Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#نئو_امپرسیونیسم
قسمت سوم
جمع امپرسیونیست ها از 1880 در خطر تفرقه افتاده بود. همین نمایشگاه، آغاز رسمی نئوامپرسیونیسم و یا به زبان پیسارو، جدا شدن امپرسیونیست های رمانتیك را از امپرسیونیست ها علمی مژده داد.
مونه، رونوار و سیسلی خود را كنار كشیدند؛ دگا همكاری سورا، سینیاك، لوسین و كامیل پیسارو را كه جملگی آثارشان در یك اطاق به نمایش گذارده بودند، پذیرفت. اما شرط كرد كه كلمه امپرسیونیست ها از آفیش نمایشگاه حذف شده و آثار انگران و دوبواپیله به دلیل متناسب نبودن، رد شود.
فنئون كه زمینه ی آشنایی سورا و دوستانش را فراهم كرده بود و سرنوشت چنین رقم خورده بود او خود مشوق و مفسر صمیمی آنها باقی بماند، مقالات متعدد استادانه یی را در مجلات پیشرو آن زمان به آثار این نقاشان اختصاص داد، و این مقالات در پایان همان سال به صورت كتابی منتشر شد.
نئوامپرسیونیست ها به عنوان یك گروه متشكل در دومین نمایشگاه مستقلین در تویلری از 21 اوت تا 21 سپتامبر 1886 شركت كردند. در این نمایشگاه بار دیگر سورا تابلوی گراندژات خود را نمایش داد.
در ماه نوامبر پیسارو در نانت نمایشگاه داشت و موفق شد كه سورا و سینیاك را نیز با خود در این نمایشگاه شركت دهد.
همین سه نقاش از طرف «انجمن 20» كه یك گروه مستقل و شجاع به رهبری اكتاوموس محسوب می شدند، دعوت گردیدند تا آثار خود را در بروكسل به نمایشگاه گذراند.
سینیاك و سورا در شب افتتاح نمایشگاه در فوریه ی 1887 حضور داشتند. اگرچه تابلوی گراندژات را فرهیرن بسیار ستود و این تابلو تنها احترام عده ای را برانگیخت، اما در مقابل، بسیاری از هنرمندان بلژیكی تحت تأثیر آن به سوی دیویزیونیسم جلب شدند.
از بین این نقاشان می توان هانری وان دوولده و تئووان ریسلبرك را نام برد.
در فرانسه نیز دیویزیونیست های تازه ای ظهور كردند كه مهمترین آنها عبارتند از: ه. پتی ژان، ماكسیمیلین لوس و كمی بعد لوسی كوستوریه.
این نهضت در ایتالیا نیز راه یافت و هنرمندانی نظیر سگانتینی، پرویاتی موربلی به آن پیوستند و برای نخستین بار در 1891 در میلان معرفی شدند. همچنین سه تن از نقاشان مهم اواخر قرن نوزدهم بی آنكه به نئوامپرسیونیسم تعلق داشته باشند، تحت نفوذ سورا به تجربه ی دیویزیونیسم پرداختند، این سه تن عبارتند از:
گوگن در 1886،
لوترك در1887
ووان گوگ تقریباً در تمام دوره ی موسوم به پاریسی (1888-1886) در طی این مدت روابط وان گوگ با سینیاك و سورا بسیار بارور بود.
كار با اسلوب سورا در دو كمپوزیسیون بزرگ او به اوج خود رسید رقص عامیانه در 1890 و سیرك در 1891. این آثار بر اساس تضاد خطوط ساخته شده بودند.
در آنها گرایش ستلیزاسیون مشهود است، و او به این ترتیب سبك مدرن را لمس كرد.
سورا در 32 سالگی در 29 مارس 1891، خسته از كار اما موفق در رساندن پیام خویش، بدرود حیات گفت. پیسارو كه به رهبری این گروه دعوت شده بود، از آنجا كه دیویزیونیسم را رها كرده و به رفتار آزادانه ی آثار قبلی خویش باز گشته بود، این دعوت را نپذیرفت، تنها لوسی كوستوریه، كروس وسینیاك كه در 1889 كتاب از اوژن دلا كروا تا نئوامپرسیونیسم را منتشر كردند، كوشیدند تا به روح و روشی كه برای خیلی ها چیزی جز یك مشت دستورالعمل نبود، اما نبوغ استادانه ی مورا به آن تبلور و هستی بخشیده بود، وفادار بمانند. كتاب آنها از آن پس به عنوان یك اثر كلاسیك محسوب شده است.
در 1889 و حتی تا حدود 1904 فوویسم خلق شده بدست ماتیس تنها بخشی از پوانتیلیسم محسوب می شد، چرا كه ماتیس یك تابستان تمام را در كنار سینیاك و كروس در سن تروپه كار كرده بود.
از طرف دیگر نمایشگاه مجموعه ی آثار سورا را در سالن مستقلین در 1905 را می توان مبدا پیدایش كوبیسم تلقی كرد.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#سبکهای_هنری
#نئو_امپرسیونیسم
قسمت سوم
جمع امپرسیونیست ها از 1880 در خطر تفرقه افتاده بود. همین نمایشگاه، آغاز رسمی نئوامپرسیونیسم و یا به زبان پیسارو، جدا شدن امپرسیونیست های رمانتیك را از امپرسیونیست ها علمی مژده داد.
مونه، رونوار و سیسلی خود را كنار كشیدند؛ دگا همكاری سورا، سینیاك، لوسین و كامیل پیسارو را كه جملگی آثارشان در یك اطاق به نمایش گذارده بودند، پذیرفت. اما شرط كرد كه كلمه امپرسیونیست ها از آفیش نمایشگاه حذف شده و آثار انگران و دوبواپیله به دلیل متناسب نبودن، رد شود.
فنئون كه زمینه ی آشنایی سورا و دوستانش را فراهم كرده بود و سرنوشت چنین رقم خورده بود او خود مشوق و مفسر صمیمی آنها باقی بماند، مقالات متعدد استادانه یی را در مجلات پیشرو آن زمان به آثار این نقاشان اختصاص داد، و این مقالات در پایان همان سال به صورت كتابی منتشر شد.
نئوامپرسیونیست ها به عنوان یك گروه متشكل در دومین نمایشگاه مستقلین در تویلری از 21 اوت تا 21 سپتامبر 1886 شركت كردند. در این نمایشگاه بار دیگر سورا تابلوی گراندژات خود را نمایش داد.
در ماه نوامبر پیسارو در نانت نمایشگاه داشت و موفق شد كه سورا و سینیاك را نیز با خود در این نمایشگاه شركت دهد.
همین سه نقاش از طرف «انجمن 20» كه یك گروه مستقل و شجاع به رهبری اكتاوموس محسوب می شدند، دعوت گردیدند تا آثار خود را در بروكسل به نمایشگاه گذراند.
سینیاك و سورا در شب افتتاح نمایشگاه در فوریه ی 1887 حضور داشتند. اگرچه تابلوی گراندژات را فرهیرن بسیار ستود و این تابلو تنها احترام عده ای را برانگیخت، اما در مقابل، بسیاری از هنرمندان بلژیكی تحت تأثیر آن به سوی دیویزیونیسم جلب شدند.
از بین این نقاشان می توان هانری وان دوولده و تئووان ریسلبرك را نام برد.
در فرانسه نیز دیویزیونیست های تازه ای ظهور كردند كه مهمترین آنها عبارتند از: ه. پتی ژان، ماكسیمیلین لوس و كمی بعد لوسی كوستوریه.
