقل از نش 1382: 98) از این روی تعلق به ملت نه یك حقیقت عینی و وفاداری ازلی به ملت بلكه یك فرایند مداوم همانند سازی با آن است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نطریه_پردازان_قومیت و
#ناسیونالیسم_قومی
#بنديكت_آندرسون
Benedict Anderson
یکی ازشناخته شده ترین نامها در زمینه ی تحقیق درباره ی ناسیونالیسم است٬ کتاب معروف وی به اسم ً #جماعتهای_خیالین ً یکی از مهمترین کتابهائی بشمار میرود که به ناسیونالیسم پرداخته است.
ایشان طی دیداری در سال ۲۰۰۵ اظهار میدارد که اغلب کسانیکه درمورد ناسیونالیسم تحقیق میکنند٬ خود به مثابه ی فرد٬ از ناسیونالیسم بیزارند و آنرا پدیده ای زشت و نامناسب میدانند وهیچ جنبه ی مثبتی را در آن نمییابند.
اندرسون دراینجا از ارنست گیلنر و اریک هوبزباوم نام میبرد٬ درحالیکه میشود از خیلی های دیگر نیز اسم برد که قبل از همه آنها میتوان به الی کدوری اشاره کرد که ناسیونالیسم را به مانند یک بیماری و پدیده ای غیرعقلانی ارزیابی میکند.
اندرسون ادعا میکند که " من بدینگونه نیستم " واز بعضی جنبه های ناسیونالیسم نیز در تعجبم.
اندرسون برای روشن نمودن این نکته٬ ناسیونالیسم را به دو پدیده گره میزند. یکی از اینها #شرمگین بودن و دومی پدیده ی #اتوپی میباشد.
من قصد ندارم به پدیده ی شرم کردن بپردازم و صحبت در رابطه با این جنبه از ناسیونالیسم را به فرصتی دیگر موکول مینمایم٬ اما پرداختن به آنچه به کوبانی مربوط میشود برایم دارای اهمیت است٬ هر چند که اندرسون در این مصاحبه در ارتباط با بُعد اتوپیائی ناسیونالیزمش دانش کافی در اختیار خواننده قرار نمیدهد٬ کسیکه اما با نوشته های ایشان آشنا باشد میتواند به این نتیجه برسد که این جنبه ازاتوپیا اشاره به نیروی تاریخی بزرگی میکند که میتواند در تغییر دنیا٬ برای درست کردن چارچوبی تازه در زندگی جمعی٬ برای ساختن رویای سیاسی جدیدی و برای تولید نمایشی نو از اتحاد همگانی در ذهن انسانها تأثیرگذار باشد.
اندرسون دربارة شرایط پیدایش ناسیونالیسم معتقد است
«ناسیونالیسم را نه از طریق خودآگاهی به ایدئولوژیهای سیاسی، بلكه باید از طریق قرار دادن آن در كنار نظامهای فرهنگی بزرگی درك كرد كه مقدم بر آن بودند و ناسیونالیسم از میان آنها و البته علیه آنها به وجود آمده است (همان جا) از جمله این نظامهای فرهنگی بزرگ میتوان مذهب و عرصه پادشاهی وراثتی را نام بود. مذهب با تقدیر خواندن دردها و آلام انسانی و مرتبط كردن آنها با حیات بعد از مرگ داغ دیدگان را تسكین میداد با شدت یافتن مصیبتها و بیحساب و كتاب شدن آنها درجهان كنونی و همچنین كم رنگ شدن جهانبینیهای دینی هیچ چیز بهتر از « #ملت » نمیتوانست با مرتبط ساختن گذشته ( #ازلی ) به آینده ( #بی_انتها ) جایگزین مذهب شود.
به عقیده اندرسون ناسیونالیسم خود یك محصول فرهنگی است كه به وسیلة شیوههای همانند سازی با هم میهنها ایجاد گردیده است.
