#شیر_و_خورسید_در_اوایل_قاجار
قدیمیترین نشان شیر و خورشید شناختهشده، سکهای است که بمناسبت تاجگذاری آقامحمدخان بسال ۱۷۹۶ ضرب شده است.
در این سکه در زیر شکم شیر علی، امام شیعیان ذکر شدهاست (یا علی) و در بالای نشان شاه وقت خوانده شدهاست (یا محمّد).
این سکه میتواند بیانگر آن باشد که هنوز در این زمان شیر به مذهب و خورشید استعارهای از شاه ایران است.
در دوران قاجار این نشان کاربردی گسترده داشتهاست و از علمهای عزاداری ماه محرم تا سندهای ازدواج یهودیان ایران کتیبه (کِتوباس) از این نشان استفاده میشدهاست.
این نقش در اوایل دوره قاجار به شکلی کاملاً ناهمسان روی سکهها، نشانها و پرچمها ظاهر شد.
فتحعلی شاه قاجار به تقلید از نشان لژیون دونور فرانسه، نشان شیر و خورشید ایرانی را در ۱۲۲۲–۱۲۲۵ پدیدآورد تا به دیپلماتها و مقامات اروپایی اعطا کند.
به این ترتیب ایران دارای پرچمی رسمی با نشان شیر و خورشید شد.
بدین سان است که یک قرن بعد نویسندهای اروپایی مینویسد:
«ایران امروزه به سرزمین شیر و خورشید معروف است».
قدیمیترین نشان شیر و خورشید شناختهشده، سکهای است که بمناسبت تاجگذاری آقامحمدخان بسال ۱۷۹۶ ضرب شده است.
در این سکه در زیر شکم شیر علی، امام شیعیان ذکر شدهاست (یا علی) و در بالای نشان شاه وقت خوانده شدهاست (یا محمّد).
این سکه میتواند بیانگر آن باشد که هنوز در این زمان شیر به مذهب و خورشید استعارهای از شاه ایران است.
در دوران قاجار این نشان کاربردی گسترده داشتهاست و از علمهای عزاداری ماه محرم تا سندهای ازدواج یهودیان ایران کتیبه (کِتوباس) از این نشان استفاده میشدهاست.
این نقش در اوایل دوره قاجار به شکلی کاملاً ناهمسان روی سکهها، نشانها و پرچمها ظاهر شد.
فتحعلی شاه قاجار به تقلید از نشان لژیون دونور فرانسه، نشان شیر و خورشید ایرانی را در ۱۲۲۲–۱۲۲۵ پدیدآورد تا به دیپلماتها و مقامات اروپایی اعطا کند.
به این ترتیب ایران دارای پرچمی رسمی با نشان شیر و خورشید شد.
بدین سان است که یک قرن بعد نویسندهای اروپایی مینویسد:
«ایران امروزه به سرزمین شیر و خورشید معروف است».
#تغییرات_گسترده_در_شکل_و_تعبیر_شیر_و_خورشید
گاسپار دروویل که در ۱۸۱۲–۱۸۱۳ در ارتش ایران خدمت کرده بود، گزارش میدهد که پرچمها و نشانهای ایرانیان دارای نشان زرهی کشور، یعنی یک شیر خوابیده و خورشید در حال طلوع همراه با عبارت سلطان بن سلطان فتحعلی شاه قاجار است.
لویی دوبو گزارش میدهد که محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) دو پرچم داشتهاست:
«یکی با نقش شمشیر علی، که دو لبهاست» و دیگری «با نقش یک شیر خوابیده و خورشیدی که از پشت آن طلوع میکند».
پرچم دوم پرچم اصلی کشور بود.
دروویل تصاویر جالبی از پرچم ایران آوردهاست.
در یکی از این تصاویر شیر با شمشیری در دست تصویر شدهاست. به گفتهٔ شاپور شهبازی این نخستین باری است که با شیرشمشیر در دست روبهرو میشویم؛ نمادی که از عصر محمدشاه قاجار به بعد به نشان متعارف ملی ایران تبدیل شد.
گویا از اواخر دوران فتحعلی شاه به تدریج دو پرچم شیر و خورشید و ذوالفقار علی با هم تلفیق میشود و شیر که مظهر علی بودهاست شمشیر دریافت میکند.
افسانه نجمآبادی تغییرات نشان شیر خورشید از زمان فتحعلیشاه را متأثر از تغییراتی میداند که در عرصه اجتماعی سیاسی ایران از زمان فتحعلی شاه شروع میشود که بر نحوه تفسیر نشان شیر و خورشید نیز تأثیر میگذارد. افسانه نجمآبادی مینویسد که از زمان فتحعلی شاه بهتدریج جنبه مذهبی حکومت و شاهان ایران کمرنگ میشود و به دنبال آن تفسیر شیعی شیر و خورشید جایش را به تفسیری ملی گرایانه میدهد.
نوشتههای بازمانده از آن زمان از جمله شعری به قلم خود شاه ایران نشان میدهد که خورشید در آن زمان استعاره از شاه ایران است و اشاره به جمشید، شاه اسطورهای ایران در شاهنامه فردوسی داشت.