این نهضت در ایتالیا نیز راه یافت و هنرمندانی نظیر سگانتینی، پرویاتی موربلی به آن پیوستند و برای نخستین بار در 1891 در میلان معرفی شدند. همچنین سه تن از نقاشان مهم اواخر قرن نوزدهم بی آنكه به نئوامپرسیونیسم تعلق داشته باشند، تحت نفوذ سورا به تجربه ی دیویزیونیسم پرداختند، این سه تن عبارتند از:
گوگن در 1886،
لوترك در1887
ووان گوگ تقریباً در تمام دوره ی موسوم به پاریسی (1888-1886) در طی این مدت روابط وان گوگ با سینیاك و سورا بسیار بارور بود.
كار با اسلوب سورا در دو كمپوزیسیون بزرگ او به اوج خود رسید رقص عامیانه در 1890 و سیرك در 1891. این آثار بر اساس تضاد خطوط ساخته شده بودند.
در آنها گرایش ستلیزاسیون مشهود است، و او به این ترتیب سبك مدرن را لمس كرد.
سورا در 32 سالگی در 29 مارس 1891، خسته از كار اما موفق در رساندن پیام خویش، بدرود حیات گفت. پیسارو كه به رهبری این گروه دعوت شده بود، از آنجا كه دیویزیونیسم را رها كرده و به رفتار آزادانه ی آثار قبلی خویش باز گشته بود، این دعوت را نپذیرفت، تنها لوسی كوستوریه، كروس وسینیاك كه در 1889 كتاب از اوژن دلا كروا تا نئوامپرسیونیسم را منتشر كردند، كوشیدند تا به روح و روشی كه برای خیلی ها چیزی جز یك مشت دستورالعمل نبود، اما نبوغ استادانه ی مورا به آن تبلور و هستی بخشیده بود، وفادار بمانند. كتاب آنها از آن پس به عنوان یك اثر كلاسیك محسوب شده است.
در 1889 و حتی تا حدود 1904 فوویسم خلق شده بدست ماتیس تنها بخشی از پوانتیلیسم محسوب می شد، چرا كه ماتیس یك تابستان تمام را در كنار سینیاك و كروس در سن تروپه كار كرده بود.
از طرف دیگر نمایشگاه مجموعه ی آثار سورا را در سالن مستقلین در 1905 را می توان مبدا پیدایش كوبیسم تلقی كرد.
🆔👉 @iran_novin1
پرچم سیاه داعش توسط داعشیان بی وطن در تهران در حمایت از حجاب اجباری توسط زنام مرتجع و تکفیری شیعی برافراشته شد .
#داعش_نابود_شده؟
#داعش_نابود_شده؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سرود ملی و افتخارامیز
« #ای_ایران »
با صدای استاد زنده یاد
#غلام_حسین_بنان
#پاینده_ایران
#سرفراز_ایرانی
« #ای_ایران »
با صدای استاد زنده یاد
#غلام_حسین_بنان
#پاینده_ایران
#سرفراز_ایرانی
دویچه وله فارسی / ایران
#مخمصه_نفت؛
فصل جدید #ریاضت_اقتصادی در ایران
سه چهارم درآمد ارزی ایران به فروش نفت متکی است ولی واردات مشتریان ثابت سیری نزولی دارد و سرمایهگذاران خارجی هم در حال ترک صحنه هستند.
فاصله گرفتن از رشد ۵/۵درصدی که مبنای ایجاد اشتغال است چه عواقب و عوارضی خواهد داشت؟
#مخمصه_نفت؛
فصل جدید #ریاضت_اقتصادی در ایران
سه چهارم درآمد ارزی ایران به فروش نفت متکی است ولی واردات مشتریان ثابت سیری نزولی دارد و سرمایهگذاران خارجی هم در حال ترک صحنه هستند.
فاصله گرفتن از رشد ۵/۵درصدی که مبنای ایجاد اشتغال است چه عواقب و عوارضی خواهد داشت؟
#واکنش_ولایتی_مشاور_خامنه ایی به شعار
#نه_غزه_نه_لبنان_جانم_فدای_ایران
ولایتی مشاور ارشد خامنه ای:
آنهایی که «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سر دادند جاهل و مزدور هستند.
علیاکبر ولایتی، مشاور ارشد رهبر در امور بینالملل گفته :
حضور جمهوری اسلامی در منطقه اجتنابناپذیر است و علیرغم فشارها و تهدیدهای آمریکا به حمایت مالی و لوجستیکی از حزب الله لبنان و گروههای فلسطینی ادامه خواهد داد.
مشاور خامنه ای #مردم_معترض_ایران را که شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سر می دهند، «جاهل و مزدور» توصیف کرد و با افتخار به ادامه کمک های مالی به حزب الله گفت:
حزب الله توسط ما تقویت شد.
این جاهل مزدور به نقل از دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، گفت:
در جنگ غزه هم آقای رمضان گفته بود که از نان تا فشنگ را جمهوری اسلامی به ما داد.
#افزایش_چشمگیر_کمکهای_مالی_رژیم_به_حزب_الله :
مؤسسه بینالمللی
« #دفاع_از_دموکراسی»
در تازه ترین گزارش خود از افزایش چشمگیر کمکهای مالی و نظامی رژیم ایران به حزب الله لبنان خبر داد.
بنا به گزارشها، #تیلور_ستابلتون، کارشناس روابط خارجی و خاورمیانه در مؤسسه بینالمللی «دفاع از دموکراسی» طی پیامی به حمایت های همه جانبه جمهوری اسلامی از تروریسم اشاره کرد و گفت:
رژیم ایران از جمله #سالانه_مبلغ ۷۰۰ تا ۸۰۰ #میلیون_دلار
( #سه_هزار_و_دویست_میلیارد_تومان ) به فعالیتهای تروریستی شبه نظامیان حزبالله لبنان کمک مالی می کند.
پیش تر اعلام شده بود که کمکهای رژیم ایران به حزب الله لبنان سالانه حدود ۲۰۰ میلیون دلار ( #نهصد_و_چهل_میلیارد_تومان ) است.
#نه_غزه_نه_لبنان_جانم_فدای_ایران
ولایتی مشاور ارشد خامنه ای:
آنهایی که «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سر دادند جاهل و مزدور هستند.
علیاکبر ولایتی، مشاور ارشد رهبر در امور بینالملل گفته :
حضور جمهوری اسلامی در منطقه اجتنابناپذیر است و علیرغم فشارها و تهدیدهای آمریکا به حمایت مالی و لوجستیکی از حزب الله لبنان و گروههای فلسطینی ادامه خواهد داد.
مشاور خامنه ای #مردم_معترض_ایران را که شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سر می دهند، «جاهل و مزدور» توصیف کرد و با افتخار به ادامه کمک های مالی به حزب الله گفت:
حزب الله توسط ما تقویت شد.
این جاهل مزدور به نقل از دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، گفت:
در جنگ غزه هم آقای رمضان گفته بود که از نان تا فشنگ را جمهوری اسلامی به ما داد.
#افزایش_چشمگیر_کمکهای_مالی_رژیم_به_حزب_الله :
مؤسسه بینالمللی
« #دفاع_از_دموکراسی»
در تازه ترین گزارش خود از افزایش چشمگیر کمکهای مالی و نظامی رژیم ایران به حزب الله لبنان خبر داد.
بنا به گزارشها، #تیلور_ستابلتون، کارشناس روابط خارجی و خاورمیانه در مؤسسه بینالمللی «دفاع از دموکراسی» طی پیامی به حمایت های همه جانبه جمهوری اسلامی از تروریسم اشاره کرد و گفت:
رژیم ایران از جمله #سالانه_مبلغ ۷۰۰ تا ۸۰۰ #میلیون_دلار
( #سه_هزار_و_دویست_میلیارد_تومان ) به فعالیتهای تروریستی شبه نظامیان حزبالله لبنان کمک مالی می کند.