جماعت خیالی ملت به دنبال كنار رفتن زبانهای مقدس قرون وسطی (نظیر لاتین، عربی و چینی كه هر یك سرزمین وسیعی را متحد نموده بودند) و جایگزین شدن زبانهای بومی و منطقهای كه سپس استاندارد شدند و از طریق چاپ مطالب در داستانها و روزنامهها شایع گردیدند به وجود آمد در امریكای لاتین و شمالی قرن هیجدهم توسعه صنعت چاپ میلیونها انسان را قادر ساخت تا كسانی را كه مانند خودشان میخواندند هم میهن بشناسند؛ این امر به ویژه در مورد روزنامهها مصداق داشت كه خواندن آنها همزمان تصور میشد.» (اندرسون 1983، به نقل از نش 1382: 98) از این روی تعلق به ملت نه یك حقیقت عینی و وفاداری ازلی به ملت بلكه یك فرایند مداوم همانند سازی با آن است.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_بازرگانی
#فروش
#استراتژی_توسعه_بازار
#موارد_موفق_توسعه_بازار_در_سطح_ملی_و_بینالمللی
2– #شرکت_توشیبا:
شرکت توشیبا جهت رونق کسب و کار خود از سال ۲۰۰۱ اقدام به اجرایی کردن سه طرح عملیاتی #تقویت_نظام_ارتباطات_درون_شرکتی با #توسعهی_کاربری_فناوری_اطلاعات، #معرفی_و_به_کارگیری_شاخص_مدیریتی_ارزش_خلق_شده و #ارتقای_ارزش_و_جایگاه_نام_تجاری خود کرده است.
شرکت توشیبا در راستای محقق شدن توسعه بازار خود اقداماتی از قبیل
✔️افزایش توانمندیهای شرکت در زمینهی فناوری اطلاعات،
✔️ادامهی فعالیت در زمینهی لوازم خانگی و سیستمهای قدرت به منظور حفظ درآمدهای ثابت،
✔️ورود به فعالیتهای جدید بر اساس ائتلاف استراتژیک،
✔️تمرکز بر توسعهی تجهیزات تلفن همراه و شبکهها،
✔️تقویت فعالیتهای مربوط به تولید قطعات ویژه و مهم الکترونیکی،
✔️نوآوری و رشـد، ساماندهی تمام برنامهها و اهداف در جهت گوش دادن به ندای بازار در تمام بخشها و
✔️همسو کردن سهامداران و کارکنان با نیازمندیهای مشتریان در تمام سطوح به منظور تضمین سودآوری و بهبـود مستمر را در دست اجرا قرار داده است.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مدیریت_بازرگانی
#فروش
#استراتژی_توسعه_بازار
#موارد_موفق_توسعه_بازار_در_سطح_ملی_و_بینالمللی
2– #شرکت_توشیبا:
شرکت توشیبا جهت رونق کسب و کار خود از سال ۲۰۰۱ اقدام به اجرایی کردن سه طرح عملیاتی #تقویت_نظام_ارتباطات_درون_شرکتی با #توسعهی_کاربری_فناوری_اطلاعات، #معرفی_و_به_کارگیری_شاخص_مدیریتی_ارزش_خلق_شده و #ارتقای_ارزش_و_جایگاه_نام_تجاری خود کرده است.
شرکت توشیبا در راستای محقق شدن توسعه بازار خود اقداماتی از قبیل
✔️افزایش توانمندیهای شرکت در زمینهی فناوری اطلاعات،
✔️ادامهی فعالیت در زمینهی لوازم خانگی و سیستمهای قدرت به منظور حفظ درآمدهای ثابت،
✔️ورود به فعالیتهای جدید بر اساس ائتلاف استراتژیک،
✔️تمرکز بر توسعهی تجهیزات تلفن همراه و شبکهها،
✔️تقویت فعالیتهای مربوط به تولید قطعات ویژه و مهم الکترونیکی،
✔️نوآوری و رشـد، ساماندهی تمام برنامهها و اهداف در جهت گوش دادن به ندای بازار در تمام بخشها و
✔️همسو کردن سهامداران و کارکنان با نیازمندیهای مشتریان در تمام سطوح به منظور تضمین سودآوری و بهبـود مستمر را در دست اجرا قرار داده است.
🆔👉 @iran_novin1
+ دلار ۵۰۰۰ تومنم رد کرد، همه ی مردم هم معترضن
_بگو قراره تلگرام و فیلتر کنیم، مردم همه اینا رو یادشون میره...
🆔👉 @iran_novin1
_بگو قراره تلگرام و فیلتر کنیم، مردم همه اینا رو یادشون میره...
🆔👉 @iran_novin1
⭕️ مردم ایران آرزو میکنند آخرین ١٣ بدر نظام باشد✌️✋