در این نوشتارهای برجامانده از آن زمان، به شیر نیز استعارهای برگرفته از اسطورههای شاهنامه نسبت دادهاند.
شیر در آن زمان اشاره به رستم داشت که شیر نشان او بود و نشانگر پهلوانان و دلاوران ایرانی داشت که آماده برای پاسداری از ایران بودند.
شهبازی با نقل فرمانی از زمان محمد شاه نشان میدهد که چگونه در اثر مراودات ایرانیان با اروپاییان و آشنایی مجدد شاهان ایران با عظمت ایران باستان نشان شیر و خورشید تعبیری ملی گرایانه پیدا میکند.
محمدشاه در سال ۱۲۵۲ فرمانی رسمی صادر کرد که شکل و کارکرد انواع نشانهای شیر و خورشید را تعیین و تعبیری ملی گرایانه از این نشان ارائه میدهد و خاستگاه آنرا با ایران پیش از اسلام و زردشتیگری پیوند میزند.
برای نخستین بار از زمان محمدشاه قاجار است که در بسیاری از سکهها و نشانها تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد.
در «دیوان غربی ـ شرقی» گوته شاعر آلمانی قطعهای شعر فارسی با نام «در درفش» موجود است که عیناً به خط فارسی نقل کردهاند. این قطعه را حاج میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی که نخست در ربیعالثانی ۱۲۲۴ قمری به سفارت انگلستان مأمور شده و سپس در ۱۲۴۰ وزیر امور خارجه فتحعلی شاه شده بود، بر روی درفشی که با خود داشته رسم کرده بوده است و نقش این بیرق بنابر فحوای این قطعه، شیر و خورشید بوده است:
فتحِ علی شاه ترک،
جمشید گیتی افروز
کشور خدای ایران،
خورشید عالم افروز
چترش بصحن کیهان،
افگنده ظل اعظم
گرزش به مغز کیوان،
آکنده مشک سارا
ایران کنام شیران،
خورشید شاه ایران
زانست «شیر و خورشید»،
نقش درفش دارا
از تغییراتی که در زمان سلطنت فتحعلی شاه در درفش و علامت دولت ایران رخ داد، تغییرات در نژاد شیر بود، بدین معنی که قبل از اواسط سلطنت فتحعلی شاه، همیشه شیری که در سکهها و درفشهای ایران نقش میگردید، شیر ایرانی بود، زیرا «شیرهای ایرانی چه نر و چه ماده، بی یال بودهاند نه همچون شیرهای آفریقا که نرهایشان یالدار و مادهشان بی یالست» از این زمان با تأثیر گرفتن از اروپاییان تصویر شیر بر اساس شیرهای نر آفریقایی که دارای یال بودند ترسیم میشود.
گاسپار دروویل که در ۱۸۱۲–۱۸۱۳ در ارتش ایران خدمت کرده بود، گزارش میدهد که پرچمها و نشانهای ایرانیان دارای نشان زرهی کشور، یعنی یک شیر خوابیده و خورشید در حال طلوع همراه با عبارت سلطان بن سلطان فتحعلی شاه قاجار است.
لویی دوبو گزارش میدهد که محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) دو پرچم داشتهاست:
«یکی با نقش شمشیر علی، که دو لبهاست» و دیگری «با نقش یک شیر خوابیده و خورشیدی که از پشت آن طلوع میکند».
پرچم دوم پرچم اصلی کشور بود.
دروویل تصاویر جالبی از پرچم ایران آوردهاست.
در یکی از این تصاویر شیر با شمشیری در دست تصویر شدهاست. به گفتهٔ شاپور شهبازی این نخستین باری است که با شیرشمشیر در دست روبهرو میشویم؛ نمادی که از عصر محمدشاه قاجار به بعد به نشان متعارف ملی ایران تبدیل شد.
گویا از اواخر دوران فتحعلی شاه به تدریج دو پرچم شیر و خورشید و ذوالفقار علی با هم تلفیق میشود و شیر که مظهر علی بودهاست شمشیر دریافت میکند.
افسانه نجمآبادی تغییرات نشان شیر خورشید از زمان فتحعلیشاه را متأثر از تغییراتی میداند که در عرصه اجتماعی سیاسی ایران از زمان فتحعلی شاه شروع میشود که بر نحوه تفسیر نشان شیر و خورشید نیز تأثیر میگذارد. افسانه نجمآبادی مینویسد که از زمان فتحعلی شاه بهتدریج جنبه مذهبی حکومت و شاهان ایران کمرنگ میشود و به دنبال آن تفسیر شیعی شیر و خورشید جایش را به تفسیری ملی گرایانه میدهد.
نوشتههای بازمانده از آن زمان از جمله شعری به قلم خود شاه ایران نشان میدهد که خورشید در آن زمان استعاره از شاه ایران است و اشاره به جمشید، شاه اسطورهای ایران در شاهنامه فردوسی داشت.
در این نوشتارهای برجامانده از آن زمان، به شیر نیز استعارهای برگرفته از اسطورههای شاهنامه نسبت دادهاند.