پیش تر اعلام شده بود که کمکهای رژیم ایران به حزب الله لبنان سالانه حدود ۲۰۰ میلیون دلار ( #نهصد_و_چهل_میلیارد_تومان ) است.
❗️❗️❗️#راهکارهای_مختلف_برای_بالا_بردن_امنیت_کاربران_مجازی❗️❗️❗️
✅ #قسمت_اول :
✔️ برای مخفی شدن آی پی خود ، در صورت فیلتر بودن یا نبودن تلگرام ، اینستاگرام و شبکه های دیگر ، از #فیلتر_شکن استفاده کنید .
ترجیحا از فیلتر شکن هایی مثل #سایفون و #لنترن استفاده شود که اطلاعات شما را رمز گذاری میکنند
✔️ از قرار دادن #عکس_اصلی خود یا اعضای خانواده ، همچنین #اسامی_اصلی یا #نام_کامل خود بر روی نام پروفایل یا آیدی خود پرهیز کنید و عکس ، نام اصلی یا کامل و #محل_زندگی خود را برای کسی که نمیشناسید یا تازه با او آشنا شده اید به هیچ عنوان افشا نکنید
✔️ #کد_فعالسازی خود را تحت هیچ شرایطی برای هیچ شخص یا روباتی نفرستید و در مواردی غیر از زمان ثبت نام یا ورود مجدد به شبکه مجازی از آن استفاده نکنید و بعد از ورود آن را پاک کنید .
تلگرام به هیچ عنوان جز برای ثبت نام یا ورود بار اول به اکانت ، از شما کد فعالسازی نمیخواهد
✔️ به #روباتهای_ناشناس پیام ندهید ( استارت نکنید ) و روبات های با محتوای نامناسب را که معمولا سایبری های بسیجی به گروه ها اد میکنند یا سازنده و کنترل کننده آنها هستند ، هر جا دیدید #بلاک و #استاپ و #ریپورت کنید ، همچنین اد کننده آن را هم بلاک کنید .
مدیران در گروههای خود از روبات مدیریت گروه برای پاک کردن خودکار روبات ها استفاده کنند
✔️ با #خط_موبایلی که افراد زیادی از شما دارند در گروههای بزرگ فعالیت سیاسی نکنید ، میتوانید از قسمت عوض کردن شماره ( Change Numer ) #شماره_اکانت_تلگرام خود را بدون تغییر در محتوای آن عوض کنید ، همچنین میتوانید دسترسی شماره های خود را به تلگرام مسدود کنید
✔️ موقع ثبت نام در شبکه های مجازی هرگز #گزینه_هایی را که #دارندگان_ایمیل یا #شماره_تماس_شما بتوانند از طریق آن شما را در آن شبکه پیدا کنند فعال نکنید
✔️ از #سیو_کردن شماره های ناشناس در تلگرام جدا خودداری کنید زیرا طرف مقابل هم شماره شما را خواهد فهمید
✔️ به #لینکها_و_روباتهای_ناشناس با نام #رفع_ریپورت به هیچ وجه وارد نشوید اینها یا برای تبلیغند یا از طرف سایبری های بسیجی هستند .
تنها مرجع اصلی برای مسائل مربوط ریپورت ، روبات اصلی خود تلگرام @SpamBot است
✔️ لینک هایی که تحت عنوان فیلتر شکن از طریق #اس_ام_اس برای شما ارسال میشوند ، نا امن هستند
✅ #قسمت_اول :
✔️ برای مخفی شدن آی پی خود ، در صورت فیلتر بودن یا نبودن تلگرام ، اینستاگرام و شبکه های دیگر ، از #فیلتر_شکن استفاده کنید .
ترجیحا از فیلتر شکن هایی مثل #سایفون و #لنترن استفاده شود که اطلاعات شما را رمز گذاری میکنند
✔️ از قرار دادن #عکس_اصلی خود یا اعضای خانواده ، همچنین #اسامی_اصلی یا #نام_کامل خود بر روی نام پروفایل یا آیدی خود پرهیز کنید و عکس ، نام اصلی یا کامل و #محل_زندگی خود را برای کسی که نمیشناسید یا تازه با او آشنا شده اید به هیچ عنوان افشا نکنید
✔️ #کد_فعالسازی خود را تحت هیچ شرایطی برای هیچ شخص یا روباتی نفرستید و در مواردی غیر از زمان ثبت نام یا ورود مجدد به شبکه مجازی از آن استفاده نکنید و بعد از ورود آن را پاک کنید .
تلگرام به هیچ عنوان جز برای ثبت نام یا ورود بار اول به اکانت ، از شما کد فعالسازی نمیخواهد
✔️ به #روباتهای_ناشناس پیام ندهید ( استارت نکنید ) و روبات های با محتوای نامناسب را که معمولا سایبری های بسیجی به گروه ها اد میکنند یا سازنده و کنترل کننده آنها هستند ، هر جا دیدید #بلاک و #استاپ و #ریپورت کنید ، همچنین اد کننده آن را هم بلاک کنید .
مدیران در گروههای خود از روبات مدیریت گروه برای پاک کردن خودکار روبات ها استفاده کنند
✔️ با #خط_موبایلی که افراد زیادی از شما دارند در گروههای بزرگ فعالیت سیاسی نکنید ، میتوانید از قسمت عوض کردن شماره ( Change Numer ) #شماره_اکانت_تلگرام خود را بدون تغییر در محتوای آن عوض کنید ، همچنین میتوانید دسترسی شماره های خود را به تلگرام مسدود کنید
✔️ موقع ثبت نام در شبکه های مجازی هرگز #گزینه_هایی را که #دارندگان_ایمیل یا #شماره_تماس_شما بتوانند از طریق آن شما را در آن شبکه پیدا کنند فعال نکنید
✔️ از #سیو_کردن شماره های ناشناس در تلگرام جدا خودداری کنید زیرا طرف مقابل هم شماره شما را خواهد فهمید
✔️ به #لینکها_و_روباتهای_ناشناس با نام #رفع_ریپورت به هیچ وجه وارد نشوید اینها یا برای تبلیغند یا از طرف سایبری های بسیجی هستند .
تنها مرجع اصلی برای مسائل مربوط ریپورت ، روبات اصلی خود تلگرام @SpamBot است
✔️ لینک هایی که تحت عنوان فیلتر شکن از طریق #اس_ام_اس برای شما ارسال میشوند ، نا امن هستند
❗️❗️❗️#راهکارهای_مختلف_برای_بالا_بردن_امنیت_کاربران_مجازی❗️❗️❗️
✅ #قسمت_دوم :
✔️ مطلقا سرویس #جی_پی_اس ( #موقعیت_یاب ) خود را برای هیچ #اپلیکیشنی خصوصا #شبکه های_مجازی فعال نکنید
✔️ اگر برای شرکت در اعتراضات یا حرکتهای مدنی میروید ، با #اکانتی که #فعالیت_سیاسی_در_آن_دارید یا #خطی که با آن اکانت شما ( سیاسی ) ثبت نام شده است نروید .
همچنین در چنین موقعیت هایی جز در موارد خیلی اضطراری گوشی خود را در #حالت_پرواز قرار دهید.