شیر در آن زمان اشاره به رستم داشت که شیر نشان او بود و نشانگر پهلوانان و دلاوران ایرانی داشت که آماده برای پاسداری از ایران بودند.
شهبازی با نقل فرمانی از زمان محمد شاه نشان میدهد که چگونه در اثر مراودات ایرانیان با اروپاییان و آشنایی مجدد شاهان ایران با عظمت ایران باستان نشان شیر و خورشید تعبیری ملی گرایانه پیدا میکند.
محمدشاه در سال ۱۲۵۲ فرمانی رسمی صادر کرد که شکل و کارکرد انواع نشانهای شیر و خورشید را تعیین و تعبیری ملی گرایانه از این نشان ارائه میدهد و خاستگاه آنرا با ایران پیش از اسلام و زردشتیگری پیوند میزند.
برای نخستین بار از زمان محمدشاه قاجار است که در بسیاری از سکهها و نشانها تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد.
در «دیوان غربی ـ شرقی» گوته شاعر آلمانی قطعهای شعر فارسی با نام «در درفش» موجود است که عیناً به خط فارسی نقل کردهاند. این قطعه را حاج میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی که نخست در ربیعالثانی ۱۲۲۴ قمری به سفارت انگلستان مأمور شده و سپس در ۱۲۴۰ وزیر امور خارجه فتحعلی شاه شده بود، بر روی درفشی که با خود داشته رسم کرده بوده است و نقش این بیرق بنابر فحوای این قطعه، شیر و خورشید بوده است:
فتحِ علی شاه ترک،
جمشید گیتی افروز
کشور خدای ایران،
خورشید عالم افروز
چترش بصحن کیهان،
افگنده ظل اعظم
گرزش به مغز کیوان،
آکنده مشک سارا
ایران کنام شیران،
خورشید شاه ایران
زانست «شیر و خورشید»،
نقش درفش دارا
از تغییراتی که در زمان سلطنت فتحعلی شاه در درفش و علامت دولت ایران رخ داد، تغییرات در نژاد شیر بود، بدین معنی که قبل از اواسط سلطنت فتحعلی شاه، همیشه شیری که در سکهها و درفشهای ایران نقش میگردید، شیر ایرانی بود، زیرا «شیرهای ایرانی چه نر و چه ماده، بی یال بودهاند نه همچون شیرهای آفریقا که نرهایشان یالدار و مادهشان بی یالست» از این زمان با تأثیر گرفتن از اروپاییان تصویر شیر بر اساس شیرهای نر آفریقایی که دارای یال بودند ترسیم میشود.
#شیر_و_خورسید_در_دوران_زمامداری_ناصرالدین_شاه
در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه (سال ۱۲۴۷ خورشیدی)، تمبری (تمبر باقری) در پاریس منتشر گردید که نگاره آن، نشان رسمی دولت وقت ایران (شیر و خورشید) بود.
این نشان داخل دایرهای جا گرفته بود و در گوشههای تمبر، قیمت آن به فارسی ثبت شده بود .
#امير_كبير_و_پرچم_ايران
ميرزا تقي خان اميركبير، بزرگمرد تاريخ ايران، دلبستگي ويژه اي به نادرشاه داشت و به همين سبب بود كه پيوسته به ناصرالدين شاه توصيه مي كرد شرح زندگي نادر را بخواند.
اميركبير همان رنگ هاي پرچم نادر را پذيرفت، اما دستور داد شكل پرچم مستطيل باشد ( بر خلاف شكل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمينه پرچم سفيد، با يك نوار سبز به عرض تقريبي 10 سانتي متر در گوشه بالائي و نواري سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائين پرچم دوخته شود و نشان شير و خورشيد و شمشير در ميانه پرچم قرار گيرد، بدون آنكه تاجي بر بالاي خورشيد گذاشته شود.
بدين ترتيب پرچم ايران تقريباٌ به شكل و فرم پرچم امروزي ايران درآمد.
#جنبش_مشروطیت
با پيروزي جنبش مشروطه خواهي در ايران و گردن نهادن مظفرالدين شاه به تشكيل مجلس، نمايندگان مردم در مجلس هاي اول و دوم به كار تدوين قانون اساسي و متمم آن مي پردازند.
در اصل پنجم متمم قانون اساسي آمده بود:
" الوان رسمي بيرق ايران، سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است"،
كاملا مشخص است كه نمايندگان در تصويب اين اصل شتابزده بوده اند. زيرا اشاره اي به ترتيب قرار گرفتن رنگها، افقي يا عمودي بودن آنها، و اين كه شير و خورشيد بر كدام يك از رنگها قرار گيرد به ميان نيامده بود. همچنين درباره وجود يا عدم وجود شمشير يا جهت روي شير ذكري نشده بود. به نظر مي رسد بخشي از عجله نمايندگان به دليل وجود شماري روحاني اسلامي در مجلس بوده كه استفاده از تصوير را حرام مي دانستند.
نمايندگان نوانديش در توجيه رنگهاي به كار رفته در پرچم به استدلالات ديني متوسل شدند، بدين ترتيب كه مي گفتند:
رنگ سبز، رنگ دلخواه پيامبر اسلام و رنگ اين دين است، بنابراين پيشنهاد مي شود رنگ سبز در بالاي پرچم ملي ايران قرار گيرد.