✔️ حتما تنظیمات مربوط به #تایید_دو_مرحله ای را در اکانت های #تلگرام و #اینستاگرام و حتی #جیمیل خود فعال کنید تا اگر بهر دلیلی کسی به کد فعالسازی یا شماره یا گوشی شما دسترسی پیدا کرد ، نتواند وارد حساب کاربری شما شود
✔️ همچنین میتوانید از #اپلیکشین ( Google Authenticator ) بجای دریافت کد فعالسازی از طریق خط موبایل ، در جیمیل ( Gmail ) خود استفاده کنید ( #فعالسازی_از_طریق_تنظیمات_امنیتی_جیمیل ) که بسیار امنتر از ارسال کد از طریق شماره موبایل است و از #گوگل_پلی و #اپ_استور قابل دانلود است
✔️ ترجیحا از #جیمیل ( Gmail ) استفاده کنید ، چون از نظر امنیتی از ایمیل ( Email ) بهتر است
✔️ از #نسخه_های_غیر_رسمی_تلگرام مثل #تلگرام_فارسی ، #موبوگرام ، #تلگرام_پلاس ، #تلگرامهای_رنگی همچنین شبکه های مجازی #سلام ، #بیسفون و #سروش استفاده نکنید چون اکثر این برنامه ها سرورهای آن معمولا توسط نهادهای امنیتی سپاه اداره میشود ،
فقط از #تلگرام یا #تلگرام_ایکس استفاده کنید و برای دانلود آن تا حد امکان از #گوگل_پلی و #اپ_استور اقدام کنید
✔️ استفاده از #نسخه_ویندوز تلگرام کمی از ورژن های گوشی آن امنتر است ( به علت عدم ارتباط با سیکارت و گوشی ) ، همچنین گوشی های دارای #سیستم_عامل_آی_او_اس ( اپل ) هم امنتر از گوشی های اندروئیدی هستند
✔️ اگر فعالیت سیاسی دارید ، با آن اکانت خود دنبال مسائل دیگر نروید ، چون جالب است بدانید سایبری های بسیجی با #اکانتهای_جنس_مخالف
افراد بسیاری را شناسایی و به دام انداخته اند
✔️ هر از چند گاهی بخش show all sessions تلگرام خود را چک کنید و مطمئن بشوید #دستگاههایی که با آن به اکانت شما متصل اند، همه متعلق بشما هستند .
دستگاههایی که مربوط به قدیم بوده و از آن استفاده نمیکنید ببندید
✔️ از #دانلود_و_نصب APK های ناشناس و ارسالی توسط #کانالهای_غیر_معتبر جدا پرهیز کنید و تا حد ممکن برنامه های خود را متناسب با سیستم عامل گوشی خود از #گوگل_پلی و #اپ_استور دانلود و نصب کنید
✅ #قسمت_دوم :
✔️ مطلقا سرویس #جی_پی_اس ( #موقعیت_یاب ) خود را برای هیچ #اپلیکیشنی خصوصا #شبکه های_مجازی فعال نکنید
✔️ اگر برای شرکت در اعتراضات یا حرکتهای مدنی میروید ، با #اکانتی که #فعالیت_سیاسی_در_آن_دارید یا #خطی که با آن اکانت شما ( سیاسی ) ثبت نام شده است نروید .
همچنین در چنین موقعیت هایی جز در موارد خیلی اضطراری گوشی خود را در #حالت_پرواز قرار دهید.
✔️ حتما تنظیمات مربوط به #تایید_دو_مرحله ای را در اکانت های #تلگرام و #اینستاگرام و حتی #جیمیل خود فعال کنید تا اگر بهر دلیلی کسی به کد فعالسازی یا شماره یا گوشی شما دسترسی پیدا کرد ، نتواند وارد حساب کاربری شما شود
✔️ همچنین میتوانید از #اپلیکشین ( Google Authenticator ) بجای دریافت کد فعالسازی از طریق خط موبایل ، در جیمیل ( Gmail ) خود استفاده کنید ( #فعالسازی_از_طریق_تنظیمات_امنیتی_جیمیل ) که بسیار امنتر از ارسال کد از طریق شماره موبایل است و از #گوگل_پلی و #اپ_استور قابل دانلود است
✔️ ترجیحا از #جیمیل ( Gmail ) استفاده کنید ، چون از نظر امنیتی از ایمیل ( Email ) بهتر است
✔️ از #نسخه_های_غیر_رسمی_تلگرام مثل #تلگرام_فارسی ، #موبوگرام ، #تلگرام_پلاس ، #تلگرامهای_رنگی همچنین شبکه های مجازی #سلام ، #بیسفون و #سروش استفاده نکنید چون اکثر این برنامه ها سرورهای آن معمولا توسط نهادهای امنیتی سپاه اداره میشود ،
فقط از #تلگرام یا #تلگرام_ایکس استفاده کنید و برای دانلود آن تا حد امکان از #گوگل_پلی و #اپ_استور اقدام کنید
✔️ استفاده از #نسخه_ویندوز تلگرام کمی از ورژن های گوشی آن امنتر است ( به علت عدم ارتباط با سیکارت و گوشی ) ، همچنین گوشی های دارای #سیستم_عامل_آی_او_اس ( اپل ) هم امنتر از گوشی های اندروئیدی هستند
✔️ اگر فعالیت سیاسی دارید ، با آن اکانت خود دنبال مسائل دیگر نروید ، چون جالب است بدانید سایبری های بسیجی با #اکانتهای_جنس_مخالف
افراد بسیاری را شناسایی و به دام انداخته اند
✔️ هر از چند گاهی بخش show all sessions تلگرام خود را چک کنید و مطمئن بشوید #دستگاههایی که با آن به اکانت شما متصل اند، همه متعلق بشما هستند .
دستگاههایی که مربوط به قدیم بوده و از آن استفاده نمیکنید ببندید
✔️ از #دانلود_و_نصب APK های ناشناس و ارسالی توسط #کانالهای_غیر_معتبر جدا پرهیز کنید و تا حد ممکن برنامه های خود را متناسب با سیستم عامل گوشی خود از #گوگل_پلی و #اپ_استور دانلود و نصب کنید
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
#سفره_انقلاب:
۴۰ سال پس از انقلاب، خدمتعلی شامی پور دامدار نمونه کرمانشاه کارتنخواب شد
#دامدار_نمونه_دیروز
#كارتنخواب_نمونه_امروز
۴۰ سال پس از انقلاب، خدمتعلی شامی پور دامدار نمونه کرمانشاه کارتنخواب شد
#دامدار_نمونه_دیروز
#كارتنخواب_نمونه_امروز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انسانی که درد مردم داشته و رنج آنها را بفهمد و عشق میهن و مردم ان را داشته باشد با دیدن شرایط موجود قطعا دلش بدرد می آید
فرقی نمیکند این انسان چه ظاهری داشته و چه کسی باشد.
بغض مردی بخاطر رنج هموطن
فرقی نمیکند این انسان چه ظاهری داشته و چه کسی باشد.
بغض مردی بخاطر رنج هموطن
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مفاهیم_و_تعاریف_مرتبط_با_جغرافیای_سیاسی_و_ژئوپولتیک
#مقاله
#يک_مرز_چيست؟
#اتي_ين_باليبار
☆2
اجازه دهيد گريزي بزنم به بازي زباني برخي همکاران فيلسوفم.
اين ايده که ميتوان يک تعريف سرراست از مرز داشت، از اينکه چهچيز يک مرز را ميسازد، داتا پوچ و بيمعناست:
مرزکشي دقيقن يعني تعيين يک قلمرو، محدودسازي آن و تثبيت هويت آن قلمرو يا هويتبخشي به آن.
اين در حالي است که کلا تعريفکردن يا تشخيصدادن چيزي نيست جز مرزکشي (در يوناني horos؛ در لاتين finis يا terminus؛ در آلماني Grenze؛ در فرانسه borne).
نظريهپردازاني که ميکوشند تعريفي از مرز بدهند در خطر افتادن به يک دور باطلاند، چون نفس بازنمايي مرز پيششرط هر تعريفي از مرز است.
با اينحال اين نکته که ممکن است نظرورزانه يا حتي بيهوده به نظر رسد، معنايي کاملا انضمامي دارد.
هر بحثي درباره مرز دقيقن گره ميخورد به ساختن يکسري هويتهاي مشخص، چه هويتهاي ملي و چه ساير هويتها.
خب بيشک هويتهايي وجود دارد (يا فرآيندهاي هويتيابي) که به درجات مختلف فعال و منفعل، داوطلبانه و تحميلي، فردي و جمعياند.
سرشت متکثر، فرضي و خيالي اين هويتها ذرهاي از وجود واقعي آنها نميکاهد. ولي واضح است که اين هويتها درست تعريف نشدهاند و به تبع آن، از منظر منطقي ( يا قضايي يا ملي) اصلا تعريف نشدهاند، يا به بيان دقيقتر نميتوان تعريفشان کرد، مگر به زور و اجبار؛ و اين کار هم بنابه خصلت دروني اين هويتها از اساس شدني نيست.
به عبارت ديگر، تعريف عملي اين هويتها مستلزم « تقليل پيچيدگي » آنهاست، يعني اِعمال يک نيروي سادهساز يا اِعمال چيزي که ميتوان آن را به نحوي متناقضنما نوعي مکمل سادهساز خواند و اين طبيعتا اوضاع را پيچيدهتر ميکند.
يکي از کارهاي دولت (هم ملت-دولت) حق يا حاکميت قانون (Rechtsstaat)، تقليل پيچيدگي است.
گرچه نفس وجود دولت دليل هميشگي اين پيچيدگي (و چه بسا حتي بتوان گفت بينظمي) است که بعدها در صدد تقليل آن برميآيد.
چنانکه ميدانيم، همه اين مسائل صرفا مباحثي نظري نيستند. نتايج خشونت هر روز احساس ميشود؛ اين نتايج برسازندهی همان « وضع خشونتي » هستند که براي مقابله با آن در پي ابتکار عمل و ايدههايي سياسي هستيم که فراتر از تقليل پيچيدگي به سبک هابز عمل کند. در هابز با يک اقتدار مرکزي ساده طرفيم که ضمانت اجرايياش را از قانون ميگيرد و مجهز است به انحصار استفادهی مشروع از خشونت.
به هر حال، اين راهحل در سطح جهاني ناکارآمد است و حداکثر کاري که ميکند اين است که اينجا و آنجا فلان آشوبگر را سرکوب کند.
در اين روند هويتهاي تعريفنشده و ناممکن با بياعتنايي کامل نسبت به برخي مرزها (و يا گاهي تحت لواي همين مرزها) در جاهاي مختلف سر بر ميآورند، هويتهايي که در نتيجه با آنها مثل ناهويت برخورد ميشود. با اينحال، وجود اين هويتها براي شمار بسياري از انسانها مسألهی مرگ و زندگي است.
اين موضوع بيش از پيش همهجا به يک معضل بدل شده است و مسألهاي که از دل وحشت و ترور در « يوگسلاوي سابق » بيرون زد، همهی ما را درگير واقعيت کرد و ما را از درون با تاريخ خودمان رو در رو ساخت.
از آنجا که مرزها تاريخي دارند خود مفهوم مرز يک تاريخ دارد.
اين تاريخ در همهجا و در همهی سطوح يکسان نيست.
به اين مسأله برخواهم گشت.
از ديد ما مردان و زنان اروپايي در پايان قرن بيستم، به نظر ميرسد اين تاريخ در حال حرکت به سوي آرمان از آنِ خودسازي متقابل است:
دولت از طريق «قلمرو» افراد جامعه را از آنِ خود ميکند و افراد نيز دولت را.
يا بهتر بگوييم، همانطورکه آرنت به شيوهاي بس ستودني نشان داد ( و حق داريم در اين بحث از او ياد کنيم ) تاريخ رفتهرفته به اوجي نزديک ميشود که در آن درست در لحظهاي که به نظر ميرسد آدمي کمترين فاصله را با تحقق اين آرمان دارد محال بودن رسيدن به آن آشکار ميشود.
ما هماکنون در اين لحظه هستيم.
ادامه دارد ....
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#مفاهیم_و_تعاریف_مرتبط_با_جغرافیای_سیاسی_و_ژئوپولتیک
#مقاله
#يک_مرز_چيست؟
#اتي_ين_باليبار
☆2
اجازه دهيد گريزي بزنم به بازي زباني برخي همکاران فيلسوفم.
اين ايده که ميتوان يک تعريف سرراست از مرز داشت، از اينکه چهچيز يک مرز را ميسازد، داتا پوچ و بيمعناست:
مرزکشي دقيقن يعني تعيين يک قلمرو، محدودسازي آن و تثبيت هويت آن قلمرو يا هويتبخشي به آن.
اين در حالي است که کلا تعريفکردن يا تشخيصدادن چيزي نيست جز مرزکشي (در يوناني horos؛ در لاتين finis يا terminus؛ در آلماني Grenze؛ در فرانسه borne).
نظريهپردازاني که ميکوشند تعريفي از مرز بدهند در خطر افتادن به يک دور باطلاند، چون نفس بازنمايي مرز پيششرط هر تعريفي از مرز است.
با اينحال اين نکته که ممکن است نظرورزانه يا حتي بيهوده به نظر رسد، معنايي کاملا انضمامي دارد.
هر بحثي درباره مرز دقيقن گره ميخورد به ساختن يکسري هويتهاي مشخص، چه هويتهاي ملي و چه ساير هويتها.
خب بيشک هويتهايي وجود دارد (يا فرآيندهاي هويتيابي) که به درجات مختلف فعال و منفعل، داوطلبانه و تحميلي، فردي و جمعياند.
سرشت متکثر، فرضي و خيالي اين هويتها ذرهاي از وجود واقعي آنها نميکاهد. ولي واضح است که اين هويتها درست تعريف نشدهاند و به تبع آن، از منظر منطقي ( يا قضايي يا ملي) اصلا تعريف نشدهاند، يا به بيان دقيقتر نميتوان تعريفشان کرد، مگر به زور و اجبار؛ و اين کار هم بنابه خصلت دروني اين هويتها از اساس شدني نيست.
به عبارت ديگر، تعريف عملي اين هويتها مستلزم « تقليل پيچيدگي » آنهاست، يعني اِعمال يک نيروي سادهساز يا اِعمال چيزي که ميتوان آن را به نحوي متناقضنما نوعي مکمل سادهساز خواند و اين طبيعتا اوضاع را پيچيدهتر ميکند.
يکي از کارهاي دولت (هم ملت-دولت) حق يا حاکميت قانون (Rechtsstaat)، تقليل پيچيدگي است.
گرچه نفس وجود دولت دليل هميشگي اين پيچيدگي (و چه بسا حتي بتوان گفت بينظمي) است که بعدها در صدد تقليل آن برميآيد.
چنانکه ميدانيم، همه اين مسائل صرفا مباحثي نظري نيستند. نتايج خشونت هر روز احساس ميشود؛ اين نتايج برسازندهی همان « وضع خشونتي » هستند که براي مقابله با آن در پي ابتکار عمل و ايدههايي سياسي هستيم که فراتر از تقليل پيچيدگي به سبک هابز عمل کند. در هابز با يک اقتدار مرکزي ساده طرفيم که ضمانت اجرايياش را از قانون ميگيرد و مجهز است به انحصار استفادهی مشروع از خشونت.