در مورد رنگ سفيد نيز به اين حقيقت تاريخي استناد شد كه رنگ سفيد رنگ مورد علاقه زرتشتيان است، اقليت ديني كه هزاران سال در ايران به صلح و صفا زندگي كرده اند و اين كه سفيد نماد صلح، آشتي و پاكدامني است و لازم است در زير رنگ سبز قرار گيرد.
در مورد رنگ سرخ نيز با اشاره به ارزش خون شهيد در اسلام، و جان باختگان انقلاب مشروطيت به ضرورت پاسداشت خون شهيدان اشاره گرديد.
وقتي نمايندگان روحاني با اين استدلالات مجباب شده بودند و زمينه مساعد شده بود، نوانديشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شير و خورشيد كشاندند و اين موضوع را اين گونه توجيه كردند كه :
انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285 هجري شمسي 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد يعني در برج اسد(شير).
از سوي ديگر چون اكثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو علي هستند و اسدالله از القاب امام علي است، بنابراين شير هم نشانه مرداد است و هم نشانه امام اول شيعيان.
در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانه ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است پيشنهاد مي كنيم خورشيد را نيز بر پشت شير سوار كنيم كه اين شير و خورشيد هم نشانه علي باشد هم نشانه ماه مرداد و هم نشانه چهاردهم مرداد يعني روز پيروزي مشروطه خواهان و البته وقتي شير را نشانه پيشواي امام اول بدانيم لازم است شمشير ذوالفقار را نيز بدستش بدهيم.
بدين ترتيب براي اولين بار پرچم ملي ايران به طور رسمي در قانون اساسي به عنوان نماد استقلال و حاكميت ملي مطرح شد.
در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه (سال ۱۲۴۷ خورشیدی)، تمبری (تمبر باقری) در پاریس منتشر گردید که نگاره آن، نشان رسمی دولت وقت ایران (شیر و خورشید) بود.
این نشان داخل دایرهای جا گرفته بود و در گوشههای تمبر، قیمت آن به فارسی ثبت شده بود .
#امير_كبير_و_پرچم_ايران
ميرزا تقي خان اميركبير، بزرگمرد تاريخ ايران، دلبستگي ويژه اي به نادرشاه داشت و به همين سبب بود كه پيوسته به ناصرالدين شاه توصيه مي كرد شرح زندگي نادر را بخواند.
اميركبير همان رنگ هاي پرچم نادر را پذيرفت، اما دستور داد شكل پرچم مستطيل باشد ( بر خلاف شكل سه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمينه پرچم سفيد، با يك نوار سبز به عرض تقريبي 10 سانتي متر در گوشه بالائي و نواري سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائين پرچم دوخته شود و نشان شير و خورشيد و شمشير در ميانه پرچم قرار گيرد، بدون آنكه تاجي بر بالاي خورشيد گذاشته شود.
بدين ترتيب پرچم ايران تقريباٌ به شكل و فرم پرچم امروزي ايران درآمد.
#جنبش_مشروطیت
با پيروزي جنبش مشروطه خواهي در ايران و گردن نهادن مظفرالدين شاه به تشكيل مجلس، نمايندگان مردم در مجلس هاي اول و دوم به كار تدوين قانون اساسي و متمم آن مي پردازند.
در اصل پنجم متمم قانون اساسي آمده بود:
" الوان رسمي بيرق ايران، سبز و سفيد و سرخ و علامت شير و خورشيد است"،
كاملا مشخص است كه نمايندگان در تصويب اين اصل شتابزده بوده اند. زيرا اشاره اي به ترتيب قرار گرفتن رنگها، افقي يا عمودي بودن آنها، و اين كه شير و خورشيد بر كدام يك از رنگها قرار گيرد به ميان نيامده بود. همچنين درباره وجود يا عدم وجود شمشير يا جهت روي شير ذكري نشده بود. به نظر مي رسد بخشي از عجله نمايندگان به دليل وجود شماري روحاني اسلامي در مجلس بوده كه استفاده از تصوير را حرام مي دانستند.
نمايندگان نوانديش در توجيه رنگهاي به كار رفته در پرچم به استدلالات ديني متوسل شدند، بدين ترتيب كه مي گفتند:
رنگ سبز، رنگ دلخواه پيامبر اسلام و رنگ اين دين است، بنابراين پيشنهاد مي شود رنگ سبز در بالاي پرچم ملي ايران قرار گيرد.
در مورد رنگ سفيد نيز به اين حقيقت تاريخي استناد شد كه رنگ سفيد رنگ مورد علاقه زرتشتيان است، اقليت ديني كه هزاران سال در ايران به صلح و صفا زندگي كرده اند و اين كه سفيد نماد صلح، آشتي و پاكدامني است و لازم است در زير رنگ سبز قرار گيرد.
در مورد رنگ سرخ نيز با اشاره به ارزش خون شهيد در اسلام، و جان باختگان انقلاب مشروطيت به ضرورت پاسداشت خون شهيدان اشاره گرديد.