به هر حال، اين راهحل در سطح جهاني ناکارآمد است و حداکثر کاري که ميکند اين است که اينجا و آنجا فلان آشوبگر را سرکوب کند.
در اين روند هويتهاي تعريفنشده و ناممکن با بياعتنايي کامل نسبت به برخي مرزها (و يا گاهي تحت لواي همين مرزها) در جاهاي مختلف سر بر ميآورند، هويتهايي که در نتيجه با آنها مثل ناهويت برخورد ميشود. با اينحال، وجود اين هويتها براي شمار بسياري از انسانها مسألهی مرگ و زندگي است.
اين موضوع بيش از پيش همهجا به يک معضل بدل شده است و مسألهاي که از دل وحشت و ترور در « يوگسلاوي سابق » بيرون زد، همهی ما را درگير واقعيت کرد و ما را از درون با تاريخ خودمان رو در رو ساخت.
از آنجا که مرزها تاريخي دارند خود مفهوم مرز يک تاريخ دارد.
اين تاريخ در همهجا و در همهی سطوح يکسان نيست.
به اين مسأله برخواهم گشت.
از ديد ما مردان و زنان اروپايي در پايان قرن بيستم، به نظر ميرسد اين تاريخ در حال حرکت به سوي آرمان از آنِ خودسازي متقابل است:
دولت از طريق «قلمرو» افراد جامعه را از آنِ خود ميکند و افراد نيز دولت را.
يا بهتر بگوييم، همانطورکه آرنت به شيوهاي بس ستودني نشان داد ( و حق داريم در اين بحث از او ياد کنيم ) تاريخ رفتهرفته به اوجي نزديک ميشود که در آن درست در لحظهاي که به نظر ميرسد آدمي کمترين فاصله را با تحقق اين آرمان دارد محال بودن رسيدن به آن آشکار ميشود.
ما هماکنون در اين لحظه هستيم.
ادامه دارد ....
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نخستین_نقد_ولایت_مطلقه_فقیه
مهندس بازرگان
9
٥_ #حكومتهاي_بشري_انتساب_و_انشعاب_از_ولايت_مطلقه_خدا_ندارد.
قسمت سوم
اديان توحيدي يا اسلام، در آن چه مربوط به معرفت و عبادت خدا يا اعتقاد و تدارك آخرت ميشود، و عقل و تجربيات بشري عاجز از ديدار و درك آنهاست، كمترين اجازه تصرف و تشخيص تغيير را حتي به پيغمبران نداده است. بلكه جزء و كل عقايد و احكام را از خدا، از راه وحي يا تكلم تعيين نموده، كوچكترين حرف و حركات انبياء را زير نظر و فرمان خود كنترل يا تنظيم كرده است.
اما آن جا كه پاي زندگي و امور دنيايي انسانها، اعم از فردي و اجتماعي و خانگي و معاشي يا علمي و اقتصادي و اداري و سياسي، در ميان ميآيد و نشان دادهاند كه به قدر لازم استعداد و هنر تشخيص و ترتيب كار و يا تعليم و تحقيق و تجربه آن را دارند، خداوند به آدميزاد
اولاً اختيار و مسؤوليت داده است،
ثانياً گوش و چشم و شعور و لياقت و نبوغ عطا كرده است،
ثالثاً همين نياز و تلاش را وسيله تربيت و تكامل و تقرب قرار داده است تا بر دانايي و توانايي و دستاوردهاي مادي و معنوي خود بيافزاييم.
هم دنياي گذرا را آباد و امن و شكوفا بسازيم، و هم بار سفر آخرت را ببنديم كه زندگي واقعي و ابدي در آن جاست.
اساس و قسمت اعظم قرآن و دعوت و تعليمات همه پيغمبران براي اين دو هدف، يعني خدا و آخرت است، و هر جا كه تعليم حكمت نموده و احكام و دستورات و اخلاقياتي در زمينههاي انفاق، ارث، ازدواج، معاملات و اقتصاد، يا جهاد مقرر داشتهاند بيشتر براي راهگشايي به سوي خداوند متعال و جلوگيري از افتادن به دام شيطان، از طريق انحراف و اغواء، بدخواهي يا ستمگري و فساد و ظلمهاي ديگر، به خود و به مردم بوده است نه براي آئيننامه نويسي خانواده و كارخانه و شهر و ديار، و همچنين براي تمرين و تربيت انسان در مزرعه و آزمايشگاه زندگي اين دنيا، بلكه جهت تدارك و تطبيق با محيط و شرايط زندگي آخرت.
ايمان به خدا و اتخاذ راه خدا مسلماً باعث سلامت و نعمت و سعادت دنيا ميشود. در يك جامعه مؤمن و اهل احسان و تقوي، قسمت اعظم مشكلات و گرفتاريها و مسائل بغرنج دولتها حل شده و منتفي ميباشد.
بسياري از خير و خدمات نيز، كه دولتها و ملتها به دنبال آن هستند، تأمين و تضمين بوده درهاي بركات آسمان و زمين به روي آنها باز خواهد شد. ولي تمام اينها بدان معني نيست و نبايد توقع داشته باشيم كه اديان الهي جوابگوي كليه مسائل و مشكلات فردي و اجتماعي دنياي انسانها باشند و لازم نباشد كه خود ما با تلاش و تدبير و تجربياتمان، و با رعايت شاخصهايي كه اديان به صورت عقايد و احكام، براي وصول به اهداف الهي و سعادت جاوداني، سر راهمان گذاردهاند، مسئول و موظف به اداره زندگي و تأمين نيازها و حل مسائل مربوطه، به فراخور تحولات دنيا، نباشيم.
به اين ترتيب و پس از ختم نبوت و بسته شدن پرونده رسالت الهي، موردي براي دخالت و ولايت انسانها بر يكديگر، به بهانه نمايندگي از طرف خدا، وجود نخواهد داشت.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نخستین_نقد_ولایت_مطلقه_فقیه
مهندس بازرگان
9
٥_ #حكومتهاي_بشري_انتساب_و_انشعاب_از_ولايت_مطلقه_خدا_ندارد.
قسمت سوم
اديان توحيدي يا اسلام، در آن چه مربوط به معرفت و عبادت خدا يا اعتقاد و تدارك آخرت ميشود، و عقل و تجربيات بشري عاجز از ديدار و درك آنهاست، كمترين اجازه تصرف و تشخيص تغيير را حتي به پيغمبران نداده است. بلكه جزء و كل عقايد و احكام را از خدا، از راه وحي يا تكلم تعيين نموده، كوچكترين حرف و حركات انبياء را زير نظر و فرمان خود كنترل يا تنظيم كرده است.
اما آن جا كه پاي زندگي و امور دنيايي انسانها، اعم از فردي و اجتماعي و خانگي و معاشي يا علمي و اقتصادي و اداري و سياسي، در ميان ميآيد و نشان دادهاند كه به قدر لازم استعداد و هنر تشخيص و ترتيب كار و يا تعليم و تحقيق و تجربه آن را دارند، خداوند به آدميزاد
اولاً اختيار و مسؤوليت داده است،
ثانياً گوش و چشم و شعور و لياقت و نبوغ عطا كرده است،
ثالثاً همين نياز و تلاش را وسيله تربيت و تكامل و تقرب قرار داده است تا بر دانايي و توانايي و دستاوردهاي مادي و معنوي خود بيافزاييم.
هم دنياي گذرا را آباد و امن و شكوفا بسازيم، و هم بار سفر آخرت را ببنديم كه زندگي واقعي و ابدي در آن جاست.