وقتي نمايندگان روحاني با اين استدلالات مجباب شده بودند و زمينه مساعد شده بود، نوانديشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شير و خورشيد كشاندند و اين موضوع را اين گونه توجيه كردند كه :
انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285 هجري شمسي 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد يعني در برج اسد(شير).
از سوي ديگر چون اكثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو علي هستند و اسدالله از القاب امام علي است، بنابراين شير هم نشانه مرداد است و هم نشانه امام اول شيعيان.
در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانه ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است پيشنهاد مي كنيم خورشيد را نيز بر پشت شير سوار كنيم كه اين شير و خورشيد هم نشانه علي باشد هم نشانه ماه مرداد و هم نشانه چهاردهم مرداد يعني روز پيروزي مشروطه خواهان و البته وقتي شير را نشانه پيشواي امام اول بدانيم لازم است شمشير ذوالفقار را نيز بدستش بدهيم.
بدين ترتيب براي اولين بار پرچم ملي ايران به طور رسمي در قانون اساسي به عنوان نماد استقلال و حاكميت ملي مطرح شد.
#پس_از_انقلاب_مشروطه_و_دوران_پهلوی
در پنجمین متمم قانون اساسی مشروطه نخستین قانون اساسی ایران (قانون اساسی مشروطه)، پرچم ایران به شکل شیر و خورشید بر روی سه رنگ سرخ و سفید و سبز تعیین شد.
این قانون شکل نشان شیر و خورشید پرچم را ایستاده همراه با شمشیری در دست و خورشیدی در پس زمینه توصیف میکند.
فرمانی به تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۱۰ توصیفی دقیق از این نشان شیر و خورشید ارائه میدهد.
از جمله این فرمان دم شیر به صورت S ایتالیک تعیین میشود.
همچنین موقعیت و اندازه شیر و پنجه او و شمشیرش را و خورشید را بهدقت توصیف میکند.
نجمآبادی بر اساس یک پرده اوایل دوران رضا شاه تناظری دو به دو بین شیر-خورشید و رضا شاه و مادر وطن مشاهده مینماید.
محتویات این پرده نشان میدهد که همانگونه که خورشید توسط شیر محافظت میشود، رضا شاه به مانند قهرمانی است که باید از مام وطن پاسداری نماید.
هرچند شاهان پهلوی نشان شیر و خورشید قاجارها را میپذیرند، اما آنها تاج کیانی (تاج قاجارها) شیر و خورشید را با تاج پهلوی عوض میکنند.
در زمان رضا شاه پهلوی شیر با چهره واقعیتری ترسیم میشد و دیگر خورشید به صورت زنانه ترسیم نمیگردید و خورشید تنها دارای پرتوهایی بود.
در این زمان شیر و خورشید پرچم ایران در بسیاری از موقعیتها نظیر کاربردهای نظامی، پرچم به همراه تاج پهلوی نیز بودهاست.
لاندائو زدوده شدن چهره زنانه از خورشید در سال ۱۹۳۸ و به سبب مخالفتهای مذهبی عنوان میکند.
شاهان پهلوی تعبیر ایرانی شیر را دوباره رواج دادند، تعبیری که در آن شیر نشان پادشاهی و همچنین نشان رستم در شاهنامه بودهاست.
تعابیر گوناگون این نشان در درازنای تاریخ، هر چند بستر نیرومندی برای شیر و خورشید به عنوان نشان ملی ایران فراهم آورده بود، اما زمینه مناسبی برای چالش این نشان نیز به وجود آورده بود.
نمونه مهم این چالشها زمانی بود که سفارت ایران در لندن از مجتبی مینوی گزارشی در مورد شیر و خورشید خواست.
در این گزارش مینوی بر ریشه ترکی این نوشتار پای فشرده بود.
مینوی به دولت ایران پیشنهاد نموده بود که نشان شیر و خورشید با درفش کاویانی جایگزین نماید که این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت.
این نشان پیش از این در زمان جنگ جهانی اول به چالش کشیده شد.
زمانی که حسن تقیزاده نشریه کاوه را در برلین چاپ میکرد. در این زمان تقیزاده استدلال میکرد که نشان شیر و خودشید نه ریشهای ایران دارد و نه آنچنانکه پنداشته میشود نشانی قدیمی است.
او بر جایگزینی نشان شیر و خورشید با یک نشانی ایرانیتر مانند درفش کاویانی پافشاری میکرد.
در پنجمین متمم قانون اساسی مشروطه نخستین قانون اساسی ایران (قانون اساسی مشروطه)، پرچم ایران به شکل شیر و خورشید بر روی سه رنگ سرخ و سفید و سبز تعیین شد.
این قانون شکل نشان شیر و خورشید پرچم را ایستاده همراه با شمشیری در دست و خورشیدی در پس زمینه توصیف میکند.
فرمانی به تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۱۰ توصیفی دقیق از این نشان شیر و خورشید ارائه میدهد.
از جمله این فرمان دم شیر به صورت S ایتالیک تعیین میشود.
همچنین موقعیت و اندازه شیر و پنجه او و شمشیرش را و خورشید را بهدقت توصیف میکند.