اساس و قسمت اعظم قرآن و دعوت و تعليمات همه پيغمبران براي اين دو هدف، يعني خدا و آخرت است، و هر جا كه تعليم حكمت نموده و احكام و دستورات و اخلاقياتي در زمينههاي انفاق، ارث، ازدواج، معاملات و اقتصاد، يا جهاد مقرر داشتهاند بيشتر براي راهگشايي به سوي خداوند متعال و جلوگيري از افتادن به دام شيطان، از طريق انحراف و اغواء، بدخواهي يا ستمگري و فساد و ظلمهاي ديگر، به خود و به مردم بوده است نه براي آئيننامه نويسي خانواده و كارخانه و شهر و ديار، و همچنين براي تمرين و تربيت انسان در مزرعه و آزمايشگاه زندگي اين دنيا، بلكه جهت تدارك و تطبيق با محيط و شرايط زندگي آخرت.
ايمان به خدا و اتخاذ راه خدا مسلماً باعث سلامت و نعمت و سعادت دنيا ميشود. در يك جامعه مؤمن و اهل احسان و تقوي، قسمت اعظم مشكلات و گرفتاريها و مسائل بغرنج دولتها حل شده و منتفي ميباشد.
بسياري از خير و خدمات نيز، كه دولتها و ملتها به دنبال آن هستند، تأمين و تضمين بوده درهاي بركات آسمان و زمين به روي آنها باز خواهد شد. ولي تمام اينها بدان معني نيست و نبايد توقع داشته باشيم كه اديان الهي جوابگوي كليه مسائل و مشكلات فردي و اجتماعي دنياي انسانها باشند و لازم نباشد كه خود ما با تلاش و تدبير و تجربياتمان، و با رعايت شاخصهايي كه اديان به صورت عقايد و احكام، براي وصول به اهداف الهي و سعادت جاوداني، سر راهمان گذاردهاند، مسئول و موظف به اداره زندگي و تأمين نيازها و حل مسائل مربوطه، به فراخور تحولات دنيا، نباشيم.
به اين ترتيب و پس از ختم نبوت و بسته شدن پرونده رسالت الهي، موردي براي دخالت و ولايت انسانها بر يكديگر، به بهانه نمايندگي از طرف خدا، وجود نخواهد داشت.
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
✍ دکتر آرش نراقی
✂️ برشی از مصاحبه «نسبت اخلاق اسلامی و اخلاق لیبرالی»
📚ما دو نوع گرایش به لیبرالیسم و ساخت سیاسی لیبرال داریم: یک نوع آن را می توان گرایش عمل گرایانه نامید، که به نظرم در میان پاره ای از متفکران و مصلحان معاصر ما، از جمله مرحوم مهندس مهدی بازرگان، دیده می شود. این نوع گرایش را می توان نوعی لیبرالیسم منفی یا “لیبرالیسم ترس” نامید. لیبرالیسم ترس عمیقاً نگران “قساوت” است، و مهمترین دغدغه آن پیشگیری از وقوع و شیوع آن است. قساوت شنیع ترین رذیلتی است که جامعه و خصوصاً جامعه دینی باید در دفع آن بکوشد. منظور من از “قساوت” عبارت است از هرگونه فشار فیزیکی و روانی که بر افراد ضعیف وارد می شود تا آنها را مرعوب، مغلوب، مضطرب، و پریشان سازد. از نظر مرحوم بازرگان چهره زشت استبداد را می توان در وجه قساوت آمیز آن، و لگدکوب کردن حرّیت و کرامت ذاتی انسانها دید. مهمترین تجلّی این قساوت سلب امکان مختارانه زیستن است. مهمترین خشونتی که نسبت به یک انسان ورزیده می شود آن است که به او اجازه ندهند خود مصالح زندگی اش را تشخیص دهد، و زندگی خویش را آنچنان که شایسته می داند سامان دهد. در هر حال، هراس از قساوت، و تلاش برای زدودن آن مهمترین انگیزه ای است که افراد را به سوی تأسیس ساخت سیاسی لیبرالی می راند.
بر یک مسلمان هم فرض است که در مقابله با قساوت بکوشد، و از جمله تلاش کند تا شرایطی را در جامعه تحقق بخشد که شهروندان از آفت این رذیلت عظیم ایمن بمانند.
اما در نسلهای بعدی روشنفکران دینی (مثلاً در آرای عبدالکریم سروش) ما با نوع دیگری از تمایل به لیبرالیسم و ساخت سیاسی لیبرال روبرو هستیم، این نوع لیبرالیسم را می توان “لیبرالیسم نظری” دانست. این لیبرالیسم را می توان نوعی لیبرالیسم مثبت یا به تعبیر دقیقتر “لیبرالیسم حقوق” نامید. در اینجا دفاع از ساخت سیاسی لیبرالیسم صرفاً ناشی از هراس از قساوت نیست، یعنی ارزش ابزاری این ساخت سیاسی در دفاع از قساوت تنها یا مهمترین عامل مطلوبیت آن ساخت سیاسی تلقی نمی شود. بلکه علاوه بر آن اعتقاد بر این است که ساخت سیاسی لیبرال حافظ حقوق انسانها است، و رعایت حقوق انسانها به ذات خود محترم و ارزشمند است، و البته مهمترین مصداق این حقوق هم “حقّ انتخاب آزاد” یا به تعبیر دقیقتر “حقّ ناحقّ بودن” است.
⁉️ اما یک فرد مسلمان چگونه می تواند در چارچوب سنت اسلامی “حقّ ناحقّ بودن” را برسمیت بشناسد؟
همانطور که می دانیم غالب حکیمان اعتزالی و اشعری (هر دو گروه) معتقد بودند که تصدیق اسلام در گرو آن است که فرد با پای عقل خود صدق و اعتبار اسلام را دریابد. یعنی اسلام آوردن باید بر مبنایی عقلانی و مقدم بر دین صورت پذیرد. در این صورت شرط لازم مسلمانی آن است که فضای تحقیق و گزینش عقلانی و آزاد در جامعه مسلمین گشوده باشد. به بیان دیگر، شرط لازم دین باوری و دین ورزی آن است که شرایط لازم برای تعقل مستقل و آزاد در جامعه تأمین و تضمین شود. از جمله اقتضائات این امر آن است که نهادهای سیاسی و اجتماعی در جامعه چنان سامان یابد که امکان تحقیق، مطالعه و تعقل آزاد و مستقل در جامعه فراهم باشد، و افراد جامعه بتوانند آزادانه خرد بورزند. اما به محض آنکه شما امکان خردورزی و امکان تحقیق آزاد و مستقل را در جامعه برسمیت بشناسید، لاجرم امکان خطا کردن و ناحق بودن را هم باید برسمیت بشناسید. به این معناست که به نظر من مسلمانان می باید از ساختار سیاسی ای که فضای خردورزی مستقل و به تبع امکان خطاکردن و ناحقّ بودن را تضمین می کند حمایت نمایند. و این به معنای پذیرش و دفاع از نوعی ساخت سیاسی لیبرال (و نه لزوماً نظریه لیبرالیسم) است.