نجمآبادی بر اساس یک پرده اوایل دوران رضا شاه تناظری دو به دو بین شیر-خورشید و رضا شاه و مادر وطن مشاهده مینماید.
محتویات این پرده نشان میدهد که همانگونه که خورشید توسط شیر محافظت میشود، رضا شاه به مانند قهرمانی است که باید از مام وطن پاسداری نماید.
هرچند شاهان پهلوی نشان شیر و خورشید قاجارها را میپذیرند، اما آنها تاج کیانی (تاج قاجارها) شیر و خورشید را با تاج پهلوی عوض میکنند.
در زمان رضا شاه پهلوی شیر با چهره واقعیتری ترسیم میشد و دیگر خورشید به صورت زنانه ترسیم نمیگردید و خورشید تنها دارای پرتوهایی بود.
در این زمان شیر و خورشید پرچم ایران در بسیاری از موقعیتها نظیر کاربردهای نظامی، پرچم به همراه تاج پهلوی نیز بودهاست.
لاندائو زدوده شدن چهره زنانه از خورشید در سال ۱۹۳۸ و به سبب مخالفتهای مذهبی عنوان میکند.
شاهان پهلوی تعبیر ایرانی شیر را دوباره رواج دادند، تعبیری که در آن شیر نشان پادشاهی و همچنین نشان رستم در شاهنامه بودهاست.
تعابیر گوناگون این نشان در درازنای تاریخ، هر چند بستر نیرومندی برای شیر و خورشید به عنوان نشان ملی ایران فراهم آورده بود، اما زمینه مناسبی برای چالش این نشان نیز به وجود آورده بود.
نمونه مهم این چالشها زمانی بود که سفارت ایران در لندن از مجتبی مینوی گزارشی در مورد شیر و خورشید خواست.
در این گزارش مینوی بر ریشه ترکی این نوشتار پای فشرده بود.
مینوی به دولت ایران پیشنهاد نموده بود که نشان شیر و خورشید با درفش کاویانی جایگزین نماید که این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت.
این نشان پیش از این در زمان جنگ جهانی اول به چالش کشیده شد.
زمانی که حسن تقیزاده نشریه کاوه را در برلین چاپ میکرد. در این زمان تقیزاده استدلال میکرد که نشان شیر و خودشید نه ریشهای ایران دارد و نه آنچنانکه پنداشته میشود نشانی قدیمی است.
او بر جایگزینی نشان شیر و خورشید با یک نشانی ایرانیتر مانند درفش کاویانی پافشاری میکرد.
#پرچم_مخصوص_رضا_شاه_بزرگ
جنس پرچم رضا شاه پهلوي از ابريشم به رنگ آبي آسماني بوده است و در بالاي آن آرم شير و خورشيد به همراه تاج سلطنتي و برگ هاي خرما منقوش بوده است .
هر كجا كه اين درفش برافراشته مي شده است به اين معني است كه خود شاهشناه حضور يافته است و برافراشته شدن آن به عهده ماموران گارد است .
مهر سلطنتي رضا شاه پهلوي عبارت است از دو شير به پا خواسته كه يك دست از آنان از تاج شاهنشاهي محافظت مي كند و دست ديگر محوطه بيضي شكلي است كه در آن نوشته شده بوده " پهلوي شاهنشاه ايران " .
جنس پرچم رضا شاه پهلوي از ابريشم به رنگ آبي آسماني بوده است و در بالاي آن آرم شير و خورشيد به همراه تاج سلطنتي و برگ هاي خرما منقوش بوده است .
هر كجا كه اين درفش برافراشته مي شده است به اين معني است كه خود شاهشناه حضور يافته است و برافراشته شدن آن به عهده ماموران گارد است .
مهر سلطنتي رضا شاه پهلوي عبارت است از دو شير به پا خواسته كه يك دست از آنان از تاج شاهنشاهي محافظت مي كند و دست ديگر محوطه بيضي شكلي است كه در آن نوشته شده بوده " پهلوي شاهنشاه ايران " .
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تاريخچه_نشان_سلطنتي_محمد_رضا_شاه_پهلوي_شاهنشاه_ایران_و_رضا_شاه_بزرگ
اين نشان بنابه گفته مورخين به زمان شاهنشاهي بهرام گور باز مي گردد .
بنا به گفته فردوسي بزرگ بهرام گور شاهنشاه ساساني خود را يكي از وارثان اصلي تاج و تخت كياني ايران زمين مي دانسته ولي ميديد كه به جاي او خسرو به تخت شاهنشاهي رسيده و بزرگان كشور به پادشاهي او راي داده اند .
پس بناي پس گرفتن تاج كياني از خسرو را گذاشت و به همين جهت تاج شاهنشاهي ايران بنابه درخواست او در وسط ميدان شهر گذاشته شد و دو شير را براي حفاظت از آن رها كردند .
مقرر شد هر يك از دو شاهزاده ( خسرو و بهرام ) اگر توانستند تاج شاهنشاهي ايران را از بين دو شير رها سازند آن شخص پادشاه رسمي ايران خواهد شد .