اما مایل بر آنچه گفته ام این نکته را نیز بیفزایم که مرحوم آیت ا… مهدی حائری یزدی، در کتاب حکمت و حکومت استدلال جالب توجهی را پروراند که به نظر من می توان قرائتی از آن را به عنوان استدلالی مستقل در تأیید حقّ ناحقّ بودن در سطح سیاسی و اجتماعی به کار گرفت. لبّ سخن ایشان این است که فضای عمومی جامعه ملک مشاع تمام شهروندان است، و همه شرکا در آن سهم برابر دارند. و لازمه اصل عدالت آن است که مقدرات این ملک مشاع چنان تدبیر شود که حقوق تمام شرکا به نحو منصفانه رعایت شود. به نظر من لازمه این سخن آن است که سیاستها و قوانین الزام آور در عرصه عمومی باید به نحوی تنظیم و تدبیر شود که حقوق تمام شریکان این ملک مشاع محفوظ بماند، و آن قوانین صرفاً بر مبانی ای که فقط برای گروهی خاصی از آن شرکا قابل تصدیق و توجیه است، استوار نباشد. به تعبیر دیگر، اکثریت نباید چنان رفتار و تصمیم گیری کند که حقوق اقلیت را زیر پا بگذارد. البته ایشان مفهوم ملک مشاع را برای دفاع از ضرورت اخلاقی و دینی دموکراسی به کار برد، اما به نظر من استدلال ایشان لاجرم مستلزم به رسمیت شناختن “حقّ ناحق بودن” هم هست.
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
✍ دکتر آرش نراقی
✂️ برشی از مصاحبه «نسبت اخلاق اسلامی و اخلاق لیبرالی»
📚ما دو نوع گرایش به لیبرالیسم و ساخت سیاسی لیبرال داریم: یک نوع آن را می توان گرایش عمل گرایانه نامید، که به نظرم در میان پاره ای از متفکران و مصلحان معاصر ما، از جمله مرحوم مهندس مهدی بازرگان، دیده می شود. این نوع گرایش را می توان نوعی لیبرالیسم منفی یا “لیبرالیسم ترس” نامید. لیبرالیسم ترس عمیقاً نگران “قساوت” است، و مهمترین دغدغه آن پیشگیری از وقوع و شیوع آن است. قساوت شنیع ترین رذیلتی است که جامعه و خصوصاً جامعه دینی باید در دفع آن بکوشد. منظور من از “قساوت” عبارت است از هرگونه فشار فیزیکی و روانی که بر افراد ضعیف وارد می شود تا آنها را مرعوب، مغلوب، مضطرب، و پریشان سازد. از نظر مرحوم بازرگان چهره زشت استبداد را می توان در وجه قساوت آمیز آن، و لگدکوب کردن حرّیت و کرامت ذاتی انسانها دید. مهمترین تجلّی این قساوت سلب امکان مختارانه زیستن است. مهمترین خشونتی که نسبت به یک انسان ورزیده می شود آن است که به او اجازه ندهند خود مصالح زندگی اش را تشخیص دهد، و زندگی خویش را آنچنان که شایسته می داند سامان دهد. در هر حال، هراس از قساوت، و تلاش برای زدودن آن مهمترین انگیزه ای است که افراد را به سوی تأسیس ساخت سیاسی لیبرالی می راند.
بر یک مسلمان هم فرض است که در مقابله با قساوت بکوشد، و از جمله تلاش کند تا شرایطی را در جامعه تحقق بخشد که شهروندان از آفت این رذیلت عظیم ایمن بمانند.
اما در نسلهای بعدی روشنفکران دینی (مثلاً در آرای عبدالکریم سروش) ما با نوع دیگری از تمایل به لیبرالیسم و ساخت سیاسی لیبرال روبرو هستیم، این نوع لیبرالیسم را می توان “لیبرالیسم نظری” دانست. این لیبرالیسم را می توان نوعی لیبرالیسم مثبت یا به تعبیر دقیقتر “لیبرالیسم حقوق” نامید. در اینجا دفاع از ساخت سیاسی لیبرالیسم صرفاً ناشی از هراس از قساوت نیست، یعنی ارزش ابزاری این ساخت سیاسی در دفاع از قساوت تنها یا مهمترین عامل مطلوبیت آن ساخت سیاسی تلقی نمی شود. بلکه علاوه بر آن اعتقاد بر این است که ساخت سیاسی لیبرال حافظ حقوق انسانها است، و رعایت حقوق انسانها به ذات خود محترم و ارزشمند است، و البته مهمترین مصداق این حقوق هم “حقّ انتخاب آزاد” یا به تعبیر دقیقتر “حقّ ناحقّ بودن” است.
⁉️ اما یک فرد مسلمان چگونه می تواند در چارچوب سنت اسلامی “حقّ ناحقّ بودن” را برسمیت بشناسد؟
همانطور که می دانیم غالب حکیمان اعتزالی و اشعری (هر دو گروه) معتقد بودند که تصدیق اسلام در گرو آن است که فرد با پای عقل خود صدق و اعتبار اسلام را دریابد. یعنی اسلام آوردن باید بر مبنایی عقلانی و مقدم بر دین صورت پذیرد. در این صورت شرط لازم مسلمانی آن است که فضای تحقیق و گزینش عقلانی و آزاد در جامعه مسلمین گشوده باشد. به بیان دیگر، شرط لازم دین باوری و دین ورزی آن است که شرایط لازم برای تعقل مستقل و آزاد در جامعه تأمین و تضمین شود. از جمله اقتضائات این امر آن است که نهادهای سیاسی و اجتماعی در جامعه چنان سامان یابد که امکان تحقیق، مطالعه و تعقل آزاد و مستقل در جامعه فراهم باشد، و افراد جامعه بتوانند آزادانه خرد بورزند. اما به محض آنکه شما امکان خردورزی و امکان تحقیق آزاد و مستقل را در جامعه برسمیت بشناسید، لاجرم امکان خطا کردن و ناحق بودن را هم باید برسمیت بشناسید. به این معناست که به نظر من مسلمانان می باید از ساختار سیاسی ای که فضای خردورزی مستقل و به تبع امکان خطاکردن و ناحقّ بودن را تضمین می کند حمایت نمایند. و این به معنای پذیرش و دفاع از نوعی ساخت سیاسی لیبرال (و نه لزوماً نظریه لیبرالیسم) است.
اما مایل بر آنچه گفته ام این نکته را نیز بیفزایم که مرحوم آیت ا… مهدی حائری یزدی، در کتاب حکمت و حکومت استدلال جالب توجهی را پروراند که به نظر من می توان قرائتی از آن را به عنوان استدلالی مستقل در تأیید حقّ ناحقّ بودن در سطح سیاسی و اجتماعی به کار گرفت. لبّ سخن ایشان این است که فضای عمومی جامعه ملک مشاع تمام شهروندان است، و همه شرکا در آن سهم برابر دارند. و لازمه اصل عدالت آن است که مقدرات این ملک مشاع چنان تدبیر شود که حقوق تمام شرکا به نحو منصفانه رعایت شود. به نظر من لازمه این سخن آن است که سیاستها و قوانین الزام آور در عرصه عمومی باید به نحوی تنظیم و تدبیر شود که حقوق تمام شریکان این ملک مشاع محفوظ بماند، و آن قوانین صرفاً بر مبانی ای که فقط برای گروهی خاصی از آن شرکا قابل تصدیق و توجیه است، استوار نباشد. به تعبیر دیگر، اکثریت نباید چنان رفتار و تصمیم گیری کند که حقوق اقلیت را زیر پا بگذارد. البته ایشان مفهوم ملک مشاع را برای دفاع از ضرورت اخلاقی و دینی دموکراسی به کار برد، اما به نظر من استدلال ایشان لاجرم مستلزم به رسمیت شناختن “حقّ ناحق بودن” هم هست.
🆔👉 @iran_novin1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حکومت بی رحم با ایجاد ترس و وحشت از همان نخستین روز به دنبال ان بوده تا هیچکس این جرات و جسارت را نداشته باشد تا مقابل این رفتار ضد بشری علامت پرسش بگذارد و بگوید / چرا ؟