روز موعود خسرو از اين كار دوري كرد و ريسك اش را نپذيرفت و ميدان به بهرام واگذار شد .
بهرام با شجاعت و مهارت و نبردي طولاني توانست تاج را بردارد و در نهايت با گرزي هر دو شير را از پاي در آورد .
همين امر موجب گرديد از زمان ناصرالدين شاه سرداران و فرماندهان بر كلاه خود همچنين علامتي را نصب كنند .
مهر سلطنتي ايران نيز كه دو شير محافظت از تاج شاهنشاهي را بر عهده دارند از ان زمان سرچشمه گرفته است، زيرا خود رضا شاه بزرگ از سرداران آن روزگار بود و پس از تلاش و لياقت كافي براي رسيدن به اريكه شاهنشاهي همان نشان را با كمي تغييرات نشان رسمي ايران كرد .
امروزه كشور پادشاهي انگلستان نيز نمادي بسيار شبيه به اين نشان ايراني براي خود بر گزيده اند .
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#تاريخچه_نشان_سلطنتي_محمد_رضا_شاه_پهلوي_شاهنشاه_ایران_و_رضا_شاه_بزرگ
اين نشان بنابه گفته مورخين به زمان شاهنشاهي بهرام گور باز مي گردد .
بنا به گفته فردوسي بزرگ بهرام گور شاهنشاه ساساني خود را يكي از وارثان اصلي تاج و تخت كياني ايران زمين مي دانسته ولي ميديد كه به جاي او خسرو به تخت شاهنشاهي رسيده و بزرگان كشور به پادشاهي او راي داده اند .
پس بناي پس گرفتن تاج كياني از خسرو را گذاشت و به همين جهت تاج شاهنشاهي ايران بنابه درخواست او در وسط ميدان شهر گذاشته شد و دو شير را براي حفاظت از آن رها كردند .
مقرر شد هر يك از دو شاهزاده ( خسرو و بهرام ) اگر توانستند تاج شاهنشاهي ايران را از بين دو شير رها سازند آن شخص پادشاه رسمي ايران خواهد شد .
روز موعود خسرو از اين كار دوري كرد و ريسك اش را نپذيرفت و ميدان به بهرام واگذار شد .
بهرام با شجاعت و مهارت و نبردي طولاني توانست تاج را بردارد و در نهايت با گرزي هر دو شير را از پاي در آورد .
همين امر موجب گرديد از زمان ناصرالدين شاه سرداران و فرماندهان بر كلاه خود همچنين علامتي را نصب كنند .
مهر سلطنتي ايران نيز كه دو شير محافظت از تاج شاهنشاهي را بر عهده دارند از ان زمان سرچشمه گرفته است، زيرا خود رضا شاه بزرگ از سرداران آن روزگار بود و پس از تلاش و لياقت كافي براي رسيدن به اريكه شاهنشاهي همان نشان را با كمي تغييرات نشان رسمي ايران كرد .
امروزه كشور پادشاهي انگلستان نيز نمادي بسيار شبيه به اين نشان ايراني براي خود بر گزيده اند .
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سرود_پرچم_شیر_و_خورشید_ایران
در دوره پادشاهی رضا شاه پهلوی و به دستور وی در سال ۱۳۱۲ شمسی این سرود تنظیم گردید.
سراینده این شعر عبدالرحمن پارسا تویسرکانی است که پیش از سفر رضا شاه به ترکیه این سرود را آماده کرد.
موسیقی این سرود همان موسیقی سرود شاهنشاهی ایران است.
این سرود در مراسم پیشآهنگی، مراسم نظامی یا مراسم رسمی دولتی که شامل تشریفات افراشتن پرچم شیر و خورشید بوده، پیش از سرود ملی اجرا، خوانده یا پخش میشدهاست.
#ترانه_سرود_پرچم
ای پرچم خورشید ایران
پرتو افکن بر روی این جهان
یادآور از آن روزگاری
کآسود از برق تیغت هر کران
در سایهات جان میفشانیم
از دشمنان جان میستانیم
ما وارث ملک کیانیم
همیشه خواهیم
وطن را از دل و جان
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سرود_پرچم_شیر_و_خورشید_ایران
در دوره پادشاهی رضا شاه پهلوی و به دستور وی در سال ۱۳۱۲ شمسی این سرود تنظیم گردید.
سراینده این شعر عبدالرحمن پارسا تویسرکانی است که پیش از سفر رضا شاه به ترکیه این سرود را آماده کرد.
موسیقی این سرود همان موسیقی سرود شاهنشاهی ایران است.
این سرود در مراسم پیشآهنگی، مراسم نظامی یا مراسم رسمی دولتی که شامل تشریفات افراشتن پرچم شیر و خورشید بوده، پیش از سرود ملی اجرا، خوانده یا پخش میشدهاست.
#ترانه_سرود_پرچم
ای پرچم خورشید ایران
پرتو افکن بر روی این جهان
یادآور از آن روزگاری
کآسود از برق تیغت هر کران
در سایهات جان میفشانیم
از دشمنان جان میستانیم
ما وارث ملک کیانیم
همیشه خواهیم
وطن را از دل و جان
🆔👉 @iran_novin1
#شیر_و_خورشید_بعد_از_بهمن_پنجاه_و_هفت
نشان شیر و خورشید تا پیش از ۱۳۵۷ به عنوان نشان ملی ایران باقی بود.
در این زمان این نشان با حکمی از مکانهای عمومی و سازمانهای دولتی برچیده شد و با نشان فعلی جمهوری اسلامی جایگزین شد.
با وجود آنکه این نشان مفهوم بسیار قدیمی و همچنین مفاهیمی مذهبی و شیعی داشت و شیر منسوب به علی امام اول شیعیان بود، در فضای بحرانی سالهای اول پس از ٥٧، نشان شیر و خورشید با تبلیعات وسبع رسانه های غربی سمبل یک «نظام سرکوبگر، غربزده شاهنشاهی» بود که باید جایگزین میشد.
در فضای هیجان زده روزهای نخست ۱۳۵۷، بسیاری از نشانها، یادبودها و بناهایی که از نگاه شورشیان نمادی از حکومت پهلوی به شمار میرفتند نابود شده یا به روشهای گوناگون از دید همگانی پنهان شدند.
حذف این نشان تاریخی با نارضایتی بسیاری از مورخان و چهرههای فرهنگی ایران پس از ٥٧ روبرو شدهاست.
در سالهای اخیر گرایشهایی برای بازگشت این نشان در میان قانونگذاران جمهوری اسلامی نیز حس میشود.
در سال ۱۳۸۷ تلاشی برای بازگرداندن سردر شیر و خورشید مجلس ایران صورت پذیرفت. اما با وجودی که این کار با استقبال افکار عمومی همراه بود و قانونگذاران ایران هم نسبت به این کار ابراز تمایل کرده بودند، این شیرها پس از دو روز دوباره به زیر کشیده شد.
در سالهای اخیر شیر و خورشید هنوز توسط بسیاری از ایرانیان خارج کشور به عنوان نماد مخالفت با جمهوری اسلامی بکار میرود.
بسیاری از گروههای مخالف نظام فعلی ایران مانند گروههای سلطنت طلب، سوسیال دموکراتها و میلیون و جمهوری خواهان و سکولاردمکراتها از این نشان به عنوان نشان رسمی خود استفاده میکنند.
در لس آنجلس که دارای جمعیت بزرگی از ایرانیان است نشان شیر و خورشید از روی لیوانها تا روی چترها بکار میرود.
میزان محبوبیت نشان شیر و خورشید در نزد ایرانیان خارج از کشور و داخل بسیار بیش از محبوبیت نشان در ایران قبل از ۱۳۵۷ است.
نشان شیر و خورشید تا پیش از ۱۳۵۷ به عنوان نشان ملی ایران باقی بود.
در این زمان این نشان با حکمی از مکانهای عمومی و سازمانهای دولتی برچیده شد و با نشان فعلی جمهوری اسلامی جایگزین شد.
با وجود آنکه این نشان مفهوم بسیار قدیمی و همچنین مفاهیمی مذهبی و شیعی داشت و شیر منسوب به علی امام اول شیعیان بود، در فضای بحرانی سالهای اول پس از ٥٧، نشان شیر و خورشید با تبلیعات وسبع رسانه های غربی سمبل یک «نظام سرکوبگر، غربزده شاهنشاهی» بود که باید جایگزین میشد.
در فضای هیجان زده روزهای نخست ۱۳۵۷، بسیاری از نشانها، یادبودها و بناهایی که از نگاه شورشیان نمادی از حکومت پهلوی به شمار میرفتند نابود شده یا به روشهای گوناگون از دید همگانی پنهان شدند.
حذف این نشان تاریخی با نارضایتی بسیاری از مورخان و چهرههای فرهنگی ایران پس از ٥٧ روبرو شدهاست.
در سالهای اخیر گرایشهایی برای بازگشت این نشان در میان قانونگذاران جمهوری اسلامی نیز حس میشود.
در سال ۱۳۸۷ تلاشی برای بازگرداندن سردر شیر و خورشید مجلس ایران صورت پذیرفت. اما با وجودی که این کار با استقبال افکار عمومی همراه بود و قانونگذاران ایران هم نسبت به این کار ابراز تمایل کرده بودند، این شیرها پس از دو روز دوباره به زیر کشیده شد.
در سالهای اخیر شیر و خورشید هنوز توسط بسیاری از ایرانیان خارج کشور به عنوان نماد مخالفت با جمهوری اسلامی بکار میرود.
بسیاری از گروههای مخالف نظام فعلی ایران مانند گروههای سلطنت طلب، سوسیال دموکراتها و میلیون و جمهوری خواهان و سکولاردمکراتها از این نشان به عنوان نشان رسمی خود استفاده میکنند.
در لس آنجلس که دارای جمعیت بزرگی از ایرانیان است نشان شیر و خورشید از روی لیوانها تا روی چترها بکار میرود.
میزان محبوبیت نشان شیر و خورشید در نزد ایرانیان خارج از کشور و داخل بسیار بیش از محبوبیت نشان در ایران قبل از ۱۳۵۷ است.